emamian

emamian

مرحوم طبرسی در کتاب اعلام الوری (ج ۱، ص ۴۲) ولادت آن فرستاده الهی را در روز جمعه به هنگام طلوع آفتاب در هفدهم ماه ربیع الاول ذکر کرده است. اهل سنت قریب به اتفاق ولادت را در روز دوازدهم ربیع ثبت کرده اند. البته مرحوم کلینی هم با این قول هم عقیده است ولی به نظر ما برخلاف نظر مشهور امامیه است.

بدین مناسبت بر آن شدیم تا نیم نگاهی به زندگی یکی از همسران آن حضرت یعنی ام سلمه بپردازیم. به نظر میرسد پس از حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها، هیچ بانویی به مقام و منزلت او نمی‌رسد. محورهای بسیار فراوانی در زندگی سراسر افتخار او وجود دارد که در این نوشته به برخی از آنها می پردازیم.

 

۱. نسب

نامش هند دختر أبی اُمیه، ام سلمه قرشیه مخزومیه است. (تهذیب الکمال، ج ۳۵، ص۳۱۷). ذهبی در کتاب سیر أعلام النبلاء (ج ۲، ص ۲۰۱) او را این گونه توصیف کرده است: بانویی محجّبه و پاک به نام هند دختر ابی امیة بن مغیرة بن عبدالله بن عمر ... از اولین زنان مهاجر و زیباترین آنها و شریفترین آنها از حیث نسب بود.

 

۲. جایگاه علمی و فقهی ام‌سلمه(س)

شاید یگانه همسر رسول خداست که از او به عنوان فقیه تعبیر شده است. ذهبی در کتاب سیر اعلام نبلاء (ج ۲، ص ۲۰۳) میگوید: «و کانت من فقهاء الصحابیات» یعنی در میان زنانی که یاران پیامبر بودند، از فقها شمرده میشد. این تعبیر کاشف از جایگاه علمی و فقهی ام سلمة است.

 

۳. نقش ام‌سلمه(س) در نشر احادیث پیامبر(ص)

یکی از علوم شریفه، نقل حدیث است و ام سلمه سهم بزرگی در این زمینه داشته است به طوری که در مسند او بالغ بر ۳۷۸ حدیث است که تنها بخاری و مسلم سیزده حدیث از او نقل کرده اند.

سیر اعلام نبلاء (ج ۲، ص ۲۱۰) او از وجود مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله و حضرت صدیقه شهیده فاطمه زهرا و دخترش زینب و عروة الزبیر نقل حدیث کرده است. (تهذیب الکمال، ج ۳۵، ص ۳۱۷) و طبق گفته جناب مزی در تهذیب الکمال (ص ۸۵) شخصیت های مهمی از او نقل حدیث کرده اند از جمله: امام محمد باقر علیه السلام، عبدالله ابن عباس، حبیب بن ابی ثابت، اسامة بن زید و سعید بن مسیب. (تهذیب الکمال ج ۳۵، ص ۳۱۸)

 

۴. ام سلمه(س) و روزهای آخر عمر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)

مرحوم شیخ مفید در کتاب الارشاد (ج ۱، ص ۱۸۵) حوادث تلخ روزهای واپسین عمر رسول خدا را نقل کرده و مینویسد: در روزهای آخر عمر خود فرمود: «أدعوا لی أخی و صاحبی» یعنی برادر و همراه مرا فرا خوانید. عایشه گفت: بگویید که ابوبکر بیاید. وقتی آمد حضرت به او نظر انداخت و روی خود را برگرداند. حضرت برای بار دوم فرمود: «أدعوا لی أخی و صاحبی». حفصه گفت: عمر را صدا بزنید. عمر آمد. حضرت از او روی برگرداند و برای بار سوم فرمود: «أدعوا لی أخی و صاحبی». ام سلمه گفت: علی را فرا خوانید به درستی که پیامبر او را میخواهد.

امیرالمومنین علیه السلام (ص) آمد وقتی نزدیک آن حضرت شد، خودش را بر رسول خدا(ص) انداخت و پیغمبر صلی الله علیه و آله با او نجوا مینمود. اینجا بود که امام علی(ع) فرمود: پیامبر خدا هزار باب علم به من یاد داد از هر بابی هزار باب دیگر به روی من باز شد و درباره آنچه من باید به آن اقدام کنم به من وصیت نمود. (اعلام الوری، ج ۱، ص ۲۶۷)

 

۵. ام سلمه(س) راوی حدیث "امامان دوازده‌گانه"

یکی از احادیث صحیح و متواتر حدیث ائمه دوازده گانه است. جناب خزاز قمی متوفی قرن چهارم در کتاب کفایة الأثر احادیث متعددی از ام سلمه همسر رسول خدا نقل کرده است. از جمله آنها این روایت است که می‌گوید از رسول الله(ص) شنیدم که فرمود: ائمه بعد از من دوازده نفر هستند یعنی به تعداد نقباء بنی اسرائیل. نه نفر از آنها از صلب حسین(ع) هستند که خداوند علم و فهم مرا به آنها عنایت کرده است پس وای بر کسی که آنها را دشمن بدارد.

 

۶. نقش ام سلمه(س) در نقل روایات پیامبر(ص) در برتری مطلق امیرالمؤمنین(ع)

روایات فراوانی در کتب فریقین از ام سلمه نقل شده که همه آنها را از رسول خدا(ص) شنیده است. او راوی حدیث رد الشمس است. (الإرشاد، ج ۱، ص ۳۴۵) و راوی حدیث «تقتلک الفئة الباغیة» که مربوط به شهید صفین عمار بن یاسر(رضی‌الله عنه) است. (صحیح مسلم، ج ۸، ص ۱۸۶) و راوی حدیث «من سبّ علیّاً فقد سبّنی» است. (مستدرک، ج ۳، ص ۹۳) یعنی کسی که علی را دشنام بدهد به تحقیق که مرا دشنام داده است.

همچنین او راوی حدیث «علی مع القرآن و القرآن مع علی» است. (مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۹۶) شایان ذکر است که ام سلمه راوی احادیثی است که نص در اثبات خلافت و جانشینی امیرالمومنین علی علیه السلام است. ابن اعثم کوفی در کتاب الفتوح (ج ۲، ص ۴۵۴) نقل میکند که عبدالله ابن زبیر خاله‌اش عایشه را جهت جنگ با علی(ع) تحریک میکرد و میگفت که احدی از رسول خدا(ص) نشنیده که بگوید علی(ع) بعد از من ولی مردم است. ام سلمه به او گفت: اگر تو این را از رسول خدا (ص) نشنیدی از خاله ات عایشه بپرس که رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمود: «تو خلیفه و جانشین من در زمان حیات و بعد از ممات من هستی» عایشه وقتی این حدیث را شنید گفت: آری من این را از رسول خدا(ص) شنیدم. ام سلمه پس از آن به عایشه گفت: مبادا که تو آن زنی باشی که سگهای حوأب بر او پارس میکنند و مبادا که گرفتار نیرنگ طلحه و زبیر شوی زیرا این دو نفر تو را از راه خدا بی نیاز نمی کنند.

مرحوم شیخ مفید نیز در کتاب ارشاد با سندی که متصل به ابن عباس است نقل میکند که پیامبر اکرم(ص) به ام سلمه فرمود: بشنو و شاهد باش که علی(ع)، امیر مؤمنان و سید وصیین (برترین جانشین) است. از مجموع این روایات که فریقین آن را نقل کرده اند استفاده می شود که مسئله جانشینی و خلافت پس از رسول خدا (ص)از آن امیرالمومنین علی علیه السلام است و جایی برای سقیفه بنی ساعده باقی نمی‌ماند.

 

۷. نامه ام سلمه به امام‌علی (علیه‌السلام) درباره نبرد جمل

هشام بن محمد کلبی در کتاب الجمل روایت کرده که ام سلمه از مکه نامه ای با این محتوا برای علی علیه السلام نوشت: «اما بعد به درستی که طلحه و زبیر و پیروانشان که تابع گمراهی هستند، می خواهند همراه عایشه خارج شوند و یادآوری میکنند که عثمان مظلومانه کشته شده و آنها از او خونخواهی میکنند. حول و قوه خدا در این ماجرا برای شما کافی است. اگر خداوند ما را از خروج نهی نکرده بود و به ملازمت بیت امر نکرده بود، هرگز مساله خروج بر تو و همچنین یاری تو را رها نمی کردم. در عین حال، پسرم عمر بن ابی سلمه که همانند خودم است را به سوی تو میفرستم. پس او را به خیر نصیحت فرما». (شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید، ج ۶، ص ۲۱۹؛ تاریخ طبری، ج ۴، ص ۴۵۱)

 

۸. نزول آیه تطهیر در خانه ام سلمه(س)

حاکم حسکانی حنفی مذهب متوفای قرن پنجم در کتاب شواهد التنزیل (ج ۲، ص ۹۲) با سندی از ام سلمه نقل کرده که در خانه من آیه «إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت» نازل شد. (تاریخ دمشق، ج ۱۴، ص ۱۴۹ و ۱۵۳).

 

۹. اعتماد امام‌ معصوم(ع) به ام‌سلمه(س) در سپردن ودایع امامت

هنگامی که امام حسین علیه السلام خواست از حجاز عازم عراق شود، ودائع امامت را نزد ام سلمه سپرد. این خود کاشف از شدت اعتماد آن حضرت(ع) به ایشان است. مرحوم صفار قمی (متوفای ۲۹۰ ق) در بصائر الدرجات (ص ۲۲۳) با سندی از امام جعفر صادق علیه السلام نقل کرده که کتابها نزد علی علیه السلام بود و زمانی که او به سوی عراق رفت، کتابها نزد ام سلمه به ودیعت گذاشته شد.

همچنین مرحوم طبرسی در اعلام الوری (ج ۱، ص ۴۰۶) از شهر بن حوشب می نویسد که وقتی علی علیه السلام به کوفه رهسپار گردید، کتابها و وصیت خود را نزد ام سلمه به ودیعت نهاد و هنگامی که امام‌ حسن علیه السلام برگشت، ام سلمه ودائع را به او تحویل داد. (کافی، ج ۱، ص ۲۳۶)

 

۱۰. مطلع‌بودن‌ ام‌سلمه(س) از واقعه عاشورا از طریق اخبار غیبی پیامبر(ص)

مرحوم شیخ مفید در کتاب الإرشاد (ج ۲، ص ۱۳۰) از ام سلمه نقل میکند که گفت: شبی رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) از پیش ما بیرون رفت و مدتی دراز ناپدید شد. سپس بازگشت و سر و رویش غبارآلود بود و دست خود را نیز بسته بود (مشت کرده بود). من عرض کردم: ای رسول خدا! چرا شما را غبارآلود می‌بینم‌؟ فرمود: مرا در این ساعت به جایی از سرزمین عراق بردند که نامش کربلا بود، و در آن سرزمین جای کشته شدن پسرم حسین و گروهی از فرزندان و خاندانم را به من نشان دادند، و من پیوسته خون ایشان را از آنجا برمیگرفتم و آن اکنون در دست من است. رسول خدا دست خود را برای من باز کرده و فرمود: آن را بگیر و نگهداری کن، پس من آن را گرفتم دیدم مانند خاک سرخ بود، پس در شیشه‌ای نهادم و سر آن را بستم و از آن نگهداری میکردم، تا آنگاه که حسین(علیه السّلام) از مکه به سمت عراق رهسپار شد. من در هر روز و شب آن شیشه را بیرون می‌آوردم و می‌بوییدم و به آن می‌نگریستم و بر مصیبتهای آن جناب میگریستم. وقتی روز دهم محرم شد همان روزی که حسین(ع) در آن روز کشته شد، در اول روز که آن را بیرون آوردم دیدم به حال خود است، دوباره آخر روز آن را آوردم دیدم خون تازه شده. من به تنهایی در خانه خود شروع به زاری و گریه کردم؛ اما اندوه خود را فرو نشاندم از ترس آنکه مبادا دشمنان ایشان در مدینه بشنوند و در شماتت ما شتاب کنند، و پیوسته آن روز و ساعت را در نظر داشتم تا خبر شهادت آن حضرت به مدینه رسید و آنچه دیده بودم به حقیقت پیوست.

۱۱. واکنش ام‌سلمه پس از به شهادت‌رسیدن امام حسین(علیه‌السلام)

ذهبی در سیر أعلام النبلاء (ج ۲، ص ۲۰۲) مینویسد: ام سلمه از بین امهات مؤمنان (همسران رسول خدا) آخرین شخص بود که رحلت کرد. عمرش طولانی شد تا اینکه به زمان شهادت حسین علیه السلام رسید و در آن موقع از شدّت غم زبانش بند آمد و بیهوش شد و بسیار محزون گردید و بعد از این ماجرا فقط مدت کمی زنده بود. او حدود نود سال در قید حیات بود و در بقیع مدفون شد.

ابن عساکر دمشقی شافعی مذهب در کتاب تاریخ دمشق (ج ۱۴، ص ۱۵۱) مینویسد: از شهر بن حوشب که گفت: وقتی خبر شهادت حسین بن علی آمد ام سلمه اهل عراق را لعنت کرد و گفت: او را کشتند، خدا آنها را نابود کند.

چهارشنبه, 20 مهر 1401 10:28

مسجد «الفتاح العلیم»

مسجد «الفتاح العلیم» به عنوان بزرگترین مکان دینی در خاورمیانه در ورودی اداری جدید قاهره در مساحتی بالغ بر 250 هزار متر مربع احداث شد و در هفتم ژانویه 2019 میلادی به مناسبت میلاد حضرت مسیح(ع) افتتاح شد.

مساحت مصلی ویژه این مسجد تقریبا هشت هزار و 600 متر مربع است و مساحت باقی مانده برای محل فرود هواپیما، دو سالن برای مراسم ها و طبقه همکفی برای ارایه خدمات کامل مسجد درنظرگرفته شده است.



صحن مسجد بیش از 12 هزار نمازگزار گنجایش دارد و متشکل از صحن اصلی به مساحت شش هزار و 325 مترمربع و طبقه اول با یکهزار و 200 متر(مصلای بانوان)، هفت هزار مترمربع مساحت خارجی می شود.

گنجایش نمازخانه مردان یک هزار و 200 نمازگزار و نمازخانه زنان 300 نمازگزار است. همچنین در این مسجد دو وضوخانه برای آقایان و دو وضوخانه برای بانوان وجود دارد.

این مسجد شامل موزه ای از کتاب های آسمانی، دارالحفظ قرآن کریم، درمانگاه است. مسجد الفتاح العلیم چهار گدسته به ارتفاع 90 متر برای اذان دارد. همچنین گنبد اصلی صحن این مسجد به قطر 33 متر و به ارتفاع 28 متر است که بزرگترین گنبد در مساجد مصر و آفریقا به شمار می آید. علاوه بر این چهار گنبد به قطر 12 و نیم متر و ارتفاع 10 متر  و 10 گنبد دیگر بر بالای دیوارهای خارجی این مسجد وجود دارد.



این مسجد 176 تزئینی به ارتفاع شش متر دارد، همچنین این مسجد پنج ورودی دارد که هر ورودی مجهزبه آسانسور برای رسیدن به طبقه دوم است.

در ساخت این مسجد بیش از یکهزار و 500 نفر همکاری داشتند تا توانستند این طرح را به پایان برسانند و همزمان با جشن سال نو به طور رسمی افتتاح شود.

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان شامگاه سه شنبه در همایشی به مناسبت میلاد نبی اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) به سخنرانی پرداخت.

دبیرکل حزب الله لبنان در ابتدای این سخنرانی میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) و هفته وحدت اسلامی را تبریک گفت.

سید حسن نصرالله با تمجید از مردم مؤمن یمن، گفت: مردم تحت محاصره‌ای که از بحران‌های معیشتی، روزمره، امنیتی و بهداشتی زیادی رنج می‌برند اما در اجتماعی میلیونی و بی سابقه به این مناسبت گرد هم آمدند. جهان اسلام و عرب و مسلمانان باید میلاد پیامبر خود را جشن بگیرند.

دبیرکل حزب الله افزود: امام خمینی (ره) نقطه اختلافی پیرامون ولادت پیامبر (ص) را به نقطه تلاقی تبدیل کرد و پلی را بین ۱۲ و ۱۷ ربیع الاول بنا نهاد که هفته وحدت اسلامی نام گرفت. ما باید در این مناسبت بر نقاط تفاهم و توافق تمرکز کنیم. میلاد پیامبر (ص) سرآغاز تمام خوبی‌ها و رحمت و نعمت است. ولادت حضرت محمد (ص) میلاد انسانی است که با وجود مبارک خود سبب خیر و برکات و رحمت بود. ذکر پیامبر (ص) پس از رحلت ایشان باقی ماند و به برکت دستاوردهای عظیم ایشان تا قیامت نیز باقی خواهد ماند.

سید حسن نصرالله افزود: رسول الله (ص) هنگامی که مردم را از عبادت بت‌ها به عبادت خداوند متعال رهنمون گردید رحمتی برای آنها در دنیا و آخرت بود. رسول الله (ص) آمد و حکم به حرمت خونریزی و حکم به حرمت آبرو و اموال مردم داد. احکام اسلام در ظاهر خشن به نظر می رسند اما در باطن رحمت هستند چرا که از تعدی به کرامت مردم جلوگیری می‌نمایند. مسئولیت تمام ما به عنوان مسلمان و بویژه مسئولیت علما و فرهیختگان و نخبگان این است که از پیامبر (ص) دفاع کنیم.

ترسیم مرزهای دریایی لبنان

دبیرکل حزب الله لبنان پیرامون وضعیت داخلی لبنان تاکید کرد: در مورد ریاست جمهوری چیز جدیدی برای گفتن ندارم و خواهان تشکیل دولت هستیم.

سید حسن نصرالله درباره ترسیم مرزهای دریایی بین لبنان و رژیم صهیونیستی گفت: من امروز می گویم که ما در ساعات حساسی قرار داریم و مرجعی که باید موضع رسمی لبنان را اعلام نماید میشل عون رئیس جمهور است. ما منتظر مواضع رسمی هستیم و هنگامی که هیات‌ها به راس الناقوره رفتند و توافق را امضا کردند می‌توانیم بگوییم که توافق حاصل شده است. ما به عنوان مقاومت منتظر خواهیم بود.

دبیرکل حزب الله افزود: اختلافات شدیدی داخل رژیم صهیونیستی وجود دارد و نمی‌دانیم فردا یا روزهای بعد چه اتفاقی روی می‌دهد. تا زمانی که لبنانی‌ها ببینند هیات‌ها به راس الناقوره رفتند باید همچنان محتاط باشیم و احتیاط کنیم. امروز رسانه‌های اسرائیل و برخی رسانه‌های عربی سعی دارند این را القا کنند که حزب الله می‌خواهد توافق را به هم بزند. عجیب اینجاست که برخی مردم در حالی این حرف را می‌زنند که تمام اقدامات حزب الله از ابتدای این پرونده را مشاهده کردند.

سید حسن نصرالله تاکید کرد: برای ما به عنوان مقاومت، مهم، حمایت و ایستادن در کنار دولت لبنان و حمایت از مطالبات لبنان است. چیزی که برای ما اهمیت دارد استخراج نفت و گاز از میادین نفتی لبنان است. هنگامی که رئیس جمهور موضع رسمی لبنان را اعلام کند کارها برای مقاومت انجام شده و تا آن زمان باید هوشیار باقی بمانیم.

دبیرکل حزب الله تصریح کرد: من در اینجا باید از رزمندگان مقاومت یاد کنم. ما نیازی به ارسال پهپادها یا غیره نداشتیم و هدف از ابتدا این بود که به دشمن بفهمانیم مقاومت در چیزی که می‌گوید جدی است. من می‌خواهم از این برادران رزمنده در مقاومت تشکر کنم و به آنها بگویم که همچنان آماده و هوشیار باقی خواهید ماند تا اینکه ببینیم تفاهم امضا شده است. ما باید در این زمینه با روحیه مسئولیت پذیری ملی رفتار کنیم و این موضوع باید به عنوان یک ثروت ملی که مختص به هیچ طایفه، یا طرف و منطقه مشخصی نیست مورد نظر قرار گیرد.

تحولات فلسطین

سید حسن نصرالله در بخشی دیگر از سخنان خود با اشاره به تحولات فلسطین، گفت: آنچه در کرانه باختری روی می دهد برای رژیم صهیونیستی و تمام گروه های سیاسی آن شوکه کننده بود. مقاومت دست به کارهای زیادی زد که اسرائیل آن را شنید و مشاهده کرد و درک کرد. مقاومت در کرانه باختری امروز به همبستگی سیاسی، رسانه‌ای و مردمی کامل نیاز دارد و از توان تغییر معادلات برخوردار است و امید زیادی به آن هست.

روابط جنبش حماس و سوریه
دبیرکل حزب الله لبنان درباره رابطه بین جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و سوریه تاکید کرد: تصمیم جنبش حماس درباره تقویت روابط با سوریه تصمیمی شجاعانه، مدبرانه و درست بود. تصمیم ازسرگیری روابط بین حماس و سوریه موجب ایجاد همگرایی بین کشورها، ارتش‌ها و جنبش‌های مقاومت است.

خداوند بزرگ در سوره احزاب، پیامبر اسلام (ص) را بهترین الگو معرفی می کند و می فرماید: همانا برای شما در سیره رسول خدا (ص) الگوی نیکویی است.
امیر مومنان (ع) نیز در خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه می فرماید: به پیامبر پاک و پاکیزه ات اقتدا کن. اگر کسی می خواهد الگو بگیرد، باید از پیغمبر (ص) الگو بگیرد؛ و اگر می خواهد به کسی انتساب یابد، باید به پیامبر (ص) انتساب یابد.
ایشان در ادامه می افزاید: بنده ای نزد خدا محبوب تر است که به پیغمبر (ص) اقتدا کند و پا بر جای پای او بگذارد.
امام صادق (ع) می فرماید: بر هر مسلمانی لازم است که به سیره رسول خدا (ص) عمل نماید.


برای الگوگیری و تبعیت از پیامبر اسلام (ص) بایستی با سیره و رفتار آن اسوه حسنه آشنا شویم:


۱. پیغمبر بزرگ اسلام، حضرت محمد ابن عبدالله (ص) شجاع ترین، بهترین و سخاوتمندترین انسان بود.
۲. مهربان ترین، خیرخواه ترین و پرسودترین فرد برای مردم بود.
۳. دست و دل بازترین و با جرات ترین فرد بود.
۴. از مال دنیا، به حد احتیاج و نیاز اکتفا می کرد و بقیه را می بخشید.
۵. لحظه ای از عمر خود را بیهوده و در غیر راه بندگی خداوند نمی گذراند.
۶. در هر زمان و مکانی، به یاد خدای مهربان بود.
۷. بیشتر اوقات رو به قبله می نشست.
۸. هرگاه گرفتاری و مصیبتی بر آن حضرت وارد می شد، کار خود را به خدا واگذار می کرد.
۹. کارهای نیک را تحسین و تقویت می نمود و کارهای زشت را تقبیح و حقیر می شمرد.
۱۰. نسبت به کوچک و بزرگ، مهربان بود و با مردم ملاطفت و خوش اخلاقی می کرد.


۱۱. همیشه خوشرو، خوش خلق و نرم خوی بود.
۱۲. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود، بیان نمی کرد.
۱۳. از کسانی که اذیتش می کردند، گذشت می نمود.
۱۴. هیچگاه حاجت نیازمندی را رد نمی کرد.
۱۵. همنشین فقرا بود و با آنان هم سفره و هم غذا می شد.
۱۶. به هر کس که خدمتش می رسید، به مقدار دانش و بینشی که در دین داشت، احترام می گذاشت.
۱۷. در برابر بدی دیگران، گناه آن ها را نادیده می گرفت.
۱۸. زبان خود را از بیان سخنان غیر لازم و غیر ضروری نگاه می داشت.
۱۹. هنگامی که وارد مجلس می شد، در نزدیک ترین جای به محل ورود خود می نشست.
۲۰. هنگامی که به مسلمانی می رسید، ابتدا به او دست داده و مصافحه می کرد.


۲۱. با هر کسی رو به رو می شد، ابتدا به او سلام می کرد.
۲۲. هیچ کس را کوچک و پست نمی شمرد. هرگز به کسی اهانت نمی کرد و پایش را پیش کسی دراز نمی نمود.
۲۳. با یاران خود مزاح می کرد تا این که عظمت وی آن ها را نگیرد و به راحتی حرف خود را بزنند.
۲۴. از بیماران حتی در دورترین نقطه شهر عیادت می فرمود.
۲۵. همیشه نظیف، تمیز و مرتب بود و برای خانواده و اصحاب خود، خویش را می آراست و با عطر، خود را معطر و خوشبو می کرد.
۲۶. در کارها به اهل خانه کمک می نمود.
۲۷. برای هر نماز واجب و مستحبی، تجدید وضو می کرد.
۲۸. بعد از هر وضو، خود را عطرآگین می نمود.
۲۹. مشتاقانه انتظار وقت نماز را می کشید و بر آن مراقبت می کرد.
۳۰. هیچ کاری را بر نماز مقدم نمی داشت و در اول وقت نمازش را می خواند.


۳۱. هر شب سیزده رکعت نماز می خواند که دو رکعت نماز نافله صبح هم جزو آن بود.
۳۲. هنگامی که مشغول نماز می شد، از شدت ترس از خدا، رنگش می پرید و صدای ناله سوزناکی از وی به گوش می رسید.
۳۳. از خوف خدای بزرگ شدیدا می گریست و از غیر خدا نمی ترسید و نمی هراسید.
۳۴. آنقدر از ترس و خوف الهی می گریست که جای نماز آن حضرت خیس می شد.
۳۵. هنگام دعا و درخواست به درگاه خداوند، دست های خود را بلند می کرد و همانند شخص فقیری که غذا می خواهد، بسیار زاری و تضرع می نمود.
۳۶. در هر روز هفتاد مرتبه توبه و استغفار می کرد.
۳۷. روزها، و شب ها قبل از خوابیدن، قرآن می خواند.
۳۸. هیچ چیز او را از تلاوت قرآن باز نمی داشت.
۳۹. بخش عمده ای از شب ها را به بیداری و عبادت و تضرع و گریه و استغفار و دعا می گذرانید.
۴۰. در زندگی، زهد و پارسایی پیشه او بود.


۴۱. امین و امانتدار بود و مردم هر امانتی را که برایش بسیار اهمیت قائل بودند، به دست او می سپردند.
۴۲. بردباری او به اندازه ای بود که هرگز بی تاب نشد و در مقابل دنیای ظلمانی زمان خود، دچار تشویش نگشت.
۴۳. هرگز عهد و پیمان خود با مردم و حتی با دشمنانش را نشکست.
۴۴. در مقابل وسوسه های دشمن، هوشیار؛ در مقابل دستور خدا، مطیع محض؛ و در مقابل مصالح مسلمانان، بی تاب برای اقدام بود.
۴۵. هرگز خلق و خوی مردمی و سعی در استقرار عدالت را فراموش نکرد.

 

سی و ششمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی هم‌اکنون با سخنرانی حجت الاسلام رئیسی ریاست محترم جمهور در سالن سران اجلاس آغاز شد.
به گفتۀ مسئولان کنفرانس، امسال مراسم اختتامیه برگزار نمی‌شود و شامل بخش حضور و بیانیۀ پایانی است.

در بخش حضوری کنفرانس امسال 200 اندیشمند از 60 کشور و 100 شخصیت سیاسی و فرهنگی داخلی شرکت دارند و در بخش وبیناری که از یکشنبه 17 مهر آغاز شده، 12 نشست وبیناری با 144 سخنرانی انجام می‌شود. این سخنرانی ها به صورت زنده به زبان های انگلیسی، عربی و فارسی از پایگاه اینترنتی کنفرانس وحدت قابل دریافت است.

کنفرانس وحدت اسلامی همه‌ساله از دوازده تا هفدهم ربیع‌الأول با حضور شخصیت‌های فرهنگی و مذهبی جهان اسلام برگزار می‌شود. به دلیل فراگیری کرونا، این کنفرانس به صورت وبیناری و نیمه‌حضوری برگزار می‌شد و پس از دو سال، به حالت طبیعی خود بازگشت. شعار امسال کنفرانس وحدت، «اتحاد اسلامی، صلح و پرهیز از تفرقه و تنازع در جهان اسلام؛ راهکارهای اجرایی و اقدامات عملیاتی» است.

یکی از تفاوت های کنفرانس امسال برگزاری کنفرانس‌هایی به صورت منطقه‌ای در استان های گلستان، سیستان و بلوچستان، خراسان و کردستان است. همچنین شاهد برگزاری کنفرانس‌هایی در سطح جهانی خواهیم بود که اولین کنفرانس تا پایان سال در لبنان برپا خواهد شد. چندین نشست تخصصی قبل از کنفرانس برگزار شده و 40 مقاله به دبیرخانه کنفرانس رسیده است.

هدف از برگزاری کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی، ایجاد اتحاد و همبستگی در بین مسلمانان، همفکری علماء و دانشمندان جهت تقریب دیدگاه‌های علمی و فرهنگی آنان و نیز بررسی و ارائه راهکارهای عملی جهت دستیابی به وحدت اسلامی و تشکیل امت واحده در جهان اسلام و حل مسائل و مشکلات مسلمانان و ارائه راه‌ کارهای مناسب در این خصوص است.

رییس‌جمهور در کنفرانس وحدت اسلامی با تبریک ولادت پیامبر اسلام(ص) و امام صادق(ع) و خوشامدگویی به علمای جهان اسلام حاضر در کنفرانس، پیش‌بینی‌ها و پیشگیری از تفرقه جهان اسلامی و هم افزایی و همفکری علمای اسلامی را هدف این کنفرانس دانست.

سید ابراهیم رئیسی در این کنفرانس با اشاره به اینکه انسان معاصر با اتکا به خدا و آموخته‌های دینی می‌تواند زندگی سعادتمندی برای خود رقم بزند، افزود: جامعیت دین به انسان این قوت را می‌دهند که در مقابل تهاجم فرهنگی و نسخه‌های ارائه‌شده از غرب و شرق که هیچ تناسبی با زندگی دین‌مدارانه ندارد، ایستادگی کند.

وی ادامه داد: این کنفرانس کمک می‌کند که به درک مشترک بین همه شخصیت‌های اثرگذار در جهان اسلام که چه سرمایه عظیمی به اسم دین و دینداران و مسلمانان و معتقدان به دین، سرزمین‌های اسلامی، جوانان با گرایش به معنویت و دین، روحیه مقاومت و ایستادگی در مقابل دشمن و آماده بودن برای زندگی دین مدارانه، نیروهای فرهیخته و عالم و عامل برای اندیشه  در مقابل جریان الحادی و سکولار و تکفیری داریم.

رئیس جمهور ادامه داد: بیندیشید که دشمن در چه جایگاهی است و چه ترفندهایی دارد. بیندیشید؛ به نام دین امروز پرچمی که امام برافراشتند، پرچم اتحاد بین همه مسلمانان در همه اقلیم‌ها با همه گویش‌ها است. امروز مسلمانان اشتراکات بسیار زیادی دارند. این اشتراکات می تواند قدرت بزرگ و مدنی به نام دین پدید آورد و در برابر همه تمدن‌های مدعی امروز عالم سر بلند اعلام کند که برای سبک زندگی انسان معاصر ، سخن و مدل داشته باشد.

رئیسی با بیان این‌که «پیام این کنفرانس این است که ما به عنوان دین می‌خواهیم زندگی انسان معاصر رقم بخورد» خاطرنشان کرد: شهدای جهان اسلام، بیداری ایجاد کردند. برخی فکر می‌کردند اسلام، امری شخصی است ولی به برکت خون شهدای اسلام، بیداری اسلامی ایجاد شد و همه مسلمانان می‌خواهند مسلمان زندگی کنند و در همه شئون زندگی‌شان براساس اسلام عمل شود. دشمن از همین می‌ترسد.

وی ادامه داد: بعد از جنگ جهانی اول و دوم و ایجاد دو بلوک شرق و غرب و فروریختن بلوک شرق، دشمن بررسی کرد که چه مانعی می‌تواند در مقابل نظام سلطه بایستد؟ آن‌ها به این نتیجه رسیدند تنها مانع‌شان اسلام است و نقشه کشیدند اجازه ندهند اسلام در دنیا رواج یابد. ایجاد دولت‌های وابسته، امپراتوری رسانه‌ای ، راه‌اندازی گروه‌های تکفیری ، اهانت به مقدسات اسلام، رواج تکفر افراطی و تکفیری از حلقه‌های یک زنجیره از سوی دشمن برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان بود. تصمیم گرفتند قدرت دین سربلند نکند.

گزارش های آماری رسمی دولت حاکی است،  درآمدهای حاصل از صادرات نفت و فرآورده های نفتی در سال 1400 بیش از 11 برابر و در 5 ماه اول سال 1401 نسبت به مدت مشابه حدود 8 برابر شده است.

بر اساس این گزارش، نرخ تورم منتهی به مرداد 1401 هم نسبت به دوره مشابه سال قبل حدود 3.7 درصد کمتر شده است.

گزارش رسمی دولت نشان می دهد، ضریب جینی به معنوان معیار اندازه گیری توزیع درآمد در سال 1400 با اندکی بهبود به 0.39 درصد رسید و انتظار آن است که در سال جاری نیز بهبود یابد.

همچنین درآمدهای عمومی دولت به عنوان منبع پایدار بودجه در 5 ماهه اول سال 1401 نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود 66.5 درصد رشد داشته است.

رشد اقتصادی غیرنفتی کشور هم با روند فزاینده از رقم 3.1 درصد در بهار 1400 به 4.3 درصد در بهار 1401 افزایش یافت.

خطبه قاصِعَه، طولانی‌ترین خطبه نهج البلاغه است که محتوایی اخلاقی و اجتماعی دارد و موضوع آن نکوهش تعصب و خودپسندی است. این خطبه در اواخر حکومت امیرالمؤمنین(ع) در کوفه ایراد شده و امام در این خطبه درباره تفرقه اجتماعی هشدار داده و عاملان آن را سرزنش می‌کند و حوزه نیوز در شماره های گوناگون به انتشار متن، ترجمه و شرح آن خواهد پرداخت.

 

- متن بخش نهم خطبه

 

فَاللَّهَ اللَّهَ فِی عَاجِلِ الْبَغْیِ وَ آجِلِ وَخَامَةِ الظُّلْمِ وَ سُوءِ عَاقِبَةِ الْکِبْرِ، فَإِنَّهَا مَصْیَدَةُ إِبْلِیسَ الْعُظْمَی وَ مَکِیدَتُهُ الْکُبْرَی الَّتِی تُسَاوِرُ قُلُوبَ الرِّجَالِ مُسَاوَرَةَ السُّمُومِ الْقَاتِلَةِ، فَمَا تُکْدِی أَبَداً وَ لَا تُشْوِی أَحَداً لَا عَالِماً لِعِلْمِهِ وَ لَا مُقِلًّا فِی طِمْرِهِ، وَ عَنْ ذَلِکَ مَا حَرَسَ اللَّهُ عِبَادَهُ الْمُؤْمِنِینَ بِالصَّلَوَاتِ وَ الزَّکَوَاتِ وَ مُجَاهَدَةِ الصِّیَامِ فِی الْأَیَّامِ الْمَفْرُوضَاتِ تَسْکِیناً لِأَطْرَافِهِمْ وَ تَخْشِیعاً لِأَبْصَارِهِمْ وَ تَذْلِیلًا لِنُفُوسِهِمْ وَ تَخْفِیضاً لِقُلُوبِهِمْ وَ إِذْهَاباً لِلْخُیَلَاءِ عَنْهُمْ، وَ لِمَا فِی ذَلِکَ مِنْ تَعْفِیرِ عِتَاقِ الْوُجُوهِ بِالتُّرَابِ تَوَاضُعاً وَ الْتِصَاقِ کَرَائِمِ الْجَوَارِحِ بِالْأَرْضِ تَصَاغُراً وَ لُحُوقِ الْبُطُونِ بِالْمُتُونِ مِنَ الصِّیَامِ تَذَلُّلًا، مَعَ مَا فِی الزَّکَاةِ مِنْ صَرْفِ ثَمَرَاتِ الْأَرْضِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ إِلَی أَهْلِ الْمَسْکَنَةِ وَ الْفَقْرِ؛‏ انْظُرُوا إِلَی مَا فِی هَذِهِ الْأَفْعَالِ مِنْ قَمْعِ نَوَاجِمِ الْفَخْرِ وَ قَدْعِ طَوَالِعِ الْکِبْرِ.

 

- ترجمه بخش نهم خطبه (آیت الله مکارم شیرازی)

 

خدا را خدا را! از کیفر سریع سرکشی و سرانجام وخیم ظلم و ستم و سوء عاقبت تکبّر بر حذر باشید، زیرا این امور دام بزرگ ابلیس و نیرنگ عظیم اوست که همچون زهرهای کشنده در قلوب مردان نفوذ می کند. هرگز از تأثیر فرو نمی ماند و کسی از هلاکتش جان سالم به در نمی‌برد، نه عالم به جهت علم و دانشش و نه فقیر به سبب لباس کهنه اش.

و به همین جهت خداوند بندگان با ایمان خود را با نمازها و زکاتها و مجاهدتها به وسیله روزه های واجب (از بغی و ظلم و کبر) حراست فرموده، تا اعضا و جوارحشان آرام شود، چشمانشان خاضع و نفوس آنان رام گردد، قلبهایشان خضوع پذیرد و تکبّر را از آنان بزداید. و به همین دلیل ساییدن پیشانیها که بهترین جای صورت است بر خاک، موجب تواضع و فروتنی است و گذاردن اعضای پر ارزش بدن بر زمین دلیل بر کوچکی و چسبیدن شکمها به پشت به هنگام روزه مایه تواضع است و نیز پرداخت زکات موجب صرف ثمرات و درآمدهای زمین و غیر آن برای نیازمندان و مستمندان می گردد (و همه این امور بندگان را از آفت کبر و غرور باز می دارد و به تواضع و فرتنی دعوت می کند) به آثار این اعمال بنگرید که چگونه شاخه های درخت تفاخر را درهم می شکند و از جوانه زدن کبر و خودپسندی (در دلها) جلوگیری می کند.

 

- شرح بخش نهم خطبه (آیت الله مکارم شیرازی)

 

هیچ کس از کبر و غرور در امان نیست

امام(علیه السلام) در این بخش از خطبه باز به دنبال هدف اصلی مجموع خطبه؛ یعنی نکوهش کبر و غرور و نشان دادن آثار سوء آن است؛ ولی این هدف را از مسیر جالب دیگری دنبال می کند و به سراغ عبادت و واجبات و فرایض الهی می رود و نشان می دهد که آنها چگونه برای زدودن آثار کبر و غرور، مؤثرند.

ابتدا مقدّمتاً به طور کلّی به عواقب سوء بغی و ظلم، هشدار می دهد و می فرماید: «خدا را خدا را! از کیفر سریع سرکشی و سرانجام وخیم ظلم و ستم و سوء عاقبت تکبّر بر حذر باشید»؛ (فَاللّهَ اللّهَ فِی عَاجِلِ الْبَغْیِ، وَ آجِلِ وَخَامَةِ الظُّلْمِ، وَ سُوءِ عَاقِبَةِ الْکِبْرِ).

سپس به ذکر دلیل روشنی برای این هشدار پرداخته، می فرماید: «زیرا (این امور سه گانه) دام بزرگ ابلیس و نیرنگ عظیم اوست که همچون زهرهای کشنده در قلوب مردان نفوذ می کند. هرگز از تأثیر فرو نمی ماند و کسی از هلاکتش جان سالم به در نمی برد، نه عالم به جهت علم و دانشش و نه فقیر به سبب لباس کهنه اش»؛ (فَإِنَّهَا مَصْیَدَةُ(۱) إِبْلِیسَ الْعُظْمَی، وَ مَکِیدَتَهُ الْکُبْرَی، الَّتِی تُسَاوِرُ(۲) قُلُوبَ الرِّجَالِ مُسَاوَرَةَ السُّمُومِ الْقَاتِلَةِ، فَمَا تُکْدِی(۳) أَبَداً، وَ لاَ تُشْوِی(۴) أَحَداً، لاَ عَالِماً لِعِلْمِهِ، وَ لاَ مُقِلاًّ(۵) فِی طِمْرِهِ(۶)).

امور سه گانه ای که امام (علیه السلام) در آغاز این سخن به آن هشدار می دهد، بعضی به معنای تجاوز از حد به معنای ستم کردن و تکبّر و خود برتربینی است لازم و ملزوم یکدیگرند.

افراد متکبّر تنها خودشان را می بینند و به همین جهت برای حقوق دیگران ارزشی قائل نیستند و دست به ظلم و ستم می زنند و نیز بعضی به معنای تجاوز از حد، به ظلم و ستم می انجامد و همه اینها سموم کشنده و دامهای خطرناکی از دامهای شیطانند که جز اولیاء اللّه و افراد صالح با ایمان را از آن گریزی نیست.

 

جمله «فَمَا تُکْدِی أَبَداً...» اشاره به فراگیر بودن این هشدار است؛ مبادا دانشمندی تصوّر کند که تنها با علم و دانشش می تواند از این دام شیطان رهایی یابد و یا شخص فقیری با فقرش ممکن است از آسیب آن در امان بماند؛ هرکس ـ بدون استثنا ـ آلوده بغی و ظلم و کبر گردد عاقبت شوم و تاریکی خواهد داشت.

آن گاه امام عبادت اسلامی را مطرح و روی بسیاری از آنها انگشت می گذارد و تأثیر مثبت آنها را در زدودن آثار کبر و غرور و زنده کردن روح تواضع و فروتنی شرح می دهد و می فرماید: «و به همین جهت است که خداوند، بندگان با ایمان خود را با نمازها و زکاتها و مجاهدتها به وسیله روزه واجب (از بغی و ظلم و کبر) حراست فرموده، تا اعضا و جوارحشان آرام شود؛ چشمانشان خاضع، و نفوس آنان رام گردد؛ قلبهایشان خضوع پذیرد و تکبّر را از آنان بزداید»؛ (وَ عَنْ ذلِکَ مَا حَرَسَ اللّهُ(۷) عِبَادَهُ الْمُؤْمِنِینَ بِالصَّلَوَاتِ وَ الزَّکَوَاتِ، وَ مُجَاهَدَةِ الصِّیَامِ فِی الاَْیَّامِ الْمَفْرُوضَاتِ، تَسْکِیناً لاَِطْرَافِهِمْ،(۸) وَ تَخْشِیعاً لاَِبْصَارِهِمْ، وَ تَذْلِیلاً لِنُفُوسِهِمْ، وَ تَخْفِیضاً(۹) لِقُلُوبِهِمْ، وَ إِذْهَاباً لِلْخُیَلاَءِ(۱۰)عَنْهُمْ).

اشاره به اینکه یکی از فلسفه های مهم این عبادات، در هم شکستن انگیزه های کبر و غرور است که سرچشمه تجاوز و ظلم می شود. ارکان و آداب نماز به طور کامل، انسان را به تواضع دعوت می کند. ایستادن همچون عبد خاضع در برابر خداوند و سپس رکوع و از همه مهم تر سجده از یک سو روح تواضع را در انسان پرورش می دهد و از سوی دیگر او را از هرگونه گناه باز می دارد (إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْکَرِ)(۱۱).

همچنین زکات که در واقع اکرام و احترامی به نیازمندان و مستمندان است، کبر و غرور را از روح و جان ثروتمندان و متمکّنان می زداید و نیز روزه که انسان را با تشنگی و گرسنگی در صف فقرا و نیازمندان قرار می دهد، در هم شکننده کبر و غرور است؛ هر چند فلسفه این عبادات به این منحصر نمی شود؛ ولی به یقین یکی از فلسفه هایش همین است که امام(علیه السلام) در اینجا بدان اشاره فرموده است.

 

در سایر روایات اسلامی نیز به این معنا اشاره شده است؛ مثلا در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) می خوانیم: «إنَّ عِلَّةَ الصَّلاةِ أنَّها إقْرارٌ بِالرُّبُوبِیَّةِ للهِِ تَعالی وَ خَلْعُ الاَْنْدادِ وَ قِیامُ بَیْنَ یَدَیِ الْجَبّارِ جَلَّ جَلالُهُ بِالذُّلِ وَ الْمَسْکَنَةِ وَ الْخُضُوعِ...؛ فلسفه نماز اقرار به ربوبیت خداوند متعال و نفی هرگونه شرک و قیام در برابر ذات پاک خداوند با تسلیم و تواضع و خضوع است».(۱۲)

و نیز درباره فلسفه زکات از همان حضرت نقل شده است که می فرماید: «وَ هُوَ مَوْعِظَةٌ لاِهْلِ الْغِنی وَ عِبْرَةٌ لَهُمْ لِیَسْتَدَلُّوا عَلی فُقَراءِ الاْخِرَةِ بِهِمْ؛ ادای زکات پند و اندرزی است برای اغنیا و درس عبرتی است برای آنها تا از این طریق به فقر و نیازمندی خود در آخرت آشنا شوند».(۱۳)

نیز از همان حضرت درباره فلسفه صوم چنین می خوانیم: «عِلَّةُ الصَّوْمِ عِرْفانُ مَسِّ الْجُوعِ وَ الْعَطَشِ لِیَکُونَ ذَلیلا مُسْتَکیناً...؛ فلسفه روزه این است که گرسنگی و تشنگی را احساس کند تا متواضع و خاضع گردد...».(۱۴)

 

آن گاه امام(علیه السلام) در ادامه این سخن به شرح آنچه در جمله های بالا به صورت اجمال درباره فلسفه نماز و روزه و زکات بیان کرده بود، پرداخته چنین می فرماید: «(خداوند نماز را واجب کرد) به این جهت که ساییدن پیشانیها که بهترین جای صورت است بر خاک،موجب تواضع و فروتنی است و گذاردن اعضای پر ارزش بدن بر زمین دلیل بر کوچکی، و چسبیدن شکمها به پشت، به هنگام روزه، مایه تواضع است و نیز پرداخت زکات، موجب صرف ثمرات زمین و غیر آن برای نیازمندان و مستمندان می گردد (و همه این امور، بندگان را از آفت کبر و غرور باز می دارد و به تواضع و فرتنی دعوت می کند)»؛ (وَ لِمَا فِی ذلِکَ مِنْ تَعْفِیرِ(۱۵) عِتَاقِ(۱۶) الْوُجُوهِ بِالتُّرَابِ تَوَاضُعاً، وَ الْتِصَاقِ کَرَائِمِ(۱۷) الْجَوَارِحِ بِالاَْرْضِ تَصَاغُراً(۱۸)، وَ لُحُوقِ الْبُطُونِ بِالْمُتُونِ(۱۹) مِنَ الصِّیَامِ تَذَلُّلاً؛ مَعَ مَا فِی الزَّکَاةِ مِنْ صَرْفِ ثَمَرَاتِ الاَْرْضِ وَ غَیْرِ ذلِکَ إِلَی أَهْلِ الْمَسْکَنَةِ وَ الْفَقْرِ).

 

به یقین آنچه در بالا آمد، بخشی از فلسفه های این عبادات مهم اسلامی است، زیرا عبادات، فلسفه های مهمی دارد که یکی از مهمترین آنها همان پرورش روح تواضع و فروتنی و مبارزه با کبر و غرور است. فلسفه نهی از فحشا و منکر و معراج مؤمن بودن در نماز و نیز پرورش روح تقوا و اخلاص در سایه روزه و مبارزه با آفت اختلاف طبقاتی در زکات و غیر اینها، غیر قابل انکار است.

در سایر روایات اسلامی نیز اشارات روشنی به این امور دیده می شود.

در حدیثی از امام باقر(علیه السلام) می خوانیم که خداوند به موسی بن عمران وحی کرد: آیا میدانی چرا من تو را از میان خلقم برای سخن گفتن با او برگزیدم؟ موسی عرض کرد: پروردگارا نمی دانم، فرمود: «یا مُوسی إنّی قَلَّبْتُ عِبادی ظَهْراً وَ بَطْناً فَلَمْ أَجِدْ أَحَداً أذلَّ لی نَفْساً مِنْکَ یا مُوسی إِنَّکَ إذا صَلَّیْتَ وَضَعْتَ خَدَّیْکَ عَلَی التُّرابِ؛ ای موسی من تمام بندگانم را زیر و رو کردم احدی را مثل تو متواضع در برابر خود ندیدم؛ ای موسی! هنگامی تو نماز می خوانی دو طرف صورت خود را بر خاک می نهی».(۲۰)

در پایان این فقره در یک نتیجه گیری کلی می فرماید: «به آثار این اعمال (نماز و روزه و زکات و سجده) بیگرید که چگونه شاخه های درخت تفاخر را در هم می شکند و از جوانه زدن کبر و خودپسندی (در دل ها) جلوگیری می کند»؛ (اُنْظُرُوا إِلی مَا فِی هذِهِ الاَْفْعَالِ مِنْ قَمْعِ(۲۱) نَوَاجِمِ(۲۲) الْفَخْرِ وَ قَدْعِ(۲۳) طَوَالِعِ الْکِبْرِ).

قابل توجه است که بعضی از این عبادات همه روز تکرار می شود تا روزی خالی از برنامه «کبرزدایی» بر انسان نگذرد.

 

نکته:

 

فلسفه عبادات

بی شک، خداوند بزرگ از عبادت ما و فرشتگان بی نیاز است و اگر تمام جهانیان، راه ایمان یا کفر را پیش گیرند چیزی بر جلال او افزوده یا از آن کاسته نمی شود. (إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِی الاَْرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ).(۲۴) و نیز می فرماید: (وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ).(۲۵)

هر کس هر چیز دارد از برکات ذات پاک پروردگار و رشحه ای از رشحات وجود اوست بنابراین مخلوق کاری نمی تواند انجام دهد که بر عظمت خالق بیفزاید و از اینجا به خوبی می تواند نتیجه گرفت که فلسفه و فایده احکام عموماً و عبادات خصوصاً به خود انسانها باز می گردد.

عبادات، فلسفه مشترک و فلسفه خاص دارد؛ فلسفه مشترک عبادات، خضوع و تواضع در پیشگاه خدا و شکستن بت کبر و غرور و سرکشی و طغیان است. افزون بر این، عبادات انسان را به یاد خدا می اندازد و قلب و روح را زنده نگاه می دارد و آثار غفلت و بی خبری را می زداید و بدین ترتیب عبادات انسان را همیشه در مسیر عبودیت و بندگی حق نگاه می دارد.

اضافه بر این، هر یک از عبادات، فلسفه ویژه خود را نیز دارد؛ نماز نهی از فحشا و منکر می کند و روزه مبارزه با هوای نفس را تقویت می نماید و زکات، اختلاف طبقاتی را از بین می برد یا کاهش می دهد، حج باعث اتحاد صفوف مسلمانان و قوت و قدرت اسلام می گردد و در روایات اسلامی که در باب فلسفه احکام آمده به همه این امور اشاره شده است.(۲۶)

 

پی نوشت ها:

۱. «مصیدة» (به سکون صاد و فتح یاء) و بعضی به کسر میم خوانده اند به معنای آلت صید دام است.

۲. «تساور» از «سور»، بر وزن «غور» به معنای پریدن بر چیزی و حمله کردن است و در اینجا به معنای نفوذ سموم در دلها آمده است.

۳. «تکدی» از ریشه «کَدْی» بر وزن «کسب» به معنای بخل ورزیدن و محبوس ساختن و از اثر انداختن است.

۴. «تشوی» از ریشه «شیّ» بر وزن «شرّ» گاه به معنای بریان کردن و پختن و گاه به معنای دست و پا و اطراف بدن آمده و هنگامی که به باب افعال برود به ضرباتی گفته می شود که به نقطه حساس وارد نگردد و خطا کند و به اطراف وارد شود.

۵. «مقلأ» «مقلّ» به معنای فقیر است و از ریشه «قلیل» گرفته شده است.

۶. «طمر» به معنای لباس کهنه و مندرس است.

۷. «عَنْ ذلِکَ ما حَرَسَ اللهُ» در ترکیب و تفسیر این جمله، شارحان اختلاف کرده اند. ابن ابی الحدید می گوید «ما» در این جمله زایده و «ذلک» اشاره به بغی و ظلم و کبر است، بنابراین مفهوم جمله چنین می شود: خداوند بندگانش را از این امور سه گانه به وسیله نماز و روزه و زکات حفظ فرموده است و بعضی دیگر مانند شارح خوئی گفته اند که «عن» در اینجا برای بیان علت است و «ما» مصدریه است و معنای جمله این می شود که خداوند بدین سبب بندگانش را با نماز و زکات و روزه از کبر و غرور و ظلم، حراست کرده است.

۸. «اطراف» این واژه در فارسی امروز به معنای جوانب است؛ ولی در لغت عرب طرف، بر وزن «هدف» به معنای قطعه و پاره ای از هر چیز است و به هنگامی اطراف بدن گفته می شود مراد دست و پا و انگشتان است.

۹. «تخفیض» از «خفض» بر وزن «لفظ» به معنای سهولت و نرمش و پایین آوردن گرفته شده است.

۱۰. «خیلاء» به معنای تکبّر و خودبینی است.

۱۱. عنکبوت، آیه ۴۵ .

۱۲. وسائل الشیعة، جلد ۳، صفحه ۴، کتاب الصلاة، باب وجوب الصلاة، حدیث ۷.

۱۳. همان مدرک، جلد ۶، صفحه ۵، کتاب الزکاة، ابواب ما یجب فیه و ما تستجب، باب ۱، حدیث ۷.

۱۴. من لا یحضره الفقیه، جلد ۲، صفحه ۷۳، حدیث ۱۷۶۷.

۱۵. «تعفیر» به معنای به خاک مالیدن است از «عفر» به معنای خاک و غبار است.

۱۶. «عتاق» جمع «عتیق» شیء پر ارزش و گرانبهاست و به اشیای قدیمی پر ارزش، عتیقه می گویند، و «عتاق الوجوه» اشاره به بخشهای پر ارزش صورت یعنی پیشانی است.

۱۷. «کرائم» جمع «کریمه» یعنی گرانقدر، با ارزش، شریف و بزرگوار.

۱۸. «تصاغر» به معنای کوچکی کردن از ریشه «صغر» بر وزن «پسر» به معنای کوچکی شده است.

۱۹. «متون» جمع «متن» به معنای پشت و گاه به معنای اصل می آید و در اینجا معنای اوّل مراد است.

۲۰. من لا یحضره الفقیه، جلد ۲، صفحه ۳۶۳.

۲۱. «قمع» به معنای غلبه کردن و ریشه کن نمودن است.

۲۲. «نواجم» جمع «ناجمه» به معنای هر چیزی است که در ابتدا ظاهر می شود. از «نجم» بر وزن «حجم» به معنای طلوع و ظهور گرفته شده است.

۲۳. «قدع» به معنای باز داشتن است.

۲۴. ابراهیم، آیه ۸.

۲۵. آل عمران، آیه ۹۷.

۲۶. به کلمات قصار نهج البلاغه، کلمه ۲۵۲ مراجعه فرمایید.

 بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای ورزشکار و جمعی از مادران شهدای ورزشکار که در تاریخ 20 شهریور 1401 برگزار شده بود، صبح امروز در محل برگزاری این همایش در تهران منتشر شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار با اشاره به تصریح قرآن به زنده بودن شهیدان، گفتند: شهیدان به جامعه ایمانی بشارت و دلگرمی می‌دهند که مجاهدت در راه خدا با وجود دشواری‌ها، عاقبت بسیار خوبی دارد و پایان آن نه با ترس همراه است نه با اندوه.
ایشان این بشارت امیدبخش را موجب حرکت و پیشرفت دانستند و خاطرنشان کردند: انقلاب اسلامی موجب ایجاد جاذبه عمومی برای جهاد و شهادت در راه خدا شد و بیش از 5 هزار شهید ورزشکار نشانه‌های ممتازی از این جاذبه فراگیر و اثرگذار هستند.

رهبر انقلاب، محیط کنونی ورزش را متأثر از معنویت شهدای ورزشکار دانستند و با برشمردن جلوه‌هایی از تدیّن و پایبندی ورزشکاران کشورمان گفتند: حضور بانوی ورزشکار بر سکوی قهرمانی با حجاب اسلامی و دست ندادن با مرد بیگانه، اهداء مدالهای قهرمانی به خانواده‌های شهدا، سر به خاک ساییدن و ذکر نام ائمه هدی(ع) پس از پیروزی، و عزیمت هیئت ورزشی به زیارت اربعین، پدیده‌های شگرف و بی‌بدیلی در دنیای مادی و پر از فساد امروز است که برای شناخت اعماق روحی و اخلاقی ملت ایران باید مورد توجه قرار بگیرند.

ایشان با اشاره به نقش برجسته چهره‌ها از جمله ورزشکاران صاحب‌نام در تزریق معنویت به لایه‌های گوناگون اجتماعی، گفتند: پایبندی ورزشکاران و مدیران ورزشی به مسائل دینی و حضور جهادی چهره‌ها در میادین، تأثیر معنوی زیادی بر افراد مستعد دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ورزش همگانی را عامل سلامت جسم و نشاط روح و امری لازم و واجب برای همه خواندند و افزودند: ورزش حرفه‌ای و قهرمانی نیز اهمیت زیادی دارد چراکه هم موجب تشویق عموم مردم به ورزش همگانی است هم مایه افتخار ملی است و پیروزی در آن موجب خرسندی و سرافرازی همه ملت می‌شود و به همین علت بنده همواره از قهرمانان ورزشی تشکر می‌کنم و به آنها تبریک می‌گویم.

ایشان با تأکید بر لزوم همراه کردن پیروزی فنّی در میدان با پیروزی ارزشی افزودند: این‌که ورزشکار ما به‌علت مسابقه ندادن با فرستادگان رژیم صهیونیستی از مدال محروم می‌شود، در واقع یک پیروزی است چرا که مسابقه دادن به‌معنی به‌رسمیت شناختن رژیمی غاصب، جلاد و کودک‌کش و پامال کردن پیروزی اخلاقی به‌بهای پیروزی فنّی و ظاهری است که به‌هیچ‌وجه ارزش ندارد.

ایشان تحریم‌های ورزشی بعد از جنگ اوکراین را موجب رنگ باختن ادعاهای مستکبران و دنباله‌روهای آنها درباره دخالت ندادن سیاست در ورزش دانستند و گفتند: این قضیه نشان داد هر جا منافع غربی‌ها اقتضاء کند به‌راحتی از خطوط قرمز خود عبور می‌کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ورزشکاران را به حفظ شرف و آبروی خود و ملت و کشور با مراقبت از رفتارشان در میدان مسابقه و خارج از آن، توصیه کردند و افزودند: در گذشته محیط ورزشی ما همیشه به نام خدا و ائمه معصومین و جنبه‌های دینی و اخلاقی آراسته بود اما غربی‌ها سعی کردند همراه با ورزشهای جدید، فرهنگ خود را نیز وارد کنند که باید ضمن فراگیری و پیشرفت در ورزشهای جدید، فرهنگ خود را غالب کنیم و نگذاریم ورزش به پلی برای ورود فرهنگ غربی تبدیل شود.

رهبر انقلاب، همچنین از تولیدکنندگان فیلم مستطیل قرمز با موضوع شهادت جمعی از ورزشکاران و تماشاگران در جریان بمباران یک زمین فوتبال در استان ایلام در دوران دفاع مقدس، تشکر و تأکید کردند: بیان حقایق با آثار هنری کار لازمی است که باید با قوت انجام شود.

 ۱۲ تا ۱۷ ربیع‌الاول را هفته «وحدت» نام نهادند تا تذکری بر اخوت دینی و انسجام ملی بین ایرانیان و بلکه جهان اسلام باشد. در این رابطه سخنان حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را در این باب می‌خوانیم.

وحدت، یک اعتقاد و ایمان قلبی است

ما در جمهوری اسلامی، از دوازدهم تا هفدهم [ربیع‌الاوّل] را، به عنوان هفته‌ وحدت نام‌گذاری کرده‌ایم. این یک نام‌گذاری ‌محض نیست، یک حرکت سیاسی و تاکتیکی هم نیست، این یک اعتقاد و ایمان قلبی است. جمهوری اسلامی به معنای واقعی ‌کلمه معتقد به لزوم اتّحاد امّت اسلامی است. این [کار] سابقه هم دارد، یعنی مخصوص زمان ما و دوران جمهوری اسلامی نیست. ‌مرجع بزرگی مثل مرحوم آیت‌الله بروجردی که مرجع کلّ دنیای شیعه در زمان جوانی ما بود، طرف‌دار جدّی وحدت اسلامی بودند، ‌طرف‌دار جدّی تقریب مذاهب اسلامی بودند، با بزرگان علمای دنیای اسلام و اهل سنّت مراوده داشتند، گفت‌وگو داشتند. این یک ‌اعتقاد است، یک اعتقاد قلبی و عمیق است. بعضی‌ها تصوّر می‌کنند یا وانمود می‌کنند که این یک تاکتیک سیاسی است، نه، این ‌جور نیست؛ این یک ایمان قلبی است؛ معتقدیم به این و معتقدیم که خدای متعال این را از ما خواسته است‌.‌(۱۳۹۸/۰۸/۲۴)

راه دفع سلطه مستکبران وحدت است

امروز دنیای اسلام دچار محنت‌های بزرگی است و راه‌حلّ ‌آن محنت‌ها، اتّحاد اسلامی است. وحدت، هم‌افزایی، کمک به یکدیگر، از ‌اختلافات مذهبی و فکری عبور کردن. امروز نگاه دستگاه استکبار و استعمار به دنیای اسلام، این است که سعی می‌کنند دنیای ‌اسلام را هرچه بیشتر از وحدتِ خود دور کنند. این برای آن‌ها تهدید است: یک‌ونیم میلیارد مسلمان، این‌همه کشورهای اسلامی با ‌این‌همه منابع، این نیروی انسانی فوق‌العاده، اگر این [مجموعه] متّحد باشد و با وحدت به سمت اهداف اسلامی حرکت بکند، ‌قدرتمندان دیگر نمی‌توانند در دنیا کوس قدرت بزنند. آمریکا دیگر نمی‌تواند اراده‌ خود را بر کشورها و بر دولت‌ها و بر ملّت‌ها ‌تحمیل کند، شبکه‌ بدخیمِ خبیثِ صهیونیستی دیگر نمی‌تواند دولت‌ها و قدرت‌های گوناگون را در پنجه‌ اقتدار خود بگیرد و آنها ‌را در جهت راه خود و کار خود پیش ببرد. اگر مسلمان‌ها متّحد باشند این[طور] است‌.‌(۱۳۹۵/۰۹/۲۷)

مصلحت امت اسلام در وحدت است

امروز مانند همیشه و بیش از همیشه، مصلحتِ الزامی امّت اسلامی، در وحدت است؛ وحدتی که ید واحده در برابر تهدیدها و ‌دشمنی‌ها پدید ‌آوَرَد و بر سر شیطان مجسّم، آمریکا متجاوز و غدّار و سگ زنجیری‌اش رژیم صهیونیستی، رعدآسا فریاد کشد و ‌در برابر زورگویی‌ها، شجاعانه سینه سپر کند. این معنی فرمان الهی است که فرمود: وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا. قرآن ‌حکیم، امّت اسلامی را در چهارچوب «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» معرّفی می‌کند، و از او وظیفه‌ «وَلا تَرکَنوا اِلَی الَّذینَ ‌ظَلَموا»، «وَلَن یَجعَلَ اللهُ لِلکافِرینَ عَلَی المُؤمِنینَ سَبیلًا»، «فَقاتِلوا اَئِمَّةَ الکُفر» و «لا تَتَّخِذوا عَدُوّی وَ عَدُوَّکُم اَولِیاء» را می‌طلبد، و ‌برای اینکه دشمن را مشخّص کند، حکمِ «لا یَنهٰکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَلَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم» صادر ‌می‌فرماید. این فرمان‌های مهم و سرنوشت‌ساز، هرگز نباید از منظومه‌ فکری و ارزشی ما مسلمانان جدامانده و به‌دست فراموشی ‌سپرده شود‌.‌‌(۱۳۹۹/۰۵/۰۷)

امروز بحمدالله ملّت ایران این بصیرت، این آگاهی، این معرفت والا را یافته است که بداند مصلحت‌ ‌آینده کشورش بستگی دارد ‌به اتّحاد اسلامی، با ملّت‌های مسلمان و با کشورهای دیگر. البتّه تلاش می‌کنند کسانی، کوشش می‌کنند، سعی می‌کنند، اختلال ایجاد ‌کنند، بدبینی ایجاد کنند، وسوسه بکنند لکن ملّت بحمدالله این را ملّت ما امروز فهمیده است. این فریاد امام بزرگوار ما از قبل ‌از پیروزی انقلاب، بعد هم از آغاز تشکیل نظام اسلامی به مسأله وحدت کار خود را کرد، مردم ما آگاه شدند؛ این وظیفه ‌همه است. امروز باید همه مسلمانان در اقصی‌نقاط عالم، به امّت اسلامی بیندیشند، به وحدت اسلامی بیندیشند؛ اگر ما به امّت ‌اسلامی فکر کردیم، منافع کشورهایمان هم تأمین خواهد شد. مصلحت دشمن این است که ما را از هم جدا کند، به یک کشور ‌حمله کند، از کشور دیگری یارگیری کند؛ مصلحت دشمن در این است، ما نباید بگذاریم‌.‌ ۱۳۹۳/۱۰/۱۹

ماموستا " لقمان محمدیان" امام جمعه اهل سنت بیجار  ضمن تبریک حلول ماه ربیع الاول به همه مسلمان بخصوص امت اسلامی کشورمان، اظهار داشت: در جریانات اغتشاشات اخیر مشکلاتی برای مردم مظلوم ایران با موج سواری و تبلیغات همه جانبه دشمن بر مطالبه گری مردم بوجود آمد، مردمی که همیشه در صحنه های متفاوت همراه انقلاب اسلامی بودند، ملتی که همیشه همدل با بزرگ دینی، سیاسی و مذهبی کشور و گوش به فرامین رهبر انقلاب بوده اند و هستند.

ماموستا محمدیان تصریح کرد: مردم با بصیرت و فهیم ایران در صحنه های مختلف انتخابات، حماسی، سیاسی شرکت کردند و اگر مطالبه هم داشته اند به صورت مسالمت آمیز از راه های مختلفی همچون اصحاب رسانه، ائمه جمعه و یا نمایندگان مردم در اقشار مختلف به گوش مسئولین مربوطه رسانده اند و پیگیری شده است.

امام جمعه اهل سنت بیجار خاطر نشان کرد: مطالبه گری با اغتشاش متفاوت است، لذا مطالبه بحق نیاز به اغتشاش که موجب از بین رفتن اموال عمومی و بیت المال است، ندارد؛ زیرا اغتشاش که خواسته دشمنان قسم خورده این املت می باشد موجب از بین رفتن امنیت، آرامش، بیت المال و یا کساد بازاریان و یا دست فروشان است و قطعاً ناجوانمردانه و نامردی است و آنچه در این میان مسلّم است این که همیشه دست دشمن در میان است تا برادری، وحدت و امنیت ملت را برهم بزند.

ماموستا محمدیان تأکید کرد: ما به عنوان ائمه جمعه استان کردستان این نوع جنایت ها که در حق مردم مظلوم ما ایجاد می شود را محکوم می نماییم.

وی در ادامه افزود: وضعیتی که هم اکنون در فضای خیابان و کوچه رسانه های معاند می خواهند به تصویر بکشانند آن است که فرهنگ غلط و باطل برهنگی، بی حیایی، فاحشگی ، فرهنگ دوری از اسلام و قرآن، دوری از فرهنگ و تمدن ایرانی - اسلامی است،  تا عزت و آبرو را از زنان مسلمان بخصوص بانوان ایرانی بگیرند.

امام جمعه اهل سنت بیجار اضافه کرد: متأسفانه می بینیم در فضای مجازی توسط دشمنان اسلام سوزاندن قرآن کریم منتشر می شود و یا به قرآن، مساجد، نیروهای امیتی بی حرمتی می شود،  نیروهای امنیتی بازوی حفظ ناموس؛ عزت، شرف و آبروی این ملت و ستون اقتدار نظام اسلامی هستند.

وی اذعان کرد: نیروهای مسلح ما حافظ امنیت ،جان، مال و ناموس ما هستند و این پایداری امنیت که همیشه برقرار است اول از سایه خدای متعال و دوم فرماندهی حکیمانه و رهنمودهای رهبر انقلاب اسلامی و  بعد جانفشانی همین نیروها است که موجب رفاه ما شهروندان است.

ماموستا محمدیان توضیح داد: دشمن برای اقتدار و امنیت این کشور خواب های باطل فراونی دیده‌اند تا وضعیت ملت مظلوم ولی مقتدر ایران اسلامی را همچون افغانستان، سوریه و یا سایر کشورهای همسایگان بنمایند، و امنیت و آسایش در کشورمان را برهم زنند.

امام جمعه اهل سنت بیجار بیان داشت: رهنمودهای عالی، حکیمانه و بجای اخیر رهبر انقلاب حاوی چند پیام مهم بود، اول اینکه ملت ایران همیشه از آرمان های انقلاب اسلامی، حجاب، دین، قرآن، مسجد حمایت می کنند و همیشه در صحنه اسلام ثابت قدم هستند و اگر می بینیم کسانی از روی احساسات و یا برخی افراد جیره خوار بیگانگان  و دشمن می خواهند امنیت و وضعیت آرامش این ملت برهم بزنند به آرزوی خود نمی رسند.

وی یادآور شد: پیامی دیگر در رهنمودهای رهبر انقلاب برای دشمنان بود،  حضور ایشان در دانشگاه افسری امام حسن مجتبی (ع) که دانشجویان نظامی در آنجا فارغ التحصیل می شوند، این پیام را برای دشمنان قسم خورده این نظام مخابره می کند که دشمنان بدانید ملت ما همیشه برای حفظ امنیت تا آخرین قطره خون خود می ایستند.

ماموستا محمدیان ابراز داشت: پیام دیگر که در رهنمودهای رهبر انقلاب به اقوام مختلف میهن اسلامیمان اشاره کردند؛ و فرمودند که در میان اقوام مختلف بلوچ، کُرد، آذری بوده و زندگی کرده است، آنها را بخوبی می شناسد و همیشه وفادار به اسلام و نظام هستند؛ ایشان راست می فرمایند، زیرا ملت مظلوم ولی مقتدر ایران اسلامی  همیشه در کنار هم، منسجم و همدل در برابر نقشه های پلید دشمنان نظام ثابت قدم بوده اند و موجب یأس آنها شده اند؛ الحمدلله این ملت مقتدر در زیر سایه قرآن کریم و سکانداری انقلاب توسط مقام معظم رهبری در امنیت، آسایش، استوار و ثابت قدم باقی می مانند. انشاءالله