اولین کنفرانس فراگیر درباره سوریه در وین برگزار شد. ویژگی ممتاز این نشست به اعتقاد همه کارشناسان سیاسی، حضور ایران بوده است. پیش در آمد آن هم چند اتفاق مهم بوده است:
- حضور نظامی روسیه در سوریه و بمباران مواضع نیروهای تروریستی داعش و النصره و دیگر مجموعههای مسلح ضد نظام
- دیدار بشار اسد، رییس جمهور سوریه از مسکو و گفتوگوهایش با پوتین
- دیدار وزیر خارجه عمان یوسف بن علوی از دمشق و دیدار با بشار اسد
- حمایت قوی تر ایران از سوریه در مبارزه با نیروهای تروریستی مستقر در سوریه
خروجی این نشست بیانیهای 9 مادهای است که بخشهای قابل توجهی دارد:
1- احترام به حاکمیت ملی سوریه
2- حفظ تمامیت ارضی سوریه
3- تعیین سرنوشت سیاسی کشور به دست مردم سوریه
4- لزوم مبارزه با تروریسم در سوریه
وقتی از احترام به حاکمیت ملی و حفظ تمامیت سوریه صحبت میشود دیگر ترکیه نمیتواند از منطقه حائل که به معنای جدا شدن بخشی از سرزمین سوریه است سخن بگوید؛ بنابراین یکی از طمعهای دولت اردوغان در هوا دود میشود و وقتی از تعیین سرنوشت سیاسی کشور صحبت میشود دیگر کسی نمیتواند تعیین کند چه کسی بیاید و یا چه کسی برود زیرا تعیین چنین مصادیق و مرزهایی باید توسط مردم سوریه باشد.
همه شرکت کنندهها در این نشست تایید کردند که باید راه حل سیاسی فرا راه سوریه و مردمش قرار گیرد، بندهایی که در این بیانیه آمده است میتواند جایگزینی برای بیانه ژنو 1 سوریه باشد به خصوص آن که در فرایند ژنو 1 ایران حضور نداشته و به دلیل مشکلات حقوقی آن حاضر نشده آن را به رسمیت بشناسد.
برخی اخبار رسیده از جلسه هفت ساعته این مذاکرات نشان میدهد وزیر خارجه سعودی از حملات هوایی روسیه به مواضع جبهه النصره و جیش الفتح در شمال سوریه در منطقه حلب و لاذقیه انتقاد کرده است. به زعم سعودی فقط داعش باید در لیست تروریسم قرار گیرد. اما لاوروف تاکید کرده است که داعش و النصره هر دو باید در لیست تروریستها جای گیرد. مصاحبههای بعدی مقامات آمریکایی و فرانسوی نشان میدهد نظر سعودی درباره مصادیق تروریسم به کرسی ننشسته است و چنانچه فابیوس، وزیر خارجه فرانسه میگوید جبهه النصره و زیرمجموعههای آن نیز از مصادیق تروریسم در سوریه است و باید با آن مبارزه شود.
طرح ایران و روسیه برای حل و فصل بحران روسیه شباهتهای زیادی داشته است که نقاط مشترک آن از جمله لزوم مبارزه با تروریسم به عنوان پیش درآمد هرگونه راه حل سیاسی، انجام گفتوگوهای سوری سوری با مشارکت دولت سوریه، تشکیل دولت انتقالی و برگزاری انتخابات در آمده است. بیانیه پایانی مذاکرات، برخی از کارشناسان سیاسی را مجاب کرده است که دیدگاههای ایران و روسیه اثرات روشنی در آن برجای گذارده است.
براساس برخی اخبار روسها پیشنهاد دادهاند تا انتخابات پارلمانی سوریه در سال 2016 و پس از تشکیل دولت انتقالی در دستور کار قرار گیرد تا روند اصلاح قانون اساسی و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری تسهیل شود. از همین جا این سوال پیش آمده است که اگر قرار است مردم سوریه برای آینده خود از طریق حضور در انتخابات سرنوشت سیاسی خود را تعیین کنند دیگر چگونه ما میتوانیم از حذف و برکناری بشار اسد سخن بگوییم. در هر حال روشن است که مرحله انتقالی و عناصر تشکیل دهنده آن و نیز آینده سیاسی رییس جمهور سوریه از نقاط اختلافی مهم است که برای هر کارشناسی حتی پیش از برگزاری نشست قابل پیش بینی بوده است.
آن چنانکه استفان دیمیستورا، فرستاده ویژه سازمان ملل به سوریه میگوید در جلسه بعدی که حدود دو هفته دیگر برگزار می شود قرار است دولت سوریه و مخالفان هم در مذاکرات شرکت کنند. از هم اکنون این سوال اختلاف برانگیز به وجود میآید که مخالفان نظام چه کسانی هستند و چه طرفهایی باید در این مذاکرات از سوی مخالفان شرکت کنند. از سوی دیگر لازمه چنین نشستی آن است تا طرفهای کمتری در مذاکرات شرکت کنند تا رسیدن به ایدههای نهایی ممکن باشد. از همین رو انتظار میرود آمریکا، روسیه، ایران، مصر، سعودی و استفان دی میستورا در کنار دولت سوریه و مخالفان عناصر اصلی جلسات آینده را تشکیل دهند. البته باید دید مخالفانی که با حضور ایران در مذاکرات مخالف بودند چه موضعی را در این رابطه اختیار میکنند گر چه آنها نقش مهمی در چنین تصمیمی ندارند و معمولا باید با آمریکا و سعودی هماهنگی کنند.
برخلاف برخی پیش بینیها به رغم حضور ایران و سعودی در نشست وین، هیچ دیدار مستقلی بین وزیر خارجه کشورمان با وزیر خارجه سعودی برگزار نشد تا به تعبیری بلکه یخهای بین دو طرف آب شود اما این انتظار وجود دارد این نوع نشستها منجر به گفتوگوهایی بین دو طرف شود.
عادل الجبیر، وزیر خارجه سعودی در گفتوگوهای وین بر خروج بشار اسد از قدرت ظرف حداکثر شش ماه اصرار بسیار زیادی داشته است که با مخالفت اصولی ایران تحت عنوان عدم دخالت در تعیین سرنوشت مردم سوریه مواجه شده که حمایت لاوروف از موضع ایران را نیز به همراه داشته است. براساس برخی اخبار، از نکات جالب توجه در این خصوص آن است که آمریکاییها در مقابل پیشنهاد سعودی از فرصت 18 ماهه بشار اسد صحبت کردهاند که این موضع با موضع سعودیها متفاوت است البته اگر این اختلاف موضع، توزیع نقشها بین آمریکا و سعودی نبوده باشد زیرا سعودی، آمریکا، ترکیه، امارات و قطر پیش از جلسه فراگیر، نشستهای جداگانهای داشتهاند. اما اگر فرض بر صحت ادعای آمریکاییها در این خصوص باشد معنایش آن است که بشار اسد عملا میتواند تا اواخر دوره ریاست جمهوری کنونیاش در قدرت باشد زیرا روند مبارزه با تروریسم، گفتوگوهای سیاسی، تشکیل دولت انتقالی، اصلاح قانون اساسی، بازگشت آوارگان و پناهندهها و انتخابات پارلمانی در بهترین شکل ممکنش بعید است کمتر از دو سال آینده محقق شود.
براساس برخی منابع خبری، وزیرخارجه سعودی در مذاکرات وین از ایران ضمانتهایی خواسته است که عدم حضور بشار اسد در راس قدرت و یا عدم کاندیداتوری مجددش در انتخابات ریاست جمهوری سوریه را تضمین دهد اما این موضوع با سیاست اصولی ایران در قبال تعیین سرنوشت مردم به دست خودشان رد شده است که در دو بند از بیانیه 9 گانه هم آمده است.
تا همین جای کار هم از نگاه سیاسی، آمریکاییها و سعودی در برابر ایران و روسیه خیلی عقب نشسته اند اما همه این عقب نشینیها در اتاقهای بسته محل مذاکرات بوده است و معنای آن این نیست که در نبردهای نظامی نیز آنها عقب نشینی میکنند.
برخی گمانه زنیها حکایت از آن دارد که تا اجلاس بعدی، دایره درگیریهای نظامی بین ارتش و نیروهای مردمی سوریه از یک سو و بین مجموعههای مسلح تروریستی شدت خواهد گرفت تا از دستاوردهای نظامی در مذاکرات سیاسی استفاده کنند، چنانچه در حالی که مذاکرات در وین ادامه داشت نیروی زمینی ارتش و دفاع ملی سوریه با حمایت نیروی هوایی روسیه نبردهای سختی را در حلب، لاذقیه و قنیطره پشت سر میگذراندند.
تحولات نشان میدهد بین ماهیت واقعی گفتوگوهای سیاسی وین با حقیقت میدانهای نبرد در داخل سوریه فاصله ای بزرگ وجود دارد که بعید است از این معادله راه حل جادویی و سریعی برای بحران سوریه خارج شود. آیا میتوانیم بگوییم که اکنون در مرحله پایان جنگ سوریه هستیم تا مذاکرات سیاسی وین تکلیف این کشور را روشن کند؟ پاسخ حتما منفی است زیرا در همین ساعات مذاکرات، آمریکا همچنان در فکر حمایت نظامی از مخالفان است که اعزام اسمی 50 کارشناس و صدها کارشناس اعلام نشده آمریکایی به شمال سوریه از مصادیق بارز صف آرایی دو جبهه در برابر هم است.
اکنون آنچه می تواند سرنوشت این مذاکرات را تعیین کند اقدامات واقعی کشورهای درگیر است. آمریکاییها و سعودیها از نیتهای واقعی ایران و روسیه در دوران پس از مذاکرات برای حل و فصل بحران صحبت میکنند اما حقیقت این است کسانی که باید نیتهای خود را روشن کنند همین آمریکا و هم پیمانانش هستند که سوریه را به میدان نبردهای نیابتی و منطقهای تبدیل کردهاند.
براساس بیانیه وین حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه باید محترم شمرده شود، اصلی که همه در باره همه کشورها باید آن را به رسمیت بشناسند اما آمریکا، سعودی و ترکیه همین الان در حال شکستن این اصل حقوقی بینالمللی هستند زیرا آنها به خوبی میدانند در خارج از اتاق مذاکرات، این کفه و ترازوی جبهههای جنگ در سوریه است که مرزهای آتی مذاکرات، موفقیت و شکست آن را تعیین میکند.
جان کری پس از پایان مذاکرات تاکید کرد که استراتژی آمریکا در قبال سوریه تغییر نکرده است و برنامه حمایت نظامی از مخالفان موسوم به معتدل را ادامه میدهد در حالی که روسیه و ایران میگویند مجموعه مسلح میانهرو و افراطی وجود ندارد و همه آنها در کفه عام تروریسم هستند. سعودی نیز همین موضع آمریکا را اعلام کرده و رسما میگوید با بقای بشار اسد جنگ و تروریسم در سوریه ادامه دارد، اگر این مواضع جدی است معنایش آن است که مذاکرات زمانی به موفقیت میرسد که یک طرف در میدانهای نبرد مغلوب یا در آستانه شکست قرار گیرد و با همین فرضیه است که برخی کارشناسان سیاسی خاورمیانه، بر این باورند که تا زمان جدی شدن مذاکرات، نبردهای سخت تری در سوریه به وقوع خواهد پیوست.
ایسنا