ایران اسلامی به لحاظ تمدن کهن، وسعت و جمعیت فراوان، غنای فرهنگی، موقعيت استراتژيك و ژئوپلتیک، همواره کشوری تاثیرگذار در محيط پيرامون خود و منطقه خاورميانه بوده است. با ظهور انقلاب اسلامی در ايران آمريكا و هم پیمانان غربیاش ، آن از همان اولين روزهای پس از پيروزی انقلاب اسلامی تلاشهای گسترده ای در اشكال گوناگون تحریم و محاصره اقتصادی جنگ تحمیلی و اخیرا جنگ نرم ایران هراسی و شیعه هراسی را دنبال می کنند ،. بدون تردید دعوت انقلاب ایران به اسلام و احیای فرهنگ و تمدن اسلامی، مهمترین پیام انقلاب اسلامي برای بیداری مسلمانان در جهان داشته است. اما این بیداری دارای موانع نیز بوده است، از دیدگاه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) برخی از موانع بيداری اسلامی عبارت است از:
1ـ تحريف اسلام و وارونه جلوه دادن مفاهيم دينی.
2ـ برخی حكام كشورهای اسلامی .
3ـتفرق.
4ـ تحجر و جمود مقدسنماها.
5ـ روشنفكرنماها.
بیانات مقام معظم رهبری در خصوص بیداری اسلامی در دیدار مسئولان نظام و سفراى کشورهاى اسلامى، 9/6/1390
«امروز امت اسلامى درگیر حوادث بزرگى است. آنجورى که ما می فهمیم و ما احساس می کنیم، این تجربهاى که امروز در کشورهائى از دنیاى اسلام تحقق پیدا کرده و بیدارى اسلامى منجر به حضور مردم در عرصهى تعیین سرنوشت خود شده، یکى از آن تجربههاى بسیار مهم و ارزشمند تاریخ اسلام است. آنچه که شما ملاحظه می کنید در مصر، در تونس، در لیبى، در یمن، در بحرین و در برخى از کشورهاى دیگر اتفاق افتاده است، که مردم خودشان وارد صحنه شدهاند، ملت ها خودشان همت گماشتهاند بر اینکه سرنوشت خودشان را در دست بگیرند، این از آن حوادث فوقالعاده بزرگ و تعیین کننده است؛ این می تواند براى مدت هاى طولانى، مسیر تاریخ امت اسلام و مسیر این منطقه را تعیین کند.»
خودآگاهی مسلمانان به ويژه در كشورهای اسلامی از قدرت خويش، بازگشت به قرآن، تكيه به فرهنگ غنی اسلامی و الهامگيری از انقلاب ايران مسألهای نبود كه هضم آن برای صاحبان قدرت آسان باشد.
يكی از موانع در فراروی نهضت بيداری، رفتار و عملکرد برخی حاكمان و سران كشورهای اسلامی است. اينان استقرار اسلام ناب را مغاير با منافع شخصی و حكومتی خود میپندارند. «مشكل برخی مسلمين حكومتهای آنان است. اين حكومتها هستند كه مسلمين را به اين روز رساندهاند.
استرتژی آمریکا در خاورمیانه
دولت آمريكا برای تسلط خاورميانه به عنوان اولين گام در راستای هژمونی و اجرای استراتژی تكقطبی كردن جهان با سه هدف مشخص، اقدامات خود را آغاز كرده است عبارتند از:
1. تسلط بر مراكز نفتی و دولت های صاحب نفت برای تأمین هزينههای سلطهی جهانی خود و جلوگيری از قدرت گرفتن دولت های صادركننده نفت.
2. تأمين امنيت و سلطهی اسرائيل و صهيونيسم بر خاورميانه
3. مهار و يا انحراف اسلام سیاسی و كنترل جنبشهای اسلامی برای جلوگيری از نفوذ اين جريان به خارج از منطقه خاورميانه.
هم اکنون اقدامات اروپا و اخيراً آمريكا در جنگ با اسلام در عرصه های رسانه ای و جنگ نرم و دیگری عرصه جنگ سخت با حمایت همه جانبه از تروریست ها در منطقه و جهان ادامه دارد. یکی از این اقدامات در عرصه جنگ نرم اسلام هراسی می باشد.
اسلامهراسی:
اسلام هراسی به پدیده پیشداوری یا تبعیض علیه اسلام و مسلمانان گفته میشود.
این اصطلاح از اواخر دهه ۱۹۸۰ در زبانهای دنیا رایج شد. اسلامهراسی سبب رشد پدیده اسلامستیزی (به معنی تقابل با اسلام و فرهنگ اسلامگرایانه) در برخی جوامع شدهاست. سابقه این اصطلاح به دهه ۱۹۸۰ بازمیگردد، اما پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ استفادهی بیشتری از آن شد. مؤسسهی "رانیمد تراست" در انگلستان که به امر تبعیض و نفرت در این کشور میپردازد، در ۱۹۹۷ اسلامهراسی را ترس و نفرت از اسلام و بنابراین ترس و نفرت از همه مسلمانان تعریف کرد و ابراز داشت که این اصطلاح بر تبعیض و طرد مسلمانان از زندگی اقتصادی اجتماعی و عمومی کشور نیز دلالت دارد. غرب اسلام را نشانه گرفته است. نویسنده کتاب جنگ صليبي2 ففر با طرح سوال چرا اسلام هراسي در غرب رواج يافته است؟ می نویسد، با نقد رويكردهاي افراطي در غرب كه مي كوشند چهره يي مخدوش از اسلام نمايش دهند، بر انقلاب هاي عربي به مثابه امكاني مثبت در برابر اين انديشه ها تاكيد مي كند. به باور ففر اسلام ستيزي در غرب در واقع ناشي از قدرت گرفتن كشورهاي اسلامي در زمينه هاي سياسي و اقتصادي است.
هيچ امريكايي اي در سال 2011 توسط اسلامگرايان افراطي كشته نشد. پس چرا اين همه بر اسلام هراسي تاكيد مي شود؟ با خو گرفتن به چهره مسلمان به عنوان دشمن جهاني امريكا، اسلام هراسي به طور غريزي ملل مسلمان را با هراس پيوند مي زند.
جنبش نافرماني ماهاتما گاندي عليه امپرياليسم انگليس مبتني بر اصول دين هندو بود. مارتين لوتر كينگ نيز اعتراض سياسي اش براي حق راي را در ميان گروه هاي باپتيست سامان داد.
جان ففر در كتاب اخيرش با نام «جنگ صليبي 2» به خيزش دوباره اسلام هراسي مي پردازد و به نقد اين ديدگاه مي پردازد كه اسلام با اصول دموكراتيك مخالف است. ففر معتقد است كه از جنگ هاي صليبي در سده هاي ميانه تا جنگ جهاني در سده بيستم، غربيان همواره اسلام را از پشت شيشه هاي خصومت آميز و جنگ هاي تاريخي نگريسته اند و اين رويكرد در نگرش شان نسبت به مسلمانان عصر حاضر نيز تاثير گذاشته است. اسلام در امريكا، تا حدي به دليل خصومت هاي مذهبي و تا حدي نيز به خاطر تهديدات ژئوپولتيك با گونه يي «اضطراب فرهنگي» همراه شده
ففر در كتابش معتقد است كه اسلام هراسي توسط سياست خارجي امريكا همزمان با افزايش تاثير اسلام مدرن در عرصه هاي سياسي و اقتصادي تقويت مي شود.
كتاب ففر، «جنگ صليبي 2» براي خنثي كردن ديدگاه اسلام ستيزانه در اروپا و امريكا، سه راه حل را پيشنهاد مي كند: دعوت به گفتگوي ميان اديان سنت ابراهيمي، پايان اشغال و مداخلات امريكا و پذيرش تركيه در اتحاديه اروپا. اگرچه پيشنهادات ففر به نظر ساده انگارانه، خام و تا حدودي تاريخ مصرف گذشته به نظر مي رسد. اشغال عراق به طور موثر پايان پذيرفته است و خروج سربازان از افغانستان تمام شده است. عقب نشيني از اين دو جبهه به معني درگيري كمتر امريكا با مسلمانان است. اما شانس واقعي براي از ميان بردن اسلامهراسي در رويكردي نهفته است كه غرب در برابر بیداری اسلامی اتخاذ مي كند: آيا امريكا ميتواند دموكراسي هاي تازه سربرآورده يي را كه در شمال آفريقا و خاورميانه ايجاد شده اند، درك كند و به آنها احترام بگذارد؟
ایران هراسی:
ایرانهراسی به عنوان یک سیاست طی سالیان متمادی برای اهداف مختلف بکار گرفته شده است. یکی از این سیاست ها به منظور فروش تسلیحات نظامی به کشورهای خاص صورت پذیرفته است.(بطور خاص کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس) و دیگری به منظور بد معرفی کردن این کشور با عناوین مختلفی مانند یک کشور بیفرهنگ، محور شرارت، بزرگترین حامی تروریست در جهان، کشوری که نفرت را در دنیا اشاعه میدهد، بزرگترین تهدید برای همسایگان تهدیدی برای صلحجهانی، اتهام به ایران برای طراحی توطئه به منظور نسلکشی یهودیان در آینده، و موارد مشابه دیگر عنوان و آورده می شود.
چالشهای سياسی، اقتصادی و امنيتی آمريكا با ايران در سه دهه گذشته به اعتراف بعضی از مقامات ايالات متحده نتوانست از گسترش بيداری اسلامی حتی در داخل اروپا و آمريكا جلوگيری كند.
گسترش بيداری اسلامی به يكی از جدیترين مباحث بينالمللی تبدیل شده، نه تنها مسلمانان را در شرايط جديدی قرار داده است، بلكه ساير اديان نيز به تدريج نقش اجتماعی و سياسی بيشتری يافتند. به گونهای كه امروزه به بیداری غربی نیز منجر شده است. جنبش وال استریت نمونه ای بارز از این ادعا می باشد.
شیعه هراسی:
گسترش نفوذ اسلام در جوامع غربی و بیداری اسلامی در سرزمینهای اسلامی سبب تشدید علیه مسلمانان بویژه از نوع شیعه هراسی در جهان توسط رسانهها وابسته به نظام سلطه و عوامل مزدور آنان شده است. نمونه بارز این ادعا کشتار مسلمانان در میانمار، شیعیان در عراق، سوریه، بحرین، و مصر و ائتلاف ضد شیعی در مالزی و اندونزی توسط عوامل نظام سلطه مانند تروریستهای سلفی، وهابیها، تکفیریها و حکومتها تحت سلطه آنان در منطقه میتوان نام برد.
ایجاد تفرقه و جنگ میان فرق اسلامی:
ایجاد بحران و جنگ در کشورهای اسلامی و حمایت از تروریست ها با شعار های به ظاهراسلامی ، سبب جنگ درکشور سوریه و کشتار مسلمانان، علویان و شیعیان بی گناه سایر کشور های مسلمان منطقه مانند عراق ،افغانستان، یمن، بحرین به بهانه واهی در حقیقت به منظور بدست گرفتن منابع و ذخایر نفت و گاز و تصرف مناطق استراتژیک و تامین امنیت رژیم نا مشروع غاصب فلسطین و منافع آمریکا و دول غربی بوده است. آنچه هم اکنون بسیار حائز اهمیت می باشد وحدت اسلامی در جهان اسلام در مقابل جهان غیر اسلامی برای حفظ اقتدار اسلامی است با نگاه به قرآن کریم سوره آل عمران آیه103وَاعْتَصِمُوابِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لاتَفَرَّقُوا» «همگى به ريسمان خدا [قرآن و اسلام، و هرگونه وسيلهی وحدت]، چنگ زنيد، و پراكنده نشويد.» می توان کید دشمنان را به خودشان برگرداند و بیداری و وحدت اسلامی را به نتجیه رساند.