مشروح سخنراني سيد حسن نصرالله در سيزدهمين سالروز آزاد سازي جنوب لبنان

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

دبيرکل حزب الله لبنان تاکيد کرد روز بيست و پنجم ماه مه سال دو هزار به حق از ايام الله است.

سيد حسن نصرالله در سيزدهمين سالروز آزاد سازي جنوب لبنان و بيرون راندن ارتش رژيم اشغالگر گفت روز بيست و پنجم ماه مه سال دو هزار به حق روزي از ايام الله است که در آن روز رحمت خداوند و برکات و پيروزي و تاييد و حمايت و کرم و جود او به ملت صبور و مقاوم تجلي يافت و در آن روز خشم خداوند و نارضايتي او و اقتدار او بر صهيونيست هايي که اشغالگري و تجاوز کردند، تجلي يافت. پيروزي ما و شکست تاريخي آنها نيز روزي از روزهاي خداوند بود. مانند اين روز که روز مقاومت و آزادسازي شده است بايد در ذهن و حافظه ما زنده بماند و از نسلي به نسل ديگر و فرزندان و نوه ها و فرزندان نوه ها منتقل شود زيرا بيانگر تجربه تاريخي ملي عميق و فداکاري هاي بزرگ و درس ها و عبرت ها و دردها و اميدها است و براي اينکه آن هميشه راهي باز به سوي آينده عزيز و شريف است.

اين روزي از روزهاي خداوند است که نبايد فراموش شود و همچنين روزي که اسرائيل از نوارغزه با مقاومت فلسطين و فداکاري هاي ملت فلسطين در سپتامبر دو هزار و پنج خارج شد نيز اينگونه است. همچنين روزي که آمريکا از عراق با مقاومت عراق و فداکاري هاي ملت عراق در دسامبر دو هزار و يازده خارج شد. اينها روزهاي بزرگي است که بايد به روزهايي در سطح ميهن و همچنين در سطح امت تبديل شود. اينها روزهايي براي لبناني ها يا فلسطيني ها در غزه يا عراقي ها نيست بلکه روزهايي بزرگ (پرافتخار) براي همه امت است ؛ امتي که در طرح آمريکايي و صهيونيستي هدف قرار دارد که اين اشغالگري هاي نظامي در کشور و سرزمينهاي ما، نمايانگر آن است. (اين روزها) نبايد فراموش شود. همچنين نبايد روزهاي بسيار غم انگيز فراموش شود و بايد آنها را هر سال به خاطر آوريم.

روز نکبت (فاجعه اشغال فلسطين) در ماه مه سال هزار و نهصد و چهل و هشت و يوم النکسه (روز شکست) در ژوئن سال هزار و نهصد و شصت و هفت در تاريخ معاصر ما فاجعه و شکست و پيروزي هايي وجود دارد. فاجعه اي که در سال هزار و نهصد و چهل و هشت رخ داد فقط مصيبت و فاجعه فلسطين و ملت فلسطين نيست بلکه فاجعه و مصيبت همه عرب ها و همه مسلمانان و همه ملت هاي منطقه اعم از مسيحيان و مسلمانان است و اشتباه است که با اين فاجعه اينگونه برخورد کنيم که به يک کشور مشخص و ملت مشخصي مربوط مي شود. امت ما و منطقه ما و ملتهاي منطقه ما همواره تا به امروز و بعد از شصت و پنج سال پيامدها و آثار و نتايج منفي و خطرناک اين فاجعه و مصيبت را تحمل مي کنند و هنگامي که از روز شکست سخن مي گوييم نيز اين چنين است. بايد اين حوادث دردناک را به خاطر بياوريم تا از آنها عبرت و درس بگيريم و اين از طريق پيروزي هايي است که بدست آمده است. برخي از ما مي خواهند همه آن روزها را فراموش کنيم زيرا از ما مي خواهند بدون حافظه و بدون تاريخ باشيم و در نتيجه بدون مسئله باشيم. ما امسال اين روز را در حالي جشن مي گيريم که به عنوان لبناني ها و ملتهاي منطقه با مجموعه اي از تهديدات و چالش ها و خطرات مواجه هستيم اما دو خطر بزرگ در راس آنها است.

سيد حسن نصرالله ادامه داد: ما امسال اين روز را در حالي جشن مي گيريم که به عنوان لبناني ها و ملتهاي منطقه با مجموعه اي از تهديدات و چالشها و خطرات مواجه هستيم اما دو خطر بزرگ در راس آنها است. دبيرکل حزب الله خاطرنشان کرد : يکي خطري است که از روز نکبت (فاجعه اشغال فلسطين) همواره به قوت باقي است و آن اسرائيل و مقاصد و طمع ورزيها و طرحهاي آن است. خطر دوم تحولات به وجود آمده در سوريه است يعني در جوار ما و در مرزهاي ما و دروازه هاي شهرها و روستاها و خانه هاي ما و ظاهر شدن جريان هاي تکفيري با قدرت در ميدان است. در مقابله با خطر اول ، در جنوب، اسرائيل به اجراي طرح خود در فلسطين اشغالي با اطمينان و آرامش کامل ادامه مي دهد و حتي در معرض انتقاد جامعه بين المللي هم به علت يهودي سازي قدس ، يهودي سازي فلسطين ، مصادره زمينها در بقيه سرزمينهاي چهل و هشت ، شهرک سازي در کرانه باختري رود اردن و اسرا قرار نمي گيرد. اسرائيل از جنگ ژوئيه سال دو هزار و شش هر روز تمرين مي کند و مجهز مي شود و طرح هايي تدوين مي کند و در طرح ها تجديد نظر مي کند و جنگها را تمرين و مانور برگزار مي کند و همچنين در جبهه داخلي مانور برگزار مي کند.

از سال دو هزار و شش تا به امروز اسرائيل، يک سال بعد از آن مانور جبهه داخلي برگزار کرد که آن را نقطه تحول يک ناميد و يکسال بعد نقطه تحول دو ، نقطه تحول سه ، چهار ، پنج و شش. اسرائيل هر سال مانور کاملي در کل رژيم در سطح جبهه داخلي برگزار مي کند. مانور شامل ارتش ، پليس ، دفاع مدني ، پناهگاهها و آژيرهاي خطر ، ابزارهاي مخابراتي ، امدادرساني ها ، بيمارستان ها ، راهها ، پذيرش مهاجران و آوارگان مي شود و مانور کاملي برگزار مي کنند. شش سال گذشته است و امسال صبح روز يکشنبه مانور جبهه داخلي برگزار مي کنند اما آنها اين مانور را نقطه تحول هفت نامگذاري نکردند بلکه جبهه استوار يک ناميدند يعني شش مانور در جبهه داخلي برگزار و نقاط ضعف و نواقص و اشکالات را به مدت شش سال بررسي کردند و اکنون جبهه داخلي استوار و آماده براي جنگ در همه جبهه ها و براي بدترين فرضيه ها است. افزون بر آن ، آنها وزارتخانه خاصي به نام وزارت جبهه داخلي دارند يعني وزير جبهه داخلي وجود دارد و اگر هر اتفاقي براي اين رژيم بيفتد او کل جبهه داخلي را مديريت مي کند. يعني اين پرونده اي است که صاحب و مسئول دارد. زماني که هواپيما در دريا سقوط کند چه کسي در لبنان مسئول حادثه سقوط هواپيما در دريا است مرا راهنمايي کنيد چه کسي مسئول عمليات نجات است چه کسي مسئول مردم و چه کسي مسئول مديريت اين حادثه است؟

دشمن وزير جبهه داخلي دارد. اسرائيل هر روز لبنان را به جنگ تهديد مي کند و نيروها و تانکهايش را در مرزهاي جنوبي ما جمع مي کند و اين نيروها از چند ماه پيش در اين منطقه و با آمادگي بالا حضور دارند و به سوريه تجاوز و بمباران و تهديد مي کند. اسرائيل از سال دو هزار شش در جبهه جنگ و جبهه داخلي آماده و مسلح مي شود و مانور برگزار مي کند و برنامه ريزي مي کند و شکاف ها را پر مي کند. اکنون اين سوال مطرح مي شود که در لبنان ما لبناني ها دولت لبنان چه چيزي آماده کرده ايم و فقط منظور حکومت نيست. منظور فقط اين رئيس يا آن رئيس نيست. از کل دولت سخن مي گويم. دولت لبنان چه چيزي براي مقابله با هر احتمالي که ممکن است در منطقه در سطح اسرائيل رخ دهد ، آماده کرده است؟ ملت لبنان بدور از آنچه که دولتش آماده کرده ، چه چيزي براي اين احتمال آماده کرده است و آيا ملت لبنان از دولت خود و موسسه هاي دولت خود مي خواهد که آماده و مجهز شوند و به مسئوليت خود عمل کنند.

به صراحت سخن مي گوييم زيرا ما در لحظه و شرايط تاريخي دشوار و حساسي قرار داريم و وقت تعارف نيست و وقت اين نيست که سرمان را در خاک فرو کنيم. بلکه وقت اين است که سرمان را بالا نگه داريم و با گردبادها مقابله و به مسئوليت خود عمل کنيم. اين مرحله اي است که اکنون در آن بسر مي بريم.

دولت لبنان چه کاري انجام داده است؟ از ارتش آغاز مي کنيم. همه ما خواستار ارتش قوي هستيم که بتواند از ميهن دفاع کند و به مسئوليت خود عمل کند. با مجهز کردن ارتش به امکانات ارتش مي تواند دشمن را بازدارد. بايد کاري کنيم که ارتش ملي مان از نظر دشمن با قدرت و توانا باشد. اجازه دهيد از سال دو هزار و پنج تا به امروز سخن بگوئيم. زيرا قبل از سال دو هزار و پنج همه اظهار نظر مي کردند و مي گفتند که قيموميت سوريه وجود دارد از سال دو هزار و پنج مي گويند دولت داراي حاکميت و استقلال و آزادي و تصميم مستقل لبناني داريم. هشت سال گذشته است. در رابطه با موضوع ارتش چه کاري انجام داده ايم. دولت چه کاري انجام داده است؟ در پاسخ يا جوابي داده نمي شود يا اينکه اينگونه پاسخ داده مي شود که مشکل تامين مالي وجود دارد ، کسي نيست که به ما کمک کند يا اينکه آمريکا مخالف است. بلکه آمريکا مخالف است. مسلح کردن هر ارتش عربي در صورتي که اين سلاح براي جنگيدن با اسرائيل باشد ، ممنوع است. هر ارتش عربي.

روسيه خواست موشک هاي پدافند هوايي اس سيصد به سوريه بفروشد نه موشک هايي براي تجاوز به هر کشوري بلکه براي دفاع از سوريه، آمريکايي ها و اروپايي ها دخالت کردند و مي گويند اينکه سوريه موشک اس سيصد داشته باشد، ممنوع است زيرا توازن را برهم مي زند. اما اين در حالي است که به برخي از کشورهاي عربي ميلياردها دلار سلاح هاي پيشرفته آمريکايي فروخته مي شود زيرا تضمين ها و يقين وجود دارد که از اين سلاح ها يک گلوله هم به سوي اسرائيل شليک نخواهد شد. ترس واقعي از ارتش لبنان اين است که يک ارتش ملي است بله اين ارتش اگر به آن دستور يا پوشش سياسي و امکانات داده شود مي جنگد همانطور که مقاومت مي جنگد چرا ، زيرا مردان آن از جنس مردان مقاومت است. مردان آن فرزندان اين ملت هستند. جوانان اين ملت هستند و مردان اين ملت هستند. آنها فرزندان اين محيط و اين فرهنگ ملي و اين ملت لبنان هستند. در بخش مدني چه کاري انجام داديد؟ دولت لبنان چه کاري انجام داده است. از سال هزار و نهصد و چهل و هشت تا به امروز در بخش مدني چه کاري انجام داده است؟ نام همه اين پرونده جبهه داخلي در لبنان است. اسرائيل از موشکها مي ترسد از نيروي هوايي نمي ترسد.

اسرائيل قويترين نيروي هوايي را در خاورميانه دارد و مي تواند به هر مکاني در جبهه داخلي لبنان برسد. چه کسي مسئول جبهه داخلي است؟ بيمارستان ها ، امدادرساني ها ، دفاع ملي ، آژيرخطر، راداري که هشدار دهد هواپيمايي به سمت کشور آمده است ، هيچ چيزي وجود ندارد. آنها زماني که مانور جبهه داخلي برگزار مي کنند پناهگاهها را بررسي مي کنند. در لبنان پناهگاهي وجود ندارد که بررسي شود. آنها اتاق هاي امن را بررسي مي کنند. در لبنان اتاق هاي امني وجود ندارد که بررسي کنيم. زيرا دولت مسئول وجود ندارد. آيا از مقاومت خواسته مي شود که بخش مدني را به عهده بگيرد؟ بله استثنائا بايد ثبت کنيم که دستاوردهايي در زيرساخت ها در جنوب محقق شده است و اين به اراده و تصميم دولت نبوده است. من منصفانه مي گويم که اين امر با تلاشهاي شخصي و درخواست از سوي نبيه بري محقق شده است. اي برادران من در دولت لبنان در همه نسل ها و مراحل ، اعتماد بدست مي آيد و تحميل نمي شود.

به عنوان مثال در بخش مدني ، اسرائيل در طول مرزها با لبنان با سوريه و جولان و اردن شهرک هايي مي سازند و يهوديان را از اتيوپي و روماني و آرژانتين و از سراسر دنيا به آنجا مي آورند و به آنها حقوق مي دهند و از آنها حمايت مي کنند و تسهيلاتي در اختيار آنها قرار مي دهند و فرصت شغلي ايجاد مي کنند و آنها را آموزش مي دهند و همچنين سلاح در اختيار آنها مي گذارند. زيرا اين شهرک ها وظيفه امنيتي در مرزها دارند و اين ها بخشي از هر طرح دفاعي در نزد اسرائيلي ها هستند. ما شهرها و روستاها و مناطقي از صدها سال پيش داريم و از دولت فقط خواسته مي شود برنامه اي براي تثبيت اينها در زمين هايشان تدوين کند و فقط براي آنها فرصت شغلي ايجاد شود تا در سرزمين شان باقي بمانند. چرا نزديک است شهرکهاي مرزي از بسياري از مردم خالي شود. دولت مسئول وجود ندارد. شهرک نشينان در جولان درخواست کردند و دولت اسرائيل شهرک نشينان را در جولان دوباره مسلح کرد اما در روستاهاي مرزي سلاح موجود در اختيار مردم در عرف دولت لبنان و بسياري از نيروهاي سياسي ، سلاح غير قانوني است و بايد خلع سلاح شوند.

مشکل راهبردي وجود دارد و اين مشکل است که دولت لبنان در اساس ساختار خود با اسرائيل به عنوان دشمن برخورد نکرده است و با اسرائيل به عنوان تهديد برخورد نکرده است. و آخرين دغدغه بسياري از مسئولان لبناني از ابتداي تشکيل اين دولت تا به امروز اين است که به فکر اين باشند که چگونه با تهديد اسرائيل مقابله کنند و در صورت وقوع تجاوز چه کاري بايد براي دفاع از لبنان و ملت لبنان و کرامت لبنان انجام دهند. مشکل اينجاست. مشکل اساسي است نه اداري. بله از همه آنچه که در لبنان براي مقابله با هر تهديد اسرائيل در آينده و هر تجاوز اسرائيل در آينده آماده شده است اقدامي است که بخشي از ملت لبنان انجام داده است و آن مقاومت است و منظور فقط مقاومت حزب الله نيست و مي دانيد که هميشه مي گوييم پيروزي امروز حاصل همه تلاش ها و همه فداکاري ها و همه مبارزان و احزاب و همه گروهها و همه کساني است که در اين راه تلاش کرده اند و از زمان تاسيس نخست مقاومت لبنان از سوي امام موسي صدر تا همه کساني که در اين راه فداکاري کرده اند. بعد از سي سال افزايش تجربه ها و امکانات و توانايي هاي بشري و مادي ، امروز لبنان اين قدرت را در اختيار دارد؛ قدرتي که اسرائيل را شکست داد و آن را از بيروت و جبل و صيدا و نبطيه و بقاع غربي و نوار مرزي اشغالي بيرون کرد و با آن در ژوئيه سال دو هزار و شش مقابله کرد و بعد از اين جنگ تا به امروز اقدامات و مسلح کردن و مجهز شدن و آموزش ادامه مي دهد.

لبناني ها امروز چه چيزي دارند؟ اسرائيل اگر بخواهد به لبنان تعرض کند، از اين (مقاومت) مي ترسد. حتي اين چيزي که در اختيار داريم يعني اين مقاومت ، بسياري در لبنان مي گويند چگونه از آن خلاص شويم. آنها قادر نيستند (مقاومت را) خلع سلاح کنند زيرا اين سلاح با اسرائيل جنگيده است و اين سلاح اسرائيل را شکست داده است و اين سلاح را ملت حمايت مي کند. همه اين عناويني که مطرح مي شود از ميهن حمايت نمي کند و از کشور دفاع نمي کند و باعث بازدارندگي دشمن نمي شود. وضع کنوني مي تواند باعث بازدارندگي دشمن شود. اما در مرحله کنوني اگر تصميم گرفتيم و توافق کرديم يا پذيرفتيم که مقاومت و سلاح مقاومت و مبارزان مقاومت را تحت امر دولت قرار دهيم ، به اين معنا است که اين سلاح و اين مقاومت و اين اقدام و اين بازدارندگي به پايان رسيده است. زيرا ما اکنون دولتي در اختيار داريم که نمي تواند از تشييع جنازه شهيدي در شهر صيدا محافظت کند. ما دولتي داريم که نمي تواند درگيري خونين و دردناک و غم انگيز را در شهر طرابلس متوقف کند. ما دولتي داريم که نمي تواند درباره قانون جديد انتخابات به توافق برسد.

دبيرکل حزب الله از لبناني ها خواست درگيريهاي سوريه را به داخل لبنان نکشانند. وي گفت: ما دولت فرقه ها و دولت منطقه ها را داريم آيا تصور مي کنيد چنين دولتي بتواند براي مقابله با دشمن تصميمي اتخاذ کند که دشمن را ترسانده و کاري کند که دشمن پايش را از گليمش درازتر نکند. نه اينطور نيست.

ما پس از نبرد تموز (سي و سه روزه) گفتيم يک دولت قوي، توانا و عادل تشکيل دهيد و در اين صورت من و برادران حزب الله اولين کساني خواهيم بود که به مساجد، مدارس و مزارع مان باز خواهيم گشت و مقاوم باقي خواهيم ماند وتحت فرماندهي اين دولت خواهيم جنگيد اما کدام دولت؟ يک دولت عادل، قدرتمند، مقتدر و شجاع.

به هر حال من بار ديگر از تمامي مسوولان دولت لبنان و ملت لبنان مي خواهم خطر واقعي موجود را درک کنند. هيچ کس نمي تواند بگويد هيچ خبري نيست و اسرائيل کاري با ما ندارد. اسرائيل خود را مجهز مي سازد و رزمايش برگزار مي کند و در حالت آماده باش است و تحولات و حوادث را در تمامي منطقه تحت نظر دارد. ما نمي دانيم که اين دشمن در گام بعدي مي خواهد دست به چه اقدامي بزند. حضرت علي عليه السلام مي فرمايد هرکس بخوابد دشمن او نخواهد خفت و مراقب اوست. هر وقت مي خواهي بخواب اما دشمنت مراقب،آماده، بيدار و پيشتاز است.

سيدحسن نصرالله افزود: نيروهاي حزب الله در هر حال مسئوليتهايشان را انجام مي دهند. يعني اگر کسي تصور کند تبليغات رسانه اي، فشارها، ايجاد ترديدها و مسائل ديگر باعث مي شود در ايفاي مسئوليت ما خللي وارد شود اشتباه مي کند. اينکه گفته شود نام حزب الله در فهرست سازمانهاي تروريستي قرار داده مي شود، اين حرفها از مدتها پيش هم مطرح بوده است. نام حزب الله در فهرست سازمانهاي تروريستي بوده است اما اين مسئله تنها جوهر بر روي کاغذ است و هيچ ارزش ديگري ندارد. سي سال است که مبارزات ما به ميدان جنگ بسنده نشده است بلکه ما با جنگ رواني، رسانه اي، سياسي و فشارهاي وحشتناکي روبرو بوده ايم اما هيچگاه اين فشارها نتوانست از عزم و اراده ما بکاهد بنابراين من به کساني که به مقاومت اعتماد دارند و روي مقاومت سرمايه گذاري مي کنند مي گويم مقاومت شما با شما خواهد ماند و از شما دفاع خواهد کرد و به خواست خدا شما هميشه سربلند و پيروز خواهيد ماند. در راستاي بحث از دولتي قدرتمند، مقتدر و مسئول بايد خاطرنشان کنم ما معتقديم وجود دولت در هر صورت حتي اگر اين دولت دولتي قدرتمند و مقتدر نباشد از بي دولتي بهتر است. وجود دولت از ايجاد خلاء بهتر است. وجود دولت از هرج و مرج بهتر است. اين مطلب، بنيادي عقلي، عقلائي، شرعي و اخلاقي دارد.

سيد حسن نصر الله با توجه به شکست احزاب لبناني و تشکل هاي پارلماني در دستيابي به قانون انتخاباتي جديد گفت: يکسال است که عليه ما تبليغ صورت مي گيرد اما امروز دوران اين تبليغات منفي به پايان رسيده و حق آشکار شده است. به مدت يکسال عليه حزب الله به صورت ويژه و عليه گروه هشت مارس و عليه تمامي ائتلاف سياسي ما تبليغ صورت مي گرفت. مخالفان مي گفتند که حزب الله مي خواهد کشور را دچار خلاء سياسي کند، حزب الله خواهان برگزاري انتخابات، تشکيل پارلمان و دولت نيست. حزب الله در هر دولتي براي ايجاد خلاء تلاش مي کند زيرا آن ها مي خواهند کشور را به سمت ديگري سوق دهند.

وي تصريح کرد: با همه اين حرف ها ديروز جمعه مشخص شد که تمام اين سخنان دروغ و افترا بوده است. چرا؟ زيرا ما در انتظار وضع قانون انتخابات جديد بوديم اما به قانون انتخاباتي جديدي دست نيافتيم. در حال حاضر قانون «ستين» که لبناني ها از آن بدگويي مي کنند و لبناني ها آن را رد مي کنند و لبناني ها اين قانون را به خاک سپرده اند و بار ديگر لبناني ها آن را نبش قبر کرده اند وجود دارد. با توجه به اين ويژگي ها ما بدتر از اين قانون سراغ نداريم با اين حال باز ما تصميم گرفيتم قبل از گروه چهارده مارس قانون ستين را مطرح کنيم تا به آن ها بگويم ما با خلاء سياسي مخالفيم هرچند با پذيرش قانون ستين باشد.

دبير کل حزب الله خاطر نشان کرد: در نتيجه ما امروز دو راه در پيش رو داريم يا اينکه انتخابات را بر اساس قانون ستين برگزار کنيم يا در غير اين صورت دو گزينه در پيش روي ماست يا اينکه دوره پارلمان را تمديد کنيم -که ما با تمديد موافقيم البته در مورد مدت زمان تمديد حرف داريم- يا اينکه معجزه اي صورت بگيرد و بر قانون انتخاباتي جديد توافق کنيم. به هر حال ما با خلاء سياسي مخالفيم.

وي گفت: مساله ديگري که مي خواهم به آن بپردازم اين است که ما بار ديگر از نيروهاي داخلي لبنان مي خواهيم از هرگونه درگيري و زد و خورد بپرهيزند. اگر درباره سوريه اختلاف نظر وجود دارد. اگر شما در سوريه مي جنگيد و ما هم در سوريه مي جنگيم بگذار همان جا بجنگيم و درگيري ما در سوريه باشد. کشور لبنان بايد بي طرف باشد چرا ما در لبنان با يکديگر بجنگيم؟

درست است که در مورد سوريه اختلاف نظر وجود دارد و در قبال سوريه هرکسي براي خود وظيفه متفاوتي تعريف مي کند با اين حال ما بايد لبنان را از درگيري و زد و خورد هاي خونين به دور نگه داريم. سيد حسن نصر الله تاکيد کرد: ما به اين مساله پايبنديم و هر روز نيز بر اين پايبندي خود تاکيد کرده ايم و در عمل نيز آن را نشان داده ايم. در اين دو روز حوادثي که در صيدا رخ داد بسيار ناگوار بود اما ما سياست بي طرفي اتخاذ کرديم. ما به حفظ امنيت شهر صيدا و ساکنان اين شهر بسيار تمايل داريم.

وي ادامه داد: آنچه در طرابلس رخ مي دهد بايد به هر قيمتي که شده متوقف شود اين درگيري خونين و بيهوده که هيچ فايده اي هم ندارد بايد متوقف شود. هرکس مي خواهد مخالفان سوري را ياري کند برود در سوريه بجنگد و هرکس هم مي خواهد نظام سوريه را ياري کند او هم برود در سوريه بجنگد. طرابلس را براي ساکنان اين شهر واگذاريد دست از سر باب التبانه، جبل محسن و بقيه محله هاي اين شهر بر داريد. درگيري هاي طرابلس هر قلبي را به درد مي آورد و احساسات همگان را جريحه دار مي کند از اين رو ما بار ديگر خواهان توقف درگيري ها مي شويم و به برادران مان در شهر طرابلس مي گوييم اين درگيري ها هيچ چشم انداز روشني ندارد جز اينکه بر مشکلات و درد و رنج ها مي افزايد. ما از ساکنان شهر طرابلس و همگان مي خواهيم از سر راستي اين مساله را بپذيرند که دولت و نهادهاي امنيتي و نظامي دولت بويژه ارتش لبنان تنها تضمين کننده حقيقي امنيت داخلي ماست. در هنگام بروز هرگونه مشکل يا درگيري داخلي مي بايست به دولت رجوع کرد.

دبير کل حزب الله در خصوص بحران سوريه گفت: پرونده سومي که بايد به آن پرداخت مساله اي بسيار حساس و دقيق است و ما را در برابر يک مرحله کاملاً جديد قرار مي دهد. آنچه در سوريه رخ مي دهد براي لبنان و آينده اين کشور بسيار مهم و سرنوشت ساز است. همانطور که در آغاز نيز اشاره کردم ما در پس انگشتان مان پنهان نخواهيم شد و سرمان را در برف فرو نخواهيم کرد و با حوادث سوريه به گونه اي برخورد نخواهيم کرد که انگار ما در جيبوتي زندگي مي کنيم. نه! ما در نزديکي سوريه ايم و هم مرز با اين کشوريم. ما هم جرات سخن گفتن داريم و هم جرات عمل کردن از اين رو امروز و در اين لحظه تاريخي بايد با جرات مطلوب سخن بگوييم.

وي گفت: در ابتدا يک يادآوري مختصر از حوادث سوريه خواهم داشت. از آغاز حوادث سوريه ما موضع سياسي واضحي داشتيم و گفتيم خواسته هاي ملت سوريه در خصوص اجراي اصلاحات درست است. ما گفتيم نظام سوريه نکات مثبت مهمي دارد بويژه در زمينه مقاومت با اين حال نکات منفي و نواقصي نيز دارد و بايد دست به اصلاحات بزند و راه دست يابي به اصلاحات نيز گفتگوي سياسي است و هيچ کس نبايد بر ديگري سلاح بکشد نه نظام سوريه و نه مخالفان.

نصر الله ادامه داد: ما از آنجا که ارتباط ميان سوريه و لبنان را درک مي کنيم و مي دانيم که سوريه در منطقه و در درگيري اعراب و اسرائيل چه نقشي ايفا مي کند و با توجه به حمايت هاي اين کشور از جنبش هاي مقاومت و آرمان فلسطين و با وجود امکانات اندکي که به عنوان يک حزب در اختيار داريم اما با لحاظ روابط خوب و گسترده اي که در سطح منطقه داريم براي پايان دادن به بحران سوريه تلاش کرديم. وي ادامه داد: من به صورت شخصي با بشار اسد رئيس جمهور سوريه و شخصيت هايي از مخالفان برخورد داشته ام و از همان اول هم بر گفتگوي سياسي تاکيد کرده ام. من شاهد آن بودم که بشار اسد اين مسائل را پذيرفت اما مخالفان از همان آغاز کار با آن مخالفت کردند.

سران کنوني سوريه در تمام مدت بحران حاضر به نشستن بر سر ميز مذاکره و دستيابي به حل و فصل سياسي بحران بودند آن ها اجراي اصلاحات بنيادين در نظام را پذيرفته بودند اما مخالفان از همان آغاز تا کنون با مذاکره مخالفت کرده اند آن ها با اين اميد با مذاکره مخالفت مي کردند که نظام سوريه تنها طي چند ماه سرنگون خواهد شد. نصر الله تاکيد کرد: البته اين حساب و کتاب آن ها بر اساس يک سري اطلاعات صورت گرفته بود و تصور مي کردند با پشتيباني آمريکا، فرانسه، انگليس، ايتاليا، آلمان و اروپا و کشورهاي نفتي عربي و ترکيه و ديگر کشورها طي چند ماه يا چند هفته پيروز خواهند شد اما آن ها در ارزيابي ها اشتباه کرده بودند.

به هر حال حوادث زيادي طي دو سال رخ داد و سريعاً مشخص شد محوري از اين کشورهايي که نام بردم به رهبري آمريکا تشکيل شده است و تصميم گيرنده اول و آخر در اين محور آمريکاست. انگليس، فرانسه، ايتاليا، آلمان، ترکيه، کشورهاي عربي و ديگر کشورها براي آمريکا کار مي کردند. وي خاطر نشان کرد: همه ما به خوبي مي دانيم که اسرائيل به طور ضمني از اين محور حمايت مي کند. زيرا به طور مشخص برنامه آمريکا در منطقه حمايت از اسرائيل است و هيچ چيز ديگري را دنبال نمي کند. در منطقه هيچ برنامه اي که برنامه آمريکا خوانده شود وجود ندارد جز برنامه اسرائيل.

دبير کل حزب الله تصريح کرد: گروه القاعده و سازمان هاي تکفيري نيز وارد درگيري هاي سوريه شدند و برخي، آن ها را وارد اين درگيري ها کردند و از آن ها حمايت هاي مالي صورت گرفت و از همه جاي دنيا تسهيلات در اختيار آن ها قرار مي گرفت.

هيچ کس قبول نمي کند که ده ها هزار پيکارجوي تکفيري که داراي تفکراتي افراطي هستند و هيچ چيز و هيچ کس را قبول ندارند جز خودشان مخفيانه به سوريه آمدند بلکه تسهيلات در اختيار آن ها قرار داده شده و راه ها بر روي آن ها گشوده شده تا به سوريه بروند و آن ها به سوريه آمدند و جنگي جهاني عليه سوريه آغاز شد. جنگي رسانه اي، سياسي، اقتصادي، مالي و ديپلماتيک عليه سوريه درگرفت و مخالفان سوري مورد حمايت مالي و تسليحاتي قرار گرفتند و ده ها هزار پيکارجو از سراسر نقاط جهان به سوريه اعزام شدند. ده ها هزار پيکارجويي که به سوريه آمده بودند ذهن دوستان سوريه را که دو روز پيش در امّان گردهم آمده بودند مشوش نساخت اما مداخله بخش اندکي از حزب الله در سوريه مداخله بيگانگان محسوب شد.

وي تصريح کرد: از آغاز درگيري ها در سوريه تا چند ماه پيش ما در امور اين کشور مداخله نکرديم و با تمامي طرف هاي درگير در سوريه تعامل داشتيم و به آن ها گوشزد مي کرديم که سوريه دارد ويران مي شود و از بين مي رود و هيچ راه حلي براي پايان دادن به اين مشکلات به غير از مذاکره وجود ندارد. ما از همه روابطي که با نيروهاي اسلام گرا، نيروهاي ملي و همه کشورهاي ذي ربط داشتيم بهره جسته ايم اما آن ها همچون مردگان هيچ سخني به گوش شان فرو نمي رفت. محور ديگر بر ادامه دادن به درگيري ها تا آخر کار اصرار داشت و حاضر نبود يک کلمه از گفتگو بشنود و تنها خواسته اش سرنگوني نظام سوريه بود و برايش فرقي نمي کرد که اين مساله چقدر هزينه بردارد.

سيد حسن نصرالله خاطرنشان کرد: ما طي مدت دو سال ديديم که پيشنهادهاي منطقي و راه حلهاي مناسب و معقولي براي پايان بخشيدن به مسائل سوريه ارائه شده است راه حلهايي که سران سوريه آنرا پذيرفتند و تاکنون نيز اين پيشنهادها را قبول دارند اما همين پيشنهادها به کشورهاي منطقه ارائه شد اما آنها با اين پيشنهادها مخالفت کردند زيرا اين کشورها نمي توانند باقي ماندن اين نظام را به هر صورت تحمل کنند. به نظر آنها ويراني سوريه مهم نيست مهم آن است که نظام سوريه سرنگون شود. دبير کل حزب الله در ادامه اظهار داشت : ما در برابر يک مرحله کاملاً جديد قرار داريم که به صورت آشکاري طي چند هفته گذشته شروع شده است و نام آن مقاوم سازي مقاومت و حمايت از پشتيبان مقاومت و مقاوم سازي لبنان و حمايت از پشتيبان آن است و اين امر مسئوليت همه است.

سيد حسن نصر الله خاطرنشان کرد: تحولات سوريه طي چند ماه گذشته به گونه اي رقم خورد که ما رويکرد ديگري اتخاذ کرديم. بروز متغيرات و داده هاي جديد باعث تغيير رويکرد ما شد. مساله اصلي که منجر به تغيير رويکرد ما شد چه بود؟ يکسري مخالفان سوري خارج از کشور هستند و البته ما آن ها را متهم نمي کنيم که داراي روابط ويژه اي هستند يا با جاي خاصي ارتباط دارند. آنها منطق و نظرات خودشان را دارند و خواهان احقاق حقوق خود بوده و آماده انجام گفتگو هستند و اين حق طبيعي آن هاست و ما به آن احترام مي گذاريم و آن ها بخشي از مخالفان سوري هستند. اما برخي نيز کارمند سيا، پنتاگون و سازمان هاي جاسوسي برخي کشورها هستند. اين افراد تصميم گيريهايشان دست خودشان نيست. اين ترکيب مخالفان خارج نشين است. مساله ديگر مساله گروه هاي مسلح است دولت سوريه از برخي مناطق سوريه عقب نشسته و اين مناطق به دست گروه هاي مسلح افتاده است آيا مخالفان خارجي مراقب اين گروه هاي مسلح هستند.

کشورهاي غربي، کشورهاي عربي و سازمان ها جاسوسي، رسانه ها و من و شما به خوبي اين حقيقت را مي دانيم که نيروي برتر و جريان غالب در ميان گروه هاي مسلحي که در ميدان نبرد در سوريه حضور دارند جريان تکفيري است. در هر حال من قبلاً نيز گفتم اينها را آورده اند تا با آنها عليه نظام سوريه بجنگند و بعد از آن همين کسانيکه تکفيري ها را وارد سوريه کرده اند هزينه کارشان را پس مي دهند. هرگونه تسويه که در سوريه صورت گيرد آنها هستند که هزينه اش را مي دهند. حتي کشورهاي غربي نيز در برابر واقعيت اين تحول سريع در ميان گروه هاي مسلح سوري بيمناک هستند. آن ها در مقابل ملت و افکار عمومي شان مسئولند. برتري گروه هاي تکفيري در ميان مخالفان مسلح نمايان است. آنها از کمکهاي مالي و تسليحاتي کشورهاي عربي برخوردارند. اين کشورهاي عربي مي خواهند از نظام سوريه و از اين تکفيري ها رهايي پيدا کنند. آن ها زمينه را براي خروج اين گروه هاي مسلح از کشورشان فراهم مي کنند اما آن زماني را که اين افراد مسلح به کشورشان بازگردند در نظر نمي گيرند آن هم در حالي که در زمينه نبرد از تخصص برخوردار شده اند و در سر بريدن و کشتار مهارت پيدا کرده اند و براي هرگونه نبردي آمادگي پيدا کرده اند.

امروز توصيف ما از اوضاع سوريه اين است. امروز بر خلاف آنچه که تا به حال در جهان عرب و اسلام مي شنيده ايم ديگر اين مساله مطرح نيست که در سوريه ملتي انقلابي عليه نظام اين کشور قيام کرده است. همچنين موضوع انجام اصلاحات در سوريه مطرح نيست. اگر کسي به دنبال اصلاحات باشد بايد بيايد و مذاکره کند بنابراين مساله کاملاً چيز ديگري است. مساله اي که هم اکنون در سوريه وجود دارد اين است که تسلط اين گروه هاي تکفيري بر سوريه يا بر استان هاي مشخصي از سوريه بويژه استان هايي که در راستاي مرزهاي لبنان قرار دارند خطر بزرگي براي لبنان محسوب مي شود و خطر بزرگي براي همه لبناني هاست و تنها براي حزب الله و شيعيان خطر محسوب نمي شود. اين مساله براي لبنان و لبناني ها و دولت لبنان و مقاومت لبنان و همزيستي لبناني ها خطر محسوب مي شود و من براي اين حرف ها دليل داريم. اين گروه ها چنانچه بتوانند بر مناطقي از سوريه و بويژه استان هايي که در مرز با لبنان قرار دارند مسلط شوند براي لبناني ها چه مسلمان و چه مسيحيان خطر هستند.

وقتي ما از مسلمانان صحبت مي کنيم منظورمان اهل سنت، اهل تشيع، دروزي ها و علوي هاست و منظورمان تنها شيعيان نيست بلکه در وهله اول منظورمان اهل سنت است. دليل ما بر اين مساله اين است که کساني که امده اند در سوريه مي جنگند از گروهي هستند که نام آن دولت اسلامي عراق است. از اهل سنت در عراق درباره سازمان دولت اسلامي عراق بپرسيد که تا به حال چه تعدادي از علماي اهل سنت را به قتل رسانده است چه تعداد از سران احزاب اسلامي سني مذهب که هوادار اين سازمان نبوده اند به قتل رسانده است چه تعداد مسجد در الانبار، فلوجه، موصل و نينوا و ديگر شهرها را منفجر کرده است؟ تنها مساجد و حسينيه هاي شيعيان و کليساهاي مسيحيان نبوده است که مورد حمله آنها واقع شده است. بپرسيد آنها چه تعداد از سران عشاير عراقي را به قتل رسانده اند. اين سازمان به اين مساله افتخار مي کند که تا کنون چهار يا پنج هزار عمليات انتحاري در عراق انجام داده است. اغلب اين عمليات هاي انتحاري عراقي ها را از همه فرقه ها، مذاهب، قوميت ها و اديان مورد هدف قرار داده است.

يک هفته پيش در انتخابات پاکستان شما ديديد که اين تفکر تکفيري چه مشکلاتي را بوجود آورد. تکفيري ها ديگران را به ساده ترين بهانه اي تکفير مي کنند. تکفير کردن آن ها تنها به دلايل عقيدتي و مذهبي نيست بلکه به علل سياسي نيز ديگران را تکفير مي کنند مثلاً آن ها مي گويند کسي که در انتخابات پارلماني شرکت کند کافر بوده و خون و مال و آبرويش مباح است. اين منطق تکفيري هاست. آن ها ديگر ميان افراد فرق نمي گذارند، بلکه از نظر آن ها هرکس در انتخابات پارلماني شرکت کند خونش مباح است خواه شيعه باشد خواه سني و خواه مسيحي، براي آن ها فرق نمي کند. آن ها به صدور چنين فتوايي تجاهر مي کنند و چه قدر از عراقي ها در تمامي استان هاي اين کشور در پاي صندوق هاي راي کشته شده اند. يک هفته پيش چه تعداد مردم در پاکستان کشته شدند؟ اغلب کساني که در پاکستان در تبليغات انتخاباتي و در پاي صندوق هاي راي کشته شدند از مسلمانان سني مذهب و علماي سني بود که طالبان پاکستان آن ها را به قتل رساند زيرا آن ها هرکس را که در انتخابات پارلماني شرکت کند کافر مي دانستند.

من با توجه به آماري که در اختيار دارم مي گويم تعداد سني هايي که تنها در عراق، پاکستان، افغانستان و سومالي براساس اين منطق تکفيري به قتل رسيده اند بسيار بيشتر از ديگر مسلمانان و مسيحيان و غير مسلمانان است. نبايد چشم ها را بر روي اين گروه هاي تکفيري بست. هم اکنون تونس و ليبي از اين وبا رنج مي برند. کشورهايي که اين گروه هاي تکفيري را ساخته اند و آن ها را صادر کرده اند از اين وبا رنج مي برند. اين منطق تکفيري با گفتگو مخالف است اين طرز تفکر چيزي به عنوان از بين بردن نقاط اصطکاک ندارد، چيزي به عنوان اولويت ها را نمي فهمد، معناي نقاط مشترک را نمي داند. آن ها تنها ديگران را به ساده ترين علت کافر مي دانند و نه تنها کافر بلکه خون، مال و آبروي افراد را نيز مباح مي دانند. در سايه اين گروه هاي تکفيري چه آينده اي را مي توان براي سوريه، لبنان، فلسطين و ملت هاي منطقه متصور شد؟ منطقي باشيد، مساله درگيري فرقه اي و مذهبي را به کناري بگذاريد و به خطر واقعي بپردازيد. ما بر خلاف اتهامي که به ما وارد مي کنند از زاويه ديد شيعه و سني به مساله سوريه نگاه نمي کنيم بلکه موضوع را از اين ديد نگاه مي کنيم که تمامي مسلمانان و مسيحيان بر اساس منطق تکفيري ها در معرض تهديد قرار دارند.

گروه هاي تکفيري از سوي آمريکا پشتيباني مي شوند و مورد حمايت مالي آمريکايي ها قرار مي گيرند زيرا براي ويران کردن منطقه، بازگرداندن سيطره آمريکا بر منطقه و جلوگيري از بيداري ملت ها تنها اين گروه هاي تکفيري براي آمريکايي ها باقي مانده است. البته ما نمي خواهيم با گفتن اين حقايق کسي را بترسانيم. شما از همان آغاز ديديد که مخالفان سوري مي گفتند نظام سوريه دو سه ماهه سقوط خواهد کرد و ما پس از آن به سراغ لبنان خواهيم آمد. آيا اين حرف ها را نزدند؟ چرا؛ مدارکش موجود است و در رسانه ها سخنان آن ها وجود دارد. آنها به آمريکا و اسرائيل گفتند ما آماده ايم تا از مقاومتي که در سال 2000 پيروزي آفريد و طرح خاورميانه جديد را در سال 2006 ناکام گذاشت انتقام بگيريم فقط کافي است شما از ما حمايت کنيد. آنها در همان آغاز درگيريها زائران لبناني را در خاک سوريه ربودند و براي راندن لبناني هاي ساکن در حومه شهر القصير آن ها را مورد آزار قرار دادند. اگر جريان تکفيري در سوريه مسلط شود آينده سوريه، لبنان و منطقه آينده اي تيره و تار خواهد بود. دوم اينکه سوريه ميداني براي قيام مردمي عليه نظام سياسي اين کشور نيست بلکه ميداني براي تحميل طرحي سياسي است که آمريکا و غرب و ابزارهاي آنها در منطقه دنبال مي کنند همه ما به خوبي مي دانيم که طرح آمريکا در منطقه طرحي کاملاً اسرائيلي است. سوم اينکه سوريه حامي و پشتيبان مقاومت است و مقاومت نمي تواند در صورتي که حامي و پشتيبانش مورد سوء قصد قرار بگيرد دست بسته باقي بماند. ما احمق نيستيم.

احمق کسي است که به مرگ، محاصره و دسيسه اجازه مي دهد به سوي او پيشروي کنند بدون آنکه او حرکتي از خود نشان دهد. شخص عاقل با مسئوليت پذيري تمام با اين مسائل برخورد مي کند. اگر سوريه به دست آمريکايي ها، اسرائيلي ها و گروه هاي تکفيري و ابزارهاي آمريکا در منطقه که يکسري کشورهاي منطقه اي هستند بيافتد مقاومت محاصره خواهد شد و اسرائيل وارد لبنان مي شود تا شرايطش را بر لبناني ها تحميل کند و بار ديگر طرح ها و طمع ورزي هايش را احيا کند و بار ديگر لبنان را وارد عصر اسرائيل خواهد کرد. اگر سوريه سقوط کند و به دست آمريکا، اسرائيل و گروه هاي تکفيري بيافتد فلسطين و مقاومت فلسطين، غزه و کرانه باختري و قدس از دست مي رود. ملت ها و دولت هاي منطقه ما دوره اي سخت، ناگوار و تيره و تار در پيش رو دارند. تشخيص و ديدگاه ما اين است. ما هم اکنون در مقابل دو طرف در درگيري هاي سوريه هستيم. طرف اول محور آمريکايي غربي عربي منطقه اي است که در ميدان نبرد به گروه هاي تکفيريي متوسل شده اند که سينه ها را مي شکافند و سرها را از تن قطع مي کنند و قبرها را نبش مي کنند و گذشته را ويران مي کنند. گذشته اي که متعلق به هزار و پانصد و هزار و چهارصد سال پيش است.

چه بسا در اين گذشته پيروان اديان مختلف در کنار هم زندگي کردند و کليساها، مساجد، مقام ها و ضريح ها و تنوع باقي ماند حتي در سايه دولت هايي که اغلب آن ها سني بودند وضعيت به همين منوال بود اما اين تکفيري ها گذشته، حال و آينده را ويران مي کنند و با هرگونه راه حل سياسي مخالف هستند و بر نبرد اصرار مي ورزند و در طرف ديگر دولت يا نظامي قرار دارد که در قبال آرمان فلسطين، جنبش هاي مقاومت، طرح رژيم صهيونيستي موضع روشني دارد و به صورت دائم آمادگي اش را براي انجام مذاکره با مخالفان و اجراي اصلاحات اعلام کرده است. هر کس خواسته اينجا يا آنجا باشد اشکال ندارد هر کجا که مي خواهي باش اما حزب الله امکان ندارد در جبهه اي باشد که در آن جبهه آمريکا يا اسرائيل يا نبش کنندگان قبور و شکافندگان سينه ها و برنده سرها قرار داشته باشند. تو هر کجا که مي خواهي باش اما امکان ندارد حزب الله در جبهه اي باشد که مي خواهد تمامي دستاوردها را ويران کرده و تمامي فداکاري ها را از بين ببرد و ما را در طرح خاورميانه جديد ديگر بار برده آمريکا و اسرائيل سازد. ما با خون هزاران شهيد کساني را که قبل از او بودند سرنگون کرديم. حزب الله نمي تواند در محور و جبهه ديگري باشد.

تو هرکجا مي خواهي باش، هر کس مي خواهد بي طرف باشد بي طرف باشد. هرکس تصور مي کند که توان تغيير معادله را ندارد خودش مي داند. در سال هشتاد و دو کساني بودند که مي گفتند کسي نمي تواند معادله را تغيير دهد در حالي که مقاومت لبنان نه تنها معادله داخلي بلکه در سطح منطقه اي معادله را تغيير داد. ما امروز با اتخاذ اين موضع در واقع از لبنان، فلسطين و سوريه دفاع مي کنيم. به طور طبيعي اتخاذ اين ديدگاه و موضع ما را در معرض حملات رسانه اي و سياسي گسترده اي قرار داده و قرار مي دهد حتي زماني که ما ساکت بوديم و در امور سوريه مداخله نکرده بوديم نيز اين حملات رسانه اي عليه ما وجود داشت. طي دو سال گذشته مي خواستند با اعمال فشارهاي رسانه اي و رواني عليه ما، ما را دنباله رو طرحي کنند که براي سوريه تدارک ديده بودند. ما خود مي دانيم که مدت هاست تبليغات گسترده اي عليه ما راه افتاده است. تبليغات رسانه اي عليه ما هيچ گاه آرام نگرفته و بعد از اين نيز آرام نخواهد گرفت چه ما در سوريه مداخله کنيم چه نکنيم. اين تبليغات با کمکهاي مالي ديگران صورت مي گيرد و براي تبليغ عليه حزب الله صدها ميليون دلار به رسانه هاي داده مي شود و مقاله ها، کتب، دروغ ها، شعارها، تهمت ها و اخبار ناصحيح عليه حزب الله منتشر مي شود. متهم کردن ما به داشتن پس زمينه فرقه اي يک اتهام بي اساس است تاريخ ما در لبنان، فلسطين، بوسني و هرزگوين و در تمامي مناطق نشان مي دهد که اين اتهام واهي است.

حضور جوانان حزب الله در جنگ بوسني و هرزگوين براي دفاع از مسلمانان سني مذهب و تقديم چندين شهيد در اين راه نشان دهنده اين مطلب است. هر آنچه ما تاکنون در مساله فلسطين تحمل کرده ايم يک موضوع اعتقادي است و ما همچنان در اين مسير آزارهاي بسياري را تحمل مي کنيم. هيچکس نمي تواند ما را به فرقه گرايي متهم کند. موضع ما در عراق و در تمامي حوادث روشن است. عده اي تلاش مي کنند تا روحيه و اراده ما و روحيه خانواده شهداي ما را تخريب کنند. طي دو هفته گذشته نيز مطالب زيادي در اين خصوص نگاشته شد که هيچ گونه پايه و اساسي نداشت. برويد خانواده هاي شهدا را ببينيد که چه مي گويند آنها از ما جلوترند. آنها در خانه هايشان مطالبي را بيان مي کنند که ما هم اکنون بر زبان مي آوريم. حتي يکي از رسانه ها بر اين مطلب بسيار اصرار دارد که پدر دو شهيد سکته قلبي کرده و از دنيا رفته است در حالي که اين فرد زنده است و به زندگي خود ادامه مي دهد و در ديدار برخي مسوولان حزب الله با وي اين پيام را به من داده است که او و ساير فرزندانش و تمامي اموالش آماده اند تا بخشي از اين نبرد باشند. خانواده هاي شهداي ما اينگونه هستند. حال از جوانان مان سخن بگوييم. جوانان ما به اجبار به جبهه نبرد نمي روند. در تاريخ سي ساله ما هيچ فردي به صورت اجباري به جبهه نرفته است.

ما احتياج نداريم که اعلام جهاد کنيم بلکه دو کلمه کافي است تا ده ها هزار تن به سوي جبهه ها بشتابند. ما از مدت ها پيش مقرراتي را وضع کرده بوديم که اگر کسي تک پسر بود ما به او اجازه نمي داديم به جبهه برود مگر به اجازه والدينش. برخي از اين افراد امضاي والدين شان را مي گرفتند و آن را به مسئولان ارائه مي کردند اما نيروهاي حزب الله به آن ها مي گفتند اين قبول نيست بلکه تو اين امضا را جعل کرده اي. در اين حال بود که پدر و مادر آن شخص مراجعه مي کردند و از مسئولين مي خواستند تا به تنها پسرشان اجازه بدهند به جبهه برود. من به مسئولان گفتم حتي اگر پدر و مادر کساني که تک پسر هستند هم قبول کردند شما به آن ها اجازه ندهيد که به جبهه بروند. ما نامه هايي از برخي پدر و مادرها داريم که به اصرار از من خواسته اند به فرزندان شان اجازه دهم به جبهه بروند. شمايي که اين اتهام ها را به حزب الله وارد مي کنيد اين مقاومت، فرهنگ مقاومت و فضاي مقاومت را نمي شناسيد. سي سال است که آن را نشناخته ايد و آن را نخواهيد شناخت.

از آنجا که هميشه اين مقاومت را اشتباه درک مي کنيد نتيجه گيري هاي تان نيز اشتباه از کار در مي آيد. مقدمه هاي اشتباه باعث مي شود تا نتيجه گيري ها هم غلط باشد. ما در برابر يک مرحله کاملاً جديد قرار داريم که به صورت آشکاري طي چند هفته گذشته شروع شده است و نام آن مقاوم سازي مقاومت و حمايت از پشتيبان مقاومت و مقاوم سازي لبنان و حمايت از پشتيبان آن است و اين امر مسووليت همه است. ما همچون همه نبردهاي گذشته مرد اين نبرد هستيم و ما رقم زننده پيروزي هاي اين نبرد خواهيم بود.

اي ملت عالي مرتبه ما ، اي بخشندگان، اي کساني که بدون مرز مي بخشيد، اي صبوران ما اين راه را کامل خواهيم کرد ما اين مسئوليت را بر دوش خواهيم کشيد و در اين راه هر فداکاري که لازم باشد انجام خواهيم داد و تمامي پيامدهايي را که از اتخاذ اين موضع ناشي مي شود به جان مي خريم. در پايان جشن مقاومت و آزادسازي، همانگونه که در روزهاي اول جنگ تموز2006(سي و سه روزه) به شما گفتم به شما مي گويم اي بزرگواران، اي مبارزان، اي قهرمانان همانگونه که هميشه شما را به پيروزي وعده مي دادم بار ديگر شما را به پيروزي وعده مي دهم.

خوانده شده 1595 مرتبه