مشروح سخنان سيد حسن نصرالله به مناسبت اربعين

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

هنگامی که نام پیامبر (ص) را از رادیو‌ها، منابر و مساجد می‌شنویم، درمی یابیم که حسین (ع) در کربلا پیروز شد.

دبير کل حزب الله لبنان، در سخنراني به مناسبت اربعين شهادت سالار شهيدان حضرت ابا عبد الله الحسين (ع) که به صورت ويدئو کنفرانس در شهر بعلبک در بقاع لبنان پخش شد گفت: از همه شما مردان، زنان، افراد مسن و نوجوانان که از روستاها و مناطق مختلف بقاع و لبنان براي زنده نگه داشتن اين رويداد بزرگ و مناسبت عظيم تاريخي حضور به هر رسانيده ايد، به ويژه از کساني که از مناطق دور که پس از ساعت ها راهپيمايي به اينجا آمده اند تشکر مي کنم. از خداوند تبارک و تعالي مي خواهم که خدا به پاس تسليت شما به رسول الله (ص) و عزاداري هايتان به مناسبت شهادت سيد الشهدا (ع) جزاي نيک به شما دهد.

سيد حسن نصر الله گفت شما هميشه نداي رسول الله و نوه ايشان سيد الشهداء (ع) را در همه مراحل، ميدان ها، عرصه ها و رويارويي ها لبيک گفته ايد و از اموال، حضور و فرياد زدن و اعلام موضع کردن، فداکاريهاي بزرگتان دريخ نکرده ايد.

سال 61 هجري قمري اسراي کربلا و سرهاي مبارک بريده شده ي شهدا به همين جايي که شما قرار داريد، منتقل شدند که شرايط دردناک، تاسف بار و حزن انگيزي بود.

امروز، شما با اين راهپيمايي، حضور و تجمع در اين مکان و در همان مسير جغرافيايي اين پيام را به جهان مي دهيد که اين راه معنوي، ايماني و جهادي که فداکاري هاي بزرگي از روز اول بعثت پيامبر اکرم (ص) و در بدر و احد تا کربلا در آن نشان داده شده است، زنده، قوي و مستمر خواهد بود و قادر خواهد بود امت اسلامي را به جايگاه عزت، بزرگي و کرامت خود برساند.

امروز زماني که به شما نگاه مي کنيم، پي مي بريم که چه کسي سال 61 هجري در کربلا پيروز شد. زماني که به چهره ها، تجمع ها، اراده ها، عزم و حضور شما نگاه مي کنيم و زماني که حضور ميليوني شما را امروز و در اين ساعت ها که باهم و در کنار يکديگر در اطراف ضريح ابا عبدالله الحسين (ع) و برادرشان اباالفضل العباس (ع) در شهر کربلا

حضور داريد و تجمع کرده ايد، مي بينيم مشخص مي شود که چه کسي پيروز آن رويارويي [کربلا] است و چه کسي غالب شد و کدام منطق است که براي خود جاودانگي آفريد.

آيا منطق زينب که [به يزيد] فرمود« تمام تلاش و نيرنگت را به کار بگير که به خدا سوگند نخواهي توانست ياد و وحي نازل شده بر ما را محو کني» پيروز شد يا منطق يزيد که مي گفت: «بني هاشم با حکومت بازي کرد و نه خبري و نه وحي بر آنها نازل نشده است»؟ يعني منطق زينب پيروز شد يا منطق يزيد، منطق حسين(ع) يا منطق يزيد؛ منطق اسلام يا منطق جاهليت، طرح اسلام يا طرح جاهليت؟

آنچه امروز در خط سير جهان مي بينيم و آنچه در امتداد قرن ها شاهد هستيم نشان مي دهد که چه کسي پيروز شد، امري که امام زين العابدين (ع) رهبر کاروان احزان، غيرت، عزم، اراده و وفاداري از آن سخن گفتند و آن زماني بود که وارد مدينه شدند فردي از روي شادماني از ايشان پرسيد: چه کسي پيروز است؟ و آن امام (ع) در پاسخ فرمودند«اگر صداي موذن را بشنوي، متوجه مي شوي که چه کسي پيروز است. اگر صداي اذان را بشنوي و نداي «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله (ص)» را بشنوي، متوجه مي شوي که چه کسي پيروز است.»

امروز نيز زماني که نام محمد رسول الله پنج بار در روز از مناره ها و گلدسته ها، شبکه هاي ماهواره اي، راديوها به گوش مي رسد، مي بينيم که چه کسي پيروز است و متوجه مي شويم که خوني که در کربلا ريخته شد بر شمشير پيروز شد. به راستي طرح حسين نوه پيامبر سال 61 هجري پيروز شد. اسرا و زين العابدين، سرهاي بالاي نيزه ها، زنان در زنجير، که مسافت هاي طولاني به بعلبک و دمشق و شام آورده شدند، پيروز و غالب هستند و اين پيروزي همچنان به چشم مي خورد.

ما امروز در اين مراسم براي تاکيد بر معناي اين طرح که احياء اين امت و دين است جمع شده ايم و همچنين براي اظهار وفاداري، قدرداني و تقديرمان از رسول الله و اهل بيت رسول الله، صحابه رسول الله، شهداي همراه حسين در کربلا جمع شده ايم که با فداکاري هايشان اين رسالت الهي را حفظ و نسل به نسل به ما منتقل کردند تا در اين زمان از مومنان و پايبند به آن رسالت و عامل به آن باشيم و با توسل به آن پيروزي ها، بزرگي ها، شرايط کنوني و آينده، وحدت امتمان و کرامت ملتهايمان را رقم بزنيم.

برادران و خواهران، اهميت زنده نگه داشتن اين مناسبت بزرگ و عظيم، به ويژه در اين سال ها، داراي علت هاي ويژه اي است و در برخي مراحل تاريخ نيز بوده است.

امروز درباره پياده روي به طرف کربلا عزاداران در معرض تهديد، انفجار، عمليات انتحاري، کشتار و قتل جمعي از طريق رويکرد تکفيري و قتل قرار دارند که آمريکا براي ايجاد فتنه خونين بين اين امت با گروه ها و مذاهب مختلفش از آن استفاده مي کند، اما آيا انفجارها و اقدامات انتحاري طي سال هاي گذشته توانسته است مانع از بيان اين عشق به حسين و جد ايشان در پياده روي ميليون ها نفر به طرف ضريح ابا عبدالله الحسين (ع) شود؟ قتل و کشتار مانع نمي شود تا حرکت پاکستاني ها- که اتوبوس هاي آنها که در راه زيارت کربلا هستند و در مرزها منفجر مي شوند- متوقف شود. همچنين نه ترور، قتل و بمب گذاري نمي تواند از حرکت زائران ايراني، عراقي، لبناني يا هر زائر ديگر حسين (ع) از هر نقطه اي در اين جهان جلوگيري کند.

ربودن زائران نيز نمي تواند مانع از استمرار سفر آنها به کربلا شود. در اين راه و زنده نگه داشتن و جاودانگي آن هزاران شهداء و بلکه ده ها هزار شهيد در طول تاريخ داده شده است.

من امروز به اين قاتلان و عاملان کشتار جمعي مي گويم که اين رويکرد آنها فايده اي ندارد و بلکه غلط است و به تعهد، باور و تثبيت اين راه [حسيني] منجر خواهد شد. امکان ندارد اين رويکرد تکفيري فکر و باور کسي را تغيير دهد و بايد در اين رويکرد تجديد نظر شود.

اين رويکرد تکفيري ها در داخل دايره اسلامي و در قبال کساني است که ديدگاه، مذهب، راه و رويکرد متفاوتي[با تکفيري ها] چه در ميان شيعيان يا اهل تسنن يا در داخل دايره عمومي با آنها دارند مطرح است.

اين به چه معناست که طي سال هاي اخير، به ويژه امسال، شاهد بمب گذاري در کليساها در کشورهاي مختلف اسلامي و عربي هستيم يا شاهد قتل مسيحي ها در کليساها با اين بهانه هستيم که جشن اعياد سالانه يا مذهبي براي آنها ممنوع است .

سيد حسن نصر الله گفت حتي از لحاظ اسلامي و فقهي چه کسي مي گويد که اين اقدامات مجاز است. اين بخشي از مراسم هايي است که اسلام در طول تاريخ آنها را مورد احترام قرار داده است. از زمان ورود اسلام به همه اين مناطق، در اين کليساها مراسم ها و آيين ها برگزار شده است. بنابراين آنها [تکفيري ها] هستند که ديني جديد آورده و بدعتي جديد نهاده اند. آنها مي خواهند ديدگاه خود را با قتل، کشتار، بمب گذاري به ديگران تحميل کنند که راه به جايي نخواهند برد. راه آنها منجر بن بست است و بايد متوقف شود.

برادران و خواهران، ما در لبنان و منطقه در يکي از حساس ترين و مهم ترين مراحل [تاريخ] به سر مي بريم. آنچه بر منطقه حاکم است، جو فتنه و تفرقه است و با تاسف شديد بايد گفت که خيلي ها راه را گم کرده اند و اولويت ها تغيير و بلکه معيارها و موازين دگرگون شده و احساسات، عواطف، کينه جويي ها غلبه يافته است.

حتي سخناني که در تريبون هاي مختلف به گوش مي رسد و برنامه ها و گفتگوهايي که در شبکه هاي ماهواره اي شاهد هستيم، مي بينيم که در آنها گفتگو وجود ندارد بلکه ناسزاگويي حاکم است. شاهد هستيم که دو نفر مي نشينند و يک يا دو ساعت به يکديگر ناسزا مي گويند و فحش مي دهند، مگر اينکه در مواردي اين چنين نباشد.

اين مرحله بسيار خطرناک است و به اين معناست که انسان در اين مرحله بايد بيشترين آرامش را داشته باشد و بيشتر گوش دهد و بيشتر دقت و تحمل مسئوليت داشته باشد زيرا مرحله حساس است و مسائل به طور زياد به يکديگر تنيده شده است.

خطرناک ترين چيزي که منطقه و امت ما به ويژه در اين مرحله و طي سال هاي اخير با آن مواجه است، مطرح شدن مجدد طرح تقسيم منطقه به دولت هاي کوچک بر اساس معيارهاي طايفي، مذهبي، نژادي يا رويکردهاي مختلف است، يعني ممکن است در يک کشوري دين و مذهب واحدي وجود داشته باشد، اما آن کشور را با اسامي شمالي، جنوبي، غربي و شرقي نامگذاري مي کنند. يا کشورها را با معيارهاي قبيله اي تقسيم مي کنند.

ما امروز در اينجا در روز اسلام، احياء اسلام و احياء امت، موضع اصولي، عقيده اي خود را اعلام و هرگونه تقسيم بندي و جدايي طلبي، تجزيه طلبي در هر کشور عربي و اسلامي را رد مي کنيم و با جديت و اصرار خواستار حفظ وحدت هر کشوري، هر چند که مقتضي فداکاري هاي زيادي باشد و هر چند که دشواري ها و ستم هاي زيادي در اين راه وجود داشته باشد و هرچند که خواسته هاي به حقي مطرح باشد هستيم.

ما درباره اوهام و خيال سخن نمي گوييم بلکه اين مسئله امروز بسياري از کشورهاي عربي را از يمن گرفته تا عراق، که فتنه طايفه اي در آن بار ديگر مطرح مي شود، سوريه، که بيش از هر زمان ديگري در معرض تهديد قرار دارد، مصر، و ليبي و حتي عربستان تهديد مي کند.

طرح ها و برنامه هاي تقسيم و تجزيه بسياري از کشورهاي عربي را تهديد مي کند که بايد با اين طرح ها مقابله کرد.

بله، در هر کشوري ساکنان آن درباره مديريت امورشان، نوع نظام خود مي توانند به تفاهم برسند. اين مسائل در چارچوب وحدت يک کشور و روي نياوردن به تجزيه و تقسيم مجاز است.

بي گمان اين طرح لبنان را نيز تهديد مي کند. بايد امروز بيش از هر زماني بر پايبندي خود بر وحدت لبنان به عنوان وطن، خاک، ملت، دولت و نهادها تاکيد کنيم.

اگر اينجا و آنجا طرح هايي درباره تشکيل دولت هاي کوچک يا ايالت ها مطرح مي شود بايد لبناني ها همگي با آن مخالفت کنند. لبنان کوچک تر از آن است که تقسيم يا تجزيه شود.

اگر در قالب اين طرح ها در کشورهاي ديگر امکان زندگي وجود داشته باشد، به هيچ وجه در لبنان چنين امکاني وجود ندارد. امروز، لبناني ها ملزم به احياء منطق وحدت کشور، وحدت مردم، نهادها و خاک آن و مخالفت با هرگونه طرح تجزيه و تقسيم هستند.

دوم، برادران و خواهران، بايد اعتراف کنيم و نبايد خود را گول بزنيم که لبنان بيش از هر کشور ديگري از تحولات پيراموني خود متاثر مي شود، به ويژه از تحولات سوريه.

علت تاثيرپذير لبنان از سوريه ساختار داخلي لبنان و تنوع طايفي، مذهبي و سياسي موجود در آن، تناقض منافع داخلي با يکديگر، آزادي هاي خوب که درباره بيان ديدگاه و موضع و فعاليت هاي سياسي در لبنان وجود دارد است. از اين رو، طبيعي است که لبنان بيش از هر جاي ديگر از تحولات سوريه تاثيرپذير باشد.

همچنين، از علت هاي ديگر وجود مرزهاي طولاني بين لبنان با سوريه است و اين کشور تنها همسايه آن است. همچنين ماهيت روابط دو کشور و تداخل منافع آنها نيز در اين باره سهيم است.

منطقه بقاع و شمال لبنان در اين باره به علت مرزهاي مشترک با سوريه، ارتباط جغرافيايي، تاريخي و انساني موجود با سوريه از تحولات سوريه بيشترين تاثير را مي پذيرد. ممکن است مناطق ديگر اين ميزان از تاثيرپذيري از تحولات سوريه را نداشته باشند. اين واقعيتي است که وجود دارد.

امروز در سوريه جنگ واقعي در عرصه هاي مختلف وجود دارد. لبنان نيز در همجواري سوريه ممکن است از اين جنگ تاثير پذيرد. از اولين روزهاي در لبنان درباره مسئله سوريه دو رويکرد وجود دارد. سياست [دولت را] درباره دور نگه داشتن خود از حوادث سوريه کنار مي گذاريم و ما درباره واقعيت و جديت موجود سخن مي گوييم. دو رويکرد از همان ابتدا وجود دارد.

رويکرد اول مبتني بر اين است که بگذار ما لبناني ها درباره موضوع سوريه اختلاف نظر داشته باشم و در اين باره مشکلي نيست. هر کسي بايد در اين باره ديدگاه، منطق، موضع و برداشت خود را داشته باشد و با اشکال مختلف آن را بيان کند و در رسانه ها يا در چارچوب موضع سياسي ممکن است از يکديگر انتقاد کند. اين رويکرد مي گويد که بياييد تا در لبنان وارد رويارويي نشويم و جنگ را به لبنان منتقل نکنيم.

رويکرد دوم اين است که از روز اول( وهمچنان نيز بر اين رويکرد اصرار وجود دارد) براي منتقل کردن درگيري به داخل لبنان عجله و شتاب و تلاش مي کند تا درگيري را به عرصه هاي مختلف لبنان وارد کند که برخي عرصه ها از اين رويکرد تاثير پذيرفته است. من نمي خواهم اسم کسي را ذکر نمي کنم.

اين گروه اگر از منتقل کردن درگيري به عرصه هاي ديگر ناتوان است، بر اساس ديدگاه و نتيجه گيري هاي خود که بي ارتباط با تحولات سوريه نيست تهديد به آغاز درگيري در آينده نزديک مي کند که رويکردي غلطي است.

ما از ابتدا با رويکرد اول بوديم و گفته ايم که مشکلي نيست حتي در لبنان اختلاف نظر داشته باشيم. برخي از اعضاي دولت لبنان مواضعي کاملا متفاوت درباره سوريه دارند. آنها در ديدگاه، ادبيات، مضمون، به کارگيري واژه ها و به طور اساسي درباره تحولات لبنان اختلاف نظر دارند که اين نبايد به معناي اين باشد که بايد براي درگيري و رويارويي با يکديگر بشتابيم و يکديگر را در لبنان بکشيم. اين موضع ماست.

برخي از مردم حتي با اقدامات تحريک آميز طايفه اي، مذهبي، ناسزاگويي و تحرکات خياباني براي کشاندن طرف هاي ديگر به خيابان ها در لبنان تلاش مي کنند. اما تاکنون موفق نشده اند.

اينجا بايد اعلام کنم که پس از خداوند سبحان موضع گروه سياسي ما، موضع ما [حزب الله]، موضع دولت کنوني لبنان مانع از انتقال درگيري سوريه به داخل لبنان شده است. اگر گروه ديگر کشور را در اين مرحله بسيار حساس اداره مي کرد، کشور نه فقط وارد درگيري داخلي بلکه وارد درگيري با سوريه نيز مي شد و همه ما نيز اين را مي دانيم.

دوم اينکه تاکيد بر پايبندي بر اين رويکرد است. من از شما، به ويژه در منطقه بقاع و همه لبناني ها و ساکنان شمال که از تحولات سوريه تاثيرپذير است، خواستار صبر و شکيبايي، آرامش، تاثيرنپذيرفتن از اقدامات تحريک آميز، درگير نشدن هستم.

امروز ما همه طوايف، مذاهب، گروه هاي سياسي ملزم هستند که بر پايبندي همزيستي در کنار يکديگر در مناطق مختلف لبنان، روستاها و شهرهاي آن تاکيد کنند.

در زمان بحران نبايد کسي از يکديگر فاصله داشته باشد، بلکه اکنون بيش از هر زمان ديگري روحانيون و علما از همه طوايف و مذاهب، فعالان سياسي، نخبه ها، مردم، ساکنان، همسايه ها، بايد با يکديگر براي جلوگيري از هرگونه تلاش فتنه انگيز ارتباط و وحدت داشته باشند و مانع از حصول هرگونه اضطراب و حوادثي شوند که ممکن است نتايج خطرناکي داشته باشد.

اين مسئوليت همه بدون هيچ استثنايي است. همه بايد بر محافظت از کشور، صلح داخلي، زندگي در کنار هم، امنيت و ثبات کشورمان تاکيد کنيم و در چارچوب اين رويکرد حرکت کنيم.

هميشه ما خواستار تحمل مسئوليت دربرابر کساني شده ايم که شب و روز اقدامات تحريک آميز انجام مي دهند و فحش و ناسزا مي گويند، اما به هيچ جايي نرسيده اند. ما بايد چنين درخواستي داشته باشيم و خود نيز به آن پايبند باشيم. اين موضع امروز از روي قدرت و نه ضعف است. هيچ کسي اين را به حساب ضعف نمي گذارد.

امروز، قدرتمندي اين است که عقل بر اعصاب، اراده بر موضع تسلط داشته باشد و بصيرت حاکم باشد و با مسئوليت عمل کرد که همگان بايد چنين رفتاري داشته باشند.

سوم، موضوع مهاجران به لبنان است که از نتايج و تاثيرهاي وضع کنوني است. زماني که در اين باره سخن مي گوييم منظورمان مهاجرت خانواده هاي سوري، فلسطيني و لبناني است که در سوريه ساکن بودند و در آنجا به فعاليت مشغول بودند. همه آنها در اين مرحله به لبنان مهاجرت کرده اند. شايد اين گروه را با اسامي مهاجران، پناهندگان، کوچ کردگان بناميم که در مضمون تفاوتي نمي کند.

اين گروه امروز داراي پرونده و شرايط انساني مهمي هستند.کسي ارزيابي درستي از شمار اين افراد ندارد. آخرين آماري که امروز منتشر شد اين بود که مسئولان يا وزير کشور از رقم دويست هزار نفر مهاجر به لبنان سخن گفت که شايد ممکن است شمار آنها بيش از اين رقم نيز باشد.

در اين باره، ما اولا مي خواهيم که با اين مسئله صرفا به لحاظ انساني برخورد شود و اين مسئله به هيچ وجه سياسي نشود. از اين رو، خانواده هاي مهاجر و پناهنده به لبنان، به دولت و ملت لبنان بايد مورد توجه قرار گيرند، چه طرفدار نظام حاکم سوريه باشند يا مخالف آن و يا اينکه موضع بي طرفي داشته باشند که اين موضع انساني است. نبايد هيچ کس با رويکرد سياسي بايد اين مسئله برخورد کند.

اگر هرگونه ملاحظاتي درباره اين مسئله وجود داشته باشد، بايد به آن گوش داده و حل شود. همچنين ما نمي توانيم به عنوان کشور لبنان به هيچ وجه مرزهايمان را با سوريه ببنديم. البته متوجه خطرهاي سياسي، امنيتي، اقتصادي، اجتماعي اين مهاجرت گسترده هستيم، اما به علت هايي که اشاره کردم نبايد مرزهايمان را با سوريه ببنديم. بايد اين مسئله انساني را پذيرا باشيم و براي حل پيامدهاي اقتصادي، امنيتي يا سياسي آن تلاش کنيم و رويکرد منفي نداشته باشيم که خطرهاي آن بسيار بيشتر از هر گزينه ديگري است.

رسيدگي به مسئله مهاجران نيازمند موضع گيري رسمي و واضح است. تصور مي کنم که دولت امروز يا در آينده نزديک طرح کاملي را در اين باره بررسي خواهد کرد.

همچنين من امروز از همه لبناني ها مي خواهم که در اين باره همکاري داشته باشند و با وجود شرايط دشواري که بسياري از خانواده هاي لبناني دارند، اين خانواده ها را در مناطق مختلف، در منازل، اماکن عمومي و موسساتمان از منظر موضع انساني، اخلاقي و مسئولانه بپذيريم.

ما به نوبه خود نيز به اندازه توانمان در اين باره تلاش مي کنيم، اما همه بايد به لحاظ رسمي و مردمي در اين باره تلاش کنند.

حل واقعي مسئله مهاجران بستن مرزها نيست بلکه حل درست آن بررسي علت آن است؛ به اين معنا که حل و فصل سياسي در سوريه مطرح شود که خون ريزي و جنگ موجود در اين کشور را پايان دهد تا اين خانواده ها به خانه و کاشانه و کشور خودشان بازگردند و اين امروز لازم است.

مسئوليت ادامه مهاجرت سوري ها امروز به عهده همان کساني است که چه در داخل يا در سطح کشورهاي منطقه يا جامعه بين الملل مسئوليت ادامه خون ريزي را در سوريه دارند و مانع از آن مي شوند تا سوري ها به گفتگو و حل و فصل سياسي برسند.

آنها به چيزي جز طرح ها و منافع خود نمي انديشند. آنها ارزيابي هاي نادرستي دارند که در گذشته به آنها اشاره کرده ام. از اولين روزي که حوادث در سوريه آغاز شد، گفتند که دو ماه ديگر، دو ماه ديگر و دو ماه ديگر تا اينکه اکنون دو سال سپري مي شود و همه ارزيابي ها نشان مي دهد که اين رويارويي در صورتي که گزينه نظامي ادامه داشته باشد، رويارويي طولاني، خونبار، ويرانگر است و چشم انداز سياسي بسته است.

برخي ها مانع از حل و فصل سياسي در سوريه مي شوند. امروز بار ديگر مي گويم که ظالم و ستمگر، جنايتکار کساني هستند که مسئوليت تداوم خون ريزي در سوريه را دارند و مسئوليت فجايع انساني مهاجران سوري را که به لبنان، ترکيه ، اردن يا عراق مي روند، همانها برعهده دارندکه مانع از گفتگوي سياسي و حل و فصل سياسي در سوريه مي شوند.

در اينجا همچنين از دولت لبنان مي خواهم که موضع سياسي خود را تغيير دهد که البته مغاير با سياست مداخله نکردن نيست؛ به اين معنا که دولت لبنان امروز بايد به آمريکايي ها، اروپايي ها، سازمان ملل، اتحاديه عربي بگويد که به اين شيوه لبنان به لحاظ اقتصادي، امنيتي، اجتماعي و سياسي در شرايط غير قابل تحمل قرار مي گيرد.

نبايد لبنان بر اثر پيامدهاي اين مسئله متحمل ضرر و مجازات شود. بايد در اين باره تحرک سياسي جدي وجود داشته باشد. لبنان بايد موضع سياسي خود را در جهت اعمال فشار يا کمک به همه کساني که براي رسيدن به گفتگو و حل و فصل سياسي در سوريه تلاش مي کنند تغيير دهد و اين البته عدول از سياست پرهيز از دخالت نيست. نمي توانيم دست بسته بنشينيم و آثار و پيامدهاي اين تحولات را متحمل شويم.

چهارم، ربوده شدگان لبنان در سوريه نيز از پيامدهاي تحولات سوريه است. در مراحل گذشته هميشه شاهد بوديد که من و برادرانمان در حزب الله هميشه از پرداختن به اين مسئله خودداري کرده ايم تا به هيچ وجه از سخنان و مواضع ما بهره برداري و سوء استفاده نشود، اما با تاسف شديد امروز و پس از اين مدت مشخص شد که از اين مسئله به گونه سياسي، اخلاقي و رسانه اي به صورت زشت و زننده در جهت تحريک عليه کشورها و گروه هاي سياسي و ايجاد شکاف در جامعه و مردم لبنان بهره برداي مي شود.

ما از روز اول به خانواده هاي ربوده شدگان گفته ايم که دولت لبنان در اين باره مسئول است زيرا آنها شهروندان لبناني هستند و دولت بايد در اين باره مسئوليت پذير باشد و از آنها خواسته ايم که به بستن جاده ها و اقدامات منفي روي نياورند که اين البته موضع ملي و کلي ماست.

امروز پس از سپري شدن اين مدت زماني که خانواده هاي در اين باره تحرکي از خود نشان مي دهند، برخي از گروه ها موضع را سياسي برداشت مي کنند که حق طبيعي آنها است که عليه حزب الله يا جنبش امل نيست و گزينه طبيعي آنهاست. اما زماني که خانواده ها احساس کنند که دولت در اين باره به طور جدي و واقعي عمل مي کند نيازي به آمدن به خيابان نمي بينند.

سيد حسن نصر الله تاکيد کرد: هر چند ما به تلاش هايي که دولت لبنان در زمينه آزادسازي ربوده شدگان لبناني انجام داده احترام مي گذاريم اما بايد گفت اقدام هاي صورت گرفته در اين خصوص راضي کننده نبوده است.

وي افزود: برخي مسوولان و وزيران دولت مي گويند ما تماس گرفتيم، تلفن زديم، رفتيم و آمديم و جلسه برگزار کرديم. صرف اين کارها مساله را حل نمي کند.

دولت که مسووليت شهروندان لبناني را به عهده دارد بايد تلاش هاي متعددي براي آزادي ربوده شدگان انجام دهد، در اينجا بايد به دو نکته اشاره کنم:

نخست اينکه من از دولت لبنان مي خواهم که به گفتگوي مستقيم با ربايندگان بپردازد. مشکل اين اقدام چيست؟ اين کاري است که در همه دنيا معمول است. بزرگترين کشورهاي دنيا نيز در اين جور مواقع با ربايندگان مذاکره مي کنند. کشورهايي که مي گويند ما با تروريست ها مذاکره نمي کنيم نيز به آن ها مذاکره مي کنند. اين چارچوب هاي اعتباري سياست هيچ ارزشي ندارد.

دبير کل حزب الله خاطرنشان کرد: اينکه ما با مقامات ترک گفتگو کنيم که آن ها با کشورهاي عربي صحبت کنند و بعد از آن کشورهاي عربي با ربايندگان تماس بگيرند اين شيوه نتيجه بخش نخواهد بود.

من از دولت لبنان مي خواهم براي گفتگوي مستقيم با ربايندگان، يکي از مسوولان لبناني را به اين کار بگمارد و وي را به ترکيه بفرستد تا در آنجا با ربايندگان مذاکره کند. اين شيوه اي است که عقلاء از آن پيروي مي کنند و کشورهاي جهان نيز از همين راه اقدام مي کنند.

وي ادامه داد: مساله دوم اينکه دولت لبنان به صورت ويژه اي با کشورهاي صاحب نفوذ در ميان ربايندگان تماس برقرار کند. اين که گفته شود هيچ کشوري بر گروه هاي موجود در سوريه تاثيرگذار نيست واقعيت ندارد زيرا کشورهايي هستند که پول و سلاح در اختيار اين گروه هاي قرار مي دهند و برخي کشورها مرزهاي خود را بر اين گروه ها مي گشايند. صريحاً بگويم سه کشور ترکيه، عربستان و قطر بر اين گروه ها تاثيرگذار هستند و در ميان آن ها نفوذ دارند اين سه کشور پول و سلاح در اختيار اين گروه ها مي گذارند و با اين گروه هاي مسلح در تماس هستند و کشور ترکيه در مرزهاي خود با سوريه همه نوع تسهيلات در اختيار اين گروه هاي مسلح قرار مي دهد.

نصرالله تصريح کرد: لبنان عضو اتحاديه عرب و کنفرانس کشورهاي اسلامي است و بايد از اين طريق اقدام کند اين قابل قبول نيست که تنها گفته شود فلان مسوول تماس گرفت و يا تلفن کرد انجام اين اقدام ها به آن معنا نيست که دولت به صورت جدي مساله ربوده شدگان را پيگيري مي کند.

وي گفت: من همچنان از خانواده هاي ربوده شدگان مي خواهم که به اقدام ها و تلاش دولت چشم بدوزند اما به دولت لبنان مي گويم اگر در پايان کار خود را در اجراي اين مسووليت ناتوان ديد به خانواده هاي ربوده شدگان و نيروهاي سياسي لبناني و از جمله حزب الله اين مساله را اعلام کند و بگويد ما از آزادي ربوده شدگان لبناني درمانده شده ايم آنگاه مردم خود تصميم مي گيرند که چگونه اين مساله حل شود و چه اقدام هايي صورت گيرد.

دبير کل حزب الله ادامه داد: نهايتاً بايد گفت گزينه هاي متعددي پيش روي ماست. با توجه به اين مطلب من از دولت لبنان مي خواهم که به صورت مسوولانه،جدي و واقعي اقدام کند و تنها به سرزنش خانواده هاي ربوده شدگان و حاشيه زدن بر سخنان و خشم اين خانواده ها اکتفا نکنند چرا که آن ها حق دارند خشمگين باشند زيرا آن ها شاهد اقدامي جدي از سوي اين دولت براي آزادي فرزندانشان نبوده اند.

وي در ادامه خاطر نشان کرد: پنجم اين که ما با يک مساله بزرگي مواجه هستيم که بسياري به آن اميد بسته اند تا به لبنان در برون رفت از بحران هاي اقتصادي، معيشتي و اجتماعي کمک کند اين مساله، مساله نفت و گاز است ما هميشه بر اين مطلب تاکيد کرده ايم که مسووليت سر و سامان دادن به اين مساله بر دوش دولت است. دولت تنها نهادي است که با توجه به اختيارات، سازمان ها و ابزارهايي که در دارد مي تواند مساله معيشت را بهبود بخشد. دولت هايي که پشت سر هم قدرت را در لبنان در دست گرفتند مسوول وضعيت اقتصادي، معيشتي و اجتماعي هستند که هم اکنون لبنان در آن به سر مي برد. من نمي خواهم دوباره به کسي حمله کنم و تنها مي خواهم در زمينه اميدواري سخن بگويم.

وي گفت: باب اميدواري، ثروت خداد نفت و گاز است و همه مسوولان لبناني نيز از آن سخن مي گويند. اميدوارم اين نعمت خداداد نعمت باقي بماند و به نقمت تبديل نشود زيرا امروزه در برخي مستندات و گزارش هاي رسانه اي و پژوهش ها گفته مي شود که يکي از دلايل آنچه در برخي کشورهاي همسايه مي گذرد به علت وجود نفت و گاز است يعني کشورها گاهي به علت اينکه طرف هاي بين المللي براي در دست گرفتن اين ثروت ملي به آن کشورها آمدند دچار مشکل شدند.

ميان پرانتز عرض کنم چنانچه لبناني به نحو مطلوبي از اين ثروت استفاده کند امکانات مالي بسيار خوبي براي لبنان به ارمغان مي آورد و از اين طريق مي تواند بدهي هاي خود را بدهد و بحران اجتماعي را حل کند، حقوق ها را پرداخت کند و مناطق محروم را رشد و توسعه بخشد و بايد توجه داشت که فقر سرچشمه مشکلات است اما با اين حال وجود ثروت و پول همراه با ظلم، طائفه گرايي و نداشتن اخلاص مي تواند مشکلاتي از نوع ديگر بوجود آورد.

نصر الله تاکيد کرد: دولت کنوني لبنان توانسته است مراحل اساسي پرونده نفت و گاز را طي کند و اين پيشرفت به نام اين دولت ثبت است. پرونده نفت و گاز پرونده اي آسان نيست بلکه پرونده پيچيده اي است.

وي گفت: بايد ابراز تاسف کنيم که دشمن غاصب و اشغالگر ما که اقدام به ربودن ثروت هاي ملت فلسطين مي کند تمام مراحل استخراج نفت گاز را سريع انجام داد و آنگونه که در رسانه ها گفته شد همه اين مراحل را در سه ماه انجام داد و هم اکنون دارد نفت و گاز را استخراج مي کند و آن ها را صادر مي کند اما ما لبناني ها همچنان مشغول مقدمات اين کار هستيم حالا چه موقع مرحله دوم به پايان مي رسد خدا مي داند. اين مساله نيازمند فعاليت جدي، مخلصانه و مسوولانه همه سران و مسوولان دولت لبنان است.

سيد حسن نصر الله تصريح کرد: پرونده نفت يک پرونده حزبي، شخصي، طائفه اي، مذهبي و منطقه اي نيست بنابراين همه بايد براي به ثمر رسيدن اين پرونده همکاري کنند. اگر ثروتي نفتي در درياي لبنان باشد اين ثروت متعلق به همه لبناني هاست و فرقي نمي کند که در سواحل جنوبي قرار داشته باشد و يا در سواحل شمالي اين کشور.

بايد به پرونده نفت و گاز به چشم يک فرصت تاريخي وملي نگاه کرد که مي تواند لبنان را از اين وضعيت نجات دهد و با اين ديد با اين مساله برخورد کرد.

سوال مهم ديگري که در اين زمينه مطرح است و بايد به آن پاسخ گفت اين است که اين ثروت ممکن است تهديدها و يا خطراتي از جانب اسرائيل به همراه آورد بويژه در مياديني که در زير زمين يا زير دريا مي تواند مشترک باشد. حتي شرکت هاي استخراج نفت گاهي از اين طرف و آن طرف مورد تهديد قرار مي گيرند اسرائيلي ها و سروران آن ها اين شرکت ها را مورد تهديد قرار مي دهند تا مانع استفاده لبنان از اين ثروت شوند.

اين مساله مطرح است که دولت لبنان چگونه اين موضوع را حل مي کند.ما دولت را به در پيش گرفتن يک استراتژي ملي دعوت مي کنيم اگر اين موضوع به ما واگذار شود ما آماده ايم. دولت لبنان زماني آزادسازي خاک لبنان را به ملت واگذار کرد و خود در اين زمينه غائب بود و نه تنها غايب بود بلکه نقشي منفي داشت.

سيد حسن نصرالله در ادامه اظهاراتش تاکيد کرد : ملت لبنان از طريق تشکيل گروهها، جنبش ها و احزاب مختلف قيام کرد و جنگيد، در سال 1985 بخش هايي از کشور را آزاد کرد درسال 2000 هم بخش هاي ديگر را آزاد کرد و مقاومت مردمي در لبنان ثابت کرد که مي تواند از کشور دفاع کند خيلي خوب، دوست داريد اين مسئله را به مردم لبنان واگذار کنيد؟ اين کار را بکنيد.

دبيرکل حزب الله لبنان افزود : گروههاي لبناني و گزينه هاي مورد نظر لبنان روشن است. دوست داريد يک راهبرد ملي براي دفاع از ثروت نفت و گاز کشور تنظيم کنيد، اسرائيل راهبردي روشن دارد. برادران و خواهران! و همه مردم لبنان لازم است بدانيد که اسرائيل براي دفاع از آنچه به نام چاه هاي نفت و گاز در دريا دارد به اصلاحات و تغييراتي در درجه اول در نيروي دريايي، توان موشکي، قدرت هوايي، رزمايشها و هر آنچه که براي محافظت و دفاع از ثروت نفتي از نظر نظامي و امنيتي، در سطح فني، اطلاعاتي، فناوري و تسليحاتي لازم است، دست زد. همه اينها در همان زماني بود که در حال ايجاد سکو و حفاري بود. ما در لبنان چگونه عمل کرديم؟ آيا ما دو گلوله يا دو موشک داريم که بتوانيم از کشور دفاع کنيم؟ از صبح تا شب گفته مي شود سلاح مقاومت، اين گونه مي خواهيد از ثروت نفتي کشور دفاع کنيد؟ اکنون فرصتي تاريخي براي خارج کردن لبنان از وضع کنوني است. اگر مي خواهيد مردم به تنهايي مسئوليت را بردوش نکشد بفرماييد به عنوان يک دولت راهبرد طراحي کنيد. نمي توانيم راهبرد دفاع ملي فراگير طراحي کنيم چون افرادي وجود دارند که شرايط مختلف تعجيزي براي بازگشت به ميز مذاکره مي گذارند. در هر صورت يا بايد ميز مذاکره يا دولت لبنان يا شوراي عالي دفاع يکي بايد بيايد بگويد(من نمي دانم کداميک از اينها ولي بالاخره يکي بايد بگويد) اين راهبرد ما براي محافظت از ثروت ملي نفت است. آنچه از ما به عنوان نيروي مقاومت در زمينه اين راهبرد ملي انتظار مي رود ما آمادگي انجام آن را داريم گرچه همواره خسارت و زيان ديده ايم و پيامدها را تحمل کرده ايم و در غنايم و بهره برداريها هم شريک نبوده ايم و شما اين را مي دانيد، در عين حال ما حاضريم بار ديگر مسئوليت بپذيريم چون برکات اين مسئله به همه کشور بر مي گردد و براي همه مردم است.

ما نه دنبال سود و سهم خواهي و نه حتي دنبال ذره اي بهره برداري هستيم. ولي اين مسئله برايمان بسيار مهم است که لبنان به عنوان ميهن، ملت و کشور ما بتواند اين ثروت ملي را استخراج و از آن براي منافع عمومي بهره برداري کند. در اين رابطه بايد در اين روز اربعين حضرت ابا عبد الله الحسين(ع) در اين روز وفاداري و موضع استوار و مقاومت و پايداري که حضرت زينب(س) و امام زين العابدين(ع) حتي کودکان خردسالي که در اين کاروان بودند آن را بيان کردند ما نيز همان موضع را بيان مي کنيم و مي دانيم که ما در سال آينده در مسئله مقاومت در مقابل چالشهاي بزرگ و بسيار مهمي قرار داريم و اسرائيلي ها و آمريکايي ها تلاش مي کنند در سراسر جهان و در منطقه نيز ما را محاصره کنند و تلاشهايي براي قراردادن نام حزب الله در فهرست گروههاي تروريستي در اتحاديه اروپا جريان دارد و آمريکايي ها تصميماتي براي ممنوع کردن هرگونه فعاليت اين جنبش در آمريکاي لاتين اتخاذ کرده اند و در جهان عرب و جهان اسلام تلاشهايي براي شيطاني جلوه دادن مقاومت در لبنان و انتقام گيري از اين نيرويي که اسرائيل را شکست داد و حاکمان رژيم هاي عربي را به درد سر انداخت بلکه حتي بسياري از نيروهايي را که در اين امت ادعاي مقاومت مي کنند، به زحمت انداخت، وجود دارد. ولي من در اين روز بزرگ به شما مي گويم همه اين تلاشها هدر خواهد رفت. امروز در آمريکا و اسرائيل شروع به بررسي تاثيرات حوادث سوريه بر سطح تسليحات حزب الله و مقاومت در لبنان کرده اند. دارند با دقت بررسي مي کنند ببينند آيا روند تسليح ادامه دارد يا متوقف شده است. ذخاير تسليحاتي شروع به کاهش کرده است يا نه؟ افق و چشم انداز اين ذخاير و انبارهاي تسليحاتي در آينده چيست؟ و طبيعتا افرادي هم هستند که در اين زمينه به آنها کمک مي کنند. يعني آنها اين افراد را به کار گرفته و از آنها استفاده مي کنند. تا ببينند اگر در لبنان اين امکانات و قدرت وجود دارد بايد آن را محاصره کنند، خلع سلاح اش کنند و با آن بجنگند و آن را مهار کنند. ولي امروز در روز حضرت زينب(س) ما(همان جمله معروف حضرت زينب را تکرار مي کنيم و) به آمريکا و اسرائيل و به تمام کساني که در کنار آنها هستند و گوش به فرمان آنها هستند مي گوييم تمام مکر و حيله و تلاش خود را به کار بگيريد به خدا نمي توانيد ياد ما را از خاطرها بزداييد و وحي الهي را از بين ببرد.

امروز در اربعين حسيني(ع) همان موضعي را که در دهم محرم بيان کرديم تکرار مي کنيم و به همه اينها که فکر مي کنند مي توانند به ما آسيب بزنند، مي گوييم در 1985 نيروي مقاومت چه سلاح، نيرو و تجهيزاتي در اختيار داشت؟ اما ارتش اسرائيل را که قويترين ارتش منطقه بود شکست داد. در سال 2000 نيز مقاومت چه نيرو، تجهيزات و تسليحاتي در اختيار داشت با اين حال در سال 2000 هم ارتش اسرائيل را شکست داد و حتي در 2006 نيز آنها را شکست داد، درست است که امکانات مقاومت بهتر بود ولي با امکانات اسرائيل و توانمنديهاي اسرائيل قابل قياس نبود. شما (دشمنان) که قدرت ما را با معادله هاي عددي و سلاح و موشک مي سنجيد اشتباه مي کنيد قدرت واقعي ما در ايمان، اراده، عزم و عشق ما به خدا، به رسول خدا و به سيد الشهداء و همچنين در اراده و تلاش ما براي رسيدن به حيات طيبه نهفته است اين قدرت در فرهنگ ما نهفته است که مي گويد «مرگ با عزت زندگي است و زندگي در ذلت مرگ است» شما در درک قدرت ما که از کربلاء آن را گرفته ايم و هر روز و هر ساعت با موضع گيري و عمل کردن به آن، يادآوري و تکرارش مي کنيم اشتباه مي کنيد. بار ديگر اين جمله امام حسين(ع) را تکرار مي کنيم که فرمود «آگاه باشيد زنازاده فرزند زنازاده ما را ميان مرگ و ذلت مخير کرده است»(و اين مسئله در طول تاريخ مصداق دارد)(و چه دور است از ما پذيرش ذلت)

امروز ما بارديگر موضع امام زين العابدين(ع) را در حالي که اسير دشمنان بود تکرار مي کنيم. وقتي ابن زياد او را به مرگ تهديد کرد آن موضع معروف را اتخاذ کرد و فرمود «اي فرزند بردگان آزاد شده! آيا مرا به مرگ تهديد مي کني؟» ما هم اين جمله را به همه کساني که ما را تهديد مي کنند مي گوييم. امام(ع) ما اين سخنان را در حالي فرمود که دستانش بسته بود ولي ما اين حرف را در حالي تکرار مي کنيم که روز به روز قوي تر مي شويم و از يک پيروزي به پيروزي ديگر منتقل مي شويم. به آنها مي گوييم اي فرزندان بردگان آزاد شده آيا ما را به مرگ تهديد مي کنيد در حالي که مرگ براي ما عادت و شهادت سعادت و عزتي است که خداوند براي ما مقرر فرموده است. آيا اين فرهنگ و فکر و ايمان ما نيست؟ ما ظرف 30 سال گذشته اين را ثابت کرده ايم از اين رو به دوست و دشمن مي گويم به همه دوستاني که نگران ما هستند و اين دوستان در لبنان و در جهان عرب و جهان اسلام بسيار زياد هستند مي گويم نگران نباشيد زيرا اراده و منشا قدرت ما از جاي ديگري است. ما امروز در ميدان «مرجه راس العين» و در نزديکي راس الحسين(ع) و پناهگاه اسيران اهل البيت(ع)، در ميداني که امام موسي صدر، امام مقاومت، سخنراني کرد از ميدان سيد عباس موسوي سيد الشهداي مقاومت، از ميدان آغاز نخستين جنبش مقاومت اسلامي در لبنان مي گوييم و با پيامبرمان(ص) و ساير انبياء الهي، با امامانمان، با سيد الشهدا و همه شهدا و آزادگان و شرفا و مقدسات و مخالفان ستم و اشغالگري تجديد پيمان مي کنيم و مي گوييم ما در ميدان و در راه امام حسين(ع) باقي مي مانيم و هيچ چيزي حتي مرگ و تهديد نمي تواند ما را از پيمودن اين راه بازبدارد.

خوانده شده 1750 مرتبه