طبرسی (ره) در کتاب مکارم الاخلاق از اباذر غفاری (ره) روایت کرده که می گوید: یکی از روزها در آغاز روز بر رسول خدا (ص) در مسجد درآمدم و کسی از مردم را جز رسول خدا (ص) و علی (ع) که کنار اونشسته بود ندیدم. من خلوت بودن مسجد را مغتنم شمرده، به رسول خدا (ص) عرض کردم: ای رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت، مرا سفارش و وصیتی بفرما که خدای تعالی بدان سودم بخشد! فرمود: آری و تو گرامی هستی ای اباذر! و تو از ما خاندانی و من تو را وصیتی خواهم کرد؛ پس آن را حفظ کن که جامع راه های خیر و خوبی است، و اگر آن را حفظ کنی، دو بهره (از ثواب و پاداش) خواهی داشت.
ای اباذر! خدای را عبادت و پرستش کن بدان گونه که گویا او را می بینی؛ زیرا اگر تو او را نبینی، او تو را می بیند، و بدان که آغاز عبادت خدا معرفت و شناخت اوست؛ پس اوست آغازِ پیش از هر چیز که چیزی پیش از او نیست، و یکتایی که دومی ندارد، و باقی که پایانی برای او نیست، آفرینندۀ آسمان ها و زمین و آنچه در آن دو و میان آن دو است، و اوست خدای لطیف و خبیری که بر هر چیز تواناست، و پس از معرفت خدا ایمان به نبوت من و اقرار به اینکه خدای تعالی مرا به سوی همۀ مردم فرستاده، به عنوان مژده دهنده و بیم دهنده و خواننده به سوی خدا به اذن او، و چراغی تابناک، و پس از آن، محبت و دوستی خاندان من؛ آنان که خداوند پلیدی را از آنان دور کرده و بخوبی آنان را تطهیر نموده و پاکیزه ساخته است.
و بدان ای اباذر! که براستی خدای عزوجل خاندان و اهل بیت مرا در میان امّتم همانند کشتی نوح قرار داده که هر کس بر آن سوار شود، نجات یافته و هرکس از آن روی گرداند، غرق خواهد شد، و همانند دروازۀ «حِطّه» در بنی اسرائیل است که هر کس در آن در آید، در امان خواهد بود.
ای اباذر! دو نعمت است که بسیاری از مردم دربارۀ آن دو مغبون هستند: سلامتی و فراغت.
ای اباذر! پنج چیز را پیش از رسیدن پنج چیز غنیمت بدان: جوانی ات را پیش از پیری، سلامتی خود را پیش از بیماری، بی نیازی ات را پیش از فقر و نداری، فراغت خود را پیش از گرفتاری، زندگی ات را پیش از مردن.
ای اباذر! سخت بپرهیز از امروز و فردا کردن در انجام خواسته ات ( و به تأخیر انداختن آن )؛ زیرا آنچه در اختیار توست، همین امروز توست، و فردا در اختیارت نیست، (و اطمینانی به رسیدن فردا و زنده ماندنت تا فردا نداری) و چنانچه فردایی هم داشتی، در فردا نیز همانند امروز باش، و اگر فردایی نداشتی، برای آنچه را امروز از دست داده ای، پشیمان نخواهی شد.
ای اباذر! چه بسیار کسانی که به استقبال (فردا و) روزی رفته اند که آن را به پایان نرسانده و چشم به راه فردایی بوده که بدان نرسیده اند.
ای اباذر! اگر به أجل و مسیر آن بنگری، آرزو و فریبندگی آن را مبغوض خواهی داشت (و گرفتار آرزوهای فریبنده نخواهی شد).
ای اباذر! چنان باش که گویی در دنیای غریب و بیگانه ای، یا همانند رهگذری هستی، و خود را از خفتگان در گور محسوب دار.
ای اباذر! هنگامی که به صبح درآمدی (و شب را به روز در آوردی)، گفت و گوی شام را با خود مکن (و امید رسیدن به شب را نداشته باش) و چون شام کردی، سخن از بامداد فردا با خود مکن، و سلامتی خود را پیش از بیماری ات غنیمت شمار و زندگی ات را پیش از مرگت؛ زیرا تو نمی دانی که فردا نامت چیست (آیا از مردگانی یا از زندگان).
ای اباذر! خود را واپای (و نگران نباش) از اینکه افتادن و مرگ تو را دریابد در هنگام لغزش؛ زیرا لغزش باز نگردد، و نیروی برگشت نداری، و بازماندگانت تو را به آنچه (برای آنها به ارث) گذارده ای، سپاس نگویند، و آن (خدایی) که بر او در آمده ای، تو را به سرگرمی های گذشته ات (به کارهای دنیا) معذور ندارد.
ای اباذر! در نگهداری از استفاده از عمر خود بیشتر دقت کرده و اهمیت بده تا در نگهداری درهم و دینار.
ای اباذر! آیا کسی انتظار می کشد (آینده را که چیزی نیست) جز بی نیازی از یاد بَر، یا بیماری تباه گر، یا پیری توان بَر، یا مرگی که انسان را به جهان دیگری ببرد و یا دجّال را شرّی است نادیده و مورد انتظار، یا روز قیامت که آن روز هراسناکتر و تلختر است.
ای اباذر! بدترین مردم جایگاهش نزد خدا در روز قیامت، عالمی است که از علم خود سودی نبرد، و آن کس که علمی را طلب کند که توجه مردم را به سوی خود جلب کند، بوی بهشت را بیابد.
ای باذر! هر کس تحصیل علم کند تا بوسیلۀ آن مردم را فریب دهد، بوی بهشت را بیابد.
ای اباذر! اگر علمی را که نمی دانی، از تو پرسیدند، بگو نمی دانم تا از پی آمدهای آن رهایی یابی، و بدانچه علم بدان نداری، فتوا مده تا از عذاب خدای تعالی در روز قیامت نجات یابی.
ای اباذر! مردمانی از بهشتیان بر مردمانی از دوزخیان سر می کشند و بدان ها گویند: چه چیزی شمارا به دوزخ درآورد با اینکه ما به خاطر تأدیب و تعلیم شما به بهشت درآمدیم، در پاسخ گویند: ما چنان بودیم که دیگران را به کار خیر دستور می دادیم؛ ولی خود انجام نمی دادیم.
ای اباذر! براستی که حقوق خدای تعالی بزرگتر از آن است که بندگان شکرش را به جای آرند، و نعمت های خدا بیش از آن است که بندگان به شماره آرند، ولی آنها بامداد و پسین را به توبه بگذرانند.
ای اباذر! براستی که شما در طول گذشت شب و روز در گروِ اجل هایی کوتاه و عمل هایی نگهدای و ثبت شده هستید، و مرگ ناگهانی در آید، و کسی که کار خیری بکارد، بزودی پاداش خیر آن را درو کند، و کسی که شرّی را بکارد، پشیمانی درو کند، و برای هر کشتکاری همانند آن چیزی است که کشت کرده.
ای اباذر! کسی که در زندگی کُند می رود، بهره اش را سبقت جویندۀ دیگری نیابد، و آن که حریص است، جز بدانچه برایش مقدر شده، نرسد، و کسی که خیری به او عطا شود، خدایش عطا فرموده، و کسی از شرّی نگهداری شده، خدایش نگه داشته (و همۀ کارها به دست خداست).
ای اباذر! پرهیزکاران سَرورانند، و فقیهان رهبران، و همنشینی با آنان (سبب) فزونی است. براستی که شخص مؤمن گناهش را چنان (بزرگ) بیند که گویا زیر سنگی بزرگ قرار گرفته، و ترس آن را دارد که بر سرش افتد؛ ولی کافران گناهش را چنان (کوچک) بیند که گویا مگسی بر بینی او گذر کرده است.
ای اباذر! براستی خدای تبارک و تعالی هرگاه برای بنده ای خیر و خوبی خواهد، گناهانش را برابر دیدگانش مسجم کند و کیفرش را سنگین و وخیم بنمایاند، و هرگاه برای بنده ای بدی و شرّ خواهد، گناهانش را از یاد او ببرد.
ای اباذر! به کوچکی گناه منگر، بلکه بدان کس که او را نافرمانی کرده ای (و عظمت او) بنگر.
ای اباذر! براستی که شخص مؤمن نگرانی اش از خطا و گناه سخت تر است از نگرانی گنجشک از دام.
ای اباذر! هر آنکس که گفتارش موافق کردارش باشد، او کسی است که به بهرۀ خود رسیده، و آن کس که گفتار و کردارش مخالف یکدیگر باشد، چنین کسی باید خود را سرزنش و ملامت کند.