به عقيده امام خمينی، محرومان صاحبان اصلي انقلاب اند

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
به عقيده امام خمينی، محرومان صاحبان اصلي انقلاب اند

كساني كه از سال 1341 در جريان مبارزات مردم ايران بر ضد رژيم شاهنشاهي، به رهبري امام خميني (ره) حضور فعال داشتند يا شاهد حوادث آن زمان تا زمان پيروزي سال 1357 و حوادث مهم بعد از آن، به ويژه دوران هشت ساله جنگ تحميلي، بوده اند به خوبي مي دانند كه طبقات محروم و مستضعف بزرگ ترين نقش را در سرنگوني رژيم شاهنشاهي و خنثي ساختن توطئه هاي دشمنان داخلي و خارجي و تثبيت نظام اسلامي داشته اند. در اين دوران بسيار حساس و سرنوشت ساز، كارگران، پيشه وران، كشاورزان، دانشجويان، دانش آموزان و طلابِ جواني كه غالباً از فرزندان همين طبقات بودند، در صحنه هاي مهم مبارزات حضور فعال داشتند. اكثر قريب به اتفاق زندانيان، شكنجه شدگان، تبعيديان، شهدا و جانبازان از همين اقشار زحمت كش و محروم بودند; به طوري كه مي توان گفت: پيروزي انقلاب اسلامي ايران مرهون ايثار و فداكاري و جهاد طبقات محروم و شريف است، چنان كه امام خميني (ره) بارها بدين مطلب اشاره نمودند. از باب نمونه ايشان فرمودند:

(فقرا و متدينين بي بضاعت، گردانندگان و برپا دارندگان انقلاب هستند.) [1]

( با پشتيباني مردم مخصوصاً طبقات محروم بود كه پيروزي حاصل شد و دست ستم شاهي از كشور و ذخاير آن كوتاه گرديد.) [2]

( مستمندان و فقرا و دور افتاده ها در صف مقدم جامعه هستند، همين ها و همين زاغه نشينان و همين حاشيه نشينان و همين محرومان بودند كه اين انقلاب را به ثمر رساندند… همين ها هستند كه الآن در جبهه ها مشغول به فداركاري هستند.) [3]

بنابراين، انقلاب ايران را مي توان يكي از مصاديق بزرگ نهضت هاي مستضعفان به شمار آورد و صاحبان اصلي انقلاب نيز همان ها هستند. ولي اين انقلاب با ديگر انقلاب هايي كه به وسيله طبقات محروم و مستضعف به وقوع پيوسته يك تفاوت مهم دارد: آن انقلاب ها غالباً ماهيت اقتصادي و ضد تبعيضاتي داشته و با تبليغات در اين محورها مردم به صحنه هاي مبارزه و پيكار كشيده مي شدند. برخلاف انقلاب ايران كه ماهيت اسلامي داشت. امام خميني به عنوان وجوب دفاع از اسلام و ارزش هاي ديني و مبارزه بر ضد ترويج مفاسد اخلاقي و امور ضد ديني مردم را بسيج مي كرد و به صحنه هاي مبارزه مي كشيد، از اين رو ايثار و فداكاري مردم به قصد قربت و جلب رضاي خدا و عمل به تكاليف شرعي انجام مي گرفت. پايداري و مقاومت، ايثار و فداكاري تا مرز شهادت نيز از همين منبع معنوي سرچشمه مي گرفت.

امام خميني در همه دوران مبارزات و بعد از آن سعي داشت نهضت از مسير خدايي و قصد اخلاص و انجام وظايف شرعي خارج نگردد. حتي جهاد و تلاش در راه تأسيس حكومت اسلامي و تحكيم پايه هاي آن و خنثي ساختن توطئه هاي دشمنان را نيز به عنوان يك وظيفه شرعي و موجب رضاي پروردگار جهان معرفي مي كرد.

ولي اين، بدان معنا نيست كه امام خميني توجّهي به امور زندگي و اجتماعي و سياسي، و اقتصادي مردم نداشت و صرفاً به منظور تأسيس و تثبيت حكومت اسلامي جهاد و تلاش كنند، بلكه به همه اين ها كاملاً عنايت داشت ولي از طريق اجراي احكام و قوانين اسلام. امام عقيده داشت اگر حكومت اسلامي برپا شود و احكام و قوانين ديني به طور صحيح و كامل به اجرا درآيد، و مسئولان نظام اسلامي در رده هاي مختلف به وظايف خود عمل كنند مشكلات اقتصادي، اجتماعي، سياسي، اخلاقي، قضايي مردم حل مي شود. كشورشان آباد و در حد امكان زندگي خوب و مرفهي خواهند داشت.

 

امام خميني و فقرزدايي

بي ترديد مهم ترين هدف امام خميني (ره) در مبارزات، سرنگوني رژيم شاهنشاهي و اقامه حكومت اسلامي بود كه با ايثار و فداكاري و جهاد مردم شريف و ديندار به پيروزي رسيد. ولي امام به خوبي مي دانست كه حكومت وسيله است نه هدف. هدف امام فقط اين نبود كه حاكماني بروند و حاكماني ديگر جايگزين آنان شوند. بلكه عقيده داشت با استحكام نظام اسلامي و اجراي كامل و همه جانبه احكام و قوانين دين، مشكلات اقتصادي، سياسي، اجتماعي، اخلاقي مردم حل مي شود و سعادت دنيا و آخرت آنان تأمين مي گردد. بنابراين، امام در تأسيس حكومت اسلامي اهدافي را تعقيب مي كرد كه تحقق آن ها را از آثار اجراي كامل احكام و قوانين اسلام مي دانست. در طول مبارزات نيز گاه گاه بدين مطلب اشاره مي كرد.

يكي از مهم ترين آرمان هاي امام خميني (ره) تحقق عدالت اجتماعي، كم شدن فاصله طبقاتي، رفع تبعيضات ظالمانه، حمايت از محرومان و فقر ستيزي بود. از بررسي سخنراني ها، پيام ها، توصيه هاي امام استفاده مي شود كه مسئله رفعِ تبعيض و فقر ستيزي يكي از اهداف بزرگ او بوده كه همواره بدان تأكيد داشت. آن بزرگوار به قدري در اين باره سخن مي گفت كه به عنوان پناهگاه مستضعفان و پابرهنه ها شناخته شد. كساني كه دوران صدر پيروزي انقلاب را درك كرده اند و سخنان و موضع گيري هاي امام خميني و ديگر مسئولان نظام را شنيده اند به خوبي مي دانند كه حمايت از محرومان و مستضعفان يكي از مهم ترين و پر جاذبه ترين شعارهاي انقلابيون و مورد عنايت و تأكيد رهبر انقلاب بود.

امام به دو انگيزه بر اين هدف تأكيد مي كرد:

 

انگيزه اول: انجام وظيفه ديني:

زيرا كوشش در تحقق عدالت اجتماعي و دفاع از حقوق محرومان و مبارزه با ستمكاران و چپاول گران اموال عمومي يكي از بزرگ ترين اهداف پيامبران و پيامبر اسلام بوده است. در قرآن مي گويد:

(ما پيامبران را با دليل هاي روشن فرستاديم و با آنان كتاب و ميزان نازل كرديم تا مردم عدالت را برپا سازند.) [4]

(اي كساني كه ايمان آورده ايد عدالت را برپا سازيد.) [5]

حمايت از مستضعفان آن قدر مهم بوده كه پيامبر اسلام و مسلمانان براي آنان در قرآن مورد خطاب قرار گرفته اند:

(چرا در راه خدا و براي نجات مستضعفان جنگ نمي كنيد؟) [6]

امام خميني در اين خصوص فرمود:

(اسلام از اول براي همين امر قيام كرده كه به اين مستمندان عالم در مقابل مستكبران خدمت كند و اين ستمگران را به جاي خود بنشانند و شما اشخاصي هستيد كه پيرو يك همچو اسلام عزيز هستيد و به اين پيروي بايد ادامه بدهيد.) [7]

 

انگيزه دوم: قدرداني از محرومان و مستضعفان:

به عقيده امام، محرومان صاحبان اصلي انقلاب اند و اگر ايثار و فداكاري آنان نبود انقلاب به پيروزي نمي رسيد. امام بارها و بارها بدين مطلب تذكر مي داد، از باب نمونه به چند فراز از سخنان ايشان اشاره مي كنيم:

(اين پايين شهري ها و اين پابرهنه ها ـ به اصطلاح شما ـ اين ها ولي نعمت ما هستند، اگر اين ها نبودند ما يا در تبعيد بوديم، يا در حبس بوديم يا در انزوا، اين ها بودند كه همه ما را از اين مسائل نجات دادند… اگر تا آخر عمرمان به اين ها خدمت كنيم نمي توانيم از عهده خدمت اين ها برآييم… شما امروز هم كه ملاحظه مي كنيد اين هايي كه در جبهه ها الآن دارند جانفشاني مي كنند اين ها از كدام طبقه هستند؟… الآن هم اين هايي كه جانشان را در دستشان گرفتند و شما را حفاظت مي كنند و آن هايي كه در بين شهرها و در بين روستاها حفظ مي كنند شما و مردم را همين طبقه هستند… شما بايد توجه به اين معنا بكنيد كه ما را اين ها آورده اند وكيل كرده اند، آورده اند وزير كرده اند، رئيس جمهور كرده اند. اين ها ولي نعمت ما هستند و ما بايد ولي نعمت خودمان را قدرداني كنيم و خدمت كنيم.) [8]

 

روحانيت و حمايت از محرومان

امام خميني در زمان مبارزه با رژيم شاهنشاهي تا زمان پيروزي انقلاب و بعد از آن، در خنثي سازي توطئه هاي دشمنان و به ويژه در زمان جنگ تحميلي همواره از همكاري علماي دين و روحانيون استفاده مي جست. از نقش حساس آنان در دفاع از اسلام و تأثير تبليغات آنان در ميان توده هاي مردم به ويژه محرومان و مستضعفان به خوبي آگاه بود، از اين رو، در نگهداري انقلاب و دفاع از آرمان هاي اسلامي نيز تلاشِ روحانيون را يك امر ضروري مي دانست.

در حمايت از محرومان نيز به روحانيت دل بسته بود و انتظار همكاري جدي داشت، زيرا اولاً: چون روحانيت به ويژه طلاب و فضلاي جوان غالباً از خانواده هاي محروم هستند و طعم تلخ فقر و گرسنگي و محروميت را چشيده اند در تعقيب هدف مقدس فقر ستيزي نيز بيشتر مي توان به آنان اميدوار بود.

و ثانياً: حمايت از محرومين و مستضعفين يكي از مهم ترين اهداف اسلامي است كه روحانيت وظيفه دارد در تبليغ و ترويج آن كوشش كند. محرومان را به حقوق مشروعشان آشنا سازد و در گرفتن حق، آنان را بسيج نمايد، به مسئولانِ نظام تذكر دهد و آنان را از حيف و ميل اموال عمومي و تضييع حقوق مستضعفان بر حذر دارد.

و ثالثاً: روحانيون در طول تاريخ همواره پناهگاه و حامي محرومان بوده اند، و بايد موقعيت ديني واجتماعي خود را در ميان مردم به ويژه طبقات محروم حفظ كنند.

به همين جهت بود كه امام خميني (ره) بارها و بارها و به مناسبت هاي مختلف انجام وظيفه مهم دفاع از حقوق محرومان را به روحانيون تذكر مي داد، از باب نمونه ايشان فرمودند:

(آن چيزي كه روحانيون هرگز نبايد از آن عدول كنند و نبايد با تبليغات ديگران از ميدان به در روند حمايت از محرومين و پابرهنه هاست. چرا كه هر كسي از آن عدول كند از عدالت اجتماعي اسلام عدول كرده است. ما بايد تحت هر شرايطي خود را عهده دار اين مسئوليت بزرگ بدانيم و در تحقق آن اگر كوتاهي بنماييم خيانت به اسلام و مسلمين كرده ايم.) [9]

 

مسئولان نظام و حمايت از محرومان

مهم ترين مسئوليت حكومت اسلامي برپا ساختن عدالت اجتماعي، رفع تبعيضات ظالمانه، كم كردن فاصله طبقاتي، فقر زدايي و دفاع از حقوق محرومان و مستضعفان است، زيرا سيره و آرمان همه پيامبران، به خصوص پيامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) در طول تاريخ همين بوده است. مسئولان حكومت اسلامي وظيفه دارند تحقق اين آرمان مقدس الهي را در صدر برنامه هاي خود قرار دهند و در اين باره تلاش كنند، روشن است كه اجراي چنين مهمي بسي دشوار و نياز به طرح و برنامه ريزي دقيق و منسجم و همكاري و همفكري همه مسئولان در رده هاي مختلف دارد که ما در اينجا مي بينيم امام خميني (ره) رهنمودها و توصيه هاي مهمي در اين مورد داشت كه مي تواند براي همه مسئولان مفيد و كارساز باشد، در اين جا به برخي از آن ها اشاره مي شود:

 

توصيه اول: به اسلام شناسان و قانون گزاران:

ايشان در اين باره فرمود:

(به عهده علماي اسلام و محققين و كارشناسان اسلامي است كه براي جايگزين كردن سيستم ناصحيح اقتصاد حاكم بر جهان اسلام طرح ها و برنامه هاي سازنده و دربرگيرنده منافع محرومين و پابرهنه ها را ارائه دهند و جهان مستضعفين و مسلمين را از تنگنا و فقر معيشت به درآورند. البته پياده كردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامه هاي اقتصادي آن و مقابله با اقتصاد بيمار سرمايه داري غرب و اشتراكي شرق بدون حاكميت همه جانبه اسلام ميسر نيست و ريشه كن شدن آثار سوء و مخرب آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حكومت اسلامي هم چون جمهوري اسلامي ايران نيازمند به زمان باشد. ولي ارائه طرح ها و اصولاً تبيين جهت گيري اقتصاد اسلام در راستاي حفظ منافع محرومين و گسترش مشاركت عمومي آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان بزرگ ترين هديه و بشارت آزادي انسان از اسارت فقر و تهيدستي به شمار مي رود.) [10]

امام (ره) در همين راستا مي فرمايند: (مجموعه قواعد اسلامي در مسائل اقتصادي هنگامي كه در كل پيكره اسلام به صورت يك مكتب منسجم ملاحظه شود و همه جانبه پياده شود بهترين شكل ممكن خواهد بود. هم مشكل فقر را از ميان مي برد و هم از فاسد شدن يك عده به وسيله تصاحب ثروت جلوگيري مي كند و در نتيجه كل جامعه را از فساد حفظ مي كند.) [11]

هم چنين امام خميني(ره) اظهار داشتند: (در اين فرصت به همه مسئولان كشورمان تذكر مي دهم كه در تقدم ملاك ها هيچ ارزش و ملاكي مهم تر از تقوا و جهاد در راه خدا نيست، و همين تقدم ارزشي و الهي بايد معيار انتخاب و امتياز دادن به افراد و استفاده از امكانات و تصدي مسئوليت ها و اداره كشور و بالاخره جايگزين همه سنت ها و امتيازات غلط مادي بشود. چه در زمان جنگ و چه در حال صلح، چه امروز و چه فردا، كه خدا اين امتياز را به آنان عنايت فرموده است. و صرف اين امتياز لفظي و عرفي كفايت نمي كند كه بايد هم در متن قوانين و مقررات و هم در متن عمل و عقيده و روش و منش جامعه پياده شود. و مصلحت زجر كشيده ها و جبهه رفته ها و شهيد و اسير و مفقود و مجروح داده ها و در يك كلام مصلحت پابرهنه ها و گودنشين ها و مستضعفين بر مصلحت قاعدين در منازل و مناسك و متمكنين و مرفهين گريزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامي مقدم باشد.) [12]

لذا امام (ره) فرمودند: (خدا نياورد آن روزي را كه سياست ما و سياست مسئولين كشور ما پشت كردن به دفاع از محرومين و رو آوردن به حمايت از سرمايه دارها گردد. و اغنيا و ثروتمندان از اعتبار و عنايت بيشتري برخوردار بشوند، معاذ اللّه كه اين با سيره و روش انبيا و اميرالمؤمنين و ائمه معصومين (ع) سازگار نيست.) [13]

امام خميني كه يك فقيه عالي رتبه و يك اسلام شناس واقعي و يك متفكر درد آشناي فقر و محروميت توده مردم بود عقيده داشتند كه احكام و قوانين اسلام به گونه اي از سوي خدا نازل شده كه اگر درست و همه جانبه و با توجه به اوضاع اسفبار مردم فقير و مستضعف، و سوء استفاده مستكبران و زراندوزان، مورد مطالعه و تحقيق فقها و علماي درد آشناي اسلام قرار گيرد و به صورت يك طرح كلي و همه جانبه در اختيار قانون گذاران واقع شود و به صورت قوانين درآيد و به وسيله مسؤولين اجرايي كشور پياده شود مي تواند تضمين كننده عدالت اجتماعي، و كم شدن فاصله طبقاتي و ريشه كن شدن فقر و محروميت باشد.

و تحقق اين امر بسيار مهم بر عهده فقها و اسلام شناسان و قانون گذاران نهاده شده است.

 

توصيه دوم: چگونگي گزينش كارگزاران:

امام خميني (ره) در خصوصِ انتخاب كارگزاران و مسئولان نظام اسلامي در تصدي پست هاي مختلف، نيز توصيه هايي داشتند كه به نمونه هايي از آن اشاره مي شود:

ايشان مي فرمايند: (ثروتمندان هرگز به خاطر تمكن مالي خود نبايد در حكومت و حكمرانان و اداره كنندگان كشور اسلامي نفوذ كنند و مال و ثروت خود را به بهانه فخر فروشي و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمكتشان افكار و خواسته هاي خود را تحميل كنند.) [14]

همچنين مي فرمايند: (رئيس جمهور و وكلاي مجلس از طبقه اي باشند كه محروميت و مظلوميت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فكر رفاه آنان باشند نه سرمايه داران و زمين خواران و صدرنشينان مرفه و غرق در لذات و شهوات كه تلخي محروميت و رنج گرسنگان و پابرهنه گان را نمي توانند بفهمند.) [15]

باز ايشان فرمودند: (آن هايي كه در خانه هاي مجلل، راحت و بي درد آرميده اند و فارغ از هم رنج ها و مصيبت هاي جان فرساي ستون محكم انقلاب و پابرهنه هاي محروم تنها ناظر حوادث بوده اند و حتي از دور هم دستي بر آتش نگرفته اند نبايد به مسئوليت هاي كليدي تكيه كنند كه اگر به آن جا راه پيدا كنند چه بسا انقلاب را يك شبه بفروشند و حاصل همه زحمات ملت را بر باد دهند.) [16]

ايشان تأكيد مي كرد كه كارگزاران نظام در سطوح مختلف نمايندگي مجلس، رياست جمهوري، وزرا، معاونان آن ها، استانداران، مدير كل ها و ديگر كارگزاران نبايد از افراد رفاه طلب انتخاب شوند. در اين تأكيدهاي فراوان و جدي به چند نكته مهم توجه داشت:

اول: امام عقيده داشت با توجه به اين كه تحقق عدالت اجتماعي و حمايت از محرومان از بزرگ ترين اهداف نظام اسلامي است در صورتي اين امر مهم، تحقق مي يابد كه كارگزاران نظام از افرادي باشند كه طعم تلخ فقر و محروميت را چشيده باشند و از طبقات محروم باشند، تا با ايمان و اخلاص در تحقق اين امر تلاش و جديت نمايند، زيرا افراد رفاه طلب چنين انگيزه اي ندارند.

دوم: در صورتي كه افراد رفاه طلب در مصادر امور، به ويژه پست هاي كليدي مانند مجلس، رياست جمهوري، وزارت، معاونت هاي وزيران، مدير كل ها، استاندارها قرار بگيرند اين خطر جدي وجود دارد كه در تدوين قوانين و مقررات، در تهيه طرح ها و در مراحل اجرا، منافع خود و وابستگان و افراد هم طبقه خود را بر تأمين منافع محرومان و مستضعفان ترجيح دهند و به تدريج نظام اسلامي را از مسير اصلي خود يعني حمايت از محرومان و تأمين عدالت اجتماعي منحرف سازند.

سوم: اگر سرمايه داران و مستکبران در مقام هاي كليدي نظام به كار گمارده شوند، طبعاً راه براي نفوذ افراد هم طبقه آن ها باز مي شود و محرومان و مستضعفان يعني صاحبان اصلي انقلاب، به تدريج كنار زده خواهند شد.

چهارم: در صورتي كه طبقات محروم يعني حاميان اصلي انقلاب احساس كنند كه امور مهم كشور در قبضه سرمايه داران و رفاه طلبان قرار گرفته نسبت به اصل نظام و تأمين اهداف انقلاب بدبين مي شوند و به تدريج از صحنه هاي انقلاب كنار مي كشند و اين بزرگ ترين ضايعه است.

پنجم: در صورتي كه رفاه طلبان در مصادر مهم امور كشورداري قرار گيرند بيم آن مي رود كه به تدريج روح تجمل گرايي بر ادارات حاكم گردد. تأسيس ساختمان هاي مجلل اداري و غير اداري، تزيين هرچه بيشتر اداره هاي دولتي، تأسيس هتل هاي بسيار لوكس و چند ستاره، برگزاري كنفرانس ها و كنگره هاي پرهزينه و تشريفاتي و كم فايده، سفرهاي تشريفاتي و كم سود داخلي و خارجي و ده ها امور تجملاتي ديگر به صورت يك ارزش حكومتي در مي آيد. در اين صورت، اموال عمومي كه بايد در راه تأمين عدالت اجتماعي و فقرزدايي و تأمين نيازهاي واقعي توده هاي محروم و مستضعف صرف شود به مصرف تجملات غير ضروري خواهد رسيد; كاري كه با اهداف مهم انقلاب اصلاً سازش ندارد.

بدتر از همه اين كه اگر مسئولان نظام با تجمل گرايي و اشرافي گري خو گرفته و آن را به عنوان يك ارزش بشناسند، در تصميم گيري هاي خود تجمل گرايي و زندگي اشرافي و خوي رفاه طلبي را ترويج مي كنند و آن را به صورت يك فرهنگ عمومي در مي آورند و جامعه اسلامي را به سوي تجمل گرايي مي كشند. علاوه بر اين، رفتار اداري و زندگي خصوصي چنين كارگزاران رفاه طلبي براي طبقات متوسط جامعه الگو و سرمشق مي شود، به زندگي تجملاتي آن ها نگاه مي كنند و سعي مي نمايند به هر طريق ممكن ثروت بيشتري به دست آورند و زندگي خود را حداقل شبيه زندگي طبقه رفاه طلب سازند.

اين توقعات و افزون طلبي ها در حد معيني متوقف نخواهد شد و در اجتماع اختلال هاي فراواني به وجود خواهد آورد.

طبقات محروم جامعه نيز از اين چشم و هم چشمي ها مصون نخواهند ماند. آنان نيز از دور و نزديك كم و بيش، به تجملات زندگي طبقات متوسط و بالا نظاره مي كنند و سطح توقعاتشان روز به روز بالاتر مي رود. و چون به خواسته هايشان دسترسي ندارند نسبت به حكومت بدبين مي شوند و اگر قدرت داشته باشند نارضايتي هاي خود را اظهار مي دارند. و امكان دارد در مواقع لزوم از نظام حمايت نكنند. علاوه بر اين، فقر و تهيدستي منشأ بروز مشكلات فراواني در جامعه خواهد شد.

با توجه به اين آفت ها بود كه امام خميني (ره) همواره تأكيد شديد داشتند كه مسئولان نظام از افراد طبقات محروم انتخاب و گزينش شوند.

نفوذ فرصت طلبان

براي مصون ماندن انقلاب از انحراف فقط اين مقدار كافي نيست كه از گزينش مستکبران براي تصدي پست هاي كليدي جلوگيري به عمل آيد بلكه علاوه بر اين بايد سعي شود كه افرادي گزينش شوند كه واقعاً به آرمان هاي انقلاب ايمان داشته باشند; به گونه اي كه همواره آرمان ها را بر منافع خود ترجيح دهند، وگرنه بيم آن مي رود كه سود جويان و فرصت طلبان به تدريج در كادر اداري كشور نفوذ كنند و از درون به انقلاب و انقلابيون لطمه وارد سازند. اگر واقعاً به آرمان هاي انقلاب ايماني نداشته باشند وقتي پست هاي كليدي را اشغال كردند امكان دارد در آنان خوي زر اندوزي و رفاه طلبي غلبه كند و حمايت از محرومان ومستضعفان را ناديده بگيرند و آه و ناله محرومان را نشوند و انقلاب را از مسير حمايت از محرومان منحرف سازند. اين يكي از آفت هاي بزرگ انقلاب ها و نهضت هاي مردمي است كه بسياري از آن ها بعد از چندي با چنين خطري مواجه گشته و از درون پوسيده اند.

آن چه در اين نوشتار بدان اشاره شد مطالبي فشرده، در خصوص يكي از آرمان هاي مهم اسلام و انقلاب يعني تأمين عدالت اجتماعي، كم شدن فاصله طبقاتي، جلوگيري از تراكم ثروت هاي ظالمانه و غير مشروع و در نهايت فقر زدايي و تأمين حدّ متوسط معيشت براي عموم مردم بود. امام خميني (ره) براي تحقق اين هدف مهم رهنمودهايي داشتند كه بدان ها اشاره شد.
 

پاورقي ها:

[1] . صحيفه نور، ج2، ص532.

[2] . همان، ج12، ص091.

[3] . همان، ج17، ص642.

[4] . حديد، آيه52.

[5] . نساء، آيه531.

[6] . همان، آيه57.

[7] . صحيفه نور، ج17، ص752.

[8] . همان، ج16، ص33.

[9] . همان، ج2، ص442.

[10] . همان، ص821.

[11] . همان، ج4، ص671.

[12] . همان، ج2، ص321.

[13] . همان، ص921.

[14] . همان، ج12، ص821.

[15] . همان، ص781.

[16] . همان، ج02، ص421.

خوانده شده 351 مرتبه