یک پایگاه خبری تحلیلی در گزارشی درباره برنامه هستهای ایران و مذاکره با گروه ۱+۵ تاکید کرد ایرانیها درباره اینکه غرب واقعا خواستار توافق با ایران است، تردید دارند. «نشنال اینترست» در مطلبی مینویسد: با وجودی که مشخص است که انتقاد از رویکرد یک گروه در مذاکرات در صورتی که منتقد مربوطه به اتاق مذاکرات یا جلسات برنامهریزی هر یک از طرفین دسترسی نداشته باشد، باید با تردید انجام شود اما به نظر میرسد که آمریکا و شرکایش در ۱+۵ بر برخی اشتباهات خود در چگونگی رویکردشان در مذاکرات هستهای با ایران اصرار میورزند.
این مسئله با توجه به اینکه توافقی خوب از دیدگاه اهداف عدم گسترش تسلیحات هستهای از طریق برگزاری مذاکرات خوب مدیریتشده بدست میآید، شرمآور است. یکی از اشتباهات صورت گرفته در مذاکرات با ایران انتظار این مسئله است که توافق نه از طریق چانهزنیهای سخت که در آن مذاکره کنندگان دو طرف به شدت برای گرفتن بیشترین امتیازها برای طرف خود تلاش کنند، بدست آید بلکه در عوض از طریق روندی بسیار نامنظم حاصل شود که در آن تنها برخی چانهزنیها درباره اعمال پیشنهادهای ۱+۵ صورت بگیرد. دیپلماتهای غربی در بیشتر ادوار اخیر مذاکرات با ایران درباره عدم تمایل این کشور به تعامل در روند اشارهشده ابراز سردرگمی کردهاند.
ایرانیها از قدیم به چانهزنی معروف بودهاند
یکی از سوالات مرتبطی که درباره جایگاه فعلی مذاکرات مطرح میشود این است که اگر تهران واقعا درباره دسترسی به توافق جدی است، انتظار ما از رفتار مذاکرهکنندگان این کشور چیست؟
البته ایرانیها از قدیم به چانهزنی معروف بودهاند. اگر آنها جدی باشند باید دقیقا به همین روش رفتار کنند. احتمالا اظهاراتی که درباره سردرگمی ۱+۵ بیان میشود تنها به خاطر چانهزنیهای سخت طرف مقابل است. امیدواریم اینگونه باشد.
پیشنهاد قدرتهای جهانی درباره لغو برخی تحریمها بسیار ناچیز است
یکی از بزرگترین مشکلات در رویکرد ۱+۵ عدم تمایل آنها به استفاده کامل از تحریمهای ایران به عنوان اهرمی در مذاکره بر سر توافقی هستهای است.
۱+۵ در تازهترین پیشنهاد خود به برداشته شدن میزان اندکی از تحریمها نسبت به پیشنهاد قبلی خود اشاره کرد و این در حالی است که این میزان اندک در مقایسه با حجم زیاد تحریمهایی که در طول سالها علیه ایران اعمال شده، بسیار ناچیز است. در عوض، ۱+۵ در ازای این پیشنهاد خواستار بیشترین محدودیت علیه برنامه هستهای ایران از جمله توقف فعالیتها در تاسیسات غنیسازی فوردو شد. عجیب نیست که ایرانیها این پیشنهاد را نامتعادل اعلام کردند.
استفاده از تحریمها به عنوان اهرم به معنای برداشتن آزادانه هرگونه تحریمی نیست. (گرچه این اقدام که نشاندهنده حسن نیت است، مفید خواهد بود اما از نظر سیاسی در واشنگتن غیرقابل اجراست). استفاده از تحریمها به معنای همراه کردن کاهش تحریمها با محدودکردن برنامه هستهای ایران در قالب پیشنهادهایی است که آنقدر نامتعادل نیستند که تنها امید کمی را در پیشبرد مذاکرات ایجاد کنند. استفاده هوشمندانه از تحریمها نیز نیازمند درآمیختن برداشتن همه تحریمها به عنوان بخشی از توافق بزرگ نیست. توافقات جزئی- برداشتن برخی تحریمها برای ایجاد برخی محدودیتها در برنامه هستهای- احتمالا اکنون اجراییتر هستند و به توافقات گسترده آینده شتاب داده و اعتمادسازی میکنند.
ایرانی ها درباره اینکه غرب واقعا خواستار توافق با ایران است، تردید دارند
البته تصمیمگیری درباره میزان جزئی بودن یک مسئله در سر میز مذاکره دشوار است. چون امتیازاتی که هر یک از طرفین باید بدهند کاملا تقسیمپذیر نیستند، تصمیمگیری درباره بزرگی یا کوچکی آنها برای دستیابی به توافق بخشی از روند یافتن شرایطی است که هر یک از طرفین آن را متعادل و عادلانه بدانند.
مشکل دیگری که از سوی ۱+۵ ایجاد شده قصور آنها در تشخیص این مسئله است که یکی از موانع موجود بر سر راه روند مذاکره فقدان اعتماد در میان ایرانیان نسبت به این مسئله است که آیا غرب خواستار یک توافق واقعی یا دستکم توافقی است که به ایرانیها اجازه در اختیار داشتن چیزی به عنوان برنامه هستهای را بدهد. بیشتر ایرانیها درباره اینکه اصلا غرب واقعا خواستار توافق با جمهوری اسلامی ایران است، تردید دارند. غرب و خصوصا آمریکا خود این تردید را در ایرانیها ایجاد کردهاند و درباره کاهش تحریمها انعطاف چندانی از خود نشان ندادهاند. بحثهایی درباره خساراتی که تحریمها به ایران وارد کردهاند، وجود دارد و برخی غربیها از این مسئله ابراز خرسندی کردهاند در حالی که این مسئله نمیتواند هیچ کمکی به دستیابی به توافق از طریق مذاکرات کند. همچنین بحثهایی درباره تغییر حکومت در ایران وجود دارد (نتیجهای که برخی در غرب به طور علنی امیدوارند تحریمها بتواند دستیابی به آن را تسریع کند).
به طور خلاصه، غرب دلایل متعددی را برای ایرانیها فراهم کرده تا فکر کنند زمان خود را بیهوده هدر میدهند زیرا در حالی که مذاکرات ادامه مییابند، تحریمهای اقتصادی و همانطور که برخی امیدوارند، تحریمهای سیاسی تاثیر خود را بر جای میگذارند. ایرانیها نگران آن هستند که این تنها یک بازی باخته برای آنها نباشد بلکه بازی باشد که پایانی برای آن متصور نیست. همانطور که «اسکات پترسون» در «کریستین ساینس مانیتور» گزارش داد، ایرانیها نگران آن هستند که درخواستهای ۱+۵ افزایش یافته و به لزوم توقف همه فعالیتهای غنیسازی این کشور برسد در حالی که میزان کمی از تحریمها برداشته شدهاند. بنابراین اظهارات معاون مذاکرهکننده ارشد ایران در جمع خبرنگاران قابل درک است که گفت اگر قرار باشد ایران مصالحهای کرده و یا هرگونه گام اعتمادسازی را بردارد، این اقدام باید به عنوان بخشی از طرحی بزرگتر و جامعتر با نتیجه نهایی مشخص انجام شود. بخشی از این نتیجه که باید مورد پذیرش ۱+۵ قرار بگیرد، برنامه صلحآمیز هستهای ایران از جمله غنیسازی اورانیوم است.
تایید حق هستهای ایران از سوی ۱+۵ برای ایرانی ها اهمیت دارد
اظهارات معاون مذاکرهکننده ارشد ایران به راههای بیخطری اشاره دارد که میتواند به این تردید ایرانیها که مانع پیشرفت مذاکرات است، پایان دهد. اینکه طرف مقابل به این نکته اذعان کند که ایران همانند هر یک از دیگر اعضای پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای حق داشتن برنامه صلحآمیز هستهای را دارد برای ایرانیها مهم است.
به نظر میرسد که ۱+۵ چنین اظهاراتی را به عنوان امتیازی به ایران تلقی میکند که نباید اعطا شود و تنها زمانی به آن اشاره میکند که برخی محدودیتهای واقعی علیه برنامه هستهای ایران اعمال گردد. اما ۱+۵ باید از خود بپرسد و پاسخ روشنی برای این مسئله بیابد که آیا واقعا خواستار دستیابی به توافق با تهران است (و به عنوان پرسشی فرعی بپرسد که آیا هدف واقعی همه این تحریمها هدف ظاهری آنها یعنی ایجاد انگیزه برای دستیابی به توافق است). اگر پاسخ به این سوال منفی باشد آنگاه مذاکرات به نوعی معما تبدیل میشود و قدرتهای جهانی تنها در حال اتلاف زمان ایران هستند و هیچ دلیلی برای انتظار پذیرش خطرات و ارائه امتیازات بیشتر از سوی ایران وجود ندارد.
اگر پاسخ به این پرسش مثبت باشد آنگاه تاییدیهای که ایرانیها انتظار ارائه آن را از سوی قدرتهای جهانی دارند، اصلا ارائه امتیاز محسوب نمیشود و در عوض بیانیهای مشترک از آنچه که محتوای این مذاکرات به آن اشاره دارد، خواهد بود. این مسئله نه تنها عقبنشینی از سوی ۱+۵ محسوب نمیشود بلکه فرصتی است تا توافق کلی ایرانیها برای ایجاد اعتماد و اعمال محدودیتهای مهم و نظارت خاص بر برنامه هستهایشان بدست آید.
بنابراین، ۱+۵ بدون جلوگیری از توافقات گستردهتر با ایران در آینده (از جمله مسائل مربوط به برنامه هستهای) باید موضع خود را برای دستیابی به دو توافق موقت بازنگری کند. یکی از این مسائل برداشتن جزئی و متعادل برخی تحریمها در ازای برخی محدودیتها درباره برنامه هستهای ایران و دیگری بیانیهای درباره اصول توافق نهایی با ایران در آینده و موکول کردن مذاکره درباره جزئیات آنها به فرصت بعدی است. دستیابی به موضع مشترک برای چنین بیانیهای حتی بدون در نظر گرفتن جزئیات نیاز به چانهزنیهای سختی دارد اما چنین تلاشی به امتحانش میارزد.