emamian
سوریه در میان جاهطلبیهای اسرائیل و خطر احتمالی بازگشت داعش
بعد از سقوط دولت سوریه و تحولات اخیر این کشور در سایه مسلط شدن گروههای مسلح مخالف و سپس آغاز تجاوزات سریع و وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه سوریه، سناریوهایی درباره تلاشهای گروه تروریستی- تکفیری داعش برای بازگشت به این کشور ترسیم شده است.
هشدار درباره بازگشت داعش به سوریه
«مظلوم عبدی» سرکرده نیروهای دموکراتیک سوریه موسوم به «قسد» در تاریخ 12 دسامبر، نسبت به از سرگیری فعالیتهای داعش در سوریه هشدار داد و گفت: داعش با بهرهگیری از تحولات میدانی در سوریه و سرنگونی دولت قبلی، تحرکاتی را برای آغاز فعالیتهای خود در سوریه انجام داده است و فعالیتهای آن دیگر محدود به بادیه سوریه نخواهد شد.
برخی معتقدند که باید اظهارات سرکرده قسد درباره بازگشت داعش به سوریه را جدی گرفت؛ به ویژه اینکه وضعیت آشفته کنونی سوریه ،عرصه مناسبی برای هر نوع بازیگر داخلی و خارجی جهت رسیدن به اهداف خود در این کشور است.
سوالاتی که در زمینه خطر دوباره داعش برای سوریه مطرح میشود، این است که هستههای داعش تا چه اندازه در سوریه نفوذ دارند و حاکمان جدید سوریه که برخی از آنها پیشتر تقریباً با همان رویکرد داعش علیه دولت بشار اسد میجنگیدند، قرار است چگونه در دوره کنونی با داعش تعامل کنند؟ موضع قدرتهای بینالمللی برای مبارزه با داعش در سوریه چه خواهد بود و این گروه تروریستی- تکفیری چگونه میتواند بر نقشه سیاسی قدرتهای تاثیرگذار در پرونده سوریه موثر باشد.
دامنههای فعالیت داعش در سوریه
منابعی در گروههای مسلح سوریه مستقر در پایگاه التنف (در مثلث مرزی سوریه، عراق و اردن) که وابسته به ائتلاف آمریکاست، اعلام کردند که فعالیت هستههای داعش در سوریه، از ابتدای سال 2024 تقریبا زیاد بوده است و نمیتوان گفت که فعالیت آنها تنها بعد از سقوط دولت بشار اسد بیشتر شده است. در این میان برخی از حملاتی که هستههای داعش انجام دادند، تاثیر رسانهای داشت؛ از جمله حملهای که به میدان گازی «شاعر» انجام شد و منجر به کشته شدن مدیر پمپ بنزین در این میدان گشت.
به گزارش الجزیره، منابع وابسته به گروههای مسلح در پایگاه التنف اعلام کردند که در حال حاضر، تعداد عناصر داعش در سوریه به حدود 1200 نفر میرسد که در استانهای حسکه، دیرالزور و حمص مستقر هستند و حدود 800 نفر از آنها در منطقه بادیه سوریه فعالیت دارند و در جبل البشری، جبل العمور، اطراف تدمر، السخنه و شمال دیرالزور مستقر شدهاند. 400 تن از عناصر داعش هم در مناطق تحت سیطره نیروهای دموکراتیک سوریه قرار دارند.
تثبیت اشغالگری آمریکا در سوریه با بهانه تکراری داعش
گروه تروریستی- تکفیری داعش، در حال حاضر طبق سیستم هستههای امنیتی پراکنده در سوریه عمل میکند و با همین روش توانست طی دوره اخیر تا حدودی از دید ارتش سوریه دور بماند و به حملات پراکنده خود ادامه دهد.
بعد از آغاز حملات گروههای تروریستی به شمال سوریه طی چند هفته گذشته که در نهایت منجر به سقوط دولت این کشور شد، آمریکا با بهانه تکراری داعش اعلام کرد که قصد دارد نیروهای خود را برای مقابله با ظهور احتمالی دوباره داعش در سوریه به ویژه در مرزهای این کشور با عراق نگه دارد.
شبکه الجزیره به نقل از منابعی که با نیروهای ائتلاف آمریکا در سوریه و عراق تماس دارند، گزارش داد که آمریکا قصد خروج از پایگاه التنف را ندارد و همچنین میخواهد به ادامه حضور نظامی خود در پایگاه عین الاسد در غرب عراق هم ادامه دهد.
چند روز قبل هم آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد که کشورش به شدت نگران تحرکات هستههای باقیمانده داعش در سوریه بوده و در پی جلوگیری از سازماندهی مجدد این گروه تروریستی بعد از سقوط دولت بشار اسد است.
رسانههای غربی هم معتقدند، هرچند که گروه تروریستی- تکفیری داعش، رسماً سالها قبل منحل شد، اما ممکن است که از خلأ قدرت در سوریه در سایه سقوط دولت این کشور سوء استفاده کند و مجدداً به صحنه سوریه برگردد.
سوءاستفاده داعش از آشفته بازار سقوط دولت و حملات اسرائیل به سوریه
در این زمینه، «آن اسکارد» مدیر مرکز بینالمللی مطالعات افراط گرایی خشونت آمیز در واشنگتن اعلام کرد که هستههای داعش در سوریه هرگز تحرکات تروریستی خود را رها نکردند و حتی بعد از انحلال این گروه تروریستی، فعالیتهای عناصر باقیمانده آن به شکل پراکنده ادامه داشت. در حال حاضر هم عناصر زندانی داعش منتظرند که هستههای این گروه تکفیری به زندانها حمله کرده و آنها را نجات دهند.
در اینجا باید اشاره کنیم که گروههای مخالف مسلح در سوریه، بلافاصله بعد از سیطره بر این کشور، شروع به باز کردن درب زندانها کردند. نکته خطرناک درباره این اقدام آن است که بسیاری از زندانیها در سوریه، سابقه فعالیت در گروههای تروریستی همچون داعش را دارند و بسیاری معتقدند که آزاد شدن آنها یعنی یک خطر بزرگ برای بازگشت تروریستها و مشخصاً داعش به سوریه.
همه اینها در حالی است که رژیم صهیونیستی ساعاتی بعد از سقوط دولت بشار اسد، مجموعهای از حملات سیستماتیک علیه زیرساختهای نظامی حساس سوریه آغاز کرد که حملاتی بیسابقه بود و آنگونه که ارتش اسرائیل ادعا میکند، بیش از 80 درصد ظرفیت نظامی سوریه در صدها حملهای که این رژیم تنها طی سه روز اول انجام داد، نابود شده است.
طبق گزارش رسانههای عربی، قدرت موشکی و پدافندی ارتش سوریه نیز تقریباً با گذشت حدود 10 روز از حملات ارتش صهیونیستی نابود شده و نکته قابل توجه آنجاست که اسرائیل علاوه بر سلاحهای سنگین، سلاحهای نیمه سنگین ارتش سوریه را نیز به شکل مکرر هدف قرار میدهد.
در شرایطی که ارتش سوریه طی سالهای گذشته مسئولیت اصلی مقابله با گروههای تروریستی و در راس آن داعش را داشت، اکنون عملاً سوریه دیگر ارتشی ندارد و در برابر هرگونه تهدید نظامی داخلی و خارجی آسیب پذیر خواهد بود.
مظلوم عبدی، سرکرده قسد هم در این زمینه گفت که ارتش سوریه وظیفه مقابله با داعش را داشت، اما این ارتش دیگر منحل شده و نمیتواند به این ماموریت ادامه دهد. این در حالی است که عناصر باقیمانده داعش که قبلاً مخفیانه فعالیت میکردند، اکنون بعد از سقوط دولت بشار اسد، در حال علنی کردن تحرکات خود هستند و اطلاعات نشان میدهد که آنها قصد دارند به اردوگاه مخوف الهول که خانوادههای تروریستهای داعشی آنجا زندگی میکنند، حمله کنند.
با این تفاسیر، متوجه میشویم بعد از به هم ریختن اوضاع سوریه به دنبال سقوط دولت این کشور و روی کار آمدن گروههای مسلحی که استراتژی مشخصی برای اداره کشور از خود نشان ندادهاند و حتی قدرت نظامی مستقل جهت محافظت از سوریه را هم ندارند، سناریوی بازگشت داعش به سوریه یک سناریوی محتمل بوده و دور از ذهن نیست؛ به ویژه اینکه رژیم صهیونیستی عملاً سلاحی برای سوریه جهت مقابله با هر تهدیدی باقی نگذاشته است.
در هر صورت باید منتظر تحولات آینده سوریه باشیم، به ویژه اینکه ببینیم تجاوزات و جاهطلبیهای اسرائیل در سوریه تا کجا ادامه دارد و به چه سمت و سویی میرود.
با رژیم غذایی دردهای مزمن را کاهش دهید
به نقل از رویترز، در یک مطالعه جدید، محققان دانشگاه استرالیای جنوبی به ارتباط مستقیم بین پیروی بیشتر از دستورالعملهای رژیم غذایی دولت فدرال استرالیا و سطوح پایینتر درد بدن بهویژه در میان زنان پی بردند.
«سو وارد»، یکی از نویسندگان این مطالعه، گفت: «خوب غذا خوردن برای سلامتی و آرامش روان مفید است. اما دانستن اینکه تغییرات ساده در رژیم غذایی شما میتواند درد مزمن را جبران کند، میتواند زندگی را تغییر دهد.»
تحقیقات قبلی نشان داده است که بیش از ۳۰ درصد مردم جهان از درد مزمن رنج میبرند و زنان و افرادی که دارای اضافه وزن یا چاق هستند بیشتر در معرض ابتلاء به این دردها هستند.
مطالعه جدید نشان داد که مصرف بیشتر غذاهای اصلی- سبزیجات، میوهها، غلات، گوشت بدون چربی و لبنیات- بدون در نظر گرفتن وزن فرد، درد مزمن را کاهش میدهد.
وارد گفت: «انتخاب های غذایی و کیفیت کلی رژیم غذایی فرد نه تنها فرد را سالمتر نگه میدارد، بلکه به کاهش سطح درد آنها نیز کمک میکند.»
این مطالعه نشان داد که تأثیر رژیم غذایی سالم در کاهش درد مزمن برای زنان بیشتر از مردان بود.
وارد گفت: «این امکان وجود دارد که خواص ضدالتهابی و آنتی اکسیدانی گروههای غذایی اصلی باعث کاهش درد شود، اما تیم تحقیقاتی نمیتواند با قطعیت بگوید که آیا رژیمهای غذایی با کیفیت پایین منجر به درد بیشتر میشود یا اینکه آیا درد منجر به رژیم غذایی ضعیفتر میشود.»
پاسخ آیتالله العظمی سبحانی به پرسشی پیرامون زیارت امینالله
حضرت آیت الله سبحانی به پرسشی پیرامون زیارت امین الله پاسخ داد که متن پرسش و پاسخ تقدیم شما فرهیختگان خواهد شد:
سؤال: زیارت امین الله معتبرترین زیارتی است که در همه مشاهد مشرفه خوانده میشود. اساس آن زیارت امیر مؤمنان (ع) است اما با یک دگرگونی در خطاب میتوان در تمام اعتاب مقدسه تلاوت کرد و از مضامین عالیه برخوردار گشت . به گونهای که اگر زائر به مفاهیم آن توجه کند یک نوع انقلاب روحی به او دست میدهد.
در مفاتیح الجنان مرحوم قمی در آغاز زیارت خطاب به امیر مؤمنان (ع) چنین آمده است «حتی دعاک اللّه إلی جِواره فقبضکَ إلیه بإختیاره» مفاد ظاهری آن این است که خدا تو را با اختیار به سوی خود فراخواند و روح تو را قبض کرد. نقطه سؤال این است که ضمیر در «بـإختیاره» به خدا برمیگردد و مفاد آن این است که خدا با اراده و اختیار تو را قبض روح کرد. در این موقع این سؤال در ذهن انسان پدید میآید که همه کارهای خدا از روی اختیار است، این مورد (قبض روح امام) چه خصوصیتی دارد؟
پاسخ: زیارت امین الله در منابع نخستین به دو صورت نقل شده است.
۱. صورت نخست همان است که ابن قولویه ۳۶۸ مانند مفاتیح الجنان قمی نقل کرده است که طبعاً سؤال انگیز است.
۲. اما در منابع دیگر: صورت کاملتر نقل شده که معنی را دگرگون میسازد.
اینک در منابع:
۱. سید بن طاووس (م ۶۶۴) در کتاب اقبال الاعمال جمله را به این نحو نقل کرده است: «فقبضک إلیه باختیاره لک کریم ثوابه» (اقبال الاعمال، ط. قدیم، ص۴۷۰)
گذشته بر ایشان برادرزاده سید بن طاوس، عبدالکریم بن طاوس (م۶۳۹ق) در کتاب «فرحة الغری» این فقره را در دو مورد نقل کرده است. در صفحه ۴۱ به صورت ناقص اما در صفحه ۴۴ به نحو کامل آورده است و از نظر قوانین رجالی، اگر حدیث به دو نحو نقل شود یکی ناقص و دیگری کامل دومی را میگیریم زیرا افزودن اشتباهی کمتر است اما نقیصه سهوی زیاد است.
۲. گذشته بر این مرحوم علامه مجلسی در مجلدات بحار الانوار ج ۹۷ صفحه ۲۶۷ زیارت امین الله را به همین صورت کامل نقل کرده است و همچنین در کتاب زاد المعاد.
با توجه به صورت دوم که میفرماید: (فقبضک الیه بإختیاره لک کریم ثوابه) معنی جمله دگرگون میشود.
زیرا طبق نقل نخست لفظ «بإختیاره» قید «فقبضک» است که سؤال برانگیز است ولی طبق نقل دوم «بإختیاره» بیان علّت قبض است و معنی این است: «تو را به سوی خدا خواند به خاطر ثواب بزرگی که برای تو در آن جهان تهیه دیده شده است».
و به عبارت روشنتر، گویا سؤال میشود که چرا خدا تو را قبض روح کرد.
در پاسخ گفته میشود این کار به خاطر ثواب عظیمی که برای وی در جهان دیگر آماده کرده است انجام گرفته است.
از این بیان نتیجه می گیریم که جمله باختیاره ذیلی دارد که مفاد آن را روشن میکند ولذا لازم است اولیاء امور در مشاهد مشرفه نسخهها را اصلاح فرمایند.
فرزند مرحوم آیت الله مروارید، جناب آقای حاج شیخ مهدی دامت برکاته نقل فرمودند مرحوم حاج شیخ عباس قمی بر اشتباه خود واقف شده بود و مفاتیح الجنان منزل پدر را با دست خود تکمیل کرد.
از خداوند متعال خواهانیم ما را به زیارت پیشوایان معصوم موفق بدارد و به همگان حضور قلب و آگاهی دل عطا بفرماید و ادعیه را مستجاب بفرماید.
کلیدی برای تزکیه اخلاق
أمیرالمؤمنین علی علیه السلام:
سَبَبُ تَزْکِیَةِ الاَخْلاقِ حُسْنُ الاَدَبِ؛
ادب نیکو سبب تزکیه اخلاق است.
شرح غرر الحکم: ج ۴، ص ۱۲۱
چرا حضرت ام البنین (س) در عاشورا حضور نداشت؟
حضور همراهان امام حسین (علیهالسلام) در کربلا به چند عامل بستگی دارد:
۱. توان جسمی و روحی: سفر به کربلا، به ویژه در آن دوران طولانی و دشوار، نیازمند توانایی جسمی و روحی است. در این زمینه اطلاعی از وضعیت جسمانی حضرت امالبنین در آن زمان نداریم که ممکن است به دلیل شرایط جسمیاش نتوانسته باشد به همراهی امام حسین (ع) برود.
۲. رضایت و تمایل خود حضرت امالبنین: هرچند حضرت امالبنین در مدینه حضور داشت، اما امکان دارد که امام حسین (ع) مصلحت ندانسته که ایشان را به کربلا ببرد. امام حسین (ع) همیشه در اتخاذ تصمیمات خود مصلحتها و شرایط را در نظر میگرفت.
۳. موافقت امام حسین (ع) و صلاحدید ایشان: امام حسین (علیهالسلام) در تعیین همراهان خود به مصلحت جامعه و اهداف قیام توجه میکرد. ممکن است امام حسین (ع) حضور حضرت امالبنین را برای سفر کربلا ضروری نمیدانست یا به دلایل دیگر این امر را صلاح ندانسته باشد.
در مقابل، حضرت زینب (سلاماللهعلیها) حضورش در کربلا به دلایل خاص و با صلاحدید امام حسین (ع) بود.
حضرت زینب به عنوان پیامرسان قیام عاشورا، نقش ویژهای در حفظ و انتقال پیام شهیدان و آگاهی بخشی به مردم کوفه و شام داشت. اگر حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در کربلا نبود، قیام امام حسین (علیهالسلام) ناقص میماند.
همچنین، حضرت ربابه، همسر امام حسین (علیهالسلام)، به دلیل ارتباط نزدیک با امام حسین (ع) و مصلحت آن حضرت، همراه ایشان در کربلا بود و فرزند شش ماههاش به دلیل حضور مادرش در کنار امام همراه شده بود.
در نهایت، حضور زنان در کربلا هیچگاه واجب نبوده و تصمیم امام حسین (ع) برای حضور همراهانش بر اساس مصلحتها و ضرورتها اتخاذ میشد. کسانی که به کربلا رفتند، جزء همسران شهدا یا افرادی بودند که حضورشان برای اهداف قیام ضروری بوده است.
منابع:
تاریخ عاشورا
الارشاد شیخ مفید
بحار الأنوار علامه مجلسی
ریاکاری روش همیشگی استعمارگران و سرمایهداران غربی است
رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت فاطمه زهرا(س) را از شگفتیهای آفرینش خواندند و با بیان اصول مهم منشور اسلام درباره زن، تأکید کردند: در اسلام، زن و مرد مکمل یکدیگرند و در تلاش برای رسیدن به حیات طیبه و تواناییهای فکری و روحی در عرصههای علمی، فرهنگی، هنری، اثرگذاری اجتماعی-سیاسی، فعالیت اقتصادی و مسائل بینالمللی هیچ تفاوتی با هم ندارند.
حضرت آیتالله خامنهای صبح امروز؛ ۲۷ آذر ۱۴۰۳ در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران، همچنین با اشاره به تداوم جنایات رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه و کمک برخی به آنها، گفتند: رژیم صهیونیستی به خیال خود از طریق سوریه آماده میشود که نیروهای حزبالله را محاصره و ریشهکن کند اما آنکه ریشهکن میشود، اسرائیل است.
ایشان در ابتدای سخنانشان با تبریک ایام ولادت حضرت صدیقه طاهره(س)، جلسه با زنان و دختران را بسیار خوب و پرشور خواندند و با اشاره به برخی محورهای سخنان ۷ نفر از خانمها در این جلسه، از جمله «مراقبت از خانواده در فضای مجازی»، «افزایش جمعیت»، «مسائل مربوط به زنان در عرصه هنر» و «تسهیلگری در امر ازدواج»، گفتند: مسئولان دفتر رهبری و دستگاههای مربوط، نکات بسیار خوب سخنان خانمها در جلسه را پیگیری و مورد ملاحظه جدی قرار دهند.
رهبر انقلاب با اشاره به برخی ابعاد وجودی حضرت فاطمه زهرا(س) به عنوان پدیده شگفتانگیز عالم آفرینش، گفتند: اینکه بانویی جوان، از لحاظ معنوی و هویت ملکوتی و جبروتی به جایی برسد که به روایت اهل تشیع و تسنن، خشم او خشم خدا و خشنودی او خشنودی پروردگار را به همراه بیاورد، بسیار پر عظمت و عجیب است.
ایشان، «غمگساری با پیامبر در سختیها»، «همراهی با امیرمومنان در جهاد»، «خیرهکننده چشم فرشتگان در عبادت»، «بیان خطبههای فصیح، بلیغ و آتشین»، «پرورش امام حسن و امام حسین (علیمها السلام) و حضرت زینب(س)» را از ویژگیهای بینظیر حضرت فاطمه(س) خواندند و افزودند: آن حضرت در کودکی، جوانی، ازدواج و سیره زندگی، برترین، زیباترین و گویاترین الگوی زن مسلمان است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دیدگاههای مختلف درباره مسئله زن در جهان، گفتند: سرمایهداری و سیاستمدارانِ تابع آنها با در دست داشتن رسانههای مؤثر در جهان، با بیصداقتی و دروغگویی و در پوشش ظاهری یک نظریه فلسفی و انساندوستانه، انگیزههای جنایتکارانه و فسادانگیز خود را برای دخالت و جهتدهی در امور جامعه جهانی زنان و کسب منافع نامشروع، پنهان میکنند.
ایشان بیصداقتی و ریاکاری را روش همیشگی استعمارگران و سرمایهداران غربی دانستند و کشیدن زنان به کارخانهها برای تأمین نیاز صنایع به کارگرانِ با دستمزد کم را تحت پوشش آزادی و استقلال زنان، نمونهای از این ریاکاری خواندند.
حضرت آیتالله خامنهای هدف پنهان از شعار آزادی بردگان آمریکا در حدود ۲ قرن قبل را، کشاندن بردگان از مزارع جنوب به کارخانههای شمال این کشور خواندند و گفتند: امروز هم در پشت شعارهای فمنیستی و آزادی و حقوق زنان، اهداف ضدانسانی و سیاسی، نهفته است که برخی از آنها مشخص است و برخی اهداف بعدها آشکار میشود.
ایشان تشریح منشور اسلام در مقوله زن را برای درک عمومی از منطق اسلام در این زمینه، ضروری برشمردند و گفتند: باید این منطق را در جامعه جا بیندازیم و براساس آن عمل کنیم که البته بعد از انقلاب در این زمینه کارهای زیادی شده است.
رهبر انقلاب مسئله زوجیت را اولین اصل مهم در منشور زن در اسلام خواندند و افزودند: براساس آیات متعدد قرآن، زن و مرد از جنس یکدیگر، زوج و مکمل هم هستند.
حضرت آیتالله خامنهای لازمه زوجیت و مکمل بودن زن و مرد را تشکیل واحدی سوم به نام خانواده خواندند و گفتند: براین اساس، تشکیل خانواده یک سنت الهی آفرینش است که خوشبختانه در فرهنگ ایرانی هم، خانوادهدوستی از نشانههای مهم قوت و عمق فرهنگی ملت است.
رهبر انقلاب یک اصل دیگر منشور اسلامی درباره زن را «نبود هیچگونه تفاوت بین زن و مرد در حرکت معنوی و تعالی انسانی و دستیابی به حیات طیبه» خواندند و گفتند: از منظر اسلام، زن و مرد با وجود تفاوتهای جسمی، هر دو از تواناییها و نوآوریهای فکری و عملی و استعدادهای بینهایت برخوردار هستند که باعث میشود زن نیز همچون مرد بتواند و در مواردی واجب باشد که در عرصهها و فعالیتهای گوناگون علمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، بینالمللی، فرهنگی و هنری نقشآفرینی کند.
ایشان نقشهای متفاوت زن و مرد در خانواده از نگاه اسلام را دلیل برتری یکی بر دیگری ندانستند و افزودند: زن و مرد در خانواده از حقوق یکسان برخوردار هستند؛ البته از لحاظ عاطفی، اسلام زن را همچون گُلی میداند که باید از طراوت و عطر او در خانواده مراقبت و استفاده کرد.
«محدودیتهای حاکم بر ارتباطات و معاشرتهای زن و مرد» موضوع دیگر مورد تأکید از منظر اسلام بود که رهبر انقلاب در خصوص آن گفتند: اسلام درباره مسئله «حجاب و عفاف و نگاه» تکیه و ملاحظاتی دارد. البته بیبندوباریهای امروز در غرب نیز نسبتاً جدید است و توصیف زن اروپایی در آثار ادبی دو سه قرن پیش نشان میدهد در غرب نیز ملاحظات زیادی در مسئله زن وجود داشته است.
ایشان «ارزش معنوی مادری و افتخار به آن» را رکنی دیگر از نگاه اسلام به مسئله زن برشمردند و افزودند: امروز بعضیها در سایه سیاستهای سرمایهداران و استعماگران و بدخواهان جوامع مستقل بخصوص جامعه ما، از «مادری» تصویر بدی ارائه میکنند. در حالی که مادری و پرورش دادن یک انسان، افتخاری بسیار با ارزش است و بر همین اساس است که در اسلام با تعابیر مختلف از جمله قرار داشتن بهشت زیر پای مادران، سفارش زیادی به محبت و خدمت و اطاعت از مادر شده است.
حضرت آیتالله خامنهای پس از برشمردن بعضی از اصول مهم منشور اسلام درباره زن، رشد شگفتانگیز زنان مؤمن، دانا و فعال در عرصههای مختلف پس از پیروزی انقلاب را بر پایه این نگاه متعالی دانستند و گفتند: نقش زنان در دوره مبارزات و پیروزی انقلاب تعیینکننده بود و در حالی که برخی افراد، مخالف حضور زنان در راهپیماییها بودند، امام بزرگوار با آن نگاه به شدت مخالفت کردند.
ایشان افزودند: ورود زنان به میدان بود که باعث به میدان آمدن همسران و فرزندان آنها شد؛ بنابراین به یک معنا زنان انقلاب را پیروز کردند.
رهبر انقلاب فعالیت متین در عرصههای سیاسی و بینالمللی و همچنین نقشآفرینی در حوادثی مانند دفاع مقدس، دفاع از حرم و عرصه سیاسی را جلوههای درخشان دیگری از فعالیتهای زنان پس از پیروزی انقلاب برشمردند و گفتند: زن ایرانی توانسته از هویت و فرهنگ و سنن تاریخی و اصیل کشور با متانت، حیاء و عفت خود صیانت کند؛ بگونهای که تا امروز تحت تأثیر عوارضی که بسیاری از کشورهای غربی دچار آن هستند قرار نگرفته و پس از این نیز انشاءالله همینطور به حرکت خود ادامه خواهد داد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به درخشش زنان در فعالیتهای علمی و تحقیقی دانشگاهها و حوزههای علمیه خاطرنشان کردند: امروز تعداد زنان مجتهد، کم نیست و حتی معتقدیم که در بسیاری از مسائل زنانه که مردها تشخیص خوب و درستی ندارند، خانمها باید از مجتهدان زن تقلید کنند.
ایشان رشد زنان دانشمند، استاد دانشگاه، نویسنده، شاعر و هنرمند با حفظ تدیّن را غیرقابل مقایسه با قبل از انقلاب خواندند و گفتند: البته دشمن هم بیکار نیست و مشغول طراحی است چرا که آنها خیلی زود متوجه شدند شکست دادن و به زانو درآوردن انقلاب با شیوههای سختافزاری همچون جنگ، بمباران، قومیتگرایی و نیروهای فتنهگر ممکن نیست بنابراین سراغ شیوههای نرمافزاری یعنی تبلیغات، وسوسهها و شعارهای بهدور از صداقت رفتهاند.
حضرت آیتالله خامنهای ادعای دفاع از زن با راهاندازی اغتشاش در کشوری را از مصادیق شعارهای دروغین بدخواهان دانستند و افزودند: دختران، بانوان، اساتید، دانشجویان و همه جامعه زنان خود را موظف بدانند که در مقابل وسوسهها و شیوههای موذیانه و جنگ نرم بدخواهان برای انحراف از ارزشها در مسائل زنان، اهتمام کافی داشته باشند.
رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان با اشاره به مسائل منطقه، خاطرنشان کردند: با حرکتی که در سوریه انجام شد و با جنایتهای رژیم صهیونیستی و آمریکا و کمکهای دیگران به آنها، دشمنان خیال کردند که مسئله مقاومت تمام شد در حالی که آنها سخت در اشتباه هستند.
ایشان با تأکید بر اینکه «روح سید حسن نصرالله و سنوار زنده است»، افزودند: جسم آنها رفت اما شهادت، آنها را از عرصه وجود بیرون نبرد و روح و فکر آنها باقی است و راهشان ادامه دارد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به ایستادگی غزه در برابر حملات روزانه صهیونیستها و استمرار مقاومت لبنان، گفتند: رژیم صهیونیستی به خیال خود در حال آمادهسازی خود از طریق سوریه برای محاصره و ریشهکنی حزبالله لبنان است اما آنکه ریشهکن خواهد شد، اسرائیل است.
رهبر انقلاب با تأکید بر ایستادگی ایران در کنار مبارزان فلسطینی و مجاهدان حزبالله و تداوم هرگونه حمایت و کمک ممکن به آنها، ابراز امیدواری کردند مجاهدان روزی را ببینند که دشمن خبیث در زیر پاهای آنها لگدمال شود.
پیش از بیانات رهبر انقلاب ۶ نفر از فعالان حوزه زنان و دختران به بیان مطالبی در زمینههای «الگوی زن مسلمان انقلابی»، «فضای مجازی، زن، خانواده و کودک»، «حل مسئله جمعیت از طریق تقویت نهاد خانواده»، «توانمندی بانوان هنرمند و تقویت آثار نمایشی حوزه زنان»، «تسهیلگری ازدواج و مسئله واسطهگری» و نیز، «اصلاح برنامههای درسی دانشآموزان دختر با نگاه به تقویت هویت فرهنگی» پرداختند.
همچنین خانم «عائده سُرور» مادر دو شهید لبنانی هم به نمایندگی از بانوان محور مقاومت، در این دیدار سخنانی در باب ادامه و پیروزی مقاومت بیان کرد.
سه ثمره قرائت قرآن
علَیکَ بقِراءةِ القرآنِ؛ فإنّ قِراءتَهُ کَفّارةٌ للذُّنوبِ، و سَترٌ فی النارِ و أمانٌ مِن العذابِ.
بر تو باد خواندن قرآن؛ زیرا خواندن آن کفّاره گناهان است و پردهای در برابر آتش و موجب ایمنی از عذاب.
بحارالأنوار، ج۹۲، ص۱۷، ح۱۸
شخصیت و ویژگی های حضرت ام البنین
حضرت ام البنین از زنان برجسته تاریخ اسلام و از جمله زنان تأثیرگذار در حادثه عاشوراست که اگرچه مستقیم در کربلا حضور نداشته است اما وجود ۴ فرزند ایشان در حادثه عاشورا و به نمایش گذاشتن ادب و فداکاری و غیرت که از مادر خود به ارث بردهاند باعث شده است تا نام مبارک حضرت ام البنین زینت زنان مسلمان باشد.
همواره نام این بانوی بزرگ که در فضیلتهای اخلاقی، ایمان، اخلاق، ادب و شجاعت زبانزد بوده است با نام حضرت عباس (ع) که خود نیز دارای این صفات بود گره خورده است. حضرت عباس، این جانباز عاشورا که جایگاه و مقامش باعث غبطه شهدا در روز آخرت میشود ویژگیهای خود را از پدری چون امیرالمومنین (ع) و بانویی چون ام البنین وام گرفته است.
مشهور در شجاعت و ادب
آنچه از منابع تاریخی مشخص میشود حضرت ام البنین در پنجمین سال هجرت رسول گرامی اسلامی به مدینه، در جنوب مکه و در طایفه هوازن، در میان قبیله نام آور کلاب و در خانه جزام بن خالد به دنیا آمد.
پدر ام البنین ابوالمجْل حزّام بن خالد، از قبیله بنی کلاب و برخی از علمای معاصر نام مادرش را ثمامه دختر سهیل بن عامر بن مالک ذکر کردهاند. نسب پدری و مادری حضرت ام البنین در میان اعراب به قبایل خوش نام میرسید. بنی کلاب از جهات مختلف همچون داشتن مقامهای مهم در قبل از اسلام و همچنین شجاعت و پهلوانی در عرب شهره بودند. خاندان جناب امّ البنین علیهاالسلام در شرافت، شهامت، مردانگی، مهمان نوازی و دلاوری، سرآمد رادمردان عصر خود بودهاند. امّ البنین، این اوصاف والا را از اسلاف خود به ارث برد.
ام البنین پس از شهادت حضرت زهرا (س) به همسری با ایشان درآمد. ماجرای ازدواج ایشان با حضرت علی (ع) از این قرار است که بعد شهادت حضرت زهرا (س) فرزندان کوچک ایشان به مادری نیاز داشتند تا در عین حال که همسری امیرالمومنین را عهده دار باشد، برای آنان نیز مادری کند. به همین سبب، امام علی علیه السلام از برادرش عقیل که دانشمندی تبارشناس در جهان عرب بود، چنین درخواست کرد: «اُنْظُرْ لِی اِمْرَأَةً قَدْ وَلَدَتْها الْفُحُولَةُ مِنَ الْعَرَبِ لاَِتَزَوَّجَها فَتَلِدَ لِی غُلاما فارِسا؛ برای همسری ام؛ بانویی از میان اعراب انتخاب کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد و پسری جوانمرد و شجاع برایم به دنیا آورد.» عقیل نیز بعد از فکر و اندیشه به امام پیشنهاد کرد که با امّ البنین کلابیه ازدواج کند؛ چرا که در میان اعراب، شجاعتر از نیاکان او یافت نمیشود. مولای متقیان نیز رأی برادرش را پسندید و عقیل را به خواستگاری فرستاد.
خواستگاری حضرت امیر از ام البنین
پیش از خواستگاری امیرالمومنین، حضرت ام البنین میفرماید؛ قبل از خواستگاری شبی در خواب دیدم که در باغ سرسبز و پردرختی نشستهام. نهرهای روان و میوههای بسیار در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان میدرخشیدند و من به آنها چشم دوخته بودم و درباره عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر میکردم و نیز درباره آسمان که بدون ستون، بالا قرار گرفته است و همچنین روشنی ماه و ستارگان و… در این افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوری از آن ساطع میشد که چشمها را خیره میکرد. در حال تعجب و تحیر بودم که چهار ستاره نورانی دیگر هم در دامنم فرود آمدند.
پدر ام البنین از معبّر قوم تعبیر آن را خواست و او در تعبیر این خواب گفت: این خواب را برای کسی تعریف نکنید و بدانید بزرگی از عرب و عجم به خواستگاری دخترتان خواهد آمد و خداوند از آن مرد چهار پسر به دخترتان خواهد داد.
وقتی عقیل برای خواستگاری به نزد حزام بن خالد آمد، ایشان با یادآوری رؤیای صادقه دخترش، به ایشان مژده داد. «لَقَدْ حَقَّقَ اللّهُ رُؤْیاکِ یا بُنَیَّتِی فَاَبْشِرِی بِسَعادَةِ الدُّنِیا وَالاْآخِرَةِ؛ دخترم مطمئناً خدای [تبارک و تعالی]، رؤیای تو را به حقیقت مبدل ساخت و سعادت دنیا و آخرت بر تو بشارت باد!» سپس به همسرش شمامه گفت: «آیا دخترمان فاطمه را شایسته همسری امیر مؤمنان علیه السلام میدانی؟ بدان که خانه او خانه وحی، نبوت، علم، حکمت، ادب و اخلاق است. اگر دخترت را، لایق این خانه میدانی، این وصلت مبارک را بپذیریم!»
ام البنین به جای فاطمه
در تاریخ نوشته شده حضرت امّ البنین علیهاالسلام وقتی به خانه حضرت علی علیه السلام آمد، به آن حضرت، پیشنهاد کرد او را به جای فاطمه که اسم قبلی و اصلی وی بود با کنیهاش «امّ البنین» صدا زند تا حسنین علیهماالسلام با شنیدن نام فاطمه، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعی نشود و رنج بی مادری آنها را نیازارد.
امّ البنین در منزل امام علی علیه السلام دارای چهار پسر به نامهای عباس، عبد اللّه، عثمان و جعفر شد که سرور همه آنان حضرت عباس علیه السلام است که در چهارم شعبان سال ۲۶ هجری در مدینه متولد شد.
هر یک از این چهار جوان تربیت یافته در مکتب امّ البنین علیهاالسلام، در مرحله نخست از اوصاف والای پدر گرامی شأن علی (ع) تأثیر پذیرفته بودند و در مرحله بعد از مادر با کمال خود ادب و ایثار را فرا گرفته بودند تا آنجا که هر یک به تنهایی اسوه رشادت، نجابت، شرافت، جوانمردی، اخلاق و کمالات انسانی بودند. در هنگام شهادت مولای متقیان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام فرزند بزرگ امّ البنین، عباس بن علی علیه السلام در حدود چهارده سال سن داشت و برادرانش از او کم سن تر بودند.
بگو از حسین (ع) چه خبر؟
حضرت امالبنین وقتی خبردار شد که بشیر نماینده امام سجاد (ع) به مدینه آمده است جلو رفت و از امام حسین (ع) پرسید. بشیر گفت: فرزندت عباس شهید شده است ایشان بیان کردند: بشیر از امامم حسین (ع) چه خبر؟ بشیر گفت دیگر فرزندانت نیز شهید شدهاند. ایشان بار دیگر تکرار کردند: بشیر از حسین بگو. وقتی بشیر خبر شهادت حضرت را داد بانو فریادی سر داد و ناله کرد.
بعد از واقعه عاشورا این بانو نیز به زینب کبری ملحق شد و در قالب عزاداری به مخالفت با حکومت یزید پرداخت و هر روز دست فرزند حضرت عباس را میگرفت و در قبرستان بقیع چهار قبر میکشیدند و ناله میکردند و مردم دور ایشان جمع میشدند به طوری که گریه ایشان حتی سنگدلی همچون مروان بن حکم را نیز به گریه انداخت.
امّ البنین، پس از شهادت فرزندانش، همه روزه به بقیع میرفت و به یاد فرزندان شهیدش مرثیههای بسیار سوزناکی میخواند و مردم مدینه نیز به ندبه و نوحه او گوش فرا میدادند تا جایی که مروان بن حکم - این دشمن اهل بیت- نیز همواره به نوحه خوانی او حاضر شده و میگریست.
وفات یا شهادت حضرت ام البنین
از سال و چگونگی وفات ام البنین در منابع دسته اول روایی و تاریخی چیزی ذکر نشده است. برخی متأخران با استناد به منابعی سال وفات وی را روز سیزدهم جمادی الثانی سال ۶۴ هجری قمری نوشتهاند اما در چگونگی وفات یا شهادت ایشان سختی به میان نیامده است. در کتاب «کنز المطالب» نوشته شده به تاریخ ۱۳۲۱ هجری قمری نوشته علّامه سیّد محمّد باقر قره باقی همدانی در باب سال و روز وفات حضرت ام البنین به نقل از کتاب «اختیارات» طی حدیثی آمده استطاعت: «روز سیزدهم جمادی الثّانی که مصادف با جمعه بود بر امام زین العابدین وارد شدم. ناگهان فضل بن عبّاس (ع) وارد شد و در حالی که گریه میکرد، گفت: جدّه ام ام البنین از دنیا رفت. شما را به خدا ببینید چطور این روزگار فریبکار، خاندان کساء را در یک ماه دو بار عزادار کرد.» برخی نوشتهاند که به طور کلی، آنچه پیداست وفات ام البنین نتیجه طبیعی زندگیاش بوده و هیچ شواهدی مبنی بر علت خاصی برای مرگ او وجود ندارد، اما برخی از مورخان معتقدند با توجه به مقام فصاحت والای حضرت ام البنین در افشاگری ظلم بنی امیه و اشعار جانسوزی که برای عزاداریهای کربلا میخواند و مردم را متوجه بیلیاقتی حکام وقت میکرد، سبب شد که دشمنان ایشان را با عسل زهرآگین مسموم نموده و به شهادت برسانند. مورخ نامی حاج شیخ علی فلسفی در کتاب زنان نابغه و جناب عبدالعظیم بحرانی در کتاب ام البنین نوشتهاند که بنی امیه همسر امیرالمومنین علی علیه السلام، یعنی ام البنین را مسموم و به قتل رساندند. ام البنین در قبرستان بقیع در کنار عمههای پیامبر اسلام دفن شده است.
ارتباط عبادت با رشد مال
امام سجاد علیهالسلام در دعای مکارم الأخلاق از خداوند متعال چنین میخواهند:
«و أصِبْ بِی سَبیلَ الهِدایَةِ لِلبِرِّ فیما اُنفِقُ مِنهُ»؛ پروردگارا، آنچه از مال دنیا دارم و انفاق میکنم، توفیق ده تا در راه رضای تو و به نفع جامعه مصرف شود.
این درخواست امام سجاد علیهالسلام نشاندهنده اهمیت بزرگ مال و انفاق در جهت خیر و سعادت است.
خداوند در قرآن کریم میفرماید که اغنیا وکلای من هستند و باید داراییهای اضافی خود را در خدمت فقرا قرار دهند.
از این دعا میتوان دو رکن اساسی را استنباط کرد که پایهگذار امنیت و آسایش و سعادت دنیا و آخرت هستند:
رکن اول: اعتقادات و اصول دین
اولین رکن، عقاید صحیح و اصول دین است که به باورهای قلبی و ایمان انسان مربوط میشود. این اصول بنیادین برای سعادت انسان ضروری است.
رکن دوم: فروع دین و مدیریت مال
دومین رکن، مال و ثروت انسان است که به امور مادی مربوط میشود. این رکن، هم به رشد اقتصاد کمک میکند و هم زمینهساز عبادات و بندگی خداوند است.
برای مثال، حج، جهاد، زکات و صدقات از جمله اعمال خیر مالی هستند که بدون وجود مال و ثروت نمیتوان آنها را به انجام رساند.
ثروت به عنوان پایگاه قیام
در قرآن کریم، در دو آیه از واژه «قیام» استفاده شده است که به معنای پایگاه یا اساس است.
۱. آیه ۷ سوره مائده: «جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِلنَّاسِ»، خداوند کعبه را به عنوان پایگاه اسلام و مسلمانان قرار داده است.
این مکان محل اجتماع مسلمانان برای عبادت و وحدت است و همگان باید برای تقویت دین خدا در این مکان جمع شوند.
۲. آیه ۵ سوره نساء: «وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا»، خداوند در این آیه به مسلمانان توصیه میکند که اموال خود را به کسانی که نمیتوانند به درستی آنها را مدیریت کنند (افراد سفیه) ندهند.
این آیه به اهمیت مدیریت صحیح ثروت اشاره دارد.
در تفسیر معنای سفیه، پیامبر اکرم صلیالله علیهوآله بیان کردند که سفیه به معنای فردی است که توانایی مدیریت اموال خود را ندارد.
فرد سفیه نمیتواند تشخیص دهد که ثروت خود را کجا باید مصرف کند.
در این باره، عدهای از مخالفین نزد پیامبر جمع شدند و گفتند که آیا شما ما را سفیه خواندهاید؟
پیامبر اکرم صل الله علیه و اله در پاسخ فرمودند که این تعبیر از جانب خداوند است و با دلایل روشن آن را توضیح دادند.
مسئولیت مدیران در حفظ بیتالمال
این مفهوم نه تنها شامل افراد عادی بلکه مسئولان جامعه نیز میشود.
مسئولان باید کسانی باشند که توانایی مدیریت و حفظ بیتالمال را دارند و از آن در مسیر مصلحت عمومی و شرع مصرف کنند.
در غیر این صورت، آنان باید در برابر خداوند و امام زمان علیهالسلام پاسخگو باشند.
زیباییها و شگفتیهای سوره «کوثر» از دیدگاه سه تن از مفسّران اهل تسنّن
سوره مبارکه «کوثر» کوتاهترین سوره قرآن و در عین حال دارای مضامین بلندی است که در قالبی بسیار زیبا، و نظمی نیکو و اعجازآمیز در «مکّه مکرّمه» نازل شده است. اینکه مقصود از «کوثر» فرزندان رسول خدا(ص) و در رأس ایشان(ع) حضرت فاطمه زهرا(س) است، یکی از دیدگاهای مطرح شده در منابع تفسیری است.[۱]
درباره زیباییها و شگفتیهای این سوره نکات فراوانی مطرح شده که از جمله آنها، گفتار ناب و قابل توجّه سه تن از مفسّران پرآوازه اهل تسنّن زمخشری، فخر رازی و ابن قیم جوزیه است.
در این نوشتار ابتدا به جایگاه علمی این سه مفسّر مشهور پرداخته، سپس گوشهای از عجائب و زیباییهای این سوره کوتاه و پرمضمون را از نگاه ایشان، گزارش میدهیم:
۱. زمخشری (م ۵۲۸ یا ۵۳۸ق)
ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشری از مفسّران پرآوازه اهل تسنّن است. وی درکلام «معتزلی» و در فقه «حنفی»[۲] است.
جایگاه علمیاش را با القابی نظیر: «علّامه»، «نحوی»، «لغوی»، «متکلّم»، «مفسّر»، «علّامه ادب»، «نسبشناس عرب» و «پیشوای دوران خود»، وصف نمودهاند.[۳] زمخشری در رساله ای با عنوان «اعجاز سوره کوثر» که با تحقیق استاد حامد خفاف در بیروت چاپ شده، به بیان نظم شگفتانگیز و ترتیب نیکوی سوره کوثر با وجود کوتاهی آیاتش، پرداخته است.[۴] از جمله آنکه می گوید:
۱. در این قول خداوند «لِرَبِّکَ» دو زیبایی وجود دارد: نخست إلتفات (از تکلّم به غیبت) و منصرف شدن کلام از ضمیر به اسم ظاهر. دوّم آشکار نمودن شأن کبریائی خداوند.
۲. کلمه «لِرَبِّکَ» در آیه «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ»، برای رعایت فاصله (سجع) که یکی از صنایع بدیع است، تکرار نشده است.[۵] فواصل این سوره عبارتند از: «الکوثر»، «و انحر»، «الأبتر».
۲. فخر رازی(م ۶۰۶ق)
فخرالدین محمدبن عمر رازی را «مفسّر و متکلّم»[۶]، «علّامه بزرگ و ذوفنون»، «اصولی»، «بزرگ حکما و مصنفان»[۷]، «یگانه دوران»، «فقیه شافعی»، و «دارای تألیفات در کلام و معقولات»[۸] توصیف کردهاند. وی درباره اعجاز، زیباییها و ویژگیهای ممتاز سوره «کوثر» نکات جالب توجهی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
۱. صفات مطرح شده در این سوره تناسب زیبایی از نوع «تقابل»، با صفات ذکر شده در سوره قبل آن یعنی «ماعون» دارد. در سوره ماعون چهار صفت برای منافقان شمرده شده است: بخل (آیه ۲ و ۳)؛ ترک نماز (آیه ۵)؛ ریا در نماز (آیه ۶)؛ مانعشدن از زکات. متضاد این اوصاف در سوره کوثر عبارت است از: ۱ـ زیاد عطا کردن: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» در مقابل صفت «بخل» است. یعنی: ما خیر فراوان به تو عطا کردیم. تو هم زیاد عطا کن و بخل نورز. ۲ـ مداومت بر نماز: آیه «فَصَلِّ» (بر نماز مداومت کن) در مقابل صفت ترک یا سهلانگاری نماز در آیه «الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» می باشد. ۳ـ نماز برای رضای پروردگار: آیه «لِرَبِّکَ» در مقابل صفت «ریا» در آیه «الَّذینَ هُمْ یُراؤُنَ» است. ۴ـ صدقه دادن گوشت قربانی: آیه «وَ انْحَر» در مقابل صفت «مانع شدن از زکات» در آیه «وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ» است.[۹]
۲. سوره کوثر از جهات گوناگونی معجزه است: ۱ـ خبر دادن از غیب: اگر «کوثر» به «فراوانی پیروان دین اسلام» یا «فروانی فرزندان و قطع نشدن نسل رسول خدا(ص)» تفسیر شود، همانطور که آیات «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» و «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر» بدان اشاره دارند؛ خبر غیبی قرآن از آینده به شمار میرود. خبری که مضمون آن محقق شده، با واقع مطابقت دارد. همچنین آیه «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ» اشاره به زوال فقر دارد. زیرا لازمه دستور به «قربانی کردن»(انْحَرْ) توانایی بر انجام آن است. پس این آیه کریمه هم جزء اخبار غیبی قرآن قرار میگیرد. ۲ـ کمال قرآن و ناتوانی کافران از معارضه با کوتاهترین سوره قرآن: اینکه کافران از معارضه با این سوره کوتاه (و پر مضمون) عاجز بودند، به طریق اولی نتوانستند با کلّ قرآن معارضه کنند. بنابراین اثبات میشود که قرآن کلام خداست و در پی آن، همه خیرات دنیا و آخرت تثبیت میشود. از اینرو سوره کوثر خود «کوثر» است. در صورت «کوتاه» و در معنی «بزرگ».[۱۰]
۳. خصوصیت متفاوت سوره «کوثر» در نسبت با سائر سورههای قرآن این است که هم یکایک آیاتش معجزه است، هم مجموعه این سوره مبارکه. لذا احتمال دارد که مراد از «کوثر» همین سوره باشد.[۱۱]
۴. تناسب زیبایی میان آغاز و پایان این سوره وجود دارد. به این بیان که خداوند در پاسخ به دشمن پیامبر(ص) که آن حضرت(ص) را به «کم بودن»، و خود را به «زیاد بودن» تعداد، توصیف میکرد؛ «کثرت» و «عزّت» را از آنِ حضرت محمّد(ص)، و «قلّت» و «ذلّت» و «ابتر بودن» را برای دشمن آن حضرت(ص) دانسته است.[۱۲]
۵. از دیگر لطائف این سوره، مدح خاصّ خداوند از پیامبر(ص) گرامیاش است. هر یک از کفار، رسول خدا(ص) را به طریقی با عباراتی توهینآمیز توصیف میکردند. مانند اینکه برخی آن حضرت(ص) را بی فرزند، برخی دیگر بییاور و برخی هم نسلبریده میخواندند. اما خداوند سبحان با آیه «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» به گونهای ستایش کرد که همه فضائل در آن داخل باشد. زیرا «کوثر» در این آیه به چیزی مقیّد نشده است و شامل همه خیرات دنیا و آخرت میشود.[۱۳]
۳. ابن قیم جوزیه (۷۵۱ق) (الفوائد المشوق، ص۳۸۸ـ۳۸۹)
محمدبن ابیبکر ابن قیم جوزیه «فقیه حنبلی»، «اصولی»، «مفسّر»، «نحوی» و «عارف» بوده است. گفتهاند او در انواع علوم اسلامی از قبیل: «تفسیر»، «اصول دین»، «کلام»، «علوم حدیث»، «فقه و اصول»، و «عربی» ید طولایی داشته است.[۱۴] او از ملازمان و شاگردان ابنتیمیه(م۷۲۸ق) بوده است.[۱۵] از دیدگاه وی سوره کوثر کوتاهترین سوره قرآن، و در عین حال دارای الفاظ بدیع، بسیار زیبا و سرورآور، و معانی بلند و استواری است که مقتضی اعجاز آن است. از دیدگاه وی بیست و یک نکته لطیف در آیات این سوره وجود دارد. برخی از این نکات عبارتند از:
آیه کریمه «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»: ۱. دلالت میکند بر هدیه بسیار زیاد از بخشندهای بزرگ. چنین نعمتی بسیار با عظمت است. ۲. صفت «الکوثر» با «ال» استغراق همراه شده تا معنای «کثرت» را کامل کند و شامل موصوف (محذوف) باشد.[۱۶]
آیه کریمه «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ»: ۱. در این آیه کریمه به دو نوع از عبادات اشاره شده است: عبادات بدنی که قوام آن نماز است. دیگری عبادات مالی است که زکات در قلّه آن قرار دارد. ۲.رعایت فاصله (سجع) که یکی از صنایع بدیع است، در این آیه بدون هیچ تکلّفی، رعایت شده است. ۳. در این قول خداوند «لِرَبِّکَ» دو زیبایی وجود دارد: نخست إلتفات (از تکلّم به غیبت) و منصرف شدن کلام از ضمیر به اسم ظاهر. دوّم آشکار نمودن شأن کبریائی خداوند.[۱۷]
آیه کریمه «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر»: نام دشمنی که به رسول خدا(ص) توهین کرده و ایشان(ص) را «أبتر» خوانده بود، ذکر نشده تا شامل حال همه کسانی شود که شبیه آن توهینکننده (عاص بن وائل) به پیامبر(ص) هستند.[۱۸]
پی نوشت ها:
[۱] مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج۳۲، ص۳۱۳؛ تفسیر غرائب القرآن، نظام اعرج، ج۶، ص۵۷۶؛ روح المعانی، آلوسی، ج۱۵، ص۴۷۹
[۲] طبقات المفسرین، داودی، ج۲، ص۳۱۵
[۳] تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۳۶، ص۴۸۷ـ۴۸۹
[۴] التمهید، معرفت(ره)، ج۵، ص۴۷۳
[۵] التمهید، معرفت(ره)، ج۵، ص ۴۹۲ و۴۹۴ به نقل از: رساله الزمخشری؛ همچنین: جوامع الجامع، طبرسی(ره)، ج۴، ص۵۴۹
[۶] طبقات المفسرین، ادنه وی، ص۲۱۳
[۷] سیر اعلامالنبلاء، ذهبی، ج۲۱، ص۵۰۰
[۸] طبقات المفسرین، سیوطی، ص۱۰۰
[۹] التفسیر الکبیر، فخر رازی، ج۳۲، ص۳۰۷؛ معترک الأقران فی إعجاز القرآن، سیوطی، ج۱، ص۶۷
[۱۰] تفسیر فخر رازی، ج۳۲، ص۳۱۶
[۱۱] همان.
[۱۲] تفسیر فخر رازی، ج۳۲، ص۳۲۲
[۱۳] همان.
[۱۴] طبقاتالمفسّرین، ج۲، ص۹۳ـ۹۴؛ الذیل علی طبقاتالحنابلة، عبدالرحمن بن احمد حنبلی، ج۴، ص۴۴۷ـ۴۴۸
[۱۵] البدایة و النهایة، ابنکثیر، ج۱۴، ص۲۷۰
[۱۶] الفوائد المشوق الی علوم القرآن و بیانه، ص۳۸۸ـ۳۸۹
[۱۷] همان، ص۳۸۹
[۱۸] همان، ص۳۹۰































