زندگی آرمانی، زندگی ای است که در آن ارزش های دینی در اولویت اول باشد؛ این ارزش ها شامل تقیدات مذهبی، شرعی و اخلاقی است. چرا که اصل فلسفه خلقت، عبودیت خداست و انسان ها به دنیا آمدند تا عبد خدا باشند، در این مسیر سعی به خرج دهند و به اطاعت خدا و هادیان الهی سر تسلیم فرود آورند. در این بین ابلیس تلاش می کند با زینت دادن دنیا و با تجملات و شهوات و ثروت و ایجاد حس قدرتطلبی، انسان ها را از یاد خدا غافل کند و از این رهگذر، آنها را از اصل هدف زندگی دور کند. البته در این مسیر اکثریت را فریب داد و با ابزارهای خود، نوع بشر را وارد دورانی به نام مدرنیسم یا «عصر جدید» کرد؛ دورانی که دین، افیون ملتها تلقی شد و شعارهایی همچون فردگرایی یا اُمانیسم، دنیاگرایی یا سکولاریزم و همچنین سنّتستیزی جایگزین دین شد تا انسان ها به جای آنکه برای خدا باشند و برای خدا زندگی کنند، برای خود و دنیای خود زندگی کنند و برای رسیدن به زندگی مدرن، سنتهای مذهبی را به حاشیه ببرند و بعد حذف کنند.
ما اکنون می بینیم این تفکر شیطانی تا عمق جوامع اسلامی و حتی مذهبی ها ریشه دوانده، به گونه ای که کمتر کسی پیدا می شود که اهل معنویت باشد و یا باور به مرگ و قیامت به زندگی او سمت و سوی الهی بخشد و یا آن فرد خالصانه برای خدا کار کند. در چنین عرصه ای هر کسی به فکر پیشرفت خود است که از اُمانیسم ناشی می شود و در این مسیر ممکن است آداب اخلاقی و شرعی را کنار گذارد تا با آزادی بیشتری به آبادانی دنیای خود برسد که همان اندیشه لیبرالیسم یا آزادی خواهی است.
این تفکر شیطانی وقتی وارد بستر خانواده می شود، آن را از درون تهی می کند و سبب می شود این وادی مقدس تبدیل به تفرجگاه شیطان شود. خانواده ای که روح آن را عبودیت و یاد خدا شکل ندهد و از مذهب به دور باشد و دایره ای به دور خود بکشد تا خیری به همسایگان و اقوام نرساند، به طور قطع همان راهی را طی می کند که مدرنیته از انسان ها خواست. به این نسبت، افرادی هم که در بستر چنین خانواده ای تربیت می شوند، در آینده تبدیل به افرادی می شوند که مذهب برایشان اولویت ندارد، پیشرفت برای آنها حرف اول را می زند و نسبت به همنوعان بیتفاوت و کمسود هستند.
بنابراین راهکار برونرفت از این مخمصه دنیا، گرایش به ایمانیات و معارف الهی و نیز انس گرفتن با هر آن چیزی است که سبب تقویت معنویت می شود؛ لذا خداوند در قرآن می فرماید «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ»، «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»؛ بی تردید انسان در زیان کاری بزرگی است؛ مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند و یکدیگر را به حق توصیه و به صبر سفارش کرده اند.
تمسک به سیره و راهکارهای برترین خوبان بشر یعنی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیت وحی نیز از دیگر راهکارهای مهمی است که هر فرد مؤمنی باید به آن تقید داشته باشد؛ چرا که در اوج انسان هایی هستند که به خداوند ایمان آوردند و برترین عمل صالح را انجام دادند و اطرافیان و شیعیان خویش را دعوت به ارزش ها کردند. در این راستا حدیثی را از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله درباره شاخصه های زندگی معنوی می خوانیم. حضرت فرمود: «هرگاه خداوند براى خانوادهاى خیر بخواهد:
1. آنان را در دین دانا مىکند
2. کوچکترها، بزرگترهایشان را احترام مىکنند
3. مدارا در زندگى و میانهروى در خرج کردن راروزیشان مىکند
4. و به عیوبشان آگاهشان مىکند، تا آنها را برطرف کنند و اگر براى آنان جز این بخواهد، بهخودشان واگذارشان میکند. (نهج الفصاحه، ح 147)
اِذا اَرادَ اللّهُ بِاَهْلِ بَیْتٍ خَیْرا فَقَّهَهُمْ فِى الدّینِ وَ وَقَّرَ صَغیرُهُمْ کَبیرَهُمْوَ رَزَقَهُمُ الرِّفْقَ فى مَعیشَتِهِمْ وَ الْقَصْدَ فى نَفَقاتِهِم وَ بَصَّرَهُمْ عُیُوبَهُمْ فَیَتُوبُوا مِنْها وَاِذا اَرادَ بِهِمْ غَیْرَ ذلِکَ تَرَکَهُمْ هَمَلاً.
این سخنانِ برترین خلق نزد خداوند است که از حکمتهای الهی سرچشمه می گیرد و بسیار با مکتب مدرنیسم و آرمان های آن فاصله دارد. غیر از این موارد باید سایر شاخصه های زندگی سالم را مبتنی بر آموزه های قرآن و عترت مورد واکاوی قرار داد تا به این ترتیب راهی روشن در دل تاریکی های دنیا به روی انسان روشن شود.