تمسخر و به سخره گرفتن دیگران از نگاه عقل و دین مذموم و شخص مسخره کننده سخت مورد سرزنش قرار گرفته است. برخی بر این باورند که نگاه اسلام به زن و جایگاه او، نگاه تمسخرگونه است!
این باور غلط در حالی است که اسلام نه تنها زن را از حقارت و نگاه تمسخر گرایانه نجات داد،[1] بلکه زیباترین و والاترین تعابیر را در مقام دفاع از جایگاه و حقوق زنان به کار برده است. بر خلاف نگاه فمینیسم غربی که نگاهی جنسیتی و حقارتی به زنان دارد و جایگاه آنان را به پایین ترین سطح انسانی افول داده است.
نگاه اسلام به زن نگاهی کرامتی یا حقارتی
زن بر اساس حکمت آفرینش، به لحاظ بدنی ضعیف و به لحاظ روحی لطیف خلق شده است. در نگاه اسلام زن و مرد از لحاظ ارزشهای الهی و انسانی برابرند و وظایف مشترکی دارند و از این جهت، هیچ وجه برتری بین آنها نیست تا فرض حقارت زنان مطرح شود.
در قرآن آیات محکمی وجود دارد که نه تنها از مقام، کرامت و حقوق زنان دفاع نموده بلکه در حفظ این کرامت و حقوق و نیز خوش رفتاری با زنان پیمان سختی از مردان گرفته است.[2]
خداوند متعال در آیه 31 سوره احزاب از برابری ماهیت اخلاقی و معنوی و نیز برابری کرامت انسانی زنان و مردان سخن به میان آورده و میفرماید: « إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا؛[3]
به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا میکنند، خداوند برای همه آنان مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است.»
اسلام همه ابعاد انسانی زن را مورد عنایت خود قرار داده و نه تنها او را به خانه و خانواده محدود نکرده بلکه از حضور وی در مجامع علمی و اجتماعی نیز دفاع نموده است.[4]
مقام معظم رهبری در اینباره میفرماید: «میان مرد و زن در اجازهی فعّالیتهای متنوّع در همهی میدانها، هیچ تفاوتی از نظر اسلام نیست. اگر کسی بگوید مرد میتواند درس بخواند، زن نمیتواند؛ مرد میتواند درس بگوید، زن نمیتواند؛ مرد میتواند فعالیت اقتصادی انجام دهد، زن نمیتواند؛ مرد میتواند فعّالیت سیاسی کند، زن نمیتواند، منطق اسلام را بیان نکرده و بر خلاف سخن اسلام حرف زده است.»[5] کانون خانواده را نیز بدون زن کانونی بی روح معرفی نموده و او را یکی از تکیهگاههای مهم امنیت و آرامش روحی خانه و خانواده میداند.[6]
نگاه فِمینیسمِ غربی به زن نگاهی حقارتی یا کرامتی
نگاه فِمینیسمِ غربی به زن بیشتر نگاه جنسیتی و حقارتی است. در نگاه مکاتب فمنیستى، زنان باید براى دست یابى به یک خودِ مستقل یا استقلال فردی با مردان مبارزه کنند؛ این اندیشه ضد کرامتی این حق را به زن میدهد که برای لذات جنسیِ مستقل از ازدواج، برای خود تصمیم بگیرد.
در زمینه سقط جنین نیز چنین اختیار را به آنها میدهد که دنیای خود را بدون فرزند و بارداری سپری کنند و از دردسرهای مادری خود را بِرهانَند. این اندیشه تسلطِ بر خویشتن، سبب شده تا در مسئلهى کنترل باردارى زنان، پروژه استفاده از قرصهای کوچک ضد باردارى در این نگاه مطرح شود و از آن به عنوان راهبردی در جهت پیشرفت زنان و ایجاد تحول در نقش آفرینىهاى آنان یاد شود به گونهای که استفاده از این ابزار مادی، به مراتب از مسئلهى کسب حق رأى برای ایشان مهم تر شمرده شده است.[7]
در اندیشه فمینیسم غربی، افراط زیادی بر استقلال زنان و تاکید بر برابرى زنان و مردان در تمام جهات انسانی شده است و این در حقیقت، اندیشهای برای مبارزه با نظام خانواده و نهادهاى جمعى است که از گذشته تاکنون ادیان الهی تأکید ویژهای برای حفظ و استمرار این نهادهای کوچک تربیتی و زیرساختاری اجتماعی دارد.
در این نگاه زنان از آزادى مطلق برخوردارند و این آزادی با رهایى آنان از خدمت به کودکان و مردان آغاز و آنان را در ایدئولوژی فکری جدید وارد میکند. گسترش چنین تفکری بر پایه اعتقادات فمینیستی، آنها را از دین دارى عاطفى که مادر از نقش خود بیشترین رضایت را دارد دور میکند.[8]
جمع بندی و نتیجه:
نگاه اسلام و غرب به موضوع زن و خانواده، دو نگاه متفاوت و مختلف است. در نگاه غرب، زن بیشتر با نگاه جنسیتی دیده شده و دیگر ابعاد انسانی او مورد توجه قرار نگرفته است؛ برخلاف اسلام، که تمام ابعاد انسانی او را مورد عنایت قرار داده و بالاترین نگاه کرامتی و شخصیتی را به او دارد.
رهیافت این دو اندیشه یکی خورد کردن کرامت زن و تحقیر نمودن اوست و دیگری حفظ کرامت و ارزش والای این جایگاه در همه ابعاد انسانی است.
پینوشت:
1. هیکل، حیات محمد، ص 24 – 25؛ جواد غروی، مبانی حقوق در اسلام، ص 267.
2. نساء(4): 21، تفسیر قمی، ج 1، ص 135؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 3، ص 322؛ ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید.
3. احزاب(33): 35.
4. ممتحنه(60): 12.
5. حضور اجتماعی زن در نگاه اسلام.
6. اعراف(7): 189.
7. باربارا مک فارلند و ویرجبینا والستون روزلین، حق با مادرم بود، ص 60-61.
8. زنان و آینده ى خانواده، فصلنامهى کتاب زنان، ش 18، ص 242.