
emamian
بیانات در عیادت از حضرت آیتالله مکارمشیرازی
حضرت آیتالله خامنهای: سلام علیکم.
آیتالله مکارمشیرازی: سلام علیکم؛ صبّحکمالله بالخیر و العافیة. ممنونم، متشکّرم؛ حالتان خوب است انشاءالله؟ راضی به این زحمت نبودم.
حضرت آیتالله خامنهای: ما جنابعالی را خیلی دوست داریم زیارت کنیم، امّا نه اینجا!
آیتالله مکارمشیرازی: بزرگوارید؛ تشریف آوردن شما بهترین دارو و درمان است.
حضرت آیتالله خامنهای: انشاءالله که خداوند تفضّل کند، لطف کند، هر چه زودتر عافیت کامل به جنابعالی عنایت کند.
آیتالله مکارمشیرازی: گفتهاند که چند روز دیگر ما مرخّص میشویم.
حضرت آیتالله خامنهای: انشاءالله، به سلامتی و عافیت.
آیتالله مکارمشیرازی: حضرتعالی حالتان خوب است؟
حضرت آیتالله خامنهای: الحمدلله، الحمدلله؛ ما اوّلی که شنیدیم، خیلی نگران شدیم؛ بعد الحمدلله خبرهای خوب رسید و گفتند حالشان خوب است.
آیتالله مکارمشیرازی: الحمدلله.
حضرت آیتالله خامنهای: امیدواریم انشاءالله که خداوند به جنابعالی هر چه سریعتر عافیت بدهد؛ وجود شما، وجود بسیار بابرکتی است.
آیتالله مکارمشیرازی: [این] حسن ظنّ جنابعالی است.
حضرت آیتالله خامنهای: حقیقتاً این جور است که حضرتعالی وجود بابرکتی هستید؛ و امیدواریم انشاءالله این برکت برای حوزه و برای مردم ادامه پیدا کند و انشاءالله با حال خوش، با قوّت و توانایی از بیمارستان بیرون بیایید.
آیتالله مکارمشیرازی: از برکت دعای حضرتعالی.
حضرت آیتالله خامنهای: انشاءالله؛ البتّه من که دعا کردهام و باز هم دعا میکنم و انشاءالله که خداوند متعال سریعتر جنابعالی را بهبود کامل ببخشد؛ خدا انشاءالله جنابعالی را عافیت سریع بدهد. ادام الله بقائکم انشاءالله، مرحمت عالی زیاد.
آیتالله مکارمشیرازی: یا الله، فیامانالله.
بیانات در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امامحسین(ع)
بسماللهالرّحمنالرّحیم(۱)
و الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة اﷲ فی الارضین.
السّلام علی الحسین و علی علیّبنالحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین الَّذین بذلوا مهجهم دون الحسین (علیه السّلام).
اوّلاً تبریک عرض میکنم این مراسم را، این روز را به شما جوانان عزیز و میوههای دل ملّت انقلابی ایران و انشاءالله ثمرات شیرین شجرهی طیّبهی انقلاب؛ هم به جوانانی که تحصیلاتشان را تمام کردند و درجه گرفتند و به جَرگهی پاسداران انقلاب اسلامی پیوستند و هم به جوانانی که وارد این عرصه شدند و امروز سردوشی گرفتند و انشاءالله تحصیلات خودشان را در این دانشگاهِ بابرکت ادامه خواهند داد.
من امروز دربارهی دو سه مطلب با شما عزیزان صحبت میکنم: یکی دربارهی خود این دانشگاه، یکی دربارهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یکی هم دربارهی یک مسئلهی اساسی مربوط به نظام جمهوری اسلامی و کشور.
در مورد این دانشگاه -چه دانشگاه جامع، چه دانشگاه تربیت افسری امام حسین (علیه السّلام)- باید عرض بکنیم که یکی از برکات بزرگ الهی است بر همهی کسانی که در این دانشگاه تحصیل میکنند یا در این دانشگاه خدمت میکنند یا از برکات دانشآموختگان این دانشگاه انشاءالله بهره خواهند برد؛ یک برکت الهی است. این دانشگاه، دانشگاه مهمّی است؛ من اصرار دارم برای اینکه مسئولان محترم سپاه تمرکز کنند بر روی مسائل این دانشگاه، برای اعتلای این دانشگاه و ارتقای این دانشگاه. البتّه گزارشی که فرماندهی محترم اینجا ارائه کردند، گزارش خوبی بود، نویدبخش است، نشاندهندهی پیشرفت است؛ مراسمی هم که شما اجرا کردید، نشانهی تداوم ابتکارات جوانان سپاهی است و مراسم امروز، مراسم زیبا و پُرمغز و پُرمضمونی بود لکن همین طور که بارها تأکید کردیم، تکرار کردیم، خرسندیم، افتخار میکنیم امّا قانع نیستیم؛ بایستی همچنان این حرکت پیشرفت ادامه پیدا کند؛ هم در سطح علمی و تربیتی دانشگاه و هم در موضوعات دیگری که عرض میکنم. از جمله نظام جذب و عضویابی خیلی مهم است؛ بایستی بر روی آن تکیه کرد، تأکید کرد. برنامههای آموزشی عمیق؛ برنامههای آموزش بایستی جدّاً دارای عمق باشد.
مواردی که فرمانده سپاه اشاره کردند، موارد مهمّی است؛ همین طور که گفتند، درست است؛ آیندهی علمی بشریّت و جهان به سمت این مسائلِ نوپدید است، ما هم در این مسائل بحمدالله عقب نیستیم. بایستی هر چه ممکن است بر روی این مسائل تکیه بشود: آموزش عمیق، تربیت جامع، تخصّص لازم در مدیران مجموعه، ضابطهگرایی. از جملهی چیزهایی که بنده تأکید میکنم، نظاممند بودن و ضابطهگرایی در همهی مسائل این دانشگاه [است] و در عین حال، با وجود ضوابط مستحکم و نظام مستحکم منضبط، ارتباط عاطفی و برادرانه بین فرماندهان و مدیران و مجموعه؛ همان چیزی که خصوصیّت سپاه پاسداران از اوّلِ تشکیلِ سپاه بود که فرماندهانِ عالیِ سپاه، برادرانه با آحاد افراد سپاهی برخورد میکردند. یکی از نکات هم این است که اساتید مشغول در این دانشگاه، اساتید عمیقاً مؤمن به مسائل انقلاب، مؤمن به سپاه پاسداران انقلاب، روی این مسائل باید تمرکز کنند؛ دوستان عزیز ما، برادران عزیز ما، مسئولان سپاه، متمرکز بشوند بر روی مسائل این دانشگاه؛ این دانشگاه خیلی مهم است و انشاءالله نقش ایفا خواهد کرد در مسائل اساسی کشور.
مطلب دوّم در مورد سپاه است. سپاه بحمدالله امروز دارای عزّت است -هم در داخل کشور، هم در خارج کشور- و اتّفاقاً دشمنان هم به این عزّت کمک کردهاند. آمریکاییها با چهرهی خشن و عبوس و خصمانهای که نسبت به سپاه نشان دادهاند، عزّت سپاه را بیشتر کردهاند؛ این هم کمک دشمن بود به آنچه مورد قبول و علاقهی ما است. دشمنِ خدا با بندگان خدا دشمنی میکند و این دشمنی، بندگانِ خدا را عزیزتر میکند، چهرهی آنها را روشنتر میکند.
خب، یک درس دائمی برای سپاه هست؛ من البتّه همین چند روز قبل از این با برادران فرماندهان سپاهی صحبت مفصّلی کردم دربارهی سپاه،(۲) آنچه میشود گفت تا حدودی عرض کردم، لکن تأکید میکنم بر اینکه یک درس دائمی جلوی چشم سپاه وجود دارد و آن عبارت است از آیهی کریمه: بِسمِ اللهِ الرّحمنِ الرَّحیمِ * وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم.(۳) که چند نکته هست:
اوّلاً اِعداد -[یعنی] آماده کردن- به اندازهی استطاعت؛ یعنی هیچ قانع نباشید به یک حدّی؛ هر چه میتوانید، این آمادگی را در بخشهایی که در خود آیه ذکر شده بایستی تأکید بکنید و زیاد کنید. سپاه روزبهروز باید آمادگیهای خودش را بیشتر کند. آنچه دربارهی آن باید آمادگی ایجاد کنید، اوّلاً «قُوَّة» است، ثانیاً «رِباطِ الخَیل» است. «قُوَّة» یعنی قدرت، یعنی توان و نیرو؛ «رِباطِ الخَیل» یعنی ابزار؛ ابزارهای گوناگون؛ در هر دورهای ابزار متناسب با آن [دوره] است. هدف چیست؟ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم؛ «تُرهِبون» فقط به معنای این نیست که آنها را بترسانید که از شما بترسند؛ نه، این ترس، بازدارنده است. اگر چنانچه دشمن بیمناک شد از قدرت شما، از آمادگی شما، آن وقت این بیمناکی، بازدارندهی دشمن است. باید کاری کنید که دشمن از هیبت مردان جوان مؤمن فداکار پرُانگیزه احساس بیم بکند؛ و خودِ این مهمترین بخشِ بازدارنده است.
این «قُوَّة» در «اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة» یعنی قدرت؛ این قدرت در جنبههای مختلفی خودش را نشان میدهد: اوّلاً قدرت سازمانی که سازمان، قوی، مستحکم و جامع [باشد]. این قدرت سازمانی جزو مسائلی است که در سپاه باید مورد نظر باشد.
قدرت علمی و تخصّصی؛ همهی حرکتِ موفّقِ مجموعههای گوناگونِ بشری ابتدائاً در سایهی علم انجام گرفته؛ در سایهی علم است که به قدرت، به ثروت، به اقتدار بینالمللی، به عزّت دست پیدا میکنند؛ این همه هم که در اسلام روی علم تکیه شده، به خاطر این است. پس یک بخش مهم از «قُوَّة» عبارت است از علم.
قوّهی در بخش تاکتیک و راهبرد؛ دائم بایستی مجموعهی نظامیِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمینهی مسائل تاکتیکی و مسائل راهبردی و استراتژیکی، آمادگی و حرکت روزافزون و روبهپیش داشته باشد.
[قوّهی] در زمینهی بیداری و آمادهبهکاری. غفلت مطلقاً مورد قبول نیست، بایستی دائم بیدار بود، دائم بایستی هوشیار بود؛ چون امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود: مَن نامَ لَم یُنَم عَنه؛(۴) اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که سنگر مقابل شما هم خوابش برده، او ممکن است بیدار باشد؛ باید همواره در سنگر بیدار و آمادهبهکار بود. قوّت [یعنی] عزم راسخ و پولادین؛ قوّت [یعنی] ایمان قوی و خالص، قوّت [یعنی] انگیزهی روزافزون؛ اینها همه قوّت است؛ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة، همهی اینها را باید آماده کنید. قوّت، تربیت جوانان بلندهمّت و پُرانگیزه است. مظهر قوّت در اینجا دانشگاه افسری امام حسین است؛ جوانِ باهمّت و جوانِ باایمان تربیت میکند؛ اینها همه «قُوَّة» و مشمول «اَعِدّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّة» است.
«وَمِن رِباطِ الخَیل» یعنی ابزار؛ ابزار بایستی ابزار پیشرفته باشد. ما در زمینهی مسائل ابزار، در دوران حکومت طاغوت، هم وابسته بودیم، هم عقبمانده بودیم، هم نابلد بودیم؛ بعضی از چیزها را داشتیم امّا بلد نبودیم از آنها استفاده کنیم! خصوصیّت حاکمیّت طاغوت همینها است. ابزار بایستی پیشرفته باشد؛ بایستی ناوابسته باشد؛ ابزار مال خود شما باید باشد؛ خود شما بایستی ابزار را به وجود آورده باشید، تولید کرده باشید، ابداع کرده باشید؛ به معنای حقیقی کلمه مالک ابزار باید باشید. [ابزار] بهروز باید باشد. یک ابزاری است که از دَه سال قبل مورد استفاده قرار میگیرد، امروز ممکن است به درد نخورد؛ ببینید امروز چه چیزی لازم داریم. در مورد ابزار بایستی بهروز باشید. ابزار بایستی متنوّع باشد؛ [متناسب با] زمین و آسمان و فضا و دریا و مرز و درون قلب کشور، همه جا؛ و ابزار اطّلاعاتی و ابزار عملیّاتی و همه جور ابزار. تنوّع در ابزار هم جزو چیزهایی است که بایستی مورد توجّه باشد. مسئلهی فضای مجازی، امروز جزو ابزارها است؛ مسئلهی بازی جنگ، امروز جزو ابزارها است؛ به اینها بایستی توجّه کنید. پس بنابراین آن «قوّه»، این هم «ابزار»؛ هر چه میتوانید -مَا استَطَعتُم- بایستی در این زمینهها خود را آماده کنید.
در نظام طاغوت و رژیم وابستهی فاسد، انبارهای ما پُر بود از ابزارهای آمریکایی که متعلّق به آنها بود؛ ما حق نداشتیم در آن زمان بسیاری از اینها را حتّی باز کنیم، نگاه کنیم، قطعه را بشناسیم، اگر امکان داشت خودمان قطعه را عوض کنیم. برادران عزیز ارتشیای که آشنا بودند، آگاه بودند از مسائل آن روز، آن وقت به بنده خبر دادند و گفتند که گاهی اوقات در همین مجموعهِی ابزار، یک ابزاری را که دربسته بود ــ که داخلش مثلاً فرض کنید بیست یا سی جزء بود ــ همین جور میگذاشتند داخل هواپیما میفرستادند آمریکا که آنجا تعمیر کنند و برگردانند! اجازه نمیدادند اینجا افسر فنّی مربوطه یا برادر نظامی ارتشی مربوط به این کار، این را باز کند و نگاه کند و او تعمیر کند؛ اجازهی این داده نمیشد. یعنی انبارها پُر بود از سلاح، منتها سلاحی که مال دیگران بود، اجازهاش دست دیگران بود؛ هر جا او میگفت باید مصرف میشد؛ اگر او اجازه نمیداد، نمیتوانست مصرف بشود. این کارخانهجات اسلحهسازی دشمن را با پول ملّت، با هزینهِی ملّت، بایستی آباد میکردند. یکی از دو مؤلّفهی قدرت رژیم طاغوت این بود، مؤلّفهی دیگر هم این بود که ما به دستور آمریکا، ژاندارم منطقه باشیم؛ یعنی رژیم طاغوتی ایرانِ قبل از انقلاب منطقه را برای آمریکا بیمانع کند، هر صدای ضدّآمریکایی را در آنجا سرکوب کند و خفه کند؛ یعنی با هزینهی ملّت ایران، با هزینهِی نیروی انسانی ایران و پول ملّت ایران، منافع دیگران تأمین بشود. امروز صددرصد مسئله بعکس است؛ امروز ملّت ایران برای خودش اقدام میکند و با ارادهی خودش کار میکند، با توان خودش حرکت میکند و آنچه به مصلحت کشور است انجام میدهد. قوّت یعنی همهی اینها را در نظر داشته باشیم.
یکی از مصادیق قوّت را امروز دنیای اسلام دارد مشاهده میکند و آن، راهپیمایی اربعین است؛ وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة. راهپیمایی اربعین قوّت اسلام است، قوّت حقیقت است، قوّت جبههی مقاومت اسلامی است که این جور اجتماع عظیم میلیونی راه میافتند به سمت کربلا، به سمت حسین، به سمت قلّه و اوج افتخار فداکاری و شهادت که همهی آزادگان عالم باید از او درس بگیرند. از روز اوّل هم که اربعینی به وجود آمد، اهمّیّت اوّلین اربعین به همین اندازه بود. اهمّیّت اربعینِ اوّل این بود که رسانهی پُرقدرت عاشورا است. از روز عاشورا تا روز اربعین -بنا بر یک روایت روزی است که اهلبیت برگشتند به کربلا- این چهل روز، چهل روزِ فرمانروایی منطقِ حق در میان دنیای ظلمانی حاکمیّت بنیامیّه و سفیانیها بود. رسانهی حقیقی [یعنی] فریاد زینب کبریٰ، فریاد حضرت سجّاد؛ در کجا؟ در کوفه، در شام، در آنجایی که ظلمات محض بود؛ اینها بزرگترین رسانه بود. همینها بود که عاشورا را نگه داشت، همینها بود که عاشورا را به امروز رساند. تاریخ و ریشهی این روز اربعین و ماجرای اربعین این است. آن روز اهلبیت (علیهم السّلام) طوفانی به پا کردند با این حرکت چهلروزه؛ یک طوفان به پا شد در آن اختناق عجیب. در آن روزگار، اختناق این قدر است که دوروبر امام حسین، فرزند پیغمبر، نوهی پیغمبر، جگرگوشهی زهرای اطهر، ۷۲ نفر بیشتر باقی نمیمانند. در یک چنین روزگاری، ماجرای توّابین را در کوفه به وجود آورد، مدینه را منقلب کرد، شام را منقلب کرد، به طوری که رژیم سفیانی برافتاد؛ این حرکت عظیم اربعینیِ زینب کبریٰ و اهلبیت (علیهم السّلام) بود.
امروز هم همین اتّفاق دارد در دنیا میافتد. امروز هم در دنیای پیچیدهی پُرتبلیغات و پُرهیاهویی که بر بشریّت حاکم است، این حرکت اربعین، یک فریاد رسا و یک رسانهی بیهمتا است. چنین چیزی وجود ندارد دیگر در دنیا: اینکه میلیونها انسان راه میافتند، نه فقط از یک شهر یا یک کشور [بلکه] از کشورهای مختلف، و نه فقط از یک فرقهی اسلامی [بلکه] فِرَق مختلف اسلامی و حتّی بعضی ادیان غیر اسلامی. این وحدت حسینی [است]. شما بدرستی گفتید: «الحسین یجمعنا»، حقیقتاً این جور است؛ حسین اجتماع عظیمی را درست میکند. این دلها با هزاران گام در راه است، همه حرکت میکنند، همه راه میافتند به سمت آن معدن و سرچشمهی معنویّت و آزادگی، و این را به رخ دنیای مادّیِ امروز میکشند. و این انشاءالله روزبهروز بایستی حرکت بیشتری بکند و گسترش بیشتری پیدا کند، و البتّه عمق بیشتری هم پیدا کند. خوشبختانه امروز کارهایی که ما داریم و مجالس عزاداریِ ما برای امام حسین (علیه السّلام) از لحاظ معنویّت، از لحاظ گسترش فکر و پراکندن معارف اسلامی، عمق بیشتری دارد از پنجاه سال قبل مثلاً یا چهل سال قبل. قضیّهی اربعین هم همین جور است؛ روزبهروز انشاءالله بایستی عمق بیشتری پیدا کند. اصحاب حکمت و علم بایستی در این زمینهها فکر کنند، کار کنند و انشاءالله تلاش کنند.
مطلب سوّم، به همین مناسبت، دربارهی مشی و جهت و حرکت جمهوری اسلامی است. ما از اوّل انقلاب یک حرکتی را آغاز کردیم؛ در بخش آرمانها، در بخش زندگی مردم، در بخش ساختن کشور، در بخش تربیت انسانها، حرکتهای بزرگی شروع شده و توفیقات بزرگی هم به دست آمده. البتّه کمبودها زیاد است، مشکلات کم نیست امّا موفّقیّتها و پیشرفتها از این مشکلات بیشتر است. حرکتی که تا امروز انجام گرفته حرکت بُهتآوری است برای کسانی که بتوانند ابعاد این حرکت را درک کنند. خب، حالا جهت این حرکت باید معلوم بشود برای ادامهی کار. جهت حرکت چیست؟ ما حسینی هستیم دیگر؛ جهت حرکت را امام حسین معیّن کرده. در یکی از منازلِ بینِ راه، امام حسین (علیه السّلام) ایستاد خطبه خواند: اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ رَسولَ الله صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ قالَ مَن رَأَى سُلطاناً جائِراً مُستَحِلّاً لِحُرُمِاتِ الله ناکِثاً لِعَهدِ الله ... یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوانِ و لَم یُغیِّرُ عَلَیهِ بِقَولٍ وَ لا فِعلٍ کانَ حَقّاً عَلَى الله اَن یُدخِلَهُ مَدخَلَه.(۵) خیلی حرف بزرگی است، خیلی حرف عجیبی است؛ اوّلاً خطاب به ناس است، ما هم جزو ناسیم؛ این خطاب، خطاب به ما هم هست. خطاب به مؤمنین نیست، خطاب به آن عدّهی همراهان فقط نیست؛ خطاب به بشریّت است، نه فقط در آن زمان، در همهی زمانها تا امروز. از قول پیغمبر نقل میکند، دارد فلسفهی حرکت خودش را بیان میکند؛ میگوید من دارم به حرف پیغمبر عمل میکنم، پیغمبر به من دستور داده که این کار را بکنم. پیغمبر چه فرموده؟ مَن رَأَى سُلطاناً جائِرا؛ فرمود که هر کس یک قدرتی را، یک قدرت ستمگری را مشاهده کند -سلطان فقط به معنای پادشاه نیست؛ سلطان یعنی قدرت؛ امروز سلطان، جبههی کفر و استکبار است، جبههی صهیونیسم و آمریکا است؛ این سلطان است؛ میبینید ستمِ امروزِ دنیا را که این ستم همه جا گسترده است: جنگافروزی، فشار استعمار، مکیدن خون ملّتها، فشار آوردن به ملّتها، ایجاد جنگهای داخلی و بقیّهی فجایعی که امروز استکبار انجام میدهد- یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوان؛ نمیگوید «یعمل فی المؤمنین»؛ این چیزی که موجب میشود شما وظیفه پیدا کنید، این نیست که آن قدرت با مؤمنین بد عمل کند؛ نه، یَعمَلُ فی عِبادِ الله؛ در بین بندگان خدا، در بین آحاد بشر، هر جبههای، هر قدرتی، هر مرکز ستمگری که در بین مردم این کارها را انجام بدهد: یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوان، آن وقت نتیجه چیست؟ وظیفه چیست؟ و لَم یُغَیِّر عَلَیهِ بِقَولٍ وَ لا فِعل، کسی که یک چنین قدرتی را در مقابل خودش ببیند و در مقابل او موضع نداشته باشد، موضع نگیرد، مخالفت نکند ــ حالا این مخالفت گاهی با قول است، گاهی با فعل است؛ هر دو جور؛ گاهی اقتضا میکند شما در مقابل قدرت ستمگر وارد عمل بشوید، گاهی شرایط مناسب برای وارد عمل شدن نیست، اقلّاً موضع بگیرید؛ ببینید! اینها تکلیف امروز ما را مشخّص میکند ــ کانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ اَن یُدخِلَهُ مُدخَلَه، خدای متعال حقّی بر عهدهی خودش قرار داده که این کسی را که در مقابل ظلم و جور و عدوانِ به عبادالله موضع نمیگیرد و حرکت نمیکند، به همان جایی، به همان سرنوشتی دچار کند که آن ظالم را دچار خواهد کرد، یعنی جهنّم؛ مسئله این است. امام حسین میگوید من برای این حرکت کردم.
بنده مفصّل یک وقتی راجع به تبیین حرکت اباعبدالله عرض کردهام؛ بعضی میگویند امام حسین (علیه السّلام) حرکت کرد که قدرت را بگیرد -از مردمان مؤمن هم این حرف را میزنند- اشتباه میکنند؛ بعضی [هم] میگویند حرکت کرد تا شهید بشود. من میگویم حرکت کرد تا وظیفه را انجام بدهد؛ منتها در راه انجام وظیفه، یک احتمال این است که آدم به قدرت برسد، چه عیب دارد؟ یک احتمال این است که انسان شهید بشود، چه عیب دارد؟ مقصود این است که ما بتوانیم این عمل را انجام بدهیم، این وظیفه را انجام بدهیم؛ مسئله این است؛ در پیشِ روی جمهوری اسلامی این است.
علّت اینکه ما در مقابلهی با آمریکا کوتاه نمیآییم این است. اینکه ما در مقابل فشار تبلیغاتی دشمنان، کم نمیآوریم به توفیق الهی، به خاطر این است؛ چون یک وظیفه است؛ اگر چنانچه نکردیم، کان حقّاً على الله ان یدخلنا مدخله. اگر ما کوتاه بیاییم، خدای متعال ما را هم به همان سرنوشتی و همان دوزخی که آن ستمگر را مبتلا خواهد کرد مبتلا میکند؛ وظیفهی ما این است، این جمهوری اسلامی است. اینکه دیدید امام از اوّلی که وارد این مبارزه شد، با آمریکا مواجه شد -امام هنوز در قم سخنرانی میکرد و هنوز تبعید نشده بود که اینجا صحبت از آمریکا [میکرد]؛ آن روز امام (رضوان الله علیه) در قم، در سخنرانی فرمود امروز منفورترین فرد در کشور ما رئیسجمهور آمریکا است؛(۶) این قضیّه برای پنجاه سال قبل است- به خاطر این است. امام بصیر بود، چشمش باز بود، حقیقت را میدید، میفهمید؛ و امیدوار بود، باور داشت که خدای متعال فرموده است: وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه؛(۷) آن کسی که خدا را نصرت کند، خدا قطعاً او را نصرت خواهد کرد و نصرت کرد.
و من به شما عرض میکنم که جوانان عزیز! این راه را با قدرت ادامه بدهید، پیش بروید؛ نه فقط شما [بلکه] همهی جوانان ملّت ایران، همهی دلهای پاک و روحهای ناآلوده که میخواهند وظیفهی الهی و انسانی خودشان را انجام بدهند، [اگر] در راه ایستادگی و مقاومت، در مقابل دشمنانِ دین و بشریّت بِایستند، قطعاً خدای متعال آنها را حمایت خواهد کرد؛ وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه. همچنان که ما در این چهل سال به توفیق الهی پیروز شدیم، در آینده، در گام دوّم، در گامهای بعد به توفیق الهی بر همهی موانع غلبه خواهیم کرد و بر دشمنان پیروز خواهیم شد.
امید به جوانها است؛ نه اینکه غیر جوانها در این راه وظیفهای ندارند؛ چرا، غیر جوانها هم وظیفه دارند، پیرها هم وظیفه دارند. شما ملاحظه کردید که امام بزرگوار ما در کهولت، در پیری مثل جوانها حرکت میکرد، مثل جوانها حرف میزد، مثل جوانها میاندیشید؛ منتها موتور پیشبرنده در هر جامعهای جوانها هستند. جوانها بایستی خودشان را آماده کنند، فکرشان را آماده کنند، ترفند دشمن را بشناسند. اوّلین آماج تهاجمِ دشمن عبارت است از فکر شما، از ذهن شما، از آنچه حاکم بر اندیشهی شما است؛ این اوّلین آماج دشمن است. با انواع حیلهها سعی میکند این تفکّر را تغییر بدهد؛ وقتی فکر عوض شد، به طور طبیعی عمل عوض خواهد شد. نگذارید فکرها را عوض کنند، نگذارید انگیزهها را ضعیف کنند؛ نگذارید قدرت درونی ایمان و همّت عالیِ شما را دشمن با ترفندهای خودش از بین ببرد. محکم بِایستید، به خدا توکّل کنید، و خدای متعال انشاءالله با شما است؛ اَنَّ اللهَ مَعَ المُتَّقین.(۸) خدا با اهل تقوا است، خدا با اهلِ حرکتِ در راه او است و مجاهدین را انشاءالله نصرت خواهد داد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) در ابتدای این مراسم -که به مناسبت فارغالتّحصیلی جمعی از دانشجویان دانشگاه افسری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دریافت سردوشی دانشجویان جدید این دانشگاه در محلّ دانشگاه امام حسین (ع) برگزار شد- سردار سرلشکر حسین سلامی (فرمانده کلّ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و سردار سرتیپ علی فضلی (فرمانده دانشگاه امام حسین) مطالبی بیان کردند.
۲) بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (۱۳۹۸/۷/۱۰)
۳) سورهی انفال، بخشی از آیهی ۶۰؛ «و هر چه در توان دارید از نیرو و اسبهاى آماده بسیج کنید، تا با این [تدارکات،] دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانید ...»
۴) نهجالبلاغه، نامهی ۶۲
۵) وقعةالطّف، ص ۱۷۲ (با اندکی تفاوت)
۶) صحیفهی امام، ج ۱، ص ۴۲۰
۷) سورهی حج، بخشی از آیهی ۴۰
۸) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۹۴
رهبر معظم انقلاب از آیتالله مکارم شیرازی عیادت کردند
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز دوشنبه از آیتالله مکارم شیرازی در یکی از بیمارستانهای تهران عیادت کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این عیادت، در جریان روند درمان حضرت آیت الله مکارم شیرازی قرار گرفتند و گفتند: وجود جنابعالی برای مردم و حوزههای علمیه بسیار بابرکت است و از خداوند متعال سلامتی و عافیت کامل شما را مسألت میکنیم.
اربعینی زندگی کنیم
«زیارت اربعین» نشانه شیعیان است؛ نه اینکه خواندن و بر زبان راندن چند کلمه یا یک اجتماع بدون مقدمه در یک بازه زمانی از چنان اهمیتی برخوردار باشد؛ بلکه آن سفارش برای آغاز یک تجدید عهد اجتماعی شیعیان سراسر جهان با یکدیگر است.

از همان روزهای نخست ماه محرم و با برافراشته شدن پرچم عزای حسینی، عشق زیارت اباعبدالله الحسین (ع) در ایام اربعین و شور حضور در مانور بی نظیر پیادهروی مسیر عاشقی فراگیر میشود و هر چه به بیستمین روز ماه صفر نزدیک میشویم، پرسش از رفتن و نرفتن، همت برای قسمت و خواهش برای دعوت بیشتر و بیشتر میشود.
در این میان عدهای راهیاند و به مراد دل خود میرسند و قسمت دیگران حسرت است؛ حسرت بی بهره ماندن از آن حال خوب و خوش عاشقی و بی قراری. در این میان آیا اندیشیدهایم منشأ آن حال خوش و بینظیر کجاست؟ آن حس و حالی که ما را وادار به حضور کرده است؛ چیست؟ اصلاً کربلا مگر کجاست؟
کشش لبخند رضایت
لحظه لحظه حضور زائر در زیارت اربعین مملو از رضایت اهل بیت (ع) است و نوعی از عرض ارادت به شمار میرود. چرا که به سفارش آنها راهی شده و میخواهد زیارتنامه سفارش شده آنها را بخواند. حال اگر این زیارت با فارغ شدن از تمام منصبها و دلبستگیها و با خاضعانهترین صورت یعنی با پای پیاده رقم بخورد؛ این لبخند رضایت بیشتر و بیشتر میشود.
در این میان کمک به دیگران و انفاق و اطعام و کارهایی از این دست است که این رضایتمندی اهل بیت (ع) از زائر را مضاعف میکند. به این رضایتمندی و لبخند رضایت است که آن شور و حال لذت بخش را برای زائر به ارمغان میآورد. حال که چنین است؛ آیا این لبخند رضایت را باید فقط در همان ایام محدود جستجو و تجربه کرد؟
وعدهگاه وصال عاشق و معشوق
امیرالمؤمنین (ع) سالها قبل از عاشورا، کربلا را «مصَارِعُ عُشَّاقٍ» معرفی کردند؛ یعنی قتلگاه عاشقان، عاشقانی که در راه وصال معشوق حتی از خون و جان خویش گذشتند و به دنبال کسب رضایت معشوق با سر و جان دویدند. کربلا چنین سرزمینی است. سرزمینی که عاشقی چون حسین خود را به معبود و معشوق خویش اثبات کرد.
همچنان که در زیارت اربعین بالاترین افتخار حسینی را اینگونه یادآور میشویم: «أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ»؛ و گواهی میدهم که تو به خوبی وفا کردی به عهد خدا و جهاد کردی در راه او تا مرگت فرا رسید.
این جذبه عشق است که تمام عاشقان حسینی را به خود فرا میخواند و چنان صحنههای بیبدیل و دلربایی را در اربعین که اختتامیه پنجاه روز عاشقی و عزاداری حسینی است، در کربلا رقم میزند. پس اگر خود را در هر مکان و هر روزی در محضر و مورد امتحان معشوقی چون اباعبدالله الحسین (ع) و خداوندگار وی بدانیم و به دنبال کسب رضایتمندی ایشان، آن هم به هر قیمتی باشیم، در اصل آن حال خوش را به خود جلب کرده و بارقههایی از آن لحظات زیبا را در دیگر روزها و مکانها کشاندهایم.
همیشه آماده و حاضر
برای کسب لبخند رضایت امام حسین (ع) که بهترین راه برای انجام بندگی دربرابر خداست، میبایست راه او را یافت. این راه را پیمود و همیشه برای یاری حضرت اباعبدالله (ع) آماده و حاضر بود. همان مطلبی که در روز اربعین و در خلال آن زیارت نورانی یکصدا اینگونه بیان میشود: «وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ»؛ و قبلم با قلبتان همگام،و کارم پیرو کار شما، و یارىام براى شما آماده است.
این قسمت از زیارتنامه اربعین به روشنی تبعیت همه روزه از این پیشوای الهی را مورد اشاره قرار داده و اگر کسی این فراز را صرفاً ولو در کربلا و روز اربعین بخواند، ولی به آنچه گفته عمل نکند و منتظر ظهور حضرت مهدی (ع) نباشد، آیا با زیارتی صحیح و کامل برگشته است؟ چنین عملی آیا شباهت به کار یک زائر واقعی دارد یا شبیه به عهدشکنی کوفیان است؟
اتحادی خیرهکننده در مقابل دشمن
اینکه فرمودند زیارت اربعین نشان و نشانه شیعیان است؛ نه اینکه خواندن و بر زبان راندن چند کلمه یا یک اجتماع بدون مقدمه و بی تأثیر در یک بازه زمانی از چنان اهمیتی برخوردار باشد؛ بلکه آن سفارش برای آغاز یک حرکت عظیم و یک تجدید عهد اجتماعی شیعیان سراسر جهان با یکدیگر است. اینکه به تمام اهل ستم اتحاد خود را نشان بدهند و یادآور شوند که یک عاشق حسینی سر سازش با ظلم و ظالم و استعمارگر ندارد.
پس حتی اگر در یک یا چند سال در زیارت اربعین غایب بودیم، ولی این اتحاد را با یکدیگر داشتیم و در مقابل ظلم ستمکاران و مستکبران اهل سکوت نبودیم؛ مطمئناً از این رفتار ما اباعبدالله الحسین (ع) رضایت تمام دارند و ما از چیزی عقب نماندیم و چگونه میتواند کسی که به زیارت رفته ولی در مقابل ظلمهای شمر زمان، اهل سکوت است یا نسبت به مظلومان عصر و دوران خویش بیتفاوت، نام خود را زائر بگذارد؟ او به یقین بویی از زیارت اربعین نبرده، اگر درست خوانده بود باید از این فراز «لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضیت بِهِ»؛ لعنت خدا بر آنکه به تو ستم کرد و لعنت خدا بر گروهی که خبر آن ظلمها را شنیدند و به آن رضایت دادند. چنین درس مهمی میگرفت و به آن پایبند میماند.
اربعینی زندگی کنیم
به درستی زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین برای اربعینی ماندن ماست. اگر کسی خود را به آن سرزمین رساند و باز همان آدم قبلی به خانه و کاشانه بازگشت؛ مطمئناً مقامی کسب نکرده و صرفاً روزهای خوشی را گذرانده است و اگر زائر، زیارتنامه اربعین را در زندگی خویش عملیاتی کند؛ هر روز و هر لحظهاش سرشار از همان جذبهها و لذتهای پیادهروی و زیارت خواهد بود. زیرا او هر لحظه و در هر مکانی، در مسیر کسب رضایت آقا و مولای خویش قدم برداشته و به دنبال لبخند رضایت اوست. چنین فردی است که حتی اگر در اربعین و کربلا غایب باشد باز اربعینی است، زیرا اربعینی زندگی میکند.
ابعاد جهانی قیام امام حسین (ع)/ پیام فرادینی عاشورا متوجه همه انسانهاست
درباره قیام حسینی باید دانست که این قیام ابعاد ناشناختهای دارد که اجمالاً سراسر خلقت را تحت تأثیر خویش قرار داده است. چرا که پیامهای انسانی و فرادینی این حرکت عظیم، متوجه همه انسانهاست.
سرّ تأکید مؤکد روایات بر زیارت اربعین امام حسین (ع) و شمارش آن در عداد علامتهای مؤمن، هرچند در گذشتههای دور و زمان خلفای ملعون عباسی تا اندازهای آشکار و نشانهای بر عمق روابط شیعیان با امام شهید خویش شد. اما تا چند سال بیش از این همچنان مخفی بود. نهایت برد دیدگاه اندیشمندان حوزه دین به این سنت مؤکد، برخواسته از متن زیارت اربعین بود که در مقام تعلیل قیام حسینی، حاوی مطالبی ناب و شگفت بود؛ آنجا که هدف از قیام عظیم امام را، بیرون آوردن مردم از تاریکیهای جهل و گمراهی معرفی میکرد و توسط دانشمندان به فعال کردن و به کار انداختن عقلهای آنان رفتاری مانند رفتار انبیای الهی تأویل میشد.
اکنون که به برکت انقلاب اسلامی در ایران، شعلههای دینداری و دینباوری از زیر خاکستر زمان سربرآورده و هر روز بر دامنه جانهای افسردهای که به آتش این حرکت الهی شعلهور شده و جانی دوباره گرفتهاند، افزوده میشود. مراسم اربعین حسینی نیز رنگ و بویی تازه به خود گرفته و معارف اهل بیت (ع) مجال تازهای برای اجرا شدن پیدا کرده است. این حرکت روبه رشد و فزاینده، نه تنها در گذشته سابقه نداشت و گزارشی از چنین حرکت عظیمی -ولو در ابعاد کمتر از میلیونی- در تاریخ وجود ندارد، بلکه تحقق آن از تصور بسیاری تحلیل گران سیاسی و اجتماعی نیز بیرون بود تا آنکه شد آنچه امروز شاهد آنیم.
در این زمینه حجتالاسلام والمسلمین مصطفی شاه محمدپور فعال فرهنگی در یادداشتی به تبیین چرایی بزرگداشت پیادهروی اربعین پرداخته است که به وجود مفاهیم و ابعاد جهانی و فرادینی در قیام امام حسین (ع) اشاره دارد:
ابعاد جهانی و فرادینی در قیام امام حسین (ع)
ابعاد رفتار امام معصوم (ع)، به گستردگی ابعاد مختلف وجودی اوست و تمام ماسوا را در بر میگیرد، در همه عوالم وجود به نحو علّیت مؤثّر بوده و منشاء تحولات گوناگون میشود. چراکه امام، خلیفه خداست و افعالش، فعل الله است؛ خدای متعال نیز فعل امام را از او سلب کرده و به خود نسبت میدهد؛ «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى» (انفال-۱۷)
پرده برداشتن از هزار لایه پنهان فعل الله که از آستین معصوم بیرون میآید و رسیدن به بواطن آن، به ۲ صورت امکانپذیر است؛ یک آنکه نسیم تکوینی رحمت الهی وزیدن گرفته و نقاب از چهره زیبای معنایی قول و فعل معصوم برداشته و آثار وجودی آن را نمایان سازد. مانند اتفاقات خاصی که پس از شهادت امام حسین (ع) واقع شد و زوایای مختلف یک حقیقت عظیم را در تمام جهان به نمایش گذاشت.
دوم اینکه دگربار نسیم رحمت الهی وزیدن گرفته و فضل و معنای فعل معصوم، به بیان آید؛ یا روایتی تفصیلی از جانب حضرات معصومین (ع) صادر شده و حق مطلب ادا شود یا جلوهای در جان یک مأموم و محبی صادق و خالص، تابیدن گرفته و پرده از جمال رعنای فعل معصوم (ع) کنار رود و بابی از علم در بیان و بنان عالمی وارسته گشوده شود.
اما باید دانست که نه تمام ابعاد وجودی و عینی حقیقت فعل معصوم (ع) که حقیقتاً فعل الله است، در این سرای طبیعت قابلیت بروز و ظهور دارد و نه تمام آنچه در عرصه طبیعت و آثار علمی بزرگان آشکار شده، همه حقایقی است که قابلیت ظهور در این سرا را داشته است.
عاشورای قله سنت خلیفه خدا روی زمین بود
لذا بخشی از این معارف، عالمی دیگر میخواهد و آدمی دیگر تا ظاهر شود و دانسته شود؛ و بخشی دیگر از آنها، نیازمند زمان و شرایط است تا در موقعیتی مناسب ظاهر شده و بروز کند. به عبارتی دیگر هم قیامتی کبری برای بروز زوایای غیرمادی افعال معصوم (ع) لازم است و هم قیامتی صغری برای ظهور تمام آثار مادی آنها که پس از فرج آلالله (عج) محقق خواهد شد.
اما واقعه عاشورای سال ۶۰ هجری که در حقیقت قله سنت خلیفه خدا روی زمین بود، از آن جهت برجستگی و سرافرازی دارد که در میان تمامی افعال معصومین (ع) دارای خصوصیت جمعالجمعی است؛ یعنی هم تمامی معارف الهی را در خود جای داده و از هر دری، سخنی برای گفتن دارد و هم تمامی معارف بیان شده را در بالاترین حد امکانی متلالی ساخته و به نمایش گذاشته است. خلاصه همه تفاصیل و مجموع همه پراکندههاست. عینیت همه معارف و قله همه خوبیها و کمالات است. (حضرت آیت الله مجتبی تهرانی، سلوک عاشورایی: ۱۰، ۳۵)
تنظیر مطلب آن است که سنت معصومین (ع) نیز به مانند عدل وحیانی خویش دارای دو صورت تحقق و نزول است؛ تدریجی و دفعی. همانطور که قرآن کریم، علاوه بر آنکه در طول بیست و سه سال به تدریج و تفصیل بر پیامبر رحمت (ص) نازل شد و در شب قدر نیز به یکباره بر قلب و جان ایشان وحی شد، سنت معصومین (ع) نیز علاوه بر آنکه در طول سالیان حیات آن بزرگواران، تحقق تدریجی داشته و دارد، در حادثه عاشورا نیز دفعتاً ظهور یافت و تمامی حقائق را در بالاترین سطح ممکن بروز داد.
قیام حسینی، تأویل و عینیت همه معارف اهلبیت (ع) است
به عبارتی دیگر سراسر زندگی چهارده معصوم تا به امروز و تا قیامت، تفصیل آن اجمال و تفسیر آن مختصر کامل در مراتب دیگر است. قیام حسینی، تأویل و عینیت همه معارف اهلبیت (ع) است.
آنچه مسلم است این است که برخورداری از رحمت الهی و مشمول عنایات ربوبی خاص او واقع شدن، چه به واسطه آیات الهی باشد و چه به واسطه سنت معصومین، تنها و تنها یک مانع اساسی دارد و آن هم عداوت و دشمنی با حق است؛ «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً» (اسراء-۸۲) آنجا که خورشید حق، عریان و آشکار بر فراز شده و نمایشگری میکند، تنها کسانی از دیدن آن محروم خواهند بود که کورند و چشم خود را بر آن بستهاند.
پیام فرادینی عاشورا متوجه همه انسانها است
لذا اگر کسی به ظلم در برابر قرآن و عترت نایستد و عالمانه و عامدانه به مخالفت با حق قیام نکند، بالاخره از ورطه هلاکت نجات یافته و به سرچشمه کوثر رهنمون خواهد شد. لکن اگر کسی در مصاف حق و باطل، با سوء اختیار و حجود، حق را انکار کرده و به مصاف با آن برخیزد، اکسیر قرآن و عترت در جانش اثر نکرده و از آنها سودی نخواهد برد.
پس درباره قیام حسینی باید دانست که اولاً این قیام ابعاد ناشناختهای دارد که اجمالاً سراسر خلقت را تحت تأثیر خویش قرار داده است. ثانیاً پیامهای انسانی و فرادینی این حرکت عظیم، متوجه همه انسانهاست؛ فارغ از اینکه چه دین و مسلکی داشته باشند. ثالثاً بهرهمندی از این ظرفیت عظیم و استفاده از این دریای جوشان رحمت الهی برای همه غیرمعاندین میسر است. لذا بررسی ابعاد فرادینی و بینالمللی قیام امام حسین (ع)، این فرصت را به ما میدهد تا بتوانیم از ظرفیتهای عظیم بهودیعت گذاشته شده در این گنج بیپایان استفاده کنیم و در جاری جریان هدایت الهی قرار گرفته و بتوانیم نقش و سهمی در تحقق اهداف والای آن ایفا کنیم.
رهبر انقلاب: سپاه در داخل و خارج از کشور دارای عزت است/ با تمسک به سیدالشهداء(ع) در مقابل آمریکا کوتاه نمیآییم
حضرت آیتالله خامنهای با تاکید بر اینکه آمریکاییها با رفتار خصمانهای که با سپاه نشان دادند، عزت سپاه را بیشتر کردند، افزودند: امروز سپاه بحمدالله هم در داخل، هم در خارج از کشور دارای عزت است.
رهبر انقلاب: سپاه در داخل و خارج از کشور دارای عزت است/ با تمسک به سیدالشهداء(ع) در مقابل آمریکا کوتاه نمیآییم
مراسم سالانه دانش آموختگی دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) صبح امروز با حضور حضرت آیت الله خامنهای فرمانده معظم کل قوا برگزار شد.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای ورود به میدان، با حضور بر مزار شهیدان گمنام و قرائت فاتحه، یاد و خاطره شهیدان دفاع مقدس را گرامی داشتند.
فرمانده کل قوا سپس از یگانهای حاضر در میدان سان دیدند.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین جانبازان سرافراز حاضر در میدان را مورد تفقد قرار دادند و با تعدادی از خانوادههای معظم شهیدان دیدار و گفتوگو کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در این مراسم دانشگاه امام حسین را دانشگاهی مهم و از برکات بزرگ الهی خواندند و با اشاره به ضرورت تمرکز مسئولان سپاه پاسداران بر اعتلا و ارتقای این دانشگاه افزودند: به موفقیتهای دانشگاه افتخار می کنیم اما قانع نیستیم و ادامه پیشرفت آن را در همه سطوح و ابعاد ضروری می دانیم.
ایشان توجه به نظام جذب، عمق یافتن برنامه های آموزشی، توجه خاص به مسائل و علوم نوپدید، تربیت جامع، مدیریت تخصصی، وضابطه گرایی در عین ارتباط عاطفی فرماندهان و مدیران با بدنه دانشگاه را از جمله مسائلی خواندند که باید مورد توجه ویژه مسئولان سپاه قرار گیرد تا این دانشگاه نقش خود را به خوبی ایفا کند.
فرمانده کل قوا در محور دوم سخنانشان، عزت سپاه را در داخل و خارج یادآوری کردند و افزودند: آمریکایی ها نیز با چهره خصمانه و عبوس خود به سپاه، عزت آن را افزونتر کردند، چرا که دشمنی دشمنان خدا، بندگان مؤمن را عزیزتر می کند.
ایشان با استناد به آیه شریفه «وَ اَعَدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوّه وَ مِن رِباطِ الخَیل تُرهَبونَ بِهِ عَدُوَّاللهِ وِ عَدُوَّکُم» تاکید کردند: این فرمان الهی باید به عنوان درسی دائم، همواره در اولویت سپاه پاسداران باشد.
فرمانده کل قوا هدف این آیه شریفه درباره ضرورت آمادگی هرچه بیشتر را ترساندن دشمنان خدا و دشمنان مسلمانان برشمردند و افزودند: ترسی که پروردگار ایجاد آن را در قلب دشمنان فرمان میدهد، ترس بازدارنده است یعنی باید به گونهای عمل کنیم که دشمنان از هیبت مردان جوان، مؤمن، فداکار و پرانگیزه بیمناک شوند که این مهمترین عامل بازدارندگی خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین نکات مهم و برجسته دستور جاودانه پروردگار در باره آمادگی روزافزون افزودند: معنای «وَ اَعَدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوّه» این است که باید تا میتوانید قدرت سازمانی را با ایجاد سازمانی قوی، مستحکم و جامع افزایش دهید، تقویت قدرت علمی و تخصصی را همواره مد نظر داشته باشید، در قوت تاکتیکی و راهبردی مدام رو به جلو حرکت کنید، قوت عملیاتی را با بیداری و آماده بهکاری دائم و پرهیز از حتی یک لحظه غفلت همراه کنید و قوت ایمانی سپاه را با تربیت جوانانی مؤمن، مصمم، خالص و دارای انگیزه، هر روز بیشتر سازید.
فرمانده کل قوا در تبیین بخش دیگری از آیه درباره آمادگی تجهیزاتی افزودند: خداوند در قرآن مجید امر کرده است که باید از همه تجهیزات لازم دفاعی، عملیاتی و اطلاعاتی برخوردار شوید، البته این ابزار باید تولید و ابداع داخل باشد و با برخورداری از تنوع، همه نیازها در زمین، آسمان، فضا، دریا، مرزها و در داخل کشور را تأمین کند که البته امروز حتی فضای مجازی نیز جزو ابزارهای لازم است.
ایشان در همین زمینه یادآور شدند: البته رژیم فاسد و وابسته طاغوت، انبارها را پُر از سلاح آمریکایی کرده بود اما ایرانی ها حتی حق نداشتند بسیاری از این تجهیزات را باز و یا تعمیر کنند. در واقع رژیم طاغوت با پول ملت، کارخانه های تسلیحاتی آمریکا را رونق داده بود و انبار ها را پر از ابزار هایی کرده بود که بدون اجازه اربابانش، ایرانی ها نه حق استفاده از آنها را داشتند و نه حتی حق آشنایی و تسلط بر آنها را.
رهبر انقلاب افزودند: رژیم طاغوت به تعبیر خودش دو مؤلفه قدرت داشت، یکی انبارهای سلاح و دیگری افتخار به اجرای دستور آمریکا و ایفای نقش ژاندارمی منطقه و سرکوب هر صدایی که مخالف آمریکا بود.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: البته امروز اوضاع صددرصد برعکس شده است و ملت با اراده خود و برای تأمین منافع و آنچه به مصلحت کشور است، کار و تلاش و تصمیم گیری و اقدام می کند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید مجدد بر ضرورت مجهز شدن به همه ابعاد نرم افزاری و سخت افزاری قدرت، راهپیمایی اربعین را از مصادیق قدرت حقیقی خواندند و افزودند: اجتماع عظیم و میلیونی زائران در مسیر حرکت به کربلا یعنی «حرکت به سمت قله افتخار و فداکاری و شهادت»، قدرت اسلام و جبهه مقاومت اسلامی را تجلی دوباره می دهد.
رهبر انقلاب اسلامی، اربعین را از اولین ظهورش در تاریخ اسلام، «رسانه پر قدرت عاشورا» دانستند و افزودند: در چهل روز فاصله حماسه عاشورا تا بازگشت اهل بیت (علیهم السلام) به کربلا، فریادهای حضرت زینب، حضرت امام سجاد و ام البنین در شام و کوفه رسانه حقیقی عاشورا بود و با تحقق فرمانروایی منطق حق در فضای ظلمانی حاکمیت بنی امیه و سُفیانی، عاشورا زنده ماند و در تاریخ جاری شد.
حضرت آیت الله خامنه ای، طوفان حرکت اهل بیت در فاصله عاشورا تا اربعین را در اختناق عجیب آن دوران، باعث منقلب شدن اوضاع و در نهایت سرنگونی رژیم سفیانی خواندند و افزودند: امروز هم همین اتفاق در جریان است.
ایشان راهپیمایی عظیم مسلمانان در اربعین حسینی از کشورهای مختلف، فرقه های مختلف اسلام و حتی برخی ادیان دیگر را فریادی رسا و رسانه ای بی همتا در دنیای پیچیده تبلیغات و جهان پر هیاهوی بشریت امروز خواندند و افزودند: شعار پر معنای «الحُسین یجمعنا» یک حقیقت ناب است چرا که حسین این اجتماع بی نظیر را به راه انداخته است و همه را به سمت سرچشمه معنویت و آزادگی به حرکت درآورده است.
رهبر انقلاب با تاکید بر گسترش وتعمیق روزافزون معنویت و فکر و معرفت در راهپیمایی اربعین حسینی افزودند: اصحاب حکمت و علم باید دراین زمینه کار و تلاش کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان درباره مشی جمهوری اسلامی گفتند: از ابتدای انقلاب در بخش های مختلف موفقیتهای گاه بهت آوری به دست آورده ایم، البته کمبودها زیاد است و مشکلات هم کم نیستند اما موفقیت ها و پیشرفت ها بیشتر بوده است.
ایشان برای تبیین جهت و مشی حرکت جمهوری اسلامی در ادامه مسیر کنونی، به حدیثی درباره فلسفه قیام عاشورا از زبان اباعبدالله الحسین (ع) استناد کردند و افزودند: حضرت سیدالشهداء با بیان حدیثی از رسول گرامی اسلام خطاب به همه مردم فرمودند هرکس یک قدرت ظالم یا ستمگر را ببیند و با زبان یا اقدام با او مخالفت نکند، خداوند او را به سرنوشت همان قدرت ستمگر دچار می کند و به دوزخ می فرستد.
حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: امام حسین(ع) با این بیان، ادای وظیفه در مقابله با ظلم و ظالم را علت قیام و حرکت خود اعلام می کند و جمهوری اسلامی نیز بر همین اساس، عمل به این وظیفه را تکلیف خود می داند و در همه حال به آن عمل خواهد کرد.
رهبر انقلاب یادآور شدند امروز جبهه کفر و صهیونیزم و آمریکا با مکیدن خون ملت ها، جنگ افروزی و دیگر فجایع، با بندگان خدا و ملت ها با ظلم و جور و ستم رفتار می کند و ملت ایران بر اساس فلسفه حرکت حضرت سیدالشهداء، مقابله با آنان را وظیفه خود می داند و کوتاه نیامدن در مقابل آمریکا فشارهای مختلف دشمنان بر همین اساس صورت می گیرد.
حضرت آیت الله خامنه ای، مقابله امام خمینی(ره) با آمریکا را از حدود ۵۰ سال قبل یعنی قبل از تبعید از قم در اوایل دهه چهل، ناشی از احساس وظیفه دانستند و افزودند: امام با بصیرتی مثال زدنی، می دانست که هر کس و هر ملتی به وظیفه خود در مقابل ظلم و ستم عمل کند خدا حتما او را نصرت خواهد کرد و همه دیدیم که این وعده الهی محقق نیز شد.
رهبر انقلاب خطاب به جوانان عزیز ایران تاکید کردند: با ایمان و عزم و اراده، به وظیفه الهی خود عمل کنید و بدانید ایستادگی در مقابل دشمنان دین و بشریت، یاری پروردگار را به همراه می آورد، همانگونه که در چهل سال اخیر این گونه بوده و به فضل الهی در گام دوم انقلاب و گام های بعدی نیز چنین خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای جوانان را امیدهای کشور برشمردند و افزودند: البته افراد مُسن نیز به وظایف خود عمل می کنند، همانطور که امام در کهنسالی مثل یک جوان فکر و اقدام می کرد اما واقعیت این است که جوانان موتور پیشبرنده کشور هستند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: جوانان بدانند که فکر و ذهن آنها اولین آماج دشمن است بنابراین با ایمان و قدرت در مقابل ترفندهای دشمنان بایستند.
در این مراسم، سردار سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تأکید بر آمادگی سپاه برای نقشآفرینی در گام دوم انقلاب بر محور معنویت و جهاد علمی و عملی، خاطرنشان کرد: تحلیل روندهای موجود نشانگر آن است که پایه تحولات آینده بر مدار علم خواهد بود و بر این اساس، اساتید و دانشجویان دانشگاه امام حسین(ع) تلاش خواهند کرد با جبران عقب ماندگیهای علمی بر لبههای دانش و فناوری حرکت کنند.
سردار سرتیپ فضلی فرمانده دانشگاه امام حسین(ع) نیز گزارشی از اقدامات و برنامههای تحصیلی این دانشگاه بیان کرد.
در این مراسم تعدادی از فرماندهان، مدیران، مدرسان، پژوهشگران و دانشآموختگان نمونه دانشگاه امام حسین(ع) هدایای خود را از دست فرمانده معظم کل قوا دریافت کردند و دو نماینده دانشجویان دانشگاه امام حسین(ع) نیز مفتخر به دریافت درجه و سردوشی شدند.
اجرای طرح «انقلاب انسانساز» و اجرای میثاق پاسداری از دیگر برنامههای مراسم امروز در دانشگاه امام حسین(ع) بود.
همچنین در این مراسم، یگانهای حاضر در میدان از مقابل فرمانده کل قوا رژه رفتند و همزمان عملیات میدانی و اعتماد بهنفس اجرا شد.
گريه زمين و آسمان بر امام حسين عليه السلام
حدیث
كامل الزيارات : حدّثنى أبى وعليّ بن الحسين جميعاً ، عن سعد بن عبد اللَّه ، عن أحمد بن محمّد بن عيسى ، عن محمّد بن خالد البرقىّ ، عن عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسنى ، عن الحسن بن الحكم النخعى ، عن كثير بن شهاب الحارثى ، قال :
بَينَما نَحنُ جُلوسٌ عِندَ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام فى الرَّحبَةِ إذ طَلَعَ الحُسَينُ عليه السلام ، فَضَحِكَ عَلِيٌّ عليه السلام ضِحكاً حَتّى بَدَت نَواجِدُهُ ، ثُمَّ قالَ :
إنَّ اللَّهَ ذَكَرَ قَوماً وقالَ : (فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا كَانُواْ مُنظَرِينَ) ، وَالَّذى فَلَقَ الحَبَّةَ وبَرَأَ النَّسَمَةَ! لَيُقتَلَنَّ هذا، ولَتَبكِيَنَّ عَلَيهِ السَّماءُ وَالأَرضُ. [۱]
ترجمه
حضرت عبد العظيم عليه السلام - به سند خود - : كثير بن شهاب حارثى گفت : خدمت امير مؤمنان عليه السلام در «رحبه» نشسته بوديم كه ناگهان حسين عليه السلام از دور پيدا شد . در اين هنگام، على بن ابى طالب خندهاش گرفت، به اندازهاى كه دندانهايش نمايان شد . سپس فرمود : «خداوند، گروهى را در قرآن ذكر كرده و [در بارهشان] فرموده : ( آسمان و زمين بر آنان گريه نكردند و آنها مهلت داده نشدند )؛[۳]ليكن سوگند به خداوندى كه دانه را از هم شكافت و انسان را آفريد، اين - يعنى حسين بن على - را خواهند كشت و آسمان و زمين بر او خواهند گريست».
حدیث
كامل الزيارات : حدّثنى أبى ، عن سعد بن عبد اللَّه ، عن أحمد بن محمّد ، عن البرقى ، عن عبد العظيم ، عن الحسن ، عن أبى سلمة ، قال :
قالَ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ عليه السلام : ما بَكَتِ السَّماءُ وَالأَرضُ إلّا عَلى يَحيى بنِ زَكَرِيّا وَالحُسَينِ عليهما السلام . [۲]
ترجمه
حضرت عبد العظيم عليه السلام - به سند خود، به نقل از ابو سلمه - : امام صادق عليه السلام فرمود : «آسمان و زمين ، جز بر حسين بن على عليه السلام و يحيى بن زكريّا عليه السلام ، براى ديگرى گريه نكرده اند» .
شرح
احاديث فراوانى در منابع روايى شيعه و اهل سنّت، وجود دارد كه نشان مىدهند شهادت جانخراش امام حسين عليه السلام، آثار ويژهاى به صورت تكوينى در جهان داشته كه يكى از آنها گريه آسمان و زمين است. در اين باره دو نكته قابل توجّه است :
۱ . تحقّق اين امور، محال عقلى نيست . بنا بر اين، وقوع آنها بر پايه ادلّه نقلى و معتبر، قابل اثبات است.
۲ . گريه و خنده، شادى و غم، در غير انسان، همانند انسان نيست؛ بلكه نوعى تأثير و تأثّر تكوينى است.[۴]گريه آسمان و زمين براى يك رخداد غمانگيز ، مىتواند تأثيرپذيرى و واكنش تكوينى باشد .
[۱]كامل الزيارات : ص ۱۸۶ ح ۲۶۱ ؛ بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۲۱۲ .
[۲]كامل الزيارات : ص ۱۸۶ ح ۲۶۲ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۲۱۳ .
[۳]دخان : آيه ۲۹ .
[۴]براى توضيح بيشتر، ر.ك: دانشنامه امام حسين عليه السلام: ج ۷ ص۳۳۱ (بخش نهم / فصل دوم : نشانههاى آشكار شده) و ج ۱۰ (فصل چهارم / گريه فرشتگان، گريه جنيان، گريه حيوانات گوناگون، گريه دوزخ و گريه آسمان و زمين).
شمخانی: شرارت در آبراههای بینالمللی بدون پاسخ نمیماند
علی شمخانی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: راهزنی دریایی و شرارت در آبراههای بینالمللی که با هدف ناامن سازی رفت و آمد شناورهای تجاری انجام میشود بدون پاسخ نخواهد ماند.
دریابان علی شمخانی با اشاره به حمله موشکی بامداد جمعه به نفتکش ایرانی در دریای سرخ اظهار داشت: کمیته ویژه بررسی موضوع حمله به شناور سابیتی که در نزدیکی سواحل عربستان سعودی در دریای سرخ هدف دو موشک قرار گرفت تشکیل شده و گزارش آن به زودی برای اخذ تصمیم به مراجع مسئول ارائه میشود.
شمخانی گفت: با بررسی تصاویر ویدیویی موجود و شواهد اطلاعاتی جمع آوری شده، سرنخهای اصلی این ماجراجویی خطرناک بدست آمده است.
وی به اقدامات تخریبی دیگری که طی ماههای گذشته بر علیه نفتکشهای ایرانی هپینس و هلم در دریای سرخ صورت پذیرفته اشاره کرد و خاطر نشان ساخت: ناامن سازی آبراههای بینالمللی، مخاطرات نگران کنندهای را برای اقتصاد جهانی بدنبال خواهد داشت و مسئولیت عواقب آن متوجه برنامه ریزان، مجریان و پشتیبانی کنندگان از اینگونه اقدامات تحریک آمیز خواهد بود.
بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه شرکتهای دانشبنیان
رهبر معظم انقلاب اسلامی روز سه شنبه از نمایشگاه شرکتهای دانشبنیان و فناوریهای برتر (ایران ساخت) در حسینیه امام خمینی(ره) بازدید کردند.
در این بازدید دو ساعته، حضرت آیت الله خامنهای ضمن دیدن از 30 غرفه شرکتهای دانشبنیان و گفتوگو با فناوران و پژوهشگران، در جریان آخرین دستاوردهای علمی و فناوری و پروژههای تجاریسازی شده جوانان و متخصصان ایرانی قرار گرفتند.
سامانههای پزشکی با فناوری بالا در تشخیص سرطان، همودیالیز، جراحی با ربات و پروتز عصبی، تجهیزات آزمایشگاهی، تولید واکسنها و داروهای پیشرفته به صورت کاملاً بومی، طراحی و ساخت موتور جت و طراحی موتور هوایی، سیستمهای کنترل نیروگاهی، تولید انواع کاتالیستهای نفت و گاز، خدمات شناسایی و حفاری آبهای ژرف، ساخت مخازن و تجهیزات استیل، سامانههای پیشرفته نوری، اسکنری، اندازهگیری، بُرش، شبیهسازی و پردازشگرها، ساخت فریزدرایر صنعتی و تولید بازیهای رایانهای از جمله دستاوردهای شرکتهای دانشبنیان حاضر در این نمایشگاه بود.
در بخشی از بازدید، آقای ستاری معاون علمی و فناوری رئیسجمهور گزارشی از رویکردها و برنامههای این معاونت برای گذار از اقتصاد نفتی به اقتصاد دانشبنیان بیان کرد و گفت: با مجوز رهبر معظم انقلاب اسلامی کمک بسیار خوبی از صندوق توسعه ملی در اختیار بخش علمی کشور قرار گرفت که با این کمک پروژههای علمی و دانشبنیان در جهت مقاومسازی اقتصاد کشور و مقابله با تحریمها کیفیت و سرعت زیادی گرفته است.
معاون علمی و فناوری رئیسجمهور با اشاره به طرح ایجاد پهنههای نوآوری در کنار دانشگاهها و مراکز علمی مستعد، ایران را بزرگترین زیستبوم نوآوری در غرب آسیا دانست و افزود: اکنون بیش از 4500 شرکت دانشبنیان با درآمد 90 هزار میلیارد تومانی، زمینه اشتغال مستقیم 300 هزار نفر را فراهم کردهاند.
آقای ستاری زیستبوم تولید داروهای پیشرفته را نمونهای موفق از اعتماد به جوانان پر انگیزه کشور خواند و گفت: در اثر ارتقای این زیستبوم، مهاجرت نخبگان در بخش داروسازی تقریباً متوقف شده است و هر دارویی که وارد این چرخه شود، حداکثر تا دو سال بعد، تجاری و وارد بازار مصرف مردم میشود.
پس از سخنان آقای ستاری، رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم عبور از اقتصاد نفتی و عوارض فرهنگی آن، گفتند: یکی از گلایههای جوانان در نمایشگاه امروز این بود که بعضاً همان محصول یا تولید آنها را دستگاههای دولتی از خارج وارد میکنند که این ناشی از فرهنگ اقتصاد نفتی است و باید این نگاه غلط اصلاح شود.
حضرت آیت الله خامنهای خطاب به معاون علمی و فناوری رئیسجمهور افزودند: نباید اجازه دهید این موانع پیش پای جوانان فعال ایجاد شود، هر چه میتوانید در این خصوص تلاش کنید، من نیز هر چه بتوانم کمک خواهم کرد.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با تشکر از پژوهشگران و فناوران و دستاندرکاران نمایشگاه، در لوح یادبود متنی به این شرح مرقوم کردند:
بسم الله الرحمن الرحیم
جلوهی درخشان استعداد ایرانی و همّت انقلابی را در این نمایشگاه دیدیم و خدا را سپاس گفتیم. کار اساسی و بنیانی برای بهرهگیری از انگیزهها و توانهای بالا باید جداً دنبال شود. این مهمترین وظیفهی مسئولان دولتی است. به خداوند توکل کنید و با امید و شوق قدم بردارید، یقیناً خواهید توانست به مشکلات اقتصادی کشور پایان دهید، انشاءالله.
سیّدعلی خامنهای
بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی
بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
السّلام علی الحسین و علی علیّبنالحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین الّذین بذلوا مهجهم دون الحسین (علیه السّلام).
خیلی خوش آمدید عزیزان من، جوانان ما و امیدهای آیندهی کشور. خوشحالم که امسال هم خدای متعال توفیق داد و توانستیم این جلسه را تشکیل بدهیم و با شما باشیم و از شما بشنویم. مطالبی که [دوستان] گفتند بسیار خوب بود؛ یعنی ارزیابی من نسبت به این سخنرانیها این است؛ نکات قابل توجّهی در بیاناتشان بود که ممکن است بنده با بعضی از بخشهایش موافق نباشم، امّا اینکه جوان ما مینشیند در یک موضوعی که برایش مهم است فکر میکند و دربارهی آن حرف و مطلب تولید میکند و بعد با ادبیّات بسیار خوبی این مطلب را بیان میکند، برای من بسیار لذّتبخش است؛ واقعاً وقتی انسان نگاه میکند و این جوانها را با این خصوصیّات میبیند، [لذّت میبرد]. این را بدانید، اگر میشد که همهی شما -این جمعیّتی که هستید- یکییکی حرف میزدید و من گوش میکردم، من این کار را میکردم منتها خب متأسّفانه عملی نیست. حرفها، بسیار خوب بود.
خب دوستان چند مطلب گفتند که باید پیگیری بشود؛ من به دفترمان، به دوستانی که در دفتر مسئولند سفارش میکنم که اینها را پیگیری کنند. پیگیری ما هم به صورت دستور نیست که من به دستگاهها دستور بدهم؛ دستگاهها مسئولیّت دارند، مأموریّت دارند و باید کار خودشان را انجام بدهند؛ دستور دادن، کار ما نیست لکن توصیه میکنم، راهنمایی میکنم، تأکید میکنم و پیگیری میکنم تا انشاءالله این کارها انجام بگیرد. یکی دو مطلب راجع به مسائل وزارت بهداشت بود، انشاءالله دنبال کنند؛ یک مطلب مربوط به شورای عالی انقلاب فرهنگی بود که دبیر محترم شورای عالی(۲) اینجا حضور دارند و مسئلهی امضا کردن آن مصوّبات را حتماً دنبال کنند؛ یکی مسئلهی امضا کردن مصوّبات شورای عالی آموزش و پرورش بود که وزیر محترم(۳) اینجا هستند، حتماً دنبال کنند؛ یک مسئله، مسئلهی واکسن هپاتیت بود که الان این جوان عزیز گفتند، این را حتماً پیگیری کنند و پیگیریهای دیگر را هم ما انشاءالله دنبال میکنیم که انجام بگیرد.
عزیزان من! آنچه مهم است این است که این پیشرفت علمی که در کشور از حدود دو دههی قبل به این طرف شروع شده، ادامه پیدا کند. ما در برخی از رشتههای علمی نوپا در رتبههای بالای جهان هستیم؛ [یعنی] رتبههای زیرِ ده، رتبهی پنجم، ششم. خب اینها خیلی افتخارآمیز است لکن این ما را به هیچ وجه قانع نمیکند. حالا در نانو، در زیستفنّاوری، در بعضی از چیزهای دیگر ما جلو هستیم [امّا] این کافی نیست؛ حرکت علمی در دنیا یک حرکت پُرشتابی است، ما هم عقبماندگیهای بسیار متراکمی از سابق داریم، لذا بایستی این شتابی که در پیشرفت علمی هست ادامه پیدا کند. البتّه تا الان خوب کار شده؛ در این شانزده، هفده سالی که در این زمینهها دنبال میکنیم و مشغول هستیم و سرگرم این کار هستیم، انسان مشاهده میکند که هم علم پیشرفت کرده، هم فنّاوریهای برخاستهی از علم پیشرفت کرده، هم آن چرخهای را که من چند بار در جلسات گفتهام(۴) -[یعنی] چرخهی تولید ثروت که تجاریسازی در آن هست- پیشرفت کرده. دیروز ما اینجا یک نمایشگاهی داشتیم،(۵) من رفتم دو ساعتی در این نمایشگاه کارهایی را که انجام دادهاند نگاه کردم. من شوق و اعتماد به نفْس و خودباوری را، هم در حرفهای [مسئولین] این شرکتهای دانشبنیانی که دیروز اینجا حضور داشتند دیدم، هم در حرکاتشان دیدم، هم در عملی که انجام داده بودند مشاهده کردم؛ این خیلی چیز مبارکی است. هم شوق دارند، هم اعتماد به نفْس دارند؛ معتقدند میتوانند، معتقدند پیش خواهند رفت و انگیزه دارند برای پیشرفت. اینها البتّه سی شرکت بودند از چند هزار شرکت دانشبنیانی که وجود دارد؛ حالا به ما آمار میدهند حدود چهار هزار و خردهای شرکت دانشبنیان [وجود دارد]؛ کم است. این چهار هزار [شرکت] در کشور در طول یک مدّت محدود و مشخّص حدّاقل باید برسد به چهارصد هزار [شرکت] یا بیشتر. البتّه شرایطی دارد، خصوصیّاتی دارد که من به بعضیاش اشاره خواهم کرد.
اوّلاً بایستی زیرساختهای قانونی این شرکتهای دانشبنیان فراهم بشود؛ الان بسیاری از زیرساختهای قانونی اینها مشخّص نیست که در بعضی از صحبتهای دوستان هم این معنا بود. این کار، کار دولت و مجلس و مسئولین ذیربط است؛ بنشینند مشخّص کنند و به تعبیر این برادری که اینجا صحبت کردند مثلاً شرکت سودمحور و شرکت وظیفهمحور را از هم تفکیک کنند، مشخّص کنند که چه کاری بنا است انجام بگیرد و حدود و ثغورش مشخّص بشود.
[ثانیاً] موانع را بر طرف کنند که بعضی از موانع را گفتند. اتّفاقاً همین موضوع «شش ماه» را که یکی از این دوستان گفتند، دیروز اینجا به من گفته شد؛ یکی از این شرکتهای دانشبنیان گفتند که ما این محصول را ــ که یک محصول خیلی برجستهی خوبی بود ــ در ظرف هشت ماه ساختهایم که بسیار مدّت کوتاهی است برای [ساخت] این محصول؛ شش ماه طول کشید که مجوّز گرفتیم! یعنی مجوّزی که مثلاً در ظرف یک هفته بایستی صادر بشود، شش ماه طول میکشد؛ اینها باید برداشته بشود. موانع کسب و کار اینها است، اصلاح فضای کسب و کار که بنده مکرّر تأکید کردهام بر روی آن، یعنی اینکه موانع کار برداشته بشود، موازیکاریهای غلط انجام نگیرد. البتّه انحصار هم بایستی برداشته بشود که در صحبتهای دوستان هم مسئلهی انحصار بود.
خب، چند نکته را من یادداشت کردهام که به شما عرض کنم: یکی این است که ما یک سند راهبردی امور نخبگان داریم که مصوّبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی است، سندی بسیار خوب و مهمّی است؛ این سند باید بجد تحقّق پیدا کند، یعنی به این سند عمل بشود. تا الان به بخشی از این سند مهم عمل شده [امّا] به همهی آن عمل نشده. اگر این سند به طور کامل مورد عمل قرار بگیرد، بسیاری از این مشکلاتی که گفته شد در زمینهی پیشرفت علم، در زمینهی تجاریسازی محصولات علمی و فنّاوری و بقیّهی مشکلات، برطرف خواهد شد. هم بایستی بنیاد نخبگان به این سند بپردازند، هم من اینجا میگویم که شورایعالی انقلاب فرهنگی باید مطالبه کند؛ شورایعالی انقلاب فرهنگی یک شورای برجسته است؛ یعنی رؤسای سه قوّه در این شورا حضور دارند، چندین وزیر و شخصیّتهای حقیقی و کارآمد در این شورا هستند؛ باید مطالبه کنند، باید بخواهند که این سند تحقّق پیدا کند. به نظر ما بسیاری از این مشکلات، بر اثر اجرائی نشدن این سند است. البتّه از این سند، چند سالی گذشته؛ باید بهروزرسانی هم بشود؛ امروز با توجّه به کسب و کارهای جدیدی که تحقّق پیدا کرده و پیشرفتهای علمیای که در دنیا به وجود آمده و در کشور ما هم تا حدود زیادی تحقّق پیدا کرده، حتماً این سند یک بهروزرسانیای لازم دارد؛ باید نوسازی و تازهسازی بشود.
نکتهی دوم؛ متأسّفانه یک جریانی در کشور وجود دارد که با پدیدهی جنبش علمی با بددلی برخورد میکند؛ این جریان هست. اینکه من به شما دارم عرض میکنم برای این است که خود شما که عناصر تشکیلدهندهی این جریان علمی هستید، توجّه داشته باشید که در مقابل شما یک جریان بددلانهای، بدخواهانهای وجود دارد؛ شما مأیوس نشوید؛ حرف من این است. یکی از کارهای آن جریانی که من تعبیر میکنم از آن به بددل یا بدخواهِ حرکت علمی، این است که اصل جنبش علمی را انکار میکند، اصلاً گویی که چنین چیزی نیست. من در یک جلسهای که چند ماه قبل بود، قضیّهی آن دانشگاه استنفورد را اینجا مطرح کردم، گفتم(۶) که تصمیم دارند، اصرار دارند که بگویند: «نخیر هیچ اتّفاقی نیفتاده»؛ در حالی که شما دارید اتّفاق را جلوی چشم خودتان میبینید، خودتان در حال حرکت علمی و پیشرفت علمی هستید؛ اینها انکار میکنند، میگویند چنین چیزی نیست. اینکه شما میگویید حلقهی واسطی بین دانشگاه و مردم به وجود بیاید -که یکی از دوستان الان اینجا گفتند- حالا ما اینجا داریم مدام اصرار میکنیم که «کار علمی، پیشرفت علمی، جهش علمی شروع شده» -که واقعیّت هم هست- یک عدّه هم میگویند: «نخیر اتّفاقی نیفتاده» که آن عدّه هم متأسّفانه از داخل دانشگاه این حرکتِ بدخواهانه را دنبال میکنند، خب مردم دچار تردید میشوند. پس بنابراین یکی از کارهای آنها انکار است.
بعد، یکی از کارهای بدشان دلّالیِ جابهجا کردن نخبههای کشور است که این کار هم دارد انجام میگیرد. نخبه را از ماندن در داخل دلسرد کنند که «چرا میمانی، بیخود خودت را معطّل میکنی، عمرت را تلف میکنی»، در حالی که او مال اینجا است، پارهی تنِ اینجا است، با رشد کشور، او رشد میکند؛ با رشد او، کشور رشد میکند؛ او وظیفهاش را انجام میدهد؛ این را از ماندن در اینجا مأیوس کنند و حالا به یک جلوهای در خارج -یا پولی یا غیر پولی یا حتّی موهوم- او را جابهجا کنند که از این دانشگاه برود به جای دیگر؛ این هم از کارهایی است که الان دارد انجام میگیرد. وظیفهی وزارت علوم و وزارت بهداشت است که از دانشگاهها مراقبت کنند، پاکسازی کنند. جوانان را ناامید میکنند، بعد که به آنها اعتراض میشود، میگویند: «خبرهایی که به فلانی و به مقامات و به سطوح مسئولین عالیِ کشور میرسد، خبرهای یکجانبه است، فقط جهات مثبت را به اینها میگویند، جهات منفی را نمیگویند»؛ جهات منفی چیست؟ مثلاً فرض کنید سرقتهای علمی یا مثلاً بیکیفیّتی بسیاری از مقالات. چرا، میگویند؛ لازم هم نیست، ما خودمان میدانیم؛ خیلی از این آسیبهای گوناگون را در سخنرانیهای با دانشجوها و با مجموعههای علمی و دانشگاهها خود من گفتهام. بحث کمبود کیفیّت، بحث همین مسئلهی سرقتهای علمی، بحث علم غیر نافع، اینها اشکالاتی است که خود ما زودتر از آنها گفتهایم، بیشتر از آنها میدانیم امّا جنبههای مثبت را وقتی انسان نگاه میکند بمراتب راجح(۷) از این جنبههای منفی میبیند. بله این جنبههای منفی هم هست، ما مشکلات داریم، الان همین جوانهای خود ما آمدند تعدادی از این مشکلات را گفتند. از این قبیل حرف خیلی به مسئولین میرسد، این جور نیست که نرسد لکن حقیقت قضیّه، واقعیّت قضیّه، جریان اصلی کشور، جریان مثبت و مطلوب و جریان خوبی است.
ما امروز در علم کجا هستیم، بیست سال پیش کجا بودیم؟ خیلی تفاوت کرده. البتّه من آمارهایی هم دارم، حالا شاید اگر رسیدم مقداری هم بگویم. این از هنرهای انقلاب است؛ انقلاب در کشور این هنر را به وجود آورد که به مرد و زن کشور، به جوان و پیر کشور جرئت داد که وارد سرزمینهای دشوار بشوند. این جرئت امروز وجود دارد، جوان ما با جرئت تمام وارد یک حوزهی علمی دشوار و پیچیده میشود، کارهای مهمّی انجام میدهد، دیگران -حتّی دشمنان- این کارهای مهم را تحسین میکنند. من یادم هست چند سال قبل از این -البتّه این اواخر هم بوده که حالا دیگر نمیخواهم این اواخر را مثال بزنم- یک نویسنده، یک دانشمند صهیونیست [دربارهی] یک موشکی که آن وقت ما آزمایش کرده بودیم، در یک نشریّهی صهیونیستی یک چیزی نوشته بود که برای من عین مقاله را آوردند؛ نوشته بود که من با ایران دشمنم امّا در مقابل این مردی که این موشک را ساخته سر تعظیم فرود میآورم؛ اینها با وجود تحریم، با وجود این همه مشکلات، بستهبودن درهای مراودات علمی، با وجود همهی اینها یک چنین شاهکاری را درست کردهاند؛ این قضاوت دشمنان ما است که انکار واضحات میکنند.
آنچه حالا من اینجا یادداشت کردهام [این است که] بیش از دویست محقّق و دانشمند ایرانی جزو یک درصد دانشمندان برتر دنیا هستند؛ اینها افتخارآمیز است. البتّه زمینه، استعداد، ظرفیّت، چندین برابر این [چیزی] است که حالا تا امروز اینجا آمده. یقیناً پنج سال دیگر خیلی بیشتر از این خواهد شد، ده سال دیگر چندین برابر این خواهد شد. ببینید! این یک آمار مهمّی است: رشد مقالات پُر ارجاع دانشمندان ایرانی -نه یک مقالهی صِرف- مقالاتی که در دنیا به آن زیاد ارجاع [داده] میشود، در سال ۲۰۱۰، ۷۸ مقاله بوده، در سال ۲۰۱۸ به ۴۶۱ مقاله رسیده؛ [یعنی] چند برابر در طول چند سال. اینها چیزهای مهمّی است که انکار میکنند. ما تقریباً یک درصد جمعیّت جهان را داریم، یک درصد جغرافیای دنیای معمور(۸) را هم داریم، امّا تولید علم ما نزدیک به دو درصد دنیا است، یعنی دو برابر آنچه انتظار میشود از کشور، تولید علمی داریم. بالاخره از ظرفیّت دانش تا امروز برای پیشبرد کشور هم استفاده شده، حالا چند مورد را من اینجا یادداشت کردهام که فقط اینها نمونه است، البتّه خیلی بیش از اینها است: بالا بردن قدرت دفاعی کشور که از علم استفاده شده؛ پزشکی پیشرفته و درمان که امروز پزشکی ما کاملاً در منطقه ممتاز است؛ کنترل بیماریها؛ در مسائل فنّی و مهندسی، [یعنی در] ساختها و کارهای بزرگ مهندسی که امروز در کشور انجام میگیرد؛ در زیستفنّاوری؛ در تولید محصولات بادوام با فنّاوری نانو؛ در فنّاوری صلحآمیز هستهای و موارد متعدّد دیگر. ما امروز توانستهایم علم را در خدمت منافع کشور و پیشرفتهای کشور، در این زمینههایی که گفتم و شاید چندده زمینهی دیگر به کار بگیریم؛ اینها همه از برکات جمهوری اسلامی است.
این هم یک نکته که خواستم عرض بکنم که این جریانِ بددل و نمیدانم به چه دلیل مخالفِ با این حرکت علمی -که البتّه انسان حدس میزند امّا نمیتوانیم ادّعای یقین بکنیم- این جور انکار میکنند، تخریب میکنند، تا بتوانند مانعتراشی میکنند، مشکلات درست میکنند. مدّتی پیش به من گزارش دادهاند که برخی از کارهای علمی مهم را که در یک مرکز حسّاسِ تصمیمگیری شروع میشود، به بهانههای مختلف متوقّف میکنند؛ اینها باید برداشته بشود. البتّه مسئولیّت به عهدهی رؤسای محترم مربوط است که امروز بعضیشان در اینجا تشریف دارند؛ و این را من به شماها میگویم برای اینکه شما حرکت خودتان را به طور پُرشوق، مضاعف، پُرقدرت در مقابل این حرکت انحرافی ادامه بدهید.
نکتهی بعدی؛ بنیاد نخبگان و همهی نهادهای نخبگانی به علوم مختلفی میپردازند، من اصرار میکنم، تأکید میکنم به علوم انسانی هم بپردازند؛ به اقتصاد بپردازند، به حقوق بپردازند، به مدیریّت بپردازند؛ ما به حضور نخبگانی در اینها احتیاج داریم. دیروز که من اینجا از نمایشگاه بازدید میکردم یک دستگاهی را ساخته بودند، سازندهی دستگاه گفت: «این دستگاه فقط در آمریکا وجود دارد و غیر از آمریکا هیچ جای دنیا این دستگاه را ندارند، این را ما خودمان ساختهایم»؛ خب اینها مهم است؛ این جوان نخبهای که میتواند در زمینههای فنّی، مهندسی، این جور کارِ برجسته انجام بدهد -کارهایی که دیدیم و میدانیم و بعضی از مردم هم کارهای بسیار مهمّی که انجام گرفته را نمیدانند- میتواند در زمینهی مسائل اجتماعی کشور، در زمینهی مسائل اقتصادی کشور [هم]، فکر کند، راه ارائه بدهد.
برخی از مسائل کشور در زمینههای اقتصادی ناشی از کمبودهای تحقیق علمی است؛ جوانهای ما باید وارد بشوند. امروز مثلاً فرض کنید در زمینهی مسائل اقتصاد، مسئلهی تورّم، مسئلهی کاهش قدرت پول ملّی، مسئلهی اشتغال، مسئلهی مسکن، در زمینهی مسائل اجتماعی، مسئلهی ازدواج، آسیبهای اجتماعی، اعتیاد و غیره، همهی این مسائل، مسائلی است که با دانشِ نخبگانی، با حرکت نخبگانی جوانهای ما میتواند راههای حلّ بسیار خوبی پیدا کند. اگر این کار شد آن وقت پرورش اندامِ علمی کشور یک پرورش مناسبی خواهد بود، یک تناسب اندامی پیدا میکند؛ یعنی کار علم این جور نمیشود که در یک بخش پیشرفت فوقالعادهای بکند، در یک بخش ضعیف و لاغر و ناتوان باشد؛ نه، یک تناسب اندام پیدا میکند کما اینکه در نقشهی علمی کشور این معنا رعایت شده. من باز هم تأکید میکنم روی مسئلهِی نقشهی علمی کشور که کار بسیار مهم و سند بسیار باارزشی است که انجام گرفته و دنبال آن باید بروند.
عزیزان من! یک نکتهی دیگر این است که علم، اگر جدای از فرهنگ صحیح بود، به خطا خواهد افتاد. یک علم پیچیدهی بسیار نافع، علم هستهای است؛ چون با فرهنگ درست، فرهنگ انساندوستی همراه نبود، [بلکه] همراه با فرهنگِ غلطِ قدرتطلبی بود، به بمب هستهای منتهی شد و امروز بمب هستهای همچنان تهدید دنیا است، تهدید بشریّت است؛کمااینکه یک روزی این تهدید عملی شد، امروز هم همهی دنیا از آن میترسند، ناامنند. ما قاطعانه، شجاعانه، با اینکه میتوانستیم در این راه قدم برداریم، طبق حکم اسلام گفتیم در این راه وارد نمیشویم؛ هم ساختنش غلط است، هم نگه داشتنش غلط است، چون به کار بردنش حرام است. انسان محصولی را بسازد که نمیتواند آن را به کار ببرد، باید همان جا بماند؛ یعنی قطعاً حرام است؛ یعنی اگر چنانچه ما یک وقتی سلاح هستهای میداشتیم، معلوم بود که هرگز امکان نداشت در هیچ جا آن را به کار ببریم، چون طبق موازین اسلامی قطعاً حرام است، خب چیزی که حرام است، چرا انسان خرج کند بسازد؟ چرا خرج کند نگه دارد؟ چون نگهداریاش هم خیلی خرج دارد؛ اینهایی که دارند، هزینهی زیادی مصرف میکنند فقط برای نگهداریاش. خب، ببینید! این علمِ بدونِ فرهنگ بود که صنعت بسیار مفید و حسّاس هستهای را که بسیار صنعت مفیدی است برای بشریّت، کشاندند در راه غیر صلحآمیز، در راه غلط که بمب هستهای از درون آن در آمد. علم این جوری است که اگر چنانچه با فرهنگِ درست، با مشی فکری درست همراه نباشد، چیز خطرناکی خواهد شد. ما به همین دلیل معتقدیم در مجموعههای نخبگانی، دین و ملّیّت -یعنی پایبندی جدّی دینی و شرف جدّی ملّی- بایستی بِجِد دنبالگیری بشود. دانشمند ایرانی وقتی با فرهنگ اسلامی و ایرانی آمیخته است، آن وقت یک جزء حیاتی از حیات ملّت است؛ در واقع به مجموعهی ملّت روح میبخشد، توان میبخشد.
ما نمیخواهیم دانشگاه ما تکرار و بازتولید فلان دانشگاه آمریکایی باشد؛ این را نمیخواهیم. علم را میخواهیم، شاگردی هم میکنیم، یاد میگیریم -یعنی از شاگردی کردن اصلاً ننگمان نمیکند- امّا نمیخواهیم دانشگاه ما تکرار و بازتولید فلان دانشگاه آمریکایی در تهران یا در فلان شهر دیگر کشور باشد؛ نمیخواهیم همان فرهنگ، اینجا تقلید بشود. فضای علمی کشور باید فضای علمیِ ایرانی و اسلامی باشد. خوشبختانه الان همین جور هم هست؛ مجموعههای علمی پیشرفتهِی برجسته را که انسان مشاهده میکند -مثل همینهایی که حالا در دهانها هست: سلولهای بنیادی، نانو، زیستفنّاوری، هستهای، غیره- غالباً [این] مجموعهها دارای انگیزههای دینی هستند. چون دین، حرکت علمی را جهاد میداند دیگر؛ یک کار جهادی در واقع دارند انجام میدهند؛ این باید بر محیط علمی دانشگاههای کشور حاکم باشد. شرایط ما با شرایط آن کشوری که او هم یک دانشگاه پیشرفتهی برجستهای دارد، متفاوت است. ما بایستی با فرهنگ خودمان، ایرانی زندگی کنیم، ایرانی باید بیندیشیم و فکر کنیم؛ و الگوی پیشرفت اسلامی ـ ایرانی را در زمینهی مسائل علم هم حتماً بایستی رعایت بکنیم که این به نظر من بسیار مهم است. این را [هم] عرض بکنم که در تقلید از فرهنگ دانشگاههای برتر دنیا -دانشگاههای آمریکا، کانادا، جاهای دیگر- اگر بخواهیم آنها را تکرار کنیم، نوزایی علمی هم از بین خواهد رفت؛ این را هم توجّه داشته باشید. این نوآوری علمی و پیشرفت علمی و ابتکار علمی هم، با دنبالکردن راه این و آن از بین خواهد رفت.
نکتهی بعدی؛ یکی از کارهای مهمّی که جامعهی نخبگانی میتواند انجام بدهد، این است که در دیپلماسی عمومی نقش ایفا کند. یکی از دوستان هم اتّفاقاً اینجا اشاره کردند در این سخنرانیشان که من هم اینجا یادداشت کردم: دیپلماسی عمومی. یعنی شما میتوانید نقش ایفا کنید در این زمینهها. [مثلاً] گردآوردن نخبگان ایران فرهنگی بزرگ؛ یعنی قلمرو وسیع فرهنگ ایرانی در قرنهای گذشته که حالا یک مقداری فرق کرده. در این مجموعهی فرهنگی که بعضی از کشورهای همسایهِی ما را هم شامل میشود، ما بتوانیم نخبگان را گردآوری بکنیم. [یا مثلاً] گردآوریِ نخبگان منطقهِی غرب آسیا؛ در کشورهای دیگر اینجا هم نخبگان زیادی هستند. [یا مثلاً] گردآوریِ نخبگان جهان اسلام؛ گردآوریِ نخبگان محورِ مقاومت. امروز یک پدیدهای در همین منطقهی ما و شمال آفریقا وجود دارد به عنوان محور مقاومت، اینها نخبگانی دارند؛ گردآوریِ اینها، ارتباط برقرار کردن با اینها؛ [یا] حتّی گردآوریِ نخبههای حقجوی عالم در هر کشوری؛ در اروپا، در خود آمریکا، در جاهای دیگر، کسانی هستند که حقطلبند، حقجوی هستند، دنبال حرف درست و حرف حق میگردند، اگر بتوانید با آنها تعامل کنید و تفاهم کنید و ارتباط برقرار کنید حرفهای شما را هم قبول دارند میتوانید با اینها ارتباط برقرار کنید، آن وقت در این ارتباط و در نهادسازیهایی که با این ارتباط صورت میگیرد، شما میتوانید دانش پاک و باشرافت را، اندیشهی درست را منتقل کنید.
ما به برکت اسلام یک راه سوّمی را به دنیا پیشنهاد کردهایم؛ نه راه سوسیالیستی در اقتصاد و تبعات اقتصاد، نه راه لیبرال ـ دموکراسیِ غرب با تبعات و خصوصیّاتی که دنبالش هست؛ یک راه سوّمی ما داریم، این راهی که امروز کشور ما دارد میرود، راه سوّمی است. البتّه ما در آرایههای گوناگونِ این راه یک قدری کندی کردهایم، کوتاهی کردهایم لکن وقت زیادی نیست. چهل سال، زمان زیادی برای حرکت یک نظام و رسیدن به یک تمدّن نیست. کشورهای غربی که امروز مثلاً یک تمدّن جاافتادهای دارند، چهار قرن، پنج قرن، با مشکلات دست و پنجه نرم کردند؛ چهل سال، زمان زیادی نیست. ما کمکاری داریم در این زمینهها، منتها میتوانیم این راه سوّم را درست معرّفی کنیم، درست مشی کنیم، درست حرکت کنیم و با عمل خودمان، با سخن منطقی خودمان، دلهایی را جذب کنیم به این سمت، به این راه -نه حالا لزوماً به خودمان یا به کشور خودمان- به این حرکت عظیم مهمّی که میتواند برای بشریّت سودمند باشد و از نفوذ فرهنگ غربی که روزبهروز دارد منحطتر میشود، نجات بدهیم کشورها را.
فرهنگ غربی از اوّل، مسیر غلطی را انتخاب کرد؛ امّا از اوّل به این انحطاط نبود، از اوّل این جوری نبود. خیلی از مفاسد و بلیّاتی که امروز در فرهنگ غربی هست، صد سال پیش بلکه پنجاه سال پیش در کشورهای غربی وجود نداشت، بتدریج اینها را دائم اضافه کردند، وارد کردند. این چیزهایی که واقعاً انسان شرمش میآید دربارهِی آنها حرف بزند، رواج منکر و تعطیلِ معروف، امروز در کشورهای غربی هست. [البتّه] این حرف ما نیست که ما مخالف آنها هستیم؛ خیلی از دانشمندان خودشان، خیلی از مصلحین خودشان، متفکّرین خودشان اینها را میگویند، مینویسند؛ لکن یک جریانِ پُرقدرتِ سرمایهداری و قدرتطلبِ مخلوطِ صهیونیستی و استعماری و استکباری دارند پیش میبرند این جریان را در آمریکا و به تبع آن در اروپا و در کشورهایی که تابع اینها هستند. ما اگر چنانچه بتوانیم درست عمل بکنیم، میتوانیم بسیاری از جوامع را از نفوذ این فرهنگ، از رسوخ این فرهنگ، از حاکمیّت این فرهنگ نجات بدهیم.
نکتهی بعدی، ایجاد امید است. من جدّاً در این زمینه اصرار میکنم؛ هم به شما، هم به اساتید، هم به پیشروان حرکت علمی که نگذارید امیدی که به وجود آمده به پیشرفت علمی در کشور، خدای نکرده اختلال پیدا کند. این جور نباشد که ما مشکلات را به صورت یکطرفه و یکجانبه طرح کنیم، موفّقیّتهای بزرگ را نبینیم. خب بله، در کشور مشکلات وجود دارد؛ بعضیها خیال میکنند ما مشکلات را نمیدانیم؛ نه، ما مشکلات را خیلی بیشتر از خیلیها میدانیم؛ مشکلات هست امّا در کنار این مشکلات، موفّقیّتهای بزرگی وجود دارد. وقتی که ما یکجانبه مشکلات را مطرح میکنیم، گاهی روی یک مشکل خاص که چندان هم مهم نیست مدام تکیه میکنیم، مدام تکرار میکنیم، مدام میگوییم، مدام مرثیهخوانی میکنیم، امید در دل جوان فرو مینشیند، امید کمفروغ میشود در دل جوانها؛ این غلط است. امروز کشور بحمدالله حرکت مهمّی را دارد ادامه میدهد. ما در قبل از پیروزی انقلاب یک کشورِ راکدِ جامدِ دنبالهرو بیتحرّکی بودیم؛ کشورهای عقب افتاده، از ما همین طور جلو زدند، دستگاههای حاکمِ فاسد و وابستهِی به آمریکا کشور را نگه داشته بودند. خب این استعدادی که امروز شما در کشور میبینید، امروز که پدید نیامده؛ این استعداد ایرانی، یک چیز طبیعی است؛ چرا این همه تولید علم پیش از انقلاب نبود؟ چرا این همه حرکت علمی پیش از انقلاب نبود؟ حالا یک آماری به من دادند، من دیگر یادداشت نکردم که بگویم، چیز عجیب و غریبی است؛ تولید علمی در دانشگاههای کشور را ــ مثل دانشگاه تهران، دانشگاه شریف، دانشگاه شیراز ــ مشخّص کردهاند که چند درصد آن مال قبل از انقلاب است، چند درصد مال بعد از انقلاب است؛ حیرتآور است. انقلاب و حرکت عظیم انقلابی کشور و حاکمیّت تفکّر انقلابی و اسلامی بود که کشور را حرکت داد و پیش برد؛ تا اینجا رسانده، به اوج هم انشاءالله خواهد رساند، جهشهایی خواهیم داشت؛ ما هنوز اوّل راهیم. جوان با این امید باید حرکت کند؛ فرق میکند. کار علمی خب کار آسانی نیست، البتّه برای کسی که طالب علم است شوقانگیز است، امّا کار سخت و دشواری است؛ پیشبرد کارها سخت است؛ این کار سخت اگر با امید همراه باشد پیش خواهد رفت.
البتّه یکی از مایههای مهمّ امید عبارت است از توکّل به خدای متعال؛ اَلعاقِبَةُ لِلمُتَّقین؛(۹) وقتی شما اهل تقوا بودید، پاکدامن بودید، رعایت امر و نهی الهی را کردید، خدا با شما است. وقتی خدا با انسان است یعنی پیروزی با انسان است، موفقیّت با انسان است، شادکامی با انسان است، بهجت معنوی با انسان است. من مؤکّداً شما جوانها را -که الحمدلله شماها پاکید، شماها پیراسته هستید، هنوز گرفتار مشکلات امثال ماها نشدید- توصیه میکنم تا از این پاکی، از این صفا، از این نورانیّت هر چه میتوانید استفاده کنید؛ خدای متعال را در دل خودتان، در ذهن خودتان، در عمل خودتان همواره همراه داشته باشید. انشاءالله پیش خواهید رفت.
من چند سال پیش گفتم که باید پیشرفت ما جوری باشد که تا پنجاه سال بعد ــ که از آن پنجاه سال الان پنج شش سالش گذشته ــ اگر کسی خواست به تازههای علمی دنیا دست پیدا کند مجبور باشد فارسی یاد بگیرد؛(۱۰) ما باید به اینجا برسیم؛ کما اینکه امروز اگر شما بخواهید تازههای علمی را به دست بیاورید مثلاً فرض کنید که مجبورید زبان انگلیسی بلد باشید؛ در بعضی زمینهها مثل حقوق و مانند اینها منباب مثال باید زبان فرانسه بلد باشید؛ ما باید کار را به اینجا برسانیم، یعنی باید این قدر شما پیش بروید که به طور تقریبی تا آن مقطعی که بنده اشاره کردم، در آن مقطع هر کس در دنیا بخواهد تازههای علمی را در بخشهای مختلف به دست بیاورد، ناچار باشد زبان فارسی یاد بگیرد تا بتواند از نوشتههای شماها استفاده کند. البتّه شماها جوانهای امروز، آن روز مسئولین کشور و جاافتادههای کشورید، امّا باید شما زمینه را جوری فراهم کنید که جوانهای ۲۰ سال بعد و جوانهای ۲۵ سال بعد که بچّههای امروز شما هستند -البتّه آنهایی که بچّه دارید و ازدواج کردهاید- انشاءالله بتوانند بهترین کار را انجام بدهند. امیدوارم انشاءالله خدای متعال به همهی شما توفیق بدهد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) در ابتدای این دیدار آقای سورنا ستّاری (معاون علمی و فنّاوری رئیسجمهور) گزارشی ارائه کرد و دوازده تن از نخبگان و محقّقان رشتههای مختلف به بیان نقطهنظرات خود پرداختند.
۲) حجّتالاسلام سیّدسعیدرضا عاملی
۳) محسن حاجیمیرزایی
۴) از جمله، بیانات در دیدار جمعى از مهندسان و محقّقان فنّى و صنعتى کشور (۱۳۸۳/۱۲/۰۵)
۵) بازدید از نمایشگاه شرکتهای دانشبنیان و فنّاوریهای برتر (۱۳۹۸/۷/۱۶)
۶) بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها (۱۳۹۸/۰۳/۰۸)
۷) برتر
۸) آبادشده
۹) از جمله، سورهِی اعراف، آیهی ۱۲۸؛ «... فرجام [نیک] براى پرهیزکاران است.»
۱۰) از جمله، بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هفتمین همایش ملّی نخبگان جوان (۱۳۹۲/۰۷/۱۷)