emamian
مسائل مالی در مکتب اهل بیت علیهم السلام
برخی با استناد به پارهای از گزارشهای تاریخی و روایی، علت مبارزه اهل بیت علیهمالسلام با حاکمیت و برخی گروههای مذهبی را مسائل مالی دانستهاند. مناظره امام رضا علیهالسلام با واقفیان را نمونهای از این مبارزات سیاسی درون دینی با امام بر سر مسائل مالی شمردهاند.
پاسخ به این شبهه را تحت دو عنوان مورد بررسی و تحلیل قرار می دهیم:
1. مسائل مالی در سیره امامان معصوم
مسائل مالی در سیره اهل بیت علیهم السلام یکی از مسائل بسیار مهمی است که از گذشته تاکنون دشمن برای پیش برد اهداف شیطانی خود علیه دستگاه امامت، آن را دستاویز خود قرار داده و تلاش می کند تا از این درگاه، امامان را افرادی پول پرست و طالب قدرت معرفی کنند.
شواهد تاریخی و روایی نشان میدهد تا قبل از امام باقر علیه السلام، ائمه علیهمالسلام از راه کار و تلاش امرار معاش نموده و با اینکه بیت المال در اختیار برخی از آنها بوده؛ اما هرگز در مصارف شخصی استفاده نکردند. علاوه بر اینکه همان سرمایهای را هم که از دسترنج خود به دست آورده برای مصارف بندگان الهی هزینه میکردند؛ چنان که امیرالمؤمنین علی علیه السلام با دسترنج خود یک هزار برده خرید و آزاد کرد.[1]
امام حسن مجتبی علیهالسلام دو بار اموال خود را در راه خدا به مصرف فقرا رساند.[2] یا اهل بیت علیهم السلام برده هایی را با هزینه خود می خریدند، تربیت کرده و در راه خدا آزاد می نمودند.
در سیره امام سجاد علیه السلام آمده ایشان تعداد زیادی از بردگان را در راه خدا آزاد کرد و همچنین آمده در دادن صدقه و رسیدگی به محرومین زبانزد عام و خاص بودند، به گونهای که پس از شهادت ایشان معلوم گردید که صد خانواده مستقیم به واسطه انفاق و صدقات او زندگی میکردند.[3]
این سیره مالی در حیات ائمه نشان می دهد که اهل بیت اگر طالب قدرت و ثروت بودند، باید همانند دیگرطالبان قدرت، شمشیر کشیده، به جان بیت المال افتاده و آن را در زرق و برق دنیا هزینه می کردند نه اینکه با عرق جبین و کارو تلاش امرار معیشت نموده و بیشتر همان مال را در راه فقر زدایی جامعه شیعی و رفع مشکلات مردم هزینه کنند.
از دوران امام باقر علیه السلام به بعد- به سبب فراهم شدن بستر تبلیغی و کم شدن نسبی خفقان سیاسی - ائمه مسائلی مانند خمس را که برای مدتی به فراموشی سپرده شده بود، مجددا احیا و فرهنگ سازی نموده و از این درگاه توانستند در فقر زدایی و هدایت جامعه شیعی کمک بزرگی کنند.
هرچند اموال فراوانی به جهت وجوهات شرعی از سوی شیعیان به دستشان ایشان میرسید؛ اما هرگز این اموال در مصارف شخصی آنها مورد استفاده قرار نگرفت و در مصارف عمومی و تقویت مکتب اهل بیت علیهم السلام بهره برداری می شد.
2. واقفیه و امام رضا علیه السلام
واقفیه به طور مطلق گروهی از شیعیان بودند که بر امامت امام موسی کاظم علیهالسلام توقف نموده و امامت امام رضا علیهالسلام را منکر شدند.[4] شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد علت اصلی توقف این گروه در امامت امام کاظم علیه السلام، فریفته شدن به اموال و ثروتهای فراوانی بود که نزد آنان جمع شده بود،[5] چنان که شیخ طوسی بر این مطلب تصریح نموده و می گوید:
«عامل اصلی توقف بر امامت امام کاظم علیه السلام طمع وکلای امام در مال دنیا بوده است.» [6]
کشی درباره یکی از وکلای امام به نام منصور بزرج می نویسد: « «منصور، نصّ بر امامت رضا علیهالسلام به سبب اموالی که در نزد او بود، انکار کرد.»[7]
امام رضا علیه السلام در مقابل این فتنه بزرگ علیه دستگاه امامت به روشنگری پرداخته و علاوه بر اینکه جامعه شیعه را از این خطر بزرگی که دستگاه امامت را تهدید می کرد آگاه نمود، نامه هایی نیزبرای وکلای پدرش نوشت و از آنها خواست تا اموالی که نزد آنهاست برای وی بفرستند تا در مصارف عمومی هزینه شود، اما آنها نپذیرفتند.
حضرت وقتی به عثمان بن عيسى رواسى، نماينده پدرش در مصر كه اموال زيادى در اختيار او بود، پيام فرستاد و از او خواست آن اموال را بفرستد، ولی وی منکر وفات پدرش شد.[8] امام در مقابل تفکر واقفیه به روشنگری پرداخت و جامعه شیعه را از انحراف آنان آگاه نمود. علاوه بر اینکه نامه هایی برای آنان ارسال نمود و از آنان خواست تا اموالی که نزد ایشان است و باید در مصارف عمومی هزینه شود و برای امام بفرستند ولی ممانعت کردند. نه تنها ممانعت کردند؛ بلکه تلاش کردند تا دیگران را نیز با پول تطمیع و علیه امامت بشورانند.[9]
رهیافت
آنچه مهم است نحوه زندگی ائمه علیهمالسلام است، نه دارایی و ثروت! اهل بیت با اینکه سرمایه های زیادی در اختیار آنان بوده، اما این سرمایه ها از راه مبارزه سیاسی با حاکمیت یا فرقه ها بر سر قدرت و ریاست به دست نیامده تا اشکال مستشکل وارد باشد؛ بلکه از راه کار، تلاش و از طریق وجوهاتی مانند خمس بدست ائمه می رسید.
بیشتر آن اموال در مصارف عمومی و رفع مشکلات مردم هزینه میشد. مبارزه امامان با دستگاه حاکمیت اموی و عباسی و نحله ها و فرقه ها مبارزه فرهنگی و بیشتر بر سر مسائل اعتقادی و انحرافات عقیدتی و حکومتی بوده است که واقفیه مصداقی از آن هاست.
رجوع به احتجاج مرحوم طبرسی مصادیق زیادی از این مبارزات ائمه علیهم السلام را که با رویکرد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با دستگاه حاکمیت و فرقه ها و نحله ها صورت گرفت، به ما نشان دهد.
پینوشت:
1. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، ص 20، ابواب مقدمات تجارت.
2. پیشوایی، سیره پیشوایان، ص 110.
3. زینالعابدین (ع)، سیدالاهل، ج 7، ص 47.
4. نوبختی، فرق الشیعة، ص 82.
5. پیشوایی، سیره پیشوایان، ص 492.
6. طوسی، الغیبة، ص 352.
7. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج 2، ص 768.
8. تستری، قاموس الرجال، ج 7، ص 164.
9. پیشوایی، همان، ص 493 - 494.
نگاه اسلام و غرب به زن؛ کرامت یا حقارت؟!
تمسخر و به سخره گرفتن دیگران از نگاه عقل و دین مذموم و شخص مسخره کننده سخت مورد سرزنش قرار گرفته است. برخی بر این باورند که نگاه اسلام به زن و جایگاه او، نگاه تمسخرگونه است!
این باور غلط در حالی است که اسلام نه تنها زن را از حقارت و نگاه تمسخر گرایانه نجات داد،[1] بلکه زیباترین و والاترین تعابیر را در مقام دفاع از جایگاه و حقوق زنان به کار برده است. بر خلاف نگاه فمینیسم غربی که نگاهی جنسیتی و حقارتی به زنان دارد و جایگاه آنان را به پایین ترین سطح انسانی افول داده است.
نگاه اسلام به زن نگاهی کرامتی یا حقارتی
زن بر اساس حکمت آفرینش، به لحاظ بدنی ضعیف و به لحاظ روحی لطیف خلق شده است. در نگاه اسلام زن و مرد از لحاظ ارزشهای الهی و انسانی برابرند و وظایف مشترکی دارند و از این جهت، هیچ وجه برتری بین آنها نیست تا فرض حقارت زنان مطرح شود.
در قرآن آیات محکمی وجود دارد که نه تنها از مقام، کرامت و حقوق زنان دفاع نموده بلکه در حفظ این کرامت و حقوق و نیز خوش رفتاری با زنان پیمان سختی از مردان گرفته است.[2]
خداوند متعال در آیه 31 سوره احزاب از برابری ماهیت اخلاقی و معنوی و نیز برابری کرامت انسانی زنان و مردان سخن به میان آورده و میفرماید: « إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا؛[3]
به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا میکنند، خداوند برای همه آنان مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است.»
اسلام همه ابعاد انسانی زن را مورد عنایت خود قرار داده و نه تنها او را به خانه و خانواده محدود نکرده بلکه از حضور وی در مجامع علمی و اجتماعی نیز دفاع نموده است.[4]
مقام معظم رهبری در اینباره میفرماید: «میان مرد و زن در اجازهی فعّالیتهای متنوّع در همهی میدانها، هیچ تفاوتی از نظر اسلام نیست. اگر کسی بگوید مرد میتواند درس بخواند، زن نمیتواند؛ مرد میتواند درس بگوید، زن نمیتواند؛ مرد میتواند فعالیت اقتصادی انجام دهد، زن نمیتواند؛ مرد میتواند فعّالیت سیاسی کند، زن نمیتواند، منطق اسلام را بیان نکرده و بر خلاف سخن اسلام حرف زده است.»[5] کانون خانواده را نیز بدون زن کانونی بی روح معرفی نموده و او را یکی از تکیهگاههای مهم امنیت و آرامش روحی خانه و خانواده میداند.[6]
نگاه فِمینیسمِ غربی به زن نگاهی حقارتی یا کرامتی
نگاه فِمینیسمِ غربی به زن بیشتر نگاه جنسیتی و حقارتی است. در نگاه مکاتب فمنیستى، زنان باید براى دست یابى به یک خودِ مستقل یا استقلال فردی با مردان مبارزه کنند؛ این اندیشه ضد کرامتی این حق را به زن میدهد که برای لذات جنسیِ مستقل از ازدواج، برای خود تصمیم بگیرد.
در زمینه سقط جنین نیز چنین اختیار را به آنها میدهد که دنیای خود را بدون فرزند و بارداری سپری کنند و از دردسرهای مادری خود را بِرهانَند. این اندیشه تسلطِ بر خویشتن، سبب شده تا در مسئلهى کنترل باردارى زنان، پروژه استفاده از قرصهای کوچک ضد باردارى در این نگاه مطرح شود و از آن به عنوان راهبردی در جهت پیشرفت زنان و ایجاد تحول در نقش آفرینىهاى آنان یاد شود به گونهای که استفاده از این ابزار مادی، به مراتب از مسئلهى کسب حق رأى برای ایشان مهم تر شمرده شده است.[7]
در اندیشه فمینیسم غربی، افراط زیادی بر استقلال زنان و تاکید بر برابرى زنان و مردان در تمام جهات انسانی شده است و این در حقیقت، اندیشهای برای مبارزه با نظام خانواده و نهادهاى جمعى است که از گذشته تاکنون ادیان الهی تأکید ویژهای برای حفظ و استمرار این نهادهای کوچک تربیتی و زیرساختاری اجتماعی دارد.
در این نگاه زنان از آزادى مطلق برخوردارند و این آزادی با رهایى آنان از خدمت به کودکان و مردان آغاز و آنان را در ایدئولوژی فکری جدید وارد میکند. گسترش چنین تفکری بر پایه اعتقادات فمینیستی، آنها را از دین دارى عاطفى که مادر از نقش خود بیشترین رضایت را دارد دور میکند.[8]
جمع بندی و نتیجه:
نگاه اسلام و غرب به موضوع زن و خانواده، دو نگاه متفاوت و مختلف است. در نگاه غرب، زن بیشتر با نگاه جنسیتی دیده شده و دیگر ابعاد انسانی او مورد توجه قرار نگرفته است؛ برخلاف اسلام، که تمام ابعاد انسانی او را مورد عنایت قرار داده و بالاترین نگاه کرامتی و شخصیتی را به او دارد.
رهیافت این دو اندیشه یکی خورد کردن کرامت زن و تحقیر نمودن اوست و دیگری حفظ کرامت و ارزش والای این جایگاه در همه ابعاد انسانی است.
پینوشت:
1. هیکل، حیات محمد، ص 24 – 25؛ جواد غروی، مبانی حقوق در اسلام، ص 267.
2. نساء(4): 21، تفسیر قمی، ج 1، ص 135؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 3، ص 322؛ ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید.
3. احزاب(33): 35.
4. ممتحنه(60): 12.
5. حضور اجتماعی زن در نگاه اسلام.
6. اعراف(7): 189.
7. باربارا مک فارلند و ویرجبینا والستون روزلین، حق با مادرم بود، ص 60-61.
8. زنان و آینده ى خانواده، فصلنامهى کتاب زنان، ش 18، ص 242.
نگاهی به شیوه زندگی و سلوک دینی امام رضا (ع)
پيامبر اکرم(ص) يکي از مهمترين دلايل برانگيختگي خود را به کمال رساندن «مکارم اخلاق» دانسته است. نگاهي هرچند گذرا به قرآن و سنت پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) اين نکته را به خوبي آشکار ميسازد که اين بزرگواران پيش از راهبري مردم به خير و صلاح، نخست خود را به خصال نيکو ميآراستند و از اين حيث الگويي عملي و راستين از خير و نيکي به آنها ارائه ميدادند.
امامرضا(ع) نيز به دليل اتصال به خاندان وحي و نبوت، چونان پدران و نياکان خويش، همت خود را بر تخلق به اخلاق الهي قرار داده بود و از اين رو، الگويي بينظير و زنده براي مردمان همعصرش و همه دورانها به يادگار نهاد. پژوهش و بررسي در سيره اين امام همام از اين واقعيت پرده برميدارد که تنها پرورده شدن در دامان خاندان وحي است که ميتواند، چنين قابليتي را به انسان عطا کند.
مطلبي که از پي ميآيد، نگاهي است کوتاه و گذرا بر سيره اخلاقي و عملي رضاي اهلبيت(ع).
امامان شيعه در زمان خويش به عنوان مهمترين شخصيت علمي، فقهي، ديني و سياسي در برطرف کردن مشکلات و مصائب جامعه اسلامي تلاشهاي فراوان کردند. سلوک ديني، منش شخصي، شيوه زندگي و شخصيت سياسي امامرضا(ع) نيز مانند ديگر امامان ويژگيهاي منحصربهفردي داشت. به عبارت ديگر، زندگي و شخصيت امامان شيعه دو جنبه ارزشي متمايز و مرتبط با هم دارد: اول: شخصيت عملي و علمي و اخلاقي و اجتماعي آنان که در طول زندگي ايشان در منظر همگان شکل گرفته است و فهم و ادراک آن نياز به پيشزمينههاي اعتقادي و مذهبي خاص ندارد، بلکه هربيننده فهيم و داراي شعور و انصاف ميتواند، ارزشها و امتيازهاي آنان را دريابد و بشناسد. دوم: شخصيت معنوي و الهي آنان که ريشه در عنايت ويژه خداوند نسبت به ايشان دارد. شناخت اين بعد از شخصيت اهل بيت نياز به معرفتهاي پيشين دارد؛ يعني نخست بايد به رسالت پيامبر اسلام(ص) ايمان داشت و براساس رهنمودهاي آن حضرت، ولايت عترت را پذيرفت و براي شناخت جايگاه عترت به روايات و راويان معتبر اعتماد کرد.
شخصيت ملکوتي و مقام شامخ علمي و زهد و اخلاق امامرضا(ع) و اعتقاد شيعيان به او سبب شد که نه تنها در مدينه، بلکه در سراسر دنياي اسلام به عنوان بزرگترين و محبوبترين فرد خاندان پيامبراکرم(ص) مورد قبول عامه باشد و مسلمانان او را بزرگترين پيشواي دين بشناسند و نامش را با صلوات و تقديس ببرند. او سرور و بزرگ بنيهاشم و گراميترين و شريفترين آنها بود و به گفته ذهبي(م ۷۴۸ق) مورخ اهل سنت، امام چنان منزلت و موقعيتي داشت که شايسته مقام خلافت بود.(۱) باوجوداين، چنانکه امامرضا(ع) خود ميفرمود هيچگاه در انديشه بهدست گرفتن خلافت نبود و آنچه براي آن حضرت اهميت و اولويت داشت روشنگري در مسائل ديني و تلاش براي آگاهي و بيداري آنان و رسيدگي به حوائج مردم بود.»(۲)
روش زندگي امامرضا(ع) و رفتارش با مردم
امام رضا(ع) به اخلاق عالي و ممتاز آراسته بود و بدينسبب دوستي عام و خاص را به خود جلب فرموده بود. او شبيهترين مردم به پيامبراکرم(ص) بود.(۳) رفتاري پيامبرگونه داشت و حلم و رأفت و احسانش شامل خاص و عام ميشد.
کسي را با عمل و سخن خود نميآزرد، تا حرف مخاطب تمام نميشد، سخنش را قطع نميکرد. هيچ حاجتمندي را مأيوس باز نميگرداند. در حضور ميهمان به پشتي تکيه نميداد. پيش روي کسي پاي خود را دراز نميکرد. هرگز به غلامانش دشنام نداد و با آنان مينشست و غذا ميخورد.
شبها کم ميخوابيد و قرآن ميخواند، بيشتر اوقات از اول شب تا صبح شبزندهداري ميکرد. هر سه روز يکبار قرآن را ختم و در آيات آن تفکر ميکرد، کسي عالمتر و پرهيزکارتر از او نبود و در همه وقت ذکر خدا ميگفت. بسيار روزه ميگرفت. هر ماه ۳روز حتما روزه بود. در نهان به ويژه شبهاي تاريک، بسيار به مردم احسان ميکرد و صدقه ميداد. کسي که از او تقاضايي داشت، اگر ميتوانست بيدرنگ آن رابرميآورد تا مبادا از آن بينياز گردد و فرصت از دست برود. با مردم به نرمي سخن ميگفت. هيچگاه با سخنش کسي را نميآزارد.
امام(ع) در تابستان روي حصير و در زمستان روي پلاسي مينشست. نظافت را در هر حال رعايت ميکرد و عطر و بخور بسيار به کار ميبرد. عادتا جامه ارزان و خشن ميپوشيد ولي در مجالس و ملاقاتها و پذيراييها لباس فاخر بر تن ميکرد. غذا را آهسته و اندک ميخورد و سفرهاش رنگين نبود. قبل از غذا دستها را ميشست.
چون صبح اول وقت نماز ميگزارد تا بر آمدن آفتاب در سجده ميماند. سپس با مردم مينشست و سخن ميگفت، يا سوار ميشد و بيرون ميرفت. در هر فرصت مقتضي مردم مسلمان را به وظايف خود آگاه ميکرد. براي خنثيکردن توطئههاي مأمون و اطرافيان او مراقبتي هوشيارانه داشت.(۴)
به طور کلي او داراي شخصيتي يگانه و صفاتي ويژه بود و از نظر شيعه اماميه آن حضرت داراي ملکه عصمت که از لوازم امامت است، بود.
ياسر خادم گويد: امامرضا(ع) حتي در برخورد با غلامان و خادمان خود هرگز حاضر نبود که کرامت انساني آنان را ناديده بگيرد و چيزي از حقوق آنان فرو گذارد. امام به خادمان خود ميگفت اگر که مشغول خوردن طعام هستيد و مرا بالاي سر خود ايستاده ديديد مبادا از جاي خود برخيزيد مگر آنکه از خوردن فارغ شده باشيد. گاهي امام خادمش را صدا ميزد به او ميگفتند مشغول خوردن غذاست. امام ميفرمود بگذاريد غذايش تمام شود.(۵)
زهد و پرهيزکاري
در روزگار امامرضا(ع) تعاليم صوفيه در خراسان و ديگر ايالات رواج يافته و جمعي از مشايخ همچون شقيق بلخي(م۱۹۴ق) شاگرد ابراهيم ادهم، مريداني را در حلقه صحبت خود ميپرورد و با مفاهيمي همچون زهد، پرهيز از دنيا، قناعت و زندگي سخت آشنا ميساخت. هنگام حضور امام در خراسان، گروهي از صوفيه نزد آن حضرت رفتند و گفتند انتخاب ايشان به عنوان فردي از اهل بيت به ولايت امر و امامت امت از سوي مأمون انتخابي شايسته بوده است؛ زيرا امت نيازمند کسي است که غذاي ناگوار بخورد، لباس درشت بپوشد، الاغ سوار شود و به عيادت مريض برود. اما امام که زهد را در اين ظواهر نميديد، فرمود: يوسف پيامبر قباي ديباي زربافت ميپوشيد و بر اريکه فرعوني تکيه ميکرد و فرمان ميراند. خواسته واقعي از امام و رهبر، قسط و عدل است و اينکه در گفتار صادق و در حکومت دادگر باشد و چون وعدهاي کند، وفا نمايد. راستي که خداي تعالي لباس و خوراکي را حرام نکرده است.
آنگاه امام آيه ۳۲ سوره اعراف را تلاوت فرمود که: اي پيامبر بگو زيورهايي را که خداوند براي بندگانش پديد آورده و روزيهاي پاکيزه را چه کسي حرام گردانيده است.(۶) گفته شده است معروف کرخي(م۲۰۰ق) از مشاهير صوفيه از موالي امامرضا(ع) بود و به دعوت آن حضرت از آيين مسيحي به دين اسلام گرويد و پس از آن پيوسته در خدمت آن حضرت بود.(۷)
امام(ع) به رفتار ياران و غلامانش توجه داشت و در اصلاح خطاهاي آنان ميکوشيد. روزي غلامش ميوهاي را نيمخورده به دور انداخت. امام فرمود: سبحانالله! اگر شما از اين ميوه بينياز هستي چه بسا افرادي که به آن نيازمندند. آن را به نيازمندان بدهيد.(۸)
امام رضا(ع) دنياي فريبنده و پرتجمل را به چيزي نميگرفت. هنگامي که در خراسان بود، در روز عرفه همه مال خود را در ميان مردم قسمت کرد. چون فضل بنسهل گفت، اين زيانکاري است، امام فرمود: بلکه عين غنيمت است.(۹) امام رضا(ع) پيوسته ياد آخرت را در دل خويش زنده ميداشت. چون از امام پرسيدند: چگونه صبح کردي؟ فرمود: با عمر کاسته و کردار ثبت شده و مرگ بر گردن ما و دوزخ دنبال ما است و ندانيم با ما چه شود.(۱۰)
امامرضا(ع) ميهمان را به کار وانميداشت و به علاوه به بهترين گونه در احترام او ميکوشيد. يکبار براي آوردن احمدبن محمد بزنطي، از ياران خاص خود مرکب خويش را فرستاد. چون بزنطي آمد، تا پاسي از شب را با امام گذراند و از امام پرسش ميکرد و امام جواب ميگفت. سپس هنگام خواب، امام فرمود تا رختخواب خويش را برايش پهن کردند. امام که احساس کرد بزنطي گمانهايي در سر ميپرورد، به وي فرمود که مبادا اين کارها را مايه فخر و مباهات خود قرار دهي؛ براي خدا تواضع کن تا خدا مقامت را بلند گرداند.(۱۱)
علم و دانش
امامرضا(ع) دانش خود را از جد بزرگوارش پيامبر اکرم(ص) به ارث برده بود. او سرچشمه جوشاني از علم و فضيلت بود. بر همه علوم و دانشها احاطه کامل داشت و مورخان و راويان در اين موضوع متفقالقولند که او دانشمندترين مردم زمان خويش و داناتر و شايستهتر از همه آنان در فرايض دين و ديگر علوم بود. تاريخ، بسياري از مناظرات علمي و مباحثات فکري آن حضرت را که موجب پيروزي بر دشمنان اسلام شده براي ما بيان کرده است.
از امام موسيبنجعفر(ع) روايت شده که به فرزندان خود ميفرمود: اين برادرتان علي، عالم آلمحمد است. مسائل دين خود را از او بپرسيد و آنچه را به شما گويد نگه داريد.
بيست و چند سال بيش نداشت که در مسجدالنبي مينشست و فتوا ميداد. خود ميفرمايد: من در روضه پيامبر خدا مينشستم و دانشمندان مدينه چون در مسئلهاي ناتوان ميشدند نزد من ميآمدند و مسائل را از من ميپرسيدند و پاسخ ميشنيدند.(۱۲)
امامرضا(ع) داراي حضور ذهن، سرعت انتقال، قوت استدلال و روايي و شيوايي کلام بود. مباحثات آن حضرت با رؤساي اديان و دانشمندان و زنديقان که آنان را با دلايل روشن و براهين قاطع محکوم و مغلوب ميفرمود، دليل آشکاري بر درجه حضور ذهن و سرعت انتقال آن حضرت است.
دعا و عبادت
يکي از برجستهترين فضايل امامرضا(ع) سرسپردگي او به خداوند بود. اين فضيلت را ميتوان به وضوح در اعمال عبادي او که بر پايه خوف الهي و دينداري قرار داشت، در زندگي آن بزرگوار مشاهده کرد: سجدههاي طولاني، نمازهاي زياد، روزههاي مکرر، شبزندهداريهاي پررمز و راز و همدمي هميشگي با قرآن. رجاءبنابيضحاک گويد: به خدا سوگند مردي را نديدم که بيش از او از خداوند پروا کند، به ياد خدا باشد و از خداوند بترسد.(۱۳)
يکي از مظاهر زندگي آن حضرت اين بود که در مناجات با خداوند از دعا به مثابه يک حربه استفاده ميکرد. حضرت به اصحاب خود نيز ميفرمود: بر شما باد به اسلحه پيامبران که همانا دعا است و دعا بلاي نازل شده و نازل نشده را دفع ميکند.(۱۴)
جود و احسان
جود و احسان امامرضا(ع) از منشأ ايمان و مبدأ خير بر مبناي فضل و کرم خداوند درباره وي سرچشمه ميگيرد. براي آن حضرت هيچ عملي دوست داشتنيتر از مهرباني کردن به مردم و به خصوص به فقرا نبود. مورخين نمونههاي بسياري از سخاوت و بخشندگي آن حضرت را ذکر کردهاند: امام در نامهاي براي فرزندش امامجواد(ع) نوشت: به من خبر رسيده که هنگامي که سوار ميشوي غلامان تو را از باب صغير بيرون ميبرند. اين از بخل آنان است تا خيري از تو به کسي نرسد، به حقي که بر تو دارم از تو ميخواهم ورود و خروجت از باب کبير باشد و با خود دينار و درهم بردار تا هرکس از تو چيزي را طلب کند به او بدهي. پس بسيار بخشش کن.»(۱۵)
زماني که صدقه ميداد صورت خود را ميپوشاند. سليمان جعفري علت را از امام پرسيد. امام فرمود: چون نياز نيازمندي را برآورم نميخواهم ذلت خواهش را در چهره او ببينم تا عزت نفسش همچنان پايدار باشد.(۱۶)
يعقوب بناسحاق نوبختي گويد: مردي به امامرضا(ع) عرض کرد به اندازه جوانمردي خود به من عطا کن. امام(ع) فرمود: نميتوانم. مرد عرض کرد به اندازه جوانمردي من عطا کن. امام فرمود: دويست دينار به او بدهيد.(۱۷) همين امام در روز عرفه همه دارايي خود را بخشيد و فرمود چيزي را که با آن پاداش و بخشايش خداوند را ميخريد، زيان بهشمار نياوريد.
صبر و شکيبايي
استقامت امامرضا(ع) در موقعيتهاي سخت و دشواري که باعث برانگيختن بحرانهاي نفساني و عاطفي است براي ما آشکار ميسازد. آن حضرت در زمان خلافت هارون عباسي در برابر انواع ستمها و سختيها مانند حبس طولاني پدربزرگوارش، شکنجهها و عذابهايي که بر علويان وارد ميشد و مصائب ديگر، صبور بود. شکيبايي و بردبارياش در زمان خلافت مأمون عباسي و سياست مرموز او نيز درجه صبر و تحمل آن حضرت را نشان ميدهد.
قيامهاي سياسي و آشفتگي اوضاع اجتماعي در دهههاي پاياني سده دوم هجري که براي براندازي حکومت عباسي صورت گرفت و سرانجام مرگ مشکوک هارون عباسي در خراسان و درگيري سخت نظامي ميان امين و مأمون و بروز مسائل تازه در مکه و مدينه و عراق و قيامهاي علويان و برخي از سادات حسني همچون ابنطباطبا و دامن زدن به اختلاف ميان سادات حسني و حسيني و تعويض پرده کعبه و تغيير رنگ آن از سياه به زرد طلايي و در اين ميان اجبار امامرضا(ع)- در نهايت ناخشنودي آن بزرگوار- به خراسان و قبول ولايتعهدي که به نوشته ابوالفضل بيهقي در تاريخ خود «رضا را سخت کراهيت آمد که دانست آن کار پيش نرود امام هم تن در داد. از آنکه از حکم مأمون چاره نداشت.»(۱۸) درجه صبر و شکيبايي آن حضرت را نشان ميدهد.
تربيت و دوستي خانواده و دوستان
امامرضا(ع) به امر تربيت، تهذيب نفوس، ارشاد و نصيحت، مراقبت دقيق بر اعمال و رفتار توجه خاص داشت. اگر غلامش اسراف ميکرد، فورا گوشزد ميکرد و او را از اسراف کردن باز ميداشت. چنان که به غلام خود که سيبي را گاز زده انداخت، فرمود اين کار اسراف است.
حضرت عبدالعظيم حسني گويد: امام عليبنموسي(ع) به من فرمود به دوستانم سلام مرا برسان و بگو راه نفوذي براي شيطان بر خودشان قرار ندهند. دوستانم را به سکوت و ترک مجادله دعوت کن و به آنان بگو به ديدار يکديگر بشتابند زيرا اين کار وسيله تقرب به من است.
امام رضا(ع) به خانواده اهميت زياد ميداد و ميفرمود: کسي که در طلب روزي ميکوشد و فضل خداوند را ميجويد تا مخارج اهل و عيال خود را کفايت کند، اجرت و پاداش او از مجاهد راه خدا بيشتر است و ميفرمود: بنده مؤمن سودي به چنگ نميآورد که از همسر شايسته بهتر باشد. همسري که چون شويش به خانه آيد مايه مسرت او باشد و در مورد مردان ميفرمود: سزاوار نيست که مردان بوي خوش را از خود دور کنند زيرا پاکيزگي و تميزي و بوي خوش به زندگي پابرجا و مستحکم کمک ميکند؛(۱۹) و بالاخره امامرضا(ع) در زندگي فردي و اجتماعي خود خلق والاي پيامبراکرم(ص) را حکايت ميکرد:
يمثل النبي في اخلاقه
فانه النابت من اعراقه
در اخلاق او، پيامبر اکرم(ص) جلوهگر ميشود، چرا که او برخاسته از ريشههاي نبوي است.
چرا فقط به امام رضا (ع) لقب «عالم آل محمد» داده شد؟
همه ائمه(ع) نور واحد بوده و از اقیانوس بیکران دانش برخوردارند. در این میان امام هشتم به جهت موقعیتی که برایش پیش آمد و در مناظرههای علمی با مخالفان شرکت کرد و در آن بر همه عالمان ادیان و مذاهب پیروز شد، به حضرت، لقب «عالم آل محمد» دادند.
از امام موسی کاظم(ع) روایت شده است که به فرزندانش میفرمود: این برادر شما علی بن موسی عالِم آل محمد است. از او درباره دین خود بپرسید و آن چه را به شما میگوید، حفظ کنید که من بارها از پدرم جعفر بن محمد(امام صادق) شنیدم که به من فرمود: عالم آل محمد از تو زاده میشود و ای کاش من او را درک میکردم و نامش هم نام علی بن ابیطالب است.
راویان به نقل از ابراهیم بن عباس مولی روایت کرده اند: هرگز ندیدم چیزی از رضا(ع) پرسیده شود و او پاسخ ندهد. در زمان او کسی داناتر و آگاهتر از او نیافتیم. مأمون با پرسش از هر چیزی، او را میآزمود و پاسخ همه را میداد و پاسخهایش همگی برداشت از قرآن مجید بود.
اباصلت هروی گفته است: مأمون در چندین مجلس تعدادی از علمای ادیان و فقهای شریعت و متکلمان را جمع کرد و حضرت با احتجاجات و مناظراتی که با آنان انجام داد، همگان را مغلوب ساخت و هیچ کس از ایشان نماند جز این که به فضل او اعتراف کردند.
چرا به علی بن موسی، امام هشتم شیعیان، "رضا" می گویند؟
امام موسی بن جعفر(ع) فرزندش "علی" (علیه السلام) را "رضا" لقب داده بود و گاهی می فرمود: "پسرم رضا را بگویید پیش من بیاید... به فرزندم رضا گفتم... فرزندم رضا گفت؛ امّا وقتی حضرت را مورد خطاب قرار میداد، می فرمود: یا أباالحسن.[۱]
از این روایت استفاده میشود كه امام كاظم(ع) عنایت خاصی به لقب "رضا" برای فرزندشان داشتند و به نحوی به دیگران گوشزد میكردند حضرت را "رضا" صدا بزنند.
در وجه نام گذاری حضرت به "رضا" احادیثی وارد شده است، از جمله: احمد بن أبی نصر بزنطی به امام جواد(ع) عرض كرد: گروهی از مخالفان شما گمان می كنند كه مأمون پدر بزرگوار شما را "رضا" لقب داده، آن هم بدین جهت كه امام(ع) را برای پذیرش ولایتعهدی راضی كرده است. امام جواد فرمود: "به خدا سوگند! اینان دروغ می گویند، بلكه خدا پدرم را "رضا" نامیده، چون كه پسندیده خدا در آسمان بود و رسول خدا و أئمه هدی در زمین از او خوشنود بودند"، بزنطی به امام گفت: آیا همه پدران گذشته تو پسندیده خدا و رسول و ائمه نبودند، فرمود: چرا. بزنطی پرسید: پس چرا تنها آن حضرت "رضا" نامیده شد، فرمود: "زیرا همان گونه كه دوستان و موافقان وی از حضرت راضی بودند، دشمنان و مخالفان نیز از او راضی بودند. چنین ویژگی برای هیچ كدام از پدران حضرت وجود نداشت، و بدین سبب است كه میان آنان، حضرت "رضا" نامیده شده است".[۲]
برخی از بزرگان در این باره نوشته اند: خداوند در لوح محفوظ آن حضرت را "رضا" نامیده و با این نام گذاری اعلام فرموده است كه:
۱- دوستان و دشمنان از حضرت راضی هستند.
۲- فرشتگان از شمایل و اخلاق و اعمال امام رضایت دارند.
۳- خدا از او راضی بوده و او را هم راضی كرده است.[۳]
پی نوشت:
[۱]. عیون اخبارالرّضا، صدوق، رضا مشهدی، جزء ۱، ص ۱۴ - ۱۳، ح ۲.
[۲]. علل الشرایع، صدوق، مؤسسه الأعلمی، بیروت، جزء ۱، ص ۲۷۷، باب ۱۷۲، ح ۱.
[۳]. القاب الرّسول و عترته (مجموعه نفیسه ص ۲۶۹)، كتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی، ص ۶۷.
رژیم صهیونیستی دولتهایی را که به سمت عادیسازی روابط با آن رفتند استثمار میکند
ایشان حجاج را به ایجاد آمادگیِ درونی برای این سفر معنوی بسیار مهم و پرهیز از امور ناپسندی همچون بازارگردی سفارش مؤکد کردند و گفتند: سوغاتی واقعی سفر حج، قرائت قرآن، نماز و طواف در مسجدالحرام است و نباید وقت گرانبها را برای کارهای بیهوده هدر داد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اینکه حج مظهر اتحاد امت اسلامی است، گفتند: باید همه تلاش بهکار گرفته شود تا هیچ خللی به موضوع اتحاد مسلمانان وارد نشود زیرا ایجاد اختلاف بخصوص اختلاف میان شیعه و سنی از ترفندهای انگلیسیها است.
رهبر انقلاب اسلامی، تماسهای خوب و روشنگرانه با زائران کشورهای دیگر و استفاده از قرآن و قُرّاء خوب را از جمله زمینههای افزایش اتحاد برشمردند و با تأکید بر اینکه صهیونیستها بلای فوری و نقد جهان اسلام هستند، افزودند: افشای توطئه و طراحی صهیونیستها از کارهای ضروری در حج است و دولتهای عربی و غیر عربی که بر خلاف خواست ملتها و برای خواست امریکا، به سمت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی رفتهاند، بدانند این نشست و برخاستها هیچ نتیجهای نخواهد داشت جز استثمار آنها بهوسیله رژیم صهیونیستی.
حضرت آیتالله خامنهای به وظایف سنگین دولت میزبان و لزوم عمل این دولت بر اساس مصالح دنیای اسلام نیز اشاره کردند و گفتند: تأمین امنیت همه زائران بهویژه زائران ایرانی و جلوگیری از تکرار فجایع گذشته و همچنین تجدید نظر در افزایش هزینهها، از مطالبات جدی جمهوری اسلامی است.
ایشان در پایان از مسئولان حج درخواست کردند موضوع کاهش ایام حج را در دستور کار خود قرار دهند و برای آن راه حلی بیابند.
در ابتدای این دیدار، حجتالاسلام والمسلمین نواب نماینده ولیفقیه در امور حج و زیارت و آقای حسینی رئیس سازمان حج و زیارت گزارشی از تدارکات و برنامههای در نظر گرفته شده برای برگزاری مراسم حج امسال بیان کردند.
امیر عبداللهیان: ایران همیشه در کنار جامعه مسلمان هند خواند بود
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در ادامه سفر خود به هند ۱۸ خرداد ماه با علما و روحانیون برجسته در دهلی نو دیدار کرد.
امیر عبداللهیان در این دیدار که با حضور جمعی از علما و روحانیون تراز اول اهل تسنن و شیعیان هند برگزار شد، ضمن استماع نظرات، پیشنهادات و ارزیابی علمای مسلمان، بر لزوم شناخت و درک دقیقر از توطئهها و تهدیدات، حفظ وحدت، همزیستی و احترام به پیروان دیگر مذاهب و افزایش آمادگی برای مقابله با فشارها و تضییقات موجود علیه اسلام و ارزشهای اسلامی تاکید کرد.
وزیر امور خارجه در این دیدار با اظهار خوشحالی از حضور در جمع علمای دهلی نو اظهار داشتند: علمای اسلام نقش تاریخی در هند و جهان اسلام دارند و پاسداری و تلاش آنها جهت اعتلای اندیشههای والای امام خمینی از جمله حمایت از مستضعفان و نفی جدایی دین از سیاست شایسته تقدیر و تشکر است.
امیر عبداللهیان افزود: در عصر حاضر مقام معظم رهبری پرچمدار اندیشههای امام (ره) میباشند.
امیر عبداللهیان همچنین تصریح کرد که در دیدارها با مقامات عالی هند بر این نکته تاکید کرده که جامعه مسلمانان هند سهم بزرگی در پیشرفت و توسعه هند داشته است و این ویژگی ارزشمند که بر جامعه مسلمانان صدق میکند نتیجه تلاش و حضور علمای اسلامی میباشد.
وزیر امورخارجه در ادامه اظهار داشت، مقامات عالی هند نیز در ملاقاتها تاکید داشتند که به جامعه مسلمان هند و علمای طراز اول آن افتخار کرده و جایگاه ویژه ای برای آنها قائل اند و این مطلب را در تمام دیدارها بیان داشتند.
وزیر امور خارجه تاکید نمود: جمهوری اسلامی ایران همیشه در کنار دولت، ملت و جامعه مسلمان هند خواهد بود. روابط هند و ایران روابطی مستحکم و رو به گسترش است و در این میان وجود علما و مسلمانان هند یکی از پایههای قوی این روابط میباشد.
وزیر امور خارجه کشورمان با تاکید بر لایتغیر بودن اصول اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی از جمله در دفاع از کیان و ارزشهای اسلامی، اظهار داشت: زمانی غربیها در مذاکرات هستهای اذعان داشتند که به شرطی که ایران دست از حمایت از فلسطین بردارد و اسرائیل را به رسمیت بشناسد میتوانند تمام مشکلاتشان با برنامه هستهای ایران را نادیده بگیرند. البته آمریکا و غربیها میدانند در اعتقاد اسلامی ایران بمب اتم جایی ندارد آنها میدانند ایران بدنبال بمب هستهای نیست. غربیها با چنین بهانه جویی های بیجایی بدنبال شناسایی اسرائیل از سوی جمهوری اسلامی ایران بودند تا به زعم خود به اهدافشان برسند، که البته شکست خوردند.
امیر عبداللهیان افزود: ایران حمایت از آزادسازی قدس را وظیفه دینی و اخلاقی خود میداند و بدان کاملاً پایبند است.
امیر عبداللهیان در خصوص توهین به پیامبر مکرم اسلام نیز با اظهار تأسف عمیق از این اتفاق ناگوار و محکوم کردن توهین به ساحت مقدس پیامبر عظیم الشان اسلام، اظهار داشت، هند سرزمین مهر و مدارا بوده است و همیشه ملجا و آوردگاه دیدگاههای متفاوت است و لذا چنین صداهای نخراشیدهای نه برازنده هند بوده و نه خاستگاهش در هند است و قطعاً و یقیناً پیروان همه ادیان در سرزمین هند مخالف این اظهارات هستند و این نکتهای است که از زبان مقامات هند به صراحت و به انحا مختلف در این سفر گفته شده و شنیده شده است.
وزیر امور خارجه در ادامه افزود: علما در این میان نقش یگانه ای دارند، بین علمای هند و ایران باید این هم افزایی صورت گیرد که جلوههای رحمانی و واقعی اسلام که در کتاب مقدس ما قرآن، در سیره ائمه و بزرگان دین وجود دارد، نمایانده شود. علما به میدان بیایند و این چهره رحمانی را نشان بدهند. در عین حال همه با هم در برابر توهین بایستیم، همه با هم دست در دست هم در برابر افترا بایستیم و یقین داشته باشیم که مار توهین به اعتقادات چنان هفت سر و چموش است که اگر با اتحاد و اتفاق سرکوب و منکوب نشود تبدیل به اژدهایی هفت سر خواهد شد.
امیر عبداللهیان تاکید کرد، مسلمانان نقش قاطع و برجسته ای در مبارزه با استعمار خارجی، کسب آزادی و توسعه و عمران هند داشته اند و ضروری است مسلمانان با تحصیل علوم روز و ارتقای جایگاه علمی و اقتصادی موقعیت خود در جامعه هند را تحکیم بخشند. ایشان همچنین خطرات افراط گرایی در جهان امروز صرفنظر از شیوع آن در میان جوامع مختلف را مورد اشاره قرار داده و خواستار نقش مثبت و سازنده مسلمانان و پیوند ایشان با پیروان سایر ادیان و مذاهب در برخورد با این پدیده خطرناک شد.
وزیر امورخارجه در پایان اظهار داشت: رهبران جامعه مسلمان هند الگوی خوبی برای تقویت هر چه بیشتر صلح، همدلی و همزیستی محترمانه اقوام و مذاهب در کنار یکدیگر بوده و اجازه رشد هر گونه پدیده خلاف این نیت و اراده که مورد خواست اکثریت مردم هندوستان و شبه قاره است را نخواهند داد. در جامعه متکثر هند مذاهب و اقوام مختلف در طول قرنها در کنار یکدیگر با مسالمت، همزیستی و تحمل زندگی کرده اند و دولتها، بزرگان و رهبران مذاهب مختلف موانع و عوامل مخالف این وحدت و همدلی را با درایت و دوراندیشی خنثی کرده و باعث عقیم شدن طرحها و توطئهها برای برهم زدن این همزیستی و مودت شده اند.
بیانیه وزارت خارجه در پی تصویب قطعنامه ضد ایرانی در آژانس
وزارت امور خارجه در پی تصویب قطعنامه ضد ایرانی در آژانس اعلام کرد: ایران به دلیل رویکرد غیرسازنده آژانس و تصویب قطعنامه، گامهای عملی متقابلی را اتخاذ کرده که نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و غیرفعال سازی دوربینهای فرا پادمانی از جمله آنهاست.
به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی عضو برجام (آلمان، فرانسه و انگلیس) به همراه آمریکا با موضوع درخواست از ایران برای همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی چهارشنبه شب ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ با ۳۰ رأی موافق، ۲ رای مخالف روسیه و چین و ۳ رای ممتنع هند، پاکستان و لیبی به تصویب شورای حکام رسید. «محمدرضا غائبی» سرپرست نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران، ضمن محکومیت شدید این اقدام با انگیزه سیاسی و مغرضانه از سوی برخی از کشورهای عضو شورای حکام، مواضع ایران را در این خصوص گوشزد کرد.
در همین خصوص وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در پی تصویب قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس بیانیهای صادر کرد.
در این بیانیه آمده است: جمهوری اسلامی ایران تصویب قطعنامه ارائه شده از سوی آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در نشست روز چهارشنبه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی را به عنوان اقدامی سیاسی، نادرست و غیرسازنده تقبیح میکند. جمهوری اسلامی ایران بر اساس بیانیه مشترک مورخ ۵ مارس ۲۰۲۲، حسن نیت خود را در تعامل با آژانس با ارائه اطلاعات فنی دقیق نشان داد و انتظار این بود که آژانس نیز با رویکردی مستقل، بیطرفانه و حرفهای، اقدامی سازنده و واقع بینانه در جهت عادی سازی موضوعات پادمانی که به اذعان خود آژانس به هیچوجه نگرانی عدم اشاعهای نداشته، صورت دهد.
این بیانیه میافزاید: ظاهرا برخی یادشان رفته که تمام موضوعات گذشته یکبار و برای همیشه در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵ توسط شورای حکام بسته شد. جمهوری اسلامی ایران طی سالهای گذشته همواره با آژانس همکاری سازندهای داشته و انجام بخش قابل توجهی از بازرسیهای آژانس در سطح جهانی در ایران موید این نکته است به گونهای که کشورمان در حال حاضر از شفافترین برنامه صلح آمیز هستهای در بین کشورهای عضو آژانس برخوردار است.
* تصویب قطعنامه نتیجهای جز تضعیف روند همکاری و تعاملات ایران با آژانس نخواهد داشت
در این بیانیه همچنین عنوان شده است: تصویب قطعنامه یادشده که بر اساس گزارش شتابزده و غیر متوازن مدیرکل آژانس و مبتنی بر اطلاعات دروغین و ساختگی رژیم صهیونیستی صورت گرفته است، نتیجهای جز تضعیف روند همکاری و تعاملات جمهوری اسلامی ایران با آژانس در بر نخواهد داشت.
این بیانیه در پایان میافزاید: همانگونه که قبلا نیز اعلام شده است جمهوری اسلامی ایران به دلیل رویکرد غیرسازنده آژانس و تصویب قطعنامه یادشده گامهای عملی متقابلی را اتخاذ کرده که نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و غیرفعال سازی دوربینهای فرا پادمانی از جمله آنهاست.
به گزارش فارس، سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه نیز پیش از این با بیان اینکه بانیان قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسؤول تبعات بعدی هستند، تصریح کرد: پاسخ ایران قاطع و متناسب است.
دیپلمات روس: تصویب قطعنامه علیه ایران هیچ کمکی نمیکند
تصویب قطعنامه ضد ایرانی به بهانههای واهی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با پیشنهاد کشورهای آمریکا و تروئیکای اروپایی، با انتقاد تند روسیه همراه شد.
«میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین بامداد پنجشنبه در صفحه توئیتر خود نوشت که تصویب قطعنامه علیه ایران هیچ کمکی نمیکند.
اولیانوف با اشاره به بیانیه نمایندگی آمریکا در وین، گفت: «منطق پشت این [اقدام] کم و بیش قابل درک است. اما سوال اینجاست است که اولاً آیا این قطعنامه باعث بهبود همکاری بین تهران و آژانس اتمی میشود؟»
وی ادامه داد: «و ثانیاً آیا به نهایی شدن مذاکرات وین کمک خواهد کرد؟ در هر دو مورد پاسخها منفی است. پس برای چه این قطعنامه را صادر کردید؟!»
شامگاه چهارشنبه بود که شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، قطعنامهای را که ایران را به عدم همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی متهم میکند به تصویب رساند.
فرانسه، انگلیس، آلمان و آمریکا نیز در بیانیهای مشترک از ایران خواستند بدون هیچ تأخیری همکاریها با آژانس اتمی را از سر گرفته و از اقدامات بیشتر در واکنش به قطعنامه شورای حکام اجتناب کند.
مقامهای ارشد رژیم موقت صهیونیستی نیز تصویب قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس اتمی را هشداری به تهران خوانده و خواستار اقدامات بیشتر علیه ایران از جمله بازگشت پرونده به شورای امنیت شدند. (جزئیات بیشتر)
این تحولات در حالی اتفاق میافتند که مذاکرات رفع تحریمها در وین از چند ماه پیش دچار وقفه شد. دولت آمریکا از زمان آغاز این مذاکرات به جای پیشنهاد دادن ابتکارهای عملی برای پیشرفت گفتوگوها بارها تلاش کرده طرفهای مختلف را به کند کردن روند مذاکرات و ایجاد مانع بر سر راه آن متهم کند.
کشورهای غربی و به ویژه آمریکا در ادامه عملیاتهای رسانهای و روانی خود بعد از وقفه مذاکرات وین به توجیههای متفاوتی برای مقصرنمایی ایران به جای عمل به تعهداتشان جهت احیای برجام متوسل شدهاند.
تصویب قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام/روسیه و چین رای مخالف دادند
قطعنامه ضدایرانی پیشنهاد شده توسط تروئیکای اروپا و آمریکا در نشست شورای حکام با وجود مخالفت روسیه و چین به تصویب رسید.
میخائیل اولیانوف در این باره در صفحه توئیتر خود نوشت: 30 عضو شورای حکام رای مثبت دادند. روسیه و چین رای منفی و سه کشور هند، لیبی و پاکستان رای ممتنع دادند.
وی افزود: بنا بر این کشورهایی که جمعیتشان نصف جمعیت مردم جهان است از این قطعنامه حمایت نکردند.
در این قطعنامه نویسندگان نسبت به ادعاهای ساختگی درباره پیدا شدن مواد هستهای در سه مکان اعلام نشده در ایران ابراز نگرانی کرده و خواستار همکاری کامل ایران با آژانس بینالمللی هستهای شدهاند.
در این قطعنامه از ایران خواسته شده تا برای «انجام تعهدات قانونی خود بر اساس فوریت عمل کند و بدون تأخیر، پیشنهاد مدیرکل آژانس را برای تعامل بیشتر برای شفافسازی و حل و فصل همه مسائل پادمان باقیمانده را بپذیرد.»
در قطعنامه یادشده از مدیرکل آژانس هم خواسته شده تا زمانی که مسائل پادمانی باقی مانده است، به گزارش شورای حکام ادامه دهد.
این دومین قطعنامه ضد ایرانی است که پس از اجرایی شدن برجام با فشار رژیم صهیونیستی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی صادر میشود.3030 خرداد 1399 هم قطعنامه مشابهی توسط سه کشور اروپایی عضو برجام و حمایت آمریکا پیشنهاد و تصویب شد.































