در فرازهایی از دعای عهد می خوانیم «اَللّهُمَّ اِنْ حالَ بَینى وَ بَینَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِک حَتْماً مَقْضِیاً، فَاَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کفَنى، شاهِراً سَیفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعى فِى الْحاضِرِ وَ الْبادى»؛ یعنی خدایا، اگر بین من و او مرگی که بر بندگانت حتم و قطعی کرد، حائل شد، کفن پوشیده از قبر مرا با شمشیر از نیام برکشیده و نیزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوت کننده، در میان شهرنشین و بادیه نشین بیرون بیاور.»
این فراز از دعای عهد گویای معرفتی است که در آموزه های اسلامی از آن با عنوان «رجعت» یاد می شود. فرد مؤمن از خداوند می خواهد اگر ظهور آن حضرت در دوران زندگانیام واقع نشد، مرا از قبرم خارج کن، آن هم با آن حالتی که در دعا مطرح شده است.
اما رجعت به این معناست که خداوند گروهی از اموات را در هنگام ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه به صورت مادی به دنیا باز می گرداند تا از یک سو توفیق حضور در لشکر امام برای مبارزه با دشمنان را داشته باشند و از دیگر سو از موهبتهای عصر ظهور آن حضرت بهره ببرند؛ همچنین دشمنان خداوند به ویژه دشمنان عترت به دنیا باز گردانده می شوند تا انتقام حقیقی از آنها گرفته شود. از این جهت خداوند مؤمنان محض و دشمنان محض را به دنیا باز می گرداند.
حقیقت رجعت هم از همین دعای عهد قابل اثبات است؛ فرد مؤمنی که همواره آرزو داشته در معیّت امام خویش باشد تا جان و مال خود را نثار ایشان کند، خداوند از باب کرامت و رحمت خویش این فرصت را برایش فراهم می کند تا به آرزوی دیرینه اش دست یابد؛ حال فرقی نمی کند چنین فردی در شهر باشد یا در روستا. آن زمان که در عالم برزخ متوجه ظهور امام خویش می شوند و آن زمان که ندای دعوت ایشان را می شنوند، دعوت او را لبیک می گویند؛ لذا از امام عصر عجل الله تعالی فرجه در این فراز با عنوان «الداعی» یعنی دعوتکننده ای یاد شده که باید به دعوت او لبیک گفت «مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعى».