سياست هاي دوگانه ترکيه در سالهاي اخير در قبال کشورهاي منطقه، بيانگر اين است که رجب طيب اردوغان نخست وزير ترکيه، سياست خارجي مشخصي را در پيش نگرفته است. در هفته هاي اخير اردوغان گفته است که ترکيه با جديت طرح پيوستن به سازمان شانگهاي را به جاي پيوستن به اتحاديه اروپا بررسي مي کند.
ترکيه از سال 1963 ميلادي در تلاش است تا به عضويت اتحاديه اروپا درآيد و آخرين بار نيز در سال 2005 درخواست عضويت در اين اتحاديه را کرده بود که تاکنون مورد موافقت قرار نگرفته است. اين موضع گيري در حالي که ترکيه يکي از اعضاي ناتو به حساب مي آيد، داراي نوعي تناقض است. چرا که يکي از اهداف اصلي سازمان شانگهاي محدود کردن نفوذ آمريکا و ناتو در آسيا است.
از آنجائيکه اتحاديه اروپا تمايل چنداني به پذيرفتن ترکيه ندارد و شرط و شروطش براي ترک ها نيز بيشتر به بهانه جويي شبيه بوده است ترکيه قصد دارد با نگاه به شرق عضويت در يک سازمان اقتصادي ديگر اين کمبود را جبران کند. در همين راستا چندي پيش اردوغان طي ملاقاتي که در آنکارا با ولاديمير پوتين، رئيس جمهور روسيه داشت از وي خواست که از پيوستن کشورش به سازمان همکاري هاي شانگهاي حمايت کند. اما با توجه به کارشکني کشورهاي اروپايي براي عضويت ترکيه در اتحاديه اروپا مشخص است که ترک ها جايگزيني را براي اتحاديه اروپا در نظر گرفته اند.
مقامات حزب عدالت و توسعه در ترکيه در طول سال هاي گذشته نشان داده اند که سياست يکدست و مشخصي را در برابر کشورهاي منطقه اتخاذ نکرده ند. سياست دوگانه اين کشور در مقابل سوريه، پيش و پس از شروع ناآرامي ها در اين کشور و همچنين سياست متاقض در برابر روسيه، گسترش مبادلات اقتصادي با اين کشور از يک طرف و استقرار موشک هاي ناتو در خاک خود که تهديد عمده اي براي امنيت روسيه هستند از طرف ديگر نشان مي دهد که مقامات آنکارا در سياست خارجي خود دچار تضاد دوگانه شده اند. ترکيه به عنوان عضو ناتو چگونه مي تواند در سازماني عضويت داشته باشد که ساختار ضد غربي دارد و در تقابل با ناتو و غرب است.
با توجه به اينکه سازمان شانگهاي يک سازمان امنيتي- نظامي، سياسي و اقتصادي است، حضور همزمان ترکيه در ناتو و شانگهاي که هر دو امنيتي- نظامي و در تقابل با هم هستند نمي تواند توجيه پذير باشد. حضور ترکيه در سازمان شانگهاي به منزله خروج از ناتو است اما از آنجائيکه ترکيه دومين ارتش ناتو را در اختيار دارد و متحد استراتژيک غرب است و با اقدام اخير خود يعني استقرار موشکهاي ناتو در اين کشور ثابت کرد که هم پيمان خوبي براي تامين اهداف غرب در منطقه است و خروج از ناتو به هيچ وجه امکان پذير نيست. به همين منظور متحد ناتو و غرب نمي تواند به عنوان عضو در سازمان شانگهاي پذيرفته شود. ترکيه همچنين اختلافات جدي با روسيه دارد که يکي از اعضاي مهم اين سازمان است و از آنجائيکه عضويت کشورهاي ديگر در اين سازمان بايد با اکثريت تمام اعضا صورت گيرد، حضور روسيه مي تواند يکي از موانع اصلي براي عضويت ترکيه باشد. در عين حال که دو کشور در مسائل اقتصادي همکاري گسترده اي دارند اما در ارتباط با تحولات منطقه اختلاف نظرهايي دارند، مثلا در مورد بحران سوريه، اختلاف نظرها شديد است. روسيه به عنوان حامي اصلي نظام سوريه و ترکيه در جهت مقابل آن است. در بعد ديگري عضويت ترکيه در پيمان ناتو در حقيقت مانعي بر سر راه عضويت اين کشور در سازمان همکاري شانگهاي است.
سازمان شانگهاي در سال 2001 با حضور کشورهاي چين، روسيه، قزاقستان، قرقيزستان، تاجيکستان و ازبکستان تاسيس شد. علاوه بر اين، کشورهاي مغولستان، ايران، افغانستان، پاکستان و هند نيز بعنوان عضو ناظر در اين سازمان حضور دارند. اردوغان براي ارتقاي وجهه منطقه اي و بين المللي ترکيه اهداف متعددي را از عضويت در سازمان شانگهاي دنبال مي کند که مي توان به موارد زير اشاره کرد.
مهمترين هدف ترکيه از درخواست عضويت در شانگهاي، فشار بيشتر به کشورهاي اروپايي در آسان سازي ورود به اتحاديه اروپاست. در يک دهه گذشته هر چند نشانه هايي از تمايل مقامات اروپايي به عضويت ترکيه با گفتگوها و وضع پيش شرط هايي براي ترکيه بروز يافته است اما همچنان ميان اعضاي اتحاديه اروپا بر سر پيوستن ترکيه به اتحاديه اروپا شکاف وجود دارد. اين امر با وقوع بحران مالي اروپا در سالهاي گذشته و ترس از ورود کشورهاي نوين به اتحاديه و همچنين ناکامي ترکيه در برآوردن خواسته هاي بروکسل در زمينه هاي داخلي و خارجي ادامه يافته است.
از سويي نيز گزارش اخير اتحاديه اروپا در خصوص نحوه پيشرفت روند عضويت ترکيه در اتحاديه اروپا در خصوص اصلاحات داخلي ترکيه در راه ورود به اتحاديه منفي بوده و با واکنش ترکيه نيز مواجه شده است. به همين منظور در واقع سخنان اردوغان در ترجيح دادن سازمان شانگهاي به اتحاديه اروپا بيش از آنکه چندان جدي باشد نوعي اعمال فشار به بروکسل و نشان دادن نارضايتي از اتحاديه اروپا و اهرم فشار نويني در برابر رهبران اروپايي است تا آنان را به گشايش درها به روي ترکيه وا دارد تا پيش شرط هاي داخلي و خارجي براي ترکيه را کاهش دهد. گذشته از اين نيز ترکها به خوبي مي دانند که اين طرح عضويت در شانگهاي بيش از هر زماني آمريکا را مجبور مي کند که براي جلوگيري از توجه آنکارا به سوي مسکو و پکن فشارهايي در زمينه پذيرش عضويت ترکيه بر بروکسل وارد آورد.
آنکارا اميدوار است افزايش جايگاه در سازمان شانگهاي پيامدهاي گسترده سياسي، اقتصادي و ... براي ترکيه داشته باشد و منافع و مزاياي مهمي را در حوزهها و زمينههاي مختلف از جمله اقتصادي، سياسي، امنيتي و پرستيژي براي ترکيه به ارمغان آورد. يعني ترکيه با توجه به پيوندهاي زباني، فرهنگي، ديني و تاريخي با کشورهاي آسياي ميانه و قفقاز مي خواهد در صورت عضويت ناظر و يا کامل در سازمان شانگهاي يکي از محورهاي اين تشکل منطقهاي شود. ترکيه در تلاش است تا مبادلات اقتصادي خود را با کشورهاي عضو به خصوص جمهوري هاي آسياي ميانه گسترش دهد و با توسعه نفوذ خود در اين منطقه رقيب جدي براي روسيه و چين که بيشترين نفوذ را در اين منطقه دارند باشد.با توجه به اينکه اين جمهوري ها پس از فروپاشي شوروي به دنبال جايگزين هاي ديگري بودند تا از سيطره اقتصادي روسيه خارج شوند مي تواند مزيد بر علت باشد.
يکي از مهمترين دلايل رغبت ترکيه به سازمان شانگهاي، مسائل تاريخي و تمدني اين کشور است. ترکيه داراي تمدني شرقي- اسلامي است و مي داند که با پيوستن به اتحاديه اروپا بايد برخي از ارزش هاي فرهنگي و اجتماعي خود را به دست فراموشي بسپارد. در واقع ترکيه ترجيح مي دهد به اتحاديه اي بپيوندد که در عين قدرتمند بودن، کاري با مسائل فرهنگي و اجتماعي اين کشور نداشته باشد؛ و سازمان همکاري هاي شانگهاي اين انتظار ترک ها را برآورده مي سازد. ترکيه سعي دارد با حضور بيشتر در منطقه آسياي ميانه بتواند منابع انرژي نفت و گاز اين کشورها را از طريق خاک خود به اروپا انتقال دهد، تا هم بتواند متحدان اروپايي خود را از وابستگي به انرژي روسيه خارج سازد و هم بتواند مسير ترانزيتي شاهراه انتقال انرژي به اروپا را در دست خود داشته باشد و از اين طريق بتواند بر سياستهاي اتحاديه اروپا تاثير بگذارد و حتي در آينده بتواند به بهره برداري سياسي از آن بپردازد.
ترکيه پس از روي کار آمدن حزب عدالت و توسعه در اين کشور سعي کرد تا با اتخاذ سياست همکاري با همسايگان بتواند به يک قدرت منطقه اي و بين المللي تبديل شود. در شرايط کنوني نيز ترکيه در تلاش است تا با عضويت در سازمان شانگهاي بتواند قدرت منطقه اي خود را افزايش دهد. اردوغان اين خيال را در سر مي پروراند که در سازمان شانگهاي هم بتواند نقش آفريني کند و وجهه منطقه اي خود را که به دليل اعمال سياست غلط در برابر تحولات منطقه به خصوص در موضوع سوريه در بين مسلمانان از دست داده است را باز يابد.
ترکيه با استقرار موشکهاي ناتو در خاک خود که تهديدي براي روسيه و متحدان آن درمنطقه از جمله ايران و سوريه است، آخرين اميدها را براي عضويت در سازمان شانگهاي از دست داد. زيرا روسيه به عنوان يکي از اعضاي اصلي اين سازمان نمي تواند عضويت کشوري مثل ترکيه که متحد استراتژيک ناتو و غرب و همچنين مرکز ثقل تهديدات عليه مسکو است را بپذيرد. ترکيه با عضويت احتمالي در سازمان شانگهاي از يک سو مانعي بر سر افزايش حضور مسکو و پکن در بين ساير اعضا هست و از سوي ديگر زمينه را براي حضور بيشتر غرب و ناتو در منطقه فراهم مي کند و در اين ميان سياست دوگانه اي را اتخاذ کرده است.
بنابراين با وجود دو محور و قطب اصلي در سازمان يعني چين و روسيه آنان نمي توانند محور ديگري به نام ترکيه را در اين سازمان و آسياي ميانه تحمل کنند. لذا تصور حضور کامل ترکيه کنوني در شانگهاي امري سخت بوده و موافقت با حضور کامل ترکيه که داراي بلند پروازي و ادعاي نفوذ در جهان ترکي و رهبري در آسياي مرکزي است در اين سازمان عملا امري بعيد است. بنابراين در شرايط موجود و در کوتاه مدت و با وجود تمايل ترکيه به ايفاي نقش بيشتر در شانگهاي عملا موانع سياسي امنيتي و ژئوپلتيکي بسياري براي حضور ترکيه در شانگهاي موجود است و ترکيه نويني که عضو ناتو مي باشد ممکن نيست هم عضو پيمان نظامي ناتو و هم عضو شانگهاي باشد.