اوباما تن به حمله نظامی نخواهد داد

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

در سایه سفر مک کین و اصرارها بر تجهیز علنی مخالفان بشار اسد

با وجود مانورهای تندروهایی چون جان مک کین احتمال توسل واشنگتن به گزینه نظامی چندان زیاد نیست

سوریه همچنان صدر اخبار بین المللی را به خود اختصاص داده است. دو سال و نیم پس از آغاز بحران سیاسی در این کشور هر روز بر تعداد تلفات شهروندان غیرنظامی افزوده شده و البته اخبار ضد و نقیضی هم از پیروزی نیروهای ارتش مرکزی بر مخالفان مسلح پراکنده در سوریه به گوش می رسد. در این میان داستان انتقال موشک های اس 300 روسی به سوریه در میان مخالفان عرب و غیرغرب بشار اسد موجی از انتقادها را به راه انداخته است. در شرایطی که اسرائیلی ها انتقال این موشک ها را تهدیدی برای امنیت ملی خود می خوانند، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرده بود که سلاح هایی که به سوریه داده می شود تنها برای دفاع در برابر حملات هوایی است و سامانه های دفاع موشکی اس-300 را شامل نمی شود.

روزنامه ساندی تایمز نیز به نقل از یکی از مقامات ارشد روسیه اعلام کرده بود که مسکو فروش موشک های پیشرفته ضد هوایی اس-300 به سوریه را به دلیل نگرانی درخصوص آنکه "ممکن است این موشک ها به دست افرادی که نباید، بیفتد و در حمله به هواپیماهای غیرنظامی در فرودگاه اصلی تل آویو استفاده شود"، لغو می کند. با اینهمه نماینده روسیه در ناتو بی توجه به موضع گیری آقای لاوروف تاکید می کند که انتقال این تجهیزات عملی خواهد شد. به نظر می رسد که امریکا برای پایان دادن به بحران در سوریه راهی جز پذیرش نقش راهبردی روسیه ندارد.

اخبار حاکی از آن است که مسکو و واشنگتن بر سر محورهای مورد بحث در نشست ژنو 2 به توافق هایی اولیه اما چشمگیر دست یافته اند.در حالی که دولت رسمی در ایالات متحده ادعا می کند خواهان حل بحران در سوریه با توسل به راهکار سیاسی است جان مک کین ساعاتی پیش از طریق ترکیه وارد سوریه شده و چندساعتی را در میان مخالفان مسلح بشار اسد گذراند.این سناتور جمهوری خواه که بارها خواهان توسل به گزینه نظامی در سوریه شده تاکید کرده که در صورت شکست در مذاکرات ژنو 2 باید به گزینه نظامی به شکل عملیاتی تر نگاه کرد. دلایل سفر مک کین به سوریه، احتمال دل سپردن واشنگتن به گزینه نظامی ، نقاط اختلاف و اشتراک سیاست های امریکا و روسیه در سوریه، دستاوردهای احتمالی نشست ژنو 2 و جایگاه ایران در این بحران را با قاسم محب علی، کارشناس مسائل خاورمیانه در میان گذاشتیم:

جان مک کین سناتور جمهوری خواه و تندروی امریکایی در قالب سفری غیرمنتظره به سوریه رفته است. ارزیابی شما از این سفر چیست؟

به نظر می رسد که چنین حرکتی به اختلافات داخلی امریکا در سیاست خارجی برمی گردد که جناح جمهوری خواه و تندروها و نئوکان ها با دموکرات ها دارند.

این اختلاف ها در دوره ریاست جمهوری پیشین وجود داشت و در این دوره نیز وجود دارد. اختلاف این دو گروه سیاسی بر سر مساله ایران و سوریه است و باید چنین سفری را اینگونه تفسیر کرد که آنها قصد دارند تا دولت اوباما را تحت فشار قرار دهند تا مجبور به عملیات نظامی شود و یا دیپلماسی گفتگو و راه حل سیاسی رئیس جمهور امریکا را به شکست بکشانند.سناتور مک کین جزو منتقدین دولت فعلی امریکا و خواستار اعمال فشار بیشتر و مداخله نظامی در سوریه است. این در حالیست که در روی دیگر این سکه، دموکرات ها سعی کرده اند که هم در مساله ایران و سوریه از متوسل شدن به راهکارهای نظامی عملی سرباز بزنند.

در حالی که دولت اوباما حداقل در ظاهر از توسل به راهکار سیاسی در سوریه سخن می گوید،مک کین تاکید کرده است که اگر اجلاس ژنو2 به نتیجه نرسد امریکا نیروی هوایی سوریه را هدف می گیرد. از زمان اغاز بحران در سوریه شاهد تناقض گویی هایی از این دست در گفتار و رفتار امریکا بوده ایم. این مساله را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا واشنگتن در نهایت به توصیه تندروهایی چون مک کین تن خواهد داد؟

خیر. همانطور که تاکید کردم صحبت های مک کین یا جناح تندروی جمهوری خواهان در امریکا اعمال فشاری برای اوباماست تا تصمیم سخت تری در مقابل سوریه بگیرد و بدین معنا نیست که امریکا به سرعت به نتیجه گیری رسیده و حمله خواهد کرد.

باید اشاره کرد که امریکا و اسرائیل تا اندازه ای از وضعیت فعلی راضی هستند به دلیل آنکه نیروهایی که در سوریه درگیرند تهدیدی برای امریکا محسوب می شوند و به هر میزانی که یکدیگر را تضیف کرده و یا از بین ببرند، تهدید برای امریکا کاهش پیدا خواهد کرد. این تهدید از یک سو دولت بشاراسد و حزب الله است و طرف دیگر القاعده و جبهه النصره هستند. این دو جریان در طول چند سال اخیر به بمب گذاری ها درعراق، پاکستان،افغانستان، لبنان و عربستان و همچنین کشتار امریکایی ها متهم شده اند و به نوعی تهدیدی برای منافع آمریکا در منطقه به حساب می آیند. بنابراین زمانی که دو گروه باهم درگیر باشند امریکا نیازی به حل این درگیری احساس نمی کند و زمانی وارد عمل خواهد شد که دو گروه به اندازه کافی به هم ضربه زده باشند و البته دیگر از قدرت بازیگری در مساله سوریه برخوردار نباشند. همانطور که امروزه نیز شاهد هستیم این جریان ها وجهه خود را از دست داده اند و بی اعتبار شدن آنها در چارچوب منافع امریکا قرار دارد.

عدم انتقال موشک های اس 300 از روسیه به سوریه که از سوی برخی مقام های روس تایید شده موجی از تعبیرها و تفسیرها در خصوص احتمال توافق پشت پرده روسیه و آمریکا بر سر پرونده سوریه را بر سرزبان ها انداخته است. دغدغه های مشترک روسیه و آمریکا در سوریه و ریشه های اختلاف این دو کشور در این بحران چیست؟

درخصوص روسیه باید گفت که سوریه آخرین متحد سنتی منطقه ای در جهان عرب برای شوروی سابق و روسیه امروز است. علاوه بر این روسیه به ساختار ارتش سوریه آشنا است و البته در این کشور پایگاه دریایی هم دارد. اکثر مقام های عالی رتبه سوریه هم تحصیلکرده روسیه و یا شوروی سابق هستند. طبیعتا هر رخدادی در سوریه برای روسیه حائز اهمیت است چرا که فروپاشی این کشور می تواند بحران را به مناطق پیرامونی آن نیز منتقل کند.بر همین اساس روس ها تا جایی که توانایی دارند بر مواضع خود ایستاده گی می کنند و البته این اصرار بر حفظ سوریه پس از تحولات رخ داده در لیبی و تغییر حاکمیت در این کشور با دخالت نظامی غرب حالت جدی تری هم به خود گرفته است.

وضعیتی که امروزه بر سوریه حاکم است سبب شده تا روسیه در مواردی با امریکا منافع مشترک و در مواردی نیز اختلاف نظر داشته باشد.اختلاف ها بر سر این مساله است که تا چه میزان ساختار فعلی سوریه باقی بماند. طبیعتا روس ها تلاش می کنند این ساختار با ترکیب فعلی مجوز بقای بیشتری بیابد و در آن سو امریکایی هایی هستند که مایل به روی کار آمدن ساختاری جدید با گرایش هرچه بیشتر به سمت غرب و واشنگتن هستند.

اما هر دو طرف در سوریه با تهدید مشترکی به نام القاعده روبه رو هستند. نیروهای افراطی مذهبی با ورود به سوریه دغدغه ای جدید برای بازیگران خارجی ایجاد کرده و البته اخوان المسلیمن سوریه گرایش افراطی تری نسبت به شاخه های آن در مصر و کشورهای دیگر دارد.مساله دیگر فعالیت های اخیر حزب الله در سوریه است و البته فضاسازی های رسانه ای پیرامون این موضوع. از دهه 80 حزب الله و نیروهای افراطی سنی از اصلی ترین تهدیدهایی بودند که آمریکا برای خود در جهان اسلام متصور بود. البته می توان گفت روس ها بر سر مساله حزب الله خیال آسوده تری دارند و ترسی از اسلام سیاسی و یا تندروی شیعی ندارند.

در نتیجه شاید بتوان گفت که روسیه و امریکا بر سر به قدرت نرسیدن افراطی ها در سوریه در حال رایزنی و گفتگو هستند، حال اینکه تا چه میزان این چارچوب عملی باشد باید نقش دیگر بازیگران منطقه ای، نیروهای داخلی سوریه، منازعات طائفی، شیعه و سنی و علوی ها را نیز در نظر داشت.

روسیه، امریکا و دیگر کشورهای درگیر در بحران سوریه این روزها نسبت به برگزاری نشست ژنو 2 و به ثمر رسیدن برخی طرح های مشترک در آن برای پایان دادن به بحران در سوریه بسیار امیدوار هستند. این در حالی است که هنوز بدنه سوری حاضر در این نشست اعم از نمایندگانی از جانب دولت یا مخالفان مشخص نشده است. آیا می توان به دستاوردی خاص در نشست ژنو 2 امیدوار بود؟

بسیار خوش بینانه است اگر به این بیندیشیم که کنفرانس ژنو 2 به نتیجه خواهد رسید و مساله سوریه به شکل سیاسی در آینده نزدیک حل خواهد شد. اما می توان گفت که در این اجلاس دو چارچوب اصلی برای حل بحران در سوریه در نظر گرفته می شود:

1. پایان ناآرامی های امنیتی و اختلاف های سیاسی در صحنه جنگ داخلی: در اینصورت یک طرف پیروز میدان خواهد شد و اوضاع به گونه ای پیش خواهد رفت که دو طرف احساس کنند می توانند با یکدیگر مذاکره کنند.

2. دخالت جامعه بین المللی و قدرت های بزرگ منطقه ای در سوریه به گونه ای که نیروهای داخلی را در نزاع داخل گرد هم آورده و با اعمال فشار راه حل سیاسی برای مساله سوریه پیدا کنند.

به نظر می رسد که هر دو چارچوب مشکلات و موانع زیادی را بر سر راه خود دارد، در خصوص راه حل دوم دامنه اختلاف ها در میان مخالفان بسیار زیاد است چرا که آنها از نظر سیاسی و تشکیلاتی با هم اختلاف دارند، بنابراین ممکن است در ظاهر توافقاتی صورت گیرد اما در عمل مشکلات فراوانی وجود دارد. از سوی دیگر دولت بشار اسد منسجم تر است اما در میان آنها نیز زمانی که وارد مصالحه سیاسی شوند باید منتظر بروز اختلاف های زیادی میان نیروهای داخل حکومت باشیم. ارتش، حزب بعث، علوی ها و متحدان آنها هر کدام به دنبال رسیدن به سهم خود هستند و اگر به سهم خود نرسند می توانند بازی رابهم بزنند. همچنین در میان قدرت های منطقه ای نیز به همین شکل اختلافاتی وجود دارد. نیروهایی نیز خارج از بازی هستند همانند جبهه النصره که هنوز مشخص نیست از منبع خاصی دستور می گیرند و آنها نیز نقش خاص خود را ایفا می کنند و ممکن است در صحنه عملی با ادامه دادن درگیری ها با ترور و بمب گذاری دوباره هر توافقی را با شکست مواجه کنند. در نتیجه انتظار خوشبینانه ای است که در اجلاس ژنو 2 به حل و فصل کامل بحران برسند، اما می توان گفت که شاید تمامی طرف ها به چارچوب هایی نزدیک شوند که آن چارچوب قابل پیگیری باشد.

نام ایران این روزها بسیار در اخبار مربوط به سوریه به گوش می رسد و برخی منافع اسرائیلی و امریکایی تهران را به حضور نظامی در سوریه متهم می کنند. این در حالی است که ایران همواره چنین اتهامی را تکذیب کرده است. همزمان امیر عبداللهیان معاون وزیر امور خارجه کشورمان اعلام کرده است که اگر مرزهای سوریه برای جلوگیری از ورود سلاح و تروریست ها به خاک این کشور بسته نشود، محور جدیدی علیه اسرائیل در بلندی های جولان گشوده خواهد شد. با توجه به آنچه گفته شده شما نقش ایران را چگونه تعریف می کنید؟

آنچه که در سوریه اتفاق می افتد نمی تواند در برگیرنده منافع ایران در سطح کلان باشد. در کشور سوریه دو طرف درگیر مسلمان هستند و زمانی که ایران در چنین وضعیتی حامی یک طرف درگیر است، موقعیتش در منطقه و در جهان اسلام تضعیف می شود. تا پیش از این تحولات ایران همیشه از نیروهایی که در منطقه طرافدار تغییر و تحول بودند، حمایت می کرد و این اولین باری است که از یک حکومت در منطقه حمایت می کند و به نظر می رسد جایگاه خود را تغییر داده است و به جای حمایت از روی کار آمدن نیروهای مردمی صحبت از حمایت از یک دولت می کند.

بدین معنا که از یک نیروی انقلابی تبدیل به نیرویی محافظه کار و خواهان حفظ وضع موجود شده است. اما از بعد یارگیری های منطقه ای نیز مجموعه ای از دولت های منطقه از طرف مقابل حمایت می کنند و زمانی که ایران در طرف دیگر قرار می گیرد منافع و روابطش باکشورهایی همچون عربستان، ترکیه، مصر و کشورهای حوزه خلیج فارس دچار بحران های جدی می شود.

اما آنچه که معاون وزیر امور خارجه کشورمان هم مبنای استواری ندارد به دلیل آنکه جولان وضعیت متفاوتی با مناطق اشغالی دارد.جولان، منطقه فلسطین نشین، علوی نشین و سنی نشین نیست و بیشتر دورزی نشین است و طایفه دروزی ها از ابتدای تشکیل حکومت اسرائیل با آنها توافق کردند و حتی در این رژیم کرسی داشته و به عنوان شهروند شناخته می شوند. بنابراین به دلیل آنکه جولان دورزی نشین است اینکه گفته شود مقاومت در آنجا شکل بگیرد صحبت دقیقی نیست.

قاسم محب‌علی، کارشناس مسائل خاورمیانه

خوانده شده 1471 مرتبه