نکات مهم فراز بیست و یکم از این دعای شریف را میخوانیم:
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِما أَنْتَ فِیهِ مِنَ الشَّأْنِ وَالْجَبَرُوتِ وَأَسْأَلُكَ بِكُلِّ شَأْنٍ وَحْدَهُ وَجَبَرُوتٍ وَحْدَها
پروردگارا، از تو درخواست میکنم به آنچه تو راست از شأن و جبروت و از تو به هر شأنی به تنهایی و هر جبروتی به تنهایی درخواست میکنم.
خداوند متعال به مقتضای اسم «کلّ یوم هو فی شأن» در هر لحظه شأنی دارد و ممکن نیست که جز انسان کامل [بر کس دیگری] با تمام شئون خویش تجلّی کند.
هر یک از موجودات، مظهر اسم خاصّی هستند که ربّشان بدان اسم بر آنها تجلّی کرده است و از این رو، هر کدام از آنها مقامی معلوم دارند: «منهم رکّع لایسجدون ومنهم سجّد لایرکعون؛ برخی رکوعکنندگانی هستند که [هرگز] به سجده نمیروند و برخی سجدهگزارانی هستند که [هرگز] رکوع نمیکنند».و هیچ یک از آنان امکان گذر از مقام و عبور از محل و جایگاه خاص خود را ندارند، به جز انسان که میتواند به همه شئون الهی راه یابد. به همین دلیل بود که وقتی پیامبر، صلی الله علیه وآله وسلّم، در شب معراج از علّت عدم مصاحبت جبرئیل جویا شد، عرض کرد: «لو دنوت انملة لاحترقت؛ اگر سرانگشتی نزدیکتر شوم خواهم سوخت.»
دعاکننده در ابتدای این فراز از پروردگار خود شأن و جبروت او را در حضرت جمع به طریق وحدت درخواست میکند و در ادامه، هر شأنی را به تنهایی و هر جبروتی را به تنهایی در حضرت واحدیت و تجلی اسمائی و صفاتی و افعالی به طریق بسط و تفصیل طلب میکند.
با تحقق این مرتبه، مراتب به پایان میرسد و این آخرین مرتبه از مراتب سیر الی الله و همان سفر چهارم است که به مفهوم بقای بعد از فنا پس از استهلاک تام است. و این مرحله کاملترین مراحل سیر و سلوک به شمار میرود که حقیقت آن برای هیچ یک از اهل سلوک و ارباب معرفت، جز رسول مکرم ما، صلوات الله علیه و آله، و خاندان بزرگوارش که نور علم و معرفت را از مشکات منور ایشان برگرفتهاند و سلوک و طریقت را از مصباح ذات و صفات آن بزرگوار آموختهاند، روشن نشده است.