خداوند متعال علاوه بر سوره قدر كه فضيلت شب قدر و نزول ملائكه و ... را ميرساند، در سوره دخان اين شب را که شب نزول قرآن كريم نيز هست چنين وصف ميكند:
ما قرآن را در شبي مبارك فرستاديم در شبي كه مقدرات الهي از سوي خداي حكيم در هر امر و حادثهاي مشخص ميگردد و اين امري از سوي ما و رحمتي است كه ما بر بندگان خويش ميفرستيم.[1]
و با نگاهي به روايات اسلامي به خوبي روشن ميشود كه شب قدر در امتهاي پيشين نيز بوده است و البته بايد گفت به خاطر فضيلت پيامبر اسلام بر همه انبياء و نيز نزول قرآن كريم در اين شب، فضيلت و اهميت شب قدر در اسلام نمود بيشتري پيدا كرده است. در روايتي از امام عليه السلام ميخوانيم:
خداوند شب قدر را در آغاز آفرينش دنيا و آن گاه كه اولين نبي و اولين وصي را آفريد، پديد آورد و در حقيقت چنين اراده كرده است كه در هر سال شبي باشد كه در آن تفسير امور تا سال آينده نازل شود و هر كسي كه اين حقيقت را انكار كند خدا را درباره علمش رد كرده است، زيرا پيامبران الهي قيام نميكنند مگر آنكه درچنين شبي به آنها حجت داده شود. آري بخدا سوگند آدم نمرد مگر آنكه بر او وصي بود و بر هر يك از پيامبران بعد از آدم در اين شب [قدر] امر خدا ميآمد تا آن را به وصي بعد از خود واگذارد، برتري ايمان كسي كه به همهي «اِنّا اَنْزلنا» و تفسيرش ايمان بياورد بر كسي كه چون او نيست مانند برتري انسان بر حيوانات است.[2]
در روايت ديگري آمده است ابوذر غفاري از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ پرسيد: آيا شب قدر فقط در عهد پيامبران بوده و پس از آنها از بين ميرود؟ فرمود: نه چنين است، بلكه تا روز قيامت باقي است.[3]
در روايت ديگري نيز از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل شده كه فرمودند: حضرت موسي در مناجاتي عرضه داشتند: پروردگارا قربت را خواهانم، خداوند فرمود: در بيداري شب قدر است. عرض كرد: رحمتت را خواستارم، فرمود: در رحم كردن بر بينوايان در شب قدر است، گفت: خدايا جواز عبور از صراط را ميخواهم پاسخ آمد در شب قدر صدقه ده. خدايا بهشت و نعمتهايش را ميخواهم، فرمود: در گرو تسبيح گفتن در شب قدر است. عرضه داشت: نجات از آتش دوزخ، خدا فرمود: استغفار در شب قدر. در پايان گفت: خدايا رضايتت را ميطلبم، فرمود: در شب قدر نماز بگذار.[4]
در تورات و انجيل موجود شبي به نام قدر وجود ندارد اما به جاي آن شب مقدس با اعمال مخصوص دارد كه به شب و عيد فصح يا فطير معروف است كه حضرت موسي در اين شب بنياسرائيل را به كارهايي وا ميداشتند و اين شب مقارن است با چند روز روزه گرفتن كه شباهتهايي به شب قدر دارد.[5]
در مسيحيت نيز اين شب مقدس شمرده ميشد و درباور آنها چون عيسي آخرين شامش را در اين شب خورد و فردايش به صليب كشيده شد و سپس زنده گشته به آسمان رفت، لذا از تقدس ويژهاي برخوردار شد و امروز به نام عشاء رباني يا شام آخر از اهميت ويژهاي در جامعه مسيحيت برخوردار است.[6]
اما در اين اديان اين شب را شب قدر نميدانند بلكه با نامهاي همچون عيد فصح، شب پسح يا عيد فطير معروف است و نتيجه اين كه هر چند با نگاه به روايات اسلامي شب قدر از اول خلقت عالم امكان، بوده ولي در كتابهاي مقدس يهود و مسيح اثري از عنوان شب قدر ديده نشده و ممكن است علت آن تحريفهاي موجود در اين كتابها باشد و يا اينكه چون زبان اصلي كتاب مقدس عبري بوده شايد لفظ قدر معناي ديگري داشته است.
به هر حال در آثاري كه از يهوديت و مسيحيت در دسترس است شبي به نام قدر وجود ندارد يا حداقل ما پيدا نكرديم.
[1] . برگرفته از آيات ، 6 ـ 3 سوره دخان.
[2] . كليني، محمد ، كافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365 هـ . ش، ج 1، ص 250 ، روايت 7.
[3] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفا، ج 25، ص 97 ، ب3.
[4] . شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل البيت 1409 هـ . ق، ج 8 ، ص 20، ب 1 ، حديث 10019.
[5] . رك: كتاب مقدس، انگليس، ايلام، 2002 م، عهد قديم، سفر تثنيه، ب2، ، ش 7، و سفر خروج ب 12 ، ش 12 به بعدو سفر لاويان ب23.
[6] . همان، عهد جديد، انجيل يوحنا، ب 2 ش 12 به بعد و ب 11 ، ش 55، و اول قرنتيان ب 5، ش 7 ، ب 11، ش 20.