emamian

emamian

سه شنبه, 22 خرداد 1403 20:35

چرا تقابل حق و باطل، همیشگی ست؟

یکی از نکته های راهبردی که از سراسر آیات الهی برداشت می شود تقابل همیشگی حق و باطل بوده است. این سیر تاریخی از قبل از خلقت زمین، با دشمنی ابلیس با حضرت آدم(علیه السلام) آغاز شده است. «وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا ...إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُبِینٌ(اعراف/۲۲) و پروردگارشان آنها را ندا کرد... که شیطان دشمن آشکار شماست؟»

بعد از آمدن بر روی زمین، این تقابل در دشمنی هابیل و قابیل جلوه‌گر می شود. در مقابل حضرت موسی(علیه السلام) فرعون و در مقابل حضرت ابراهیم(علیه السلام) نمرود و.. و این سیر در زندگی تمام انبیای الهی وجود دارد«وَکَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الإِنسِ وَالجِنِّ یوحی بَعضُهُم إِلیٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا ۚ وَلَو شاءَ رَبُّکَ ما فَعَلوهُ ۖ فَذَرهُم وَما یَفتَرونَ(انعام/۱۱۲) اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بی‌اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر می‌گفتند؛ و اگر پروردگارت می‌خواست، چنین نمی‌کردند؛ (و می‌توانست جلو آنها را بگیرد؛ ولی اجبار سودی ندارد.) بنابر این، آنها و تهمت هایشان را به حال خود واگذار».

وقتی که بعثت نبی اتّفاق می‌افتد و نبی مبعوث می شود... مفسدان و مستکبران و استعمارگران...طبعاً با او مخالفت می کنند... چون ضدّ ظلم است، ضدّ غارت ثروت های بشری است.

امروز هم این گونه است که با تاسیس نظام اسلام شیعی، ظالمان و مستکبران عالم در مقابله با این جریان حق از تمام ابزارهای خود استفاده نموده تا به مقابله جریان حق آمده و با آن تقابل کنند. اما سرانجام این تقابل، پیروزی حق است.

مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «آثار دنیوی و اخروی عقوق والدین» پرداخته است که متن آن بدین شرح است:

 

در زمینه حقوق والدین روایات زیادی وجود دارد، اما سوال این است وضعیت کسانی که احترام والدین خود را حفظ نمی‌کنند، به آن‌ها ظلم می‌کنند و عاق والدین هستند، در دنیا و آخرت چگونه است؟

روایت است یکی از معاصی مهمی که از انسان صادر می‌شود عاق پدر و مادر است و از گناهان کبیره می‏باشد.

پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «اِیّاکُمْ وَعُقُوقَ الْوالِدَیْنِ، فَاِنَّ رِیحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسیرَةِ اَلْفَ عامٍ وَ لایَجِدُها عاقٌّ وَلاقاطِعُ رَحِمٍ»؛ از عاقّ والدین شدن بپرهیزید، زیرا با اینکه بوی بهشت از مسافت هزار سال به مشام می رسد، عاق والدین و کسی که قطع رحم کند آن بو را احساس نخواهد کرد. (یعنی بیش از هزار سال از بهشت فاصله دارد.)

در روایت دیگری نبی اکرم (ص) فرمودند: کسی که پدر و مادرش را اذیت بکند مرا اذیت کرده است و کسی که مرا اذیت بکند خدا را اذیت کرده است و خدا او را لعن می‌کند و کسی که خدا او را لعن بکند هیچ قابلیت نجات و سعادت برایش نیست.

ایشان در روایت دیگری فرمودند: «فلیعمَلِ العاقُّ ما شاءَ أنْ یعمَلَ؛ فلن یَدخُلَ الجَنَّةَ»؛ کسی که عاق والدین شود، هر کاری کند بوی بهشت به مشامش نمی‌رسد.

از امام صادق علیه‌السلام روایت است که: «مَن نَظَرَ إلی أبَوَیهِ نَظَرَ ماقِتٍ و هُما ظالِمانِ لَهُ، لم یَقبَلِ اللّه ُ لَهُ صلاةً»؛ هر که به پدر و مادر خود، گر چه به وی ستم کرده باشند، با نگاه دشمنانه بنگرد، خداوند متعال نماز او را نمی‏پذیرد.

انسان در گهواره بود و قدرت نداشت که حتی پشه یا مگسی را از خود دور کند، پدر و مادر بودند که او را پروریدند و برای بزرگ کردن فرزند خود چقدر بی‌خوابی، ناراحتی و زحمت کشیدند؛ بنابراین بر گردن فرزند حق دارند و احترامشان واجب و لازم است هرچند که به او ظلم کرده باشند، اما فرزند حق اعتراض ندارد.

روایت است که در زمان پیامبر اکرم (ص) جوانی از اصحاب مریض شد. پیامبر به عیادتشان رفتند و دیدند که جوان در حال احتضار است فرموند که بگو: «أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ».

زبان جوان گرفت و نتوانست بگوید و رو برگرداند و این موضوع چند بار تکرار شد.

حضرت به حاضران فرموند: آیا این جوان مادر دارد؟

گفتند: بله!

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: به مادرش بگویید بیاید.

مادر جوان آمد و نبی اکرم(ص) فرمودند: رابطه شما با هم چگونه است؟

عرض کرد: حدود شش سال است با او سخن نگفته‏ام.

حضرت مادر را موعظه و نصحیت کردند و فرموند: اگر فرزندت را حلال نکنی بی‌ایمان از دنیا خواهد رفت.

مادر به گریه افتاد و گفت: یا رسول الله حلالش کردم.

حضرت کلمه شهادت را فرموند و جوان فورا آن را به زبان جاری کرد.

چون مادرش از او راضی نبود نمی‌توانست کلمه شهادتین را بگوید. رضایت پدر و مادر در این حد موثر است. لذا اگر پدر و مادر داری، غلام آنها باش، کفش‌هایشان را جفت کن و دستشان را ببوس که خیر و برکت در همین است و ما از این امر غافل هستیم.

علت بسیاری از گرفتاری‌های ما، آن است که پدر و مادرمان از ما راضی نیستند. انسان باید حواس خود را جمع کند، حساب پدر و مادر غیر از دیگران است. یکی از بزرگان می‌گفت اغلب جوان‌ها که به گرفتاری و مریضی و مسئله اقتصادی گرفتار هستند، بی احترامی به پدر و مادر خود می‌کنند.

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: بین کسی که عاق پدر و مادر شود و کسانی که همچون فرعون ادعای خدایی کردند، تنها یک درجه فاصله است.

 

امام هادی علیه السلام فرمودند: آثار زیادی برای عاق والدین است از جمله اینکه:

- کسی که عاق پدر و مادرش باشد اموالش همیشه کم است و گرفتاری مالی دارد.

- در اجتماع آبرویی ندارد.

- عمرش کوتاه می‌شود.

- ذلت و بدبختی دامن‌گیرش می‌شود.

 

در تفسیر روایی برهان چنین آمده است: روزی رسول خدا (ص) جوانی را دیدند که دست پیرمرد عصا به دست را گرفته و می‌آید. پیرمرد گفت یا رسول الله این فرزند من است و اموال زیادی دارد لکن خرج مرا نمی‌دهد، گرفتارم نمی‌توانم کار کنم و نمی‌توانم جایی بروم آبرودار هستم.

حضرت جوان را بسیار موعظه و نصیحت کردند و گفتند به پدرت رسیدگی کن.

جوان گفت: یا رسول الله من پولی ندارم.

حضرت ۱۰۰ درهم به پیرمرد دادند.

یک ماه بعد دوباره پیرمرد با فرزندش آمد و حضرت جوان را نصیحت کرد و باز جوان گفت که پولی ندارم و پیامبر دوباره ۱۰۰ درهم به پیرمرد دادند و گفتند برو و زندگیت را اداره کن.

ماه سوم این موضوع دوباره تکرار شد. حضرت به جوان فرمودند چقدر من به تو گفتم که به پدرت رسیدگی کن که هرچه داری از دعای پدر و مادر است؛ اما گفتی یا رسول الله ندارم! حال برو که شب احتیاجت به مال دنیا بدتر از پدرت خواهد بود.

در راه بازگشت یک نفر آمد و به جوان گفت که سیل آمد و تمام گوسفندهای تو را با خود برد. دیگری آمد و گفت بادی وزید و تمام شترهایت مُردند و آتشی تمام محصولات کشاورزی تو را سوزاند.

وقتی به منزل آمد دید تمام انبارهای خرما و گندم و جو را کرم زده است و بوی تعفن آنها تمام اطراف را گرفته به مردم اعلام کرد که تمام این خرماهای گندیده را به بیابان بریزید.

شب که شد کارگرها آمدند و گفتند از صبح در انبار تو کار می‌کردیم و اکنون مزد ما را بده. جوان به سمت صندوقش رفت ولی تمام پول‌هایش کندلی شده است گفت پولی ندارم به جای پول، اثاث خانه را با خود ببرید. تمام اثاث خانه را با خود بردند، شب که شد خودش و زن و بچه‌اش لقمه نانی برای خوردن نداشتند.

بنابراین احترام و رسیدگی به پدر و مادر اهمیت بسیاری دارد، هرچند که خودت نیازمند باشی اما اگر بتوانی به پدر و مادرت رسیدگی کنی نزد خداوند اجر و قرب داری.

شاید بعضی‌ها خوشحال باشند و با خود بگویند که پدر و مادر ما در قید حیات نیستند. الحمدالله زمانی که زنده بودند خیلی به آنها احترام می‌گذاشتم و رسیدگی می‌کردم، پس من جز کسانی نیستم که عاق والدین شده‌اند.

باید گفت که به واسطه اینکه او در دوران حیات از تو راضی بود مغرور نباش؛ چراکه پس از مرگش به وصیتشان عمل نکردی، آن‏ها را فراموش کردی و سر مزارشان نمی‌روی و برایشان قرآن نمی‌خوانی، حال این مسائل باعث عاق والدین می‌شود.

نامه رهبر معظم انقلاب به دانشجویان حامی فلسطین در دانشگاه‌های آمریکا که امروز پنجشنبه منتشر شد بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های جهان داشته است.

رهبر معظم انقلاب در این نامه ضمن ابراز همدلی و همبستگی با اعتراضات ضدصهیونیستی این دانشجویان، آنان را بخشی از جبهه مقاومت دانستند بر تغییر وضعیت و سرنوشت منطقه حساس غرب آسیا تأکید کردند.

وبگاه شبکه خبری فاکس‌نیوز نخستین رسانه آمریکایی بود که این خبر را منتشر و بخش‌هایی از آن را بازتاب داد. این رسانه نوشته است: «رهبر عالی‌قدر انقلاب اسلامی ایران آیت‌الله سید علی خامنه‌ای از دانشجویانی که علیه جنگ حماس-اسرائیل اعتراض کرده‌اند تمجید کرده و آنها را بابت ایستادن "در سمت درست تاریخ" تحسین کرده است.»

فاکس‌نیوز بخش‌هایی از این نامه که در حساب کاربری مقام معظم رهبری در ایکس به زبان انگلیسی منتشر شده را منعکس کرده است. رسانه محافظه‌کار آمریکایی نوشته آیت‌الله خامنه‌ای همچنین به تحسین اساتید و کارکنان دانشگاه‌های آمریکایی که در تظاهرات‌ها شرکت می‌کنند پرداخته و گفته‌اند که با دانشجویان احساس همدردی می‌کنند.

به نوشته این رسانه نظر رهبر ایران بعد از وقوع تظاهرات‌هایی در حمایت از فلسطین منتشر شده است. این تظاهرات‌ها بعد از دستگیری‌های گسترده در دانشگاه کلمبیا گسترش پیدا کرده‌اند.

پایگاه «نیوز» که یکی از شعبه‌های خبرگزاری سی‌ان‌ان در هند است نیز «با قرآن آشنا شوید» را به نقل از نامه آیت‌الله خامنه‌ای در تیتر قرار داده و نوشته رهبر انقلاب ایران از دانشجویان معترض به اسرائیل خواسته با قرآن آشنا شوند.

این پایگاه نوشته تظاهرات‌های سراسری در آمریکا از چند روز پیش در پی حمله اسرائیل به رفح بعد از مدتی وقفه مجددا آغاز شده است. به نوشته این رسانه، حمله مذکور انتقادهای جهانی از اسرائیل را تنها افزایش داده است.

«نیوز» با وجود این تلاش کرده تظاهرات‌های دانشجویان را «یهودستیزانه» و در نتیجه «اثر مهاجران» جلوه دهد.

روزنامه نیویورک‌پست هم نوشته آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان بلندپایه‌ترین مقام سیاسی و مذهبی در جمهوری اسلامی ایران همراهی و پشتیبانی استادان دانشگاه از دانشجویان را «حادثه‌ای مهم و اثرگذار» برای جنبش ضداسرائیلی توصیف کرده است.

در میان رسانه‌های عرب‌زبان پایگاه المسیره یمن، المنبار لبنان، العهد، المیادین، النشره و روسیا الیوم خبر نگارش این نامه را پوشش داده و بخش‌هایی از آن را ترجمه و در اختیار مخاطبان خود قرار دادند.

انتظار می‌رود با گذشت زمان اکثر رسانه‌های دنیا اخبار مربوط به این نامه را پوشش دهند و تحلیل‌ها درباره آن را آغاز کنند.

جمعه, 11 خرداد 1403 09:41

جایگاه زن در اسلام

جایگاه زن در اسلام | جنسیت افراد نمی‌تواند ملاک ارزشیابی آن‌ها قرار بگیرد، همان‌گونه که در منطق اسلام و قرآن جنسیت ملاک برتری نیست، بلکه میزان تقوا و قرب افراد به خداوند است که برتری آن‌ها نسبت به یکدیگر را مشخص می‌نماید. قرآن کریم در این راستا بیان می‌فرماید: «إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ»؛[1] «ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست».

آیه شریفه بااینکه دیدگاه اسلام را در مورد زنان بیان می‌نماید، اما عده‌ای با دستاویز قرار دادن روایاتی سعی در منفور نشان دادن جایگاه زن در اسلام دارند و حال آن‌که روایات متعدد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در تکریم زن، دیدگاه ایشان نسبت به جایگاه زن را مشخص می‌نماید و خود ایشان بالاترین تکریم را نسبت به خانواده خویش داشتند؛ از این‌رو به بیان روایاتی در این زمینه می‌پردازیم.

رسول خدا در روایت نورانی می‌فرماید: «خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لِأَهْلِهِ وَ أَنَا خَيْرُكُمْ لِأَهْلِي»؛[2] «بهترين شما آن کسی است كه براى خانواده خود بهتر باشد و من بهترين شما هستم براى اهل‌بیت و خانواده خود».

رسول خدا نه‌تنها مردم را سفارش به خوش‌اخلاقی با همسران خود می‌نمایند، بلکه شفارش می‌کنند در مقابل بداخلاقی آن‌ها نیز صبر نمایند: «مَنْ صَبَرَ عَلَى سُوءِ خُلُقِ اِمْرَأَتِهِ أَعْطَاهُ اَللَّهُ مِنَ اَلْأَجْرِ مَا أَعْطَى أَيُّوبَ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ عَلَى بَلاَئِهِ»؛[3] «هركس اخلاق بد زن خود را تحمل كند، خداوند پاداشى همانند پاداش مصائب ايوب را به او خواهد بخشيد».

درنتیجه نه‌تنها اسلام مرد را بر زن برتری نداده است، بلکه قرآن همواره ملاک برتری افراد نسبت به یکدیگر را تقوا دانسته است. پیامبر اسلام نیز همواره زن را مورد تکریم قرار داده و مسلمانان را نیز بر این امر توصیه می‌نماید.

پی‌نوشت:
[1]. حجرات: 13
[2]. علامه مجلسی، بحارالانوار، دار الاحیاء، ج27، ص104.
[3]. همان، ج100، ص247.

جمعه, 11 خرداد 1403 09:39

توصیه به یاد خدا درهرحال

یکی از توصیه های دین مبین اسلام برای حرکت در مسیر کمال، توجه دائمی به خداوند متعال است. توجهی که برگرفته از نگرشی توحیدی به عالَم وجود بوده و نشان از اعتقاد به حضور خداوند در هر کون و مکان و حال و زمان دارد. بر این اساس، مؤمن که قصد سیر الی‌الله دارد سعی می‌کند تا در هیچ حال و زمانی از یاد خداوند غافل نبوده و پیوسته خود را در محضر رب‌العالمین ببیند.

قرآن کریم در توصیف این دسته از افراد می‌فرماید: «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ»؛[1] «در خانه‌هايى كه خدا رخصت داده [قدر و منزلت‌] آنها رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود، در آن [خانه‌]ها هر بامداد و شامگاه مردانی او را نيايش مى‌كنند که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات، باز نمی‌دارد».

اهل‌بیت علیهم‌السلام که خود در سر سلسه این حرکت توحیدی قرار داشته و قله‌های معرفت و عبودیت را فتح کرده بودند، همواره شیعیان خود را به این وادی سوق داده و ذکر و یاد خدا را در دلِ ایشان زنده می‌نمودند. بر همین اساس، در روایات ما  ذکر و یاد خدا محدود به هیچ مکان و زمانی نگشته و کمترین چیزی که مستلزم توجه به خداوند گردد، مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است.

به‌ عنوان مثال امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «اشکالی ندارد که انسان [اگر خواست حتی] در حمام [هم] قرآن بخواند؛ [البته] در صورتی که قصدش توجه به خدا باشد، نه نشان دادن صدایش».[2]

یا در حدیثی قدسی منقول است که حضرت موسی علیه‌السلام به خداوند عرض کرد: پروردگارا من گاهی در حالتی هستم که تو را برتر از آن می‌بینم که در آن حال به یادت بیفتم. [چه دستور می‌دهی؟] خداوند فرمود: ای موسی در هر حال به یاد من باش [و خجالت نکش].[3]

پی‌نوشت:
[1]. نور: 36 و 37.
[2]. کافی، اسلامیه، ج6، ص502.
[3]. توحید صدوق، جامعه مدرسین، ص182.

ثواب‌های بی‌کران | دنیا در مقابل آخرت به منزله کشتزاری است که انسان در آن می‌کارد و در آخرت، حاصل دسترنج خویش را برداشت می‌کند. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «الدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة»؛[1] «دنیا کشتزار آخرت است»؛ بنابراین بازتاب تمام اعمال و رفتارهای انسان، در آخرت معلوم می‌شود؛ علاوه بر اینکه گاهی در دنیا نیز بازتاب جزئی دارد.

وسعت آخرت 
انسان بعد از دنیا وارد عالَمی با گستردگی و عظمت بسیار زیادتر می‌شود؛ بنابراین باید بازتاب اعمالش در قیامت نیز متناسب با آنجا باشد.[2] بر همین اساس بازتاب اعمال و رفتارهای انسان در قیامت نیز فوق‌العاده خواهد بود، مانند اینکه یک زیارت امام رضا علیه‌السلام، با هزار حج واجب برابر است.[3]

اعمال فشرده شده انسان 
اعمال انسان در دنیا، مانند یک پرونده فشرده شده‌ای است که در قیامت باز ‌شده و گستردگی و بزرگی آن مشخص می‌شود. امام صادق علیه‌السلام این مسأله را در قالب یک تمثیل بیان کرده است: «مَثَلُهُمْ فِي الدُّنْيَا كَمَثَلِ الْجَنِينِ فِي بَطْنِ أُمِّهِ»؛[4] «مَثَل آن‌ها(انسان‌ها) در دنیا، همانند مَثَل جنین در شکم مادرش است». تلاش چند ماهه جنین در شکم مادر، به اندازه هشتاد سال زندگی در دنیا، ارزش پیدا می‌کند. از این بیان به خوبی می‌توان فهمید که چرا برای برخی از اعمال ثواب زیادی مطرح شده است.

نکته دیگر اینکه هر چند ظاهر اعمال و رفتارهای انسان‌ها در دنیا با هم برابرند؛ ولی بی‌تردید بازتاب آن‌ها در قیامت برابر نیستند؛ زیرا اندازه و ارزش هر عملی به چند امر بستگی دارد:

یک. معرفت 
معرفت و شناخت مهمترین پایه برای اعمال و رفتارهای انسان در دنیاست. امام سجاد علیه‌السلام فرمود: «لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَةٍ»؛[5] «خداوند هیچ عملی را بدون شناخت قبول نمی‌کند».

دو. تقوی 
هرچقدر هم که اعمال و رفتارهای انسان صحیح باشد؛ ولی اساس قبولی آن‌ها تقوی و پرهیزکاری است: «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»؛[6] «به راستی که خدا، تنها از پرهیزکاران می‌پذیرد».

سه. کیفیت عمل 
هرچند کمیت عمل هم مهم است؛ ولی ملاک سنجش اعمال، کیفیت آن‌هاست و خداوند نیز بر همین اساس انسان را امتحان می‌کند.[7]  

بنابراین اندازه بازتاب اعمال در قیامت، بستگی به نوع رفتارهای انسان در دنیا دارد، پس اگر کسی با این شرایط عمل کند، تمام ثواب‌های اعمال را می‌برد.

پی‌نوشت: 
[1]. ورّام، مسعودبن عیسی، مجموعه ورام، مکتبة فقیه، ج1، ص183. 
[2]. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، اسلامیه، ج8، ص154.
[3]. ابن قولویه، جعفربن محمد، کامل‌الزیارات، دارالمرتضویه، ص306.
[4]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، داراحیاءالتراث، ج57، ص255.
[5]. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، اسلامیه، ج1، ص44.
[6]. مائده: 27.
[7]. هود: 7.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز (پنج‌شنبه) در دیدار «بشار اسد» رییس‌جمهور سوریه و هیأت همراه، مقاومت را هویت ممتاز سوریه دانستند و گفتند: جایگاه ویژه سوریه در منطقه نیز به دلیل همین هویت ممتاز است و این ویژگی مهم باید محفوظ بماند.

رهبر انقلاب اسلامی با تشکر از حضور «بشار اسد» در تهران به‌منظور ابراز تسلیت به ملت ایران، به نقش بارز آقای رییسی در تقویت روابط ایران و سوریه اشاره کردند و افزودند: آقای امیرعبداللهیان نیز در این زمینه یک توجه ویژه داشت

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تقویت ارتباطات ایران و سوریه را از لحاظ اینکه دو کشور از ارکان محور مقاومت هستند، مهم ارزیابی کردند و گفتند: هویت ممتاز سوریه که همان مقاومت است از دوران مرحوم حافظ اسد و با پایه‌گذاری «جبهه مقاومت و ایستادگی» شکل گرفت و این هویت همواره به وحدت ملی سوریه نیز کمک کرده است.

ایشان با تاکید بر لزوم محفوظ ماندن این هویت خاطر نشان کردند: غربی‌ها و دنباله‌های آن‌ها در منطقه قصد داشتند با جنگی که علیه سوریه به راه انداختند، نظام سیاسی این کشور را ساقط و سوریه را از معادلات منطقه حذف کنند اما موفق نشدند و اینک نیز قصد دارند با شیوه‌های دیگر و از جمله وعده‌هایی که هیچ‌گاه به آن‌ها عمل نخواهند کرد، سوریه از معادلات منطقه خارج کنند.

رهبر انقلاب اسلامی با تجلیل از ایستادگی محکم «بشار اسد» تاکید کردند: همه باید امتیاز ویژه دولت سوریه یعنی مقاومت را در مقابل چشم خود مشاهده کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا و اروپا به ایران و سوریه اشاره کردند و گفتند: باید با افزایش همکاری‌ها و منظم کردن آن، از این شرایط عبور کنیم.

ایشان با اشاره به آماده به کاربودن آقای رییسی فقید و عزیز برای افزایش همکاری‌های ایران و سوریه در زمینه‌های مختلف، خاطر نشان کردند: اکنون نیز آقای مخبر با دارابودن اختیارات رییس‌جمهور، همان رویکرد را ادامه می‌دهد و امیدواریم همه امور به بهترین وجه به پیش برود.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با انتقاد از مواضع و بی‌عملی برخی کشورهای منطقه در قبال موضوع غزه، به نشست اخیر سران عرب در منامه اشاره کردند و افزودند: در این نشست کوتاهی‌های زیادی در قبال فلسطین و غزه شد اما برخی کشورها نیز خوب عمل کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه نگاه جمهوری اسلامی به آینده، مثبت و روشن است، گفتند: امیدواریم همه ما بتوانیم به وظیفه خود عمل کنیم و به این آینده روشن برسیم.

بشار اسد: هزینه مقاومت کمتر از هزینه سازش است

در این دیدار «بشار اسد» رییس‌جمهور سوریه با ابراز تسلیت به رهبر انقلاب و دولت و ملت ایران، خطاب به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفت: روابط ایران و سوریه یک روابط راهبردی است که تحت هدایت‌های جنابعالی به پیش می‌رود و در رأس اجرای این هدایت‌ها، آقای رییسی و آقای امیرعبداللهیان بودند.

رییس‌جمهور سوریه با اشاره به شخصیت متواضع، حکیم و اخلاق‌مدار آقای رئیسی، وی را مصداق بارز مواضع و شعارهای انقلاب اسلامی خواند و افزود: آقای رییسی در سه سال گذشته تاثیر مهمی در نقش‌آفرینی جمهوری اسلامی در قضایای منطقه و موضوع فلسطین و همچنین تعمیق روابط ایران و سوریه داشت.

«بشار اسد» همچنین با اشاره به موضوع مقاومت در منطقه گفت: بعد از گذشت بیش از ۵۰ سال، خط مقاومت در منطقه پیشرفت کرده و اکنون به یک رویکرد اعتقادی و سیاسی تبدیل شده است.

رییس‌جمهور سوریه با تاکید بر اینکه موضع ما همواره این بوده که هرگونه عقب‌نشینی در مقابل غرب موجب پیشروی آنها خواهد شد، تاکید کرد: من چند سال پیش اعلام کردم که هزینه مقاومت کمتر از هزینه سازش است و این موضوع اکنون برای مردم سوریه بسیار واضح و روشن است و قضایای اخیر غزه و پیروزی‌های مقاومت نیز این موضوع را برای مردم منطقه اثبات کرد و نشان داد که مقاومت یک اصل است.

«بشار اسد» از رهبر انقلاب به دلیل نقش بارز و مهم در حمایت از مقاومت در منطقه و همچنین به دلیل حمایت از سوریه در همه زمینه‌ها، تشکر و قدردانی کرد.د از سخنان آقای «بشار اسد»، رهبر انقلاب اسلامی گفتند: سخنان شما نکات مهمی داشت اما یک نکته برای من مهمتر بود و آن موضوعی است که تاکید کردید و گفتید «ما هرچه عقب بنشینیم طرف مقابل جلو می‌آید»، در این موضوع هیچ تردیدی وجود ندارد و این، شعار و اعتقاد ما در طول بیش از ۴۰ سال گذشته بوده است.

سفیر و نماینده دائم پاکستان در سازمان ملل در مراسم یادبود سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور و حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران و سایر شهدای سانحه سقوط بالگرد ایرانی گفت: مفتخرم به نمایندگی از کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی ادای احترام کنم.روز یکشنبه 19 مه 2024، سراسر جهان خبر تلخ و تکان‌دهنده درگذشت تاسف‌بار جناب آقای ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران و هیات همراه رادر پی سقوط بالگرد حامل او در ایران دریافت کرد.

سفیر پاکستان در سازمان ملل تصریح کرد: به‌عنوان کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی، در سوگ درگذشت تاسف‌بار رئیس جمهور فقید و مقامات ارشد همراه وی ابراز تاسف می‌کنیم. این ضایعه بزرگ را به دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران از صمیم قلب تسلیت عرض می‌کنیم به‌ویژه با آیت الله سید علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران و محمد مخبر، سرپرست ریاست جمهوری، و خانواده رئیس جمهور فقید به‌خاطر این فاجعه ملی ابراز همدردی می‌کنیم و برای تحمل این ضایعه بزرگ، از درگاه خداوند قادر و بخشنده خواستار اعطای صبر و شکیبایی به رهبری و ملت جمهوری اسلامی ایران هستیم.

سفیر و نماینده پاکستان در سازمان ملل به نمایندگی از کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی ادامه داد: ضمن دعا برای آرامش ابدی روح رئیس جمهور فقید، از کمک‌های تاریخی ایشان در چشم‌انداز و مأموریت سازمان همکاری اسلامی، به‌ویژه هدف اصلی آن در احیای حقوق مسلم فلسطینیان و حفظ مسجد مقدس قدس شریف، سپاسگزاریم.

او گفت: به لطف رهبری، خرد و سیاست اجماع رئیس جمهور فقید، و با حمایت مستمر سایر رهبران سازمان همکاری اسلامی، این سازمان قوی‌تر، منسجم‌تر و نیروی مؤثری برای ارتقای صلح، امنیت و رفاه جهانی شده است.

سفیر پاکستان ادامه داد: در واقع، کمک‌های مختلف رئیس‌جمهور فقید در تحولات اجتماعی-اقتصادی و سیاسی در ایران، میراثی دائمی از خیرخواهی باقی خواهد گذاشت که به نام ایشان ثبت خواهد شد. همچنین ایشان کمک شایانی به ارتقای روابط دوستانه میان کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی که روابط عالی دوجانبه و چندجانبه را در داخل سازمان همکاری اسلامی تثبیت کرده است، داشته‌اند.

سفیر پاکستان ادامه داد: در سطح جهانی، اهمیت نظم سیاسی و اجتماعی-اقتصادی جدید جهانی که مدت‌هاست به پایان رسیده، مبتنی بر برابری، حسن همجواری، عدالت و آزادی، همواره در بیانیه‌ها و سخنرانی‌های مختلف رئیس‌جمهور فقید در مراسم عالی‌رتبه مجمع عمومی سازمان ملل متحد طنین‌انداز بوده است. از خداوند متعال خواستاریم که جنت فردوس را به روح مطهر رئیس جمهور فقید عطا فرماید.

سفیر پاکستان در سازمان ملل ادامه داد: فرصت را مغتنم شمرده و به تمامی اعضای هیات همراه رئیس‌جمهور فقید که در سقوط بالگرد به شهادت رسیدند، بویژه درگذشت حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه که به همان اندازه غم‌انگیز و تکان‌دهنده بود، ادای احترام می‌کنیم. در حقیقت خبر درگذشت وزیر سابق درست حدود 30 روز پس از شرکت وی در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره پذیرش فلسطین به‌عنوان عضو کامل سازمان ملل متحد در 18 آوریل 2024 منتشر شد.

سفیر پاکستان به نمایندگی از کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی از وزیر امور خارجه فقید ایران به‌خاطر تلاش‌های بی‌امان و حمایت‌های زیرکانه‌اش از آرمان آزادی فلسطین در میان موضوعات مختلف در دستور کار سازمان همکاری اسلامی یاد خواهد شد، تجلیل کرد.

او گفت: توجهات و توصیه‌های امیرعبداللهیان در نشست توجیهی روز بعد مبنی بر لزوم افزایش تلاش‌های هماهنگ در جهت محوریت آرمان فلسطین و قدس شریف واقعاً با علم به آینده توسط وی مطرح شد، به گونه‌ای که نمایندگان دائم سازمان همکاری اسلامی در آن زمان شاید از اهمیت آن چندان آگاه نبودند. خداوند متعال به خانواده ایشان صبر عطا نماید و روح ایشان را در فردوس برین قرین رحمت ابدی قرار دهد.

مراسم یادبود آیت الله سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور و حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران و سایر شهدای سانحه بالگرد ایرانی روز پنجشنبه به وقت محلی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک برگزار شد و مجددا مجمع عمومی سازمان ملل یک دقیقه به احترام آنان سکوت کرد و ایستاد.

آیت الله سید ابراهیم رئیسی هشتمین رییس جمهور اسلامی ایران عصر یکشنبه (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) در مسیر بازگشت از مراسم افتتاح سد قیز قلعه‌سی به سمت شهر تبریز، در منطقه ورزقان استان آذربایجان شرقی دچار سانحه هوایی شد و به همراه حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه و دیگر همراهان، همزمان با شب ولادت امام رئوف علی ابن موسی الرضا (ع) به مقام رفیع شهادت نایل آمد.

حجت الاسلام سید محمدعلی آل هاشم، نماینده ولی‌فقیه و امام جمعه تبریز و مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی، سردار سید مهدی موسوی فرمانده یگان حفاظت رئیس‌جمهور و تعدادی از محافظان و خدمه بالگرد، از سرنشینان بالگرد حامل رئیس‌جمهور بودند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامه‌ای به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاه‌های آمریکا، ضمن ابراز همدلی و همبستگی با اعتراضات ضدصهیونیستی این دانشجویان، آنان را بخشی از جبهه مقاومت دانستند و بر تغییر وضعیت و سرنوشت منطقه حساس غرب آسیا تأکید کردند.

متن نامه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

این نامه را به جوانانی می‌نویسم که وجدان بیدارشان آنها را به دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزّه برانگیخته است.

جوانان عزیز دانشجو در ایالات متّحده‌ی آمریکا! این، پیام همدلی و همبستگی ما با شما است. شما اکنون در طرف درست تاریخ ــ که در حال ورق خوردن است ــ ایستاده‌اید.

شما اکنون بخشی از جبهه‌ی مقاومت را تشکیل داده‌اید، و در زیر فشارِ بی‌رحمانه‌ی دولتتان ــ که آشکارا از رژیم غاصب و بی‌رحم صهیونیست دفاع میکند ــ مبارزه‌ای شرافتمندانه را آغاز کرده‌اید.

جبهه‌ی بزرگ مقاومت در نقطه‌ای دور، با همین ادراک و احساسات امروز شما، سالها است مبارزه میکند. هدف این مبارزه، توقّفِ ظلمِ آشکاری است که یک شبکه‌ی تروریست و بی‌رحم به نام «صهیونیست‌ها»، از سالها پیش بر ملّت فلسطین وارد ساخته و پس از تصرّف کشورشان، آنها را زیر سخت‌ترین فشارها و شکنجه‌ها گذاشته است. نسل‌کشیِ امروز رژیم آپارتاید صهیونیست، ادامه‌ی رفتار بشدّت ظالمانه در ده‌ها سال گذشته است.

فلسطین یک سرزمین مستقل است با ملّتی متشکّل از مسلمان و مسیحی و یهودی، و با سابقه‌ی تاریخی طولانی. سرمایه‌داران شبکه‌ی صهیونیستی پس از جنگ جهانی، با کمک دولت انگلیس، چند هزار تروریست را بتدریج وارد این سرزمین کردند؛ به شهرها و روستاهای آن هجوم بردند؛ ده‌ها هزار نفر را کشتند یا به کشورهای همسایه راندند؛ خانه‌ها و بازارها و مزرعه‌ها را از دست آنان بیرون کشیدند، و در سرزمین غصب‌شده‌ی فلسطین، دولتی به نام اسرائیل تشکیل دادند.

بزرگترین حامی این رژیم غاصب، پس از نخستین کمکهای انگلیسی، دولت ایالات متّحده‌ی آمریکا است که پشتیبانی‌های سیاسی و اقتصادی و تسلیحاتی از آن رژیم را یکسره ادامه داده و حتّی با بی‌احتیاطی غیر قابل بخشش، راه برای تولید سلاح هسته‌ای را به روی او گشوده و به او در این راه کمک کرده است.

رژیم صهیونیست از روز اوّل، سیاست «مشت آهنین» را در برابر مردم بی‌دفاع فلسطین به کار گرفت و بی‌اعتنا به همه‌ی ارزشهای وجدانی و انسانی و دینی، روزبه‌روز بر بی‌رحمی و ترور و سرکوبگری افزود.

دولت آمریکا و شرکایش، حتّی از یک اخم در برابر این تروریسم دولتی و ظلم مستمر، دریغ کردند. امروز هم برخی اظهارات دولت ایالات متّحده در قبال جنایت هولناک غزّه بیش از آنچه واقعی باشد، ریاکارانه است.

«جبهه‌ی مقاومت» از دل این فضای تاریک و یأس‌آلود سر برآورد و تشکیل دولت «جمهوری اسلامی» در ایران، آن را گسترش و توانایی داد.

سردمداران صهیونیسم بین‌المللی که بیشترین بنگاه‌های رسانه‌ای در آمریکا و اروپا متعلّق به آنها یا زیر نفوذ پول و رشوه‌ی آنها است، این مقاومتِ انسانی و شجاعانه را تروریسم معرّفی کردند! آیا ملّتی که در سرزمین متعلّق به خود در برابر جنایتهای اشغالگران صهیونیست از خود دفاع میکند، تروریست است؟ و آیا کمک انسانی به این ملّت و تقویت بازوان او کمک به تروریسم به شمار میرود؟

سردمداران سلطه‌ی قهرآمیز جهانی، حتّی به مفاهیم بشری هم رحم نمیکنند. رژیم تروریست و بی‌رحم اسرائیل را دفاع‌کننده از خود وانمود میکنند، و مقاومت فلسطین را که از آزادی و امنیّت و حقّ تعیین سرنوشت خود دفاع میکند، «تروریست» مینامند!

من میخواهم به شما اطمینان دهم که امروز وضعیّت در حال تغییر است. سرنوشت دیگری در انتظار منطقه‌ی حسّاس غرب آسیا است. بسیاری از وجدانها در مقیاس جهانی بیدار شده و حقیقت در حال آشکار شدن است. جبهه‌ی مقاومت هم نیرومند شده و نیرومندتر خواهد شد. تاریخ هم در حال ورق خوردن است.

بجز شما دانشجویانِ ده‌ها دانشگاه در ایالات متّحده، در کشورهای دیگر هم دانشگاه‌ها و مردم به پا خاسته‌اند. همراهی و پشتیبانی استادان دانشگاه از شما دانشجویان حادثه‌ی مهم و اثرگذاری است. این میتواند در قبال شدّت عمل پلیسیِ دولت و فشارهایی که بر شما وارد میکنند، تا اندازه‌ای آرامش‌بخش باشد. من نیز با شما جوانان احساس همدردی میکنم و ایستادگی شما را ارج مینهم.

درس قرآن به ما مسلمانان و به همه‌ی مردم جهان، ایستادگی در راه حق است: فَاستَقِم کَما اُمِرت؛(1) و درس قرآن درباره‌ی ارتباطات بشری این است: نه ستم کنید و نه زیر بار ستم بروید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون.(2) جبهه‌ی مقاومت با فراگیری و عمل به این دستورها و صدها نظائر آن به پیش میرود و به پیروزی خواهد رسید؛ باذن الله.ژ

توصیه میکنم با قرآن آشنا شوید.

سیّدعلی خامنه‌ای

1403/3/5

 

سؤال: چه دلیلی برای حقانیت دین اسلام وجود دارد؟ از کجا معلوم این دین را خدا فرستاده؟

 

 

جواب: پاسخ را می توان از دو زاویه تبیین نمود: یکی از منظر درون دینی و با نگاه به معارف اسلامی، دیگری از منظر برون دینی و بدون نگاه به معارف اسلامی.

 

الف) منظر درون دینی:

 

یک مسلمان با توجه به آموزه های دینی، حکم می کند اسلام بر دیگر ادیان برتری دارد، با این توضیح که در اندیشه برون دینی، ایمان به تمامی پیامبران الهی پیشین جزء ضروری دین است. (۱) لیکن شریعت یا دین برتر، اسلام است. در این خصوص قرآن می گوید: « هر که دینی جز اسلام اختیار کند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود». (۲)

از منظر درون دینی، اسلام، دین تکامل یافته حضرت آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی (ع) است که با تکمیل رهنمودهای وحیانی، این دین مورد رضای خداوندی است.

دینی که خداوند آن را دین کامل و مورد رضای خداوندی معرفی کرده است.(الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً ؛ (۳) امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم‏» و نیز فرمود: «و تمّت کلمه ربک صدقاً و عدلاً؛ (۴) (با این قرآن)پیام راستین خدا کامل گشت».

به همین جهت پیام آور این شریعت را خاتم انبیا معرفی کرده است. (۵)

خاتم مایه زینت و گُل سرسبد پیامبران است. آیات بر شمرده، برتری پیامبر اسلام و شریعتش را بر پیامبران پیشین و شرایعشان دلالت دارد.

در منظر درون دینی، پیامبران جملگی در یک مسیر در حرکتند و آخرین آنان، بهترین و پیامش بهترین پیامها است، که از آن به دین حق، در برابر ادیان باطل، یا دین برتر در برابر شرایع پیشین آسمانی، یاد می شود.

ادیان الهی هر کدام برای تکامل بشر آمده اند، بنابراین ادیان بعدی باید کاملتر از ادیان قبلی باشند. چون دین حق در هر زمانی، یکی بیش نیست، در این زمان، دین اسلام که آخرین و کاملترین دین است، باید پیروی شود.

استاد شهید مرتضی مطهری با استناد به آیه «و من یبتغ غیرالاسلام دیناً فلن یقبل منه» میفرماید : دین تسلیم است، ولی حقیقت تسلیم در هر زمان، شکلی دارد و در این زمان، شکل آن، دین گران مایه‌ای است که به دست حضرت خاتم الانبیا ظهور یافته است. لازمه تسلیم خدا بودن، پذیرفتن دستورهای او است.

روشن است که همواره به آخرین دستور خدا باید عمل کرد و آخرین دستور همان است که آخرین رسول آورده است. (۶)

 

ب) منظر برون دینی:

 

در این منظر نمی توان برای برتری دین اسلام به آیات قرآنی و روایات اسلامی تمسک نمود، چون که غیر مسلمان اینها را قبول ندارد، بلکه باید نخست حقانیت اسلام را ثابت نمود.

اگر در پی اثبات حقانیت دین اسلام بر آییم، بحث به درازا می کشد که در این فرصت اندک نمی توان به طور مبسوط و کافی آن را بیان نمود. از این رو به صورت مختصر به آن پرداخته میشود.

برای پی بردن به حقانیت اسلام و برتری آن بر سایر ادیان، راههایی وجود دارد که یکی از آنها بررسی ویژگیهای اسلام در بُعد شناخت شناسی، جهان بینی، انسان شناسی، عقیده و مسائل اخلاقی و ارزشی با معیار عقل و خِرَد است.

 

به عنوان نمونه شهید مطهری درباره ویژگیهای اسلام مینویسد: دیدگاه اسلام از نظر شناخت شناسی چنین است:

 

۱ـ بشر می تواند جهان و حقایق آن را بشناسد و خود مشوق آن است....

۲ـ شناخت حقایق جهان از این راهها ممکن است: طبیعت یا آیات آفاقی، انسان یا آیات انفسی، تاریخ یا سرگذشت اجتماعی اقوام و ملل و عقل....

۳ـ ابزار شناخت عبارتند از: حواس، قوه تفکر و استدلال، تزکیه و تصفیه نفس و مطالعه آثار علمی دیگران.

۴ـ موضوعات شناخت عبارتند از: خدا، جهان طبیعت، انسان با جامعه و زمان.

 

از نظر جهان بینی و انسان شناسی عبارت است از:

 

۱ـ جهان واقعیتش از خدا است. یعنی تمام واقعیتش انتساب به حق است.

۲ـ واقعیتش و نسبتش به حق یکی است.

۳ـ واقعیت‌های این جهان درجه تنزل یافته و مرتبه نازله واقعیات جهانی دیگر است که جهان غیب نامیده می شود.

۴ـ این جهان ماهیت «به سوی اویی» دارد؛ یعنی همان طور که از اوست به سوی او هم هست....

۵ـ جهان دارای نظام متقن علّی و معلولی و سببی و مسببی است. فیض الهی و قضا و قدر او به هر موجودی تنها از مسیر علل و اسباب خاص خود او جریان می‌یابد....

۶ـ بعد از این جهان جهانی دیگر است....

۷ـ روح انسان حقیقتی جاودانه است.

۸ـ انسانها به حسب خلقت مساوی آفریده شدهاند، تنها ملاک فضیلت، علم، جهاد و تقوا است.

۹ـ به حکم این که هر فردی بالفطره انسان متولد میشود. در هر انسانی استعداد توبه و بازگشت و پند پذیری هست....

۱۰ـ انسانها همواره در عمق جانشان یک تضاد درونی(تضاد بین عقل و هوای نفس) دارند و مختار و آزادند، از این رو مسئولیت دارند.

 

از نظر ایدئولوژی:

 

ایدئولوژی اسلام همه جانبه، جامع و فراگیر است، در آن اجتهاد راه دارد، از سماحت و سهولت برخوردار است. زندگی گرا است(نه زندگی گریز)، اجتماعی است و مقررات اجتماعی دارد. در عین اجتماعی بودن، حقوق و آزادی فردی را محترم می شمارد... .(۷)

با نگاه به ویژگی هایی که از اسلام بیان شد. می گوییم: این معارف را می توان با معارف دیگر مکاتب و مذاهب مقایسه کرد؛ زیرا مقایسه یکی از مهم ترین معیارهای ارزیابی است. تبلور اسلام در قرآن، و سایر ادیان نیز در کتب مقدس خود متبلور هستند مسیحیت در انجیل و یهود در تورات و.زرتشت در گاتهاو .. با تأمّل در این کتب به راحتی حقانیت و برتری قرآن بر سایر کتب دیگر را می توان دریافت نمود.

 

کوتاه سخن این که: با نگاه مقایسه‌ای بین اسلام و سایر ادیان و مکاتب می گوییم: دین اسلام برتری دارد، به دلیل:

 

اوّل: دین های امروز، توحیدشان و تصویری که از خدا ارائه می کنند، قابل خدشه است، بر خلاف اسلام.

دوم: حقوق فردی انسانها در دین های دیگر به صورتی که در اسلام شمولیت دارد، لحاظ نشده و گاه نادیده گرفته شده است.

سوم: در دیگر ادیان تعادل میان زندگی دنیوی و اخروی رعایت نشده است، بر خلاف اسلام.

چهارم: رهنمودهای دین های دیگر به جهاتی ایدئالیستی‌اند، مثلاً عدم خشونت بوداییها و مسیحیان، در حالی که دنیا پُر است از خیر و شر و نیک و بد. از این رو جا به جا باید خشن یا نرم بود. این دستور اسلام است. هم قانون دارد و هم اخلاق؛ یعنی رهنمودش با واقعیتها همخوان است.

پنجم: اکثر دینها عهده دار زندگی اجتماعی انسانها نیستند، یا اگر هستند، تعادلی در آنها دیده نمی شود و قوانین اجتماعی آنان سبب پایمال شدن حقوق انسانها می شود. این وضع در اسلام بهتر است.

ششم: اکثر مذاهب با پیروان دیگر ادیان با خشونت برخورد می کنند. در اسلام این امر تعدیل شده است. تاریخ هم نشان داد که در همزیستی مسالمت آمیز، مسلمانان گوی سبقت را از همه ربوده‌اند.

هفتم: تحریف در ادیان آسمانی تعالیم آنان را دچار خدشه کرده است، ولی در اسلام(قرآن) تحریفی وجود ندارد.

هشتم: دین اسلام دینی جامع نگر است و برای تمام ابعاد زندگی انسان اعم از فردی و اجتماعی اخلاقی و سیاسی و حتی ریزترین مسائل زنگی برنامه دارد در حالی که در سایر ادیان چنین جامعیتی نیست .

 

اما در مورد بخش دوم سوال شما باید گفت:

برای این که بفهمیم که چه دینی الهی است و چه دینی غیر الهی و ساختگی باید دید که پیامبر آن دین چه کسی بوده و در حقیقت باید به نوعی رسالت و پیامبری وی برای ما به اثبات برسد.

بنابراین باید گفت: به طور کلی در مباحث نبوت برای شناخت و تشخیص انبیای راستین الهی از پیامبران دروغین سه راه اصلی مطرح شده است: ۱ـ اعجاز ۲ـ گواهی و تصریح پیامبران پیشین ۳ـ گواهی قطعی مجموعه ای از قراین و شواهد.

متکلمان اسلامی بر این باورند که می توان نبوت پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ را از هر سه راه یاد شده ( که هم جنبه عقلی و برهانی دارد و هم نقلی و تاریخی ) ثابت کرد.

راه اول: معجزات پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـیکی از امتیازات و فضایل پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ تعدد و تنوع معجزاتی است که به اذن خداوند برای تأیید او اظهار شده است. این معجزات را می توان در دو دسته جای داد: الف) معجزه جاویدان پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ که همان قرآن است. ب) معجزات غیر جاویدان که در مقطع خاصی از حیات پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پس از بعثت ارائه شده است.

 

قرآن کریم، معجزه جاویدان پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله:

قرآن کریم معجزه خالده پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ بزرگترین و آخرین کتاب آسمانی است که محتوای آن در طول ۲۳ سال بر پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به صورت وحی نازل شد.

این معجزه جاوید، خارق العاده بودنش به گونه ای است که اولاً در همه ابعاد و جنبه ها می باشد و به اصطلاح وُجوه اعجازش متعدد است که مهمترین آنها عبارتند از: ۱ـ اعجاز ادبی، که شامل فصاحت و بلاغت بی نظیر و سبک و اسلوب و نظم جدید می شود. ۲ـ اعجاز علمی. ۳ـ اخبار غیبی از حوادث گذشته، حال و آینده. ۴ـ معانی و معارف عقلی بلند آن. ۵ـ عدم اختلاف و تناقض در آیات و سوره های آن. ۶ـ اعجاز تشریعی. ۷ـ اُمی بودن آورنده آن.(۸)

 

ب) دیگر معجزات پیامبر صلّی الله علیه و آله :

بی تردید قرآن مجید تنها معجزه او نیست؛ بلکه در دوران رسالت خویش، معجزات فراوانی را بر مردم عرضه داشت. قرآن به برخی از این معجزات اشاره کرده است، از جمله انشقاق ( دو نیم شدن ) ماه(۹) و داستان معراج پیامبر(۱۰) ـ صلّی الله علیه و آله ـ . علاوه بر آن در تاریخ و احادیث به معجزات دیگری اشاره شده است، مانند پیروی جمادات و حیوانات از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و گفت و گوی حضرت با آنان . مانند: سلام کردن سنگها و درختان به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ، سخن گفتن با کو، سجود درخت، شهادت دادن سنگریزه ها به رسالت او، سخن گفتن حیوانات همچون شتر، گرگ و (۱۱) ... .

 

راه دوم: بشارت پیامبران پیشین به نبوت محمد ـ صلّی الله علیه و آله :

 

از آنجا که پیامبران الهی، معصوم هستند و هرگز در گفتار خویش، مرتکب دروغ و کذب نمی گردند، اگر آمدن پیامبر آسمانی دیگری را همزمان با خویش و یا پس از خود بشارت دهند، دلیلی روشن و سندی یقین آور بر صدق رسالت نبی بعدی محسوب خواهد شد و این مهم خود مستلزم این است که خصوصیات و مشخصات پیامبر بعدی آنچنان برای مردم توضیح داده شود که پس از آمدن او، برای هیچ یک از طالبان حقیقت و اهل انصاف، شک و تردیدی وجود نداشته باشد.

به اعتقاد ما، پیامبرانی همچون موسی ـ علیه السلام ـ و عیسی ـ علیه السلام ـ در عصر خویش، مردم را به ظهور پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بشارت داده اند.

 

برای اثبات این مدعا، دستِ کم دو شیوه وجود دارد:

 

۱ـ شیوه اول، آن است که با مراجعه به متون مقدس یهودیان و مسیحیان، بشارتهایی را بر نبوت پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بیابیم، هر چند به اعتقاد مسلمانان مضمون وحیانی تورات و انجیل، دچار تحریف شده است. اما بخشهایی از آن متون اصالت خود را حفظ کرده اند. یکی از صریح ترین بشارتها، بشارت به ظهور « فارقلیط » است که به معنای «شخص ستوده شده» ( محمود یا احمد ) می باشد. با توجه به قراین موجود در عبارتهایی که این لفظ در آنها بکار رفته است می توان آن را تعبیری از نام پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ دانست.(۱۲)

 

۲- شیوه دوم، توجه به این واقعیت تاریخی است که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ برای اثبات رسالت خویش، در مقابل یهودیان و مسیحیان احتجاج می کرد که در متون مقدس اهل کتاب، به نبوت او بشارت داده شده است و علمای یهود و نصارا، در مقابل این ادعا، سکوت می کردند، اگر احتجاج پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بی اساس بود، قطعاً علمای آنها ساکت نمی نشستند و او را تکذیب می کردند. قرآن در این زمینه می فرماید: «کسانی که کتاب آسمانی به ایشان داده ایم، او (= محمد) را همانند پسران خود می شناسند. ولی گروهی از ایشان حقیقت را آگاهانه کتمان می کنند.»(۱۳)

 

راه سوم : گواهی قراین و شواهد

 

وجود مجموعه ای از قراین در کنار هم، گواهی قطعی به حقانیت یک پیامبر الهی است. در اینجا قرائن تاریخی فراوان از زندگانی و ابعاد شخصیتی پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ قابل طرح و بررسی است که از گنجایش بحث ما خارج است.

 

آنچه در اینجا می توان به طور فشرده و خلاصه مطرح کرد عبارتند از:

 

۱ـ شخصیت اخلاقی و سجایای والای پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ چه پیش از رسالت و چه پس از آن به گونه ای که مشهور به محمد امین بوده است.

۲ ـ محیطی که از آنجا برخاسته بود، جامعه ای متعصب و جاهل و گمراه و غیر متمدن بود. در چنین جامعه ای شخصی اُمی و درس نخوانده وقتی عالی ترین معارف اعتقادی، اخلاقی و حقوقی و ... را عرضه کند معلوم است که این برنامه ها از خودش نیست و فرستاده الهی است.

۳ـ وضع پیروان محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ: وضع روحی و فکری و اخلاقی افرادی که دور مدعی نبوت را می گیرند روشنگر وضع پیشوای ایشان است، به گواهی تاریخ، شخصیتهای برجسته ای به او ایمان آوردند، مانند: علی بن ابی طالب، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، و... که اینها، با مدارج والای علمی و عملی که داشتند از نوادر روزگار بودند و از هیچ گونه تلاش و خدمتی دریغ نورزیدند، اما هیچ گونه چشم داشتِ مادی به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نداشتند.

۴ـ وسائل و روش هایی که از آن برای پیشرفت آئین خود استفاده کرد بر خلاف روش معمول در میان سیاستمداران دنیا طلب، هیچ گاه از مسیر حق بیرون نشد و همواره بر عدالت، انصاف، عقل و منطق استوار بود و هرگز با خدعه و نیرنگ همراه نبود.

۵ـ محتویات آیین و تعالیم او از نظر معارف و احکام در همه جنبه ها و شؤن زندگی فردی و اجتماعی انسان، همگی از الهی بودن رسالت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ خبر می دهند.(۱۴)

 

پی نوشت ها:

۱. بقره (۲) آیه ۴۵.

۲. آل عمران (۳) آیه۳۵.

۳.مائده (۵) آیه ۳.

۴. انعام (۶) آیه ۲۰.

۵. احزاب (۳۳)، آیه ۴۰.

۶. مرتضی مطهری، عدل الهی، صدرا، تهران، ۱۳۸۸ه.ش، ص ۳۲۹ تا۳۳۴.

۷. مرتضی مطهری، مجموعهآثار، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۷۸ش، ج ۲، ص ۲۲۹ تا۲۵۰.

۸. ر.ک: معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، انتشارات التمهید. و جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن، نشر اسراء.

۹. قمر، آیه ۱و۲.

۱۰. اسراء، آیه ۱.

۱۱. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفاءِ، بیهقی، ج۱۷، ص ۲۲۵-۴۲۱ و ج ۱۸، ص ۱- ۱۴۸. و دلائل النبوه، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵، ج۶. و حر عاملی، اثبات الهداه، ج ۱ و ۲.

۱۲. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ص ۱۱۶و۱۱۷.

۱۳. بقره، آیه ۱۴۶.

۱۴. ر.ک: سبحانی، جعفر، الهیات و معارف اسلامی، ص ۲۱۶ و ۲۱۷. و سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ص ۱۱۹.