همبستگی داخلی لازمه‌ی مرزبندی با دشمن(1)

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

همبستگی داخلی لازمه‌ی مرزبندی با دشمن(1)

تذکر مقام معظم رهبری درباره‌ی ضرورت شفاف‌سازی مرزبندی با دشمنان، ممانعت از تلاش‌هایی است که در راستای غبارزدایی از چهره‌‌ی دشمنی دشمن می‏‌شود. تلاش‌‏هایی که برای از بین بردن مرزهای پُررنگ بین ما و دشمن است.

با شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران، حربه‌ی دشمن برای نابودی اسلام و انقلاب در ایران قوی‌تر شده است؛ به‌خصوص که ایران در جهت توسعه‌ی کشور، درصدد استفاده‌ی صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای است.

از این رو، شناخت دشمن و پی بردن به نقشه‌های شوم آن‌ها، که در جهت تضعیف نظام اسلامی ایران است، از مهم‌ترین وظایف و اهداف مسئولان و مردم کشور بوده که این خود به معنای داشتن استقلال کشور از تمامی بهانه‌های دشمن است.

دنبال کردن این هدف، کشور را به‌سوی ایجاد رابطه‌ای با جهان می‌کشاند که در عین عدم وابستگی، خواستار ایجاد برقراری ارتباطی مسالمت‌آمیز با کشورهای جهان است که در این ارتباط، حقوق متقابل کشورها کاملاً رعایت شود.

 

دشمن واقعی کیست؟

تعریف دشمن با توجه به موقعیت و شرایط زمانی، متفاوت خواهد بود؛ اما به‌طور کلی، دشمن نظام جمهوری اسلامی ایران کسی است که در جهت تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران حرکت کند و منافع و ارزش‌های انقلابی و اسلامی ایران و استقلال و حقوق مردم ایران را بخواهد نادیده بگیرد.

در این راستا، با گذر زمان، خواسته‌های دشمن و حربه‌ای که از آن استفاده خواهد کرد متفاوت خواهد بود. از این رو، شناخت دشمن و نوع حربه‌ای که استفاده خواهد کرد از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این راستا، شناخت ارتباطات ضروری و ارتباطات غیرضروری با دشمن باید در جهت تأمین منافع نظام جمهوری اسلامی ایران باشد.

 

مرزبندی تعامل با دشمن و کشورها

هر ارتباطی در ابتدا نیازمند شناخت کشورها و نیت آن‌هاست. تا از این طریق، کشور دوست و کشور دشمن شناسایی شوند. ایران در پاره‌ای از مقاطع تاریخ، در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی، به‌عنوان کشوری ضعیف توسط استکبار مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفت و این ذهنیت همچنان در ذهنیت دشمنان طنین‌انداز می‌شد تا مانع پیشرفت‌های ایران شوند. ارتباطی که ایران با کشورها می‌تواند داشته باشد در جهت تعامل و ارتباطی مفید می‌تواند سازنده باشد و در مقابله با استکبار قرار بگیرد، ولی این به معنای انزواطلبی نیست؛ چراکه قانون جمهوری اسلامی ایران مخالف با هرگونه انزواطلبی است.

در اصول روابط بین‌الملل، تعامل‌هایی که کشورها با یکدیگر دارند، از نظر سیاسی، اقتصادی، استراتژیکی-نظامی، فرهنگی و... مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ارتباطی که کشورها با یکدیگر دارند، تأمین منافع ملی از اهمیت اساسی برخوردار است. از این رو، نوع ارتباطی که برقرار می‌شود باید در جهت منافع کشور باشد.

برقراری رابطه‌ی نظامی یا اقتصادی با یک کشور ممکن است موجب شود با انتقال کالاهای اقتصادی، فرهنگ کشوری نیز انتقال یابد که مخالف با ارزش‌های اسلامی کشور ایران است. از این رو، وقتی گفته می‌شود مرزبندی ارتباط برقرار شود، به این منظور است که وقتی با یک کشور دشمن ارتباط اقتصادی برقرار می‌شود، این ارتباط کاملاً در جهت نیازهای اقتصادی باشد و نه صرفاً تأثیرگذاری منفی بر فرهنگ کشور. وقتی کشوری به‌عنوان استکبار و دشمن تعریف شده است، برای برقراری ارتباط با چنین کشوری، رعایت تمام مصالح کشور می‌بایست در اولویت باشد.

امروزه وضعیت حاکم بر جامعه‌ی جهانی به‌گونه‌ای است که اتخاذ استراتژی انزوا برای کشورها عملاً ناممکن گردیده است و سیستم ارتباطات جهانی به‌ حدی گسترش یافته که دیگر هیچ کشوری قادر نیست خود را از وقایع و رخدادهای صحنه‌ی بین‌الملل کنار بکشد، به‌ویژه برای کشوری چون جمهوری اسلامی ایران، کشیدن حصارها و موانع در اطراف کشور، نه تنها با الزامات ارزشی و اخلاقی آن سازگار نیست، که منافع نظام را نیز تأمین نمی‌کند.

در موقعیت کنونی، جمهوری اسلامی ایران در وضعیتی نیست که بتواند با چشم بستن بر وقایع و اتفاقات خارجی، همچون سلطه‌ی ظالمانه‌ی اسرائیل بر فلسطینیان، اشغال عراق و افغانستان و زیاده‌خواهی‌های استکبار جهانی به سرکرده‌گی آمریکا، پیرامون خود حصار امنی ایجاد کند. منافع ملی جمهوری اسلامی ایران تنها به مسائل داخلی و در درون مرزهای بین‌المللی محدود نیست و لذا نمی‌تواند در قبال مسائل مهم منطقه‌ای و جهانی موضع مستقلی نداشته باشد. به‌عنوان مثال، روی کار‌ آمدن دولتی دست‌نشانده در عراق یا افغانستان از سوی اشغالگران یا پیروزی کامل اشغالگران صهیونیست در اهداف تجاوزگرانه‌ی آنان، به‌یقین تهدیدی جدی برای جمهوری اسلامی ایران بوده و در آینده، نظام را با مشکلات عدیده‌ای مواجه خواهد ساخت. بنابراین فقط مصالح و منافع ملی اقتضا دارد که نظام در قبال این مسائل بی‌تفاوت نماند و نسبت به چگونگی روند حوادث و اتفاقات خارجی حساس باشد.

 

علت لزوم مرزبندی شفاف با دشمن

تا زمانی که نیات و مقاصد دشمن در جهت ایجاد ارتباط نامعین نیست یا اینکه دشمن نیت خصمانه و مقابله با ارزش‌های انقلابی و اسلامی با کشور دارد، لزوم مرزبندی شفاف با دشمن کاملاً می‌بایست مشخص شود. نکته‌ای که باید مد نظر داشت این است که مقام معظم رهبری مخالف ارتباط با کشورهای دیگر نیستند؛ اما این ارتباط باید طوری باشد که این امر بر کسی مشتبه نشود که کشورهایی که تا دیروز دشمن ملت، انقلاب و نظام بودند، امروز از دشمنی دست برداشته و در رویکرد خود تغییری ایجاد کرده‌اند تا بخواهیم آنان را در خط دوستان خود قلمداد کنیم.

برقراری ارتباط با کشورهای جهان متحمل هزینه‌هایی برای کشورها می‌شود. گاهی این هزینه‌ها منجر به وابستگی کشوری به کشور دیگر می‌شود که نتیجه‌ی آن منجر به عدم توسعه‌ی آن کشور می‌گردد. گاهی این هزینه‌ها ارزش‌ها و آرمان‌های فرهنگی یک کشور را مورد هجوم قرار می‌دهد که نتیجه‌ی آن اضمحلال آن کشور از درون می‌شود.

بنابراین بدون برنامه و استراتژی نمی‌توان با کشورها رابطه برقرار کرد. به‌ویژه در چند سال اخیر، با توجه به نمود بیشتر تحریم‌ها و فشارهایی که بر ایران وارد شد، لزوم شناخت این مرزبندی‌ها از اهمیت بسزایی برخوردار است، اما در رابطه با اینکه این تحریم‌ها تا چه حد توانسته است دشمنان را به اهداف خود برساند، باید گفت قسمت اعظم آن به مقاومت و سیاستی برمی‌گردد که کشور ایران در برابر تحریم‌ها دارد.

مردم نیز نقش مهمی در تصمیمات دارند. اگر مردم از این اوضاع ناراضی باشند، سیاست‌مداران مجبور به اتخاذ تصمیماتی می‌شوند. از این رو، اتخاذ این تصمیمات گاه ممکن است مصلحت کشور را در بر نگیرد. اینجاست که تعیین مرزبندی با دشمن الزام پیدا می‌کند.

گاهی اوقات رابطه با کشوری نه تنها منجر به پیشرفت و توسعه‌‌ی کشور نمی‌شود، بلکه پیامدهایی از نظر اقتصادی و فرهنگی نیز به دنبال می‌آورد؛ به این صورت که گاه دشمن ممکن است از سر دوستی به ایجاد رابطه با کشوری بپردازد، ولی نیت صادقانه‌ای از ایجاد این ارتباط نداشته و هدفش دخالت در امور کشور مقابل و نفوذ بر فکر و اندیشه‌ی نیروی جوان آن کشور باشد. در این حالت، دو تئوری مطرح می‌شود:

1. عدم ارتباط با کشور دشمن

2. ارتباط با دشمن به معنی ارتباط با جهان

آیا بدون مرزبندی و برای فرار از انزواگرایی، می‌توان به ایجاد ارتباط با کشور دشمن پرداخت تا نارضایتی مردم را کم کرد و به منافعی رسید یا اینکه باید با رعایت شرایط مرزبندی با دشمن رفتار کرد تا مصلحت کشور توسط دشمن زیر پا گذاشته نشود.

قطعاً در این شرایط، مصلحت بر منفعت اولویت دارد. کشور ایران هیچ‌گاه مخالف ارتباط و تعامل سازنده با دیگر کشورها نیست. در واقع ایران کشوری منزوی نیست و خواستار ایجاد رابطه‌ی صادقانه و سازنده با کشورهاست.

اگر رابطه‌ی کشورها را به چند دسته‌ی کلی (سیاسی، اقتصادی-تجاری و فرهنگی) تقسیم کنیم، نوع مرزبندی‌ها در این‌گونه رابطه‌ها شرایط خاص خود را دارد و وظیفه‌ی هریک از مسئولان و مردم نیز پرداختن به این نوع مرزبندی‌هاست.

وجود اتحاد و انسجام بین مسئولان و مردم، خود بزرگ‌ترین مرزبندی را در مقابل دشمن ایجاد می‌‌کند؛ کمااینکه از بعد از انقلاب اسلامی تاکنون این اتحاد و پیوند در بین مردم و مسئولان وجود داشته است؛ به‌طوری‌که کشور ایران توانسته است با وجود فشارها و تحریم‌های بسیار، در برابر نیات پلید دشمن مقاومت کند و وظیفه‌ی مسئولان کشور این است که این اتحاد و انسجام را با توجه به نامشخص بودن نیت دشمن در ایجاد ارتباط، هرچه بیشتر تقویت کنند. این خود بزرگ‌ترین مرزبندی در برابر دشمن است.

مسئولان باید به مردم توجه بیشتر داشته باشند و مردم نیز می‌بایست در هر شرایطی، پشتیبان مسئولان و مقامات باشند. آنچه تا به امروز کشور ایران را در برابر تهدیدات دشمن نگه داشته است، توجه به فرهنگ دینی و ارزش‌های انقلابی است. از این رو، توجه بیشتر به مسئله‌ی فرهنگ از نکات بسیار کلیدی است که مسئولان می‌بایست به آن توجه کنند؛ به‌طوری‌که اتحاد و یک‌پارچگی بین مردم و مسئولان ناشی از همین فرهنگ است.

لازمه‌ی اقتدار ملی، برخورداری جامعه از فرهنگی پویا و قوی است. از آنجایی که غرب در تلاش است فرهنگ خود را به‌عنوان فرهنگ غالب و برتر بر کشورهای دیگر تحمیل کند، این کشورها باید با در نظر گرفتن نقش فرهنگ و با غنی کردن خود از لحاظ فرهنگی، یعنی ایجاد امکان شکوفایی برای قابلیت‌های فرهنگ سنتی خود و از طریق یک فرایند فرهنگ‌سازی و در تلفیق آن سنت‌ها با یکدیگر، به اقتدار فرهنگی دست پیدا کنند تا بتوانند با غول‌های قدرت دست‌وپنجه نرم کنند.

باید به این نکته هم واقف شد جامعه‌ای که براساس آرمان‌ها، ارزش‌ها و هویت فرهنگی خود انقلاب کرده و استحاله شدن در فرهنگ غرب را نپذیرفته است باید از طریق نهادینه کردن فرهنگ و ارزش‌ها مقتدر گردد. از یک طرف، باید شرط لازم یک فرهنگ قوی را در خود ایجاد کند و در تقویت و بارور کردن آن‌ها کوشا باشد و از طرف دیگر، با رد کردن جزم‌اندیشی، تعصبات کور، عقده‌گشایی‌ها، اسارت عقیده‌ها و نظرات، رواج خرافات، جایگزین ساختن اندیشه‌های سیاسی و ارعاب نظامی به‌جای آماده‌سازی بستر آزادی اندیشه، بیان و فرهنگ، بیش از پیش مشارکت مردمی را که پشتیبان‌های واقعی فرهنگ هر ملتی بوده و هستند، با طیب خاطر به دنبال کشد و روزبه‌روز بر اقتدار ملی خود بیفزاید.

خوانده شده 3229 مرتبه