emamian

emamian

پیاز که حاوی قندها و ویتامین‌ها مانند A و C و مواد معدنی مانند پتاسیم، کلسیم و فسفر است، دارای خواص بسیاری برای سلامتی از جمله مبارزه با سرطان، کمک به بهبود سلامت قلب، کاهش قند خون بالا، تقویت معده و بهبود هضم، حفظ سلامت استخوان، جلوگیری از آلرژی و کاهش التهاب، تقویت سیستم ایمنی و درمان اختلالات گوش نیز است.

با این حال پرسش‌هایی درباره وضعیت ظاهری برخی پیازها و همچنین درباره سلامت جوانه سبز پیاز در اذهان وجود دارد؛ آیا اغلب پیازهای جوانه زده را با این فرض که مصرف آن‌ها برای سلامتی مضر است دور می‌اندازید؟ انتخاب و خرید سبزیجات از بازار اغلب یک کار چالش برانگیز است و این یک تصور غلط رایج است که سبزیجات یا گیاهان با جوانه معمولا برای مصرف مناسب نیستند، اما آیا این درست است؟

برخی از کارشناسان بر این باور هستند که در جوانه‌های سیر و پیاز نوعی سم وجود دارد و باید پیش از خوردن پیاز یا سیر جوانه‌های سبز آن‌ها را جدا کرد و دور انداخت.

پیاز جوانه زده چیست؟

پیازهای جوانه زده شاخه‌های سبز رنگی هستند که از پیاز رشد می کنند. این جوانه‌ها زمانی رشد می‌کنند که پیازهای ذخیره شده در معرض گرما و رطوبت قرار می گیرند.

جالب توجه است، پیازهای جوانه زده از نظر سلامتی برای خوردن بی خطر هستند، آن‌ها ممکن است طعم کمی لطیف و بافت متمایز داشته باشند. برخی از افراد ترجیح می‌دهند از آن‌ها در پخت و پز استفاده کنند، در حالی که برخی دیگر قسمت‌های جوانه زده را دور می‌ریزند و سپس از قسمت باقی مانده پیاز استفاده می کنند. اما آیا این پیازها واقعا سالم هستند؟

آیا مغذی هستند؟

پیازهای جوانه زده در مقایسه با پیاز تازه تا حدودی در طعم، بافت و همچنین ترکیبات غذایی خود دچار تغییراتی می‌شوند.

در واقع، در برخی موارد این پیازها به طور کلی دارای سطح بالایی از آنتی اکسیدان‌ها و فیتوکمیکال‌ها هستند. با این حال، مواد معدنی پیاز دست نخورده باقی می‌ماند. برخی از کارشناسان اما معتقدند که در جوانه‌های سیر و پیاز نوعی سم وجود دارد و نباید آن‌ها را مصرف کرد.

طعم و مزه

پیازهای جوانه زده ممکن است طعم ملایم تر و بافت نرم‌تری نسبت به پیازهای تازه داشته باشند. برخی از مردم آن‌ها را از نظر طعم و مزه کمتر جذاب می‌دانند.

جوانه‌ها را جدا کنید

اگر قصد دارید از پیاز جوانه زده استفاده کنید، می توانید قبل از پختن، جوانه‌ها را جدا کنید. این جوانه‌ها برای خوردن بی خطر هستند (برخی از کارشناسان اعتقاد بر سمی بودن این جوانه‌ها دارند)، اما برخی افراد ترجیح می‌دهند قسمت جوانه زده را دور بریزند و از باقی مانده پیاز استفاده کنند.

مطمئن شوید فاسد نشده باشد

قبل از استفاده از پیاز، آن را برای هر گونه علائم فساد، مانند کپک زدن، بوی نامتعارف یا لزج بودن بررسی کنید. اگر پیاز این علائم ظاهری را داشت، بهتر است آن را دور بریزید.

ذخیره سازی

برای به حداقل رساندن جوانه زدن، پیازها را در جای خشک و خنک با گردش هوای خوب نگهداری کنید. از نگهداری آن‌ها در یخچال خودداری کنید، زیرا رطوبت می‌تواند باعث جوانه زدن شود.

در خجسته عید مبعث حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص)، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، سفرا و نمایندگان کشورهای اسلامی و جمعی از اقشار مختلف مردم، اجابت دعوت و بعثت نبوی را باعث رشد و سعادت دنیوی و اخروی خواندند و با اشاره به حادثه تلخ غزه و ادامه جنایت‌های رژیم صهیونیستی گفتند: مصیبت غزه، مصیبت بشریت است و نشان می‌دهد نظم کنونی جهانی کاملاً باطل و غیرقابل دوام است و از بین خواهد رفت.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار با تبریک عید مبعث به ملت ایران و همه مسلمانان، بعثت را مبارک‌ترین و بزرگ‌ترین حادثه تاریخ بشریت خواندند و گفتند: با بعثت پیامبر اعظم، نسخه کامل و نهایی و همیشگی سعادت دنیوی و اُخروی بشر ارائه شد.

ایشان سربرآوردن بعثت در محیط ظلمانی و سراسر کجی و انحراف جاهلیت و آشکار شدن نشانه‌های انحراف و سقوط در همه تمدن‌های بزرگ آن روز جهان را حادثه‌ای خارق‌العاده برشمردند و افزودند: برنامه بعثت باز کردن راه ارتباط بشر محصور در چارچوب تنگ مادی با عالَم غیب و اولوهیت یعنی ایمان و سپس تزکیه انسان یعنی تعالی و رشد دادن او از طریق رفع نواقص و زدودن زشتی‌ها، بدی‌ها و باطل است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تزکیه را حرکتی فراگیر برای اصلاح امور فرد و جامعه در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و نفی انواع بی‌عدالتی و فاصله‌های طبقاتی خواندند و گفتند: تزکیه، زمینه تعلیم انسان و جامعه را فراهم می‌کند تا با غنی‌سازی جامعه از لحاظ معرفت و معنویت، انسانِ تراز اسلام ساخته شود.

ایشان با استناد به آیات قرآن کریم، بعثت و دعوت نبی اکرم را امری جاری و دائمی برای همه زمان‌ها دانستند و گفتند: هم‌اکنون نیز پیغمبر اکرم(ص) در حال تعلیم و تزکیه است یعنی همچنانکه آن روز مردم را به دوری از بت‌ها دعوت کردند امروز نیز همان خطاب و دعوت وجود دارد.

رهبر انقلاب، مبارزه با نفس و شکستن بت هواهای نفسانی را اولین گام در اجابت دعوت پیامبر اکرم خواندند و افزودند: اینکه برخی می‌گویند برای اصلاح دنیا، اول باید خود و جامعه خود را اصلاح کنید حرف درستی است چرا که نشان دادن ارائه یک نمونه اصلاح شده به دنیا موجب جذب دیگران به آن نمونه و الگو می‌شود.

ایشان تحقق انقلاب اسلامی را نتیجه اجابت پیام بعثت و دعوت امام بزرگوار از طرف مردم خواندند و گفتند: در ادامه هم مردم ما به توفیق و فضل پروردگار حرکت خود را در مسیر درست ادامه داده‌اند و تا هر زمان که اجابت دعوت پیغمبر ادامه داشته باشد، رشد و پیشرفت که فقط هم رشد معنوی و اُخروی نیست ادامه دارد و می‌توان به بهترین نمونه زندگی دنیوی و اُخروی دست یافت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به رواج ظلم و حق‌کشی در جهان امروز، رهایی از این وضع و بهبود زندگی مردم دنیا را در گرو اجابت دعوت پیامبر و استفاده از تزکیه و تعلیم نبوی دانستند و افزودند: مسئولیت ما خودسازی و نشان دادن اداره کشور بر اساس الگوی اسلام است که در این زمینه موفقیت‌هایی داشته‌ایم که در دنیا تأثیرگذار بوده و البته کوتاهی‌هایی هم داشته‌ایم.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به استمرار مصیبت غزه، آن را مصیبت دنیای اسلام و بلکه همه بشریت، و نشان‌دهنده اوج بطلان نظم کنونی جهانی خواندند و خاطرنشان کردند: امروز آمریکا، انگلیس و بسیاری از کشورهای اروپایی و دنباله‌روهای آنها پشت دست‌های جنایتکار و به خون‌آلوده رژیم صهیونیستی قرار دارند که از همین جا می‌توان فهمید نظم کنونی جهان نظمی باطل و غیرقابل دوام است و از بین خواهد رفت.

ایشان، بمباران بیمارستان و کشتار نزدیک به 30 هزار تن از مردم  غزه را باعث رسوایی فرهنگ و تمدن غربی دانستند و افزودند: پشت سر این جنایت‌ها پول، تسلیحات و کمک‌های سیاسی آمریکا است و همچنان‌که خود صهیونیست‌ها اعتراف کردند بدون تسلیحات آمریکایی یک روز هم قادر به ادامه جنگ نبودند بنابراین آمریکایی‌ها نیز مجرم و مسئول این حادثه تلخ هستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‎ای راه‌حل پایان بحران غزه را کنار کشیدن قدرت‌های بزرگ جهانی و طرفدار غرب از این قضیه خواندند و گفتند: مبارزان فلسطینی خود قادر به اداره میدان هستند همچنان‌که تا امروز نیز با اداره صحنه، ضربه سختی به آنها وارد نشده است.

ایشان با تأکید بر اینکه وظیفه دولت‌‎ها قطع کمک‌های سیاسی، تبلیغاتی، تسلیحاتی و عدم ارسال کالاهای مصرفی به رژیم صهیونیستی است، خاطر نشان کردند: وظیفه ملت‌‎ها فشار آوردن به دولت‌ها برای انجام این وظیفه بزرگ است.

در ابتدای این دیدار،حجت الاسلام والمسلمین رئیسی رئیس‌جمهور در سخنانی با بیان اینکه حادثه بعثت، تجلی اعظم بزرگ‌ترین نعمت خداوندی یعنی نعمت هدایت است، دعوت پیامبر اکرم(ص) به یگانه پرستی را توأم با دعوت به اندیشه‌ورزی، عدالت و ارزش‌های الهی برشمرد و با اشاره به تقارن دهه فجر با عید مبعث، گفت: اجابت دعوت امام خمینی به بندگی خدای متعال و مبارزه با فقر، فساد و تبعیض از طرف مردم ایران جلوه‌ای از اجابت پیام بعثت نبوی است.

رئیس جمهور، همچنین نسل‌کشی و کودک‌کشی در غزه را موجب رنگ باختن تمام ادعاهای حقوق‌بشری قدرت‌های غربی و نشانه آشکار ناکارآمدی سازمان‌های بین‌المللی دانست و افزود: یقین داریم خون شهدای غزه و فلسطین، پایان رژیم صهیونیستی و نظم ناعادلانه کنونی را رقم خواهد زد.

آقای رئیسی، سیاست‌ها و برنامه‌های داخلی دولت را در جهت گسترش عدالت، جبران عقب‌ماندگی‌ها و بهبود وضع اقتصادی خواند و تاکید کرد: تنها راه حل مشکلات، تکیه بر اراده داخلی است و دولت برای حل مسائل کشور، نگاهی به دست بیگانگان ندارد.

أمیرالمؤمنین علی علیه السلام:

أرسَلَهُ عَلی حِینِ فَترَةٍ مِنَ الرُّسُلِ و طُولِ هَجعَةٍ مِنَ الاُمَمِ و اعتِزامٍ مِنَ الفِتَنِ وَ انتِشارٍ مِنَ الاُمُورِ و تَلَظٍّ مِنَ الحُرُوبِ و الدُّنیا کاسِفَةُ النُّورِ، ظاهِرَةُ الغُرورِ عَلی حِینِ اصفِرارٍ مِن وَرَقِها و إیاسٍ مِن ثَمَرِها

خداوند او را در زمانی فرستاد که روزگاری بود پیامبری برانگیخته نشده بود و مردم در خوابی طولانی به سر می‌بردند و فتنه‌ها بالا گرفته و کارها پریشان شده بود و آتش جنگ‌ها شعله می‌کشید و دنیا بی فروغ و پر از مکر و فریب گشته، برگ‌های درخت زندگی به زردی گراییده و از به بار نشستن آن قطع امید شده بود.

 

نهج البلاغه، خطبه ۸۹

اولاً، فلسفۀ وجود عالم برزخ با نحوۀ آفرینش عالم هستی درپیوند است؛ مشیت ذات اقدس الهی این است که هر پدیده‏ای از پدیده‏های آفرینش (کوه، دریا، انسان، حیوان و...) سه مرتبۀ وجودی داشته باشد: مرتبۀ لطیف که رو به‌سوی بالا دارد؛ مرتبۀ ضخیم و ثقیل که به‌سوی پستی مایل است؛ مرتبۀ وسط که میان این دو مرتبه است و برزخ نام دارد و درواقع، رابط میان مراتب عالی و پست محسوب می‌شود.

برای مثال، هستۀ درخت با میوه فاصله دارد و تنۀ درخت واسطۀ میان هسته و میوه است. نخست باید هسته در زمین کاشته شود و بعد به‌صورت تنه و شاخ و برگ از زمین برآید، گل بدهد و درنهایت، به بار (میوه) بنشیند.

 

انسان مجموع جسم مادی، روح ملکوتی و جسم لطیف برزخی است. جسم برزخی، واسطه و عامل حفظ ارتباط میان روح و کالبد است.

همان جسم شفاف و سبکبالی است که در عالم خواب انسان را به همه جا می‏برد. جهان نیز روحی دارد و جسمی و برزخ، عالمی است که در میان دنیا و آخرت قرار گرفته و پل ارتباطی میان دو جهان است.

نکتۀ اصلی این است که تا انسان دوران تکامل برزخ را سپری نکند، ورود به عالم دیگر برایش میسر نمی‏شود؛ در برزخ باید ساخته و پرداخته شود تا آمادگی حضور در قیامت را پیدا کند؛ همچون جنین که اگر در رحم مادر آمادگی جسمی و روحی پیدا نکند، نمی‏تواند به دنیا بیاید و اگر به زور او را از رحم بیرون آورند، توانایی ادامۀ حیات را ندارد، مگر اینکه وضعیت رحم را برایش فراهم آورند.

انسان هم برای رسیدن به بهشت یا جهنم ابدی باید وضعیت برزخی را بگذراند تا در سایۀ تکامل ذاتی و جوهری، جسم و روح مناسب با ابدیت را به‌دست آورد . بنابراین، فلسفۀ وجود عالم برزخ این است که آدمی در این عالم، آمادۀ رفتن به آخرت می‌شود.

در دنیا برای بعضی از کارها مراحل مقدماتی در نظر می‌گیریم؛ مثلاً کسی‌که می‌خواهد به دانشگاه برود باید مراحلی را گذرانده باشد. او نمی‌تواند از دورۀ ابتدایی به دانشگاه برود یا کسی‌که می‌خواهد شناکردن یاد بگیرد، ابتدا باید در عمق کم شنا کند و بعد، وارد عمق زیاد شود. هیچ‌کس، به‌طور دفعی، توان سیر در قیامت را ندارد؛ ازاین‌رو، خداوند متعال، عالم برزخ را ـ که از جهتی شبیه دنیا و از جهتی شبیه آخرت است ـ میان دنیا و آخرت آفرید. به گفتۀ علامه طباطبایی: «دنیا دار عمل، برزخ‏ دار آماده‌شدن برای حساب‏ و جزا و آخرت دار حساب و جزاست».

 

ثانیاً، حکمت وجود برزخ این است که عالم برزخ برای بسیاری از کسانی‌که نقص دارند، فرصت جبران است. در این عالم، خود شخص نمی‌تواند عملی انجام بدهد و دستش از دنیا کوتاه است، اما از خیرات و مبراتی که زنده‌ها برای او می‌فرستند یا از باقیات الصالحات خودش بهره‌مند می‌شود.

سید ابراهیم رئیسی ظهر امروز دوشنبه در دیدار علی الصادق علی، سرپرست وزارت امور خارجه سودان، با اشاره به حمایت جمهوری اسلامی ایران از استقرار دولت قوی در سودان و تمامیت ارضی آن کشور، از درخواست سودان برای احیای روابط تهران-خارطوم استقبال کرد و آن را زمینه‌ساز جبران فرصت‌های از دست رفته و خلق فرصت‌های جدید دانست.

رئیس جمهور در این دیدار همچنین با اشاره به ظرفیت‌های موجود در دو کشور و اراده متقابل مسئولان برای ارتقای تعاملات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی،‌ تبادل سفرا و بازگشایی سفارتخانه‌ها در تهران و خارطوم را زمینه مناسبی برای احیا و توسعه روابط دو کشور دانست.

رئیسی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تحولات اخیر منطقه و تاکید بر اینکه فاصله‌گذاری کشورها با رژیم صهیونیستی از سیاست‌های اصولی جمهوری اسلامی ایران است، افزود: غفلت برخی کشورهای اسلامی از این سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران خسارات سنگینی به امت اسلامی تحمیل کرده است.

رئیس جمهور با بیان اینکه رژیم جنایتکار صهیونیستی که همواره با ایجاد فتنه و توطئه به دنبال ایجاد اختلال در مسیر حرکت مسلمانان بوده است، هیچگاه نمی‌تواند دوست کشورهای اسلامی و علاقمند به رشد و توسعه ملت‌های مسلمان باشد، اقدام برخی کشورهای اسلامی در عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را مغایر با هویت و ماهیت این کشورها دانست و افزود:‌ امروز پرسش بزرگ امت اسلامی از برخی کشورهای اسلامی این است که چگونه به رغم این حجم از جنایتگری و کودک‌کشی رژیم صهیونیستی هنوز رابطه خود با این رژیم را حفظ کرده‌اند، در حالی که اگر این کشورها به قطع روابط خود با صهیونیست‌ها مبادرت می‌کردند امروز شاهد ادامه حملات و بمباران‌ها علیه مردم مظلوم و مسلمان غزه نبودیم.

علی الصادق علی، سرپرست وزارت امور خارجه سودان نیز در این دیدار بر آمادگی کشورش برای احیای روابط سیاسی و دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران تاکید کرد.

سرپرست وزارت امور خارجه سودان همچنین ضمن تقدیر از حمایت‌های سیاسی جمهوری اسلامی ایران از ملت سودان در مجامع و محافل بین‌المللی، بر علاقمندی کشورش برای توسعه روابط با جمهوری اسلامی ایران تاکید و آمادگی کشورش را برای افزایش همکاری‌های اقتصادی و تجاری با جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد.

در فرازی از دعای ماه رجب می خوانیم «فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ»، «وَ زِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ»؛ معنای عامیانه این جمله اینطور می شود که خدایا تو هرچه عطا کردی نقصی ندارد، منتها از باب کرامت خودت برای من از فضلت اضافه کن.

این جمله حداقل دو معنا دارد:
آنچه که ما در اختیار داریم عطای خداست و بی نقص است.
آنچه که بر ما اضافه می شود از معنویت تا مادیات، همگی از باب کرامت و فضل خداست و اساساً نوع بشر محتاج این دو ویژگی خداوند است.

اما درباره معنای «کریم»: این واژه از ریشه «کَرَم» و مصدرش «کرامت» است. این صفت در عربی صفت مشبهه نام دارد؛‌ به خاطر آنکه معنی آن شبیه اسم فاعل است، به آن صفت مشبهه می‌گویند و مهم‌ترین کارکردش این است که ویژگی خاصی را به یک اسم نسبت دهد، به طوری که آن ویژگی همیشگی به نظر برسد. بنابراین کریم بودن، صفت دائمی و غیر قابل تفکیک از خداست. حال باید پرسید «کریم» چه خصلتی دارد؟ شخصی درباره معنای کرامت از امام حسن مجتبی علیه السلام پرسید که «کرم» چیست؟ «فَمَا الْکَرَمُ» امام فرمود: «(1) آغاز به بخشش پیش از درخواست کردن (2) و اطعام دادن در وقت ضرورت و قحطى؛ الِابْتِدَاءُ بِالْعَطِیَّةِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ فِی الْمَحْلِ» (تحف‎العقول، ص225).

در فرازی از دعای ماه رجب از خداوند درخواست می کنیم «وَ اصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَهِ»؛ و بگردان از من به خاطر همان درخواستی که از تو کردم همه شر دنیا و شر آخرت را. اما شرّ دنیا و آخرت چه مصادیقی دارد.

امیرالمؤمنین علیه السلام در روایتی فرمود «وَ شَرُّ الدُّنْیا وَ الآْخِرَةِ فى خَصْلَتَیْنِ الفَقْرِ وَ الْفُجورِ»؛ یعنی شر دنیا و آخرت در دو خصلت است: فقر و گناه.

این اشاره امیر مؤمنان علیه السلام درباره مصداق شرّ دنیا و آخرت که همان فقر و فجور است، بیشتر تأثیر در جنبه اجتماعی دارد؛ یعنی در جامعه ای که فقر و فسق و فجور رواج یابد، امیدی به رستگاری نیست. در حکمت 319 نهج البلاغه در بیان امیرالمؤمنین علیه السلام مى خوانیم: «فَإنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدّینِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، دَاعِیَةٌ لِلْمَقْتِ»؛ یعنی فقر سبب نقصان دین و مشوش شدن عقل و جلب کینه مى شود و در حکمت 372 آمده است: «إذا بَخِلَ الْغَنِىُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِیرُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ»؛ یعنی هرگاه اغنیا از کمک به دیگران بُخل بورزند، فقرا آخرت خود را به دنیایشان مى فروشند. «فاجر» به معنای «هرزگی، فسق، فساد، عیاشی، گناه و زندگی گناه آلود» است. حال چرا از بین این همه خصلت های ناصواب این دو خصلت مصداق شر دنیا و آخرت معرفی شده، جای دقت و تحقیق بیشتری دارد.

در حدیث دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره مصداق شرارت می خوانیم «خَیرُ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ مَعَ العِلمِ وَشَرُّ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ؛ خیر دنیا و آخرت با دانش است و شرّ دنیا و آخرت با نادانى. (بحارالانوار، ج79، ص170) اهمیت این موضوع واضح است؛ عمده فسادها و فرقه هایی که در تاریخ ایجاد شد، به سبب نبود علم بوده است. در واقع فرد یا ملتی که نسبت به مسائل پیرامونی خود علم نداشته باشد، دچار جهل می شود و این مسئله سبب آسیب های فردی و اجتماعی می شود. به عنوان نمونه جامعه ای که نسبت به مسائل امنیت غذا و دارو بی اطلاع باشد، هر چیزی را می خورد و به هر نسخه ای عمل می کند. یا جامعه مسلمانی که از معارف قرآن و احادیث عترت دور باشد، هر فرهنگ و دینی را می پذیرد و به این ترتیب به سمت استحاله شدن حرکت می کند؛ یا اگر خانواده ای با روش برخورد با اعضای خانواده آشنا نباشد و با همه افراد خانواده با یک روش برخورد کند و نداند روش تربیت فرزند پسر با دختر تفاوت دارد و یا با آداب زناشویی و زندگی دچار جهل باشد،‌ آن خانواده از درون فرو می ریزد؛ در صورت کلی جهل نسبت به هر مسئله ای زمینه سازی فساد و تباهی است. لذا امیر مؤمنان علیه السلام فرمود «اَلْجَهْلُ أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ»؛ یعنی جهل ریشه هر شری است.

در فرازی از دعای ماه رجب می خوانیم «أَعْطِنِى بِمَسْأَلَتِى إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَةِ»؛ یعنی خدایا  همه‌ی خیر دنیا و خیر آخرت را به من عطا کن. در این فراز چند نکته قابل توجه است:

اول اینکه خیر دنیا و آخرت عطا شدنی است آن هم از جانب خداوند. دوم اینکه خیر دنیا و آخرت با درخواست و دعا از خداوند حاصل می شود و انسان مؤمن باید دائم از خداوند این موضوع را طلب کند. سوم اینکه دنیا و آخرت کنار یکدیگر مطرح شده است؛ یعنی خیر دنیا متصل به آخرت است. انسان در دنیا باید برای آخرت کار کند و بلکه هر دو را با یکدیگر همسو کند. 

نکتۀ دیگر اینکه باید پرسید مصداق خیر دنیا و آخرت چیست؟ وقتی به احادیث رجوع می کنیم، مصادیق متعددی را می یابیم؛ از جمله آنکه امام صادق علیه‌السلام تقوای خداوند را خیر دنیا و آخرت معرفی کرده، فرمود  «مَنْ یَتَّقِ اللّه‌َ فَقَدْ اَحْرَزَ نَفْسَهُ مِنَ النّارِ بِاِذْنِ اللّه‌ِ وَ اَصابَ الْخَیْرَ کُلَّهُ فِى الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ»؛ یعنی هرکه تقواى الهى پیشه کند، خود را به خواست خداوند از آتش حفظ کرده و به همه خیر دنیا و آخرت دست یافته است. 

امیرالمؤمنین علیه‌ السلام نیز راهکار جلب خیر دنیا و آخرت را در خوش خلقی و حُسن نیت مطرح کرده، فرمود «ما اَعْطَى اللّه‌ُ سُبْحانَهُ الْعَبْدَ شَیْئا مِنْ خَیْرِ الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ اِلاّ بِحُسْنِ خُلُقِهِ وَ حُسْنِ نیَّتِهِ؛ یعنی خداوند خیر دنیا و آخرت را جز به خاطر خوش اخلاقى و خوش نیتى به بنده نمى‌دهد.»

 پیامبر صلى‌الله‌علیه‌ و آله نیز دو خصلتِ صبر و شکرگزاری را دو مصداق خیر دنیا و آخرت به ما معرفی کردند. در این حدیث می خوانیم «خَصْلَتانِ مَنْ رَزَقَهُما قَدْ اُعْطىَ خَیْرَ الدُّنْیا وَ الآْخِرَةِ مَنْ اِذَا ابْتُلىَ صَبَرَ وَ اِذا اُعْطىَ شَکَرَ»؛ یعنی دو خصلت است که به هرکه داده شد، خیر دنیا و آخرت به او داده شده است: 1. هرگاه گرفتار شد صبر کند 2. هرگاه به او عطا شد، شکرگزارى کند.» 

در حدیثی دیگر شخصى از امام کاظم صلى‌الله‌علیه‌ و‌ آله درخواست کرد که در کلامى کوتاه، چیزى به او بیاموزد که با آن خیر دنیا و آخرت را به دست آورد. حضرت فرمودند: خشمگین مشو؛  اِنَّ رَجُلاً سَاَلَ الْعالِمَ اَنْ یُعَلِّمَهُ ما یَنالُ بِهِ خَیْرَ الدُّنْیا وَ الآْخِرَةِ وَ لا یُطَوِّلَ عَلَیْهِ فَقالَ لا تَغْضَبْ». 

در فرازی از دعای ماه رجب می خوانیم «یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ‌»؛ یعنی ای آنکه عطای بسیار می کند در برابر (طاعت) اندک. این فراز و بلکه سایر فرازهای این دعا برگرفته از همان مفهوم برکت و رحمت خداست که بر ماه رجب بالش را گسترده است، آنجا که رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره شرافت این ماه فرمود «شَهرٌ عظیمٌ مُبارَکٌ، و هو شَهرُ الأصَبِّ، یَصُبُّ فیهِ الرحمَهَ عَلی مَن عَبَدَهُ؛ یعنی ماه بزرگ و پر برکتیبر شما سایه افکنده است، این ماه، ماه فرو ریزنده است. خداوند در این ماه رحمتخود را بر بندگانش فرو می‌ریزد.»

وقتی پای برکت وسط می‌آید، با جوشش ثواب اعمال از زمین و آسمان و نیز مضاعف شدن ثواب اعمال بر می خوریم. در آیه 96 سوره اعراف می خوانیم «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»؛ یعنی اگر اهل قریه ای ایمان آورند و تقوا پیشه کنند، بر آنها برکاتی از آسمان و زمین می گشاییم.» مصادیق برکت بیش از حد است؛ به عنوان نمونه ثواب زیارت امام حسین علیه السلام یکی از برترین مصادیق برکت است. ثواب فراوانی که به واسطه یک بار رفتن به زیارت آن امام بزرگوار در احادیث دیده می شود، حکایت از مفهوم برکت دارد.

خود موقعیت ماه مبارک رمضان مصداق برکت است؛ همگان اذعان می کنند در این ایام مال و عمر و معنویت شان مشمول برکت می شود؛ یعنی رزق‌شان نسبت به سایر ایام بیشتر می شود، احساس می کنند عمرشان در مسیر الهی قرار گرفته و برکت یافته و معنویت شان روزافزون شده است. از دیگر جلوه های برکت، صدقه دادن است که طبق احادیث سبب فزونی اموال و صحت جسم می شود.

اما وقتی پای رحمت به میان می آید، یعنی خداوند می خواهد بی منت نعمت های خود را عطا کند، هرچند بنده اش استحقاق آن نعمت را نداشته باشند. این رحمت خداوند به اذعان قرآن تمام عالم و آدم را فرا گرفته است و انسان ها به فراخور رشدی که در حریم خدا دارند، از درجات بالای آن بهره می برند؛ خداوند در آیه 156 سوره اعراف می فرماید «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ؛ و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است، پس به زودی آن را برای کسانی که تقوا پیشه می کنند و زکات می‌پردازند و به آیاتم ایمان می آورند، مقرّر و لازم می دارم.» دو شاخه اصلی از شاخه های رحمت، رحیمیت و رحمانیت است. رحیم، رحمت خاص خداوند به تک تک بندگان و رحمان، رحمت عام خداوند است که شامل تمام عالم و آدم می شود.

با این توصیفات، آنجا که می فرماید «یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ‌»، هم برگرفته از رحمت خداست و هم برکت. خداوند وقتی به واسطه یک عمل اندک عطای بسیار می کند، یعنی هم مؤمنین لایق این حد از لطف خداوند نیستند و هم پاداش اعمالشان افزایش می یابد که به مثال‌هایی از آن اشاره شد. در حدیث می خوانیم «اَلنَّظَرُ إِلَى اَلْوَالِدَیْنِ بِرَأْفَةٍ وَ رَحْمَةٍ عِبَادَةٌ وَ اَلنَّظَرُ فِی اَلْمُصْحَفِ یَعْنِی صَحِیفَةَ اَلْقُرْآنِ عِبَادَةٌ»؛ یعنی همین که انسان با رأفت و رحمت به والدین و مصحف قرآن نگاه کند، برایش عبادت محسوب می شود. یا ثوابی که مرد بابت کمک به همسرش در امور خانه نصیبش می شود، در همین دایره می گنجد. بنابراین «یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ‌» ویژگی خاص خداوند در تمام زمان ها و مکان هاست که در ایامی مثل سه ماه رجب و شعبان و رمضان جلوه ویژه تری به خود می گیرد و به دنبال آن بهره های خاص تری نصیب بندگان خداوند می شود.

از جمله ادعیه‌ی مشهور ماه رجب، دعایی منسوب به امام صادق علیه‌السلام با عنوان «یَا مَنْ‏ أَرْجُوهُ‏» است که صبح و شب و پس از هر کدام از نمازهای یومیه مورد توصیه قرار گرفته است. این دعا را سید بن طاووس در کتاب اقبال‌الاعمال ذکر کرده و علامه مجلسی سند آن را معتبر دانسته است.

در فراز دوم این دعا می خوانیم «وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ»؛ یعنی ای آنکه از خشمش در هر شرّی ایمنی جویم. اما سؤال اینجاست که مصداق «کل شرّ» چیست. واژه «کُل» در عربی به معنای «هر» یا «همه» است. هرگاه بعد از آن واژه ای مفرد بیاید، کل، معنای هر می دهد  و هرگاه بعد از آن واژه ای جمع بیاید، «کُل» معنای همه می دهد؛ بنابراین در این فراز از دعا به معنای «هر شری» می دهد.

در احادیث مصادیقی از «کُلِّ شَرّ» بیان شده است، از جمله آنکه امیر مؤمنان علیه السلام فرمود «اَلْجَهْلُ أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ»؛ یعنی جهل ریشه هر شری است. یا امام صادق علیه السلام در روایتی فرمود «اَلْغَضَبُ مِفْتَاحُ کُلِّ شَرٍّ»؛ یعنی خشم و غضب کلید هر شرّی است و یا ایشان در روایتی دیگر فرمود«إِیَّاکَ وَ اَلْکَسَلَ وَ اَلضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا مِفْتَاحُ کُلِّ شَرٍّ مَنْ کَسِلَ لَمْ یُؤَدِّ حَقّاً وَ مَنْ ضَجِرَ لَمْ یَصْبِرْ عَلَى حَقٍّ.»؛ یعنی بپرهیز از تنبلى و بى‌حوصلگى، چراکه آن دو کلید هر بدى و شرّ هستند. بعد درباره علت آن می فرمایند «فرد تنبل هیچ حقّى را ادا نمى‌کند و آدم بى‌حوصله پاى هیچ حقّى نمى‌ایستد. (تحف العقول, ج1, ص295)

اما آنچه که امیر مؤمنان علیه السلام درباره «جهل» به عنوان ریشه تمام شرارت ها معرفی کردند، شرحش را در حدیث جُنود عقل و جهل می یابیم. این حدیث، روایتی اخلاقی از امام صادق علیه السلام در تشریح چگونگی آفرینش عقل و جهل و همچنین سپاهیان هرکدام از آن دو است. در این حدیث امام صادق علیه السلام ضمن تشریح چگونگی آفرینش سپاهیان عقل و جهل، 75 لشکر برای عقل و 75 لشکر برای جهل بیان می‌کند که بسیاری از فضائل و رذائل اخلاقی را در برمی‌گیرد که از جمله لشکریان جهل شرارت و بدخواهی وزیر جهل، کفر و پریشانی، انکار حق و حقیقت، ناامیدی به حق، ظلم و ستم، نارضایتی و بدبینی، کفران نعمت، یأس و نامیدی به ترقی و تکامل، حرص و آز به دنیا، بی مهری و نامهربانی، جهل و نادانی، شقاوت و قساوت،  ریاکاری در عمل، سستی و تنبلی، دشمنی و خصومت به دیگران است. یا در یک روایت فرمود: «لاَ جَهْلَ أَضَرُّ مِنَ اَلْعُجْبِ»؛ یعنی جهل مضرتر از عُجب نیست. (الاختصاص، ص 227)