گرچه ترکیه امروزی سعی در ایجاد توازن در روابط خود با غرب از یک سو و شرق و خاورمیانه از سوی دیگر دارد؛ اما اگر مجبور به انتخاب از این دو گزینه شود بیشک غرب را بهدلیل مزیتهای بالای آن انتخاب خواهد کرد که البته این استراتژی در راستای تمایل ترکها برای پیوستن به اتحادیه اروپا قابل طرح است.
آمریکا و غرب قصد دارند ترکیه را بهعنوان الگوی مناسب تغییرات مدنظر خود در کشورهای خاورمیانه معرفی نمایند. ترکیه به اوضاع و تحولات جهانی به دیده واقعبینانه مینگرد و در تمام موارد منافع ملی خود را دنبال میکند. این کشور با شعار دموکراسی در داخل و صلح در خارج توانسته است جایی در افکار اصلاحگرایانه غرب برای خود پیدا کند.
در همین راستا ترکها دکترین عمق استراتژیک خود را با هدف تعامل فعال با پیرامون و با تمام سیستمهای منطقهای مطرح کرده و بهدنبال سیاست آرمانگرایانه به صفر رساندن مشکلات با همسایگان میباشند که تبعاً پیگیری چنین هدفی در منطقه بحرانی خاورمیانه مشکلات خاص خود را دارد؛ کما اینکه دخالت ترکها در بحران سوریه این دکترین را به چالش کشیده و گفته اردوغان، نخستوزیر این کشور که مشکلات سوریه بهعنوان مشکل داخلی ترکیه محسوب میگردد خط بطلانی بر این سیاست است و عملاً آن را با مشکل جدی مواجه مینماید. گرچه ترکها با اعمال یک دیپلماسی پیچیده و ارائه اهداف فرعی نظیر جلوگیری از کشتار بیشتر در سوریه و مهاجرت مردم مرزنشین به داخل خاک ترکیه و جلوگیری از گسترش بحران و نفوذ کردهای شورشی در تلاش برای مدیریت این مسئله هستند.
علت ورود ترکها به موضوع سوریه را میتوان با راهبرد اصلی ترکیه در حوزه خارجی که حضور فعال در روند دموکراسیسازی در طرح خاورمیانه بزرگ میباشد، توجیه نمود و باید گفت در این زمینه ترکها پیشتاز بودهاند و تلاش دارند خود را طلایهدار دموکراسی در منطقه نشان داده و به الگویی برای کشورهای اسلامی تبدیل شوند؛ در واقع بحران سوریه نقش ترکیه را در منطقه برای کشورهای اروپایی اعتلا میبخشد.
گرچه ترکیه امروزی سعی در ایجاد توازن در روابط خود با غرب از یک سو و شرق و خاورمیانه از سوی دیگر دارد؛ اما اگر مجبور به انتخاب از این دو گزینه شود بیشک غرب را بهدلیل مزیتهای بالای آن انتخاب خواهد کرد که البته این استراتژی در راستای تمایل ترکها برای پیوستن به اتحادیه اروپا قابل طرح است. از سوی دیگر وجود هویت مشترک اسلامی ـ اروپایی مهمترین مؤلفهای است که هماینک غرب به آن نیاز دارد؛ چراکه بیشتر روشنفکران غربی نگران آنند که انجام اصلاحات در خاورمیانه بهدلیل تفاوت ادیان بهعنوان تقابل میان دو مذهب تعبیر شود و از اینجاست که نیاز به همزیستی مسالمتآمیز میان دو مذهب عامل اصلی انتخاب ترکیه بهعنوان کشور الگو میشود.
و اما راهبرد دیگری که برای نقشآفرینی ترکیه مطرح است احیای نقش تاریخی این کشور در زمان امپراطوری عثمانی و پیگیری ایده نوعثمانگرایی است که دلیل دیگری برای دخالت ترکها در بحران سوریه میباشد. در واقع سوریه را میتوان کلید تغییر در خاورمیانه تلقی نمود که اگر ترکها بهدنبال اجرای تصمیمات اساسی خارجی و ایفای نقش مؤثر در روند تغییرات خاورمیانه و احیای نقش سنتی خود در دنیای اسلام باشند فرصت مناسبی است تا با مدیریت بحران مذکور جایگاه و موقعیت بهتری را در آینده این کشور بهدست بیاورند. نتیجه چنین تحولی کسب فضای مطلوب برای حضور در لبنان و تأثیرگذاری بیشتر در روند صلح خاورمیانه میباشد که در این صورت روند دور کردن لبنان و فلسطین از گروههای مقاومت شکل گرفته و ترکیه خواهد توانست با پیروی از روشهای نرم، برنامههای راهبردی خود را در منطقه دنبال کرده و سیاستهای غرب مبنی بر ایجاد صلح پایدار بین کشورهای اسلامی و اسرائیل را تحقق بخشیده و بهنوعی روند پیادهسازی الگوی دموکراسی به سبک ترکیه را به مورد اجرا گذاشته و نفوذ سیاسی، اقتصادی و کلان خود را تثبیت نماید.
بنابراین منافع ترکیه در قبال تغییرات در سوریه بهقدری است که موضوعاتی نظیر مهاجرت مشکوک بیش از دوازده هزار نفر از اهالی ادلب و جسرالشغور و حماء به ترکیه بدون هیچگونه توجیه سیاسی و امنیتی و حضور فعالانه مخالفین دولت سوریه در ترکیه، بر وجود دستهای پنهان و دخالتهای آشکار غرب در شروع بحران سوریه دلالت دارد.
آنچه مسلم است این است که نقشآفرینی ترکیه بهعنوان یک بازیگر سنتی و تاریخی تحت تأثیر عوامل داخلی و منطقهای و همچنین عوامل پیشبینی نشدهای قرار خواهد گرفت که شاید مهمترین آن تداخل منافع و رقابتهای موجود با ایران باشد زیرا بحران سوریه دارای چنان ظرفیتی است که میتواند مناسبات میان آنکارا و تهران را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد. از آنجا که دولت سوریه بهنوعی شریک راهبردی و ایدئولوژیک ایران در منطقه میباشد و همچنین جایگاهی برای همکاری مشترک دو کشور برای تسلط بر اوضاع اسرائیل و حمایت از نیروهای مقاومت محسوب میگردد حیات دولت علوی سوریه بسیار حائز اهمیت است و قطعاً هرگونه تغییر اساسی در این کشور مهم و سرنوشتساز است و نیازمند همکاریهای منطقهای برای کنترل اوضاع از طرف بازیگران صحنه میباشد.