تبیین بیانات رهبر فرزانهی انقلاب اسلامی؛
برای جلوگیری از این خطر عظیم و تهی شدن ساخت درونی نظام اسلامی، لازم است که انسان چشم تیزبین و ذهن جوال خود را به یک منبع لایزال و تمامنشدنی متصل نماید که آن منبع نوبهنو انسان را سیراب کرده و راه را به او نشان دهد.
فرصت انس با قرآن؛ برای رسیدن به حقیقت قرآن و فراگرفتن معارف والای این هدیهی بزرگ الهی، نباید فقط به تلاوت آن بسنده نمود، بلکه این حاکمیت روح قرآن و فرهنگ قرآنی است که چارهساز و برطرفکنندهی مشکلات است.
در سایهی حاکمیت قرآن در جوامع بشری، سعادت دنیوی و علو معنوی دستیافتنی خواهد شد؛ چراکه قرآن برای همهی انسانها راه سلامت، امنیت مادی و امنیت روانی را بهخوبی و بهروشنی تبیین نموده است. قرآن کریم راه به دست آوردن عزت واقعی، راه زندگی در سمت و سبک زندگی سعادتآمیز را به مؤمنان آموزش داده است، ولی اشکال عمدهای که وجود دارد، دوری و مهجور بودن ما از آموزههای قرآن است.
اگر بتوانیم خود و سیره و روش زندگی فردی و اجتماعیمان را با قرآن منطبق نموده و به تعالیم آن حیات بدهیم، هم راه را روشنتر خواهیم دید و هم حرکت ما بهسوی قلههای پیشرفت سریعتر خواهد شد.
اثرات فردی و اجتماعی انس با حکمتهای قرآن:
انس با قرآن، از هر واعظ و رفیق ناصحی و از هر درسی برای رشد معنوی انسان سودمندتر است. حکمتهای پراکندهی قرآنی، خاصیتش این است که عقدههای درونی انسان را باز میکند، به انسان شرح صدر میدهد و باعث تابش نور امید در درون انسان میگردد و به او عزم راسخ برای حرکت در صراط مستقیم میبخشد.
این بیداری اسلامی که در اقصی نقاط دنیا و در کشورهای اسلامی بروز و ظهور نموده است، در اثر بازگشت و رجوع به دریای بیکران قرآن است. دریای مواجی که دشمنان اسلام بهخوبی عمق بینیازی و سازندگی آن را درک نموده و از بصیرت و وظیفهشناسی که قرآن به امتهای مسلمان میدهد بیمناک هستند و به همین خاطر، درصدد آن هستند که این حرکات عظیم اسلامی و قرآنی را از مسیر خود منحرف نمایند.
حکمتهای قرآن، هم دارای اثرات فردی و هم سرشار از فواید اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... است. در عرصهی مسائل فردی، تصفیهی روح، ساختن درون، درک عمیق و ارتفاع درجات، اساسیترین دستاورد انس با قرآن است و در عرصههای اجتماعی میتوان کاربرد و ثمرات متعددی را برای الفت گرفتن با قرآن احصا نمود.
استحکام ساخت درونی جامعهی اسلامی در سایهی انس با قرآن:
از مهمترین دستاوردهای اجتماعی انس با قرآن میتوان به استحکام درونی جامعهی اسلامی اشاره نمود. استحکام درونی آن چیزی است که جوامع را در راههای مطلوب خود قادر و توانمند میسازد و قدرت و نیروی برخورد با چالشها را به ملت میدهد. (8 تیر 93، بیانات معظمله در محفل انس با قرآن)
عاملی که میتواند کشوری را در مقابل هر نوع افزونطلبی، انحصارخواهی و هرگونه تجاوز، ماجراجویی و بحرانسازی حفظ نماید، استحکام ساخت درونی است. استحکام درونی برای هر ملتی از ضروریترین امور برای پیشبرد اهداف یک ملت بهشمار میآید.
وقتی ملتی ساخت درونی و داخلیاش مستحکم باشد، اختلاف سلیقه، افراد آن جامعه را به دشمنان یکدیگر تبدیل نمینماید و اگر هم کسی نظری و حرفی برای بیان نمودن داشته باشد، آن را با نیت خالصانه و صادقانه برای اصلاح امور جامعه و مردم مطرح میکند و دیگران هم در رابطه با ادعای او، بحث کارشناسی و مخلصانه انجام میدهند. در یک جامعهی مستحکم، نخبگان جامعه به دلیل نظرات مخالف خود، فضای آرام جامعه را دچار تشنج، تفرقه و تشتت نمینمایند تا بتوانند در راه جامعهی آرمانی قرآن و حیات قرآنی، که همان «حیات طیبه» باشد، گام بردارند.
حیات طیبه آن نوع از زندگی است که در ذیل آن، مؤمنان به کمالهای وعدهدادهشدهی خود در قرآن بسیار نزدیک میگردند و با ادامهی حیات طیبه و زندگی فردی و اجتماعی، لاجرم امت اسلامی بهسوی ایجاد تمدن اسلامی در سایهی آموزههای قرآنی پیش خواهد رفت.
انس با قرآن و ایجاد تمدن اسلامی:
برای رسیدن به تمدن اسلامی و اوج گرفتن دوبارهی امت اسلام، لازم و ضروری است که ساخت درونی نظام اسلامی را در سایهی انس با قرآن مستحکم و قویتر نماییم. نظام اسلامی دارای دو ساختار و پیکروارهی عمده است: یک ساختار حقیقی و درونی و یک ساختار حقوقی و شکلی. ساختار حقوقی این نظام توسط قانون اساسی و در ضمن تشکیل دولت و مجلس شکل میگیرد، ولی آنچه مهم است ساختار حقیقی و درونی نظام است.
این هویت و ساخت حقیقی و درونی، در حکم روح، معنا و مضمون برای نظام اسلامی است که اگر این معنا و مفهوم تغییر کند و دچار تزلزل گردد و در نتیجه از نظام اسلامی فقط یک شکل ظاهری و حقوقی باقی بماند، فایدهای نخواهد داشت و به هیچ عنوان نمیتوان به دوام چنین نظامی دلخوش نمود. در این شرایط، دقیقاً نظام اسلامی، مانند دندان پوکی خواهد بود که ظاهرش سالم است، ولی در اولین برخورد با یک جسم سخت، در هم خواهد شکست و فروخواهد ریخت. از این رو، باید به این مطلب ایمان آورد که ساخت درونی و حقیقی و معنوی برای نظام اسلامی از نان شب هم واجبتر است.
شاید این سؤال در ذهن ایجاد گردد که منظور از ساخت معنوی و استحکام درونی که بهواسطهی انس با قرآن برای نظام اسلامی به ارمغان خواهد آمد چیست؟
مفهوم ساخت درونی و حراست از آن:
مفهوم ساخت درونی یک کلمهی پیچیده، گنگ و نامعلوم که نتوان آن را فهمید نیست، بلکه اگر بر روی آرمانهای جمهوری اسلامی کمی بیشتر دقت و تأمل نماییم، درخواهیم یافت که آرمانهای جمهوری اسلامی تشکیلدهندهی ساخت درونی این نظام است.
عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزشها، سعی برای ایجاد برابری و برادری، اخلاق و ایستادگی در مقابل نفوذ دشمن، اینها همه باعث مستحکم شدن بنیانهای مرصوص نظام اسلامی خواهد شد.
با شناخت عوامل مستحکم نمودن ساخت درونی نظام، لازم است که مرحلهی بعدی کار را پیش ببریم که همانا مراقبت و حراست از دستاوردهاست. اگر مراقب نباشیم و از اخلاق قرآنی فاصله بگیریم، اگر مردمی بودن مسئولان کشور را دست کم گرفته و به مسئولیت بهعنوان یک وسیله و یک مرکز ثروت نگاه کردیم و ایستادگی و وحدت مردم و مسئولین را در مقابل تجاوزطلبیهای دشمنان فراموش کردیم، همهی اینها باعث تضعیف ساخت درونی و معنوی نظام اسلامی خواهد شد و آن وقت دیگر ساخت ظاهری و حقوقی نظام به صرف یک پسوند اسلامی بعد از دولت و مجلس، کاری را از پیش نخواهد برد و مشکلی را برطرف نخواهد نمود.
نکتهی بسیار حساس و مهمی که باید به آن توجه داشت این است که این تغییر و تبدل ساخت درونی و ماهوی در نظامها، بسیار نرم، آرام و تدریجی رخ خواهد داد و ممکن است زمانی این تغییرات در ساخت درونی را متوجه شویم که دیر شده باشد و کار از کار گذشته باشد که دیگر این ضرر و خسران بهسختی قابل جبران خواهد بود.
برای جلوگیری از این خطر عظیم و تهی شدن ساخت درونی نظام اسلامی، لازم است که انسان چشم تیزبین و ذهن جوال خود را به یک منبع لایزال و تمامنشدنی متصل نماید که آن منبع نوبهنو انسان را سیراب کند و راه را به او نشان دهد. هرچه انسان خود را بیشتر در مسیر جویبار زلال قرآن قرار دهد، مجهولات و مشکلات بیشتری از او برطرف خواهد شد و در نتیجه، انسان خواهد توانست به خاطر این انس با قرآن و دمخور بودن با آن، از این شکست بزرگ و اضمحلال نظام اسلامی جلوگیری نماید.
عوامل اصلی استحکام ساخت درونی از منظر قرآن:
از میان تمام عواملی که قرآن برای استحکام درونی جامعه اسلامی معرفی نموده است، دو عامل اصلی و اساسی هستند که این دو عامل در همهجا کلید فتح و فرج برای نظام اسلامی خواهند بود:
1. ایستادگی بر سر اصول
2. حضور در صحنهی مردم (بیانات در اجلاس جهانی علما و بیداری اسلامی، 9 اردیبهشت 92)
عامل اول استحکام ساخت درونی در سایهی ایمان صادقانه به وعدههای الهی و عامل دوم آن به برکت تلاش خالصانه و تبیین صادقانه، دستیافتنی خواهد شد. لازم به ذکر است که در این مقاله صرفاً به بررسی عامل اول خواهیم پرداخت:
عامل اول از مهمترین و اساسیترین آموزههای قرآنی است. وعدهی نصرت الهی، وعدهی غلبه و پیروزی، وعدهی ارث بردن زمین و وعدهی تحقق کلمهالله از وعدههای مهم الهی در قرآن بهشمار میآید. به این معنا که اگر ملتی بخواهد به پیروزی دست یابد و ساخت درونی خود را مستحکمتر از قبل نماید، باید با ایمان عمیق قلبی، حسن ظن به وعدههای الهی را در خود تقویت نماید.
اعتماد و حسنظن به وعدههای خداوند متعال، ثمرات بسیاری را در پی خواهد داشت:
- کم نمودن ترس و خوف از مشکلات مادی
- تقویت روح انسان و بارور شدن توکل
- مستحکم شدن ساخت درونی نظام اسلامی
از این رو، خداوند متعال کسانی را که به او و به وعدههایش سوءظن داشته باشند و با حسنظن با وعدههای الهی روبهرو نمیشوند را ملامت نموده و میفرماید:
«وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِیرًا» (فتح: 6)
این ملامتها و وعدههای عذاب الیم برای کسانی است که از حسنظن به خدای متعال و وعدههایش چشم پوشانده و با ناامیدی و یأس و با چشم حقارت به وعدههای الهی خیره شدهاند.
«إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ» (محمد: 7)،« إِن یَنصُرْکُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَکُمْ » (آلعمران: 160)، «وَلا تَهِنُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمْ الأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» (آلعمران: 139)، «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُالْمَلَائِکَةُ» (فصلت: 30)
آیات ذکرشده بخشی از وعدههای الهی به امتها و ملتها در سراسر تاریخ است. اینها سنتها و قانونهای الهی است که اگر مبارزه کنید، استقامت کنید، صبر داشته باشید و به خدای متعال توکل کنید، در جاهایی که گمان آن را نمیبرید و امیدی ندارید، خداوند به شما قدرت خواهد داد.
برای روشنتر شدن بحث، میتوان حالات معتقدین به وعدههای الهی و مأیوسان از پیمانهای الهی را مورد بررسی قرار داد.
با کمی دقت در تاریخ، خواهیم دید حالِ کسانی که دلبسته به معارف بلند قرآنی و وعدههای استوار الهی نیستند، پس از یک شکست کوچک، چگونه است. این افراد اگر در مبارزهای وارد شوند و به دنبال رسیدن به اهدافی باشند، با احساس کوچکترین ناملایمتیها و سختیها و پس از اولین شکست، مسیر و میدان را رها میکنند؛ چراکه آینده و اهداف خود را بهخاطر ایمان نداشتن به وعدههای الهی تاریک میبینند و به همین خاطر، پای رفتنشان را از دست میدهند.
حسنظن داشتن به وعدههای الهی و دلخوش بودن به حمایتهای پروردگار متعال از مجربات 35سالهی نظام اسلامی است که بارها مردم و مسئولین، آن را بهخوبی تجربه کردهاند.
ملت ایران در سالهای خفقان نظام ستمشاهی، با مبارزه و صبری که از خود بروز داد و جاننثاریهایی که در راه اهدافش نمود، در نهایت به جایی رسید که هیچکس و هیچگونه از محاسبات انسانی تصور آن را نمیکرد. هیچکسی در مخیلهی خود نمیتوانست بگنجاند که در این منطقهی حساس و بسیار مهم در مقابله با رژیم بهشدت حمایتشونده از سوی قدرتهای بینالمللی، انقلابی براساس قرآن، اسلام و آموزههای اهلبیت (ع) به پیروزی برسد. باید دائماً این را به خاطر داشته باشیم که انقلاب اسلامی یکی از موارد تحقق وعدههای خداوند است که براساس بارور شدن ساخت درونی و تقویت ساختار حقیقی نظام اسلامی به وقوع پیوست و باید از این به بعد نیز این ماهیت و هویت درونی را با انس بیشتر با قرآن، بیش از پیش تقویت نمود.
اینها وعدههای الهی و ناموس طبیعت است که خداوند آنها را جعل کرده و در آنها تغییری هم نخواهد داد و فقط ملتها باید کاری نمایند که مورد توجه نظر الهی قرار بگیرند. در مسئلهی جلب نظر الهی و محقق شدن وعدههای الهی آنچه اساسی و بنیادین است، خواست مردم و ملتهاست. اگر ملتی بتواند تواناییها و قدرتهای خود را کشف نماید و به خود متکی باشد و با آن قدرت در راه خدا جهاد کند، آن وقت است که باران رحمت الهی بر آن مردم نازل خواهد شد؛ چراکه خداوند متعال میفرماید:
«وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا» (عنکبوت: 69)
باید در درون خود به این اعتقاد برسیم که اگر ما یک قدم برداریم، خداوند ده قدم به سمت ما خواهد برداشت. آن قدمی که میخواهیم برداریم از خودمان و در خودمان شروع میشود: «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍحَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد: 11)
باید عزت ملی خود را دوباره و با قوای کامل تجدید نماییم، به دلیل آنکه عزت ملی منشأ همهی خیرات و برکات برای امتها و تحکیم ساخت درونی آنها خواهد بود.
عزت ملی یعنی شناخت استعدادها، توانمندیها و ظرفیتهای ممتاز یک ملت در دنیا. عزت ملی یعنی یک ملت به داشتههای خود، آداب و سنن و الفبای خود به تاریخ و مفاخر خود به چشم حقارت نظاره نکند و اگر ملتی خدایناخواسته از این آموزش بلندمرتبهی قرآن چشم بپوشد و به آن نرسد، از دو جهت مغبون خواهد شد. از طرفی دچار تطاول و سلطهی بیگانگان قرار میگیرد و زیر چکمههای استکبار پست و حقیر خواهد شد و از طرف دیگر، خداوند درهای رحمت خودش را به سمت آن ملت خواهد بست و برکاتش را از آنان مسخ خواهد کرد: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء» (اعراف: 96)
بدون شک در راه رسیدن به تمدن اسلامی و استحکام ساخت درونی نظام اسلامی، راههای سخت و دشواری را پیمودهایم و گردنههای مهمی را پشت سر گذاشتهایم، ولی باید این را بدانیم که هنوز در ابتدای راه هستیم و در سراسر این راه و لحظه لحظهی این مسیر، نباید از یاد الهی و انس با معارف قرآنی غافل شد که غفلت جز پشیمانی سودی نخواهد داشت. در پایان اشارهای خواهم داشت به نص فرمایش قرآنی، قرآنشناس متفرد حضرت آیتالله العظمی خامنهای که در رابطه با استحکام ساخت درونی جامعهی اسلامی و تحقق وعدههای الهی فصلالخطابی را فرمودهاند:
من با اطمینان کامل میگویم این هنوز آغاز کار است و تحقق کامل وعدهی الهی، یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی، در راه است: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ» (نور: 55) نشانهی این وعدهی تخلفناپذیر در اولین و مهمترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلام در ایران و بنای بلندآوازهی نظام اسلامی بود که ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشهی حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل کرد... که مشاهده میکنید که خاورمیانه و کشورهای مسلمان آسیا و آفریقا صحنهی این هماوردی پیروزمندانه است، اما این هنوز اول راه است و مسلمانان هنوز گردنههای دشواری را بر سر راه دارند و عبور از آنها جز با ایمان و اخلاص و امید و جهاد و بصیرت (استحکام ساخت درونی)، میسر نخواهد شد. (پیام به کنگرهی عظیم حج، 17 آذر 87)