(به نقل از آيت الله جوادي آملي)
شمس و قمر، زینت آسمان است و فرش و خانه هم زینت زمین؛ زینت انسان تقواست که قرآن در آیات پایانی سوره مبارکه حجرات به تصریح بر آن تاکید فرموده است.
قسمت مهم سوره «ق» بحث معاد است و چون پیامبر(صلی الله و علیه وآله و سلم) برای تکمیل و تمام کردن مباحث اخلاقی مبعوث شدند و بیشترین مباحث اخلاقی وابسته به موضوع معاد است بیشترین محتوای سوره نیز در این زمینه بیان شده است زیرا تنها چیزی که جلوی انحراف درونی را می گیرد اعتقاد به معاد است.
انسان زمانی خود را در مقابل کارهای بد حفظ می کند که بداند حساب و کتابی در کار است. اگر میان خوبی و بدی و نتیجه آن فرقی نباشد یا تنها تفاوت آن محدود به دنیا شود ممکن است بسیاری از افراد حاضر به ترک گناه نشوند.
اعمال انسان گم و معدوم نمی شود زیرا چیزی که در زمان و مکانی موجود شد در دایره هستی وجود دارد و اثر خود را هم خواهد گذاشت ممکن است لذت آن بعد از چند ثانیه و ساعت از بین برود ولی این اثر در زمان های بعدی هم وجود دارد به همین دلیل هیچ ممکن نیست رفتاری از انسان موجود شده باشد و گریبان او را نگیرد.
سرّ اینکه دروغ از بین نمی رود و دروغگو رسوا می شود این است که دروغ معدوم نمی شود و در خط تولید می افتد و بعد از بیست سال انسان را رسوا می کند؛ بنابراین عقیده معاد انسان را حفظ می کند.
انسان باید بداند که او مرگ را می میراند نه مرگ او را؛ این از لطایف بیانات انبیاء است که فقط آنان آورده و گفته اند و در مکتب دیگری شاهد چنین سخنی نیستیم زیرا مکاتب مادی مردن را پوسیدن می دانند ولی قرآن، مرگ را از پوست به درآمدن می داند.
در طول عمر، انسان چندین بار بدنش تغییر می کند و عوض می شود ولی «من» ما همان من است؛ زیرا هویت ما به واسطه روح است و در مورد مرگ نیز این طور است یعنی بدن از بین می رود ولی روح نمی میرد.
براساس براهین عقلی، معاد نه تنها ممکن بلکه ضروری است زیرا عالم بازیچه و باطل نیست که هر کسی بیاید و هر کاری خواست انجام بدهد و حساب و کتابی در کار نباشد و این حساب و کتاب نیز نیاز به معاد دارد.
اینکه عده ای رجع را بعید می دانند دلیل بر این است که خودشان قبول دارند که معاد، مستبعد است بنابراین اگر برهان برای رفع مستبعد ارایه شد باید مورد پذیرش آنان قرار گیرد ولی این افراد دچار هرج و مرج فکری هستند و فکر با هرج و مرج سامان نمی یابد.
قرآن کریم برای معاد و موضوعات اعتقادی برهان اقامه کرده است به طور مثال وقتی سخن از زینت انسان است، تنها تقوا را ملاک آن می داند بنابراین شمس و قمر، زینت آسمان است و فرش و خانه هم زینت زمین و زینت انسان، همان تقوا است.
خداوند جلوی اضطراب زمین را با کوه ها به عنوان میخ های روی زمین گرفته است و با نازل کردن آب، مواد غذایی مورد نیاز انسان را فرستاده است که خود برهان دیگری در اثبات معاد است؛ در برهان نخست فرمود خداوند وقتی لاشیء را به صورت انسان در آورد آیا نمی تواند ذرات پراکنده آن شیء را جمع کند؟.
برهان دیگری نیز اقامه کرد و آن اینکه فرمود هر سال ما درختان و زمین مرده را زنده می کنیم و شما آن را می بینید بنابراین چگونه این همه تغییر و تحول در بدنتان و زمین را قبول دارید ولی معاد را دور از ذهن می شمارید.
وضعیت انسان برای رسیدن به مقصد خلقت، مانند دویدن در المپیادها و مسابقات نیست زیرا فرد باید جان بکند تا در این مسابقات به هدف که چوب خشکی است برسد ولی انسان در مسیر هدف خلقت، اگر یک قدم در راه خیر و خدا بردارد خداوند نیز ده قدم به سمت او خواهد آمد.