برخی شبهه می نمایند که پیامبر (ص) هرگز به امامت وجانشینی علی (ع) تصریح نکرد و آنچه شیعه می گوید سندیت معتبر ندارد.
دقت در زندگى پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله - از روزى كه مأمور شد شريعت خود را به بستگان نزديك و سپس به كل مردم اعلام كند، تا لحظه رحلت آن حضرت - اين مطلب را قطعى مىسازد كه آن حضرت بر امامت علىعليه السلام بعد از خود كراراً تصريح كرده است. در زمان حیات خود ودر آغاز دعوت وشروع نبوت جانشینی علی را تا آخرین روزهای حیات خود برای مردم بیان نموده اند واین از جانب خداوند بود ویکی از ماموریتهای حضرت در کنار دعوت به اسلام معرفی جانشینی علی (ع) بوده است.
در اين جا به نمونههايى از روايات وارده درباره امامت علىعليه السلام از زبان پيامبرصلى الله عليه وآله اشاره مىكنيم:
1-حديث يوم الدار: پس از گذشت سه سال از آغاز بعثت، خداى متعال پيامبر را مأمور ساخت كه دعوت خود را آشكار سازد. و آيه وَ اَنذِر عَشيرتَكَ الأقرَبينَ (شعراء - 241) در اين مورد نازل شد. پيامبرصلى الله عليه وآله سران بنى هاشم را جمع كرد و فرمود: من خير دنيا و آخرت را براى شما آوردهام. خداوند به من امر كرده است كه شما را به آن دعوت كنم. كدام يك از شما مرا در نشر اين آيين يارى مىكند تا برادر و وصى و جانشين من در ميان شما باشد؟ حضرت سه مرتبه اين سخن را تكرار نمود و در هر سه بار تنها علىعليه السلام آمادگى خود را اعلان كرد. در اين موقع پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: "انَّ هذا أخى وَ وَصيّى وَ خليفتى فيكُم»1
2-حديث منزلت: رسول گرامى اسلام فرمود: «يا على أنت منّى بمنزله هارون من موسى إلاّ أنّه لا نبىّ بعدى»(2) اى على مقام تو نسبت به من به منزله مقام هارون به موسى است الاّ اين كه بعد از من پيامبرى نيست.
3-رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود: «..علىٌّ هو الإمام و الحجّة بعدى» علىعليه السلام امام و حجت بعد از من است. 3
4-حديثى نقل شده كه مردى پيش رسول خداصلى الله عليه وآله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا آيا درست است كه على مىگويد: خدا او را به رهبرى خلق امر نموده است؟
حضرت فرمود: على اميرالمؤمنين است ولايت او از جانب خداست... همانا على خليفه خدا و حجت او است، او امام مسلمين است. «اِنَّ عَليّاً خَليفَةُ اللّهِ وَ حُجَّةُ اللّهِ وَ اِنَّهُ اِمَامُ الْمُسْلِمينَ...» 4
5-رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود: «يا على أنت اميرالمؤمنين و امام المتّقين، يا على أنت سيّد الوصيّين و وارث علم النبيّين... يا على أنت... خليفة المرسلين، يا على انت مولى المؤمنين، يا على أنت الحجّة على النّاس أجمعين...» 5
اى على جان، تو اميرالمؤمنين امام متقين هستى، اى على تو سيّد وصيين و وارث علم پيامبرانى، اى على تو خليفه انبياء، مولاى مؤمنينى، اى على تو حجّت خدا بر تمام مردمى.
6-حديث غدير: اين حديث از احاديث متواتر است و راويان حديث، از صحابه و تابعين و محدثان اسلامى، آن را، در هر قرنى به صورت متواتر نقل كردهاند. طبق تحقيق محققين، 110 نفر از صحابه، 89 تن از تابعين، و 3500 نفر از علما و محدثان اسلامى حديث غدير را نقل كردهاند، با اين تواتر، در اصالت و اعتبار اين حديث جاى هيچ ترديدى وجود ندارد. علما به طور مستقل درباره حديث غدير كتابهايى نوشتهاند جامعترين آن، كتاب شريف الغدير - تأليف علامه عبدالحسين امينى - مىباشد. 6
فرازهايى از حديث شريف غدير:
رسول خداصلى الله عليه وآله در روز غدير خم فرمود:
الف - نيست خدايى جز او - زيرا خداوند به من اعلام فرموده كه اگر آنچه در حقّ على بر من نازل نموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرساندهام، و براى من حفظ از شرّ مردم را ضمانت نموده است و خدا كفايت كننده و كريم است.
خداوند به من چنين وحى كرده است: (بسم اللّه الرحمن الرحيم)اى پيامبر، ابلاغ كن آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده - درباره علىّ، يعنى خلافت علىّ بن ابى طالب - و اگر انجام ندهى رسالت او را نرساندهاى، و خداوند تو را از مردم حفظ مىكند. 7
اى مردم! من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكردهام و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مىكنم: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم - كه او سلام است - مرا مأمور كرد كه در اين محلّ اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه: "أَنَّ عَلِىَّ بْنِ أبى طالب أَخى وَ وَصِّيىِّ وَ خَليْفَتى عَلى اُمَّتى وَ الإِمامُ مِن بَعْدِى»«على بن ابى طالب برادرِ من و وصىّ من و جانشين من بر امّتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اين كه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است» و خداوند در اين مورد آيهاى از كتابش بر من نازل كرده است: «صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند و كسانى كه ايمان آورده و نماز را بپا مىدارند و در حال ركوع زكات مىدهند»(8) و علىّ بن ابى طالب است كه نماز را بپا داشته و در حال ركوع زكات و در هر حال خداوند عزوجل را قصد مىكند. 9
ب - اى مردم! از او )علىعليه السلام( بسوى ديگر گمراه نشويد، و از او روى بر مگردانيد و از ولايت او سرباز نزنيد. اوست كه به حق هدايت نموده و به آن عمل مىكند، و باطل را ابطال نموده و از آن نهى مىنمايد، و در راه خدا سرزنش ملامت كنندهاى او را مانع نمىشود.
اى مردم! او را فضيلت دهيد كه خدا او را فضيلت داده است، و او را قبول كنيد كه خداوند او را منصوب نموده است.
«مَعاشِرَ النَّاس! اِنَّهُ اِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَ لَنْ يَتُوبَ اللّهُ عَلى أَحَدٍ اَنْكَرَ وِلايَتَهُ وَ لَنْ يَغْفِرَ اللّهُ لَهُ»
اى مردم! او از طرف خداوند امام است و هر كس ولايت او را انكار كند خداوند هرگز توبهاش را نمىپذيرد و او را نمىبخشد. حتمى است بر خداوند كه با كسى كه با او مخالفت نمايد چنين كند و او را به عذابى شديد تا ابديّت و تا آخر روزگار معذّب نمايد. پس بپرهيزيد از اين كه با او مخالفت كنيد و گرفتار آتشى شويد كه آتشگيره آن مردم و سنگها هستند و به براى كافران آماده شده است10
ج - «أَلا إِنَّ جَبْرَئيِلَ خَبَّرَنِى عَنِ اللّهِ تَعالى بِذلِكَ وَ يَقُولُ "مَن عادى عَلِيَّاً وَ لَمْ يَتَوَلَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَتى»
بدانيد كه جبرئيل از جانب خداوند اين خبر را براى من آورده است و مىگويد: "هر كس با على دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد."
د - «مَعاشِرَ النَّاسِ... مَنْ كُنْتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ اَبي طالِبٍ اَخي وَ وَصِيّى وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ اَنْزَلَها عَلَىَّ»
اى مردم هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست و او على بن ابى طالب برادر و جانشين من است و ولايت او از جانب خداوند )عزوجل( است كه بر من نازل شده است.
ه «أَلا وَ قَد بَلَّغْتُ، أَلا وَ قَد اَسْمَعتُ، أَلا وَ قَدْ اَوْ ضَحْتُ، أَلا وَ اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ اَنَا قُلْتُ عَنِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، أَلا اِنَّهُ لا اَميرَ الْمُؤمِنينَ غَيْرَ اَخي هذا»
بدانيد من پيام خدا را رساندم، و وظيفه خود را ادا كردم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من )مسأله ولايت و امامت را( توضيح دادم و روشن نمودم، بدانيد كه خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عزّوجلّ مىگويم، بدانيد كه اميرالمؤمنين جز اين برادرم على نيست،
و «مَعاشِرَ النّاسِ! هذا عَلِىٌّ اَخِى، وَ وَصِيّى وَ واعِى عِلْمِى، وَ خَليِفَتى فِى اُمَّتى....اِنَّهُ خَلِفَةُ رَسُولِ اللّهِ وَ اَميرُالمُؤمِنينَ، وَ الاِمامُ الْهادِى مِنَ اللّهِ...»
اى مردم! اين على برادر من، وصىّ من، جامع علم من و جانشين امّتم است.... او خليفه رسول خدا، اميرالمؤمنين و امام هدايت كننده از طرف خداوند است.
پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله در خطبه غدير خم نه تنها به امامت علىصلى الله عليه وآله تصريح نموده است )چنان كه در فرازهاى بالا ملاحظه نموديد( بلكه امامت و جانشينى يازده امام ديگر از فرزندان امام علىصلى الله عليه وآله را نيز با صراحت كامل بيان نموده و توضيح داده است. در ذيل به نمونههاى آن اشاره مىكنيم:
الف - »اى مردم، على و پاكان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اكبر است، هر يك از اين دو از ديگرى خبر مىدهد و با آن موافق است. آنها از يكديگر جدا نمىشوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند. بدانيد كه آنان امينهاى خداوند بين مردم و حاكمان او در زمين هستند»11
«اى مردم! خداوند دين شما را با امامت او كامل نمود، پس هر كس اقتدا نكند به او و به كسانى كه جانشين او از فرزندان من و از نسل او هستند تا روز قيامت و روز رفتن به پيشگاه خداوند، چنين كسانى اعمالشان در دنيا و آخرت از بين رفته و در آتش دائمى خواهند بود، عذاب از آنان تخفيف نمىيابد و به آنان مهلت داده نمىشود».12
ج - «اى مردم من راه مستقيم خداوند هستم كه شما را به تبعيت از او نموده و سپس على بعد از من، و سپس فرزندانم از نسل او كه امامان ولايتند، به حق هدايت مىكنند، و به يارى حق به عدالت رفتار مىكنند»13
د - «اى مردم! بدانيد كه من پيامبرم و على امام و وصىّ بعد از من است، و امامان بعد از او فرزند او هستند، بدانيد كه من پدر آنانم و آنها از صلب على به وجود مىآيند»14
ه - «بدانيد كه آخرين امامان مهدى قائم از ماست، اوست غالب بر اديان، اوست انتقام گيرنده از ظالمين... اوست وارث هر علمى، و محيط بر هر فهمى... اوست كه به عنوان حجت باقى مىماند و بعد از او حجتى نيست، هيچ حقى نيست مگر همراه او، و هيچ نورى نيست مگر در نزد او، اوست ولى خدا در زمين و حكم كننده بين خلقش و امين او بر نهان و آشكارش»15
اينها فرازهايى از خطبه غدير بود كه پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله در ضمن آن امام علىعليه السلام و يازده نفر از اولاد او را به عنوان امام و خليفه خدا بر زمين معرفى نمود و در پايان مردم را به بيعت دعوت نموده و فرمودند: »اى مردم شما بيش از آن هستيد كه با يك دست و در يك زمان با من دست دهيد، پروردگارم مرا مأمور كرده است كه از زبان شما اقرار بگيرم و درباره آن چه كه منعقد نمودم براى على اميرالمؤمنين و امامانى كه بعد از او مىآيند و از نسل من و اويند چنان كه به شما فهماندم كه از فرزندان من از صلب اويند.
پس همگى چنين بگوييد: ما شنيديم و اطاعت مىكنيم و راضى هستيم و سر تسليم فرود مىآوريم و درباره آن چه از جانب پروردگار ما و خودت بر ما رساندى، درباره امر امامت امامان، و امامت على اميرالمؤمنين و امامانى كه از صلب او به دنيا مىآيند به اين مطلب با قلبهايمان و با جانمان و با زبانمان و با دستمان با تو بيعت مىكنيم و بر اين عقيده زندهايم و با آن مىميريم و با آن محشور مىشويم. تغيير نخواهيم داد و تبديل نمىكنيم و شك نمىكنيم و انكار نمىكنيم و ترديد به دل راه نمىدهيم و از اين قول بر نمىگرديم و پيمان را نمىشكنيم.« اى مردم آن چه به شما گفتم بگوييد و بر على به عنوان اميرالمؤمنين سلام كنيد... » 16
چنان كه ملاحظه مىكنيد پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله در خاتمه خطبه از تمام مردم با جملاتى كه خود بيان فرمودند اقرار و بيعت گرفتند و آن چنان اين جملات صراحت و تأكيد دارد كه از هرگونه توضيح و تفسير بىنياز است.
آيا با اين توضيحات و بيانات باز مىتوان گفت: پيامبرصلى الله عليه وآله با صراحت امام علىعليه السلام و امامان ديگر از فرزندان او را به عنوان امام بعد از خود معرفى نكرد؟!!
آيا اين افتراء و دروغ بستن به پيامبر عظيم الشأن اسلام نيست كه ما با اين همه صراحت بگوييم پيامبرصلى الله عليه وآله صراحتاً امام علىعليه السلام را امام بعد از خود معرفى نكرده است؟!!
پی نوشتها
1- مسند أحمد بن حنبل، ج 1، ص 159. تاريخ طبرى، ج 2، ص 406. تفسير طبرى، ج 19، ص 74 و 75.
2-صحيح بخارى، ج 6، ص 3 در باب غزوه تبوك. صحيح مسلم، ج 7، ص 120 باب فضائل علىعليه السلام. سنن ابن ماجه، ج 1، ص 55، باب فضائل أصحاب النبىعليه السلام. مسند ابن حنبل، ج 1، ص 173. سيره ابن هشام، ج 4، ص 163. غزوه تبوك.
3-عوالم العلوم بحرانى، ج 3/15، ص 219.
4-الامالى شيخ الصدوق، ص 194.
5-بحارالانوار، علامه مجلسىرحمه الله )چاپ ايران، تهران( ج 27، ص 199.
6- منشور عقايد اماميه، ص 160.
7-مائده: 67.
8-) مائده: 55.
9- لا إِله إِلاّ هُوَ - لاَِنَّهُ قَدْ أَعْلَمَنِى أَنِّى إِنْ لَمْ اُبَلِّغْ مَا أَنْزَلَ إِلَىَّ فى حَقِّ عَلِىٍّ فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، فَقَدْ ضَمِنَ لِى )تَبارَكَ وَ تعالى( الْعِصْمَةَ مِنَ النّاسِ وَ هُوَ اللّهُ الْكافِى الكْكَرِيمُ، فَأَوْحى إِلَىَّ
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ يا أَيُّهَا الرَّسُولُ، بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ فِى عَلِىٍّ، "يَعنى فِى الْخِلافَةِ لِعَلٍّ بنِ أَبِى طالبٍ" وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ.
مَعاشِرَ النّاسِ! ما قَصَّرْتُ فِى تَبْلِيْغِ ما اَنْزَلَ اللّهُ تَعالى إِلَىَّ، وَ أَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هَذَا الآيَةِ.
إِنَّ جَبْرَئيلَعليه السلام هَبَطَ إِلَىَّ مِرارَاً ثَلاثَاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامُ رَبِّى وَ هُوَ السَّلامُ أَنْ أَقُومَ فِى هذَ الْمَشهَدِ، فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضٍ وَ أَسْوَدٍ أَنَّ عَلِىَّ بْنِ أَبِى طالِبٍ، أَخِى وَ وَصِّيىِّ وَ خَلْيفَتى عَلى اُمَّتى وَ الإِمامُ مِنْ بَعْدِى، الَّذِى مَحَلُّهُ مِنِّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى، إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدِى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ قَدْ أَنْزَلَ اللّهُ تَبارَكَ تَعالى عَلَىَّ بِذلِكَ آيَةً مِنْ كِتابِهِ:
اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكوةَ وَ هُمْ راكِعُونَ )مائده: 55
وَ عَلِىُّ ابْنِ أَبِى طالِبٍ أَلَّذى أَقامَ الصَّلوةَ وَ آتَى الزَّكوةَ وَ هُوَ راكِعٌ يُريدُ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فِى كُلِّ حالٍ.
10- مَعاشِرَ النّاسِ! لا تَضِلُّوا عَنْهُ وَ لا تَنْفِرُوا مِنْهُ، وَ لا تَسْتَنْكِفُوا مِنْ وِلايَتِهِ، فَهُوَ الَّذِي يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ يَعْمَلُ بِهِ، وَ يُزْهِقُ الْباطِلَ وَ يَنْهى عَنْهُ، وَ لا تَأْخُذُهُ فِي اللّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ.
مَعاشِرَ النَّاسِ فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُ، وَاقبَلْوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهَ.
مَعاشِرَ النّاسِ! إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَ لَنْ يَتُوبَ اللّهُ عَلى أَحَدٍ اَنْكَرَ وِلايَتَهُ وَ لَنْ يَغْفِرَ اللّهُ لَهُ، حَتماً عَلَى اللّهِ أَنْ يَفْعَلَ ذلِك مِمَّن خالفَف أَمْرَهُ فِيهِ، وَ أَنْ يُعَذِّبَهُ عَذاباً نُكْراً، اَبَدَ اَلآبادِ وَ دَهَرَ الدُّهُورِ.
فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَصْلُوا ناراً وَقودُها النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ اُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ.
11-مَعاشِرَ النَّاسِ! اِنَّ عَلِيَّاً وَ الطَّيِبينَ مِنْ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ هُمُ الثَّقْلُ الْاَصْغَرُ، وَ الْقُرانُ هُوَ الثَّقْلُ الأَكْبَرُ، فَكُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِىءُ عَنْ صاحِبِهِ، وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ. أَلا اِنَّهُمْ أُمَناءُ اللّهِ فِي خَلْقِهِ وَ حُكّامُهُ فِي أَرْضِهِ(، اشاره به حديث "انّى تارك فيكم الثقلين كتاب اللّه و عترتى" است.
12- مَعاشِرَ النّاس! اِنَّما اَكْمَلَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ دينَكُمْ بِاِمامَتِهِ فَمَنْ لَمْ يَاْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ يقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ اِلى يَومِْ القِيامَةِ، وَ الْعَرْضِ عَلَى اللّه عَزَّوَجَلَّ، فَاولئكَ الَّذينَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ، وَ فِى النّارِ هُمْ خالِدُونَ، لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَروُن(، اشاره به امامت ائمه معصومينعليهم السلام از فرزندان امام علىعليه السلام است.
13- مَعاشِرَ النّاسِ اَنَا صِراطُ اللّهِ المُسْتَقيمُ الَّذى اَمَرَكُمْ بِاتَّباعِهِ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعدِى، ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ اَئِمَّةُ )الْهُدى( يَهْدُونَ اِلَى الحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ(
14-مَعاشِرَ النّاسِ أَلا وَ إِنِّى رَسُولٌ وَ عَلِىٌّ الإِمامُ وَ الْوَصِىُّ مِنْ بَعْدِى وَ الْاَئِمَةُ مِنْ وُلْدُهُ أَلا وَ اِنِّى والِدُهُمْ وَ هُمْ يَخْرُجُونَ مِنْ صُلْبِهِ(
15- أَلا اِنَّ خاتَمَ الْاَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهدِىَّ )صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ( اَلا اِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَى الدِّينِ، اَلا اِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمِينَ... اَلا اِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَ الُْمحيطُ بِكُلِّ فَهْمٍ... أَلا اِنَّهُ الْباقِى حُجَّةً وَ لا حُجَّةَ بَعْدَهُ، وَ لا حَقَّ اِلاّ مَعَهُ وَ لا نُورَ اِلاّ عِنْدَهُ... أَلا وَ اِنَّهُ وَلِىُّ اللّهِ في اَرْضِهِ، وَ حَكَمُهُ فِى خَلقِهِ وَ اَمينُهُ فِى سَرِّهِ وَ عَلانِيَّتِهِ...(
16-منابع كامل حديث غدير قبلا بيان شد.