emamian

emamian

شنبه, 25 فروردين 1403 07:05

بیانات در دیدار شاعران

به مناسبت میلاد حضرت امام حسن مجتبیٰ (علیه السّلام)(۱)
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

تصویری که از شعر امروز در ذهن بنده هست و بود و سال گذشته هم آن را گفتم،(۲) امشب روشن‌تر و تثبیت‌تر شد. شعر بحمدالله در کشور ما رو به پیشرفت و رو به اوج است، به معنای واقعی کلمه، نه فقط به معنای کمّیّت؛ این را باید قدر دانست و باید دنبال کرد.

من چند نکته عرض میکنم. یکی اینکه شعر «رسانه» است. امروز در دنیا چالشها و درگیری‌ها چالشهای رسانه‌ای است. بیش از آنچه موشک و پهپاد و هواپیما و ابزارهای جنگی و مانند اینها تأثیر بگذارند در عقب راندن دشمن، رسانه‌ها هستند که تأثیر میگذارند و دلها را تحت تأثیر قرار میدهند، ذهنها را تحت تأثیر قرار میدهند. جنگ، جنگ رسانه‌ای است؛ هر کس رسانه‌ی قوی‌تر داشته باشد، در اهدافی که دارد ــ هر هدفی ــ موفّق‌تر خواهد بود. بنابراین، تکلیف شعر و شعرا معلوم شد. میراث شعری ما ایرانی‌ها در دنیا کم‌نظیر است. علّت اینکه نمیگویم «بی‌نظیر»، چون من از خیلی از تمدّنها و مانند اینها خبری ندارم؛ تا آن مقداری که من میدانم، من نظیری برایش نمی‌شناسم از لحاظ میراث شعری، البتّه جز شعر عربی که آن هم خیلی برجسته و دارای اوج است. بنابراین، ما با این میراث ادبی و شعری، سلاحِ رسانه‌ایِ شعری‌مان قدرتمند و قوی و اثرگذار و نافذ است.

نکته‌ی بعدی این است که این اثرگذاری شرط دارد؛ شرطش این است که شعر، به معنای واقعی کلمه هنر باشد، هنری ساخته شده باشد. شعرهایی داریم که اسمشان «شعر» است، لکن در آنها مایه‌ی هنر یا نیست یا خیلی کم است؛ اینها اثرگذار نیستند. شعر بایستی اثر هنری باشد. در شعر فارسی، شما ببینید مثلاً شعر حافظ که در واقع در اوج شعر هنری ما است، روی گوته(۳) اثر میگذارد، روی اقبال(۴) اثر میگذارد، روی کسانی که فارسی را بلد نیستند اثر میگذارد. اقبال فارسی بلد نبوده؛ اقبالِ معروف که دیوان شعر فارسی دارد، هیچ وقت فارسی نخوانده بوده و خانواده‌اش هم فارسی بلد نبودند؛ از طریق همین شعر حافظ و مانند اینها با فارسی آشنا شده که توانسته آن دیوان شعر مفصّل را به فارسی بسراید. این تأثیر شعر است؛ شعر هنری این‌جور اثر میگذارد. یا گوته و بقیّه‌ی کسانی که شماها کاملاً می‌شناسید.

خب حالا اگر بخواهیم شعر هنری باشد، روی چه چیزی بیشتر باید تکیه کنیم؟ معلوم است: روی جسم و روح، روی لفظ و مضمون. با الفاظ سست، با الفاظ نه چندان محکم و استوار و پُرمعنا، نمیشود اثر هنری ساخت. بنده گاهی در بعضی از روزنامه‌ها شعرهایی را میخوانم که اگر انسان همه‌ی آن قطعه‌ی شعر را بخواند ــ که مثلاً غزل است یا هرچه هست ــ آخرش واقعاً عصبانی میشود؛ یعنی اثرش فقط عصبانی شدن و اوقات‌تلخی آدم است، هیچ جنبه‌ی هنری‌ای الفاظ ندارد.

وانگهی مضمون؛ مضمون، هم از موضوع برمیخیزد، هم از کیفیّت بیان موضوع برمیخیزد. شما اگر چنانچه یک موضوعی را ــ که یک موضوع قابل توجّهی نیست ــ در شعر بیاورید امّا با نوع بیان بدیع و اثرگذاری آن را ذکر نکنید، این، شعر را اعتلا نمیبخشد. شما ببینید خیلی از موضوعاتی که در اشعار هندی‌گوهایی مثل صائب یا کلیم وجود دارد، در اشعار دیگران هم هست، منتها کیفیّت بیان اینها جوری است که مرتبه‌ی شعر را بالا میبرد. بنابراین، هم مضمون‌یابی و هم لفظ استوار ــ این دو عنصر ــ لازمند.

یک نکته‌ی دیگر در مورد پیام است. خب حالا ما مضمون را انتخاب کردیم و الفاظ خوبی هم برایش انتخاب کردیم؛ ما چه پیامی میخواهیم به مخاطبمان بدهیم؟ حالا مثلاً فرض کنید پیام بعضی‌ها عبارت است از همین شکوه‌ی از وضع که غالب شعرای طولانی در طول تاریخ، همین‌جور بودند؛ یعنی کمتر شاعری را شما پیدا میکنید که از وضع زمانه‌ی خودش گله و شکایت نکند؛ حالا بعضی شدیدتر، بعضی‌ کمتر؛ [امّا] این پیامی نیست که برای مخاطب، یک معنای معتنابه و فایده‌ی قابل قبولی داشته باشد؛ بله، حالا بعضی از اینها یک مقدار تاریخ را نشان میدهد ــ به همین اندازه؛ بیشتر نیست ــ لکن آنچه مورد نظر است که میتواند پیام خوبی باشد، پیام دین است، پیام اخلاق است، پیام تمدّن است، [برای] ما ایرانی‌ها پیام ایرانیگری ما است. ما خیلی پیام داریم، خیلی حرف داریم برای گفتن؛ ما پیامهای تمدّنی بی‌شماری داریم که معارف دینی ما، معارف اخلاقی ما، معارف ایرانی ما، پیام ایستادگی شجاعانه‌ی ملّت ایران، اینها همه چیزهایی است که قابل انتقال است؛ اینها را بایستی در پیام [شعر بیاوریم]. الان یکی از مایه‌های اعتبار ملّت ایران ایستادگی شجاعانه‌ی او در مقابل ظلم، در مقابل زورگویی و زیاده‌طلبی در دنیا است که حالا مظهرش آمریکا و صهیونیست‌ها و مانند اینها هستند. [ملّت ایران] صریح، بدون ملاحظه، بدون اجمال، موضع خودش را بیان میکند؛ خب این مسئله‌ی خیلی مهمّی است، این در دنیا خیلی مطلوب است. عناصر سیاسی کشور ما [مثل] بعضی از رؤسای جمهور و دیگران، وقتی به کشورهایی رفتند، حالا با دولتها چندان نه، امّا با مردم وقتی در مساجد و در اجتماعات روبه‌رو شدند و از این حرفها زدند، مردم به هیجان آمدند. خود من در پاکستان(۵) یک سخنرانی در مقابل چند هزار [نفر کردم]، رئیس‌جمهورشان هم نشسته بود؛ این جلسه واقعاً جلسه‌ای بود که مثل نبضی که تپش دارد و حرکت میکند، همین‌طور داشت حرکت میکرد! [این] به خاطر مطلب است، وقتی که استقامت ملّت ایران و ایستادگی ملّت ایران بیان میشود. و دیگرانی هم از همین قبیل بوده‌اند که ما شنیده‌ایم و اطّلاع داریم. بنابراین، اینها را باید منتقل کرد؛ پیام ما اینها است: پیام ایستادگی است، پیام تمدّن است، پیام اسلام است.

این جلسه‌ی سالانه‌ی ما جلسه‌ی بسیار خوبی است، جلسه‌ی بابرکتی است. برجستگانی هم در این جلسه بودند و به جلسه آبرو دادند؛ همین بزرگانی که آقایان اسم آوردند، مکرّر در این جلسه می‌آمدند، حضور پیدا میکردند، شعر میخواندند؛ جلسه، جلسه‌ی خوبی است. آنچه در ذهن من هست این است که این جلسه زینتی نباشد؛ ما حالا نمیخواهیم بگوییم در جمهوری اسلامی مثلاً یک جلسه‌ی شعریِ در این سطح تشکیل میشود! مسئله این نیست؛ میخواهیم این جلسه امتداد داشته باشد؛ یعنی کمک کند به مقاصدی که در زمینه‌ی شعر وجود دارد، پیگیری بشود و حلقه‌های شعری، انجمنهای شعری، محافل شعری تشکیل بشود و این مطالبی که حالا به یک نحوی در این جلسه مطرح میشود ــ چه شما در شعرتان مطرح میکنید، چه بنده در عرایضم مطرح میکنم ــ امتداد پیدا کند.

من چند توصیه یادداشت کرده‌ام که اینها خیلی خوب است. یکی مسئله‌ی ترجمه است؛ ما از لحاظ ترجمه ضعیفیم. بعضی از شعرای معروف عرب، در ایران شناخته‌شده‌اند، همه می‌شناسند اینها را، چون شعرشان به فارسی ترجمه شده. ما از شعرای خودمان در کشورهای عربی، در کشورهای غیر عربی، ظاهراً اثری نمی‌بینیم؛ حالا ممکن است من خبر نداشته باشم، امّا تا آنجایی که من خبر دارم اثری نیست؛ چرا؟ خب این شعر، شعر خیلی خوبی است، این باید در معرض استفاده‌ی افکار عمومی دنیا قرار بگیرد. به قول شاعر:
مِی نابی ولی از خلوت خُم
چو در ساغر نمی‌آیی چه حاصل؟(۶)
باید از این شعر و از این بیان شما استفاده بشود؛ باید دنیا استفاده کند، افکار استفاده کنند. بنابراین، ما باید یک نهضت ترجمه‌ی شعر درست کنیم.

ترجمه‌ی شعر هم با ترجمه‌ی نثر فرق دارد؛ چون میدانید شعر معمولاً با شعر ترجمه نمیشود، با نثر ترجمه میشود. گاهی کسانی تلاش کرده‌اند که مثلاً شعر مولوی را به عربی ترجمه کنند و دیده‌ایم که نتوانسته‌اند. بنده یک کتاب ترجمه‌ی عربی مثنوی را دارم و گاهی نگاه کرده‌ام؛ عبدالعزیز جواهرکلام ــ برادر بزرگ جواهری معروف،(۷) شاعر بزرگ معروف عراق ــ که ساکن ایران بود، پیش بنده هم آمده بود و او را دیده بودم، ترجمه کرده مثنوی را، انصافاً شاعر خوبی هم هست، امّا نمیتواند. شعر را با شعر، خیلی دشوار میشود ترجمه کرد. مرحوم سیّدمهدی بحرالعلوم که از علمای قرن سیزدهم هجری است، وقتی که به مرجعیّت میرسند، سفر پیاده‌ای از نجف میروند کربلا. علمای نجف گاهی این کار را میکردند که از نجف پیاده میرفتند کربلا؛ ایشان هم در اوّل مرجعیّت، یک سفر پیاده‌ای میرود کربلا و یک عدّه همراهانش بودند. خود ایشان اهل شعر و اهل ذوق و شاعر بود ــ شاعر است و به زبان عربی و به زبان فارسی شعر میگوید ــ چند نفر شاعر هم با خودش برده بود. این هم یک نکته‌ای است که یک مرجع تقلیدی در سفر بین نجف و کربلا، بدون همراهی شاعر حرکت نمیکند؛ سه‌ چهار شاعر [همراه ایشان] بودند. به یک منزلی میرسند، ایشان خسته میشود؛ دیگران میخواستند بروند، ایشان میگفته من دیگر نمیتوانم، بعد این بیت طالب آملی را میخواند:
از ضعف به هر جا که رسیدیم وطن شد
وز گریه به هر سو که گذشتیم چمن شد
این شعر را میخواند؛ آن شعرای عرب میگویند که معنای این چیست، ایشان برایشان توضیح میدهد، بعد اقتراح(۸) میکند میگوید این را بسازید. در کتابها، شعری که آنها ساخته‌اند هست؛ همین بیت طالب آملی را اینها به عربی ترجمه کرده‌اند و به صورت شعر ساخته‌اند، شعرای درجه یک عرب هم بودند،  [امّا] وقتی آدم نگاه میکند، میبیند بین شعر آنها و شعر طالب آملی خیلی فاصله است. خود مرحوم سیّدمهدی بحرالعلوم هم میسازد؛ او هم ساخته، که در این کتابها هست. [ترجمه‌ی شعر را] نمیشود با شعر ساخت؛ باید با نثر ساخت، منتها نثر شاعرانه، نثر گویا، نثر قوی. چه کسی میتواند این کار را بکند؟ کسی که به هر دو زبان مسلّط باشد و به نظر من، زبان [مقصد] مورد ترجمه زبان مادری او باشد؛ این[جوری] باید باشد. به نظر من این کار مهمّی است، کار دولت هم هست؛ یعنی این کار، کار آحاد مردم نیست، کار سختی است. بنابراین، یک توصیه، توصیه‌ی ترجمه بود.

یک توصیه‌ی دیگر، ورود شعر به کتابهای درسی است که این مربوط به وزارت آموزش‌وپرورش است؛ شعر را بیاورند داخل کتابهای درسی. البتّه هست، [امّا] بیشتر از این باید بیاید. کودک باید از کودکی تا نوجوانی و تا جوانی، با شعر اُنس بگیرد؛ شعر بخش مهمّی از تمدّن ما و فرهنگ ما و معارف ما است؛ خیلی از معارف ما در شعر بیان شده.

یک نکته‌ی دیگری که من یادداشت کرده‌ام، تحریک حافظه‌ی ادبی مردم و خلّاق کردن ذهن مردم و جوانان است. حافظه‌ی ادبی مردم ما ضعیف است؛ یعنی در جاهای مناسب، شعرهایی که باید به‌تناسب یادشان بیاید، یادشان نمی‌آید؛ یعنی نمیدانند. گاهی شعرهایی میخوانند، غلط میخوانند، که گاهی در تلویزیون هم ما می‌شنویم؛ پای تلویزیون نشسته‌ایم، مجری یک شعر غلط میخواند که اعصاب انسان خُرد میشود. یک وقتی یک پیرمردی که موسیقی‌دان بود، به من میگفت اینهایی که در یک دستگاهی آواز میخوانند و بعد خارج [دستگاه] میروند، مثل این است که یک میخی در گوش آدم فرومیکنند؛ این‌جوری آدم ناراحت میشود. حالا واقعاً وقتی شعر را غلط میخوانند، گاهی اوقات این‌جوری است، مثل اینکه یک میخی در گوش انسان فرومیکنند. این نشان‌دهنده‌ی آن است که حافظه‌ی ادبی مردم ضعیف است. این راه دارد؛ باید راهش را پیدا کنند و جوری بشود که مردم با شعر اُنس پیدا کنند، آشنا بشوند.

یک توصیه‌ی من به شعرای عزیزمان، بخصوص جوانها، مطالعه‌ی آثار شعری و برجستگی‌‌هایی است که در شعرها وجود دارد.‌ حالا لابد شماها مثلاً حافظ، شاهنامه یا خمسه‌ی نظامی را میخوانید؛ لابد اینها را میخوانید ــ اگر بخوانید ــ امّا فقط اینها نیست. ما شعرای زیادی داریم که واقعاً شعرهای برجسته‌ای دارند؛ همین شعرای سبک هندی، همین شعرای سبک وقوع، واقعاً شعرهایشان گاهی اوقات در اوج است؛ یعنی انسان حیرت میکند از زیبایی شعر؛ یعنی واقعاً انسان متحیّر میشود که این شعر چقدر زیبا و پُرنکته و خوش‌لفظ و پُرمعنا است. اینها را بخوانند: کارهایی که کرده‌اند، هنرهایی که به خرج داده‌اند، همین مادّه‌تاریخ‌هایی(۹) که بعضی‌ها گفته‌اند؛ واقعاً انسان تعجّب میکند. دُور همین صحن قدیم قم ــ به‌اصطلاح، صحن کهنه‌ی قم یا صحن کوچک قم ــ یک کتیبه‌ای هست، اسمش «کتیبه‌ی معجزیّه» است؛(۱۰) هر بیتِ این قصیده مادّه‌تاریخِ ساختِ این صحن است.(۱۱) هر بیتش مادّه‌تاریخ است، جزئیّات دیگری هم دارد که من حالا یادم نیست، مال قدیم است؛ [مثلاً] وقتی دو بیت را با هم جمع کنند یک جوری میشود، سه‌ بیت را جمع کنند یک جور میشود! خب اینها خیلی مهم است. شعر هم شعر محکمی است؛ یعنی شعر سبُکی نیست، شعر بسیار خوبی است. قم دو صحن دارد؛ شما [اگر] الان بروید صحن قدیمی قم ــ صحن کوچک یا صحن کهنه که ایوان طلا و گنبد طلا در آن هست ــ این کتیبه‌ای که در بالای [ایوان] نوشته شده همین قصیده است، اسمش را هم میگویند «قصیده‌ی معجزیّه»؛ یعنی واقعاً مثل معجزه میماند. خب اینها را ببینند شاعرهای جوان ما؛ این قدرتِ لفظ و معنای شاعر را نشان میدهد. نه اینکه بخواهیم توصیه کنیم که حتماً بروید مثلاً مادّه‌تاریخ بگویید؛ نه، توجّه کنید که این شاعر چقدر قوی است که لفظ قوی و معنای متین را با این محدودیّت به وجود می‌آورد و تولید میکند؛ این خیلی مهم است. این هم یک نکته که خواستیم عرض کنیم.

یک مسئله، مسئله‌ی پاسداشت زبان فارسی است. به نظر من زبان فارسی کاملاً دارد مظلوم واقع میشود. حالا این اواخر یک کارهایی دارد میشود، بعضی‌ها در انجمنهایی یک کارهایی دارند انجام میدهند، امّا ما بیش از این احتیاج داریم به تقویت زبان فارسی. زبان فارسی زبان کشش‌داری است، جزو زبانهایی است که میتواند توسعه پیدا کند، چون زبان ترکیبی است و ترکیبهای زیبا [دارد که] انسان برای بیانِ هیچ معنایی گیر نمیکند. معنای دقیق علمی، معنای دقیق روحی و هر مفهوم دقیق و ظریفی را با زبان فارسی میشود بیان کرد؛ با بعضی زبانها واقعاً نمیشود بیان کرد، امّا با این زبان [میشود]. بعضی از تعبیرات اصلاً قابل انتقال نیست. من یک وقتی گفتم:
شادم که از رقیبان، دامن‌کشان گذشتی
گو مشتِ خاکِ ما هم بر باد رفته باشد(۱۲)
خب این «دامن‌کشان گذشتی» را به عربی چه جوری معنا میکنیم؟ این «دامن‌کشان گذشتی» را میخواهیم ترجمه کنیم؛ بنده به عربی واردم؛ چه جوری میشود ترجمه کرد این را؟ نمیشود ترجمه کرد، اصلاً قابل ترجمه نیست، امّا این [شاعر] یک مفهومِ لطیفِ ظریفِ مهمّی را با همین کلمه‌ی «دامن‌کشان» در این شعر آورده؛ یعنی یک چنین چیزهایی در زبان فارسی هست. ما از زبان فارسی داریم غفلت میکنیم. حالاها متأسّفانه هجوم زبانهای بیگانه هم زیاد شده؛ هجوم زبانهای اروپایی، غربی و بالخصوص انگلیسی زیاد شده، همین‌طور بی‌دریغ مصرف میکنند. به نظر من عکسش باید انجام بگیرد؛ بایستی معادلهای فارسی [ترویج بشود]. ما «هلیکوپتر» را تبدیل کردیم به «بالگرد»؛ هم قشنگ‌تر از «هلیکوپتر» است، هم آسان‌تر از «هلیکوپتر» است، هم ایرانی است، هم [معنا را] نشان میدهد. البتّه افغانها این را «چرخ‌بال» معنا کرده بودند که درست نبود؛ «بالگرد» بهتر از «چرخ‌بال» است. ما از این کارها خیلی زیاد میکنیم. چند نفر برای دیدار امشب نوشته‌هایی برای من فرستاده بودند، من در نوشته‌ی آقای فیض(۱۳) یک کلمه‌ای دیدم که خیلی خوشم آمد: «رایانه‌سپهر». نمیدانم چه کسی این را تولید کرده؛ خب قشنگ است! به جای «فضای مجازی» [گفته] «رایانه‌سپهر». از این قبیل خیلی زیاد است. عجیب هم به نظر نیاید؛ یک مقداری که انسان عادت بکند، میبیند خیلی هم قشنگ است. به نظر من این کار هم بایستی انجام بگیرد و امیدواریم که دوستان بتوانند اینها را دنبال کنند؛ یعنی واقعاً نگذارند حجم لغات فرنگی در داخل زبان فارسی، دیگر بیش از این بشود؛ یک مقداری از این کم کنند و به زبان فارسی یک خلوصی بدهند تا یک زبانِ نابِ فارسی باشد ان‌شاءالله.

به هرحال، امشب شب خوبی بود. امیدواریم ان‌شاءالله همه‌ی دوستان موفّق باشند. آنهایی هم که توفیق پیدا نکردیم شعرشان را بشنویم، ان‌شاءالله بعدها بتوانیم از شعرشان استفاده کنیم.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

 
در ابتدای این دیدار، جمعی از شاعران به قرائت اشعار خود پرداختند.
بیانات در دیدار جمعی از شاعران و اساتید ادبیّات فارسی (۱۴۰۲/۱/۱۶)
نویسنده و شاعر آلمانی قرن هجدهم و نوزدهم
محمّد اقبال لاهوری (فیلسوف و شاعر پارسی‌گوی پاکستانی قرن بیستم)
سفر به کشور پاکستان در دی‌ماه ۱۳۶۴
صائب تبریزی. دیوان اشعار، از غزلی با مطلع «ز خلوت برنمی‌آیی چه حاصل / به چشمِ تر نمی‌آیی چه حاصل»
محمّدمهدی جواهری
درخواست به کار بردن قریحه‌ی شاعری در سرودن شعر
کلمه، جمله، یا عبارتی که معمولاً قسمتی از یک شعر است و به حساب ابجد، تاریخ حادثه‌ی مهمّی را نشان میدهد.
(۱۰ سروده‌ی میرزا محمّدصادق کاشی، متخلّص به «ناطق»
(۱۱ در منابع، ۶۲ بیت آمده. یکی از حضّار: ۲۵۶ بیت است.
(۱۲ حزین لاهیجی. دیوان اشعار، از غزلی با مطلع «ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد / در دام مانده باشد، صیّاد رفته باشد»
(۱۳ آقای ناصر فیض
در اوّلین روز سال ۱۴۰۳؛ سال «جهش تولید با مشارکت مردم»

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

عید همه‌ی شما مبارک! هر سال این دیدار در زیر سایه‌ی بقعه‌ی مبارک حضرت اباالحسن الرّضا (سلام الله علیه) تشکیل میشد؛ امسال از این نعمت محرومیم، [لذا] از دور عرض ارادتی بکنیم: «بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی».(۱) اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَمینَ‌ اللهِ‌ فی‌ اَرضِهِ‌ وَ حُجَّتَهُ عَلى عِبادِهِ اَشهَدُ اَنَّکَ جاهَدتَ‌ فِی اللهِ‌ حَقَّ جِهادِهِ‌ وَ عَمِلتَ بِکِتَابِهِ وَ اتَّبَعتَ سُنَنَ نَبِیِّهِ صلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ حتّى دَعاکَ اللهُ اِلى جِوارِهِ وَ قَبَضَکَ اِلَیهِ بِاختِیارِهِ وَ اَلزَمَ اَعداءَکَ الحُجَّةَ مَعَ ما لَکَ مِنَ الحُجَجِ البالِغَةِ عَلى جَمیعِ خَلقِه.(۲) اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا ابالحسن یا علیّ ‌بن‌ موسی الرّضا و رحمة الله و برکاته.

مجدّداً عید سعید را به همه‌ی شما برادران و خواهران عزیز، به همه‌ی ملّت ایران تبریک عرض میکنم. هم‌زمانی بهار طبیعت و بهار معنویّت به معنای این است که خدای متعال هر دو کفّه‌ی لطف خود را در معرض استفاده‌ی بندگان خود قرار داده است. البتّه فاصله‌ی بین این دو، فاصله‌ی از زمین تا آسمان است. امروز، هم نسیم بهار طبیعت و هم نسیم بهار معنویّت برای همه‌ی بندگان مؤمن و صالح قابل استفاده است. از قول نبیّ اکرم نقل شده است که:
گفت پیغمبر به اصحاب کبار
تن مپوشانید از باد بهار(۳)
چون باد بهار، نسیم فروردین، هم فضا را طراوت میبخشد، به جسمها طراوت و تازگی میدهد و هم مایه‌ی رویش و شکوفایی و شکفتگی است؛ همین معنا نسبت به جان در نسیم معنویّت وجود دارد. نسیم معنویِ بهار رمضان به جان انسان روشنی و طراوت میبخشد و مایه‌ی رشد و تعالی انسان را فراهم میکند. اُنس با خدا در ماه رمضان نصیب بنده‌ای میشود که دچار غفلت نباشد. نسیم معنوی رمضان چیست؟ «روزه» است. روزه یکی از نسیم‌های رمضان است؛ لیلة‌القدر است، مناجاتهای شب و سحر و روز ماه رمضان است، دعای ابوحمزه است؛ اینها همه نسیم‌های معنوی است که بر جان انسانِ باعزم‌واراده می‌وَزد، به او رشد میدهد، به او طراوت میدهد، او را شکوفا میکند؛ شوق معرفت و شوق عمل را در انسان افزایش میدهد؛ انسان را از حالت کسالت معنوی، بی‌تفاوتی معنوی خارج میکند؛ از انسان، عبد صالح میسازد.
شما در ماه رمضان به سوی صلاح سیر میکنید، میشوید عبد صالح. خدای متعال در دنیا هم به عبد صالح وعده داده است که «اَنَّ الاَرضَ یَرِثُها عِبادیَ الصّالِحون»؛(۴) این اجر دنیوی عبد صالح است. در آخرت هم «مَعَ الَّذینَ اَنعَمَ اللهُ عَلَیهِم مِنَ النَّبییّنَ وَ الصِّدّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحینَ وَ حَسُنَ اُولئِکَ رَفیقاً»؛(۵) آنجا هم عبد صالح در ردیف پیامبران است، در ردیف صدّیقین است، در ردیف شهدا است. ماه رمضان یک چنین قدرتی دارد، یک چنین هنری دارد که انسان آگاه را، متوجّه را، غیر غافل را در این مراتب معنوی پیش ببرد. امیدواریم ان‌شاءالله ملّت عزیز ما و همه‌ی امّت اسلامی و همه‌ی بندگانی که دلشان با خدا است، از معنویّات استفاده کنند، خود را رشد بدهند و پیش بروند.
من امروز یک مطلبی را آماده کرده‌ام درباره‌ی شعار امسال عرض بکنم، و یک مطلبی هم ــ یکی دو نکته ــ در زمینه‌ی منافع عمومی و ملّی کشور که خوب است به عرض ملّت ایران برسانیم، عرض خواهم کرد.

در مورد شعار سال.(۶) آن چیزی که به عنوان شعار سال مطرح میشود، انگیزه این است که همّتها و فکرها متمرکز به این بخش از راهبرد اساسی کشور بشود. شعار سال معمولاً بخشی از راهبرد اساسی کشور است. از یک طرف برای اینکه توجّه مسئولین، همّت مسئولین، تلاش مسئولین متوجّه این بخش بشود، و از طرف دیگر افکار عمومی مردم و معرفت عمومی مردم مطالبه کند این معنا را، شعار سال را مطرح میکنیم و این سنّت سالها در بین ما رواج داشته است.

درباره‌ی آنچه در این شعار در این چند سال وجود داشته است، توجّه و تکیه بر امر اقتصادی است. در سال گذشته ما شعار «مهار تورّم و رشد تولید» را مطرح کردیم. گزارشهای رسمی که مورد تأیید هم هست، به ما میگوید که کارهای خوبی در این زمینه انجام شده؛ البتّه با فاصله‌ی نسبتاً زیادی با آنچه مطلوب ما است. باز هم باید تلاش بشود. لذا من همین‌جا عرض میکنم شعار سال ۱۴۰۲ امسال هم جزو مطالبات ما است، جزو وظایف اساسی ما است، جزو کارهایی است که همه‌ی ما مسئولین و فعّالان مردمی بایستی دنبالش باشیم. امّا شعار امسال البتّه برجسته‌تر است. امسال شعار «جهش تولید» است. جهش تولید به نظر کار بزرگ و شاید در نظر بعضی نشدنی بیاید، لکن بنده معتقدم با توجّه به بخش دوّم این شعار، یعنی «مشارکت مردم»، شدنی است. اگر ما این توفیق را پیدا کنیم که همّت مردم، سرمایه‌ی مردم، ابتکار مردم، حضور جدّی آحاد مردم را در عرصه‌ی اقتصادی وارد کنیم، در واقع یک بسیج مردمی در امر اقتصاد بکنیم، تولید هم میتواند به جهش برسد.

خب اقتصاد یکی از مسائل اساسی کشور است. یکی از نقطه‌ضعف‌های ما به دلایل گوناگون، مشکلات اقتصادی است. اگر اقتصاد کشور وضع مطلوبی پیدا بکند، در همه‌ی اوضاع عمومی کشور تأثیر خواهد داشت؛ میتوان گفت در دین و دنیای مردم میتواند اثر بگذارد. [بعضی] نگویند که خب کشورهایی هستند از لحاظ ثروت و اقتصادِ پیشرفته وضعشان خوب است لکن وضع مردم خوب نیست، این به خاطر جهت دیگری است؛ چون به عدالت توجّه ندارند، چون به اهمّیّت تعالیم دینی و ایمان دینی توجّه ندارند؛ علّت بدی وضع مردم این است. به هر حال اقتصاد یک عامل بسیار مؤثّری است.

سالها است دشمنان تلاش میکنند که اقتصاد کشور را به زانو دربیاورند؛ دشمن به طور جدّی [تلاش میکند]؛ ما این را در برخوردهای خصمانه‌ی آمریکا و بقیّه‌ی همراهان او در طول زمان احساس کرده‌ایم. مقصودشان فروپاشی اقتصاد ایران است؛ مقصودشان به زانو درآوردن کشور از لحاظ اقتصادی است. البتّه با همّت جوانان ما و تلاشهای فراوانی که در این کشور از سوی مردم و مسئولین انجام گرفته، دشمن موفّق نشد و به حول و قوّه‌ی الهی باز هم موفّق نخواهد شد. ولی به هر حال دشمن در قضیّه‌ی اقتصادی علیه جمهوری اسلامی پیگیر است، فعّال است؛ ما هم باید فعّال باشیم، باید پیگیر باشیم، بایستی مصمّم در این راه حرکت کنیم، با فکرِ درست و تلاش خستگی‌ناپذیر و شبانه‌روزی.

برای اینکه اقتصاد کشور شکوفا بشود، همه‌ی چرخ‌دنده‌های بزرگ و کوچک کشور باید به کار بیفتد؛ همه باید تلاش کنند؛ هم از زیرساخت‌های کشور استفاده بشود، هم از ابتکارات مردمی استفاده بشود، هم از قدرت مدیریّت فعّالان اقتصادی و فعّالان مدیریّتی استفاده بشود؛ از نیروهای جوان تحصیل‌کرده به معنای واقعی کلمه بایستی استفاده بشود؛ از شرکتهای دانش‌بنیان بایستی حمایت بشود؛ اینها همه ابزارهایی هستند، وسایلی هستند که اگر به طور مجموع مورد توجّه قرار بگیرند، بدون شک، اقتصاد کشور را به شکوفایی خواهند رساند. البتّه با تلاش بی‌وقفه‌ی مسئولین که بحمدالله دولت کنونی، دولتی است که از لحاظ تلاش و تحرّک و فعّالیّت، انصافاً نمره‌ی بالایی میگیرد و تلاششان، تلاش خوبی است. خب این، آن چیزی است که در شعار امسال، مورد نظر ما بوده. ما معتقدیم بایستی بر روی مسئله‌ی اقتصاد تکیه بشود و برای موفّقیّت در این راه، از مشارکت مردم به معنای واقعی کلمه استفاده بشود؛ میخواهیم همه‌ی نیروها در این راه بسیج بشوند. این هنر مسئولین ما است که بایستی ان‌شاءالله راهش را پیدا کنند و این حرکت را انجام بدهند.

امسال اوّلین سال شروع برنامه‌ی هفتم توسعه است؛(۷) برنامه‌ی هفتم امسال شروع میشود. خب، هدف کلّی برنامه‌ی هفتم، شکوفایی اقتصاد، همراه با عدالت است. لکن برای پایان این برنامه اهدافی را ذکر کرده‌اند که این اهداف خیلی مهم است: تک‌رقمی کردن تورّم؛ اصلاح ساختار بودجه؛ تحوّل در نظام مالیاتی؛ تولید حدّاقل نود درصد از کالاهای اساسی در داخل کشور ــ اینها کارهای بزرگی است ــ افزایش بهره‌وری آب کشاورزی ــ که این از مشکلات کشور است و در این برنامه‌ی هفتم مورد توجّه قرار گرفته ــ و طرحهای عظیم ملّی بزرگ. خب، اگر ما بخواهیم به این اهداف دست پیدا کنیم، به نظر من بدون حضور مردم ممکن نیست، بایستی با حضور مردم انجام بگیرد. من میخواهم ملّت ایران به این توجّه کنند؛ البتّه هر کسی توانایی‌هایی دارد، همه در یک حد نیستند، همه یک جور نیستند، کمکها همه از یک نوع نیست، امّا مجموع کمکها از سوی مردم ــ که بایستی اینها برنامه‌ریزی بشود ــ میتواند ما را به این هدفها برساند.(۸) (خیلی ممنون از این اظهار آمادگی.) بنده مطمئنّم مردم ما آماده‌اند، منتها بایستی راه برای حضور در میدان عمل پیدا بشود و در میدان عمل ان‌شاءالله این آمادگی نشان داده بشود؛ همچنان که در دفاع مقدّس نشان داده شد. در دفاع مقدّس، مردم آمادگی خودشان را از همه جهت نشان دادند. ما در همه‌ی زمینه‌های مشکل بایستی ان‌شاءالله این کار را انجام بدهیم. البتّه در باب علم، در باب اخلاق، در باب هنر، در باب فرهنگ، در کارهای مهمّ دیگرِ کشور هم همین بسیج عمومی کارگشا است، و لازم است، لکن فعلاً بحث ما در مسئلهی اقتصاد است.

بنده معتقدم بخش مردمی و توانایی‌های مردمی بالا است. همین اواخر در همین حسینیّه یک نمایشگاهی ترتیب دادند که بنده فعّالیّتهای تولیدی بخش خصوصی را و آنچه را مردم با سرمایهی خودشان و با ابتکار خودشان انجام داده بودند، از نزدیک ببینم؛(۹) من آمدم تقریباً چهار ساعت یا شاید بیش از چهار ساعت صرف وقت کردم، مفصّلاً این برنامه‌های مردمی را دیدم؛ شگفت‌آور بود، بسیار خوب بود، نشان‌دهنده‌ی ظرفیّت بالای توان مردمی در تولید و در ابتکارات اقتصادی بود. بسیاری جوان [بودند]؛ جوانها آمدند اینجا صحبت کردند که با ابتکارات خودشان کارهای بزرگی را در زمینهی اقتصاد انجام داده‌اند. پس ظرفیّت وجود دارد، توانایی‌ها وجود دارد، این توانایی‌ها را بایستی استفاده کرد؛ در بخشهایی مثل صنایع بزرگ، مثل بهینه‌سازی مصرف آب، مثل بخش نفت، مثل بخش صنایع دستی، مثل حمل‌ونقل، در همه‌ی اینها، نیروهای جوان و مبتکر و خلّاق تلاش کرده‌اند، کار کرده‌اند، کارهای برجسته‌ای را انجام داده‌اند.

ما البتّه در زمینهی اقتصاد، تحرّک خارجی و بین‌المللی هم داریم و باید داشته باشیم و بدون آن، کار اقتصاد پیش نخواهد رفت. مخاطب من در اینجا دیگر مسئولین محترم دولتی هستند؛ در زمینهی مسائل خارجی بایستی با کشورهایی که ارتباط اقتصادی داریم، این تفاهم‌نامه‌هایی را که امضا میشود و چندان تأثیری ندارد، تبدیل کنند به قراردادهای حقوقی قابل عمل و قابل اجرا که در عمل، اثری داشته باشد؛ باید این را به طور جد دنبال کنند.

یک نکته‌ی دیگر مسئلهی بهره‌وری است که من واردش نمیشوم؛ اگر عمری بود، در آینده راجع به بهره‌وری صحبت میکنم. بهره‌وری ما در کشور کم است؛ آن مقداری که سرمایه مصرف میکنیم ــ چه آب، چه برق، چه وقت، چه عمر ــ به تناسب سرمایه و آنچه مصرف میکنیم، بهره‌مندی و بهره‌وری به وجود نمی‌آید. این کارها، کارهایی است که علاج دارد؛ اینها تجربه‌شده است؛ در این زمینه هم بایستی ان‌شاءالله کارهایی انجام بگیرد.
خب، اینها مربوط به مسائل شعار سال بود. البتّه این شعاری که امسال مطرح کردیم، مربوط به یک سال نیست، مخصوص به یک سال نیست؛ این ادامه دارد. اینها کارهایی هم نیست که در یک سال تمام بشود؛ بایست در امسال ــ سال ۱۴۰۳ ــ ان‌شاءالله مسئولین همّت کنند گام اوّل را بردارند، برنامه‌ریزی بکنند و بعد ان‌شاءالله ادامه پیدا بکند. این راجع به این مسئله.

البتّه دغدغهای وجود دارد که بعضی از افرادی که دلسوزانه نسبت به مسائل کشور نگاه میکنند، این دغدغه را دارند که اگر چنانچه ما سرمایه‌های مردم را، امکانات مردم را وارد مسائل اقتصادی بکنیم، ممکن است که به سوء استفاده و تبعیض و شکافهای طبقاتی و به فساد و مانند اینها منجر بشود که قبلاً شده؛ البتّه این نگرانی بجا است. در گذشته کسانی بودند از امکانات دولتی استفاده کردند، از وام استفاده کردند، از ارز استفاده کردند، نه در آن مسیری که باید استفاده میکردند؛ مسیر را عوض کردند، سوء استفاده کردند، فساد به وجود آمده، تبعیض به وجود آمده؛ اینها هست؛ این اقتضا میکند که مسئولینِ امر چشمشان را باز کنند، دقّت کنند و هر کاری که انجام میدهند، با مراقبت کامل انجام بگیرد؛ این جزو چیزهای لازم و اهتمامها و مراقبتهای ضروری و لازم است. خب این بحث در مورد شعار [سال] و مسائل اقتصاد را به همین جا پایان میدهم و اکتفا میکنم.

یکی دو نکته درباره‌ی مسائل عمومی کشور عرض میکنم. نکته‌ی اوّل این است که امروز منافع ملّی ما و افق روشن آیندهی ما وابسته است به «امید» و «ایمان» که من قبلاً درباره‌ی این، یک بحث مفصّلی در سال ۱۴۰۲ کرده‌ام.(۱۰) این را میخواهم تأکید کنم: امید و ایمان. اگر فروغ امید در دلها خاموش بشود هیچ حرکتی اتّفاق نمی‌افتد. ما اینهمه ظرفیّت برای پیشرفت داریم، این‌همه جوان مستعد داریم، این ملّت آماده‌به‌کار و پای کار را داریم، این منابع کم‌نظیر طبیعی را داریم، این موقعیّت جغرافیایی ممتاز را داریم؛ ما میتوانیم پیشرفت کنیم؛ پیشرفتهای بزرگی بکنیم. از اوّل انقلاب تا امروز هم خیلی پیشرفت کرده‌ایم؛ حالا دشمنان کتمان میکنند، بعضی‌ها هم بیانش را درست بلد نیستند، امّا بیش از اینها ما امکان پیشرفت داریم؛ لکن این پیشرفتها در صورتی امکان‌پذیر است که من و شما به آینده امیدوار باشیم؛ امید داشته باشیم؛ بدانیم میشود پیش رفت، میشود کار کرد، میشود حرکت کرد.

عوامل امیدزا هم در کشور بحمدالله کم نیست؛ چیزهایی که در انسان امید ایجاد میکند، در کشور فراوان است؛ همین پیشرفتهای علمی در عرصه‌ی صنعت، در عرصه‌ی سلامت، در عرصه‌ی فضا، در عرصه‌ی سیاست و پیشرفتهایی که در سیاست خارجی داشتیم و آنچه در کشور به صورت امنیّت مورد توجّه است؛ امنیّتی که در کشور وجود دارد. در بیست‌ودوّم بهمن چند میلیون افراد ما در سرتاسر کشور حرکت میکنند، بحمدالله با امنیّت کامل؛ انتخابات صورت میگیرد با امنیّت کامل؛ کمتر جایی در دنیا این ثبات، این امنیّت، این حضور مردمی، این پیشرفتهای سریع و شگفت‌آور وجود دارد؛ خب اینها عوامل امیدزا است. اینها به ما امید میبخشد؛ حسّ عزّت را، حسّ افتخار را در مردم ما تقویت میکند.

همین حالا هزاران گروه جوان در سرتاسر کشور در عرصه‌های مختلف مشغول فعّالیّتند؛ بعضی را ما به اجمال اطّلاع داریم، بعضی را به تفصیل اطّلاع داریم. به معنای واقعی کلمه هزاران گروه جوان، پُرتوان، پُرانگیزه، با شوق مشغول کار و تلاشند؛ تحقیقات علمی میکنند، تحقیقات صنعتی میکنند. در صنعت، در کشاورزی فعّالیّت میکنند. در سلامت، در امور پزشکی کار میکنند؛ کاوشهای علمی میکنند. در حوزه‌های علمیّه جوانهای فاضل و بااستعداد در زمینه‌های معارفی کار میکنند؛ کارهای جدید، حرفهای نو. فعّالیّتهای فرهنگی در سرتاسر کشور، در جاهای مختلف، در نویسندگی، در تولید کتاب، در شعر، در سینما، در هنر، در نقّاشی، در هنرهای تجسّمی، در فعّالیّتهای تبلیغی و دینی، در رونق بخشیدن به فضای جامعه [انجام میگیرد]. این راه‌پیمایی‌های عظیمی که به مناسبت اربعین، به مناسبت اعیاد نیمهی شعبان، غدیر و غیره در سرتاسر کشور انجام میگیرد، کار همین جوانها است. اینها همه عوامل امیدزا است؛ از اینها پیدا است جوانهای ما فعّالند. توانهای تبلیغاتی ما متأسّفانه آنچنان رسایی لازم را ندارد که بتواند آنچه را اتّفاق می‌افتد، در معرض دید مردم قرار بدهد. اینها همه جلوه‌های امیدزا در کشور است؛ مظهر نشاط کشور است، مظهر امیدواری کشور است. این نشان میدهد که مجموعه‌ی ملّت ما، بخصوص جوانهای ما، بانشاطند، باتحرّکند، باحرکتند، باابتکارند، امیدوارند.

خب، از آن طرف انسان میبیند بعضی افرادِ به نظر بنده غافل منفی‌بافی میکنند؛ هم وجود امید در جوانها را انکار میکنند، هم سعی میکنند امید را از دلها زایل کنند! چرا؟ این کار به نفع چه کسی است؟ قلمش را به کار می‌اندازد برای اینکه استدلال کند که به آینده نمیشود امیدوار بود! اینها وجود دارد؛ اینها یک چیزهایی است که بنده خودم میبینم. مقاله مینویسد، استدلال میکند که به آینده نباید امیدوار بود؛ خب چرا؟ چرا با اینهمه عوامل امیدزا نباید امیدوار بود؟ مثل اینکه کمین گرفته‌اند که روح امید را در جوانها از بین ببرند و بمیرانند. سالها است دشمن این کار را دارد میکند [امّا] موفّق نشده. سالها است با تبلیغات گوناگون، با انواع و اقسام ترفندهای تبلیغی و رسانه‌ای و مانند اینها دارند تلاش میکنند، ضعفهای ما را بزرگ‌نمایی میکنند. خب ما در کشور ضعفهایی داریم، آن را ده برابر بزرگ میکنند؛ پیشرفتهایی داریم، آنها را مسکوت میگذارند، گاهی انکار میکنند! فرض بفرمایید که مسئولین نظامی ما یک ابزار دفاعی را، یک موشک را تولید میکنند، پرتاب میکنند، [امّا] در تبلیغات آنها گفته میشود که این دروغ است؛ [در حالی که] پرتاب کردنش جلوی چشم است! یعنی دشمن دارد این کار را میکند امّا چرا [بعضی] در داخل کشور این کار را بکنند؟ بعضی از افراد به نظر من این غفلت را [میکنند]؛ ما نبایستی به خودمان اجازه بدهیم این غفلت را [بکنیم]، نباید این خطا را مرتکب بشویم.

من به جوانهای عزیز توصیه میکنم، میگویم جوانها جلوتر از نقشه‌ی دشمن حرکت کنند؛ جوانها جلوتر از نقشه‌ی دشمن حرکت کنند. دشمن میخواهد مأیوس کند شما را، شما بیش از آنچه او برای ناامید کردن تلاش میکند، تلاش کنید برای ایجاد امید، برای شکوفایی امید در دلهای جوانها. دشمن، هم در سطح ملّی، هم در سطح بین‌المللی، میخواهد بعضی از صداها به گوشها نرسد؛ شما علی‌رغم دشمن این صداها را به گوشها برسانید. امروز ابزارهای گوناگونی در اختیار همه هست. این یک نکته بود.

نکته‌ی بعدی در باب منافع ملّی، مسئلهی اتّحاد دلهای مردم است؛ اتّحاد عزمها و اراده‌های مردم است. ما در این زمینه متأسّفانه مشکلاتی داریم، عقب‌افتادگی‌هایی داریم؛ ارتباط و همدلی اجتماعی خیلی مهم است؛ در این زمینه دچار غفلت شدیم؛ خودمان به دست خودمان در وحدت ملّی‌مان اختلال ایجاد میکنیم. همه‌ی ‌ما در این غفلت شریکیم؛ همه‌‌ی ما وظیفه داریم که وحدت ملّی را، اتّحاد مردم را، اتّحاد مردم و مسئولین را حفظ کنیم؛ روزبه‌روز آن را تقویت کنیم؛ این سیاست قطعی نظام جمهوری اسلامی از روز اوّل بوده است. امام بزرگوار از روز اوّل روی یکی از چیزهایی که همیشه تکیه میکرد، مسئلهی «اتّحاد» بود. بعضی‌ها با یکدیگر سر مسائل جناحی، مسائل سیاسی اختلاف پیدا میکردند، امام (رضوان الله علیه) به اینها نهیب میزد و میگفت: «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید».(۱۱) اختلاف فکری، اختلاف سلیقه‌، اختلاف سیاسی در یک کشور یک امر طبیعی است، امّا نفرت‌پراکنی غیر از اینها است. خب یک نظری شما دارید، یک نظری دیگری دارد، اینها با همدیگر یکسان نیست، اشکالی هم ندارد، امّا این نباید موجب نفرت‌پراکنی بشود، نباید افراد را از یکدیگر متنفّر بکند، دشمنِ یکدیگر بکند، اجازه بدهد که هر کدام علیه یکدیگر، علیه آن دیگری، به هر وسیله‌ای که ممکن است، موجب اهانت و آزار و مانند اینها بشوند؛ احیاناً با افترا و دروغ و مانند این چیزها هم همراه بشود که خب این خیلی مشکل است. به نظر من رقابتهای داخلی به جای خودش محفوظ ــ البتّه در داخل کشور در زمینهی مسائل گوناگون سیاسی و غیره، رقابتهایی وجود دارد، این به جای خود محفوظ ــ امّا همه باید با هم باشند، همراه باشند. در یک خانواده ممکن است دو برادر با هم دو سلیقهی مختلف داشته باشند امّا برادری‌شان از بین نمیرود؛ کار به دشنام و دروغ و اهانت و مانند اینها نباید بکشد؛ این را همه باید مراقبت کنند. این هم مسئلهی اساسی و مهمّی است، تأکید میکنم و توصیه میکنم به جوانهای عزیزمان که سعی کنند در داخل جامعه نفرت‌پراکنی انجام نگیرد. خب اختلاف سلیقه‌ای وجود دارد، اشکالی هم ندارد امّا همه با هم برادروار در کنار هم، روی مسائل کلّی جامعه و در مقابله و مواجهه‌ی با مخالفین کشور، مخالفین جمهوری اسلامی، مخالفین ملّت ایران، یکسان بِایستند و حرکت کنند.

در مسائل مهمّ بین‌المللی، امروز مسئلهی درجه‌ی یک، مسئله‌ی فلسطین و غزّه است؛ در این زمینه هم من چند جمله‌ای را عرض میکنم. «مقاومت» در منطقه‌ی غرب آسیا امروز مسئله‌ی اساسی‌ای است که دنیا را به خودش متوجّه کرده. از چند زاویه میشود به مسئلهی فلسطین نگاه کرد.

اوّلاً قضایای غزّه نشان داد که چه ظلمی و چه ظلمتی بر دنیا حاکم است. این دنیای غرب، این دنیای به‌اصطلاح متمدّن که ادّعای حقوق بشر و امثال اینها میکنند، نشان دادند که چه ظلمتی بر زندگی اینها، بر افکار اینها، بر عمل اینها حاکم است. بیش از سی هزار نفر قتل‌عام میشوند، از کودک نوزاد تا نوجوان‌ها، تا جوانها، تا پیرها، زن، مرد، تا بیمارها؛ در ظرف مدّت کوتاهی سی و چند هزار نفر از اینها نابود میشوند، خانه‌هایشان خراب میشود، زیرساخت‌های کشورشان از بین میرود، دنیای متمدّن نگاه میکند؛ نه فقط جلوگیری نمیکند، کمک هم میکند! در همان روزهای اوّل تهاجم وحشیانهی رژیم صهیونیستی به مردم غزّه، آمریکایی‌ها مرتّب رفت‌وآمد کردند، اروپایی‌ها یکی پس از دیگری دائماً رفت‌وآمد کردند، همراهی خودشان و پشتیبانی خودشان را از جنایت‌کاران صهیونیست نشان دادند، صریحاً اعلام کردند؛ فقط هم اعلام نبود، سلاح فرستادند، امکانات فرستادند، انواع و اقسام کمکها را کردند. ظلمت دنیای امروز این است؛ ما امروز با این دنیا مواجهیم. این یک نگاه؛ این نگاه از یک زاویه که نشان‌دهنده‌ی وضعیّت دنیای امروز بود.

از زاویهی دیگر که نگاه کنیم، این قضیّه، حقّانیّت تشکیل جبهه‌ی مقاومت را نشان داد. بعضی مطرح میکردند که خب این جبهه‌ی مقاومت در غرب آسیا چه لزومی داشت؛ نشان داده شد که حضور جبهه‌ی مقاومت در این منطقه جزو حیاتی‌ترین مسائل است؛ روزبه‌روز هم بایست این جبهه‌ی مقاومت تقویت بشود. طبیعی است انسانهایی که وجدان بیدار دارند در این منطقه، وقتی ظلم صهیونیست‌ها را می‌بینند ــ که هفتاد سال است این ظلم ادامه دارد ــ ساکت ننشینند، آرام ننشینند، به فکر مقاومت بیفتند؛ تشکیل جبهه‌ی مقاومت برای این است؛ برای مواجهه‌ی با این ظلمِ مستمرّ دائمیِ جنایت‌کاران صهیونیست علیه ملّت فلسطین و حامیان فلسطین است.

[اگر] از یک زاویه‌ی دیگر به این مسئله نگاه کنیم، می‌بینیم که در این چند ماه اخیر، جبهه‌ی ‌مقاومت از وضع واقعی خود رونمایی کرد. شاید نه آمریکایی‌ها، نه غربی‌ها، نه دولتهای منطقه، قدرت مقاومت و توانایی مقاومت در این منطقه را آن طوری که واقعاً وجود داشت و وجود دارد نمیدانستند؛ حالا فهمیدند. این مقاومت فلسطین را شما نگاه کنید! این صبر مردم مظلوم غزّه را ببینید! این اراده و انگیزه‌ی مبارزان مقاومت فلسطینی از حماس و بقیّه‌ی گروه‌ها را مشاهده کنید! این قدرت اراده در مقاومت را، در لبنان، در یمن، در عراق ببینید! این مقاومت، این[جور] است. مقاومت از وجود واقعی خود، از توانایی‌های خود، از وضع خود رونمایی کرد؛ به دنیا نشان داد که مقاومت یعنی چه. همه‌ی محاسبات آمریکا را اینها به هم ریختند. آمریکاییها در این منطقه درصددِ آن بودند که با حضور خودشان بر همه‌ی اوضاع و احوال این منطقه حاکمیّت پیدا کنند؛ چه در عراق، چه در سوریه، چه در لبنان، چه در همه‌ی منطقه؛ با یک محاسبه‌ی غلط، یک چنین فکری میکردند؛ قدرت مقاومت این محاسبه را به هم ریخت؛ نشان داد که چنین چیزی ممکن نیست و آمریکایی‌ها نمیتوانند در این منطقه بمانند؛ ناچارند منطقه را تخلیه کنند.

یک نکته‌ی دیگر، یک زاویه‌ی دیگر برای دیدن این مسئله این است که وضعیّت رژیم صهیونیستی هم برای همه روشن شد؛ معلوم شد که رژیم صهیونیستی نه فقط در حفاظت از خود دچار بحران است، بلکه در بیرون آمدن از بحران هم دچار بحران است؛ در باتلاق گیر میکند، نمیتواند خودش را نجات بدهد. ورود رژیم صهیونیستی در غزّه برای او ایجاد باتلاق کرد؛ امروز اگر از غزّه بیرون بیاید، شکست خورده، بیرون هم نیاید، شکست خورده؛ وضع رژیم صهیونیستی این‌جوری است. همین تناقضی که در تصمیم‌های آنها وجود دارد و سرگیجه‌ای که به آن دچار هستند، موجب شده در داخل رژیم صهیونیستی اختلافات عمیق بین مسئولین رژیم صهیونیستی، بین خودشان به وجود بیاید که نتوانند تصمیم بگیرند؛ امروز رژیم صهیونیستی نمیتواند تصمیم بگیرد؛ این او را به سقوطِ هر چه بیشتر انشاءالله نزدیک میکند.

و امّا آمریکا. آمریکا در مسئله‌ی غزّه بدترین وضعیّت ممکن را [پیش] گرفت؛ آمریکا بدترین وضعیّت ممکن را در منطقه‌ی غزّه انتخاب کرد؛ کاری کرد که در همه‌ی جهان منفور شد. این کسانی که در خیابانهای لندن و پاریس و بقیّه‌ی کشورهای اروپایی و خود آمریکا به نفع فلسطین تظاهرات میکنند، اینها در واقع اعلام نفرت از آمریکا میکنند؛ آمریکا در دنیا منفور شد؛ در منطقه منفور بود، ده برابر بیشتر منفور شد. هم فهمشان از مسائل منطقه غلط است، هم تصمیم‌هایشان که بر اساس این فهم میگیرند غلط است. در هر کجای این منطقه ــ در یمن، در عراق، در سوریه، در لبنان ــ هر اقدامی از سوی نیروهای مبارز و شجاع مقاومت انجام میگیرد، آمریکایی‌ها در محاسباتشان آن را به ایران نسبت میدهند؛ قطعاً این محاسبه‌ی غلط، آمریکا را بالاخره به زانو درخواهد آورد. مردم را نمی‌شناسند؛ به ملّتها و به جوانهای شجاع این ملّتها هم اهانت میکنند؛ اینها خودشان اهل فکرند، اهل اراده‌اند، عزم راسخ دارند، شجاعند.

ما البتّه از مقاومت دفاع میکنیم. ما تا آنجایی که برایمان امکان داشته باشد، از گروه‌های مقاومت حمایت و پشتیبانی هم میکنیم، از کار آنها تمجید هم میکنیم، امّا آنها خودشان هستند که دارند تصمیم میگیرند و حرکت میکنند و در این حرکت، حق با آنها است. ما معتقدیم به وسیله‌ی وجود رژیم صهیونیستی، ظلم بزرگی در منطقه دارد انجام میگیرد؛ این ظلم بسیار بزرگی است که ده‌ها سال است این ظلم ادامه دارد؛ این ظلم باید قطع بشود. هر کسی در این جهاد بزرگ ــ جهاد انسانی، جهاد اسلامی، جهاد وجدانی ــ وارد بشود، ما طرف‌دار او هستیم، از او حمایت میکنیم، به او کمک میکنیم و به توفیق الهی، به حول و قوّه‌ی الهی به مقصود خودمان هم نائل خواهیم شد.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
 
 
حافظ. دیوان، غزلیات؛ «گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم / بعد منزل نبود در سفر روحانی»
کامل‌الزّیارات، ص ۳۹
مولوی. مثنوی معنوی، دفتر اوّل. اشاره به حدیث «اِغتَنِمُوا بَردَ الرَّبِیعِ فَاِنَّهُ یَفعَلُ بِاَبدَانِکُم مَا یَفعَلُ بِاَشجَارِکُم»؛ بحارالانوار، ج ۵۹، ص ۲۷۱.
سوره‌ی انبیاء، بخشی از آیه‌ی ۱۰۵؛ «... زمین را بندگان شایسته‌ی ما به ارث خواهند برد.»
سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۶۹
«جهش تولید با مشارکت مردم». ر.ک: بیانات به مناسبت آغاز سال جدید (۱۴۰۳/۱/۱)
برنامه‌ی هفتم توسعه‌ی جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۴۰۳ تا ۱۴۰۷
شعار حضار: «ای رهبر آزاده آماده‌ایم آماده»
بازدید از نمایشگاه توانمندی‌های تولید داخلی در حسینیّه‌ی امام خمینی (۱۴۰۲/۱۱/۹)
(۱۰ ر.ک: بیانات در مراسم سی‌و‌چهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) (۱۴۰۲/۳/۱۴)
(۱۱ صحیفه‌ی امام، ج ۱۱، ص ۱۲۱؛ سخنرانی در جمع پاسداران تهران (۱۳۵۸/۹/۴)
مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «حسن و خلق و آثار و برکات آن در زندگی شخصی و اجتماعی انسان ها» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
 

شخصی می گفت که اگر از شما پرسیدند که خدا را دوست داری چیزی نگویید . اگر بگویی دوستش دارم دروغ میگویی زیرا هیچ وقت عاشق در حق معشوق خود این خیانت را نمی کند و مخالفتش را انجام نمیدهد. اما ما گناه می کنیم و گناه نیز دشمنی با خداست اگر بگویی دوستش داری دروغ گفتی و اگر بگویی دوستش ندارم کافر شدی.

امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند: هرکس بگوید که خدا را دوست دارد و گناه انجام بدهد دروغ می گوید. محال است دوستی و مخالفت یک جا جمع گردد. کسی که دیگری را دوست دارد طبق میل معشوق خود عمل می کند.

امیرالمومنین (علیه السلام) می فرمایند : چند چیز است که اگر انسان انجام بدهد محبتش به خدا زیاد می شود. اول؛ حسن خلق داشتن و دوم مدارا کردن با انسان ها.

خَلق صورت ظاهری است. روایات بسیاری داریم که هنگام ظاهر شدن در جامعه مرتب و آراسته ظاهر شوید.

خُلق صفات باطنی است. خُلق موجود روحانی باطنی است، صفت خوش خُلقی یک صفت باطنی در وجود انسان ایجاد میکند که مطلوب و مورد رضایت خداست. هر کسی هم صفات نیک و هم صفات ناپسند و رذیله در وجودش دارد که اگر صفات نیک غلبه کند صورت برزخی شخص زیبا می شود و برعکس این مسئله هم صادق است.

امام سجاد علیه السلام در مسجد الحرام بودند کسی از محبان ایشان نزد او آمد و پرسید یا بن رسول الله این همه افراد که در مسجد هستند و مشغول نماز و قرآن خواندن هستند چون شما را قبول ندارند جهنمی هستند؟ حضرت چشم برزخی فرد را باز کرد و گفت حال نگاه کن،، آن وقت همه را با چهره حیوانی دید و حضرت فرمود همه اینها ظاهرشان آن است که تو می بینی باطن و اعمالشان حالات حیوانی آن هاست.

انسان اخلاقش را با خدا و ائمه و جامعه و خانواده و همسر درست کند تا صورت باطنی اش نیز درست شود. صورت باطنی انسان برای خودش قابل فهم نیست، آنهایی که می بینند میدانند باطن انسان چگونه هست.

در کتاب کافی، امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: کسی که خوش خُلق و حق شناس است متکبر نیست و این شخص ایمانش کافی است.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «اِنَّ صاحِبَ الْخُلْقِ الْحَسَنِ لَهُ مِثْلُ اَجْرِ الصّائِمِ الْقائِمِ».دارنده حسن خلق پاداشی همچون روزه دار شب زنده دار دارد.

امام صادق (ع) می فرمیاند: «اَلْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدِّیارَ وَ یَزیدانِ فِیالاعْمارِ».نیکوکاری و حسن خلق، خانه ها را آباد می کند و عمرها را افزایش می دهد.

پیامبر (ص) می فرمایند:« أَکْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِیَ الْجَنَّةَ تَقْوَی اللَّهِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ». بیشترین چیزی که امت من را به بهشت می‌برد، تقوا و حسن خلق است.

از صفات بارز اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام حُسن خُلق است ، این بزرگواران گذشت داشتند و کسی را به اشتباه بزرگ و کوچک مواخذه نمی کردند. مدارا با افرادی که اخلاق خوبی ندارند هنر است.

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «مُداراةُ النّاسِ نِصفُ الإیمانِ». مدارا کردن با مردم نصف ایمان است.

دوشنبه, 20 فروردين 1403 13:39

بهشتی به وسعت ماه رمضان

عمده مردم اذعان به این نکته دارند که در ماه رمضان خیرات و برکات خدا بیشتر از سایر ایام می‌شود و حس سبک‌تری به انسان دست می‌دهد که تجربه آن را در طول ایام سال نداشتند. این اثرگذاری معنوی به حدی است که آمار جرائم طبق اعلام رسمی نهادهای انتظامی و قضائی به شدت کاهش می‌یابد؛ چرا که حس معنویت ماه رمضان، انسان‌ها را به سمت ارزش‌های مثبت سوق می‌دهد و آنها را از پستی‌ها و رذالت‌ها و گناهان دور می‌کند.

وقتی به احادیث رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره فضیلت ماه رمضان رجوع می‌کنیم، به برخی حکمت‌های این موضوع دست می‌یابیم. در بخشی از خطبه آن حضرت در واپسین دقایق ماه شعبان می‌خوانیم که فرمود «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُغَلِّقَهَا عَنْکُمْ»؛ یعنی ای مردم، درهای بهشت در این ماه گشوده است، از پروردگار خود بخواهید که آن‌ها را بر روی شما نبندد. «وَ أَبْوَابَ النِّیرَانِ مُغَلَّقَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُفَتِّحَهَا عَلَیْکُمْ»؛‌ و درهای جهنم در این ماه بسته است، از خدا بخواهید که آن‌ها را بر روی شما نگشاید. «وَ الشَّیَاطِینَ مَغْلُولَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُسَلِّطَهَا عَلَیْکُمْ.» و شیاطین در این ماه در غل و زنجیرند. از خدا بخواهید که آن‌ها را بر شما مسلط نکند.

پیامبر صلی الله علیه و آله در این سه فراز می‌فرماید «درهای بهشت باز است»، «درهای آتش بسته است» و «شیاطین در زنجیر هستند». نتیجه این سه موهبت خداوندی، شکل‌گیری فضایی می‌شود که در ماه مبارک رمضان تجربه می‌کنیم. وقتی می‌فرماید «درهای بهشت باز است»، فارغ از اینکه فعلا بررسی کنیم این بهشت‌ها، همان بهشت‌های برزخی‌اند یا قیامتی، این حقیقت را در خود نهفته دارد که فضای ماه رمضان آکنده از بوی بهشتی و صفات بهشتی می‌شود؛ از جمله ویژگی‌های بهشت، فراهم شدن فضای «سلام» است، به گونه‌ای که بهشتیان در آنجا ایمنی و سلامت می‌یابند؛ وقتی خداوند از بهشت‌ها در قرآن سخن می‌گوید،‌ اینگونه می‌فرماید «لَّا یَسمَعُونَ فِیهَا لَغوًا إِلَّا سَلَٰما وَ لَهُمۡ رِزۡقُهُمۡ فِیهَا بُکرَةٗ وَعَشِیّا»؛ یعنی در آنجا کلام لغو و بیهوده اى نمى شنوند، بلکه آنچه مى شنوند، فقط سلام است؛ و در آنجا صبح و شام، رزقشان براى آنان [آماده] است. یا در آیه6 سوره رعد درباره اوصاف برخی بهشتیان می‌خوانیم «لَّا یَسمَعُونَ فِیهَا لَغوٗا وَلَا کِذَّـٰبا»؛ یعنی در آنجا نه لغوی می‌شنوند و نه دروغی. یا در آیات 25 و 26 سوره واقعه می‌خوانیم «لَا یَسمَعُونَ فِیهَا لَغوٗا وَ لَا تَأۡثِیمًا»، «إِلَّا قِیلا سَلَٰما سَلَٰما»؛ یعنی در آنجا سخن لغو و آلوده به گناه نمی‌شنوند، بلکه هرچه هست، سلام است و سلام.

حقیقت امر همین است که در ماه مبارک رمضان، خداوند ارزاق به ویژه ارزاق معنوی را می‌افزاید و انسان‌ها کمتر در معرض گناهان رفتاری و زبانی قرار می‌گیرند و زلالیت بیشتری به آنها دست می‌دهد، به گونه‌ای که می‌توان اذعان کرد جامعه، جامعه‌ای بهشتی می‌شود.

دوشنبه, 20 فروردين 1403 13:33

جلوۀ صبر و مواسات در ماه رمضان

رسول خدا صلی الله علیه و آله در بخشی از خطبۀ خویش دربارۀ مراقبت از ماه مبارک رمضان فرمود «أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْکُمْ فِی هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ کَانَ لَهُ جَوَازاً عَلَی الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ؛ یعنی ای مردم، هرکه اخلاق خود را در این ماه نیکو کند، از صراط آسان بگذرد، آن روز که قدم‌ها بر آن بلغزد.»

حُسن خلق یا همان اخلاق حسنه گوهری است که طبق روایات، خداوند آن را نصیب برگزیدگان از خلایق می‌کند و نباید تصور شود به آسانی به دست می‌آید. خیلی‌ها حُسن خلق را با خوش‌مشربی و خنده‌رویی اشتباه می‌گیرند در حالی که اینها شعبه‌ای از حسن خلق هستند. اخلاق حسنه‌ای که مدنظر دین است، زیرمجموعۀ ایمانیات شکل می‌گیرد، به این لحاظ هرچه ایمان فرد قوی‌تر باشد، اخلاق او حسنه‌تر خواهد شد؛ خداوند هم در قرآن همواره ایمان را مقدم بر عمل و رفتار کرده و بارها فرموده «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات...». با این حال گریزی نیست و باید به صورت مصداقی وارد مصادیق حُسن خلق شویم.

به عنوان نمونه احسان به والدین یکی از مصادیق حسن خلق است. چند درصد از مؤمنان توانسته‌اند به تعبیر قرآن حتی به والدین اُف نگویند و یا روی ترش نکنند؟ عمدۀ ما ایرانیان حسن خلق خود را در برخوردهای سطحی و محترمانه با دوستان و اطرافیان می‌سنجیم نه والدین و خانواده. آن قدر که به اطرافیان احترام قائلیم، به خانواده احترام قائل نیستیم. به دنبال جایگاه اجتماعی و جا باز کردن در دل دیگران هستیم تا والدین و خانواده. از این جهت است که آن نوع اخلاقیاتمان در برخورد با دیگران نیز مبتنی بر ایمان نیست بلکه ریاست و با اندک تلاطمی بنای اخلاقمان فرو می‌ریزد و شخصیت افراد را مورد خدشه قرار می‌دهیم.

بنابراین وقتی به صورت مصداقی وارد محاسن اخلاق می‌شویم، می‌بینیم بسیاری از ما درجا می‌زنیم، اما با این حال نباید نا امید شد و باید همواره والدین و اطرافیان را تکریم و احترام کرد، منتها با این نیت که خداوند امر فرموده احسان به والدین داشته باشید و با دیگران خوب برخورد کنید؛ از جمله آنکه در آیۀ15 احقاف فرمود «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْسانا...» یعنی به انسان توصیه کردیم که به والدین خود احسان کند و با حسن خلق با آنان برخورد کند. یا در آیۀ83 سورۀ بقره فرمود «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنا»؛ یعنی با مردم حُسن برخورد داشته باشید. همچنین در آیۀ134 آل عمران و در وصف ومتقین فرمود «الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنین‏»؛ یعنی (متقین) همان‌ها که در گشایش و تنگ دستى انفاق می‌‏کنند و خشم خود را فرو می‌‏برند و از [ خطاهاىِ ] مردم در می‌گذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد.

به همین ترتیب می‌توان در سایر عرصه‌های فردی و اجتماعی مصادیق حسن خلق را یافت و به آن عمل کرد؛ به عنوان نمونه فردی که در اداره‌ای مشغول به کار است و به مردم خدمات ارائه می‌دهد، باید چه شاخصه‌های رفتاری و اخلاقی را در خود نهادینه کند تا خدا و خلق او از آن فرد راضی شوند. آیا به اندازه‌ای که برای رفع مشکلات خود قدم بر می‌دارد، به آن میزان برای رفع مشکل مراجعین وقت و توان می‌گذارد؟ آیا با ترشرویی با ارباب رجوع برخورد می‌کند و یا نهایت تکریم و احترام؟ 

دوشنبه, 20 فروردين 1403 13:29

جواز عبور از صراط قیامت

رسول خدا صلی الله علیه و آله در بخشی از خطبۀ خویش دربارۀ مراقبت از ماه مبارک رمضان فرمود «أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْکُمْ فِی هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ کَانَ لَهُ جَوَازاً عَلَی الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ؛ یعنی ای مردم، هرکه اخلاق خود را در این ماه نیکو کند، از صراط آسان بگذرد، آن روز که قدم‌ها بر آن بلغزد.»

حُسن خلق یا همان اخلاق حسنه گوهری است که طبق روایات، خداوند آن را نصیب برگزیدگان از خلایق می‌کند و نباید تصور شود به آسانی به دست می‌آید. خیلی‌ها حُسن خلق را با خوش‌مشربی و خنده‌رویی اشتباه می‌گیرند در حالی که اینها شعبه‌ای از حسن خلق هستند. اخلاق حسنه‌ای که مدنظر دین است، زیرمجموعۀ ایمانیات شکل می‌گیرد، به این لحاظ هرچه ایمان فرد قوی‌تر باشد، اخلاق او حسنه‌تر خواهد شد؛ خداوند هم در قرآن همواره ایمان را مقدم بر عمل و رفتار کرده و بارها فرموده «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات...». با این حال گریزی نیست و باید به صورت مصداقی وارد مصادیق حُسن خلق شویم.

به عنوان نمونه احسان به والدین یکی از مصادیق حسن خلق است. چند درصد از مؤمنان توانسته‌اند به تعبیر قرآن حتی به والدین اُف نگویند و یا روی ترش نکنند؟ عمدۀ ما ایرانیان حسن خلق خود را در برخوردهای سطحی و محترمانه با دوستان و اطرافیان می‌سنجیم نه والدین و خانواده. آن قدر که به اطرافیان احترام قائلیم، به خانواده احترام قائل نیستیم. به دنبال جایگاه اجتماعی و جا باز کردن در دل دیگران هستیم تا والدین و خانواده. از این جهت است که آن نوع اخلاقیاتمان در برخورد با دیگران نیز مبتنی بر ایمان نیست بلکه ریاست و با اندک تلاطمی بنای اخلاقمان فرو می‌ریزد و شخصیت افراد را مورد خدشه قرار می‌دهیم.

بنابراین وقتی به صورت مصداقی وارد محاسن اخلاق می‌شویم، می‌بینیم بسیاری از ما درجا می‌زنیم، اما با این حال نباید نا امید شد و باید همواره والدین و اطرافیان را تکریم و احترام کرد، منتها با این نیت که خداوند امر فرموده احسان به والدین داشته باشید و با دیگران خوب برخورد کنید؛ از جمله آنکه در آیۀ15 احقاف فرمود «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْسانا...» یعنی به انسان توصیه کردیم که به والدین خود احسان کند و با حسن خلق با آنان برخورد کند. یا در آیۀ83 سورۀ بقره فرمود «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنا»؛ یعنی با مردم حُسن برخورد داشته باشید. همچنین در آیۀ134 آل عمران و در وصف ومتقین فرمود «الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنین‏»؛ یعنی (متقین) همان‌ها که در گشایش و تنگ دستى انفاق می‌‏کنند و خشم خود را فرو می‌‏برند و از [ خطاهاىِ ] مردم در می‌گذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد.

به همین ترتیب می‌توان در سایر عرصه‌های فردی و اجتماعی مصادیق حسن خلق را یافت و به آن عمل کرد؛ به عنوان نمونه فردی که در اداره‌ای مشغول به کار است و به مردم خدمات ارائه می‌دهد، باید چه شاخصه‌های رفتاری و اخلاقی را در خود نهادینه کند تا خدا و خلق او از آن فرد راضی شوند. آیا به اندازه‌ای که برای رفع مشکلات خود قدم بر می‌دارد، به آن میزان برای رفع مشکل مراجعین وقت و توان می‌گذارد؟ آیا با ترشرویی با ارباب رجوع برخورد می‌کند و یا نهایت تکریم و احترام؟ 

موضوع «یتیم» و حقوق «یتیم» یکی از موضوعات مهم در آموزه‌های قرآنی و سیره نبوی صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین است، تا حدی که 23 بار در قرآن از این مسئله یاد شده است. خداوند در آیات مربوطه گاهی از حق یتیم سخن می‌گوید و آن را در کنار حقوق فقرا و مساکین قرار می‌دهد که باید ادا شود و گاهی از روش برخورد با یتیمان سخن می‌گوید و همگان را دعوت می‌کند نسبت به آنان برخورد صحیحی داشته باشند و از برخوردهای بد پرهیز کنند؛ به عنوان نمونه ما را دعوت به تکریم یتیمان و رفتار زیبا با آنان می‌کند و در جایی وقتی می‌خواهد از ویژگی‌های افراد منفی سخن بگوید، آنان را گروهی می‌داند که یتیمان را از خود می‌رانند و آنها را تکریم نمی‌کند. 

به عنوان نمونه در آیات سورۀ فجر وقتی از انسان ناشکر سخن می‌گوید، اینگونه او را معرفی می‌کند «وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ»؛ و اما چون وی را می‏‌آزماید و روزی‌‏اش را بر او تنگ می‌کند، می‏‌گوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است‏.» «کَلاَّ بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتیمَ»؛ ولی نه‏، بلکه یتیم را تکریم نمی‌کنید.» یا در سورۀ ضحی می‌فرماید «فَأَمَّا الْیَتیمَ فَلا تَقْهَرْ» و اما [تو نیز به پاس نعمت ما] یتیم را میازار.

 بر این اساس، سیرۀ معصومین علیهم السلام همواره بر یتیم‌نوازی و دعوت پیروانشان به این امر مهم بود. امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمود  «ما مِن مُؤمِنٍ و َلا مُؤمِنَةٍ یَضَعُ یَدَهُ عَلى رَسِ یَتیمٍ تَرَحُّما لَهُ إِلاّ کَتَبَ اللّه  لَهُ بِکُلِّ شَعرَةٍ مَرَّت یَدُهُ عَلَیها حَسَنَةً»؛ یعنی  هیچ مرد و زن مؤمنى نیست که دست محبت بر سر یتیمى بگذارد، مگر این که خداوند به اندازه هر تار مویى که بر آن دست کشیده است، ثوابى برایش بنویسد. (وسایل الشیعه ج21 ، ص375) خود آن حضرت نیز بر این مسئله اهتمام ویژه‌ای داشت. یا خود رسول اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمود اگر می‌خواهی نرم‌دل شوی و حاجتت روا شود، هوای یتیم را داشته باش. در این حدیث می‌خوانیم: «آیا دوست دارى نرم‌دل شوى و به خواسته‌ات برسى؟ به یتیم مهربانى کن و دست محبت بر سر او بکش و از غذایت به او بخوران، تا دلت نرم شود و به خواسته ات برسى؛ أَ تُحِبُّ أَن یَلینَ قَلبُکَ وَتُدرِکَ حاجَتَکَ؟ اِرحَمِ الیَتیمَ و َامسَح رَاسَهُ وَ أَطعِمهُ مِن طَعامِکَ یَلِن قَلبُکَ و َتُدرِک حاجَتَکَ». ( نهج الفصاحه ص160 ، ح 27)

 در آداب ماه رمضان نیز وقتی رسول خدا می‌خواهد راهکار دهد، یکی از آداب آن را تکریم یتیم معرفی کرده، می‌فرماید «أَیُّهَا النَّاسُ .. مَنْ أَکْرَمَ فِیهِ یَتِیماً أَکْرَمَهُ اللَّهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ.» یعنی ای مردم ... هرکس در این ماه یتیم بی پدری را گرامی دارد، خدا او را در قیامت تکریم کند.» بنابراین ماه رمضان فرصتی مناسب برای یتیم‌نوازی جهت رسیدن به ثواب بالای آن است. 

دوشنبه, 20 فروردين 1403 13:17

بهترین زمان برای اجابت دعا

ماه مبارک رمضان، ماه دعا و مناجات به درگاه خداوند است. ماهی است که انسان مؤمن قرب بیشتری به درگاه پروردگار دارد و دعایش به استجابت نزدیک‌تر است. رسول خدا صلی الله علیه و آله بهترین وقت دعا در این ماه پر برکت را در اوقات نماز معرفی کرده، می‌فرماید «وَ ارْفَعُوا إِلَیْهِ أَیْدِیَکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَوْقَاتِ صَلَاتِکُمْ‏ فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ یَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهَا بِالرَّحْمَةِ إِلَی عِبَادِهِ یُجِیبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ وَ یُلَبِّیهِمْ إِذَا نَادَوْهُ وَ یُعْطِیهِمْ إِذَا سَأَلُوهُ وَ یَسْتَجِیبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ»؛ یعنی (در ماه رمضان) در اوقات نماز، دست‌های خود را به دعا بردارید، زیرا که وقت نماز بهترین ساعت‌هاست و در این اوقات، حق تعالی با رحمت، به بندگانش می نگرد و اگر با او مناجات کنند، پاسخشان دهد و چنانچه او را ندا کنند لبیکشان گوید و اگر از او بخواهند عطا کند و چون او را بخوانند مستجابشان کند.

پیامبر صلی الله علیه و آله چند علت را برای دعا هنگام نماز معرفی می‌کنند که عبارتند از: 1. افضل ساعت‌ها و لحظه‌هاست 2. خداوند در این وقت با نظر رحمت به بندگان نگاه می‌کند 3. پاسخ به مناجات بندگان می‌دهد 4. ندای آنها را لبیک می‌گوید 5. به خواهندگان عطا می‌کند 6. دعای آنها را استجابت می‌کند.

هرچند این موارد در غیر ماه رمضان مصداق دارد، اما از آنجایی که ماه رمضان، ماه قرب بیشتر به خداوند است و همچنین حجاب‌های اخلاقی و رفتاری انسان کمتر و نورانیت این ایام بیشتر است، دعاها زودتر به اجابت می‌رسد و متقابلاً، فرد مؤمن درک بهتری نسبت به اجابت دعاهای خود خواهد داشت. 

نکته دیگر درباره «نظر رحمت» خداوند به بندگان است که سبب می‌شود دعای فرد مؤمن سهل تر به اجابت برسد. «نظر رحمت» به این معناست که خداوند گناهان و خطاهای بندگان را در نظر نمی‌گیرد و بی‌منت به او عطا می‌کند؛ لذا نظر رحمت یعنی عطای بی‌منت خداوند به بندگانی که مرتکب خطاها و گناهانی شده‌اند، اما در عین حال از او امید عفو و بخشش دارند. در فرازی از دعای ندبه نیز از خداوند درخواست می‌کنیم با نظر رحمت به ما نگاه کند: «وَ انْظُرْ اِلَیْنٰا نَظْرَةً رَحیمَةً، نَسْتَکْمِلُ بِهَا الْکَرٰامَةَ عِنْدَکَ ثُمَّ لاٰ تَصْرِفْهٰا عَنّٰا بِجُودِکَ»؛ یعنی مهربانانه به ما نظر کن، تا به وسیله آن، مقام خود را نزد تو به کمال رسانیم، سپس به جود و بخششت نظرت را از ما بر نگردان.

رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز  در دیدار ۲/۵ ساعته با حدود ۳ هزار نفر از دانشجویان و نمایندگان تشکل‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و علمی دانشگاه‌ها، فردای بهتر از امروز را مقصود اصلی کشور و نظام خواندند و با فراخوان دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی به ارائه راهکارهای نو به نو برای تحقق این هدف اساسی و پیشرفت بدون عقبگرد مادی و معنوی کشور گفتند: تربیت عالم، تولید علم و جهت دادن به این دو مقوله سه وظیفه اصلی دانشگاه است.

ایشان طبیعت محیط دانشجویی را شاد، زنده، پرهیجان، مطالبه‌گر و شوق‌آفرین خواندند و با اشاره به لزوم دنبال‌گیری مطالب مطرح شده نمایندگان تشکل‌ها در این دیدار، گفتند: هر پیشنهادی باید ضمن داشتن عمق تحلیلی و فکری، واقع‌بینانه و پخته باشد و به گره‌گشایی از مشکلات کمک کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به سخن یکی از نمایندگان تشکل‌ها درباره تفاوت دیدگاه ایشان با سال ۸۰ درباره «عدالت»، تأکید کردند: تفاوت این است که اصرار بنده بر عدالت بیشتر شده است.

ایشان ماه رمضان امسال را از لحاظ بروز و ظهور جنبه‌های معنوی در جامعه از جمله رواج جلسات تلاوت، ماهی خوب خواندند و با توصیه به دانشجویان برای حفظ نورانیت و طهارت حاصل‌شده در این ماه افزودند: راه اصلی تحقق این هدف، پرهیز از گناه است.

رهبر انقلاب اسلامی غفلت از گناه بودن برخی کارها را علت ارتکاب آنها دانستند و گفتند: برخی حرف‌زدن‌ها و نوشته‌ها در فضای مجازی که بدون تحقیق و توجه و دقت انجام می‌شود، مصداق گناه غافلانه است و فرد حتماً باید در درگاه خداوند پاسخگو باشد.

ایشان افزودند: البته به هیچ‌وجه به محافظه‌کاری، انتقاد نکردن و ایراد نگرفتن توصیه نمی‌کنیم اما باید در هر حرف و عمل خود دقت کافی کنیم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دانشجو را عنصری جوان، پرتوان، پرانگیزه، اهل «علم و فکر و اندیشه» و آینده‌دار توصیف کردند و گفتند: با توجه به این خصوصیات از دانشجویان توقع می‌رود نسبت به آینده، فعال و حساس باشند.

ایشان ایرادات موجود در جامعه و کشور را بسیار بیشتر از مطالب مطرح شده دانشجویان در این دیدار خواندند و افزودند: اگر جامعه دانشجویی با فکر و برنامه‌ریزی، برای آینده کشور یک منظومه کاری و ارزشی تنظیم کند و راهِ رفتن به سمت آن را مشخص نماید، ۵ سال بعد حتما مشکلات موجود کمتر خواهد بود.

رهبر انقلاب برآورده‌شدن مطالبی را که در دیدارهای دانشجویی سال‌های گذشته بیان کرده‌اند، از جمله توقعات رهبری از تشکل‌ها برشمردند و گفتند: همانگونه که بارها گفته شد، کار اصلی دانشجو، درس‌خواندن است اما در کنار آن، نگاه به مردم وجامعه و ارائه راه‌حل مشکلات جزو وظایف حتمی دانشجویان است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «فردایی بهتر از امروز» را مقصود بزرگ و اصلی کشور و نظام خواندند و تأکید کردند: برای تحقق این هدف اساسی باید آرمان‌های مشخصی را تعریف کنیم.

رهبر انقلاب شناخت موقعیت کنونی کشور و نظام را گام اول برای حرکت به سمت آرمان‌ها و تحقق فردای بهتر برشمردند و گفتند: برخی‌ها از این واقعیتِ تعیین‌کننده و اصلی غافلند که نظام انقلابی کنونی حاصل سلسله مبارزات دشوار و پیچیده با دوران سیاه طاغوت است.

ایشان افزودند: البته بسیاری از اهداف انقلاب هنوز تحقق نیافته اما توجه مستمر به «انقلابی‌بودن نظام» و «درک واقعیات دیروز» باید همواره مورد توجه جامعه دانشجویی باشد تا درباره امروز قضاوتی صحیح داشته باشیم. 

رهبر انقلاب در تشریح واقعیات نظام فاسد، خائن و وابسته پهلوی گفتند: در آن دوران در رأس کشوری به عظمت ایران، خانواده‌ای فرومایه و مبتلا به انواع فساد بر مردم حکومت می‌کرد؛ ضمن اینکه از لحاظ مدیریت جامعه هم استبداد مطلق حاکم بود و برخلاف امروز، مردم حضور و دخالتی در مسائل کشور نداشتند و به حساب نمی‌آمدند.
دست‌نشاندگی سیاسی و اطاعت در مقابل بیگانگان در ضمن ظلم و زورگویی به مردم، ریزه‌خواری پس‌مانده‌های فرهنگی غرب، فاصله شدید طبقاتی، بی‌معنا بودن عدالت، تبعیض فوق‌العاده شدید، ویژه‌خواری همه مسئولان و مرتبطان با دربار از دیگر واقعیات قبل از انقلاب بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مورد اشاره قرار دادند.

ایشان افزودند: از لحاظ علمی هم اگرچه استادان خوب و کارآمدی در دانشگاه‌ها بودند اما فرآورده‌های علمی، صنعتی و فناوری قابل اتکایی در دانشگاه‌ها حاصل نمی‌شد و تصور غلطِ  ناتوانی ایرانی‌جماعت در دستیابی به مرزهای علم جهانی جزو مسلمات ذهنی حاکمان دوران طاغوت بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از لحاظ هویت‌ جمعی، ایرانِ دوران پهلوی را از اقمار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بیگانگان خواندند و با شرم‌آور خواندن آن وضعیت گفتند: مبارزه با آن واقعیت بسیار تلخ از اوایل دهه ۲۰ با حضور صاحبان افکار مختلف آغاز شد که اوج آن نهضت ملی کردن نفت بود که آن هم با کودتای آمریکایی-انگلیسی ۲۸ مرداد و با عاملیت اراذل و اوباش شکست خورد که شکست نهضت ملی با کودتای اراذل و اوباش در واقع تحقیر ملت ایران بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شکل تکامل یافته این مبارزات را مبارزه مردم به پیشرانی علمای دینی و رهبری امام بزرگوار علیه رژیم طاغوت خواندند و گفتند: امام در قالب یک حرکت دینی و ملی مردم را بسیج کرد و انقلاب اینگونه به‌وجود آمد که این، شناسنامه تاریخی ملت ایران است.

ایشان متن انقلاب را جمهوریت و اسلامیت دانستند و با اشاره به رأی تقریباً همه مردم حتی غیرمعتقدین به اسلام به جمهوری اسلامی، خاطرنشان کردند: در همان زمان شبهاتی درباره امکان سازگاری مردمسالاری و رأی مردم با چارچوب اسلام مطرح شد که حقوقدانان برجسته پاسخ‌های روشنی به این شبهات دادند.

رهبر انقلاب گفتند: آرمان‌های جمهوری اسلامی ذیل دو عنوان کلی خلاصه می‌شود: «اداره کشور به شیوه اسلامی» و «ارائه الگویی به مردم جهان برای اداره خوب یک کشور» که شما دانشجویان در محافل و نشست‌های فکری و مطالعاتی و ارتباطات با صاحب‌نظران معتقد به انقلاب باید برای نو به نو شدن راههای تحقق این دو عنوان کار و تلاش کنید.

ایشان شاخص‌های اداره کشور به شیوه اسلامی را در بیانات نهج البلاغه همچون فرمان امیرالمؤمنین به مالک اشتر متبلور دانستند و افزودند: اداره کشور به شیوه اسلامی یعنی قرار گرفتن در مسیر پیشرفت مادی و معنوی بی‌وقفه و بدون عقبگرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رفاه عمومی، امنیت جسمی و اخلاقی، پیشرفت علمی، گسترش سلامت، جوان نگه داشتن جمعیت، انواع سازندگی‌ها و نوآوری‌ها و عدالت را از سرفصل‌های اصلی پیشرفت مادی برشمردند و گفتند: عدالت که باید درست فهمیده شود به معنی نفی فاصله طبقاتی در استفاده از فرصت‌های عمومی و قرار دادن مساوی فرصت‌ها در دسترس مردم است چرا که ایجاد امتیاز خاص در استفاده از فرصت‌ها، ظلم و خلاف عدالت است.

ایشان انتشار مطلب در فضای مجازی علیه افرادی را که به هر دلیلی فرصت پاسخ نداشته باشند، نمونه‌ای از نبود فرصت برابر و به همین دلیل ضد عدالت خواندند و افزودند: عدالت فقط در مسائل مالی نیست بلکه در مسائل آبرویی، شغلی و حیثیتی هم باید رعایت شود.

رهبر انقلاب، همچنین اخلاق، دین‌داری، تعاون، سبک زندگی اسلامی و ایثار و مجاهدت را از جمله سرفصل‌های پیشرفت معنوی برشمردند و گفتند: تحقق همه این مؤلفه‌ها و سرفصل‌های مادی و معنوی نیازمند برنامه‌ریزی و فکر و نظریه نو و به روز است که جامعه دانشجویی باید در کنار دغدغه‌مندی و مطالبه‌گری‌های خود، در این زمینه کار و تلاش مداوم کند.

ایشان آرمان دوم جمهوری اسلامی یعنی ارائه الگوی کشورداری به دنیا را در واقع دلسوزی و خیرخواهی برای مردم دنیا دانستند وگفتند: این آرمان در برخی ابعاد تا حدودی محقق شده و بسیاری از حوادثی که شما جوانان را به هیجان می‌آورد و در سطح منطقه و دنیا به آنها افتخار می‌کنید، مربوط به کشور و جامعه و انقلاب شما است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنانشان، دانش را رکن اصلی دانشگاه خواندند و با تأکید بر سه وظیفه اصلی دانشگاه یعنی «تربیت عالم»، «تولید علم» و «جهت دادن به تربیت عالم و تولید علم» گفتند: دانشگاههای دنیا در وظیفه سوم یعنی جهت دادن به تربیت عالم و تولید علم دچار مشکل هستند و به همین علت محصولات آنها ابزار دست قدرتهای استکباری و صهیونیستی می‌شود.

ایشان با تأکید بر ضرورت توجه همه ارکان دانشگاه از جمله مدیران، استادان، دانشجویان و متون درسی به این سه وظیفه مهم، بخش مهمی از اعتبار جهانی ایران را مرهون پیشرفت‌های علمی و فناوری کشور دانستند و افزودند: باید با حفظ این اعتبار، کشور را از لحاظ علمی غنی کنیم که البته قدرت‌های استکباری این قدرت و اعتبار را برای ایران نمی‌پسندند.

رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان، در بیان چند توصیه به تشکل‌های دانشجویی، انتظارات از تشکل‌ها را بسیار زیاد خواندند و گفتند: تشکل‌های دانشجویی باید بویژه در محیط دانشجویی و داخل دانشگاه اثرگذار باشند در حالی‌که این اثرگذاری اکنون دیده نمی‌شود یا اندک است.

ایشان با اشاره به وجود تلاش‌هایی در دانشگاهها برای اینکه دانشجویی ایرانی، تشخّص خود را در دنباله‌روی از غرب بداند، خاطرنشان کردند: تشکلهای دانشجویی باید در مقابل این تلاش‌ها فعالانه بایستند.

رهبر انقلاب، اعضاء تشکلهای دانشجویی را به تقویت پشتوانه‌های فکری و نظری توصیه کردند و گفتند: بدون پشتوانه قوی فکری نمی‌توان تفکر انقلابی را گسترش داد ضمن اینکه ممکن است در اثر این ضعف، خود تشکلها تحلیل بروند که در مواردی نیز این اتفاق افتاده و زیر عنوان اسلام، بر خلاف فکر اسلامی، کار و اطلاعیه داده شده است.

ایشان با انتقاد از کمرنگ بودن پیشرفت‌های کشور در ذهن و مواضع دانشجویان، خطاب به آنها تأکید کردند: ضمن داشتن نگاه نقادانه، نگاه سرافرازانه هم در قبال پیشرفت‌های پُر شمار بخش‌های مختلف کشور داشته باشید و به این پیشرفت‌ها افتخار کنید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تشکل‌های دانشجویی را از فرصت‌های بزرگ کشور خواندند و گفتند: اختلاف نظر و اختلاف ممشا بین تشکلها اشکالی ندارد اما همچنان‌که در ابتدای سال تأکید و تکرار کردم، اختلاف نظری و فکری نباید در هیچ سطحی از جامعه و دستگاهها به دعوا و گریبان‌گیری منجر شود.

در ابتدای این دیدار ۶ نفر از نمایندگان تشکل‌های دانشجویی، آقایان:
-    حامد عبدالحسینی؛ اتحادیه مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی
-    امیرحسین سیّد‌رحیم‌زاده؛ جنبش عدالت‌خواه دانشجویی
-    حسین قنواتی؛ اتحادیه انجمن‌‌های اسلامی دانشجویان مستقل
-    محمدمهدی احمدی؛ اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان
-    پوریا عصار؛ بسیج دانشجویی
-    و خانم فاطمه‌سادات هوشمند میرحسینی از اتحادیه دفتر تحکیم وحدت
به بیان دیدگاه‌ها، انتقادات و پیشنهادهای خود درباره مسائل کشور پرداختند.

گره‌خوردن افزایش سرمایه‌های اجتماعی به رفع دغدغه‌های معیشتی و رفاهی، لزوم تسهیل نقش‌آفرینی مردم و کاهش تصدی‌گری دولت، انتقاد از روند کاهش ارزش پول ملی، انتظار مردم از قوای سه‌گانه به منظور ایجاد تحول اقتصادی، ضرورت بازتبیین جایگاه عدالت در میان اولویت‌های کشور، ضرورت ترمیم شکاف‌های اجتماعی با نقش‌آفرینی محوری رسانه ملی، انتقاد از تعلل در پیشبرد کلان‌پروژه‌های ملی اقتصادی از جمله طرح توسعه سواحل مکران، ضرورت تقویت تحزّب و سیاست‌ورزی تشکیلاتی به منظور تقویت مشارکت، انتقاد از عدم افزایش مطلوب دستمزد کارگران، ضرورت ضابطه‌مندی همه نهادها و دستگاه‌ها، حمایت جدی از نخبگان و اصلاح روند جذب اساتید در دانشگاه‌ها، فهم درست سیاست‌گذاران از توانمندی زنان و ضرورت استفاده از پیشران عظیم عاملیت زن مسلمان ایرانی در مسائل گوناگون کشور، ضرورت پیگیری مجدانه عدالت آموزشی،  حمایت از مردم مظلوم غزه و انتقاد از مواضع منفعل حکام اسلامی-عربی و عدم اتحاد مطلوب جهان اسلام در برابر نسل‌کشی در غزه؛ از جمله مواردی بود که نمایندگان تشکل‌های دانشجویی در دیدار با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مطرح کردند.

جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه و عملیات طوفان الاقصی که هفت اکتبر توسط گردان‌های القسام، شاخه نظامی جنبش حماس آغاز شد و بقیه گروه‌های فلسطینی نیز به آن پیوستند، امروز ۶ ماه را پشت سر گذاشت؛ ۶ ماهی که رژیم صهیونیستی طی آن مرتکب شنیع‌ترین جنایت‌های ضدبشری شد و با بمباران هوایی، زمینی و دریایی غزه، محاصره آن، گرسنگی دادن به مردم غزه، ویران کردن گسترده ساختمان‌های آن و آواره کردن مردم، این جنگ خونین را ادامه داد.

عملیات طوفان‌ الاقصی

عملیات طوفان الاقصی مقاومت فلسطین همان‌طور که از نامش پیداست به دنبال هتک حرمت مکرر مسجد الاقصی توسط ارتش رژیم صهیونیستی و شهرک نشینانش و محدودیت‌هایی که نیروهای صهیونیست برای ورود فلسطینی‌ها به آن اعمال می‌کردند و اقدامات تجاوزکارانه‌ای که علیه مردم قدس انجام می‌دادند، آغاز شد.

گردان‌های القسام این حمله را با این هدف آغاز کرد که به دشمن صهیونیستی بفهماند مقدسات فلسطین همانند مردمش برای مقاومت خط قرمز هستند و هرگز اجازه لطمه زدن به آن را نمی‌دهد.

تمام دستگاه‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی قبل از این عملیات فکر می‌کردند جنبش حماس قصد حمله به اراضی اشغالی را ندارد. با اینکه برخی طرف‌های صهیونیست نسبت به احتمال وجود حمله هشدار داده بودند اما مقامات توجهی به هشدارها نکردند و بعدها برخی مسئولان آن به شکست خود در پیش بینی این عملیات اذعان کردند. این شکست یک شکست بزرگ اطلاعاتی-نظامی برای رژیم صهیونیستی بود.

 ورود مقاومت لبنان، عراق و یمن به جنگ غزه

مقاومت لبنان روز هشتم اکتبر اولین حملات خود را در حمایت از مقاومت و مردم غزه به پایگاه‌های رژیم صهیونیستی در مرزهای لبنان و اراضی اشغالی انجام داد.

از هشتم اکتبر تاکنون مقاومت لبنان همچنان به حملات موشکی و پهپادی و توپخانه‌ای خود به پایگاه‌های ارتش رژیم صهیونیستی در مرزها ادامه می‌دهد. مقاومت لبنان توقف حملاتش را به پایان جنگ رژیم صهیونیستی در غزه مشروط کرده است.

همچنین ارتش یمن با محاصره دریایی رژیم صهیونیستی در دریای سرخ و عرب حمایت خود را از مقاومت فلسطین و مخالفتش را با جنگ رژیم صهیونیستی در غزه اعلام کرد.

ارتش یمن بارها حملات موشکی را علیه کشتی‌های آمریکایی و انگلیسی در دریای سرخ انجام داد.

ارتش یمن تأکید کرده که تنها کشتی‌هایی را هدف قرار می‌دهد که با رژیم صهیونیستی در ارتباط باشند.

با اینکه آمریکا و انگلیس حملاتی را علیه پایگاه‌های ارتش یمن انجام دادند اما هرگز نتوانستند مانع عملیات ارتش یمن شوند.

مقاومت عراق نیز حملاتی را علیه مقرهای آمریکایی در عراق و سوریه و اهداف صهیونیستی انجام داد که از جمله آن‌ها حمله به فرودگاه حیفا و شهر ایلات در اراضی اشغالی است.

گروه‌های مقاومت عراق اخیرا به آمریکا هشدار دادند تعداد عملیات‌های مسلحانه خود را در واکنش به ادامه حمایت نظامی دولت بایدن از ارتش رژیم صهیونیستی افزایش خواهند داد.

در یک اقدام بی‌سابقه که یک ضربه استراتژیک قدرتمند به رژیم صهیونیستی و آمریکا و حامیان عرب آن‌هاست، گردان‌های حزب‌الله عراق اخیرا اعلام کرد آماده مسلح کردن و تجهیز ۱۲ هزار نیرو در مقاومت اسلامی اردن به توصیه جنبش‌های حماس و جهاد اسلامی است.

این تهدیدی درباره گشودن یک جبهه وسیع علیه رژیم صهیونیستی است که احتمالا از تمام جبهه‌ها خطرناک‌تر باشد چرا که از نظر جغرافیایی می‌تواند تمام شهرک‌های اراضی اشغالی را تهدید کرده و بسیاری از اهداف بسیار حساس از جمله تل‌آویو را مورد حمله قرار دهد.

 ناکام ماندن رژیم صهیونیستی در اهداف خود از جنگ غزه

با وجود اینکه رژیم صهیونیستی ۶ ماه غزه را مورد حملات زمینی و هوایی قرار داده است اما به گفته تحلیلگران و کارشناسان در جهان و حتی به اذعان بسیاری از تحلیلگران صهیونیست و مسئولان سابق و کنونی این رژیم، تل آویو به هیچ کدام از اهداف خود در جنگ غزه دست نیافته است.

تحلیلگران رسانه‌های صهیونیست معتقدند رژیم صهیونیستی در جنگ شکست خورده زیرا چهار هدف خود از جمله «نابودی حماس، بازگرداندن اسرا، توقف شلیک موشک‌ها و بازگرداندن ساکنان شمال اراضی اشغالی به منازلشان» را محقق نکرده است.

به عقیده این تحلیلگران این جنگ هنوز پایان نیافته است چرا که «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی خواهان پایان یافتن آن نیست و شمال یا جنوب برای نتانیاهو مهم نیست و تنها جایگاهش برایش مهم است.

صهیونیست‌ها معتقدند نتانیاهو برای ماندن در قدرت و نجات دادن خودش از پرونده‌های جنایی که علیه وی وجود دارد، جنگ غزه را ادامه می‌دهد.

 

شکست در غزه و آشوب در تل‌آویو؛ ناکامی نتانیاهو پس از ۶ ماه جنگ
ویرانی ناشی از حملات رژیم صهیونیستی به غزه

 

تلفات ارتش رژیم صهیونیستی

رسانه‌های رژیم صهیونیستی روز یکشنبه گزارش دادند برای نخستین بار از زمان عملیات زمینی در غزه تمام نیروهای صهیونیست بعد از پایان عملیات از خان یونس خارج شدند. اکنون تنها تیپ ناحال در جنوب غزه مانده است که مأموریت آن جدا کردن جنوب غزه از شمال آن و ممانعت از بازگشت مردم غزه به شمال است.

عقب‌نشینی نیروهای صهیونیست درحالی صورت می‌گیرد که مقاومت فلسطین توانسته شکست‌های سخت و تلفات سنگینی را به آن‌ها وارد کند.

«یوآو زیتون» خبرنگار نظامی روزنامه یدیعوت آحارونوت گفت لشگر۹۸ امروز به طور کامل از خان یونس خارج شد و تنها چند صد سرباز برای ممانعت از بازگشت آوارگان در غزه مانده‌اند. این اقدام در سایه فشارهای گسترده آمریکا برای پایان جنگ صورت می‌گیرد. با این حال برخی منابع می‌گویند این اقدام در راستای آماده‌سازی برای حمله به رفح در جنوب غزه است.

حملات مقاومت فلسطین علیه ارتش رژیم صهیونیستی منجر به تلفات سنگینی برای این رژیم شده است.

ارتش رژیم صهیونیستی اخیرا اعتراف کرده از زمان آغاز جنگ ۶۰۰ سرباز و افسر ارتش کشته و ۴۹۷ تن دیگر از آن‌ها به شدت زخمی شده‌اند.

ارتش رژیم صهیونیستی اعتراف کرده از ابتدای جنگ تاکنون ۳۱۹۳ افسر و سرباز آن زخمی شده‌اند که از این تعداد ۱۵۵۲ تن جراحت‌شان در جریان عملیات زمینی بوده‌ است.

مقاومت فلسطین می‌گوید تلفات اشغالگران بسیار بیشتر از آمار و ارقام اعلامی توسط تل‌آویو است.

یوآو زیتون گفت: اسرائیل بعد از گذشت ۶ ماه از جنگ در تحقق ۲ هدف شکست خورده است. اول اینکه بیشتر رهبران حماس و هزاران تن از نیروهایشان زنده هستند و دوم اینکه بیشتر اسرای اسرائیلی در غزه همچنان در دست حماس هستند و آزاد نشده‌اند.

 

شکست در غزه و آشوب در تل‌آویو؛ ناکامی نتانیاهو پس از ۶ ماه جنگ
مراسم نظامی کشته‌شده اسرائیلی در غزه

 

اعتراضات در اراضی اشغالی

در سایه ادامه جنگ غزه و شکست‌های پیاپی صهیونیست‌ها و پایداری مقاومت فلسطین و عدم پیشبرد معامله تبادل اسرا با جنبش حماس، اراضی اشغالی در دوره اخیر شاهد اعتراضات گسترده مردم بوده است.

ساکنان اراضی اشغالی، نتانیاهو را مسئول بحران‌های پیاپی در اراضی اشغالی به ویژه جنگ غزه می‌دانند و خواهان برکناری وی هستند.

اخیرا «اسحاق بریک» ژنرال بازنشسته رژیم صهیونیستی در مقاله‌ای برای روزنامه هاآرتص نوشت: اسرائیل امروز در یک دوراهی حساس قرار دارد. نتایج اقدامات یا شکست‌هایش سرنوشت آن را تعیین می‌کند؛ خوب یا بد، وجود یا نابودی. متأسفانه این روند به نفع ما نیست. اگر مردم اسرائیل از جای خود بلند نشوند و مقامات سیاسی و نظامی که فاسد شده‌اند، تغییر ندهند، ما در مبارزه برای بقا در اینجا دوام نمی‌آوریم.

وی اظهارات بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی مبنی بر «از بین بردن کامل حماس» را یک «شعار توخالی» توصیف کرد که بر اساس آن مقامات سیاسی و نظامی جنگ را رهبری می‌کنند. به گفته وی این مسئله منجر به از دست دادن اسرا و نابودی دستاوردهای نظامی در نوار غزه، اقتصاد تل‌آویو، کشورهای دوست در جهان و امنیت استراتژیک می‌شود.

طی روزهای اخیر در تل آویو و قدس اعتراضات گسترده‌ای برگزار شد و صهیونیست خواهان برکناری نتانیاهو، برگزاری انتخابات زودهنگام و معامله تبادل اسرا با جنبش حماس شدند.

معترضان صهیونیست اخیرا طی اعتراضات گسترده در قدس حصار منزل نتانیاهو را شکستند.

براساس نظرسنجی روزنامه معاریو درباره رضایت صهیونیست‌ها از نتایج جنگ بعد از ۶ ماه از گذشت آن، ۲۹ درصد اعلام کردند از نتایج جنگ راضی هستند درحالی که ۶۲ درصد گفتند که ناراضی هستند. ۹درصد نیز گفتند که نمی‌دانند.

 موج مهاجرت‌ها در پی حملات مقاومت

حملات مقاومت فلسطین به شهرک‌های غلاف غزه در آغاز عملیات طوفان الاقصی هزاران صهیونیست را به ترک کردن منازلشان و رفتن به مناطق دیگر یا اسکان در هتل‌ها واداشت.

همچنین حملات مقاومت لبنان در حمایت از مقاومت فلسطین به پایگاه‌ها و شهرک‌های صهیونیستی در مرز با لبنان باعث شد تا هزاران شهرک نشین منازلشان در شمال اراضی اشغالی را رها کنند و به مناطق دیگر یا هتل‌ها بروند. به گفته منابع ۲۸ شهرک مرزی با لبنان به دلیل حملات حزب الله لبنان تخلیه شد.

طبق گزارش شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی با وجود اینکه ۶ ماه از جنگ غزه می‌گذرد همچنان ۱۰۰ هزار صهیونیست نتوانسته‌اند به منازلشان بازگردند.

براساس نظرسنجی‌ای که شبکه ۱۳ رژیم صهیونیستی اخیرا آن را منتشر کرده بیش از ۸۱ درصد ساکنان مناطق شمال فلسطین اشغالی که در پی حملات حزب‌الله اقدام به تخلیه شهرک‌ها کرده‌اند، گفته‌اند تا زمانی که حزب‌الله عقب‌نشینی نکند، حاضر به بازگشت به منازلشان نیستند.

 

شکست در غزه و آشوب در تل‌آویو؛ ناکامی نتانیاهو پس از ۶ ماه جنگ
حمله حزب‌الله به کریات شمونه در شمال فلسطین اشغالی

 

افزایش نفوذ و اعتبار حماس

جنگ غزه باعث شد تا رژیم صهیونیستی چهره واقعی خود را به عنوان یک جنایتکار جنگی به جهان نشان دهد و حتی در مقابل دیوان بین المللی دادگستری به خاطر نسل کشی در غزه محاکمه شود اما در مقابل، این جنگ و عملیات منحصربفرد طوفان الاقصی بر محبوبیت هرچه بیشتر حماس در جهان به ویژه برخی کشورهای اسلامی افزود. مردم برخی کشورهای جهان طی دوره اخیر بارها با برگزاری تجمعات گسترده حمایت خود را از مقاومت فلسطین اعلام کرده‌اند.

شکست ارتشی که خود را یکی از قوی‌ترین ارتش‌ها در جهان می‌دانست در برابر یک جنبش کوچک اما بسیار مصمم و پایدار بر محبوبیت حماس افزوده است.

پیشتر یک رسانه آمریکایی خبر داده بود انبوهی از گزارش‌های جدید نهادهای اطلاعاتی آمریکا نشان می‌دهد «اعتبار و نفوذ» حماس پس از آغاز عملیات طوفان‌الاقصی در هفتم اکتبر، به صورت چشمگیری افزایش یافته است.

به گفته سی ان ان، مقام‌های آمریکایی می‌گویند حماس به صورت موفقیت‌آمیزی جایگاه خود را در بخش‌هایی از جهان اسلام و عرب به‌عنوان مدافع آرمان فلسطین و مبارز موثر علیه اسرائیل یافته است.

این رسانه آمریکایی گزارش داد: «از منظر حماس، حمله هفتم اکتبر به جنوب اسرائیل، یک موفقیت عملیاتی مسحورکننده بوده و در ماه‌های پس از آن کسب اعتبار کرده است».

یک مقام ارشد دولتی آمریکا می‌گوید: پیش از هفت اکتبر، حماس یک سازمان به‌شدت محبوب نبود اما امروز محبوبیت بیشتری دارد.

 

شکست در غزه و آشوب در تل‌آویو؛ ناکامی نتانیاهو پس از ۶ ماه جنگ
آزادی اسرای فلسطینی از زندان‌های رژیم صهیونیستی

 

از دست دادن حمایت‌های غرب

جنگ غزه و کشتارها و جنایت‌هایی که رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه انجام داد باعث شد تا رژیم صهیونیستی حمایت‌های غرب را از دست بدهد و چهره واقعی خود را به تمام جهان نشان دهد. بسیاری از کشورهای غربی هر روز صحنه اعتراضات گسترده مردم در مخالفت با جنگ غزه هستند و از دولت‌هایشان می‌خواهند از رژیم صهیونیستی حمایت نکنند.

به گفته منابع به دلیل نسل کشی رژیم صهیونیستی در غزه و جنایت‌های جنگی این رژیم تعدادی از کشورهای جهان اخیرا تصمیم گرفتند تا ارسال سلاح و تجهیزات نظامی برای رژیم صهیونیستی را متوقف کنند تا شریک جنایت‌های این رژیم نباشند.

جنگ غزه موجب تنش‌هایی میان بنیامین نتانیاهو و «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا شده است. بایدن اخیرا از نتانیاهو خواست فورا جنگ در غزه را پایان دهد و معامله تبادل اسرا را محقق کند.

 

 
 

 

در میانه آینده تیره‌وتار برای رژیم صهیونیستی و کاهش حمایت کشورهای غربی از تل‌آویو، جایگاه فلسطین در جهان اما ارتقا و مسأله فلسطین بیش از پیش مورد توجه جهان قرار گرفته است.

احادیث