«آیتالله صافیگلپایگانی» در نوشتاری بهمناسبت شهادت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) عنوان کردند: برای جامعه اسلامی و همه جوامع انسانی، هیچ چیزی مانند آشنایی با سیره و مکتب اهلالبیت(ع) نمیتواند آموزندهتر و سازندهتر باشد.
در نوشتار این مرجع تقلید با عنوان "هدایتفزایی و جهالتزدایی در محضر عالم آل محمد(ص)" آمده است: دانشمندان، نویسندگان، ادبای عالم و شعرای جهان و مادحین بزرگی که با زبانهای گوناگون هر کدام توانستهاند ذرّهای اندک از مکنونات قلبی خود را به آستان ملک پاسبان آن حضرت تقدیم نموده و عرض ادب نمایند.
ایشان میافزایند: معرفت سیره اهلبیت(ع)، علم است و نه یک علم که علوم بسیار، که همه در داخل این علم تدریس میشود، و عالم غیب و شهود را معنی و تفسیر مینماید.
متن کامل نوشتار آیت الله صافی گلپایگانی به شرح ذیل میباشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهم صلّ علی علی بن موسی الرضا المرتضی الإمام التقی النقی و حجّتک علی من فوق الأرض و من تحت الثّری الصّدیق الشهید صلوة تامّة متواترة.
سخن به ذکر تو آراستن مراد این است که پیش اهل هنر، منصبی بود ما را
و گر نه منقبت آفتاب معلوم است چه حاجتست به مشّاطه روی زیبا را
مگر میتوان درباره شخصیّت عظیم و فضایل بی منتهای عالم آل محمد صلی الله علیه و آله، سخن گفت؟ درست مثل اینکه همه ابنای بشر در کنار اقیانوسی بیکران ایستاده و مقداری اندک از آب در کف گرفته و بخواهند آن را به رخ اقیانوس بکشند. چه خیال باطلی!
آیا همه دانشمندان و بزرگان که علم و دانش آنها محدود و اندک است، درباره حضرت علی بن موسی الرضا علیه الصلوة و السلام میتوانند مطلبی بگویند؟
البتّه دانشمندان، نویسندگان، ادبای عالم و شعرای جهان و مادحین بزرگی که با زبانهای گوناگون هر کدام توانستهاند ذرّهای اندک از مکنونات قلبی خود را به آستان ملک پاسبان آن حضرت تقدیم نموده و عرض ادب نمایند، همه و همه زبان حالشان این است که:
أهدت سلیمانَ یوم النَّحل نملتة رِجلَ الجراد الّتی قَد کَانَ فی فیها
ترنّمت بفصیح القول و اعتذرت إنّ الهدایا عَلی مِقدارِ مُهدیها
بلی! باید در مقابل فضایل بی نهایت حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء، جبهه خضوع بر زمین سایید و اعتراف به عجز در برابر وصف مکارم اخلاقی آن حضرت نمود و البته از باب: «آب دریا را اگر نتوان کشید * هم به قدر تشنگی باید چشید» چند جملهای را تقدیم مینمایم:
برای جامعه اسلامی و همه جوامع انسانی، هیچ چیزی مانند آشنایی با سیره و مکتب اهل البیت علیهم السلام نمیتواند آموزندهتر و سازندهتر باشد و باید آن را باید به عنوان یک علم بزرگ جهانی، بلکه بالاتر معرفی نمود که مسلمانان و جامعه بشریت نیازمند شناخت بیشتر این سیره جامع الجوانب و عمیق المعانی و پژوهش و درس و بحث و کاوش در آن میباشند، که مفیدتر از آن برای اینکه سرمشق سبک زندگی و راهنمای سیر به سوی تعالی و آگاهی و منشهای نیکو و رفتار و کردار پاک و اندیشههای تابناک باشد وجود ندارد، و همه شئون حیات مادّی و معنوی و روحی و جسمانی بشر را فراگرفته است.
معرفت این سیره، علم است و نه یک علم که علوم بسیار، که همه در داخل این علم تدریس میشود، و عالم غیب و شهود را معنی و تفسیر مینماید.
اگر چه همه ائمه طاهرین علیهم السلام نور واحدند و خداوند متعال، آسمانها و زمین را به سبب وجود آنها خلق کرده است، لیکن هر کدام از آن بزرگواران در زمان و عصر خودشان ظهور و ویژگی خاصی نشان دادند، به طور مثال و به مناسبت ایام میلاد با برکت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام، باید بگوییم به واسطه وجود مبارک آن حضرت در آن شرایط و اوضاع بعد از حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام و جریان زندانیشدن پدر بزرگوارشان که جریان خاصّی پدید آمده بود و موضع و موقعیت شیعه ضعیف شده بود، همه آن ضعفها مبدّل به قوّت شد و مذهب دوباره تشیید شد. در زمان آن بزرگوار، ظهور علمی ایشان فوق العاده بود و به همین سبب ایشان را عالم آل محمد علیهم السلام لقب دادهاند.
شما مباحثات آن حضرت را با سران ادیان و مذاهب دیگر ملاحظه کنید. مطالب و علومی که از ایشان صادر شده است همه برای احیاء امر دین فوق العاده مؤثر واقع شده است.
آن حضرت از مدینه تا مرو هم که تشریف میآوردند، با حضور و وجود مبارکشان همه جا موج ولایت اهل بیت علیهم السلام ظهور پیدا میکرد، مردم متوجه به اهل بیت علیهم السلام میشدند و حقّانیت آن حضرات بر همه نمایان میگشت.
در همین مسافرت امام رضا علیه السّلام به خراسان، بهترین فرصت پیش آمد تا علوم و معارف اسلام که در نزد امامان، موجود بود و از مواریث نبوّت به شمار میرفت منتشر شود و در دسترس علما و دانشمندان قرار گیرد.
عصر مأمون، سرآغاز آشنایی مسلمانان با اصطلاحات و مکتبهای فلسفی بود که به واسطه ترجمه کتب فلسفی به زبان عربی، صورت گرفت و مأمون نیز از این برخورد استفاده نموده و شخصاً آن را ترویج و تشویق میکرد و در نتیجه نابسامانیهای فکری و القای شبهات و اشکالات، در عقاید و مسایل اسلامی زیاد گردید و از سوی دیگر، بحث و مناظره بین مسلمانان و علمای ادیان دیگر نیز توسعه یافت و مباحثات مذهبی رایج گردید.
حضرت رضا علیه السّلام برای حفظ عقاید مسلمانان و ردّ هر گونه شبهه و شکّ و ایراد و نیز راهنمایی علما، مجاهدتهای فراوانی فرمودند و شخصاً با دانشمندان بزرگِ ادیانِ مختلف، مباحثه کرده و آنها را محکوم و مُجاب کردند که صورت آن جلسات مباحثه و مناظره، در کتب تاریخ و حدیث، ثبت و ضبط گردید و امروزه یکی از ذخایر مهمّ علمی در فنّ احتجاج و استدلال و اثبات عقاید محسوب میشود و همواره مورد استفاده علما و دانشمندان بوده و خواهد بود.
آوازه علم و فضل آن حضرت، جهان اسلام را پر کرد و این سفر با همه افاضات علمی، معارف دینی و علوم اسلام و عقاید و فقه را تجدید کرد و به واسطه همین مطلب است که آن حضرت را «مجدّد رأس مأة ثانیة» خواندهاند.
در کتاب عیون اخبار الرّضا که کمتر از یک قرن، بعد از رحلت آن حضرت تألیف گردیده، از سندهای عالی و معتبر استفاده شده است و از این رو، این کتاب عظمت مقام علم و جلالت و موقعیت بی نظیر امام را تا حدّی بیان نموده است.
مشایخ علمای سنّت نیز به آن حضرت، ارادت میورزیدند و ایشان را یکی از اولیای بزرگ میشمردند و در مدح آن حضرت، اشعار و قصاید بسیاری سرودهاند.
غرض اینکه آثار و برکات وجود مبارک حضرت رضا علیه السلام و موقعیتی که برای ایشان فراهم شد، بیشتر از آن است که انسان توان تصوّر آن را داشته باشد.
پس، سزاوار است که زمین ادب ببوسیم و خداوند متعال را به نعمت ولایت آن حضرت و آباء طاهرین و ذرّیه بزرگوارش تا حضرت صاحب وقت ولیّ عصر و مالک امر مولانا المهدی ارواح العالمین له الفداء حمد و سپاس بگوییم.
در پایان چند بیتی را به محضر والای آن امام همام تقدیم می دارم امّید است مقبول آن درگاه ملک پاسبان قرار گیرد:
الا یا علی بن موسی الرضا * امان خلائق، امین خدا
ایا عالم آل و عِدل کتاب * ظهور مقامات اهل کساء
شمایید آیات و اسماء حق * هدایتفزا و جهالتزدا
خدا را شما بنده مخلَصید * به تسلیم و تفویض و صبر و رضا
به لطفی صافی به لطف شما * سِزَد لطف و احسان و جود و عطا