خداوند بزرگ در سوره احزاب، پیامبر اسلام (ص) را بهترین الگو معرفی می کند و می فرماید: همانا برای شما در سیره رسول خدا (ص) الگوی نیکویی است.
امیر مومنان (ع) نیز در خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه می فرماید: به پیامبر پاک و پاکیزه ات اقتدا کن. اگر کسی می خواهد الگو بگیرد، باید از پیغمبر (ص) الگو بگیرد؛ و اگر می خواهد به کسی انتساب یابد، باید به پیامبر (ص) انتساب یابد.
ایشان در ادامه می افزاید: بنده ای نزد خدا محبوب تر است که به پیغمبر (ص) اقتدا کند و پا بر جای پای او بگذارد.
امام صادق (ع) می فرماید: بر هر مسلمانی لازم است که به سیره رسول خدا (ص) عمل نماید.
برای الگوگیری و تبعیت از پیامبر اسلام (ص) بایستی با سیره و رفتار آن اسوه حسنه آشنا شویم:
۱. پیغمبر بزرگ اسلام، حضرت محمد ابن عبدالله (ص) شجاع ترین، بهترین و سخاوتمندترین انسان بود.
۲. مهربان ترین، خیرخواه ترین و پرسودترین فرد برای مردم بود.
۳. دست و دل بازترین و با جرات ترین فرد بود.
۴. از مال دنیا، به حد احتیاج و نیاز اکتفا می کرد و بقیه را می بخشید.
۵. لحظه ای از عمر خود را بیهوده و در غیر راه بندگی خداوند نمی گذراند.
۶. در هر زمان و مکانی، به یاد خدای مهربان بود.
۷. بیشتر اوقات رو به قبله می نشست.
۸. هرگاه گرفتاری و مصیبتی بر آن حضرت وارد می شد، کار خود را به خدا واگذار می کرد.
۹. کارهای نیک را تحسین و تقویت می نمود و کارهای زشت را تقبیح و حقیر می شمرد.
۱۰. نسبت به کوچک و بزرگ، مهربان بود و با مردم ملاطفت و خوش اخلاقی می کرد.
۱۱. همیشه خوشرو، خوش خلق و نرم خوی بود.
۱۲. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود، بیان نمی کرد.
۱۳. از کسانی که اذیتش می کردند، گذشت می نمود.
۱۴. هیچگاه حاجت نیازمندی را رد نمی کرد.
۱۵. همنشین فقرا بود و با آنان هم سفره و هم غذا می شد.
۱۶. به هر کس که خدمتش می رسید، به مقدار دانش و بینشی که در دین داشت، احترام می گذاشت.
۱۷. در برابر بدی دیگران، گناه آن ها را نادیده می گرفت.
۱۸. زبان خود را از بیان سخنان غیر لازم و غیر ضروری نگاه می داشت.
۱۹. هنگامی که وارد مجلس می شد، در نزدیک ترین جای به محل ورود خود می نشست.
۲۰. هنگامی که به مسلمانی می رسید، ابتدا به او دست داده و مصافحه می کرد.
۲۱. با هر کسی رو به رو می شد، ابتدا به او سلام می کرد.
۲۲. هیچ کس را کوچک و پست نمی شمرد. هرگز به کسی اهانت نمی کرد و پایش را پیش کسی دراز نمی نمود.
۲۳. با یاران خود مزاح می کرد تا این که عظمت وی آن ها را نگیرد و به راحتی حرف خود را بزنند.
۲۴. از بیماران حتی در دورترین نقطه شهر عیادت می فرمود.
۲۵. همیشه نظیف، تمیز و مرتب بود و برای خانواده و اصحاب خود، خویش را می آراست و با عطر، خود را معطر و خوشبو می کرد.
۲۶. در کارها به اهل خانه کمک می نمود.
۲۷. برای هر نماز واجب و مستحبی، تجدید وضو می کرد.
۲۸. بعد از هر وضو، خود را عطرآگین می نمود.
۲۹. مشتاقانه انتظار وقت نماز را می کشید و بر آن مراقبت می کرد.
۳۰. هیچ کاری را بر نماز مقدم نمی داشت و در اول وقت نمازش را می خواند.
۳۱. هر شب سیزده رکعت نماز می خواند که دو رکعت نماز نافله صبح هم جزو آن بود.
۳۲. هنگامی که مشغول نماز می شد، از شدت ترس از خدا، رنگش می پرید و صدای ناله سوزناکی از وی به گوش می رسید.
۳۳. از خوف خدای بزرگ شدیدا می گریست و از غیر خدا نمی ترسید و نمی هراسید.
۳۴. آنقدر از ترس و خوف الهی می گریست که جای نماز آن حضرت خیس می شد.
۳۵. هنگام دعا و درخواست به درگاه خداوند، دست های خود را بلند می کرد و همانند شخص فقیری که غذا می خواهد، بسیار زاری و تضرع می نمود.
۳۶. در هر روز هفتاد مرتبه توبه و استغفار می کرد.
۳۷. روزها، و شب ها قبل از خوابیدن، قرآن می خواند.
۳۸. هیچ چیز او را از تلاوت قرآن باز نمی داشت.
۳۹. بخش عمده ای از شب ها را به بیداری و عبادت و تضرع و گریه و استغفار و دعا می گذرانید.
۴۰. در زندگی، زهد و پارسایی پیشه او بود.
۴۱. امین و امانتدار بود و مردم هر امانتی را که برایش بسیار اهمیت قائل بودند، به دست او می سپردند.
۴۲. بردباری او به اندازه ای بود که هرگز بی تاب نشد و در مقابل دنیای ظلمانی زمان خود، دچار تشویش نگشت.
۴۳. هرگز عهد و پیمان خود با مردم و حتی با دشمنانش را نشکست.
۴۴. در مقابل وسوسه های دشمن، هوشیار؛ در مقابل دستور خدا، مطیع محض؛ و در مقابل مصالح مسلمانان، بی تاب برای اقدام بود.
۴۵. هرگز خلق و خوی مردمی و سعی در استقرار عدالت را فراموش نکرد.