لیبی ؛ بیداری اسلامی یا حرکت به سمت دموکراسی غربی

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

غرب در پی سقوط قذافی سعی دارد وانمود کند حرکت لیبی به سمت دموکراسی است اما فریاد "الله اکبر" مردم بعد از سقوط قذافی و شکرگذاری به درگاه خداوند دو شاهد زنده از بیداری مردمی در این کشورهاست.

سقوط قذافی بعد از 42 سال دیکتاتوری و حکومت بر مردم لیبی، واکنش‌های مختلفی را در پی داشت و غرب و دولت‌هایی که تا دیروز در جنایات وی شریک بودند، هرکدام پیام‌هایی منتشر کردند.

اما در میان دولت هایی که سقوط قذافی را نقطه تحولی برای تاریخ لیبی برشمردند، سخنان باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا بیشتر خودنمایی می‌کند که مردم لیبی را به رعایت حقوق بشر فراخواند و اعلام کرد که سقوط قذافی و حرکت مردمی در لیبی گامی بسوی دموکراسی است.

خیزش مردمی لیبی به کدام مسیر ختم می‌شود

حال جای بسی سؤال است که واقعاً ماهیت خیزش مردمی در لیبی پس از چند ماه درگیری و جنگ داخلی چیست، آیا بیداری اسلامی است که حاصل سرکوب های گسترده دیکتاتور قذافی در این کشور مسلمان اتفاق افتاده یا اینکه گام‌هایی برای تشکیل جامعه سکولار و به قول غربی‌ها دموکراسی برداشته‌اند؟

قبل از اینکه به این سؤال پاسخ دهیم، لازم است مروری گذرا داشته باشیم بر آثار و پیامدهای انقلاب اسلامی ایران که سه دهه پیش در ذهن مردم منطقه بارقه‌های امید را روشن کرد. به هرحال با پیروزی انقلاب، دولتی انقلابی در منطقه ظهور یافت که علاوه بر ترویج افکار ضد امپریالیستی، از مخالفان سرسخت غرب و آمریکا به شمار می‌رفت و در شعارهای خود نیز تا حدی (البته در ظاهر) به بلوک شرق نزدیکتر بود. همین امر افکار عمومی منطقه و مسلمانان را بخود معطوف کرده بود که چگونه مردم ایران بدون هیچ گونه امکاناتی نظام شاهنشاهی را با پشتوانه تمام عیار آمریکا و استکبار جهانی سرنگون کردند؟

پیروزی انقلاب نوعی بیداری اسلامی در بین ملت‌ها ایجاد کرد

بی‌تردید انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در سال 57 تاثیرات زیادی بر حوزه‌های گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته است. با پیروزی انقلاب نوعی بیداری اسلامی در بین ملت‌ها بوجود آمد که شاهد رشد و شکل‌گیری چشمگیر جنبشهای اسلامی در نقاط مختلف دنیا با اهدافی نسبتاً نزدیک به آرمانهای انقلاب ایران بودیم.

البته میزان تاثیر گذاری آن بر همه جوامع اسلامی یکسان و یکنواخت نبوده بلکه با توجه به اوضاع خاص هر منطقه و نیز قرابت‌های فکری، فرهنگی و جغرافیایی، درجه تاثیر آن متفاوت بوده و هر اندازه که ملت ایران در نیل به اهداف انقلابی خود با ملت‌های دیگر وجه اشتراک داشته‌اند، به همان نسبت استقبال از این انقلاب گسترده تر بوده است.

انقلاب ایران مردم را به سمت تغییر سرنوشت خود سوق داد

آنچه که به هیچ عنوان نمی‌توان از یاد برد اینکه پیروزی انقلاب اسلامی ایران جذبه‌ای اسلامی در مردم ایجاد کرد و از آن پس مردمی که از عظمت و قدرت خود بی اطلاع بودند و همه مظالم را در چارچوب قسمت، تقدیر و قضای الهی تفسیر می‌کردند، با برداشتی نوین از اسلام به حرکت در آمدند و به تغییر سرنوشت خود پرداختند.

از حدود هشت ماه پیش تاکنون تحولاتی در سطح جهان عرب در حال رخ دادن است که معادلات منطقه‌ای غرب و بویژه آمریکا را برهم زده است. سه دیکتاتور دست نشانده در تونس، مصر و لیبی سقوط کرده و چند دیکتاتور دیگر نیز در آستانه سقوط قرار دارند.

از نکات قابل توجه رویکرد سرگردان غرب برای به انحراف کشاندن این حرکت‌ها است. چرا که شعارهای انقلابیون در این تحولات "الله اکبر" بود که در سال 57 توسط مردم ایران در مقابله با رژیم پهلوی سرداده می‌شد و به این باور رسیده‌اند که انقلاب اسلامی ایران در حال تکثیر است.

از دیگر نکات قابل تامل خواندن نمازهای جماعت در خیابان‌ها و میادین شهر بود که مهر تاییدی بر اسلامی بودن این حرکت‌ها محسوب می‌شود. سر دادن شعارهای ضد استکبار، ضد آمریکا و آتش زدن پرچم رژیم صهیونیستی از دیگر نشانه‌های بیداری این مردم مسلمان علیه استکبار و ظلم بود. حتی در لیبی نیز میدان الخضراء نیز بلافاصله بعد از سقوط قذافی به میدان شهداء تغییر نام داد.

غربی‌ها عنوان می‌کنند این تحولات ضد غرب نیست اما تجمع و تظاهرات مکرر انقلابیون در مقابل سفارتخانه‌های آمریکا و اسرائیل و برخی دول غربی حاکی از رویکرد ضد غربی دارد.

ناکامی آمریکا در القای غیر دینی بودن خیزش‌های مردمی

بسیاری از سیاسمتداران آمریکایی پس از مشاهده این تحولات به هرنحو ممکن سعی کردند که عنوان کنند این حرکت‌ها گامی به سوی دموکراسی است و از عواملی مانند بحران اقتصادی و مشکلات مسکن و غیره نشأت می‌گیرد. شاید مشکلات معیشتی و اقتصادی یکی از علل حرکت‌های اخیر باشد، اما علت تام نیست.

سرکوب مذهب و نبود آزادی برای ادای فرایض دینی، بدئت گذاری و تحریف عقاید دینی مردم در این کشورها بویژه تونس و لیبی، همدستی با آمریکا و رژیم صهیونیستی، وجود حکومت‌های مستبد وموروثی، تحقیر ملت‌ها با سرکوب و عدم حق رای و دخالت دادن در حق تعیین سرنوشت خود، از مهمترین عللی بود که باعث شد مردم بیدار شده و امروزه با شعارهای الله اکبر سقوط دیکتاتورهای خود را جشن بگیرند.

هرچند آمریکایی‌ها با سفرهای مکرر و دعوت از نمایندگان انقلابیون و نفوذ در بین آنها سعی کرده‌اند وانمود کنند که مدیریت این تحولات را برعهده دارند اما واقع امر این است که منافع غرب در تحولات اخیر بر باد رفته و اینگونه واکنش‌ها و اظهارات برای این است که بتوانند جای پایی در دولت‌های آینده اسلامی در این کشورها باز کنند.

موج بیداری اسلامی به کشورهای دیگر نیز سرایت می‌کند

در کشور مصر انقلابیون روز به روز حلقه را بر دولت های غربی تنگ تر کرده و امروز شاهدیم که اخراج سفیر اسرائیل، ملغی کردن قرارداد کمپ دیوید را سر می‌دهند. محمد القومانی دبیرکل حزب اسلامی تونس چندی پیش در همایش بیداری اسلامی در تهران طی سخنانی اظهار داشت که امام خمینی 30 سال پیش این انقلاب را با عظمت رهبری کرد که انعکاس گسترده‌ای در سطح جهان داشت و با ارائه یک جریان فکری اسلامی توانست شروع کننده بیداری اسلامی در جهان اسلام باشد.

امروزه موج این بیداری از تونس آغاز، و پس از ان کشورهای مصر و لیبی را درنوردید و در کشورهای بحرین، یمن، عربستان ، اردن و مغرب نیز شروع به وزیردن کرده به گونه‌ای که حاکمان وادار شده‌اند که برای فرو نشاندن خشم این مردم بیدار دل، اقدامات و اصلاحاتی انجام دهند که خوشبخاته مردم تا سرنگونی نظام پادشاهی و برقراری حکومت اسلامی به راه خود ادامه خواهند داد.

کلام آخر

به جرئت می‌توان با افتخار بیان کرد که امواج ساختار شکن بیداری اسلامی ناشی از دعوت امام خمینی (ره) نه تنها به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی انجامید و همچنین نه تنها فقط نهضت‌های اسلامی شیعه و غیر شیعه در جوامع اسلامی آفرید بلکه از مرزهای دینی و جغرافیایی گذشته و به "بیداری دینی" و سپس "بیداری انسانی" در سراسر جهان تبدیل و منجر شد که امروزه در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا شاهد آن هستیم.

با این حال آمریکایی‌ها، صهيونيست ها و همپیمانشان نیز بیکار نخواهند ماند و برای حفظ امنیت و منابع خود در منطقه تلاش خواهند کرد لذا فرآیند تغییر شاهد سناریوهایی خواهد بود که شاهد سناریوهایی خواهد بود که منجر به موفقیت کامل یا جزئی و یا شکست شود و دشمنان تلاش خواهند کرد با بهره‌گیری از آشفتگی اوضاع، به اختلافات قومی و فرقه‌ای بیشتری دست بزنند. انقلابیون نباید اجازه دهند این حرکت‌ها که حاکی از اصالت این امت و اصالت مردم و شوق آنها برای آزادی و کرامت از بین برود.

جریان‌های انقلابی و جوانان پرشور می‌ بایست مراقب باشند که این طرز تفکر بر اراده آنها در ایجاد تحولات و تغییرات گسترده در سطح حکومتی تأثیر نگذارد که با انتخاب فردی در بین اسلام‌گراها بعنوان رهبر جریان خود می‌توانند بر این موضوع نیز فائق آیند.

سيدباقري

خوانده شده 1835 مرتبه