سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در مراسمی به مناسبت احداث باغ موزه مقاومت "جنتا" در چارچوب چهلمین سالگرد تاسیس مقاومت اسلامی لبنان در سخنانی از تصمیم تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ابتدای شکل گیری مقاومت سخن گفت و از آن تمجید کرد.
دبیرکل حزب الله لبنان، در مراسم آغاز عملیات اجرایی احداث باغ موزه مقاومت در منطقه "جنتا" در چارچوب چهلمین سالگرد تأسیس مقاومت اسلامی گفت: سلام و درود به همه شما حضار محترم. اولاً به همه برادران و خواهران خودم که در این دیدار مبارک حضور دارند، خوشامد میگویم. این مراسم برای تأسیس مسیری مبارک ان شاء الله خواهد بود. در آغاز اجازه میخواهم وظیفه اخلاقی خودم را ادا کنم. در روزهای گذشته حاجیه خانم فوزیه حمزه مادر شهید احمد قصیر کسی که فاتح عصر و دوره شهادت طلبان بود درگذشت. شهید احمد سردار شهادت طلبان بود او بزرگترین عملیات در تاریخ مقاومت از زمان تاسیس رژیم صهیونیستی تاکنون بود. این مادر شهید مادر شهیدان احمد قصیر، موسی قصیر و ربیع قصیر بود. ربیع قصیر در جنگ تابستان ۲۰۰۶ به شهادت رسید. حاج ابوموسی قصیر همسر مجاهد این مادر شهید که او نیز پدر این شهیدان است و خانواده این تازه درگذشته تسلیت عرض میکنم. این مادر به فرزندان شهیدش و شافعانش پیوست. او در طول عمر خویش زنی مجاهد و مقاوم و صابر بود. از خداوند میخواهم به بازماندگان صبر جمیل عنایت فرماید.
همچنین باید با خانواده شهید ابراهیم النابلسی مواسات کنیم و به این خانواده تبریک بگوییم و خانوادههای برادران شهیدی که به همراه او شهید شدند و برادرانی که پس از او و تا به امروز به شهادت رسیدند در کرانه باختری و غزه و فلسطین تقریباً هر روز یک شهید یا بیشتر تقدیم میکند. ما در حزب الله به خانواده شهید ابراهیم النابلسی و مادر و پدرش و همه اعضای خانواده اش و خانوادههای شهدا تسلیت میگوییم و با آنها همدردی میکنیم به خانوادههای شهدا هم برای فقدان عزیزانشان تسلیت میگوییم و هم برای رسیدن به درجه رفیع نزد پروردگار و روحیه بالایی که این خانوادهها دارند تبریک میگوییم. ما با این روحیهها امیدواریم که بتوانیم راه مقاومت را ادامه بدهیم تا ان شاء الله به یاری خدای سبحان پیروزی در آینده محقق شود.
هدف از برگزاری این مراسم تاسیس باغ موزه جهادی و گردشگری جنتا است بعدا برادران نامگذاری رسمی به این مرکز خواهند داد. سخنان من دو قسمت است که قسمت اول درباره همین موضوع است و قسمت دوم اشاره به برخی مسائل سیاسی است که به طور خلاصه بیان میکنم.
روز دوشنبه ان شاء الله در پایان مراسم چهل بهار و پیروزی در جنگ تابستان ۲۰۰۶ و آزادی دوم در شمال و جنوب البقاع سخن خواهم گفت.
سید حسن نصر الله ادامه داد: اولاً چرا جنتا؟ ما سال هاست که فکر میکردیم که باید در البقاع یک باغ موزه گردشگری - جهادی ایجاد کنیم تا گروهی از اهداف را با آن محقق کنیم. باغ موزه ریتا در جنوب و در اقلیم التفاح تجربهای موفق بود که برکات معنوی و فرهنگی و اقتصادی داشت. ما چندین سال است که درباره این موضوع تحقیق میکردیم. ایجاد این باغ موزه قطعی بود، اما اینکه کجا باشد مورد بحث بود تا تاریخ و ایثارگریها را به یاد و خاطره مردم و اهالی شریف منطقه بازگرداند. شرایط کرونا و اوضاع مالی دشوار کمی موجب شد که این موضوع به عقب بیفتد تا این که به منطقه جنتا توافق شد. کمی درباره جنتا سخن بگوییم، زیرا در نهایت این سخنرانی به عنوان سند باقی خواهد ماند؛ زیرا پس از اینکه این باغ موزه تاسیس شد این سخنرانی در آرشیو باقی خواهد ماند که زیربنای تأسیس این مکان است.
سید حسن نصرالله از تصمیم تاریخی امام خمینی (ره) در ابتدای شکل گیری مقاومت سخن گفت
دبیرکل حزب الله خاطرنشان کرد: چهل سال که به عقب بازگردیم سال ۱۹۸۲ این مقدمه را همه شما میدانید، اما باید گفته شود بر اثر تجاوز اسرائیل به مناطق زیادی از لبنان و هنوز مشخص نبود که این حملات تا کجا ادامه خواهد داشت احتمال داشت که تجاوزها به سایر مناطق لبنان نیز گسترش مییافت و دمشق در محاصره قرار میگرفت و حملهای نیز به دمشق صورت میگرفت. در آن زمان امام خمینی (ره) تصمیم تاریخی بزرگی اتخاذ کردند و نیروهایی را به سوریه اعزام کردند و هیئتی نظامی بلند پایه تشکیل شده از فرماندهان سپاه و فرماندهان ارتش ایران به دمشق اعزام کرد و با حافظ الاسد رئیس جمهور فقید دیدار داشتند با مقامات سیاسی و فرماندهان نظامی سوریه بحث و تبادل نظر شد. در آن زمان مشخص شد که تجاوز تا یک مکان مشخصی بود تا این مرزها باقی خواهد ماند و پیشروی نیروهای اسرائیلی در مناطق بیشتری از لبنان و عبور از خاک سوریه وجود نداشت. ازاینرو نیازی به اعزام نیروهای ایرانی نبود، زیرا اصل قضیه این بود که نیروهای ایرانی در کنار سوریه و لبنان در سایر مناطق لبنان بجنگند. از سوی دیگر ایران جنگ شدیدی را در آن زمان با رژیم صدام حسین داشت رژیم صدام با تشویق آمریکا و غرب و کمکهای نامحدود کشورهای عربی خلیج فارس به جمهوری اسلامی ایران حمله کرد. به رغم اینکه ایران در جبهه ممتدی که هزاران کیلومتر ادامه داشت میجنگید. امام خمینی (ره) تصمیم گرفت لبنان و سوریه را رها نکند و جوانان خود را برای مبارزه با دشمن اسرائیلی در کنار ملتهای لبنان و سوریه اعزام کند تا تجاوزهای اسرائیل را متوقف کنند. نقشه عملیاتی تغییر کرد. قرار شد یگانی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در سوریه باقی بماند و وارد لبنان شود و هدف آن کمک به نیروهای مقاومت لبنان باشد به نیروها آموزش بدهند و تجربههای نظامی را به آنها انتقال دهند و کمکهای لجستیکی را به آنها تقدیم کنند سلاح و توپ و مهمات ارسال میشد و کمکهای معنوی و روحی و دیگر به نیروهای مقاومت لبنان از سوی ایران داده میشد.
مأموریت نیروهای ایران از ماموریت جنگی در جبههها به ماموریت آموزشی و بسیج کردن نیروها و آماده کردن آنها تغییر یافت. از اینرو ماموریت نیروهای ایرانی باقی مانده جنگ در میدانهای نبرد به نیابت از مردم لبنان و سوریه نبود. بلکه ماموریت آنها به کمک لبنانیها بود و البته سوریها نیاز به کمک نداشتند تا مردم لبنان زمینهای اشغال شده خود را از دست اشغالگران آزاد کنند.
حضور اصلی نیروها در منطقه الزبدانی بود که یک پاسگاه نظامی بود که سوریه به نیروهای سپاه تقدیم کرده بود و از آنجا تصمیم بر این شد که به لبنان وارد شوند از الزبدانی وارد جنتا شدند. اولین منطقه لبنانی که برادران ما در سپاه پاسداران و در واقع نمایندگان امام خمینی (ره) به آن رسیدند همین منطقه جنتا بود که همینک مراسم خود را در آن برگزار میکنیم. در زمین جنتا یک پایگاه آموزش نظامی بود که از سالها قبل در آن فعالیت میکرد. این پایگاه نظامی پس از حمله اسرائیل و تحولات داخلی در زمان جنبش امل اسلامی به ریاست برادر عزیز سید ابوهشام سید حسین الموسوی بود که خداوند او را حفظ کند. این پایگاه به برادران سپاه تحویل داده شد. آنها در این پایگاه مستقر شدند و چادرهایی در منطقه قدیمی پایگاه زدند و این پایگاه اولین دوره نزد سپاه را برگزار کرد. اولین کسی که به دوره اول ملحق شد سید الشهدای مقاومت اسلامی شهید سید عباس الموسوی (ره) بود در کنار او تعدادی از برادران فرمانده نیز حضور داشتند. همینک برخی از آنها فرمانده هستند که از همان زمان هم فرمانده بودند. برخی مسئولان سیاسی نیز هستند و برخی فرماندهان نظامی که از چهل سال پیش تاکنون حضور دارند.
تعداد زیادی از مجاهدان نیز حضور داشتند که از مناطق مختلف لبنان بودند. دوره اول به پایان رسید و تجربه نظامی و روحی و عاطفی دوره اول به پایان رسید دوره دوم و پس از آن دوره سوم و چهارم و پنجم و همینطور ادامه داشت، زیرا حجم استقبال از دورهها بسیار زیاد بود و به دورههای محدود و معدود منتهی نمیشد. پایگاه نظامی جنتا به پایگاهی تبدیل شد که دلها برای آن میتپید و افراد مشتاق زیادی با هم رقابت میکردند تا در دورههای آن شرکت داشته باشند. من به خاطر دارم در آن مرحله در زمینه استقبال از داوطلبان و پذیرش آنها فعالیت میکردم. جوانان از هر منطقهای به آنجا میآمدند، از جنوب و شمال، الضاحیه، بیروت، جبل لبنان، البقاع و سایر مناطق، روستاها و شهرها جوانان میآمدند. استقبال بسیار زیادی شد و جنتا و پایگاه آن جایگاه خود را در میان نیروهای مقاومت به دست آورد.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه گفت: نخستین اردوگاه آموزشی مقاومت اسلامی لبنان در همین جا (جنتا) بود و همین جا بود که اولین دوره آموزشی مقاومت اسلامی برگزار شد و نیروها از آن فارغ التحصیل شدند و از همین جا بود که اولین فعالیتهای نظامی سازمان یافته شکل گرفت. همزمان با اینجا، جوانان در جنوب لبنان، حومه جنوبی بیروت، جبل لبنان و مناطق تحت اشغال رژیم اشغالگر نیز فعالیتهایی انجام میدادند، اما فعالیتهای سازمان یافته از اینجا برای اجرای دورههای آموزشی آغاز شد. اردوگاههای آموزشی در جنتا و مناطق اطراف آن گسترش یافت. در جنتا فقط یک اردوگاه آموزشی وجود ندارد بلکه اردوگاههای آموزشی در این منطقه وجود دارد و دورههای آموزشی زیادی به مدت سالها برگزار شد و از همان ابتدا نیز بارها هدف حملات اسرائیل قرار گرفت و اهالی این منطقه و مناطق اطراف رنجهای زیادی متحمل شدند. اهالی این مناطق واقعا انسانهایی حسینی بودند نه مثل کسانی که در کوفه پشت امام حسین (ع) را خالی کردند. زیرا در طول مدتی که این مناطق هدف قرار میگرفتند هیچ کدام از اهالی منطقه نیامدند و به حزب الله و برادران سپاه بگویند دارید با ما چه کار میکنید؟ ما را نابود کردید. خانههای ما را ویران کردید. زن و فرزند ما دچار رعب و وحشت شده اند. برادران ما از اهالی چیزی جز وفاداری و حمایت چیز دیگری ندیدند.
در این حملات دهها تن از برادران به شهادت رسیدند و صدها نفر نیز زخمی شدند. در این حملات خون لبنانیها و ایرانیها در هم آمیخت و شماری از مربیان سپاه ایران به شهادت رسیدند. هزاران تن از مجاهدان از مناطق مختلف لبنان به اینجا آمدند و آموزش دیدند. نسل اول و دوم و سوم مقاومت. همه اینها در این سرزمین و این دشتها و تپهها آموزش دیدند. بسیاری از آنها که به اردوگاههای آموزشی در اینجا ملحق شدند، به شهادت رسیدند و بسیاری از آنها نیز هنوز منتظرند. در همین تپهها و دشتها و رودهای اطراف و زیر هر درخت، خاطرههای زیادی وجود دارد که باید جمع آوری و حفظ شود. این منطقه که اکنون در آن مراسم برگزار کرده ایم، اردوگاه آموزشی بود، اما در واقع سرزمین عبادت، دعا، توسل و ارتباط با خدا بود. این سرزمین، مکان آماده کردن و آماده شدن و سرزمین لبیک به ندای حق بود که فرمود "واعدوا لهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم". این سرزمین محل گرد هم آمدن همه مجاهدان از همه مناطق لبنان و برادری آنها با یکدیگر بود. نه تنها در دورهای که در آن شرکت داشتم بلکه در دورههای بعدی که به اینجا میآمدیم و سخنرانی میکردیم و در مراسم فارغ التحصیلی شرکت میکردیم، به یاد میآورم که برادران چگونه با یکدیگر وداع میکردند. همدیگر را در آغوش میگرفتند، اشک میریختند. مثل عاشقان صادق وداع میکردند. اینجا اشکهای زیادی از ترس خداوند ریخته شده است. چون برادران در خیمهها دعا میکردند و اشک میریختند. خونهای زیادی هم در راه خدا ریخته شده است. اینجا اشکهای زیادی برای امام حسین (ع) ریخته شده است. در خیمههای مراسم عزاداری و سینه زنی برگزار میکردند. ما انسانهایی طبیعی هستیم و انسان طبیعی ممکن است گریه کند، بخندد. فقط نمیخندد. کسانی که فقط میخندند و گریه نمیکنند طبیعی نیستند. ناراحت میشوند و خوشحال میشوند. غمگین میشوند و شادی هم دارند و روابط آنها بر اساس عشق و محبت است نه بر اساس مصلحت. رفیق نیمه راه نیستند و از پشت به هم خنجر نمیزنند. انسان طبیعی این ارزشها را دارد.
این اردوگاهها در جنتا چنین انسانهایی را در خود جای داده بود. آنها هم اشداء بودند و هم رحماء. قلبهای آنها سرشار از ایمان و عشق و احساس مسئولیت بود. علما و فرماندهان و برادران مجاهد ما به این مکان آمدند. به یاد میآورم که همه اساتید و طلاب حوزه علمیه بعلبک در این دورهها شرکت کردند و آموزش دیدند نه این که برای امامت جماعت و تبلیغ و این کارها بیایند. بنابراین، این سرزمین و این مکان جایگاه معنوی و عاطفی مهمی در مسیر و مقاومت و ذهن ما دارد. به همین سبب است که جنتا را انتخاب کردیم.
وی ادامه داد: ما ایدهای برای اینجا داریم و پس از آن هنرمندان و طراحان و متخصصان باید بیایند و درباره چگونگی اجرای آن و ایجاد تاسیسات و قرار دادن مجسمهها و برپا کردن خیمهها و ایجاد مسیرها و... تصمیم گیری کنند. تاریخ این منطقه از زمان آمدن نیروهای سپاه به این منطقه که ممکن است فیلمها و تصاویر و اسنادی درباره آنها وجود داشته باشد باید حفظ شود. ممکن است افراد مختلف اطلاعاتی داشته باشند که باید آنها را نقل کنند تا ثبت و ضبط شود. حمایتهای اهالی بقاع از مقاومت. اهالی بقاع از همان لحظات اول تصمیم خود را گرفتند و این راه را انتخاب کردند و میدانستند که این کار عواقبی دارد به همین سبب حملات فقط به جنتا نبود بلکه بعلبک و اطراف آن و دیگر اردوگاههای آموزشی در منطقه بقاع و اطراف هرمل هدف قرار میگرفتند. حمایت اهالی بقاع از مقاومت و ایمان آنها به این راه و حمایت آنها از آن باعث شد همه چیز خود از مال و جان و فرزند را در این راه بدهند. به یاد میآورم یکی از سالها اوضاع در برخی درگیریها خیلی وخیم بود و ما کمکهایی از اهالی بقاع جمع میکردیم. برخی مردم پول نداشتند به همین سبب هر چیزی دیگری که داشتند برای جبهه میآوردند و میگفتند من همین را دارم. من به برادران میگفتم این صابون و لیره و... میلیونها دلار ارزش دارد، زیرا با نیت خالص داده شده است. این همه چیزی است که داشته اند. اگر بیشتر هم داشتند، میدادند.
سید حسن نصرالله ادامه داد: خاطرات حملات اسرائیل به این منطقه باید حفظ شود. شهرک امام صدر و دیگر اماکن و شهادت شمار زیادی از افراد، خودروهای بمب گذاری شده زیادی که چه در بازار بعلبک یا ورودی راس العین و... منفجر شدند و... باید حفظ شود. همچنین خاطرات حمایت منطقه بقاع از بقیه نیروهای مقاومت که از بقیه مناطق لبنان آمده بودند. زیرا بیشتر مناطق تحت اشغال بود و بقاع به منطقه پشت جبهه تبدیل شده بود و خیلی از کارها در آنجا انجام میشد و زمانی که عقب نشینی سال ۱۹۸۵ اتفاق افتاد و بیروت و اطراف و صیدا و صور و نبطیه آزاد شدند، فشارها بر بقاع کاهش یافت. حضور اهالی بقاع در همه محورهای مقاومت اعم از بقاع غربی و جنوب و مناطق دیگر باید حفظ شود. تعداد زیادی شهید و زخمی شدند و جانفشانیهای زیادی شد. این باغ موزه همچنین باید خاطرات آزادسازی دوم را در خود جای دهد. چند روز دیگر سالروز آزادسازی دوم است و خاطرات آن باید حفظ شود و به دست فراموشی سپرده نشود. ان شاء الله طرح این باغ موزه به خوبی و به صورت جذاب اجرا شود که این دیگر مسئولیت متخصصان است. جهت اطلاع و برای این که بعدا نگویند این باغ موزه در زمین دیگران و زمینهای شهرداری و دولتی ایجاد شده است باید بگویم از سالها پیش که در فکر اجرای چنین طرحی بودیم، بخشهای وسیعی از زمینهای اردوگاهها و مناطق اطراف آنها را خریداری کردیم. ممکن است باز هم به خرید بخش دیگری از زمینها نیاز داشته باشیم که از صاحبان آنها میخواهم همکاری کنند. ان شاء الله این باغ موزه به صورت کاملا قانونی و با مجوز قانونی احداث خواهد شد. وقتی باغ موزه جنتا برای گردشگری جهادی ایجاد شود زمینه برای دو مسئله باز میشود که یکی از آنها گردشگری دینی است که در اینجا گردشگری دینی در منطقه نبی شیت (ع) مطرح میشود که از صدها سال پیش مقامی معروف به شمار میرود. این مکان مقدس است و اسناد نشان میدهد تاریخ آن به قبل از سال ۵۱۸ هجری قمری یعنی سال ۱۱۲۴ میلادی بر میگردد و اسنادی وجود دارد که از وجود این مقام حکایت دارد.
سید حسن نصرالله گفت: همچنین در این منطقه مرقد سید عباس موسوی را داریم که انسانی با ایمان و خالص بود که افراد میتوانند به زیارت مرقد وی بیایند؛ بنابراین در این منطقه میراث دینی غنی و خوبی داریم. همچنین به جز گردشگری دینی امیدواریم اجرای این طرح، زمینه را برای تبدیل این منطقه به یک منطقه تفریحی آماده کند و آمدن افراد به اینجا باعث میشود رستورانها و استراحتگاهها و... در این جا احداث شود. زیرا آب و هوای منطقه که خیلی خوب است و طبیعت خوبی هم دارد و در قالب این طرح بقیه منطقه نیز درختکاری خواهد شد و همین مسئله باعث رونق گرفتن اقتصاد در این منطقه خواهد شد. در نتیجه اجرای این طرح در این منطقه زمینه را برای امور معنوی، جهادی، دینی و اقتصادی فراهم خواهد کرد. مردم این مناطق که همه این سالها رنجهای زیادی را تحمل کردند با اجرای طرح این باغ موزه، بهره مند میشوند و نتیجه صبر و تحمل خود را میبینند. اجرای این طرح به زمان نیاز دارد و مثل طرحهای دیگر به صورت مرحلهای اجرا خواهد شد. بدون شک به همکاری شهرداری و وزارتخانههای ذیربط نیاز داریم. این منطقه یک نقطه ضعف اساسی دارد که آن هم نامناسب و باریک بودن جادههای آن است که ان شاء الله همزمان با اجرای طرح، جادهها هم باید بهسازی شوند.
مذاکرات ترسیم مرزها در لبنان ارتباطی با توافق هستهای ایران ندارد
سیدحسن نصرالله اظهارداشت: دو نکته هم درباره مسائل سیاسی بگویم و سخنم را تمام کنم، به صورت گذرا به این دو نکته اشاره میکنم. اول، تقریبا از یک هفته تا ده روز پیش مباحثی درباره توافق هستهای با ایران و احتمال احیای این توافق مطرح است، برادرانمان در ایران پاسخ اتحادیه اروپا را ارسال کرده اند و آمریکا هم برای بررسی پاسخ ایران چند روز مهلت خواسته است، البته در نگاه کلی فضای حاکم بر مذاکرات گاه مثبت و گاه منفی بوده و از این منظر این مذاکرات شبیه پرونده ترسیم مرز دریایی ماست. اما سخن ما درباره توافق هستهای با ایران نیست، سخن ما این است که در آیندهای نزدیک در داخل لبنان دو اتفاق مهم را پیش رو داریم، یکی از آنها به ترسیم مرزهای دریایی ارتباط دارد و دیگری به موضوع استخراج نفت و گاز مرتبط است که در موضوع دوم یکی از مباحث اصلی مباحث میدان کاریش است. در لبنان مقالات، گزارشها و تحلیلهایی در این زمینهها ارائه میشود، اما چشمها به سوی وین است، یعنی هر چیزی را سعی میکنند به توافق هستهای پیوند بزنند. ممکن است اسرائیل یا آمریکا همه چیز را به توافق هستهای گره بزنند، اما ما چیزی نداریم که بخواهیم به توافق هستهای گره بزنیم. برخی میگویند اگر توافق هستهای امضاء شود، موضوع حزب الله در لبنان، موضوع ترسیم مرزهای دریایی و موضوع نفت و گاز در کاریش هم حل میشود، چون تمامی این جنجالها به توافق هستهای مرتبط است، اما این سخنان معقول نیست، موضوع مرزهای دریایی، موضوع کاریش، موضوع نفت و گاز، موضوع حقوق لبنان که دولت ما خواهان آن است به هیچ وجه ارتباطی به توافق هستهای ندارد. یعنی تفاوتی نیست که توافق هستهای جدید امضاء بشود یا نه، بلکه مهم این است که میانجی آمریکایی خواسته دولت لبنان را پاسخ دهد. اگر میانجی آمریکایی بتواند خواسته لبنان را بر آورده سازد ما نیز در پی آرامش خواهیم بود و در این مسیر تفاوتی نیست که توافق هستهای امضاء بشود یا نه. برخی معتقدند اگر توافق هستهای امضاء نشود حزب الله و مقاومت سعی میکنند در کشور تنش ایجاد کنند، با احترام به آنانی که چنین ایدهای دارند میگویم این باور بی اساس است. چه توافق هستهای امضاء بشود یا نه، اگر خواسته لبنان برآورده شود ما به دنبال آرامش خواهیم بود. چه توافق هستهای امضاء بشود یا نه اگر خواسته لبنان بر آورده نشود ما نیز در پی تنش خواهیم بود. اگر توافق هستهای امضاء بشود، آمریکا، اروپا، چین، روسیه، ایران و تمام دنیا به برجام بازگردند، اما لبنان به حقوقش نرسد ما آرام نخواهیم نشست.
اگر میانجی آمریکایی مطالبات لبنان را تأمین کند امور بسوی آرامش پیش خواهد رفت
در واقع موضوع حقوق لبنان، محکی اساسی است که باید مباحث آن نهایی شود، به همین دلیل باید گفت چشم لبنانیها به وین نیست، البته اگر هم چشمی به وین باشد مشکلی نیست، چون بازگشت به توافق هستهای و حتی احیا نشدن توافق هستهای از اتفاقات مهم است، اما به واقع چشمها باید به کاریش، مرزهای لبنان، جنوب لبنان و شمال رژیم اشغالگر باشد، چشمها باید به میانجی آمریکایی باشد که فرصت را از دست ندهد.
تمجید سیدحسن نصرالله از خودداری ورزشکار لبنانی از مسابقه با ورزشکار صهیونیست
نکته بعدی برای ما لبنانی ها، درباره مسابقات جهانی ورزشهای رزمی در ابوظبی است، برگزاری این مسابقات یکی از تبعات عادی سازی روابط است، دیدیم که جوان پانزده ساله لبنانی به نام شربل ابوظاهر در این مسابقات در برابر حریف اسرائیلی حاضر نشد و از مسابقات کناره گیری کرد. این کار، نوعی مقاومت است، نوعی موضع گیری ملی و پهلوانانه است. موضعی است که ما به عنوان شهروند لبنانی باید به آن افتخار کنیم. این اتفاق یعنی مقاومت ارتباطی به مذهب ندارد، این اتفاق نوعی مخالفت مردم منطقه ما با عادی سازی روابط است تا ثابت شود عادی سازی روابط خواستهی برخی از نظامهای عربی، آمریکا و اسرائیل است. بر اساس آخرین نظرسنجیها از سوی مراکز آمریکایی هوادار اسرائیل، مشخص شد در زمینه عادی سازی روابط در سالهای گذشته نظرسنجیهای دروغ منتشر میشد، نظرسنجیهایی که در آنها از موافقت ۶۰ درصدی، ۷۰ درصدی و ۸۰ درصدی مردم با عادی سازی سخن به میان میآمد، اما همه این آمارها ساختگی بود. وقتی به صورت مستقیم به مردم مراجعه میشود مشخص میشود درصد اندکی از آنان عادی سازی را میپسندند، اما درصد بالایی همچنان اسرائیل را رژیم غاصب و اشغالگر فلسطین و دشمن تمام ملل منطقه میدانند به همین دلیل با استفاده از این مناسبت در جنتا، به این نکته اشاره میکنم که ما در مقاومت به رفتار شربل افتخار میکنیم و به خانواده بزرگوارش میگوییم که رفتار ملی، انسانی و اخلاقی فرزندشان مایه سرافرازی است.
تأکید بر ضرورت ادامه تلاشها برای تشکیل دولت لبنان
موضوع دیگر تاکید ما بر ادامه تلاشها برای تشکیل دولتی با اختیارات کامل در لبنان است، در روزهای گذشته تلاشهایی آغاز شد و انتظار ما این است که این تلاشها متوقف نشود بلکه ضرورت دارد ادامه داشته باشد تا شاهد تشکیل دولت باشیم.
حمله به سلمان رشدی حادثه بسیار مهمی بود
موضوع اخیر، اتفاقی است که برای سلمان رشدی در یکی از شهرهای آمریکا رخ داد. این اتفاق بسیار مهم است، اما نمیخواهم الان در پی ارزیابی آن باشم، چون هنوز در این زمینه نیازمند اطلاعات بیشتری هستیم و وقتی اطلاعات تکمیل شد حتما نیاز است که موضع گیری کنیم.