شهید "محمد علی نقوی" توانست ضمن همراه کردن علما پیروان مکتب جعفریه پاکستان را از وضعیت راکد و مسکون گذشته خارج کرده و با دمیدن روح جدیدی در آن تکاپوی بسیاری را در بین پیروان این مکتب ایجاد کرد.
اسفند ماه سالگرد شهید دکتر "محمدعلی نقوی" انقلابی و نخبه پاکستانی است . شاگردی از شاگردان مکتب اسلام ناب محمدی به رهبری امام خمینی "ره" بود. وی بیست و شش سال پیش توسط گروهی مزدور به نام سپاه صحابه که صرفا برای بدنام کردن صحابه و تفرقه در جهان اسلام بوجود آمده اند به شهادت رسید.
در همین راستا دوتن از دوستان و آشنایان این شهید بزرگوار طی یادداشت اختصاصی به معرفی مهمترین ویژگی های این شهید والا مقام پرداختند.
متن یادداشت "دکتر راشد عباس نقوی" از کارشناسان برجسته منطقه شبه قاره به شرح ذیل است:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا ( سوره انفال آیه ۲۹)
ای اهل ایمان، اگر خدا ترس و پرهیزکار شوید تا خداوند به شما فرقان عطا کند. یعنی خداوند متعال در این آیه کریمه وعده داده است که مومنانی که تقوا و پرهیزکاری اختیار کنند به توفیق دستیابی به فرقان و تشخیص و شناخت حق از باطل، درست از نادرست و سود از زیان دست می یابند.
از آنجایی که شهید دکتر محمد علی نقوی به مراتبی از تقوا و پرهیزکاری رسیده بود که باعث شده بود در خط مشی و مسیر فکری و حرکتی خود خصوصیاتی متمایز و نمایان داشته باشد. برای مثال در خط مشی شهید محمد علی ویژگی هایی مانند؛ فریب دادن و نفاق، خلف وعده و تکبر و سایر اخلاق رذیله جایگاهی نداشته باشند. ما هرگز شاهد دسیسه چینی شهید محمد علی علیه کسی نبودیم و ایشان در رفتارهای روزمره هرگز دچار خلف وعده نمی شد و قصد فریب اشخاص را نداشت. خداوند متعال نیز شاهد است که ما هرگز ندیدیم که شهید محمد علی درباره فردی چیزی بگوید و سپس در عمل چیز دیگری را انجام بدهد. ایشان در خصوص فعالیت های تشکیلاتی و تصمیمات سازمان های شیعیان هرگز با اصول تدوین شده وارد بازی های قدرت طلبی شخصی نمی شد و هرگز منافع شخصی خود را در نظر نمی گرفت و وجود و شخصیت ایشان به گونه ای بود که هرگز به دنبال خودنمایی و نمایش خود در مقابل دیگران نبود.
شهید دکتر محمد علی نقوی همیشه برای کمک به افراد فقیر و نیازمند به صورت پنهانی اقدام می کرد. ایشان فردی خودساخته بود که با حداقل امکانات فعالیت می کرد و سطح زندگی او نیز با وجود تحصیلات و فرصت های شغلی عالی، مانند افراد عادی بلکه پایین تر از افراد عادی بود. در معاشرت و نشست و برخاست با مردم نیز فردی خاکی بود. مانند مردم عادی شخصا به کارهای روزمره خود می پرداخت و هیچ امتیازی را برای خود در مقابل افراد عادی قائل نبود. او همیشه قدردان افراد صالح و شایسته و مستعد بود و در واگذاری سمت ها و مسئولیت های مختلف به افراد همیشه اصول بنیادین اسلام را مد نظر قرار می داد. او در مقابل افراد ضد دین، فرصت طلب و جاه طلب و شهرت طلب ایستادگی می کرد و هرگز با آنها سازش نداشت. ایشان در بین تشکل های مختلف شیعیان، اصولی مانند؛ راستگویی، اخلاص، سادگی، تواضع، عمل به واجبات را نهادینه کرد. سمت ها و مناصب را به عنوان مسئولیت و مسئول معرفی کرد و همیشه در مقابل سخنان منفی ایستادگی می کرد. شهید دکتر محمد علی نقوی حتی اگر با فردی یا تشککلی به خاطر پایبندی به اصول دچار اختلاف نظر می شد، هرگز تلاش نمی کرد که آن فرد یا تشککل را از عرصه خارج کند بلکه از اقدامات خوب و کارهای مثبت طرف مقابل حمایت و حتی همکاری هم می کرد. اگر کار خوبی را در فرد یا تشککلی مشاهده می کرد نه تنها خود به تحسین آن می پرداخت بلکه نزد دوستان خود نیز به این موضوع اشاره می کرد.
ایشان منحصر به سازمان ها و تشکّل های شیعیان پاکستان نبود، بلکه از همه نهادها و سازمان های اسلامی حمایت می کرد. عموما در جامعه ما نسب به افرادی که با آنها اختلاف نظر وجود داشته باشد سوء ظن نیز وجود دارد و سعی می شود که علیه طرف مقابل موضع گیری شود و حتی برخی این افراد را مهره های استعمار می دانند. برخی اوقات شدت موضع گیری به حدی می شود که طرف مقابل را حسود، کینه ای، خودپسند و حتی بی دین نیز ذکر می کنند. اما شهید دکتر محمد علی نقوی هرگز در طول زندگی خود چنین رویه ای نداشت. البته باید گفت که در مقابل کسانی که واقعا عمال استعمار بودند شهید محمد علی موضع گیری بسیار سخت و محکمی داشت و هرگز در مقابل آنها نرمشی از خود نشان نمی داد و همین خصوصیاتی است که پیروان واقعی حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) نیز دارند.
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا (سوره فتح آیه۲۷ )
محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را میطلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانههای خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وامیدارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد، اما کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است.
۱۶ ویژگی برجسته شهید نقوی
آقای علی رضا نقوی از همراهان و دوستان قدیمی شهید دکتر محمد علی نقوی در خصوص شخصیت و عملکرد ایشان ۱۶ ویژگی بارز را برشمرده بودند که با مطالعه این ویژگی ها می توان به زوایایی مختلف خط مشی و راهبردهای آن شهید پی برد. در واقع شهید محمد علی نقوی از لحظه ای که توانست خود را بشناسد تا آخرین لحظه زندگی خود به فکر خدمت به پیروان مکتب اهل بیت(ع)، مسلمانان پاکستان، دین اسلام و انسانیت بود و در این مسیر لحظه ای توقف نداشت.
شهیدی که برایش ارتقای مکتب اهل بیت(ع) بر همه چیز اولویت داشت
۱. شهید دکتر محمد علی نقوی برای تغییر شرایط نامساعد به تفکر و تدبّر در خصوص مسائل می پرداخت، سپس با یافتن راه حل و اهداف دستیابی به راه حل، حرکت خود را آغاز کرده و همزمان جریانی از افراد را برای دستیابی به این اهداف شکل می داد.
۲. شهید محمد علی همزمان هم رهبری جریان را به عهده می گرفت و هم خود به عنوان عضوی از این جریان در بطن فعالیت های آن حضور پیدا می کرد.
۳. ایشان از جزئی ترین مشکلات و مسائل جامعه و عامه مردم آگاه بود و برای ایجاد تغییر در شرایط جامعه و حل این مشکلات و مسائل با تمام توان خود و همراهانش اقدام می کرد.
۴. شهید محمد علی، بقا و ارتقای امت جعفریه و پیروان مکتب اهل بیت (ع) را بر بقا و ارتقای خود و خانواده خودش مقدم می دانست.
۵. ایشان تمام توانمندی ها و استعدادهای خود را ابتدا صرف پیروان مکتب حسینی و امت اسلامی و اسلام می کرد و سپس به خانه و خانواده خود می پرداخت.
۶. نه تنها با اعضای تشکل ها و سازمان هایی که مدیریت آنها را به عهده داشت همدل و همراه بود بلکه شریک تمام غم و رنج و اندوه هایی بود که اعضا و فعالان این تشکّل ها به آن مبتلا می شدند.
الگوی فعالان مکتب اهل بیت (ع) در پاکستان
۷. شهید محمد علی نقوی بنده ای مخلص که مورد عنایت خداوند بوده و از منتظران واقعی امام زمان (عج) بود که به عنوان الگوی فعالان مکتب اهل بیت (ع) در پاکستان مطرح بود و هست.
۸. شهید دکتر محمد علی نه تنها به عنوان یک پزشک به تشخیص و علاج بیماری هایی جسمانی افراد می پرداخت و برای سلامتی جسمانی انسان ها فعالیت می کرد بلکه به شناسایی و علاج بیماری های غیر جسمانی نیز می پرداخت و دمی عیسایی داشت.
۹. ایشان با گفتاری شیرین و دلپذیر نه تنها باعث ایجاد آرامش قلبی در افراد می شد بلکه در عرصه ها و جبهه هایی که نیازمند فعالیت مجاهدانه بود مانند سربازی بی باک به رشادت می پرداخت و همزمان به تقویت روحیه سایر مبارزین هم می پرداخت.
۱۰.شهید دکتر محمد علی نقوی نه تنها باعث رونق یافتن محافل و مجالس علمای دین می شد بلکه به دلیل تلاش برای حل مسائل و مشکلات مطرح شده در این محافل، از محبوبیت خاصی برخوردار بود.
همکاری با تشکل ها در پاسداری از اسلام و مبارزه با توطئه های علیه اسلام
۱۱. شهید نسبت به دسیسه ها و توطئه های طاغوتی و استعماری و اقدامات نفرت انگیز دیکتاتورهای زمانه خود بسیار دقیق بود و به محض آگاهی از شکل گیری دسیسه ای جدید توسط آنها بلافاصه برای پاسداری از اسلام و مسلمین و پیروان مکتب حسینی با همراهی دوستان و اعضای تشکّل ها اقدام می کرد.
۱۲. ایشان شخصیتی داشت که در دوران زندگی خود در مقابل چالش ها و توطئه هایی که علیه اسلام انجام می گرفت مردانه وار ایستادگی می کرد و برای مقابله با این جریان ها از ظرفیت اقدام گروهی نیز استفاده می کرد.
۱۳. ایشان اعتقاد راسخی به این موضوع داشتند که از طریق امکانات انقلاب ایجاد نمی شود، بلکه انقلاب ها باعث شکل گیری امکانات می شود و شخصا نیز با اقدامات انقلابی از امکانات این اقدامات استفاده می کرد.
امام خمینی(ره) و اقبال لاهوری الگوهای شهید نقوی بودند
۱۴. شهید محمد علی نقوی در زندگی خود مانند اسوه مرد مجاهد معرفی شده توسط حضرت امام خمینی (ره) و الگوی مرد مومن و انسان کامل معرفی شده توسط علامه اقبال لاهوری زندگی کرد.
۱۵. شهید محمد علی فردی بود که سخنان خود را با دلایل معقول به طرف مقابل ارائه می داد و بر مبنای اصول و ارزش ها دوستان خود را برای همکاری در کارهای مختلف با خود همراه می کرد.
۱۶. ایشان اسوه بزرگ فداکاری و از خود گذشتگی بود و اقدماتش باعث شد تا هزاران نفر از جوانان مسلمان پاکستانی با شوری انقلابی آماده فداکاری و از خودگذشتگی در راه اسلام و مسلمین باشند و در این راه آماده فدا کردن جان خود به عنوان ارزشمندترین داشته خود نیز باشند.
انجام کار تشکیلاتی و ایجاد موجی فراگیر در میان دانشجویان دانشگاه های پاکستان
با مطالعه مختصری زندگی شهید دکتر محمد علی نقوی می توان پی برد که ایشان همیشه پس از بررسی کامل وضعیت و با درک مناسب از نقاط مثبت و منفی شرایط جامعه با اراده ای محکم جنبش های اجتماعی موثری را راه می انداخت. شهید نقوی پس از مطالعه کامل تاریخ وقایع صدر اسلام و زندگی ائمه اطهار(ع) و جنبش های ایجاد شده در جهان اسلام به این نتیجه رسیده بود که تنها با همراه کردن آگاهانه نسل جوان است که می توان جنبش های موثر را در جامعه ایجاد کرد و بر مبنای همین راهبرد بود که ایشان در قدم اول تلاش کرد از طریق همراه کردن جوانان دانشجوی هم فکر جنبشی را ایجاد کند. از آنجا که ایشان از دانشجویان ممتاز و مطرح دانشکده پزشکی بود کار خود را از همان دانشکده پزشکی آغاز کرد، سپس این اقدام در دانشگاه مهندسی و دانشگاه پنجاب نیز تداوم پیدا کرد و تبدیل به موجی فراگیر و پویا در بین دانشجویان پاکستان شد.
سازماندهی و تقویت بنیادهای فکری و عقیدتی جوانان با همکاری علمای پاکستان
ایشان در سازماندهی و تقویت بنیادهای فکری و عقیدتی جوانان ابتدا به ایجاد ساختار تشکیلاتی پرداخته و در مرحله دوم جوانان دانشجو را به سمت علمای دین سوق داد و این اقدام باعث فعال شدن علما شد و آنها متوجه شدند که افرادی تحصیلکرده و فعال در عرصه اجرایی آماده کمک رسانی هستند. بر مبنای همین راهبرد بود که ایشان توانست ضمن همراه کردن علما بتواند امت پیروان مکتب جعفریه پاکستان را از وضعیت راکد و مسکون گذشته خارج کرده و با دمیدن روح جدیدی در آن تکاپوی بسیاری را در بین پیروان این مکتب ایجاد کرد.
اتحاد و انسجامی بی سابقه در بین پیروان مکتب تشیع در پاکستان
در نتیجه فعالیت های دکتر محمد علی نقوی و همراهان ایشان بود که اتحاد و انسجامی بی سابقه در بین پیروان مکتب تشیع در پاکستان ایجاد شد و علمای پاکستان نیز به مرحله درک اهمیت اتحاد و انسجام رسیدند۔
خاطرات شهید نقوی از زبان یکی از دوستانشان:
در ادامه یکی دیگر از دوستان شهید با نام مستعار (برادر شهید: س – ح) به معرفی برخی از خاطرات خود با این شهید بزرگوار پرداخت؛
ایشان در خاطرات خود اظهار داشت بنده که سالها از نزدیک با این شهید آشنایی نسبتا نزدیکی داشتم بر خود لازم دیدم که حداقل در چند سطر خاطراتی مختصر از این شهید عاشق را در سالگرد شهادت پر افتخار وی برای خوانندگان گرامی نقل نمایم.
اولین آشنائی بنده با شهید به سال ۱۳۶۶ برمی گردد . زمانی که مقیم در پاکستان بودم . اولین آشنائی بین بنده و ایشان در شهر اسلام آباد پاکستان صورت گرفت . وی پزشکی بود کاملا خوش برخورد و ساده زیست . در اولین ملاقات با روحیه پسندیده ای که داشت مخاطب را جذب خود کرده و احساس برادری در بین او و مخاطب ایجاد می گردید. وی عاشق اسلام و انقلاب و امام راحل بود و مدتها بود که تشکیلات دانشجویان امامیه را راه اندازی نموده بود و بیشترین وقت خود را علاوه بر طبابت صرف ساماندهی تشکیلات دانشجویان حزب اللهی در پاکستان می نمود.
ساماندهی جوانان دانشجو پیرو امام راحل و علامه عارف حسین الحسینی
او که مدتی را در جبهه های دفاع مقدس به عنوان یک پزشک متدین خدمت کرده بود با تجربه ای از ظلم های صدام معدوم و جنایت های استکبار به پاکستان برگشته و با روحیه جهادی بسیجی و افکار تشکیلاتی بالائی که داشت به دنبال ساماندهی جوانان دانشجو پیرو امام راحل و نیز علامه عارف حسین الحسینی رهبر شهید مسلمانان در پاکستان بود.
پزشک شهیدی که ساده زیست و حامی بیمارانش بود
وی زندگی کاملا ساده و بی پیرایه و بدون تشریفات را می گذراند. برخورد او در محل کار با همکاران و دوستان تشکیلاتی و غیره بسیار صمیمانه ، جذاب ، بی پیرایه ، افتاده ، بدون ادعا و برادرانه بود.
روزی برای انجام کاری به شهر لاهور رفته بودم که دیداری نیز با شهید دکترنقوی داشتم حوالی ظهر وی بنده را برای ناهار به منزلشان دعوت نمودند . خانه ای بسیار ساده و کوچک و محقر در یکی از محله های معمولی شهر لاهور . ناهار ایشان برای میهمانشان ساده ولی با دنیائی از محبت و عطوفت و برادری بود ، نان و یک عدد تخم مرغ.
عصر همانروز به اتفاق ایشان به مطب شان در یکی از محله های فقیر نشین لاهور رفتیم . مطب درست چسبیده در کنار خانه های فقیر نشین و چسبیده به یک طویله با دو گاو بود. بیماران مختلفی مراجعه می کردند . در آن دوره میانگین ویزیت پزشکان در اسلام آباد بین ۷۰ تا ۱۰۰ روپیه بود در حالی که ویزیت ایشان در آن منطقه ۷ روپیه بود.
بیماران بسیاری آمدند و از آن جمله پیرزنی را به خاطر دارم که به ایشان مراجعه کرده بود ، به نظر می رسید که همه نوع بیماری داشت ، دل درد و ناراحتی معده و پادرد و دست درد و غیره . در پایان ویزیت که شهید دکتر برای وی نسخه ای نوشت و دستورات لازمه را ارائه نمود، پیرزن سئوال کرد که آقای دکتر ویزیت چقدر شد؟ که پاسخ شنید هفت روپیه . پیرزن گفت آقای دکتر سه روپیه بیشتر ندارم شهید دکتر گفت که همان کافی است و سپس دست در میز کوچک کناری اش نموده و تمامی داروهای وی را به صورت کاملا رایگان با توضیح کامل تحویل پیرزن داد.
برپایی مراسم برائت از مشرکین با همکاری حجاج پاکستانی
در سال ۶۶ کشتار حجاج ایرانی در مکه مکرمه صورت گرفته بود و به همین خاطر در سال ۶۷ هیچ یک از حجاج ایرانی راهی انجام مناسک حج نشده بودند . در همین سال شهید دکتر به همراه چند نفر محدود از برادران و خواهران پاکستانی اش برای برگزاری مناسک حج راهی مکه مکرمه شده بودند . در طول انجام مناسک دقیقا در همان زمانی که هر ساله مراسم برائت توسط حجاج ایرانی برگزار می گردید؛ شهید دکتر در همان روز و همان مکان با ظرفیتی از حجاج پاکستانی و برخی از اتباع دیگر کشورها مراسم برائت از مشرکین را با قوت و قدرت برپا نمودند . سعودی ها که به هیچ وجه تصور چنین مراسمی را هم نداشتند تا خود را جمع و جور نمایند مراسم با تاثیرگذاری بسیارخوبی در بین حجاج خارجی در صحنه به پایان رسیده بود.
حدود ده روز پس از شهادت شهید عارف الحسینی ، محمد ضیاءالحق نیز در یک سانحه هوائی جان خود را از دست دادند. متعاقب این مسائل دولت سعودی که فشار را سهمگین دید کلیه زندانی ها را آزاد و حتی برخی از اتباع پاکستانی شاغل در آن کشور را با کوچکترین سوءظنی اخراج نمود. چند روز پس از آزادی شهید دکترنقوی توسط واحد مرکزی خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از وی مصاحبه ای با جزئیات کامل دستگیری اش انجام گرفت.
سخت ترین روزهایی که برمن و دوستانم و خاصه شهید دکتر نقوی گذشت روزهای رحلت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) بود . پاکستان به طور کامل عزادار گردید و این عزاداری تقریبا در تمامی شهرها و مناطق نمودی چشمگیر داشت.
شهید نقوی : امام خمینی طوفانی در تاریخ بود که آمد و رفت
فشارهای روحی و روانی و غم و اندوه سنگینی بر دلها حاکم بود . در این بین بنده بارها سراغ شهید دکتر را از دوستان گرفتم ، تقریبا همگی اظهار بی اطلاعی می کردند ، به نظرم دکترشهید برای تحمل چنین غمی به خلوت خود رفته بودند . در روزهای اربعین امام بود که موفق به دیدار وی در شهر راولپندی در نزدیکی اسلام آباد شدم . وی به محض دیدن حقیر بنده را در آغوش گرفته و در حالی که با هم گریه می کردیم گفت : " امام خمینی طوفانی در تاریخ بود که آمد و رفت". شهید دکتر محمدعلی نقوی ذوب در امام و دنباله روی اسلام ناب محمدی( ص)بود.
اخیرا کتابی به دستم رسید بنام " همسفر نور در پاکستان " که توسط انتشارات فیض کاشانی ترجمه و چاپ گردیده که سیره و زندگینامه این شهید وارسته می باشد . اندیشمندان گرامی در جهان اسلام را توصیه به خواندن این کتاب نموده و از اطاله کلام خودداری می نمایم.
منبع: حوزه