سخنان سید حسن نصرالله در راستای جنگ رسانه اخیر علیه وی

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

سيد حسن نصرالله: اين شايعات (بيماري) نمونه اي از جنگ رسانه اي اسرائيل عليه حزب الله است

اين جنبش خواهان برگزاري انتخابات پارلماني لبنان در موعد مشخص است

به گزارش شبکه تلويزيوني المنار سيد حسن نصرالله در سخناني اظهار داشت: طي دو روز گذشته شايعاتي منتشر شد که آثار منفي در برخي زمينه ها داشت و به صراحت بايد بگويم که اين مسئله سبب شد موعد سخنراني رسانه اي خود را درباره موضوع هايي که مايلم به آنها بپردازم به جلو بيندازم. من خود با چهره و صداي خود مي گويم که هر آنچه طي روزهاي گذشته شنيده ايد بي پايه و اساس است. اين [شايعات] براي همه نشان دهنده نمونه اي از جنگ رسانه اي عليه حزب الله طي برهه و سال هاي اخير است. به هر حال از همه کساني که ديروز تماس گرفتند و جوياي حال شدند و و پرسش هايي مطرح کردند تشکر مي کنم و من نيز به آنها به همان درجه احترام و ارزش قائل هستم. برخي مسائل حساس است که نيازمند موضع گيري و تفسير است.

وي افزود: اولين مسئله به قانون انتخابات لبنان مربوط مي شود، به ويژه اينکه امروز جناب آقاي نبيه بري [رئيس پارلمان لبنان] پيشنهادي را که با اميد اينکه اساس توافق بين طرفهاي مختلف قرار گيرد پس گرفت. ما طي هفته هاي گذشته سخنان و تحليل هايي درباره پيشنهاد «قانون ارتدوکسي» شنيديم. ما بخشي از گروهي هستيم که به [تشکيل] کميته هاي مشترک راي دادند. آنچه طي هفته هاي گذشته شنيديم را به دو بخش تقسيم مي کنيم:

بخشي که صرفاً اتهام است و ارزش اظهار نظر ندارد. برخي ها فقط فحش و ناسزا مي گويند. اما بخش دوم درباره مقايسه علمي و واقع بينانه درباره خطرها، دغدغه ها و ملاحظات خود سخن گفتند که ما بايد به همه اين ملاحظات و دغدغه ها احترام قائل باشيم. همچنين درباره موضوع هايي مانند افزايش اختلاف هاي طايفه اي و مذهبي، موضوع فدرال، خطرهاي عليه وحدت ملي و دولت، تندروهاي طايفه اي سخن گفته شد. من نمي خواهم بگويم که اين ملاحظات درست است يا غلط بلکه مي خواهم رويکرد ديگري در پيش بگيرم و بگويم جايگزيني براي حل و يکسره کردن همه اين ملاحظات وجود دارد. البته، چيزي که مي خواهم بگويم مسئله تازه اي نيست بلکه آنچه مي خواهم بگويم اين است که من و برادرانم به خواست خدا براي اين گزينه جايگزين با جديت تمام تلاش خواهيم کرد. پيشنهاد قانون ارتودکس به حال خود باقي است و بر اساس راي گيري که در کميته هاي مشترک انجام شد [اين گزينه] در اولويت باقي خواهد ماند. اکنون همه دنبال گزينه جايگزين هستند.

اگر ما بخواهيم با واقع بيني و منطقي برخورد کنيم، پيشنهادي که از لبنان به عنوان يک دايره انتخاباتي به صورت نسبيت سخن مي گويد، قانون عادلانه اي است که هيچ قانون عادلانه اي مانند آن وجود ندارد. اين قانون تحقق بخش مساوات، يکپارچگي، وحدت ملي و مدافع کشور است و از تندروي جلوگيري مي کند. مي توانيم به مردم بگوييم که ديدگاه خود را درباره نقاط مثبت اين پيشنهاد و قانون را در سطح کشور بيان کنند که البته زمان آن اکنون نيست زيرا فرصت براي اين امر وجود ندارد. قانون ارتدوکس اولاً مبتني بر يک معيار مشخص است يعني لبنان يک دايره و براساس مذهب، طايفه، حزب، جريان، ائتلاف و رويکرد آن است و چند معياري در آن مطرح نيست؛ به اين معنا که مناقشات مربوط به دايره انتخاباتي پيش نمي آيد و فقط يک معيار وجود دارد و آن اينکه لبنان يک حوزه [دايره انتخاباتي] به شمار مي رود که مبتني بر مساوات است.

هر لبناني چه مسلمان چه مسيحي صد و بيست و هشت نماينده از مسيحي ها و مسلمانان انتخابات مي کند. همه در جنوب و شمال لبنان يا يکديگر مساوي هستند و همه باهم صد و بيست و هشت نماينده انتخاب مي کنند. سوم اينکه مسئله کشور مطرح است. من به عنوان مسلمان صد و بيست [و هشت] نماينده مسلمان و مسيحي و مسيحي ها نيز صد و بيست [و هشت] نماينده مسلمان و مسيحي انتخاب مي کنند که اين مساوات است. بايد مناطق و طوايف مختلف در قبال هم رويکرد مبتني بر گشايش و انعطاف داشته باشند. براساس اين قانون به طور جدي يک نماينده در واقع نماينده همه مردم به شمار مي رود و در آن صورت بحث هاي فرعي مطرح نمي شود. اين مسئله اقتضا مي کند که گروه ها، طايفه ها، مذاهب مختلف با يکديگر ائتلاف کنند زيرا قانون نسبيت و تک دايره اي مطرح است.

اين گزينه جريان ها و گروه هاي معتدل را در داخل طوايف و گروه ها تقويت و تندروي را تضعيف خواهد کرد و در نتيجه نداي اعتدال گرايي بلند خواهد بود و تندروي و افراط گرايي ضعيف خواهد شد. براساس اين قانون همه حق خود را خواهند گرفت و حجم طبيعي خود را در سطح همه گروه ها و احزاب سياسي خواهند داشت. بنابراين، ما در برابر قانون انتخاباتي قرار داريم که مبتني بر [اصول] انساني، ملي، اخلاقي، عدالت، انصاف است و بين لبناني ها مساوات را برقرار مي کند، وحدت لبنان را حفظ مي کند و حق نمايندگي درستي به همه قائل مي شود. بنابراين، اين قانون چرا نبايد مد نظر قرار گيرد و واقعاً چرا نبايد اجرايي شود؟ امروز درباره خطرهايي عليه کشور، خطرات طايفه اي و مذهبي سخن مي گوئيم چرا نبايد به اين قانون انتخاباتي عمل شود. بايد اين مسئله به صورت واقع بينانه بررسي شود. تاکنون اين مسائل به شيوه بحث و جدل مورد نظر قرار مي گيرد و گويا رؤيايي تحقق ناپذير است. چه کسي گفته است که اين مسائل رؤياهاي تحقق ناپذير است در حالي که اکنون فرصت فراهم است تا روياي ملي تحقق يابد و من مي گويم اين روياي عدالت، مساوات و حق درست داشتن نماينده [در پارلمان] است.

بنابراين، ما به طور جدي مي خواهيم که اين پيشنهاد بررسي شود و ما گام هاي قانوني را در اين راستا برخواهيم داشت. اکنون پيشنهاد قانون ارتدوکس مطرح است و ما آن را جايگزين واقعي و ملي و انساني مطرح مي کنيم. به گروه ديگر مي گوييم تا زماني که شما مثلا به عنوان گروه چهارده مارس مي گوييد که از اکثريت مردمي برخوردار هستيد و چند روز قبل مي گفتيد که بزرگ ترين طايفه در لبنان هستيد، [ما مي گوييم] خيلي خوب در چارچوب لبنان به عنوان تک دايره اي [حوزه انتخابي] تلاش کنيد اکثريت را به دست آوريد و بر کشور حکومت کنيد. نکته ديگر به تعويق افتادن انتخابات و اتهام زني هاي پيشاپيش به برخي طرفهاي مشخص از جمله حزب الله است. اتهام زنندگان مي گويند حزب الله مسئول تعويق انتخابات و يا برگزار نشدن آن است. به طور صريح و شفاف به لبناني ها مي گويم که اکنون به صورت پنهاني به طور گسترده درباره تعويق انتخابات سخن گفته مي شود. گروههاي خارجي و داخلي هستند که در جهت به تعويق افتادن انتخابات در لبنان تلاش مي کنند. اما کسي از آنها اين جرات را ندارد که [به صراحت] بگويد خواهان تعويق انتخابات است. آنها گروه هاي ديگري از جمله حزب الله و متحدان آن را متهم مي کنند و مي گويند حزب الله خواهان تعويق انتخابات و برگزار نشدن آن است که اين افترا و دروغ است و مبتني بر هيچ منطقي نيست.

برعکس، من به صراحت مي گويم که مصحلت ما به عنوان حزب الله اين است که انتخابات در موعد زماني مشخص شده در قانون جديد برگزار شود. بنابراين، ما براساس قانون جديد خواهان برگزاري انتخابات هستيم. ما شاهد تناقض در منطق آنها [گروه چهارده مارس] هستيم. آنها مي گويند حزب الله و متحدانش براي [تعويق انتخابات] تلاش مي کنند تا اکثريت را به دست آوردند، اين درحالي است که قانون ارتودکس به گروه هشت مارس اکثريت را در انتخابات آينده نمي دهد. زمانيکه از لبنان به عنوان دايره انتخاباتي واحد سخن مي گوئيم نظر آنها اين است که اين مسئله سبب کسب اکثريت براي هشت مارس مي شود. ما زمانيکه درباره قانون انتخابات مبتني بر تقسيم لبنان بر پنج دايره استاني سخن مي گوييم باز مي گويند حزب الله اکثريت را کسب مي کنند. زمانيکه درباره قانوني که دولت پيشنهاد کرد سخن مي گوئيم اعلام مي کنند اين نيز به حزب الله اکثريت مي دهد حتي درباره پيشنهاد نبيه بري مبتني بر اصل دو بخش شصت و چهارتايي باز مي گويند حزب الله اکثريت کسب مي کند. بنابراين، اگر بيشتر پيشنهادها سبب کسب اکثريت براي ما مي شود چرا ما بايد خواهان تعويق انتخابات بشويم. برعکس، منافع ما در اين است که انتخابت برگزار شود. علاوه بر آن، ائتلاف ما قدرتمند است. جايگاه مردمي ما اکنون در بهترين شرايط قرار دارد و برخلاف آنچه در رسانه ها گفته مي شود دچار هيچ بحران تشکيلاتي و مالي نيستيم. اوضاع سوريه نيز مانند گذشته است. بنابراين، چرا ما بايد خواهان تعويق انتخابات شويم.

منافع ما اين است که انتخابات برگزار شود. بله، اگر ائتلاف و اتحاد يک گروه دچار شکاف شده باشد، داراي بحرانهاي مالي شود يا اينکه بخواهد انتخابات زماني برگزار شود که اوضاع سوريه فيصله يافته باشد، در آن صورت خواهان تعويق انتخابات به مدت يک سال، شش ماه يا بيشتر مي شود تا تغييرات و تحولاتي در سوريه، لبنان يا منطقه روي دهد. اما ديدگاه ما نيز درباره اين مسائل براي همه مشخص است. بنابراين، ما اعلام مي کنيم که براي برگزاري انتخابات در زمان مشخص شده براساس قانون جديد پافشاري مي کنيم. ديروز با رئيس فراکسيون وفاداري مقاومت ديدار داشتيم و اين موضع خود را به اطلاع رياست جمهور رسانديم و من امروز نيز در به طور رسانه اي اعلام مي کنم که ما خواهان تعويق انتخابات نيستيم بلکه خواهان برگزاري آن در زمان تعيين شده هستيم. کسي که خواهان تعويق انتخابات است بايد اين شجاعت را داشته باشد تا به صراحت به مردم بگويد که بنا به اسباب ملي و دلايل ديگر بايد انتخابات به تعويق افتد، نه اينکه براي به تعويق افتادن انتخابات تلاش کند، اما به گروه هاي ديگر اتهام بزند. نکته سوم به دستمزدها و تظاهرات اتحاديه هاي حرفه اي مربوط مي شود.

ما پيشتر در مناسبت هاي مختلف موضع خود را به وزيران، نمايندگان و مسئولان کشور اعلام کرده و گفته ايم که ما خواهان فيصله دادن به اين مسئله با برگزاري جلسه فوق العاده دولت هستيم. خواهش و استدعاي ما از جناب آقاي رئيس جمهور و نخست وزير و وزيران اين است. مسئله نبايد چنين باشد که معترضان به اعتراضها ادامه دهند و خود را خسته کنند و همچنين نبايد هيئتهاي بازرگاني دولت راه تهديد کنند. ما از هيئت وزيران مي خواهيم که با اختصاص چند ساعت براي پايان دادن اين مسئله تشکيل جلسه دهد و به موضوع را به پارلمان بفرستند. برخي ملاحظات و ديدگاه ها درباره اينکه اين مسئله سبب فروپاشي پول ملي يا وضع اقتصادي خواهد شد درست نيست بلکه ارعاب است. در پارلمان همه گروه ها حضور دارند و موضع آنها در اين باره مشخص خواهد شد. بايد هيئتهاي بازرگاني و اتحاديه هاي حرفه اي در جلسه علني پارلمان حاضر شوند و مسئله فيصله داده شود. نبايد اين مسئله بر عهده دولت باقي بماند. از اين رو، ما خواهان جلسه اي فوري و فوق العاده هيئت دولت براي پايان دادن به اين مسئله هستيم. مسئله چهارم به پديده آدم ربايي مربوط مي شود که به پديده اي خطرناک و بسيار نگران کننده در لبنان تبديل شده است. بديهي است که ما اين پديده را پديده مجرمانه و خطرناک مي دانيم. من در اين باره خواهان همکاري ملي هستم.

مسئوليت دولت، دستگاه هاي امنيتي و قضايي اين است که نهايت تلاش خود را در اين باره به کار گيرند. همچنين اين درخواست چه از سوي ما و چه از سوي ديگران وجود دارد که چهره ربايندگان يا هر گروه رباينده بدون توجه به جايگاه آنها برملا شود و آنها بازداشت شوند. اين افراد و گروه ها بايد تحت پيگيري قرار گيرند و به اماکن حضور آنها حمله شود و در برابر هجوم ارتش و دستگاه هاي امنيتي هيچ امنيتي نداشته باشند. بايد به طور قاطع اين پديده از بين برود و از همه شهروندان مي خواهيم که اين يک مسئوليت ملي، اخلاقي، ديني و شرعي به شمار مي رود که با همه دستگاه هاي امنيتي براي مقابله با اين پديده در زمينه دادن اطلاعاتي براي آزادسازي ربوده شدگان همکاري کنند. اين همکاري از جمله وظايف اخلاقي، ملي، ديني و شرعي است و همه ما بايد در اين باره همکاري کنيم. به ربايندگان و خانواده هاي آنها نيز مي گويم که اموالي که آنها به اين شيوه بدست مي آورند از زشت ترين، بدترين اموال حرام است که خانواده ها را در دنيا و آخرت نابود مي کند.

دبيرکل حزب الله لبنان با بيان اينکه افراد مسلح ، منازل شيعيان لبناني را در مرزهاي سوريه اشغال کرده و آنها را از خانه و کاشانه خود بيرون کرده اند درباره تلاش برخي ها در داخل لبنان براي ايجاد جنگ داخلي در اين کشور هشدار داد.

سيدحسن نصرالله در ادامه اظهاراتش خاطرنشان کرد: موضوع پنجم اين است که مي خواهم به حوادث مناطق مرزي با منطقه لبناني «هرمل» روستاي « ريف قصير» بپردازم که طي هفته گذشته درباره اين حوادث جنجال رسانه اي وجود داشت که از جمله عليه ما نيز جنجال بپا کردند. در خبرها مدعي شدند ارتش آزاد سوريه به مواضع حزب الله در هرمل تيراندازي کرده و من [دبيرکل حزب الله] نيز آنجا بوده ام و زخمي شده ام. اين خبرها همچون خبري که ديروز منتشر شد که در آن آمده بود يکي از رهبران حزب الله هدف بمب گذاري قرار گرفته و برادرمان شيخ «نعيم قاسم» (معاون سيدحسن نصرالله) زخمي شد، دروغ و بي پايه و اساس است. با توجه به اينکه موضوع [منطقه مرزي] القصير به شکل جديد و خطرناک مطرح مي شود به آن مي پردازم.

نمي خواهم سخنان تکراري و قديمي در اين باره ايراد کنم بلکه عاملي که سبب مي شود به اين مسئله بپردازم اين است که در چارچوب جديد و خطرناک مطرح مي شود. اين چارچوب و شکل جديد و خطرناک اين است که رسانه ها به نقل از سفير آمريکا در لبنان اعلام کردند حزب الله و نظام حاکم در سوريه طرحي دارند که - به زعم آنها - براساس آن براي اشغال و تسلط بر برخي از روستاهاي سني نشين - که متاسفانه چنين تعابيري به کار مي برند- در منطقه ريف القصير در نزديکي مرزهاي لبنان با منطقه هرمل تلاش مي کنند تا در چارچوب طرح تقسيم بندي بر اساس ايجاد دولت علوي يا چنين چيزهايي روستاهاي شيعه نشين را در داخل مناطق مرزي سوريه به روستاهايي که علوي ها ساکن هستند مرتبط کنند. سفير آمريکا اين خبرها را تائيد يا انکار نکرد. زمانيکه حوادث چند روز پيش روي داد مسئله به طور شديد در رسانه ها در اين چارچوب و شکل مطرح شد که البته جديد و خطرناک است. بسياري از رسانه ها با جنجال به اين مسئله پرداختند و نگراني هايي القاء کردند و مسئولاني در مخالفان سوريه يا ارتش آزاد، مسئولان کنوني يا مسئول عزل شده تهديد کردند و در اين باره و حوادثي که در منطقه روي داد سخن گفتند.

واقعاً، مهم ترين چيزي که براي پي بردن به حقايق و موضع گيري درست درباره آن نياز داريم، اطلاع از حوادث و حقايق است. زماني که گفته مي شود طرح و برنامه اي وجود دارد بايد دليل، اطلاعات، سند و مستندي ارائه شود. اول، من به شما اطمينان مي‌دهم، هر آنچه درباره وجود چنين طرح يا برنامه اي گفته مي شود، دروغ، تهمت، عاري از صحت، و هيچ پايه و اساسي ندارد و مبتني بر هيچ دليل و برهاني نيست. دوم، داده هاي ميداني بر خلاف اين را ثابت مي کند. بله در آن منطقه بيشتر ساکنان شيعه هستند و برخي از آنها نيز عضو حزب الله هستند و اين نيازي به دليل ندارد و ما در تلويزيون آنرا اعلام مي کنيم. هيچ روزي تا اين لحظه ساکنان اين منطقه براي تسلط بر هيچ روستاي سني نشيني تلاش نکرده اند. سوم، آنچه روي داده است برخلاف و عکس چيزي است که گفته مي شود و آن اينکه گروه‌هاي مسلح طي چند ماه گذشته به روستاهايي که شيعيان لبناني در آنها ساکت هستند مسلط شده اند و آنها را بيرون کرده و منازل آنها را تصرف کرده يا برخي از منازل را آتش زده اند.

مثلاً، اين اتفاق در روستاي «ام الدمامل» که روستايي معروفي است روي داد. ساکنان اين روستا اخراج شده اند و اکنون در روستاهاي مرزي يا هرمل ساکن هستند و رسانه ها بايد از آنها بپرسند که منازل آنها چه شده است و چه کسي خانه هاي آنها را اشغال کرده است. اين روستا يک روستاي شيعه نشين است. مناطق شيعه نشين در روستاها و شهرک هايي با اکثريت سني نشين تخليه شده و ساکنان آنها [شيعيان] مجبور به مهاجرت شده اند. بنابراين، آنچه روي مي دهد برعکس و برخلاف [ادعاها] است. آنچه طي چند روز اخير روي داد و برخي ها درخواست ها و سخناني در تصاويري که از برخي تلويزيون ها نشان داده شد مطرح کردند، تصاويري که از سايت يوتيوب گرفته شده است نيست بلکه تهاجم گسترده نظامي از سوي صدها افراد مسلح براي مهاجرت دادن ساکنان اين روستاها و تسلط بر آنها و پايان دادن به حضور آنها صورت گرفت.

به ساکنان اين مناطق گفته مي شود که اين مناطق را ترک کنند. اي مردم لبنان و اي مردم سوريه و هر کسي که اوضاع جهان عرب را پيگيري مي کند، آنچه روي مي دهد برعکس است. از اين رو، آنچه در اين مناطق روي مي دهد اين است که ديگر ساکنان اين روستاها از همان ابتدا براي دفاع از خويشتن سلاح به دست گرفتند که ما در گذشته به آنها اشاره کرديم. آنها براي دفاع از خويشتن، براي دفاع از خانه ها، دارايي ها، مزارع خود سلاح به دست گرفتند. آنها نه از ده ها سال پيش بلکه از صدها سال پيش در اين مناطق ساکن هستند. اما بر اساس پيمان هايي مانند «سايکس پيکو» تقسيم شدند و در داخل خاک سوريه قرار گرفتند، اما مليت آنها لبناني است. اين حق آنهاست که از خود، دارايي و موجوديت خود دفاع کنند و عقلاء بر اين موضوع اجماع نظر دارند و حتي اگر به لحاظ اسلامي سخن بگوييم بايد گفت که در اين باره فقهاي مسلمانان نيز اجماع نظر دارند.

براساس اجماع نظر فقهاي اسلام و براي احترام به عقلاي تاريخ هر کسي که در اين راه کشته شود شهيد است و نيازي به صدور فتوا از اينجا يا آنجا ندارد. ساکنان اين مناطق اقدام تجاوزکارانه اي عليه کسي مرتکب نمي شوند. آنها کسي را مورد تجاوز قرار نداده اند و هيچ غيرنظامي را به قتل نرسانده اند. آنها به نواميس مردم تعدي نمي کنند. اموال مردم را به يغما نمي برند بلکه همه تلاش آنها اين است که مورد تجاوز قرار نگيرند. من اکنون به آنها و همه کساني که در آنجا هستند- که برخي از آنها برادران ما هستند- تاکيد مي کنم که حق مشروع شماست که از روستاها، موجوديت خود دفاع کنيد با افراد مسلحي که به شما حمله مي کنند مبارزه کنيد. اما ريختن خون بقيه مردم، تعدي به اموال و کرامت و نواميس آنها از هر طايفه اي که باشند و داراي هر خط سياسي مخالفي باشند، براي شما جايز و مباح نيست و بار ديگر بر اين مسئله تاکيد مي کنم. حتي در مقابله با افراد مسلح اسيران بايد محفوظ باشند و مجروحان نبايد کشته شوند و آنها اين را مي دانند و اين چيزي است که روي مي دهد.

مجروحان گروه‌هاي مسلح از طريق روستاهاي شيعه‌نشين لبنان که براي دفاع از خويشتن مي جنگند به بيمارستان‌هاي لبنان منتقل شود. اين واقعيتي است که ساکنان منطقه مي دانند. علاوه بر آن، در اين مدت احياناً ميانجي‌ها، عقلاي منطقه اي و محلي به ايجاد سازش بين دو طرف تلاش مي کنند، اما افراد مسلحي از خارج از منطقه و خارج از سوريه به اين منطقه وارد شده اند و از ايجاد سازش جلوگيري مي کنند و اين توافق‌ها و آشتي‌ها را به بن بست مي‌کشاندند و امکان هرگونه مصالحه را از بين مي‌‌بردند. من بار ديگر از ساکنان منطقه مي خواهم که از هر فرصتي براي آشتي، آرامش، جلوگيري از خونريزي در بين خود و حفظ اموال و مزارع خود استفاده کنند و راه را به کسانيکه مي خواهند در اين منطقه جنگ و فتنه يا درگيري خونباري به راه بيندازند ببندند.

علاوه بر آن، آنها لبناني هستند. برخي ها مي پرسند که دولت با سي هزار هزار لبناني ساکن اين منطقه چه کار کرده است؟ همه آنها شيعه نيستند بلکه از طوايف مختلف هستند که دولت چه کمکي به آنها کرده است؟ من نمي‌گويم که ارتش براي دفاع از روستاهاي لبناني نشين وارد خاک سوريه شود. بلکه چه تلاش سياسي و ديپلماتيک صورت گرفته است؟ عربستان سعودي، قطر، ترکيه، آمريکا و بسياري ديگر از افراد مسلح حمايت و پشتيباني مي کنند، اما تلاشي که ما به کار گرفته ايم چيست؟ همه ما مي دانيم که اين گروه معارض و بسياري از گروه هاي مسلح مزدوران برخي ها در منطقه و سطح جهاني هستند. آيا کسي در سطح احزاب سياسي لبنان يا دولت براي توقف اين تجاوزها، تلاشها براي تغيير بافت جمعيتي ، تلاشها براي مهاجرت دادن ساکنان اين منطقه و بلکه پاکسازي ديني يا نژادي در روستاهاي مرزي روي مي دهد تلاشي انجام داده است.

هيچ کسي حرکتي از خود نشان نداده است بلکه برعکس عليه ما موضع گيري مي کنند و مي گويند از کجا دستور مي گيرد و دنبال طرح و برنامه است که همگي دروغ و اکاذيب و بي پايه و اساس است. خواست ما درباره سوريه اين است که اين کشور يکپارچه و واحد باقي بماند. ما مخالف تقسيم سوريه هستيم زيرا خطر راهبردي است که همه منطقه و امت اسلامي را تهديد مي کند و در واقع طرح اسرائيل است و ما خواهان چنين طرحي نيستيم. درباره تحولات لبنان چيزي فراتر و خطرناک تر وجود داد و همه درباره آن به طور واضح سخن گفته اند و من با توجه به اينکه چگونه بايد اين مسائل را حل کنيم به آن مي پردازم. اين چنين نيست که به علت تهديد و ارعاب کسي درباره اين مسائل سخن بگويم. نبايد خود را گول بزنيم و بگوييم چيزي وجود ندارد. من به شما مي گويم که برخي ها با نهايت تلاش و سريع براي وارد کردن لبنان به عرصه درگيري طايفه اي تلاش مي کنند.

آنها شب و روز براي ايجاد درگيري و جنگ طايفه اي و مذهبي به ويژه بين سني و شيعه تلاش مي کنند و همه واقعيتها و حوادث نشان دهنده اين امر است. نبايد در برابر اين مسئله تسليم شويم. همه ما مي دانيم که فتنه شيعه و سني نه به نفع شيعيان است و نه به نفع سني ها و نه به نفع لبناني ها، نه به نفع قومي ها و نه ديگر گروه ها. هر درگيري داخلي چه بين مسلمانان با مسيحي ها يا در بين خود مسيحي ها يا مسلمانا مسئله خطرناک و براساس همه معيارها و مقياس ها خطرناک و پذيرفتني نيست. به کسانيکه با خوشحالي از دور در انتظار آغاز درگيري طايفه اي از اين نوع هستند مي گويم که خوشحال نباشند زيرا چنين درگيري همه را ويران مي کند و کشور را به آتش مي کشد. چنين چيزي به نفع هيچکس نيست و هر کسي که فکر مي کند چنين مسئله اي [درگيري طايفه اي در لبنان] به نفع اوست در توهم به سر مي برد.

اين مسئله نيازمند گفتگو بين افراد عاقلي است که مسئوليت پذير باشند. همه طرفها براي تبيين و توضيح امور تلاش کنند. به ويژه افراد متدين که به روز قيامت و روز حساب ايمان دارند. بايد براي آخرت خود تلاش کنيم و خداوند از ما حساب خواهد خواست. نبايد به هر فرياد غوغا طلبي پاسخ بدهيم و به آن بپيونديم و با هر وزش بادي مسير عوض کنيم. منظور من طرف خاصي نيست بلکه روي صحبت هاي من با همه است. همه ما بايد از واقعيت رخدادها اطمينان پيدا کنيم چرا که معمولاً فتنه و درگيري و بکارگيري سلاح عليه يکديگر، در نتيجه تنش روي مي دهد؛ يعني زماني که اصول عقلي و منطق فروبپاشد و عصبيتها و احساسات بر اراده ها غالب شود. چنين تنش و اضطراب مبتني تحريک است که آن نيز مبتني بر حقايق نيست بلکه مبتني بر افتراها و توهم است. اگر تحولات مبتني بر حقايق باشد بايد بر اساس حقايق با يکديگر برخورد کنيم و اگر مبتني بر اوهام است بايد اين اوهام و افتراها عليه يکديگر را توضيح و تبين کنيم تا دشمنانمان را خوشحال و کشورمان را ويران نکنيم و به جايي نرسيم که به نفع خودمان و فرزندان و نسل هاي ما نيست.

اکنون هر کس مي تواند بگويد شما شيعيان يا حزب الله اين طور يا آنطور هستيد بلکه ما بايد به دنبال راه حل براي حل مشکلات باشيم. درباره برخي حقايق هم- اگر فرض کنيم که حقايقي وجود دارد- کسي حق ندارد مسئله اي را بگويد که ده درصد يا بيست درصد آن حقايق است، اما هشتاد درصد آن اوهام و افترا است و بر اساس آن به يکديگر حمله کند. به طور واضح و شفاف بايد بگويم که بر اساس بيانيه ها، سخنان، کنفرانس هاي مطبوعاتي که در شبکه هاي تلويزيوني پخش مي شود، برخي از نمايندگان محترم اهل تسنن و برخي شيوخ رويکردي در پيش مي گيرند که بسيار خطرناک ، تنش آميز و تحريک آميز است. بايد به آنها گفت که چرا چنين رويکردي در پيش گرفته اند و به کجا خواهند رسيد. اگر درباره واقعيتها و حقايق مي خواهند سخن بگويند نزد افراد عاقل که در لبنان کم نيستند سخن بگويند و درباره واقعيتها و حقايق سخن گفته شود. بي گمان حزب الله و جنبش امل به طرح چنين اوهام و تنش هايي تمايل ندارد و بلکه هيچ فرد شيعه اي چنين تمايلي ندارد. هنگامي که حادثه اي در ايست بازرسي ارتش لبنان در شمال روي داد که به شهادت شيخ احمد عبدالواحد و شيخ محمد مرعي منجر شد، نمايندگان و بزرگاني در اين منطقه حزب الله را به قتل اين دو شيخ متهم کردند، اما بايد پرسيد ما چه ارتباطي به اين حادثه داريم؟ اين يک ظلم و افتراي واضح عليه ماست.

حزب الله کجا و ايست بازرسي که اين دو شيخ کشته شدند کجا قرار دارد؟ حتي چنين گفتند که دستگاه اطلاعات ارتش لبنان اوامر حزب الله را اجرا مي کند. ايستگاه ايست بازرسي چه ارتباطي به دستگاه اطلاعات دارد؟ گفته شد که بدنه کل ارتش لبنان تحت دستور حزب الله قرار دارد که اين نيز افترا و بهتان است. بر اساس چه چيزي گفته مي شود که ارتش و فرماندهان ارتش لبنان يا دستگاه اطلاعات آن تحت اوامر حزب الله است. شما که مدعي هستيد و براي جنگ داخلي و ايجاد فتنه بين مسلمانان تلاش مي کنيد، دليل و برهانتان کجاست؟ ما انکار مي کنيم، شما بايد دليل و برهان داشته باشيد، نه اينکه ما بايد براي [بي گناه بودن خود] دليل و برهان ارائه دهيم و بگوييم که فرماندهي ارتش تحت اوامر حزب الله قرار ندارد. شما بايد دليل و مستندات ارائه دهيد. من قاطعنامه منکر هستم و شما بايد دليل ارائه دهيد. چگونه اين دو شيخ در شمال کشته شده اند و حزب الله در پشت اين قتل قرار دارد.

سيد حسن نصرالله در ادامه اظهاراتش خاطرنشان کرد: موضوع بعدي که مي خواهم درباره آن صحبت کنم بازداشت شدگان مسلمان است، چه کسي دادگاه محاکمه بازداشت شدگان مسلمان را تعطيل و متوقف مي کند؟ حزب الله. چرا ؟ زيرا حزب الله بر دستگاه قضايي لبنان سلطه و احاطه دارد، اين دروغ است ، هر کسي چنين ادعايي دارد سند رو کند.

دبيرکل حزب الله لبنان افزود : اولا حزب الله بر دستگاه قضايي لبنان سلطه و نفوذ ندارد. دوم اين که حزب الله هيچ گاه در روند فعاليت دستگاه قضايي لبنان اختلال ايجاد نکرده است و در مسير محاکمه بازداشت شدگان مانع تراشي نمي کند بلکه خواستار محاکمه عادلانه و منصفانه آنان شده است. هر کسي ادعايي در اين خصوص (سلطه حزب الله بر دستگاه قضايي لبنان) دارد سند ارائه کند. صدها بازداشتي مسلمان در داخل و خارج از لبنان وجود دارند برخي ها هم سني هستند که مي گويند حزب الله مانع از محاکمه آنان مي شود. از سوي ديگر عمليات جنايتکارانه تروريستي عليه سرلشگر وسام الحسن ( رئيس دستگاه امنيت عمومي لبنان ) رخ داد و اين شخصيت شهيد شد.

از لحظه نخست ترور و حتي تاکنون برخي از نمايندگان پارلمان ، شخصيتهاي سياسي ، شخصيتهاي مذهبي و رسانه ها ، حزب الله را به ترور وسام الحسن متهم کردند. از نخستين لحظه حزب الله را متهم کردند. خب بر چه اساسي ما را متهم کردند و مي کنند.؟ قبل از اين که اتهام ثابت شود ما شاهد نتايج و صدور حکم بوديم. اين اشتباه است. از سوي ديگر موضوع مربوط به منطقه مرزي تلکلخ است. گروهي از جوانان از طريق اين منطقه مرزي وارد خاک سوريه مي شوند با نظاميان سوري درگير مي شوند. برخي از اين جوانان کشته ، برخي ديگر زخمي مي شوند و برخي ديگر فرار مي کنند. خب بعد چي شد.؟ مدعي شدند کسي که اين گروه را فريب داده است حزب الله است. کسي که اطلاعات در اختيار ارتش سوريه داده است حزب الله است. حزب الله اين کمين را در منطقه مرزي تلکلخ نصب کرده است و غيره. کساني که اين اتهامات ناروا را مي زنند در آخرت و روز قيامت محاکمه و مجازات خواهند شد. اين از جمله دلايل بر وجوب وجود روز قيامت و روز حساب است.

ما در اين دنيا نمي توانيم انصاف و عدالت واقعي را ببينيم و در آخرت محاکمه عادلانه و منصفانه وجود دارد. طرفي که ادعا مي کند ما اطلاعات داديم. کمين را نصب کرديم و ما عامل کشتن اين جوانان هستيم بر چه اساسي مي گويد. چه دليلي براي ادعايش دارد. دليلش چيه؟ چه سندي وجوددارد. آيا از خدا نمي ترسد.؟ حادثه بعدي حادثه تلخ عرسال بود و در اين حادثه برخي از نيروهاي عزيز و قهرمان ارتش لبنان نيز شهيد شدند. از نخستين لحظه اين حادثه را بدون هيچ تحقيق ، بررسي و دقت نظري به حزب الله نسبت دادند. بدون هيچ دليل و سندي گفتند: حزب الله ( عامل اين حادثه است). حزب الله همان گروهي است که وارد عرسال شده است به عمليات ربودن افراد مبادرت ورزيده است. درگير مي شود و ترور مي کند. انصاف کجاست.؟ از سوي ديگر وقتي که اين موضوع ثابت نشد گفتند که حزب الله به ارتش دستور مي دهد اين کار را بکند يا نکند. نيرو به فلان منطقه اعزام کند يا نکند. با چه دليل و سندي مي گويند.؟ خب سند ارائه کنند. اگر دليلي دارند بياورند. زماني که حزب الله را متهم مي کنيد مي خواهيد چکار کنيد.؟

هر سال يک منطقه اي است که اکثر ساکنان آن را شيعيان تشکيل مي دهند. آنهايي که چنين تهمت هايي را مي زنند منطقه را به چه سمت و سويي سوق مي دهند. آيا دليلي دارند پس بياورند. دلايلتان را نزد عقلا ببريد تا آنان داوري کنند. گروهي هستند که براي فتنه انگيزي در لبنان در سريع ترين زمان ممکن تلاش مي کنند و تشريح و افشاي حقايق يک نياز ضروري است. امروز خانواده هاي زيادي از شيعه اکنون در صيدا زندگي مي کنند. ما هم پيمانان زيادي از طوايف مختلف به خصوص از طايفه کريم سني در صيدا داريم. صد سال است که هزاران خانواده شيعه در صيدا زندگي مي کند. هزاران نخبه و شخصيت لبناني در شهر صيدا زندگي مي کند. آيا زندگي کردن در شهر صيدا به اجازه کسي نياز دارد.؟ که اين طرف يا آن طرف اجازه دهد زيرا گفته مي شود من اجازه مي دهم که خانواده هاي شيعه در اينجا يا آنجا ساکن شوند. ما نيز بخشي از گروهي هستيم که براي آزادي صيدا و جنوب لبنان مبارزه کرديم . بعد از اخراج اسرائيل از جنوب لبنان حزب الله در صيدا مراکزي داير کرده است. بيشتر از بيست سال است که شيعيان در صيدا خانه و مسجد دارند. ما اکنون هدف دشنام ها ، تهمت ها و ناسزاهاي زيادي قرار داريم. ما به اين دشنامها پاسخ نخواهيم داد.

هيچ کس نبايد به اين دشنامها واکنش عملي نشان دهد ما الحمد الله به اين موضوع پايبنديم. ما تاکيد داريم که همه بايد در اين خصوص حرمت ها را حفظ کنند زيرا واکنش به آن ها باعث بروز فتنه در کشور مي شود. سئوال مطرح اين است آيا عقلا ، داوران و کساني که احساس مسئوليت کنند وجود ندارد.؟ آيا دولت احساس مسئوليت نمي کند.؟ آيا مطلوب اين است که وارد تنش و جنگ طايفه اي و فتنه داخلي در لبنان شويم.؟ ما صبر مي کنيم و صبر مي کنيم و صبر مي کنيم. من معتقدم همه بايد احساس مسئوليت کنند. ما خود واقعا مسئوليت پذير هستيم. ولي هيچ کس نبايد براساس محاسبات نادرست با ما برخورد و ما را متهم کند. ما به هيچ وجه اجازه نمي دهيم کسي با محاسبات اشتباه با ما برخورد کند. ما نمي خواهيم وارد خانه يا مسجدي شويم. نمي خواهيم کسي را تهديد کنيم. بلکه ما سرگرم تمرين ميزان آمادگي خود براي مقابله با توطئه هاي اسرائيل عليه لبنان ، مقاومت و ملت فلسطين هستيم.

کسي نمي تواند ما را به موضع مد نظرش وادار کند و در همين حال نمي تواند بر اساس محاسبات اشتباه با ما برخورد کند. دفاع از کشور و آرام کردن اوضاع داخلي مسئوليت همه ماست. ما همه به تحقق آن علاقه منديم. ما در اين خصوص همه تلاش خود را صرف خواهيم کرد. دولت در اين خصوص مسئوليت نخست را بر عهده دارد. چيزي که اکنون ضرورت دارد اين است که از هرگونه اقدام تحريک آميزي که باعث بروز تنش داخلي و فتنه طايفه اي در لبنان مي شود پرهيز کرد. ما اميدواريم برخي به درمان وضع موجود مبادرت ورزند. ما از خداوند مي خواهيم لبنان و مردم آن را حفظ کند. ما اختلاف هايي داريم. ما موضع متفاوتي درباره سوريه داريم ولي اين نبايد به تنش سني و شيعي در لبنان منجر شود.

بخش زيادي از اهل سنت در سوريه ، لبنان و حتي در جهان عرب و اسلام موضعي مانند ما دارند. اين يک اختلاف سياسي است نبايد به جنگ شيعي سني تبديل شود. ما بر سر مواضع ، توصيف و حتي درباره عملکرد اختلاف داريم. ولي نبايد اين اختلاف در ديگر امور ديده شود. به هر حال از خداوند بزرگ مي خواهيم به همه ما کمک کند اين مرحله را با احساس مسئوليت بيشتر و بصيرت ، صداقت و تعهد پذيري به خوبي پشت سر گذاريم. اگر شايعات جديدي درباره من منتشر شد بار ديگر با شما سخن خواهم گفت.

والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته

خوانده شده 1292 مرتبه