emamian

emamian

بنابر روایات ائمه معصوم علیهم السلام تمام صفات انبیاء و اولیاء در حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود و بروز و ظهور دارد، لذا ایشان با انبیای الهی شباهت هایی دارد ازجمله شباهت آن حضرت(عج) به الیاس نبی(ع).

 

الیاس (ع) خداوند عمرش را ـ همچون حضرت خضر(ع) ـ طولانی ساخته است، همین طور خداوند تعالی عمر حضرت امام زمان(ع) را نیز طولانی نموده است.

 

حضرت الیاس(ع) نیز ـ مانند خضر(ع) ـ هر سال به حج می رود و در آنجا با هم ملاقات می کنند. دلیل بر این معنی اینکه در تفسیر امام حسن عسکری(ع) نقل گردیده است که پیغمبر اکرم(ص) به زید بن ارقم فرمودند: «خضر و الیاس هر سال در مراسم حج همدیگر را ملاقات می کنند.»1 حضرت قائم(ع) نیز هر سال به حج می رود.

 

حضرت الیاس(ع) از قومش فرار کرد و از نظر آنان غایب شد، هنگامی که می خواستند او را بکشند. امام عصر(ع) نیز از دیدة مردم غایب شدند، هنگامی که می خواستند آن حضرت(عج) را به قتل برسانند. البته حضرت الیاس(ع) هفت سال غایب شد و میزان غیبت حضرت قائم(ع) مشخص نیست.

 

الیاس(ع) در کوه دشواری سکونت کرد و حضرت قائم(ع) نیز مطابق با روایت علی بن مهزیار اهوازی، فرمودند: «پدرم ابومحمد(ع) به من سفارش کرد که مجاورت نکنم قومی را که خداوند بر آنها غضب کرده و لعنتشان نموده و برای آنان در دنیا و آخرت ننگ و خواری است و برای آنها عذاب دردناکی است، و مرا دستور فرمود که از کوهساران جز دشوار آنها و از بلاد جز جاهای پست را برنگزینم و خداوند تقیه را آشکار فرمود، و آن را بر من گماشت، پس من در تقیه ام تا روزی که اجازه داده شود خروج نمایم.»

عرض کردم: ای آقای من این امر کی خواهد بود؟ فرمودند: «هر گاه بین شما و راه کعبه فاصله و جدایی افتاد و آفتاب و ماه جمع شدند، و کواکب و ستارگان آنها را در میان گرفتند...» .

 

خداوند متعال به دعای حضرت الیاس(ع)، یونس پیغمبر را در حالی که کودک بود، بعد از 14 روز از فوتش زنده کرد ـ چنانکه در حدیث آمده ـ . همچنین خداوند متعال به برکت امام زمان(ع) و به دعایشان مردگان بسیاری را زنده خواهد کرد، پس از گذشت سال ها از مرگشان؛ از جمله اصحاب کهف، و 25 نفر از قوم موسی ـ که به حق قضاوت می کنند و با آن عدالت می نمایند ـ و یوشع بن نون، وصی حضرت موسی، و مؤمن آل فرعون و سلمان فارسی و ابودجانة انصاری، و مالک اشتر، و نیز نقل شده است که حضرت الیاس(ع) هم از یاران حضرت قائم(ع) است.

 

حضرت الیاس(ع) را خداوند به آسمان بالا برد، چنانکه از ابن عباس روایت شده است. حضرت قائم(عج) را نیز خداوند متعال پس از ولادت، به آسمان برد.

 

گفته می شود حضرت الیاس(ع) به فریاد دردمندان می رسد و گمشدگان مضطر را در بیابان ها و دشت ها راهنمایی می کند، و خضر آنها را در جزایر دریاها فریادرسی می نماید.

 

حضرت قائم(ع) نیز به دردمندان رسیدگی می نماید و گمشدگان را هدایت می فرمایند و در خشکی و دریا ـ بلکه در زمین و آسمان ـ به فریاد بیچارگان می رسند و این است فضل الهی که به هرکه بخواهد عنایت می کند.

 

به اذن خدای تعالی برای حضرت الیاس(ع) از آسمان مائده آمده، چنانکه روایت شده که پیغمبر اکرم(ص) از قلة کوهی صدایی شنیدند که می گفت: خدایا مرا از امت رحمت شدة آمرزیده شده قرار ده. پیغمبر(ص) به آنجا رفت، ناگاه دید پیرمرد فرتوتی هست که قامتش سیصد ذراع می باشد، هنگامیکه رسول خدا(ص) را دید با او معانقه کرد سپس گفت: من هر سال یکبار غذا می خورم و حالا وقت آن است. که ناگاه مائده ای از آسمان فرود آمد، و هر دو از آن خوردند، او حضرت الیاس(ع) بود.

برای حضرت صاحب الزمان(ع) نیز مائده از آسمان نازل شده است.

 

گفته می شود که حضرت الیاس علیه السلام به فریاد دردمندان می رسد و گمشدگان مضطر را در بیابان ها و دشت ها راهنمایی می کند و حضرت خضر علیه السلام نیز مردم را در جزایر و دریاها فریادرسی می کند. حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) نیز به دردمندان رسیدگی می کند و گمشدگان را در خشکی و دریا راهنمایی می کند و بلکه در زمین و آسمان ....

مولوی نذیر احمد سلامی، عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، در مراسم تکریم و معارفه دبیرکل سابق و جدید مجمع تقریب، با اشاره به حکمت جابجایی مدیران در سراسر جهان گفت: یکی از فواید این جابجایی، ایجاد نشاط در مجموعه و دیگری انتقال تجربیات است. چرا که در طول چند سال مدیریت، ارتباطاتی با سایر افراد به وجود آمده است که تجربیات آن می تواند در مدیریت آینده مورد استفاده قرار گیرد.

وی درباره اهمیت مدیریت مجمع تقریب خاطرنشان کرد: اداره کردن چنین ارگانی که امت اسلامی را به وحدت دعوت می کند، آن هم در روزگاری که با تفرقه و چالش های بسیار از سوی دشمنان روبرو هستیم، بسیار دشوار است.

وی ادامه داد: همانطور که سه دبیرکل قبلی مجمع تقریب یعنی آیت الله واعظ زاده خراسانی، آیت الله تسخیری و آیت الله اراکی در انجام وظایف خود موفق بوده اند، دعا می کنیم که جناب حجت الاسلام والمسلمین شهریاری نیز در این راه موفق شوند و به ایشان نوید می دهیم که اهل سنت ایران، همانطور که در گذشته همراه نظام بودند و در ایجاد وحدت، با سه دبیرکل قبلی همکاری داشته اند، با دبیرکل جدید نیز با جدیت همراهی خواهند کرد.

وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت و جایگاه دانشگاه مذاهب اسلامی که زیر مجموعه مجمع تقریب است اشاره کرد و گفت: دبیرکل مجمع تقریب اگر در مسیر پیشبرد اهداف این دانشگاه عنایاتی داشته باشد، این دانشگاه می تواند به اهداف تقریبی خود دست یابد و در نتیجه در تامین اهداف نظام اسلامی نیز تاثیرگذار خواهد بود.

امیر دریادار دوم غلامرضا طحانی معاون عملیات نیروی دریایی ارتش و سخنگوی رزمایش مرکب ایران، روسیه و چین در نشست خبری این رزمایش، اظهار داشت: منطقه شمال اقیانوس هند، منطقه بسیار با امنیتی است که این امنیت پایدار با اقتدار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و دو نیروی دریایی ارتش و سپاه در دریا برقرار شده است.

وی افزود: این تکلیفی است که ما در ارتباط با کشور، منطقه و جهان داریم و در راستای اجرای این تکالیف بسیار مهم، از امروز رزمایش سه جانبه ایران، روسیه و چین در شمال اقیانوس هند با پهلوگیری شناورهای روسیه و چین در بندر شهید بهشتی چابهار آغاز می‌شود.

معاون عملیات نیروی دریایی ارتش هدف از برگزاری این رزمایش را تحکیم امنیت و مبانی آن در منطقه عنوان کرد و تصریح کرد: این نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که جمهوری اسلامی ایران رزمایش مرکبی با دو قدرت دریایی بزرگ جهان و در چنین سطحی برگزار می‌کند و قطعا کشورهایی که از نظر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، دفاعی و امنیتی نزدیکی بیشتری با هم دارند، دست به دست هم می دهند تا برقراری امنیت و جمعی بودن آن میسر شود.

وی گفت: این رزمایش برابر برنامه‌های از پیش تعیین شده با حرکت یگان‌های شناوری سه کشور از بندر چابهار آغاز می شود و در شمال اقیانوس هند گسترش خواهد یافت.

سخنگوی رزمایش سه‌جانبه ایران، روسیه و چین افزود: تمرینات تاکتیکی متنوعی از جمله نجات شناور دچار حریق، آزادسازی شناور مورد تعرض قرار گرفته، تیراندازی علیه اهداف مشخص و سایر تمرینات تاکتیکی و عملیاتی در این رزمایش پیش‌بینی شده است.

دریادار طحانی با اشاره به مشارکت نیروهای دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این رزمایش، گفت: با برگزاری این رزمایش شاهد اقتدار نیروی دریایی سه کشور ایران، روسیه و چین در منطقه خواهیم بود.

وی در بیان اهمیت منطقه رزمایش مرکب ایران، روسیه و چین، اظهار داشت: اقیانوس‌هند سومین‌اقیانوس بزگ دنیا است که کشورهای بسیار مهمی در این منطقه حضور‌دارند و سه تنگه مهم باب المندب، مالاکا و هرمز بعنوان مثلث طلایی در این منطقه است.

معاون عملیات نیروی دریایی ارتش با بیان اینکه وسعت منطقه این رزمایش 17 هزار کیلومتر مربع است، گفت: از اهداف این رزمایش تقویت امنیت تجارت دریایی بین المللی و مقابله با دزدی دریایی و تروریسم دریایی و تبادل اطلاعات در حوزه امداد و نجات دریایی و تبادل تجربیات عملیاتی و تاکتیکی اشاره کرد.

طحانی افزود: پیام این رزمایش صلح، دوستی و امنیت پایدار در سایه همکاری و اتحاد جمعی است و پیامد آن این است که جمهوری اسلامی ایران قابل منزوی شدن نیست و این از مهمترین دستاوردهای این رزمایش خواهد بود.

وی در پایان گفت: برگزاری این رزمایش به معنای این است که روابط سه کشور ایران، روسیه و چین به سطح معناداری رسیده است و این روند در سال‌های آینده نیز ادامه خواهد داشت.

از روز گذشته رزمایش مرکب دریایی سه جانبه ایران، روسیه و چین در شمال اقیانوس هند با پهلوگیری شناورهای این دو کشور در بندر شهید بهشتی چابهار(شمال اقیانوس هند و دریای عمان)  آغاز شد.

نیروی دریایی | نداجا | نیروی دریایی ارتش ,

  امیر دریادار دوم غلامرضا طحانی معاون عملیات نیروی دریایی ارتش و سخنگوی رزمایش در جمع خبرنگاران پیش از آغاز این رزمایش گفته بود که "این نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که جمهوری اسلامی ایران رزمایش مرکبی با دو قدرت دریایی بزرگ جهان و در چنین سطحی برگزار می‌کند و قطعا کشورهایی که از نظر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، دفاعی و امنیتی نزدیکی بیشتری با هم دارند، دست به دست هم می دهند تا برقراری امنیت و جمعی بودن آن میسر شود"

**برگزاری رزمایش کمربند امنیت دریایی چرا برای ایرن، روسیه و چین مهم است؟

همانطور که سخنگوی این رزمایش اعلام کرده این برای اولین بار است که نیروی دریایی ایران اعم از نیروی دریایی ارتش و سپاه رزمایشی را در این سطح و در کنار 2 کشور قدرتمند در حوزه سیاسی، اقتصادی، دریایی و عضو شورای امنیت‌ سازمان ملل برگزار می‌کند که در گزارش زیر به چند مورد از اهمیت برگزاری این رزمایش پرداخته شده است.

اولین دلیلی که می توان برای اهمیت برگزاری این رزمایش قائل شد، این است که چند ماه قبل آمریکایی‌ها به اضافه چند کشور غربی ادعا کردند در حال شکل دادن به ائتلافی در خلیج فارس برای حراست از شناورهای خود در این منطقه  هستند، اگرچه درباره اینکه این ائتلاف در عمل به چه میزان عملیاتی شد و موفق بود، جای بحث و گفت‌وگو دارد که در این گزارش مجال بحث درباره آن وجود ندارد، حال در این فضا شاهد یک همکاری مشترک نظامی بین 3 کشور ایران، روسیه و چین هستیم که از این جهت می‌تواند دارای اهمیت باشد که این تجربه را می‌توان در آینده در موضوعات مختلف گسترش داد، که نمونه این موضوع حضور کشورها در رزمایش بزرگ آیونز در آینده نزدیک است.اواخر سال جاری رزمایشی بین‌المللی و مهم توسط کشورهای عضو آیونز یعنی کشورهای همسایه اقیانوس هند برگزار می‌شود که ریاست این اجلاس در حال حاضر با ایران است که در کنار تجربه امروز یک تجربه بزرگ و موفق و منحصر به‌ فرد برای ایران خواهد بود.

دومین اهمیتی که می‌توان برای برگزاری رزمایش مرکب بین ایران، روسیه و چین قائل شد این است که وقتی کشورهای قدرتمند در عرصه دریایی ‌می‌پذیرند بایک کشور دیگر مانند ایران رزمایش برگزار کنند، به این معنا است که  ایران  را به عنوان کشوری قدرتمند در عرصه نظامی و دریایی منطقه قبول کرده‌اند و این را پذیرفته‌اند که برای تامین منافع خودشان باید با ایران همکاری کنند.

سومین درجه اهمیت برگزاری این رزمایش در شمال اقیانوس هند و دریای عمان، برگزاری این رزمایش در حوزه امداد و نجات و برقراری امنیت منطقه‌ای است  که  نام این رزمایش نیز به همین دلیل  "کمربند امنیت دریایی" قرار داده شده است.

جمهوری اسلامی ایران در سال‌های گذشته همواره اعلام کرده که برای امنیت منطقه شمال اقیانوس هند، دریای عمان، تنگه هرمز و خلیج فارس به عنوان یکی از مهمترین آبراه‌های بین‌المللی اهمیت زیادی قائل است و  رویکرد ایران در سال‌های گذشته در این منطقه نیز این است‌ که کشورهای منطقه باید با همکاری یکدیگر امنیت منطقه را تامین کنند و حضور کشورهایی مانند آمریکا به جای اینکه امنیت‌آور باشد منشا ناامنی منطقه بوده است.

چهارمین دلیلی که می‌توان برای برگزاری این رزمایش در نظر گرفت این است که ایران، روسیه و چین در حوزه عملیاتی و امنیتی به یک زبان و فهم مشترک رسیده‌اند که برگزاری این رزمایش خود نمونه بارزی از این فهم مشترک است.

پنجمین دلیل را هم می‌توان اهمیت این رزمایش برای روسیه و چین عنوان کرد که این موضوع را می‌توان از نحوه اعزام تجهیزات و یگان‌ها به این رزمایش دریافت. به طور مثال روسیه برای این رزمایش در کنار یک فروند تانکر سوخت رسان و یک فروند یدک کش، ناوشکنی را اعزام کرده که توانایی‌های مختلفی از جمله مقابله با اهداف زیر سطحی، حمل هلیکوپتر، حمل انواع سامانه‌های موشکی ضد سطحی، سطحی و هوایی دارد.

نیروی دریایی | نداجا | نیروی دریایی ارتش ,

از سوی دیگر چین نیز برای حضور در این رزمایش یکی از جدیدترین و پیشرفته ترین ناوشکن‌های خود را به منطقه اعزام کرده‌ است این ناو شکن در سال 2017 به ناوگان دریایی شمال چین ملحق شده  و از انواع سامانه‌های راداری و  سامانه‌های الکترونیکی به مانند رادار "چشم اژدها" برخوردار است در این ناوشکن انواع سامانه‌های موشکی عمود پرتاب، ضد زیر سطحی، سطحی و هوایی فعال است و بالگردی نیز از سوی این ناوشکن حمل می‌شود.

ششمین دلیل بر اهمیت این رزمایش این است که  آمریکایی‌ها چند ماه قبل از برگزاری این رزمایش تلاش داشتند تا از طریق سیاسی و تهدید مانع حضور نیروی دریایی چین و روسیه در این رزمایش شوند که امروز با برگزاری این رزمایش مشخص شد که این کشورها بدون توجه به این تهدیدها با تجهیزات به روز خود وارد این رزمایش شده‌اند.

نیروی دریایی | نداجا | نیروی دریایی ارتش ,

هفتمین دلیل نیز اهمیت برگزاری این رزمایش در بعد بین‌المللی است، رسانه‌های خارجی در چند روز گذشته به صورت کامل این رزمایش را پوشش داده‌اند آن را بی‌سابقه عنوان کرده‌اند و گفته‌اند که این رزمایش می‌تواند یک پیام سیاسی برای آمریکایی‌ها و ائتلاف غربی در خلیج فارس داشته باشد.

"شان رابرتسون، سخنگوی پنتاگون نیز روز پنجشنبه در واکنش به رزمایش مشترک دریایی ایران، روسیه و چین گفته است که ما از برگزاری رزمایش مشترک میان ایران، روسیه و چین در دریای عرب اطلاع داریم. ما این رزمایش را زیرنظر داریم و با همکاری شرکا و متحدانمان از آزادی کشتیرانی و جریان آزاد تجارت در آب‌راه‌های بین‌المللی اطمینان حاصل می‌کنیم."

نیروی دریایی | نداجا | نیروی دریایی ارتش ,

هشتمین دلیل برای برگزاری این رزمایش مرکب از آن جهت است که ایران  حدود 11 سال است با اعزام ناوگروه به خلیج عدن و تنگه باب المندب با دزدان دریایی که مانع حرکت کشتی‌های ایران و سایر کشورها در این مناطق هستند مقابله کرده و آن کشتی‌های تجاری  را اسکورت کرده است که برگزاری این رزمایش مشترک می‌تواند تجربه جدیدی برای برقرای امنیت در منطقه باشد.البته این نکته نیز قابل ذکر است که اکثر کشورها برخلاف ایران و چین در قالب ائتلاف‌های چندگانه در سال‌های اخیر با دزدان دریایی مقابله کرده‌اند که رزمایش مرکب می‌تواند آغازی برای برگزاری رزمایش‌های بزرگ‌تر با کشورهای منطقه و برای تامین امنیت باشد.

نیروی دریایی | نداجا | نیروی دریایی ارتش , نیروی دریایی | نداجا | نیروی دریایی ارتش ,

نهمین درجه اهمیت برگزاری این رزمایش از آن جهت است که ایران نشان داده  آمادگی‌اش به لحاظ توان رزمی و دریایی به حدی است که می توانند با شناورهای بزرگ و پیشرفته کشورهای مانند روسیه و چین هم‌پای آنها وارد فاز عملیاتی شود و برنامه‌های تدوین شده را انجام دهد که نمونه این توان دفاعی حضور ناوشکن سهند در این رزمایش است، این ناوشکن در حالی در کشورمان با توان متخصصان داخلی طراحی و ساخته شده که ایران تحت شدیدترین تحریم‌های ظالمانه آمریکا قرار دارد و برای تامین قطعات با مشکلاتی مواجه است.از سوی دیگر به دلیل همین تحریم‌ها مجبور هستیم خودمان شناورهای موجود  را تعمیر و نگهداری کنیم  که در رزمایش مرکب سه‌جانبه یکی از همین شناورها به نام البرز حضور دارد و  ناو فرماندهی این رزمایش است که  توسط متخصصان داخلی اورهال و به سامانه‌های جدید مجهز شده است.

نیروی دریایی | نداجا | نیروی دریایی ارتش ,

دهمین دلیلی که می‌توان درباره اهمیت برگزاری این رزمایش به آن اشاره کرد این است که با برگزاری اینگونه رزمایش‌ها عملاً 2 پروژه آمریکایی‌ها که در برابر ایران در پیش گرفته‌اند یعنی منزوی کردن و ایجاد ایران هراسی که این دومی بیشتر برای چپاول ثروت کشورهای منطقه با فروش اسلحه است، شکست خورده است.

ماموستا فایق رستمی در خطبه‌های نماز‌ جمعه  سنندج که در مسجد جامع این شهر اقامه شد با دعوت از همه مسئولان و جوانان برای شرکت در نماز جمعه افزود: انتظار می‌رود مسئولان با حضور بین مردم و نشستن پای دردل‌ مردم و شنیدن دغدغه‌ها، به‌دنبال حل مشکلات آنان باشند.
نماینده مردم کردستان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه سنندج در بخشی از خطبه‌های نماز با گرامیداشت فرارسیدن حماسه 9 دی و دعوت از مردم برای حضور باشکوه در این مراسم گفت: 9 دی روز بصیرت، آگاهی، تفکر و دشمن‌شناسی است چرا که در آن روز مردم بصیر پاسخ کوبنده‌ای به اهانت فتنه‌گران دادند و حماسه‌ای تاریخی آفریدند.
ماموستا رستمی با بیان اینکه «بصیرت و آگاهی» ملت ایران مانع تحقق توطئه‌های دشمنان شده است، تاکید کرد: امیدوارم مسلمانان شیعه و سنی همانند همیشه «وحدت و همبستگی» خود را حفظ کرده و در مراسم 9 دی مشت محکمی بر دهان یاوه‌گویان بزنند.
وی همچنین به نقش مشورت‌ در تصمیم‌گیری و رعایت عدالت از دیدگاه قرآن اشاره و خاطرنشان کرد: مشورت‌کردن در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است و مردمی که کارهای مهم خود را با مشورت و صلاح‌اندیشی یکدیگر انجام می‌دهند، همواره موفق‌ند.
امام جمعه سنندج با بیان اینکه رعایت عدالت سبب برقراری آسایش و آرامش در جامعه می‌شود، اظهار کرد: باید ایمان‌داران ضمن احترام به حقوق دیگران و توجه به نیازمندان، سیره پاک رسول‌الله(ص) و پیامبران الهی را الگوی زندگی خود قرار دهند.
ماموستا رستمی تصریح کرد: امیدوارم مسئولان و نمایندگان مجلس به‌فکر حل مشکلات مردم و در پیشبرد اهداف و کارها با موکلانشان مشورت کنند.

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

أَخبَرَنَا ابنُ مَخلَدٍ قَالَ: أَخبَرَنَا الخَلَدِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا الحَسَنُ بنُ عَلِیٍّ القَطَّانُ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبَّادُ بنُ مُوسَى الخُتَّلِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو إِسمَاعِیلَ إِبرَاهِیمُ بنُ سُلَیمَانَ المُؤَدِّبُ عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ مُسلِمٍ عَن سَعِیدِ بنِ جُبَیرٍ عَنِ ابنِ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَى الأرضِ وَ یَأْکُلُ عَلَى الأرضِ وَ یَعتَقِلُ الشَّاةَ وَ یُجِیبُ دَعوَةَ المَملُوکِ عَلَى خُبزِ الشَّعِیرِ.(۱)
 
عَن ابن عبّاس قال: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَى الأرض
[پیامبر] دنبال این نبود که یک فرشی، چیزی داشته باشد؛ در مسجد، در ملاقات با یک نفری که در بین راه با ایشان برخورد میکرد، و میخواست دو کلمه حرف بزند، روی زمین می‌نشست.

وَ یَأْکُلُ عَلَى الأرض
گاهی غذایش را هم همین طور که روی زمین نشسته بود، میخورد. سفره‌ای بیندازند و آدابی و تشکیلاتی و حالا یک بشقابی، کاسه‌ای، چیزی مثلاً؛ نه، همین طور روی زمین می‌نشستند و غذای ساده‌ای میل میکردند.

وَ یَعتَقِلُ الشَّاة
گوسفندی فرضاً داشتند، ریسمان گوسفند را دستشان میگرفتند. «یَعتَقِل» از «عِقال کردن» است دیگر، یعنی آن را نگه داشتن، گوسفند را نگه میداشتند. خب، این خلاف شأن است دیگر؛ ماها اگر باشیم، حالا یک گوسفندی هم داشته باشیم، دستمان نمیگیریم توی خیابان و کوچه. این بزرگوار میکردند این کار را.

وَ یُجِیبُ دَعوَةَ المَملُوکِ عَلَى خُبزِ الشَّعِیر
گاهی یک غلامی مثلاً نشسته بود یک جایی روی زمین و داشت نان جوی میخورد؛ حضرت عبور میکردند، تعارف میکرد، آقا! بفرمایید؛ می‌نشستند حضرت پهلوی او. نمیگفتند شأن ما نیست، نمیشود، مناسب نیست.

اینکه ما این قدر میگوییم و میشنویم که باید مردمی باشیم، یعنی این. مردمی بودن به ادّعاکردن نیست. با مردم، با زندگیِ مردم کنار بیاییم، مثل مردم زندگی کنیم، با طبقات مختلف مردم انس بگیریم. این، معنای مردمی بودن است. بعضی از ماها که حالا معمّم هستیم، اگر مثلاً یک آدم ذی‌شأنی، آدم محترمی باشد، خب، سلام علیک میکنیم، گرم میگیریم، اگر کاری با ما داشته باشد گوش میکنیم، آقا! یک استخاره‌ای بکنید، قرآن را درمی‌آوریم و یک استخاره‌ای برایش [میگیریم]. اگر یک آدم فرودستی باشد، یک آدم مثلاً [سطح] پائینی باشد؛ نه، اعتنا و اهتمامی نمیکنیم! این، خلاف سیره‌ی رسول اللّه است. سیره‌ی پیغمبر این است که با فقرا و با ضعفا و مانند اینها کنار می‌آمد. به شئون ظاهری و آن چیزهایی که به حسب ظاهر موجب جلال و شوکت و این چیزها است، اهمّیّتی نمیداد. وضع زندگی پیغمبر این طور بود؛ این برای ما واقعاً درس است. حالا ما البتّه نه توقّع داریم، نه میشود توقّع داشت که مثل آن بزرگوار یا مثل امیرالمؤمنین رفتار کنیم؛ نه، خب، وضع آنها وضع دیگری است، جایگاهشان جایگاه دیگری است امّا آن را بایستی ملاک قرار بدهیم. آن را مثل یک نشانه‌ای [قرار دهیم]؛ شما فرض کنید از یک دامنه‌ی کوهی دارید میروید بالا، آن قلّه مورد نظرتان است، به قلّه نمیرسید امّا به طرف قلّه میروید، حرکت به آن سمت میکنید؛ باید اینجوری باشد.

۱) امالی طوسی، مجلس چهاردهم، ص ۳۹۳؛ «ابن عبّاس گوید: پیامبر خدا (صلّی اللّه علیه و آله) بر زمین مى‌نشست، و بر زمین غذا مىخورد، و گوسفند به دستشان مىگرفت، و دعوت برده‌اى را به نان جوین مىپذیرفت‌.»

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

اَخبَرَنا اَبُو الحَسَنِ مُحَمَّدُ بنُ مُحَمَّدِ بنِ مُحَمَّدِ بنِ مَخلَدٍ قالَ: حَدَّثَنا اَبو جَعفَرٍ مُحَمَّدُ بنُ عَمرِو بنِ البَختَریِّ الرَّزّازُ اِملاءً فِی السَّنَةِ المُقَدَّمِ ذِکرُها قالَ: حَدَّثَنا سَعدانُ بنُ نَصرٍ قالَ: حَدَّثَنا مُحَمَّدُ بنُ مُصعَبٍ القِرقِسانیُّ قالَ: حَدَّثَنا الاَوزاعیُّ، عَن اَسیدِ بنِ خالِدِ بنِ دُرَیکٍ، عَن عَبدِ اللهِ بنِ مُحَیریزٍ قالَ: قُلتُ‌ لِرَجُلٍ‌ مَن‌ اَصحابُ‌ النَّبیّ‌ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) -قَالَ الاَوزاعیُّ: حَسِبتُ اَنا اَنَّهُ یُکَنّى اَبا جُمُعَةٍ- حَدِّثنا حَدیثاً سَمِعتَهُ مِن رَسولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) قالَ: لَاُحَدِّثَنَّکَ حَدیثاً جَیِّداً: تَغَدَّینا یَوماً مَعَ رَسولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) وَ مَعَنا اَبو عُبَیدَةَ بنُ الجَرّاحِ فَقُلنا: یا رَسولَ اللهِ هَل اَحَدٌ خَیرٌ مِنّا، اَسلَمنا مَعَکَ وَ جاهَدنا مَعَکَ قالَ: بَلى قَومٌ مِن اُمَّتی یَأتونَ مِن بَعدِکُم فَیُؤمِنونَ بی.(۱)
                                                                                                                                                                               
عن عبدالله بن مُحَیریز قُلتُ‌ لِرَجُلٍ‌ مَن‌ اَصحابُ‌ النَّبیّ‌ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) -قَالَ الاَوزاعیُّ: حَسِبتُ اَنا اَنَّهُ یُکَنّى اَبا جُمُعَةٍ- حَدِّثنا حَدیثاً سَمِعتَهُ مِن رَسولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه)
 شخص [عبدالله بن‌محیریز] فرصت پیدا کرده، دستش به یکی از اصحاب پیغمبر -که اوزاعی میگوید گمان میکنم این شخصی که از او نقل میکند، کنیه‌اش اباجمعه بود- رسیده و میخواهد استفاده کند؛ میگوید: یک حدیثی که از پیغمبر شنیدی را برای ما نقل کن.

قالَ: لَاُحَدِّثَنَّکَ حَدیثاً جَیِّداً: تَغَدَّینا یَوماً مَعَ رَسولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) وَ مَعَنا اَبو عُبَیدَةَ بنُ الجَرّاحِ فَقُلنا: یا رَسولَ اللهِ هَل اَحَدٌ خَیرٌ مِنّا، اَسلَمنا مَعَکَ وَ جاهَدنا مَعَکَ
آن صحابی گفت که یک حدیث خوبی برایتان نقل میکنم؛ یک روز مثلاً صبحانه یا ناهار در خدمت حضرت بودیم و غذا خوردیم؛ ابوعبیده که جزو رجال معروفِ دوروبرِ پیغمبر بود [حضور داشت و گفتیم:] شما کسی بهتر از ما هم می‌شناسید؟ اوّل که به تو ایمان آوردیم، اسلام را اختیار کردیم؛ بعد هم که با تو آمدیم و جنگ کردیم؛ بهتر از این چه میشود؟ شما کسی بهتر از ما را سراغ دارید؟

قالَ: بَلى قَومٌ مِن اُمَّتی یَأتونَ مِن بَعدِکُم فَیُؤمِنونَ بی
پیغمبر (صلّی الله علیه و آله) فرمودآن کسانی که به من ایمان می‌آورند، در حالی که من را ندیده‌اند، از شما افضلند. در دعای سمات میخوانید که «وَ آمَنّا بِهِ وَ لَم ‌نَرَهُ صِدقاً وَ عَدلاً»؛(۲) یعنی به پیغمبر ایمان آوردیم -«صِدقاً وَ عَدلاً» قید «آمَنّا» است- در حالی که پیغمبر را ندیده‌ایم. آن کسانی که آن وجود نورانی را ندیده‌اند، آن معجزات را ندیده‌اند، آن تأثیرِ نَفَس را ندیده‌اند، آن کسانی آن تجسّم توحید، تجسّم اخلاق، تجسّم فضیلت، تجسّم همه‌ی آرزوهایی را که ممکن است به ذهنِ برترینِ انسانها برسد -که رسول اکرم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله) بود- ندیده‌اند، در عین حال به او ایمان آورده‌اند و وظایف شرعی‌شان را انجام داده‌اند و جهاد در راه خدا هم کرده‌اند، معلوم است که از شما افضلند؛ درست است؛ مقتضای عقل و قاعده هم همین است.

امام (رضوان ‌الله ‌علیه) فرمودند این کسانی که امروز هستند، از اصحاب پیغمبر، یا بالاترند یا کمتر نیستند؛(۳) واقعش همین است. آن جوانِ مؤمنِ مخلصی که از همه‌ی لذّات زندگی، از همه‌ی آرزوهای جوانی، از همه‌ی شهوات، خواسته‌ها، از زندگیِ راحت، از پدر و مادر، از همسر، از فرزند چشم میپوشد، میرود در راه خدا جهاد [میکند] -حالا یا در جبهه‌های دفاع مقدّس، مثل آن دورانها، یا در جبهه‌ی دفاع از حرم، مثل زمان ما، یا دفاع از امنیّت، فرق نمیکند- از آنها بالاترند. قدر این حالت را باید دانست؛ و قدردانی‌اش هم به این است که واقعاً و حقیقتاً آن جوری که از ما توقّع هست عمل کنیم؛ بخصوص ما عمّامه‌ای‌ها که خب مرجعِ دینِ مردم محسوب میشویم و دینشان را از ما میخواهند سؤال کنند، تقیّد به دین داشته باشیم. و اگر ماها از جهت تقوا و پرهیزکاری و ورع از محارم و بی‌رغبتی به جلوه‌های مادّیِ دنیا و زیبایی‌های دنیا و مانند اینها، تقیّد را به خودمان تحمیل کنیم و وادار کنیم خودمان را به این معنا، مسلّماً بهتر از آنها هستیم.

 
۱) امالی طوسی، مجلس چهاردهم، ص ۳۹۱؛ «عبداﷲبن‌محیریز گفته است: به مردی از اصحاب پیامبر -که اوزاعی [از راویان این حدیث] گفته گمان میکنم که کنیه‌اش ابوجمعه بود- گفتم حدیثی از رسول خدا که خودت آن را شنیده باشی برایمان بگو. او گفت حدیثی خوب برایتان خواهم گفت: روزی با رسول خدا صبحانه میخوردیم و ابوعبیدة‌بن‌جرّاح هم با ما بود که گفتیم: آیا مردمانی بهتر از ما هستند، حال آنکه به تو اسلام آوردیم و به همراهت جنگیدیم؟ ایشان فرمود: آری! گروهی از امّتم پس از شما می‌آیند که [ندیده] به من ایمان می‌آورند.»
۲) مصباح المتهجّد، ج ۱، ص ۴۱۹
۳) صحیفه‌ی امام، ج ۲۱، ص ۴۱۰ (با اندکی تفاوت)

سوره های چهار قل یا چارقل، که به« سُوَر قل» و« ذات القلاقل» هم مشهورند حاوی چهار سوره کوتاه از قرآن مجید است که هر یک از آن ها بعد از بسم الله الرحمن الرحیم با کلمه« قل» شروع مى شوند.
متن و ترجمه سوره های چهار قل:
سوره کافرون:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ (١) لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ (٢) وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (٣) وَلا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ (۴)وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (۵) لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ (۶)
بگو اى کافران (۱) آنچه مى ‏پرستید نمى ‏پرستم (۲) و آنچه مى ‏پرستم شما نمى ‏پرستید (۳) و نه آنچه پرستیدید من مى ‏پرستم (۴) و نه آنچه مى ‏پرستم شما مى ‏پرستید (۵) دین شما براى خودتان و دین من براى خودم (۶)
سوره اخلاص:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (١) اللَّهُ الصَّمَدُ (٢) لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ (٣) وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ (۴)
بگو خداوند یکتاست (١) خدا بی نیاز است(٢) نه زاییده و نه زاییده شده ( فرزند ندارد و فرزند کسی نیست)(٣) هیچ کس همتای او نیست(۴)
 سوره فلق:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (١)مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ (٢) وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ (٣) وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ (۴)وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ (۵)
بگو: «پناه مى‌برم به پروردگار سپیده دم(۱) از شرّ آنچه آفریده،(۲) و از شرّ تاریکى چون فراگیرد(۳) و از شرّ دمندگان افسون در گره‌ها(۴) و از شرّ [هر] حسود، آنگاه که حسد ورزد.»(۵) 
سوره ناس:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ (١) مَلِکِ النَّاسِ (٢)إِلَهِ النَّاسِ (٣) مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (۴) الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ (۵) مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ (۶)
بگو: به پروردگار مردم پناه می‌برم(١) فرمانروای مردم(٢) خدای مردم(٣) از شر وسوسه وسوسه گر نهانی (۴)  آن که در دل‌های مردم وسوسه می‌کند(۵) خواه از جنیان باشد یا از آدمیان(۶)

خواص خواندن چهارقل:
چهارقل این سوره ها خواص ضد چشم زخم و سحر دارند، مانند آیة الکرسی این سوره هـای قرآنی برای برطرف سحر و جادو، چشم زخم و در امان ماندن از بخل و زیان خواص هـای تائید شده بسیاری دارند.
خواندن چهار قل برای تعویذ و در امان ماندن خود و فرزند و مال از اسیب، سفارش شده است. چهارقل، در زمان های گوناگون، از عناصر فرهنگ عامه ایرانیان بوده و برای در امان ماندن از خطرات خوانده می شده است؛ چنان که سنایی غزنوی، شاعر
فارسی زبان قرن پنجم هجری، در یکی از شعرهای خود چارقل را حرز خوانده است. همین‌ طور در یکی از داستان های جلال آل احمد، داستان نویس معاصر آمده است: « صبح ها که دکانش را باز میکرد ، چهارقل می خواند».
سوره کافرون:
سوره کافرون صد و نهمین سوره از سوره های نورانی قرآن کریم است که درمکه نازل شد. از امام جعفر صادق (ع) گفته شده است:هر کس این سوره را در شب جمعه صد دفعه قرائت نماید رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم را در خواب خواهد مشاهده کرد.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:هر کس سوره کافرون را تلاوت نماید شیاطین از وی دور شده و از سختی های بزرگ روز رستاخیز در عافیت میباشد و همچنین در جایی دیگر فرمودند: هر کس موقع طلوع خورشید ده مرتبه این سوره را بخواند وآنگاه دعا کند دعایش اجابت میشود.
سوره اخلاص:
سوره اخلاص یا توحید صد و دوازدهمین سوره و از سوره های مکی قرآن که در جزء سی ام قرار دارد. این سوره را بدین دلیل توحید یا اخلاص نامیده اند که در مورد یگانگی خدا سخن میگوید و انسان را از شرک، خلاصی میدهد. محتوای سوره اخلاص، توحید و یگانگی خداوند و بی‌نیازی وی از غیر خود و نیازمندی مخلوقات به اوست.
سوره فلق:
سوره فلق صد و سیزدهمین سوره و از سوره های مکی قرآن که در جز سی ام جای گرفته است. هر کسی( سوره فلق) را قرائت نماید، برای وی مایه شفا و امنیت از سحر و باعث رحمتی برای ثابت ماندن بر عافیت است.
امام صادق( (ع) ) در روایتی فرمود: هر کس در خواب ببیند که سوره فلق را قرائت میکند ، از حیله و نیرنگ زنان و سحر ساحران در امان است و روزی اش زیادمی شود.
سوره ناس:
سوره ناس، صد و چهاردهمین ( آخرین) سوره و از سوره های مکی قرآن که در جز سی ام آورده شده است. سوره ناس جزء چهارقل به حساب می آید و خداوند در این سوره به پیغمبر( ص) فرمان میدهد در در برابر وسوسه گرانِ پنهان به خدا پناه ببرد. در بعضی از تفسیرهای اهل سنت آمده است این سوره زمانی نازل شد که مردی یهودی، پیامبر( ص) را سِحر کرد و پیامبر به دلیل آن بیمار شد.

قبرستان مَعْلاة

قبرستان مَعلاة ـ محله بالا ـ يا حُجون که در ميان ايرانيان به قبرستان ابوطالب شهرت يافته قبرستاني کهن است که به دليل درآغوش گرفتن بسياري از چهره هاي برجسته و ممتاز از اجداد و اصحاب رسول خداصلي الله عليه وآله و علما و تابعين، پس از قبرستان بقيع، قبرستاني مورد توجه و اعتناي مسلمانان بوده و از زيارتگاه هاي عمومي زائرانِ خانه خدا به شمار مي آيد.

اين مکان را در قرون اخير به نام مقبره بني هاشم نيز مي شناسند. سنگي که در مدخل ورودي قبرستان نصب شده نشان مي دهد که قبرستان ياد شده در سال 1383 ق. تجديد بنا شده است.

در حال حاضر، با کندن کوه حجون تلاش مي شود تا محدوده قبرستان در آن سمت نيز گسترش يابد. در گذشته ورود به قبرستان ممنوع بود، اما در حال حاضر امکان ورود به قبرستان براي مردان وجود دارد.

دفن شدگان در قبرستان معلاة

عبدالمطّلب گفته مي شود يکي از چهره هاي مهم بني هاشم که در قبرستان حجون دفن شده، عبدالمطّلب، جدّ پيامبرصلي الله عليه وآلهاست. او از افراد بسيار با شخصيت شهر مکه بود که ميان عرب ها نفوذي فراوان داشت. عبدالمطّلب دو سال سرپرستي رسول خداصلي الله عليه وآله را عهده دار بود. برخي از اعمال او که به احتمال قريب به يقين، برگرفته از سنّت ابراهيمي و از مکتب حُنَفا بود، همچون سنّتي در ميان عرب ها مورد پيروي قرار گرفت و حتي اسلام نيز شماري از آنها را تأييد کرد. عبدالمطّلب را بايد يکي از احياگران آيين ابراهيمي دانست.

ابوطالب چهره شاخص ديگر، ابوطالب فرزند عبدالمطّلب و عموي پيامبرصلي الله عليه وآلهاست. وي در پرده تقيّه توانست حمايتي قابل ستايش از رسول خداصلي الله عليه وآله در برابر فشار مشرکان به عمل آورد. او در برابر تهديدهاي قريش، حاضر نشد رسول خداصلي الله عليه وآله را به آنان تسليم کند و حمايت آشکار خود را از آن حضرت در همه مراحل اعلام کرد.

اشعار زيادي از ابوطالب بر جاي مانده که، علاوه بر ايمان عميق او، نشان دهنده چهره ادبي اين بزرگمرد هاشمي است. اين اشعار، ضمن ديوان وي که در قرن سوم فراهم آمده، موجود و به چاپ رسيده است. بر اساس اسناد دقيق تاريخي، وي بزرگترين حامي پيامبرصلي الله عليه وآله در سال هاي خفقان در مکه بود. ابوطالب در همان آغاز بعثت، فرزندانش علي و جعفر را به خدمت رسول خداصلي الله عليه وآله فرستاد و خود نيز تا سال دهم بعثت که زنده بود، هرگز در دفاع از آن حضرت کوتاهي نکرد.

خديجه عليها السلام ـ چهره ديگر مدفون در قبرستان ابوطالب، حضرت خديجه است. او زني فداکار و ايثارگر و نخستين زن مؤمن به رسول خداصلي الله عليه وآله بود.

وي تمامي اموال خود را وقف پيشبرد اسلام کرد و در برابر فشاري که قريش بر رسول خداصلي الله عليه وآله وارد مي کردند، بهترين يار صميمي او در خانه محسوب مي شد. رسول خداصلي الله عليه وآله هميشه از او به نيکي ياد مي کرد تا جايي که حسادت برخي از همسران وي برانگيخته مي شد، اما آن حضرت از تحسين خديجهعليها السلام خودداري نمي کرد.

گفتني است که روي قبر حضرت خديجه بقعه اي بوده که آن را خراب کرده اند. همين طور بقعه هاي ديگري روي برخي از مزارهاي ديگر وجود داشته که تخريب شده است.

اين که بقعه ها دقيقا روي محل دفن اجداد پيامبرصلي الله عليه وآله ساخته شده باشد، ترديدهايي وجود دارد، زيرا تا پيش از قرن دهم، مورخان مکه از محل قبر اين بزرگواران در قبرستان ياد شده، سخن نگفته اند. اما بر اساس آنچه در منابع تاريخي آمده، شکي نيست که اين افراد در قبرستان ياد شده دفن شده اند. و اين مطلب در منابع تاريخي آمده است.

عالمان شيعه بسياري از عالمان شيعه نيز که در مکه درگذشته يا به شهادت رسيده اند در اين قبرستان مدفونند. يکي از آنها سيد زين العابدين کاشاني است که از بانيان تجديد بناي کعبه در سال 1039 هجري است. در آن سال کعبه در سيل خراب شد و اين روحاني سيد، با کمک شماري ديگر آن را بازسازي کرد.2

مشاهير شيعه و سنّي محيي لاري در قصيده بلند خود با نام فُتُوح الحَرَمَيْن ، از برخي از چهره هاي زاهد و صوفي ياد کرده که در اين قبرستان دفن شده اند. از آن جمله شيخ علي کرماني، خواجه فُضَيل عياض و شيخ اسماعيل شيرواني است. لاري به قبر عبدالله بن زبير هم اشاره کرده است. عبدالله بن زبير در سال 73 در کنار همين قبرستان توسط حَجّاج بدار آويخته شد. قبر عبدالله بن عمر نيز به گفته لاري در همين حوالي بوده است. به نقل فاکهي، مورخ شهير مکه، فرزند عمر در باغ خرمانيه ـ جايي که اکنون شهرداري مکه است ـ دفن شده که در حال حاضر، محل قبر وي بر کسي دانسته نيست. منصور عباسي هم که در مکه درگذشت، در همين قبرستان مدفون شده است.

گاهي به غلط ـ و البته تنها ميان ايرانيان ـ از اين قبرستان به عنوان شِعْب ابي طالب نام برده مي شود. همان گونه که گفته شد، محل واقعي شعب ابي طالب جايي است که اکنون با نام شعب علي شناخته مي شود و از فضاي باز خارج مسعي تا انتهاي سوق الليل ـ خانه هاي روبروي مسعي در بلنداي کوه ـ امتداد مي يابد; به عبارت ديگر، حدّ فاصل ميان کوه ابوقبيس، تونل کنار آن، کوهي که در کنار تونل واقع شده تا مکتبة المکّة المکرمه ، تا بناي دورات مياه که مرکز آن محل ايستگاه اتوبوس است، شعب ابي طالب نام دارد. در کنار آن سوق الغزّه و شعب عامر است که در کنار کوه خندمه واقع شده است.

چهارشنبه, 04 دی 1398 15:44

اسرار صحرای عرفات

اسرارِ اعمال مختلف حج را به شبلى آموخته‌اند؛ از جمله اسرار، اسرار روز عرفه است. به طور معمول شخص حج‌گزار در روز ترویه (روز هشتم ذیحجّه) احرام مى‌بندد که شب نهم را در سرزمین عرفات بماند تا آن وقوف لازم را که روز نهم است ، درک کند. روز نهم را، از زوال خورشید (ظهر)، باید در سرزمین عرفات بماند و در شب دهم از عرفات به مشعر کوچ نموده و در آنجا بیتوته کند و روز دهم بعد از طلوع آفتاب، از مشعر به طرف منا حرکت و کوچ کند. آنگاه که وارد سرزمین منا شد، قربانى، حلق و رمى جمرات مى‌کند. سرّ حج در این نیست که انسان، اعمال ظاهرى را ـ چه واجب و  چه مستحب ـ انجام دهد.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمودند: مى‌دانید وقتى زائر و انسان حج‌گزار احرام بست، چرا باید به عرفات رود و بعد بیاید کعبه را طواف کند؟ براى آن که عرفات خارج از مرز حرم است و اگر کسى میهمان خدا است، ابتدا باید به بیرون دروازه رود و آنقدر دعا و ناله کند تا لایق ورود به حرم شود بعد در عرفات، هم شب و هم روز، به خصوص روز عرفه، دعاى مخصوصى است. و دعا جزء فضائل برجسته و وظائف مهم روز عرفه در سرزمین عرفات است؛ چرا که اگر کسى روز نهم ذیحجّه در عرفات نباشد نیز از فضائل برجسته آن روز، خواندن دعاى عرفه سالار شهیدان حسین بن على (علیهماالسلام) مى‌باشد.(1)
.
زائر ابتدا باید در خارج از محدوده حرم، آنقدر دعا کند و خود را تزکیه و تطهیر نماید تا لایق ورود به مرز حرم شود؛ از این جهت گفته‌اند که قبل از طواف، باید به بیرون دروازه؛ یعنى عرفات رود؛ مثل این که اگر میهمانى بخواهد بر بزرگى وارد شود، اول باید در قسمت ورودى در؛ اجازه ورود بگیرد آنگاه به محضر وارد شود. حاجیان در روز نهم، به سرزمین عرفات مى‌روند، در آنجا تضرّع مى‌کنند، دعا مى‌خوانند و اجازه ورود به حرم را از خدا مسألت مى‌کنند آنگاه که لیاقت یافتند، وارد محدوده حرم مى‌شوند.
 
عرفات پنج سرّ دارد که در حدیث شبلى آمده است:
1ـ وقوف در عرفات به این معنا است که انسان به معارف الهى واقف، عارف و آگاه شود. بداند که خداوند به همه نیازهاى او واقف است و براى رفع همه نیازمندی‌هاى او توانا است. خود را به خدا بسپارد و احساس کند که بنده او و محتاج به او است تا تنها او را اطاعت کند. اگر بنده‌اى مطیع و پیرو خدا شد، از همه چیز و همه کس بى نیاز است؛ چرا که سرمایه وسیله هر بى نیازى است (و طاعتهُ غِنًى.)(2) پس کسى که در عرفات ایستاده، باید از معرفت طرفى ببندد.
2ـ باید عارف بشود که ذات اقدس الهى به صحیفه قلب او و به درون او و رمز و راز او آگاه است، زائر باید در سرزمین عرفات آیه شریفه: «و ان تجهر بالقول فانّه یعلم السرّ و أخفى»(3) را درک کند.
خداوند متعال مى‌فرماید: پروردگار شما، از هر کارى که انجام مى‌دهید، از هر چرخى که مى‌زنید و از هر سرّى که در درون خود دارید، آگاه و مستحضر است. حرف آشکار و راز نهانى شما را مى‌داند و آنچه را که پوشیده است و حتّى احیاناً براى خود شما روشن نیست و بطور ناخودآگاه در زوایا و شیار مغز و قلب و روح شما عبور مى‌کند مى‌داند.
خلاصه آن که انسان باید عارف شود که خداوند متعال بر صحیفه قلب او احاطه کامل دارد. اگر آدمى بداند که قلب او در محضر و در مشهد حق است، همانطورى که گناه با زبان، دست و پا مرتکب نمى‌شود، گناه خیالى و فکرى هم نخواهد داشت و آرزوهاى باطل به خود راه نخواهد داد. همانگونه که حرف باطل بر لب ندارد و به کسى بد نمى‌گوید، بدىِ کسى را در دل نیز نمى‌طلبد. و بالاخره همانگونه که بدن خود را تطهیر مى‌کند، قلبش را نیز از خاطرات آلوده پاک مى‌سازد.

3ـ شایسته است کسى که در سرزمین عرفات بسر مى‌برد، از جبل الرّحمه بالا رفته و دعاى خاص آن را بخواند. سالار شهیدان حسین بن على (علیهماالسلام) در قسمت چپ آن کوه رو به کعبه ایستاد و آن دعاى معروف را خواند. راز و سرّ بالا رفتن از جبل الرّحمه، این است که بداند خداوند متعال بر هر زن و مرد مؤمن رؤوف و رحیم است. ولىّ هر مرد و  زن مسلمان است. گرچه ولایت خداوند متعال تکوینى است و او ولىّ کلّ است؛ «هنا لک الولایة لله الحق»(4) و اگر چه رحمت خداوند متعال فراگیر است؛ «رحمتى وسعت کلّ شىء»، اما آن، ولایت و رحمت عامّ است و در کنار این ولایت و رحمت عامه، رحمت خاصّ و ویژه نیز دارد که براى همه نیست؛ «رحمتى وسعت کلّ شىء، فسأکتبها للّذین یتّقون»(5) در بخش اول آیه مشخص فرمود که رحمتش فراگیر است؛ (رحمتى وسعت کلّ شىء) و در بخش دوّم بیان که رحمتش به سود متّقین است (فَسَأکتبها لِلذینَ یَتَّقوُن) فرمود: بر خود لازم کرده‌ام که رحمت خاص را شامل متّقین سازم؛ چرا که «کتَبَ ربّکم على نفسه الرحمة»(6)؛ خداوند متعال رحمت را بر خود لازم کرده است. از مجموع دو آیه، استفاده مى‌شود که خداوند متعال بر خود لازم کرده است رحمت خاص را به پرهیزکاران دهد.
بالاى جبل الرحمه رفتن آدمى را به این سرّ و راز و رمز، آشنا و عارف مى‌کند(7) که خداوند متعال رحمت و ولایت خاصّى دارد بر مرد و زن با ایمان و مسلمان. طبیعى است که وقتى به این سرّ مزیّن شد، نسبت به زن و مرد مؤمن رحمت خاص دارد و به آنان ولایت مخصوص پیدا مى‌کند و  در رفتار، گفتار و نوشتار خود، این سرّ را پیاده مى‌کند.
4ـ در سرزمین عرفات، منطقه‌اى است به نام «نَمِره» که با علامت‌هایى مشخص شده است. فرزند رسول خدا بر تخته سنگى از این کوه ایستاده و خطبه معروف عرفات را خواندند. در این کوه قبّه‌اى بنام قبه حضرت آدم قرار دارد که نماز گزاردن در آنجا مکروه است و حسین بن على (علیهماالسلام) در دامنه این کوه دعاى عالیه مضامین روز عرفه را با چشمى اشکبار خواندند. (فاکهى، اخبار مکه). به فرموده امام سجاد (علیه السلام) وقتى به این منطقه از عرفات رسیدید، راز و رمزش این است که بگویید:
«خدایا! به چیزى(8) امر نمى‌کنم مگر آن که قبلا خودم به آن عمل کنم و مؤتمر باشم و  از چیزى نهى نمى‌کنم مگر آن که قبلا خودم از آن منزجر باشم.»
هر انسان مسلمانى وظیفه دارد امر به معروف و نهى از منکر کند. امر به معروف و نهى از منکر، یک حکم فقهى دارد و یک سرّ. حکم فقهى آن، این است که عالم به حکم شرعى، اگر دید کسى از روى علم و آگاهى و از روى قصد و عمد حکمى را رعایت نمى‌کند، باید او را راهنمایى کند. بدیهى است امر به معروف و نهى از منکر غیر از تعلیم، موعظه و ارشاد است.(9)
امر به معروف و نهى از منکر جنبه ولایت و امریّت دارد، گرچه ممکن است در بعضى از موارد، مصداق تعلیم، ارشاد و یا موعظه قرار گیرد ولیکن حقیقت امر به معروف و نهى از منکر از عناوین یاد شده جدا است.
در امر به معروف و نهى از منکر لازم نیست خود انسان درون پاک داشته باشد و یا متّصف به عدالت گردد. عدالت شرط امر به معروف و نهى از منکر نیست بلکه علم، آگاهى و احتمال تأثیر، از شرایط آن مى‌باشد. اما با این همه، در سرزمین عرفات راز و رمز امر به معروف و نهى از منکر، به عدالت برمى‌گردد؛ یعنى انسانى که آمر است باید قبلا مؤتمِر باشد. انسانى که ناهى و زاجر است قبلا باید منتهى و منزجر باشد و بگوید: خدایا! آنچنان توفیقى بر من عنایت کن که هر چه را به دیگران، به عنوان «امر به معروف» امر مى‌کنم، ابتدا خود بدان عمل کرده باشم و از امر و نهى مى‌گویند گناه انجام نشود اما در موعظه اهتمام بر این است که انجام دهنده گناه و تارک فریضه هدایت شود.
بنابراین امر به معروف و نهى از منکر متوجه «قبح فعلى» است و ارشاد و موعظه متوجه «قبح فاعلى» است.
5ـ منطقه وسیعى است در عرفات که با علامت‌هاى خاصّى به عنوان «نَمِرات» مشخص شده است. حضرت سجاد(علیه السلام) فرمود: روز نهم که وارد سرزمین عرفات شدى و به این منطقه وسیع رسیدى، سرّش آن است که آگاه باشى این سرزمین، سرزمینِ شهادت، معرفت و عرفان است و مى‌داند که چه کسانى بر روى آن گام مى‌نهند و با چه انگیزه‌اى آمده‌اند و با چه انگیزه‌اى برمى‌گردند! گذشته از آن که خدا و فرشتگان هم شاهدند. خداوند ـ تعالى ـ این منطقه و این سرزمین را شاهد اعمال شما قرار داد؛ بطورى که خوب مى‌داند شما چه مى‌کنید. زمین‌هایى که زیر پاى زائران بیت خداوندى است، کاملا مشخص است که زائر، حاجى و معتمر به چه نیّت آمده و با چه نیّت باز مى‌گردد.
 
پی‌نوشت‌ها:
1ـ کافى، ج4، ص224/ وسائل الشیعه، طبع جدید، ج11، ص225/ شعب الایمان، ج3، ص468 .
2ـ دعاى کمیل .
3ـ طه: 7 .
4ـ کهف: 44 .
5 ـ اعراف: 156.
6ـ انعام: 54 .
7ـ جبل الرّحمه، تقریباً در انتهاى عرفات قرار دارد به طول تقریبى 300 متر و مستقل و از کوه‌هاى اطراف مى‌باشد. بر بالاى این کوه نمازگاه ابراهیم (علیه السلام) و پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده است.
8 ـ اصول کافى، ج4، ص245.
9ـ فرق بین «امر به معروف و نهى از منکر» و «موعظه و ارشاد» آن است که حوزه مأموریت امر به معروف و نهى از منکر «عمل» است و حوزه مأموریت موعظه و ارشاد «انجام دهنده عمل».