emamian

emamian

رئیس شورای سیاسی حزب‌الله در نشستی که با هیأتی از شورای علمای فلسطین برگزار شد، بر شکست رژیم صهیونیستی در غزه و نیز شکست آمریکا در سوریه و منطقه تأکید کرد.

هیأتی از شورای علمای فلسطین در لبنان به ریاست «حسین کاظم» با «سید ابراهیم امین السید» رئیس شورای سیاسی حزب‌الله، «حسن حب‌الله» مسئول پرونده فلسطین در حزب‌الله و معاون وی «عطاءالله حمود» دیدار کرد.

بر اساس گزارش وبگاه «العهد»، این دیدار در راستای مردود دانستن طرح آمریکا موسوم به «معامله قرن»، توطئه اسکان دائمی آوارگان و تأکید بر حق بازگشت برگزار شد و شرکت‌کنندگان در نشست مذکور اعلام کردند: وحدت موضع فلسطینی در مقابله با پروژه صهیونیستی-آمریکایی تنها راه حفاظت از حقوق تاریخی و ثابت ملت فلسطین است.

آنها افزودند؛ تعهد به گزینه مقاومت با تکیه بر راهبرد مقاومت، تنها مسیر برای تحقق پیروزی و بازگرداندن حقوق است.

شرکت‌کنندگان از تمام ملت‌های آزاده خواستند با دوراندریشی در مقابل برگزاری نشست منامه بایستند و بار دیگر تأکید کردند «قدس پایتخت ابدی فلسطین برای تمام فلسطینی‌ها باقی خواهد ماند».

سید امین السید گفت: دشمن صهیونیستی که در غزه شکست خورده جرأت ورود به جنگ با مقاومت در لبنان را ندارد و آمریکای که در سوریه و منطقه شکست خورده ، خود را در برابر چالشی بزرگتر در مقابله با جمهوری اسلامی ایران می‌بیند.

وی به وحدت فلسطینی‌ها فراخواند زیرا اراده ملت فلسطین ضامن ساقط کردن پروژه صهیونیستی و معامله قرن است.

نشست اقتصادی بحرین به عنوان اولین گام در راستای اجرای طرح موسوم به «معامله قرن» قرار است طی روزهای ۲۵ و ۲۶ ژوئن (۴ و ۵ تیرماه) در منامه برگزار شود.

معامله قرن ، طرحی به پیشنهاد دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی و حمایت عربستان، برای پایان منازعه «اسرائیل» با فلسطین و مقدمه‌ای برای عادی‌سازی روابط عربی اسرائیلی است.

در این طرح و مذاکرات بعدی، مسئله آوارگان با «وطن جایگزین» در خارج از فلسطین اشغالی حل و «حق بازگشت» آوارگان فلسطینی به کشورشان برای همیشه لغو می‌شود.

سه شنبه, 28 خرداد 1398 19:15

کشتی نجات اهل‌بیت (ع)

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با خانواده شهدا به مضمون حدیثی درباره کشتی نجات بودن اهل بیت اشاره کردند و فرمودند: «ملت ایران بداند در این دریای طوفانیِ این منطقه و این دنیا -این طوفان، امروز به اروپا هم رسیده است؛ فرانسه را ملاحظه کنید؛ کشورهای اروپایی هم اسیر طوفانند- در این طوفانی که دنیا را و بخصوص منطقه را فراگرفته است، ملّت ایران به برکت اسلام در کشتی امن محبّت اهل‌بیت و اسلام قرار گرفته‌اند.»

این مضمون در حدیث مشهور «سفینه» و درباره‌ی منزلت اهل‌بیت(علیهم‌السلام) نقل شده است، در این حدیث رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) به ابوذر غفاری میفرمایند: «إنَّ مَثَلَ أهلِ بَیتی فیکُم مَثَلُ سَفینَةِ نوحٍ مِن قَومِهِ؛ مَن رَکِبَها نَجا، ومَن تَخَلَّفَ عَنها غَرِق‌.» «مَثَل اهل بیت من در میان شما، چونان کشتى نوح در میان قوم اوست. هر که بر آن سوار شد، نجات یافت و هر که از آن باز مانْد، غرق گشت.‌»

تشبیه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) به کشتی نجات، تمثیلی پرتکرار در روایتهای شیعه و اهل سنت است. عبارت «کشتی نجات اهل‌بیت» اشاره به داستان معروف حضرت نوح دارد که به دستور پروردگار کشتی بزرگی ساخت و هرکس به هدایت حضرت نوح در آن سوار شده بود از عذاب طوفان الهی ایمن گشت. در این عبارت، اهل‌بیت به کشتی نوح تشبیه شده‌اند که هر کس با آنان باشد، نجات یافته و هر کس پیروی از اهل‌بیت نکند، در دریای عذاب الهی غرق میشود.

وجود مقدس خاتم‌الانبیاء (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نوحِ کشتیبان این امت است. بله، این امت در طول تاریخ خود فراز و نشیبهائی داشته؛ دریا طوفان دارد، سختی دارد، مشکلات دارد، گاهی هراسهای بزرگ دارد، اما وقتی کشتیبان بنده‌ی برگزیده‌ی خداست، معصوم است، آن وقت دیگر بیمی وجود ندارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در توضیح کشتی نجات بودن اهل‌بیت(علیهم‌السلام) اینگونه فرموده‌اند: «وجود مقدس خاتم‌الانبیاء(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نوحِ کشتیبان این امت است. بله، این امت در طول تاریخ خود فراز و نشیبهائی داشته؛ گاهی به گل نشسته، گاهی دچار ذلت شده، گاهی با مشکلات غیرقابل توصیفی مواجه شده، دست به گریبان شده؛ این ناشی از این است که سوار کشتی نشده. اگر واقعاً متمسک بشویم، متوسل بشویم بر کشتی نجات اسلام، همراه پیغمبر باشیم، مسلماً پیروزی نصیب ماست. البته دریا طوفان دارد، سختی دارد، مشکلات دارد، گاهی هراسهای بزرگ دارد، اما وقتی کشتیبان بنده‌ی برگزیده‌ی خداست، معصوم است، آن وقت دیگر بیمی وجود ندارد.»

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، انقلاب اسلامی ایران را پاسخ ملت به ندای اسلام دانستند که بدین وسیله سوار کشتی اسلام شده‌اند و سایر ملتها را به این راه دعوت میکنند:

«در دریای متلاطمی از امواج گوناگون مادّی و نابودی ارزشهای اخلاقی و معنوی، ناگهان این کشتىِ مستقرِّ ثابتِ نجات‌دهنده، کشتی اسلامی با ناخدایىِ اسلام و با رهبرىِ قرآن، ظاهر شده و انسانها را به سمت خودش دعوت کرده است. بحثِ یک حادثه کوچک نیست. یک ملت به این کشتی نجات چسبیده‌اند و ملتهای دیگر هم دیدند که یک ملت چگونه میتواند از زیر بار حکومت زور و فساد و وابستگی و دنباله‌روىِ طاغوتها و مستکبران عالم، با پیروی از سفینه نجات اسلام، نجات پیدا کند.»

از نگاه حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای کشتی نجات انقلاب با ثبات درحال حرکت است و اگر کسانی مقابل این استقرار بایستند درواقع خود را از این کشتی نجات نظام اسلامی بیرون می‌اندازند، فتنه‌گران سال ۸۸ مصداقی از این دسته هستند:

«کسانی که آن انتخابات عظیم چهل میلیونىِ مایه‌ی افتخار را زیر سؤال میبرند، یک نقطه‌ی قوّت را برای نظام میخواهند تبدیل کنند به یک نقطه‌ی ضعف، اینها در واقع دارند خودشان، خودشان را از این کشتی نجات - که نظام اسلامی است - بیرون می‌اندازند؛ والّا هیچ کس نمیخواهد کسی را از کشتی نجات بیرون بیندازد.

 حضرت نوح نبی‌اللّه (علی نبیّنا و علیه السّلام) به فرزندش فرمود: "یا بُنَىَّ ارکَب مَعَنا وَ لا تَکُن مَعَ الکافِرین". نظام اسلامی هم تأسیاً به حضرت نوح، به همه میگوید: بیائید با ما باشید، بیائید وارد این کشتی نجات شوید، "وَ لا تَکُن مَعَ الکافِرین". هدف و مبنا این است. ما هیچ کس را از نظام بیرون نمیکنیم؛ اما کسانی هستند که خودشان، خودشان را از نظام بیرون میکنند؛ خودشان را از نظام خارج میکنند.»

بنابراین جمهوری اسلامی ایران به برکت اسلام در کشتی امن اهل‌بیت(علیهم‌السلام) سوار شده است و این کشتی نجات به دلیل راهبری امامان معصوم از خطرات ایمن و به سرمنزل مقصود خواهد رسید.

سه شنبه, 28 خرداد 1398 19:04

 مهریه از دیدگاه اسلام

مهر از دیدگاه اسلام

مَهر یا مهریه مالی است که مرد به هنگام ازدواج، برای پرداخت به زن بر عهده می‌گیرد. مهریه حق زن است و او می‌تواند بلافاصله پس از عقد آن را مطالبه کند. تعیین مهر پیش از ازدواج دائم لازم نیست و دو طرف می‌توانند پس از عقد روی آن توافق کنند، ولی در صورت مشخص نبودن آن در ازدواج موقت، مطابق فتوای بیشتر مراجع تقلید، عقد باطل است.

 

مهریه پیش از اسلام

گونه‌هایی از مهریه پیش از اسلام در قانون حمورابی و در میان زرتشتیان و ایران باستان و اعراب و یونانیان وجود داشته است ولی در میان مسیحیان چنین رسمی وجود ندارد.

 

در گذشته، پدران و مادران، مهر را حقّ الزحمه و شیربهای خود می‌دانستند؛ بدین جهت، در نکاح شغار که رسم جاهلیت بود، معاوضه دختر یا خواهر، مهریه شمرده می‌شد بدون آنکه، به زن بهره‌ای برسد. اسلام این رسم را منسوخ کرد.

 

مهر در آیات و روایات

کلمۀ «مهر» در قرآن به کار نرفته است بلکه عناوین «صَدُقات» و «اجور» (بیشتر در مورد متعه و ازدواج با کنیزان) و «صداق» و «فریضه» به جای مهریه به کار رفته‌اند.

 

نپرداختن مهریه که ملک خاص زن است در قرآن ظلم و گناه آشکار خوانده شده است.

(نساء ۲۰ و ۲۱)

 

در آیۀ در آیۀ چهارم سوره نساء «و ءاتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنُّ نِحلَة...» از مَهر با عنوان «صَدُقَه» که از مادّه صِدق است یاد شده که راستین بودن پیوند زناشویی و علاقه مرد را نشان می‌دهد. ثانیاً با آوردن ضمیر «هنّ»، مهریه را به زن متعلّق می‌داند نه پدر و مادر او تا بخواهند آن را 

 

دستمزد به شمار آورند. ثالثاً با کلمه «نِحلَه» تصریح می‌کند که مهریه پیشکش است و نه قیمت زن، چنانچه امروزه برخی با توهم اینکه مهریه قیمت زن است مبالغ بالایی مطالبه کرده و مهریه پیشنهادی اسلام را دور از شأن زن معرفی می‌کنند. مهریه زن نحله و عطای خداوند است که به او داده شده است و مرد هیچ منتی بر او ندارد.

 

در روایات یکی از نشانه‌های بدقدمی زن، مهریه بالای او دانسته شده و آن را موجب کینه در خانواده معرفی می‌کنند.

(میزان الحکمه، ج ۲، ص۱۱۸۲)

 

امام باقر(ع) فرمود: «الصداق ما تراضيا علیه قل او کثر» یعنی آنچه طرفین ازدواج به آن راضی می‌شوند کم باشد یا زیاد همان مهریه است. در مورد حداکثر مهریه از نظر شرعی نمی‌توان مقدار معینی تعیین کرد. امام صادق(ع) یکی از مواردی که در قیامت بخشیده نمی‌شود را مهریه‌های پرداخت نشده زنان معرفی می‌کنند.

 

پیامبر اکرم(ص) فرمود: سه گروه از زنان عذاب قبر ندارند و در قیامت با حضرت زهرا(س) محشور می‌شوند: زنی که با فقر و تنگدستی همسر خود بسازد، زنی که با بداخلاقی همسر، صبر خود را از دست ندهد و زنی که مهریه خود را به همسرش ببخشد.

 

اقسام مهریه

مهریه در اسلام بر سه قسم است:

 

مَهرُ المُسَمّی

مَهر المسمی مهری است که زن و شوهر قبل از انعقاد عقد نسبت به مقدار و میزان آن توافق نموده و آن را در عقد ذکر می‌کنند یا پس از عقد بر روی مقدار معینی توافق می‌کنند. مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آنها بشود مشخص باشد نه اینکه چیز گنگ و مبهمی باشد.

 

شرایط مهر المسمی:

دارای ارزش مالی و اقتصادی باشد

قابل تملک و نقل و انتقال باشد

مشخص و معلوم باشد

معین و تصریح شده باشد

دارای منفعت عقلایی و مشروع باشد

شوهر قدرت تسلیم مهریه را داشته باشد

تعیین میزان مهر مطابق ماده ۱۰۸۰ قانون مدنی منوط به تراضی طرفین است و محدودیتی در این خصوص در قانون پیش بینی نشده است ولی طبق روایات مستحب است که مهرالسّنه ملاک قرار گیرد.

 

مهر المثل

اگر در زمان انعقاد عقد دائم راجع به مهریه توافق نشده یا اینکه مهریه تعیین شده باطل باشد ولی عمل زناشوئی بین زوجین صورت گرفته باشد، در این حالت بر اساس عرف و عادت محل و وضعیت خاص زوجه مانند خانواده، تحصیلات، سن، شغل و امثال آن مهریه‌ای هم‌شأن زنان مشابه وی تعیین می‌گردد که به این نوع مهریه، مَهرُالمِثل می‌گویند یعنی مهریه‌ای معادل زنان مثل او.

 

مهر المُتعَه

هرگاه در عقد نکاح مهر ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر، زن خود را طلاق دهد زن مستحق مهر المتعه است.

خداوند در آیه ۷۱ سوره مبارکه توبه ضمن بیان اوصاف مؤمنان آنها را دارای شرایط امر به معروف می‌داند و آمران به معروف را به پاداش وعده می‌دهد.

در این آیه علائم و نشانه‌هاى مردان و زنان با ایمان بیان شده که مى‌فرماید: «مردان و زنان با ایمان دوست و ولى و یار و یاور یکدیگرند»

به این آیه توجه کنید؛

«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَآءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أَوْلِئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ‏»

ترجمه

مردان و زنان با ایمان، یار و یاور و اولیاى یکدیگرند، به معروف (خوبى‏‌ها) فرمان مى‏‌دهند و از منکرات و بدى‏‌ها (منکرات) نهى مى‏‌کنند، نماز بر پاى داشته، زکات مى‏‌پردازند و از خداوند و پیامبرش پیروى مى‏‌کنند. بزودى خداوند آنان را مشمول رحمت خویش قرار خواهد داد. همانا خداوند، تواناى غالب و حکیم است.

اوصاف مؤمنان

در این آیه دقیقاً به موازات آیه‌ای که در وصف منافقان بیان شد اوصاف مؤمنان را بیان می‌کند و می‌فرماید: مؤمنان همه دوستان یکدیگرند و باوجود کثرت‌ها و تفاوت‌هایشان بعضی متولی امور بعضی دیگرند و همه آنها در ایمان به خدا و عقاید حقه اشتراک دارند و به همین جهت هم به صلاح جامعه خود یکدیگر را امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و بوسیله برپاداشتن نماز ارتباط خود را باخالقشان برقرار می‌سازند و بوسیله زکات بین خودشان ارتباط و همبستگی ایجاد می‌کنند و ولایت فیمابین خود را در ظاهر و باطن عینیت می‌بخشند و خدا را در احکام شرعیه الهی اطاعت می‌کنند.

همچنین از رسول خدا(ص ) در احکام ولائیه‌ای که در اداره امور و اصلاح شئون جامعه صادر می‌شود، مثل امر به جهاد و قضاوت‌های آن حضرت در دعاوی و حدود شرعی و... اطاعت می‌کنند و آنگاه خبر می‌دهد که بزودی قضای الهی شامل حال این‌گونه افراد شده و رحمت خدا اشخاص متصف به این صفات را در بر خواهد گرفت و علت این شمول رحمت هم اولاً عزت و سلطنت الهی است که هیچ مانعی جلوگیر او نیست و دیگر آنکه خدا حکیم است و هیچ اشتباه و اختلال و سستی و گزافی در احکام او راه ندارد.

خصوصیات زنان و مردان با ایمان

در آیه مورد بحث علائم و نشانه‌هاى مردان و زنان با ایمان بیان شده است که آن هم در پنج قسمت خلاصه مى‌شود. آیـه از ایـنـجـا شـروع مـى‌شـود کـه مى‌فرماید: «مردان و زنان با ایمان دوست و ولى و یار و یاور یکدیگرند» (والمؤمنون والمؤمنات بعضهم اولیا بعض ). پس از بیان این اصل کلى به شرح جزئیات صفات مؤمنان مى‌پردازد که در ادامه می‌آید:

۱. نخست مى‌گوید: «آنها مردم را به نیکى‌ها دعوت مى‌کند» (یامرون بالمعروف ).

۲. «مردم را از زشتی‌ها و بدی‌ها و منکرات باز مى‌دارند» (وینهون عن المنکر).

۳. آنـهـا بـه عـکـس مـنافقان که خدا را فراموش کرده بودند «نماز را برپامى دارند» (ویقیمون الصلوة ) و به یاد خدا هستند و با یاد و ذکر او دل را روشن و عقل را بیدار و آگاه مى‌دارند.

۴. آنها بر خلاف منافقان که افرادى ممسک و بخیل هستند بخشى از اموال خویش را در راه خدا و حـمایت خلق خدا و براى بازسازى جامعه انفاق می‌کنند «و زکات اموال خویش را مى‌پردازد» (ویؤتون الزکوة ).

۵. منافقان فاسقند و سرکش و خارج از تحت فرمان حق، اما مؤمنان «اطاعت فرمان خدا و پیامبر او مى‌کنند» (ویطیعون اللّه ورسوله ). در پایان این آیه اشاره به نخستین امتیاز مؤمنان از نظر نتیجه و پاداش کرده و مى‌گوید: «خداوند آنها را به زودى مشمول رحمت خویش مى‌گرداند» (اولئ ک سیرحمهم اللّه ). شـک نیست که وعده رحمت به مؤمنان از طرف خداوند از هر نظر قطعى و اطمینان بخش است چرا که «خداوند توانا و حکیم است» (ان‌اللّه عزیز حکیم ). نه بدون علت وعده مى‌دهد و نه هنگامى که وعده داد از انجام آن عاجز مى‌ماند.

امر به معروف و نهی از منکر عامل عمل به دیگر واجبات

آیه‏ ۶۷، درباره‏ منافقان تعبیرِ «بعضهم من بعض» را آورده بود، امّا این آیه درباره‏ مؤمنان مى‏‌فرماید: «بعضهم اولیاء بعض»، شاید اختلاف تعبیر به خاطر آن است که بر خلاف مؤمنان، وحدت عمیق و پیوند ولایت در میان منافقان نیست و هنگام بروز منافع شخصى، وفادار نیستند و وحدتشان ظاهرى و صورى است، به قول قرآن: «تحسبهم جمیعاً وقلوبهم شتّى» (حشر، ۱۴) آنان را متّحد مى‏‌پندارى درحالى که دل‌هایشان پراکنده است. چون امر به معروف و نهى از منکر، عامل برپایى واجبات دیگر است، از این ‏‌رو در آیه، قبل از نماز و زکات آمده است.(تحف‏‌العقول، ص ۲۳۷)

شرایط و ضوابط امر به معروف

زن و مرد هر دو، در اصلاح جامعه تأثیر گذارند. «المؤمنون والمؤمنات»

مؤمنان در جامعه‏ اسلامى، نسبت به یکدیگر از طرف خداوند، حقّ ولایت و نظارت همراه با محبّت دارند و بى‏‌تفاوت نیستند.«بعضهم اولیاء بعض»

امر به معروف ونهى از منکر که بر همه‏ مردان و زنان با ایمان واجب است، برخاسته از حقّ ولایت بر یکدیگر است. «بعضهم اولیاء بعض یأمرون... وینهون»

امر به معروف و نهى از منکر باید از موضع قدرت باشد نه ضعف. «یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»

امر و نهى، در سایه‏ محبّت و ولایت قابل اجرا است. «بعضهم اولیاء، یأمرون...»

توجّه به زندگى محرومان و تأمین اجتماعى فقرا، در کنار مسائل عبادى دیگر است. «یُقیمون، یُؤتون الزکوة و یُطیعون اللّه...»

ایمان در اصلاح فرد و جامعه، نقش به سزایى دارد. «المؤمنون و المؤمنات... یأمرون، یَنهون، یُقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و یطیعون اللّه»

امر به معروف و نهى از منکر، اقامه‏ نماز، پرداخت زکات و اطاعت از خدا و رسول، وظیفه و عملکرد دائمى مؤمنان است. «یَأمرون، یَنهون، یُقیمون، یُؤتون، یُطیعون» (فعل مضارع رمز استمرار است)

کسانى که دیگران را به کارهاى خوب دعوت مى‏‌کنند، باید خود نیز اهل عمل باشند. «یأمرون، یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و یطیعون»

اطاعت از خدا و رسول باید با میل و رغبت باشد. «یُطیعون اللّه و رسوله» (اطاعت در لغت به معناى پیروى با میل است)

هم اطاعت از خدا در برنامه‏‌هاى عبادى لازم است و هم اطاعت از رسول در برنامه‏‌هاى حکومتى. «یطیعون اللَّه ورسوله»

اعمال انسان، زمینه‏‌ساز رحمت الهى است. «یَأمرون، یَنهون، یُقیمون، یُؤتون، یُطیعون، سیرحمهم اللّه»

زن و مرد در دریافت رحمت الهى یکسان هستند. «المؤمنون والمؤمنات... سیرحمهم اللّه»

منبع: تفاسیر المیزان، نمونه و نور

یکی از موانع تقریب مذاهب اسلامی عدم تبیین کامل و شفاف عقاید و آرای مذاهب دیگر است که خلاء آن به سوء تفاهماتی در میان امت انجامیده است و شاید بتوان گفت از اصلی ترین دلایل ظهور جریانات تکفیری این سوءتفاهمات و عدم شناخت صحیح از عقاید صحیح مذاهب دیگر است و اگر این شناخت برای پیروان مذاهب کامل تر شود امت اسلامی از بسیاری از مشکلات خود رهایی خواهد یافت.

علل ایجاد کننده سوءتفاهم

عدم تبیین نادرست مفاهیم یک مذهب یا عقیده تا بدین جا بوده است که بسیاری از علل تحریک پذیری مسلمین نسبت به یکدیگر نشات گرفته از سوءظن هایی است که توسط برخی مبلغان دینی متعصب جاهل و جریان های خارجی نفوذ که توسط استکبار فعال شده‌اند به وجود آمده است و با اموری همچون تقطیع مطالب و جهت بخشی خاصی در انتقال عقاید و آرای اصیل مذاهب و بزرگان آن مذهب و یا رفتار یک شخص خاطی از یک مذهب را به حساب همه پیروان آن مذهب  بدان نحو که مطلوب خودشان است به دیگر پیروان مذاهب جلوه داده‌اند و سبب بیشتر شدن اختلافات و عدم شناخت نسبت به مذاهب دیگر شده اند.

در بیشترین شواهد موجود اینطور بوده است که پیروان مذاهب در ابتدایی ترین عقاید دیگر مذاهب دچار سوءظن ها و سوءتفاهمات بسیاری هستند که در مواقع بسیاری، پیروان مذهب دیگر را دشمن خود می دانند.

این که میان عقاید این مذاهب اختلافاتی است حقیقتی انکار ناکردنی است و همانند خیلی از اختلافات موجود مانند اختلاف نژادی و... نمی‌توان آن را منکر شد اما بسیاری از اختلافاتی که در فضای موجود بین مسلمین رایج است اختلافاتی است که از سوءتفاهم‌هایی به سبب عدم شناخت صحیح نسبت به یکدیگر صورت گرفته است.

آسیب ها و لطماتی که سوءتفاهم به امت اسلامی وارد می‌سازد
در ادامه آنچه که گفته شد برای مثال در فضای موجود فعلی برخی از شیعیان فکر می‌کنند اهل سنت نسبت به اهل بیت(ع) علاوه براینکه حب ندارند بغض هم دارند  یا این که در اولین برخورد یک فرد شیعه با یک اهل سنت که تاکنون در محیط تعاملی با اهل سنت قرار نداشته  یا شناخت کافی نسبت به عقاید آن‌ها نداشته است وقتی مثلا نام شخص مقابل را میپرسد و او که اهل سنت است نامی همچون علی یا حسین و... داشته باشد بسیار تعجب میکند که مگر اهل سنت هم نام فرزندانشان علی و حسین و چنین اسامی می نامند؟!

متاسفانه دست نفوذ استکبار از دیرباز تاکنون سبب فواصل زیادی میان پیروان این مذاهب از یکدیگر و نشناختن عقاید راستین هم شده است.تا اینجا که خیلی ها در موارد متعدد اهل سنت را با وهابیت به اشتباه در یک صف قرار می دهند و یا عقاید شیعیان  برای اهل سنت به علت تبیین نشدن درست آن عقیده سبب این شده تا آن ها این عقاید شیعیان را شرک بدانند و  از این دست عوامل سبب این بوده تا مسلمین روز به روز نسبت به عقاید یدیگر بیگانه شوند و حکم بر تکفیر هم صادر کنند.

دیپلماسی تفرقه ابزار مهم استکبار جهانی
دیپلماسی تفرقه عاملی بوده است که دشمن زیرک مسلمین به خوبی آن را دریافته که تاریخ با دیدن حوادثی چون اختلاف افکنی دشمنان در نهضت مشروطه و جریانات دیگر شاهدی بر این ماجراست.

و می‌توان گفت بزرگترین ابزاری که دشمن برای نابودی یک جریان،یک کشور،یک دین و... بکار برده است دیپلماسی تفرقه بوده است و تا به کلی آن را نابود نسازد دست از کار خویش نمی کشد.

راهبرد موجود
برای دستیابی به راهبرد حل مسئله در فرض های ابتدایی میتوانیم این را متصور شویم که اگر این دیپلماسی تفرقه از سمت دشمن به دیپلماسی وحدت توسط رهبران اسلامی و نخبگان تبدیل شود و عقاید کورکورانه و جاهلانه موجود به زباله دان سپرده شود فضای مطلوبی را در جهان اسلام شاهد خواهیم بود.

در موارد بسیاری زمانی که مسلمین جهان با یکدیگر تعاملات مناسب را برقرار کنند از بزرگترین سدهایی همچون سد اقتصادی، علمی و... عبور خواهند کرد و مسلمین پرچمدار مستضعفین عالم خواهند بود و فضای تکفیر رفته رفته به کمترین درجه ی خود خواهد رسید.

امید است که در این فضای موجود نخبگان جهان اسلام با رهنمود علمای دلسوز اسلامی در تبیین درست این عقاید برای رفع سوءتفاهمات موجود و تبیین درست عقاید اصیل دیگران در قالب های مختلف از جمله رمان،یاداشت و... و با بکارگیری از رسانه های موجود به این مسئله بپردازند تا سبب تعاملات بیشتر پیروان مذاهب شوند و دیپلماسی تفرقه را که دشمن بذر آن را در میان مسلمین کاشته نابود سازند.

حجت‌الاسلام هادی اکبری رئیس بعثه مقام معظم رهبری در امور اهل سنت با اشاره به اعزام زائران خانه خدا از ۱۷ تیرماه اظهار داشت: امسال نیز همچون سال‌های گذشته پس از اعلام فراخوان حج تمتع، برادران اهل سنت نیز برای حضور در مناسک حج تمتع نام‌نویسی خود را تکمیل کردند.

وی با بیان اینکه امسال زائران اهل سنت از ۱۲ استان به حج تمتع مشرف می‌شوند، گفت: بر اساس برنامه‌ریزی و‌سهمیه هر استان کاروان‌هایی پیش‌بینی شده است که در حج تمتع امسال ۱۰ هزار و ۵۰۰ زائر اهل سنت به حج اعزام می‌شوند.

حجت‌الاسلام اکبری با اشاره به استان‌هایی که حاجی اهل سنت دارند، خاطر نشان کرد: در حج تمتع ۹۸ از استان‌های آذربایجان غربی، بوشهر، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خراسان شمالی، سیستان و‌بلوچستان، فارس، کردستان، کرمانشاه، گلستان، گیلان و هرمزگان زائر اهل سنت به عربستان اعزام خواهد شد.

اعتقاد به ظهور حضرت مهدی(عج) از باورهای مهم اهل سنت و از علائم کبریای قیامت به حساب می آید تا آنجا که بعضی از محدثان و محققان اهل سنت روایاتی را که پیرامون ظهور حضرت مهدی نقل شده است در حد تواتر معنوی می‌دانند. 

نظرات تعدادی از علماء بزرگ اهل‌ سنت درباره مهدویت به شرح زیر است:
 
*شيخ محمد جمالي امام جمعه كنگان: از نظر اهل سنت طبق حديث پيامبر(ص) شخصي در آخرالزمان با علامت‌هاي يادشده در احاديث ظهور خواهد كرد و زمين را پر از عدل و قسط مي كند.

*شوراي افتاء و شوراي روحانيت سنندج: نظر اهل سنت درباره حضرت مهدي اين است كه در آخر زمان شخصي بنام محمد مهدي متولد و مدتي با حضرت عيسي حكومت كرده و انشاالله دنيا را پر از عدل خواهند كرد.

*شيخ ابراهيم محمدي امام جمعه اهل سنت عسلويه: علماي اهل سنت بر اين باور هستند كه شخصي بنام محمدبن عبدالله معروف به مهدي در آخر الزمان متولد مي شود و از سلاله پيامبر و از فرزندان فاطمه و حسن است و مردم را از گمراهي بسوي نور اسلام دعوت مي كند و با عدالت حكم مي كند بعد از اينكه دنيا پر از ظلم و ستم شده است.

*شيخ عبدالستار حرمي امام جمعه اهل سنت نخل تقي: در آخرالزمان متولد مي شود، از نسل پيامبر است، نامش محمدبن عبدالله، لقبش مهدي و يكي از مصلحان تاريخ مي باشد.

*شيخ خليل افراء عضو شوراي برنامه ريزي مدارس علوم ديني اهل سنت نائب رئيس شوراي روحانيت اهل سنت رئيس شوراي افتاء: اعتقاد به ظهور حضرت مهدی(عج) از باورهای مهم اهل سنت و از علائم کبریای قیامت به حساب می آید تا آنجا که بعضی از محدثان ومحققان اهل سنت روایاتی را که پیرامون ظهور حضرت مهدی نقل شده است در حد تواتر معنوی می دانند.

*اهل سنت و شیعه در مورد بشارت های پیامبر اسلام (ص) راجع به ظهور حضرت مهدی (ع) و مأموریت‌های جهانی و شخصیت معنوی و نشانه های ظهور و ویژگیهای انقلاب ایشان  تا حد زیادی اتفاق نظر دارند، اما تفاوت اساسی در آن است که شیعیان معتقدند حضرت امام (ع) امام دوازدهم و فرزند امام محمد بن حسن عسکری است که در سال 255 هجری قمری متولد شده است و هم اکنون زنده و غایب است.

*در حالیکه اهل سنت معتقدند کسی با نام و لقب امام مهدی هنوز متولد نشده وغایب نیست بلکه چنین فردی با نام محمدبن عبدالله یا احمدبن عبدالله که پیامبر علیه الصلاه والسلام فرموده اسم مهدی مانند اسم من و اسم پدرش مانند نام پدرم ، یعنی محمد یا احمد پسر عبدالله علوی فاطمی حسنی علوی نسبت به سیدنا علی رضی الله عنهما.در آخر الزمان ظهور خواهد کرد و بزرگان می فرمایند.  زمین در انتظار مهدی در وقت و زمانیکه خدای عزوجل آن را مقدر کند ، زیرا وقت ظهور مهدی ، کسی از آن اطلاعی ندارد نه فرشته مقرب و نه بنی اسرائیل و از سوی غیبی است که عملش مختص خداست.

*مهدی در آخرالزمان که برای تأیید و تقویت دین بعد از صلح و آتش بسی که بین رومی ها و مسلمانان صورت می گیرد ظهور می کند.

*پیامبر (ص) می‌فرماید: مهدی (ع) در آخرالزمان تا اینکه خداوند به وسیله او دین را تقویت می کند ظهور می کند و در زمین مدت هفت سال و در روایتی هشت سال و در روایتی نه سال می ماند. این حدیث ابو داوود در باب المهدی روایت کرده . ش(4286-4287 ) و ترمذی در باب الفتن (ص 2232) و گفته شده حدیث حسن و احمد (3- 37- 52 ) و ابو نعیم در باب الفتن (ص 233- ط دارالکفر- بیروت) . محققان و دانشمندان اهل سنت ظهور حضرت مهدی موعود را در قرب قیامت از معتقدات اهل سنت و جماعت برشمرده اند.

*شیخ الاسلام احمدبن عبدالحلیم مشهور به ابن تیمیه می فرماید: ان الاحادیث التی یحتج بها علی خروج المهدی احادیث صحیحه رواها ابو داوود والترمذی و احمد وغیر هم من حدیث ابن مسعود و غیره   یعنی احادیثی که از آنها بر خروج مهدی استدلال می شود صحیح اند، آنها یعنی احادیث محدثان بزرگ همچون امام ابو داوود،ترمذی، احمد و دیگران از سند عبدالله بن مسعود رضی الله و دیگر اصحاب رضی الله عنهم روایت نموده اند .

*علامه مسعود بن عمر تفتازانی(متوفی سال 792 ه) می فرماید: قدوردت الاحادیث الصحیه فی ظهور امام من ولد فاطمه الزهرا رضی الله عنها سهیلا الدنیا قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا . یعنی احادیث صحیحی درباره ظهور امامی از دودمان فاطمه زهرا رضی الله عنها روایت شده که وی دنیا را پر از قسط و عدل خواهد کرد چنانچه پر از ظلم وستم شده است.

*علامه جلاالدین سیوطی به نقل از امام ابوالحسن محمدبن حسین سمری و امام ابوالعباس احمدبن محمد هیتمی به نقل از برخی از ائمه آورده اند که : قد تواتوت الخبار واستفاضت بکثره رواتها عن المصطفی صلی الله علیه و آله و سلم ببحئ المهدی و انه من اهل بیته و انه سیمکث سبع سنین و انه علأ الارض عدلا .  اخبار و روایات درباره آمدن امام مهدی متواتر است و جهت کثرت راویان از پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم در حد استفاضه است که بیان می کند امام مهدی از اهل بیت ایشان است و هفت سال در زمین حکومت خواهد کرد و زمین پر از عدل و داد خواهد می کند.

*امام محقق و محدث، شمس الدین محمدبن احمد سفارینی حنبلی- متوفی سال 1188 می فرماید: قد کثرت الروایات بخروج المهدی حتی بلغت حد التواتر المعنوی وشاع ذلک بین علماء السنه حتی عد من معتقد اتهم فالایمان بخروج المهدی واجب کما هو مقرر عند اهل العلم و مدون فی عقائد اهل السنه و الجماعه ؛ روایات پیرامون خروج مهدی بسیار زیادند و به حد تواتر معنوی رسیده اند و این مسئله میان علمای اهل سنت به قدری شایع است که از معتقدات آنان به حساب می آید، لذا ایمان به خروج مهدی واجب است ، چنانچه این مسئله نزد اهل علم به اثبات رسیده و در کتب اعتقادی اهل سنت و جماعت تدوین شده است.

*امام احمدبن عبدالحلیم معروف به شاه ولی الله محدث دهلوی (متوفی سال 1176. ه) می فرماید: همچنین ما به یقین می دانیم که شارع علیه الصلاه والسلام به نص فرموده است به آنکه امام مهدی علیه السلام در اوان قیامت موجود خواهد شد و وی امام برحق است و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد.

*اهل سنت و جماعت می فرمایند: علمای بزرگ مانند امام شوکانی درباره ی احادیث در مورد امام مهدی (ع) می فرماید: احادیث در مورد امام مهدی (ع) به حد تواتر رسیده و تقریبا بیش از پنجاه حدیث صحیح و حسن و ضعیف وجود دارد وهمچنین از بین علماء کسانیکه احادیث امام مهدی (ع) را تأیید کرده اند:1- ابوالحسن آبری2- محمد برزنجی از علمای بزرگ شافعی در کتابش (شاعه الاشراط الساعه) در باب سوم کتابش درباره علامتهای قیامت و نشانه های آن که زیاد است که اولین آنها امام مهدی (ع) می باشد ذکر می کند.3- یکی از علمای بزرگ به نام صدیق حسن خان رحمه الله می فرماید: احادیث وارده در مورد امام مهدی (ع) به حد تواتر رسیده مانند احادیث در مورد دجال و احادیث در مورد نزول سیدنا عیسی بن مریم علیه الصلاه والسلام.

همانطوری که مبحث امام مهدی (ع) در سنن اربعه و در مسانید مانند مسند امام احمد بن حنبل- مسند بزار- مسند ابی یعلی و مسند حارث بن ابی اسامت و مستدرک حاکم و مصنف ابن ابی شیعه ذکر شده علمای زیاد دیگری کتابهای زیادی در مورد امام مهدی(ع) تألیف کرده اند.

1-امام سیوطی کتابی دارد به نام (العرف الوردی فی اخبار المهدی) تألیف بن حجر مکی2- کتاب القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر از حافظ بن کثیر3- النهایه فی الفتن و الملاحم از ملاء علی قاری4- کتاب باسم المشرب الورودی فی مذهب المهدی از ملاء علی قاری 5- ایام شوکانی التوضیح ضیما جائ فی تواتر المهدی المنتظر والرجال المسیح.

*عده‌ای از نویسندگان معاصر اهل سنت نیز درباره اعتقاد به مهدی موعود (ع) با شک و تردید نگریسته اند و ظهور فردی را با نام مهدی (ع) بطور کلی نفی کرده و ظهور چنین فردی  با ویژگیها و علائم خاص را انکار نموده اند.

در پاسخ به این اظهارات، علماء و محققان اهل سنت جهان اسلام واکنش نشان داده اند. از آن جمله :1- شیخ عبدالعزیز بن باز مفتی اعظم سابق عربستان سعودی2- شیخ محمدصالح عثیمین3- استاد عبدالمحسن عباد استاد دانشگاه مدینه منوره 4- شیخ محمد علی صابونی صاحب کتاب تفسیر معروف به صفحه التفاسیر 5- شیخ محمد خضر حسین 6- علامه سید سابق از اساتید دانشگاه الازهر 7- محدث معاصر شیخ ناصرالدین آلبانی 8- مولانا محمد زکریا کاندهلوی از علمای برجسته هندوستان که هر یک با نشر کتاب و مقاله صدور فتوی و ایراد سخنرانی به رد صریح این رویکرد پرداخته اند و به ایرادات آنان پاسخ گفته اند.

*دکتر عبدالحلیم محمود رئیس اسبق دانشگاه الازهر مصر می فرماید: خبر ظهور حضرت مهدی (ع) در خصوص صریح احادیث آمده است. آغاز ظهور حضرت مهدی (ع) از مکه مکرمه و قبل از نزول حضرت عیسی بن مریم (ع) خواهد بود. امام مهدی (ع) متولی ولی امر مسلمانان می شود و آنان را در جهاد با دشمنان اسلام رهبری می کند تا آنکه حضرت مسیح (ع) از آسمان فرود می آید و بر منهاج شریعت حضرت محمد مصطفی (ص) در راستای تحکیم ارکان اسلام تلاش می کند.

*محتوای احادیث روایت شده است که وی فرمانده عربی مبارز و مجاهدی است که برای نشر عدل و دفع ظلم و ستم تلاش خواهد کرد ، چنانچه در احادیث به این مطلب تصریح شده است.

*شیخ عبدالعزیزبن باز مفتی سابق عربستان سعودی می فرماید: امر ظهور مهدی (ع) واضح است. احادیث در این باره به حد استفاضه تواتر رسیده اند، تعداد زیادی از علماء به تواتر این احادیث اذعان نموده اند. تواتر این احادیث معنوی است و این بخاطر کثرت طرق روایت و تفاوت منابع و روایت صحابه پیامبر و اختلاف الفاظ آن است.

*از این رو اعتقاد به این مسئله حق است و روایات دلالت بر شخصیت این موعود و حق بودن خروج  وی دارند، نام ایشان محمدبن عبدالله علوی حسنی است و از دودمان سیدنا حسن ابن علی (رضی ا..) خواهد بود. ظهور این امام آخرالزمان نزول رحمتی از جانب خداوند بر امت اسلامی است زیرا توسط ایشان عدل وحق اقامه می گردد و بساط ظلم و جور بر چیده می شود.

*قبل از ظهور حضرت مهدی موعود(ع) حوادث و وقایعی اتفاق خواهد افتاد که احادیث و روایات اسلامی از آنها به عنوان علایم و نشانه های صغرای قیامت یاد کرده است. از بین این نشانه ها ، نشانه ای ظاهر و آشکار گردیده است. مثلا آن حضرت یعنی رسول خدا علیه الصلاه والسلام فرموده اند: در آخرالزمان و در قرب قیامت دین اسلام غریب و ناآشنا می شود. صبر کننده بر دین همانند کسی خواهد بود که آتش در کف گرفته است. بدعتها ظاهر می شود، نام سنت بر آن گذاشته می شود. حلال حرام و حرام حلال ، امر به معروف ترک می شود و... .

سپس علیم کبریای روز قیامت می آید. برخی از علماء معتقدند که نخستین علامت ظهور حضرت مهدی موعود (ع) خواهد بود. اما برخی معتقدند که قبل ظهور حضرت مهدی(ع) (وابه الارض) که با سخن خواهد گفت: خورشید از جانب مغرب طلوع خواهد کرد.

جنگ با رومی ها ؛ پیامبر از آن خبر داده است. پیامبر فرمود: شما با رومی ها می جنگید و آنان با شما صلح می کنند و با شما و سایر دشمنان تان خواهند جنگید. در این جنگ ها شما و متحد ایشان پیروز خواهید شد. به غنایم زیادی دست خواهید یافت و سالم و سلامت خواهید بود تا آخر.

لشکر کشی مسلمانان به قیام و رهبری امام مهدی(ع) - خروج دجال ، خروج دجال از نشانه های بزرگ روز قیامت است - حضرت عیسی (ع) و حضرت مهدی (ع) بر مسیح دجال پیروز می شوند و حکومت اسلامی در زمین بر پا می شود. حضرت عیسی (ع) پس از پایان مأموریتش در زمین چهل سال می ماند و پس از آن وفات می کند. مسلمانان بر او نماز خوانده و به خاک می سپارند.

- روایت در مورد حکومت امام مهدی (ع) متفاوت اند.
-حداقل هفت سال و حد اکثر چهل سال ایشان حکومت می کنند و پس از آن وفات خواهند کرد. اما استدلالات آنانی که وجود ظهور حضرت مهدی (ع) را نفی می کنند می فرمایند که احادیث امام مهدی(ع) در صحيحين بخاری و مسلم نیامده ، در جواب می گوییم که همه می دانند که سنت پیامبر (ص) و احادیث همه در صحاح مدون نشده و در این باره در بین علماء اختلافی نیست. علماء می فرمایند: هر حدیثی که در کتابهای سته به صحت رسیده بر مسلمانان واجب است که با آن عمل کنند.

*ابن حجر عقلانی می فرماید: که امام بخاری رحمه الله فرموده: آنچه در کتبم آورده ام صحیح است و آنچه از احادیث صحیح ترک کردم بیشتر است، بعضی بیشتر از احادیث، احادیث صحیحه ای بوده که من در کتابم نیاوردم، دیگران آن را جمع کرده اند. امام بخاری خیلی از احادیث را صحیح دانسته در حالیکه در کتابش (صحیح بخاری) نیاورده ، مثلا استدلال کرده اند به حدیث (لا مهدی الا عیسی بن مریم).

*امام ذهبی می فرماید: این خبر ( لا مهدی الا عیسی بن مریم ) خبر منكر است و دیگران هم گفته اند که این حدیث ضعیف است.

پس حضرت مهدی(ع) یک مجدد و احیاگر دینی است که برای اجرای شریعت  و بر قراری عدالت و انصاف می آید. عقیده برادران شیعه  حضرت مهدی(ع) در 15 شعبان متولد شده است، اما اهل سنت معتقدند که شخصی با ویژگیهای حضرت مهدی (ع) هنوز متولد نشده است و فقط خداوند زمان  تولد ایشان را می داند.

البته آنگونه در احادیث آمده است و یاد شده ایشان در آخرالزمان و نزدیکیهای قیامت در خاندان نبوت سلام اله علیهم متولد می شود و همانطوریکه اشاره کردیم در رابطه با امام مهدی (ع) روایات زیادی آمده که خصوصیات و صفات آن حضرت را بیان می کند و نباید در رابطه با ظهور آن حضرت به احادیث ضعیف استناد کنیم. درحالیکه درباره ایشان احادیث صحیح زیادی وجود دارد که ولادت ایشان را در آخرالزمان برای برقراري قسط و عدل خواهد بود.

آنچه مسلم است اینکه نبوت با حضرت رسول(ص) خاتمه پیدا کرده و امام مهدی (ع) یک مجدد و احیاگر دینی است.

همه مسلمانان اعم از شیعه و اهل سنت متفق اند که نبوت خاتمه یافته و سلسله وحی منقطع شده است.

لذا بهترین راه مسیر اعتدال است و دین اسلام نیز دین اعتدال و میانه روی است و افراط تفریط همواره مردود است.

*ماموستا ملا احمد شيخي امام جمعه ثلاث باباجاني: برابر احاديث و كتب اهل سنت در آخر زمام حضرت مهدي(ع) ظهور مي كند به امر خداوند دنيا را پر از عدل و ظلم را نابود مي كند. از نظر اهل سنت آخرين هديه الهي به امت اسلامي كه به اسلام و مسلمين كمك مي كند و مصلح جهان خواهد بود محمدمهدي است اما تاكنون متولد نشده است.

*ماموستا ملارشيد ثنائي امام جمعه سرپل ذهاب: برابر احاديث و كتب اهل سنت در آخر زمان حضرت مهدي(ع) ظهور مي كند به امر خداوند دنيا را پر از عدل و ظلم را نابود مي كند.

*ماموستا حسين عيني امام جمعه بخش نوسود شهرستان پاوه: نظر اهل سنت مشخص است كه در آخرالزمان شخصي بنام مهدي متولد خواهد شد و دنيا را پر از قسط و عدل و داد مي كند و هنوز متولد نشده اند.

*ماموستا محمد محمدي ياري مدير مدرسه مولوي ياري: در كتب صحيح اهل سنت حديث آمده در مورد حضرت مهدي(ع) كه در آخرالزمان ظهور مي كند و با ظهور ايشان دنيا سراسر پر از عدالت و دينداري و صفا و صميميت ايجاد خواهد كرد.

*ماموستا ملا عادل غلامي امام جماعت مسجدالنبي(ص) قصرشيرين: ما اهل سنت معتقديم كه در آخر زمان كسي بنام محمد فرزند عبدالله دين اسلام را نجات مي دهد و دجال را نابود مي كند و كفار را با همكاري حضرت عيسي(ع) نابود مي كنند و دنيا را پر از عدل مي كند.

*ماموستا ملاعبدالله غفوري امام جمعه روانسر: برابر احادیث و کتب اهل سنت در آخر زمان حضرت مهدی(ع) ظهور می کند به امر خداوند دنیا را پر از عدل و ظلم را نابود می کند.

*اهل سنت معتقد است به یک شخص ممتاز مصلح عادل و دادگر از اهل بیت رسول الله(ص) به نام محمدمهدی که در آخر زمان ظهور می کند و دنیا را از عدل و داد پر می کند، دجال را به قتل می رساند با حضرت عیسی(ع) جمع می شود در کنار بیت الله یملاء لارض عدلاً .

*آخوند رحيم بردي صمدي امام جمعه اهل سنت باغلق: اهل سنت به حضرت مهدي(ع) و ظهور ايشان اعتقاد دارد اما در جزئيات اختلاف است.

*مولوي توكلي امام جمعه اهل سنت تايباد: ظهور حضرت مهدي(ع) از نگاه ما اهل سنت حق است و با حضرت عيسي ع خواهد آمد.

*مولوي نور الله فرقاني خليل‌آباد خواف: حضرت مهدي از نظر ما يقنيا آمدني است و بايد بيايد و منجي عالم بشريت است. پيامبر(ص) نيز فرمودند: مهدي از ماست و خواهد آمد. برادران شيعه هم ظهور حضرت مهدي(ع) را معتقدند ولي اختلاف اين است كه ما مي گوييم نيامده و شيعه مي‌گويد متولد شده.  يهود و نصارا هم به منجي معتقدند.

*مولوي شرف الدين جامي الاحمدي امام جمعه اهل سنت تربت‌جام : مهدويت از اعتقادات اهل سنت است. نام ايشان محمد مهدي است و ايشان براي اولين بار كه به سفر حج مي‌روند و خودشان هم با اين كه بالاي چهل سال عمر دارند نمي داندند كه اسمشان چيست. سپس ابري مي آيد و بالاي سر ايشان واقع مي‌شود و ندا مي‌رسد كه هذا مهدي و آنجا همه متوجه مي شوند و ظهور اتفاق مي‌افتد.

*مولوي امان ا...برزگر امام جمعه اهل سنت سميع آباد: پيامبر(ص) فرمود در آخر الزمان شخصي مي‌آيد همنام خودم نامش محمد و پدرش همنام پدرم. از ايشان سوال شد نكند خود شما باشي. فرمود: ا... اعلم. در هر صورت ظهور ايشان در نزد تمام فرق حتمي است.

منابع:
1- ابن تیمیه احمدبن عبدالحلیم، در کتابش
2-مسعودبن عمر، شرح المقاصد 5/312، عالم الکتب
3-سیوطی ، الرسائل العشر، العرف الورودی فی اخبار المهدی ، ص 253 ، هیتمی ، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر
4- محمدبن احمد سفارینی، لوامع الانوار البهیه و سواطع الاسرار الاشریه
5-کتاب احمدبن امین ضمی الاسلام 3/235، نگاهی به احوال و آثار و افکار، سید ابو الا علی مودودی ، سلسله الاحادیث الصحیحه 4/42،شیخ ناصر الدین الالبانی
6- حسن یوسفی اشکوری، فرد در ضیافت دین، ص 186،چاپ قصیده 1380 ه.ش
7-علی کورانی عصر ظهور ، 391 مترجم: عباس جلالی، شرکت چاپ و نشر بین الملل

آبان ماه پارسال بود که برای نخستین بار رهبر انقلاب، در سخنان خود بخش مهم و جدیدی را مطرح کردند؛ محوری با عنوان افول آمریکا. آنجا که گفتند: "کسانی که گرایش به سازش دارند بدانند آمریکا رو به افول است." بی شک این جمله همانند بسیاری از جملات دیگر که رهبری بارها مطرح کرده اند، از عمق راهبردی و دینی بسیار بالایی برخوردار بود. که شاید مهمترین آن مستند به آیه‌ی ۸۱ سوره‌ی اسرا باشد:"إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا". این محور جدید فارغ از تمام پیام‌هایی که برای سازشگران داخلی داشت، نوید بخش یک جهان جدید بود. جهانی بدون آمریکا! جهانی که طبق وعده‌ی قرآن مستضعفین وارث آن خواهند بود.

اما فارغ از پشتوانه‌ی دینی سخن رهبری، ایالات متحده امروزه با بحران‌های بسیاری دست و پنجه نرم می‌کند. از بحران‌های اقتصادی گرفته تا بحران‌های فرهنگی و اجتماعی. بحران‌هایی که بسیاری از استراتژیست ها و سیاستمداران آمریکایی نیز این روزها از آن سخن می‌گویند. شاید مهمترین بخش آن اعتراف چند ماه پیش آدمیرال مایک مولن، رئیس سابق ستاد مشترک آمریکا بود که گفت: «من افول آمریکا را می بی نم. شبیه شرکتی است که در حال ورشکست شدن است. سوال این است که آیا رهبرانی پیدا خواهند شد که آمریکا را از این سقوط آزاد نجات دهند، قبل از اینکه کشور با فروپاشی مواجه شود.»

اما رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیرشان به ۵ محور مهم از افول آمریکا پرداختند. محورهایی که در این گزارش به بررسی کوتاه آنها خواهیم پرداخت.

در گزارش وزارت کشاورزی آمریکا ۴۱ میلیون آمریکایی دچار گرسنگی هستند.

بنا بر گزارش وزارت کشاورزی آمریکا، ۱۲.۳ درصد از خانواده‌های آمریکایی از گرسنگی رنج می‌برند. این یعنی بین ۴۰ تا ۴۱ میلیون آمریکایی. جامعه‌ای که یک درصدی هایش روز به روز در منهتن ثروتمندتر می‌شوند و ده‌ها میلیون هم محکوم به رنج بردن از گرسنگی مفرط هستند. البته اگر فقط از گرسنگی مفرط بگذریم، طبق گزارش سی‌ان‌ان، ۴۳ درصد خانواده‌های آمریکایی قادر به تأمین هزینه‌های ابتدایی مثل اجاره و غذا نیستند. آری، اینکپیتالیسم است. کپیتالیسمی که شکاف طبقاتی در آمریکا را به بالاترین حد خود رسانده است!

۴۰ درصد ولادت‌ها در آمریکا نامشروع است.

طبق برآورد ورد فامیلی‌مپ، ۴۰ درصد تولدها در آمریکا خارج از ازدواج هستند. یعنی به احتمال زیاد یک نفر از هر دونفری که در خیابان‌های آمریکا در کنار شماست حرام زاده است. این آمار همچنین در کانادا ۳۳، در فرانسه ۵۷، در آلمان ۳۵، در انگلیس ۴۸ و در سوئد ۵۵ درصد است. به راستی که واژه‌ی تمدن حرام زاده مناسب تمدن غرب است!

آمریکا ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار زندانی دارد.

ایالات متحده آمریکا نزدیک به ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار زندانی را در خود جای داده است. زندانیانی که بسیاری از آنها به خاطر مشکلات اقتصادی یا فرهنگ ویران آمریکایی پشت میله‌های زندان هستند. برای مثال فقط یک پنجم زندانیان آمریکایی به خاطر جرایم مرتبط با مواد مخدر در زندان هستند. یا آمار تکان‌دهنده‌ای که نشان می‌دهد که فقط یک سوم زندانیان زن جهان متعلق به آمریکا است. واقعاً اغراق نیست اگر ایالات متحده را اتوپیای زندانیان جهان بنامیم!

بالاترین آمار مصرف مواد مخدر را دارند.

ایالات متحده همانند بسیاری دیگر از معضلات فرهنگی، در آمارهای مربوط به مصرف مواد مخدر هم در جهان پیشتاز است. آمریکا بیشترین میزان مصرف کوکائین و بالاترین میزان سوءمصرف مواد مخدر در جهان را داراست؛ اوردوزی که فقط سالانه ۷۲ هزار کشته روی دست ایالات متحده می‌گذارد. شاید اگر ایالات متحده به جای میلیون‌ها دلار هزینه در غرب آسیا، افزایش سالانه بودجه دفاعی و کمک به رژیم صهیونیستی به معضلات فرهنگی و اجتماعی جامعه‌ی خودش می‌پرداخت، امروز با این حجم از بحران فرهنگی و اخلاقی روبه‌رو نبود!

۳۱ درصد تیراندازی‌های جمعی در آمریکا است.

۳۱ درصدی تیراندازی‌های جمعی در آمریکا به وقوع می‌پیوندد. در بازه زمانی ۱۹۶۶ تا ۲۰۱۲، ۲۹۰ تیراندازی جمعی در سراسر جهان به وقوع پیوسته است که ۹۰ تیراندازی جمعی سهم آمریکا از این میزان است. یعنی نزدیک به یک سوم تمام تیراندازی‌های جمعی در جهان! این رفتاری گانکستری همچنین سالانه موجب کشته شدن نزدیک به ۴۰ هزار آمریکایی به خاطر اسلحه نیز می‌شود. رفتاری که بی‌شک خروجی و ماحصل ایدئولوژی مدرن است.

 

وحدت و همبستگی امت اسلامی، بستگی کامل به تبیین این موضوع دارد که آیا شیعیان چنان که خود را مسلمان می دانند، اهل سنت را نیز همانند خود مسلمان می دانند؟ و آیا اهل سنت چنان که خود را مصداق مسلمان معرفی می کنند، شیعیان را نیز داخل در این مصداق می دانند یا خیر؟ در صورت اثبات این موضوع از ناحیه فریقین، با توجه به آثاری که بر آن مترتب می شود، می توان امید زیادی به وحدت و همبستگی میان مسلمانان داشت.

آنچه در ادامه می آید، تلاشی جهت اثبات این مطلب از دیدگاه اندیشمندان فریقین است.

مسلمان بودن اهل سنت از دیدگاه شیعه

مسلمان بودن اهل سنت از دیدگاه عالمان و بزرگان شیعه در نهایت وضوح است و علمای شیعه با تعاریفی که از اسلام ارائه کرده اند، این مطلب را به اثبات رسانیده اند. اکنون به اظهار نظر برخی از عالمان شیعه که به مسلمان بودن اهل سنت تصریح کرده اند، اشاره می کنیم.

سید عبدالحسین شرف الدین، با گشودن فصلی در کتاب الفصول المهمه فی تألیف الامه، در این زمینه می فرماید:«وهذا فی غایة الوضوح من مذهبنا لا یرتاب فیه ذو اعتدال منا.» این(مسلمان بودن اهل سنت) در نهایت وضوح از مذهب ماست و صاحب اعتدال از ما در آن تردید روا نمی دارد.(ص23)

آیت الله خویی نیز در این مورد، می گوید:«المخالف مسلم محکوم با الطهاره و یترتب علیه ما یترتب علی المسلم من الاثار.» مخالف (اهل سنت) مسلمان و محکوم به طهارت است و تمام آثار مسلمان بر آنان مترتب می گردد.(المیرزاعلى الغروی التبریزی، التنقیح فی شرح عروه الوثقی، تقریرا لبحث آیة الله العظمی خویی، ج ۹، ص۹۳)

محقق اردبیلی از فقهای بزرگ شیعه نیز در اینزمینه می گوید:«والظاهر انه مسلم ما لم ینکر الضروری او لم یفعل ما یخرج به عنه مثل النصب» ظاهر این است که مخالف (اهل سنت)، مسلمان است مادامی که به انکار ضروریات دین و یا عملی که با انجام آن از اسلام خارج می گردد، هم چون نصب نسبت به ائمه معصومین، دست نزند.(احمد اردبیلی، مجمع الفائده والبرهان فی شرح الارشاد الاذهان، ج ۱، ص ۱۷۲)

این مطلب در میان فقها و اندیشمندان معاصر، با توجه به تلاش های صورت گرفته از ناحیه مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و برخی دیگر از نهادها، با صراحت بیشتری اظهار و ابراز شده است.

برای نمونه آیت الله محمد اسحاق فیاض، در پاسخ به این سؤال که: آیا کسی که یکی از مذاهب اسلامی را، یعنی مذهب حنفی، مذهب مالکی، مذهب شافعی، مذهب حنبلی، مذهب جعفری، مذهب زیدی و مذهب اباضی، پیروی و متابعت کند، مسلمان محسوب می شود؟ می گوید:

«بلی، تمام پیروان مذاهب اسلامی مسلمان هستند. معیار در مسلمان بودن افراد شهادت به یگانگی خداوند و رسالت رسول اکرم محمد بن عبدالله(ص) است، پس هر کس بگوید: «أشهد أن لا إله الا الله و أشهد أن محمدا رسول الله، أو یقول لا اله الا الله محمد رسول الله» او مسلمان است و تمام احکام اسلام از حرمت ریخته شدن خون، ناموس، و مالش بر او مترتب می شود. تفاوتی ندارد که او شیعه امامی باشد یا زیدی یا یکی از مذاهب اهل سنت مانند: حنفی یا شافعی یا مالکی یا حنبلی و یا پیرو مذهب اباضی باشد...».(رساله التقریب، شماره ۵۱، صص ۲۵۳ – ۲۵۴)

آیت الله شیخ بشیر نجفی، یکی دیگر از فقهای شیعه در پاسخ به همین سؤال می گوید: «هر کس به توحید اقرار نماید و به نبوت محمد بن عبدالله(ص) و این که او خاتم پیامبران الهی است و این که روز قیامت وجود دارد، معتقد باشد و هر آنچه که با دلیل ثابت شده است که از اسلام است را منکر نشود، او مسلمان است و تمام احکام اسلام او را شامل می شود. چنین فردی محفوظ الدم وناموس و مال است و بر همه مسلمانان واجب است که از چنین فردی و مال و ناموسش دفاع نمایند». (الفتاوای [مجموعه فتاوای ارسالی به همایش، حقیقه الاسلام و دوره فی المجتمع الحاضر])
نظیر همین فتاوا را آیت الله سید محمدحسین فضل الله و آیت الله سید محمدسعید حکیم نیز اظهار کرده اند.

مسلمان بودن شیعه از دیدگاه اهل سنت

در مسلمان بودن شیعیان از دیدگاه اهل سنت نیز هیچ گونه تردیدی وجود ندارد. بیشتر علما و اندیشمندان اهل سنت از قدما تا معاصران، بر این موضوع اتفاق نظر دارند که به طور مختصر به برخی از اقوال آنها اشاره می شود:

ابوالحسن اشعری، متکلم بزرگ اهل سنت که بخش اعظم اهل سنت در کلام و عقاید از او پیروی می کنند، در کتاب مقالات الاسلامیین می گوید: «مسلمانان بعد از پیامبر(ص) در امور عدیده ای دچار اختلاف شدند، به گونه ای که برخی از ایشان برخی دیگر را گمراه دانسته و از یکدیگر برائت می جستند، بدین گونه آنان به فرقه های متباین و گروه های پراکنده ای تبدیل شدند، اما در عین حال اسلام همه آنان را جمع نموده و تحت پوشش قرار می دهد».( ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامیین، صص ۱-۲)

ابو جعفر طحاوی، دیگر متکلم بزرگ اهل سنت می گوید:«ونسمی أهل قبلتنا مسلمین مؤمنین ماداموا بما جاء به النبی صلى الله علیه وسلم معترفین وله بکل ما قاله وأخبر مصدقین؛ تمام اهل قبله از مسلمانان را، تا هنگامی که به تمام آنچه پیامبر اکرم را از ناحیه خداوند آورده است، اعتراف و اذعان نمایند، مسلمان و مؤمن می دانیم».( ابو جعفر الطحاوی، متن العقیدة الطحاویه، ج ۱، ص ۳۸ و ابن ابی العز، الحنفی، شرح العقیدة الطحاویة، ج ۱، ص ۳۵۰)واضح است که شیعه به تمام آنچه پیامبر اکرم(ص) از ناحیه خداوند متعال آورده است، ایمان و اعتراف دارند.

محمد ابو زهره، اندیشمند معاصر اهل سنت، با بیان بسیار صریح در مورد مسلمان بودن شیعه و این که شیعه یک فرقه اسلامی است، می گوید:«در این که شیعه، یک فرقه اسلامی است و شیعیان مسلمان هستند، تردیدی وجود ندارد. البته هنگامی که فرقه هایی نظیر «سبئیه» که قائل به الوهیت على هستند را از آنها جدا کنیم و در این که تمام احکام و عقاید آنها بر گرفته و استخراج شده از قرآن کریم و سنت رسول خدا است، نیز تردیدی وجود ندارد».( محمد ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه، ص ۳۷)

احمد ابراهیم بک، استاد شیخ محمود شلتوت و شیخ عبدالمجید سلیم، در این باره می گوید:«شیعه امامیه مسلمان هستند، به خدای تعالی و به نبوت پیامبر(ص) و به قرآن کریم و به تمام آنچه حضرت محمد(ص) از جانب خدا، به عنوان دین آورده است ایمان دارند».( علم اصول الفقه ویلیه تاریخ التشریع الاسلامی، ص ۲۱ به نقل از: تاج الدین الهلالی، عقیدتنا الاسلامیه، ص ۱۳۸)

محمد سید طنطاوی، رئیس سابق دانشگاه الازهر مصر، نیز در اظهار نظری در این مورد، می گوید:«بنده شخصا هیچ فرقی بین مسلمان سنی و مسلمان شیعه نمی بینم، هر کس شهادتین را بر زبان جاری سازد و به اصول اساسی دین معتقد باشد و وظایف و تکالیف دینی که خدا بر هر مسلمانی واجب کرده به جای آورد، مسلمان است، خواه شیعه باشد یا سنی».(مجله اخبار تقریب، شماره ۱۰، مهر ماه ۱۳۷۶، ص ۷۴)

دکتر محمد یوسف قرضاوی، رئیس شورای علمای مسلمانان، در پاسخ به این سؤال که:آیا مذاهبی از اسلام که سنی نیستند، یعنی دیگر مذاهب اسلامی را می توان جزء اسلام واقعی به حساب آورد و به عبارت دیگر آیا کسی که یکی از مذاهب اسلامی مانند مذاهب چهارگانه اهل سنت و مذهب ظاهری و مذهب جعفری و مذهب زیدی و مذهب اباضی را پیروی می کند، می توان مسلمان به حساب آورد، می گوید:

«پیروان مذاهب معروف در جهان اسلام که جمع زیادی از مسلمانان از آنها پیروی می کنند، تمام داخل در مفهوم اسلام هستند. تفاوتی نمی کند که این مذاهب، مذاهب فقهی باشند مانند مذاهب چهارگانه فقهی اهل سنت(حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی) و مذهب ظاهری، یا مذاهب اعتقادی باشند مثل مذهب اشعری و ماتردی و یا مذاهبی باشند که هم جنبه اعتقادی دارد و هم جنبه فقهی، مانند مذهب جعفری (شیعه امامیه) و مذهب زیدی و مذهب اباضی.

مذاهب یاد شده همگی به ارکان ایمان که قرآن کریم به آنها اشاره کرده است (الایمان بالله و ملائکته وکتبه ورسله و الیوم الاخر) و ایمان به قدر، که سنت آن را بیان کرده است، معتقد هستند. و نیز مذاهب یاد شده به ارکان عملی اسلام (الشهادتان، و اقام الصلاة، و ایتاء الزکاة، وصوم رمضان و حج البیت لمن استطاع الیه سبیلا) اذعان دارند».(رسالة التقریب، شماره ۵۲، ص ۲۲۰).

بخشی از خاطرات مقام معظم رهبری در رابطه با سیل ویرانگر ایرانشهر در سال 1357 از کتاب بر تبعید را در ادامه می‌خوانید:

در عصر روز جشن مبعث آب و هوا کاملا تغییر کرده بود ابرها در آسمان زیاد شدند و این مانع داغی خورشید شد. بعد نسیم ملایمی وزید که در آن ساعت نامتعارف بود و به دنبال آن به یکباره باران بارید. پس انتظار داشتیم که شب جشن، شب شیرینی باشد. روز عید مبعث پیامبر و روز جشن همراه شد با دل نشین شدن و اعتدال آب و هوا و بارش های رگباری باران.

لذا مردم گروه گروه از خانه خارج شدند تا از آب و هوا لذت ببرند و به سمت مسجد آل رسول بیایند که مملو از نمازگزاران بود، طوری که شبستان مسجد و ایوان پیرامونی اش پر شد.

در رکعت دوم نماز، صدای غریبی شنیدم شبیه صدای یک گاری که شاخه‌های نخل زیادی را می کشد و اطراف شاخه ها روی زمین کشیده میشود. اما این صدای کشیده شدن قطع نمی شد. اگر گاری بود رد می‌شد و صدا هم قطع میشد بعد از چند لحظه صدای تلاطم آب شنیدم و متوجه شدم که سیل است.

بعد از تمام شدن نماز، دیدیم که سیل شهر را فرا گرفته و آب آنقدر بالا آمد تا به ایوان مسجد -با وجود نیم متر ارتفاع آن از سطح زمین- رسید. با صدای بلند از مردم خواستم که با این بحران مقابله کنند؛ اول خواستم فرش های مسجد را جمع کنند و آنها را در جای بلند بگذارند تا آب آن ها را از بین نبرد بعد از آنها خواستم که برای حراست از بچه ها و زنها احتیاط های لازم را به کار بگیرند.

جریان سیل دو یا سه ساعت ادامه داشت و در این بین صدای خراب شدن خانه ها را یکی بعد از دیگری می شنیدیم تا جایی که ترسیدم مسجد خراب شود.

همه چیز هولناک بود: تاریکی به خاطر قطع شدن جریان برق، حرکت سیل که مانند یک بلای همه گیر بود و خراب شدن خانه ها و کمک خواستن مردم.

در این گونه حالت بحرانی و رعب آور، ذهن انسان دنبال هر وسیله‌ای برای مواجه شدن با این شرایط می گردد. حافظه ام شنیده‌های را ذخیره کرده بود با این مفهوم که برای رفع چنین خطر تهدید کننده ای می شود به تربت سیدالشهدا حسین بن علی علیه السلام -به اذن الله تعالی-متوسل شد. از جیبم ذره ای از تربتی که نگه می‌داشتم خارج کردم، تربتی که خداوند آن را به ریحانه الرسول(در احادیث، از امام حسن و امام حسین با عنوان "ریحانه الرسول" یاد شده است) شرف داده بود. پس به خداوند جل‌واعلی توکل کردم و آن را داخل آب های فزاینده و روان پرتاب کردم.

چند لحظه نگذشت که سیل به فضل و منت خدا متوقف شد.

بعد از اینکه سیل متوقف شد اقدام به تشکیل گروهی برای یاری رساندن به آسیب دیده ها کردم.

آن شب امکان اقدام به حرکت مهمی نبود پس کار را به صبح روز بعد موکول کردیم به سمت خانه رفتم خانه ما از چند خانه تشکیل شده بود با در مشترکی بین آنها و من و آقای راشد(حاج شیخ کاظم راشد یزدی) و آقای رحیمی _ بعدها در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی شهید شد_ و آقای موسوی شالی امام جمعه سابق گرمسار در آن ساکن بودیم خانه را سالم یافتیم آب داخلش نشده بود بلکه به نزدیکی آن رسیده بود.

در شهر شایعه شده بود که آب داخل خانه تبعیدی ها نشده و آن را کرامتی برای ما حساب کردند؛ ولی من برایشان موضوع را توضیح دادم و گفتم: "داخل شدن آب به خانه ما به واقع شدن آن در مکانی مرتفع برمی‌گردد که سیل به آن اصابت نکرد و در این اتفاق کرامتی نیست"

در صبح روز بعد همراه با رحیمی و راشد، از شهر خارج شدم تا خانه هایی را که سیل آنها را از جا کنده و به دره‌ی شهر آورده بود ببینیم. اینها خانه هایی بودند که سهم موثری در فراهم کردن اسباب فاجعه داشتند چرا که شهر در طول تاریخ در معرض باران بوده و آب باران راهش را از دره‌ی شهر باز می‌کرد و از آن می‌گذشت و شهر در گذشت قرنها سالم مانده بود. برای همین هر ساخت و سازی در مسیر این مسیل ممنوع بود، چون باعث بسته شدن راه آب ها و جاری شدن آنها به داخل شهر می شد.

با این حال، برخی افراد که دنبال زمین مجانی می گردند، در ساختن خانه هایشان در مسیر دره دست به خطر می زنند، بدون اینکه بدانند فقط خودشان را در معرض خطر قرار نمی اندازند.

به دره که رفتیم و خانه هایی که در آن ساخته شده بود را یافتیم که جز اثری از آنها باقی نمانده بود. زمانی که آنجا ایستاده بودیم، از دور خانواده ای بلوچ دیدیم که می آیند. آنها چند زن و یک مرد و یک کودک بودند.

کودک در دست مرد خواب بود و زن­ها گریه و زاری می­کردند. وقتی به ما نزدیک شدند، فهمیدیم طفلی که در دست مرد است، مُرده. این تصویر مرا از درون ویران کرد و بلند بلند گریه کردم.

من حساسیت خاصی نسبت به کودکان و زنان دارم.

هرگز نمی‌توانم هیچ بدرفتاری‌ای را که به کودک یا زنی می­شود، تحمل کنم. و بارها به دوستانم گفته‌ام: من صلاحیت قضاوت بین مرد و زن را ندارم، برای اینکه قطعا از زن جانب‌داری می­کنم!

و همین­طور کودکان، طاقت نمی‌آورم که ببینم مصیبتی به آن­ها وارد شود، حتی در صحنه‌های غم انگیز فیلم­ها. برای همین، وقتی کودک مُرده در فاجعه‌ی سیل را دیدم، احساس اندوه شدیدی داشتم. به شدت گریستم. خانواده متوجه گریه و تاثر من شدند. بعدا راشد به من گفت: آن­ها بهت زده شدند وقتی تو را دیدند که از آن­ها غمگین تری.

به شهر برگشتیم، گروه کمک رسانی که تشکیل داده بودیم، به ما خبر داد هشتاد درصد خانه‌ها ویران شده، و در خانه‌هایی که ویران نشده، آب داخل شده و آب گرفته شده‌اند. اکثر خانه های ایران­شهر یک طبقه بود.

ناگهان به ذهنم خطور کرد که مردم شهر، از ناهار روز قبل، حتی یک وعده غذا هم نخورده‌اند؛ و شکی نیست که گرسنه‌اند. دیدم نانواها مغازه‌هایشان را به خاطر سیل بسته‌اند و آب وارد مغازه‌ها و انبارها شده و این مسئله روزها ادامه خواهد داشت؛ لذا گرسنگی، شهر را تهدید می­کند. به یارانم گفتم: باید شعار «شهر گرسنه را نجات دهید» را بالا ببریم، و برای تامین کردن غذا از هر راه ممکن، اقدام کنیم.

دیدم مردم در خیابان­ها پراکنده‌اند و مبهوت.

فاجعه، آن­ها را نسبت به احساس گرسنگی، گیج و بی احساس کرده. کنار خیابان یک مغازه‌ی بقالی دیدم که به خاطر ارتفاع مغازه‌اش، از غرق شدن نجات پیدا کرده بود و صاحبش دم در مغازه ایستاده بود. به چپ و راست نگاه می­کرد و نمی­دانست چه کند. نزد او رفتم و به او گفتم: در مغازه‌ات چیزی داری که مردم از آن بخورند؟

گفت: فقط بیسکویت.

گفتم: هرچه داری بده.

تمام جعبه بیسکویت را از او خریدم، زیاد نبود. و آن را همان­جا بین مردم بی‌خانمان توزیع کردم که البته این یک جرعه‌ی مُسکّن و موضعی بود، نه درمانی برای شهر گرسنه.

به اداره‌ی پست رفتم، تلفن زدم به آقای «کفعمی». او عالم بزرگ معروف در کل استان بلوچستان بود. با او درباره‌ی ابعاد فاجعه صحبت کردم، و به او گفتم: به نان و خرما احتیاج داریم، و اگر امکان داشت، پنیر هم، در بالاترین سرعت و به میزان استطاعت [بفرستید].

و از او خواستم که با آقای صدوقی در یزد تماس بگیرد، و هم­چنین با مشهد، و همه را از نیازمان به غذا، باخبر کند.

چندبار با صوت بلند برایش تکرار کردم؛ به همه بگویید من بی‌صبرانه منتظر نان و خرما هستم.

تلاش مصرّانه برای کمک خواهی

وقتی گوشی تلفن را گذاشتم، دیدم مردم پشتِ سر، بهت زده، کمک خواستن و اهتمام و شدتِ سرو صدای من را میشنوند، و با تعجب و شگفت‌زدگی به هم­دیگر نگاه می­کنند. وطبیعی بود که خبر این کار من، در کمتر از یک ساعت در شهر پخش شود. به خاطر تلاش مصّرانه‌ی من، دل مردم شهر قرص شد؛ چرا که آن­ها می­دانستند علما و مسئولان رسمی‌شان در کمک رسانی فوری ناتوانند. علما ناتوان بودند، و رسمی­ها بی‌اعتنا، و بلکه بی‌عرضه بودند.

به مسجد آل رسول رفتم برای آماده کردن آن­جا، تا مرکز کمک رسانی باشد. همه‌ی نگاه‌ها متوجه مسجد شد. دو یا سه ساعت نگذشته بود که یک کامیون بزرگ پر از نان و خرما و خربزه و پنیر آمد. بلندگوی مسجد را با تلاوت قرآن کریم راه انداختیم، بعد اعلام کردیم که مسجد آل رسول، مرکزی شده برای پشتیبانی مردم و یاری رساندن و غذا رساندن، که آن­ها را نجات بدهد.

به برادرانم گفتم: به هر کس نزد شما آمد، غذا بدهید، و اگر گفته شد«این کم است» به او بیشتر بدهید. و اگر بار دوم نزد شما آمد به او بدهید و نگویید «قبلا گرفته‌ای» تا از شلوغ‌کاری و حرص مردم جلوگیری کنیم. البته مطمئن بودم که برادران در شهرهای دیگر، از ما پشتیبانی خواهند کرد. و این چنین، عملیات کمک رسانی را شروع کردیم.

خودم کارها را بادقت بین برادرها تقسیم کردم، و یک سازماندهی جدی بین ما ایجاد شد، و از تجربه­ سابقم در [زلزله‌ی] «فردوس» در سال 1347استفاده کردم.

عملیات چهل روز ادامه پیدا کرد؛ در این بین به دیدار مردم در خانه‌ها، کپرها و چادرها رفتیم. شمارش تعداد افراد هر خانواده را انجام دادیم. عددهایی که به ما داده می­شد، احتمالا غیر دقیق بود، اما ما آن­ها را حمل به صحت می­کردیم و بررسی نمی­کردیم. به این ترتیب در اعماق احساسات این مردم، وارد شدیم و در قلوب مردم عمیقا نفوذ کردیم. توزیع را برحسب آن­چه از سرشماری جمع آوری کردیم، قرار دادیم.

از راه کوپنِ ارزاق عمل کردیم، که هر خانواده، جیره‌اش را براساس کوپن تحویل بگیرد. در این مدت، تعداد زیادی فانوس و پتو و ظرف و ظروف توزیع کردیم. آن­جا کسی بود که کوپن توزیع تقلبی درست کرد و امضای من را بر آن تقلید کرد! امضای من با اینکه ظاهرا ساده بود اما رمزی داشت که من آن را می شناختم. با اینکه متوجه جعل امضا بودم، آن را برایشان آشکار نکردم.