انشقاق یعنی شکافته شدن و اين سوره، مکی است.
این سوره مانند بسیاری از سوره های جز اخیر قرآن مجید از مباحث معاد سخن می گوید، در آغاز اشـاراتـی بـه حوادث هولناک و تکان دهنده پایان جهان و شروع قیامت می کند، و در مرحله بعد به مـساله رستاخیز و حساب اعمال نیکوکاران و بدکاران، و سرنوشت آنها، و در مرحله سوم به بخشی از اعـمـال و اعـتـقـاداتـی کـه مـوجب عذاب و کیفر الهی می شود، و در مرحله چهارم بعد از ذکر سوگندهائی به مراحل سیر انسان در مسیر زندگی دنیا و آخرت اشاره می کند و سرانجام در مرحله پنجم باز سخن از اعمال نیک و بد و کیفر و پاداش آنهاست.
مراد از انشقاق آسمان که در آیه نخست آمده، از هم گسیختن و متلاشی شدن آسمان است که یکی از مقدمات قیامت می باشد.
در این سوره ابتدا نشانه هایی از وقوع روز قیامت بیان می شود، پس از آن از ملاقات انسان با پروردگارش خبر می دهد. آن روز هنگام رسیدگی به کارها و اعمال انسان است و حکمی جز حکم پروردگار عالم نیست.
در آن روز نامه اعمال و کردار انسانها به دو صورت به آنها داده می شود: نامه اعمال یک گروه به دست راستشان داده می شود ولی گروه دیگر نامه اعمالشان را از پشت سر و یا دست چپ دریافت می کنند.
در آیات 7 تا 15 این سوره می خوانیم:
اما کسی که کارنامه اش به دست راستش داده شود، پس حساب اندک و آسانی از او کشند. و شادمان به سوی انیسان بهشتی اش روی آورد، و اما کسی که کارنامه اش از پشت سرش به او داده شود، پس ناله و فریاد واویلای او بلند شود، و در آتش فروزان درافتد. او در میان کسان و خویشانش (با مال دنیا و گناهان خویش) شادان بود. او می پنداشت که هرگز (برای حساب و جزا به سوی پروردگارش) بر نخواهد گشت. آری، همانا پروردگارش بر (احوال و کردار) او بینا بود.
در تفسیر قمی و در روایت ابی الجارود از امام باقر علیه السلام آمده که در تفسیر آیه (فاما من اوتی کتابه بیمینه) فرمود: این آیه راجع به ابو سلمه عبد اللّه بن عبد الاسود بن هلال مخزومی نازل شده، که مردی از قبیله بنی مخزوم بود. و اما آیه (و اما من اوتی کتابه وراء ظهره)، درباره برادرش اسود بن عبد الاسود مخزومی نازل شده که حمزه او را در جنگ بدر به قتل رسانید.
در آیات 16 تا 19 قسم یاد می کند که: قطعاً شما احوال گوناگون و مراحل مختلفی را سپری می کنید. قرآن می خواهد با این بیان، انسان را به مراحل مختلفی که طی می کند توجه دهد. آن مراحل عبارتند از:
1- زندگی دنیا
2- مرگ
3- حیات و زندگی برزخی که از لحظه مرگ تا قیامت طول می کشد.
4- انتقال به زندگی آخرت و حساب و جزا.
اگر انسان به این مراحل بیندیشد و مرگ و عوالم پس از آن را در نظر آورد، خود را موجودی ضعیف می یابد که هر چه دارد از خداست. آغاز او از خداست و سرانجامش نیز به سوی خداست. با این حال کسانی هستند که خود را به غفلت زده اند و ایمان نمی آورند و در برابر پروردگار خویش استکبار می ورزند.
در مجمع البیان در تفسیر آیه (لترکبن طبقا عن طبق) می گوید: بعضی گفته اند: معنایش شدت بعد از شدت است، یعنی حیات، و سپس مرگ، و بعد از آن بعث، و سپس جزا. و این معنا در روایتی که راویان وسط آن ذکر نشده آمده است.
و از جوامع الجامع نقل شده که در تفسیر این آیه گفته: و از ابی عبید نقل شده که گفته معنایش این است که شما همان احوالی را به خود می گیرید و دارای همان سنت هایی می شوید که امت های قبل از شما داشتند. و این معنا از امام صادق علیه السلام رسیده است.
در آیات 20 و 21 این افراد با عبارت زیر به شدت توبیخ می شوند:
پس آنان را چه می شود که ایمان نمی آورند؟ و چون قرآن بر آنان خوانده می شود، سجده نمی کنند (و در برابر خداوند چهره بر خاک نمی سایند؟)
در پایان سوره، کفار را به عذاب دردناکی تهدید می کند و ادامه می دهد که: تنها، کسانی که ایمان آورده و اعمال و کردار شایسته به جای آورده اند، از آن عذاب استثنا می شوند.