حضرت آیت الله مرعشی نجفی(ره)
* توصیه های معنوی آیت الله مرعشی نجفی(ره) به فرزندشان جناب حجت الاسلام والمسلمین سید محمود مرعشی نجفی در سفر حج؛
در این سفر باید خودت را پاک کنی. تو هنوز جوانی اگر می توانی خودت را پاک کنی برو و اگر نمی توانی نرو، تو باید آن جا خودت را از همه گناهان بشویی، غیبت نکنی، اجازه غیبت کردن هم به کسی ندهی. در جمع اگر غیبت می کردند در مقابل آنان ایستادگی کن و اگر نتوانستی مجلس را ترک کن.
آن جا از هر فرصتی حتی یک لحظه استفاده کن و قرآن بخوان، بالاترین ثواب در آن جا خواندن قرآن است. ثوابش را نذر شیعیان بی وارث کن. آن هایی که از دنیا رفته اند و هیچ کس را ندارند. برای آن ها طلب مغفرت کن و این نزد خدا خیلی خوب است.
حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره)
- هر بلایی که به ما می رسد، در اثر دوری از اهل بیت(ع) و روایات مأثوره از ایشان است.
- نجات برای کسی است که اهل بیت(ع) را در همه جا مورد تخاطب و حاضر ببیند.
- پا جای پای معصومین(ع) بگذارید نه جای پای دیگران! ملازم علما باشید! و همیشه روشن باشید و با مطالب مفید، حیات بخش و آموزنده سر وکار داشته باشید!
خدا کند این توجه و ارادت و محبت به اهل بیت(ع) در دل های ما باقی بماند و با محبت آن ها از دنیا برویم.
- از محبت اهل بیت(ع) نباید دست برداشت، همه چیز توی محبت است، اگر چیزی داریم ار محبت است.
- خدا می داند رحمت اهل بیت(ع) خاندان رسالت چه قدر وسیع است! رحمت این ها، تابع رحمت واسعه الهی است!
اهمّ آداب زیارت این است که بدانیم: بین حیات معصومین(ع) و مماتشان، هیچ فرقی وجود ندارد!
- اگر کسی بخواهد تشنگی و عطش دیدار آن ها[معصومین(ع)] را در وجود خود تخفیف دهد، زیارت مشاهد مشرّفه، به منزله ملاقات آن ها و دیدار حضرت غایب(عج) است. آن ها در هر جا حاضر و ناظرند.
- محبت صادقانه این است که محبت مخالف در آن نباشد. هر کس به هر کدام از این چهارده معصوم(ع) محبت داشته باشد، کارش تمام است. فقط شرطش این است که محبتش راست باشد.
- به هر اندازه از بیانات اهل بیت(ع) دور باشیم، از خود ایشان دوریم.
- مهم تر از دعا برای تعجیل در فرج حضرت مهدی(عج)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او می باشد.
- فحش و توهین نا اهل نباید ما را ناراحت کند و از راه و مقصد، سست و دل سرد نماید.
- خوشا به حال کسی که خطای خود را ببیند، و به عیب خود توجه داشته باشد و عیوب دیگران را نادیده بگیرد و خود را کامل و بی نقص نبیند.
- ما باید باب توجیه خطا و اشتباه را به روی خود ببندیم و برای هر خطا ، زبان به استغفار بگشاییم و اگر قابل جبران باشد، جبران کنیم.
- اگر می خواهید از ناحیه دعا به جایی برسید، زبان حالتان این باشد: تسلیم خدا هستیم، هر چه بخواهد بکند، بنا داریم عمل به وظیفه بندگی کنیم.
- هر کدام از ما تا هدف و مقصد اعلی، مسافتی داریم... باید سعی کنیم این مسافت زیاد و بار خود را گران تر و سنگین تر نکنیم... گناهان ، موجب ازدیاد بار و بعد مسافت ما تا مقصد است!
- سپاسگذاری از نعمت، به معنای اطاعت خدا است که موجب افزایش نعمت می شود کفران نعمت هم به معنای عصیان الهی و موجب عذاب ازناحیه او است.
- این دعا خیلی عالی است که دستور داده شده است در زمان غیبت خوانده شود: «یا الله، یا رحمانُ، یا رحیمُ، یا مقلّبَ القُلُوبِ، ثبّت قَلبی علی دینک؛ ای خدا، رحمت گستر، ای مهربان، ای گرداننده دل ها، دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان!»
- در گرفتاری ها و ابتلائات، انسان چاره ای جز توسل به خدا و پناه آوردن آن به آن و لحظه به لحظه به خدا ندارد!
- قلت جمعیت حق و کثرت اهل باطل، نباید ما را در مسیر و پیمودن راه حق، مضطرب و دل سرد کند، یا باز دارد!
- به چیزی غیر از توکل و یاد خدا برای انسان، آرامش حاصل نمی شود. و چیزی غیر از اعراض از یاد خدا و غفلت، زندگی را تلخ و ناگوار نمی کند.
- کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و استیحاش از عبادت و زیارات است. از این جهت است که، احوال حسنه حاصله از عبادات و زیارات و تلاوت ها، به سبب مجالست با ضعفای در ایمان، به سوء حال و نقصان مبدّل می شوند.
- شرط استجابت دعا، ترک معصیت است ... گاهی مصلحت ، در غیر تعجیل است و گاهی مصلحت ، در تبدیل به احسن است . داعی خیال می کند مستجاب نشده است و اهل یقین می فهمند.
- در ابتلائات و برای رفع بلاها ، دست از دعا و توسل نباید برداشت!
- هر کس می خواهد دعایش مستجاب شود، برای نجات مؤمنین و مؤمنات دعا کند، تا دعای ملک که مورد استجابت است، یقیناً مشمول حال او شود !
- توفیق ، ربطی به سرمایه و دارایی و نداری و خواب و بیداری ندارد. گاهی انسان ، سرمایه دارد ولی موفق به کار خیر نمی گردد ، و گاهی هم کم درآمد ، ولی پر خیر و برکت است !
- به همدیگر نگاه نکنیم؛ بلکه نگاه به دفتر شرع نماییم و عمل و ترک را مطابق با آن نماییم !
آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله)
سفر حج در حقیقت یک هجرت بزرگ است، یک سفر الهی است، یک میدان گسترده خودسازی و جهاد اکبر است. مراسم حج در واقع عبادتی را نشان می دهد که عمیقا با خاطره مجاهدت ابراهیم و فرزندش اسماعیل و همسرش هاجر آمیخته است و ما اگر در مطالعات در مورد اسرار حج از این نکته غفلت کنیم بسیاری از مراسم آن به صورت معما در می آید، آری کلید حل این معما توجه به این آمیختگی عمیق است.
هنگامی که در قربانگاه در سرزمین منا می آییم، تعجب می کنیم این همه قربانی برای چیست؟ اصولا مگر ذبح حیوان می تواند حلقه ای از مجموعه یک عبادت باشد ؟! اما هنگامی که مسأله قربانی ابراهیم را به خاطر می آوریم که عزیزترین عزیزانش و شیرین ترین ثمره عمرش را در این میدان در راه خدا ایثار کرد و بعد سنتی به عنوان قربانی در منا به وجود آمد، به فلسفه این کار پی می بریم.
قربانی کردن ، رمز گذشت از همه چیز در راه معبود است ، قربانی کردن مظهری است برای تهی نمودن قلب از غیر خدا ، و هنگامی می توان از این مناسک بهره تربیتی کافی گرفت که تمام صحنه ذبح اسماعیل و روحیات این پدر و پسر به هنگام قربانی در نظر مجسم شود و آن روحیات در وجود پرتو افکن گردد.
هنگامی که به سراغ جمرات (سه ستون سنگی مخصوصی که حجاج در مراسم حج آن ها را سنگ باران می کنند و در هر بار هفت سنگ با مراسم مخصوص به آن ها می زنند) می رویم ، این معما در نظر ما خود نمایی می کند که پرتاب این همه سنگ به یک ستون بی روح چه مفهومی می تواند داشته باشد؟ و چه مشکلی را حل می کند؟ اما هنگامی که به خاطر می آوریم این ها یادآور خاطره مبارزه ابراهیم ، قهرمان توحید با وسوسه های شیطان است که سه بار بر سر راه او ظاهر شد و تصمیم داشت او را در این میدان جهاد اکبر گرفتار سستی و تردید کند ، اما هر زمان ابراهیم قهرمان ، او را با سنگ از خود دور ساخت ، محتوای این مراسم روشن تر می شود.
مفهوم این مراسم این است که همه شما نیز در طول عمر در میدان جهاد اکبر با وسوسه های شیاطین روبرو هستید ، و تا آن ها را سنگسار نکنید و از خود نرانید پیروز نخواهید شد . اگر انتظار دارید که خداوند بزرگ همان گونه که سلام بر ابراهیم فرستاده و مکتب و یاد او را جاودان نموده به شما نظر لطف و مرحمتی کند باید خط او را تداوم بخشید و یا هنگامی که به صفا و مروه می آییم و می بینیم گروه گروه مردم از این کوه کوچک به آن کوه کوچکتر می روند، و از آن جا به این باز می گردند و بی آن که چیزی به دست آورده باشند این عمل را تکرار می کنند، گاه می دوند، و گاه راه می روند، مسلماً تعجب می کنیم که این دیگر چه کاری است و چه مفهومی می تواند داشته باشد؟!
اما هنگامی که به عقب بر می گردیم و داستان سعی و تلاش آن زن با ایمان، برای نجات جان فرزند شیرخوارش، اسماعیل، در آن بیابان خشک و سوزان، به خاطر می آوریم که چگونه بعد از این سعی و تلاش خداوند او را به مقصدش رسانید. چشمه زمزم از زیر پای نوزادش جوشیدن گرفت، ناگهان چرخ زمان به عقب بر می گردد، پرده ها کنار می رود و خود را در آن لحظه در کنار هاجر می بینیم و با او در سعی و تلاشش همگام می شویم که در راه خدا بی سعی و تلاش کسی به جایی نمی رسد!
آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی(مدظله)
بهترین ره توشه حاجیان و معتمران در کنار مائده خداوند و مأدبه حضرت باری متعال، معرفت ناب خدا و اسمای حسنای او و شناخت صفای علیای وی و آگاهی از علوم وحیانی آن حضرت است که به وسیله فرشتگان و معصومان بشری به مردم ابلاغ شد.
حجیان و معتمران موفق کسانی اند که بین مهمانی و میزبانی، جمع سالم نمایند به طوری که هم از فیض ضیافت طرفی ببندند و هم از فوز اضافه گردند. یعنی هم لایق مهمان خدا شدن در سرزمین وحی باشند و هم شایسته میزبانی صاحب خانه.
یکی از مناسک حج، مسأله لبیک گفتن است که احرام، با این تلبیه بسته می شود. بعد از احرام، مستحب است که انسان این لبیک ها را ادامه دهد تا آن محدوده هایی که خانه های مکه پیدا شود.این «لبیک» که انسان در هر فراز و نشیبی و در هر اوج و حضیضی آن را زمزمه می کند برای آن است که در هر لحظه و آنی، آن عهد را تجدید کند.
گفته اند که صاحبدل و اهل معرفتی با لباس ژنده و چرکین به حضور صاحب مقامی بار یافت. به او گفتند: با این لباس چرکین به پیشگاه صاحب مقام رفتن عیب است. در جواب گفت: با لباس چرک به پیش صاحب مقام رفتن عیب نیست. با همان لباس چرکین از حضور صاحب مقام برگشتن ننگ است؛ یعنی یک انسان وقتی به حضور صاحب مقام می رسد، اگر صاحب مقام او را لایق ندانست و رد کرد و چیزی به او نداد، برای او ننگ و عیب است. ولی اگر یک انسان شایسته ای بود، صاحب مقام او را میپذیرد، به او هدیه و انعام می بخشد، عطیه می دهد و مانند آن . این صاحبدل، با این داستان گفت: با دست گناه به سوی خدا رفتن و دست پر از گناه را به طرف خدا دراز کردن ننگ نیست، با دست گناه از پیش خدا برگشتن ننگ است. اگر خدا نپذیرد و گناهان را نبخشد، انسان آلوده می رود و آلوده بر می گردد.
و باز گفته اند: از صاحبدل و صاحب معرفتی که به حضور صاحب مقامی می رسید، سؤال کردند: وقتی به حضور صاحب مقام می روی چه می بری؟ یا وقتی به حضور صاحب مقام آمدی چه آوردی؟ او در جواب گفت: وقتی کسی به حضور صاحب مقام می رود، از او سؤال نمی کنند چه آوردی؟ از او می پرسند چه می خواهی؟ من اگر می داشتم که اینجا نمی آمدم. این، دو داستان است ولی واقعیتی را به همراه دارد.
یعنی انسان وقتی به بارگاه الهی می رود نمی تواند بگوید: من عمری زحمت کشیدم، عالِم شدم، کتاب نوشتم، مبلغ شدم، معلم شدم، یا مالی در راه خدمت به جامعه مصرف کردم و... چون همه این ها عطیه اوست.
«وَ ما بِکُم مِن نعمَهٍ فَمِنَ اللهِ».
پس هیچکس نمی تواند ادعا کند که : من با این کوله باری از فضیلت و هنر به پیشگاه خدا رفتم.
چرا که همه این ها مال اوست، خود انسان که چیزی ندارد. با دست تهی می رود. هیچ کس به درگاه حق با دست پر نمی رود. لذا به هیچ کس نمی گویند: چه آوردی؟ به همه می گویند : چه می خواهی؟ مسأله زیارت خانه خدا ، به عنوان صیافت و مهمانداری است . ما باید متوجه باشیم که مبادا خدای ناکرده ، کاری که خیر بود و از ما صادر شد ، آن را به حساب خودمان بیاوریم و بگوییم : خدایا! ما این مقدار کار خیر کردیم! این ها مال اوست.
وقتی به خانه او می رسیم، می گوییم: « اَلحَرمُ حَرمُک، اَلبَلَدُ بَلَدُک، اَلبَیتُ بَیتُک وَ اَنَا عَبدُک بِبابِک»، همان بیانی که امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه ثمالی در سحرهای ماه مبارک رمضان عرض کرد: « سیّدی عبدک ببابک اقامته الخالصه بین یدیک».
عرض کنیم خدایا! فقر و تهیدستی ما را به اینجا آورده است، ما چیزی نیاوردیم، آمدیم که چیزی ببریم. اگر کسی به اعتماد اعمال خود به زیارت خانه خدا برود ضرر کرده است؛ چون مال خدا را مال خود پنداشته. آن خیرات که از توفیقات و نعمت های الهی بود و باید به خاطر آن ها خدا را ستایش کرد.
آیت الله العظمی مظاهری(مدظله)
- زائر خانه خدا باید با توجه کامل، از این فریضه انسان ساز کمال بهره برداری را بنماید تا علاوه بر اینکه عبادت او مورد پذیرش حضرت حق تبارک و تعالی واقع می شود، پیشرفت قابل ملاحظه ای نیز در سیر و سلوک داشته باشد.
- پس از آن که زائر خانه خدا از گناهان گذشته خود توبه کرد و مشرف به سفر حج یا عمره شد، باید مراقب و مواظبت کامل از اعمال و رفتار خود داشته باشد. از هر گونه گناه و معصیتی اجتناب نماید و خداوند سبحان را ناظر بر اعمال خود بیابد. اگر کسی متّقی شود و تقوا در عمق جان خود رسوخ دهد، حالتی در او به وجود می آید که ناخودآگاه بین حق و باطل تمیز می دهد و الهامات رحمانی را از وسوسه های شیطانی تشخیص می دهد. چنین کسی وقتی لبیک می گوید، می تواند پاسخ دلنشین خداوند را بشنود. بنابراین زائر خانه خدا باید متقی شود و توجه داشته باشد که گناه موجب سقوط و ظلمت است و این ظلمت، مانع رسیدن رحمت خداوند متعال به او می شود. ازهمه گناهان مخصوصاً گناهانی نظیر غیبت و تهمت و استهزاء و... پرهیز کنید و اگر خدای نخواسته گناهی برای او عارض شد، باید فوراً به فکر جبران و تدارک آن باشد، یعنی از رحمت خداوند مأیوس نشود و مجدداً توبه نماید و مواظب باشد که در سرازیری گناه واقع نشود. زیرا گناه روی گناه و خصوصاً توجیه گناه او را بدبخت و حج و عمره او را ضایع خواهد کرد.
- باید با توسل و به واسطه حضرات معصومین(ع) به درگاه خداوند رفت. توسل به آن ذواات مقدس در استجابت دعا و استغفار و قبولی حج و عمره تأثیر بسزایی دارد. و از برترین توسلات، دعا و استغفار در مراقد و مزارات مطهر آنان است که در حقیقت، دعا و استغفار در محضر آن ها است. از این رو توصیه می شود خصوصاً زمانی که در مدینه منوره هستند از توسل به حضرات معصومین(ع) غافل نمانند.
- حجّ و عمره باید برای رضای خداوند متعال به جا آورده شود. کسی که به مکه می رود باید ناخالصی ها را از نیت و قصد خود پاک کند و حج یا عمره خود را فقط برای اطاعت فرمان الهی انجام دهد. اگر حج یا عمره کسی جنبه تفریحی پیدا کند یا برای به دست آوردن عنوان یا برای تجارت و استراحت و مانند این ها باشد، یا تکرار آن از شأن او بالاتر باشد، حقیقت عبادی خود را از دست می دهد. بنابر این شایسته است مؤمنین به جای حجّ مستحبی تعدد یا عمره های مکرر، از دیگران دستگیری کنند.
- شایسته است نسبت به حضور در حرم های شریفه و انجام اعمال و مستحبات مکه مکرمه و مدینه منوره و احیاء و شب زنده داری در ایام حج و عمره غفلت نورزد. وقت خود را به بطالت نگذرانند و به جای حضور بیش از اندازه در بازار و مکان های دیگر، به عبادت در مسجدالحرام یا مسجدالنبی(ص) مشغول باشند و از برکات معنوی آن دو مسجد شریف بهره گیرند.
- هنگامی که زائر در مدینه منوره حضور دارد، باید بیش از هر زمان دیگری توجه داشته باشد که در محضر حضرات معصومین(ع) است و گفتار و کردار و افکار و نیّات او در محضر آن بزرگواران می باشد و از این جهت باید با دلی پاک، ضمیری خالص و با آمادگی کامل به حرم مقدس نبوی(ص) و قبرستان بقیع وارد شود و از فیض آن اماکن مقدس برای سلوک معنوی خود بهره گیرد.
- زائران ایرانی خانه خدا باید از نظر اخلاقی نمونه باشند و موجب اعتلای آبروی تشیّع و جمهوری اسلامی گردند. بنابراین لازم است با یکدیگر و نیز با سایر مسلمانان رفتاری همراه با گذشت، ایثار و فداکاری داشته باشند و عطوفت و مهربانی در میان آنان حکمفرما باشد.