emamian

emamian

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تبریک میلاد حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و بزرگداشت مقام زن و مادر و همچنین سالروز ولادت امام خمینی(ره) و دهه مبارک فجر، به ابعاد شخصیتی حضرت زهرا و نقش برجسته ایشان به‌عنوان دختر گرامی و غمگسار پیامبر اسلام(ص) و همچنین همسر و هم‌تراز حضرت علی(ع) و مادر چهار خورشید درخشان و سرسلسله نسل پیامبر عظیم‌الشأن اسلام اشاره کردند و گفتند: آن حضرت در دوران زندگی خود با فراز و نشیب‌ها، آزمون های بی‌نظیر و محنت‌های متعددی مواجه شدند اما در همه عرصه‌ها همچون همسرداری، مادری، مدیریت خانه، تربیت فرزندان، جهاد فی سبیل الله، امر به معروف و نهی از منکر، عبادت و بندگی خدا، و اخلاص در اوج بودند و نشان دادند یک زن می‌تواند به رتبه‌ی عالی عصمت برسد.

 

ایشان، حضرت زهرا و حضرت علی و فرزندان گرامی آنان را نمونه عالی یک خانواده اسلامی دانستند که الگوبرداری از همراهی، همدلی، اخلاص و مجاهدت آن بزرگواران می‌تواند جامعه اسلامی را به اوج برساند.

 

رهبرانقلاب اسلامی افزودند: برخی اوقات دل‌ها در بعضی از امور مضطرب می‌شوند اما نباید پریشان شوند زیرا رشحات آن مودّت و همراهی و مجاهدت‌های خالصانه اهل‌بیت در نظام جمهوری اسلامی نیز کاملاً مشهود است که فراگیری روحیه بسیجی، خدمات بی‌نام و نشان شهدای هسته‌ای، تلاش‌های گروههای جهادی و هزاران گروه جوان در عرصه‌های فرهنگی و علمی و همچنین صحنه‌ها و جلوه‌های زیبای گروههای پرستاری و پزشکی در قضیه کرونا، در واقع پیروی از همان نقشه جامع است.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تفاوت بنیادین دیدگاه اسلام و غرب در مقوله زن، افزودند: نگاه اسلام و جمهوری اسلامی به زن، نگاه تکریم و احترام است درحالی‌که نگاه رایج غرب، نگاه کالایی و ابزاری است.

 

ایشان خاطر نشان کردند: در اسلام، زن و مرد از لحاظ ارزش‌های الهی و انسانی تفاوتی ندارند. البته در کنار وظایف مشترک، هریک از زن و مرد وظایف ویژه‌ای هم دارند و به همین علت است که خداوند متعال ترکیب ساختمان جسمی آنها را متناسب با این وظایف ویژه آفریده است.

 

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: ما به نگاه اسلام افتخار می‌کنیم و در مقابل نگاه غرب به زن و سبک زندگی، سراپا اعتراض هستیم.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تبلیغات غربی‌ها مبنی بر اینکه اسلام و حجاب اسلامی مانع رشد زن می‌شود، گفتند: این یک دروغ واضح است و دلیل بارز خلاف واقع بودن آن، وضعیت زنان در جمهوری اسلامی است.

 

ایشان افزودند: در ایران در هیچ مقطع تاریخی تا به این حد، زن تحصیل‌کرده و فعال در عرصه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی و هنری، علمی، سیاسی و اقتصادی حضور نداشته و همه اینها از برکت جمهوری اسلامی است.

 

ایشان همچنین با تجلیل از نقش ماندگار و بی‌نظیر مادران و همسران شهدای دفاع مقدس و شهدای دفاع از حرم گفتند: متأسفانه درباره این بزرگواران آثار هنری کمی تولید شده که جا دارد اقدامات بیشتری انجام شود.

 

رهبر انقلاب اسلامی نگاه اسلام به زن را زمینه‌ساز برجسته شدن نقش محوری خانواده و مادر برشمردند و با تأکید براینکه قوی‌ترین پایه‌های تربیت فکری و روحی و حقیقی‌ترین فضای صمیمیت در کانون خانواده شکل می‌گیرد، خاطرنشان کردند: دستگاههای تبلیغاتی غرب و متاسفانه برخی غربزده‌های داخلی تلاش دارند تا نقش محوری مادر در خانواده کمرنگ و یا حذف شود.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تاکید بر لزوم ارج‌گذاری به جایگاه زنان خانه‌دار و نقش ویژه آنان در خانواده، به موضوع ازدواج بهنگام و فرزندآوری نیز اشاره کردند و افزودند: این دو موضوع از نیازهای حیاتی امروز و فردای کشور است که مداحان باید به‌عنوان یک رسانه بزرگ برای ترویج آن نقش‌آفرینی کنند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنانشان، مداحی را پدیده‌ای ویژه و منحصر بفرد خواندند و با اشاره به ترکیب این هنر از شعر، نغمه‌پردازی، رساندن سخن به اعماق جان مخاطبان با صدای خوش و همچنین برخورداری از عناصرِ اندیشه، عاطفه، اطلاعات معارفی، تاریخی و آگاهی‌های اجتماعی و جهانی، گفتند: موضوع کار مداح از عالی‌ترین موضوعات یعنی ستایشگری اهل‌بیت، و وظیفه او گسترش دادن الگوی زیست نبوی، علوی و فاطمی و ترویج اندیشه‌ها و درسهای آن بزرگواران است.

 

ایشان با توصیه مداحان به جدی گرفتن این وظیفه مهم، تأکید کردند: هیئت باید به شکل هیئت باقی بماند بنابراین قالب و شکل مداحی را حفظ کنید و نگذارید با استفاده از ابزارهای خارج از قالب مداحی، هیئت‌ها به محیطهای دیگر تبدیل شوند.

 

رهبر انقلاب اسلامی مداحان و شعرای اشعار مداحی را به استفاده از مطالب متقن و محکم و متین سفارش کردند و با انتقاد از مخدوش شدن ادب اسلامی در برخی محیطهای رسانه‌ای و فضای مجازی، در توصیه مهم و پایانی خود به مداحان و همه تریبون‌داران و رسانه‌ها، بر «حفظ ادب اسلامی در سخن گفتن» تأکید و خاطرنشان کردند: بدگویی و بدزبانی در جامعه باید جمع شود و ادب اسلامی گسترش یابد.

 

ایشان با اشاره به دو خطبه طوفانی حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر اعظم(ص) که در عین مضامین مهم و اعتراضی و اعلام خطر درباره انحراف از مفاهیم برجسته اسلامی، با کلمات محکم و متین و بدون بیان حتی یک کلمه توهین‌آمیز بیان شده است، افزودند: مکتب اهل‌بیت از مسائلی مانند قول بغیر علم، غیبت، تهمت، بدگویی و بدزبانی مبرّا است و شما مداحان نیز باید این معارف را در زبان و عمل به مردم تعلیم دهید.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با ابراز خرسندی از حرکت رو به رشد دستگاههای تبلیغی کشور از جمله بخش مداحی، از ابتکارات خوب مداحان در مناسبتهای ماه مبارک رمضان و عزاداری محرم که متناسب با شرایط کرونا انجام شد، تقدیر و در پایان خاطرنشان کردند: بدانید دشمنان در مقابله با جمهوری اسلامی هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند و اسلام و جمهوری اسلامی رو به قوت و اقتدار روزافزون است.

 

ایشان افزودند: البته مشکلات و فراز و نشیب‌ها همواره وجود داشته و دارد. افرادی خدمت می‌کنند و افرادی هم ظرفیتها را از دست می‌دهند اما جمع‌بندی همه اینها، حرکت رو به جلو است.

 

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، هشت تن از مداحان و شاعران از استانهای مختلف کشور به قرائت اشعار و مدایحی در فضائل حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها پرداختند.

سید نذیر نور محقق و اندیشمند اتیوپیایی با اشاره به وجود تفرقه در جهان اسلام گفت: امروزه هزینه‌های سنگین تفرقه و تقابل در میان مسلمانان منطقه و شرایط جهانی، لزوم اهمیت به آرمان وحدت اسلامی را دوچندان کرده است.

وی با اشاره به اینکه یکی از اصول محوری در مبنای فکری انقلاب اسلامی ایران که همواره مورد تاکید قرار گرفته است، وحدت بوده، اظهار داشت: دغدغه وحدت جهان اسلام بویژه میان پیروان شیعه و سنی از اصلی ترین محورهای مورد توجه جمهوری اسلامی ایران بوده است. اگر دشمنان اسلام و مخالفان استقلال جوامع مسلمان بیشترین هدف خود را در دامن زدن به اختلاف و تفرقه میان مسلمانان جستجو کرده اند بنابراین طبیعی است که بیشترین اقدامات خود را نیز در افزایش تلاش های ضد وحدت علیه رهبران دینی جهان اسلام دنبال کرده اند.

سید نذیر نور در ادامه گفت: تلاش های منسجم دشمنان از یک سو و اختلاف افکنی عامدانه دسته هایی از مسلمانان از سوی دیگر تاکنون و به رغم تلاش ها و سرمایه گذاری گسترده انقلاب اسلامی برای تعمیق اتحاد ضربه های زیادی به جهان اسلام وارد کرده و آن را از دستاوردها و پیروزی های بسیاری بازداشته است.

وی افزود: به رغم تلاش ها و اقدامات فراوانی که انقلاب اسلامی برای تقویت وحدت مسلمانان داشته شاهد برخی اقدامات نسنجیده و تحرکات جاهلانه هستیم که صرف نظر از انگیزه های آن نتیجه ای جز افزایش اختلاف و تحریک عواطف و رو در رو قرار دادن مسلمانان نخواهد داشت. در چنین فضایی انقلاب اسلامی ایران و شکل گیری جمهوری اسلامی از اندیشه اسلامی برخاست و پیروان آن جزو اکثریت حامیان اصل همگرایی میان شیعه و سنی و مدارا بودند که دستاوردهای آن را برای کمک به همه مسلمانان به کار گرفتند و شعارها و اهداف آن را برای جهان اسلام به شمار آوردند و در بسیاری از زمانها که مسلمانانی در برابر قدرت های دشمن زیاده طلب فریاد کمک خواهی بلند کرد به کمک وی شتافتند.

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین. اللهمّ صلّ علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها بعدد ما احاط به علمک.

تبریک عرض میکنم میلاد صدّیقه‌ی طاهره (سلام ‌الله ‌علیها) و ولادت امام بزرگوار و دهه‌ی فجر را به همه‌ی شما عزیزانی که در این جلسه حضور دارید، بخصوص برادران عزیزی که ما را به فیض رساندند که جدّاً استفاده کردیم؛ افسوس که کوتاه بود؛ کاش دو برابر این، سه برابر این، میتوانستیم از شما استفاده کنیم. چند موضوع را یادداشت کردم که البتّه قطعاً در این وقت کم نمیتوان به همه‌ی آنها رسید. چند کلمه درباره‌ی صدّیقه‌ی طاهره (سلام ‌الله ‌علیها) است، یکی درباره‌ی روز زن و روز مادر است که این مناسبت فرخنده را با خوش‌سلیقگی به این نام نامیده‌اند و یک نگاهی هم به پدیده‌ی خوشبختانه روبه‌رشد مدّاحی در کشور است.

مقام عالی و منزلت فوق‌العاده‌ی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها)
 درباره‌ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) با همین چشم مادّی ظاهربین که نگاه کنیم -حالا آن چشمهای حقیقت‌بین و واقع‌بین و عرشی جور دیگری ممکن است ببینند، چیزهای دیگری را ببینند- [می‌بینیم که] این بزرگوار از طرفی دختر عالی‌مقام پیغمبر است؛ دختری که پیغمبر دست او را میبوسد، جلوی پای او بلند میشود، در هر سفر آخرین دیدار او از خانه‌ی زهرا است و از آنجا به سفر میرود، از سفر که برمیگردد اوّلین جایی که سر میزند و سلام میکند خانه‌ی زهرا است؛ یک چنین دختری. از طرفی بانویی دارای عصمت است؛ مرتبه‌ی عصمت مرتبه‌ی عجیبی است، منزلت فوق‌العاده‌ای است. از طرفی هم‌تراز علیّ‌بن‌ابی‌طالب است؛ علیّ‌بن‌ابی‌طالبِ با آن عظمت، علیّ‌بن‌ابی‌طالبی که چشم عالَم وجود شبیه او را بعد از پیغمبر مشاهده نکرده؛ فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) همسرِ هم‌تراز یک چنین شخصیّتی است. از طرفی مادر چهار خورشید درخشان است که دو نفرشان امام معصومند و از طرفی سرسلسله‌ی نسل مبارک پیغمبر اعظم است که امروز بحمدالله بعد از ۱۴۰۰ سال، میلیون‌ها انسان در سراسر جهان به این نسبت مفتخرند؛ سرسلسله‌ی این نسبت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) است.

تاریخ زندگی حضرت زهرا، منطبق با تاریخ رسالت پیامبر اکرم
 تاریخ زندگی این بزرگوار عیناً منطبق با تاریخ رسالت است؛ یعنی اندکی بعد از رسالتِ پیامبر این بزرگوار طلوع میکند، اندکی بعد از رحلتِ رسالت و پیغمبر اکرم غروب میکند؛ یعنی کاملاً زندگی [او] منطبق است با دوران رسالت. در دوران کودکی، محنت شعب ابی‌طالب را احساس میکند و درک میکند، از کودکی وارد میدانهای دشوار زندگی میشود، مادر را از دست میدهد که برای دختری در این سن بسیار دشوار است، امّا او در کنار تحمّل این دشواری کار بزرگی را انجام میدهد و آن غمگساریِ پیغمبر است. پیغمبر که هم خدیجه را، هم جناب ابی‌طالب را از دست داده، نیاز به غمگسار دارد و این دختر است که غمگسار پدر میشود. این غمگساری همین طور ادامه پیدا کرد تا دوران مدینه و در اُحُد و در خندق و در بسیاری جاهای دیگر که آن وقت پیغمبر فرمود: فاطِمَةَ اُمُّ اَبیها؛(۱) مادری کرد برای پیغمبر. بعد، مسئله‌ی هجرت، آزمونهای بی‌نظیر دوران مدینه، همسری با علیّ‌بن‌ابی‌طالب که یک پایش در خانه است، یک پایش در میدان جهاد -تحمّل این سختی‌ها- و بعد تربیت این چهار فرزند بی‌نظیر در دوران تاریخ، بعد هم دادن اوّلین قربانی بعد از رحلت پیغمبر، محسن، و در نهایت شهادت خود او چند ماه بعد از پیغمبر.

زندگی حضرت زهرا؛ تجسّم عالی‌ترین مفاهیم انسانی در مورد زن
 این زندگی کوتاه هیجده‌ساله یا اندکی بیشترِ این بزرگوار یک چنین ماجرایی دارد که ماجرای مهمّی است. آن حضرت تجسّم عالی‌ترین مفاهیم انسانی و اسلامی در مورد زن است، که به اینها باید توجّه کرد؛ درس فاطمه‌ی زهرا بیشتر این موارد است. برخی از مفاهیم اسلامی مفاهیم اختصاصی است، مثل مادری، همسری، کدبانویی، تربیت فرزند؛ در همه‌ی اینها اوج قلّه‌ی تصوّر، حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) است. در عرصه‌ی تربیت فرزند، در عرصه‌ی همکاری با شوهر، در عرصه‌های مشترک و در آن چیزهایی که بین زن و مرد مشترک است، مثل بندگی خدا -وظایف بزرگ مثل بندگی خدا- وضعیّت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) یک وضعیّت فوق‌العاده اعجاب‌انگیز و مهم است. امام حسن مجتبیٰ (سلام الله علیه) میگوید شب جمعه تا صبح مادرم بیدار بود، عبادت میکرد، هر وقت صدای او را شنیدم، دیدم برای دیگران دارد دعا میکند؛ صبح گفتم مادر! برای دیگران دعا کردی، برای خودت دعا نکردی؛ فرمود پسرم! اَلجارَ ثُمَّ الدَّار؛(۲) این درس است. در قضیّه‌ی [نزول سوره‌ی] هل‌اَتیٰ [آمده است که] «اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ الله»؛(۳) من این را به عنوان یک درس برای امّت اسلامی، برای جامعه‌ی اسلامی، برای جمهوری اسلامی تلّقی میکنم که کار با اخلاص انجام بگیرد. حسن بصری که از زهّاد ثمانیّه‌ی(۴) معروف است و زاویه هم دارد با اهل‌بیت، میگوید که «ما کان فی هذه الامّة اعبد من فاطمة کانت تقوم حتّی تورّم قدماها».(۵) معنای این تعبیر «ما کان اعبد من فاطمة» این نیست که شبیه او و به اندازه‌ی او تعدادی وجود داشتند؛ نه، در تعبیرات عربی معنایش این است که هیچ کس در امّت، مانند او نبود از لحاظ عبادت. این را حسن بصری میگوید؛ حسن بصری دوران فاطمه‌ی زهرا را درک نکرده، امّا اینکه این طور قاطع این حرف را میزند نشان میدهد این جزو مسلّمات و متواتراتی بوده است که در آن زمان وجود داشته. اینکه وظیفه‌ی عبادت، بعد وظیفه‌ی امر به معروف و مجاهدت، یعنی حضور در آن میدان عجیبی که بنا بود سرنوشت امّت اسلام در آن میدان تعیین بشود و آن حضور طوفانی عجیب فاطمه‌ی زهرا با آن خطبه‌های عجیب. نقشه‌ی جامع هویّت زن در منطق اسلام این است؛ مادر خوب، همسر خوب، مجاهد فی‌سبیل‌الله، در عین حال کدبانو، مدیر خانه، و در عین حال عابد و بنده‌ی خدای متعال. و در نهایت، فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) نشان داد که زن میتواند به رتبه‌ی عالی عصمت برسد که اینها خصوصیّات این بزرگوار است.

جلوه‌های زیبای پیروی از نقشه‌ی خانواده‌ی امیرالمؤمنین و فاطمه‌ی زهرا (سلام ‌الله ‌علیهما)
توجّه بشود که این خانواده‌ی نمونه و بی‌نظیر -مرد خانه علی، زن خانه فاطمه‌ی زهرا، فرزندان خانه امام حسن و امام حسین و زینب و امّ‌کلثوم، با آن خصوصیّاتی که از اینها می‌شناسیم- آن خانواده‌ای است که قرآن به پیغمبر میفرماید که «قُ‌ـل لاِّ اَسئئَلُکُم عَلَیهِ اَجرًا اِلَّا المَوَدَّةَ فِی القُربیٰ»،(۶) مودّت این خانواده. مودّت یعنی همبستگی، همدلی، همراهی و همکاری؛ این معنای مودّت است. همکاری و همراهی و همدلی با این خانواده، با این شعارها، با این حرکتها، ببینید امّت اسلام را به چه اوجی میرساند. این خدمت مخلصانه‌ای که شعار آنها است، همان چیزی است که ما باید دنبال آن باشیم. من این را عرض بکنم، بعضی از دلها که گاهی در بعضی از امور مضطرب میشوند، نگران میشوند، پریشان میشوند، من میگویم مضطرب نباشید؛ رشحات(۷) این مودّت خوشبختانه در جمهوری اسلامی و در نظام جمهوری اسلامی کاملاً مشهود است. حرکت بسیجی، روحیه‌ی بسیجی، خدمات بی‌ نام‌ و ‌نشان شهدای هسته‌ای، تلاش بی‌وقفه‌ی اردوهای جهادی، تلاش علمی و عملیِ بدون تظاهر هزاران گروه جوان در سراسر کشور در جبهه‌ی فرهنگی، در جبهه‌ی اجتماعی، در جبهه‌ی فنّی، اینها جلوه‌های زیبای همان پیروی از نقشه‌ی خانواده‌ی امیرالمؤمنین و فاطمه‌ی زهرا (سلام‌ الله ‌علیها) است، که در این آخری هم در قضیّه‌ی کرونا یکی از زیباترین جلوه‌ها را در ماجرای گروه‌های پزشکی و پرستاری مشاهده کردیم.

جمهوری اسلامی و نگاهِ تکریم و احترام به زن، در مقابل نگاه ابزاریِ غرب به زن
خب در مورد مسئله‌ی زن و مادر؛ نگاه و موضع جمهوری اسلامی در باب زن، بکلّی با نگاه رایج غربی متفاوت است که با هزار زبان و با تریبون‌های فوق‌العاده فراگیر سعی میکنند آن را به همه‌ی دنیا گسترش بدهند؛ نه، نقطه‌ی مقابل آن، نگاه جمهوری اسلامی است. نگاه جمهوری اسلامی، نگاه تکریم و احترام زن است؛ نقطه‌ی مقابلِ نگاه رایج غرب به زن که نگاه کالایی و ابزاری است و حرمت زن در منطق غربی و روش غربی و سبک زندگی غربی در هم شکسته. شما دیدید که یکی از عالی‌ترین مقامات دولتی و نظامی زن در همین چند ماه قبل از این اعلام کرد که مورد تعرّض و تجاوز قرار گرفته؛(۸) یعنی حتّی زنانی که به رتبه‌های بالای اداری و اجتماعی و سیاسی میرسند، از آسیب منطق غربی در مورد زن در امان نیستند و بر کنار نمیمانند. نگاه اسلام این است که زن و مرد از لحاظ ارزشهای انسانی برابرند: اِنَّ المُسلِمینَ وَالمُسلِماتِ وَالمُؤمِنینَ وَالمُ‌ـؤمِنٰتِ وَالقٰنِتینَ وَالقانِتٰتِ وَالصٰدِقینَ وَالصّادِقٰتِ وَالصٰبِرینَ وَالصّابِرٰت،(۹) تا آخر؛ مرد مسلمان و زن مسلمان در مورد ارزشهای الهی و انسانی هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند. وظایف مشترکی هم هر دو دارند؛ وظیفه‌ی امر به ‌معروف مشترک است، وظیفه‌ی خدمت مشترک است، وظیفه‌ی جهاد فی‌سبیل‌الله [برای] هر کدام به نوعی مشترک است، مربوط به مرد یا مربوط به زن ویژه نیست. هر کدام هم وظایف ویژه‌ای دارند؛ زن وظایفی دارد، مرد وظایف ویژه‌ای دارد که خدای متعال به خاطر اداء همین وظایف ویژه، ترکیب ساختمان جسمی و روحی آنها را هم متناسب با آن وظیفه بنا کرده و خلق کرده. بنابراین این نگاه اسلام و نگاه جمهوری اسلامی به زن است، و ما به این نگاه افتخار میکنیم؛ ما سر تا پا اعتراض به منطق غربی و روش غربی و سبک زندگی غربی در مورد زنیم؛ معتقدیم آنها به زن دارند ظلم میکنند.

رشد و پیشرفت زنان، به برکت نظام جمهوری اسلامی
 تبلیغات پُرحجم غربی وانمود میکنند که با نگاه اسلامی جلوی رشد و پیشرفت زن گرفته میشود؛ این یک دروغ واضح و یک حرف کاملاً‌ مغرضانه است. در کشور ما در هیچ مقطعی از تاریخ، نه در گذشته، نه در دوران غربزدگی، این همه زن تحصیل‌کرده نداشتیم؛ این همه زن فعّال در فعّالیّتهای اجتماعی، در فعّالیّتهای فرهنگی، در فعّالیّتهای علمی نداشتیم؛ این همه بانوی مؤثّر در سرنوشت اجتماعی نداشتیم؛ این همه بانوان دارای فهم سیاسی و تحلیل سیاسی نداشتیم؛ این همه نویسنده‌ی زن، مترجم زن، هنرمند زن، به معنای واقعی کلمه نداشتیم؛ همه‌ی اینها از برکت جمهوری اسلامی و از برکت نگاه اسلام به زن است که نگاه تکریم است.

من جا دارد در اینجا حرف و سخن خودم را مزیّن کنم به تکریم از مادران و همسران شهدا در دو نسل: یکی در نوبت دفاع مقدّس، یکی در نوبت دفاع از حرم که همسران شهدا، مادران شهدا چه نقش ماندگار و بی‌نظیری را از خودشان به یادگار گذاشتند و حقّاً باید در برابر آنها سر تعظیم فرود آورد. متأسّفانه نسبت به این عزیزان، این بزرگان، این بزرگواران، فعّالیّتِ تولید هنری خیلی کم شده؛ این ظرفیّت فوق‌العاده برجسته‌ای است و جا دارد که بیشتر از این، کار بشود.

قوی‌ترین پایه‌های تربیت انسان در کانون گرم و پُربرکت خانواده
 بعضی میگویند حجاب مانع از رشد زن و ترقّی زن است؛ نه بعکس؛ حجاب مانع از آن خودنمایی‌های بی‌موردی است که مانع حرکت زن میشود. ما امروز هزاران بانوی بزرگ و برجسته در صحنه‌های گوناگون علمی و عملی و اجتماعی و سیاسی و فنّی داریم که همه با حجاب کامل در حال زندگی هستند. خب وقتی با این نگاه به زن نگاه کردیم، نقش [زن در] خانواده هم برجسته میشود؛ نقش مادری، نقش همسری، نقش کدبانویی و مانند اینها برجسته میشود؛ این چیزی است که در غرب روز‌به‌روز دارد کم‌رنگ‌تر میشود؛ خانواده در غرب دارد رو به اضمحلال میرود. خانواده یک کانون گرم و پُربرکتی است که قوی‌ترین پایه‌های تربیت انسان در این کانون گذاشته میشود. در کانون خانواده است که اوّلین و مهم‌ترین پایه‌های تربیت روحی و فکری بشر بنا نهاده میشود. خانه بهترین محیط آسایش جسم و جان است، بهترین کانون رفع خستگی تن و روح است، حقیقی‌ترین فضای صمیمیّت است؛ هیچ صمیمیّتی در هیچ محیطی به قدر خانواده و بین مادر، فرزند، پدر، همسران تصوّر نمیشود و وجود ندارد. در چنین کانون مبارکی محور کیست؟ مادر؛ اصل کیست؟ مادر؛ مرکز دایره کیست؟ مادر. مادر، محور خانواده است؛ این را دستگاه‌های تبلیغاتی غربی و متأسّفانه بعضی غربزده‌های خود ما سعی میکنند کم‌رنگ کنند، یا نفهمند، یا نشان ندهند. زنان خانه‌دار، حتّی کسانی که اشتغالات بیرونی ندارند، بزرگ‌ترین خدمات را انجام داده‌اند. لازم است ارزش و ارج خدمات زنانی که خانه‌داری و کدبانویی را ترجیح داده‌اند، فهمیده بشود؛ اگر چه خدمات خارج از خانه هم به عهده‌ی بانوان بوده و هست و خواهد بود و اشکالی هم ندارد، امّا این مهم‌ترین بخش خدمت زنانه است.

ترویج ازدواج بهنگام و بدون تأخیر، فرزندآوری و تکثیر نسل؛ یکی از وظایف مهم و اساسی
 خب، اینجا در ذیل خانواده، یک جمله هم در مورد مسئله‌ی ازدواج بهنگام و بدون تأخیر عرض بکنم. اینهایی را که عرض میکنم، شما مدّاحان عزیز که یکی از رسانه‌های بزرگ و ارزشمند کشور ما هستید -که حالا بعد عرض خواهم کرد- باید ترویج کنید؛ این مسائل بایستی ترویج بشود. ازدواج بهنگام و بدون تأخیر یکی از کارهای لازم و واجب است؛ فرزندآوری و تکثیر نسل یکی از آن وظایف مهم و اساسی است که بایستی انجام بگیرد که هر دو‌ی اینها  -هم ازدواج زودهنگام و بهنگام، و هم تکثیر نسل- جزو نیازهای حیاتی امروز کشور و فردای کشور است. خب، این مفاهیم بایستی در مدّاحی شما عزیزانِ مدّاح جایگاه شایسته‌ای را داشته باشد. البتّه خیلی مفصّل‌تر از این بحثهایی که کردم در ذهنم بود و یادداشت کردم، منتها چون وقت کم است و به ظهر نزدیک است، با عجله و سریع از اینها دارم عبور میکنم.

مدّاحی؛ یک پدیده‌ی هنری ویژه و منحصر به فرد
 بپردازیم به مسئله‌ی مدّاحی؛ مدّاحی یک پدیده‌ی هنری ویژه و منحصربه‌فرد است که ما هیچ جا شبیه این نداریم. البتّه در کشورهای غربی و غیرغربی، کنسرت و جلسات مانند آن دارند امّا با مدّاحی زمین تا آسمان فرق دارد. اداره کردن هیئت، اداره کردن مدّاحی، یک چیز فوق‌العاده‌ است؛ خوشبختانه بهترین و بیشترین نمونه‌اش هم در کشور ما است؛ البتّه در بعضی از جاهای دیگر هم اندکی کمتر از اینجا وجود دارد لکن خوشبختانه نمونه‌ی عالی آن در کشور ما است. این جامعیّت، این نفوذ رسانه‌ای، این رواج اجتماعی و مردمی که این هنر ویژه دارد، در هیچ جای دیگر به این شکل وجود ندارد.

اوّلاً مدّاحی ترکیبی است از چند هنر: هنر شعر، هنر نغمه‌پردازی، هنر مدیریّت جلسه و جلسه را اداره کردن، سخن را به اعماق جان مستمع با سلیقه‌ها و ابتکارهای شخصی رساندن، صدای خوش؛ این یک بخش از کار است که جنبه‌ی هنری مدّاحی است. جنبه‌ی دیگر، جنبه‌ی محتوایی است؛ ترکیبی است از اندیشه، عاطفه و احساسات، اطّلاعات معارفی، اطّلاعات تاریخی، آگاهی‌های اجتماعی و آشنایی با نیاز مخاطبان. شما ملاحظه کردید در همین چند موردِ برجسته‌ی امروز که خوشبختانه مدّاحی‌های بسیار خوبی بود، نگاه به مسائل جهان، نگاه به مسائل کشور، آمیخته‌ی با مفاهیم دینی و اسلامی، برای مدّاح مثل آب روان، آن چنان آسان و در اختیار است که این، برجستگی این کار را در این زمینه هم نشان میدهد.

 موضوع کار مدّاح، عالی‌ترین موضوعات یا یکی از عالی‌ترینِ موضوعات است؛ چون موضوع کار مدّاح، ستایشگری نمونه‌های برجسته‌ی عالَم وجود است، یعنی محمّد و آل محمّد (صلوات‌ الله ‌علیهم)، و تکرار درس آنها، تکرار یاد آنها؛ یعنی شما در کاری که انجام میدهید یاد این بزرگواران را مرتّباً تکرار میکنید، نمیگذارید از یادها برود؛ احساسات را به درس آنها، سخن آنها، شیوه‌ی زندگی آنها متوجّه میکنید؛ چه در مورد ولادتشان، چه در مورد شهادتشان؛ بنابراین موضوع کار مدّاح یکی از برجسته‌ترین موضوعات است.

 یک کار مهمّ دیگر، فرهنگ‌سازی‌ای است که شما انجام میدهید؛ یعنی همین زنده کردن یاد و نام ائمّه (علیهم‌ السّلام) و پیامبر اعظم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله‌ و سلّم)؛ خود این، یک فرهنگ‌سازی در جامعه و ترویج اندیشه‌های بلند این بزرگواران است که این بسیار خوب است؛ این یعنی گسترش دادن الگوی زیست نبوی و علوی و فاطمی؛ این الگوی زیست آنها را شما با کار خودتان [گسترش میدهید]. بنابراین مسئله‌ی مدّاحی مسئله‌ی بسیار مهمّی است و پدیده‌ی برجسته و باارزشی است و خوشبختانه رو به رشد هم هست؛ یعنی همین طور روزبه‌روز این پدیده در کشور ما رو به گسترش است.

چند توصیه به مدّاحان عزیز: ۱) جدّیّت در فرهنگ‌سازی، ترویج و گستردن مبانی فکری و فرهنگی اسلام
 من چند توصیه به شما مدّاحان عزیز دارم که این آخرین عرایض من است. توصیه‌ی اوّل این است که این وظیفه‌ی بزرگ و سنگینی را که عرض کردیم، جدّی بگیرید؛ وظیفه‌ی فرهنگ‌سازی، وظیفه‌ی ترویج، وظیفه‌ی گستردن مبانی فکری و فرهنگی اسلام را جدّی بگیرید؛ این بسیار مهم است؛ اساس کار شما این است؛ محور کار را این قرار بدهید. این توصیه‌ی اوّل که فکر و پند و معرفت و بصیرت را با همین ابزارِ هنریِ برجسته منتشر کنید، با مهارتهایی که هر کسی بالاخره ابتکاراتی دارد و مهارتهایی دارد که به کار میزند.

۲) حفظِ قالب مدّاحی و شکل هیئت
 توصیه‌ی دوّم این است که قالب مدّاحی و آن شکل مدّاحی حفظ بشود. مدّاحی و مدیریّت هیئت را با بعضی از کارهای مشابهی که اینجا و آنجا انجام میگیرد اشتباه نباید گرفت. قالب مدّاحی باید حفظ بشود؛ از همه‌ی ابزارهای هنری مذکور که عرض کردیم -صدای خوش، نغمه‌سازی خوش، نغمه‌پردازی خوب- باید در اینها استفاده بشود، لکن از چیزهایی که بیرون از این قالب مدّاحی است مطلقاً نخواهید استفاده کنید و اجتناب بشود. نگذارید هیئت تبدیل بشود به محیط‌های دیگر؛ هیئت، باید هیئت بماند. این هم نکته‌ی دوّم که ان‌شاءالله عمق این مطلب را مورد توجّه قرار خواهید داد.

۳) اتقان در سخن و گسترش مطالعات معارفی و تاریخی
 توصیه‌ی بعدی اتقان است؛ سعی کنید سخنِ متقن گفته بشود. آنچه باید گفته بشود، چه سیره، چه تاریخ، چه مطالعات معارفی و توحید و امثال اینها، چه ذکر مصیبت، با اتقان گفته بشود؛ یعنی سخن متقن و محکم و متین گفته بشود. این البتّه در مورد شعرایی که برای مجالس مدّاحی شعر میسرایند بیشتر صدق میکند؛ آنها هم بایستی مطالعات معارفی‌شان و تاریخی‌شان بسیار گسترده باشد و سیره و تاریخ و معارف را درست بشناسند.

۴) گسترش ادب اسلامی در جامعه و پرهیز از بدگویی و بدزبانی
 توصیه‌ی آخر این است که ادب اسلامی را در جامعه بگسترانید. عزیزان من! یکی از چیزهای بسیار مهم، حفظ ادب اسلامی در سخن گفتن است که متأسّفانه امروز با گسترش فضای مجازی بتدریج این ادب اسلامی دارد کم‌رنگ میشود. بدزبانی، بد‌گویی و مانند اینها بایستی در جامعه جمع بشود. امروز بعضی سعی میکنند یا بی‌توجّهی میکنند و این در جامعه، بخصوص در بعضی از رسانه‌ها -چه رسانه‌های صوتی، چه رسانه‌های تصویری- و بخصوص در فضای مجازی رو به گسترش است. شما بایستی در بیان خودتان، در شیوه‌ی کار خودتان، به نحوی عمل بکنید که گسترش این [بدزبانی و بدگویی] وجود نداشته باشد. مکتب ائمّه‌ (علیهم السّلام) و مکتب علوی و فاطمی از این چیزها مبرّا است. شما نگاه کنید فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) دو خطبه‌ی طوفانی ایراد کرده؛ دو خطبه‌ی به معنای واقعی کلمه طوفانی: یکی در مسجد در میان انبوه متراکم مردان، یکی هم خطاب به زنان مدینه که پُر [است] از مطالب بسیار مهم و اعتراضی -اعتراض- و تنبیه نسبت به مفاهیم برجسته‌ی اسلامی که فاطمه‌ی زهرا (سلام ‌الله ‌علیها) در مورد آنها خطر را احساس میکرد، لکن در این دو خطبه‌ی مهم و بزرگ و پُرشور، یک کلمه‌ی هتک و زشت و توهین‌آمیز وجود ندارد؛ [و همه‌ی کلمات،] کلماتِ محکم و مستحکم،‌ بیاناتِ متین و متقن. باید این ‌جوری عمل کنید؛ در اظهارات، در صحبتها، قول به غیر علم نباید باشد، غیبت نباید باشد، تهمت نباید باشد و بدگویی و بدزبانی نباید باشد. اینها را به مردم یاد بدهید، تعلیم بدهید؛ هم در زبان تعلیم بدهید، هم در عمل تعلیم بدهید و ببینید که چقدر اینها مهم است. امیرالمؤمنین فرمود «اِنّی اَکرَهُ لَکُم اَن تَکونوا سَبّابین‌»؛(۱۰) وقتی که در لشکر امیرالمؤمنین خطاب به لشکریان معاویه بعضی‌ها یک مقداری بدزبانی کردند، حضرت فرمود نه، بدزبانی نکنید، بدگویی نکنید، «اِنّی اَکرَهُ لَکُم»، من دوست ندارم شما این جوری باشید. این اخلاقِ فاطمی و علوی است.

خوشبختانه امروز دستگاه‌های تبلیغی کشور به سمت تکامل و تعالی دارند حرکت میکنند؛ این را من به شما عرض بکنم. هم در حوزه‌های عمیق و فکری و علمی در حوزه‌های علمیّه، هم در میدانهای دیگر، کارهای خوبی دارد انجام میگیرد در این زمینه و خوشبختانه ما انعکاس این را در بخشهای مدّاحی هم مشاهده کردیم و می‌بینیم؛ در محرّم گذشته که محرّم کرونایی بود و در ماه رمضان که ماه رمضان کرونایی بود، دیدیم که چه جور شما خوب حرکت کردید، با ابتکار حرکت کردید و کارهای زیبایی از شماها سر زد.

افزایش قوّت و اقتدار جمهوری اسلامی در مقابله‌ی با دشمنان
 امیدواریم که ان‌شاءالله همین‌ جور پیش بروید و کار کنید و معارف را توسعه بدهید و روزبه‌روز ان‌شاءالله موفّق‌تر و مؤیّدتر باشید. بدانید دشمنان در مقابله‌ی با جمهوری اسلامی هیچ غلطی نمیتوانند بکنند؛ همین ‌طور که بعضی از برادرانمان در این صحبتهایشان اشاره کردند، روزبه‌روز بحمدالله اسلام و جمهوری اسلامی رو به قوّت و اقتدارِ بیشتر است و خواهد بود، هم از لحاظ معنوی و هم از لحاظ مادّی. البتّه مشکلاتی وجود دارد؛ این مشکلات فرازونشیب‌هایی است که در زندگی اجتماعی همواره وجود خواهد داشت. افرادی خدمت میکنند، افرادی هم ظرفیّتها را از دست میدهند؛ اینها هستند، لکن جمع‌بندی و سرجمع همه‌ی اینها ان‌شاءالله حرکت به جلو است.

توفیقات شما را از خداوند متعال مسئلت میکنم، شما را دعا میکنم و دعای حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) را که دعای مستجاب قطعی است، درباره‌ی شما از آن بزرگوار مسئلت میکنم و امیدوارم که شما هم ما را دعا کنید و خدای متعال روح مطهّر امام بزرگوار و شهدای بزرگوار را از ما راضی و خشنود کند.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته


۱) کشف‌الغمّه، ج ۱، ص  ۴۶۲ (با اندکی تفاوت)
۲) علل‌الشّرایع، ج ۱، ص ۱۸۲
۳) سوره‌ی انسان، بخشی از آیه‌ی ۹؛ «ما براى خشنودى خدا است که به شما مىخورانیم. ...»
۴) عنوانی رجالی برای هشت تن از پارسایان قرن اوّل هجری
۵) مناقب آل ابی‌طالب، ج ۳، ۳۴۱
۶) سوره‌ی شورا، بخشی از آیه‌ی ۲۳؛ «... بگو: "به ازاى آن [رسالت‌] پاداشى از شما خواستار نیستم مگر دوستى درباره‌ی خویشاوندان ...»
۷) تراوشات
۸) یک سناتور به نام مارتا مک‌سلی چندی پیش اعلام کرد زمانی که در نیروی هوایی آمریکا خدمت میکرده، مورد تعرّض جنسی قرار گرفته است.
۹) سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۳۵؛ «مردان و زنان مسلمان، و مردان و زنان باایمان، و مردان و زنان عبادت‌پیشه، و مردان و زنان راست‌گو، و مردان و زنان شکیبا ...»
۱۰) نهج‌‌البلاغه، خطبه‌ی ۲۰۶
 

 

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی»، :

ما بایستی مردم خودمان را هشیار و بیدار کنیم و خودمان مراقب باشیم. آن کسانی که بدون فهم، فهم حقیقت، بدون تقوا، جمعیت عظیمی از مسلمانان را از دین خارج می‌دانند، خارج می‌کنند، تکفیر می‌کنند این گروه‌های تکفیریِ نادان - حقیقتاً مناسب‌ترین صفت برای اینها نادانی است، اگرچه در آنها خباثت هم هست، اما جهالت مهمترین خصوصیت اینهاست - اینها را بایستی ما تا آنجایی که می‌توانیم، ارشاد کنیم؛ مردم را از اینها بترسانیم که مردمِ ما «و لتصغی الیه افئدة الذین لایؤمنون بالأخرة و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون» بعضی‌ها به خاطر ضعف ایمان،به خاطر ضعف معرفت، مجذوب این حرفهای دشمنان می‌شوند.

ما باید مراقبت کنیم. وظیفه‌ی علما، وظیفه‌ی سنگینی است. امروز وحدت دنیای اسلام، یک هدف اعلاست که اگر این وحدت حاصل شد، آن وقت دنیای اسلام حقیقتاً می‌تواند به عزت کامل و عمل به احکام اسلامی دست پیدا کند؛ می‌تواند این کار را هم بکند. هم دولتها باید کمک کنند، هم ملتها باید کمک کنند.( بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در هم‌اندیشی علمای اهل تسنن و تشیع ۱۳۸۵/۱۰/۲۵)

محمد لمین اندیشمند و محقق گامبیایی با اشاره به نقش انقلاب اسلامی ایران در زمینه ایجاد ایجاد وحدت و همگرایی میان کشورهای اسلامی گفت: آنچه مبنای اساسی شکل گیری انقلاب در ایران بود، همگرایی و تشکیل یک امت واحده اسلامی بود.

محمد لمین با اشاره به نقش آفرینی خارجی جمهوری اسلامی ایران افزود: ایران، در عرصه داخلی و خارجی خود همیشه از اتحاد مذاهب اسلامی حمایت کرده و در سیاست‏های خود برای محقق کردن ‏ارزش های انقلاب اسلامی، تلاش‏های فراوانی انجام داده است.

وی ادامه داد: یکی از ارزشها و اهداف اصلی انقلاب اسلامی، فراخواندن مسلمانان به ایجاد وحدت بود. انقلاب اسلامی در شرایطی این هدف را به یکی از مهمترین اولویتهای خود تبدیل کرد که شرایط برای ایجاد‏ تفرقه و اختلاف میان کشورهای اسلامی از طرف دشمنان اسلام در بالاترین سطح ممکن تقویت می‏شد. بنابراین جمهوری اسلامی اقدامات برای شکل گیری وحدت در میان مسلمانان را به ‏عنوان یکی از برنامه‏های اصلی انقلاب به شمار آورد و  مشخص کرد که هدف اصلی آن مهیا کردن محورهای اصلی برنامه اسلام و رسیدن به وحدت کلمه مسلمانان و ایجاد اتحاد جوامع اسلامی است.

محمد لمین در ادامه تصریح کرد: تفکر شکل‏گیری و ایجاد امت واحده اسلامی بر اساس اعتقادات اسلامی، از گذشته مورد توجه و تأکید رهبران دینی و پیشروان نهضت اسلامی قرار داشته است.

راهبرد وحدت حول محوریت امت واحده اسلامی در اندیشه انقلاب اسلامی ایران دارای جایگاه بلندی است. در همین زمینه رابطه گسترده و همه‏جانبه اعتقادی و دینی میان نهضت‏های اسلامی باعث شد که رهبر انقلاب اسلامی ایران از طریق‏تلاش برای گسترش ایده امت واحده اسلامی، انقلاب اسلامی ایران را با نهضت‏های اسلامی جهان مرتبط کند و رابطه میان آنها را به مناسباتی استوار و عمیق تبدیل کرده و هدف اجرایی کردن و عملیای نمودن ایده امت واحده اسلامی را به بهترین شکل ممکن به منصه ظهور کند.  

ولوی عبدالصمد دامنی عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی ضمن تبریک فرارسیدن ایام الله دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی به تمام ملت مسلمان و مردم شریف ایران اسلامی، اظهار داشت: انقلاب اسلامی ایران از بزرگترین نعمات الهی در حق امت اسلامی است، باید خداوند متعال را شاکر باشیم از اینکه در این انقلاب عظیم و مبارک حضور داریم.

وی افزود: خداوند متعال نعمت بزرگ انقلاب اسلامی را نصیب امت اسلامی کرد؛ امام خمینی (قدس سره شریف) و مقام معظم رهبری در این مسیر سختی های فراوانی را متحمل شدند اما با استعانت از عبارات لااله الا الله و محمدرسول الله، این انقلاب را به جهان صادر نمودند که موجب استقبال ملت های آزاده جهان گردید.

مدیر حوزه علمیه اهل سنت "حقانیه" ایرانشهر تصریح کرد: در زمانی که کفر ، طاغوت و بی دینی با انواع و اقسام اعمال حرام جامعه مسلمین را در بر گرفته بود، خداوند متعال بوسیله انقلاب، نظام اسلامی ایران را مستقر کرد و  آن را قدرتمند و عزتمند نمود وکلمه الله را بر سر زبان ها در سرتاسر عالم طنین انداز کرد.

وی در ادامه گفت: پیامبر اسلام این نوید را به امت اسلامی داده بودند که روزی خواهد آمد که پرچم الله در سرتاسر عالم برافراشته خواهد شد و این ایام الله همان روزی است که نویدش داده شده است.

وی در پایان تاکید کرد: در زمانی که آمریکایی ها وانگلیسی ها به طور وحشیانه به ملت های مسلمان ظلم و ستم می کردند این انقلاب ایران بود که مانع از تجاوزات آنان گردید؛ اکنون به فضل الهی نام ایران و ایرانی لرزه بر اندام آنان می اندازد و همه از برکات انقلاب اسلامی است که آرزوی پایداری وسربلندی این نظام شکوهمند را از خداوند متعال خواستاریم.

سه شنبه, 14 بهمن 1399 10:15

چهل حدیث درباره حضرت زهرا (س)

ارزش شناخت فاطمه علیها السلام

 

1 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

 

«… فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر؛ (1) هر کس به شناخت حقیقی فاطمه علیها السلام دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است .»

 

آثار محبت به فاطمه علیها السلام

 

2 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«من احب فاطمه ابنتی فهو فی الجنه معی ومن ابغضها فهو فی النار؛ (2) هر کس فاطمه علیها السلام دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است .»

 

اطاعت از فاطمه علیها السلام

 

3 . امام باقر علیه السلام می فرمایند:

 

«… ولقد کانت – علیها السلام – مفروضه الطاعه علی جمیع من خلق الله من الجن والانس والطیر والوحش والانبیاء والملائکه … ؛ (3) اطاعت از فاطمه علیها السلام بر تمامی آفریدگان خدا از جن و آدمیان و پرندگان و وحوش و پیامبران و فرشتگان واجب است .»

 

دستورهای فاطمه علیها السلام

 

4 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«… یا علی انفذ لما امرتک به فاطمه فقد امرتها باشیاء امر بها جبرئیل علیه السلام … ؛ (4) ای علی! آنچه را فاطمه علیها السلام بدان امر می کند، انجام ده؛ زیرا من چیزهایی را به او امر کرده ام که جبرئیل علیه السلام به آنها امر کرده است .»

 

خلقت فاطمه علیهاالسلام

 

5 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«ان فاطمه خلقت حوریه فی صوره انسیه … ؛ (5) بی شک فاطمه علیها السلام حوریه ای است که به صورت انسان آفریده شده است .»

 

چرا نام فاطمه علیها السلام

 

6 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«انی سمیت ابنتی فاطمه لان الله عزوجل فطمها وفطم من احبها من النار؛ (6) من نام دخترم را فاطمه علیها السلام گذاشتم؛ زیرا خدای – عزوجل – فاطمه علیها السلام و هر کس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است .»

 

آثار نام فاطمه علیها السلام

 

7 . امام کاظم علیه السلام می فرمایند:

 

«لایدخل الفقر بیتا فیه اسم محمد او احمد او علی او الحسن او الحسین او جعفر او طالب او عبدالله او فاطمه من النساء؛ (7) در خانه ای که نام محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبدالله و یا از میان زنان، فاطمه باشد، فقر [و تنگدستی] وارد نمی شود .»

 

احترام به نام فاطمه علیها السلام

 

8 . امام صادق علیه السلام به شخصی که نام دخترش را فاطمه گذاشته بود، فرمود:

 

«… اذا سمیتها فاطمه فلا تسبها و لاتلعنها ولاتضربها؛ (8) حالا که نام او را فاطمه گذاشته ای، پس دشنامش مده، نفرینش مکن و کتکش مزن .»

 

الگوی نمونه

 

9 . امام زمان علیه السلام در یکی از نامه هایشان می فرمایند:

 

«وفی ابنه رسول صلی الله علیه و آله لی اسوه حسنه … ؛ (9) در دختر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای من الگوی نیکویی است .»

 

یاور خوب

 

10 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از حضرت امیرالمؤمنین، علی علیه السلام درباره حضرت فاطمه زهرا علیها السلام پرسیدند، حضرت پاسخ دادند:

 

«نعم العون علی طاعه الله؛ (10) [فاطمه علیها السلام] خوب یاوری در راه اطاعت و بندگی خداست .»

 

عزیزترین مردم

 

11 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«… فاطمه اعز البریه علی (11) ؛ فاطمه علیها السلام عزیزترین مردم در نزد من است .»

 

نور چشم و میوه دل من

 

12 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«… ان فاطمه بضعه منی و هی نور عینی وثمره فؤادی … ؛ (12) فاطمه علیهاالسلام پاره تن و نور چشم و میوه دل من است .»

 

خشم و خشنودی فاطمه علیها السلام

 

13 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«ان الله لیغضب لغضب فاطمه ویرضی لرضاها؛ (13) بی شک خداوند با خشم فاطمه علیها السلام به خشم می آید و با خشنودی او خشنود می شود .»

 

دشمن فاطمه علیها السلام در دوزخ است

 

14 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«… یا فاطمه! لو ان کل نبی بعثه الله وکل ملک قربه شفعوا فی کل مبغض لک غاصب لک ما اخرجه الله من النار ابدا؛ (14) ای فاطمه! اگر تمام پیامبرانی که خدا برانگیخته و تمام فرشتگانی که مقرب درگاه خود گردانده است، برای هر کینه توزی که حق تو را غصب نموده است، شفاعت کنند، هرگز خدا او را از آتش [دوزخ] خارج نمی سازد .»

 

اختر تابناک

 

15 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

 

«… فاطمه کوکب دری بین نساء اهل الدنیا … ؛ (15) فاطمه علیها السلام اختری تابناک در میان زنان دنیاست .»

 

سرور زنان

 

16 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

 

«… فاطمه سیده نساء العالمین من الاولین والاخرین؛ (16) فاطمه علیه السلام سرور زنان جهانیان از اولین تا آخرین است .»

 

تسبیحات حضرت زهرا علیهاالسلام

 

17 . امام باقر علیه السلام می فرمایند:

 

«ما عبد الله بشی ء من التحمید افضل من تسبیح فاطمه علیهاالسلام … ؛ (17) خداوند در حمد و ستایش به چیزی برتر از تسبیح فاطمه علیه السلام عبادت نشده است .»

 

درود بر فاطمه علیها السلام

 

18 . امام رضا علیه السلام می فرمایند:

 

«اول من جعل له النعش فاطمه ابنه رسول الله، صلوات الله علیها وعلی ابیها وبعلها وبنیها؛ (18) نخستین کسی که پس از مرگش برای او تابوت ساخته شد، فاطمه علیها السلام دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود؛ درود و صلوات خدا بر او و پدر و شوهر و فرزندانش باد .»

 

نفرین الهی برای دشمنان فاطمه علیها السلام

 

19 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«ملعون ملعون من یظلم بعدی فاطمه ابنتی ویغصبها حقها ویقتلها … ؛ (19) مورد نفرین است، مورد نفرین است هر کس پس از من به فاطمه علیها السلام دخترم ستم کند و حقش را غصب نماید و او را بکشد .»

 

زیارت فاطمه علیها السلام

 

20 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«… من زار فاطمه فکانما زارنی … ؛ (20) هر کس فاطمه علیه السلام را زیارت کند، مانند این است که مرا زیارت کرده است .»

 

نماز مخصوص فاطمه علیها السلام

 

21 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

 

«من صلی اربع رکعات فقرا فی کل رکعه بخمسین مره «قل هو الله احد» کانت صلوه فاطمه علیهاالسلام … ؛ (21) هر کس چهار رکعت نماز بخواند [هر دو رکعت به یک سلام] و در هر رکعت [پس از سوره حمد] پنجاه مرتبه سوره «قل هو الله احد» را بخواند، این نماز، نماز فاطمه علیه السلام است .»

 

من از تو هستم

 

22 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«یا فاطمه … انت منی وانا منک … ؛ (22) ای فاطمه! تو از من هستی و من از تو هستم .»

 

پدرت به قربانت

 

23 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«… فداک ابوک یا فاطمه؛ (23) پدرت به قربان تو باد ای فاطمه علیها السلام!»

 

بوی بهشت

 

24 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«… ففاطمه حوراء انسیه وکلما اشتقت الی رائحه الجنه شممت رائحه ابنتی فاطمه علیها السلام؛ (24) فاطمه علیها السلام حوریه ای است به صورت انسان که من هر گاه مشتاق بوی بهشت می شوم، دخترم فاطمه علیه السلام را می بویم .»

 

فاطمه علیهاالسلام قلب محمد صلی الله علیه و آله

 

25 . حضرت امیرالمؤمنین، علی علیه السلام می فرمایند:

 

«… ان الحسن والحسین سبطا هذه الامه وهما من محمد کمکان العینین من الراس واما انا فکمکان الید من البدن واما فاطمه فکمکان القلب من الجسد … ؛ (25) حسن و حسین علیه السلام دو سبط این امت هستند، و آن دو برای محمد صلی الله علیه و آله همانند دو چشم برای سرند، و من [برای محمد صلی الله علیه و آله] همانند دست برای بدن هستم، و فاطمه علیه السلام [برای محمد صلی الله علیه و آله] همانند قلب برای بدن است .»

 

افتخار علی علیه السلام به فاطمه علیها السلام

 

26 . حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:

 

«… انا زوج البتول سیده نساء العالمین … ؛ (26) من همسر بتول علیه السلام هستم؛ همان کسی که سرور زنان جهانیان است .»

 

فاطمه علیهاالسلام زهره است

 

27 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«انا الشمس وعلی علیه السلام القمر وفاطمه الزهره والفرقدان الحسن والحسین؛ (27) من خورشیدم و علی علیه السلام ماه و فاطمه علیها السلام، زهره (ناهید) است و حسن و حسین علیه السلام دو ستاره نور افشان فرقدان هستند .»

 

ایمان فاطمه علیها السلام

 

28 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«یا سلمان! ان ابنتی فاطمه ملا الله قلبها وجوارحها ایمانا ویقینا الی مشاشها تفرغت لطاعه الله … ؛ (28) ای سلمان! به راستی که خداوند قلب و اعضای فاطمه علیه السلام تا استخوان هایش را از ایمان و یقین آکنده ساخته است؛ به گونه ای که در طاعت خدا جدیت دارد .»

 

زیارت شهیدان

 

29 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

 

«ان فاطمه علیها السلام کانت تاتی قبور الشهداء فی کل غداه سبت … ؛ (29) فاطمه علیها السلام در هر بامداد شنبه به مزار شهیدان می رفت .»

 

بوی خوش فاطمه علیها السلام

 

30 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«رائحه الانبیاء رائحه السفرجل ورائحه الحور العین رائحه الآس ورائحه الملائکه رائحه الورد ورائحه ابنتی فاطمه الزهراء رائحه السفرجل والآس والورد … ؛ (30) بوی پیامبران بوی به و بوی حورالعین بوی آس و بوی فرشتگان بوی گل سرخ است، ولی بوی دخترم فاطمه علیها السلام بوی به و آس و گل سرخ روی هم است .»

 

علی علیه السلام شایسته ترین انسان برای فاطمه علیها السلام

 

31 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

 

«… لولا ان امیرالمؤمنین علیه السلام تزوجها لما کان لها کفو الی یوم القیامه علی وجه الارض آدم فمن دونه؛ (31) به راستی اگر امیرالمؤمنین علیه السلام فاطمه علیها السلام را به ازدواج خود در نیاورده بود، تا روز قیامت بر روی زمین از آدم تا پس از آدم برای فاطمه علیه السلام همتایی نبود .»

 

پیوند آسمانی

 

32 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«ما زوجت فاطمه الا لما امرنی الله بتزویجها؛ (32) من فاطمه علیها السلام را به ازدواج در نیاوردم، مگر پس از آنکه خداوند مرا به ازدواج او فرمان داد .»

 

انجام کارهای سخت خانه

 

33 . حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام درباره حضرت فاطمه زهرا علیه السلام می فرمایند:

 

«انها استقت بالقربه حتی اثرفی صدرها وطحنت بالرحی حتی مجلت یدها وکسحت البیت حتی اغبرت ثیابها واوقدت النار تحت القدر حتی دکنت ثیابها فاصابها من ذلک ضرر شدید؛ (33) حضرت فاطمه زهرا علیها السلام آن قدر با مشک، آب کشید که اثر آن در سینه اش آشکار شد و چندان با دست خود آسیاب کرد که دستهایش پینه زد و آن قدر خانه را جاروب کرد که لباسهایش خاک آلود گردید . و چندان آتش در زیر دیگ روشن کرد که لباسهایش سیاه و دود آلود شد و از این کارها رنج و سختی زیادی به او رسید .»

 

فاطمه علیها السلام مطیع دائم علی علیه السلام

 

34 . حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:

 

«فوالله … لا اغضبتنی ولاعصت لی امرا ولقد کنت انظر الیها فتنکشف عنی الهموم والاحزان؛ (34) سوگند به خدا که فاطمه علیهاالسلام هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و در هیچ کاری از من سرپیچی ننمود . و من هرگاه به فاطمه علیهاالسلام نگاه می کردم، غم و اندوه از من زدوده می شد .»

 

نور فاطمه علیهاالسلام از نور خداست

 

35 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«… نور ابنتی فاطمه من نور الله وابنتی فاطمه افضل من السماوات والارض … ؛ (35) نور دخترم فاطمه علیهاالسلام از نور خداست، و دخترم فاطمه علیه السلام برتر از آسمان ها و زمین است .»

 

فاطمه علیهاالسلام بر بالین آدمی

 

36 . امام باقر و امام صادق علیه السلام می فرمایند:

 

«حرام علی روح ان تفارق جسدها حتی تری الخمسه: محمدا وعلیا وفاطمه وحسنا وحسینا بحیث تقر عینها او تسخن عینها … ؛ (36) بر روح آدمی حرام است که از بدنش جدا شود، مگر آنکه پنج تن را ببیند: محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیه السلام، و آن هم به گونه ای است که یا چشم آدمی روشن و یا تاریک و محزون می شود .»

 

فاطمه علیها السلام شهیده است

 

37 . امام کاظم علیه السلام می فرمایند:

 

«ان فاطمه علیها السلام صدیقه شهیده … ؛ (37) فاطمه علیه السلام بانوی بسیار راست گویی است که او را به شهادت رسانده اند .»

 

اشتیاق بهشت به فاطمه علیها السلام

 

38 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«اشتاقت الجنه الی اربع من النساء: مریم بنت عمران، وآسیه بنت مزاحم زوجه فرعون وخدیجه بنت خویلد وفاطمه بنت محمد صلی الله علیه و آله؛ (38) بهشت مشتاق چهار زن است: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم و زن فرعون، خدیجه دختر خویلد و فاطمه علیه السلام دختر محمد صلی الله علیه و آله .»

 

فاطمه علیها السلام و خردسالان

 

39 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

 

«ان اطفال شیعتنا من المؤمنین تربیهم فاطمه علیها السلام؛ (39) بی شک خردسالان شیعه ما از مؤمنان را فاطمه علیه السلام پرورش می دهد .»

 

شفاعت فاطمه علیها السلام

 

40 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

 

«… یا فاطمه ابشری فلک عندالله مقام محمود تشفعین فیه لمحبیک وشیعتک؛ (40) ای فاطمه علیه السلام مژده باد! که در پیشگاه خدا مقامی شایسته داری که در آن مقام برای دوستان و شیعیانت شفاعت می کنی .»

 

پی نوشت ها:

 

1) بحارالانوار، ج 43، ص 65 .

 

2) همان، ج 27، ص 116 .

 

3) دلائل الامامه، ص 28 .

 

4) بحارالانوار، ج 22، ص 484 .

 

5) همان، ج 78، ص 112 .

 

6) عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 46 .

 

7) کافی، ج 6، ص 19 .

 

8) همان، ص 48 .

 

9) بحارالانوار، ج 53، ص 180 .

 

10) همان، ج 43، ص 117 .

 

11) الامالی، شیخ مفید، ص 259 .

 

12) الامالی، شیخ صدوق، ص 486 .

 

13) الامالی، شیخ مفید، ص 94 .

 

14) بحارالانوار، ج 76، ص 354 .

 

15) کافی، ج 1، ص 195 .

 

16) معانی الاخبار، ص 107 .

 

17) کافی، ج 3، ص 343 .

 

18) بحارالانوار، ج 78، ص 249 .

 

19) همان، ج 73، ص 354 .

 

20) همان، ج 43، ص 58 .

 

21) من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 564 .

 

22) بیت الاحزان، ص 19؛ بحارالانوار، ج 43، ص 32 .

 

23) بحارالانوار، ج 22، ص 490 .

 

24) التوحید، شیخ صدوق، ص 117 .

 

25) بحارالانوار، ج 39، ص 352؛ کتاب سلیم بن قیس، ص 830 .

 

26) معانی الاخبار، ص 58 .

 

27) بحارالانوار، ج 24، ص 74؛ معانی الاخبار، ص 114 .

 

28) بحارالانوار، ج 43، ص 46؛ مناقب، ج 3، ص 337 .

 

29) وسائل الشیعه، ج 2، ص 879 .

 

30) بحارالانوار، ج 66، ص 177 .

 

31) خصال، ج 2، ص 414 .

 

32) عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 59 .

 

33) علل الشرایع، ج 2، ص 366 .

 

34) بحارالانوار، ج 43، ص 134 .

 

35) همان، ج 15، ص 10 .

 

36) کشف الغمه، ج 1، ص 414 .

 

37) کافی، ج 1، ص 458 .

 

38) بحارالانوار، ج 43، ص 53 .

 

39) همان، ج 6، ص 229؛ تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 332 .

 

40) بحارالانوار، ج 76، ص 359 .

بگو به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم مگر دوستی درباره خویشاوندان

در حکومت‌ها، همواره ملت‌ها فراموش شده و مدعیان دوستی و حمایت از حقوق مردم در پی تحکیم سلطه و سیطره سیاسی و فرهنگی و اقتصادی خود بوده‌اند. با ظهور پدیده انقلاب اسلامی در ایران، معادله قدرت به نفع مردم و ستمدیدگان تغییر بنیادی یافت. رهبر انقلاب همانگونه که در دوران فروپاشی سلطنت پهلوی از مردم و تکریم شخصیت و منزلت اجتماعی آنان سخن می‌گفت و آنان را از حقوق خویش آگاه می‌کرد، پس از پیروزی انقلاب نیز به عهد خود با ملت خویش وفادار مانده و آنان را تا آنجا منزلت بخشید که مردم و آرای مردم را «میزان» خواند: «میزان شما هستید... دکتر مصدق هم وقتی که مطلبی پیش آمد که من حالا یادم نیست، آمد بالا ایستاد و گفت من با خود مردم صحبت می‌کنم؛... ما از خودتان رأی می‌خواهیم. ما اگر چنانچه هیچ هم وکیل نگیریم، شما هستید میزان.» (۱)

امام خمینی در برابر کسانی که خود را حامیان کشور و سخن گویان ملت می‌خواندند و فریبکارانه از چهره‌های سیاسی- مردمی تاریخ ایران جانبداری می‌کردند، از ملت و میزان بودن آنان در دست و نادرست بودن اندیشه سیاسی و نیز جریانهای اجتماعی یاد می‌کنند. این حرکت امام خمینی نه تنها رنگ سیاسی نداشته، بلکه ریشه در اعماق نگرش سیاسی – دینی او داشت. و بر خلاف پندار ناصواب تحجرگرایان، امام خمینی ملت را برای خارج کردن رقبای سیاسی خود از میدان رقابت، میزان شناخت و عمل نمی‌دانست؛ چرا که همواره بر این اصل پای فشرد و مسئولان کشور و احزاب جامعه را بدین حقیقت انکارناپذیر متوجه ساخته است:
«خودتان باید تکلیف معین کنید. شمایید، همین ملت، همین مردم محروم... این‌ها باید رأی بدهند... با ملت شوخی نکنید، رأی مردم را هیچ حساب نکنید، مردم را به حساب بیاورید.» (۲)

بنیانگذار جمهوری اسلامی، بی‌گمان جمهوریت را صرف یک قالب سیاسی تلقی نکرده و به لوازم آن در چارچوب اسلامیت، پایبند بود. وقتی ایشان تعیین تکلیف یک جامعه و رهبری آن را بر دوش ملت می‌گذارد و از آنان می‌خواهد که آینده و سرنوشت سیاسی‌شان را رقم بزنند، در واقع خود را بیش از یک خدمت‌گذار اجتماعی نمی‌داند. هشدارهای مکرر امام خمینی به تزویرگرایان وادی سیاست مبنی بر تکریم شخصیت مردم و آرای آنان، جای تردید باقی نمی‌گذارد که ایشان، عزت ملت را در حرکت آگاهانه‌شان می‌دید و به هیچ گروهی فرصت نمی‌داد که خود را وکیل و وصی مردم بخوانند. ناکامی بسیاری از احزاب در کشور، به ویژه در دوره تأسیس نظام جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی آن، بیانگر فزون خواهی کسانی بود که اساسا ملت را در محاسبه و معادله سیاسی‌شان به حساب نمی‌آوردند و رأی آنان را هیچ می‌شمردند.

رهبر کبیر انقلاب اسلامی در بینش سیاسی خود به اینجا رسیده بود که اتکای به آرای ملت، نه تنها ضابطه‌ای حاکم بر جمهوری اسلامی است، بلکه مهم‌ترین ضابطه این نظام دینی – سیاسی به حساب می‌آید. بر این اساس، روند حاکمیت انقلاب اسلامی، روند شفاف و ناظر به حقوق و منزلت اجتماعی مردم خواهد بود. حاکمان در چنین منظری، مسئولان یا کارگزاران منتخب ملت شناخته می‌شوند، نه سیطره طلبان منفعت پرست و انحصارگرایان وابسته به قدت و سلطه بیگانه:  «آن‌چه مهم است ضوابطی است که در این حکومت باید حاکم باشد که مهم‌ترین آن‌ها عبارت است از اینکه اولا متکی به آرای ملت باشد، به گونه‌ای که تمامی آحاد ملت در انتخاب فرد و یا افرادی که باید مسئولیت و زمام امور را در دست بگیرند، شرکت داشته باشند؛ و دیگران این‌که در مورد این افراد نیز، خط‌ مشی سیاسی و اقتصادی و سایر شئون اجتماعی و کلیه قواعد و موازین اسلامی مراعات شود.» (۳)

شکی نیست که تاریخ سیاسی ایران، تاریخی مذکر است تا تاریخی انسانی و حاکی از حضور و حقوق زنان و مردان ایران. در دوران پهلوی هم که به گفته امام خمینی از آزاد مردان و آزاد زنان سخن به میان می‌آورند، فقط یک بازی تبلیغاتی به نفع حکومت بود و در واقع، شاه می‌خواست ادای یک رهبر دموکرات و مدرن را در بیاورد. وگرنه، نشانه‌های آزادی مردم – اعم از زنان و مردان- وجود نداشت. آنچه از مفهوم و حدود آزادی در رژیم وابسته شاه به چشم می‌خورد، ناظر به بعد جنسی و فردی بود که جوانان را از شناخت حقیقت آزادی و ابعاد فکری و سیاسی و اجتماعی آن باز می‌داشت. امام خمینی در دعوت زنان و مردان ایرانی برای حضور فعال و تعیین کننده در عرصه انتخابات آزاد جمهوری اسلامی، نگاهی انسانی به آنان دارد، یعنی جنسیت سبب نمی‌شود که زنان از حقوق و منزلت اجتماعی خود محروم شوند. زیرا وقتی از ملت و تکریم آن سخن به میان می‌آید، ناگزیر باید زنان را پاره‌ای چشمگیر از ملت به شمار آورد و آنان را ارج نهاد. رأی دادن و رأی گرفتن، یکی از عرصه‌های تکریم زنان در جامعه ایرانی است: «برای مجلس شورا، که در این وقت همه آزادانه رأی می‌دهید،... مثل زمان سابق نیست که فقط کلمه «آزادمردان و آزادزنان» بود و همه در اختناق به سر می‌بردند. اسلام شما را آزاد کرده است. اسلام مرد و زن را آزاد فرموده است و همه آزادانه باید رأی بدهید.» (۴)

امام خمینی از سیاست ابزار انگاریِ زن- که رژیم پهلوی بر آن تکیه داشت – سخت انتقاد داشت، چرا که منزلت انسانی نیمی از ملت ایران به فراموشی سپرده شده بود. در منظر فقهی – اجتماعی رهبر انقلاب، تساوی حقوق اجتماعی زن و مرد، یک مسأله انکارناپذیر است، زیرا اسلام هر دو را به دیده انسانی می‌نگرد و جنسیت یکی را دلیل تقدم و برتری نمی‌شمارد. آنجا که از آزادی‌های سیاسی سخن به میان می‌آید، اسلام‌‌ همان منزلتی را که برای مردان می‌شناسد، برای زنان نیز بر می‌شمرد. بنابراین تفاوت و تمایز دو نظام اخلاقی – اجتماعی وابسته به ادیشه دینی یا گسسته از آن، در این است که یکی موقعیت زن را بر‌تر از ابزار جنسی و تبلیغاتی می‌داند و دیگری زن را تا مرز یک کالا انحطاط و تنزل می‌دهد: «در خصوص زنان، اسلام هیچ‌گاه مخالف آزادی آنان نبوده است، برعکس اسلام با مفهوم زن به عنوان شئ مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت او را به وی باز داده است. زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیت‌های خود را انتخاب کند، اما رژیم شاه است که با غرق کردن آن‌ها در امور خلاف اخلاق می‌کوشد تا مانع آن شود که زنان آزاد باشند.» (۵)

امام خمینی، از ایران اسلامی به عنوان کشوری یاد می‌کند که در تمام عرصه‌های آن، ملت حاکم است نه قدرت استبدادی یا استعماری، بدین لحاظ می‌توان گقت که پدیده انقلاب اسلامی، زمینه بروز حاکمیت سیاسی یک ملت خودآگاه را پدیدار ساخت، نه بستر رقابتهای شخصی و حزبی که محصولی جز بارگشت استبداد در چهره‌ای دیگر و شاید ناشناخته‌تر، ندارد: «اینجا آراء ملت حکومت می‌کند، اینجا ملت است که حکومت را در دست دارد. این را ارگان‌ها را ملت تعیین کرده است و تخلف از حکم ملت برای هیچ یک از ما جایز نیست و امکان ندارد.» (۶)

رهبر کبیر انقلاب اسلامی بر خلاف رهبران سیاسی متمایل به سلطه و سلطه‌گری، هیچگاه نظر و سیاست خاصی که مغایر با آرمانهای ملت باشد، بر آنان تحمیل نکرد. اساسا حکومت در نگاه ایشان وسیله بود، نه غایت و هدف. او می‌خواست از رهگذر حاکمیت سیاسی، مردم را به رشد بایسته‌ای که اسلام ناب محمدی برای انسان‌ها ترسیم نموده است، برساند. از این رو خود را یک فرمانروای جابر و مسلط بر جان و مال مردم نمی‌دانست، بلکه به خدمتگزاری مردم می‌بالید و خود را خادم یک ملت بزرگ می‌خواند. ایشان آشکارا سیاست حاکم بر نظام جمهوری اسلامی را اعلام نمود که‌‌ همان سیاست آزادی گرایانه و عدالت طلبانه است، یعنی‌‌ همان سیاستی که رسول اکرم (ص) در دوران مدینه، در صلح و جنگ خویش اعلام کرد. بر پایه چنین سیاستی، می‌بایست دیکتاتوری و تحمیل بر شهروندان را نفی کرد و از طرف دیگر باید تبعیت از ملت را بر هر تز و ایده دیگری مقدم داشت، زیرا اندیشه سیاسی اسلام جز این را نمی‌طلبد. انویشه‌ای که بر اساس توحید و نفی حاکمیت طاغوت و شیطان استوار گشته است، چگونه پذیرای خودکامگی و رویارویی با حقوق و مطالبات عادلانه یک ملت خواهد بود؟

امام خمینی با ‌شناختی که از مفهوم توحید و ابعاد اخلاقی و اجتماعی آن دارد، نمی‌تواند حاکم ناسالمی را در موقعیتی فرا‌تر از قانون و خدمت به مردم قرار دهد و جایگاهی که خدا برای حاکمان مقرر نکرده است، برای وی تعیین کند: «ما بنای بر این نداریم که یک تحمیلی بر ملتمان بکنیم. و اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طور رأی داد ما هم از آن‌ها تبعیت می‌کنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم. بله، ممکن است گاهی وقت‌ها ما یک تقاضایی از آن‌ها بکنیم، تقاضای متواضعانه، تقاضایی که خادم یک ملت از ملت می‌کند.» (۷)

بی‌گمان نگهداشتن منزلت و حرمت ملت در این است که مسئولان نظام همواره از خواست‌ها و انتظارهای آنان آگاهی داشته و در برآوردن آن کوشا باشند. اینکه امام خمینی الفاظ و عبارتهایی حاکی از دوستی با ملت وفروتنی در برابر آنان به کار می‌برد، بی‌تردید نسبت به آن، گرایش باطنی و عملی داشت. اگر جز این بود نمی‌توانست از محبوبیت فزاینده‌ای برخوردار باشد. ایشان ضمن اینکه پیشرفت کشور و نظام را در گرو هماهنگی و انسجام درونی می‌داند، بر این باور است که بدون توجه به مطالبات قانونی و اسلامی مردم، نمی‌توان توقع تداوم تعامل ملت با دولت را داشت، زیرا فقط با تعامل متقابل مردم وحاکمیت است که طریق همدلی و اتحاد ملی هموار می‌گردد: «مسأله این [است] که ما رئیس جمهوری داریم که باید حتما به مردم حکومت کند و نخست‌وزیر و هیأت دولتی داریم که همه امور دست این‌هاست. و «ملت چه کاره است؟ ما هستیم که هستیم»، این مسأله در ایران مطرح نیست. و یکی از تحولات بزرگی است که ایران به خواست خدای تبارک و تعالی به دست آورده و این تحول مجوب این شده است که کارهای شما پیش برود. شما نمی‌توانید کارهایی که الآن در ایران هست، انجام بدهید الا با هماهنگی با ملت، هماهنگی با ملت هم این است که شما توجه کنید به خواست‌های این‌ها.» (۸)

آنچه بنیانگذار جمهوری اسلامی در گفتار و کردار خود نسبت به ملت بزرگ ایران متجلی ساخت، پرتوی بود از حیات و حکومت الهی پیامبر و مولای متقیان (ع)، حضرت امام در دیدارهایی که با کارگزاران نظام داشت، پیوسته رعایت اخلاق و آداب اسلامی در بستر روابط با مردم را سفارش کرده و آن را به منزله یک فریضه الهی می‌دانست. در اینجا نمونه‌ای از آن همه آورده می‌شود: «باید اخلاق اسلامی، آداب اسلامی درست مراعات بشود؛‌‌ همان طوری که شیوه ائمه ما و اولیای خدا و انبیای خدا بوده است که خودشان را خدمت‌گزار مردم می‌دیدند و با حسن معاشرت و با رفتار انسانی، با رفتار الهی رفتار می‌کردند و کارهایی را که باید انجام بدهند، با همین حسن رفتار انجام می‌دهند. و شما هم بندگان‌‌ همان خدا و امت‌‌ همان پیغمبر و شیعه‌‌ همان امیرالمؤمنین هستید و شیوه‌های شما باید به همان‌طور باشد.» (۹)

امام خمینی قصد اندرز دادن ندارد. چنانکه از تأکیدهای نهفته در این گفتار پیدا است، ایشان از یک شیوه عملی و رفتارهای در حوزه سیاست و کارگزاری نظام سخن می‌راند، نه نصایح اخلاقی محض. از تأمل در مواضع سیاسی امام خمینی به دست می‌آید که او خود را ملتزم به‌‌ همان طریقی می‌دانست که اولیای حق در عرصه حکومت کوتاه خود مورد توجه و اهتمام قرار داده بودند. از این رو از مسئولان و مدیران جمهوری اسلامی در جهت تکریم ملت ایران می‌خواهد که اخلاق و آداب اسلامی حکمرانان نسبت به شهروندان خود را مراعات کنند، یعنی آنان به اصول حسن رفتار با مردم وفادار بمانند و همچون مالک اش‌تر و سلمان فارسی عمل کنند.

پی نوشت‌ها:
۱- صحیفه امام، ج۸، ص۱۷۳ – ۱۷۴
۲- همان، ص۱۷۳
۳- همان، ج۵، ص۴۳۶
۴- همان، ج۶، ص۵۰۱
۵- همان، ج۳، ص۳۷۰
۶- همان، ج۱۴، ص۱۶۵
۷- همان، ج۱۱، ص۳۴
۸- همان، ج۱۵، ص۳۵۵
۹- همان، ج۱۷، ص۷۹

یکشنبه, 12 بهمن 1399 11:04

رجعت تاریخی | امام آمد

دههٔ فجر انقلاب اسلامی به روزهای ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ گفته می‌شود که طی آن  امام خمینی (ره) بعد از تبعید پانزده ساله در دوازدهم بهمن سال ۱۳۵۷ به ایران وارد شد و در نهایت با اعلام بی‌طرفی ارتش شاهنشاهی، سلطنت پهلوی در بیست و دوم بهمن ماه منقرض شد و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.

با گسترش قیام مردم و خروج شاه از ایران، شاپور بختیار به عنوان آخرین و تنها امید رژیم پهلوی و سردمداران غربی پشتیبان این رژیم، به عنوان نخست وزیر باقی مانده بود.

در طرف مقابل تظاهرات مردم هر روز پر شورتر و مصمم‌تر می‌شد و شعار «استقلال،‌ آزادی، جمهوری اسلامی» به عنوان اصلی‌ترین خواسته مردم در نهضت انقلابی به رهبری امام خمینی مطرح می‌شد.

 

امام خمینی(ره) که شرط ورود خود را به کشور را خروج شاه، اعلام کرده بودند، با فرار شاه در ۲۶ دی ۱۳۵۷، تصمیم به بازگشت گرفتند.

قرار بود این رجعت تاریخی در روز پنجشنبه پنجم بهمن ۱۳۵۷ انجام گیرد اما بختیار، با بستن فرودگاه‌ها مانع از انجام این امر شد. با انتشار خبر بسته شدن فرودگاه‌ها، مردم به خیابان‌ها ریخته و با تحصن و شعارهای کوبنده، دولت بختیار را تحت فشار شدیدی قرار دادند.

سرانجام، تحصن‌ها و تظاهرات عظیم مردم بختیار را مجبور کرد،‌ فرودگاه ها را باز کند و فرودگاه مهرآباد آماده استقبال از پرواز انقلاب بود.

روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، پرشکوه‌ترین استقبال تاریخی رقم خورد و هواپیمای حامل امام خمینی(ره) در حوالی ساعت ۹:۳۳ صبح در فرودگاه مهرآباد نشست و حضرت امام، با قلبی آرام و مطمئن پس از 15 سال هجرت، پا به خاک میهن اسلامی گذاشتند.

 

 

صدها خبرنگار و عکاس و فیلمبردار به ثبت این رویداد تاریخی پرداختند. جمعیت استقبال کننده در طول 33 کیلومتر از فرودگاه امام تا بهشت زهرا که مقصد بعدی امام بود. بین ۴ تا ۸ میلیون نفر تخمین زده می‌شد.

امام از فرودگاه مستقیما به بهشت زهرا رفتند و ضمن ادای احترام به شهدای انقلاب اسلامی، سخنرانی تاریخی خود را در آنجا ایراد کردند.

در این سخنرانی امام نخست وزیری شاپور بختیار را غیر قانونی اعلام کرده و فرمودند: «من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم.»‌

بدین ترتیب از ورود امام ده روز تاریخی که بعدها دهه فجر انقلاب اسلامی نام گرفت، سپری شد تا طومار رژیم پهلوی و ۲۵۰۰ سال استبداد شاهنشاهی برای همیشه در هم تنیده شود.

۱۲ بهمن

- حضرت امام در حالی که قصد خروج از فرانسه و حرکت به‌سمت ایران را داشتند، با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن تشکر از آنها خداحافظی کردند.

- هواپیمای پاریس ـ تهران که به پرواز درآمد، همه نگران بودند؛ نگرانی از انهدام هواپیما یا ربودن آن در آسمان. با این حال، امام خمینی پس از اقامه نماز در کف هواپیما، با آرامش تمام خوابیدند.

- با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلین با خواندن سرود «خمینی ای امام»، اشک‌ شوق بر گونه‌هایشان جاری کردند.

- امام در فرودگاه سخنرانی کردند: «من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر می‌کنم. عواطف ملت ایران به دوش من، بارِ گرانی است که نمی‌توانم جبران کنم».

امام، ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشه‌های فساد دعوت کردند، سپس عازم بهشت زهرا شدند.

- حضرت امام در اولین سخنرانی خود در میان انبوه جمعیت مشتاق در بهشت زهرا می‌گوید:

«من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست داده‌اند می‌افتد، سنگینی‌ای در دوشم پیدا می‌شود که نمی‌توانم تاب بیاورم. محمدرضا پهلوی فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد و قبرستان‌های ما را آباد... من دولت تعیین می‌کنم، من توی دهن دولت می‌زنم ... من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم. من به ارتش یک نصیحت می‌کنم و یک تشکر ..... [ما] می‌خواهیم ارتش مستقل باشد. آقای ارتشبد شما نمی‌خواهید؟ آقای سرلشکر شما نمی‌خواهید مستقل باشید؟ و اما تشکر می‌کنم از قشرهایی که متصل شدند به ملت».

- با وجود سرمای زمستان، شب قبل از ورود امام به میهن، هزاران تن از مشتاقان، در مسیر حرکت ایشان خوابیدند.

- شهرهای کشور در شادی ورود امام، غرق نور و گل و فریاد بود.

- در حالی که مراسم ورود حضرت امام به طور مستقیم از تلویزیون پخش می‌شد، نظامیان با یورش به این سازمان از ادامه پخش آن ممانعت کردند. عده‌ای از مردم با قطع جریان پخش مستقیم ورود حضرت امام از تلویزیون به علت هجوم مأمورین نظامی، از عصبانیت تلویزیون‌های خود را به خیابان پرت کردند.

- امام خمینی در شب اول اقامت خود در مدرسه رفاه، طی سخنانی با اعضای کمیته استقبال، بر لزوم حفظ وحدت تأکید کردند.

- روحانیون متحصن در دانشگاه، با انتشار آخرین اعلامیه خود، به تحصن پایان دادند.

- در پی درخواست مجدد بختیار برای ملاقات با حضرت امام خمینی، ایشان گفتند: ملاقات با بختیار را در صورت استعفای وی می‌پذیرم.

- شاپور بختیار در آستانه ورود امام خمینی پیامی منتشر کرد. وی در پیام خود مردم را نسبت به ادامه اعتراضات و تظاهرات، خصوصاً در روز ورود حضرت امام، تهدید کرد.

- دانشجویان ایرانی در مقابل سفارت ایران در آمریکا تظاهرات کردند.

- آمریکا تعدادی از دستگاه‌های الکترونیکی محرمانه خود را از ایران خارج کرد. نیروی هوایی سیستم‌های محرمانه جنگنده‌های اف چهارده را مخفی کرد. گفتنی است که یکی از وظایف «هایزر» در ایران، انجام همین مأموریت بوده است.

- بانک‌های سوئیس اعلام کردند که پول‌های ایران را پس نمی‌دهند.

- مطبوعات و یونایتد پرس: قراردادهای خرید اسلحه ایران از انگلیس لغو شد. مقامات لندن گفتند به علت لغو این خریدها، انگلیس معادل چهار میلیارد دلار بابت عدم فروش و بیکار شدن بیست هزار نفر، زیان خواهد دید.

- در لیبی به حمایت از انقلاب اسلامی مردم مسلمان ایران، راهپیمایی برگزار شد.

 ۱۳ بهمن۱۳۵۷​

- امام خمینی در جمع روحانیون بیانات مبسوطی را ایراد کردند. ایشان در قسمتی از این بیانات فرمودند: رژیم سلطنتی از اول خلاف عقل بود ... هر ملتی باید خودش سرنوشت خودش را تعیین کند.

- رادیو مسکو: دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا علیه مداخله آمریکائی‌ها در امور داخلی ایران، در برابر کاخ سفید تظاهرات کردند.

۱۴ بهمن۱۳۵۷

- حضرت امام طی یک مصاحبه مطبوعاتی در مدرسه رفاه اعلام کردند: شورای انقلاب حکومت موقت تعیین خواهد شد و حکومت موقت، موظف خواهد بود که مقدمات رفراندم را تهیه کند. همچنین قانون اساسی که تدوین شد، به آراء عمومی گذاشته می‌شود. ایشان دولت بختیار را غیرقانونی اعلام کردند و گفتند: کاری نکنید که مردم را به جهاد دعوت کنم.

- دانشجویان ایرانی با حمله به سفارتخانه‌های ایران در آمریکا، لبنان و استرالیا، نسبت به رژیم سلطنتی ایران ابراز انزجار کردند.


- چهل تن دیگر از نمایندگان مجلس استعفا کردند.

۱۵ بهمن۱۳۵۷

- حضرت امام خمینی طی یک سخنرانی جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند.

- وزرای خارجه آمریکا و انگلیس طی دیدار دیوید اوئن از آمریکا، در مورد اوضاع ایران به گفتگو نشستند. بغداد نیز با اعزام هیأتی به عربستان، به بررسی اوضاع ایران و منطقه پرداخت.

- ژنرال هایزر، فرستاده ویژه آمریکا به ایران، با اتمام مأموریت حساس خود و مذاکرات مکرر با مقامات ایرانی، عازم آمریکا شد. سخنگوی وزرات خارجه آمریکا گفت: هایزر سعی کرد تا نظامیان ایران از بختیار حمایت کنند. وی به این علت ایران را ترک کرد که اقامت وی به احساسات ضد آمریکایی در ایران دامن می‌زد.

- همافران نیروی هوایی در بهبهان به عنوان طرفداری از امام خمینی، دست به راهپیمایی زدند.

- آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر با ارسال نامه‌ای از عراق برای حضرت امام، از مبارزات ملت ایران حمایت کرد.

- به مناسبت ورود حضرت امام به ایران، از سوی آیت‌الله مرعشی نجفی تلگرافی برای ایشان ارسال شد.

- شهردار تهران در حضور حضرت امام استعفا کرد. امام سپس وی را مجددا به عنوان شهردار منصوب کردند. جواد شهرستانی از سوی دولت بختیار ممنوع‌الخروج شد.

- گروهی از نمایندگان مستعفی مجلس شورا با حضرت امام دیدار کردند.

 ۱۶ بهمن۱۳۵۷

- انتخاب مهدی بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت، رسماً اعلام شد. حکم و فرمان نخست وزیری که با اتفاق آراء شورای انقلاب و تصویب امام خمینی صادر شده بود، توسط حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی در حضور حضرت امام و بازرگان قرائت شد.

- آسوشیتد پرس: با توجه به اینکه شانس موفقیت بختیار روز به روز کمتر می‌شود، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به ابراز حمایت ملایم از بختیار بسنده کرد.

- رییس سازمان سیا اعراف کرد که در رابطه با پیش بینی مسائل ایران، این سازمان ناکام بوده است. وی گفت: چیزی که ما پیش بینی نمی‌کردیم، این بود که یک مرد هفتاد و هشت ساله که مدت چهارده سال در تبعید بود، این نیروها را به هم پیوند زند.

- کیسینجر گفت: بیم آن می‌رود که انقلاب اسلامی به سایر کشورها سرایت کند و گناه این حرکت، متوجه هدف توخالی حقوق بشر است.

- آیت‌الله گلپایگانی بازگشت حضرت امام به میهن را به ایشان تبریک گفت.

- چند وزارتخانه، از جمله وزارت آموزش و پرورش، امور اقتصاد و دارائی، بهداری و دادگستری، توسط نیروهای ارتش اشغال شد.

- ۲۲ نماینده دیگر مجلس شورا، استعفا کردند.

- در تظاهرت مردم آغاجاری، عده‌ای به شهادت رسیدند.

- هشت هزار یهودی، ایران را ترک کردند و به اسرائیل رفتند.

 ۱۷ بهمن۱۳۵۷​

- امام خمینی در سخنان خود گفتند: کار عاقلانه و مفید به حال کشور این است که بختیار و ارتش در مقابل انقلاب اسلامی، عکس‌العملی مثبت داشته باشند.

- در پاسخ به پیام‌های تشکر از سوی مردم و یا شخصیت‌ها و گروه‌های مختلف به مناسبت ورود حضرت امام به کشور، از سوی ایشان پیام تشکری خطاب به عموم انتشار یافت.

- بازرگان موقتاً از رهبری نهضت آزادی کناره‌گیری و به مدرسه علوی نقل مکان کرد.
(در حکم نخست وزیری حضرت امام از وی خواسته شده بود تا بدون واسبتگی حزبی و گروهی به پست نخست وزیری اشتغال یابد).

- دکتر سعید، رییس مجلس شورا، در جلسه امروز مجلس اظهار داشت: بازگشت حضرت‌ آیت‌الله العظمی خمینی، مرجع عالیقدر تشیع را به خاک وطن از طرف خود و عموم نمایندگان خوش آمد می‌گویم.

- لوایح محاکمه وزرای سابق و انحلال ساواک، در جلسه مجلس شورا به تصویب رسید.

- در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دانشکده افسری، افسران جوان از سوگند وفاداری به شاه معاف شدند.

- حجت‌الاسلام فلسفی پس از هشت سال ممنوعیت از سخنرانی، در حضور امام و مردم دیدار کننده از ایشان، سخنرانی کرد.

 ۱۸ بهمن ۱۳۵۷

- حضرت امام در دیدار با روحانیون شهر اهواز گفتند: ادامه نهضت یک تکلیف است.

- فرماندار نظامی تهران به این دلیل که مردم به مقررات حکومت نظامی اهمیت نمی‌دهند، ساعات منع عبور و مرور را کاهش داد.

- سیزده نفر دیگر از نمایندگان مجلس استعفا کردند.

- مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اوضاع ایران اظهار نگرانی کرد.

 ۱۹ بهمن۱۳۵۷

- جمعی از پرسنل نیروی هوایی با انجام رژه و خواندن سرود در مقابل حضرت امام، با حرکت اسلامی مردم ایران و رهبری نهضت اعلام همبستگی کردند. ایشان همچنین از راهپیمایی مردم در حمایت از دولت مهندس بازرگان تشکر کردند.

- ستاد ارتش، عکس روزنامه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل حضرت امام را تکذیب کرد.

- طی روزهای گذشته و امروز، شهر تهران شاهد تظاهرات مردم و فریاد و خشم کلیه اقشار در مقابل رژیم بود. بانک‌ها و دیگر مؤسسات دولتی مورد هجوم مردم به ستوه آمده از جنایت‌های شاه قرار گرفتند و شعله‌های آتش از همه سو زبانه می‌کشید.

- امام خمینی طی نطق کوتاهی که از شبکه تلویزیونی کارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون بطور مستقیم پخش می‌شد ضمن آرزوی موفقیت برای کارکنان رسانه‌های گروهی گفتند: دستگاه‌هایی در این قسمت بوده و هست که بایستی در خدمت مردم می‌بودند، ولی رژیم غاصب از آنها در راه هدف‌های نامشروع استفاده کرده است.

- در درگیری‌های گرگان، پنج نفر کشته و یازده نفر مجروح شدند.

- مهندس شریف امامی که از طرف دادستانی ممنوع‌الخروج شده بود، از کشور گریخت.

 ۲۰ بهمن۱۳۵۷

- با حمله مأموران گارد به پادگان نیروی هوایی تهران، جنگ خیابانی آغاز شد. به گفته همافران، وقتی که رادیو اعلام کرد فیلم ورود امام خمینی بعد از اخبار تلویزیون نمایش داده خواهد شد، آنها در سالن پادگان اجتماع کردند. با ظاهر شدن تصویر حضرت امام بر صفحه تلویزیون، طنین صلوات سالن را پر کرد و در این هنگام، افراد گارد به سوی آنها تیراندازی کردند و درگیری آغاز شد.

- مردم ساکن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامی که از حمله نیروی گارد به همافران آگاه شدند، اهالی خیابان‌های اطراف را نیز با خبر کردند و طولی نکشید که جمعیت انبوهی در کنار دیوار خوابگاه گرد آمدند که با فریاد الله‌اکبر از همافران حمایت می‌کردند.

- اجتماع مردم در کنار خوابگاه همافران نیروی هوایی که از ساعت ده شب آغاز شده بود همچنان ادامه یافت. ترس مردم این بود که در صورت پراکنده شدن، نیروهای گارد، مجددا به همافران حمله کنند، لذا از دفتر حضرت امام کسب تکلیف کردند و دفتر امام توصیه کردند که پراکنده نشوید.

- مردم در کنار خوابگاه نیروی هوایی همچنان شعار می‌دادند و خود را با آتش لاستیک‌های فرسوده گرم می کردند که نیمه شب مأموران حکومت نظامی با خودروهای نظامی و در حالیکه از دور با شلیک رگبار مسلسل‌ها به طرف هوا در صدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله کردند. در این هنگام مردم به کوچه‌های اطراف پناه بردند اما مأمورین توانستند یکصد و پنجاه و دو نفر را دستگیر و به محل استقرار حکومت نظامی در کلانتری تهران و منتقل کنند. در بین دستگیر شدگان دو روحانی نیز حضور داشتند (اولین کلانتری ساقط شده در جریان هجوم مردم همین کلانتری بود).

 ۲۱ بهمن۱۳۵۷

- با آغاز درگیری مسلحانه، پرسنل انقلابی نیروی هوایی برای تسلیح مردم در ازای کارت پایان خدمت سربازی، یک قبضه سلاح و هفت فشنگ در اختیار آنان قرار می‌دادند.

- کلانتری تهران نو ـ پس از پنج ساعت زد و خورد شدید بین مأمورین گارد و مردم ـ سقوط کرد و مردم و گاردی‌ها در این زدو خورد چندین کشته و مجروح داشتند. از این پس، کلانتری‌ها یکی پس از دیگری به دست مردم ساقط شدند.

- فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره چهل خود، ساعات حکومت نظامی را از ساعت چهار و نیم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزایش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به کلانتری‌ها و پادگان‌ها، فرماندار نظامی تهران در همین روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت دوازده ظهر افزایش داد. یعنی مردم تنها از ساعت دوازده شهر تا چهار و نیم بعدازظهر اجازه خروج از منازل خود را دارند.

- حضرت امام خمینی در رابطه با حکومت نظامی اعلام شده از طرف فرماندار نظامی تهران، آن را ملغی اعلام کردند و گفتند: «اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچوجه به آن اعتنا نکنند ... اخطار می‌کنم که اگر دست از این برادرکشی بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش برنگردد ... تصمیم آخر خود را به امید خدا می‌گیریم». همچنین دولت موقت، اعلامیه حکومت نظامی را یک توطئه توصیف کرد.

- مینی‌بوس‌ها و ماشین‌های وابسته به ستاد کمیته امام خمینی، با بلندگو، لغو اعلامیه فرماندار نظامی را در سطح تهران اعلام کردند. گفتنی است که بنا به گفته‌ رحیمی، یکی از سران ارتش، حکومت نظامی تصمیم داشت که با افزایش ساعات حکومت نظامی، به انجام کودتا و سرکوب مردم و خصوصا ترور و دستگیری رهبران نهضت، بپردازد. این تصمیم حضرت امام، توطئه بزرگی را در آستانه پیروزی نهضت در نطفه خفه کرد.

- امام خمینی در جواب به استعفای افراد نیروی مسلح نوشتند: قسم برای حفظ قدرت طاغوتی صحیح نیست و مخالفت با آن واجب است و کسانی که قسم خورده‌اند باید بر خلاف آن عمل کنند.

- مردم مسلح به یاری افراد نیروی هوایی رفتند. جنگ خیابانی در تهران اوج بیشتری پیدا کرد.

- ده‌ها هزار تن از مردم در خیابان فرح‌آباد، پشت کیسه‌های شن و خاک سنگر گرفتند.

- کلانتری‌های تهران نو، (چهارده و شانزده و بیست و یک و نه) و نارمک ده و یازده و شهر ری، سقوط کردند و همچنین یک هلی‌کوپتر گارد در تهران در هوا ساقط شد.

- حجت‌الاسلام مفتح از جانب حضرت امام، عکس مندرج در روزنامه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل ایشان را کاملا صحیح و واقعی دانست.

- از سوی دفتر تبلیغات امام خمینی، هر گونه تماس با بختیار و سران ارتش تکذیب شد.

- امام خمینی اعلام کردند که من خودم اهل قلم و بیان هستم و هیچ سخنگویی ندارم.

- ستاد امداد و سازمان ملی پزشکان، تعداد شهدا را تا ساعت یازده امشب، صد و بیست و شش تن ، و مجروین را ششصد و سی و چهار نفر ذکر کرد.

- شمار کشته شدگان که به بیمارستان جرجانی منتقل شده‌اند، به چهل و شش نفر رسید و تعداد زخمی‌ها به علت کثرت آنها قابل شمارش نیست.

 ۲۲ بهمن۱۳۵۷​

- با تلاش برخی از دوستان بختیار و نیز نزدیکان مهندس بازرگان، بنا شد جلسه‌ای با حضور بازرگان، بختیار و قره‌باغی تشکیل گردد. عباس امیرانتظام درباره این جلسه می‌گوید: قبل از جلسه، بختیار به من تلفن زد و گفت استعفای خود را در جلسه تسلیم خواهد کرد. لیکن بختیار در جلسه حاضر نشد و تنها استعفا نامه خود را برای جلسه فرستاد.

- واحدهای نظامی چند شهر، از جمله لشکر زرهی قزوین، به سوی تهران روانه شدند. مردم، جاده تهران ـ کرج را به منظور جلوگیری از ورود واحدهای نظامی، مسدود کردند.

- نبرد شدید مردم با نیروی گارد در خیابان‌های تهران شدت بیشتری پیدا کرد.

- در پی درگیری‌های اخیر، پزشکی قانونی مملو از شهدایی است که در چند روز اخیر کشته و شناسایی نشده‌اند.

- تسلیحات ارتش، زندان اوین، ساواک سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورا،‌ رادیو و تلویزیون، نخست وزیری، ژاندارمری و شهربانی، به دست مردم تصرف شد.

- نصیری، رییس ساواک، سالار جاف، قاتل مردم کردستان و سپهبد رحیمی، توسط مردم بازداشت شدند. همچنین سپهبد بدره‌ای، فرمانده نیروی زمینی، محمد امین و بیگلری، جانشین فرماندگان گارد، به هلاکت رسیدند.

- فرماندهان نیروهای سه گانه ارتش با حضور در خدمت امام خمینی، استعفای خود را تقدم کردند.

- با مراجعه به منزل حضرت امام، گروه‌های مسلح پشتیبانی خود را از امام اعلام کردند.

- حضرت امام به دنبال سقوط نهادهای اصلی رژیم و عقب‌نشینی ارتش از مردم خواستند که آرامش و نظم را مجددا برقرار کنند.

-  از جمله مواردی که موجب شد ارتش اعلام بی‌طرفی کند، اینها بود:

رییس ستاد شهربانی به کلانتری‌ها گفته بود مقاومت نکنند؛ در حالی که این خلاف دستور بود. اعزام نیروهای زبده کمکی برای افسران محاصره شده در مسلسل‌سازی به جهت تمرد آنها بی‌نتیجه ماند. سربازان به طور دسته جمعی فرار می‌کردند و بدون اجازه به پادگان‌ها برمی گشتند. نیروهای زرهی به علت سد شدن راه آنها توسط مردم و تیر خوردن سرلشکر ریاحی، موفق به کار نشدند. نیروی هوایی به علت پیوستن افسران و همافران به مردم، قدرت انجام پرواز نداشت. بی‌نظمی عمومی، نافرمانی و اعلام همبستگی افسران عالی رتبه با کمیته امام خمینی همه گیر شده بود.

- انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد.

- امام خمینی طی پیام دیگری خطاب به مردم نوشتند: توجه داشته باشید که انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن هنوز به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دسایس بهره‌مند است و توطئه‌ها در کمین است. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمان‌های رهبری و دولت موقت اسلامی است که توطئه‌ها را نقش بر آب می‌سازد ... با دولت موقت اسلامی همکاری نمایید تا با حول و قوه الهی هر چه زودتر با همکاری یکدیگر ایران اسلامی آباد و آزاد را مورد غبطه جهانیان بسازیم.