فلسفه شب قدر و سابقه آن در اديان ديگر

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
فلسفه شب قدر و سابقه آن در اديان ديگر

خداوند متعال علاوه بر سوره‌ قدر كه فضيلت شب قدر و نزول ملائكه و ... را مي‎رساند، در سوره دخان اين شب را که شب نزول قرآن كريم نيز هست چنين وصف مي‎كند:
ما قرآن را در شبي مبارك فرستاديم در شبي كه مقدرات الهي از سوي خداي حكيم در هر امر و حادثه‎اي مشخص مي‎گردد و اين امري از سوي ما و رحمتي است كه ما بر بندگان خويش مي‎فرستيم.[1]
و با نگاهي به روايات اسلامي به خوبي روشن مي‎شود كه شب قدر در امت‎هاي پيشين نيز بوده است و البته بايد گفت به خاطر فضيلت پيامبر اسلام بر همه انبياء و نيز نزول قرآن كريم در اين شب، فضيلت و اهميت شب قدر در اسلام نمود بيشتري پيدا كرده است. در روايتي از امام عليه السلام مي‎خوانيم:
خداوند شب قدر را در آغاز آفرينش دنيا و آن گاه كه اولين نبي و اولين وصي را آفريد، پديد آورد و در حقيقت چنين اراده كرده است كه در هر سال شبي باشد كه در آن تفسير امور تا سال آينده نازل شود و هر كسي كه اين حقيقت را انكار كند خدا را درباره علمش رد كرده است، زيرا پيامبران الهي قيام نمي‎كنند مگر آنكه درچنين شبي به آنها حجت داده شود. آري بخدا سوگند آدم نمرد مگر آنكه بر او وصي بود و بر هر يك از پيامبران بعد از آدم در اين شب [قدر] امر خدا مي‎آمد تا آن را به وصي بعد از خود واگذارد، برتري ايمان كسي كه به همه­ي «اِنّا اَنْزلنا» و تفسيرش ايمان بياورد بر كسي كه چون او نيست مانند برتري انسان بر حيوانات است.[2]
در روايت ديگري آمده است ابوذر غفاري از رسول خدا ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ  پرسيد: آيا شب قدر فقط در عهد پيامبران بوده و پس از آنها از بين مي‎رود؟ فرمود: نه چنين است، بلكه تا روز قيامت باقي است.[3]
در روايت ديگري نيز از رسول خدا ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ  نقل شده كه فرمودند: حضرت موسي در مناجاتي عرضه داشتند: پروردگارا قربت را خواهانم، خداوند فرمود: در بيداري شب قدر است. عرض كرد: رحمتت را خواستارم، فرمود: در رحم كردن بر بينوايان در شب قدر است، گفت: خدايا جواز عبور از صراط را مي‎خواهم پاسخ آمد در شب قدر صدقه ده. خدايا بهشت و نعمت‎هايش را مي‎خواهم، فرمود: در گرو تسبيح گفتن در شب قدر است. عرضه داشت: نجات از آتش دوزخ، خدا فرمود: استغفار در شب قدر. در پايان گفت: خدايا رضايتت را مي‌طلبم، فرمود: در شب قدر نماز بگذار.[4]
در تورات و انجيل موجود شبي به نام قدر وجود ندارد اما به جاي آن شب مقدس با اعمال مخصوص دارد كه به شب و عيد فصح يا فطير معروف است كه حضرت موسي در اين شب بني‎اسرائيل را به كارهايي وا مي‎داشتند و اين شب مقارن است با چند روز روزه گرفتن كه شباهت‎هايي به شب قدر دارد.[5]
در مسيحيت نيز اين شب مقدس شمرده مي‎شد و درباور آنها چون عيسي آخرين شامش را در اين شب خورد و فردايش به صليب كشيده شد و سپس زنده گشته به آسمان رفت، لذا از تقدس ويژه‎اي برخوردار شد و امروز به نام عشاء رباني يا شام آخر از اهميت ويژه‎اي در جامعه مسيحيت برخوردار است.[6]
اما در اين اديان اين شب را شب قدر نمي‎دانند بلكه با نام‎هاي همچون عيد فصح، شب پسح يا عيد فطير معروف است و نتيجه اين كه هر چند با نگاه به روايات اسلامي شب قدر از اول خلقت عالم امكان، بوده ولي در كتاب‎هاي  مقدس يهود و مسيح اثري از عنوان شب قدر ديده نشده و ممكن است علت آن تحريف‎هاي موجود در اين كتاب‎ها باشد و يا اينكه چون زبان اصلي كتاب مقدس عبري بوده شايد لفظ قدر معناي ديگري داشته است.
به هر حال در آثاري كه از يهوديت و مسيحيت در دسترس است شبي به نام قدر وجود ندارد يا حداقل ما پيدا نكرديم.

 

[1] . برگرفته از آيات ، 6 ـ 3 سوره دخان.
[2] . كليني، محمد ، كافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365 هـ . ش، ج 1، ص 250 ، روايت 7.
[3] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفا، ج 25، ص 97 ، ب3.
[4] . شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل البيت 1409 هـ . ق، ج 8 ، ص 20، ب 1 ، حديث 10019.
[5] . رك: كتاب مقدس، انگليس، ايلام، 2002 م، عهد قديم، سفر تثنيه، ب2، ، ش 7، و سفر خروج ب 12 ، ش 12 به بعدو سفر لاويان ب23.
[6] . همان، عهد جديد، انجيل يوحنا، ب 2 ش 12 به بعد و ب 11 ، ش 55، و اول قرنتيان ب 5، ش 7 ، ب 11، ش 20.

خوانده شده 714 مرتبه