
emamian
۵ راهکار طبیعی برای سالم ماندن در فصل زمستان
هیچ نوشیدنی جادویی که بتواند به طور خاص چربی شکم را هدف قرار دهد یا ریه را در برای هوای آلوده محافظت کند، وجود ندارد. با این حال افزودن برخی نوشیدنیهای ساده خانگی سمزدا در رژیم غذایی روزانه میتواند هم تا حد زیادی از ریه در برابر آلودگی هوا محافظت کرده و هم به متابولیسم(سوخت وساز) و فرآیند چربیسوزی بهتر و سریعتر کمک کند، این نوشیدنیها میتوانند به کاهش وزن موثر و کم کردن چربی شکمی کمک کنند.
شیر زردجوبه
به منظور پیگیری هدف توامان مقابله با الودگی هوا و کاهش وزن یک فنجان شیر را گرم کرده و یک قاشق چایخوری پودر زردچوبه به آن اضافه کنید. خوب هم بزنید و کمی فلفل سیاه اضافه کنید. زردچوبه حاوی کورکومین است که به دلیل خواص ضد التهابی بالقوهاش شناخته شده است.
چای زنجبیل
چای زنجبیل هم میتواند در محافظت اندام تنفسی در برابر آلودگی هوا و هم در کاهش وزن موءثر باشد. یک فنجان چای زنجبیل گرم را با خیساندن تکه های زنجبیل تازه در آب داغ دم کنید. برای طعم دادن، مقداری لیمو در آن فشار دهید و یک قاشق چایخوری عسل اضافه کنید. زنجبیل دارای خواص ترموژنیک است که ممکن است به افزایش کالری سوزی کمک کند (ترموژنیک به معنای چربی سوز و در اصطلاح به مواد غذایی اطلاق میشود که با بالا بردن دمای بدن باعث افزایش متابولیسم یا همان سوخت و ساز میشوند).
چای دارچین و عسل
چای دارچین و عسل هم دوای درد آلودگی هوا و چاقی است برای تهیه این چای ساده، یک قاشق چایخوری پودر دارچین را با آب گرم مخلوط کنید. یک قاشق چایخوری عسل اضافه کنید و خوب هم بزنید. دارچین ممکن است به تنظیم سطح قند خون کمک کند و به طور بالقوه هوس به غذا خوردن را کاهش دهد.
چای سبز
یک فنجان چای سبز دم کنید و بگذارید کمی خنک شود. کمی آب لیمو و یک قاشق چای خوری عسل اضافه کنید. چای سبز سرشار از آنتی اکسیدان است و برای مقابله با الودگی هوا و چاقی میتواند نوشیدنی مناسبی باشد، چای سبز ممکن است متابولیسم (سوخت و ساز) را افزایش دهد.
آب و لیموی داغ
برای تهیه این نوشیدنی ساده، آب نصف لیمو را در یک فنجان آب گرم فشار دهید. یک قاشق چای خوری عسل و کمی فلفل کاین اضافه کنید. آب لیمو ممکن است به افزایش متابولیسم و بهبود هضم غذا کمک کند.
کدام مواد غذایی برای قلب مضرند؟
تغذیه مناسب و سبک زندگی سالم نقش مهمی در حفظ سلامت قلب دارد از این رو با انتخاب هوشمندانه مواد غذایی میتوان خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را کاهش داد.
چند مورد از مواد غذایی که برای سلامت قلب مضرند:
شکر، نمک، چربی
با گذشت زمان مصرف مقادیر زیاد نمک، شکر، چربیهای اشباع شده و کربوهیدراتهای تصفیه شده خطر حمله قلبی یا سکته را افزایش میدهد. اگر نگران قلب خود هستید، بهتر است این خوردنیها را از رژیم غذایی خود دور نگه دارید.
با این حال به جای تمرکز روی یک غذای مضر، عاقلانهتر این است که روی رژیم غذایی خود تمرکز کنید. اگر بیشتر از میوهها و سبزیجات مفید برای قلب، غلات کامل، پروتئین بدون چربی و لبنیات کمچرب استفاده میکنید، همچنان این مواد غذایی را نیز میتوانید به میزان متعادل و کنترلشده مصرف کنید.
بیکن
بیش از نیمی از کالری بیکن از چربی اشباع شده است که میتواند لیپوپروتئین با چگالی کم (LDL) یا کلسترول بد را افزایش دهد و احتمال حمله قلبی یا سکته را بیشتر کند. بیکن، پر از نمک است که فشار خون را بالا میبرد و باعث میشود قلب سختتر کار کند. مقادیر زیاد سدیم (بخش اصلی نمک) نیز میتواند منجر به سکته مغزی، بیماری قلبی و نارسایی قلبی شود. نگهدارندههای اضافه شده به بیکن نیز با این مشکلات مرتبط هستند.
گوشت قرمز
خوردن بیش از حد گوشت گاو ممکن است احتمال ابتلا به بیماری قلبی و دیابت را افزایش دهد. ممکن است به این دلیل باشد که این گروه از مواد غذایی دارای چربی اشباع بالایی هستند که میتواند کلسترول را افزایش دهد. بنابر این توصیه میشود که مصرف گوشت قرمز خود را محدود و گوشت چرخ کرده بسیار کم چربی مصرف کنید.
نوشابه
داشتن مقادیر کمی شکر اضافه مضر نیست، اما یک قوطی نوشابه بیشتر از آنچه متخصصان برای یک روز کامل توصیه میکنند، قند افزوده دارد. افرادی که نوشابه مینوشند بیشتر وزن اضافه میکنند و احتمال چاقی و دیابت نوع ۲، فشار خون بالا و بیماری قلبی در آنها بیشتر است. در حالی که دادههای علمی هنوز در مورد نوشیدنیهای رژیمی مبهم است، برخی تحقیقات آنها را با افزایش وزن و سکته مغزی مرتبط میکند.
شیرینیها
کوکی ها، کیکها و کلوچهها را کمتر مصرف کنید. آنها معمولاً مملو از قند اضافه شده هستند که منجر به افزایش وزن میشود. آنها همچنین با سطوح بالاتر تری گلیسیرید مرتبط هستند و این فاکتور میتواند منجر به بیماری قلبی شود. ماده اصلی آنها معمولاً آرد سفید است که ممکن است قند خون را افزایش دهد و شما را بیشتر گرسنه کند.
گوشتهای فرآوری شده
هات داگ، سوسیس و ... بدترین نوع گوشتها برای قلب هستند. آنها مقادیر زیادی نمک دارند و بیشتر آنها حاوی چربی اشباع شده بالایی هستند. به جای گوشتهای فرآوری شده میتوانید از گوشت بوقلمون استفاده کنید با این حال در مصرف آن نیز زیادهروی نکنید.
برنج سفید، نان و پاستا
برنج، نان، ماکارونی و تنقلات تهیه شده از آرد سفید فاقد فیبر، ویتامینها و مواد معدنی سالم هستند. غلات تصفیه شده به سرعت به قند تبدیل میشوند که بدن شما آن را به عنوان چربی ذخیره میکند. رژیم غذایی سرشار از غلات تصفیه شده میتواند باعث ایجاد چربی شکم شود که مطالعات میگویند مرتبط با بیماری قلبی و دیابت نوع ۲ است. سعی کنید حداقل نیمی از غلات خود را از غلات کامل مانند برنج قهوه ای، جو دوسر و گندم کامل تهیه کنید. هنگام خرید به دنبال عبارت ۱۰۰ درصد غلات کامل باشید.
پیتزا
اگر پیتزا را به طرز صحیحی درست کنید میتواند سالم باشد، اما بیشتر پیتزاها دارای مقادیر زیاد سدیم، چربی و کالری هستند که همگی میتوانند خطر حمله قلبی را افزایش دهند. در صورت سفارش پیتزا، پنیر کمتری بخواهید و از پپرونی یا سوسیس که پر از نمک هستند صرفنظر کنید. برای مصرف سالمترین پیتزا، خودتان آن را درست کنید.
الکل
مطالعات تایید میکند که نوشیدن الکل منجر به فشار خون بالا، نارسایی قلبی، سکته مغزی و افزایش وزن میشود.
کره
کره، سرشار از چربی اشباع شده است که میتواند کلسترول بد را افزایش دهد و احتمال بیماری قلبی را تشدید کند. بهتر است کره را با روغن زیتون یا روغنهای گیاهی جایگزین کنید.
ماست طعم دار و پرچرب
ماست میتواند یک منبع فوق العاده برای دریافت مواد مغذی باشد و خوردن منظم آن ممکن است از شما در برابر فشار خون بالا محافظت کند، اما مراقب نوع خرید خود باشید. ماستهای طعمدار مملو از قند اضافهشده هستند که با افزایش وزن، فشار خون بالا، التهاب و بیماریهای قلبی ارتباط دارد. برای سالمترین انتخاب، ماست کمچرب ساده تهیه کنید.
سیبزمینی سرخکرده
سیب زمینیهای سرخ شده رستورانها و فست فودها چربی و نمک زیادی دارند که خبر بدی برای قلب شماست. دادههای یک مطالعه نشان داد افرادی که دو تا سه بار در هفته سیب زمینی سرخ کرده میخورند، احتمال مرگ زودهنگام بیشتری دارند. اگر قصد مصرف سیب زمینی سرخ کرده دارید، سعی کنید آن را با دیگران سهیم شوید و مقدار کمی از آن مصرف کنید. همچنین سعی کنید خودتان در خانه سیب زمینی سرخ کرده را با استفاده از روغن زیتون تهیه کنید.
مرغ سوخاری
سرخ کردن مرغ، کالری، چربی و سدیم را به یک غذای سالم اضافه میکند. مطالعات، غذاهای سرخ شده را با دیابت نوع ۲، چاقی و فشار خون بالا مرتبط دانستهاند که همگی احتمال نارسایی قلبی را افزایش میدهند. میتوانید به جای سرخ کردن مرغ آن را در فر بپزید.
سوپ کنسرو شده
سوپ میتواند راهی آسان برای دریافت سبزیجات، پروتئین و فیبر بیشتر باشد. اما مراقب مواد ناسالم باشید. سوپ کنسرو شده اغلب مقدار زیادی سدیم دارد که میتواند باعث فشار خون بالا، حمله قلبی، سکته مغزی و نارسایی قلبی شود. هر سوپ خامهای دارای چربی اشباع شده ناسالم است. اگر سوپ آماده میخرید، برچسب آن را برای حداقل نمک و چربی بررسی کنید.
سس
مواد اصلی سسها، نمک و شکر است. این باعث میشود چربی، سدیم و کالری بالایی داشته باشند. هیچ کدام از اینها برای قلب خوب نیست. سسهای دستساز خانگی گزینههای سالم تری هستند.
بستنی
بستنی هم سرشار از قند، کالری و چربی اشباع شده است، بنابراین آن را همیشه مصرف نکنید. خوردن غذاهای مملو از چربی و قند منجر به افزایش وزن میشود. همچنین میتواند تری گلیسیرید را افزایش دهد و منجر به حمله قلبی شود. برچسب روی بستنیها را برای حداقل میزان قند و چربی اشباع بررسی کنید.
چیپس سیب زمینی
چیپس سیب زمینی یکی از غذاهایی است که بیشتر به افزایش وزن منجر میشود. چیپس نه تنها مملو از چربی اشباع شده است بلکه با نمک نیز آغشته شده که با بیماری قلبی مرتبط است. سعی کنید کمتر چیپس مصرف کنید، زیرا آنها فقط شما را دوباره گرسنه خواهند کرد.
علائم اولیه بیماریهای قلبی شامل احساس گیجی، خستگی، تنگی نفس، عرق سرد و سردرد است. کارشناسان توصیه میکنند در صورت بروز این علائم ضروری است به پزشک مراجعه کنید چرا که میتواند نشانههای هشدار بیماری قلبی باشد.
کارشناسان سلامت معتقدند که با انتخاب سبک زندگی سالم میتوان سلامت قلب را بهبود داد.
از جمله توصیههای مفید برای سلامت قلب میتوان به این موارد اشاره کرد:
رژیم غذایی سالم
رعایت سه وعده غذایی سالم در طول روز اهمیت دارد که شامل مصرف میزان بیشتری از میوههای تازه و سبزیجات است. همچنین لازم است سیر و زنجبیل در رژیم غذایی گنجانده شود.
تحرک کافی
پیاده روی، ورزشی عالی است و یک روش درمانی نیز به حساب میآید. پیاده روی سریع هنگام صبح برای مدت ۳۰ تا۴۵ دقیقه برای قلب بسیار مفید است.
بودن در طبیعت
با تنفس در طبیعت، بدن میزان کافی از اکسیژن را دریافت میکند. علاوه بر این، درختان و پوشش گیاهی با جذب آلایندههای هوازی، بدن را از تاثیرات آلودگیها دور ساخته و سلامت ریهها را حفظ میکند.
چکاپ مرتب
در صورت ابتلا به دیابت، فشار خون و کلسترول بالا معاینات به موقع و مراجعه به پزشک بیشتر اهمیت پیدا میکند. همچنین درمان استرس توصیه میشود، زیرا واکنشهای بیوشیمی به استرس موجب افزایش فشار خون و بالا رفتن ضربان قلب میشود که در صورت عدم کنترل استرس و گرفتار شدن در چرخه استرس با پیامدهای جدی برای سلامتی همراه است.
بیانات در دیدار مردم «کرمان» و «خوزستان»
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف).
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، مردم عزیز خوزستان، مردم عزیز کرمان. جلسه، جلسهی بسیار صمیمی و مشمول لطف الهی است انشاءالله. برای بنده جای خوشوقتی است که توانستم جمعی از مردم این دو استان مهم را زیارت کنم. به همهی شماها، یکایک شما، خوشامد عرض میکنم؛ بخصوص به خانوادهی شهیدان عزیز و جانبازان عزیز.
از این جلسهی بسیار شیرین و صمیمی استفاده میکنم، اوّلاً برای اینکه چند کلمه راجع به این دو استان عرض بکنم. نسل جوان ما، نسل جدید ما، لازم است با افتخارات نسلی و تاریخی و میراثی خود بیشتر آشنا بشود؛ این کار، امروز لازم است، فردا [هم] لازم است. [تبیین] تسلسل تاریخی مواریث ارزشمند بخشهای مختلف کشور، یکی از کارهای هدفگذاریشدهی همهی دلسوزان کشور و انقلاب باید باشد. چند جمله دربارهی خوزستان و چند جمله دربارهی کرمان عرض میکنم، بعد هم به یک مسئلهی ملّی و مهم اشاره خواهم کرد و آن مسئلهی انتخاباتی(۱) است که در پیشِ رو است، بعد هم چند کلمه راجع به این مسئلهی مهمّ بینالمللی اسلامی، یعنی مسئلهی غزّه، [عرض میکنم و به آن] اشاره خواهم کرد؛ این برنامهی صحبتهای امروز ما و عرایض امروز ما با شما برادران و خواهران عزیز است.
امّا دربارهی خوزستان. شاید بشود گفت که در تاریخِ صد و بیست سی سالهی اخیر کشور ما، خوزستان یکی از اصلیترین و مهمترین مراکز مقاومت ملّت ایران بوده و مظهر مقاومت ملّت ایران در طول این مدّت، مردم خوزستان بودند. اگر جوانهای ما با تاریخ آشنا باشند، میدانند که حدود صد و اندی سال قبل، در دنبالههای جنگ اوّل جهانی که انگلیسها آمدند به این منطقه از ایران و عراق حمله کردند، مدافعهی مردم خوزستان بود که انگلیسیها را عقب زد. فتوای علمای نجف را مردم غیور خوزستان در دست گرفتند، پرچم بلند کردند، مقابل انگلیسها ایستادند. آنجا انگلیسها با لشکر و تواناییهای نظامی وارد شده بودند، بحث تبلیغات و مانند اینها دیگر نبود؛ بر عراق مسلّط شده بودند، میخواستند بر این منطقهی از ایران هم مسلّط بشوند؛ مردم خوزستان طبق فتوای علمای نجف ــ مرحوم آمیرزا محمّدتقی شیرازی و دیگران ــ در مقابل انگلیسها ایستادند. در سفری که بنده چندین سال پیش به خوزستان داشتم،(۲) پرچم آن مبارزهی بزرگ را آوردند و ما [هم] آن پرچم را هدیه کردیم به آستان قدس رضوی؛ آن پرچم که مال مردم خوزستان است، الان موجود است. در تاریخ، اینها مهم است، اینها خیلی باارزش است. خوزستان سینه سپر کرد در مقابل انگلیسها، نه فقط برای دفاع از خوزستان، [بلکه برای] دفاع از ایران.
در قضیّهی نهضت ملّی نفت، در سالهای آخر دههی ۲۰، خوزستان محلّ برخورد میدانی ایران و انگلیس بود، به شکل تصرّف پالایشگاه آبادان ــ که در اختیار انگلیسها بود ــ و تصرّف مناطقی و مراکزی که انگلیسها برای خودشان درست کرده بودند. خوزستانیها اینجا هم صف جلو و در صف مقدّم بودند.
از همهی اینها مهمتر، ایستادگی مردم خوزستان بود در مقابل تهاجم صدّام در سال ۵۹. اوّلین گروه دفاع، از خود خوزستانیها بود. یک محاسبهی غلطی را صدّام کرده بود و آن، این بود که فکر میکرد اگر حمله کند به طرف شهرهای خوزستان ــ آبادان و خرّمشهر و اهواز و غیره ــ مردم عربی که در این مناطق هستند، علیه کشور خودشان با او همراه و همدست خواهند شد! این اشتباه غلط را صدّام کرد؛ خیال میکرد خوزستان در اختیار او قرار خواهد گرفت و مردمِ عربِ ایرانیِ خوزستان به او کمک خواهند کرد. اوّلین کسانی که سینه سپر کردند، همین مردمی بودند که او به آنها امید داشت. سردار شهید عزیز علی هاشمی (رضوان الله علیه) یک نمونه است. در اوایل جنگ، آوازهی او را صدّامیها شنیده بودند و چند سال دنبالش میگشتند؛ هر کس را اسیر میکردند میپرسیدند «علی هاشمی کجا است؟» دنبال علی هاشمی بودند. مادر شهید تا [این] اواخر زنده بود. اقوام خوزستانی، از عرب و غیر عرب، لُر و بختیاری و دیگران، اوّلین کسانی بودند که در مقابل صدّام ایستادند و یک صفی را تشکیل دادند؛ این افتخار بزرگی است، این منقبت بزرگی است، این چیز کمی نیست.
از یک جهت دیگر هم خوزستان یک استان ممتاز است و آن، این است که خونِ شهیدانِ همهی استانهای کشور بر روی خاک خوزستان ریخته شده؛ این یعنی چه؟ یعنی خوزستان نماد همدلی و همبستگی همهی ملّت ایران است. جوانها، پیشقراولان، فداکاران، از همهی نقاط کشور آمدند در آنجا، با ایمانشان و با انگیزهشان جنگیدند و جان خودشان را در راه اسلام و ایران و جمهوری اسلامی فدا کردند؛ خوزستان نماد همبستگی ملّت ایران شد. ما هرچه در طول تاریخ از قهرمانیهای ملّت ایران شنیده بودیم ــ از فداکاریها، از گذشتها، از ایستادگیها ــ در دوران دفاع مقدّس به چشم خودمان در خوزستان مشاهده کردیم. بنابراین، خوزستان مظهر ویژگیهای برجستهی ملّت ایران شد. این دربارهی خوزستان؛ جوانهای عزیزمان این چند کلمه را همراه کنند با دهها برابر یا صدها برابرِ این، از مناقبِ آن منطقهی مهمّ کشور.
و امّا کرمان. بنده در طول سالها اُنس با کرمان و کرمانیها، نقاط درخشانی را در این استان و در مردم این استان، بالعیان مشاهده کردهام؛ شنیدنی نیست، دیدنی است، حسکردنی است. اگر بخواهیم در چند جمله از مهمترینِ این ویژگیها اسم بیاوریم، من باید عرض کنم که اوّلاً هویّت عمیق فرهنگی کرمان، ثانیاً نخبهپروری کرمان ــ از خصوصیّات این استان پرورش نخبگان است ــ [همچنین] نجابت اخلاقی و ایمان صادقانهی مردم کرمان، و پیشگامی مردم کرمان در پیوستن به نهضت اسلامی و انقلابی. بنده فراموش نمیکنم در سال ۴۲ در مدرسهی معصومیّهی کرمان ــ اگر این اسم درست یادم مانده باشد ــ این جوانها و نوجوانهای کرمانی، مثل یک زنجیره، با عناصر مبارز و با طلّاب و فضلای مبارزی که در آنجا بودند، مرتّب میآمدند در این مدرسه و میرفتند، اعلامیّه میدادند، اعلامیّه میگرفتند، پیام میگرفتند، درس میگرفتند و میرفتند در سطح استان پخش میکردند. زمینهی بُروز شخصیّت بزرگی مثل حاج قاسم سلیمانی اینها است. نخبهپروری و اتّصال و ارتباط با مفاهیم اسلامی برجسته و مبارزهی در راه آنها خصوصیّت بزرگی است که بنده آن را به چشم در مردم کرمان مشاهده کردهام.
بله، یک قاسم سلیمانی کافی است که نه فقط استان کرمان، بلکه ملّت ایران به او افتخار کند و مباهات کند؛ این درست، امّا مطلب مهمّ دیگر در کنار این، آن است که آن زمینهی فرهنگیای که قاسم سلیمانی را تربیت میکند چیست؛ به این زمینهی فرهنگی باید تکیه کرد. آن ایمان صادقانه، آن گذشتها، آن سلامت فکری و هدایت الهیای که خدای متعال به مردمی عنایت میکند، زمینههای فرهنگی است. البتّه این زمینهها همیشه هست، منتها وقتی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نیست، این ظرفیّتها بُروز پیدا نمیکند؛ وقتی جمهوری اسلامی به وجود میآید، آنوقت این شخصیّتها یکییکی ظهور میکنند، بُروز پیدا میکنند: آن، شهید حسین علمالهدیٰ است، آن شهید علی هاشمی است، آن شهید همّت است، آن شهید حاج قاسم سلیمانی است.
من میخواهم به شما جوانهای عزیز، جوانهای خوزستان و کرمان، عرض کنم که به این ویژگیها ببالید، افتخار کنید، مباهات کنید، این میراث نسلی و تاریخی را قدر بدانید، از این خصوصیّات برای ساختن آیندهی کشورتان استفاده کنید. این کشور باید ساخته بشود؛ ما خیلی نقص داریم، ما خیلی عقبماندگی داریم. دهها سال، بلکه صدها سال حاکمیّت جبّاران، کشور ما را در خیلی از چیزها عقب نگه داشته. با توجّه به سابقهی تاریخی، ما امروز باید در علم، پیشروِ قافلهی علمِ دنیا میبودیم ــ که نیستیم ــ ما امروز باید احکام اسلام و معارف اسلام را در جزءجزء زندگی کشور خودمان بالعیان نشان میدادیم؛ سازندگی اسلام را، توانایی اسلام را در ادارهی کشور باید نشان میدادیم؛ نتوانستیم بکنیم و عقبیم؛ این عقبماندگیها باید جبران بشود. شما جوانها میتوانید، ملّت ایران میتواند.(۳) خداوند انشاءالله شماها را حفظ کند، این آمادگیها را خدا افزایش بدهد و در بخشهای مختلف به مرحلهی عمل دربیاید. خب، حالا این چند جمله راجع به خوزستان و راجع به کرمان.
و امّا مسئلهی مهمّ انتخابات، مسئلهی تعیینکنندهی انتخابات. ما حدود دو ماه دیگر، در کشور دو انتخابات مهم داریم. من اوایل سال به این انتخابات اشاره کردم؛(۴) [آن موقع] فاصله زیاد بود، حالا فاصله کم شده. ملّت ایران برای انجام این دو انتخابات باید به بهترین شکل آماده باشد. یک انتخابات، انتخابات مجلس خبرگان رهبری است. اهمّیّت مجلس خبرگان رهبری در آنجا است که در موقع لازم میتواند رهبر مناسب را برای کشور انتخاب کند، و در طول زمان هم میتواند و میباید مراقب حفظ شرایط حیاتی رهبری در شخصِ رهبرِ موجود باشد. این اهمّیّت مجلس خبرگان رهبری است که بایستی ملّت ایران، مردم استانها، دقّت کنند، مراقبت کنند و این انتخابات را به بهترین وجهی برگزار کنند. و امّا انتخابات مجلس شورای اسلامی ــ که این دو [انتخابات] با هم انجام میگیرد ــ بسیار مهم است. مجلس شورای اسلامی، طبق قانون اساسی، ریلگذاریکنندهی آیندهی کشور است. اگر کشور مشکلاتی دارد، برای رفع این مشکلات نیاز به قانونگذاری و حضور مدبّرانهی مجلس شورای اسلامی است؛ اهمّیّت این انتخابات در این است. این دو انتخابات بایستی باشکوه برگزار بشود.
بنده چهار خصوصیّت را در اوّل امسال راجع به این انتخابات به ملّت ایران عرض کردم: اوّلاً مشارکت قوی، ثانیاً رقابت واقعی، ثالثاً سلامت به معنای حقیقی کلمه، و رابعاً امنیّت انتخابات؛ این چهار خصوصیّت باید انجام بگیرد. قبل از اینکه راجع به این چهار خصوصیّت صحبت بکنیم ــ که من حالا امروز چند جمله عرض میکنم، بعد باز در فاصلهی این دو ماه اگر زنده بودیم و توفیقی بود، با مردم عزیزمان مجدّداً صحبت خواهم کرد ــ بایستی اصل منطق انتخابات در جمهوری اسلامی روشن بشود. چرا انتخابات [برگزار] میکنیم؟ من عرض میکنم هر دو کلمهی «جمهوری» و «اسلامی» وابستهی به انتخابات است. «جمهوری» یعنی مردمسالاری، یعنی حاکمیّت کشور به دست مردم. خب مردم چه جوری در حاکمیّت دخالت کنند؟ هیچ راهی بجز انتخابات وجود ندارد. بعضیها در مورد لزوم انتخابات اشکالتراشی میکنند، [مردم را] دلسرد میکنند، توجّه نمیکنند که اگر انتخابات در کشور نباشد، یا دیکتاتوری است یا هرجومرج و ناامنی است. آن چیزی که جلوی بُروز دیکتاتوری را در کشور میگیرد انتخابات است؛ آن چیزی که جلوی هرجومرج و اغتشاش و ناامنی را میگیرد انتخابات است. انتخابات آن مسیر صحیحی است که مردم میتوانند به وسیلهی آن و از آن مسیر، حاکمیّت ملّی را، مردمسالاری را، جمهوریّت را در کشور تأمین کنند. این، مسئلهی جمهوریّت. انتخابات میتواند ولیّفقیه در کشور انتخاب بکند و به وجود بیاورد، یعنی اسلامیّت را تأمین کند. انتخابات میتواند نمایندگانی را در مجلس شورای اسلامی مستقر کند که طبق مقرّرات اسلامی و معارف اسلامی، برای مدیریّت کشور قوانین تدوین کنند. پس بنابراین، هم جمهوریّت و هم اسلامیّت، متّکی به انتخابات است. بنابراین، در نظام جمهوری اسلامی، انتخابات ضروری است.
در این انتخابات، قهراً آن چهار نقطهای که گفتیم مهم است. اوّل، مشارکت؛ مشارکت یعنی حضور پُرشور مردم در انتخابات. اگر حضور پُرشور مردم در انتخابات باشد، این وحدت ملّی را نشان میدهد، این انگیزهی ملّت ایران را برای حضور در صحنه نشان میدهد؛ انگیزهی ملّت ایران و وحدت ملّی، قدرت ملّی به وجود میآورد؛ قدرت ملّی موجب امنیّت کشور میشود؛ وقتی کشور امنیّت پیدا کرد، آنوقت علم در آن کشور پیشرفت میکند، اقتصاد در آن کشور به شکوفایی میرسد، مشکلات گوناگون فرهنگی و اقتصادی و سیاسی در کشور قابل حل میشود؛ مشارکت یک چنین معجزهای میکند. انتخابات در کشور تحوّل ایجاد میکند. بعضیها اسم تحوّل را میآورند، اظهار طرفداری از تحوّل میکنند، امّا عملاً آن چیزی که مقدّمهی حتمی تحوّل است، مورد بیاعتنائیشان قرار میگیرد؛ یعنی انتخابات. با انتخابات میشود در کشور تحوّل ایجاد کرد. صاحبان دیدگاههای گوناگون سیاسی و اقتصادی و فرهنگی میخواهند تحوّل ایجاد کنند به نفع دیدگاه سیاسی یا فرهنگی یا اقتصادی خودشان؛ خیلی خب، راهش چیست؟ راهش این است که با انتخابات ــ حالا چه انتخابات مجلس، چه انتخابات مجلس خبرگان، چه انتخابات ریاست جمهوری، چه انتخابات شوراها ــ کسانی را که با آن فکر سیاسی آنها و جهتگیری سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی آنها همراهند، سر کار بیاورند؛ این میشود تحوّل. بنابراین، پایهی تحوّل انتخابات است.
همهی کسانی که مخاطبانی دارند، وظیفه دارند مردم را به انتخابات دعوت کنند. علمای اَعلام، اساتید دانشگاه، اساتید حوزه، صداوسیما، مطبوعاتیها، جوانها، افراد در داخل خانواده، اینها همه میتوانند منادی انتخابات باشند و مخاطبان خودشان را به انتخابات دعوت کنند؛ آنوقت انتخابات، انتخابات پُرشوری خواهد شد. اگر مشارکت ضعیف باشد، مجلس ضعیف خواهد شد و مجلس ضعیف توانایی کامل برای رفع مشکلات نخواهد داشت. اگر میخواهیم مشکلات برطرف بشود، باید مشارکت را بالا ببریم؛ این وظیفهی همه است. هر که میخواهد مشکلات کشور برطرف بشود، راهش این است. این، مسئلهی مشارکت. البتّه اگر در آینده عمر و فرصت بود، من باز [مطالبی را در این باره] عرض خواهم کرد.
امّا مسئلهی رقابت؛ رقابت یعنی چه؟ رقابت یعنی جناحهای سیاسی برای شرکت در انتخابات با هم مسابقه بگذارند؛ گرایشهای گوناگون سیاسی و اقتصادی، در انتخابات با هم مسابقه بگذارند؛ میدان باز باشد برای مسابقهی جناحهای سیاسی و نگاههای سیاسی و نظرات سیاسی، همچنین اقتصادی، همچنین فرهنگی؛ این معنای رقابت است. رقابت یعنی جوانهایی که میخواهند وارد میدان انتخابات بشوند، با افراد سابقهدار و باتجربه مسابقه بگذارند؛ اینها تلاش کنند، آنها هم تلاش کنند. و یک مجلس خوب و قوی آن مجلسی است که هم از این جوانها داخلش باشند، هم از آن مجرّبها و باسابقهها داخلش باشند. رقابت یعنی این؛ یکی از مهمترین مسائل در باب انتخابات، این مسابقه گذاشتن است. رقابت یعنی همه بتوانند تبلیغات کنند، منتها تبلیغات درست. من دربارهی تبلیغات هم انشاءالله اگر عمری بود، بعداً عرض خواهم کرد. تبلیغات بایستی همراه با اخلاق و دیانت باشد. تبلیغات غیر از تهمت زدن است، غیر از دروغ گفتن است، غیر از وعدهی خلاف دادن است. تبلیغات یعنی انسان نظرات خودش را برای مردم بیان کند؛ تبلیغات این است و باید انشاءالله برای همه فراهم باشد. خب حالا در این زمینه حرف زیاد است. در مورد سلامت انتخابات و امنیّت انتخابات هم اگر عمری بود، انشاءالله بعدها مطالبی عرض خواهم کرد.
بنابراین، مسئلهی انتخابات را به یاد داشته باشید. بعضیها مردم را از انتخابات دلسرد میکنند؛ این کار غلطی است، این اشتباه است، این به ضرر کشور است. به ضرر «کشور» است؛ به ضرر فلان شخص و فلان آدم نیست، به ضرر کشور است. بعضیها برای اینکه مردم را از انتخابات دلسرد کنند، مدام مشکلات کشور را جلوی چشم میآورند. خب اگر مشکلات وجود دارد، راه حلّ مشکلات چیست؟ راه حلّ مشکلات انتخابات است. اتّفاقاً برای اینکه مشکلات برطرف بشود، بایستی در انتخابات شرکت کرد. این راجع به انتخابات.
امّا راجع به مسئلهی بینالمللی و اسلامی غزّه. دو ماه و نیم از شروع حادثهی غزّه دارد میگذرد. این حادثه یک پدیدهی بینظیری در تاریخ اخیر دنیای اسلام است؛ در تاریخ اخیر ــ شاید در این یک قرن اخیر ــ ما دیگر شبیه این حادثه نداریم؛ حادثهی فوقالعادهای است، حادثهی بینظیری است. چطور بینظیر است؟ از دو سو، از دو سمت، این حادثه بینظیر است. از سمت رژیم صهیونیستی این حادثه بینظیر است؛ چرا؟ برای اینکه هرگز اینجور سفّاکی، اینجور جنایتگری، اینجور خونخواری در این دورهی تاریخیای که اشاره کردم دیده نشده؛ اینجور کودککشی، اینجور بمبِ سنگرشکن را روی سر بیماران بیمارستانها انداختن، اینجور بیرحمی، اینجور خباثت، بینظیر است و دیده نشده؛ این از طرف رژیم صهیونیستی. از طرف مقابل، از طرف مردم فلسطین و مبارزان فلسطینی [هم] اینجور ایستادگی، اینجور صبر، اینجور مقاومت، اینجور دشمن را دیوانه کردن دیده نشده. مردم غزّه، مبارزان غزّه، مثل صخره، مثل کوه، ایستادهاند؛ این چیز مهمّی است. آب نمیرسد، غذا نمیرسد، دارو نمیرسد، سوخت نمیرسد ــ آب نمیرسد! ــ [امّا] ایستادهاند و تسلیم نمیشوند؛ خیلی مهم است. همین تسلیم نشدن آنها را پیروز میکند، کمااینکه نشانههای پیروزی امروز دیده میشود. اِنَّ اللهَ مَعَ الصّابِرین؛(۵) خدا با صبرکنندگان است. رژیم صهیونیست، با آنهمه تجهیزات، با آنهمه امکانات، در مقابل مبارزان فلسطینی ــ که تقریباً میشود گفت تجهیزاتشان قابل مقایسهی با تجهیزات رژیم صهیونیستی نیست ــ ناتوان مانده. شنیدید، بخشهای مهم و فعّالِ لشکرِ خودش را از میدان خارج کرد،(۶) چون دیده نمیتوانند کاری بکنند و فقط تلفات تحمّل میکنند؛ اینها مهم است، اینها پدیدههای بینظیری است.
یک نکتهی اساسی این است که شکست رژیم صهیونیستی در این حادثه فقط شکست رژیم صهیونیستی نیست، شکست آمریکا است. امروز در دنیا هیچکس تفاوتی میان رژیم صهیونیستی و آمریکا یا انگلیس نمیگذارد؛ همه میدانند که اینها یکیاند. آمریکا بیشرمانه قطعنامهی شورای امنیّت را برای قطع بمباران و آتشبس وتو میکند!(۷) اینها با هم فرقی ندارند، اینها یکیاند. «وتو میکند» یعنی چه؟ یعنی همدستی میکند در ریختن بمب بر روی کودک و زن و بیمار و پیر و مردم بیدفاع. در این حادثه آبروی آمریکا رفت، نقاب از چهرهی تمدّن غربی افتاد. پیروزی بزرگ ملّت فلسطین در این است که غرب را، آمریکا را، ادّعاهای دروغین حقوق بشری را بیآبرو کردند. امروز دیگر همه میدانند که این ظاهرسازیها، اسم حقوق بشر و انسان و مانند اینها را بردن، باطنش چیست. چهرهی زشتِ هیولای منحوسِ آمریکا و انگلیس روشن شد، برای همهی مردم دنیا آشکار شد. اسرائیل بدون آمریکا نمیتوانست دست به این سفّاکی بزند؛ اگر آمریکا موافق نبود، اسرائیل جرئت نمیکرد. رژیم صهیونیستی به پشتگرمیِ آمریکا بود که توانست اینهمه جنایت در طول مدّت دو ماه و نیم انجام بدهد؛ این را همه میدانند در دنیا. آبروی آمریکا رفت؛ خود این بزرگترین موفّقیّت است؛ این بزرگترین پیروزی است برای جبههی حق و جبههی مقاومت. در میدان که نشانههای شکست این جنایتکاران دارد یکی پس از دیگری پدیدار میشود، در عرصهی انسانی هم بکلّی شکست خوردند؛ این واقعیّتِ این صحنه است. ذات کاخ سفید برملا شد، باطن حکومت آمریکا و انگلیس آشکار شد.
خب، امروز وظیفه چیست؟ کمک به مقاومت. هر کسی هر جور میتواند باید به مقاومت کمک کند. کمک به مقاومت وظیفه است، کمک به رژیم صهیونیستی جنایت و خیانت است. بعضی از دولتهای مسلمان متأسّفانه این جنایت را مرتکب میشوند، [امّا] بدانند که ملّتهای مسلمان این را فراموش نخواهند کرد. امروز وظیفه است که دولتهای مسلمان نگذارند کالا و نفت و سوخت و مانند اینها به رژیم صهیونیستی برسد، همچنان که او نمیگذارد آب به مردم غزّه برسد؛ این وظیفهی دولتهای مسلمان است. وظیفهی ملّتهای مسلمان [هم این] است که از دولتهای خودشان بخواهند هر گونه کمکی [به رژیم صهیونیستی] را قطع کنند، بلکه رابطههای خود را قطع کنند؛ اگر قادر نیستند رابطهی خود را به طور دائم قطع کنند، لااقل به طور موقّت قطع کنند روابط خودشان را، فشار بگذارند روی این عنصر خبیث ظالم خونخوار سفّاک.
میبینید امروز وجدان دنیا به درد آمده، احساس درد میکند. در آمریکا، در کشورهای اروپایی، مردم به خیابانها میآیند؛ این شوخی نیست. شخصیّتهای سیاسی در بعضی از این دولتها و کشورها به خاطر کمک دولتهایشان استعفا میکنند؛ رؤسای دانشگاهها استعفا میکنند؛ دانشمندان، افراد سرشناس، انتقاد میکنند، اعتراض میکنند. وجدان دنیا به درد آمده، در عین حال بعضیها باز همان کمکها را دارند به این رژیم ظالم و سفّاک انجام میدهند.
بنده عرض بکنم تردیدی نداشته باشید که پیروزی با جبههی حق است. تردیدی نداشته باشید که رژیم غاصب صهیونیستی یک روز از روی زمین ریشهکن خواهد شد و این انشاءالله جزو آیندههای حتمی است؛ بعون الله و قوّته و باذن الله و عزّته این کار خواهد شد و امیدواریم انشاءالله شما جوانها آن روز را به چشم خودتان ببینید.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بیانات در دیدار اعضای ستاد کنگره بزرگداشت شهدای استان آذربایجان شرقی
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی تشکّر میکنم از این اقدام لازم و بسیار مفیدی که شما برادران عزیز، خواهران عزیز، انجام دادید و یاد و نام شهیدان برجستهی آذربایجان و تبریز را ــ که البتّه فراموشنشدنی است ــ باز هم برتر و والاتر و روشنتر مطرح کردید؛ بسیار اقدام خوب و بجایی است. البتّه فاصلهی بین اوّلین بزرگداشتی که سالها پیش انجام گرفت و این بزرگداشت، یک مقدار زیاد شد؛ جا دارد که اینجور اقدامات و بزرگداشتها و یادآوریها و ذکرها زودبهزود تکرار بشود، همانطوری که ما در محرّمهای هر سال یاد شهیدان کربلا را گرامی میداریم؛ الان هزار و مثلاً سیصد سال است که مرتّباً این تکرار میشود، [امّا] این تکرار جزو تکرارهای ملالآور نیست، جزو تکرارهای لازم و مفید به حال جامعه و امروز و فردای ما است.
دربارهی تبریز و آذربایجان، سخن تمجیدآمیز کم نیست، ما هم در دیدارهای سالیانهای که با شما داشتهایم، مکرّر در این زمینه صحبت کردهایم. دربارهی شهیدان هم آنچه امروز در این جلسه امامجمعهی محترم و فرمانده محترم سپاه گفتند، بسیار خوب و کامل بود؛ همهی توصیههایی را که ما میخواهیم عرض کنیم و معمولاً میگوییم، بحمدالله آقایان توجّه داشتند و خیلیهایش را اقدام کردهاید. من همین اندازه عرض بکنم که یکی از وظایف ما این است که متوجّه به «خود»، به «خودی خود»، باشیم. ملّت ایران هویّت خود را بایستی فراموش نکند؛ اگر هویّت خود را فراموش کرد، ضربه خواهد خورد، سیلی خواهد خورد، عقب خواهد ماند. خدای متعال برای کسانی که یاد او را فراموش کردند میفرماید: نَسُوا اللَهَ فَاَنساهُم اَنفُسَهُم؛(۲) آنها خدا را فراموش کردند، خدا هم آنها را از خودشان غافل کرد و مبتلا به فراموشی از خودشان کرد. این نشاندهندهی آن است که توجّه به خود، هویّت خود، خصوصیّات خود، برای شخص، برای هر ملّت، برای هر مجموعه یک امر لازمی است.
آذربایجان باید به آن هویّتی که آن را ممتاز کرده است، توجّه کامل داشته باشد. به معنای واقعی کلمه، مجموعهای که ما آن را «آذربایجان» مینامیم یک هویّت ممتاز در میان ملّت ایران است. آذربایجان مهد ازجانگذشتگان و شهیدان است. مخصوص دفاع مقدّس نیست؛ از قبل هم همینجور بوده، بعد هم همینجور است. تا آنجایی که مربوط میشود به مسئلهی انقلاب اسلامی ــ اگر بخواهیم محاسبه کنیم ــ از پیش از انقلاب، یعنی از شروع نهضت امام بزرگوار و ملّت ایران، رفتار شهادت و آهنگ شهادت در آذربایجان شروع شده است، تا امروز. در قضایای دفاع از حرم، ما شهدای آذربایجانی داریم. البتّه اوج این فداکاریها، اوج این نشان دادن ارزش و منش والای آذربایجانی، در دفاع مقدّس بود و همین شخصیّتهایی که ایشان اسم بردند: شهید آقا مهدی باکری، شهید حمید باکری، شهید تجلّایی، شهید یاغچیان، همین برادران بزرگ و برجستهای که بودند و به لقاءالله پیوستند، بسیاری از همین عزیزان و برجستگان هم بحمدالله امروز هستند؛ یعنی این خصوصیّت شهادتطلبی و برجستگی در فداکاری، مخصوص جنگ تحمیلی و دوران دفاع مقدّس نیست، [بلکه] از قبل از پیروزی انقلاب تا امروز ادامه داشته است. این شهر دو امامجمعهی شهید دارد؛(۳) یعنی از این پنج امامجمعهی شهیدی که در سرتاسر کشور جزو افتخارات روحانیّتند،(۴) دو امامجمعه مربوط به شهر تبریز است. اینها اهمّیّت دارد، اینها خیلی برجسته است.
آنچه بنده به عنوان توصیه عرض میکنم این است که اوّلاً نگذارید جوششِ خونِ شهیدان فروبنشیند؛ یعنی یاد شهیدان صرفاً خاطرهپردازی نیست؛ معنایش این است که آن تقوا، آن فداکاری، آن شجاعت، آن گوهر درخشان وجودیای که امثال شهید باکری را مثلاً میکشانَد وسط میدان، منعکس بشود، منتقل بشود، به نسل جدید الگو بدهد. جوان ما الگو میخواهد و بهترین الگو اینها هستند. بعضی از ملّتها که دستشان از این جهت بکلّی خالی است یا تا حدود زیادی خالی است، الگو میسازند، جعل میکنند، بدون اینکه وجود داشته باشد. ما این الگوها را در مقابلمان داریم. شهید باکری را فقط در میدان جنگ نباید دید، پشت جبهه هم باید دید، در دانشگاه تبریز هم باید دید، فعّالیّتهای دوران پیش از انقلابش را هم باید دید، آن روحیه را باید دید. من پیش از انقلاب، شهید آقا مهدی باکری را در مشهد ملاقات کردم؛ پُرشور، علاقهمند، فهمیده، قادر بر تحلیل قضایا. خب این میشود که بعد در جنگ، در میدان دفاع مقدّس، آنجور میدرخشد و دلها را به خودش جذب میکند. این روحیه باید منعکس بشود. ما اگر فیلم میسازیم، اگر شعر میگوییم، اگر کتاب مینویسیم، اگر خاطره تدوین میکنیم و منتشر میکنیم، باید توجّه داشته باشیم که این روحیه منعکس بشود؛ این روحیه، روحیهی سازنده است. این مطلب اوّل: نگذارید جوششِ خونِ شهیدان فروبنشیند. ببینید، همینطور که اوّل عرض کردم، شبیه عزاداری سیّدالشّهدا (سلام الله علیه)؛ یعنی [همانطور که] هر سال محرّم که میشود، عاشورا که میشود، شما کأنّه عاشورای سال ۶۱ را در مقابل خودتان میبینید، حوادث منعکس میشود، شخصیّتها در مقابل چشم مستمع زنده میشوند؛ این باید در مورد شهدای دفاع مقدّس و همین ده هزار شهیدی که به آنها اشاره کردید، اتّفاق بیفتد.
مطلب دوّم این است که خانوادههای شهدا را فراموش نکنید. متأسّفانه بسیاری از پدرمادرها از دنیا رفتهاند، به شهیدانشان ملحق شدهاند؛ آن کسانی که هستند ــ چه همسران شهدا، چه پدران و مادران شهدا ــ از خاطرات اینها، از توصیفهای اینها استفاده کنید. همچنین از همکاران و دوستانِ اینها؛ خب مثلاً شهید باکری در دوران جنگ همکاران زیادی داشت که بعضی الان بحمدالله زنده، سالم، آمادهاند و جزئیّات زندگی او را آنجا دیدهاند. شجاعت فقط در جنگیدن نیست؛ شجاعت در تسلّط بر نفْس، شجاعت در گفتن، در نگفتن، در امساک کردن، در اقدام کردن [هم هست]؛ همهی اینها خیلی مهم است. کسانی هستند که اینها را از نزدیک دیدهاند، شناختهاند؛ از اینها استفاده بشود، با اینها مصاحبه بشود، گفتگو بشود، حالات شهیدان به صورت سند واقعی ضبط بشود و شناخته بشود. این هم یک مطلب است.
و یک مطلب هم این است که در نگاه به شهیدان، زمینههای عروج شهیدان شناسایی بشود؛ مثلاً مردم، یا آن کسانی که اوّلین جرقّهها را به وجود آوردند، مثل شهید قاضی طباطبائی که در این قضایای انقلاب، مثلاً در بیستونهم بهمن سال ۵۶، ایشان بود که اوّلین جرقّه را [به وجود آورد]، اوّلین حرکت را کرد، مردم را به محلّ خودش و مسجد خودش دعوت کرد و [مابقیِ] آن قضایا؛ یعنی زمینهها معلوم بشود. اینکه بعد از حادثهی قم، اوّلین حرکت در تبریز اتّفاق افتاد نه در فلان شهر و فلان شهر، علّتش چیست؟ چه خصوصیّتی در این مردمی هست که اینجور جوان میآفرینند، اینجور تربیت میکنند، اینجور شهید تقدیم میکنند؟ اینها خیلی مهم است؛ یعنی هویّت قومی، هویّت ملّی، هویّت دینی. بنده یک وقتی در اجتماع همین مجموعهی برادران و خواهران آذربایجانی گفتم،(۵) مرحوم ستّارخان در قضایای مشروطیّت و آن حوادثی که داشت و اقداماتی که کرد، کاغذ علمای نجف در جیبش بود؛ یعنی از علمای نجف استفتاء کرده بود، سؤال کرده بود، آنها هم به او جواب داده بودند، او با این نیّت حرکت میکرد؛ این خیلی مهم است. زمینهی حرکت چیست؟ این روشن بشود؛ این نشاندهندهی آن است. اگر اینها شد، آن وقت حرکت ادامه پیدا میکند.
خب، [نقش] لشکر ۳۱ عاشورا که مشخّص است؛ شخصیّتهایی بودند که واقعاً درخشیدند؛ بنده به نقش پایگاه دوّم شکاری(۶) باید اشاره کنم: آن حرکت عظیم هواپیماهای جنگندهی ما در همان روزهای اوّل جنگ که البتّه از پایگاه دوّم و پایگاههای دیگر ــ پایگاه سوّم(۷) و چهارم(۸) ــ حرکت کرده بودند و رفتند و آن کار بزرگ را انجام دادند؛ در همان هفتهی اوّل جنگ این کار را کردند که بنده همان وقت رفتم مجلس و گزارش این حرکت را به نمایندگان مجلس دادم. اینها چیزهایی است که قابل توجّه و حائزِ اهمّیّتِ بسیار است و بایستی انشاءالله در ذهنها بماند، در حافظهی تاریخی ملّت ایران باید ثبت بشود؛ یعنی واقعاً مهمترین کار این است که این حوادث مهم، این پدیدههای مؤثّر و کمنظیر و در مواردی بینظیر، در حافظهی تاریخی ملّت ایران ثبت بشود و جوان ما، نوجوان ما اینها را بداند. البتّه ما تا الان یک مقدار کمکاری داشتهایم و خیلی از جوانهای ما، خیلی از نوجوانهای ما، چهرههای برجسته را نمیشناسند و خیلی از قضایا را هم را نمیدانند؛ ما باید اینها را چه در دستگاههای تبلیغی رسمی مثل صداوسیما و مانند اینها و چه در وسایلی که امروز در اختیار مردم و در دسترس مردم هست، پخش کنیم.
امیدوارم خدای متعال به همهی شما توفیق بدهد و بتوانید این کار بزرگ را به سرانجام برسانید و انشاءالله در آینده، فاصلهی بین این یادبودها و تذکّرها از آن فاصلهای که امروز با یادبود قبلی وجود دارد کمتر بشود.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۶ دلیل که سبب ریزش موها میشوند
اگر شما بیشتر از ۱۰۰ تار مو در طی روز از دست میدهد و این مشکل ادامهدار است، شاید دچار یک مشکل سلامتی جدیتر شده باشید. ریزش مو علل متعددی دارد؛ وقتی ریزش مو به صورت ناگهانی شروع میشود، علت ممکن است بیماری، رژیم، داروها و یا بارداری باشد. درصورتی که ریزش مو به صورت تدریجی باشد فرد ممکن است ریزش موی ارثی داشته باشد.
بنابر اعلام دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، رایجترین علل علمی ریزش مو شامل موارد زیر است:
مصرف ناکافی پروتئین: به گفته برخی متخصصان تغذیه، فقدان پروتئین یکی از اصلیترین دلایل ریزش و توقف رشد موها است. کمبود پروتئین حتی باعث تغییر رنگ موها میشود. زنان باید حداقل ۴۶ گرم پروتئین در روز دریافت کنند. فراموش نکنید کمبود پروتئین در برنامه غذایی و یا صرفا مصرف پروتئینهای گیاهی مانند حبوبات و ... که دارای پروتئینی با کیفیت مرغوب نیستند، (پروتئینهای گیاهی دارای تمام اسیدهای آمینه به اندازه کافی نیستند) ریزش موها را به دنبال خواهد داشت.
فقر آهن: برای گیاه خواران و یا افرادی که سعی در محدود کردن مصرف گوشت دارند، فقر آهن یک دغدغه واقعی است؛ ضمن اینکه ریزش موها نیز در این افراد مشاهده میشود. زنان بین سنین ۱۹ تا ۵۰ سال باید حداقل ۱۸ میلی گرم آهن در روز دریافت کنند و این میزان در زنان بالای ۵۰ سال باید ۸ میلیگرم در روز باشد. در کنار محصولات حیوانی حاوی آهن، مصرف گیاهانی مانند کلم، سویا، اسفناج، عدس و کدو نباید فراموش شود.
استرس شدید: یکی از پیامدهای موقتی استرس، ریزش مو است که البته به گفته برخی محققان با کنترل استرس، ریزش موها متوقف و رشد موها آغاز میشود.
تغییرات هورمونی: تغییرات قابل توجه در سطح هورمونها به ویژه در زنان میتواند موجب ریزش مو شود. ریزش مو در زمان یائسگی و همچنین به دنبال تولد نوزاد به خاطر پایین افتادن سطح استروژن خون شایع است. وقتی ریزش مو به علت پایین افتادن استروژن خون باشد این موقتی است و موها مجددا به حالت اول بازمیگردند. یک خانم در سن ۴۰ سالگی یا بالاتر نباید انتظار داشته باشد موهایش به اندازه سنین ۲۰ سالگی رشد کنند.
مشکلات تیروئید: تیروئید شما مسئول تنظیم توابع بدن مانند چرخه قاعدگی، ضربان قلب و دمای بدن است. وقتی غده تیروئید کم کار باشد سبب کاهش سرعت متابولیسم بدن، خشک، نازک و شکننده شدن موها شده و در نهایت باعث ریختن موها میشودد، از طرفی دیگر به دلیل کند شدن سرعت متابولیسم بدن، رویش مجدد موها نیز با سرعت کمتری روی میدهد که تدریجا باعث خالی شدن قسمتهای مختلف سر میشود. از دلایل کم کاری غده تیروئید میتوان به کمبود ید، منگنز، سلنیوم، ویتامین C و سایر مواد مغذی که غده تیروئید جهت فعالیت خود به آنها احتیاج دارد اشاره کرد.
مصرف داروها: به عقیده برخی محققان، برخی داروها از جمله داروهای فشار خون میتوانند باعث ریزش مو شوند. البته اگر از این داروها استفاده میکنید و دچار ریزش مو هستید، نباید قبل از مشاوره با پزشک، اقدام به قطع داروی مصرفی کنید.
سه محبوب فاطمه زهرا سلاماللهعلیها
فاطمه زهرا سلاماللهعلیها یگانه دختر آخرین پیامبر خداوند و گل سرسبد عالم بشریت، حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله است. ایشان دارای فضائلی است که ذهنهای کوچک و فهم بشریت گنجایش آن را ندارد تا آنجا که خداوند، اطاعت این بانوی بزرگ را بر تمام آفریدگان واجب کرده است. امام محمدباقر علیهالسلام فرمود: «لَقَدْ کَانَت سلاماللهعلیها مَفْرُوضَة الطَّاعَة عَلَى جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ»؛[1] «به تحقیق اطاعت از حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بر تمام مخلوقاتِ خداوند واجب بوده است»؛ بنابراین برای هر مسلمانی شایسته است که بداند، این بانوی باعظمت، چه چیزهایی را دوست دارد تا به آن عمل کند.
سه محبوب فاطمه زهرا سلاماللهعلیها
حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرمود: «حُبّب اِلَیَّ مِنْ دنیاکُم ثلاثُ: تلاوةُ کتابِ الله والنَّظَر فی وَجهِ رَسولِ الله والاِنفاقُ فی سَبیلِ الله»؛[2] «سه چیز از دنیای شما محبوب من است: تلاوت کتاب خدا، نگاه به صورت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و انفاق در راه خدا».
یک. تلاوت قرآن
تلاوت قرآن کریم، یکی از حکمتهای بعثت پیامبر صلیاللهعلیهوآله است: «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ»؛[3] «خداوند کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها تلاوت میکند». تلاوت قرآن یکی از سفارشات اهلبیت علیهمالسلام است؛ بنابراین بر هر مسلمانی لازم است که در طول شبانهروز لحظاتی را با قرآن کریم، مأنوس باشد.
یکی از علتهای انس با قرآن کریم، آشنایی با ولایت اهلبیت علیهمالسلام است؛ زیرا در کلام امام محمدباقر علیهالسلام چنین آمده است: «إِنَ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ، قَالَ: يَهْدِي إِلَى الْوِلایَة»؛[4] «به راستی که این قرآن به چیزی با قوامتر هدایت میکند، فرمود: [قرآن] به سوی ولایت هدایت میکند». شاید یکی از جهات محبوبیت تلاوت قرآن نزد حضرت زهرا سلاماللهعلیها همین امر باشد.
دو. نگاه به صورت رسول خدا
در آموزههای دینی، نگاه از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است و برای آن، دستوراتی را بیان میکند و بعضی از نگاهها، مانند نگاه به صورت پدر و مادر، نگاه به آیات قرآن، نگاه به دریا،[5] و نگاه به صورت عالم و دانشمند[6] را عبادت میداند.
بیتردید مراد، نگاه همراه با محبت است و در قرآن کریم نیز سفارش اکید به احسان و نیکی کردن به پدر و مادر وجود دارد، پس احترام و احسان به پدر و مادر، یکی از محبوبان حضرت زهرا سلاماللهعلیها است که شایسته الگوگیری برای همه مسلمانان خواهد بود. شاید با توجه به ظهور روایت بتوان گفت، دلیل این دوست داشتن، علاوه بر مقام پدری، مقام رسالت و نبوت آن حضرت نیز بود.
سه. انفاق در راه خدا
سومین محبوب حضرت زهرا سلاماللهعلیها انفاق است که این نیز موارد متعددی دارد، یکی از معروفترین موارد انفاق، مالی است.
قرآن کریم میفرماید: «وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْو»؛[7] «و از تو میپرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود».
انفاق نیز از صفات پسندیدهای است که باید هر انسانی خود را به آن زینت دهد و به عبارتی انفاق باید در حد اعتدال باشد و از گونه افراط و تفریط به دور باشد.[8]
بخشش و گذشت
معنای ظاهری «عفو» همان بخشش و گذشت از لغزش دیگران است؛ بنابراین بهترین انفاق، عفو و گذشت از خطا و اشتباهات دیگران است، همانگونه که پیامبر صلیاللهعلیهوآله، اعلام عفو عمومى نسبت به مشرکان مکّه کردند.[9]
بنابراین بر هر مسلمانی بایسته است که سیره حضرت زهرا سلاماللهعلیها را برای خود الگو قرار داده و با متخلق شدن به اخلاق و روش ایشان، سعادت دنیا و آخرت را برای خود فراهم کند.
پینوشت:
[1]. بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم، مؤسسةالامام المهدی، ج11، ص172.
[2]. انصاری، اسماعیل، الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء علیهاالسلام، دلیل ما، ج22، ص599، به نقل از وقایع الایام.
[3]. جمعه: 3.
[4]. اسراء: 9.
[5]. صحیفةالامام الرضا علیهالسلام، کنگره جهانی امام رضا، ص90.
[6]. راوندی، النوادر، دارالکتاب، ص11.
[7]. بقره: 219.
[8]. قمی، تفسیرقمی، دارالکتاب، ج1، ص72.
[9]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، ج2، ص121.
احترام به همسر و فرزندان در سیره عملی حضرت فاطمه(س)
زندگی امیرالمؤمنین و حضرت زهرای مرضیه سلاماللهعلیهما سرشار از نکات تربیتی و اخلاقی است؛ به گونهای که آن را تبدیل به الگویی ابدی برای تمام انسانها نموده است. از تعاملی که بر پایه ایمان به خدا و رعایت فرامین الهی شکل بگیرد، انتظاری جز این نمیتوان داشت. فاطمه سلاماللهعلیها به عنوان رکن رکین این زندگی، نقشِ اساسی و تعیینکنندهای را در ارائه این الگوی مثالزدنی ایفا میکند.
یکی از ویژگیهای آن حضرت که میتواند به عنوان سرمشق برای همگان تا ابدیت قرار بگیرد، رعایت احترام خاص نسبت به همسر و فرزندان در فضای منزل است. خصوصیتی که حکایت از کرامت نفسانی آن بزرگوار، نگاه ویژه آن بانو به بندگان خدا و عزیز شمردن ایشان دارد.
این حدیث کسا است که به زیبایی این موضوع را به تصویر میکشد. وقتی هرکدام از حسنین علیهماالسلام به منزل میآیند، قبلاز هر گفتگویی، با سلام، مادر را مورد خطاب قرار داده و با کمال احترام میفرمایند: «السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ»؛ «سلام بر تو ای مادر[جان]».[1] احترامی که نشان از تربیت صحیح و وجود فضایی صمیمی در داخل منزل دارد. مادر نیز که خود این نوع برخورد محترمانه را به فرزندان آموزش داده، نهایت عشق و محبت را نسبت به ایشان ابراز کرده و در پاسخ به هرکدام میفرماید: «وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤادى»؛ «بر تو [نیز] سلام باد، ای نور دیده و میوه دلم».[2] پدر خانه نیز که همیشه گرمی فضای منزل، تمام اندوهها و خستگیهای بیرون را از قلب و تَنَش میزداید، زمانی که از گرد راه میرسد، با محبت تمام، همسرش فاطمه را با عنوان «دختر رسول خدا» مورد خطاب قرار داده و با نهایت احترام میفرماید: «السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ»؛ «سلام بر تو ای دختر رسول خدا».[3] فاطمه نیز که دلش لبریز از محبت شوهر دلبندش است، در پاسخ به او کم نگذاشته و در نهایت تواضع و احترام با استفاده از کنیه و لقب[4] ایشان را مورد خطاب قرار داده و میفرماید: «وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَبَا الْحَسَنِ وَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ»؛ «بر تو [نیز] سلام باد، ای ابالحسن و ای امیرالمؤمنین».[5]
این است حکایت زندگی خانوادهای که تا دنیا دنیاست، بشر میتواند آن را به عنوان الگوی خود در نظر بگیرد؛ اما با تأسف فراوان وقتی از آن فاصله گرفته و متن زندگی امروزی بشر را مورد ملاحظه قرار میدهیم، با فضایی که تَنِش و سردی در روابط، از سر و روی آن میبارد، مواجه میشویم. این کشور خود ماست، جایی که محبت به بانوی دو عالم در آن موج میزند؛ اما زمانی که به دادگاههای خانواده سر زده و در آنجا از واقعیتهای موجود در زندگی بسیاری از مردم مطلع میشویم، بین آن و الگویی که فاطمه سلاماللهعلیها ارائه کرده، فرسنگها فاصله مییابیم؛ الگویی که اگر در زندگی محبین آن بانو سرمشق میشد، وضعیت با آنچه امروز مشاهده میکنیم، بسیار متفاوت بود.
ریشه بسیاری از درگیریها در فضای خانه و در بین خانوادهها، عدم رعایت احترام متقابل بین زوجین و بین ایشان با فرزندان است. زمانی که پدر و مادر در مقابل فرزندان، همدیگر را با الفاظ نامناسب مورد خطاب قرار میدهند، نمیتوانند توقع این را داشته باشند که بچهها با ایشان و با یکدیگر به احترام سخن بگویند. وقتی عزت و شخصیت افراد در خانه و در میان خانواده حفظ نشود، به صورت ناخودآگاه مشکلات بسیاری، برای خود خانواده و بعداً برای متن جامعه به وجود خواهد آمد.
انسان اگر برای بندگان خدا، عزت و عظمت قائل باشد، هیچگاه با تحقیر و توهین ایشان را مورد خطاب قرار نمیدهد. این نگاه از بالا به پایین و حس خودبرتربینی است که موجب میشود انسان با دیگران به زبان غیر محترمانهای سخن بگوید؛ اما اگر دو رکن تواضع و محبت به میان بیاید، خواهیم دید که قضیه بسیار متفاوت خواهد بود. همین دو رکن باعث شد که خانه امیرالمؤمنین علیهالسلام با محوریت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها به آن فضای گرمی که مختصری در وصف آن گفته شد، مبدل شود. امید است که خانوادههای ما نیز بتوانند با الگوگیری از این خانواده آسمانی، به اوج محبت و صمیمیت و لذت از زندگی دست یابند.
پینوشت:
[1]. مفاتیحالجنان، ملحقات، حدیث شریف کساء.
[2]. همان.
[3]. همان.
[4]. عرب همیشه برای احترام، مخاطب را با کنیه و لقبش مورد خطاب قرار میدهد.
[5]. همان.
امامت؛ امتحان بزرگ فاطمی
رسیدن به درجات عالی و بلند، سخت است. در بین بانوان تاریخ تنها یک نفر به قله رسید و سرور بانوان جهان در تمام اعصار گشت. مریم مقدس علیهاالسلام سرور بانوان جهان در عصر خود بود. قرآن کریم گزارش میکند که این مقام بهراحتی به دست نیامد. مریم علیهاالسلام چنان در سختی و فشار قضاوت دیگران قرار گرفت که در هنگام درد زایمان فرزند دلبندش، با خود گفت: «قَالَتْ يَا لَيْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا»؛[1] «ایکاش من از این پیش مرده بودم و از صفحه عالم بهکلی نامم فراموش شده بود». امتحانات سخت الهی از مریم به دشواری تهمت ناروا و در معرض خطر قرار گرفتن آبرو خلاصه نمیشود. از مریم مقدس در میدان تقابل شهوت و عفت نیز امتحان بسیار سختی گرفته شده است. بانوان عفیف در تاریخ بسیار هستند؛ اما گویا موقعیت امتحانی که مریم علیهاالسلام از آن سربلند بیرون آمده، بهگونهای بوده که خداوند از او تجلیل میکند و او را الگوی تمام مؤمنان (اعم از زن و مرد) قرار میدهد. «وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا»؛[2] «و مریم دختر عمران [را مَثَل زده است] که دامان خود را پاک نگه داشت و درنتیجه از روح خود در او دمیدیم».
فاطمه علیهاالسلام، تنها در قله
روایات و دلایل نقلی فراوانی از شیعه و اهلسنت نقل شده که از حضرت زهرا علیهاالسلام با عناوینی چون؛ سرور بانوان تمام تاریخ، سرور بانوان اهل بهشت و سرور تمام زنان باایمان، یاد میکنند.[3] تمام مسلمانان با تکیه بر این روایات معتقدند که مقام حضرت فاطمه علیهاالسلام از مریم مقدس علیهاالسلام بالاتر است و این مطلب قابل انکار نیست. دستیابی به چنین مقام ممتازی نشاندهنده طی کردن امتحانی سخت است. ایشان که تنها به قله راه یافته و تمام خوبیها را در خود مجسم نموده است، از چه آزمون سختی سربلند بیرون آمده است؟ آیا آزمون و امتحان ایشان از تمسخر و تهمت ناروایی که به مریم علیهاالسلام زده شد و تنگنای عظیم شهوت، بالاتر و سختتر بوده است؟
امتحان بزرگ فاطمی
میدانیم حضرت صدیقه طاهره مورد امتحان الهی قرار گرفته است و یکی از القاب ایشان «ممتحنه» است. در زیارت ایشان میخوانیم: «السَّلامُ عَلَیک یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَک الَّذِی خَلَقَک فَوَجَدَک لِمَا امْتَحَنَک صَابِرَةً»؛[4] «سلام بر تو؛ اى آزموده شده، آنکه تو را آفرید آزمودت، پس تو را به آنچه آزمود شکیبا یافت». گویا امتحان فاطمی صرفاً منحصر در سختیها و ظلمهای طاقتفرسای دنیا نیست. این بانوی بیقرینه در دفاع از حقیقت مورد ظلم بسیاری قرار گرفت و مظلومانه به شهادت رسید؛ اما مسئله امتحان سخت و عظیم ایشان چیزی است که از جنس تحمل و درک یک حقیقت بسیار عظیم محسوب میشود. با دقت در روایات و در کنار هم قرار دادن آنها میشود حدس زد که امتحان از امر امامت و ولایت گرفته شده است.
از منظر اهلبیت علیهمالسلام امامت امری است که قبول و درک عمق حقیقت آن، کار افراد انگشتشمار است. سدیر میگوید: از امام صادق علیهالسلام درباره گفتار اميرالمؤمنین علیهالسلام پرسيدم كه فرمود: «قطعاً امر ما، صعب (مَرکبی که به کسی سواری نمیدهد) و مستصعب (مَرکب گریزپایی که وقتی کسی را میبیند، میگریزد) است، به او اقرار نكند، مگر فرشته مقرّب، يا پيامبر مرسل، يا بندهای كه خداوند دلش را جهت ايمان آزموده است». در پاسخم فرمود: فرشتگان دو قسماند: آنان كه مقرّب درگاه خدايند و آنان كه مقرّب نيستند؛ و پيامبران، مرسل و غير مرسلاند؛ و مؤمنان نيز آزموده شده و آزمايش نشدهاند. پس فرشتگان به اين امر شما (ولايت) اعتراف ننمودند، مگر آزمودهشدگان (از ايشان)؛ و بر پيامبران عرضه شد، به آن اقرار نكردند، جز مرسلها؛ و بر مؤمنان هم ارائه شد، به آن اعتراف ننمودند، مگر آزمودهشدگان».[5] گویا ولایت و امامت در زمانی بر موجودات عرضه شده و فاطمه زهرا سلاماللهعلیها در این امتحان بسیار سخت از انبیا و اولیای بزرگ الهی پیشی گرفته است. این اعتقاد و درک عمیق نسبت به امامت، در زندگی او نیز تداوم یافت؛ به شکلی که جان خود را مظلومانه فدای دفاع از آن و اثبات حقانیتش نمود.
پینوشت:
[1]. مریم: 23.
[2]. تحریم: 12.
[3]. بخاری، محمد بن اسماعیل، چاپ اول، دار طوق النجاة، 1422ق، صحیح بخاری، ج4، ص203.
[4]. مفاتیحالجنان، زیارت روز یکشنبه.
[5]. صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، چاپ اول، دارالعرفة، بیتا، ج1، ص407.
شهید سلیمانی منشا خیر و برکات فراوانی برای جبهه مقاومت و تربیت نسل های آینده گردید
آخوند حاج عبدالحی میرزاعلی امام جمعه آق قلا ضمن محکوم نمودن جنایان متعدد رژیم کودک کش و متجاوز صهیونیستی بر علیه ملت مظلوم فلسطین، در آستانه چهارمین سالگرد شهادت سردار دلها شهید سلیمانی "شهید القدس"، اظهار داشت: حاج قاسم به اسلام ناب برگرفته از سیره و سنت پیامبر (ص) باور داشت در زندگی شخصی، اجتماعی و سیاسی خود نیز پیاده کرد؛ وقتی رهبر معظم انقلاب میفرمایند "ایشان نمونهای از تربیتیافتگان مکتب اسلام بود"، بیانگر این است که باید زوایای زندگی این اسوه و الگو را برای نسلهای فعلی و آینده ترویج و تبلیغ کنیم.
آخوند میرزاعلی، افزود: شهید سلیمانی فقط متعلق به کشورمان نیست بلکه حاج قاسم متعلق به جهان اسلام است چرا که این شهید بزرگوار با تقویت جبهه مقاومت و نابودی داعش خدمت بزرگی به مردم منطقه مخصوصا اهل سنت عراق و سوریه کردند.
وی ادامه داد: شهید سلیمانی به عنوان نماد وحدت جبهه مقاومت، بسیار بر مسئله تقریب و وحدت تاکید داشتند و لازم است علما و حکام کشورهای اسلامی به یکدیگر نزدیک شوند و در مقابل دشمنان اصلی مسلمانان طبق متن قرآن کریم که می فرماید: "ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون" باید "ید واحده" باشند.
آخوند عبدالحی میرزاعلی با اشاره به اینکه، امنیت و آسایش امروز کشور مرهون مجاهدت های بی وقفه شهدا می باشد، تصریح کرد: سپهبد شهید سلیمانی نمونه درخشان تربیت شدگان مکتب انقلاب اسلامی است و شهادت او منشاء یک تحول عظیم در مبارزه با استکبار جهانی و در سراسر جهان شد.
امام جمعه آق قلا، عنوان کرد: آمریکا با به شهادترساندن حاج قاسم سلیمانی خواست تا انتقام شکستهای خود را از ملت ایران و تمامی آزادیخواهان جهان بگیرد و امروز با شهادت رساندن سرداری دیگر از مکتب سلیمانی توسط رژیم صهیونیستی به این خیال که بتوانند انتقام شکست های متعدد خود را بگیرند اقدام به این جنایت کردند، ولی غافل از آن بود که با این اقدام جنایتکارانه راه به جایی نمیبرد زیرا کشور ما حاج قاسم سلیمانیهای فراوانی تربیت کردهاست.
مدیر کل کتابخانه های استان گلستان با توجه به اینکه استکبارستیزی ملت ایران ، یکی از عوامل اصلی پیروزی انقلاب اسلامی است، گفت: مردم با حضور باشکوه خود در تشییع سردار دلها نشان دادند که همواره پای بند به ارزش های انقلاب اسلامی هستند و از آن دفاع می کنند و از طرفی عملا ثابت کردند که ادامه دهنده راه شهید سلیمانی هستند ، ایران اسلامی پرچمدار مبارزه با استکبار جهانی در دنیای امروز است.
وی در پایان با اشاره به اهداف شهید سلیمانی، تاکید کرد: اهداف شهید سلیمانی در تبدیل کردن تفکر استکبارستیزی به فرهنگ عمومی و تقویت روحیه خودباوری در ملت است که امید است این راه توسط نیروهای نظامی و انتظامی، ارتشی و سپاهی، بسیجیان، دانشجویان ، دانشآموزان و سایر اقشار مختلف مردم حفظ شود.
حاج قاسم برای تمامی آزادیخواهان و مظلومان دنیا به عنوان الگو مطرح است
وی تصریح کرد: بیتردید افرادی همچون حاج قاسم برای تمامی آزادیخواهان و مظلومان دنیا به عنوان الگو هستند و این مدرسه و مکتب روز به روز شاگردان متفاوتی تربیت میکند و مکتبی است که دارای علم، معرفت، مقاومت و ایمان بوده و شاید بتوان سالها در این مکتب مطالعه کرد و نقاط ایمانافزایی و بصیرتافزایی از این مکتب داشت.
امام جمعه اهلسنت سلماس در ادامه با اشاره به اینکه بیشتر فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در رابطه با سردار سلیمانی از محور مقاومت است گفت: خوشبختانه فعالیت جبهه مقاومت با سردار سلیمانی آغاز شد و کشورهایی همچون لبنان، سوریه، عراق و ایران به این مقاومت نیاز داشته و باید به این نهضت بپیوندند.
وی ادامه داد: هم اکنون بیشک باید دانشآموزان و دانشجویان را در مدارس و دانشگاهها بر اساس افکار و مبانی مکتب حاج قاسم تربیت کرد.