emamian

emamian

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از کارگران، با بیان نقش کلیدی جامعه کارگری در جهش تولید و بهبود وضع اقتصادی کشور، به تبیین وظایف مسئولان برای حل مشکلات قشرِ قانع و نجیب کارگر پرداختند و گفتند: حال خوب جامعه کارگری، حال ملت را هم خوب خواهد کرد.

ایشان همچنین هدف واقعی آمریکا و غرب از تحریم و فشار بر ایران را، تسلیم و تبعیت محض ملت و نظام اسلامی خواندند و تأکید کردند: ملت بزرگ و ریشه‌دار ایران و جمهوری اسلامی، در مقابل زورگویی و زیاده‌خواهی‌ها تسلیم نمی‌شود و با تبدیل تحریم‌ها به فرصت‌های پیشرفت و شکوفایی، به افق روشن آینده دست خواهد یافت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تشکر صمیمانه از تلاش، نجابت و همت جامعه کارگری، بوسه پیامبر(ص) بر دستان پینه‌بسته یک کارگر را بالاترین تجلیل از کار و کارگر خواندند و افزودند: اسلام برای کار و عمل، ارزش و احترام ذاتی قائل است و براساس آموزه‌های قرآنی و روایی، تلاش هر فرد برای کسب روزی و نان حلال، همچون عبادات، عمل صالح محسوب می‌شود.

ایشان توجه افکار عمومی به «نگاه اسلام به کار و کارگر» را ضرورتی مهم و زمینه‌ساز پیشرفت کشور دانستند و افزودند: دنیای مادی برای کارگر، صرفاً به عنوان وسیله تولیدِ ثروت، اهمیت قائل است اما اسلام به علت قائل بودن ارزش مبنایی برای کار، کارگر را نیز دارای ارزش ذاتی می‌داند؛ به‌گونه‌ای که به فرموده پیامبر خاتم(ص)، خداوند هرکسی که کارش را درست، متقن و محکم انجام دهد، دوست دارد.

رهبر انقلاب تکیه بر نقاط حساس اقتصادی در نام‌گذاری سالهای اخیر را ناشی از اهمیت موضوع اقتصاد خواندند و با تأکید بر اینکه کارگر ماهر، با روحیه و پرانگیزه رکن «جهش تولید» است، گفتند: تحقق شعار امسال براساس نظر کارشناسان و صاحب‌نظران، نیازمند مشارکت مردم است که در این صورت، مشکلات کاهش می‌یابد و با تقویت اقتصاد کشور، دست کارگر هم پر می‌شود.

ایشان، کار و کارآفرین را دو همکار خط مقدم جنگ اقتصادیِ  تحمیلی دشمنان بر ملت ایران برشمردند و افزودند: این دو عنصرِ اصلی مبارزه با آمریکا، هرقدر بهتر تلاش کنند و هرقدر زمینه تلاش مؤثر برای آنان فراهم‌تر شود، توفیقات بیشتری نصیب کشور و ملت خواهد شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به استناد آمار، جامعه کارگری و خانواده‌های محترم آنها را حدود نصف جمعیت کشور خواندند و خطاب به مسئولان تأکید کردند: اگر حال جامعه کارگری خوب شود، حداقل نیمی از مردم حالشان خوب می‌شود و این بسیار مهم است.

ایشان در تبیین وظایف قوا و دستگاه‌ها در قبال جامعه کارگران، تضمین امنیت شغلی را از مهمترین مسائل دانستند و افزودند: کارگری که با قناعت و نجابت مشغول کار است باید به آینده شغلی خود اطمینان داشته باشد.

رهبر انقلاب با اشاره به تعطیلی واحدهای تولید و حتی کارخانجات بزرگ در مقاطعی، گفتند: در یکی دو سال اخیر به همت مسئولان، هزاران کارگاهِ تعطیل‌شده یا نیمه تعطیل، احیا شده که این کار مهم باید ادامه یابد.

ایشان مسئله بیمه‌ها را هم، برای جامعه کارگری مهم خواندند و با انتقاد از اجرانشدن سیاست‌های کلی تأمین اجتماعی، گفتند: این سیاست‌ها، مدت‌ها پیش ابلاغ شد و رئیس جمهور هم دستور تهیه آئین‌نامه‌ را داد اما در عمل، کارها جلو نرفته و سیاست‌ها اجرا نشده است.

ایمنی نیروی کار و ارتقای مهارت‌های شغلی دو نیاز دیگر جامعه کارگری بود که رهبر انقلاب به آنها اشاره کردند و افزودند: مهارت‌افزایی و دانش‌افزایی نیروی کار، به پیشرفت کشور و افزایش سطح کیفی کار کمک می‌کند و به نفع کارگران و کارفرمایان است.

ایشان، آموزش و پرورش را هم در کمک به مهارت‌افزایی در کشور، بسیار مؤثر دانستند و گفتند: مدارس، دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها می‌‌توانند در کنار آموزش‌های نظری، آموزش‌های فنی و حرفه‌ای هم ارائه و با دادن گواهینامه مهارتی، به اشتغال صحیح و راحت جوانان کمک کنند.

کشف استعدادهای درخشان در میان کارگران و فراهم‌آوردن میدان و مجال نوآوری و خلاقیت برای آنها، توصیه دیگر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مسئولان و کارفرمایان و کارآفرینان بود.

رهبر انقلاب پس از تبیین وظایف مسئولان، به وظایف جامعه کارگری پرداختند و با اشاره به مسائلی همچون امانت دانستن کار، انجام محکم و متقن کار، و انضباط و احساس مسئولیت در محیط کار، گفتند: کارگران عزیز، کار را ارزش بدانید؛ چرا که با کار شما کشور آباد و برای ایران آبرو و سرافرازی و قدرت ایجاد می‌شود.

ایشان تبدیل شدن کار به ارزش در اذهان عمومی را موجب افزایش میل و اشتیاق به کار دانستند و گفتند: در این صورت هر کارگری در نگاه مردم، یک انسان ارزشمند می‌شود و جوانان هم در فرآیند تولید بهتر نقش‌آفرینی می‌کنند؛ در حالی که امروز متأسفانه برخی جوانان نه میل به کار دارند نه در جستجوی آن هستند و برخی هم فقط پشت‌ میزنشینی را کار می‌دانند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به شعار سال، یکی از وظایف مهم مسئولان را شناسایی و تبیین زمینه‌های مشارکت مردم در تولید همچون ایجاد شرکت‌های تعاونی، کمک به تولیدات خانگی و صنایع دستی، مساعدت در ایجاد شرکت‌های دانش‌بنیان و تقویت فعالیت‌های کشاورزی و دامداری خواندند و گفتند: صاحبنظران اقتصادی در دولت و خارج دولت راههای فراوان مشارکت در تولید را به مردم نشان دهند و مسئولان، زمینه مشارکت را فراهم و آسان کنند.

ایشان هدایت اعتبارات بانکی به سمت تولید را ضروری برشمردند و گفتند: این کار به درستی انجام نمی‌شود که مسئولان بانکی باید توجه و اقدام کنند.

رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان، صحبت از مسائل اقتصادی بدون توجه به تحریم‌های به گفته آمریکا و اروپایی‌ها بی‌سابقه را غیرممکن دانستند و گفتند: غربی‌ها درباره هدف از وضع تحریم‌ها علیه ایران به دروغ مسائلی مانند سلاح هسته‌ای، حقوق بشر و حمایت از تروریسم را مطرح می‌کنند.

ایشان در تبیین تناقض و بهانه‌های دروغین غربی‌ها به نمونه غزه اشاره کردند و افزودند: از نظر آنها مردمِ تحت بمباران غزه تروریست هستند اما دولت خبیث و جعلی و بی‌رحم صهیونیستی که ظرف شش ماه نزدیک به ۴۰ هزار نفر از جمله چند هزار کودک را قتل عام کرده، تروریست نیست.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، هدف واقعی بدخواهان ایران از تحریم را در تنگنا گذاشتن جمهوری اسلامی برای تبعیت از خطوط استعماری و استکباری و تسلیم در مقابل زورگویی‌های آنها دانستند و افزودند: برخی -ان‌شاءالله خیرخواهانه- دائم توصیه می‌کنند که یک خواسته آمریکا را قبول کنید تا مشکل حل شود؛ در حالی که توقعات آمریکایی‌ها تمامی ندارند.

ایشان با اشاره به سخنرانی چند سال قبل خود در موضوع هسته‌ای و بیان این مسئله که «آمریکایی‌ها مشخص کنند که به چه حدی از عقب‌نشینی ایران در مسئله هسته‌ای قانع خواهند شد»، گفتند: آنها هرگز حاضر نیستند این حد را مشخص کنند چرا که می‌خواهند با پیشروی قدم به قدم، در نهایت تجهیزات هسته‌ای کشور را مانند آن کشور شمال آفریقا جمع‌آوری و صنعت هسته‌ای ایران را تعطیل کنند؛ در حالیکه بخش‌های مختلف کشور همچون سلامت، پزشکی و دیگر عرصه‌ها به نتایج فعالیت‌های هسته‌ای نیاز دارند.

رهبر انقلاب با تأکید مجدد بر هدف اصلی آمریکایی‌ها از تحریم یعنی تبعیت و تسلیم محض ملت ایران و جمهوری اسلامی در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی، گفتند: آنها می‌خواهند ثروت، آبرو و سیاست‌های ایران مانند برخی کشورها، در دست آمریکا باشد اما نظام اسلامی و غیرت اسلامی و ملت بزرگ و ریشه‌دار ایران محال است که تسلیم زورگویی آنها شوند.

ایشان، تحریم‌ها را باعث صدمه زدن به اقتصاد کشور و ایجاد مشکلات اقتصادی خواندند اما افزودند: همین تحریم‌ها موجب شکوفایی استعدادها و بروز ظرفیت‌های داخل کشور هم شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، فرصت‌سازی از دشمنیِ دشمن را خاصیت یک ملت زنده برشمردند و افزودند: توصیه همیشگی بنده به جوانان و مسئولان و مردم غیور و متدین کشور همین است.

ایشان، پیشرفت‌های تسلیحاتی را نمونه‌ای از تبدیل تحریم‌ها به فرصت خواندند و افزودند: این پیشرفت که یک جایی خود را نشان داد، همه دشمنان را متعجب کرد که ایران اسلامی چگونه توانسته است در شرایط تحریم این تعداد سلاح پیشرفته را تولید کند.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ان‌شاءالله بیشتر و بهتر و پیشرفته‌تر از این سلاح‌ها نیز تولید خواهد شد، البته پیشرفت‌ها منحصر به تسلیحات هم نیست و در بخش‌های مختلف پزشکی، سلامت و بعضی بخش‌های صنعتی و مهندسی، ایران جزو پیشتازان و برجستگان جهانی است؛ ضمن اینکه در بعضی بخش‌ها هم عقب هستیم که در صورت همت و تلاش، در آنها هم پیشرفت خواهیم کرد.

ایشان تحریم‌ها را رو به کم‌اثر شدن دانستند و افزودند: اخیراً در یکی از گزارش‌های منابع بین‌المللی، به افزایش تولید ناخالص ملی ایران اشاره شده بود که این، یعنی در کشور بیشتر و بهتر کار می‌شود، دل به کمک بیرون از مرزها بسته نشده و تحریم‌ها نتوانسته ایران را از پا درآورد و این روحیه باید در کشور تقویت شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، با اشاره به راهپیمایی و تظاهرات ملت‌‌ها در حمایت از فلسطینی‌ها و برافراشتن پرچم‌های فلسطین و حزب الله در خیابان‌های اروپا و آمریکا، متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به حمایت از تروریسم به بهانه حمایت از مظلومان غزه را موجب رسوایی اتهام‌زنندگان خواندند و افزودند: اکنون نه تنها ملت ایران بلکه همه ملت‌ها از فلسطین حمایت می‌کنند.

ایشان پرسیدند: آیا آن فلسطینی که در مقابل ظلم شهرک‌نشین غاصب برای غصب خانه خود ایستادگی می‌کند تروریست است؟ آیا جبهه ظلم‌ستیز و با غیرت مقاومت تروریست است یا آنها که با بمباران مردم فاجعه‌آفرینی می‌کنند؟ و البته به جایی نرسیدند و نخواهند رسید.

ایشان در جمع‌بندی این بخش از سخنانشان، گفتند: برای ملت ایران معلوم باشد و معلوم هم هست که علت دشمنی زورگویان با آنها، دروغ‌هایی که سر هم می‌کنند نیست بلکه این است که ایران مستقل زیر بار زورگویی آنها نمی‌رود و حاضر نیست دنباله‌رو سیاست‌های شکست‌خورده، عقب‌مانده، ناکام و خلاف ارزشهای الهی و فطرت بشری آنها باشد؛ سیاست‌هایی که به اعتراف برخی تحلیلگران غربی، در حال نابود کردن اعتبار ۲۰۰ ساله آمریکا است.

رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه توقع پیروی ملت با سابقه و ریشه‌دار ایران از این سیاست‌های شکست‌خورده، بیهوده است، گفتند: ملت ایران، ایستاده و محکم است که البته باید ایستادن را در عمل، کار، تحقیقات و اتحاد ملی خود نشان دهیم که در این صورت و با شرط پرهیز از تنبلی و کاهلی، از دل سختی‌ها و گرفتاری‌‎های تحمیلی بدخواهان، فرصت‌ها و گشایش‌های بیشتری برای پیشرفت ظهور خواهد کرد و ملت ایران، به فضل الهی، به افق روشن آینده خواهد رسید.

در ابتدای این دیدار وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی در گزارشی، کاهش نرخ بیکاری به ۸.۱ درصد و تحقق واقعی ایجاد یک میلیون شغل در سال ۱۴۰۲ را از مهمترین دستاوردهای دولت در حوزه اشتغال خواند.

توسعه بیمه‌های همگانی، طرح کالابرگ الکترونیکی با استقبال بیش از ۵۰ میلیون نفر، پرداخت مستمری بازنشستگان بدون استقراض از بانک‌ها، پرداخت ۱۶۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات به حوزه تولید و تشکیل حدود ۳۰۰ تعاونی مسکن کارگری در سراسر کشور از دیگر عناوینی بود که آقای سید صولت مرتضوی در گزارش خود به بیان آنها پرداخت.

هرچه از زمان غیبت بیشتر می گذرد فتنه (موعود گرایی) در مقابله با (منتظران و مهدی باوران واقعی) شعله ور تر می شود؛ به گونه ای که گاهی شعله آن نه تنها دامن عوام بلکه خواص را هم گرفته و می گیرد. راهکار مقابله با چنین فتنه فکری، آشنا سازی جامعه مهدوی با مشخصه های (مهدی باوران واقعی) است.

از همین رو در این یادداشت، چند اصل کلیدی که بیان کننده ویژگی منتظران واقعی است توضیح داده می شود که با در دست داشتن چنین ملاک هایی می توان رصد کرد که چه جریان فکری و اشخاصی همسو و هم فکر با (مهدوی باوران واقعی) و چه جریان و کسانی فرصت طلب و در مقابل (مهدوی باور واقعی) قرار دارند، و در ما نیز چه مشخه هایی وجود دارد؛

******

۱- باورمندان فکری و عقیدتی
مهدی باوران واقعی کسانی اند که از نظر باور فکری و ایمانی معتقدند که:
اولا: به حکم آیه (5) سوره قصص: ((وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ: ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!)) که در آخرالزمان منجی نجات بخش وجود دارد که بشر را از وضعیت موجود ظلم وتباهی نجات می بخشد.

ثانیا: آن نجات بخش و منجی، کلی بدون مصداق نیست که بسیاری از ادیان توحیدی و غیر توحیدی به آن باوردارند؛ بلکه وی از ذریه رسول الله (ص) و از نسل حضرت فاطمه زهرا (س) است. چرا که رسول خدا(ص) فرمودند: ((الْمَهْدِيُّ مِنْ عِتْرَتِي (أي من نسبي وأهل بيتي) مِنْ وَلَدِ فَاطِمَةَ: سنن أبي داود 11/373)) 
آن منجی فرزند حضرت امام حسن عسکری (ع) است که در سال (255 ه) متولد شد (الغیبه،ص۲۳۱) و در سال (۲۶۰ه.ق) به امامت رسید و تا سال (۳۲۹ ه) به مدت هفتاد سال غیبت صغرا و از آن سال تاکنون درپشت پرده غیبت کبرا قرار دارد،(الغیبه،ص۱۳؛ النجم الثاقب ص۴۸-۴۹)
 بنابراین هرکس چنین را باوری را داشته باشد مهدوی باور واقعی است و گرنه نمی تواند مهدوی باور باشد؛ هرچند در برخی از این ملاک های معرفتی همسو با مهدوی باوران باشد.

******

2- معرفت به امام علیه السلام
مهدی باوران کسانی اند که هر روز بر سطح شناختشان نسبت به امام (ع) می افزایند؛ چرا که تاریخ ۲۵۰ ساله حیات ائمه اطهار و دوره غیبت کبرا، تجربه مهمی است که می تواند چراغ راه باشد؛ چون پیوسته چه در زمان حضور معصوم و چه در زمان غیبت، مدعیانی بودند که از جهل مردم استفاد کرده و خود را امام یا نایب امام معرفی می کردند.

مذهب زیدیه، اسماعلیه، وافقیه، فتحیه در زمان حضور و بابیه در زمان غیبت، سند روشن بر چنین لغزش و انحراف است که اگر معرفت نسبت به امام نباشد ممکن است هرکسی در این تور پهن شده گرفتار و خواسته یا ناخواسته، گرفتار چنین گرداب فکری شود. از همین رو امام حسین (ع) دربیان ضرورت معرفت امام فرمودند: (أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ ای مرد م خداوند عزوحل بندگان را نیافرید مگر برای این که بشناسند و هنگامی که او را شناختند عبادتش کنند، وقتی او را عبادت کنند به برکت این عبادت از عبادتی غیر او بی نیاز شوند، مردی پرسید: ای پسر رسول خدا! پدر ومادرم به فدایت، شناخت خدا چیست؟ حضرت فرمودند: این است که اهل هر دوره امام زمان خودش که اطاعت از او واجب است را بشناسند:بحار،ج24، ص۸۳).

******

3- حضور بدون ظهور
مهدوی باوران واقعی براین عقیده اند هر چند حضرت مهدی(ع) درعصر غیبت ظهور ندارد؛ ولی حضور دارد چون غیبت به معنا ((عدم ظهور)) است نه به معنای((عدم حضور)).
از همین رو بر همه اموری که در جامعه می گذرد به حکم وظیفه ذاتی امامتش با ولایت تکوینی خود، جامعه را به صورت نامریی مدیریت و هدایت می کند، نظیر اعمال ولایت خضر نبی که کشتی را سوراخ می کرد تا حاکم ظالم استفاده نکند و دیوار مخروبه بالا را می برد تا گنج آن، برای بچه های یتیم محفوظ بماند و آن جوان را به قتل می رساند که والدینش را منحرف نکند که چنین تصمیمی برای موسی کلیم (ع) شگفت اور بود (سوره کهف ایه ۶۶تا ۸۴).
امام عصر در زمان غیبت نیز همانند خورشید، در پشت ابر در روز نور افشانی کرده و برکت وجودش به همه می رسد، ازهمین رو رسول خدا فرمودند:((وَالّذي بَعَثَني بِالنُّبُوَّةِ،إنَّهم يَستَضيئونَ بِنورِهِ و يَنتَفِعونَ بِوِلايَتِهِ في غَيبَتِهِ كَانتِفاعالشَّمسِ وَ إن تَجَلَّلَها سَحاب:کافی، ج1، ص194)).

******

4- مهدی باوران درنهایت ادب
هرچند هیچ مرتبه برای حضرت ولی عصرارواحنا له الفداء تعین ایجاد نمی کند وهمانند جدش رسول الله (ص) سیره خاکی ومردمی دارد، ولی مهدی باوران به دلیل داشتن معرفت بسیار بالا نسبت به جایگاه ومرتبه آن حضرت هرگزخاکی ومردمی بودن امام رابهانه ای برای عادی بودن برای خود ندانسته ودرنهایت ادب واحترام به امام علیه السلام می نگرند واورا با الفاظی که نشانه خودمانی بودن باشد خطاب نمی کنند، چرا که مهدی باوران تربیت شده ادب قرآنی اند که به آنان آموخته است که دربرابر پیامبر:

اولا: با اسم کوچکش نخوانند((ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيماً(احزاب/40) محمّد صلى الله عليه و آله، پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست، بلكه رسول خدا و خاتم پيامبران است؛ و خداوند به همه چيز آگاه است))ودر سورهٔ نور هم فرمود:« لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسْولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً ؛ خطاب کردن پیامبر را در میان خود٬ همانند خطاب کردن بعضی از خودتان به بعضی دیگر قرار ندهید.

ثانیا: پیش ازاو گام برندارند و سخن نگویند: ((يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «حجرات/1»:اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! (در هيچ كارى) بر (حكم) خدا و پيامبر او پيشى نگيريد و از خداوند پروا كنيد، كه خداوند شنوا و دانا است.))

ثالثا: بلندتر از صوت پیامبر سخن نمی گویند (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ؛(حجرات /2):صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر نکنید و در برابر او بلند سخن نگوئید)وهمچنین((إِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ ( حجرات/ 3)؛ همانا کسانی که صداهای خود را در نزد رسول خدا پایین می آورند کسانی اند که خداوند دل هایشان را برای پرهیزکاری آزموده(و آماده ساخته) است آنان را آمرزش و پاداشی بزرگ است.))

و از آن جایی که حضرت ولی عصر ارواحنا له الفدا تکرار وجود رسول الله صلی الله علیه وآله است مهدی باوران همان ادب در مقابل پیامبر خدا را در مقابل آن حضرت رعایت می کنند، از همین روست در روایتی نقل شده است که در مجلسی در خراسان یک نفر نام مبارک قائم علیه ‌السلام را در حضور امام رضا علیه‌ السلام ذکر می‌کند؛ آن حضرت دست را بر سر شریف گذاشته و می‌فرمایند: ((اللهمّ عجّل فرجه و سهّل مخرجه: الزام الناصب، ج1، ص249.)) 

در روایتی دیگر از امام جعفر صادق علیه‌ السلام سؤال شد که علت ایستادن هنگام بردن نام قائم علیه‌ السلام چیست؟ حضرت فرمودند: ((به خاطر این‌که برای آن حضرت، غیبت طولانی هست. هر کس به این نام، حضرت را صدا بزند، آن حضرت از شدت رأفت به دوستانشان یک نگاه لطیف و مهربانانه می‌کنند. تعظیم آن حضرت به این است که مانند عبد خاضع در برابر مولای جلیلی که او را شریفانه نظر می‌کند، در مقابل او بایستد و از خداوند متعال تعجیل فرج او را درخواست کند. همان))

******

5- مهدی باوران درهمه حال به یاد بقیه الله 
 یکی از ویژگی مهم مهدی باوران و علاقمندان حضرت بقیه الله ارواحنا له الفدا، فراموش نکردن او، و همیشه به یاد و ذکر او بودن است، ازهمین روست.که امام کاظم علیه السلام درباره غیبت امام زمان علیه السلام فرمود: 
((یَغِیبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا یَغِیبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ ذِکْرُهُ:(کمال الدین، ج2، ص 221): خودش از دیدگان مردم پنهان می شود ولی یاد او از دل های مؤمنان مخفی نمی شود.))

دعای ندبه نمونه ای ازهمان زمزمه ای عاشقانه ای است که مهدی باوران در آن هر صبح جمعه با معشوق خود ارتباط برقرار می کنند و به یاد او سرشک از دیدگانان جاری می‌کنند وچه زیباست نغمه های عاشقان مهدی آنجا که می گویند:
عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لا تُرَى وَ لا أَسْمَعَ [أَسْمَعُ‏] لَكَ حَسِيسا وَ لا نَجْوَى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ تُحِيطَ بِكَ دُونِيَ [لا تُحِيطَ بِي دُونَكَ‏] الْبَلْوَى وَ لا يَنَالَكَ مِنِّي ضَجِيجٌ وَ لا شَكْوَى بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا: من سخت است كه مردم را می بينم،ولى تو ديده نمی شوى،و از تو نمی شنوم صداى محسوسى و نه رازونيازى،بر من سخت است‏ كه تو را بدون من گرفتارى فرا گيرد،و از من به تو فرياد و شكايتى نرسد،جانم فدايت،تو پنهان شده اى هستى‏ كه از ميان ما بیرون نیستی.

******

6- ظلم علامت ظهور نه علت ظهور
مهدی باوران واقعی گسترش ظلم و تباهی را علت ظهور حضرت مهدی نمی دانند که اگر ظلم در جامعه گسترش پیدا کرد پس امام ظهور می کند؛چراکه درجامعه ای که مردم خود خواهان ظلم اند و همراهی با ظالم می کنند و با ظلم کنار می آیند، دلیلی ندارد که حضرت ظهور کند؛ بلکه گسترش ظلم علامت ظهور است.

یعنی اگر مردم جامعه در برابر ظلم ایستادند و قدرت مقابله با ظالم را نداشتند، دراین صورت چون حجت را بر امام(ع) تمام می شود،نوبت امام غایب می رسد که باید ظهور کند. این است معنا ی کلام پیامبرکه فرمودند:((لَنْ تَنْقَضِيَ اَلْأَيَّامُ وَ اَللَّيَالِي حَتَّى يَبْعَثَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَجُلاً مِنْ أَهْلِ بَيْتِي اِسْمُهُ اِسْمِي يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً :روزها و شبها سپري نمي‏شوند تا اينکه مردي را از خاندان من که همنام من است مبعوث خواهد کرد تا دنيا را پر از عدل و داد کند بعد از اينکه پر از ظلم و جور شده باشد:بحار، ج99، ص39.

******

7- باورمندند نه زود باور
مهدوی باوران هرچند ملاقات با امام (ع) در زمان غیبت را امکان پذیر می دانند و باور دارند که امام به ملاقات بعضی می آیند؛ ولی زود باور نیستند ادعای هرکسی را پذیرند چراکه امام زمان فرمودند: ((سَیَأْتِی إِلَى شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَر و لا حول و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العلی العظیم: به زودی به سراغ شیعیان من خواهد آمد، كسی كه ادعای مشاهده(مرا) می کند آگاه باشید، هرکس قبل ازخروج سفیانی وصیحه آسمانی ادعای مشاهده کنددروغگو وافترازننده است. الغیبه،ص۲۴۱)).

******

8- اهل تعبد هستند نه توقیت
مهدی باوران هرچند هرلحظه درانتظار ظهور منجی هستند ولی زمان معینی را برای ظهور تعیین نمی کنند، چراکه امام باقر علیه السلام درپاسخ فضیل بن یسار درباره کسانی که اهل((توقیت)) اند فرمود: ((کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ: (کافی،ج2،ص368)وقت‏ گزاران دروغ گویند؛ وقت‏ گزاران دروغ گویند،وقت گزاران دروغ گویند.))

******

۹- سبک زندگی مهدی پسند 
مهدی باوران واقعی کسانی اند که بین 
رفتار عملی آنان و امام (ع) سنخیت و تناسب وجود دارد و امام (ع) الگو و اسوه رفتاری آنان است. رفتار عملی و سبک زندگیشان کاملا مهدوی پسند است:

اولا: منتظرند و در اماده باش کامل بسر می برند و هر لحظه در انتظار شنیدن فرمان امام(ع) بسر می برند.

ثانیا: اهل ورع و پارسائیند؛ یعنی نه تنها واجبات را انجام و محرمات را ترک می کنند؛ بلکه از اموری که مشتبه بین حلال و حرام اند نیز اجتناب می کنند.

ثالثا: آراسته اخلاقی اند. یعنی برای اینکه بین آنان و امام (ع) سنخیت وجود داشته باشد تمام ارزش های اخلاقی که اسلام به آن توصیه کرده است خود را آراسته به ان می نمایند.

از همین رو امام صادق(ع) در توصیف مهدی باوران می فرمایند:
((مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَکُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ، وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ:کسى که مایل است جزو یاران حضرت مهدى (عج) قرار گیرد، باید منتظر باشد و اعمال و رفتارش در حال انتظار با تقوا و اخلاق نیکو تو ام شود : الغیبه، ص۲۰۰)).

******

10- انتظار یا آماده باش کامل
مهدی باوران واقعی انتظار را که در روایت (افضل الاعمال) شمرده شده است راهرگزبه سکون وسکوت تفسیر نمی کنند تا تکلیف را از دوش خود در برابر جامعه بردارند،وسلب مسؤلیت کنند، بلکه انتظار در نگاه منتظرین واقعی به معنای چشم به راه بودن است، وبه کسی چشم به راه گفته می شود که خود را از همه جهات برای کسی که در انتظارش نشسته است اماده و مهیا کرده باشد و همانند سرباز در پادگان آماده و گوش به فرمان فرمانده برای حرکت و انجام وظیفه باشد. ازهمین روامام علی(ع) در توصیف منتظران فرمودند:

المُنتَظِرُ لأِمرِنا كَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ في سَبيلِ اللّه ِ:آن كه منتظر فرج ما است، همچون كسى است كه در راه خدا در خون خود تپيده باشد. کمال الدین:ج2، ص646.
وهمچنین امام صادق(ع) فرمودند:
مَنْ ماتَ مِنْکُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهذَا الْأَمْرِ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقائِمِ فى فُسْطاطِهِ قالَ: ثُمَّ مَکَثَ هُنیئَةً، ثُمَّ قالَ: لابَلْ کَمَنْ قارَعَ مَعَهُ بِسَیْفِه، ثُمَّ قالَ: لاوَاللّه ِاِلاّ کَمَنِ اسْتَشْهَدَ مَعَ رَسُولِ اللّه ِصلی الله علیه و آله.:اگر کسى از شما بمیرد در حالى که منتظر حکومت امام زمان (عج) بوده، همانند کسى است که با امام قائم علیه السلام در خیمه اش بوده است.، سپس اندکى درنگ کردوفرمود:همانند کسی است که درکنار حضرت بجنگد، سپس فرمود نه، بخداقسم، بلکه مانند کسی است درکنار رسول خدا به شهادت می رسد:همان، ص338.

******

11- شبهه شناسند نه شبهه پذیر 
مهدی باوران کسانی اند با طولانی شدن غیبت کبرا و امواج شبهات در پیرامون مهدویت که همچون گوساله سامری خود را نشان می دهد تردیدی نسبت به باور خود پیدا نمی کنند و همانند قوم بنی اسرائیل نیستند که در چند روز غیبت موسی (ع)، گوساله پرست شوند و تسلیم امواج شبهات گردند؛ چراکه باور دارند در شرایط عادی فراوانند کسانی که ادعای ولایت مداری دارند؛ ولی هنر در جایی است که امتحان طولانی شدن غیبت در پیش بیاید، ولی راه گم نشود و شخص به بهائیت و یا موعودگرایی گرایش پیدا نکند.
 از همین رو یکی از اسرار غیب امام عصر(ع) «امتحان ایمان» به مهدویت شمرده شده است.
از همین رو جابر جُعفی می‌گوید به امام باقر(ع) عرضه داشتم «مَتَى یَکُونُ فَرَجُکُمْ؟»(الغیبه للطوسی/339) فرج شما کِی خواهد بود؟ سؤالی که همۀ ما داریم. «فَقَالَ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لَا یَکُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُو:(الغیبة للطوسی، ص 338)حضرت فرمود: هیهات هیهات، هرگز این فرج رخ نخواهد داد؛ مگر اینکه غربال بشوید، سپس غربال بشوید، سپس غربال بشوید. سه‌بار تأکید کردند.

******

12- زاهدان در شب، شیران در روز
مهدی باوران واقعی جامع بین (وجه اللهی) و (وجه الخلقی) اند؛ یعنی خدمت به خلق و دستگیری ازفقراء در روز، آنان را از لذت مناجات دل شب غافل نمی کند که تنها ((عملگرا)) باشند؛ بلکه بخشی از شب را به انجام نافله و خلوت با خدا اختصاص می دهند و خود سرمست ازمعنویت می کنند؛ ولی این جنبه وجه اللهی نیز موجب نمی شود که روحیه صوفیانه پیدا کرده واز خدمت به بندگان غافل شوند؛ بلکه در روز شیرانی اند که خود را به خطر زده و هر آنچه توان دارند بدون منت و تظاهر، خدمت به جامعه می کنند و این عبادت خالصانه در شب و خدمت به بندگان خدا در روز، از آنان شخصیت نورانی و مردمی می سازد که جامع (وجه اللهی، وجه الخلقی) می گردند.

امام صادق(ع) این زمینیان وصل با عرشیان را اینگونه توصیف می نمایند:
رِجَالٌ لَا ینَامُونَ اللَّیلَ لَهُمْ دَوِی فِی صَلَاتِهِمْ کدَوِی النَّحْلِ یبِیتُونَ قیاماً علَی أَطْرَافِهِمْ وَ یصْبِحُونَ عَلَی خُیولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّیلِ لُیوثٌ بِالنَّهَار؛(بحار، ج52، ص 308):بزرگ مردانی که شب ها را نمی خوابند. برای آن ها زمزمه ای است در نمازشان، همچون زمزمه انبوه زنبوران. شب ها را شب زنده داری می کنند، و صبح می کنند در حالی که بر مرکب های خویش سوارند [و آماده پیکار] راهبان شب هستند و شیران روز.

******

13- اهل عشق اند نه اهل محبت
مهدی باوران ارادتشان نسبت به قائم آل محمد از سر «عشق» است؛ نه از سر «محبت». یعنی اینگونه نیست که در کنار دوستی دیگران آن حضرت را دوست بدارند؛ بلکه ارادت و محبت به ان حضرت آنچنان در وجودشان شعله ور است که دیگران را در طول دوستی او دوست می دارند و حاضرند همه دوستی ها را به پای دوستی او نثار کننند و این عشق آنچنان در وجود مهدی باوران شعله ور است؛ نه تنها هر صبح جمعه به ندبه خوانی و نجوا با امام می پردازند؛ بلکه صبحگاهی هر روز آنان، با دعای عهد اغاز می شود و خواهان رجعت خویش پس از مرگ درجهت نصرت رساندن آن حضرت اند و می گویند:

اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَيْنِي وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي، شاهِراً سَيْفِي، مُجَرِّداً قَناتِي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحاضِرِ وَالْبادِي(مفاتیح الجنان) :خدایا اگر بین من و او مرگی که بر بندگانت قطعی ساختی حائل شد، کفن پوشیده از قبر مرا بیرون آور، با شمشیر از نیام برکشیده و نیزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوت‌کننده، در میان شهرنشین و بادیه ‌نشین.

******

14- امامت عامه، استمرار امامت خاصه
مهدوی باوران بر این عقیده اند که به دلیل قاعده عقلی و تنزل تدریجی درعصر غیبت -که رهبری امام معصوم امکان ندارد- ما حق نداریم رهبری طاغوت را بپذیریم؛ بلکه تنها یک درجه تنزل کرده رهبری فقیه جامع الشریط را قبول کنیم. چرا که چنین فقیهی سنخیت به امام معصوم را دارد.

از همین رو امام عصر (ع) در توقیع خود در پاسخ به پرسش اسحاق بن یعقوب فرمودند:
((وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‌ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ:(وسائل الشیعه، ج18، ص101): و اما در رخدادهایی که پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید ؛ زیرا آنان حجت من برشما ومن حجت خدا برآنانم)).
حضور رزمندگان درهشت سال دفاع مقدس، ومدافعین حرم اهل بیت نمونه تجسم یافته مهدی باوران با مشخصه چهارده گانه است که تمام هستی خود را که جان شریفشان بود نثار حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء نمودند، راه و رسم مهدوی اندیشیدن در پیش روی همه قراردادند.

سه شنبه, 04 ارديبهشت 1403 22:53

راه های غلبه بر خشم و غضب

در ابتدا آثار و فوائد كنترل خشم در روايات را بررسی می کنیم:

۱- ايمني در قيامت
ـ امـام بـاقـر(علیه السلام) : كسى كه خشمى را فرو خورد در حالى كه مى تواند آن را اعمال كند، خداوند در روز قيامت دلش را از ايمنى و ايمان آکنده کند.
۲- خشنودي در قيامت
ـ امام صادق (علیه السلام) : هر كه خشمى را فرو خورد كه اگر بخواهد مى تواند آن را به كار بندد (و از طرف خود انتقام بگيرد)، خداوند در روز قيامت دلش را از خشنودى خود پر سازد.
۳- افزايش ايمان
ـ پيامبر خدا (صلی الله علیه و اله) : هر كه خشمى را فرو خورد، خداوند درون او را از ايمان پر كند.
۴- عيب انسان پوشيده مي شود
ـ امام صادق (علیه السلام) : هر كه خشم خود را نگه دارد، خداوند عيب او را بپوشاند.
۵- راه رسيدن به خدا
ـ پيامبر خدا (صلی الله علیه و اله) : از محبوب ترين راهها به سوى خداى عزوجل دو جرعه است : جرعه خشمى كه با بردبارى آن را فرو برى و جرعه مصيبتى كه با شكيبايى كردن آن را فرو برى .
۶- عاقبت به خيري
ـ امـام عـلـى(علیه السلام) در نـامـه اى بـه حـارث هـمـدانـى مـى فـرمايد : خشم را فرو خور و به هنگام توانايى، گذشت كن و در هنگام عصبانيت، بردبار باش و در وقت چيرگى، ببخشاى تا سرانجامت نيكو باشد.
۷- پيروزي بر شيطان
ـ امام علي(علیه السلام) : هـر كـه بـر خـشـم خـویش چـيـره شـود، بـر شيطان پيروز شود و هر كه مقهور خشم خويش شود، شيطان بر او پيروز گردد.
۸- مصون ماندن از هلاكت
ـ امام علي(علیه السلام) : خويشتن دارى به هنگام بروز خشم، از افتادن در ورطه هاى هلاكت مصون مى دارد.
۹- نشان انسانيت
ـ امام علي(علیه السلام) : بالاترين انسانيت، تسلط داشتن بر خشم است و ميراندن خواهش نفس.
۱۰- نشان قدرت انسان
ـ امام باقر(علیه السلام ) : هيچ قدرتى مانند جلوگيرى از خشم، نيست .
ـ پيامبر خدا (صلی الله علیه و اله): پهلوانى، به زمين زدن حريف نيست، بلكه پهلوان كسى است كه در هنگام خشم خويشتن دار باشد.(۱)
 

چند توصیه ساده اما کاربردی برای شما ارائه می شود تا بدین وسیله بتوانید بر خشم خود غلبه کنید:

۱- هنگامی که مسئله ی ناراحت کننده ای برایتان پیش می آید و اگر می خواهید عصبانی نشوید بهتر است به شرایطی که در چندین ساعت پیش داشته اید فکر کنید و باور کنید که شما همان فرد قبلی هستنید فقط با همین تفاوت که کمی شرایط تغییر کرده است باور کنید که چه شما عصبانی شوید یا نشوید در همان شرایط به سر می برید اما چکونه باید بهترین امتخاب را داشته باشید ؟
باید باور کنید که شما تنها در این موقعیت هستید و هیچ کس جز شما به فکر شما نیست پس باید اجازه ندهید که شرایط بر شما حاکم شوند با خود کمی فکر کنید که عصبانیت چه چیزی را می تواند برای شما به ارمغان بیاورد. هنگامی که حس می کنید خونسردی خود را دارید از دست می دهید به شما توصیه می کنیم به مدت پنج دقیقه از محیطی که در آن هستید فاصله بگیرید برای مثال اکر بحثی بین شما و همسرتان در اتاق پذیرایی صورت گرقته است توصیه می کنیم به اتاق خوابتان بروید و به مدت پنج دقیقه در آنحا بمانید و ذهن تان را از تمام مسائلی که برایتان رخ داده است منحرف سازید به صحبت هایی که بین شما و همسرتان رخ داده است فکر نکنید وسعی کنید آرامش خود را به دست بیاورید،قدم بزنید، آب بنوشید، نفس عمیق بکشید، و این سوالات زا از خود بپرسید: از خود بپرسید آیا این مساله آنقدر مهم است که شما بر سر آن بحث و مشاجره داشته باشید؟ آیا جیغ و داد شما از حساسیت مسئله کم میکند؟

۲- هنگامی که عصبانی هستید غذا نخورید، تنها به نوشیدنی هایی مانند قهوه روی بیاورید زیرا شما به دلیل عصبانیت زیاد متوجه مقدار غذایی که می خورید نمی شوید. بهترین راه حل در این شرایط بدین ترتیب است که شما بهتر است یک چزت کوتاه داشته باشید زیرا هنگامی که در خواب هستید مغزتان استراحت می کند و زمان بیشتری را برای حلاجی مسائل دارد.

۳- اگر از شرایط روحی حال شما خیلی وخیم است توصیه می کنیم در این شرایط در منزل نمانید و به بیرون بروید قدم بزنید، پیاده روی کنید، دوچرخه سواری کنید، شنا کنید، اگر فردی هستید که به کرات عصبانی می شوید به شما توصیه می کنیم که یک ورزش را انتخاب کنید و هفته ای دو بار این ورزش را انجام دهید زیرا ورزش کردن باعث می شود، که شما به یک آرامش درونی برسید.

موفق باشید.

پی نوشت :
۱- اين روايات برگرفته از ترجمه ميزان الحكمه ج۸، ص ۲۵۱ الي ص ۴۲۶ است

گزارش‌ها از بازداشت بیش از 100 معترض حامی فلسطین در هفته گذشته در دانشگاه کلمبیا آمریکا و دست کم 45 نفر در روز دوشنبه 22 آوریل در دانشگاه ییل آمریکا حکایت دارند. بر اساس اعلام پلیس ایالت کنتیکت که دانشگاه ییل در آن واقع است، این افراد پس از آنکه پلیس دانشگاه دستور توقف اعتراض‌ها در حمایت از فلسطین را صادر کرد، بازداشت شدند.

گسترش انصراف، اعتراض و تحصن

پلیس کنتیکت اعلام کرده است که پس از بازداشت 45 نفر در دانشگاه ییل، بیش از 200  نفر به محل اعتراض بازگشته و یک تقاطع را مسدود کرده‌اند. پلیس کنتیکت اعلام کرده است که هیچ برنامه‌ای برای توقف اعتراض‌های غیرخشونت‌آمیز ندارد، اما دانشگاه کلمبیا روز دوشنبه همه کلاس‌های حضوری خود را برای برقراری «آرامش» در این دانشگاه تعطیل کرد.

هم‌زمان بوستون گلوب از تحصن دانشجویان طرفدار فلسطین در کالج امرسون بوستون و موسسه فناوری ماساچوست برای همبستگی با دانشجویان معترضن در دانشگاه کلمبیا خبر داد. برخی از معتبرترین دانشگاه‌های آمریکا کلاس‌های حضوری را برای کاهش تنش‌ها تعطیل کرده و آن‌ها را مجازی برگزار کردند.

نوار غزه , طوفان الاقصی ,

در تحولی دیگر در همین زمینه، مراسم اهدای جوایز انجمن قلم آمریکا پس از آنکه ده‌ها نویسنده و نامزد جوایز این انجمن در اعتراض به جنگ غزه از شرکت در آن انصراف دادند، لغو شد. این مراسم سالانه قرار بود 29 آوریل برگزار شود. از میان 10 نویسنده‌ای که برای جایزه کتاب انجمن قلم آمریکا نامزد شده بودند، 9 نفر آن‌ها به دلیل عدم حمایت این انجمن از نویسندگان فلسطینی، از این رویداد انصراف دادند.

شماری از نویسندگان ضد جنگ مانند میشل الکساندر و نائومی کلاین در ماه گذشته میلادی در بیانیه‌ای با اشاره به حملات پی‌درپی اسرائیل به غزه نوشتند که انجمن قلم آمریکا به تعهد خود برای صلح و برابری برای همه، و آزادی و امنیت برای نویسندگان «خیانت» کرده است.

ابتذال شر و ندای فطرت

بعد از عملیات موسوم به «طوفان‌الاقصی» در روز 7  اکتبر و آغاز جنگ غزه که به بروز فاجعه‌های انسانی مختلف علیه فلسطینی‌ها منجر شده حمایت از آرمان فلسطین در بسیاری از دانشگاه‌های آمریکا بالا گرفته است. بروز این اتفاق در کشوری که دولت او اصلی‌ترین حامی جنایت‌های اسرائیل در غزه بوده مسئله‌ای به شدت قابل توجه و نیازمند تحلیل است.

از یک منظر، این تظاهرات‌ها را می‌توان نشانه‌ای از این دانست که مقاومت در برابر ظلم یک امر فطری است و نداهای فطری حتی در جوامعی که در معرض پروپاگانداهای گسترده برای «ابتذال شر» قرار گرفته‌اند به طور کامل خاموش نمی‌شود و حتی اگر در برهه‌ای کمرنگ شود سرانجام زمانی خود را به منصه ظهور خواهد رساند.

در مباحث علوم اجتماعی و روان‌شناسی مقوله‌ای به نام «درونی‌سازی ظلم» (Internalization of Oppression) وجود دارد که از گردن نهادن در برابر استثمار و زورگویی به عنوان یک عارضه و اتفاق غیرطبیعی یاد می‌کند. درونی‌سازی ظلم، در واقع عارضه‌ای است که در آن طرفی (فرد، جامعه، گروه یا کشوری) که مورد اجحاف، تبعیض، زورگویی و به طور کلی ظلم دیگری واقع شده به مرور از اصالت انسانی‌اش فاصله می‌گیرد و وضعی که در آن قرار دارد را نه نتیجه تعدی دیگری بلکه نتیجه طبیعی حقارت ذاتی خودش و جایگاه برتر ظالم قلمداد می‌کند. 

نوار غزه , طوفان الاقصی ,

چشم بر ظلم نبند!

 فرد یا جامعه‌ مبتلا به چنین عارضه‌ای اعتقاد به اصل عدالت اجتماعی و جایگاه برابر انسان‌ها را از دست‌ می‌دهد و به جای مقاومت در برابر رفتارهای زورگویانه ظالم، از او جایگاهی برتر و متعالی در ذهن می‌سازد، در نهایت با او همانندسازی می‌کند و ارزش‌هایش را به حدی وارد شاکله هویتی و شخصیتی خودش می‌کند که حساسیت ذاتی و فطری به داشتن احساس ناخوشایند به مورد ظلم واقع شدن و ضرورت ایستادگی در برابر آن را از دست می‌دهد.  

«توماس هیل»، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه کارولینای شمالی، در مقاله‌ای برای توضیح نمودهای عینی این عارضه، رفتارهایی از یک سیاه‌پوست فرضی در جامعه آمریکا را مثال می‌زند: «یک سیاه‌پوست بسیار متفاوت از دیگران را در نظر بگیرید که من اسم او را عمو تام می‌گذارم. او همیشه به نفع سفیدپوست‌ها خودش را کنار می‌کشد؛ اگر سفیدپوستی با صلاحیت کمتر شغلش را تصاحب می‌کند، گلایه نمی‌کند؛ با آغوش باز از مزایایی که دولت تماماً سفیدپوست به او اختصاص می‌دهد استقبال می‌کند و فکر اعتراض به کافی نبودن آن به ذهنش هم خطور نمی‌کند. رفتارش با سفیدپوست‌ها آکنده از تمکین است و به سیاه‌پوست‌ها به دید حقارت می‌نگرد... این را هم در نظر بگیرید که این رفتارهای او بازی نیست، یعنی او محاسبه‌گر حیله‌گر و محافظه‌کاری نیست که می‌داند چطور باید از بدترین قرعه بهترین نتیجه را رقم بزند و اربابانش را پشت سرشان مسخره کند. او بی‌چون و چرا پذیرفته است که سیاه‌ها حقیرتر از سفیدها هستند و سودمندی آنها برای جامعه کمتر از سفیدپوست‌ها است.... او اینطور احساس نمی‌کند که حقش چیزی بهتر از این وضعیت است.»

هنگامی که حساسیت به ظلم به خود از بین رفت، حساسیت در برابر ظلم در برابر دیگری نیز ناگزیر از میان خواهد رفت. این برنامه‌ای است که دولت‌های متمادی آمریکا سال‌ها با سیاست‌های مختلف از جمله در قالب برنامه‌های مختلف دیپلماسی عمومی در تلاش بودند در قبال مسئله اسرائیل-فلسطین در ذهن جامعه نهادینه کنند.

اما جنگ 6 ماهه غزه به اندازه‌ای این مظالم را در معرض چشم همگان قرار داده که تمامی آن تلاش‌ها برای «ابتذال شر» و «درونی‌سازی ظلم» را نقش برآب کرده است.

جنگ در غزه به شهادت بیش از 34 هزار نفر منجر شده که دو سوم آنها را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند. ده‌ها هزار نفر هم در این جنگ مجروح یا مفقود شده‌اند. اسرائیل علاوه بر این در این جنگ از گرسنگی و محاصره به عنوان یک سلاح علیه مردم غزه استفاده کرده و کاروان‌های امدادرسان را هدف قرار داده است. اسرائیل علاوه بر این، در جنگ غزه بیش از دو سوم زیرساخت‌ها و واحد مسکونی را در غزه ویران کرده است. بیمارستان‌ها و کادر درمانی نیز در این مدت در معرض انواع جنایات صهیونیست‌ها بوده‌اند که تازه ترین آن گشف گورجمعی در محوطه بیمارستان ناصر غزه بود. اتفاقی که اندکی بعد از افشای جنایات صهیونیست‌ها در بیمارستان الشفاء و قتل عام غیرنظامیان فاش شد.

آخوند حاج عبدالجبار میرابی امام جمعه اهل سنت حامد قره تپه ترکمن ملت مظلوم فلسطین را دعوت به صبر و مقاومت و همدلی و همراهی همدیگر کرد و اظهار داشت: متاسفانه در عالم اسلام ، به غیر کشور عزیزمان هیچ کشوری دیگری حمایت قاطعانه از ملت مظلوم غزه ندارد؛ لذا از خدای متعال درخواست عنایت و آرزوی رهایی این ملت مظلوم را دارم.

آخوند میرابی، افزود: قرآن کریم تمام مطالب دنیوی و اخروی را برای مسلمانان بیان نموده است و امت ها و ملت های مظلوم عالم را به صبر و شکیبایی در برابر مصائب و آسیب ها دعوت نموده است، چراکه به زودی تمام خواهد شد و مسجد الاقصی به آغوش امت اسلامی بازخواهد گشت. 

این عالم اهل سنت، تصریح کرد: یکی از راه های نجات امت اسلامی عمل نمودن به سنت وسیره پیامبر اکرم صلوات الله علیه می باشد، به خصوص رهبران و سردمداران مسلمانان دنیا هستند که می توانند با بهره گیری و ارشادات پیامبر اکرم پیرامون مسائل جوامع اسلامی تعقل و تدبیر سودمندی را برنامه ریزی نمایند.

وی اضافه کرد: اگر امروز این بی تفاوتی و عدم انجام وظیفه از سوی کشورهای عربی را مشاهده می کنیم در عدم توجه و عمل به دستورات الهی و سنت رسول خدا(ص) است.

وی اذعان داشت: پیامبر اکرم در حدیثی می فرمایند: «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ.؛ هر کدام از شما مسئول هستید و درباره افرادی که به سخن شما گوش می‌دهند بازخواست خواهید شد، به تمام سردمداران کشورهای اسلامی توصیه  شده است در امورات امت اسلامی تدبر و تعقل داشته باشند و ضمن اینکه خود به این امر عمل کنید مردم را به حدیث پیامبر دعوت نموده تا بتوان با همکاری و همدلی ، ملت و مسئولین متحد شده و در برابر صهونیسم و استکبار ایستادگی کنند.

وی درپایان بر اساس مصداق حدیث پیامبر اسلام به نقش رسانه ها در بالابردن سطح آگاهی جامعه اسلامی اشاره و تاکید کرد: در حدیثی دیگر پیامبر اکرم می فرمایند: «بَلِّغُوا عَنِّي وَلَوْ آيَةً»؛ از طرف من ابلاغ کنید هرچند يک آيه یا يک مسأله باشد؛ سیره رسول خدا را فریاد بزنید بلکه فریب خوردگان به خود آیند و در راه صحیح اسلام گام بردارند.

سه شنبه, 04 ارديبهشت 1403 22:37

چرا نماز عصر را در ظهر می‌خوانیم؟

نمازهای پنج گانه رو در سه وعده بخونم صحیح است؟

 

یه دانش‌آموزی بهم گفت: «حاج آقا دوستم از من پرسیده ظهر، ظهره یا عصر؟

گفتم معلومه که ظهره!

میگه پس چرا نماز عصرت رو ظهر میخونی؟

نمازهای پنج گانه را باید در پنج وعده بخونی نه در سه وعده.

اینجوری نمازت باطله! حاج آقا حرفش درسته؟»

 

گفتم اگه این‌جوری هست که ایشون میگه، پناه می‌بریم بر خدا.

پس نماز رسول الله هم باطله.

چون علمای شیعه و سنی هر دو گفتند پیامبر هر وقت عذری داشت مثل سفر، گرمای شدید، بارندگی یا جنگ، نماز ظهر و عصر رو باهم میخوند و بین‌شون فاصله نمینداخت.

 

نماز مغرب و عشا رو هم با هم می خوند یعنی پنج وعده رو در سه وعده میخوند.

 

تازه بالاتر از این برات بگم؛ مهم‌ترین کتاب سنی‌ها صحیح بخاری هست.

داخل این کتاب آمده پیامبر در مدینه بود بدون هیچ عذری این گونه نماز می خواند، «سَبعاً جَمیعاً وَ ثمانیَ جمیعاً» یعنی نماز مغرب و عشا را با هم می خواند که می شد هفت رکعت.

نماز ظهر و عصر روهم با هم میخوند بدون فاصله انداختن که میشه هشت رکعت.

 

از حضرت پرسیدن چرا با هم خوندید؟ حضرت فرمودند به خاطر تخفیف، به خاطر وسعت، به خاطر رحمت و لطف؛ خدا به من اجازه داده این تخفیف رو بدم.

 

ما شیعیان میگیم نمازهای پیامبر دو گونه بوده.

۱. گاهی اوقات پنج وعده رو در پنج وعده می‌خواندند

۲. گاهی اوقات هم در سه وعده می‌خواندن.

سه شنبه, 04 ارديبهشت 1403 22:34

دیدگاه ها درباره آیه 60 سوره نحل

خداوند در آیه شریفه ۶۰ سوره نحل می فرماید: «لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالاْخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَ لِلّهِ الْمَثَلُ الاَْعْلی وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ»؛ برای آنها که به سرای آخرت ایمان ندارند، صفات زشت است؛ و برای خدا، صفات عالی و او قدرتمند و حکیم است.

 

دورنمای بحث

همان گونه که در بحث های قبل گذشت هدف از «امثال القرآن»، بیان مسایل عقلی و پیچیده در قالب مسایل حسّی و قابل درک همگان است؛ زیرا قرآن مجید برای همه است؛ یعنی همانطور که آگاه ترین دانشمندان، مخاطب آیه های قرآن هستند، بی سوادترین مسلمانان نیز مخاطب آن هستند.

 

در مورد آیه مذکور در بین مفسّران اختلاف است که آیا از مثل های قرآن است یا خیر؟

علّت این اختلاف آن است که مفسّران برای آیه شریفه دو تفسیر بیان کرده اند بنابر یکی از آن دو، آیه شریفه از امثال القرآن به شمار می رود که به منظور نشان دادن آن به ذکر هر دو تفسیر می پردازیم.

 

تفسیر اوّل

 

طبق تفسیر اوّل کلمه «مَثَل» به معنای صفت آمده است؛ یعنی کسانی که ایمان به قیامت ندارند، صفات زشت و بد و ناپسندی دارند و حقیقت هم همین است؛ زیرا کسانی که ظلم می کنند، رشوه می گیرند، دروغ می گویند، مرتکب قتل نفس می شوند و... بی شک به روز قیامت اعتقادی ندارند وگرنه مرتکب چنین گناهانی نمی شوند.

 

قرآن مجید در آیه ۴ سوره مطفّفین، درباره کم فروشان می فرماید: «اَلا یَظُنُّ اُولئِکَ اَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ لِیَوْم عَظیم»؛ آیا آنها (کم فروشان) گمان نمی کنند که در روزی بزرگ برانگیخته می شوند؟!

 

بنابر آیه، علّت کم فروشی کم فروشان بی اعتقادی آنها به روز قیامت است وگرنه کم فروشی نمی کنند!.

 

آری؛ کسانی که اعتقاد و ایمان به روز آخرت ندارند، صفات بد و زشتی دارند. از این رو، انسان باید تحت کنترل و برنامه ای باشد وگرنه بسیارند کسانی که دست به هر جنایتی می زنند و برای به دست آوردن کمترین سودی، بزرگترین جنایت را مرتکب می شوند.

 

وَ لِلّهِ الْمَثَلُ الاَْعْلی: و برای خداوند صفات والا و عالی است؛ چون او هم قدرتمند و شکست ناپذیر است و هم حکیم و با برنامه.

انسان های به ظاهر قدرتمند، معمولاً انسان های حکیمی نیستند و از قدرت خود استفاده ناشایست می کنند.

 

قدرت، آفت های فراوانی دارد که از جمله آنها، بی توجّهی به حساب و کتاب و کارهای حکیمانه است؛ ولی خداوند قدرتمند - که بالاترین قدرت را داراست - حکیمی مطلق است.

در نتیجه بر اساس این تفسیر، آیه شریفه از امثال القرآن به شمار نمی رود.

 

تفسیر دوم

 

طبق تفسیر دوم کلمه «مَثَل» در آیه شریفه همان معنای لغوی خود را داراست.

کسانی که به روز قیامت ایمان ندارند و معاد را - چه در عقیده و چه در عمل - نپذیرفته اندمثل های بدی دارند؛ مانند همان مثال هایی که در قرآن مجید برای آنها ذکر شده است.

 

مثالی که در آیه ۱۷ سوره بقره درباره منافقان بیان شده است از این جمله است؛ در این مثال خداوند می فرماید: «مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمّا اَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فی ظُلُمات لا یُبْصِرُونَ»؛ مثل آنان [منافقان ] همانند کسی است که آتش افروخته اند [تا در بیابان تاریک، راه خود را بیابند]؛ ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند [طوفانی می فرستد ] و آن را خاموش می کند؛ و در تاریکی های وحشتناکی که چشم کار نمی کند، آنها را رها می سازد.(۱۵)

 

و نیز همانند مثلی که در آیه ۱۷۶ سوره اعراف آمده است که در آن آیه، خداوند انسانهای مشرک را به سگ هاری تشبیه کرده است که نه به دوستان خود احترام می گذارد و نه به دشمنانش(۱۶).

 

وَ لِلّهِ الْمَثَلُ الاَْعْلی وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ: ولی خداوند مثال های اعلی و والایی دارد اگرچه هر مثالی برای خداوند در نظر گرفته شود ناقص است؛ زیرا مثال های ما از موجودات عالم امکان است و آنها همه محدود و ناقص هستند و روشن است که نمی توان ذات نامحدود کاملی را با موجودات محدود و ناقص به تصویر کشید و شاید آیه شریفه «فَلا تَضْرِبُوا لِلّهِ الاَْمْثالَ» (۱۷) به همین مسئله اشاره دارد.

 

علی رغم مطلب فوق، اگر بخواهیم مثالی برای خداوند بیان کنیم، آیه شریفه ۳۵ سوره نور برای این امر شایسته تر است؛ چه اینکه در آن آیه خداوند به نور تشبیه شده است؛ زیرا در عالم آفرینش هیچ موجودی مفیدتر، بابرکت تر، لطیف تر و سریع تر از نور نیست. از این رو، برای خداوند مثل های زیبا و والا و اعلی است.

 

پرسش: برخی این سؤال در ذهنشان خطور می کند که همه چیز را خداوند آفریده است، پس چه کسی خداوند را آفریده است؟

 

پاسخ: آری؛ همه چیز را خداوند آفریده است، ولی هیچ کس خدا را نیافریده است؛ زیرا خداوند موجودی ازلی و ابدی است؛ یعنی همیشه بوده و خواهد بود. اصلاً، آفریده نشده تا در پی آفریننده او باشیم. به منظور روشن شدن مطلب به مثال زیر - که امور معقول را در لباس محسوسات می آورد - توجّه کنید:

 

دانشمندان می گویند مبدأ تمام انرژی ها خورشید است؛ چه اینکه درخت هایی که منبع نور و گرما هستند، انرژی خود را از خورشید می گیرند.

 

ذغال سنگها - که باقیمانده جنگلهای دوران گذشته هستند - نیز معلول انرژی خورشید هستند. حتّی نفت - که اکنون از منابع مهم انرژی جهان است - منبع اصلی انرژی آن، خورشید است؛ زیرا می گویند: نفت باقیمانده حیوان های گذشته است که در دل خاکها دفن شده اند و روشن است که حیوانات از گیاهان تغدیه می شوند و گیاهان هم از نور آفتاب استفاده می کنند.

 

توربین‌های بزرگ نیز که بر آبشارها نصب می شوند و تولید انرژی برق می کنند، انرژی خود را از خورشید می گیرند بدین گونه که خورشید به دریاها می تابد، آبها بخار می شود، بخارها تبدیل به ابر می گردد، ابرها بارانهای بابرکت را نازل می کنند، بارانها سیلابهایی به وجود می آورند و سیلابها بر توربینها جاری می شوند و در نتیجه تولید برق می نمایند.

 

اما نیرو و انرژی آفتاب از خود اوست؛ یعنی انرژی از خارج به خورشید نمی رسد، بلکه انرژی از ذات خود خورشید می جوشد.

 

حال، با اینکه خورشید یک مخلوق خدا است، اما منبع انرژی است و لازم نیست از جای دیگری انرژی او تأمین شود (با این مثال) روشن می شود که خداوند متعال نیز ازلی و ابدی است و نیازی نیست که آفریننده ای داشته باشد و یا قدرت او از جایی تأمین شود.

در نتیجه بنابر تفسیر دوم آیه شریفه جزء «امثال القرآن» محسوب می گردد.

 

ارتباط آیه مَثَل با آیات قبل

 

در آیات قبل، یعنی آیات (۵۷ و ۵۸ و ۵۹)، سخن از یکی از عادات و عقاید زشت اعراب جاهلی - که زنده به گور کردن دختران است - به میان رفته است.

 

در آیه (۵۸ و ۵۹) آمده است: «وَ اِذا بُشِّرَ اَحَدُهُمْ بِالاُْنْثی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَ هُوَ کَظیمٌ یَتَواری مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ اَیُمْسِکُهُ عَلی هُون اَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلاسآءَ ما یَحْکُمُونَ»؛ در حالی که هرگاه به یکی از آنها بشارت دهند دختر نصیب تو شده است، صورتش [از فرط ناراحتی] سیاه می شود؛ و به شدّت خشمگین می گردد. به خاطر بشارت بدی که به او داده شده از قوم و قبیله خود متواری می گردد؛ [و نمی داند] آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند؟! آگاه باشید که بد حکم می کنند!.

 

با استفاده از دو آیه فوق درمی یابیم که عرب جاهلی از اینکه خداوند به آنها دختری عطا می کرد به شدّت ناراحت می شدند. و این عمل برای همگان جای بسی سؤال دارد.

 

چرا عرب جاهلیّت دختران خود را می کشت؟

 

مطالعات نشان می دهد که منشأ امر فوق یکی از دو علّت زیر است:

 

۱- آنها پسران را تولیدکننده ثروت و دختران را فقط مصرف کننده ثروت می پنداشتند؛ چه اینکه در آن زمان دختران فعّالیت اقتصادی نداشتند و تولید کار نمی کردند، ولی پسران از راههای مختلف نان آور خانواده بودند، از راه کار و تلاش های اقتصادی و یا از طریق راهزنی ها و سرقت ها و غارت ها و راههای دیگر. به همین جهت، می گفتند: دختر حقّ حیات و زندگی ندارد؛ ولی پسر چنین حقّی را داراست!.

 

۲- تعصّب کر و کور؛ می‌گویند بین اعراب جنگی رخ داد. قبیله پیروز، مردان، زنان و دختران قبیله شکست خورده را به اسارت گرفتند. در مدّتی که دختران در بند اسارت بودند، کم کم با جوانان قبیله فاتح ازدواج و عروسی کردند. مدّتی گذشت و جنگ به صلح انجامید. کار مبادله اُسرا آغاز شد؛ اما دخترانی که ازدواج کرده بودند، حاضر نشدند به قبیله خود بازگردند. این مسئله سبب شد تا خانواده هایی که دخترانشان به دامان آنها بازنگشتند و نزد شوهرانشان ماندند، مورد سرزنش دیگران قرار گیرند. یک نفر از این خانواده ها از فرط عصبانیّت به بتها قسم خورد که از این پس اگر خداوند دختری به او بدهد، او را بکشد و زنده در گور بنهد تا شاهد چنین رسوایی نگردد!(۱۸)

 

کم کم این بیماری به دیگران نیز سرایت کرد و این گناه بزرگ تحت یک عنوان مقدّس رایج گردید؛ عنوان مقدّسی چون: «دفاع از ناموس»، یا «حفظ غیرت و حمیّت»، و مانند آن.

همانگونه که امروزه نیز مرسوم است که جنایات بزرگ را با عنوان های مقدّس و مورد احترام انجام می دهند؛ از جمله آنها اینکه غربی ها با تمسّک به شعار «حقوق بشر»، حقوق دیگران را پایمال می کنند و یا تحت لوای «آزادی» انسان ها را به اسارت می کشند و یا به نام «تمدّن» جنایاتی مرتکب می شوند که انسانهای ما قبل تاریخ هم نمی کردند!

 

خلاصه، به هر علّتی عرب عصر جاهلیّت به این گناه بزرگ آلوده بود؛ ولی با آمدن اسلام حیات بخش پرونده این جنایت بزرگ بسته شد و این دین نوپا به انسانیّت ارج نهاد و خدمت بزرگی به زنان کرد.

 

از سوی دیگر، همین عرب ها - که دختران را موجوداتی شوم می دانستند و آنها را زنده به گور می کردند - معتقد بودند که ملائکه و فرشتگان دختران خدا هستند و آنها را میپرستیدند تا رضایت الهی را جلب نمایند.

از این رو در آیه ۵۷ سوره نحل چنین آمده است: «وَ یَجْعَلُونَ لِلّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ لَهُمْ ما یَشْتَهُونَ»؛ آنها [در پندار خود] برای خداوند دختران قرار می دهند؛ - منزّه است خداوند [ از اینکه فرزندی داشته باشد] - ولی برای خودشان، آنچه را میل دارند قائل می شوند.

 

در این آیه خداوند با منطق خودشان با آنها سخن گفته است: که اگر دختران خوب هستند و آنها را فرزندان خدا می پندارید؛ پس چرا وقتی خداوند دختری به شما عنایت می کند او را زنده به گور می کنید؛ و اگر دختران بد هستند و بدین جهت آنها را می کشید، پس چرا این موجودات بد را دختران خدا می دانید!

 

البتّه این فکر جاهلی - که ملائکه زن هستند - اکنون هم کم و بیش در ذهن برخی از مردم وجود دارد. به همین جهت، به هنگام ترسیم ملائکه آنها را به شکل دختران می کشند!

 

دختر دسته گل است

 

متأسّفانه، هنوز در برخی از خانواده ها این تفکّرِ غلطِ جاهلی پس از قرنها وجود دارد و برای دختران ارزش را به مساوات پسران قائل نیستند و از شنیدن خبر تولّد دختر ناراحت می شوند.

 

به منظور ردّ این گونه تفکّرات روایات فراوانی در منابع اسلامی وجود دارد که به دو نمونه از آن اشاره می شود؛ باشد که به برکت این آیات و روایات باقیمانده این اندیشه های شوم برچیده شود.

 

۱- رسول خدا (صلی الله علیه وآله) با جمعی از اصحاب و یاران تازه مسلمان نشسته بودند، شخصی برای پیامبر (صلی الله علیه وآله) خبر آورد که خداوند به آن حضرت فرزند دختری عنایت کرده است.

حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) از این خبر بسیار خوشحال گشت؛ ولی اصحاب تازه مسلمان - که هنوز رسوبات افکار جاهلی در اذهان آنها بود - از این خبر ناراحت گشته و چهره در هم کشیدند. پیام آور وحی(صلی الله علیه وآله) از این برخورد اصحاب ناراحت شد و خطاب به آنها فرمود: «ما بِکُمْ! رَیْحانَةٌ اَشُمُّها وَ رِزْقُها عَلَی اللّهِ»؛ شما را چه شده است که این گونه چهره در هم کشیده اید؟! دختر دسته گلی است که خداوند عنایت کرده است. من آن را می بویم [اگر کسی دسته گلی به شما بدهد، ناراحت و افسرده می شوید؟] رزق و روزی او هم بر خداوند است [و از این جهت هم جای نگرانی نیست].(۱۹)

 

چه بسا پسرانی که باعث سیه روزی پدران خود شدند و چه بسا دخترانی که باعث سرافرازی پدرانشان گردیدند. حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) تنها دختر حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) باعث فخر و مباهات پدر بود و نسل آن حضرت از اوست.

 

۲- در ذیل آیه شریفه: «وَ اَمَّا الْغُلامُ فَکانَ اَبَواهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشینا اَنْ یُرْهِقَهُما طُغْیاناً وَ کُفْراً فَاَرَدْنا اَنْ یُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَیْراً مِنْهُ زَکوةً وَ اَقْرَبُ رُحْماً؛ و امّا آن نوجوان، پدر و مادرش با ایمان بودند؛ و بیم داشتیم که آنان را به طغیان و کفر وادارد. از این رو خواستیم که پروردگارشان به جای او، فرزندی پاکتر و با محبّت تر به آن دو بدهد»(۲۰)

آمده است که خداوند به آن پدر و مادر به جای این پسر ناصالح - که نزدیک بود والدین خود را از راه حق منحرف کند - دختری عنایت کرد. دسته گلی که نه تنها باعث گمراهی والدین خود نگردید بلکه باعث فخر و مباهات آنان گشت؛ زیرا از نسل آن دختر مبارک ۷۰ پیامبر به وجود آمد(۲۱). آیا این دختر شوم و آن پسر خوب است؟

 

بنابراین، طبق آیه مَثَل، کافران به خدا و روز قیامت مثالهای بدی دارند و سخنان زشتی می گویند و معتقدند که خداوند فرزند دختر دارد، در حالی که چنین نیست، او نه فرزندی دارد و نه خود زاده شده است «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَد».

 

انسانها به دو جهت نیازمند فرزند هستند:

 

نخست اینکه، عمر انسان محدود است و برای بقاء نسل نیازمند فرزندانی است که نسل او را ادامه دهند.

 

دیگر اینکه، انسان همواره قوی و نیرومند نیست، بلکه زمان پیری و ضعف فرا می رسد و او نیازمند فرزندانی است که به هنگام ضعف و ناتوانی یاور او باشند.

ولی خداوندی که ازلی و ابدی است و مرگ برای ذات او بی معناست و همواره قوی و قادر مطلق است، هیچ نیازی به فرزند - چه پسر و چه دختر - ندارد.

علاوه بر همه اینها فرزند داشتن لازمه جسمانیّت است و بدیهی است که ذات حق، جسم نیست «تَعالَی اللّهُ عَنْ ذلِکَ عُلُوّاً کَبیراً» .

 

پی نوشت ها:

۱۵- شرح و تفسیر این مثل در اوایل کتاب به صورت مشروح گذشت.

۱۶- شرح و تفسیر این مثل در اوایل کتاب به صورت مشروح گذشت.

۱۷- سوره نحل، آیه ۷۴.

۱۸- تفسیر نمونه، جلد ۱۱، صفحه ۲۷۰.

۱۹- وسایل الشیعه، جلد ۱۵، صفحه ۱۰۲.

۲۰- سوره کهف، آیه ۸۰ و ۸۱.

۲۱- نورالثقلین، جلد ۳، صفحه ۲۸۶ و ۲۸۷ (به نقل از تفسیر نمونه، جلد ۱۲، صفحه ۵۰۴).

* سؤال: دربارۀ مرگ و عذاب قبر توضیح دهید: شب اول قبر برای کسانی‌که دفن نمی‌شوند و مثلاً در آب غرق می‌شوند، چگونه است؟

 

بر اساس آیات و روایات، روح انسان بعد از مرگ و انقطاع از بدن مادی، خود را در بدن برزخی و قالب مثالی می‏‌یابد. بدن مثالی، شباهت بسیاری به بدن دنیوی انسان دارد، اما در عین حال بدنی است که با نظام و قوانین عالم برزخ سازگار است و با بدن مادی دنیوی تفاوت‏‌هایی دارد.

در بیشتر موارد، مقصود از واژۀ «قبر» مسائل مربوط به برزخ است؛ مثلاً: «إِنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ‏ رِیَاضِ‏ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ‏ حُفَرِ النِّیرَان؛ قبر یا روضه‏ای از ریاض بهشت یا گودالی از گودال‏های آتش است»؛ البته قبر برزخی و قبر خاکی ارتباط خاصی با هم دارند که مجال تبیین آن نیست، اما باید توجه داشت که عمده مسائل شب اول قبر و بعد از آن، با عالم برزخ درپیوند است، نه با قبر خاکی.

بنابراین، هم عذاب قبر و فشار آن و هم شادی‏ها و فراخی‏ آن، به عالم برزخ و قالب مثالی مربوط است؛ ازاین‏رو، اگر مرده‏ای را بسوزانند، به دریا بیندازند، مومیایی کنند و در محفظه‌‏های خاصی نگه دارند یا حیوانات آن را بخورند، باز هم مسائل شب اول قبر مانند فشار قبر، سؤال و مکافات، برای او وجود دارد و شب اول قبر او همان شبی است که به دریا افتاده یا در آتش سوخته و یا خوراک حیوانی شده است.

حضرت علی (علیه السلام)‌ می‏فرماید: «فروگذار نمی‏شود احدی از مردم که در شرق و غرب زمین و دریا و صحرا هستند، مگر آنکه فرشته‏های سؤال‌کننده به ملاقات آنان خواهند رفت».

به‌عبارت‌دیگر، شب اول قبر همان مراحل نخستین ارتحال از این عالم و ورود در عالم برزخ است و وضعیت جسم در این دنیا تأثیر چندانی در آن ندارد.

امام جواد (علیه السلام) به یکی از شیعیان که در حال احتضار بود، فرمود: «مردن مثل این است که بدنت خیلی کثیف باشد و به حمام بروی. وقتی خودت را تمیز کردی چه حالتی به تو دست می‌دهد؟ همان حالت، هنگام مرگ برای مؤمن رخ می‌دهد».

عذاب قبر برای افراد مختلف شدت و ضعف دارد. از روایت استفاده می‌شود که پرهیزنکردن از نجاسات، بداخلاقی (مخصوصاً در محیط خانواده) و بیهوده‌گویی از موجبات عذاب قبر است، برعکس خوش‌اخلاقی، احسان (مخصوصاً به پدر و مادر)، صدقه، اولاد صالح و تلاوت قرآن موجب راحتی در قبر است. اما عذاب قبر چگونه است؟ آیا تجسم آن با نیش مار و عقرب یا حملۀ سگ درست است یا به شکل دیگری واقع می‌شود؟ در پاسخ باید گفت که جزییات این عذاب برای ما معلوم نیست.

 

* سؤال: تا حد ممکن وجود فشار قبر را اثبات کنید؟

 

یادآوری می‌شود که منظور از واژۀ «قبر»، قبر خاکی و متعارف نیست. امام صادق (علیه السلام)‌ فرمود: «عالم برزخ، قبر است» و در روایت دیگری فرمود: «الْقَبْرُ مُنْذُ حِینِ‏ مَوْتِهِ‏ إِلَی‏ یَوْمِ‏ الْقِیَامَةِ؛ مقصود از قبر، برزخ انسان است که از لحظۀ مرگ تا روز رستاخیز است» .

آیت‌اللّه سبحانی بر اساس این روایت و روایاتی دیگر دربارۀ عذاب قبر معتقد است: «واقعیت قبر همان برزخ است». به گفتۀ شیخ مفید: «اثبات عذاب قبر از طریق آیات و اخبار میسر می‌شود نه با عقل؛ اخبار عامه (اهل‌سنت) و شیعه دربارۀ عذاب و فشار قبر متواتر است».

محقق طوسی می‌گوید: «سؤال فرشتگان در قبر، و رحمت و عذاب برای مؤمنان و کافران در آن جایگاه از مسلّمات دین است. هرکس به سؤالات فرشتگان پاسخ درست بدهد، مشمول رحمت الهی و هرکس پاسخ نادرست بدهد، گرفتار عذاب خدواند خواهد شد» . تفتازانی نیز گفته است: «والاحادیث فی هذا الباب متواتر المعنی».

 

در اینجا به ذکر چند نمونه از این احادیث متواتر بسنده می‏شود:

 

۱. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «إِنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ‏ رِیَاضِ‏ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ‏ حُفَرِ النِّیرَان؛‏ قبر باغی است از باغ‏های بهشت یا گودالی است از گودال‏های جهنم» . ایشان از عذاب و فشار و تنگی قبر به خدا پناه می‌برد: «إِنِّی أَعُوذُ بِکَ‏ مِنْ‏ عَذَابِ‏ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضِیقِ الْقَبْر».

 

۲. امیرمؤمنان‏ (علیه السلام)‌ در نامه‏ای به فرزندش می‏نویسد: «قبر باغی است از باغ‏های بهشت یا گودالی است از گودال‏های جهنم».

با توجه به اخبار و مفاد آن‌ها، دربارۀ عذاب قبر جای تردیدی نمی‏ماند و فشار قبر اولین مرحلۀ کیفر در عالم برزخ است.

 

۳. در حدیث دیگری از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین نقل شده است: «فَقَالَ إِنَّهُ لَیْسَ‏ مِنْ‏ مُؤْمِنٍ‏ إِلَّا وَ لَهُ‏ ضَمَّةٌ؛ هیچ مؤمنی نیست که فشار قبر نداشته باشد» . پیامبر، این فشار را کفارۀ گناه اسراف نعمت‏های الهی خوانده است.

محمود امانی‌بنی در گفتگویی بیان کرد: اعزام زائران عمره مفرده از امروز (3 اردیبهشت‌) از طریق فرودگاه بین‌المللی شهید هاشمی‌نژاد مشهدمقدس از سرگرفته شد.

 

مدیرکل فرودگاه‌های خراسان‌رضوی افزود: نخستین کاروان زائران عمره مفرده از فرودگاه مشهد از طریق پرواز شرکت هواپیمایی ایران‌ایر در ساعت 15 و 40 دقیقه امروز به عربستان اعزام ‌شد.

 

امانی‌بنی از پیش‌بینی تمام تمهیدات برای عملیات اعزام و بازگشت زائران عمره مفرده در فرودگاه بین‌المللی شهید هاشمی‌نژاد مشهد خبر داد و خاطرنشان کرد: نخستین کاروان زائران خراسانی عمره مفرده درحالی امروز عازم سرزمین وحی می‌شوند که این سفر زیارتی 9 سال متوقف شده بود.

 

340زائر عمره مفرده کشور از خراسان رضوی هستند

 

سرپرست حج و زیارت خراسان رضوی نیز در جمع خبرنگاران در فرودگاه هاشمی نژاد مشهد گفت: با توجه به تعطیلی 9 ساله حج عمره،با رایزنی‌های سازمان حج و زیارت کشور مقرر شد که حدود 5 هزار زائر از زائرانی که سال گذشته ثبت نام کردند و موفق به اعزام نشدند، به ترتیب واریز وجه و ثبت نامی که انجام شده است در بازه زمانی 3 تا 13اردیبهشت سال 1403 به سرزمین وحی اعزام شوند.

 

حجت الاسلام مهدی شجاع افزود: 7درصد زائران عمره مفرده در کشور معادل 340 زائر سهم خراسان رضوی است که این زائران در قالب 4کاروان 85 نفره به سرزمین وحی اعزام خواهند شد.

 

وی گفت: دو کاروان از زائران امروز سوم اردیبهشت و دو کاروان دیگر 13 اردیبهشت به سرزمین وحی مشرف می‌شوند.

جمعه, 31 فروردين 1403 21:30

خواص دمنوش چای ترش

تحقیقات نشان دهنده فواید بسیار زیاد چای ترش هستند، از جمله کاهش فشار خون، کاهش رشد باکتری و حتی کمک به کاهش وزن. در ادامه به آنها اشاره می کنیم.

۱- سرشار از آنتی اکسیدان است

آنتی اکسیدان ها مولکول هایی هستند که به محافظت از بدن در برابر ترکیباتی به نام رادیکال های آزاد، کمک می کنند؛ رادیکال های آزاد می توانند به سلول های شما آسیب برسانند.

یک از خواص چای ترش، آنتی اکسیدان های قوی آن است که می تواند از آسیب و بیماری ناشی از تجمع رادیکال های آزاد  جلوگیری کند.

یک مطالعه بر روی افراد مبتلا به سندرم مارفان، یعنی اختلالی که روی بافت پیوندی اثر می گذارد، نشان داد که مصرف عصاره چای ترش باعث کاهش استرس اکسیداتیو و افزایش سطح آنتی اکسیدان خون می شود.

نتایج مشابه در یک مطالعه روی حیوانات نشان داد که عصاره چای ترش به محافظت از بدن موش های در برابر آسیب سلولی کمک می کند.

با این حال، در این مطالعات به جای چای ترش، دوزهای غلیظی از عصاره آن مورد استفاده قرار گرفته است. برای مشخص شدن تاثیر احتمالی چای ترش بر انسان باید تحقیقات بیشتری انجام شود.

۲- به کاهش فشار خون کمک می کند.

یکی از مهمترین و شناخته شده ترین خواص چای ترش، تاثیر احتمالی آن بر کاهش فشار خون است.

فشار خون بالا به مرور زمان باعث افزایش فشار روی قلب شده و آن را ضعیف می کند. فشار خون بالا همچنین باعث افزایش خطر بیماری قلبی می شود.

مطالعات متعددی نشان داده اند که خواص چای ترش موجب کاهش فشار خون سیستولیک و دیاستولیک می شود.

در یک مطالعه کوچک، ۴۶ بیمار مبتلا به فشار خون بالا، چای ترش یا دارونما مصرف کردند. پس از یک ماه، آن هایی که چای ترش نوشیده بودند، نسبت به گروه دارو نما، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک کم تری داشتند .

بطور مشابه، بررسی پنج مطالعه در سال ۲۰۱۵ نشان داد که خواص چای ترش بصورت میانگین و به ترتیب باعث کاهش ۷.۵۸ میلی متری جیوه و ۳.۵۳  میلی متر جیوه در فشار خون سیستولیک و دیاستولیک شده است .

در حالی که خواص چای ترش به طور طبیعی و بدون ایجاد عوارض به کاهش فشار خون کمک کند، مصرف آن برای کسانی که در حال استفاده از دارو برای درمان این بیماری هستند مناسب نیست، زیرا ممکن است با این داروها تداخل داشته باشد.

۳- به بهبود میزان چربی خون کمک می کند.

برخی مطالعات نشان داده اند که خواص چای ترش، علاوه بر کاهش فشار خون می تواند به کنترل چربی خون نیز کمک کند.

در یک مطالعه کوچک در سال ۲۰۰۹، ۶۰ نفر از بیماران مبتلا به دیابت، چای ترش یا چای سیاه مصرف کردند.

پس از یک ماه، آن هایی که چای ترش مصرف کرده بودند، شاهد افزایش سطح کلسترولHDL   (خوب)  و کاهش سطح کلسترول کلی، کلسترول LDL  (بد) و تری گلیسیرید بودند.

یک مطالعه قدیمی تر در سال ۲۰۲۲  روی افراد مبتلا به سندرم متابولیک نشان داد که مصرف روزانه ۱۰۰ میلی گرم عصاره چای ترش می تواند باعث کاهش کلسترول و افزایش کلسترول HDL شود.

یک مطالعه در سال ۲۰۲۲ نشان داد که خواص چای ترش، نسبت سایر انواع چای یا دارونما، میزان کلسترول LDL را به طور موثرتری کاهش می دهد.

با این حال، سایر مطالعات نتایج متناقضی درباره خواص چای ترش برای کلسترول خون نشان داده اند.

درواقع، بررسی ۷ مطالعه با مجموع ۳۶۲ شرکت کننده نشان داد که خواص چای ترش تاثیر قابل توجهی بر کاهش کلسترول یا تری گلیسیرید ندارد.

بیشتر مطالعاتی که فواید چای ترش بر چربی خون را نشان می دهند، محدود به افراد مبتلا به بیماری های خاص، مانند سندرم متابولیک و دیابت است.

برای مشخص شدن فواید احتمالی چای ترش بر میزان تری گلیسیرید و کلسترول خون باید مطالعات بیشتری روی افراد جامعه انجام شود.

۴- از خواص چای ترش: کمک به سلامت کبد

کبد شما عملکردهای متعددی دارد، از جمله تولید پروتئین ها، ترشح صفرا و تجزیه چربی، که برای سلامت کلی بدن ضروری است.

جالب است بدانید که مطالعات نشان داده اند، خواص چای ترش به تقویت سلامت کبد و عملکرد موثر آن کمک می کند.

یک مطالعه کوچک در سال ۲۰۱۴، روی ۱۹ فرد مبتلا به چاقی نشان داد که مصرف عصاره چای ترش به مدت ۱۲ هفته باعث بهبود کبد چرب می شود. این وضعیت ناشی از تجمع چربی در کبد است که می تواند باعث نارسایی کبد شود .

همچنین، یک مطالعه روی موش ها، خواص احتمالی عصاره چای ترش در محافظت از کبد و کاهش علائم آسیب کبدی را نشان داد.

در سال ۲۰۲۲، یک مطالعه روی موش هایی که رژیم غذایی پر چرب داشتند نشان داد که مصرف عصاره چای ترش، وضعیت کبد چرب آن ها بهتر کرده است.

با این حال، همه این مطالعات برای بررسی خواص عصاره چای ترش انجام شده اند. بنابراین، برای بررسی خواص چای ترش بر سلامت کبد انسان باید مطالعات بیشتری انجام شود.

۵- می تواند به کاهش وزن کمک کند

مطالعات متعددی نشان می دهند که خواص چای ترش می تواند به کاهش وزن و محافظت از بدن در برابر چاقی کمک کند.

در یک مطالعه کوچک در سال ۲۰۱۴، ۳۹ شرکت کننده که اضافه وزن داشتند، عصاره چای ترش یا دارونما مصرف کردند. پس از ۱۲ هفته، افرادی که عصاره چای ترش مصرف کرده بودند شاهد کاهش وزن، چربی بدن، شاخص توده بدنی و نیز کاهش نسبت دور کمر به دور لگن بودند.

یک مطالعه روی حیوانات، نتایج مشابهی داشت و نشان داد که عصاره چای ترش میتواند با جلوگیری از ذخیره چربی ها به کاهش وزن و اشتها کمک کند.

۶- حاوی ترکیباتی است که می تواند به پیشگیری از سرطان کمک کند.

چای ترش سرشار از پلی فنول ها است؛ ترکیباتی که دارای ویژگی های قدرتمند ضد سرطانی هستند.

مطالعات آزمایشگاهی، نتایج چشمگیری در ارتباط با اثرات احتمالی عصاره چای ترش روی سلول های سرطانی نشان می دهند.

در یک مطالعه آزمایشگاهی، عصاره چای ترش، رشد سلول سرطانی را مختل کرده و حالت تهاجمی سرطان دهان و سلولهای پلاسما را کاهش داده است.

یک مطالعه آزمایشگاهی دیگر نشان داد که عصاره برگ های چای ترش از گسترش سلول های سرطانی پروستات جلوگیری می کند.

همچنین، مطالعات آزمایشگاهی نشان می دهند که عصاره چای ترش و ترکیبات آن از رشد سایر سلول های سرطانی، از جمله سرطان سینه، معده و پوست جلوگیری می کند.

به خاطر داشته باشید که در این مطالعات آزمایشگاهی از مقادیر زیادی عصاره چای ترش استفاده شده است.

برای بررسی تاثیرات احتمالی چای ترش بر سرطان باید تحقیقات بیشتری روی انسان ها انجام شود.

۷- از خواص چای ترش کاهش رشد باکتری ها

باکتری ها میکروارگانیسم های تک سلولی هستند که می توانند باعث ایجاد عفونت های مختلف، مانند برونشیت، ذات الریه و عفونت های مجاری ادراری شوند.

برخی مطالعات آزمایشگاهی نشان داده اند که چای ترش علاوه بر خواص آنتی اکسیدانی و ضد سرطانی، می تواند به محافظت از بدن در برابر عفونت های باکتریایی کمک کند.

در واقع، یک مطالعه آزمایشگاهی نشان داد که عصاره چای ترش میتواند با مهار کردن باکتری های کولی از بروز علائمی مانند گرفتگی عضلات، نفخ و اسهال جلوگیری کند.

مطالعه آزمایشگاهی دیگری نشان داد که عصاره این گیاه با هشت سویه باکتریایی مقابله کرده و به اندازه برخی داروها که برای درمان عفونت های باکتریایی استفاده می شوند، موثر است.

با این حال، هیج مطالعه انسانی درباره اثرات آنتی باکتریایی چای ترش انجام نشده است، بنابراین، هنوز مشخص نیست که این خواص چه عملکردی روی بدن انسان دارند.

۸- طعم خوب و سهولت در آماده سازی

چای ترش، علاوه بر فواید زیادی که برای سلامت بدن دارد، خوش طعم بوده و به راحتی می توان آن را در منزل آماده کرد.

برای درست کردن چای ترش، برگ های خشک آن را در یک قوری ریخته و سپس آب جوش را به آن اضافه کنید. اجازه بدهید ۵ دقیقه دم بکشد، سپس از صافی رد کرده و از نوشیدن آن لذت ببرید. در صورت تمایل می توانید چای ترش را با یک طعم دهنده شیرین بنوشید.

چای ترش، طعم ترشی دارد و بصورت گرم یا سرد قابل نوشین است بنابراین، اغلب آن را با عسل شیرین می کنند یا با اضافه کردن مقداری آب لیموترش، ترشی آن را متعادل می کنند.

خلاصه خواص چای ترش

چای ترش نوعی چای گیاهی است که فواید بسیاری برای سلامتی دارد.

چای ترش طعم لذیذی دارد، شما می توانید آن را در خانه آماده کرده و از نوشیدن آن لذت ببرید.

مطالعات حیوانی و آزمایشگاهی نشان داده اند که خواص چای ترش به کاهش وزن، بهبود سلامت قلب و کبد و حتی کاهش رشد سلول های سرطانی و باکتری ها کمک می کند.