emamian

emamian

اهل بیت علیهم السلام در برخورد با گروه های مسلمانان غیر شیعه، شیوه های خاص و مختلف و متناسب با آن گروه را داشتند. اهل بیت علیهم السلام پس از امام علی علیه السلام با سه دسته از مسلمانان غیر شیعه روبرو بودند و سبک و سیره آنان در برخورد با این سه گروه متفاوت بوده است.

سیره اهل بیت علیهم السلام و سبک زندگی آنان برای همه کسانی که بهترین حیات دنیوی و اخروی را می جویند، راهنمای بسیار روشنی است؛ چنان که در احادیث، پیروی از اهل بیت علیهم السلام و سبک زندگی ایشان، تنها راه نجات و سعادت اخروی معرفی شده است. یکی از عرصه هایی که به ویژه امروزه دارای اهمیت و تأثیری روزافزون است و به نیاز جدی جوامع مختلف اسلامی تبدیل شده، عرصه تعامل شیعیان با پیروان دیگر مذاهب اسلامی است. از این رو ضروری است که سیره و سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام بررسی شود تا روش تعامل و برخورد آنان با پیروان دیگر مذاهب اسلامی ترسیم و آموخته گردد.

* مبانی عمومی برخورد ائمه علیهم السلام با مسلمانان غیر شیعه

سبک و سیره اهل بیت علیهم السلام در برخورد با مسلمانان غیر شیعه بر تعدادی مبانی عمومی استوار بوده است که بدین شرح می باشد:

 

* مسلمان دانستن گوینده شهادتین:

از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام گوینده شهادتین مسلمان است و نباید چنین شخصی را کافر تلقی کرد. چنانکه خداوند نیز می فرماید: «ولا تقولوا لمن القی الیکم السلام لست مؤمنا»؛ به کسی که بر شما سلام کند (اظهار اسلام کند) نگویید مؤمن (مسلمان) نیستی. (نساء، آیه 94).

بنابر روایات فراوانی نیز معیار مسلمان بودن، اظهار شهادتین، یعنی اقرار به وحدانیت خداوند متعال و رسالت حضرت محمد(ص) است و اقرار کننده آن، در حریم دین اسلام وارد شده و خون و مال و عرض و آبرویش حفظ می شود.

 

* به رسمیت شناختن حق حیات پیروان مذاهب اسلامی:

شرایع آسمانی و قوانین بشری، حق حیات را برای همه پیروان مذاهب اسلامی، بلکه برای همه انسان ها (جز در موارد خاصی مانند مرتد و کافر حربی) به رسمیت می شناسد و قتل نفس را از بزرگ ترین گناهان و جنایات می شمارند. دین اسلام نیز برای این موضوع ها اهمیت زیادی قائل شده و برای قاتلان و معرضان به جان و مال بی گناهان، مجازات های سنگینی در دنیا و آخرت بیان کرده است. از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام نیز جان هر مسلمان، اعم از شیعه و غیر شیعه و حتی غیر مسلمان، محترم است.

 

* احترام به مقدسات مذهب اسلامی:

خداوند در قرآن می فرماید: «ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم»؛ شما آنانی که غیر خدا را می خوانند، دشنام ندهید، چراکه آنها نیز از روی دشمنی و جهالت، خدا را دشنام می دهند. اهل بیت علیهم السلام نیزمطابق با این حکم قرآنی، احترام به مقدسات مذاهب اسلامی و حتی مذاهب غیر اسلامی را مبنای برخورد خویش با دیگران قرار دادند.

 

* تلاش برای وحدت و انسجام اسلامی و پرهیز از عملکرد تفرقه ای:

سبک و سیره اهل بیت علیهم السلام در برخورد با مسلمانان غیر شیعه، بر مبنای وحدت و انسجام اسلامی استوار بوده است و پیروان خویش را نیز از عملکرد تفرقه ای برحذر می داشتند. امام علی علیه السلام در حوادث پس از رحلت پیامبر (ص) و جریان سقیفه، دردمندانه سکوت کردند، بلکه در مواقع ضروری مخالفان خویش را یاری نیز می کردند. آن حضرت با وجود اختلافات فکری و سیاسی با دستگاه حاکم، بارها در مواقع مهم و حساس، راه نجات را به آنان نشان می دادند. درسیره سایر ائمه علیهم السلام نیز موارد متعددی از برخورد ایشان با مسلمانان غیر شیعه که بر مبنای وحدت و انسجام اسلامی بوده، گزارش شده است، چراکه حفظ وحدت اسلامی ضرورتی اجتناب ناپذیر برای حفظ اسلام در برابر جهان کفر است.

 

* شیوه های برخورد ائمه علیهم السلام با گروه های مختلف غیر شیعه

اهل بیت علیهم السلام در برخورد با گروه های مسلمانان غیر شیعه، شیوه های خاص و مختلف و متناسب با آن گروه را داشتند. اهل بیت علیهم السلام پس از امام علی علیه السلام با سه دسته از مسلمانان غیر شیعه روبرو بودند و سبک و سیره آنان در برخورد با این سه گروه متفاوت بوده است. این سه گروه را عموم مردم مسلمان غیر شیعه، حاکمان غیر شیعه و علمای غیر شیعه تشیکل می دادند.

 

* شیوه برخورد اهل بیت با عموم مسلمانان غیر شیعه

شیوه برخورد اهل بیت علیهم السلام با عموم مسلمانان غیر شیعه بر مبانی ذیل استوار بوده است:

 

* رعایت مدارا و اخلاق اسلامی:

برخورد با عموم مردم بر مبنای مدارا و اخلاق، فرمان الهی به همه مردم است: «قولوا للناس حسنا»؛ با مردم حرف نیکو بزنید (بقره، آیه 83). سنت و سیره در برخورد با عموم مردم، مبنی بر اصل رعایت مدارا و اخلاق اسلامی بوده است. آنان به پیروان خود نیز تأکید می کردند که با مردم مسلمان غیر شیعه با اخلاق اسلامی رفتار کنند.

 

* خوش رفتاری و پیش قدم شدن در امر خیر:

سیره ائمه علیهم السلام در برخورد با پیروان مذاهب اسلامی مبنی بر خوش رفتاری با آنان و پیش قدم شدن در امور خیر بوده است و به شیعیان خود نیز در این مورد سفارش می کردند.

 

* دلسوزی و مهربانی:

رفتار اهل بیت علیهم السلام با مسلمانان غیر شیعه کاملاً مهربانانه و خیر خواهانه بوده است. براساس فرمایش اهل بیت علیهم السلام چون همه مردم در شناخت حق و پیروی از آن دریک سطح نیستند، نباید از مردم عادی غیر شیعه که دارای اعتقادات بر حق تشیع نیستند، بیزاری جست؛ بلکه باید با آنان با دلسوزی و مهربانی رفتار کرد.

 

* همکاری در رفع مشکلات:

در بسیاری از روایات اهل بیت علیهم السلام به همکاری در رفع مشکل مسلمانان دیگر، توصیه شده و از دیدگاه آنان، وظیفه هر مسلمان است که بر رفع مشکلات مسلمانان دیگر، هرچند پیروان مذهب خودش نباشد، اهتمام ورزد؛ تا آنجا که اگر کسی از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کند، از زمره مسلمانان واقعی خارج است. نمونه بارز این همکاری در رفع مشکلات مسلمانان، همکاری امام علی علیه السلام با خلفای زمان خودش است که با وجود اختلافات فکری و عقیدتی با آنها، در حل مسائل و مشکلات روز با آنان همکاری می کردند.

 

* برقراری ارتباط صمیمی و هم نشینی:

از بررسی سیره و سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام بر می آید که آنان همواره برای برقراری ارتباط صمیمی با مسلمانان غیر شیعه و همنشینی با آنان تلاش می کرده اند و تعاملات خوبی با پیروان مذاهب اسلامی داشتند و بر ارتباط خوب و هم نشینی شایسته با آنان تأکید می کردند.

 

* حضور در مراسم مذهبی غیر شیعیان:

اهل بیت علیهم السلام بر حضور در مراسم مذهبی غیر شیعیان مانند نماز جماعت و حتی بر امامت و اذن گویی برای آنان بسیار تأکید کرده اند؛ چنان که خود نیز در مجالس آنان شرکت می کردند و حتی در تشییع جنازه آنان حضور می یافتندو به شیعیان خود نیز توصیه می کردند که در مساجد آنان نماز بگزارند و در عبادات و مراسم اجتماعی، آنان را همراهی کنند.

 

* پایان سخن

از مجموع مباحث مطرح شده، چنین بر می آید که اهل بیت علیهم السلام برای تحقق وحدت و انسجام اسلامی، به نوع روابط و برخورد شیعان با پیروان مذهب اسلامی غیر شیعه اهمیت زیادی می دادند و بر تعامل و برخورد خوب و مؤثر با عموم مسلمانان تأکید فراوانی داشته و از عملکرد تفرقه ای برحذر می داشتند.

رهبر معظم انقلاب خطاب به رئیس و مسئولان قوه قضائیه بیان کردند: پیشنهاد مذاکره، فریب آمریکا برای خلع سلاح و عوامل اقتدار ملت است.

رهبر معظم انقلاب در دیدار رییس و مسوولان قوه قضاییه گفتند: قوه قضائیه در جمهوری اسلامی یک بنای جدید بود و با قبل از انقلاب تفاوتهای اساسی داشت. این نهال باید روزبه‌روز رشد کند و هر دوره نسبت به دوره قبل پیشرفت داشته باشد. حالا هم دوره جدیدی شروع شده و این دوره جدید باید یک فضل و امتیاز و آورده‌ای علاوه بر آنچه گذشتگان انجام دادند به قوه قضائیه اهدا کند. این آورده، تحول در قوه قضائیه است.

ایشان تاکید کردند: تحول معنایش این است که شما برای پرداختن به یک اصول مشخصی که براساس اسلام، قرآن و جمهوری اسلامی دارید و برای رسیدن به آرمانها، شیوه‌های ابتکاری و موثر و نو را ابداع و از آن استفاده کنید و نقصها و خلاءهای گذشته را هم جبران کنید.

رهبر معظم انقلاب بیان کردند: تحول بدون برنامه امکان ندارد. قبل از مسئولیت رئیس محترم جدید قوه قضائیه از ایشان خواسته شد و ایشان هم یک برنامه جامعی تهیه کردند. لکن اگر بخواهیم این برنامه، تحقق خارجی پیدا کند، احتیاج به کار دارد.

ایشان تصریح کردند: بنده توصیه اولم این است که همین برنامه‌ی خوبی که تهیه و تدوین شد طبق زمانبندی و بدون اغماض پیش ببرید و عملیاتی کنید.

رهبر معظم انقلاب بیان کردند: کاری کنید که بعد از گذشت یک مدت قابل قبولی کاملاً احساس شود که قوه قضائیه دچار تحول شده است.

حضرت آیت الله خامنه ای عنوان کردند: بحمدالله ملت ایران به معنای واقعی کلمه، یک عزت و عظمت و اقتداری از خود نشان داده است. این‌هم فقط مربوط به قضایای اخیر نیست، در ۴۰ سال اخیر این‌گونه بوده است. اینکه می‌بینید در خبرگزاری‌های خارجی می گویند که ایران را نمی شود به زانو درآورد، این ناشی از ۴۰ سال حرکت ملت ایران است، نه به‌خاطر قضایای یک ماه و دو ماه و ۶ماه اخیر.

رهبر معظم انقلاب تصریح کردند: ملت ایران با انقلاب اسلامی، خود را از لاک توسری‌خوری خلاص کرد و هویت ایرانی با خصوصیات اسلامی در آن بروز کرد. این ملت طالب عزت و استقلال و پیشرفت است، لذاست که هرچه دشمنان ظالم فشار می‌آورند تأثیری در او نمی گذارد. راه‌پیمایی‌ها و انتخاباتها را ببینید؛ این‌همه کارشکنی می کنند لکن مردم باز هم با عزم فراوان حاضر می شوند.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: آخر امسال هم یک انتخاباتی هست؛ من میدانم که ملت ایران با وجود تردیدآفرینی‌هایی که بعضی میکنند، با شور و شوق در این انتخابات هم حضور پیدا می کند.

فرمانده کل قوا گفتند: حالا این ملت بزرگ و شجاع و آبرومند ایران را شریرترین حکومت های دنیا یعنی آمریکا که عامل جنگ و خونریزی و تفرقه و چاپیدن و غارت ملت ها در طول تاریخ است، متهم می کند. منفورترین چهره‌های چنین دولتی، ملت ایران را متهم می کنند و دشنام می دهند. ملت ایران با این توهین ها جا نمیزند و عقب‌نشینی نمی کند.

حضرت آیت الله خامنه ای اضافه کردند: ملت ایران در همین تحریم های ظالمانه، مظلوم واقع شده لکن ضعیف نیست، مقتدر است.

ایشان یادآور شدند: به فضل الهی، ملت ایران با قوت و اقتدار، خودش را به همه‌ی مقاصدی که ترسیم کرده خواهد رساند.

رهبر معظم انقلاب، پیروزی نظام اسلامی بر همه توطئه ها از جمله جنگ، فتنه، نفوذ، تحریکات تروریستی و دیگر اقدامات خباثت آمیز امریکا را نشانه آشکار حمایت پروردگار از این ملت خواندند و افزودند: بخش اصلی اقتدار ملت مرهون اعتقاد عمیق به حمایت های الهی است.

حضرت آیت الله خامنه ای پیشنهاد مذاکره امریکا را یک «فریب» خواندند و خاطرنشان کردند: دشمن وقتی نتوانسته با فشار به هدفش برسد، با تصور سادگیِ ملت ایران، پیشنهاد مذاکره می‌دهد و می گوید ملت ایران باید پیشرفت کند، البته این ملت حتماً پیشرفت خواهد کرد اما بدون شما و به شرطی که شما نزدیک نشوید.

ایشان با یادآوری همه کاره بودن آمریکا و انگلیس در دوران رژیم پهلوی گفتند: شما عامل عقب‌ماندگی ملت ایران در آن دوره منحوس هستید و الان هم حضور شما جز عقب ماندگی و توقف پیشرفت ایران هیچ نتیجه ای نخواهد داشت.

رهبر انقلاب هدف اصلی پیشنهاد آمریکا برای مذاکره را «خلع سلاح ملت و حذف عوامل اقتدار ایران» خواندند و خاطرنشان کردند: آمریکایی‌ها اکنون با وحشت از عوامل اقتدار ملت ایران، می‌ترسند جلو بیایند بنابراین می خواهند با مذاکره، این اسلحه و عامل اقتدار را از دست ایران بگیرند تا هر بلایی می خواهند سر ملت بیاورند.

ایشان افزودند: اگر در مذاکرات حرف او را قبول کردی پدر ملت در می آید و اگر قبول نکردی همین فضاسازی های سیاسی، تبلیغات و فشارها ادامه خواهد یافت.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به سوءاستفاده آمریکایی ها از ابزار حقوق بشر گفتند: شما حدود ۳۰۰ مسافر بی‌گناه را در آسمان می کشید، با کمک به سعودی ها در یمن جنایات مکرر می کنید، آن وقت از حقوق بشر دم می زنید.

رهبر انقلاب در پایان سخنانشان تأکید کردند: ملت ایران با ادامه راهی که اسلام، انقلاب و امام ترسیم کرده اند، اهداف با ارزش و جذاب خود یعنی دستیابی به عزت، رفاه مادی، پیشتازی در علم و آرامش و امنیت اجتماعی را محقق خواهد کرد.

** تحول در دستگاه قضایی ضرورت دارد

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی در گزارشی با گرامیداشت یاد و خاطره شهید آیت الله بهشتی، ضمن ارج نهادن به تلاش‌های صورت گرفته در قوه قضائیه در ادوار گذشته، خاطرنشان کرد: تحول در دستگاه قضایی که خواست رهبری، همه مردم و کارکنان دستگاه قضایی است، ضرورت دارد.

رئیس دستگاه قضایی با اشاره به آمادگی قضات و کارکنان قوه قضائیه برای تحول زمان‌بندی شده در این دستگاه، افزود: ما در دستگاه قضایی به دنبال کاهش جمعیت کیفری، کاهش ورودی پرونده، اصلاح نظام دادرسی و برطرف شدن موانع فرایند دادرسی هستیم.

رئیس قوه قضائیه «امیدآفرینی در همه لایه های اجتماعی» را لازمه تحول دانست و افزود: تلاش می کنیم دستگاه قضایی ملجأ و پناهگاه مردم شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی گفت: قوه قضائیه وظیفه نظارت بر اجرای صحیح قانون و نظارت بر حُسن اجرای امور را بر عهده دارد و این قوه در موضوع حقوق عامه به عنوان مطالبه‌گری جدی اقدام خواهد کرد.

رئیس قوه قضائیه از فعال شدن بخشهای مبارزه با فساد به ویژه فساد اقتصادی در چارچوب بیانیه گام دوم خبر داد و خاطرنشان کرد: خود را موظف می دانیم که با همه قوا و بخشهای حاکمیتی همکاری و همیاری کنیم و با صدور حکم عادلانه، متجاوزان به قانون و حقوق مردم و بیت المال را سر جای خود بنشانیم.

آیت الله جوادی آملی:خداوند قرآن را نازل کرد اما نزول قرآن مانند نزول باران نیست؛ خداوند باران را به زمین انداخت اما قرآن را به زمین آویخت و به همه ما امر کرد این طناب را محکم بگیرید و بالا بیایید.

وحدت اسلامی و تقریب مذاهب اسلامی به عنوان اساس مقابله با چالشهای فراروی جهان اسلام مطرح است.

آیت الله جوادی آملی با بیان این مطلب که «مهمترین عامل تقریب میان مسلمانان قرآن کریم است» اظهار داشت: خداوند قرآن را نازل کرد اما نزول قرآن مانند نزول باران نیست؛ خداوند باران را به زمین انداخت اما قرآن را به زمین آویخت و به همه ما امر کرد این طناب را محکم بگیرید و بالا بیایید.  طنابی که در گوشه ای افتاده قابل بالا رفتن نیست اما حبلی که به بالا متصل باشد هم از سقوط نجات می دهد و هم زمینه صعود را فراهم می آورد. تنها راه تحقق تقریب بین مذاهب اسلامی اولاً نجات از شرک رقیق و منیّتی است که در بسیاری وجود دارد و ثانیاً دستیابی به قرب الهی و حقیقت الهی است که در این صورت نه داعشی در جهان اسلام به وجود خواهد آمد و نه جریانهای تکفیری و سلفی وجود خواهند داشت.

امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام در فرازی از خطبه ۱۸۳ ضمن توصیه به یاد مرگ فرموده‌اند: آگاه باشید این پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد پس به خود رحم کنید.

 

امام علی علیه السلام:

أَنْتُمْ بَنُو سَبِیلٍ عَلَی سَفَرٍ مِنْ دَارٍ لَیْسَتْ بِدَارِکُمْ وَ قَدْ أُوذِنْتُمْ مِنْهَا بِالِارْتِحَالِ وَ أُمِرْتُمْ فِیهَا بِالزَّادِ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ لِهَذَا الْجِلْدِ الرَّقِیقِ صَبْرٌ عَلَی النَّارِ فَارْحَمُوا نُفُوسَکُمْ فَإِنَّکُمْ قَدْ جَرَّبْتُمُوهَا فِی مَصَائِبِ الدُّنْیَا أَ فَرَأَیْتُمْ جَزَعَ أَحَدِکُمْ مِنَ الشَّوْکَةِ تُصِیبُهُ وَ الْعَثْرَةِ تُدْمِیهِ وَ الرَّمْضَاءِ تُحْرِقُهُ فَکَیْفَ إِذَا کَانَ بَیْنَ طَابَقَیْنِ مِنْ نَارٍ ضَجِیعَ حَجَرٍ وَ قَرِینَ شَیْطَانٍ أَ عَلِمْتُمْ أَنَّ مَالِکاً إِذَا غَضِبَ عَلَی النَّارِ حَطَمَ بَعْضُهَا بَعْضاً لِغَضَبِهِ وَ إِذَا زَجَرَهَا تَوَثَّبَتْ بَیْنَ أَبْوَابِهَا جَزَعاً مِنْ زَجْرَتِهِ أَیُّهَا الْیَفَنُ الْکَبِیرُ الَّذِی قَدْ لَهَزَهُ الْقَتِیرُ کَیْفَ أَنْتَ إِذَا الْتَحَمَتْ أَطْوَاقُ النَّارِ بِعِظَامِ الْأَعْنَاقِ وَ نَشِبَتِ الْجَوَامِعُ حَتَّی أَکَلَتْ لُحُومَ السَّوَاعِدِ.

 

مردم شما چونان مسافران در راهید، که در این دنیا فرمان کوچ داده شدید، که دنیا خانه اصلی شما نیست و به جمع آوری زاد و توشه فرمان داده شدید.

آگاه باشید این پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد پس به خود رحم کنید، شما مصیبت‌های دنیا را آزمودید، آیا ناراحتی یکی از افراد خود را بر اثر خاری که در بدنش فرو رفته، یا در زمین خوردن پایش مجروح شده، یا ریگ‌های داغ بیابان او را رنج داده، دیده‌اید که تحمّل آن مشکل است پس چگونه می‌شود تحمّل کرد که در میان دو طبقه آتش، در کنار سنگ‌های گداخته، همنشین شیطان باشید.

آیا می‌دانید وقتی که مالک دوزخ بر آتش غضب کند، شعله‌ها بر روی هم می‌غلتند و یکدیگر را می‌کوبند؟

و آنگاه که بر آتش بانگ زند میان درهای جهنّم به هر طرف زبانه می‌کشد؟

ای پیر سالخورده که پیری وجودت را گرفته است، چگونه خواهی بود آنگاه که طوق های آتش به گردن‌ها انداخته شود، و غل و زنجیرهای آتشین به دست و گردن افتد؟ چنانکه گوشت دست‌ها را بخورد.

 

"نهج البلاغه، خطبه ۱۸۳"

بیانات رهبر انقلاب در ابتدای درس خارج فقه درباره صفت‌های برجسته‌ اخلاقی

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

 

قالَ ابوعَبدِاللهِ عَلَیهِ‌السَّلامُ لِداوُدَ بنِ سِرحانَ: یا داوُدُ اِنَّ خِصالَ المَکارِمِ بَعضُها مُقَیَّدٌ بِبَعضٍ، یُقَسِّمُهَا اللهُ حَیثُ یَشاءُ تَکونُ فِی الرَّجُلِ وَ لا تَکونُ فی اِبنِهِ وَ تَکونُ فِی العَبدِ وَ لا تَکونُ فی سَیِّدِهِ: صِدقُ الحَدیثِ

وَ صِدقُ النّاسِ وَ اِعطاءُ السّائِلِ وَ المُکَافَاَةُ بِالصَّنائِعِ. (۱)

 

قالَ اَبوعَبدِاللهِ عَلَیهِ‌السَّلامُ لِداوُدَ بنِ سِرحانَ:یا داوُدُ اِنَّ خِصالَ المَکارِمِ بَعضُها مُقَیَّدٌ بِبَعض

[امام صادق (علیه‌السّلام) میفرماید:] بعضی از مکارم اخلاق و خصلتها بسته‌ی به بعضی دیگر است، یعنی با هم ارتباط دارد؛ یا ارتباط علّی و معلولی دارد که یکی علّت آن دیگری است، یا به نحوی ارتباط عملیّاتی و رفتاری با همدیگر دارند.

 

یُقَسِّمُهَا اللهُ حَیثُ یَشاء

اینها را هم مثل بقیّه‌ی چیزها از خدا بدانید؛ این را هم خدا میدهد. بله، کار خدای متعال بی‌حکمت نیست و رفتار ما، اختیار ما، و اراده‌ی ما در ایجاب رحمت الهی تأثیر دارد لکن بالاخره آنچه به ما داده میشود، از همه‌ی مکارم، از همه‌ی خوبی‌ها، از همه‌ی نِعَم -از جمله مکارم اخلاق- از طرف خدا است، خداوند تقسیم میکند؛ به شما یک چیزی میدهد، به دیگری یک چیز میدهد، به آن دیگری یک چیز [دیگر] میدهد.

 

تَکونُ فِی الرَّجُلِ وَ لا تَکونُ فِی ابنِه

گاهی یک صفت خوبی در پدر هست، در پسر نیست. اینکه حالا میگویند ژن یا ژنِ [خوب]! اینها خیلی اعتباری ندارد. گاهی اوقات پدر یک صفت خوبی دارد، پسر ندارد؛ عکسش هم هست که پسر یک صفت خوبی دارد که پدر ندارد. اینها ایجاب الهی و اِنعام الهی است.

 

وَ تَکونُ فِی العَبدِ وَ لا تَکونُ فی سَیِّدِه

این جور هم نیست که موقعیّت اجتماعی و شأن اجتماعی هم تأثیر داشته باشد؛ نه، گاهی یک صفت خوبی را یک برده‌ای دارد که سیّد او، ارباب او ندارد. مستخدم شما گاهی اوقات یک خصوصیّتی دارد که شما آن خصوصیّت را ندارید. یک صفت خوبی در فرد زیردست ما هست که آن صفت در ما نیست؛ یعنی او بالاتر از ما است. خب، حالا این صفات و مکارم اخلاق که این قدر هم درباره‌اش فرموده‌اند، چه چیزهایی است؟ چند صفت را حضرت بیان میفرمایند. اینها واقعاً همان جلوه‌های درخشان اسلام است؛ لبّ اسلام اینها است. این خصوصیّات [است] که انسانهای برجسته میسازد و به برکت وجود انسانهای برجسته در یک اجتماع، در یک جامعه‌ی بشری، نظام اجتماعیِ برجسته به وجود می‌آورد و [اگر] انسانهای کریم، انسانهای شجاع، انسانهای باگذشت، انسانهای صادق در یک جامعه‌ای باشند، این جامعه، جامعه‌ی برجسته‌ای میشود؛ [البتّه] عکسش هم صادق است. واقعاً انسان باید اینها را مثل دُر و گوهر گرانبها روی چشمش بگذارد و به دنیا عرضه کند. حالا این صفات چیست؟ اوّل:

 

صِدقُ الحَدیث

راستگویی. الان کشور خود ما کشور اسلامی است و از بسیاری از جوامع دنیا هم انصافاً بهتر و پاکیزه‌تر و طاهرتر است امّا در عین حال شما ببینید خیلی از مشکلات داخل کشور ما ناشی از نبودنِ همین صفت است؛ صدق‌الحدیث نیست، راستگویی نیست. راستگویی یعنی چه؟ یعنی شما حرفی را که میزنید، مطابق با واقع باشد. اگر دانستید مطابق با واقع است و گفتید، این راست است؛ اگر نه، نمیدانید مطابق واقع است یا نیست امّا میگویید، این صدق نیست. «صدق» عبارت است از اینکه شما چیزی را که میدانید مطابق واقع است، بیان میکنید. فضای مجازی را ملاحظه کنید که بر اثر حرف، شایعه، دروغ، خلاف، تهمت، نسبت بدون واقعیّت به این، به آن، به بالا، به پایین، به همدیگر، یک فضای دروغ در کشور به وجود می‌آید؛ ببینید، اینها اشکال است. پس اوّل «صِدقُ الحَدیث» [یعنی] همه‌ سعی کنیم راست بر زبان جاری کنیم. دوّم:

 

وَ صِدقُ النّاس

با مردم هم صادق باشید؛ با مردم با تقلّب و خدعه و فریب و دورویی برخورد نکنید. «صِدقُ النّاس» یعنی صدق عمل با مردم؛ انسان در مواجهه‌ی با مردم با صداقت وارد بشود، با کلک و دروغ و فریب و مانند اینها با مردم برخورد نکند. اگر ما در مسائل گوناگون اجتماعی‌مان، سیاسی‌مان، انتخاباتمان، و مانند اینها، همین یک مورد را مراعات کنیم، ببینید چقدر دنیا آباد خواهد شد؛ «وَ صِدقُ النّاس». این هم دوّم.

 

وَ اِعطاءُ السّائِل

[اگر سائل] از شما چیزی خواست، به او بدهید اگر چنانچه میتوانید. یک وقت یک فقیری است که از شما سؤال نکرده، خب [اگر] به او کمک کنید خوب است امّا اگر چنانچه از شما درخواست کرد -سؤال کرد یعنی درخواست کرد- آن وقت این مکرمت بزرگی است و او را رد کردن، خلاف مکرمت انسانی است.

 

وَ المُکافَاَةُ بِالصَّنائِع

«صَنیعة» یعنی کارهای نیک؛ خدمتهای نیک به دیگران را میگویند «صنیعه». «مُکافئه‌ی به صنایع بکنید» یعنی [اگر] کسی به شما نیکی کرد، شما هم در مقابل به او نیکی کنید. این جور نباشد که نیکی دیگران را با اهمال و احیاناً با بدی پاسخ بدهیم. [اگر] کسی به ما نیکی کرده، خب در مقابل باید به او نیکی کنیم. این هم سوّم.

 

۱) امالی طوسی، مجلس یازدهم، صفحه‌ی ۳۰۱؛ «امام صادق (ع) به داودبن‌سرحان میفرماید: ای داود! برخی از مکارم اخلاق به برخی دیگر وابسته است و با هم ارتباط دارد که اینها را خدا تقسیم میکند؛ گاهی این صفات در مردی وجوددارد و در پسرش نیست یا گاهی در برده‌ای وجود دارد و در اربابش نیست. از جمله‌ی آنها است: راستگویی و صداقت با مردم در عمل، و بخشیدن به فقیری که درخواستی دارد و نیکی کردن در مقابل خوبی‌های دیگران.

دوشنبه, 03 تیر 1398 23:18

سستی و تنبلی از منظر روایات

اسلام با تنبلی و سستی مخالفت می ورزد و در احادیث بسیاری که در این زمینه وارد شده است. به شدت انسان تنبل که خود را کلْ بر دیگران قرار داده نکوهش می نماید.

آئینی که آن اندازه به استفاده مطلوب از فرصت ها اهمیت می دهد، قطعاً با کسی که عمر خود را ضایع می کند، بیشتر به مخالفت برمی خیزد. استفاده ننمودن از قوای بدنی و فکری در جهت امرار معاش و رسیدگی به همنوعان نیز بارزترین مصادیق از دست دادن فرصت محسوب می شود و طبعاً ندامت و پشیمانی را به دنبال خواهد داشت.

قال علی علیه السلام: مَنْ اطاعَ التَّوانی احاطَتْ بِهِ النِّدامَةُ.[1]

کسی که از سستی و کاهلی، پیروی کند، پشیمانی او را احاطه نماید.

امام باقر علیه السلام می فرماید: حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام از خداوند پرسید که

یا ربِّ ای عِبادِک ابْغَضُ الَیک؟

خدایا، کدام بنده ات نزد تو مغضوب تر و منفورتر است؟

خداوند در پاسخ فرمود:

جیفَةٌ بِاللَّیلِ بَطَّالٌ بِالنَّهارِ.[2]

آنکه شب ها چون مردار و روزها بیکار باشد.

امام کاظم علیه السلام نیز فرموده اند:

انَّ اللَّهَ لَیبْغِضُ الْعَبْدُ النَّوَّامُ، انَّ اللَّهَ لَیبْغِضُ الْعَبْدُ الْفارِغُ.[3]

همانا خداوند از بنده پرخواب و بنده بیکار خشم گیرد.

علاوه اینکه هر کار، زمان مخصوص به خود دارد و انجام کاری دیگر در آن زمان نیز از دست دادن فرصت کار اصلی تصور می شود.

قال علی علیه السلام: مَنْ اشْتَغَلَ بِغَیرِ المُهِمِّ، ضَیعَ الاهَمَّ.[4]

کسی که به کار غیر مهم مشغول شود، اهَمْ را ضایع ساخته است.

از عوارض بیکاری، افکار وسوسه انگیز شیطانی است و چنین افکاری در جوان نفوذ بیشتری می تواند بیابد، لذا اگر او وقت خویش را به کسب معرفت، امرار معاش و تحصیل حوائج، طاعت و عبادت بپردازد، کمتر می تواند بازیچه شیطان قرار گیرد.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله: ما مِنْ شابٍّ یدُعُّ للَّهِ الدُّنْیا وَ لَهْوَها وَ اهْرَمَ شَبابَهُ فی طاعَةِ اللَّهِ، الّا اعْطاهُ اللَّهُ اجْرَ اثْنَینِ وَ سَبْعینَ صِدّیقاً.[5]

هیچ جوانی نیست که برای خدا، دنیا و خوشگذرانی آن را ترک گوید، و جوانیش را در طاعت خدا سپری نماید، مگر اینکه خدای متعال مزد هفتاد و دو صدّیق را به وی عطا می کند.

به طور قطع می توان گفت اهمیت استفاده مطلوب از فرصت ها در مورد کسی که عمری از وی سپری شده است، بیشتر از هر آنچه که قبلًا بیان شد اهمیت دارد و میزان عمر گذشته اگر به چهل برسد، باز استفاده بهینه از فرصت ها در باقی عمر، اهمیت مضاعفی می یابد.

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: اذا اتی عَلَی الْعَبْدِ ارْبَعُونَ سَنَةً یجِبُ عَلَیهِ انْ یخافَ اللَّهَ وَ یحْذَرَهُ.[6]

اگر بنده ای به چهل سالگی رسید، لازم است از خداوند بترسد و از ترک دستورات او بر حذر باشد.

و باز فرموده است:

مَنْ جاوَزَ الْارْبَعینَ وَ لم یغْلِبْ خَیرُهُ شَرَّهُ فَلْیتَجَهَّزْ الَی النَّارِ.[7]

کسی که از چهل سال بگذرد، و اعمال نیکش بر کارهای زشت وی پیشی نگیرد، خود را برای آتش آماده کند.

و در این روایت، ایام عمر از چهل به بالا را چنین تفسیر می فرماید:

ابْناءُ الْاربعینَ زَرْعٌ قَدْ دَنا حِصادُهُ، ابْناءُ الْخَمْسینَ ماذا قَدَّمْتُمْ وَ ماذا اخَّرْتُمْ؟ ابْناءُ السِّتینَ هَلِّمُوا الَی الْحِسابِ لا عُذَرَلَکمْ، ابْناءُ السَّبعینَ عَدُّوا انْفُسَکمْ مِنَ الْمَوْتی.[8]

کسانی که به چهل سالگی رسیده اند، زراعتی هستند که آماده درو می باشند، پنجاه ساله ها چه فرستاده اید و چه می آورید؟ شصت ساله ها بشتابید به سوی محاسبه اعمال و هیچ بهانه ای ندارید، هفتاد ساله ها آماده کنید خود را برای مرگ.

 

پی نوشت ها:

[1] غررالحکم.

[2] سفینةالبحار، ج 2، ص 624.

[3] من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 103.

[4] غررالحکم.

[5] بحارالأنوار، ج 77، ص 84.

[6] کنزالعمال، 10329.

[7] مشکوة الأنوار، ص 169.

[8] بحارالأنوار، ج 73، ص 391.

 

حکم شکستن حرمت خداوند در بیت ­الحرام

امام صادق(ع) با اشاره به آیه 30 سوره مبارکه حج می فرماید: آنچه خدا حرمت بخشیده سه حرمتِ واجب است‌ که هرکس حرمت یکی از آن‌ها را بشکند به خداوند شرک ورزیده است.

قرآن کریم در موضوع حج، تقریبا به همه مباحث و مسایل مرتبط به آن پرداخته و از مجموع یکصد و چهارده سوره، در بیست و پنج سوره به اجمال یا تفصیل به مسایل حج اشاره کرده و از شش هزار و دویست و سی و شش آیه قرآن، بیش از یکصد و بیست آیه به عنوان «آیات الحج» لقب گرفته است، در این نوشته آیه 30 سوره حج مورد بررسی قرار گرفته است.

 

آیه

«ذَٰلِکَ وَمَنْ یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا یُتْلَىٰ عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ‏‏‏‏‏‏».

ترجمه

این است (مناسک حج) وهر کس آنچه را خداوند محترم شمرده گرامى بدارد، قطعاً براى او نزد پروردگارش بهتر است، و چهار پایان براى شما حلال شده است، مگر آنچه (حرام بودنش) بر شما خوانده شده باشد پس، از پلیدى بت‌ها دورى کنید و از کلام باطل اجتناب ورزید.

 

معانی کلمات

«ذلِکَ»: این گونه اسماء اشاره، برای جداسازی دو نوع سخن از هم، و یا فاصله انداختن بخش پیشین سخنی از قسمت پسین آن به کار می‌رود (نگا: ص / ). خبر مبتدای محذوف است و تقدیر چنین است: أَلأمْرُ هُوَ ذلِکَ. «حُرُمات»: مقدّسات. چیزهائی که نباید حرمت آنها پایمال شود. مراد مراسم و مناسک حجّ و به طور کلّی احکام اوامر و نواهی خدا است (نگا: بقره / . «عِندَ رَبِّهِ»: از نظر پروردگارش. در پیشگاه خداوندگارش. «إِلاّ مَا یُتْلَی ...»: (نگا: مائده / . «الرِّجْسَ»: ناپاک. پلید. در اینجا ناپاک و پلید معنوی مراد است و لذا با (الأوْثان) یعنی بتان بیان و توضیح داده شده است. «مِنْ»: مِن بیانیّه است. «قَوْلَ الزُّورِ»: افتراء. سخن باطل و بی‌اساس.

امام صادق(ع) می فرماید: «احترام سه چیز نزد خداوند عزّوجلّ به قدری زیاد است که هیچ چیز دیگری همانند آن‌ها نیست؛ قرآن که حکمت خدا و نور اوست؛ خانه‌اش کعبه که آن را قبله‌گاه مردم قرار داده‌ است و از هیچ‌کس که رو به‌سوی جای دیگری غیر از آن بنماید نمی‌پذیرد [و قبول نمی‌کند]؛ و خاندان پیامبرتان».«1»

همچنین از امام کاظم(ع) روایت است: امام ­­صادق(ع) درباره‌ این سخن خداوند عزّوجلّ [که می‌فرماید:] وَمَنْ یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ؛ فرمود: «آنچه خدا حرمت بخشیده سه حرمتِ واجب است‌ که هرکس حرمت یکی از آن‌ها را بشکند به خداوند شرک ­ورزیده ­است؛ اول: شکستن حرمت خداوند در بیت­الحرام، دوّم: کنارگذاشتن کتاب خداوند و عمل به ­غیر آن و سوّم: شکستن حرمت مودّت و اطاعتِ ما که خداوند واجب کرده است».«2»

 

نکته ها

براى «قول زور» مصادیق فراوانى ذکر شده است، از جمله: دروغ، گواهى ناحق و غنا، همان گونه که براى «حُرمات خدا» مصادیقى ذکر شده، مانند قانون خدا، کتاب خدا و اهل‌بیت رسول خدا علیهم السلام که حفظ حرمتِ همه‌ آنها لازم است.«3»

گواهى دروغ، در ردیف شرک به خدا آمده وقول زور از گناهان کبیره است.«4»

 

پیام ها

1- آنچه را خداوند محترم داشته، گرامى بداریم. «وَ مَنْ یُعَظِّمْ حُرُماتِ اللَّهِ» (دستورات الهى را با احترام و عظمت یاد کنیم و در اجراى آنها، با نشاط و حسّاس باشیم)

2- احترام به قوانین و مقدّسات الهى به نفع خود ماست. «فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ» و پاداش این احترام نزد خداوند است. «عِنْدَ رَبِّهِ»

3- اصل در چهارپایان، حلال بودن آنهاست، مگر دلیل خاصّى از وحى داشته باشیم. «أُحِلَّتْ‌- إِلَّا ما یُتْلى‌»

4- بت پرستى، آلودگى است. «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ» (مراسم حج و قربانى با شرک و بت‌پرستى آمیخته بود). «فَاجْتَنِبُوا»

 

پانویس

[1]. تفسیر اهل بیت علیهم الاسلام ج۹، ص۶۵۰؛ الأمالی للصدوق، ص۳۹۱.

[2]. تفسیر اهل بیت علیهم الاسلام ج۹، ص۶۵۰؛ بحارا لأنوار، ج۲۴، ص۱۸۶

[3]. تفسیر کنزالدقائق.

[4]. تفسیر نور الثقلین؛ بحار، ج 47، ص 216- 217. حج، 29.

نویسنده ایرانی در کنفرانس «کنتر پوینت» بلگراد گفت: شوخی تمسخرآمیزتر از این در جهان نیست که ترامپ با داشتن ۳ هزار بمب اتم، نامه‌ای به دست نخست‌وزیر تنها کشور مورد تهاجم اتمی توسط خودش بدهد تا به کشور ما که اصل داشتن بمب اتم را حرام و ممنوع می‌داند برساند که شما حق داشتن بمب اتم ندارید!

کنفرانس «کنتر پوینت» بلگراد با موضوع «نقش هنر در زمان بحران و جنگ» با حضور حبیب احمدزاده از ایران برگزار شد.

این کنفرانس یک روزه به میزبانی «ولادان ووکساولیویچ» وزیر فرهنگ این کشورو با دعوت از هنرمندان و نویسندگانی همچون «جانگ چیچینگ» از چین «محرم بازدول» از صربستان «اسلوبودان دسپت» از سوییس و «گرمان سادولایو» از روسیه در سالن موزه سینمای بلگراد تشکیل شد.

امیر کاستوریتسا در سخنانی به طرح این موضوع پرداخت که چرا هنرمندان در جهان مرجعیت خود را از دست داده‌اند که حبیب احمدزاده یکی از دلایل عمده آن را فاصله بین نقش ویترینی و مجازی هنرمندان امروز بخصوص هنرمندان سینما با کارکرد آرمان‌ها در زندگی واقعی و روزمره‌شان دانست.

در موضوع چرایی جنگ‌ها شرکت‌کنندگان به ارائه نظرات خود پرداختند و حبیب احمدزاده دلیل اصلی آن را تعریف دروغین تبلیغات غربی مسلط برجهان از صلح واقعی و پایدار دانست که به گفته او، به‌دلیل نپرداختن به بی‌عدالتی به عنوان علت اصلی شروع هر جنگ، عنوان پرطمطراق صلح در مثال تنها تجویز مسکن برای بیمار سرطانی توسط دکتر نابکاری است برای پنهان کردن درد ظاهری بیمار و نه درمان و جراحی واقعی و مورد احتیاج برای رفع بیماری و هر قرارداد صلح ادعایی آنان به واقع تنها و تنها آتش‌بس موقتی است بین جنگ قبلی و جنگ بدتر بعدی و نه صلحی پایدار و عدالت‌محور؛ درست به مانند ده‌ها قرارداد صلح دروغین بین فلسطینیان و دولت اسرائیل که به‌دلیل رفع نشدن علت اصلی نزاع ، هیچ کارکرد و دستاورد به مفهوم صلح واقعی تاکنون نداشته‌اند.

در ادامه حبیب احمدزاده، نویسنده، مستندساز و عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران گفت: ما ایرانیان شاید تنها ملتی در جهان باشیم که این تعریف دروغین را قبول نداشته و به همین دلیل نامه شخص ترامپ را رهبری کشورمان با شجاعت نمی‌پذیرند تا در واقع این تعریف دروغین را صحه نگذارند و باید گفت که به واقع شوخی تمسخرآمیزتر از این در جهان وجود ندارد که ترامپ با داشتن سه‌هزار بمب اتم، نامه‌ای به دست نخست‌وزیر تنها کشور مورد تهاجم اتمی توسط خودش بدهد تا به کشور ما که اصل داشتن بمب اتم را حرام و ممنوع می‌داند برساند که شما حق داشتن بمب اتم ندارید!

بر اساس این گزارش، این سخنان با دست زدن و تایید حاضران و خبرنگاران حاضر در سالن مواجه شد.

امیر کاستوریتسا نیز در صحبت‌های خود کشور یوگسلاوی سابق را به علت فروش تجهیزات جنگی به صدام در جنگ با ایران مورد نکوهش قرار داد و ترامپ را نیز مبدع جنگ‌های جدید اقتصادی بدون شلیک گلوله دانست.

در ادامه هرکدام از حاضران به ارائه نظرات‌شان برای استفاده از هنر در رفع آلام و دردهای ملل پس از جنگ پرداختند. حبیب احمدزاده نیز با ذکر خاطراتی از تجربه‌های شهید سعید سیاح طاهری در این امور (همانند برگزاری جشن کشتی دوستی بین بچه‌های ایرانی و عراقی روی رودخانه اروندرود، مسابقات کتاب‌خوانی دفاع مقدس بین زندانیان و جشنواره‌های دانش‌آموزی فیلم دفاع مقدس در مناطق بحران‌زده پس از سیل و زلزله و...) با حضور هنرمندان کشور همچون پرویز پرستویی، فاطمه معتمدآریا، رضا کیانیان و...، به وزیر فرهنگ صربستان پیشنهاد کرد که براساس این تجربه‌ها سال آینده کشتی دوستی بین کودکان چهار کشور صربستان، بوسنی، کرواسی و کوزوو روی رودخانه دانوب برگزار شود تا ایده‌های کنفرانس کنتر پوینت در عمل رنگ واقع به خود بگیرد.

«نبیل قاووق» عضو شورای مرکزی حزب‌الله اعلام کرد، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا می‌تواند سران کشورهای عربی را تحقیر کند اما زمانی که پیامش به «حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» رسید (و ایران تبادل پیام با ترامپ را با میانجی‌گری آبه‌ شینزو نخست‌وزیر ژاپن رد کرد) طعم حقارت را چشید و بین این دو موضع (موضع کشورهای عربی و ایران) تفاوت بسیاری وجود دارد.

بر اساس گزارش وبگاه «العهد»، قاووق ادامه داد، آمریکا امروز از ایستادگی ایران گیج شده زیرا پی برده که فشارهای اقتصادی بر روی ایران بی‌فایده است و این مسیر به بن‌بست رسیده است.

وی افزود: ترامپ به بن‌بست راهبردی رسیده و در تعجب است، اگر اقدام به بمباران ایران کند در مشکل فرو خواهد رفت و اگر ایران را بمباران نکند باز هم در مشکل قرار دارد، اگر این مسیر فعلی را تکمیل کند به هیچ نتیجه‌ای نخواهد رسید، اگر آن را تکمیل نکند زیان خواهد دید؛ به همین دلیل است که احیانا به آمریکایی‌ها می‌گوید باید ایران را بمباران کنید و چندی بعد تصمیم خود را عوض می‌کند.

قاووق تصریح کرد: ده دقیقه، کاخ سفید را رسوا و شکنندگی پنتاگون، کاخ سفید و کنگره آمریکا را ثابت کرد، ایران قدرتی را نشان داد که برتری آمریکا را در هم شکست.

قاووق ادامه داد: ترامپ فکر می‌کرد که تحمیل تحریم‌های مالی و اقتصادی بر حزب‌الله مردم را از این جنبش دور می‌کند اما گزارش‌هایی که امروز از سفارت آمریکا به کاخ سفید ارائه می‌شود، می‌گوید که تحریم‌های شدید بر حزب‌الله بر تایید و حمایت سیاسی و مردمی از این جنبش در لبنان و منطقه افزوده است.

وی تصریح کرد: امروز در برابر معادلات جدیدی قرار داریم، ایران محور مقاومت را به سمت پیروزی بزرگ در تاریخ منطقه و مقاومت فرماندهی کرد، ایران با پیروزی‌ها و دستاوردهایش، قدرت مقاومت در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، یمن و منطقه را تقویت  کرد.

این عضو حزب‌الله سپس گفت: این چالش‌ها در منطقه می‌طلبد که لبنان نسبت به قصد و نیت اسرائیل متجاوز آگاه باشد، زمانی که ترامپ از زدن ایران سخن گفت اسرائیل آماده شد و نیروهایش را به حالت آماده‌باش درآورد، این دلیلی بر اتصال میدان‌ها و نیت‌های متجاوزانه اسرائیل است.

قاووق در پایان تأکید کرد، لبنان امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند تکیه بر معامله راهبردی «ارتش، ملت و مقاومت» است.

امام صادق علیه‏ السلام:

قال الصادق علیه السلام: أیُّما رجُلٍ مِن شِیعَتِنا أتاهُ رجُلٌ مِن إخْوانِنا فاسْتَعانَ بهِ فی حاجَةٍ فلَم یُعِنْهُ وهُو یَقْدِرُ، ابْتَلاهُ اللّه‏ُ عز و جل بأنْ یَقْضیَ حوائجَ عَدُوٍّ مِن أعْدائنا یُعذّبُهُ اللّه‏ُ علَیهِ یَومَ القِیامَةِ.

 

هرگاه یکی از برادران ما دست حاجت به سوی یکی از شیعیان ما دراز کند و او بتواند کمکش کند و دریغ ورزد، خداوند عز و جل او را به برآوردن نیازهای یکی از دشمنان ما مبتلا می‌کند و به سبب آن در روز قیامت عذاب شود.

 

"ثواب الاعمال، صفحه ۲۹۷"