
emamian
بیانات در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
به جوانان عزیز و نور چشمان ملّت ایران که امروز روز جشن فارغالتّحصیلی آنها است، درود میفرستم و تبریک عرض میکنم و همچنین به جوانانی هم که امروز مراسم ورود آنها به دانشگاههای افسری کشور و روز سردوشی گرفتن آنها است، تبریک عرض میکنم. از گزارشهایی که برادران عزیز و فرماندهان محترم دادند تشکّر میکنم، از سرود زیبایی که شما اجرا کردید هم تشکّر میکنم.
اوّلین نکتهای که امروز به شما جوانان عزیز میخواهم بگویم این است که شما در نیروهای مسلّح اشتغال یافتید و این را انتخاب کردید؛ این یکی از حیاتیترین مشاغل در ادارهی کشور و در مدیریّت این سرزمین عزیز است، این افتخار بزرگی برای شما است. مشاغل نظامی ــ چه نیروهای گوناگون ارتش، چه نیروهای گوناگون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و چه سازمان انتظامی کشور ــ از جملهی مشاغلی به حساب میآیند که در صدر فهرست مسئولیّتهای مهمّ کشور و وظایف ملّی کشور قرار دارند؛ شما این مسئولیّتها را قبول کردید؛ شما این افتخار را با قبول حضور در بخشهای مختلف نیروهای مسلّح، برای خودتان و برای خانوادههایتان ثبت کردید. نیروهای مسلّح سپر فولادین امنیّت ملّی به شمار میروند ــ سپر فولادین امنیّت ملی! ــ و امنیّت ملّی زیرساخت همهی نرمافزارهای مهمّی است که در پیشرفت کشور نقش دارند. امنیّت نباشد، هیچ چیزی نیست. اگر کشوری قدرت دفاع از امنیّت خودش را نداشته باشد، چارهای ندارد جز اینکه خودش را در ذیل این قدرت و آن قدرت تعریف کند؛ مجبور است به یکی خودش را وصل کند؛ یعنی چه؟ یعنی عزّت ملّی خودش را به گروگان بگذارد. اگر این کار را نکند، یعنی عزّت ملّی خودش را خرج نکند، طبعاً حرف سیاسی او هم در دنیا اعتباری ندارد؛ اگر پیشرفت اقتصادیای هم داشته باشد، این پیشرفت اقتصادی اقتضای تداوم ندارد، تضمین تداوم ندارد. ببینید امنیّت چقدر مهم است! و شما حافظ امنیّتید؛ نیروهای مسلّح دژ امنیّت و عزّت و هویّت ملّی هستند. امروز شما وارد یک چنین عرصهای شدهاید. بنابراین، به معنای واقعی کلمه، تبریک گفتن به شما جا دارد.
بحمدالله نیروهای مسلّح ما امتحان خوبی هم دادند. یک روز نیروهای مسلّح صرفاً لباس و نشان و آرایش ظاهری هستند، امّا نیروهای مسلّح ما نه؛ در میدان، امتحان دادند و سرافراز بیرون آمدند، آزمونهای مهمّی را از سر گذراندند و سرافراز از آنها بیرون آمدند. مهمترینش جنگ تحمیلی هشتساله بود؛ بر کشور ما جنگ تحمیل کردند، آن هم آن جنگِ به معنای واقعیِ کلمه «جهانی». آخرینش هم ــ البتّه تا امروز ــ مقابله با فتنهی داعش بود که آن هم خیلی مهم بود. در جنگ تحمیلی، نیروهای مسلّح ما از وجببهوجب خاک کشورشان و از حاکمیّت اسلام عزیزشان دفاع کردند، توطئهی دستهجمعیِ شرق و غربِ آن روز را باطل کردند؛ نیروهای مسلّح ما این کار را کردند. آن روز، شرق و غربِ سیاسی و نظامیِ دنیا هر کدام یک جوری از صدّام متجاوز حمایت میکردند؛ نیروهای مسلّح ما توانستند از خاک کشور و از حاکمیّت اسلام مقدّس و عزیز دفاع کنند و از عهده بربیایند. در فتنهی داعش که یک نقشهی شرورانهای از سوی آمریکا بود ــ داعش را آمریکاییها درست کردند برای اینکه ثبات این منطقه را به هم بریزند، که البتّه هدف نهایی هم ایران اسلامی بود ــ باز هم نیروهای مسلّح ما با همراهی نیروهای مسلّح کشورهای هدف، توانستند بر این فتنه فائق بیایند، توانستند این نقشه را باطل کنند. اینها افتخار است، اینها مدالهای زرّین بر سینهی ستبر نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی است. عزیزان من! قدر خودتان را بدانید، قدر این مأموریّت را بدانید، به گذشتهی نیروهای مسلّح ببالید و به آیندهای که در اختیار شما است و در قبضهی شما است، با همهی وجود بیندیشید و برای آن سرمایهگذاری کنید.
دانشگاههای نظامی کانون ارزشمند پرورش نیروی انسانی آگاه و شجاع و کارآمد است؛ آگاه، شجاع، کارآمد. این نیروی انسانی، با این خصوصیّات مهم، در دانشگاههای نیروهای مسلّح ما تربیت میشوند و پیش میروند. من به دانشگاهها توصیههای زیادی کردهام، امروز هم چند توصیه میکنم که بعضیاش تکرار همان قبلیها است. اوّلاً تقویت دانش و پژوهش؛ دانشگاهها را از لحاظ دانش و پژوهش، هر چه میتوانید غنی کنید. بعد، ارتقاء روحیه و تدیّن و اخلاق؛ این هم توصیهی مؤکّد بعدی من است. در گزارشها بود که در این زمینهها پیشرفت داشتهاید؛ من میپذیرم، امّا تأکید میکنم باید همچنان این راه ادامه پیدا کند. دانشجوی افسری ما، در هر یک از سازمانهای نیروهای مسلّح، باید روحیه و تدیّن و اخلاقش روزبهروز پیشرفت داشته باشد. توصیهی بعدی سامان دادن به محیط آموزش و اسکان دانشجویان است؛ مسئولین عزیز نیروهای مسلّح به این توجّه کنند. کارگاهها، کلاسها، مراکز اسکان دانشجویان، از لحاظ آمادگیهای مربوط به زندگی، روزبهروز انشاءالله پیشرفت داشته باشد. اهتمام به سطح سواد ورودیها؛ گاهی اوقات گزارش میرسد که در بعضی از دانشگاهها ورودیهای دانشگاهها دچار کمبودهای علمی و ذهنی هستند. و سفارشهای همیشگیِ دیگر. این [توصیههایی بود] راجع به مسائل دانشگاهها.
در این چند روز، یک قضیّهی مهمّ سیاسی و نظامی دنیا را متوجّه به خودش کرد و آن، حوادث بیسابقهی فلسطین عزیز است.[۲] ما نمیتوانیم نسبت به این قضایا، نسبت به این حادثهی مهم، بیتفاوت باشیم و عبور کنیم. خوشبختانه مسئولین موضعگیریهای درست و خوبی کردند. من چند نکته را در این زمینه میخواهم به شما عزیزانمان، به ملّت ایران و به همهی برادرانمان در کشورهای اسلامی عرض کنم.
نکتهی اوّل همان چیزی است که در تحلیلهای گوناگونی که این دو سه روزه شده وجود داشت و آن، این است که در این قضیّهی پانزدهم مهر به این طرف، رژیم غاصب صهیونیستی، هم از لحاظ نظامی، هم از لحاظ اطّلاعاتی، یک شکست غیر قابل ترمیم خورده؛ شکست را همه گفتند، تأکید من به «غیر قابل ترمیم بودن» است. من میگویم این زلزلهی ویرانگر توانسته است بعضی از سازههای اصلی حاکمیّت رژیم غاصب را ویران کند که تجدید بنای آن سازهها به این آسانی امکانپذیر نیست. بعید است که رژیم غاصب صهیونیستی با همهی هایوهویی که میکند، با همهی حمایتهایی که امروز در دنیا از سوی غربیها از او میشود، بتواند آن سازهها را ترمیم کند. من عرض میکنم از شنبهی پانزدهم مهر، رژیم صهیونیستی [دیگر] رژیم صهیونیستیِ قبلی نیست و ضربهای که خورده است به این آسانی قابل جبران نیست.
نکتهی دوّم که به نظر من بسیار مهم است، این است که این بلا را عملکرد خود صهیونیستها بر سرشان آورد. وقتی ظلم و جنایت از حد گذشت، وقتی درندهخویی به نهایت رسید، باید منتظر طوفان بود. شما با ملّت فلسطین چه کردید؟ اقدام شجاعانه و در عین حال فداکارانهی فلسطینیها پاسخ به جنایت دشمن غاصب بود که سالها ادامه داشت و در ماههای اخیر شدّت آن افزایش پیدا کرده بود؛ مقصّر هم دولت کنونی حاکم بر رژیم غاصب صهیونیستی است. در تاریخ اخیر دنیا ــ تا آنجایی که ما در این برههی اخیر دنیا، [یعنی] در این صد سال اخیر یا بیشتر سراغ داریم ــ هیچ ملّتی از ملّتهای اسلامی با دشمنی مثل دشمنی که فلسطینیها امروز با آن مواجه هستند مواجه نبوده؛ دشمنی با این شرارت، با این خباثت، با این بیرحمی، با این خونخواری، هرگز در مواجهه با ملّتهای اسلامی و کشورهای اسلامی نبوده. ملّتها در بسیاری از مواقع مظلوم واقع شدهاند، امّا دشمن آنها این قدر بیحیا، این قدر خبیث، این قدر بیرحم نبوده. هیچ ملّتی از ملّتهای مسلمان، مثل ملّت فلسطین، در فشار، در محاصره، در کمبود قرار نداشته و ندارد؛ نه امروز در دنیا سراغ داریم، نه در این برههای که حالا جلوی چشم ما است سراغ داریم. دولتهای غربی، بخصوص آمریکا و انگلیس، از هیچ دولتی به اندازهی این دولت جعلی و ظالم و خونخوار حمایت نکردند و به آن کمک نکردند؛ اوّل انگلیسها، بعد آمریکاییها، و در کنار آنها دولتهای گوناگون ــ آن زمانی که در دنیا بلوک شرق وجود داشت، شوروی سابق و دیگران ــ همه به این رژیم ظالم کمک کردند. و رفتار این رژیم ظالم اینجور بوده که به زن و مرد رحم نکرده، به کودک و کهنسال فلسطینی رحم نکرده، حرمت مسجدالاقصیٰ را نگه نداشته، شهرکنشینها را مثل سگ هار به جان فلسطینیها انداخته، نمازگزاران را زیر پا لگدکوب کرده؛ خب، در مقابل این همه ظلم و جنایت، یک ملّت چه کار کند؟ یک ملّت غیور، یک ملّت کهنسال ــ ملّت فلسطین ملّت امروز و دیروز نیست، یک ملّت چندهزارساله است ــ در مقابل این همه ظلم چه واکنشی از خودش نشان بدهد؟ خب معلوم است که طوفان بهپا میکند؛ فرصت پیدا کند، طوفان بهپا میکند. ای ستمگران صهیونیست! مقصّر خود شما هستید؛ عامل این طوفان خود شما هستید؛ خودتان بلا را به سر خودتان آوردید. یک ملّت غیر از واکنش غیورانه و شجاعانه در مقابل اینچنین دشمنی، هیچ راهی ندارد.
نکتهی سوّم: این دشمن خبیث و ظالم، حالا که سیلی را خورده، سیاست مظلومنمایی در پیش گرفته، دیگران هم کمکش میکنند؛ رسانههای دنیای استکبار کمکش میکنند، برای اینکه نشان بدهند این مظلوم است. البتّه این هم یک محاسبهی غلط است که حالا بعد خواهم گفت؛ این مظلومنمایی، صد درصد خلاف واقع و دروغ است. چون مجاهدان فلسطینی توانستند خود را از محاصرهی غزّه بیرون بیاورند، خلاص کنند و برسند به مراکز نظامی و غیر نظامی صهیونیستها، او مظلوم است؟ این رژیم غاصب هر چه هست، مظلوم نیست؛ ظالم هست، متجاوز هست، جاهل هست، یاوهگو هست، همهی اینها هست، امّا مظلوم نیست؛ ظالم است. هیچ کس نمیتواند از این هیولای دیوسیرت چهرهی یک مظلوم بسازد.
نکتهی چهارم: این مظلومنمایی را رژیم اشغالگر بهانه قرار داده است برای اینکه بتواند باز به ظلمِ مضاعفِ خودش ادامه بدهد. حمله به غزّه، حمله به خانههای مردم، حمله به غیر نظامیان، قتلعام و کشتار دستهجمعی مردم غزّه؛ این مظلومنمایی دستاویزی است برای اینکه باز بتواند این جنایات را چند برابر کند؛ با مظلومنمایی میخواهد این جنایات خودش را توجیه کند. عرض کردم، این هم یک محاسبهی غلط است. سران و تصمیمگیران رژیم غاصب و حمایتکنندگانشان بدانند که همین کار، بلای بزرگتری بر سر آنها خواهد آورد؛ بدانند واکنش این ظلمها سیلیِ سنگینتری بر رخسار زشت آنها است. عزم جوانان شجاع فلسطینی، عزم ازجانگذشتگان فلسطینی، با این جنایتها استوارتر میشود؛ امروز اینجور است. گذشت آن روزی که کسانی میآمدند بلکه بتوانند با زبان، با نشستوبرخاست با ظالم، برای خودشان در فلسطین یک موقعیّتی ایجاد کنند؛ آن زمان دیگر گذشت. امروز فلسطینیها بیدارند،جوانها بیدارند، طرّاحان فلسطینی با مهارت کامل مشغول کارند. بنابراین، این محاسبهی دشمن هم غلط است که خیال میکند [باید] مظلومنمایی کند تا بتواند حملهی جنایتکارانهی خودش را ادامه بدهد. البتّه دنیای اسلام در مقابل این جنایتها نبایستی ساکت بمانند، بایستی عکسالعمل نشان بدهند.
نکتهی آخر: حامیان رژیم و بعضی از افرادِ خودِ رژیمِ غاصب، یاوهگوییهایی در این دو سه روز کردهاند و ادامه دارد، از جمله اینکه ایران اسلامی را پشت این حرکت معرّفی میکنند؛ اشتباه میکنند. البتّه ما از فلسطین دفاع میکنیم، ما از مبارزات دفاع میکنیم، ما پیشانی و بازوی طرّاحان مدبّر و هوشمند و جوانان شجاع فلسطینی را میبوسیم، ما به آنها افتخار میکنیم؛ این هست، امّا آنهایی که میگویند «کار فلسطینیها ناشی از غیرفلسطینیها است» ملّت فلسطین را نشناختهاند، ملّت فلسطین را دستکم گرفتهاند؛ اشتباهشان در همین است؛ اینجا هم محاسبهی غلط میکنند. البتّه همهی دنیای اسلام موظّف است که از فلسطینیها حمایت کند و باذنالله حمایت هم خواهد کرد، امّا این کار، کار خود فلسطینیها است؛ طرّاحان هوشمند، جوانان شجاع، فعّالان ازجانگذشته توانستهاند این حماسه را به وجود بیاورند و این حماسه انشاءالله گام بزرگی برای نجات فلسطین خواهد بود.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مسئله حجاب در زمان معصومین علیهمالسلام
امروزه مسئله حجاب در کشور ما به یکی از مسائل پر چالش تبدیل شده و موضوعات متعددی حول محور آن بحث میشود. یکی از این مسائل، حجاب در زمان رسول اکرم و ائمه معصومین علیهمالسلام است که در این مقاله به بحث در مورد آن خواهیم پرداخت.
ادله متعدد بر برخورد اهلبیت علیهمالسلام با مسئله بیحجابی و بدحجابی وجود دارد که به صورتها و انحای مختلف نقل شده است.
یکی از این نوع برخوردها، برخوردهایی هستند که در قالب نهی، از ائمه معصومین علیهمالسلام به صورت عام صادر شده که بیحجابی را نیز شامل میشوند. به این صورت که فرامین صادره، ما را از هرگونه ارتکاب گناهی نهی کرده و حتی در بعضی از آنها حد (به معنای عام که تعزیر را نیز شامل میشود) را بر ارتکاب گناه ثابت کردهاند که رعایت نکردن حجاب یکی از مصادیق آن شمرده میشود؛ ازاینرو عدم رعایت حجاب یکی از مصادیق این نهیها میباشد.[1]
نوعی دیگر از برخوردها، برخوردهایی هستند که مستقیم بیحجابی را هدف گرفتهاند و نکوهش میکنند. به عنوان مثال رسول خدا با پیشبینی وضعیت زنان بیحجاب در آخرالزمان آنها را نکوهش کرده و میفرماید: «در آخرالزمان، زنانى كه برهنه و عریاناند نمايان شوند که خود را براى مردان بيگانه آرايش میکنند، اینها از دين خارجاند و در فتنهها داخلاند، به شهوات مایلاند و بهسوی لذّتها شتابانند و حلال شمارندگان محرماتاند...».[2]
علت اینکه در روایات موارد زیادی از برخورد مستقیم رسول خدا با بیحجابی پیدا نمیشود علتهای مختلفی میتواند داشته باشد.
1. حجاب در سال پنجم هجری واجب شد و طبیعی است که به خاطر عدم وجوب آن در 18 سال قبل آن، در دوران بعثت برخوردی نیز صورت نگرفته است.[3]
2. حجاب زنان در آن زمان بهاندازهای رعایت میشد که مصداقی برای برخورد مستقیم وجود نداشت. سیوطی از امسلمه نقل میکند: «بعد از نزول آیه «یُدْنِينَ عَلَيْهِنَ مِنْ جَلَابِيبِهِنَ» زنان انصار از منازلشان با پوششهاى مشکى خارج مىشدند بهگونهای که به نظر مىرسید بر سر ایشان کلاغى نشسته است».[4]
3. حجاب برای کنیز واجب نبود و در آن زمان زنان برای اینکه خودشان را از کنیز تمایز بدهند حجاب خود را بهطور کامل حفظ میکردند به همین خاطر حتی در زمان ائمه علیهمالسلام نیز بیحجابی به این صورت کنونی وجود نداشت.[5]
4. روایات گویای این است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله زنان را از صحبت کردن با صدای نازک با نامحرم، شنیده شدن صدای پاشنه کفش آنان[6] و ... نهی میفرمود. حال چگونه تصور میشود که نسبت به اصل حجاب بیتفاوت باشد؟!
درنتیجه رعایت حجاب یکی از واجباتی است که یک زن موظف به رعایت آن در جامعه است و در زمان و عصر معصومین علیهمالسلام نیز در حد اعلای خود وجود داشته است.
پینوشت:
[1]. ابن أبی جمهور، عوالی اللئالی، مطبعة سيدالشهداء عليهالسلام، ج3، ص441.
[2]. شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات اسلامى، ج3، ص390.
[3]. سیوطی، الاتقان، الهيئة المصرية العامة للكتاب، ج1، ص43.
[4]. سیوطی، درالمنثور، دار الفكر، ج6، ص659.
[5]. حر عاملی، وسائل الشیعه، دار احياء، ج3، ص299.
[6]. نور: 31.
بیان شایستگیهای امیرالمؤمنین (ع) در خطبه فدکیه
بانیان سقیفه برای تکمیل نقشه شوم خود لازم بود افزون بر بیعت با خلیفه خودخوانده و غصب خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام، بازوی اقتصادی اهلبیت علیهمالسلام را نیز تضعیف کنند؛ زیرا فعالیت فرهنگی و نفوذ در میان توده مردم بدون داشتن پشتوانه مالی، تقریبا ممکن نیست. از اینرو منطقه فدک که توسط خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله و به فرمان الهی به حضرت زهرا علیهاالسلام عطا شده بود، مورد تصرف ظالمانه منحرفان مسلمان قرار گرفت.
حضرت زهرا علیهاالسلام به بهانه این غصب ناجوانمردانه در مسجد مدینه حاضر شدند و سخنرانی کوبندهای علیه تمام فعالیتهای غاصبان خلافت انجام داده و به زیبایی از مقام ولایت و خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام دفاع کردند.
بخشی از این خطبه به ویژگیها و پیشینه امیرالمؤمنین علیهالسلام در زمان حیات پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله مربوط میشود. هدف بانوی دو عالم از این سخنان، تذکر به کسانی بود که بدون داشتن هیچ ویژگی مثبت در کارنامه، خود را به نادرستی خلیفه پیامبر معرفی کردند، تا بدانند خلیفه و جانشین باید برترین فرد در میان امت باشد.
صدیقه طاهره علیهاالسلام با یادآوری سرآغاز ظهور اسلام به مسلمانان، بیان کردند که مسلمانان در مکه، غریب و مورد ظلم مشرکان بودند. حتی پس از آنکه به مدینه هجرت کردند، از حملههای خونین کافران در امان نبودند و این باعث ترس مسلمانان شده بود، اما پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله در برابر این هجمهها مقاومت کردند.
حضرت زهرا علیهاالسلام برای توصیف شدت و بزرگی حمله مشرکان و هجوم آنان به مسلمانان از عبارت «بیرون آمدن شاخ شیطان» و «باز شدن دهان درندگان» استفاده کردند. هرگاه چنین مشکل سختی برای مسلمانان ایجاد میشد، تنها امیرالمؤمنین علیهالسلام بودند که توسط پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به قلب دشمن فرستاده میشد و هیچ کسی جرأت چنین کاری را نداشت.
اهمیت جهاد امیرالمؤمنین علیهالسلام در نگاه حضرت فاطمه سلاماللهعلیها آنگاه بود که وقتی پای کار خدا به میان میآمد، امیرالمؤمنین علیهالسلام سر از پا نمیشناخت و هیچ نیرویی را برای خویش ذخیره نمیکرد. ایشان در راه خدا هر زحمتی را تحمل میکرد و هر رنجی را به جان میخرید.[1] در مقابل، تاریخ گزارش کرده که افراد بسیاری با طمع دستیافتن به غنیمت در جهاد شرکت میکردند و کسانی که خود را خلیفه نامیدند، در میدان جهاد حاضر میشدند، اما همواره فرار را بر قرار ترجیح میدادند و در راه اسلام حتی یک نفر از دشمنان را از پای درنیاوردند. در نگاه حضرت زهرا علیهاسلام اینان هیچگاه شایستگی رهبری و خلافت بر امت مسلمان را نداشتند.
پینوشت:
[1]. مصباح یزدی، محمدتقی، رساترین دادخواهی و روشنگری، ج2، ص57، مؤسسه امام خمینی.
ادبآموزی از خطبه فدکیه
با شروع ایام فاطمیه و برپایی خیمههای عزاداری برای حضرت زهرا سلاماللهعلیها، یاد و خاطره مظلومیت اهلبیت علیهمالسلام برای دوستداران آلالله زنده میشود؛ ظلمی که سرآغاز ستمهای متعددی در طول تاریخ شد و مردم را تا حدود بسیار زیادی از نعمت بهرهمندی از خزائن بیکران معصومان علیهمالسلام محروم ساخت.
خطبهاى كه حضرت زهرا عليهاالسلام در مسجد النبي، روياروى غاصبان خلافت و در حضور جمعيت انبوهى از مهاجرين و انصار، ايراد فرمود، در اعتراض به غصب ناجوانمردانه منطقه فدک توسط خلیفه خودخوانده بود؛ اما در اين خطبه، بيشتر سخن در مدح امیرالمؤمنین عليهالسلام و ستايش موضعگيرىهاى اسلامى و جاودانه ایشان و همچنین اثبات حق اهلبيت رسول خدا صلىاللهعليهوآله است.
اهمیت محتوای این خطبه برای بزرگان شیعه آن چنان بالا بوده و هست که در گزارشهای تاریخی از قول جناب زید فرزند امام سجاد علیهالسلام اینگونه نقل شده: «من بزرگان خاندان ابیطالب را میدیدم که خطبه حضرت زهرا سلاماللهعلیها را نقل میکردند و به فرزندان خود یاد میدادند. این خطبه توسط بزرگان شیعه نقل شده و به عنوان یک متن درسی، آموزش داده میشد».[1]
براستی شیعیان و محبان حضرت زهرا علیهاالسلام افزون بر آنکه میتوانند از نکات مهم این خطبه پیرامون دفاع از ولایت و خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علیهالسلام بهرهمند شوند، با یک نگاه کلان و جامع به این خطبه متوجه میشوند که صدیقه شهیده علیهاالسلام با قاطعیت تمام از حق مسلم اهلبیت علیهمالسلام در چارچوب ادب و نزاکت دفاع کردند.
آری، در این خطبه مهم و پرشور، یک کلمه زشت و توهینآمیز وجود ندارد. همه کلمات و بیانات، مستحکم و متین هستند. این خطبه بهترین الگو برای شیعیان است که در مقام عمل و رفتار، اینگونه باشند؛ در اظهارات و سخن گفتن، از منابع و مستندات علمی و صحیح استفاده کنند، به مخاطب تهمت نزنند و مرتکب بدگویی و بدزبانی نشوند.[2]
پینوشت:
[1]. ابنطیفور، بلاغات النساء، ص23، الشریف الرضی.
[2]. برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری در ارتباط تصویری با مداحان، 15/11/1399.
نگاه آماری به جنایت دو ماهه رژیم صهیونیستی علیه باریکه غزه
ماده ۹۹ منشور ملل متحد عنوان میکند: «دبیر کل میتواند نظر شورای امنیت را به هر موضوعی که به عقیده او ممکن است حفظ صلح و امنیت بینالمللی را تهدید کند جلب کند.» در واقع، ماده ۹۹ منشور ملل متحد یک ابزار دیپلماتیک است که به ندرت مورد استفاده قرار گرفته شده است و به مقام دبیرکل سازمان ملل اجازه میدهد تا هر موضوعی را که ممکن است تهدیدهای موجود برای حفظ صلح و امنیت بین المللی را تشدید کند به شورای امنیت گوشزد کند. از دید گوترش، جنگ و جنایت رژیم صهیونیستی علیه غزه، حفظ صلح و امنیت بینالمللی را تهدید میکند و تاکنون شورای امنیت برای متوقف کردن جنگ علیه غزه ناکام بوده است. نگاه آماری به آنچه که رژیم صهیونیستی تاکنون علیه غزه انجام داد، اثبات کننده این موضوع است.
مطابق اخرین آمار اعلام شده از سوی وزارت بهداشت غزه، حدود 17 هزار و 500 نفر در غزه به شهادت رسیده و بیش از 46 هزار نفر نیز زخمی شدهاند. از این تعداد، بیش از 7 هزار و 800 کودک و بیش از 6 هزار و 100 زن در میان شهدا هستند. این آمار رسمی است. آمارهای غیررسمی حتی شمار شهدا را بیش از 23 هزار نفر اعلام میکنند زیرا بیش از 6 هزار نفر در زمره مفقودین جنگ هستند و یا زیر آوارها باقی ماندهاند و در شرایط کنونی امکان آواربرداری و خروج اجساد وجود ندارد.
علاوه بر این، غزه عملاً دیگر شرایط زندگی ندارد. بیش از 60 درصد از خانههای غزه یا به طور کامل تخریب شده و یا به شدت آسیب دیده است. به گفته سخنگوی وزارت بهداشت غزه، اشغالگران عمداً 130 مراکز بهداشتی را هدف قرار داده و 20 بیمارستان را از کار انداختهاند. سخنگوی وزارت بهداشت غزه اظهار داشت: بر خلاف ادعاهای اشغالگران در غزه مکان امنی وجود ندارد و صهیونیستها همه جا را بمباران میکنند. همچنین 800 هزار نفر در شمال غزه بدون غذا و دارو هستند و بمباران نیز آنها را تهدید میکند.
با وجود آمارهای ارائه شده از میزان تلفات انسانی و از بین رفتن زیرساختهای زندگی، اما همه شواهد حاکی از این است که اوضاع با تداوم جنگ به شدت وخیمتر خواهد شد. غزه همچنان در محاصره کامل قرار دارد، دسترسی به سوخت، آذوقه، کالاهای اساسی، برق و حتی وسایل پزشکی و درمانی امکانپذیر نیست. شروع زمستان نیز تواناییهای مقابلهای زنان و کودکان را به پایینترین سطح میرساند.
با توجه به این آمارها، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد به ماده ۹۹ منشور ملل متحد استناد کرده و در نامه به «خوزه خاویر لوپز دومینگِز»، رئیس شورای امنیت، عنوان کرد «فروپاشی کامل نظم عمومی» در نوار غزه ارسال کمکهای بشردوستانه حتی به صورت محدود را «غیرممکن» خواهد کرد. با وجود اقدام گوترش، اما شورای امنیت سازمان ملل متحد در نشست شب گذشته خود موفق نشد قطعنامهای را برای متوقف کردن جنگ رژیم صهیونیستی علیه باریکه غزه انجام دهد. ایالات متحده آمریکا بار دیگر قطعنامه پیشنهادی برای متوقف کردن جنگ علیه غزه و ایجاد آتشبس را وتو کرد. اقدام آمریکا در وتوی قطعنامه برای متوقف کردن جنگ علیه غزه نشان داد که شورای امنیت توسط واشنگتن و منافع صهیونیستها به گروگان گرفته شده است.
نویسنده: سید رضی عمادی
راهکارهایی برای سمزدایی بدن در روزهای آلوده
عوامل مختلفی ممکن است سبب تجمع سموم در بدن ما شوند که این روزها آلودگی هوا یکی از عوامل مهم است، اما اصلیترین علائم عدم حذف سموم در بدن خود را با بیخوابی، آکنه، خستگی مداوم، درد عضلات، یبوست، سردرد، افزایش وزن و در نهایت افسردگی نشان میدهد.
بنابر اعلام دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، اما میتوان با برداشتن گامهای ساده در خانه، سموم را از بدن حذف کرد.
۸ راهکار برای حذف سموم از بدن شامل موارد زیر است:
کاهش مصرف قند: یک راه برای سمزدایی بدن کاهش مصرف قند است. به جای این که به طور مرتب به دنبال شیرینی، کوکی یا کیک بروید، جایگزین سالمی مانند شکلات تیره (۷۰ درصد) را به رژیم غذایی خود بیفزایید. گزینههای سالم دیگر شامل تکههای میوه است. قندهای طبیعی نیاز شما به شیرینیهای پرضرر را کاهش میدهد. دارچین را نیز میتوانید به جای قند به غذاها اضافه کنید. مصرف دارچین به کنترل قندخون کمک میکند.
نوشیدن آب: تک تک سلولهای بدن برای بقا نیاز به آب دارند. روز خود را با نوشیدن آب و اضافه کردن چند قطره لیموی تازه به آن شروع کنید. این کار نه تنها فرایند هضم غذا را افزایش میدهد بلکه منجر به سم زدایی از کبد نیز میشود.
تحرک کافی: ورزش منظم نوعی سم زدایی از بدن است و منجر به بهبود گردش خون، بهبود فرایند هضم، کاهش استرس، تقویت مفاصل و حفظ سلامت کل بدن میشود.
مصرف سبزیجات تیره رنگ: این سبزیجات از قبیل اسفناج، برگ چغندر، خردل و ... برای کمک به جلوگیری از برخی شرایط بهداشتی از جمله دیابت، سنگ کیسه صفرا، مشکلات کلیوی و سلامت کبد از گذشته مفید بودهاند. سبزیجات تیره رنگ برای بهبود عملکرد دستگاه گوارش و کاهش یبوست نیز مفیدند ضمن این که خواص ضد پیری دارند. ترکیبات یافت شده در سبزیجات تیره رنگ به واسطه سطوح بالای فیبر، آب و منیزیم موجود در آنها منجر به کاهش خطر ابتلا به سرطان، تعادل هورمونی و کاهش وزن میشود.
اضافه کردن جعفری به رژیم غذایی: جعفری یک ضد عفونی کننده عالی و ادرارآور است. این سبزی معطر و البته پرطرفدار عملکرد کلیهها را تحریک میکند و نقش مهمی در دفع سموم بدن دارد. به غذاهایتان مثل سالادها، پاستاها، سوپ و ... جعفری اضافه کنید. اگر یک دوره سمزدایی جدی را شروع کردهاید آب جعفری فوق العاده است.
نوشیدن چای سبز: برای سم زدایی، چای سبز بنوشید. چای سبز سرشار از آنتی اکسیدان و حاوی ریزمغذیهایی مثل پلی فنول است. این نوع چای متابولیسم را بالا میبرد و سبب کاهش وزن میشود.
خواب کافی: در واقع وقتی به اندازه کافی نمیخوابید، در فرآیند طبیعی سم زدایی بدن اختلال ایجاد میکنید. به همین دلیل باید از بیداری بیش از حد در شب بپرهیزید و شبها به موقع بخوابید. هنگامی که از خواب بیدار میشوید، بدن شما نیاز به تخلیه سموم دارد. تاخیر دفع در هنگام صبح، سبب بازگشت سموم به بدن میشود.
پرهیز از غذاهای آماده: مواد غذایی صنعتی و فرآوردههای غذایی فاقد مواد مغذی و حاوی افزودنیهای مضر مانند مواد نگهدارنده، مواد شیمیایی، نمک و چربی هستند. از مصرف آردهای تصفیه شده، قند زیاد، نوشیدنیهای گازدار و نوشیدنیهای شیرین بپرهیزید. مصرف میوه، سبزیجات تازه، دانههای کامل و گوشتهای تازه را در اولویت برنامه غذایی خود قرار دهید. سیر، لیمو، جوانه کلم بروکلی، لوبیا، ماش، سبزیجات خام دیگر و ... همگی به سم زدایی از بدن کمک میکنند. به این موارد میتوان آب میوههای ارگانیک را نیز اضافه کرد.
چگونه مي توان با خدا ارتباط قلبي برقرار كرد ؟
براي راهيابي به جواب مناسب توجه به نکته هاي ذيل مفيد است:
بهترين راه ارتباط قلبي با خدا كه از آن به تقرّب الهي نيز ياد مي شود، همان راه هاي فكري و اعتقادي و عملي است كه در شرع مقدس بازگو شده. برخي از اين راه ها و روش هاي انجام اعمال واجب و بعضي ديگر انجام اعمال مستحب است. اگر كسي بخواهد با خالق هستي بخش خود ارتباط برقرار نمايد، مي تواند با آن اعمال با او به نجوي بپردازد. نيايش در اينجا به چند نمونه از آن اعمال اشاره مي شود:
1. نماز شب: در روايتي آمده كه خداي متعال به حضرت موسي فرمود: «اي فرزند عمران، دروغ مي گويد آن كس كه گمان مي كند مرا دوست دارد و همين كه شب مي رسد از من روي مي گرداند و مي خوابد، مگر نه اين است كه هر محبي خلوت با محبوب خويش را مي خواهد؟ هان اي فرزند عمران، بدان كه من بر دوستان خود مطلع هستم، آن گاه كه تاريكي شب آنان را فرا مي گيرد، چشمان دل آنان را به سوي خود بر مي گردانم و عقوبت هجران و سخط خويش را در برابر چشمانش مجسم مي نمايم، از روي مشاهده با من خطاب مي كند و از روي حضور با من سخن مي گويد. اي فرزند عمران، در تاريكي شب ها از قلب خويش خشوع را نثار كن و از بدن خويش خضوع را، و از چشمانت اشك را، كه تو مرا نزديك خواهي يافت.»
از اين روايت بخوبي بدست مي آيد كه يكي از بهترين راه هاي ايجاد ارتباط قلبي با خداوند، نماز شب است كه انسان در خلوت تاريكي شب، با محبوبش راز و نياز نمايد.[1]
2. عمل ديگر كه براساس روايات تأثير فراواني در ارتباط قلبي با خدا دارد، تلاوت قرآن كريم است. تأكيدات آيات و روايات به تلاوت قرآن به خوبي نشان مي دهد كه آثار و بركات اين كتاب نوراني در موارد مختلف از جمله در ايجاد ارتباط با خداوند نقش اساسي دارد.[2]
3. مداومت بر تسبيح حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ ، بعد از نمازهاي واجب نيز در ايجاد ارتباط قلبي انسان با خداوند مؤثر است.
4. يكي از بهترين گزينه ها براي ايجاد ارتباط با خداوند، نماز است. گذشته از آن كه در روايات بر اين گزينه فراوان تأكيد شده، در ميان ساير عبادات نيز، آسان ترين راهي است كه انسان مي تواند از آن طريق با خداوندش ارتباط برقرار كند.
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: «خداوند سبحان فرمود: نزديك نمي كند به سوي من، بنده اي از بندگانم را چيزي كه محبوب تر باشد نزد من از نماز واجب، و بنده مي بايد، تقرّب بجويد به سوي من با خواندن نماز نافله (نمازهاي مستحبي مانند نوافل روزانه) تا او را دوست بدارم، هرگاه او را دوست داشتم من سامعة او كه با آن مي شنود و باصرة او كه با آن مي بيند و زبان او كه با آن سخن مي گويد، و دست او كه با آن كارهايي انجام مي دهد خواهم شد، اگر مرا بخواند او را اجابت مي كنم و اگر از من چيزي بخواهد به او مي دهم.»[3]
5. راه ديگر ذكر مداوم سبب ارتباط قلبي انسان با خداوند مي شود چنان خود فرمود: (أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)[4] آگاه باشيد با ياد خدا، قلب ها آرامش پيدا مي كند. مراد آيه آن است كه ذكر خدا موجب ارتباط قلبي انسان با خدا مي شود و ارتباط قلبي با خدا مايه آرامش انسان مي گردد. و در آيه ي ديگر فرمود: (فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ)[5] يعني مرا ياد كنيد، شما را ياد مي كنم.
نكته اساسي در همه اين امور آن است كه بايد اعمالي كه انسان انجام مي دهد، به طور مداوم باشد تا اثر معنوي آن ظاهر گردد وگرنه با چند بار معلوم نيست، آن نورانيت مورد نظر و فوايد مترتب بر آنها در انسان پديد آيد. در روايات معصومين ـ عليهم السلام ـ هم به اين مسئله تصريح شده که خداوند عبادت مستمر و مداوم را گرچه کم باشد خيلي دوست دارد.
در پايان: اگر در اين راه مجاهدت وتلاش كنيد، به طور يقين نتيجه خواهيد گرفت. اما به شرط آن كه هرگز افراط و زياده روي نكنيد، بخصوص در مراحل آغاز كار، بايد به تدريج پيش برويد و اعتدال را حفظ نمائيد و خود را زياد خسته نكنيد و سعي نماييد كيفيت اعمال را بالا ببريد، نه كميت آن ها را و يقين بدانيد كه اگر به طور اعتدال و مداوم به اعمال خود ادامه بدهيد، به تدريج نورانيت قلب در شما پديد خواهد آمد و به هدف خود خواهيد رسيد.
پي نوشت ها:
[1] . شجاعي، محمد، مقالات، نشر صدا و سيما، چاپ دوم، 1375 ش، ج3، ص 81.
[2] . همان، ص 150.
[3] . حر عاملي، محمد بن حسن، وسايل الشيعه، كتاب الصلوة، قم، نشر مؤسسه اهل البيت، 1416 ق، ج 4، ص 72، باب 17.
[4] . رعد/ 28.
[5] . بقره/ 152.
قطر: حملات اسرائیل منجر به بدتر شدن فاجعه انسانی در غزه شده است
شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی نخست وزیر و وزیر خارجه قطر گفت که حملات اسرئیل به نوار غزه تلاشهای میانجیگران را پیچیده و شرایط حقوق بشری در غزه را وخیمتر کرده است.
به گزارش خبرگزاری فلسطینی وفا، وی با محمد اشتیه نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین در حاشیه کنفرانس دوحه درباره غرب آسیا دیدار و رایزنی کرده است.
وی در این دیدار تاکید کرد: تداوم بمباران نوار غزه از سوی اسرائیل بعد از پایان آتش بس موقت تلاشها برای میانجیگری را پیچیده و باعث تشدید فاجعه انسانی در غزه شده است.
به گفته این دیپلمات قطری، دوحه و شرکایش متعهد به افزایش تلاشها برای کاهش تنشها به منظور آتش بس پایدار هستند.
از ابتدای جنگ غزه قطر از اصلیترین طرفها برای برقراری آتش بس وهمچنین تبادل زندانیان میان حماس و رژیم صهیونیستی بوده است.
محمد اشتیه نخست وزیر تشکیلات خودگردان روز یک شنبه در مصاحبه با سی ان ان تاکید کرد ادعای اسرائیل برای حذف حماس هرگز شدنی نیست چرا که حماس بخشی از موزائیک سیاسی فلسطین است.
محمد اشتیه تاکید کرد: مسئله قرار دادن غزه تحت قیمومیت نیست... ما به یک راه حل سیاسی جامع نیاز داریم که به این رنج فلسطینی ها پایان دهد که از 75 سال پیش آغاز شده است. وی با اشاره به این مساله افزود: حوادث فلسطین فقط از 7 اکتبر شروع نشده است.
جایگاه مجلس علم و دانش
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
مَجلِسُ العِلمِ رَوضَةُ الجَنَّةِ
مجلس علم و دانش، باغ بهشت است.
الدرّة الباهره، ح ۳۵
بیانات در دیدار مسئولان نظام، سفرای کشورهای اسلامی و میهمانان کنفرانس وحدت
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باِحسانٍ الی یوم الدّین.
خوشامد عرض میکنم به همهی حضّار محترم، به مسئولان محترم کشور، به میهمانان عزیز، به همهی حضّار گرامی که تشریف دارید. امروز عید بزرگی است، روز نورانی و مبارکی است، میلاد پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و ولادت مبارک حضرت امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) است.
دربارهی پیامبر اعظم حقیقتاً زبان بنده و امثال بنده قاصر است از بیان، و ذهن و دل بنده و امثال بنده قاصر است از فهم دربارهی شخصیّت والای آن بزرگوار؛ حقیقتاً اینجور است. بنده امروز فقط یک کلمه از این کتاب قطور فضل پیامبر اعظم را مختصراً عرض میکنم و آن، این است که این خورشید تابان عالم هستی، به گردن همهی آحاد بشریّت حق دارد؛ بنده این را میخواهم عرض بکنم. همهی آحاد بشریّت، چه مؤمنین به این دین و چه غیر آنها، مدیون پیامبر اعظم و به معنای واقعی کلمه متعلَّق دِین آن بزرگوار هستند؛ چرا؟ این حقّ عظیمی که این بزرگوار بر گردن بشریّت دارد چیست؟ آن ،این است که پیامبر اعظم نسخهی درمان همهی دردهای عمدهی بشریّت را به بشر عرضه کرد؛ این یک واقعیّت است. خدای متعال میفرماید که «کِتابٌ اَنزَلنَاهُ اِلَیکَ لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النّور»؛(۲) ظلمات چیست؟ ظلمات همهی آن چیزهایی است که زندگی بشر را در طول تاریخ، تیره و تار کرده، تلخ کرده، زهرآلود کرده؛ اینها ظلمات است. جهل، ظلمت است؛ فقر، ظلمت است؛ ظلم، ظلمت است؛ تبعیض، ظلمت است؛ غرق شدن در شهوات، ظلمت است؛ مفاسد اخلاقی، آسیبهای اجتماعی، همهی اینها ظلماتند. اینها همه ظلمتهایی هستند که بشر در طول تاریخِ طولانیِ زندگیِ خود از اینها رنج دیده. بیایمانی ظلمت است، بیهدفی ظلمت است؛ اینها دردهای عمیق بشر است.
پیامبر اعظم نسخهی درمان این دردها را ــ هم نسخهی معرفتی را، هم نسخهی عملی را ــ به بشر عرضه کرد. اگر میخواهید از این دردها خلاص بشوید، علاجش اینها است. این شریعت پیغمبر و معارف قرآنی، علاج دردهای بشریّت است؛ این را پیغمبر اسلام به بشر عرضه کرده. لذا امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) دربارهی پیغمبر میفرماید: طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمىٰ مَواسِمَه؛(۳) این پزشکِ ماهر حاذق، هم مرهمها را فراهم کرده ــ آن دارویی که روی زخم میگذارند که زخم بهبود پیدا کند ــ هم وسیلهی داغ کردن را؛ که در گذشته وقتی یک زخمی به وسیلهی مرهم خوب نمیشد، آن را داغ میکردند خوب میشد. هر دو را دارد: هم مرهم را، هم وسیلهی داغ کردن را؛ اینها را در قرآن به بشریّت عرضه کرده. اگر میخواهید خوب زندگی کنید، اینجوری عمل کنید.
در منطق عقلای عالم، بالاتر از همهی حقوقی که انسانها بر یکدیگر دارند، حقّ حیات است. وقتی بخواهند مبالغه کنند در اینکه فلانی حقّی به گردن من دارد، مثلاً میگویند: [این] آقا حقّ حیات به گردن من دارد. حقّ حیات یعنی چه؟ یعنی مثلاً شما در معرض غرق بودید، او نجاتتان داده؛ در معرض فروریختن آوار منزل بودید، او نجاتتان داده؛ یعنی این حیات مادّی را که داشت از دست شما گرفته میشد به شما برگردانده؛ این حقّ حیات است، این بالاترینِ حقوق است. وقتی که انسان در بین آحاد مردم نگاه میکند، مطالعه میکند، [میبیند] این را بالاترین حقوق میدانند، میگویند: حقّ حیات؛ ولی خب این حیاتی که به ما برگردانده شد مگر چقدر ادامه خواهد داشت؟ هم محدود است، هم ناقص است، هم آسیبپذیر است؛ ممکن است فردای همان روز با سکته و با سرطان و با انواع و اقسام بیماریها همین حیات از انسان گرفته بشود. خداوند متعال میفرماید که «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا استَجیبوا لِلّٰهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم»؛(۴) حیات را پیغمبر به شما میدهد. این حیات، آن حیات نیست؛ این حیاتی است که هم سعادت دنیا را تأمین میکند، هم دل شما را آباد میکند، هم روح شما را روشن میکند، هم زندگی شما را زندگی شیرینی قرار میدهد، هم ادامه دارد. این حیات تمامشدنی نیست، آسیبپذیر نیست، ابدی است. این حیاتی که اسلام و دین و پیامبر به بشریّت میبخشد، اهمّیّتش هزاران برابر بیشتر از آن حیاتی است که فرض کنید ما را از زیر آوار بیرون کشیدند یا از غرق نجاتمان دادند. حقّ پیغمبر بر گردن بشریّت اینها است. این، حقّ پیغمبر است. ما در مقابل پیغمبر مدیونیم.
خب، یک عدّهای این توفیق را پیدا نکردهاند که معرفت پیدا کنند به دین پیغمبر ــ غیر مسلمین ــ خب راه اداء دِین روی اینها بسته است؛ حالا [اینکه] خدای متعال با اینها چه کار میکند، محلّ بحث ما نیست ولی اینها نمیتوانند اداء دِین کنند، لکن مؤمنینِ به اسلام چرا، میتوانند اداء دِین کنند؛ میتوانند؛ راهش به اینها نشان داده شده: وَ جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجتَباکُم وَ ما جَعَلَ عَلَیکُم فِی الدّینِ مِن حَرَجٍ مِلَّةَ اَبیکُم اِبراهیمَ هُوَ سَمّاکُمُ المُسلِمین؛(۵) این «جهاد فیسبیلالله»، به خاطر سِلم در مقابل خدا بودن، اداء دِین است. اگر میخواهیم حقّ پیامبر را، این حقّ عظیم پیغمبر را جبران کنیم، راهش این است: جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه؛ جهاد کامل. معنای جهاد صرفاً شمشیر و آرپیجی و مانند اینها نیست؛ جهاد در همهی میدانها: جهاد در میدان علم، جهاد در میدان سیاست، جهاد در میدان معرفت، جهاد در میدان اخلاق، که ما خیلی به آن احتیاج داریم. همهی ما به اخلاق احتیاج داریم، به علم احتیاج داریم؛ جهاد [کنیم]. میتوانیم جهاد کنیم؛ اگر این حکم الهی یعنی «جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه» را امتثال کردیم، آنوقت میتوانیم بگوییم حقگزاری پیامبر اعظم تا حدّ توان ما انجام گرفته. ما باید در راه اسلام جهاد کنیم.
امروز دشمنی با اسلام از همیشه آشکارتر است؛ در گذشته هم دشمنی بوده است [امّا] امروز واضح است؛ که حالا یک نمونهی جاهلانهی آن، اهانت به قرآن کریم است که مشاهده میکنید علناً یک ابلهِ جاهلی انجام میدهد، یک دولتی [هم] حمایت میکند؛ این نشاندهندهی آن است که مسئله همین مسئلهی در صحنه و اهانت به قرآن کریم نیست. اشارهی من در این قضیّه، اصلاً به آن انسان نادان و جاهلی که این کار را میکند نیست؛ او برای اینکه مقاصد عناصر پشت صحنه را تأمین بکند، خودش را محکوم میکند به شدیدترین مجازاتها، به اعدام؛ من کاری به او ندارم؛ بحث سر آن عناصر پشت صحنه است؛ آنهایی که طرّاحان اینجور جنایتها و اینجور کارهای نفرتانگیز هستند. اینها خیال میکنند با اینجور حرکات میتوانند قرآن را تضعیف کنند؛ اشتباه میکنند؛ خودشان را خراب میکنند؛ چهرهی باطنی خودشان را ظاهر میکنند.
قرآن کتاب حکمت است، کتاب معرفت است، کتاب انسانسازی است؛ آن کسی که با قرآن دشمنی میکند، با معرفت دشمنی میکند، با حکمت دشمنی میکند، با انسانسازی دشمنی میکند. قرآن مخالف با ظلم است، قرآن تشویقکنندهی انسانها به مقابلهی با ظلم است: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون،(۶) قرآن بیدارکنندهی مردم است؛ کسی که با قرآن دشمنی میکند، با بیداری انسانها مخالف است، با مبارزهی با ظلم مخالف است. [با این کارها] خودشان را رسوا میکنند. قرآن روزبهروز روشنتر میشود؛ این چهرهی منوّر در دنیا روزبهروز دارد ظاهرتر میشود و خواهد شد، بیش از پیش.
قرآن البتّه برای قدرتهای فاسد تهدید محسوب میشود؛ همینطور که عرض کردیم، هم ظلم را محکوم میکند، هم انسانِ زیرِ ستم را ملامت میکند که چرا تن به ستمپذیری داده. این برای قدرتهای ظالم خطرناک است؛ بله، قرآن این خطر را برای آنها دارد، این تهدید را برای آنها دارد. این کسانی هم که حالا به بهانهی آزادی بیان و این حرفهای تکراریِ دروغِ غلط این کارها را توجیه میکنند، پیش مردم دنیا آبروی خودشان را میبرند. آیا در این کشورهایی که اجازه داده میشود به قرآن اهانت بشود، اجازه میدهند به نمادهای صهیونیستی تعرّض بشود؟ چه جوری و با چه زبانی [بهتر از این] میتوان اثبات کرد که اینها تحت تأثیر سلطهی صهیونیستهای غاصب و ظالم و جنایتکار و غارتگر دنیا هستند؛ چه آنهایی که در آن سرزمین غصبی زندگی میکنند، چه آنهایی که در جاهای دیگر زندگی میکنند؟ خب، این حالا چند جمله [بود] راجع به نبیّ مکرّم اسلام.
تکیهی این جلسه و این هفته بر روی وحدت بین مسلمین و اتّحاد بین مسلمین است. خب دربارهی اتّحاد بین مسلمین خیلی صحبت شده؛ ماها گفتهایم، دیگران گفتهاند، همه گفتهاند. من فقط یک نکتهی کوتاهی را در این زمینه میخواهم امروز مطرح کنم: دشمن اتّحاد کیست؟ روی این تکیه کنیم. کیست که اتّحاد مسلمین به او ضرر میزند؟ روی این فکر کنیم. دشمنان اتّحاد مسلمین آن کسانی هستند که اگر کشورهای اسلامی و دولتهای اسلامی با هم متحّد بشوند، آنها ضرر میبینند، نمیتوانند دستاندازی کنند، دستدرازی کنند، غارتگری کنند، مشکل پیدا میکنند؛ [دشمنان اتّحاد مسلمین] آنها هستند. البتّه کشورهای اسلامی دایرهی وسیعی دارند؛ حالا من همین منطقهی خودمان ــ غرب آسیا و شمال آفریقا ــ همین منطقهی محدود را عرض میکنم. اگر کشورهای همین منطقه با هم متّحد باشند، کدام قدرت بینالمللی است که دیگر نمیتواند زورگویی بکند، نمیتواند دزدی بکند، نمیتواند در امور داخلی و خارجی کشورها دخالت بکند؟ آن قدرت کیست؟ آمریکا؛ معلوم است دیگر.
اگر کشورهایی مثل ایران، مثل عراق، مثل سوریه، مثل لبنان، مثل کشورهای حاشیهی خلیج فارس، مثل عربستان، مثل مصر، مثل اردن، یک خطّ مشی واحدی را در مسائل اساسی و کلّی خودشان اتّخاذ کنند، قدرتهای زورگو نمیتوانند در امور داخلی اینها یا در سیاست خارجی اینها دخالت کنند؛ الان دخالت میکنند. الان آمریکا ضربهی اقتصادی میزند، ضربهی سیاسی میزند، نفت سوریه را میدزدند میبرند، داعشِ ظالمِ وحشی و خونخوار را، در اردوگاههای خودشان نگه میدارند، حفظ میکنند برای روزی که [اگر] باز به آن احتیاج داشته باشند، بیاورند درون میدان و به جان این و آن بیندازند؛ از این کارها دارند میکنند. در سیاست خارجیِ دولتهای منطقه دخالت میکنند که این کار را بکنید، این کار را نکنید؛ حتّی در بعضی از کشورها، در سیاستهای داخلیشان هم دخالت میکنند. اگر ما همه با هم متّحد باشیم و یک خطّ مشی را انتخاب کنیم، آمریکا نمیتواند این کارها را بکند، جرئت نمیکند وارد بشود. روی این مسئله [باید] فکر بشود؛ سران کشورها، سیاستمداران، نخبگان، صاحبنظران روی این مسئله فکر کنند، منافعش را بسنجند. مطمئنّاً هیچ کشوری مایل نیست که یک قدرت خارجی در مسائل او، در سیاست او، در خطّ مشی او امر و نهی کند و دخالت کند؛ معلوم است، امّا ناچار تن میدهند. چرا؟ چون تنهایند. اگر چنانچه دست در دست یکدیگر باشند، دولتها پشت به پشت یکدیگر بدهند، با هم باشند و همراه باشند، میتوانند در مقابل دخالت و فضولی و دستدرازی قدرتهایی مثل آمریکا ممانعت کنند، مانع ایجاد کنند؛ میشود.
البتّه روشن است و ما بارها گفتهایم که هیچ کس را به جنگ و به عمل نظامی تشویق نمیکنیم، اجتناب هم میکنیم؛ امّا من میگویم با هم باشیم تا از جنگافروزی آمریکا جلوگیری کنیم؛ آنها جنگافروزی میکنند. این جنگهای منطقه تقریباً بدون استثنا عامل خارجی دارد؛ این اختلافات مرزی و امثال اینها نمیتواند به یک چنین درگیریهایی بینجامد که ما در این چند سال در این منطقه دیدهایم؛ تحریک کردند، وارد شدند، پول خرج کردند، اشرار را در مقابل مردم مظلومِ غیر نظامی به حرکت واداشتند. نخبگان کشورها، سیاستمداران کشورها، سران کشورها روی این مسئله واقعاً فکر کنند؛ [این] برای همهی این کشورها مسئلهی مهمّی است، مسئلهی حیاتیای است. هیچ کشوری از اتّحاد چیزی از دست نمیدهد [بلکه] چیزی به دست میآورد.
خب، مسئلهی رژیم صهیونیستی هم مسئلهی دیگری است؛ آن هم یکی از مسائل این منطقه است؛ حالا ما دربارهی آمریکا گفتیم. رژیم صهیونیستی لبریز از کینه و غیظ است؛ نه فقط نسبت به ما؛ حالا ما که اهمّیّت نمیدهیم، نسبت به جمهوری اسلامی که خب معلوم و واضح است، امّا نسبت به کشورهای دیگر هم همینجور است. اینجور نیست که رژیم صهیونیستی از کشورهای دُوروبَر خودش خرسند و خشنود باشد؛ نه، آنها از مصر هم کینه دارند، از سوریه هم کینه دارند، از عراق هم کینه دارند. چرا؟ [چون] هدف آنها «از نیل تا فرات بود»؛ خب نشده. این کشورها در برهههای مختلف به دلایل مختلف نگذاشتند؛ [لذا] اینها سرشار از کینهاند، سرشار از غیظند. البتّه قرآن میگوید: قُل موتوا بِغَیظِکُم؛(۷) بله، خشمگین باشید و از خشم بمیرید؛ و همین هم خواهد شد، دارند میمیرند. بعونالله این «قُل موتوا بِغَیظِکُم» در مورد رژیم صهیونیستی در حال تحقّق است. خب پس مسئلهی وحدت اینجا هم تأثیر مهم میگذارد.
فلسطین امروز، مسئلهی اوّل دنیای اسلام است. البتّه چند دهه است، مال خصوص امروز نیست؛ چند ده سال است که مسئلهی فلسطین، به معنای واقعی کلمه، مسئلهی اوّل دنیای اسلام است. یک ملّت را از خانهی خودشان بیرون کردهاند، غصب کردهاند، تصرّف کردهاند؛ هزاران نفر از اینها را کشتهاند و شکنجه کردهاند و زندان کردهاند و آواره کردهاند؛ این چیز کوچکی نیست. مسئلهی اوّل دنیای اسلام، مسئلهی فلسطین است.
نظر قطعی جمهوری اسلامی این است که دولتهایی که قمار عادّیسازی [روابط] با رژیم صهیونیستی را برای خودشان سرمشق و شیوهی کار قرار میدهند، دارند اشتباه میکنند، ضرر خواهند کرد؛ باخت منتظر اینها است؛ به قول اروپاییها دارند روی اسب بازنده شرطبندی میکنند. امروز وضع رژیم صهیونیستی وضعی نیست که مشوّق نزدیکی به او باشد؛ نباید این اشتباه را بکنند. رژیم غاصب، رفتنی است. امروز نهضت فلسطین از همیشهی این هفتاد هشتاد سال سرحالتر است. مشاهده میکنید که امروز جوانان فلسطینی و نهضت فلسطینی، نهضت ضدّ غصب، ضدّ ظلم، ضدّ صهیونیسم از همیشه بانشاطتر، سرحالتر و آمادهتر است و انشاءالله این نهضت به نتیجه خواهد رسید و همانطور که امام بزرگوار (رضوان الله علیه) از رژیم غاصب به «سرطان» تعبیر کردند،(۸) حتماً این سرطان به فضل الهی به دست خود مردم فلسطین و نیروهای مقاومت در کلّ منطقه ریشهکن خواهد شد؛ انشاءالله.
امیدواریم خداوند متعال به امّت اسلامی سربلندی عطا کند و شرافت و رفعت عنایت کند تا بتواند انشاءالله از استعدادهای بینظیر طبیعی و انسانیای که برخوردار است بیشترین استفاده را بکند.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته