جامعه جهانی تهران را به رسمیت میشناسد؟
از یک سو ایران، روسیه، حزب الله و سوریه بشار اسد ایستادهاند و از سوی دیگر محور امریکا، اروپا، عربستان و مخالفان اسد هستند. در این میان ترکیه و قطر که در تعامل با پرونده سوریه کنار هم بودند نیز به نظر میرسد به نوعی در این ماجرا میان زمین و هوا معلق ماندهاند.
تحرکات دیپلماتیک در مورد سوریه در روزهای اخیر سرعت بیشتری به خود گرفته است. در حالی که جان کری، وزیر امور خارجه امریکا در روسیه صحبت از توافق با مسکو بر سر حل بحران سوریه مطابق با طرح روسیه زد، علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه کشورمان نیز به اردن رفت که مذاکرات مفصلی را درباره بحران سوریه با مقام های اردنی انجام داد. اگر چه سفر آقای صالحی به اردن پستی و بلندی هایی داشت اما روشن شد در نهایت طرف ایرانی موفق شده است تا حرف های خود را به صراحت به طرف اردنی بگوید و طرف اردنی نیز دریابد که واقعا مواضع ایران چیست و تهران در حمایتش از اسد با کسی شوخی ندارد.
اردن کشور همسایه سوریه است که در بحران جاری در این کشور نقش اساسی دارد و مواضع آن می تواند نقشی تعیین کننده در حل یا تشدید بحران سوریه ایفا کند. ماندن بر سر دو راهی حمایت یا عدم حمایت از اسد ویژگی فعلی حکومت اردن است. کشوری که به گفته منابع خبری نزدیک به سه هزار نیروی ارتش آزادیبخش را زیر نظر نیروهای امریکایی در خود جای داده است و می تواند هر آن به دشمنی بالقوه برای بشار اسد تبدیل شود. در عین حال یکی از کشورهای مهم ارسال اسلحه از سوی عربستان و قطر به مخالفان اسد نیز محسوب می شود.
پس از سفر صالحی به اردن، وزیر امور خارجه کشورمان ابتدای این هفته به عربستان رفت و در جده با وزیر امور خارجه عربستان دیدار و گفت وگو کرد. اظهاراتی که سعود الفیصل درباره جایگاه ایران در منطقه و جهان اسلام بر زبان راند و اظهارات صالحی که در حاشیه هیئت دولت با خبرنگاران گفت، نشان می دهد که گفت وگوهای صالحی در عربستان مفید و مثبت بوده است.
خواسته ایران از طرف اردنی این است که اگر امان نمی تواند از دایره کشورهای متحد خود یعنی امریکا و جامعه عربی، موسوم به خط اعتدال، خود را کنار بکشد، حداقل بی طرفی خود را حفظ کند.
البته تحرکات دیپلماتیک بر سر سوریه به همین جا ختم نشد. بعد از سفر جان کری به روسیه، دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس نیز به مسکو سفر کرد و با مقام های روسی درباره بحران سوریه به مذاکره نشست. اما شاید مهمترین سفر دیپلماتیک منطقه سفر میخائیل بوگدانوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه به تهران و از تهران به بیروت بود. به گفته مطبوعات عربی، او در این تور منطقه ای حمایت قاطع مسکو را از اسد بیان داشت و حتی به مقام های حزب الله یادآور شده است که روسیه قاطعانه تصمیم دارد برای حفظ توازن منطقه ای جایگاه خود را در کنار ایران، سوریه و حزب الله لبنان تقویت و رسما خود را جزئی از این محور می داند. یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که بعد از سفر بوگدانوف به ایران صالحی به اردن رفت و از آن جا به دمشق رسید و درباره چگونگی حل بحران سوریه با مقام های دو کشور به مذاکره نشست و حتی گفته شد که پیام پادشاه اردن را نیز به اطلاع بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه رساند.
پیام عبدالله دوم همان چیزی بود که هفته قبل در سفر هم زمانش با پادشاه قطر به واشنگتن به باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا گفته بود: "ما مخالف دخالت نظامی در سوریه هستیم و می خواهیم پای خود را از بحران سوریه بیرون بکشیم." باز هم به گفته مطبوعات عربی خواسته ایران از طرف اردنی این است که اگر امان نمی تواند از دایره کشورهای متحد خود یعنی امریکا و جامعه عربی، موسوم به خط اعتدال، خود را کنار بکشد، حداقل بی طرفی خود را حفظ کند. گفته می شود عبدالله اردن قول مساعد داده است که اجازه ندهد از خاک اردن خصومتی متوجه سوریه شود. به عبارت دیگر بعد از آن که طرف روسی ایران و سوریه و حزب الله را از بابت حمایت خود از اسد مطمئن ساخت، تهران نیز تلاش کرد تا جبهه اردن، یکی از مهم ترین مناطق سوق الجیشی مخالفان اسد را آرام کند. در حال حاضر به گفته روزنامه القبس کویت، مناطق مرزی اردن با سوریه تحت کنترل حزب الله است. شاید بتوان گفت که سفر ناصر جوده، وزیر امور خارجه اردن به مسکو و مثبت ارزیابی کردن سفر او توسط روس ها دلیلی بر ادعای آرام شدن جبهه اردن به سود اسد باشد.
از یک سو ایران، روسیه، حزب الله و سوریه بشار اسد ایستاده اند و از سوی دیگر محور امریکا، اروپا، عربستان و مخالفان اسد هستند. در این میان ترکیه و قطر که در تعامل با پرونده سوریه کنار هم بودند به نظر می رسد به نوعی در این ماجرا میان زمین و هوا معلق مانده اند و فعلا بازنده پرونده سوریه هستند. نه از سوی غرب اقبالی به آنها وجود دارد و نه از سوی محور روسی – ایرانی – حزب الله – اسد.
در این میان قطر بازنده میدان سیاست در سوریه شده است. قطری ها که از پرونده سوریه اخراج شده اند، اکنون به تکاپو افتاده اند تا حداقل منافع خود را در سوریه از دست ندهند. دقیقا به همین دلیل است که نخست وزیر و وزیر امور خارجه این کشور بعد از رایزنی های فشرده و تنش زا با ولیعهد و امیر قطر قصد سفر به ایران کرده و قصد دارد درباره سوریه با مقام های کشورمان به مذاکره بنشیند.
در این میان این پرسش مطرح می شود که این رایزنی های دیپلماتیک چه سودی برای ایران داشته است؟ نخست، می توان گفت نمود این رایزنی ها و تحرکات دیپلماتیک را در رفتار روس ها می بینیم. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفته است که در صورتی که نشست ژنو 2 برگزار شود باید از ایران به عنوان یکی از کشورهای تاثیرگذار در سوریه دعوت به عمل آید. این نکته ای مهم در بحران سوریه است که می توان درباره آن این گونه گفت که حداقل طرف روسی به این نتیجه رسیده است که ایران را نمی توان از پرونده سوریه حذف کرد و قصد دارد به طرف غربی به ویژه امریکایی ها فشار بیاورد که اگر قصد دارید به فکر حلی برای بحران سوریه باشید باید ایران را نیز شریک بازی بدانید. به ویژه که ایران در سوریه حضوری میدانی دارد و با حمایت از حضور حزب الله و ارتش سوریه نقشی مهم و استراتژیک در این کشور ایفا می کند. این مساله با پیشرفت های میدانی ای که اخیرا ارتش سوریه در مبارزه با جهادی های سلفی و مخالفان میدانی اش داشته به خوبی ملموس است.
دومین نتیجه به نشست بزرگ تهران که به گفته آقای صالحی قرار است 8 خرداد در تهران برگزار شود باز می گردد. نشستی با حضور 40 کشور بزرگ دنیا از جمله روسیه، سوریه، کشورهای مهم جنبش عدم تعهد به ویژه عربستان، اردن، لبنان، عراق، روسیه، هند، افریقای جنوبی و احتمالا تعدادی از کشورهای اروپایی که قرار است برای نخستین بار در آن هیئتی عالی رتبه از طرف سوریه در حد دو وزیر نیز شرکت کند و تلاش بر این است که خروجی آن فراهم شدن مقدمات مذاکرات مخالفان اسد با دولت سوریه باشد. حضور عربستان در این نشست اهمیتی بسیار دارد. اگر این نشست با موفقیت برگزار شود دستاوردی بزرگ برای دیپلماسی ایران در عرصه بین المللی محسوب می شود.
در آخر می توان گفت، فرصتی برای عرض اندام ایران در عرصه دیپلماتیک در پرونده سوریه فراهم شده است. بی شک نمی توان تلاش های وزارت امور خارجه و شخص علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه کشورمان را در فراهم شدن این فرصت نادیده گرفت، اما نکته مهم تر این است که از این فرصت به بهترین شکل استفاده شود و در نهایت ایران نیز جزئی مهم از حل مسالمت آمیز بحران سوریه محسوب شود.