مشروح سخنان سید حسن نصرالله
در طول تاريخ مبارزه حزب الله با دشمن اسرائيلي، موردي وجود ندارد که حزب الله عملي را عليه اين دشمن انجام داده باشد و سپس آن را تکذيب کند و تاريخ مبارزه ما گواهي بر اين مسئله مي دهد.
دبير کل حزب الله لبنان با مطرح کردن فرضيات مختلف درباره اعزام هواپيماي بدون سرنشين ادعايي به حريم هوايي فلسطين اشغالي تاکيد کرد گروه هاي مقاومت لبنان در رويارويي با دشمن صهيونيستي در بالاترين آمادگي خود قرار دارند.
به گزارش شبکه تلويزيوني المنار ، سيد حسن نصرالله در ابتداي سخنان خود گفت: در ابتدا به همه به مناسب سالگرد ميلاد فاطمه زهرا(س) دخت پيامبر بزرگوار اسلام(ص) و سيد زنان دو جهان تبريک مي گويم. همچنين به کارگران در لبنان و کشورهاي جهان به مناسبت روز کارگر و تلاش و جهاد تبريک مي گويم. امروز در فرصتي که دارم نمي توانيم به موضوعات متعدد و حساس بپردازم و به برخي از اين موضوعات امشب و در روزهاي آينده خواهم پرداخت. موضوعات متعدد حساس داخلي و منطقه اي وجود دارد که به سرنوشت همه ما مرتبط است. در موضوع نخست به اسرائيل مي پردازم. چند روز پيش اسرائيلي ها ادعا کرده بودند يک هواپيماي بدون سرنشين را سرنگون و ادعا کردند اين هواپيما از حريم هوايي لبنان وارد حريم فلسطين اشغالي و در نزديکي شهر حيفا سرنگون شد. رسانه هاي اسرائيلي و کارشناسان اين رژيم به صورت مستقيم حزب الله را به ارسال اين هواپيما متهم کردند.
هر چند اعزام اين هواپيما مي تواند افتخاري براي ما باشد ولي از روز حادثه تا کنون مقامات اسرائيلي به صورت رسمي حزب الله را متهم نکردند و تنها در دقايق نخست اين حادثه معاون وزير جنگ سابق اسرائيلي اتهامي را شتابزده مطرح کرد ولي اين موضع گيري بعدا تکرار نشد. همچنين برخي از گروه هاي لبناني حزب الله را به اعزام اين هواپيماي بدون سرنشين متهم کردند. نخست اين که حزب الله چنين هواپيمايي را اعزام نکرده است. دوم اين که به دليل حساس بودن اوضاع منطقه، حزب الله با صدور بيانيه اي اعزام هواپيماي بدون سرنشين به حريم هوايي فلسطين اشغالي را تکذيب کرد. پس از صدور بيانيه حزب الله اين سوال بزرگ مطرح شد در صورتي که حزب الله چنين هواپيمايي را اعزام نکرده پس چه طرفي اعزام کرده است. تا کنون مقامات اسرائيلي فيلمي را درباره سرنگون کردن اين هواپيمايي ادعايي پخش نکردند و هنوز در رسانه ها اين مسئله به طور جدي مطرح نشده است که آيا لاشه اين هواپيماي ادعايي پيدا شده است يا خير؟
بايد تاکيد کنم حزب الله اين شجاعت را دارد که در اقدامات خود مسئول باشد و هر اقدامي را انجام دهد مسئوليت آن را بپذيرد به ويژه آنکه اگر اين اقدام عليه دشمن اسرائيلي باشد. ما از اين شجاعت برخورداريم و به اقدام شجاعانه خود از اين نوع افتخار مي کنيم و اتهامات مختلف عليه حزب الله باعث نگراني و ناراحتي ما نمي شود.
وي افزود: در طول تاريخ مبارزه حزب الله با دشمن اسرائيلي، موردي وجود ندارد که حزب الله عملي را عليه اين دشمن انجام داده باشد و سپس آن را تکذيب کند و تاريخ مبارزه ما گواهي بر اين مسئله مي دهد. سي و يک سال از طول تاريخ نبرد ما با دشمن اسرائيلي مي گذرد و هر آنچه را انجام داديم به آن اعتراف و افتخار مي کنيم و هرگز انکار نمي کنيم و هر کس هم مي خواهد باور کند يا نکند و براي ما مهم نيست که برخي نمي خواهند اين موضع حزب الله را باور کنند.
من دوست دارم به شهروندان لبناني و افکار عمومي بگويم که تا کنون هيچ سند و مدرکي وجود ندارد که چنين حادثه اي (اعزام هواپيماي بدون سرنشين به فلسطين اشغالي) را اثبات کند. من رخ دادن اين حادثه را تکذيب نمي کنم و نمي گويم هواپيماي بدون سرنشيني به فلسطين اشغالي وارد نشده است ولي مسئله قطعي وجود ندارد که چنين هواپيمايي وارد شمال فلسطين اشغالي شده باشد. تا کنون اسرائيلي ها دليلي ارائه نکردند، وضع لاشه اين هواپيما مشخص نشده است و حتي نيروهاي يونيفل نيز اعلام کردند اين حادثه براي اين نيرو اثبات نشده است، دستگاه هاي امنيتي دولتي لبنان نيز بر اين مسئله تاکيد مي کنند.
در حال حاضر اين فرضيه مهم وجود دارد که همه موضوعاتي که تا کنون درباره اين هواپيما گفته شده ساختگي و بي پايه و اساس است. ما تا کنون دليلي براي اثبات اين فرضيه نداريم ولي تا کنون مدرکي نيز ارائه نشده است تا اين فرضيه را رد کند.
سيد حسن نصرالله در ادامه گفت: اگر اصل اين حادثه را بپذيريم و اين که هواپيمايي بدون سرنشين از اراضي لبنان وارد اسرائيل شده است- اسرائيلي ها مي گويند هدف اين هواپيما براي جمع آوري اطلاعات بوده، برخي مي گويند براي نقض حريم هوايي و برخي نيز مي گويند اين هواپيما مسلح بوده است- مقامات اسرائيلي که از سامانه هاي راداري پيشرفته اي برخوردارند و از حمايت سازمان هاي اطلاعاتي کشورهاي مختلف برخوردارند و نيروهاي زيادي در درياي مديترانه دارند، تا کنون نتوانستند مشخص کنند اين هواپيما از چه نقطه اي پرواز کرده و مسير پروازي آن چگونه بوده است و اين وضع اسرائيل عجيب و شگفت آور است.
تا کنون به نظر نمي رسد اتهامات رسمي اسرائيل مطرح شده باشد. در شبکه هاي تلويزيوني، مطبوعات و کارشناسان اين رژيم درباره فرضياتي سخن مي گويند. اين حادثه حساس است و پيامدهايي دارد و مي توانيم براي اين حادثه فرضيات مختلفي را مطرح کنيم. فرضيه نخستي که کارشناسان اسرائيلي مطرح کردند اين است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران اين هواپيما را اعزام کرده باشد ولي مي گويم اين فرضيه درست و واقعي نيست. فرضيه دوم اين است که يک طرف دوست فلسطيني و لبناني در اين کشور از توانايي اعزام اين هواپيماي کوچک به حريم هوايي فلسطين اشغالي برخوردار شده باشد ولي ما در اين فرضيه اطلاعاتي نداريم و به دنبال آن هستيم که اين طرف اگر مي تواند دوست ما در لبنان باشد بيابيم تا با آن همکاري کنيم.
فرضيه سوم اين است که يک طرف غير دوست و غير اسرائيلي بدون اطلاعات حزب الله، اسرائيل و دولت لبنان چنين هواپيمايي را از طريق اراضي لبنان و اراضي کشورهاي ديگر به فلسطين اشغالي اعزام کرده باشد تا اسرائيل شتابزده حزب الله را متهم کند و در نهايت اسرائيل حمله نظامي مستقيمي به حزب الله داشته باشد و حزب الله نيز به دفاع مشغول شود. در اين زمان، اوضاع در منطقه متشنج است و اين احتمال را برخي مطرح مي کنند که حزب اللهِ مشغول اوضاع سوريه،نگران و آشفته است و اراده رويارويي با اسرائيلي ندارد و با ارسال اين هواپيما، حزب الله و اسرائيل وارد جنگ مي شوند. اين فرضيه وجود دارد ولي تا کنون دليلي در اين زمينه وجود ندارد.
فرضيه چهارم اين است که اسرائيل خود اين هواپيماي کوچک را به حريم هوايي لبنان اعزام و سپس آن را به فلسطين اشغالي اعزام و سرنگون کرده باشد. هدف اين فرضيه نيز مطرح شدن تهديدات مشخص و تلاش براي محقق کردن اهداف رواني،سياسي و رسانه اي براي اين رژيم است. اسرائيل به راحتي مي تواند از طريق حريم هوايي و دريايي لبنان چنين کاري کرده باشد چرا که شبکه هاي اسرائيل در لبنان و سواحل اين کشور فعال هستند. لبناني ها بايد بايد درباره اين فرضيات بيانديشند. برخي از مردم خيال خود را راحت کردند چرا که فکر مي کنند حزب الله اين هواپيما را ارسال کرده است و نيازي نمي بينند که درباره اين مسئله بحث کنند ولي اين نظر اشتباه است.
دبير کل حزب الله لبنان تاکيد کرد: از مقامات دولتي، سازمان هاي امنيتي لبنان و نيروهاي سياسي اين کشور به ويژه گروه هاي رقيب مي خواهم که موضوعاتي که درباره اسرائيل مطرح است وارد مسائل سياسي داخلي لبنان نکنند. ما اميدواريم گروه هاي لبناني توجه بيشتري به اين فرضيات داشته باشند. ما نيز به پيگيري هاي خود ادامه خواهيم داد. نشانه هاي نگران کننده اي در منطقه وجود دارد. مسائلي درباره شمال لبنان مطرح است و سخنگوي ارتش اسرائيل درباره اين مسائل سخن گفته بود. برآورد ما همچنان اين گونه است و اين که اين حوادث بيشتر به تحولات سوريه مرتبط است تا لبنان . نشانه هاي نگران کننده اي درباره تهديدات اسرائيل عليه غزه وجود دارد و به اين مسئله در رسانه ها پرداخته شده است. تلاش هاي جديد آمريکا و رژيم هاي عرب خليج فارس براي سازش در مسئله فلسطين و تحميل شروط جديد بر فلسطينيان به اين نگراني ها دامن زده است. هميشه اگر قرار است نوعي سازش و شروط سياسي جديدي بر فلسطينيان تحميل شد قبل از اين مسئله اسرائيلي نوعي تهديد و تجاوز به فلسطينيان را ايجاد مي کنند تا اراده و شجاعت فلسطينيان را تضعيف و در نهايت شروط خود را بر آنان تحميل کنند. من از موضع برادري و وحدت با گروه هاي مقاومت فلسطين به ويژه در غزه از آنان مي خواهم درباره تهديدات اسرائيل هوشيار باشند.
قسمت پاياني سخنان من درباره اسرائيل اين است در صورتي که طرفي در منطقه، لبنان و جهان فکر کند که مقاومت در لبنان در شرايط کنوني به دليل تحولات سوريه،عراق و لبنان و فلسطين، منطقه و فشارهايي که عليه جمهوري اسلامي ايران وجود دارد مقاومت در لبنان ممکن است در وضع آشفته،سستي، ضعف و مبهمي قرار داشته باشد بسيار اشتباه مي کنند و من به دشمن اسرائيلي و حاميان اين دشمن درباره ارتکاب هر نوع حماقت در لبنان هشدار مي دهم چرا که مقاومت در لبنان با وجود آنچه که درباره دل مشغولي آن گفته مي شود بيدار،هوشيار و دست آن بر ماشه و از اراده قوي براي دفاع از دولت، سرزمين و ملت لبنان برخوردار است و آماده است از تمامي دستاوردها و پيروزي هاي ملت ، مقاومت و ارتش لبنان در طول سي سال گذشته در رويارويي با دشمن اسرائيلي شجاعانه و با قدرت دفاع کند. ما هر نوع تجاوز رژيم صهيونيستي را با قوي ترين واکنشي که هيچ طرفي نمي تواند آن را تصور کند پاسخ خواهيم داد و در هر رويارويي آينده پيروز خواهيم بود. بنابراين من از همه مي خواهم هيچ کس محاسبه اشتباهي در اين زمينه نداشته باشد.
دبير کل حزب الله لبنان با تشريح اوضاع جاري در سوريه و تاکيد بر اين که راه حل سياسي تنها راه براي پايان دادن به بحران جاري در اين کشور است، خاطر نشان کرد نظام سوريه را نمي توان سرنگون کرد.
سيد حسن نصرالله در ادامه سخنان خود گفت: موضوع ديگر در سخنان امشب من درباره تحولات سوريه است. تحولات سوريه بسيار حساس و خطرناک است و تحولات اين کشور نه تنها براي سوريه بلکه براي لبنان،فلسطين و همه دولت ها و ملت هاي منطقه حساس است. درباره تحولات سوريه مسائلي وجود دارد که يکي پس از ديگري به آن اشاره مي کنم. نخست قبل از اين که به ديدگاه عمومي درباره تحولات و جزئيات آن اشاره کنم که به صورت مستقيم تاثيراتي بر لبنان دارد به بررسي ادعاهايي مي پردازم که در چند هفته گذشته به صورت گسترده در محافل سياسي و رسانه اي عليه حزب الله مطرح شده است.
مسئله نخست اين است که ديگران در هفته هاي گذشته هر چه توانستند گفتند و نوشتند. همه اين نوشته ها و اظهارات که در برخي از موارد لحن بسيار تندي داشت مواضع، جايگاه، رفتار، اراده، هوشياري و احساسات حزب الله را هدف قرار داده ولي همه اين تلاش ها به شکست انجاميده است. براي اولين بار نيست که با چنين نوع از جنگ رواني در مسئله سوريه روبرو مي شويم. در سي سال گذشته در دل جنگ هاي رواني و امنيتي قرار داريم و هر از گاهي نيز رويارويي هاي نظامي رخ مي دهد. يکي از اين نوشته ها و اظهارات دروغ ديگران درباره کاروان و شمار شهداي حزب الله (در سوريه) بوده است. در هفته هاي اخير برخي از رسانه هاي لبناني و عربي يک مزايده به راه انداختند.
برخي گفتند حزب الله پنجاه شهيد داده است و برخي از رقم يکصد و چند صد نفر خبر دادند. ديروز شبکه تلويزيوني العربيه به نقل از منابع ويژه خود چنين رقم هايي را اعلام کرد. دو شبکه تلويزيوني الجزيره و العربيه در چند ماه گذشته آمارهايي از شهداي حزب الله مي دانند که تا کنون شمار اين شهدا به يک هزار نفر رسيده است. لبنان کشور کوچکي است و هيچ مسئله پنهاني وجود ندارد و رسانه ها حضور فعالي دارند و هيچ کس نمي تواند وضع پنجاه شهيد را از ملت لبنان پنهان کند.
ما هيچ روزي تشييع جنازه شهداي خود را پنهان نکرده ايم. هر برادر حزب الله در هر نقطه اي شهيد شود، خانواده اين شهيد مطلع و سپس تشييع جنازه اين شهيد برگزار مي شود و در برخي از موارد خانواده اين شهيد قبل از مسئولان حزب الله درباره شهادت اين فرد مطلع مي شود. اين دروغ پردازي هاي رسانه اي عليه حزب الله بسيار زشت و بخشي از جنگ رواني است. همه کساني که درباره شهداي حزب الله سخن مي گويند هيچ اطلاع و آگاهي ندارند.
به نظر مي رسد اصول برخي از شبکه هاي تلويزيوني در اين زمينه بر اساس اين اصل است که آنقدر مي خواهند دروغ بگويند تا در نهايت اين دروغ ها براي برخي از مردم باورپذير باشد هر چند طرفداران و خانواده هاي حزب الله چنين دروغ هايي را باور نمي کنند و به اين دروغ ها در اين سالهاي طولاني عادت کرده اند.
هر کس از حزب الله به شهادت برسد وي را به صورت علني تشييع مي کنيم. ما به شهداي خود افتخار مي کنيم همان طور که خانواده هاي شهدا به آنان مي بالند. من از اين خانواده ها به خاطر موضع،بصيرت ،صبر و هوشياري تاريخي قدرداني مي کنم. اظهارات مادران و پدران شهدا باعث تقويت عزم و اراده ما براي ادامه راه ما خواهد شد.
مسئله دوم نگاه کلي ما به تحولات سوريه در طول دو سال گذشته و بررسي مواضع آمريکا،اروپا،اسرائيل، قدرت هاي منطقه اي، مخالفان نظام سوريه و گروه هاي مختلف درگير در اين کشور است و هر فردي به اين نتيجه گيري قاطع مي رسد که هدف تحولات سوريه تنها براي خارج کردن اين کشور از محور مقاومت و کشمکش عربي-اسرائيلي و گرفتن قدرت با هر بهايي از رژيم کنوني سوريه نبوده بلکه بزرگ تر از اين است. هدف اساسي حاميان جنگ در سوريه ويران کردن دولت،سرزمين،جامعه و ارتش اين کشور است.
حاميان اين جنگ قطع نظر از نتيجه ميداني نمي خواهند يک دولت مرکزي و ارتش قويي در سوريه وجود داشته باشد تا سوريه از دولت شکست خورده و ناتوان برخوردار باشد و حتي اين کشور نتواند به صورت مستقل درباره امور نفتي، گاز، دريايي، مرزي و سواحل خود تصميم گيري کند همان وضعي که امروز در برخي از کشورهاي به اصطلاح بهار عربي در جريان است. هدف اساسي چنين جنگ هايي اين است که گروه هاي مسلح در کشورها وجود داشته باشند و هر يک از اين گروه ها بخشي از خاک را در اختيار داشته باشند و دولت ضعيفي در اين کشورها وجود داشته باشد و اين گروه هاي مسلح نيز به يک سازمان اطلاعاتي غربي و عربي مرتبط هستند. اين گروه ها سرنوشت و منابع نفتي، گازي و منافع اين کشورها را در اختيار مي گيرند و ملت اين کشورها وارد درگيري و دشمني مي شوند و هيچ ثبات امنيتي نيز در آنها وجود نخواهد داشت. سوري ها بايد بدانند که نمي خواهند کشور سوريه در آينده از دولت مرکزي قوي برخوردار باشد. فرقي نمي کند نظام کنوني باشد يا نباشد.
ويران کردن سوريه براي اين که از معادلات منطقه اي خارج شود از اهداف اين تحولات است.
سيد حسن نصرالله ادامه داد: برخي از کشورهاي عربي هميشه سوريه را متهم مي کنند که نقش منطقه اي بزرگتري از حجم طبيعي خود دارد که اين ادعا درست نيست. همان طور که گفته مي شود هدف اين تحولات اين است که سوريه تاثيري بر منطقه نداشته باشد. اين کشور به هر نوعي در تحولات لبنان، فلسطين، عراق و ديگر منطقه اي تاثيرگذار بوده است. امروز حاميان جنگ در سوريه مي خواهند سوريه ضعيف، گرسنه، ويران و جنگ زده باشد تا وقت و زمان آن را نداشته باشد به تحولات منطقه فکر کند.
بسياري از مخالفان نظام سوريه به اين مسئله واقف هستند و بسياري از اين مخالفان نيز با اين هدف به صورت دانسته يا ندانسته حرکت مي کنند. همچنين تحولات سوريه خطرات،چالش ها، تهديدات و آزارهاي متعددي را عليه سوريه، مسئله فلسطين ايجاد کرده است. امروز به دليل مبهم بودن اوضاع آينده براي فلسطينيان، تجاوزگري اسرائيل و بازگشت قدرتمندانه آمريکا به منطقه به دليل فتنه برخي ها شاهد آن هستيم که مسئله فلسطينيان با خطرات واقعي روبروست. تاثير تحولات سوريه بر لبنان، اردن، عراق، ترکيه و کل منطقه بر هيچ کس پوشيده نيست. اين در حالي است که اسرائيل بر قدرت خود مي افزايد و منتظر آن است ابتکار عمل را در اختيار بگيرد.
مسئله سوم در تحولات سوريه اين است که دوستان و طرفداران نظام و گروه هاي مخالف نظام اين کشور در دو مسير حرکت مي کردند. رويکرد نخست درباره سرنگون کردن نظام سوريه بوده است و در اين زمينه از گزينه نظامي استفاده شد و اميد زيادي به اين گزينه وجود داشت. در اين گزينه شمار زيادي از شهروندان سوري کشته شدند و زشت ترين نوع درگير ها از گردن زدن و از بام منازل به پايين انداختن صورت گرفت و حتي برخي از مخالفان نظام سوريه خواهان مداخله خارجي در اين کشور شدند.
بازي با استفاده از سلاح شيميايي تلاشي جديد براي مداخله خارجي در سوريه بوده است تا اين نيروهاي خارجي وارد سوريه شوند و بيشتر اين کشور را تخريب کنند.
برخي از علما از گزينه جنگ در سوريه حمايت مي کنند و برخي از اين علما فتاواي شديداللحني صادر کردند. همچنان اين فتواها در شبکه هاي تلويزيوني و پايگاه هاي اينترنتي مطرح مي شود. حتي برخي از علما که از ميانه روها توصيف شده اند، فتاواي عجيبي را مطرح کرده اند. از يکي از اين علماي بزرگ پرسيده شده است که آيا جايز است حاميان نظام سوريه و حتي همه نظاميان اين کشور را هدف قرار دهيم و اين روحاني جواب داد بايد با کساني که با نظام سوريه همکاري کنند از نظاميان،غيرنظاميان، علما و نادانان جنگيد.
ما در دو سال گذشته با سيلي از اين فتاوي و اعلاميه هاي جهاد در سوريه روبرو بوديم. در لبنان نيز چنين فتاوايي صادر شده است و اين مسئله موضوع جديدي نيست. از ابتداي تحولات سوريه چنين فتاوايي صادر شده است. امروز کارکنان دولت سوريه به دليل اين فتاوا و حتي کارکنان اداره برق که خطوط برق را به دليل قطع شدن برق در استان ها ترميم مي کنند کشته مي شوند. در صورتي که کارگر خدمات شهرداري، خياباني را پاک کند کشته مي شود چرا که بر اساس اين فتوا همکار نظام سوريه است. در صورتي که فردي در بيمارستاني مشغول به کار بوده يا مهندس باشد بايد بر اساس اين فتاوا کشته شود. اين وضع به تخريب بيشتر سوريه منجر مي شود.
رويکرد دوم که ما نيز از حاميان آن هستيم اين است که از روز نخست درباره خطرناک بودن تحولات سوريه بر ملت، طوايف، مسلمانان و مسيحيان اين کشور،لبنان،اردن،عراق،ترکيه و کشورهاي منطقه هشدار داديم و هميشه بر راه حل سياسي اين بحران تاکيد مي کنيم. در اين رويکرد هيچ عالم و روحاني شيعه،سني و مسيحي وجود ندارد که فتوايي در کشتار مخالفان نظام سوريه و حاميان آنان صادر کرده باشد چرا که اين فتاوا به دين، فقه و شريعت و منافع امت اسلامي هيچ ارتباطي ندارد. اين رويکرد دوم هميشه بر راه حل سياسي و گفتگو تاکيد دارد.
دبير کل حزب الله لبنان تاکيد کرد: طرفداران رويکرد نخست هميشه گفتگو و راه حل سياسي را رد مي کنند و بر مسئله سرنگون کردن نظام سوريه اصرار دارند که اين محاسبه اشتباه است. در اين رويکرد برخي از کشورها خود را دوستان ملت سوريه ناميده اند و حمايت هاي مالي و تسليحاتي خود را در اختيار مخالفان قرار داده اند و خواهان مداخله نظامي در سوريه شده اند و حتي اگر يکي از مخالفان نظام سوريه درباره گفتگوي سياسي با نظام بيانديشد سرکوب مي شود. در يکي از مراحل هيچ يک از مخالفان نظام سوريه به ويژه از نوع خارج نشين خود جرات بيان گفتگوي سياسي را نداشت چرا که از کشور حامي جنگ و گروه هاي مسلح مي ترسيد. نوع دومي از دوستان ملت سوريه نظير ايران،روسيه،چين و کشورهاي عضو بريکس وجود دارند که از روز اول بر گفتگو تاکيد کرده اند.
مسئله چهارم درباره تحولات سوريه اين است که در امور نظامي و ميداني بحران سوريه محاسبات اشتباهي صورت گرفته است. مقامات کشورهاي مختلف که از جنگ در سوريه حمايت مي کنند اينجا و آنجا مي گفتند که نظام اين کشور تا دو ماه ديگر سرنگون خواهد شد و سپس دو ماه دو ماه اين اظهارات خود را تمديد کردند. هر روز جمعه نيز برخي از شبکه هاي تلويزيوني عربي به نبرد به اصطلاح نهايي در دمشق مي پردازند ولي اوضاع واقعي ميداني در سوريه اين گونه نيست. دو سال از جنگ و درگيري هاي خونين در اين کشور مي گذرد. برخي مي گويند تا زمان برگزاري نشست آينده پوتين و اوباما بدترين وضع بر ملت سوريه تحميل مي شود.
بر اساس تحولات ميداني به کساني که فکر مي کنند مي توانند نظام سوريه را سرنگون کنند، مي گويم که اين عده قادر نيستند دمشق را سرنگون کنند و هرگز نظام سوريه با گزينه نظامي سرنگون نخواهد شد. نبرد طولاني است. ما هيچ روزي از نظام سوريه نيز نخواسته بوديم با گزينه نظامي به نبرد پايان دهد. همچنان مخالفان نظام سوريه با ارتش و نيروهاي مردمي طرفدار نظام اين کشور مي جنگند. تاکنون هيچ نيروي ايراني در سوريه وجود ندارد و تنها برخي از شبکه هاي تلويزيوني ادعاهايي در اين زمينه مطرح کرده اند.
در صورتي که آمريکا،انگليس و فرانسه مدارکي در اين زمينه داشتند به شدت در اين زمينه غوغا به پا مي کردند. همه مي دانند نيروي ايراني در سوريه وجود ندارد. ممکن است تعداد اندکي از کارشناسان ايراني در سوريه وجود داشته باشد و چندين سال است که اين کارشناسان قبل از تحولات سوريه در اين کشور حضور دارند. اظهاراتي که درباره نيروهاي ايراني، در سوريه گفته مي شود بي پايه و اساس يا اغراق آميز است. در صورتي که اوضاع ميداني در سوريه بدين گونه است، اگر اوضاع در اين کشور بدتر شود چه رخ خواهد و برخي از نيروهاي مقاوم مجبور شوند وارد درگيري هاي ميداني در سوريه شوند.
تاکيد من اين است که سوريه در منطقه و جهان دوستان واقعي دارد که هرگز اجازه نمي دهند سوريه به دست آمريکا،اسرائيل و گروه هاي تکفيري بيافتد و به جزئيات اين مسئله بعدا اشاره خواهد شد. اين موضع گيري بر اساس پيش بيني،تحليل و اميد نبوده بلکه بر اساس اطلاعات موجود است.
وي ادامه داد: بار ديگر خطاب به کشورهاي عربي،اسلامي و همه شهروندان سوري مي گويم کسي که به دنبال نجات سوريه است، کسي که ادعا مي کند دلش به حال ملت سوريه مي سوزد ، براي خون هايي که در اين کشور بر زمينه ريخته مي شود اندوهگين است، هر کس که مي خواهد مصيبت هاي آوارگان سوري در کشورهاي همسايه پايان يابد، هر کس که دين،منطق و اخلاق دارد، هر کس که نمي خواهد مسئله فلسطين در سازش هاي جديد از بين نرود و کسي که به دنبال حفظ منافع ملت هاي لبنان،عراق،اردن،ترکيه و کشورهاي منطقه است، بايد تلاش کند تا بحران سوريه از طريق راه حل سياسي و گفتگو پايان يابد.
راه حل سياسي تنها راه حل است.
يکي از پيامدهاي بحران سوريه افزايش سيل آوارگان اين کشور به لبنان و اردن بوده است. کشورهاي مختلف وعده هاي زيادي درباره کمک به آوارگان سوري داده بودند ولي اين وعده ها محقق نشده است. بازگشت آوارگان سوري به کشور خود مهم ترين راه حل است.
وظيفه شرعي،قومي،سياسي، ملي و اخلاقي همه اين است که تلاش کنيم بحران سوريه به صورت سياسي حل و فصل شود. اما اصرار بر گزينه نظامي به معناي ماجراجويي بزرگ است و هيچ نتيجه اي ندارد و باعث کشته شدن بيشتر مردم منطقه مي شود و به منافع امت اسلامي و مسيحيان آسيب مي زند.
وي افزود: کساني که به منافع مسلمانان،مسيحيان فکر مي کنند بايد تلاش کنند که بحران سوريه به صورت سياسي در سريعترين زمان ممکن حل و فصل شود. از سوي ديگر نظام سوريه از مدتي طولاني آمادگي خود را براي راه حل سياسي اعلام کرد و به مقامات روسي نيز اسامي هيئت نظام سوريه در اين گفتگو اعلام شده است ولي گروه هاي مخالف همچنان با گفتگو و راه حل سياسي مخالفت، شروط غيرقابل اجرايي را مطرح مي کنند و زمينه را براي رويارويي بزرگ و مداخله نظامي بين المللي مي کشاند.
رئيس مستعفي ائتلاف ملي سوريه زماني که آمادگي خود را براي گفتگو با نظام سوريه اعلام کرد با حملات شديد رسانه اي و سياسي روبرو شد. راه حل سياسي تنها راه حلي است که منافع ملت سوريه،ارتش و آينده اين کشور و منافع ملت هاي منطقه را تامين مي کند. اصرار داشتن بر راه حل سياسي و گفتگو هيچ سودي نخواهد داشت. ديدگاه عمومي ما درباره تحولات سوريه بدين گونه است.
سيد حسن نصرالله در بخش ديگري از سخنان خود گفت: تحولات اطراف شهر القصير سوريه از جزئيات بحران سوريه و مطالبي است که درباره نقش حزب الله در برخي از رسانه ها سخن گفته شده است. پيش از اين درباره اين مسئله سخن گفته بوديم. بيش از سي هزار لبناني ها در شماري از روستاهاي اين منطقه زندگي مي کنند و در ميان آنان مسيحيان نيز زندگي مي کنند. گفته بوديم که منازل برخي از لبناني ها در اين منطقه به آتش کشيده شد، برخي کشته و ربوده شدند و به آنان اجازه داده نشد به فعاليت هاي اقتصادي و کشاورزي خود مشغول شوند. جنگ رواني عليه ساکنان اين منطقه از طريق ابزارهاي مختلف ارتباطي و اينترنتي در جريان است. در نتيجه تحولات ميداني، ارتش سوريه مجبور شد برخي از نيروهاي خود را از اين منطقه خارج کند و اين افراد در برابر گروه هاي مسلح قرار گرفتند. ما هميشه از ساکنان اين روستاها خواسته بوديم با طرف هاي همسايه خود آتش بس داشته باشند و اگر آتش بسي رخ مي داد از آن حمايت مي کرديم ولي گروه هاي مسلح هر گونه توافق آتش بس و آشتي را از بين بردند. در ماه هاي اخير حملات به اين روستاها افزايش يافت و اطلاعات دقيقي وجود دارد که نشان مي دهد برخي از شهروندان لبناني در اين حملات نقش دارند و اين که قرار است بر اساس طرحي شمار زيادي از مبارزان مسلح بر اين روستاها مستقر شوند.
طبيعي است که ارتش سوريه و نيروهاي مردمي و ساکنان اين منطقه با اين تهديدات مقابله کنند. در هفته هاي گذشته درگيري هاي متعددي در حومه شهر القصير رخ داد و همچنان ادامه دارد. گروه هاي مسلح به حملات خود به روستاهاي اين منطقه ادامه مي دهند ولي نتوانسته اند تا کنون به اهداف خود برسند.
وي خاطرنشان کرد: در دو سال گذشته هر کسي که مي توانست فتوايي صادر کرد و سلاح و پول و عناصر مسلح از طريق اراضي لبنان،اردن،ترکيه و عراق به سوريه ارسال کرد. دولت لبنان در تعامل با بحران سوريه اعلام موضع بي طرفي اتخاذ کرده است ولي دولت لبنان مسئول است که از شهروندان خود دفاع کند. اين پرسش مطرح است که آيا دولت لبنان قادر است نيروهاي خود را به روستاهايي در سوريه ارسال کند که در آن شهروندان لبناني زندگي مي کنند؟ پاسخ به اين پرسش به دليل ماهيت دولت لبنان منفي است.
نهايت تلاش دولت لبنان اين بوده که در اتحاديه عرب اعتراض کرده اين در حالي است که همين اتحاديه جنگ تحميلي بر سوريه را مديريت و از گروه هاي مسلح حمايت مالي و تسليحاتي مي کند. آيا دولت لبنان به جلاد متوسل شده است؟
همان طور که در گذشته گفتيم اين لبناني ها حق دارند از خود دفاع کنند تا بقاي آنان در روستاهاي خود تضمين شده باشد و از کمک هاي مناسب برخودار شوند. حمايت از اين لبناني يک مسئله اخلاقي و انساني است. ما درباره لبناني ها از يک طايفه مشخص سخن نمي گوييم بلکه از طوايف مختلفي سخن مي گوييم که در شهرک ها و روستاهاي حومه شهر القصير زندگي مي کنند. ما به روشني مي گوييم که لبناني ها را در اين منطقه در برابر حملات گروه هاي مسلح تنها نمي گذاريم و هر نوع کمک و حمايت خود را براي بقا و مقاومت در اختيار آنان قرار مي دهيم.
مسئله ديگري که در رسانه ها به آن پرداخته شده درباره منطقه زينبيه دمشق بوده است. صدها سال است که مرقد حضرت زينب(س) فرزند حضرت علي(ع) در اين منطقه وجود دارد. گروه هاي مسلح در ماه هاي گذشته توانستند بر برخي از روستاها در حومه غربي شهر دمشق و اطراف زينبيه سيطره يابند. فاصله برخي از گروه هاي مسلح با اين منطقه چند صد متر است. اين مسئله بسيار حساس است. اين گروه هاي مسلح به ويژه تکفيري ها تهديد کرده بودند در صورتي که بر زينبيه سيطره يابند مرقد حضرت زينب(س) را ويران خواهند کرد. اقدامات وهابي ها و تکفيري ها در مالي،ليبي،تونس،مصر و سومالي مشخص است. زماني که اين عده به اين کشورها مي روند قبل از اين که به دنبال حفظ صلح،امنيت و بهبود اوضاع معيشتي و کرامت انساني مردم باشند به مقابر و مراقد ديني حمله مي کنند و آنان را بتهايي توصيف مي کنند که بايد منهدم شوند و اين اقدامات پيامدهاي خطرناکي به همراه دارد. تکفيري ها در گذشته دو مرقد حرمين عسکريين(ع) را در شهر سامرا تخريب کردند. تخريب اين مرقدها پيامدهاي خطرناکي در عراق و لبنان داشت و در صورتي که تلاش هاي روحانيان شيعه و سني و سياستمداران براي مهار اين تنش نبود بايد شاهد پيامدهاي خطرناک آن مي شديم.
اقدام گروه هاي تکفيري در منفجر و ويران کردن مرقد حضرت زينب(س) پيامدهاي بسياري خطرناکي به همراه خواهد داشت و اوضاع از کنترل همه خارج خواهد شد و هيچ کس نمي تواند کاري انجام دهد. در اين زمينه طرف هاي مختلفي مسئوليت دارند. کافي نيست که ائتلاف ملي يا ديگر گروه هاي مخالف نظام سوريه با صدور بيانيه هايي حمله به اين مرقد و ديگر مقدسات را در اين کشور محکوم کنند و اين بيانيه ها سودي ندارد. گروه هاي مسلح در سوريه توجهي به اين گروه هاي سياسي موجود در خارج از سوريه ندارند.
کشورهايي که از گروه هاي تکفيري حمايت مالي و تسليحاتي مي کنند در اين زمينه مسئول هستند و بايد مانع از اقدامات خطرناک اين گروه ها شوند. همچنين برخي از اين مرقد شريف دفاع مي کند و در دفاع از اين مرقد به شهادت رسيدند و با دفاع و شهادت خود مانع از فتنه مذهبي شده اند. اين مرقد شريف براي همه مسلمانان شيعي و سني است. ما هيچ گاه سني ها را متهم نمي کنيم. در حادثه انفجار حرمين عسکريين(ع) تظاهرات بزرگي را در لبنان برگزار و من سخنراني کردم و به شيعيان در لبنان و جهان گفتم که مشکلي با سني نداريم چرا که سني ها در صدها سال گذشته از حرمين عسکريين و مرقد حضرت زينب (س) دفاع مي کنند و تنها مشکل ما با گروه هاي تکفيري است که مراقد شيعيان و سني ها را تخريب مي کنند. ايستادگي سياسي،مذهبي و علمي در برابر اين تکفيري ها مانع از آن مي شود که شيعيان و سني ها وارد فتنه و درگيري نشوند. بايد مجاهدان شريف اجازه ندهند مرقد حضرت زينب(س) در سيطره تکفيري ها قرار گيرد. در صورتي که تکفيري ها اين مرقد را تخريب کنند پيامدهاي خطرناکي به همراه خواهد داشت.
همچنين در برخي از شبکه هاي تلويزيوني درلبنان مشاهده کردم که مي گويند که مرقد حضرت زينب(س) در مصر مدفون است. در حال حاضر زمان براي مطرح کردن اين نظرات مناسب نيست و چيزي را در تحولات ميداني تغيير نمي دهد.
صدها ميليون مسلمان در جهان اين مرقد را شريف،مبارک و مقدس مي دانند. از کشورهايي که از گروه هاي تکفيري حمايت مالي و تسليحاتي مي کنند بايد خواست تا مانع از اقدام تکفيري ها عليه مرقد حضرت زينب(س) شوند. همچنين بايد در نبرد ميداني نيز با اين تکفيري ها مقابله کرد. اين نبرد باعث فتنه مذهبي نمي شود بلکه همه را از شر فتنه مذهبي نجات مي دهد. در صورتي که اقدامي انجام ندهيم و به بيانيه بسنده کنيم بايد شاهد فتنه مذهبي باشيم.
درباره افراد ربوده شده منطقه اعزاز نيز بايد بگويم که ادامه وضع اين افراد بسيار دردآور است. زنان و کودکان لبناني افراد ربوده شده تحصن هاي مختلفي برگزار کردند که اين وضع دردآور است. تلاش هاي دولت نيز تا کنون نتيجه اي نداشته است. کساني که اين افراد را ربودند به دنبال هدف مشخصي نيستند. هنوز در لبنان درباره هدف ربايندگان نظر مشخصي وجود ندارد. مشخص نيست به دنبال پول،مبادله زندانيان در سوريه يا فشار سياسي هستند. اگر قرار است با ربودن اين افراد به دنبال فشار سياسي باشند اين هدف از روز نخست خود به شکست انجاميد. نگاه ما به تحولات سوريه بر اساس ديدگاه ملي،قومي،اسلامي و راهبردي است و هيچ کس نمي تواند با اين اقدامات غير انساني بر ما اعمال فشار کند. مشخص نيست اين ربايندگان به دنبال چه هدفي هستند.
تحصن خانواده هاي افراد ربوده شده و مذاکرات دولت لبنان با مقامات قطري،ترکيه و عربستان سعودي نيز هيچ نتيجه اي نداشته است. برخي مي گويند که حاميان ربايندگان نمي خواهند خواسته اي را در برابر آزادي اين افراد مطرح کنند و همچنين برخي از حاميان ربايندگان نمي خواهند افراد ربوده شده لبناني آزاد شوند و منتظر زمان سياسي مناسبي هستند. اين وضع زشت است. بايد لبناني هاي ربوده شده آزاد شوند و نبايد اين حادثه ارتباطي با بحران سوريه داشته باشد. اين زائران لبناني هيچ گناهي ندارند. اگر قرار است گروه هاي مسلح با ما بجنگند به اين جنگ ادامه دهند ولي اين زائران هيچ گناهي ندارند. بايد بحران افراد ربوده شده لبناني و سوريه پايان يابد.
دبیر کل حزب الله در پايان خاطرنشان کرد: نمي خواهيم مشکلي در لبنان ايجاد شود و درگيري هاي سوريه از اين کشور به لبنان سرايت کند. ما به اسامي گروه هاي لبناني واقف هستيم که به شهروندان لبناني در حومه شهر القصير حمله کردند. از ابتداي بحران سوريه بر اين مسئله پايبند بوديم که نبايد لبنان وارد رويارويي با سوريه شود و اين موضع گيري بر اساس وظيفه ملي،شرعي و اخلاقي است. به همه مي گويم تحولات سوريه به همه طرف ها مرتبط است. گروه هاي سياسي لبناني که ارتباطاتي با کشورهاي خارجي دارند، تلاش کنند تا جنگ در سوريه متوقف شود.
بايد در عقل و دين کساني که مي خواهند سوريه و منطقه را به ويراني بکشانند شک و ترديد کرد. بار ديگر تاکيد مي کنم که هيچ اميدي به گزينه نظامي و ميداني براي حل بحران سوريه وجود ندارد و پيامدهاي خطرناک اين گزينه محدود به اراضي سوريه نيست. کساني که بر حفظ جان،دارايي مردم و منافع قومي و ملي تاکيد دارند بايد تلاش کنند بحران سوريه به صورت سياسي حل و فصل شود و چنين راه حلي به سود همه ملت هاي منطقه است.