آنچه از سرگيري روابط ايران با آمريکا را با دشواري روبرو ساخته، رفتار و گفتار متناقض دولتمردان آمريکايي است که از يک سو دست دوستي به سوي تهران دراز ميکنند و همزمان در صدد هستند به آن پشت پا بزنند.
آمريکاييها به هر ترفندي متوسل ميشوند، به در بسته ميخورند. علت آن نيز تنها يک چيز است؛ «دست آنها رو شده». از همين رو بود که وقتي «جو بايدن»، معاون باراک اوباما، با استفاده از تريبون بينالمللي کنفرانس مونيخ، مذاکره آمريکا با ايران را منوط به «جديت» تهران کرد، علي اکبر صالحي، وزير امور خارجه کشورمان «حسننيت» واشنگتن را شرطي مهم براي شروع مذاکرات برشمرد.
اما نکته اينجاست که به باور آمريکاييها، بحث «جديت» تهران از مسير «گامهاي اعتمادساز» ايران ميگذرد. به بيان ديگر، آنها بر اين اعتقاد هستند که ايران با اعتمادسازي ميتواند راه را براي شروع گفتوگوها هموار سازد. تا اينجاي کار، همه چيز معقول به نظر ميرسد چراکه به واسطه نبود بيش از سه دهه پيوند ديپلماتيک، هر نوع گام مثبتي ميتواند روزنه اميدي براي بهبود روابط ميان دو کشور تلقي شود. اما کشمکش از جايي شروع ميشود که آمريکاييها براي اعتماد پيدا کردن به ايران، تعليق برنامه غنيسازي و تعطيلي کليه تاسيسات اتمي ايران را طلب ميکنند!
جالب اينجاست که براي نيل به اين هدف، از هيچ تلاشي فروگذار نميکنند و هر روز بر دامنه تحريمهاي خود عليه ايران ميافزايند. اعمال تحريم عليه صنعت نفت ايران، بانکها، نفتکشها و نيز ممنوعيت مبادله فلزات گرانبها از جمله فولاد، آلومينيوم، زغال کک و گرافيک از جمله اين تحريمهاست. به علاوه سناي آمريکا شرکتهاي بيمه را از معامله با صنايع انرژي، کشتيراني و کشتيسازي منع کرده است. همه اينها صرفا براي وادار کردن تهران به عقبنشيني از حق هستهاي ملت ايران است آنهم در شرايطي که همه اعضاء آژانس بينالمللي انرژي اتمي طبق پيمان منع اشاعه هستهاي حق استفاده مسالمتآميز از انرژي هستهاي را دارا هستند.
علاوه بر اين، ايران تاکنون از هيچ تلاشي براي اعتمادسازي فروگذار نکرده است. بازرسان آژانس اتمي به طور متناوب براي بازرسي از تاسيسات هستهاي ايران راهي تهران ميشوند و دوربينهاي اين نهاد بينالمللي 24 ساعته در حال رصد فعاليتهاي ايران هستند. علاوه بر اين، ايران در دوره اصلاحات، پروتکل الحاقي را به طور داوطلبانه به اجرا در آورد. اما اين اقدام آخر، نه تنها هيچ تاثيري در جلب رضايت غربيها نداشت بلکه آنها را به اندازهاي جَري کرد که در برههاي حتي حاضر به پذيرش آن نبودند که ايران براي انجام تحقيقات در آزمايشگاههاي خود، تعداد محدودي دستگاه سانتريفيوژ در اختيار داشته باشد.
از برآيند همه اين اتفاقات يک نکته به روشني مشخص ميشود و آن اينکه منطق آمريکاييها منطق زور است نه گفتوگو و آنها هيچ ابايي از اينکه برخلاف گفتههاي خود عمل کنند، ندارند. از اين روست که وقتي آبان ماه پيروزي باراک اوباما در انتخابات رياست جمهوري آمريکا مسجل شد، او در کنفرانس خبري در کاخ سفيد اظهار داشت: «در ماههاي پيش رو تلاش ميکنم اقدامي انجام دهم تا ببينم آيا ميتوانيم گفتوگويي را با ايران، نه فقط با ما بلکه با جامعه بينالمللي آغاز کنيم تا ببينيم آيا ميتوانيم موضوعات را حل کنيم» و چند روز بعد 17 شخص و نهاد ايراني را به اتهام نقض حقوق بشر در فهرست تحريمهاي خود قرار داد.
اواسط آذر ماه نيز آمريکا تعدادي از شرکتها و اشخاصي را که به ادعاي آمريکا در «فعاليتهاي غنيسازي غيرقانوني» مشارکت داشتهاند، در فهرست تحريمها قرار داد. در واقع، تحريمهاي جديد داراييهاي هفت شرکت و پنج فرد را در ارتباط با پرونده هستهاي ايران مسدود ميکند. ششم فوريه برابر با 18 بهمن نيز واشنگتن دور جديدي از تحريمها را عليه ايران اعمال کرد که در بند اول آن، آمريکا کاهش و محدود کردن توانايي ايران براي صادرات نفت را تصويب کرده و بر اين اساس از ششم فوريه 2013 پول نفت خريده شده هرگز نبايد به ايران برسد. در بند دوم، به وزارت خزانهداري اجازه داده شده، داراييهاي هر فردي را که براي به دست آوردن فلزات قيمتي به ايران کمک کرده، بلوکه کند.
اينکه آمريکا، از يک سو، در مقاطع مختلف از تمايل به گفتوگو با ايران سخن ميگويد و از سوي ديگر، هر روز حلقه تحريمها عليه ايران را تنگتر ميسازد، صرفا نشان دهنده آن است که اين کشور به هيچ عنوان قابل اعتماد نيست و تعهدات آن نيز قابل اتکا نيست. همه اين موارد، مصداق بارز بيانات مقام معظم رهبري است که در جمع مردم تبريز اظهار داشتند. حضرت آيتالله خامنهاي با استناد به رفتار و گفتار دولتمردان آمريکايي، آنان را افرادي غيرمنطقي، داراي حرف و عمل متناقض و روحيه زورگويانه دانستند و خاطرنشان کردند: «آمريکاييها توقع دارند که ديگران در مقابل حرفهاي غيرمنطقي و زورگوييهاي آنها تسليم شوند، همانطور که برخي تسليم شدهاند». ايشان در ادامه به نحوه واکنش ايران به رويکرد دوگانه سران آمريکا اشاره و تاکيد کردند: «اما ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي تسليم شدني نيست زيرا منطق، توانايي و اقتدار دارد».