وقتی بن بست به جنگ ترجیح داده می شود

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

آنچه که بسیاری آن را یک بحران توصیف می کردند اکنون یک توازن به نظر می رسد که در آن طرفین فراغ بال بیشتری دارند. باوجود فشار تحریم ها، ایران بر مواضع خود برای معامله پافشاری دارد و واشینگتن نیز بن بست کنونی را به جنگ ترجیح می دهد.

مارک هیبس، روزنامه نگاری است که بیشتر به جنبه فنی موضوعات می پردازد و در افکار عمومی چهره ای شناخته می شود که بخش پنهان از دید موضوعات اشاعه هسته ای را در 30 سال گذشته روشن تر کرده است. در سال 2006، نویسنده نشریه آتلانتیک تاکید کرد که هیبس باید به عنوان یکی از بزرگترین خبرنگارانی که در جهان امروز فعالیت می کند، مطرح شود. هیبس که هم اکنون با موسسه بین المللی صلح کارنگی همکاری می کند در گفت و گو با آتلانتیک به موضوع هسته ای ایران و احتمال ورود تهران به باشگاه هسته ای سخن گفته است. او بر این باور است که ایران هسته ای اجتناب ناپذیر نیست. این در حالی است که آتلانتیک در مقاله ای در مورد برنامه های هسته ای ایران نیز اینگونه تحلیل کرده که شرایط به نوعی به توازن رسیده و به نظر می رسد دو طرف بن بست کنونی را به جنگ ترجیح می دهند.

خبرنگار آتلانتیک این پرسش را از هیبس مطرح می کند که شما بر این باورید کشورهایی مانند ایران وجود دارند که لزوما در جهت هسته ای شدن در ماه ها یا سال های آینده گام بر نمی دارند اما روندی را دنبال می کند که یک پیشرفت قابل توجه است. به گمان شما، آیا به مرحله ای با ایران رسیده ایم که ایجاد ظرفیت هسته ای در جمهوری اسلامی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد و تنها اقداماتی بزرگ مانند جنگ از هسته ای شدن ایران جلوگیری خواهد کرد؟ و هیبس در پاسخ به وی می گوید: خیر، من به این موضوع باور ندارم. من فکر می کنم که اغلب تحلیلگران باید نتیجه گرفته باشند که در فاصله سال های 1980 تا کنون، نیروهایی ایران را ناگذیر به دنبال کردن فعالیت های هسته ای کردند. البته ایران تحت تاثیر سیستم خاصی اداره می شود، و برخی نیز با دنبال کردن این روند موافق نبودند. اما ایران اکنون باید یک تصمیم بگیرد.

ایران به ظرفیت هسته ای قابل توجهی دست یافته که از طریق آن می تواند سلاح هسته ای بسازد. به نظر من هیچ جای سئوالی در این زمینه وجود ندارد. اما اکنون این بر عهده ایران است که تصمیم بگیرد از خط قرمز ها عبور کرده و هسته ای شود. البته به عقیده من در حال حاضر اجماعی در این زمینه که جمهوری اسلامی در چه مسیری حرکت کند، وجود ندارد. ایران اکنون انتخابات ریاست جمهوری را پیش رو دارد. پس از این انتخابات تهران می تواند در مورد ورود به باشگاه هسته ای تصمیم گیری کند. البته گروه 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) نیز در این زمینه تصمیم ساز است و می تواند بر نحوه تصمیم گیری ایران از طریق اقداماتی که انجام می دهد ، تاثیرگذار باشد. به بیان دیگر افتادن سلاح هسته ای به دست ایران به هیچ وجه اجتناب ناپذیر نیست.

این در حالی است که به اعتقاد برخی تحلیلگران فضای کنونی مذاکرات گروه 1+5 ، با ایران کارایی خود را از دست داده است. آتلانتیک در مقاله ای در این زمینه می نویسد:مقامات آمریکایی با محافظه کاری ملموسی در خصوص مذاکرات هفته گذشته با ایران اظهار نظر کردند. تهران در واکنش به مذاکرات هسته ای در آلماتی که در اوایل اسفند ماه برگزار شده بود، اعلام کرد این گفت و گو ها نقطه عطفی بوده و به نظر می رسد که مقامات جمهوری اسلامی قصد دارند بسته پیشنهادی غرب را بررسی کند. اما در آلماتی دو، به ناگاه ورق برگشت و امیدها رنگ باخت. علی باقری، معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و عضو هیات مذاکره کننده هسته ای روز جمعه از همان موضعی سخن گفت که ایران در مسکو بر آن پافشاری داشت و آن به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی اورانیوم بود. این در حالی است که کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز شنبه هفته گذشته اعلام کرده بود مواضع دو طرف همچنان از هم فاصله زیادی دارد.

ایران و ایالات متحده هر کدام در مصالحه نفعی دارند، اما موضوع این است که معامله بزرگ امکان پذیر نیست. چرا که جمهوری اسلامی بر این باور است که حفظ وجهه هسته ای به مراتب بهتر از معامله ای است که دسترسی ایران به فعالیت های هسته ای و در نهایت ساخت سلاح را محدود می کند.

با این حال به نظر می رسد با وجود تفکری که در خصوص بحران وجود دارد، بن بست بر سر برنامه های هسته ای ایران به یک توازن رسیده است. به نتیجه نرسیدن دور اخیر مذاکرات هسته ای با ایران یک موضوع غافلگیر کننده نبود. از سوی دیگر پیش بینی های قبلی در خصوص اینکه بن بست هسته ای ایران به نقطه اوج خود رسیده و تنها مصالحه یا جنگ راه حل آن خواهد بود نیز، اشتباه از آب در آمد. آنچه که بسیاری آن را یک بحران توصیف می کردند اکنون یک توازن به نظر می رسد که در آن طرفین فراغ بال بیشتری دارند. باوجود فشار تحریم ها، ایران بر مواضع خود برای معامله پافشاری دارد و واشینگتن نیز بن بست کنونی را به جنگ ترجیح می دهد.

به عبارت دیگر باید گفت تنها در صورتی که ایران گام های هماهنگی در جهت تولید سلاح هسته ای بردارد، آمریکا این کشور را هدف اقدام نظامی قرار می دهد. به این ترتیب تهران با درک پیامد های هسته ای شدن، در شرایط کنونی از آن پرهیز دارد. ایران و ایالات متحده هر کدام در مصالحه نفعی دارند، اما موضوع این است که معامله بزرگ امکان پذیر نیست. چرا که جمهوری اسلامی بر این باور است که حفظ وجهه هسته ای به مراتب بهتر از معامله ای است که دسترسی ایران به فعالیت های هسته ای و در نهایت ساخت سلاح را محدود می کند. این موضعی است که به خودی خود از جنگ و درگیری جلوگیری می کند.. ایران دور تا دور خود کشورهای ثروتمند سنی و متحدان آمریکا را دارد، ترجیح می دهد به جای تن دادن به درخواست های غرب، قدرت بازدارندگی هسته ای نسبی داشته باشد.

علاوه بر این، باوجود تاثیر تحریم ها بر اقتصاد ایران، نشانه ای از تضعیف رژیم وجود ندارد. مقامات تهران، تحریم ها را ابزاری برای فشار بر مردم توصیف می کنند. در همین حال برخی نظرسنجی ها نیز حاکی از آن است که مردم ایران ، بیش از نظام حاکم، آمریکا را مسئول تحریم ها می دانند. در نهایت تهران بر این عقیده است که با توجه به نیاز کشورهایی مانند چین و هند به منابع انرژی، نظام تحریم های چند جانبه در سال های آتی در هم می شکند.

از آنجایی که تحریم ها دستاوردی در توافق هسته ای به همراه نداشته اند، برخی بر این گانند که شاید آمریکا یا اسرائیل از گزینه نظامی علیه ایران استفاده کنند. باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا اخیرا اعلام کرده که زمان گفت و گو با ایران نامحدود نخواهد بود و به منظور ایجاد پشتوانه ای برای اظهاراتش، حضور نیروی نظامی آمریکا در خلیج فارس را نیز پررنگ تر کرده تا اینگونه به نظر برسد که ایالات متحده برای حمله به ایران آمادگی عملیاتی کافی دارد.

اما حمله به ایران چشم انداز نامطلوبی را به همراه خواهد داشت. حتی یک حمله کوچک نیز راه را برای حمله های بزرگتر همواره می کند و خاورمیانه ای که هم اکنون به آتش کشیده شده را شعله ور تر خواهد کرد. در همین حال ائتلاف بین المللی بر سر برنامه های هسته ای ایران از هم فرومی پاشد.

با وجود تفکری که در خصوص بحران وجود دارد، بن بست بر سر برنامه های هسته ای ایران به یک توازن رسیده است. به نتیجه نرسیدن دور اخیر مذاکرات هسته ای با ایران یک موضوع غافلگیر کننده نبود. از سوی دیگر پیش بینی های قبلی در خصوص اینکه بن بست هسته ای ایران به نقطه اوج خود رسیده و تنها مصالحه یا جنگ راه حل آن خواهد بود نیز، اشتباه از آب در آمد.

البته واشنگتن بارها هشدار داده که از به وجود آمدن ایران هسته ای جلوگیری می کند، اما تا زمانی که ایران گام های روشنی در جهت هسته ای شدن برندارد، واشینگتن طبیعتا ترجیح می دهد از جنگ پرهیز کند. اسرائیل نیز به سهم خود از توسعه هسته ای ایران نگران است. با این حال ترکیب ریسک های نظامی و دیپلماتیک با اقدام نظامی یکجانبه اسرائیل و تاکید دولت اوباما به بازدارندگی در مقابل ایران، از جمله عواملی است که تل آویو را مجاب کرده فعلا دست به اقدام نظامی نزند. به این ترتیب مقامات اسرائیلی نیز این نکته را در اظهارات خود خاطرنشان می کنند که فعالیت های هسته ای ایران هنوز به خط قرمز مورد ادعای آنها نزدیک نشده است.

البته باید گفت لزوما تمامی بن بست های بین المللی به جنگ یا هماهنگی ختم نمی شوند. در واقع، گاهی ثبات در همین شرایط ایجاد می شود. در این مورد می توان نگاهی گذرا به جنگ سرد داشت، زمانی که تهدید مکاشفه هسته ای بیش از هر چیز دیگری از درگیری نظامی بین ایالات متحده و جماهیر شوروی سابق، جلوگیری کرد. باوجود تفکر بحران، بن بست بر سر برنامه های هسته ای ایران به یک توازن رسیده است – توازنی که ناقص و ترسناک است اما خاصیت ارتجاعی خود را اثبات خواهد کرد.

خوانده شده 1370 مرتبه