حضرت آيتالله جوادي آملي گفت: ما که در عالم تنها زندگي نميکنيم، ما مشکلات ملي، منطقهاي و بينالمللي داريم، اينها را بايد عاقلانه حل کنيم، تولي و تبري بايد با مسأله امنيت جمع شود، اين يک کار سياسي و اجتماعي است.
حضرت آيتالله عبدالله جوادي آملي پيش از ظهر امروز هفدهم فروردين ماه در درس تفسير خود که در مسجد اعظم برگزار شد، به تفسير آيات ابتدايي سوره مبارکه احزاب پرداخت و گفت: سوره مبارکه احزاب در مدينه نازل شد و عناصر محوري آن مسائل حکومتي و سياسي است، تشريح و تأسيس نظام و ارتش اسلامي و پايگاه اقتصاد اسلامي در سورهاي مدني مطرح است، در سوره مبارکه احزاب از مرجغون نام برده شد، مرجغون کساني هستند که خبرهاي رجفهدار، لرزه دار و اراجيف را به جامعه انتقال ميدادند، خبري که پايه و اساس ندارد رجفهدار است، اين اخبار جامعه را ناآرام ميکند، در اين سوره احزاب پنج بار «يا أَيهَا النَّبِي» آمده که نشان از اهميت مسأله است که گاه مسائل نظامي و مسائل خانوادگي است که اين مسائل خانوادگي بعدها ميتواند منشأ بسياري از خطرها شود، و الا مسائل خانوادگي در حدي نيست ميفرمايد «يا نِسَاءَ النَّبِي لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ» اين نشان ميدهد که از اين بيت خطري دامنگير جامعه ميشود، يا ميفرمايد «وَقَرْنَ فِي بُيوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيةِ الْأُولَىٰ» چنانچه جنگ جمل از اين خانه برخاست.
پيامبر حتي يک بار به بتها فحش نداد
وي با اشاره به آيه «يا أَيهَا النَّبِي اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِين إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِيمًا حَکِيمًا» اظهار داشت: بايد دانست که تأسيس و تشکيل حکومت کار آساني نيست، «يا أَيهَا» ندا براي تنبه و از غفلت درآوردن يا براي تذکر و نشان دادن حساس بودن اين مطلب است، در جريان يا ايها النبي اين نشان از حساس بودن موضوع است، در هيچ جاي قرآن خداوند اسم حضرت را مورد خطاب قرار نميدهد، آنجا که اسم حضرت را نظير سوره آلعمران يا فتح ياد ميکند براي آن است که به مردم بفهماند وجود آن حضرت سمتي به نام رسول الله يا نبي الله دارد، ميخواهد بگويد که ايشان سمتي دارد، خداوند آن طور که با ساير انبيا اسم آنان را آورده است با پيامبر(ص) برخورد نکرده است، اين نشان ميدهد که ما نيز موظف هستيم با نبي با تجليل و مودبانه سخن بگوييم.
مفسر برجسته قرآن کريم خاطرنشان کرد: خداوند در آيه ابتدايي سوره احزاب به پيامبر(ص) ميگويد تقوا داشته باش، تو کار مهمي در پيش داري و اين مطلب با دستيابي به قله تقوا محقق ميشود، جنگ، خونريزي، اسيردادن و کشته شدن اصحاب در پيش داري، عزيزترين بستگانت را در اين راه از دست ميدهي و مورد آزار و اذيت قرار ميگيري، پيمودن اين راه با تقوا ممکن است، اين پيامبر اگر بخواهد با روش عادي با جامعه برخورد کند کار سختي است، بايد قله تقوا را داشته باشد، وجود مبارک حضرت ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) کعبه را ساختند، بعد از مدتي اين کعبه بتکده شد، همه بتها را در آنجا گذاشتند، يکبار پيامبر (ص) به اينان بد نگفت و فحش نداد، فرمود از اينان کاري ساخته نيست، شما هم اگر بخواهيد آرام زندگي کنيد و از طرفي تکفيري نداشته باشيد و از اين طرف کشتار بيرحمانه روزانه در ميانمار و بنگلادش و در شرق نداشته باشيد بايد به اين روش عمل کنيد، بايد راه پيامبر را برويد، يکبار نشد که پيامبر(ص) به آنان فحش دهد.
کشتار مسلمانان کمتر از موضوع انرژي هستهاي نيست
حضرت آيتالله جوادي آملي بيان کرد: مقداري که از شما برميآيد در راه صحيح قدم برداريد، خداوند نيز به شما کمک ميکند، اگر کسي بخواهد يک حکومت و نظام اسلامي تشکيل دهد، راهکار مشخصي دارد، ادب اجتماعي و مردمي را حفظ کند و با بتپرستها از راه برهان و مانند آن پيش ميروند، به بت فحش دادن کاري را حل نميکند، سب و لعن کاري را حل نميکند، ما که در عالم تنها زندگي نميکنيم، ما مشکلات ملي، منطقهاي و بينالمللي داريم، اينها را بايد عاقلانه حل کنيم، تولي و تبري بايد با مسأله امنيت جمع شود، اين يک کار سياسي و اجتماعي است، هم دارالتقريب، کارهاي فقهي را بايد مراجع و علما و اصوليين حل ميکنند، اما اصل تولي و تبري از يک سو و برقراري امنيت و حفظ دما مسلمين از سوي ديگر بايد جمع شود، اين موضوع کمتر از جريان انرژي هستهاي نيست.
از اين طرف مدام سب و لعن و از آن طرف همواره کشتار، هر روز ميشنويد که کشتاري صورت ميگيرد، اين امر در نهايت راه حلي دارد، اين راهي دارد يا بايد هر روز براي کشتار در ميانمار، پاکستان، بنگلادش و ميانمار غصه بخوريم، اگر اين دين براي برقراري امنيت آمده است، راه حل دارد، تنها راه حل فقهي و اصولي نيست که حوزه علميه انجام بدهد، اين نياز به راه امنيتي، مذاکره و مانند آن است، ما ناچار يک قدري افسوس ميخوريم و گريه [ميکنيم] يک ناله کردن و افسوس خوردن و مجلس ترحيم گرفتن کار ما شده است.
وي در پاسخ به سؤالي درباره تفاوت ميان لعن و سب اظهار داشت: لعن در کليات است، خداوند به طور کلي فرمود: «أُولَٰئِکَ عَلَيهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ» اين کليات را هم ما قبول داريم، هم ديگران، لعن در کليات است، اما تطبيق در جزييات مسأله دارد، سابقا اين طور بود که اگر ميان دو کشوري جنگ بود اگر وليعهد يک کشوري ميمرد، يک هفته آتشبس ميدادند و بعد هم جنگ را ادامه ميدادند، اما اگر وليعهد عربستان ميميرد، برخي ميروند در کنار سفارت عربستان آجيل و شيريني پخش ميکنند، اين امر نه واجب و نه مستحب و نه معقول و نه منقول است، جلوي اين کارها را ميشود گرفت؛ آن وقت انتظار داريم براي حجاج فرش قرمز پهن کنند؛ کارهاي علمي و فقهي حوزههاي علميه سرجاي خود محفوظ است، اما اگر بخواهد اجرايي و جهاني شود همه بايد دست به هم دهند، هم مردم و هم ملتها دست به دست هم دهند، همان کاري که با انرژي هستهاي ميکنند، تا کي بايد اين دردها را تحمل کرد.