emamian
مقام و منزلت امام زین العابدین(ع)
علی بن الحسین(علیه السّلام)، مشهور به زین العابدین و سجّاد، چهارمین امام شیعه است که بنا به قول مشهور(1) در سال 38 هجری در مدینه متولد شده است. در نقل های چندی هم سال 35 و 36 به عنوان سال تولد دانسته شده است.(2) روز تولد آن حضرت در برخی منابع پنجم شعبان دانسته شده است.(3) در برخی منابع نیز نهم شعبان(4) و منابع مختلفی نیز نیمه جمادی الاولی(5) را روز تولد ایشان بیان کرده اند.
اگر تولد امام(ع) در سال 38 هجری باشد، آشکار است که امام(ع)، بخشی از حیات امام علی(علیه السّلام) و نیز دوران امامت امام مجتبی(علیه السّلام) و امام حسین(علیه السّلام) را درک کرده و ناظر تلاش معاویه برای تحت فشار گذاشتن شیعیان در عراق و دیگر نقاط بوده است.
رحلت امام سجاد(ع) در برخی نقل ها سال 92 هجری(6) و در نقلی دیگر 94 (7) و در منابعی دیگر سال 95(8) دانسته شده است. رحلت آن حضرت در ماه محرم دانسته شده و روز آن در منابع به اختلاف 25، 22 و 18 و 12 یاد شده است.(9)
در مورد نام مادر حضرت نیز علی رغم همه اختلافاتی که وجود دارد، در مورد اینکه مادر ایشان شهربانو دختر یکی از بزرگان ایرانی بوده است شهرت بسزایی وجود دارد و در کهن ترین متون شیعه، همچون وقعة صفین(10) تاریخ یعقوبی(11) بصائر الدرجات(12) و تاریخ قم(13) که همگی در قرن سوم و چهارم تألیف شده، آمده است. در کافی نیز روایتی از امام صادق(علیه السّلام) نقل شده است.(14) شیخ مفید نیز این مطلب را تایید کرده است و در کتاب ارشاد خود می نویسد: «مادر آن حضرت شاه زنان، دختر یزدگرد بود که نام اصلی اش شهربانو است».(15) مرحوم طبرسى نیز در کتاب تاج الموالید تصریح مى کند که مادر على بن الحسین(ع) شهربانو دختر یزدگرد است.(16)
سجاد و زین العابدین از مهمترین القاب آن حضرت می باشد که بر سجده و عبادت زیاد ایشان دلالت دارد.
امام على بن الحسین سجاد زین العابدین(علیه السّلام) قبل از هر چیز امام است؛ یعنى کسى است که آیه تطهیر درباره او نازل شده است؛ کسى است که مودت او به حکم آیه ذوى القربى واجب است؛ کسى است که حدیث ثقلین، او را در بر مى گیرد؛ کسى است که حدیث سفینه نوح درباره او و بقیه اهل بیت(علیهم السلام) صادر شده است؛ کسى است که در یک کلمه صبح و شام در هر نماز بر او و پدران و فرزندان معصومش درود مى فرستیم.
آرى، او امامى است معصوم و پاک از هر پلیدى و مصون از هرگونه خطا و اشتباه. او از علم الکتاب و علم الهى و منابع معرفتى همچون کتاب على(علیه السّلام) و کتاب حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و از هزار هزار باب علم و آگاهى از ظهر و بطن قرآن کریم برخوردار است و طبق احادیثى که در منابع معتبر آمده محدَّث است یعنى طرف گفتگوى فرشتگان.(17)
برخلاف آنچه بعضى مى پندارند که آن حضرت به گوشه گیرى و عزلت علاقه مند و طبعاً در میان مسلمین ناشناخته بود، آن حضرت شهرت فوق العاده اى در میان مسلمانان داشت.
جاحظ، از علماى معروف اهل سنت، مى گفت: درباره شخصیت على بن الحسین(علیه السّلام)، شیعه و معتزلى، خارجى و عوام و خواص همه یکسان مى اندیشند و هیچ یک تردیدى در برترى و تقدم او (بر سایرین) ندارند.(18)
ابن ابىالحدید مى گوید: این امام بزرگوار در زمان خویش به سه نام شهرت داشت: «عَلَى الْخَیْرِ عَلَى الْأَعَزِّ وَ عَلَى الْعَابِدِ».(19)
ابن حبّان، از علماى معروف علم رجال در میان اهل سنت، در کتاب خود الثقات مى گوید: در زمان حیات آن حضرت گفته مى شد على بن الحسین، سید العابدین است، و همو مى نویسد: «کَانَ مِنْ أَفَاضِلِ بَنَى هَاشِمٍ مِنَ فُقَهَاءِ المدینه وَ عُبَّادُهُمْ»؛ (او از بزرگان بنىهاشم از فقهاى مدینه و عابدان آنها بود). و بعد از بحثى در مورد امام سجاد(ع) مى گوید: «فَعَلیّ زین العابدین کَانَ إمَامُ الْمَدِینَةِ نُبْلًا وَ عِلْماً»(20)؛ (بنابراین، امام زین العابدین، پیشواى مدینه از نظر شخصیت و علم و دانش بود).
ذهبى، عالم معروف اهل سنت، درباره آن حضرت مى گوید: او جلالت عجیبى داشت و به خدا سوگند! سزاوار بود چنین باشد. او به دلیل شرافت و سیادت و علم و خداشناسى و کمال عقل شایسته امامت عظمى بود.(21)
حافظ ابونعیم اصفهانى که او نیز از معاریف اهل سنت است مى گوید: على بن الحسین بن على بن ابىطالب زینت عبادت کنندگان و چراغ پرفروغ عابدان بود او عبادت کننده، با وفا، و بخشندهاى خالص بود.(22)
نووى، فقیه معروف اهل سنت، مى گوید: همگى بر جلالت او در همه چیز اتفاق نظر دارند.(23)
شافعى، امام معروف اهل سنت، از آن حضرت به افقه اهل مدینه یاد مى کند، و براى اثبات حجیت خبر واحد مىنویسد: على بن الحسین که فقیه ترین مردم مدینه است بر خبر واحد تکیه مىکرد «وَجَدْتُ عَلَى بْنِ الْحُسَیْنِ وَ هُوَ أَفْقَهُ أَهْلِ الْمَدِینَةِ یُعَوَّلُ عَلَى أَخْبَارِ الْآحَادِ».(24)
پی نوشت:
(1). تواریخ النبی و الآل، شوشتری، محمد تقی، دار الشرافه، قم، 1416 هـ ق، ص 29؛ 256.
(2). تواریخ النبی و الآل، همان، ص 30 .
(3). کشف الغمة، همان، ج 2، ص 105.
(4). روضة الواعظین، همان، ص 242.
(5). از جمله: مسار الشیعة، همان، ص 31؛ مصباح المتهجد، همان، ص 733؛ اعلام الوری، همان، ص 256.
(6). کشف الغمه، همان، ج 2، ص 101.
(7). مسار الشیعة، همان، ص 26.
(8). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، ج 1، ص 468
(9). الارشاد، همان، ص 285
(10). وقعة صفین، نصر بن مزاحم، محقق / مصحح: عبد السلام محمد هارون، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1404 هـ ق، چاپ دوم، ص 12.
(11). تاریخ الیعقوبى، الکاتب العباسى، احمد بن أبى یعقوب بن جعفر بن وهب واضح، دار صادر، بیروت، بى تا، ج 2، ص 335.
(12). بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد(صلّى الله علیهم)، صفار، محمد بن حسن، محقق / مصحح: کوچه باغى، محسن بن عباس على، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1404 قمری، چاپ دوم، ص 96.
(13). تاریخ قم، قمى، حسن بن محمد بن حسن، ترجمه: قمى، حسن بن على بن حسن عبد الملک، تحقیق: تهرانى، سید جلال الدین، توس، تهران، 1361 هـ ش، ص 196.
(14). الکافی، همان، ج 2، ص 369.
(15). الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، همان، ج 2، ص 137.
(16). تاج الموالید، طبرسى، فضل بن حسن، دار القارى، بیروت، 1422 هـ ق، چاپ اول، ص 88.
(17). عرفان اسلامی (شرحی جامع بر صحیفه سجادیه)، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات امام علی بن ابیطالب(ع)، قم، 1394 هـ ش، چاپ اول، ج 1، ص 387.
(18). این سخن را نسّابه معروف به احمد ابن عنبة در کتاب خود آورده است: عمدة الطالب، ابن عنبه حسنى، المطعبه الحیدریه، نجف، 1380 هـ ق، چاپ اول، ص 193.
(19). شرح نهجالبلاغه، ابن أبی الحدید، أبو حامد عز الدین عبد الحمید بن هبة الله بن محمد بن محمد، محقق / مصحح: محمد ابوالفضل ابراهیم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1404 هـ ق، چاپ اول، ج 15، ص 273.
(20). الثقات، التمیمی البستی، أبو حاتم محمد بن حبان بن أحمد، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1998 م، الطبعة الاولی، ج 5، ص160.
(21). سیر أعلام النبلاء، الذَهَبی، شمس الدین أبو عبد الله محمد بن أحمد، دارالفکر، بیروت، 1417 هـ ق، الطبعة الاولی، ج 4، ص 240.
(22). حلیة الاولیا، الأصبهانی، أبو نعیم أحمد بن عبد الله، دار الکتاب العلمیه، بیروت، بی تا، الطبعة الاولی، ج 3، ص 133.
(23). تهذیب الاسماء و اللغات، النووی، أبو زکریا محیی الدین یحیى بن شرف، دار الکتاب العلمیه، بیروت، بی تا، الطبعة الاولی، ص 343، بخش اول.
(24). شرح نهجالبلاغه، همان، ج 15، ص 274.
حج در گفتمان انقلاب اسلامی
فرصتی برای تبیین مبانی و آرمانها و مقاصد انقلاب اسلامی و هم بستری برای بالندگی و رشد معنویت. بدین سبب در کانون توجه رهبری انقلاب اسلامی ایران قرار گرفت.
انقلاب اسلامی که طلایه دار وحدت و همگرایی امت اسلامی بوده، نمیتوانست به این فرصت کم نظیر که قلوب مسلمانان با آن پیوند خورده و دیدگان امت اسلامی بدان دوخته شده است بیتفاوت باشد. لذا حج در کانون توجه سیاستهای فرهنگی و بینالمللی انقلاب اسلامی قرار گرفت و احیای حج ابراهیمی- محمدی از رسالتهای نظام برخاسته از انقلاب اسلامی و به گفتمان رسمی دینی بدل گشت و در ساختار سیاسی و فرهنگی موقعیتی خاص یافت و رهبری انقلاب اسلامی بعد ازپیروزی انقلاب، بلندپایگانی از علما و رجال سیاسی را برای اداره حج منصوب کرد تا برای تحقق حجی با این رویکرد اندیشه و اقدام نمایند. رهبر بزرگ انقلاب اسلامی هر ساله با صدور بیانیهای به تبیین این گفتمان پرداخت و بعد از ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی، خلف صالح ایشان نیز بر این سیاست و رویکرد پای فشرد .
خوانش این گفتمان صفحهای میگشاید تا از روح و بنیان و اساس آن فاصله نگرفته و قدردان این رهاورد بزرگ انقلاب اسلامی باشیم.
دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی فرصت مغتنمی است تا این بازخوانی و تبیین زوایای آن انجام پذیرد و متولیان و اهل نظر برای حفظ استیلا و هژمونی و صیانت این گفتمان تدبیر و اندیشه نمایند.
در این نوشته در مجال اندک به برخی از مختصات و مولفه های این گفتمان میپردازیم.
●گفتمان انقلاب اسلامی
گفتمان و اندیشه بر آمده از انقلاب اسلامی که بر قواعد اندیشگی مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و اسلام ناب محمدی استوار بوده بر درآمیختگی دین و دنیا و سیاست و عبادت تأکید دارد. این اندیشه نگاه تک ساحتی به امور عبادی و سیاسی را نفی میکند. و در اندیشه رهبری بزرگ این انقلاب،" اسلام یک دین عبادی سیاسی است که در امور سیاسیاش عبادت منضم است و در امور عبادی اش سیاست].1 [
چند ساحتی بودن شریعت اسلامی جاذبههایی خاص به اسلام میدهد که مسلمانان را به جای جستجو و چارهجویی برای آلام فرهنگی و اجتماعی به جای روی آوردن به بیگانه متوجه درونمایههای دینی خود میکند.
حج فریضه ای است که مهمترین گرفتاریهای سیاسی امت اسلامی در آن قابل حل است. بدین معنی، حج فریضهای سیاسی است و خصوصیات آن ، این را به روشنی نشان میدهد.
حج فریضه امت ، فریضه وحدت، فریضه اقتدار مسلمین، فریضه اصلاح فرد و جمع و در یک کلمه فریضه دنیا و آخرت است].2 [
گفتمان شکل گرفته بربنیاد اندیشه انقلاب اسلامی، یعنی اسلام سیاسی است که جوهرهاش بر جامعیت اسلام و عینیت سیاست و دیانت و توأمان بودن دین و سیاست استوار است.
●گفتمان حج ابراهیمی - محمدی
این گفتمان در حج که با عنوان "حج ابراهیمی- محمدی" طرح و ارائه شد مبتنی بر درآمیختگی ابعاد سیاسی و معنوی است و غیریت خود را برابر اندیشهای قرار داده که حج را تک بعدی و محصور در عبادت میداند. همچنین در تقابل با گفتمان التقاطی که حج را صرفا بر امور دنیوی محدود میکند و نیز در برابر گفتمان اسلام آمریکایی که اسلام را تهی از معانی و محتوای سیاسی آن و اسلام منزوی و فردی معرفی میکند ، قرار داده است].3 [
این گفتمان نیازمند تبیین و ارائه فلسفه و مبانی نظری آن از فرصتها و تریبونهای مختلف است که خود حج و ایام منتسب به آن و ظرفیتهای علمی و فرهنگی در حج مجال ارزشمندی فراهم آورده و آن را به یک رسانه بزرگ و معتبر جهانی و رسا بدل ساخته است.
امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع کارگزاران و علما و مسئولان حج و با صدور بیانیه هایی که منشور رسای این گفتمان میباشند، به تبیین این امر اقدام کردهاند. امام خمینی در یکی از این فرصت ها میفرماید:
"یکی از فلسفههای بزرگ حج قضیه بعد سیاسی اوست، که دستهای جنایتکار از همه اطراف برای کوبیدن این بعد در کار هستند و تبلیغات دامنهدار آنها معالاسف در مسلمین هم تأثیر کرده است که مسلمین سفر حج را بسان یک عبادت خشک و خالی، بدون توجه به مصالح مسلمین میدانند. حج از آن روزی که تولّد پیدا کرده است، اهمیت بعد سیاسیاش کمتر از بعد عبادیاش نیست، بعد سیاسی علاوه بر سیاستش خودش عبادت است"].4 [
مبانی این گفتمان برگرفته از سنت و سیره پیامبر خدا (صلوات الله علیه) و ائمه (علیهم السلام) است که امام و رهبری انقلاب اسلامی در جای جای بیان و بیانیهشان بر این امر تاکید دارند.
●دال مرکزی حج در گفتمان انقلاب اسلامی
دال مرکزی این گفتمان توحید و برائت از مشرکین است. امام خمینی(ره) در ترسیم این گفتمان از حج، می نویسد:
"اینجا محل نشر توحید و نفی شرک است"].5 [
این نکته کانونی در حج قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مغفول و متروک شده بود. چنانچه حضرت آیه الله جوادی آملی که بر این گفتمان سخت متعهد و معتقد است ، میگوید:
"این اعلان و پیام قبل از قیام حضرت امام راحل ( قدس سره) فراموش شده بود، یعنی همه به مکه میرفتند و حج را انجام میدادند اما برائت از مشرکین در حج مطرح نبود. حضرت امام( قدس سره) این کار را زنده کرد. این کار آسانی نیست که انسان هم با قدرت شرق و هم با قدرت غرب درافتد و به هر دو بگوید: نه".].6 [
انقلاب اسلامی این عنصر و رکن اساسی معارف حج را که سالیانی به انزوا رفته بود احیا و مورد اهتمام حجگزاری جمهوری اسلامی قرار داد تا جایی که اعلام شد که حج بی برائت حج نیست].7[
●وحدت از دالهای حج در گفتمان انقلاب اسلامی
وحدت امت اسلامی از دیگر دالها و مؤلفههای برجسته گفتمان حج ابراهیمی- محمدی است که روح و جوهره گفتمان انقلاب اسلامی میباشد.
یکی از علمای بزرگ در تبیین این امر میگوید: "کار اول، عبارت از تطهیر حرم از شرک و مشرکان، و کار دوم، عبارت از تنزیه امت اسلامی از نزاع و اختلاف است و در عصر کنونی نیز ، حضرت امام راحل هر دو کار را انجام داد: ۱- برگزاری مراسم برائت از مشرکین ۲- دعوت به وحدت از همه فرقههای اسلامی].8 [
در گفتمان انقلاب اسلامی، حج مطلوب، درهمان حال که مظهر و تجلیگاه معنویت است، باید رهاوردش بیداری و اتحاد امت اسلامی باشد.
"حج از یک طرف مظهرمعنویت است. ارتباط با خدا و آشنا شدن دل با آیات الهی و نزدیک شدن هرچه بیشترانسان به خدا از یک طرف مظهر وحدت است و یکپارچگی امت اسلام"].9 [
●اهتمام به مسائل جهان اسلام از دیگر مولفه های حج درگفتمان انقلاب اسلامی
در موسم حج فرصت و عرصهای برای تبادل اطلاعات و اخبار و طرح مسائل مهم جهان اسلام و مسلمانان است.
انقلاب اسلامی به دلیل بعد جهانگراییاش همواره این مولفه مهم را در جوهره خود داشته و از مجالهای بینالمللی برای ارائه و عرضه آن تلاش کرده است.
طرح مسئله فلسطین از همین دست مسایلی است که در حیات انقلاب اسلامی ایران در راس مهمترین مسائل جهان اسلام قرار داشته و رهبران انقلاب اسلامی در تمامی بیانیه ها و اعلام مواضع با اولویت به آن پرداختند و گردهمایی ها و محافلی برای آن رغم همه محدودیتها و تضییقات کشور میزبان برپا کردند.
امام خمینی (ره) در پیامشان برای کنگره حج خطاب به حاجیان مینویسد:
برای آزادی فلسطین از چنگال صهیونیسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانیت، چارهاندیشی کنید. از مساعدت و همکاری با مردان فداکار که در راه آزادی فلسطین مبارزه میکنند غفلت نورزید].10 [
حضرت آیةالله خامنهای نیز در تمامی پیام های سالانه حجشان این مولفه را با صراحت بیان کرده اند :
" مسأله حج و استفاده از همه ظرفیتهای این واجب عظیم الهی برای حال مسلمین جهان و همه کشورهای اسلامی، بسیار مهم است و هرچه بتوان در این زمینه، کار و تلاش و خدمت کرد، با ارزش است"].11 [
●معنویت از دالهای حج در گفتمان انقلاب اسلامی
معنویت بن مایه ابعاد اجتماعی و سیاسی حج در گفتمان انقلاب اسلامی است و بدون حصول ابعاد معنوی، تحصیل ابعاد دیگر آن را هم غیر ممکن می دانند و مهمتر آنکه از دیدگاه حضرت امام(ره) مراتب معنوی حج صرفا در انجام دستورات شرعیه و عمل دقیق به مناسک حج می باشد و این عنصر را مایه حیات جاودانه یعنی همان حیات طیبه اسلامی میدانند.
"مراتب معنوی حج که سرمایه جاودانه حیات است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیک مینماید. حاصل نخواهد شد مگر آنکه دستورات عبادی حج به طور صحیح و شایسته و موبه مو عمل شود”].12 [
البته معنویت در این گفتمان مبتنی بر بنیاد تعالیم قرآن و سنت است.
معنویت که همان روح عبادت و اظهار عبودیت در برابر خداوند است که در سراسر و تمامی اجزای مناسک حج جاری است.
●حج در گفتمان انقلاب اسلامی تجسم زیست آرمانی و موحدانه
حج یک صحنه پویا و نمادی از زیست موحدانه مسلمانان است تا با تمرین و ممارست در آن امکان و توانی برای بازیافت و ترسیم و تقویت آن زندگی توحیدی و حیات طیبه در میان مسلمانان فراهم شود.
این مولفه از ارکان مهم رویکرد تمدنی حج است. چون تشکیل مدنیت اسلامی نیازمند حاکمیت توحید وجاری شدن زیست موحدانه است که برفضایل اخلاقی و معنویت استوار است].13 [
این نگاه رهبری انقلاب اسلامی بر مبنای همین گفتمان است که در پیامشان بدان تصریح میکند :
زندگی در آیینه حج یک سیر دائمی بلکه یک ضرورت دائمی به سوی خداست و حج آن درس همیشه زنده عمل سازنده است که اگر به هوش باشیم راه و رسم زندگی ما را در صحنه عملی و روشن ترسیم میکند. میعادی همگانی ، هر سال تشکیل می شود تا مسلمانان در آن محیط وحدت و تفاهم و در پرتو ذکر الهی، راه و جهت زندگی را بیاموزند].14 [
در این مدرسه بزرگ الهی ، شبکهای گسترده از اعتمادسازی، ترویج معنویت و فضائل اخلاقی، ارتباط اجتماعی و تعاون و همکاریهای جمعی در ظل نام خدا و بر محور توحید شکل میگیرد و تعمیق مییابد. این خصائص است که حج را به یک اردوگاه بزرگ تربیتی برای جامعه تمدنی اسلام تبدیل کرده است.
به یمن انقلاب اسلامی این روح پرجاذبه حج احیا و دلها و اذهان جوامع اسلامی خاصه اصحاب فکر و اندیشه را متوجه خود ساخت.
●راهبردی بودن حج در گفتمان انقلاب اسلامی.
در گفتمان انقلاب اسلامی حج یک امر راهبردی و استراتژیک است].15 [
چون فرصت ها و سرمایههایی خلق میکند و امکانیفراهم میسازد تا بسیاری از ایدهها و سازوکارها برای ایجاد امت اسلامی و تمدن اسلامی که آرمان نهایی انقلاب اسلامی است محقق شود.
این امر سبب شده است تا انقلاب اسلامی به حج به عنوان یک امر راهبردی بنگرد و آن را از مقوله استراتژیک ببیند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص می گوید:
"حج یک کار استراتژیک و اساسی برای ماست. صرفا این نیست که برویم آن را به عنوان یک فریضه انجام دهیم و برگردیم و در واقع از سر وا کنیم، نه! حج یک فرصت و میدان است و به این چشم به آن نگاه کنیم].16 [
این نگاه راهبردی به حج یعنی استفاده از ظرفیت حج برای بسط اندیشه و گفتمان انقلاب اسلامی است به عبارت دیگر حج ابراهیمی- محمدی از رهاورد انقلاب اسلامی و تبلور گفتمان آن است و به همین جهت مسئولیت های زیادی را متوجه مسئولان نظام اسلامی در حفظ و بسط این گفتمان و اقامه حج ابراهیمی- محمدی میسازد. بیتردید حاکم ساختن نگاه راهبردی نیازمند کاربست ساز وکارهای مناسب با مشارکت اندیشورزان و تدوین و روزآمد سازی مستمر راهبردها متناسب و در تراز انقلاب اسلامی و پیشران تمدن اسلامی است.
نویسنده :حمید احمدی ۱۴ بهمن ۱۴۰۲
◇منابع:
1-امام خمینی (ره)، صحیفه حج، ج۱، ص۵۵.
2- مقام معظم رهبری، صحیفه حج، ج۲، ص۱۴۵.
3-ر.ک: امام خمینی، صحیفه حج، ج ۱ ص۱۱۲و ۱۵۷و آیه الله خامنهای صحیفه حج، ج۲، ص۲۴۱.
4- ۲۱ مهر ۱۳۵۹.
5-امام خمینی،صحیفه حج، ج۱، ص۱۲۰.
6- آیه الله جوادی آملی، بنیان مرصوص، ص۲۷۳.
7- آیه الله خامنهای، صحیفه حج، ج۲، ص۱۵۲.
8-آیه الله جوادی آملی، بنیان مرصوص امام خمینی، ص۲۷۵.
9- صحیفه حج ، ج۲، ص۲۴۷.
10-همان، ج۱، ص۱۲.
11-همان، ج۱، ص۲۸۱
12-همان.
13- ر.ک: آیه الله خامنهای، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی.
14-صحیفه حن، ج۲، ص۱۱۸.
15-ر. ک:همان،ج۲، ص۱۴۸.
16-همان.
۴ شاخصه زندگی موفق در بیان پیامبر (ص)
زندگی آرمانی، زندگی ای است که در آن ارزش های دینی در اولویت اول باشد؛ این ارزش ها شامل تقیدات مذهبی، شرعی و اخلاقی است. چرا که اصل فلسفه خلقت، عبودیت خداست و انسان ها به دنیا آمدند تا عبد خدا باشند، در این مسیر سعی به خرج دهند و به اطاعت خدا و هادیان الهی سر تسلیم فرود آورند. در این بین ابلیس تلاش می کند با زینت دادن دنیا و با تجملات و شهوات و ثروت و ایجاد حس قدرتطلبی، انسان ها را از یاد خدا غافل کند و از این رهگذر، آنها را از اصل هدف زندگی دور کند. البته در این مسیر اکثریت را فریب داد و با ابزارهای خود، نوع بشر را وارد دورانی به نام مدرنیسم یا «عصر جدید» کرد؛ دورانی که دین، افیون ملتها تلقی شد و شعارهایی همچون فردگرایی یا اُمانیسم، دنیاگرایی یا سکولاریزم و همچنین سنّتستیزی جایگزین دین شد تا انسان ها به جای آنکه برای خدا باشند و برای خدا زندگی کنند، برای خود و دنیای خود زندگی کنند و برای رسیدن به زندگی مدرن، سنتهای مذهبی را به حاشیه ببرند و بعد حذف کنند.
ما اکنون می بینیم این تفکر شیطانی تا عمق جوامع اسلامی و حتی مذهبی ها ریشه دوانده، به گونه ای که کمتر کسی پیدا می شود که اهل معنویت باشد و یا باور به مرگ و قیامت به زندگی او سمت و سوی الهی بخشد و یا آن فرد خالصانه برای خدا کار کند. در چنین عرصه ای هر کسی به فکر پیشرفت خود است که از اُمانیسم ناشی می شود و در این مسیر ممکن است آداب اخلاقی و شرعی را کنار گذارد تا با آزادی بیشتری به آبادانی دنیای خود برسد که همان اندیشه لیبرالیسم یا آزادی خواهی است.
این تفکر شیطانی وقتی وارد بستر خانواده می شود، آن را از درون تهی می کند و سبب می شود این وادی مقدس تبدیل به تفرجگاه شیطان شود. خانواده ای که روح آن را عبودیت و یاد خدا شکل ندهد و از مذهب به دور باشد و دایره ای به دور خود بکشد تا خیری به همسایگان و اقوام نرساند، به طور قطع همان راهی را طی می کند که مدرنیته از انسان ها خواست. به این نسبت، افرادی هم که در بستر چنین خانواده ای تربیت می شوند، در آینده تبدیل به افرادی می شوند که مذهب برایشان اولویت ندارد، پیشرفت برای آنها حرف اول را می زند و نسبت به همنوعان بیتفاوت و کمسود هستند.
بنابراین راهکار برونرفت از این مخمصه دنیا، گرایش به ایمانیات و معارف الهی و نیز انس گرفتن با هر آن چیزی است که سبب تقویت معنویت می شود؛ لذا خداوند در قرآن می فرماید «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ»، «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»؛ بی تردید انسان در زیان کاری بزرگی است؛ مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند و یکدیگر را به حق توصیه و به صبر سفارش کرده اند.
تمسک به سیره و راهکارهای برترین خوبان بشر یعنی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیت وحی نیز از دیگر راهکارهای مهمی است که هر فرد مؤمنی باید به آن تقید داشته باشد؛ چرا که در اوج انسان هایی هستند که به خداوند ایمان آوردند و برترین عمل صالح را انجام دادند و اطرافیان و شیعیان خویش را دعوت به ارزش ها کردند. در این راستا حدیثی را از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله درباره شاخصه های زندگی معنوی می خوانیم. حضرت فرمود: «هرگاه خداوند براى خانوادهاى خیر بخواهد:
1. آنان را در دین دانا مىکند
2. کوچکترها، بزرگترهایشان را احترام مىکنند
3. مدارا در زندگى و میانهروى در خرج کردن راروزیشان مىکند
4. و به عیوبشان آگاهشان مىکند، تا آنها را برطرف کنند و اگر براى آنان جز این بخواهد، بهخودشان واگذارشان میکند. (نهج الفصاحه، ح 147)
اِذا اَرادَ اللّهُ بِاَهْلِ بَیْتٍ خَیْرا فَقَّهَهُمْ فِى الدّینِ وَ وَقَّرَ صَغیرُهُمْ کَبیرَهُمْوَ رَزَقَهُمُ الرِّفْقَ فى مَعیشَتِهِمْ وَ الْقَصْدَ فى نَفَقاتِهِم وَ بَصَّرَهُمْ عُیُوبَهُمْ فَیَتُوبُوا مِنْها وَاِذا اَرادَ بِهِمْ غَیْرَ ذلِکَ تَرَکَهُمْ هَمَلاً.
این سخنانِ برترین خلق نزد خداوند است که از حکمتهای الهی سرچشمه می گیرد و بسیار با مکتب مدرنیسم و آرمان های آن فاصله دارد. غیر از این موارد باید سایر شاخصه های زندگی سالم را مبتنی بر آموزه های قرآن و عترت مورد واکاوی قرار داد تا به این ترتیب راهی روشن در دل تاریکی های دنیا به روی انسان روشن شود.
رجعت مؤمنین در عصر ظهور
در فرازهایی از دعای عهد می خوانیم «اَللّهُمَّ اِنْ حالَ بَینى وَ بَینَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِک حَتْماً مَقْضِیاً، فَاَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کفَنى، شاهِراً سَیفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعى فِى الْحاضِرِ وَ الْبادى»؛ یعنی خدایا، اگر بین من و او مرگی که بر بندگانت حتم و قطعی کرد، حائل شد، کفن پوشیده از قبر مرا با شمشیر از نیام برکشیده و نیزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوت کننده، در میان شهرنشین و بادیه نشین بیرون بیاور.»
این فراز از دعای عهد گویای معرفتی است که در آموزه های اسلامی از آن با عنوان «رجعت» یاد می شود. فرد مؤمن از خداوند می خواهد اگر ظهور آن حضرت در دوران زندگانیام واقع نشد، مرا از قبرم خارج کن، آن هم با آن حالتی که در دعا مطرح شده است.
اما رجعت به این معناست که خداوند گروهی از اموات را در هنگام ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه به صورت مادی به دنیا باز می گرداند تا از یک سو توفیق حضور در لشکر امام برای مبارزه با دشمنان را داشته باشند و از دیگر سو از موهبتهای عصر ظهور آن حضرت بهره ببرند؛ همچنین دشمنان خداوند به ویژه دشمنان عترت به دنیا باز گردانده می شوند تا انتقام حقیقی از آنها گرفته شود. از این جهت خداوند مؤمنان محض و دشمنان محض را به دنیا باز می گرداند.
حقیقت رجعت هم از همین دعای عهد قابل اثبات است؛ فرد مؤمنی که همواره آرزو داشته در معیّت امام خویش باشد تا جان و مال خود را نثار ایشان کند، خداوند از باب کرامت و رحمت خویش این فرصت را برایش فراهم می کند تا به آرزوی دیرینه اش دست یابد؛ حال فرقی نمی کند چنین فردی در شهر باشد یا در روستا. آن زمان که در عالم برزخ متوجه ظهور امام خویش می شوند و آن زمان که ندای دعوت ایشان را می شنوند، دعوت او را لبیک می گویند؛ لذا از امام عصر عجل الله تعالی فرجه در این فراز با عنوان «الداعی» یعنی دعوتکننده ای یاد شده که باید به دعوت او لبیک گفت «مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعى».
مطالعه جدید دانشمندان درباره فواید روزه گرفتن
دانشمندان دانشگاه کمبریج به تازگی در مقالهای درباره فواید روزه گرفتن در نشریه «گزارشهای سلول» (Cell Reports) توضیح میدهند که چگونه روزه گرفتن میزان یک ماده شیمیایی در خون موسوم به اسید آراکیدونیک را بالا میبرد و این ماده مانع از بروز و تشدید التهاب می شود.
این محققان بریتانیایی میگویند: این ماده همچنین ممکن است به توزیع برخی تاثیرات سودمند داروهایی مانند آسپرین نیز کمک کند.
دانشمندان پیش از این به این مساله آگاه بودند که رژیم غذایی بخصوص یک رژیم غذایی با کالری بالا میتواند خطر ابتلا به بیماریهایی مانند چاقی، دیابت نوع 2 و بیماریهای قلبی را بالا ببرد که این بیماری ها با التهاب مزمن در بدن مرتبط هستند.

پروفسور «کلر برایانت» رئیس این تیم تحقیقاتی گفت: بر اساس این پژوهش دانستههای قبلی درخصوص مزایای سلامتی محدود کردن کالری دریافتی را تقویت میکند و حاکی از آن است که روزه گرفتن منظم در مدت طولانی میتواند به کاهش التهابات مزمن مرتبط با چنین بیماریهایی کمک کند.

انقلابی فرهنگی همچون عطر گلهای بهاری
انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب فرهنگی و سیاسی است. با توجه به این نکته که فرهنگ عمومی ایرانیان از دیرباز یک فرهنگ شفاهی بوده، بررسی شعارهای مرتبط به این انقلاب عظیم میتواند ما را متوجه غلبه وجهه اندیشه و فرهنگ بر اهداف سیاسی و اقتصادی نماید. طبق برخی بررسیها ارزشهای فرهنگی حدود ۵۴ درصد شعارهای مردم در انقلاب اسلامی را تشکیل میدهد.[۱] ادامه انقلاب و فدا کردن برخی منافع اقتصادی در راه اندیشه و آرمان بلندتر و تأکید جریانات ضدانقلاب بر ایدئولوژیک بودن نظام جمهوری اسلامی، بهخوبی غلبه وجه فکری و فرهنگی درباره انقلاب اسلامی ایران را تأیید میکند. از لوازم ناگزیر فکری بودن یک واقعه صدور آن است؛ زیرا فرهنگ و اندیشه محصور در محدوده جغرافیایی خاص نمیماند.
صادر شد، مثل عطر گلهای بهاری
همانگونه که روشن است اندیشه نه در چنگال مکان و جغرافیا محدود میگردد و نه اختصاص به زمان ویژه دارد. صدور انقلاب در هر صورت اتفاقی بود که میافتاد. پایمردی رهبران انقلاب اسلامی ایران در مسیر آرمانها، در ترویج و رشد بیشتر آن اثر عمیقی داشته است؛ اما برخلاف تصور مستکبران که همه چیز را با متر و مقیاس مادی میسنجند، حتی اگر به فرض مسئولان نظام، داوطلبانه از صدور انقلاب انصراف دهند، باز هم جلوی نشر اندیشه و آرمانهای انقلاب اسلامی مردم ایران گرفته نخواهد شد. مقام معظم رهبری در کلامی بلند و ماندگار میفرماید: «امام بزرگوار ما این را در ایران اسلامى خلق کرد؛ این صادر شده. بارها گفتیم، مفاهیم انقلاب و مفاهیم اسلام، مثل عطر گلهاى بهارى است؛ هیچکسى نمیتواند جلوى آن را بگیرد؛ پخش میشود، همهجا میرود؛ نسیم روحافزا و روانبخشى است که همهجا را بهخودىخود میگیرد؛ حالا جنجال کنند، دادوبیداد کنند؛ رفته، صادر شده».[۲]
قدردانی از این سرمایه فرهنگی و مفاهیم آن، وظیفه هر آزادمردی است. باید بدانیم که اگر خدای ناکرده، روزی ما ایرانیان از خود ضعف نشان دهیم و پرچم را زمین بگذاریم، تنها خود حسرت خواهیم خورد؛ پرچم بر زمین نخواهد ماند و انقلاب زنده خواهد ماند و برکات آن و فیض ظلمستیزی، نصیب دیگر کشورها خواهد شد.
پینوشت:
[۱]. روزنامه جوان، ارزشهای فرهنگی موضوع ۵۴ درصد شعارهای انقلاب: http://www.javann.ir/.
[۲]. دفتر حفظ و نشر، ۱۳۹۳/۶/۹: https://khl.ink/f/28344.
محمد (ص) آخرین سفیر هدایت وتوحید
چیستی مفهوم بعثت
بعثت، به معناي برانگيخته شدن براي انجام کاري است از سوی پروردگار جهانیان ؛ که برای همه پیامبران الهی چنین ماموریتی و چنین روزی بوده است ؛ مبعث، روزي است که پيامبر (صلياللهعليهوآله) از سوي خداوند متعال به رسالت مبعوث گرديد. در قرآن کريم واژه بعثت با صيغههاي مختلف به کار رفته و در مجموع به دو قسمت تقسيم ميشود: قسمت اوّل درباره بعثت پيامبران است، مانند آنجا که ميفرمايد: «به تحقيق در هر امتي رسولي را برانگيختم». قسمت ديگر درباره دوران پس از مرگ و زنده شدن مردگان ميباشد، همانند آنجا که ميفرمايد: «آنان که کافر شدند، پنداشتند هرگز برانگيخته نميشوند. بگو آري سوگند به پروردگارم که البته برانگيخته خواهيد شد. سپس خبر داده ميشويد بر آنچه عمل کردهايد و آن بر خداوند آسان است». نيز از زبان حضرت عيسي عليهالسلام نقل ميکند که ميفرمايد: «سلام بر من هنگامي که ولادت يافتم و آنگاه که بميرم و در آن زمان که زنده شوم».
قلمرو بعثت
قرآن کريم در آيات مختلف، جهاني بودن رسالت پيامبر اسلام صلياللهعليهوآله را مطرح نموده است. از آن شمار در سوره اعراف و سبأ آمده است: «بگو اي مردم من فرستاده خداوند به سوي همه شما هستم» و نيز «و ما تو را جز براي همه مردم نفرستاديم». قرآن کريم همچنين در سوره جمعه ميفرمايد: «او مبعوث به گروه ديگري از مؤمنان نيز هست که هنوز ملحق به اينها نشدهاند»؛ يعني اقوام ديگري نيز که بعد از پيامبر و ياران وفادارش پا به عرصه وجود ميگذارند و از سرچشمه زلال قرآن و سنت رسول خدا صلياللهعليهوآله سيراب ميگردند، در قلمرو بعثت پيامبر صلياللهعليهوآله قرار دارند. در همين رابطه، نقل شده هنگامي که پيامبر خدا صلياللهعليهوآله اين آيه را تلاوت ميفرمود، سؤال شد: اينها چه کساني هستند؟ ايشان صلياللهعليهوآله هم دست خود را بر شانه سلمان گذاشت و فرمود: «اگر ايمان در ثرّيا(ستاره دور دست) باشد، مرداني از اين گروه(ايرانيان) بر آن دست مييابند».
رفتار عرب جاهلی درقبال دلسوزی پيامبر (ص)
خداوند در قرآن از دلسوزی و ایثار بی حد واندازه پیامبر(ص) برای هدایت عرب سخن می گوید واز اخلاق زیبای او می ستاید و رفتار ومهربانیش را عامل اصلی بسط اسلام بر می شمارد ؛ اما هنگامي که پيامبر گرامي اسلام صلياللهعليه وآله به دعوت آشکار پرداخت، انواع فشارها به ايشان وارد شد و دشمنان اسلام، در صدد مقبله با پيامبر(ص) و مسلمانان برآمدند. يکي از راههايي که دشمنانِ پيامبر(ص) براي کم اثر کردن دعوت آن حضرت و تضعيف روحيه ايشان انتخاب کرد، مسأله استهزا و مسخره کردن بود؛ زيرا آنها فکر ميکردند که با سُخريه و استهزا، کار پيامبر (ص) و مسلمانان يکسره ميشود، امّا وقتي فهميدند استهزا اثر نکرد و اسلام همچنان به رشد سريع و تکامل خود ادامه ميدهد، انديشيدند که ميتوانند پيامبر صلياللهعليهوآله را با برچسبهايي همچون ساحر و شاعر و کسي که مطالب خود را از اين و آن، يا از افسانههاي پيشينيان گرفته، از ميدان بيرون کند. توطئهاي که نقش البته نقش بر آب شد و نه تنها مسلمانان را از مسير حق بازنداشت، که عزم آنان را در پيمودن راه حق و سعادت، راسختر ساخت.
بعثت و تحول بزرگ در همه دنیا ودگرگونی عصر جاهلیت عرب
عصر جاهليت، عصري بود که مردم به کلي از فرهنگ و اخلاق انساني دور بودند و خشنترين زندگي را داشتند وبرخی قبایل عرب با دست خود، دختران معصومشان را با کمال سنگدلي و بيرحمي زنده به گور ميکردند. جنگهاي قومي و قبيلهاي فراوان جريان داشت و از انسانيت و کرامت انساني خبري نبود. در اين زمان، خداوند حجت و ولي خود را برانگيخت تا مردم را از گمراهيها، کژيها و جهالتها برهاند و به سوي حق، راستي، درستي، امانتداري، صله رحم، اخلاق پسنديده، فرهنگ مترقي و پيشرفته و خلق و خوي انساني و الاهي رهنمون گرداند. به راستي که رسول مکّرم اسلام صلياللهعليهوآله در مدتي کوتاه، آنچنان تحول و انقلابي ايجاد کرد که زندگي اعراب جاهلي را از پرتگاه سقوط اخلاقي و نابودي، به قله کمال و سعادت هدايت نمود.
بعثت، بشارت ترقی و تزکيه انسان
بعثت، پايهگذار حکومت صالحان در عرصه خاک است. بعثت، سحرگاه امامت و ولايت است. بعثت، نويد تزکيه انسانهاي شايسته از زشتيهاست. بعثت، عيد انسانهاي جوياي حق و عدالت است. بعثت، جشن بزرگ مستضعفان، محرومان، ستمديدگان و بيياوران است. بعثت، روز عزت ارزشهاست. بعثت، نعمت خدا بر انسانهاست. پيام خيزش انسان از خاک بر افلاک است. در اين روز، خداوند نهر عدالت را در بوستان حيات بشر جاري ساخت و گلهاي ايمان را در گلستان جان حضرت محمد صلياللهعليهوآله شکوفا کرد. بعثت، گلهاي ايمان را بر شورهزار دلهاي سرد و خفته اعراب روياند و خرافات و اوهام را از سرزمين حجاز، به زبالهدان تاريخ سپرد. اينک نيز پيامهاي ماندگار بعثت، که از منبع وحي سرچشمه ميگيرد، رهگشاي ما رهروان آن پيامبر نيکسرشت و نکوکار است.
بعثت، عيد پایان نااميدي های بشر
قبل از بعثت به بیام حضرت امیر(ع) دنیا در یاس وتاریکی بسر می برد انسان به هیچ آینده ای امید نداشت ، از اینروی مبعث، روز عيد بزرگ نجات همهخ انسانها از سرگرداني و عيد ختم نااميدي، عيد تمايز عدل و ستم، عيد بيداري و آگاهي، و عيد تعهد و هدايت بزرگ الاهي است. در اين روز شريف بود که پيامبر رحمت پس از چهل سال عبادت و راز و نياز به درگاه خداوند، شايسته ابلاغ رسالت شد و زمزم وحي، در عمق جانش به جوشش درآمد و آفاق را سيراب کرد. در اين روز، پيامبر امين، با فرمان «اقرأ» بشر را در آغوش پر مهر ديانت قرار داد و دامنه بعثتش، تا هميشه تاريخ گسترده شد و نام مبارکش، زينتبخش ملک و ملکوت گشت. اينک پس از پانزده قرن، سخن و تعليم آن يگانه هستي، همچنان ميدرخشد، ميتابد، ميسازد و پرورش ميدهد. از اين رو، بعثت، نقطه عطفي در زندگي سراسر عزت پيامبر امين بود که آيات الاهي را بر گوش جان انسانها ترنم کرد و جهل و جور، شرک و بتپرستي را از صحنه زندگي دور ساخت.
مهمترين پيام بعثت
مهمترين پيام بعثت، يکتا پرستي و تزکيه نفس است. بعثت، وحي را واسطه زمين و آسمان قرار داد و انسانها را از سرگرداني در وادي ظلمت و تحير وارهاند. بر همين اساس است که حضرت امام خميني رحمهالله ميفرمايند: «انگيزه بعثت، نزول وحي... و نزول قرآن است و انگيزه تلاوت قرآن بر بشر اين است که تزکيه پيدا بکنند و نفوس مصّفا بشوند، از اين ظلماتي که در آنها موجود است تا اينکه بعد از اينکه مصّفا شدند، ارواح و اذهان آنها قابل اين بشود که کتاب و حکمت را بفهمند. انگيزه بعثت اين است که ما را از اين طغيانها نجات دهد م ما تزکيه کنيم خودمان را، نفوس خودمان را مصّفا کنيم... اگر اين توفيق براي همگان حاصل شد، دنيا يک نوري ميشود نظير نور قرآن و جلوه نور حق».
ةپرتو شعاع نور بعثت
در پيام بعثت، فطرت پاک و زلال انساني را يافتمي و رهايي تن و جان را در محتواي نداي پيامبر شناختيم. بر همين اساس است که مقام معظم رهبري درباره آثار بعثت چنين ميفرمايد: «هيچ حادثهاي از قبيل انقلابهاي بزرک، مرگها و حياتهاي ملّتها، پديد آمدن اشخاص بزرگ، از بين رفتن اشخاص بزرگ، ظهور مکتبهاي گوناگون، اهميتش براي بشريت به اندازه بعثتهاي انبيا نيست. همچنان که امروز شما ميبينيد، ماندگارترين شکلهاي فکر و ذهن آحاد بشر، همان شکلهايي است که اديان به آنها دادهاند و تا ابد هم همينطور خواهد بود. اگر چه امروز بسياري از کسان در عالم هستند که مستقيما خود را در پرتو اشعه بعثت نبي اکرم قرار ندادهاند، يعني غير مسلمانها، اما همانها هم از برکات اين بعثت، تاکنون منتفع شدهاند».
سنتهاي زیبای عید رسالت وبعثت
مبعث، يکي از اعياد بزرگ امت اسلامي است. در اين روز مبارک، شايسته است مسلمانان به پاکيزگي و نظافت بپردازند؛ چرا که امیر مومنان عليهالسلام فرمود: «غسل کردن در روزهاي عيد، هم سبب پاکيزگي و نظافت کساني است که براي درخواست حاجت به درگاه خداوند روي ميآورند، و هم پيروي از سنت پيامبر اسلام است». پوشيدن لباس تميز و مناسب، صلوات فرستادن و روزه گرفتن، از ديگر سنتهاي سفارش شده در اين عيد بزرگ به شمار ميآيد. امام صادق عليهالسلام درباره روزهداري در روز عيد مبعث فرمود: «کسي که در روز بيست و هفتم ماه رجب روزه بگيرد، خداوند ثواب هفتاد سال روزه را به او خواهد داد».
قطعنامه راهپیمایی سراسری یومالله ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
انقلاب اسلامی ایران حقیقتی برخاسته از سنت الهی و نوآوری بزرگ تاریخی در امتداد حرکت انبیای الهی است که مضمون بعثت را در دورهی معاصر تجدید و خطّ مستمرّ بعثت نبوی با اندیشهی بلند یک مرد الهی و با اتکاء به ایمان و عقاید و انگیزهها و عواطف مردمی پایهریزی گردید.
این بنای استوار که ولادت جدیدی برای اسلام بود، ریشههای آن همان شجرهی طیبهای است، که «أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ»، و حرکت تمام ناشدنی است که با اتکای به خداوند منان و پیوند عمیق و مستحکم مردم با ایمان و بر پایه مردم سالاری و نقش بنیادین مردم ادامه خواهد یافت و انشاءالله به قیام آخرین ذخیره الهی و منجی عالم بشریت بقیة الله الاعظم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) متصل خواهد شد.
اینک در طلیعه چهل و ششمین بهار عزت و آزادی که انقلاب اسلامی با اقتدار ذاتی خود، روح تازه ای در کالبد امت اسلامی دمیده و با بسط 'گفتمان مقاومت و ظلم ستیزی' و عرصههای تقابل راهبردی با نظام سلطه و استکبار به فراسوی جغرافیای ایران اسلامی، فصل نوینی را فراروی جامعهی بشری قرار داده و نوید بخش ظهور «هندسه قدرت و نظم نوین جهانی» گردیده است، ما شرکتکنندگان در راهپیمایی سراسری و دشمن شکن یوم الله ۲۲ بهمن ماه که در تقارن با تحولات سرنوشت ساز منطقهای و پیروزی و مقاومت سلحشورانه و تاریخ ساز مردم مظلوم غزه و مجاهدان مومن و شجاع فلسطینی برابر جنایات رژیم کودککش و حیوان صفت صهیونیستی، اهمیت مضاعف و معناداری یافته است؛ مواضع خود را با بانگ رسای توحیدی «الله اکبر» و «خامنهای رهبر» به جهانیان اعلام میداریم:
۱-ملت انقلابی و شهیدپرور ایران اسلامی، با گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان والامقام و تجلیل از حماسه آفرینیهای ایثارگران و خانوادههای معظم شهدای گرانقدر، ضمن تجدید میثاق با آرمانهای بلند بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره)، رمز تداوم انقلاب اسلامی و پیشرفت همه جانبه کشور را تمسک به «ولایت مطلقه فقیه» و اطاعت از رهنمودهای حکیمانه و خردمندانه رهبر فرزانه انقلاب (مدظلهالعالی) دانسته و هرحرکتی را که در پی تغییر مسیر انقلاب و یا تبیینی بر خلاف اصول برگرفته از مکتب امامین انقلاب باشد را شدیدا محکوم مینماید.
۲- اتحاد، انسجام، وحدت و وفاق ملی حول محور ولایت فقیه و رهبری معظم انقلاب را ضامن و پیشران اصلی پیروزی ایران اسلامی برای عبور از بحرانها، فتنهها و چالشهای ناشی از توطئههای دشمنان خارجی و بدخواهان داخلی دانسته و با تاکید بر لزوم تعمیق همدلی و همافزایی بین قوای سه گانه و آحاد مسئولین و نهادهای نظام برای تضمین پیشرفت و موفقیت کشور و برون رفت جامعه از چالشها و مشکلات امروز در عرصههای مختلف بهویژه در حوزه اقتصادی و فرهنگی، هرگونه مسامحه و بیعملی در این عرصهها را گریز از مسئولیتهای شرعی و قانونی تلقی و شناسایی، محاکمه و برخورد قاطع با مجرمین را خواستاریم.
۳- ملت هوشیار ایران، دستاوردها و توانمندیهای غرورآفرین علمی در ساحتهای گوناگون بویژه نظامی و دفاعی و همچنین اقتدار و نفوذ معنوی و تعیینکننده منطقهای ایران اسلامی که به یمن مجاهدتهای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به ویژه پرچمداری سیدالشهدای جبهه مقاومت اسلامی شهید قدس 'سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی' حاصل شده است را سرمایه راهبردی و نماد قدرت بازدارندگی کشور دانسته و ضمن تاکید بر تداوم این راهبرد، به دشمنان این سرزمین هشدار میدهد از هرگونه خطای محاسباتی و رویاپردازی برای تضعیف و یا تعرض به این حوزه که خط قرمز ایرانیان است، اجتناب ورزیده و خود را هدف ضربه قاطع و پاسخهای متقابل و پشیمان کننده ایران مقتدر قرار ندهند.
۴- ملت ایران با یادآوری پیروزی شکوهمند و تاریخی 'طوفان الاقصی' و شکست غیرقابل ترمیم ارتش صهیونیستی، مصیبت امروز غزه را مصیبت بشریت و نشان دهنده ناکارآمدی و بطلان نظم کنونی جهانی قلمداد و ضمن محکومیت شدید جنایات ضد بشری و نسلکشی صهیونیستها که با پشتیبانی بیمحابا و همه جانبه آمریکای خبیث و جنایتکار صورت میپذیرد، حمایت باشکوه، معنادار و الهام بخش از مردم غزه و مبارزان فلسطینی را مورد تحسین و تجلیل قرار میدهد و از دولتهای اسلامی میخواهد در پاسخ به مطالبه امت اسلامی از هرگونه حمایت و کمک به رژیم جعلی و گرگ صفت صهیونیستی پرهیز و با قطع رابطه اقتصادی ضربه قاطع و تعیین کنندهای بر پیکر محتضر غاصبان فلسطین و قدس شریف وارد سازند.
۵- ملت ایران از جامعه بینالمللی میخواهد ضمن لغو عضویت رژیم جعلی و کودککش صهیونیستی، نمانیدگان و سفیران این رژیم دیوسیرت را به جرم نسلکشی، جنایات وحشیانه و پاکسازی قومی از سازمان ملل و سراسر جهان اخراج نماید و از وزارتخارجه مصرانه خواستار اهتمام جدی و پیگیری برای تحقق این مطالبه به حق و قانونی هستیم.
۶-ملت ایران «خواص» و شخصیتهای مرجع و تاثیرگذار بر افکار عمومی را 'شتاب دهندگان حقیقی' در جامعه دانسته و با تاکید بر لزوم هوشمندی و هوشیاری نسبت به نقشههای دشمن برای دورسازی خواص از ایفای نقش شتاب دهندگی خود به ویژه در بزنگاهها و مواقع حساس، از آنان میخواهد مسئولیت خطیر و تاریخی خود در جهاد تبیین و خنثیسازی تردید افکنی و شک آفرینی بدخواهان را درک و با عمل انقلابی و غیر محافظهکارانه، از هرگونه کوتاهی و سستی در این میدان که نابخشودنی است پرهیز نمایند.
۷- ملت قدرشناس ایران با حمایت از دولت مردمی و خدمتگزاران پرتلاش نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و قدردانی از اقدامات و دستاوردهای ارزنده دولت سیزدهم در عرصههای مختلف، خواستار اتخاذ راهکارهای مناسب برای مهار تورم و مقابله جدی با اخلال گران اقتصادی است.
۸- ملت مومن و انقلابی ایران، با یادآوری اهداف، برنامهها و مقاصد شوم و شیطانی دشمن در میدان جنگ شناختی که با بهرهگیری از فضایمجازی و شبکههای اجتماعی صورت میپذیرد، از همه دستگاهها و نهادهای مسئول بهویژه صدا و سیما و نیز فعالان جهادی و انقلابی در عرصه فرهنگ و رسانه میخواهد با رصد، اشراف و اقدام به موقع، نقشههای بدخواهان ایران عزیز که با تحریف و تولید روایتهای جعلی، دروغ پردازی، تردید افکنی و سیاه نمایی در پی تضعیف ارکان نظام، تخریب سرمایه اجتماعی و سیاسی کشور و ناامیدسازی مردم به ویژه نسل آینده ساز جوان کشور هستند را خنثی کرده و از هرگونه غفلت و سهلانگاری در این زمینه خودداری کنند.
۹- ملت هوشیار و زمان شناس ایران، با آگاهی از اهمیت انتخابات آینده 'مجلس شورای اسلامی' و 'مجلس خبرگان رهبری' ، 'انتخابات' را مظهر 'مردم سالاری دینی' و نماد 'اقتدار و امنیت ملی' و 'زمینه ساز تحول و گرهگشایی از مشکلات و تأمین نیازها' میداند و روح نقش آفرینی در حل تنگناها و چالشهای فراروی کشور بهویژه در حوزه اقتصاد و معیشت مردم و به یاری خداوند متعال حضور پرشور، انقلابی و حداکثری خود در انتخابات ۱۱ اسفند ماه را صحنه تجدید تبعیت و بیعت با امام راحل عظیمالشأن و لبیک به دعوت رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) و باطل سازی نقشههای شوم و فریبنده دشمن برای تزریق ناامیدی و کاهش مشارکت مردمی قرار خواهد داد.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
یکشنبه ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۲
مطابق با یکم شعبان المعظم ۱۴۴۵»
فضیلت و اعمال مشترک و اختصاصی ماه شعبان
مناجات شعبانیه مهم ترین اعمال این ماه است بر انسان ها که بعضی فقرات آن را در تمام سال ترک نکند گرچه در قنوت نماز خویش و سایر حالات روزمرّه خود به آن با خدای خود ارتباط پیدا کند.
به گزارش خبرگزاری حوزه، ماه شعبان دارای فضیلت های بسیاری است که به مناسبت آغاز این ماه پر خیر و برکت، به بیان فضیلت این ماه خواهیم پرداخت:
در برخی ایام، برکات و فضایل خاصی نهفته است که خداوند با قراردادن آن فضایل، فرصتی برای توبه و قرب و کمال به صورت خاص قرارداده است. این فرصت ها همچون فراخوان هایی هستند که با غنیمت دانستن و بهره بردن از این فرصت ها، سودی کلان نصیب فرد شده و راه صدساله را یک شبه طی می کند. یکی از این فرصت ها ماه شعبان است که در ادامه به فضایل آن اشاره خواهد شد.
برکات این ماه
۱. در این ماه موالید پربرکت زیادی وجود دارند. شخصیتهای بزرگ و ارزشمند که از ستارگان آسمان ولایت و امامت به شمار میآیند در ماه شعبان دیده به جهان گشودهاند مانند ولادت با سعادت حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام که در روز سوم ماه شعبان اتفاق افتاده و نیز در روز چهارم این ماه ولادت با سعادت حضرت ابوالفضل علیه السلام رخ داده، در روز پنجم آن ولادت حضرت امام زین العابدین علیه السلام میباشد همچنین در پانزده شعبان ولادت پر برکت قطب عالم امکان حضرت ولی اللّه الأعظم مهدی موعود اتفاق افتاده است که خداوند به وسیله او به هر مظلومی از اولیاء و انبیاء و اصفیاء خویش از زمانی که پدر ما آدم علیه السلام به زمین آمده، وعده نصرت فرموده و وعده داده که زمین را پس از آنکه از ظلم و ستم و بی عدالتی پر شده، از عدل و داد پر کند.
۲. این ماه زمانی است که منسوب به پیامبر است. از صفوان جمال روایت شده که میگفت امام صادق علیه السلام به من فرمود وادار کن کسانی را که در اطراف تو هستند به روزه ماه شعبان، گفتم فدایتان شوم مگر در فضیلت آن چیزی میبینید فرمودند: بلی به درستیکه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هرگاه میدید هلال ماه شعبان را، امر میفرمود به منادی که در مدینه ندا میکرد: ای اهل مدینه من از جانب خداوند به سوی شما مبعوث شدم آگه باشید که شعبان ماه من است پس خدا رحمت کند کسی را که مرا بر ماه من یاری کند یعنی روزه بدارد.[۱]
و همچنین روایتی از امام علی علیه السلام آمده است:
عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ کَانَ یَصُومُ رَجَباً وَ یَقُولُ رَجَبٌ شَهْرِی وَ شَعْبَانُ شَهْرُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.[۲]
که در این روایت ماه رجب ماه امام علی و ماه شعبان ماه رسول خدا و ماه مبارک رمضان ماه خداوند نسبت داده شده است.
* اعمال و فضایل مشترک تمام اوقات این ماه:
اعمال مستحبی مثل روزه ونماز مستحبی در برخی اوقات خاص، فضیلت هایی به خصوص داشته و اثر قربی آن بیشتر است. در روایات به تفصیل از کیفیت برخی از این اعمال در این ماه سخن گفته شده است. البته همه اعمال را بهتر است به آنچه سبک و آسانتر است عمل نماید تا آنکه آن عمل را از روی نشاط به جای آورد و بین آن و بین ذکر خود از سایر اعمال و فکر خویش را بر حسب حال خود جمع نماید.[۳]
۱. روزه:
در روایتی از رسول خدا ثواب یک روز روزه دراین ماه برابر باشفاعت ایشان در روز قیامت بیان شده است. یعنی یک روزه در این ماه فضایلی بیشتر از ایام دیگر سال دارد.
وَ بِأَسَانِیدَ مُعْتَبَرَةٍ عَنْهُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّ اَلرَّسُولَ اَلْأَکْرَمَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ قَالَ: إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِی وَ رَمَضَانَ شَهْرُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، مَنْ صَامَ یَوْماً مِنْ شَهْرِی کُنْتُ شَفِیعَهُ فِی اَلْقِیَامَةِ ، وَ مَنْ صَامَ یَوْمَیْنِ مِنْ شَهْرِی غَفَرَ اَللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذُنُوبِهِ، وَ مَنْ صَامَ ثَلاَثَةَ أَیَّامٍ مِنْ شَهْرِی نُودِیَ أَنِ اِسْتَأْنِفِ اَلْعَمَلَ أَیْ لاَ ذَنْبَ بَقِیَ لَدَیْکَ. [۴]
و در روایتی مرحوم صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه روایت کرده که: شنیدم از اباعبداللّه علیه السلام که می فرمود: کسی که روز اول ماه شعبان روزه بگیرد بهشت بر او واجب می شود و هر کس دو روز روزه بگیرد، خداوند در هر روز و شبی در دنیا به او نظر می افکند و نظر خود را به او در بهشت ادامه می دهد و هر کس سه روز روزه بدارد، خدا را در عرش او و بهشت خود زیارت می نماید. یعنی زائر خدا می شود همانطور که اگر کسی قصد خانه خدا کند، قصد خدا را نموده است.[۵]
۲. استغفار:
سفارش به استغفار در این ماه و بخشندگی وسیعی که در برابر آن شامل حال فرد می شود نشان از فضیلت و اهمیت این ماه دارد که در روایتی از امام رضا آمده است:
سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا ع یَقُولُ مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ تَبَارَکَوَ تَعَالَی فِی شَعْبَانَ سَبْعِینَ مَرَّةً غَفَرَ اللَّهُ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ کَانَتْ مِثْلَ عَدَدِ النُّجُومِ[۶].
۳. نماز مستحبی:
در این ماه نماز های مستحبی فراوانی وارد شده و کیفیت آن ها در کتب ادعیه به تفصیل بیان شده است. یکی از آن نمازها در روایتی از رسول خدا آمده است:
عَنِ النَّبِیِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّی أَوَّلَ لَیْلَهٍ مِنْ شَعْبَانَ اثْنَتَیْ عَشْرَهَ رَکْعَهً، یَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَهٍ فاتِحَهَ الْکِتابِ وَ قُلْ هُوَ اللهُ أحَدٌ خَمْسَ عَشْرَهَ مَرَّهً، أَعْطَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ اثْنَیْ عَشَرَ أَلْفَ شَهِیدٍ، وَ کَتَبَ لَهُ عِبادَهَ اثْنَتَیْ عَشَرَهَ سَنَهً، وَ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمٍ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ، وَ أعْطاهُ اللهُ بِکُلِّ آیَهٍ فِی الْقُرْآنِ قَصْراً فِی الْجَنَّهِ.[۷]
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در شب اوّل ماه شعبان دوازده رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعت یک بار سوره فاتحه و پانزده بار سوره توحید؛ خداوند پاداش دوازده هزار شهید را به وی اعطا می کند، و برای او عبادت دوازده سال می نویسد، و از گناهانش بیرون می آید همچون روزی که مادرش وی را به دنیا آورد، و خداوند به ازای هر آیه ای در قرآن، قصری در بهشت به وی اعطا می کند.
و روایات دیگری درباره نماز شب های دیگر ماه شعبان وارد شده است.
۴. مناجات:
مناجات شعبانیه مهم ترین اعمال این ماه است بر انسان ها که بعضی فقرات آن را در تمام سال ترک نکند گرچه در قنوت نماز خویش و سایر حالات روزمرّه خود به آن با خدای خود ارتباط پیدا کند. شاید بتوان گفت غفلت از آن غفلت از همه خوبی های این ماه است. این مناجات که مناجات امیرالمومنین علیه السلام در این ماه است که فرزندانشان نیز در این ماه ان را می خواندند. در آن علوم سرشاری در کیفیّت معامله بنده با خدای متعال است که در آن اظهار ادب در طریق معرفت حق و سؤال و دعا و استغفار نسبت به خدای خود بیان شده و استدلالات ظریف و لطیفی که سزاوار مقام عبودیّت برای استحکام مقام امیدواری مناسب حال مناجات است، ذکر کرده و دلالت صریح و روشن در معنای قرب و لقای خداوند و دیدار او تنظیم شده است که به آن وسیله شبهات انسانها و شکیّات منکران و وحشت اهل شک و شبهه را برطرف کرده است.
اعمال و عبادات خاص برخی اوقات این ماه:
۱. اول شعبان:
خداوند در روز اول شعبان به درهای بهشت امر می کند که باز شوید و به شاخه های درخت طوبی امر می کند که شاخه هایش را نزدیک این دنیا بیاورد، هر کس دری از خیر و نیکی را در این روز فرا گیرد، هر که نماز مستحبی در این روز ادا کند، هرکه در این روز، روزه بگیرد، هر که میان زن و شوهرش یا پدر و فرزندش یا خویشاوندانش یا مرد و زن همسایه اش یا مرد و زن بیگانه صلح برقرار کند، کسی که طلبی از کسی دارد از او کم کند، کسی که قرضی را که صاحبش از بازگشت آن مأیوس شده به یادآورد و آنرا ادا کند، کسیکه کفالت یتیمی را بر عهده بگیرد، کسیکه قرآن یا چیزی از آنرا بخواند، کسیکه خدا را به یاد آورد و نعمتهای او را بشمارد و او را شکر کند، کسیکه مریضی را عیادت کند، کسی که به پدر و مادر یا یکی از آنها نیکی کند، کسی که جنازه ای تشییع کند، کسی که مصیبت زده را تسلیت گوید، کسی که کار خیر انجام دهد. حتماً به شاخه ای از درخت طوبی آویخته می شود.
همچنین اگر دری از شرّ و گناه را در این روز فرا گیرد، کسی که در ادای نمازش کوتاهی کند و آنرا ضایع کند، کسی که فقیری در نزد او بیاید و او قادر بر تغییر حالش باشد و به وی نرسد ولی او را کمک نکند، کسی که بدکاری از او عذرخواهی نماید امّا او عذر او را نپذیرد بلکه او را بیشتر از بدی او عقوبت کند، کسی که میان زن و شوهرش، پدر با فرزندش یا میان دو همسایه جدایی اندازد، کسی که بر تنگدستی سختگیری بگیرد، کسی که بر یتیمی جفا کند و به او آزار رساند و همچنین مال او را تباه نماید، کسی که خوانندگی کند و در آن خواندن بر معاصی و گناهان برانگیزند، کسی که کارهای قبیح خود را در جنگها و انواع ستم های خود را بر بندگان بشمارد و بر آنها افتخار کند، کسی که به عیادت مریض خود نرود، کسی که جنازه ای را تشییع نکند به دلیل خوار و پست بودن آن فرد در نظرش، کسی که از مصیبت زده دوری نماید و به او به خاطر حقارت و کوچکی جفا کند، کسیکه پدر و مادر خود یا یکی از این دو را عاق کند، حتماً به شاخ های درخت زقّوم آویخته می شود البته منافقین، بیشتر به شاخه های او آویخته می شوند.[۸]
۲. نیمه شعبان:
نیمه شعبان به سبب مولود بابرکت خود و فضیلتی که خدا دراین روز قرار داده است با ارزش و مغتنم است. از حضرت صادق(ع) روایت است که می فرماید از حضرت باقرع از فضیلت و برتری شب نیمه شعبان سؤال شد فرمود: آن شب برترین شبها بعد از لیلة القدر است و در آن شب است که خداوند فضل خود را به بندگان عطا می فرماید و آنها را به کرم خود می آمرزد. پس در تقرّب جستن به سوی خدا در این شب تلاش کنید. همانا شبی است که خدا قسم یاد کرده به ذات مقدّس خود که سائلی را از درگاه خود دست خالی برنگرداند و نیمه شعبان شبی است که حقتعالی آنرا برای ما و امامان در مقابل شب قدر که برای پیامبرص است، قرار داده است.[۹] پس شایسته است که در این شب به دعا و ثنا و شب زنده داری بپردازیم. سول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: در شب نیمه شعبان خواب بودم که جبرئیل نزد من آمد و گفت: یا محمّد (ص) آیا در این شب به خواب می روی؟ گفتم: ای جبرئیل مگر امشب چه شبی است؟ گفت: نیمه شعبان است، برخیز یا محمّد ص پس مرا به پا داشت و مرا به بقیع برد به من گفت، سر خود را بلند کن، این شبی است که در آن درهای آسمان باز است و درهای رحمت و رضوان و مغفرت و توبه و جود و احسان باز است و خداوند به شماره موها و پشمهای چهارپایان آزاد می کند و نیز در آن شب اجلها و ارزاق مردم از این سال به سال دیگر تقسیم می گردد و هرچه در تمام سال اتّفاق می افتد در این شب وارد می گردد.[۱۰]
اعمال شب نیمه شعبان چند چیز است:
اول: غسل که باعث کاسته شدن گناهان می شود.
دوم: احیاء این شب به نماز و دعا و استغفار همانطور که امام سجادع انجام می دادند در روایت آمده هر که این شب را احیاء دارد در روزی که دلها می میرند دل او هرگز نمی میرد.
سوم: زیارت امام حسین علیه السلام که با فضیلت ترین اعمال در این شب است و باعث آمرزش گناهان می شود. هرکه می خواهد امام حسین علیه السلام را زیارت کند باید زیارت حضرت را بخواند و اقلّ زیارت آن حضرت این است که بر پشت بام رود و به چپ و راست رو به آسمان کند و زیارت حضرت را با این کلمات بخواند: السلام علیک یا ابا عبداللّه السّلام علیک و رحمة اللّه و برکاته. و هر کس امام حسین علیه السلام را اینگونه زیارت بنماید امید است ثواب حج و عمره برای او نوشته شود.
لازم به ذکر است که شب نیمه شعبان یکی از شبهای قدر و شب تقسیم روزی ها و مرگهاست.[۱۱]
چهارم: نماز: امام صادق علیه السلام می فرمایند: هنگامی که نماز عشاء را به جای آوردی دو رکعت نماز بگزار، در رکعت اول، حمد و سوره قل یا ایّها الکافرون و در رکعت دوم توحید بخوان پس از سلام سی سه مرتبه سبحان اللّه، سی سه مرتبه الحمد لله و سی و چهار مرتبه اللّه اکبر سپس بگوید: یا من الیه ملجأ العباد پس از آن سجده کند و بیست مرتبه بگوید یا رب هفت مرتبه یا الله و هفت مرتبه لاحول ولا قوّة الّا باللّه ده مرتبه ماشاء اللّه لاقوّة الّا بالله سپس صلوات بر پیامبرص بفرستد و حاجات خود را بخواهد، حضرت فرمود به خدا قسم خدای متعال به کرم و فضل خود، آنرا به تو می دهد.[۱۲]
پنجم: دعای کمیل: از اعمال مخصوص این شب دعای کمیل است که با تأسی به امیرالمؤمنین علیه السلام، آن را در سجده بخوانی روایت است که کمیل دیده است که امام علی، در شب نیمه شعبان دعا را در سجده خوانده است.[۱۳]
در روایتی دیگر آمده که کمیل گفت: با مولایم علی علیه السلام در مسجد بصره نشسته بودم و گروهی از اصحابش گرد او جمع شده بودند. یکی از آنها عرض کرد معنای فرمایش خدای تعالی که فرموده: فیها یفرّق کلّ امر حکیم درآیه ۴ سوره دخان چیست؟ آن حضرت فرمود: شب نیمه شعبان است به آن کسی که جانم به دست اوست بنده ای از بندگان خدا نیست مگر اینکه آنچه از نیک و بد بر او جاری می شود در شب نیمه شعبان بر او مقرر شده است و هیچ بنده ای آن شب را احیاء ندارد و دعای خضر علیه السلام را نمی خواند مگر اینکه دعای او مستجاب گردد! هنگامی که حضرت به منزل بازگشت من شبانه به خدمتشان رفتم و درب را کوبیدم فرمود: ای کمیل! تو را چه مطلبی است؟ عرض کردم یا امیرالمؤمنین! مطلبم دعای خضر است. فرمود: ای کمیل! بنشین و هنگامی که این دعا را حفظ کردی در هر شب جمعه یا در ماهی یک مرتبه یا در سالی یک مرتبه، یا در عمر خودت یک مرتبه آن را بخوان خداوند از تو چاره سازی و یاریت کند روزیت دهد و هرگز مغفرت خود را از تو باز ندارد. سپس فرمود بنویس: اللهم انی اسئلک برحمتک الّتی وسعت کل شی ء.[۱۴] و بعد این دعا به نام کمیل مشهور شد.
۳. آخرین جمعه این ماه:
در روایتی آمده که حضرت رضا علیه السلام در آخرین جمعه از ماه شعبان به اباصلت فرمود: بیشتر شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است، در این باقیمانده ماه تقصیرهای گذشته ات را تدارک کن و بر آنچه به کارت می آید همّت کن، در دعا و استغفار و تلاوت قرآن بسیار بکوش و از گناهان خویش به سوی خدا توبه کن تا ماه رمضان فرا می رسد بر خدا مخلص باشی. امانتی که بر گردن داری ادا ساز، هر کینه ای در قلب تو از برادر مؤمنت باشد آن را برانداز و هر گناهی بر تو مانده که مرتکب آن شده ای آن را از دل ریشه کن ساز و از خدا پروا داشته باش و بترس و در آشکارا و پنهان بر او توکّل نمای. همانگونه که خود در آیه ۳ سوره طلاق فرموده: «وَمَن یَتَوَکَّل عَلَی ٱللَّهِ فَهُوَ حَسُبهُ إِنَّ ٱللَّهَ بَلِغُ أَمرِهِۦ قَد جَعَلَ ٱللَّهُ لِکُلِّ شَیء قَدرا » یعنی آنکس که بر خدای توکل کند خدا او را بس است زیرا خداوند امر خود را به انجام رساننده است و برای هر چیز اندازه ای قرار داده است.[۱۵]
و خواندن دعای اللّهم ان لم یکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفرلنا فیما بقی منه[۱۶]
۴. سه روز آخر ماه شعبان:
روزه سه روز آخر ماه شعبان برای کسی که تمام آن را روزه نداشته فضیلتی است که برای انسان سزاوار نیست آن را رها کند، شیخ صدوق رحمت الله علیه از امام صادق علیه السلام روایت نموده است که هر کس سه روزه آخر شعبان را روزه بگیرد و به ماه رمضان متصل کند، خداوند روزه دو ماه پی در پی را برای او می نویسد.[۱۷]آخر هر ماه اغلب برای اصلاح خود و انجام کارهایی که در طول ماه از دست داده ایم است که امید است به نحو احسن از پایان هر ماه به ویژه ماه شعبان به دلیل ارزش آن و ماه بعدی آن یعنی ماه رمضان استفاده کنیم. در شب آخر شعبان نیز برای ماه رمضان دعایی است از امام صادق(ع) که در مفاتیح ذکر شده است.[۱۸]
نتیجه گیری:
آنچه از روایات فهمیده می شود آن است که این اعمال برای آماده سازی انسان برای بهره بردن حداکثری از ماه مبارک رمضان است. هرکس از این ماه و ماه رجب بیشترین بهره را ببرد، زمینه و ظرفیت خود را برای ماه رمضان و رشد خود فراهم کرده است. همچنین استفاده از ماه هایی که فضایل منحصر به فردی دارند و خداوند در آن ایام نظر لطف و رحمت بر بندگان خود دارد،کیاثت مومن را رسانده و او را هرچه زودتر و راحت تر به سعادت میرساند.
به قلم حسنا عباسی
پی نوشت ها:
[۱] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۹۷.[۲] وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج۱۰، ص۴۸۰.
[۳] مراقبات به نقل از من لایحضره الفقیه، ص ۱۷۶.
[۴] . زادالمعاد، ج۱، ص۴۴.
[۵] وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۵۰۳.
[۶] روی فی الوسائل ص ۳۸۰ من الجزء ۷ هذا السند عن المجالس و عیون أخبار الرضا و کتاب فضائل شعبان فی کتاب الصوم الباب ۳۰ من أبواب الصوم المندوب الحدیث ۵
[۷] . اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص۱۹۳.
[۸] مفاتیح الجنان، ص ۲۶۷ و بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۷۳، ص۳۵۷، باب ۶۷.
[۹] مفاتیح الجنان، ص ۲۷۲
[۱۰]. المراقبات، ص ۱۸۲.
[۱۱]. المراقبات، ص ۱۸۵.
[۱۲] مفاتیح الجنان، ص ۲۷۸، از ابی یحیی.
[۱۳] المراقبات، ص ۱۹۲، به نقل از اقبال الأعمال.
[۱۴] همان،ص۱۹۳
[۱۵] المراقبات، سید بن طاووس، ص۱۹۶، به نقل از عیون اخبارالرضا ع
[۱۶] مفاتیح الجنان،ص۲۸۲
[۱۷] المراقبات، ص ۱۹۸.
[۱۸] اقبال الأعمال، ص ۲۵۸
دلیل نامگذاری ماه شعبان به این نام
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم:
إنَّما سُمِّیَ شَعبانُ لأِنَّهُ یَتَشَعَّبُ فیهِ أرزاقُ المُؤمِنینَ
ماه شعبان، «شعبان» نامیده شد؛ زیرا روزی های مؤمنان در این ماه قسمت می شود.
ثواب الأعمال، ص ۶۲































