دادهکاوی و رصد تحرکات غربیها بهویژه آمریکا در ماههای منتهی به خروج اشغالگران از خاک افغانستان نشان میدهد که طرح اصلی و کلان آنها، خروج یکباره و از قبل اعلامنشده از افغانستان بود؛ این پندار و تحلیل در غربیها وجود داشت که اگر این چنین برخورد کنند افغانستان بهسرعت بهسمت یک جنگ داخلی حرکت خواهد کرد و این نزاع و آشوب در کوتاهمدت بهسمت فروکش نخواهد رفت و دود آتش این ناامنی بیش از افغانستان به چشم همسایگان از جمله ایران، چین و روسیه خواهد رفت.
با این حال بهنظر میرسید غربیها در تحلیل میدانی دچار اشتباه شده بودند و تصور عدم مقاومت را نمیکردند و همگان شاهد بودند که این کشور بدون اندک مقاومتی سقوط کرد و طرح اولیه غربیها با شکست مواجه گردید.
اقدامات رسانهای گسترده برای ایجاد تفرقه
در ماههای بعد آنچه آشکار شد این بود که غربیها تمام تلاش و وقت خود را بهسمت طرح جدید بردند؛ اقدام رسانهای گسترده برای ایجاد جنگ میان ایران و افغانستان تحت حاکمیت طالبان. شاهد آن بودیم که شبکه ایران اینترنشنال با همین مأموریت بلافاصله بعد از خروج خارجیها بهسرعت کار خود را آغاز کرد و تمام وقت خود را صرف این کرد که مسئولان در جمهوری اسلامی ایران و افغانستان را در تصمیمسازی و تصمیمگیری دچار انحراف و اشتباه و فضا را غبارآلود کنند.
بیبیسی فارسی و صدای آمریکا و صدها رسانه دیگر نیز عملیات مشترک با همین مأموریت را در دستور کار خود قرار داده با همین دستفرمان پیش رفتند. در ایران و افغانستان نیز پادوهای رسانهای غرب با صرف هزینههای گزاف فعال شدند و در این راستا با مأموریت فشار بر مسئولان ایرانی و افغانستانی وارد میدان شدند تا با جنگی شناختی فضا را بهنفع غرب تغییر دهند.
در همین زمینه رصد اکانتهای مختلف در فضای مجازی نیز نشان میداد که «آلبانینشینان» برای این مأموریت وارد عرصه شدند و حجم انبوهی از سمپاشی رسانهای آغاز گردید با این حال با تدبیر هر دو طرف تا این لحظه این طرح غربی نیز خنثی گردیده است.
انتشار اخبار کذب با موضوع مهاجرین
غرب هنگامی که با شکست در این طرح نیز مواجه شد، طرح سوم را روی میز گذاشت و آن هم درگیر کردن دو ملت ایران و افغانستان و بهتبع آن درگیر کردن حکومتها بود.
از حدود سه هفته قبل، شاهد آن هستیم که اخبار کذب زیادی با موضوع مهاجرین افغانستانی و لزوم درگیری میان دو ملت در فضای مجازی دست به دست میشود.
تجاوز 25 جوان افغانستانی به یک دختر جوان در جزیره قشم، حمله اهالی استان یزد به خودروهای حامل مهاجرین افغانستانی، هجوم صدهاهزارنفری افغانستانیها به مرزهای کشور، انتقال تجهیزات سنگین و نیمهسنگین از خاک افغانستان به داخل ایران تنها نمونهای از دهها مورد اخبار و تولیدات کذب فضای مجازی است که با پول هنگفت جبهه غربی ـ عبری ـ عربی با وسعت زیاد در فضای مجازی دو کشور دست به دست میشود تا آستانه صبر ملتها را پر کند و فضا را برای پسزدن و هموار کردن مسیر درگیری و نزاع آماده سازد.
شبیه این فضا را دو ملت در دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد آنجایی که دولتهای غربگرا و لیبرال سر کار بودهاند تجربه کردهاند و هنوز زخمهای خاطرات تلخ آن دوران بهبود و التیام نیافته است.
اکنون نیز فاز جدید اقدامات غرب شروع شده است؛ در حرم مطهر سه طلبه مورد هجوم یک فرد قرار میگیرند و متأسفانه یکی از این عزیزان به شهادت میرسد؛ جریان رسانهای غرب فعال میشود و هنوز ابعاد ماجرا روشن نیست اینگونه تیتر میزند؛ «ضارب طلاب در حرم مطهر رضوی افغانستانی است».
همزمان چند کلیپ منتشر میشود که افرادی با خونسردی کنار طلاب غرق در خون ایستادهاند و فقط این جمله را تکرار میکنند که ضارب افغانستانی است.
جریان رسانهای غرب با کاربلدی این بار در حال تدارک ضربه نهایی است؛ یک فرد افغانستانی به طلاب شیعه در محل امن شیعیان یعنی حرم مطهر رضوی(ع) حمله میکند و یک فرد را که نماد شیعیان است به شهادت میرساند.
حتماً بلافاصله خواهند گفت این فرد افغانستانی وهابی است و با فضای جدید بهوجودآمده در افغانستان شرایط را فراهم دیده و وارد ایران شده است.
غرب با این اقدام و آتش رسانهای قبل و بعد آن چند هدف را دنبال میکند:
1 ـ به مسئولان ایرانی میخواهد یادآور شود که "همسایه شرقی و حکومت جدیدش فضا را برای وهابیت آماده کرده است پس بهسمت نزاع حرکت کن و تمام تلاشت برای برقراری صلح و امنیت در افغانستان را کنار بگذار."، سنگ بزرگ را برداشتهاند که قدرت تصمیمگیری را بگیرند و فضا را بهسمت خواستههای خود هدایت کنند.
2 ـ به مردم ایران این پیام را میدهد که "بهسمت درگیری با مهاجرین افغانستانی حرکت کنید و فضای مسلمانی و مهمانپذیری را کنار بگذارید."، در واقع غرب به این سمت حرکت میکند که فرصت حضور چندمیلیونی مهاجرین افغانستانی را تبدیل به یک تهدید جدی کند. این اقدام ابتدا از سوی چند فرد بهاصطلاح نخبه افغانستانی و ایرانی دنبال شد اما نتوانست فضای جدی را ایجاد کند و غرب شکستخورده در افغانستان این بار میدانی وارد عمل شد و احساسات را جریحهدار کرد تا نزاع میان ایرانیها و افغانستانیها را کلید بزند.
در این شرایط و با توجه به حساسیت موقعیت زمانی کنونی باید هوشیار بود و اجازه نداد غرب در دقیقه نود گل بزند. پایان تلخ و همراه با ناکامی حضور بیستساله غرب در افغانستان و بیآبرویی حاصل از این اخراج باعث شده است آمریکا و غرب در پی اعاده حیثیت و آبروی ازدسترفتهشان باشند و در این بین نباید اجازه دهیم دو ملت و دو کشور ایران و افغانستان قربانی بازی جدید غرب و غربگرایان شوند.