غرب مردّد، مخالفان سرخورده و اسد مصرّ بر حفظ قدرت
سوالی که در این میان قابل توجه است مواضع دوگانه غربیها است. چرا غربیها تا این اندازه نسبت به اسد دو گانه برخورد میکنند؟
معاذ الخطیب در یک اتفاق ناگهانی استعفا می دهد، اتحادیه اروپا حمایت تسلیحاتی از مخالفان اسد را رد می کند و اوباما در سفرش به خاورمیانه و دیدارش با مقام های اسرائیلی، فلسطینی و اردنی به روشنی بر عدم دخالت نظامی در سوریه تاکید می کند و می گوید اجازه نمی دهد که سلاح به دست افراد تندروی فعال در سوریه بیفتد. علاوه بر آن غسان هیتو، از تگزاس امریکا به عنوان بازرگان ثروتمند سوری کرد نخست وزیر می شود ولی ارتش آزادیبخش او را به رسمیت نمی شناسد، اپوزسیون مخالفان اسد در داخل سوریه انتخاب او را محکوم می کند و در اعتراض به انتخاب او حداقل 12 نفر از اعضای شورای ائتلاف مخالفان سوری استعفا می دهند و دیگر اعضا نیز اگر چه استعفا نداده اند اما هر تریبونی که بیابند از انتخاب او انتقاد می کنند.
هیثم مناع، یکی از چهره های مشهور مخالف اسد که از معدود افراد مخالف او محسوب می شود که دخالت نظامی در سوریه را قویا رد می کند و به صراحت بر راه حل دیپلماتیک تاکید می کند و در عین حال کمک های طمع کارانه قطر و ترکیه و عربستان به مخالفان را رد می کند، استعفای خطیب را ناشی از تلاش های جریان اخوان المسلمین برای استیلا بر هسته مرکزی ائتلاف مخالفان می داند و می گوید که مواضع ترکیه بیش از پیش ضعیف شده است و قطر رسما به حمایت از افراطیون و تروریست ها برخواسته است.
فرانسه و انگلیس در حالی بر ارسال اسلحه به مخالفان اسد اصرار دارند که دیگر کشورهای اروپایی به ویژه آلمان با اصرار آنها به شدت مخالف هستند و در عین حال امریکایی ها نیز می گویند که دلیل اصرار لندن و پاریس برای ارسال سلاح به مخالفان اسد را نمی فهمند اگر چه جان کری، وزیر امور خارجه امریکا برای مسلح ساختن مخالفان غیرافراطی اسد چراغ سبز نشان می دهد ولی در عین حال نمی گوید منظور او از مخالفان غیر افراطی دقیقا چیست؟
درباره تحولات میدانی نیز می توان گفت، مناطق ساحلی سوریه که عموما علوی نشین هستند یعنی لاذقیه و طرطوس و غیره همچنان آرام است و حتی ترقه در نمی شود، در حالی که درگیری ها در حلب دومین شهر سوریه که این روزها می توان از آن به عنوان ویران ترین شهر بزرگ سوریه یاد کرد همچنان ادامه دارد در حالی که گفته می شود نیروهای وفادار به بشار اسد بر بخشی اعظمی از این شهر کنترل دارند در حالی که حداقل یک سوم شهر در اختیار مخالفانش است و مناطق پیرامونی نیز کاملا تحت کنترل آنها است. در درعا نیروهای اسد بنا به گفته گزارشگر شبکه خبری المیادین پیش رفته اند و بخش های مهمی از شهر را به کنترل خود در آورده اند.
در ریف دمشق نیز طرفداران اسد توانسته اند مخالفان را به عقب برانند اما در بخش دیگری از شهر درگیری همچنان ادامه دارد. این در حالی است که بخش کردنشین سوریه با هماهنگی دمشق و کردستان عراق تحت نظارت خود کردها اداره می شود و در حال حاضر آن مناطق آرام است. اما آن چه اهمیت مهمی دارد مضروب شدن فرمانده ارتش آزاد سوریه است که در انفجاری پای خود را از دست داد و دست و سرش نیز به شدت آسیب دید. حادثه ای که می توان از آن به وارد آمدن ضربه ای سخت علیه ارتش آزادیبخش سوریه یاد کرد.
این اتفاقات سه نکته را به ما یادآوری می کند :
اول، اسد به رغم گذشته بیش از دو سال از ناآرامی ها و هزینه های سنگینی و گزافی که بابت این جنگ نابرابر پرداخت کرده، هنوز قدرتمند است. تحولات میدانی از یک سو و مواضع دو گانه غربی ها از سوی دیگر کاملا نشان می دهد که آنها نیز اذعان دارند که اسد ضعیف نشده است.
نکته دوم این که کاملا روشن است که جریان مخالفان اسد وارد مسیر فروپاشی شده است. استعفای خطیب از یک سو و انتقادهای شدیدی که به انتخاب هیتو می شود از سوی دیگر و در عین حال زخمی شدن فرمانده ارتش آزاد سوریه همگی نشان می دهد که مخالفان دچار اختلافاتی عمیق شده اند که پیش بینی می شود این اختلافات از این نیز عمیق تر شود. در عین حال برگزاری کنفرانس علوی های مخالف اسد در قاهره که برهان غلیون یکی از چهره های بارز آن بود نشان می دهد که طیف های مختلف مخالف اسد رفته رفته به سویی می روند که برای خود جایگاهی جدید تعریف کنند و در این میان قصد دارند میان خود با دیگران مرزبندی کنند. این بدان معنا است که شکاف ها در صف مخالفان اسد رنگ و بوی تازه ای به خود گرفته است.
نکته سوم این که تحولات میدانی اخیر از جمله حمله شیمیایی کوچکی که هنوز عاملان آن برای کسی مشخص نشده است، باعث شده تا ترسی محافظه کارانه بر جبهه مخالفان بین المللی اسد سایه بیندازد که این مساله سبب شده است تا مواضع خصمانه علیه اسد نسبت به گذشته فروکش کند. در این میان جایگاه حامیان بین المللی اسد یعنی ایران و روسیه تقویت شده است. در حالی که مخالفان اسد از نبود حمایت خارجی رنج می برند و معاذ الخطیب رسما یکی از دلایل مهم استعفایش را رسیدن به این واقعیت دانسته که ائتلاف مخالفان اسد دیگر حامی خارجی ندارد، بشار اسد دقیقا در جایگاهی متضاد قرار دارد و می توان گفت که جایگاهش تقویت شده است. برای همین است که همچنان می توان گفت که اسد به این سادگی ها حاضر به کوتاه آمدن نیست و همچنان به حفظ قدرت خود امیدوار است.
سوالی که در این میان قابل توجه است مواضع دوگانه و مذبذب مآبانه غربی ها است. چرا غربی ها تا این اندازه نسبت به اسد دو گانه برخورد می کنند؟ حتی لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه که در حال حاضر او را می توان تندروترین مقام غربی مخالف اسد توصیف کرد، بعد از هر مصاحبه ای بعد از آن که اتهامات عریض و طویلی را متوجه اسد و دستگاه حکومتی او می کند در پایان می گوید: "با این وجود اسد کنار نمی رود." واقعا دلیل این موضع دوگانه چیست؟
شاید بیان خاطره ای از ملک حسین، پادشاه اردن بتواند پاسخ این سوال را بدهد. شاهزاده امیر حسن، برادر شاه سابق اردن در جایی گفت: «در همان ابتدای آغاز انقلاب ایران، ملک حسین به شاه ایران گفت که برای مقابله با انقلاب شدیدترین برخوردها را انجام بده، چرا که اگر غربی ها ببینند ضعیف عمل می کنی، طرف تو را نخواهند گرفت. غربی ها همواره طرفدار حکومت های قدرتمندند.»
امیر حسن همچنین گفت: «برادرم همین توصیه را به صدام حسین می کرد که او نیز در سرکوب مخالفانش تا آخرین لحظه دریغ نمی کرد. اگر چه در سال های آخر دوران حکومتش به شدت ضعیف شده بود و این ضعف باعث شد تا سریع در هم بشکند.»
وی پنهان نکرد که برادرش در تعامل با مخالفانش نیز دقیقا همین رویکرد را اتخاذ می کرد و به صراحت به جمعه سیاه اشاره کرد.
حقیقت این است که غربی ها در ابتدای بحران سوریه گمان می کردند که اسد در حال سقوط است، برای همین تحریم های سنگین علیه او اعمال کردند، نطق های آتشین علیه اش سر دادند و جامعه جهانی را علیه وی بسیج کردند. اما با گذشت زمان فهمیدند که اسد آن طور که خیال می کردند، ضعیف نیست و توانسته با وجود کمک های میدانی آنها و متحدان عربشان به مخالفان و حتی کمک گرفتن از القاعده و جریان های تروریستی افراطی مقاومت کند. برای همین از مواضع سابق خود عقب نشسته اند تا آن جا که نشست اخیر اتحادیه اروپا برای تشدید تحریم ها علیه اسد دائما به تعویق می افتد. اما این وضعیت تا کجا می تواند ادامه داشته باشد؟