emamian

emamian

امام جعفر صادق علیه‌السلام:

إنَّ لِصاحِبِ هذا الأمرِ غَیبَةً، المُتَمَسِّکُ فیها بِدینِهِ کَالخارِطِ لِلقَتاد.

همانا برای صاحب این امر (حضرت مهدی علیه‌السلام) غیبتی است؛ کسی که در آن دوران دین خود را حفظ کند، مانند کسی است که با دست خار مغیلان را بتراشد.

 

الکافی، جلد ۱، صفحه ۳۳۵

یکی از موضوعات بایسته واکاوی، بررسی درستی یا نادرستی نحوست برخی ایام است. این نوشتار می‌کوشد تا ضمن بررسی آیات و روایات این موضوع، به طور خاص، به بررسی مسأله نحوست ماه صفر بپردازد و در نهایت نیز عدم همسویی این پندار را با آموزه‌های دینی اثبات نماید.

مفهوم‌شناسی سعادت و نحوست
«سعادت»، در لغت به معنای: خوشبختی، خجستگی، نیک­بختی، میمنت و پیروزی است و در مقابل شقاوت و بدبختی[1] قرار دارد. از این رو، به روزی «سعید» گفته می‌شود که برای انسان مایه خوش‌بختی باشد و به میمنت و خجستگی نیز به پایان برسد.
ولی در اصطلاح، ديدگاه‏ هاي متفاوتي در مورد «سعادت» وجود دارد. يکي از دانشمندان غربي مي‏ گويد: «يکي از بزرگان گذشته، 288 عقيده مختلف را در باره خوشبختي نقل مي‏ کند که تمام اين عقايد را فيلسوفان و بزرگان جهان اظهار داشته ‏اند و هر يک از آن‏ها، براي وصول به خوشبختي راه متفاوتي را نشان داده ‏اند.»[2](2)
استاد مطهري در این باره مي‌گويد: «طرح و تنظيم برنامة سعادت، فرع بر اين است که انسان با تمام استعدادهاي مکتومي که دارد، شناخته شود؛ زيرا سعادت، از شکفته‌شدن استعدادها و بروز و ظهور و فعليت يافتن قوه‌ها پيدا مي­شود. سعادت حقيقي، وقتي حاصل مي‌شود که تمام استعدادهاي انساني، بالأخص استعدادهاي عاليِ وجود وي، از قوّه به فعليت برسد.»[3]
اما «نحس» در لغت، به مفهوم نامبارک و شوم‌بودن چیزی یا کسی، بداختر، نامبارک و بدبختی است.[4] راغب اصفهانی در بیان معنای نحس می­گوید: «أصل النحس أن یحمر الأفق فیصیر کالنحاس. أی لهب بلا دخان، فصار ذلک مثلاً للشؤم؛[5] اصل نحس، به معنای قرمزی افق و شبیه نـُـحاس (مس یا سرب مذاب) یا آتش بدون دود است که برای شومی، مَثَل شده است.»

اعتقاد عمومی به نحوست و سعادت ایام
يكى از مسائل مهمى كه در ميان ملل و اقوام مختلف مورد توجه بوده و مردم كم‌وبيش بدان معتقد بوده‌اند، «سعادت و نحوست ايام» است. آنان بعضى از روزهاى سال، ماه و هفته يا برخى از ساعات روز را «سعيد و مبارك» و بعضى ديگر را «نحس و شوم» مى‌شمردند. همين اعتقاد، سبب مى‌شد كه در روزهاى مبارك، اعمالى همچون: دعا، عبادت، ديدوبازديد یا ازدواج را انجام دهند و متقابلاً در ايام شوم، از انجام‌دادن بعضى كارها اجتناب ورزند.
در ميان مسلمانان و ما ايرانيان نيز مواردى از اين قبيل به چشم مى‌خورد؛ چنان‌که اعتقاد به مبارك‌بودن روز مبعث، عيدهاى فطر و قربان یا روز جمعه و نیز شوم‌بودن روز عاشورا، در ميان مسلمانان رواج دارد. همچنین اعتقاد به بركت و سعادت نوروز، و بديُمنى و نحوست روز سيزدهم فروردين و انجام مراسم سیزده به در، میان ما ایرانیان وجود دارد. یکی از مصادیق این بحث که هر ساله مورد توجه برخی مسلمانان واقع شده، نحوست ماه صفر است. اینان، پایان یافتن آن را بشارت می‌دهند و حوادث پیش‌آمده را نیز به پای نحوست این ماه می‌گذارند.

علت نام­گذاری ماه صفر
ماه صفر، دومین ماه قمری پس از ماه محرم الحرام است. در دوران جاهلیت، این ماه را «ناجز» می‌نامیدند.
در دلیل نام‌گذاری این ماه، دو جهت ذکر شده است؛ یکی این‌که از «صُفْرَة»، به معنای زردی گرفته شده است؛ زیرا زمان انتخاب این نام، مقارن فصل پاییز و زردی برگ درختان بوده است.[6] دوم آن‌که از «صِفْر»، به معنای تهی و خالی گرفته شده است؛[7]چرا که مردم پس از پایان ماه‌های حرام، روانه جنگ می‌شدند و شهرها خالی می‌شد.[8]

ماه صفر در نزد شیعیان
شیعیان دوازده امامی و محبان اهل بیت علیهم السلام، ماه صفر را از ایام سوگواری سال می‌دانند؛ زیرا در ابتدای این ماه، بازماندگان واقعه کربلا را به اسیری وارد شام نمودند و آنان را در فشار روحی و روانی قرار دادند. هم‌چنین بیستم این ماه، مصادف با اربعین شهادت امام حسین(ع) و یاران ایشان در کربلا است.
بنا به روایت علمای شیعه و برخی از عالمان اهل سنت، در 28 صفر، رحلت جان‌گداز رسول گرامی اسلام، حضرت محمد(ص) و شهادت سبط ایشان، حضرت امام حسن مجتبی(ع) و نیز در آخر این ماه، شهادت حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع) واقع شده است. بدین جهت، شیعیان در این ماه، همانند ماه محرم به سوگواری می‌پردازند.

دیدگاه موافقان و مخالفان نحوست ایام
درباره نحوست ایام، از دیرباز دیدگاه ­های مختلفی وجود داشته است؛ به گونه‌ای که برخی، آن‌ها را ویژگی ذاتی زمان دانسته‌اند و برخی نیز قائل به مساوات ایام و عدم تفاوت در ویژگی‌های زمان بوده و تعریف سعد و نحس را از باب اتفاقات پیش‌آمده در آن دانسته‌اند.

1. دیدگاه موافقان:
این عده، نحس بودن روز یا مقداری از زمان را، به این معنا می­دانند که تأثیر مرموز و ناشناخته‌ای در روزها و شب ­ها وجود دارد که آثار آن را احساس می‌کنیم؛ اما علل آن، برای ما مبهم است. در آن زمان، جز شرّ و بدی، حادثه ‏ای روی نمی­ دهد و اعمال آدمی، یا دست‏کم نوع خاصی از اعمال، برای صاحب آن، برکت و نتیجه خوبی ندارد. سعدبودن یا خوش‌یُمنی روز، درست برخلاف این است.
شهید مطهری، ضمن مثالی، به بیان این دیدگاه می­ پردازد و می­ گوید: «قائلین به سعادت ذاتی ایام، عید غدیر را از آن جهت که در روز هجدهم ذی­ الحجه واقع شده، روز مبارک و سعیدی می ­دانند؛ یعنی این روز، مبارک است؛ اعم از این‌که در این روز حادثه ­ای واقع شده باشد یا نشده باشد؛ یعنی بخت حادثه یوم الغدیر بلند بوده است که در این روز واقع شده است ... و نیز دهم محرم را روزى می‌دانند که از اوّلى که عالم ساخته شده، بد و شوم ساخته شده و حادثه کربلا در روزى واقع شد که بالذات شوم بود. هر سال که روز دهم محرم می­آمد، روز شومی می­آمد. از زمان حضرت آدم(ع) این روز شوم بوده و تا قیامت هم شوم خواهد بود.»[9]

2. دیدگاه مخالفان:
در مقابل دیدگاه فوق، عده­ای می­گویند: هر یک از روزهاى سال، روز خدا است و هیچ روزی به خودی خود، نحس یا مبارک نیست؛ بلکه این اتفاقات است که بعضی از روزها را در نظر ما، مبارک یا نحس می­کند؛ مثلاً شب قدر، به واسطه نزول قرآن، مبارک است و روزی که قوم عاد به واسطه عذاب خدا دچار تندباد شد، به نحوست معروف گردید.
علامه طباطبایی(ره) در تفسیر شریف المیزان می­ فرماید: «ما به هیچ وجه نمی‏توانیم بر سعادت روزی از روزها یا زمانی از زمان‏ ها یا نحوست آن، برهان اقامه کنیم؛ زیرا طبیعت زمان، از نظر مقدار به گونه‏ای است که اجزای آن مثل هم است و یک چیز به شمار می‏ آید.»[10]
ایشان در جای دیگر از تفسیر خود می‌نویسد: «اخباری که در باره نحوست و سعادت ایام وارد شده، بیش از این دلالت ندارد که این سعادت و نحوست، به خاطر حوادث دینی است که بر حسب ذوق دینی و یا بر حسب تأثیر نفوس یا در فلان روز، ایجاد حسن کرده و یا باعث قبح و زشتی آن شده؛ اما این‌که خود آن روز و یا آن قطعه از زمان، متصف به میمنت و یا نحوست شود و تکویناً خواص دیگری داشته باشد که سایر زمان‌ها آن خواص را نداشته باشد، از آن روایات برنمی­ آید.»[11]
شهید مطهری نیز اساس این تفکر را مخدوش دانسته و می­گوید: نه عقل می­ تواند این تفکر را قبول کند و نه از نظر شرع می ­توان تأییدی بر آن آورد. از این رو، ایشان قائل به آن است که اتفاقات و حوادث پیش‌آمده در ایام، باعث گردیده که ما برخی از ایام را مبارک، و برخی دیگر را نحس بدانیم؛ به عنوان مثال، هجدهم ذی‌الحجه، چون در این روز برای ما حادثه مبارکی رخ داده است، آن را مبارک می‌شماریم. هجده ذی‌الحجه، مبارکی خودش را از حادثه غدیر دارد؛ نه حادثه غدیر از هجدهم ذی‌الحجه. همچنین، دهم محرم شومی خودش را از شهادت امام حسین(ع) دارد؛ نه کشته شدن و قتل امام حسین(ع) شومی خودش را از دهم محرم دارد.[12]
ایشان برای تبیین تفکر خود، به بیان مثال می­ پردازد و می ­گوید: «نظیر لفظ و معنا می‌شود؛ الفاظ از نظر این‌که الفاظ‌اند، یعنی حروف الفبا هستند، ترکیب می‌شوند از «الف» و «ب» و «پ» و «ت» و «ث» و «ج» تا آخر. هیچ لفظی، با هیچ لفظ دیگری فرق نمی‌کند؛ ولی الفاظ برای معانی مختلفی وضع می‌شوند؛ بعضی الفاظ، برای معانی بسیار عالی و لطیف وضع می‌شوند؛ مثل این‌که ما از «الف» و دوتا «لام» و یک «الف» دیگر و یک «ه»، لفظ «الله» را ساخته‌ایم که نام خداوند است؛ چون معنا مبارک است، لفظ هم برای ما لفظی است مبارک؛ حتی احترام دارد و وقتی که به صورت کتبی در می‌آید، دست بی‌وضو هم به آن نمی­زنیم. همین طور، اسمای پیغمبران و أئمه. در مقابل، ما الفاظی را وضع می­ کنیم برای معانی‌ای که بشر قبیح می­ شمارد که نام آن‌ها را ببرد. بعد، چون آن معنا چیزی است که بشر نمی ­خواهد آن را بازگو کند، گویی قبح معنا در لفظ اثر می‌گذارد؛ و إلا بدیهی است که لفظ، بالذات قبحی ندارد؛ قبح، از معنا است. لفظ، به تبع معنا و چون نام این معنا است، قبیح شمرده می­ شود. حال اگر کسی در مجلسی شروع کند الفاظ زشت به زبان آوردن، مردم به او می­ گویند: این کلمات چیست که به زبان می­ آوری؟ ممکن است جواب بدهد: مگر کلمه هم با کلمه فرق می­ کند؟ راست هم می­ گوید: مگر کلمه هم با کلمه فرق می­ کند؟ هیچ کلمه‌ای با هیچ کلمه دیگری فرق نمی­ کند؛ اما کلمه، به اعتبار معنی­ اش با کلمه دیگر فرق می ­کند. وقتی می­ گویند این کلمات را به زبان نیاور، چون این کلمه را که شما می‌گویید، آن معنا به ذهن می­آید و بنا نیست که بشر در مجامع، آن معانی را در ذهن خودش مجسم کند؛ به این معنا، البته درست است که برخی روزها، روزهای مبارکی است.»[13]

نحوست و سعادت ایام در آیات
در قرآن کریم، از نحوست ایام نام برده شده است:
1. «إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَراً فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ؛[14]ما تندباد وحشتناک و سردی را در یک روز شوم مستمر بر آنان فرستادیم.»
2. «فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَراً فِی أَیَّامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِیقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَاوَلَعَذَابُ الاْخِرَةِ أَخْزَی وَ هُمْ لَا یُنْصَرُونَ؛[15]سرانجام تند بادی شدید و هول‌انگیز و سرد و سخت در روزهایی شوم و پرغبار بر آن‌ها فرستادیم تا عذاب خوارکننده را در زندگی دنیا به آنان بچشانیم و عذاب آخرت، از آن هم خوارکننده‌تر است و آن‌ها یاری نمی‌شوند.»
این دو آیه، مربوط به هلاکت قوم عاد با «ریح» و «صرصر» است. منظور از «ایام نحسات» نیز هفت شب و هشت روزی است که باد عذاب بر آن‌ها وزید؛ «سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا.»[16]
از سیاق داستان قوم عاد که این دو آیه مربوط به آن است، استفاده می‌شود که نحس و شُوم بودن، مربوط به آن زمانى است که باد به عنوان عذاب بر آن‌ها به طور مستمر وزیدن گرفت؛ اما از این آیات بر نمی‌آید که این تأثیر و دخالت زمان، به گونه‌اى بوده که با گردش هفته‌ها دوباره آن زمان نحس برگردد؛ و گرنه همه زمان‌ها نحس می‌بود؛ بدون این‌که دائر مدار ماه‌ها و یا سال‌ها باشد.[17]
واضح است که در این‌جا قرآن نمی­ خواهد بگوید مثلاً آن روز چون روز یک­شنبه یا دوشنبه بود، نحس بود و عذاب آمد. یک­شنبه و دوشنبه، هر هفته تکرار می‌شود. یا مقصود این نیست که چون مثلاً سیزده ماه صفر بود، این‌ها معذب شدند. سیزده ماه صفر، هر سال تکرار می‌شود و حال آن‌که عذاب تکرار نمی‌شود؛ بلکه خداوند در مورد قوم عاد می‌فرماید: «کَذَّبَت عاد؛ قوم عاد تکذیب کرد.» و یا فرموده: «فَکَیفَ کانَ عَذابی وَ نُذُر؛ عذاب و انذار من، چگونه بود؟» بعد به طور مختصر شرح می‌دهد: «إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ‏ رِيحاً صَرْصَراً- فِي‏ يَوْمِ‏ نَحْسٍ‏ مُسْتَمِرٍّ»؛ یعنی ما فرستادیم بر آن‌ها بادی شدید و ویرانگر. افزون بر این، تصریح می­ کند که عذاب الهی، به علت تکذیب و حق­ ناشناسی و کفرانِ یک نعمت بزرگ بود.
بنابراین، راجع به قوم عاد که قرآن در باره زمان عذاب‌شان فرموده: «اَیّامٍ نَحِسات» یا «فی یَومِ نَحسٍ»، برای آن است که قوم عاد، در آن روزها هلاک شدند و نحوست در اثر عذاب بود؛ نه به دلیل خصوصیت ذاتی آن زمان.
در قرآن کریم، به‌اشاره ـ نه به‌صراحت ـ از خوش‌یُمنی ایام نیز سخن به میان آمده است: «وَالْکِتابِ الْمُبِینِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ؛[18] سوگند به کتاب آشکار! ما آن ‌را در شبى پُر برکت نازل کردیم.» و مراد از آن شب، شب قدر است که در وصف آن فرموده: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ.»[19] روشن است که مبارک‌بودن آن شب و سعادتش، از این جهت بود که آن شب، به نوعى مقارن با امورى بزرگ و مهم از سنخ عنایت‌ها و فیض‌های الهى بوده و تأثیرهاى معنوى، از قبیل: حتمى کردن قضا، نزول ملائکه، روح و سلام بودن آن شب، در این شب مبارک واقع می‌گردد.
پس، برگشت معناى مبارک بودن آن شب و سعادتش، به این است که عبادت در آن شب، داراى فضیلت است و ثواب عبادت در آن شب، با عبادت در سایر شب‌هاقابل قیاس نیست. در آن شب، عنایت الهى به بندگانى که متوجه ساحت عزّت و کبریایى شده‌اند، نزدیک است.[20]

نحوست و سعادت ایام در روایات
روایات بسیارى در باره سعد و نحس روزهای هفته و ماه‌هاى عربى، فارسی و رومى در جوامع حدیثی نقل شده است؛[21]اما بیشتر این احادیث، ضعیف‌اند؛ چون یا مرسل و بدون سند هستند و یا این‌که قسمتى از سند را ندارند و البته بعضی از آن‌ها نیز سند معتبر دارند.[22]
برخی از روایاتی که روزهایی را به عنوان نحس معرّفی می‌کنند، چنین‌اند:
1. از امام حسن عسکری(ع) روایت شده است: «در هر ماه عربى، روز نحسى است که هیچ‌کار را نشاید جز خلوت و عبادت و روزه. این روزها، عبارت‌اند از: بیست و دوم محرم، دهم ماه صفر، چهارم
ربیع الاول، بیست و هشتم ربیع الثانی و جمادى الأولی، دوازدهم جمادى الثانی و رجب، شانزدهم شعبان، بیست و چهارم ماه مبارک رمضان، دوم شوّال، بیست و هشتم ذى‌القعده و هشتم ذی‌الحجه.»[23] گفتنی است، این روایت، مرسل بوده و دارای سند معتبر نیست. تنها روایتی نیز که در باره نحس بودن روز دهم ماه صفر وارد شده، همین روایت مرسل است؛ اما با توجه به توضیحاتی که خواهد آمد، می‌توان به متن این روایت اعتنا کرد و برداشت درستی از آن نمود.
2. ذیل آیه شریفه «إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ»،[24] احتمالی مطرح شده که بدون سند است و آن این‌که این روز نحس مستمر، آخرین چهارشنبه ماه صفر بوده است؛[25] در حالی‌که روایاتی که ذیل این آیه از شیعه و سنی ذکر شده، مطلق روز چهارشنبه و یا آخرین چهارشنبه همه‌ ماه‌ها را روز نحس مستمر دانسته‌اند؛ نه این‌که آخرین چهارشنبه را مختص به ماه صفر کرده باشند.[26]
امام علی(ع) فرمود: «... روز چهارشنبه، روز نحس مستمر است و در این روز، جهنم آفریده شد.»[27] امام صادق(ع) نیز فرمود: «چهارشنبه، روزى است که نحوستش مستمر می‌باشد؛ زیرا اوّلین و آخرین روز از ایامى است که حق تعالى فرموده: "این تندباد بنیان‏کن را هفت شب و هشت روز، پى‌در‌پى بر آن‌ها مسلط ساخت.[28]"»[29]
ابن ابی‌حاتم، از زر بن حبیش نقل کرده که مقصود از «فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ»، روز چهارشنبه است.[30] طبق روایاتی از ابن عباس، آخرین چهارشنبه همه ماه‌ها نحس است.[31]
علامه مجلسی; در باره نحوست آخرین چهارشنبه ماه صفر که میان عوام مردم مشهور است، می‌گوید: «ما به روایتی که بر آن دلالت کند، دست نیافتیم؛ مگر روایاتی که به صورت عمومی بر نحوست آخرین چهارشنبه از هر ماه دلالت دارند که از این جهت، شامل ماه صفر می‌شوند.»[32]پ
اما روایاتى که دلالت بر سعادت ایامى از هفته و یا غیر هفته دارند، توجیه آن‌ها نیز نظیر اولین توجیهى است که در احادیث مربوط بر نحوست ایام، به آن اشاره شد؛ براى این‌که در این­گونه روایات، سعادت آن ایام و مبارک بودنش را چنین تعلیل کرده‌اند که چون در فلان روز، حوادث متبرک و خوشایندی رخ داده است؛ حوادثى که از نظر دین بسیار مهم و بزرگ است؛ مانند ولادت رسول خدا(ع) و بعثت آن‌حضرت؛ هم‌چنان ‌که روایت شده خود آن جناب دعا کرد و عرضه داشت: «بار الها! روز شنبه و پنجشنبه را از همان صبح براى امتم مبارک گردان.»[33]در روایتی دیگر امام صادق(ع) فرمود: «... خداى تعالى، آهن را در روز سه‌شنبه براى داود نرم کرد.»[34]

توجیه و تحلیل روایات
در باره این دسته از روایات، باید به نکاتی توجه شود تا فهم درستی از آن به دست آید:
1. در آن روایات، علت نحوست و سعادت روزها هم آمده است؛ یعنی گفته شده در این روزهاى نحس، حوادث ناگوارى به طور مکرر اتفاق افتاده که از منظر دینى، ناگوار است؛ مانند: کشته شدن هابیل توسط برادرش قابیل،[35] نزول عذاب بر فلان امت یا خلق شدن جهنم. و در مقابل، در روزهای سعد و خوش‌یُمن، اتفاقات مبارکی افتاده است.
2. این روایات، بیش از این دلالت ندارند که سعادت و نحوست، به جهت حوادثى است که بر حسب ذوق دینى و یا بر حسب تأثیر نفوس، در فلان روز، ایجاد حُسن و نیکی کرده و یا باعث قُبح و زشتى آن شده است؛ اما این‌که خود آن روز و یا آن قطعه از زمان، متصف به میمنت و مبارکی یا شئامت و نحوست شود و تکویناً ویژگی‌های دیگرى داشته باشد که سایر زمان‌ها آن ویژگی‌ها را نداشته باشد، از آن روایات بر نمی‌آید. بنابراین، هر روایتى که بر خلاف آن‌چه گفتیم، ظهور داشته باشد، باید آن را یا حمل بر تقیه کرد و یا به کلى رد نمود.[36]
در روایات دیگری نیز به این حقیقت توجه شده که ذات روزها، نحس و شُوم نیستند و انسان را از چنین عقیده‌ای نهی کرده‌اند؛ بلکه برخی از مشکلاتی که در روز یا زمان خاص برای انسان پیش می‌آید، نتیجه کارهای بد و گناهان او است؛ چنان‌که در حدیثی امام حسن عسکری(ع) به یکی از اصحاب خود فرمود: «روزها، چه گناهى دارند که شما آن‌ها را شوم و نحس می‌شمرید؛ هنگامى که کیفر اعمال شما در این روزها دامان‌تان را می‌گیرد!»
راوى گفت: «من براى همیشه از خدا استغفار می‌کنم و این، توبه من است اى پسر رسول خدا!»
آن‌گاه امام(ع) فرمود: «این، براى تو فایده‌اى ندارد؛ خداوند شما را مجازات می‌کند به مذمت کردن چیزى که نکوهش ندارد. آیا تو نمی‌دانى که خداوند ثواب و عقاب می‌دهد و جزاى اعمال را در این سرا و سراى دیگر خواهد داد؟ دیگر این عمل (شوم و نحس دانستن ذاتی روزها) را تکرار مکن و براى روزها در برابر حکم خداوند، کار و تأثیرى‏ قرار مده.»[37]
این حدیث پُر معنا، اشاره به این مطلب دارد که اگر روزها هم تأثیرى داشته باشد، به فرمان خدا است. هرگز نباید براى آن‌ها تأثیر مستقلى قائل شد و از لطف خداوند خود را بی‌نیاز دانست. هم‌چنین نباید حوادثى را که غالباً جنبه کفاره اعمال نادرست انسان دارد، به تأثیر ایام ارتباط داد و خود را تبرئه کرد. این بیان، بهترین راه براى جمع میان اخبار مختلف در این باب مي‌باشد.[38]

بررسی نحوست ماه صفر
از مباحث گذشته، روشن شد که ایام به طور ذاتی نحوست ندارند و ماه صفر نیز از این امر مستثنا نیست و نحس‌بودن آن، بر اساس بعضي اقوال و به جهت برخي حوادث تلخ تاريخي، موضوعي است كه در كتاب­هايي مانند مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي; نيز مورد توجه واقع شده است. ايشان در فصل «بیان نحوست ماه صفر و راه رفع آن» آورده است: «آگاه باش كه اين ماه (صفر)، معروف به نحوست و بديُمنى است و براى رفع نحوست و بديُمنى، چيزى بهتر از صدقه‌دادن و خواندن دعاها و استعاذات‏ وارده نيست و اگر كسى بخواهد از بلاهاى نازله اين ماه، محفوظ بماند؛ چنان‏كه محدث فيض و غير او فرموده‏اند، هر روز ده مرتبه بخواند: «يَا شَدِيدَ الْقُوَى وَ يَا شَدِيدَ الْمِحَالِ... .»[39]
باید توجه داشت، تصور نادرست نحوست ماه صفر، هیچ دلیل و مبنای روایی ندارد؛ بلکه ممکن است ریشه این توهم، به فهم نادرست «حدیث بشارت» برگردد که حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: «مَن بشَّرنی بِخُروج آذار فَلَه الجَنَّة؛ هر کس به من بشارت دهد که آذار تمام شده است، به بهشت می‌رود.» مرحوم شيخ صدوق در كتاب ارزشمند علل الشرائع نیز اين حديث را نقل و به صورت حدیثی مسند از ابن عباس آورده است.[40]
عده‌ای معتقدند «آذار[41]»، همان صفر است؛ در حالی که آذار، از ماه­های رومی است و صفر، از ماه­های قمری می‌باشد. از طرفی، دلیلی بر شومی و نحوست ذاتی ایام در دست نیست تا پیامبر(ص) چنین سخنی فرموده باشد.
با همه این اوصاف، ملاحظه متن کامل و توجه به سبب صدور این روایت، ما را متوجه می­سازد که رسول اکرم(ص) در مقام بیان نحوست ماه آذار و اهمیت و بشارت‌دادن به پایان یافتن آن، نیست. در ادامه سخن، به بیان صحت وسقم برداشت از این حدیث می‌پردازیم.
عن ابن عباس: «کَانَ النَّبِیُّ(ص) ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ، فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْکُمُ السَّاعَةَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ؛ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِکَ، قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ کُلُ وَاحِدٍ مِنْهُمْ یُحِبُّ أَنْ یَعُودَ لِیَکُونَ هُوَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَیَسْتَوْجِبَ الْجَنَّةَ، فَعَلِمَ النَّبِیُّ(ص) ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِیَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ؛ سَیَدْخُلُ عَلَیْکُمْ جَمَاعَةٌ یَسْتَبِقُونَ فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ، فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُوذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ فَقَالَ لَهُمْ فِی أَیِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِیَّة؛ فَقَالَ أَبُوذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارَ یَا رَسُولَ اللَّهِ؛ فَقَالَ(ص) قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَاذَرٍّ وَ لَکِنْ أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قَوْمِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ کَیْفَ لَا تَکُونُ کَذَلِکَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ مِنْ حَرَمِی بَعْدِی لِمَحَبَّتِکَ لِأَهْلِ بَیْتِی فَتَعِیشُ وَحْدَکَ وَ تَمُوتُ وَحْدَکَ وَ یَسْعَدُ بِکَ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَ تَجْهِیزَکَ وَ دَفْنَکَ أُولَئِکَ رُفَقَائِی فِی الْجَنَّةِ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُون؛[42]
از ابن عباس نقل شده: روزى نبى اکرم(ص) در مسجد قبا نشسته بودند و جمعى از صحابه در نزد آن حضرت شرف حضور داشتند. حضرت فرمودند: اولین کسى که بر شما وارد شود، اهل بهشت است. اصحاب که این کلام را شنیدند، برخى از آن‌ها از جا برخاسته و بیرون رفتند و هر کدام سعی داشتند زودتر از دیگرى به مسجد برگردد تا اولین نفر محسوب‌ شده و بدین ترتیب، اهل بهشت گردد.
پیامبر(ص) که از حرکت ایشان آگاه گردید، خطاب به جماعت باقی‌مانده کرده و فرمودند: به‌زودى جماعتى بر شما وارد مى ‏شوند که هر یک بر دیگرى پیشى مى‏ گیرد. آن که به من بشارت دهد که ماه آذار خارج شده، اهل بهشت مى ‏باشد.جماعتى که بیرون رفته بودند، بازگشتند و در میان ایشان ابوذر; بود. رسول خدا(ص) فرمودند: در چه ماهى از ماه‌هاى رومى هستیم؟ابوذر عرض کرد: ای رسول خدا! ماه آذار، خارج شده است. پیامبر(ص) فرمودند: من خود، این را مى‏دانستم؛ ولی خواستم این جماعت بدانند که تو مردى از اهل بهشت هستى و چگونه این طور نباشد و حال آن‌که بعد از من، تو را به جرم محبتت به اهل بیتم، از حرم من طرد مى‏ کنند و از آن پس، تنها زندگى کرده و غریب و تنها خواهى مُرد و جماعتى به واسطه تو، سعادت‌مند خواهند شد. آنان کسانى هستند که در تجهیز و تدفین تو سعى خواهند نمود. ایشان رفیقان من در بهشت جاوید خواهند بود؛ همان بهشتى که حق تعالى وعده‏اش را به پرهیزکاران داده است.»
بر اساس این روایت، وقتی پیامبر از آنان پرسید: ما در کدام ماه از ماه‌های رومی قرارداریم؟ تنها ابوذر پاسخ داد: از ماه آذار خارج شده‌ایم. آن‌گاه پیامبر فرمود: ابوذر، من، این مطلب را می‌دانستم؛ اما دوست داشتم اصحابم مردی را که اهل بهشت است، بشناسند.
از این رو، بشارت به پایان‌یافتن ماه آذار، علامتی برای معرفی «اباذر» است و ارتباطی به نحوست ماه صفر ندارد. پس، فرمایش پیامبر(ص) فقط در همان زمان و مکان، به عنوان شرطی برای معرفی مرد بهشتی، دارای مفهوم است و نه به معنای مطلق آن در همه زمان­ها و مکان­ ها.
متأسفانه، امروزه این حدیث، در بین برخی شیعیان این‌گونه مطرح شده که هرکس در پایان ماه صفر، درِ هفت مسجد را بزند و به پیامبر پایان ماه صفر را خبر دهد، او اهل بهشت خواهد بود!

نتیجه‌گیری
هر یک از ایام و لحظات، مخلوق خداوند متعال بوده و به خودی خود، نحس و یا مبارک نمی­ باشد؛ بلکه اتفاقات به وجود آمده در این زمان­ ها است که آن ­را در نظر ما مبارک و میمون یا نحس و بدیُمن می‌گرداند. این‌که ماه صفر از ماه­ هاي نحس و غم، و ماه ربيع از ماه­ هاي شادي و امید است، روايات و مطالبي از بزرگان در این باره وارد شده است؛ اما دلالت اين مطالب بر خصوص نقل­ هايي مانند وعده به بهشت، تأييد نمي ­شود. ضمن آن‌که با توجه به مقدمات گذشته و بیان تفصیلی روایت بشارت، ماه صفر، نحس نیست؛ بلکه به واسطه وقایعی که در آن اتفاق افتاده، مردم عامی آن را نحس می­ دانند؛ مثلاً واقع شدن وفات رسول خدا(ص) در آن و یا به جهت آن‌که این ماه، بعد از سه ماه حرام (ذی‌القعده، ذی‌الحجّه و محرم الحرام) قرار گرفته که در آن سه ماه، جنگ و قتال نبوده و در این ماه، شروع به قتال می‌نمودند.
بنابراین، اگر افرادي برخي اعمال و آداب انجام‌شده، از جمله، کوبیدن درِ هفت مسجد در اوّل ماه ربيع را به دين نسبت دهند، بدعت و حرام خواهد بود؛ زيرا بدعت در دين و شرع، به معناي «نسبت دادن چيزي به دين است که در واقع، جزء دين و شريعت نيست.»

سرودن اشعاری مانند نمونه ذیل نیز قابل توجیه نبوده و از جمله خرافاتی است که بر سر زبان‌ها افتاده است:
سه و پنج و سیزده با شانزده
بیست‌ویک با بیست‌وچهار و بیست‌وپنج
هفت روز نحس باشد در مهی
زان حذر کن تا نیابی هیچ رنج

پی نوشت:

[1]. معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران: نشر ساحل، 1387ش ذیل واژه «سعادت».
[2]. رسولی محلاتی، سيد هاشم، کيفر گناه، تهران: نشر کتابخانه صدر، بي‌تا، ص 278.
[3]. مطهری، مرتضی، مقالات فلسفي، قم: نشر صدرا، 1375ش، ص 96.
[4]. معین، محمد، فرهنگ فارسی، پیشین.
[5]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: صفوان عدنان، ص 794؛ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الاسلامیة، پانزدهم، 1378ش، ج 23، ص 42.
[6]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، پیشین، ص 251.
[7]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، قم: مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، اوّل، 1385، ج 6، ص 250.
[8]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1408ق، ج 1، ص 167.
[9]. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، قم: انتشارات صدرا، دوازدهم، 1389ش، ص 243 (مجموعه آثار، ج 5).
[10]. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، بیست و نهم، 1389ش، ج 19، ص 115.
[11]. همان، ص 117.
[12]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، قم: انتشارات صدرا، ج 26، ص 735.
[13]. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، پیشین، ص 243.
[14]. قمر، آیه 19.
[15]. فصلت، آیه 16.
[16]. حاقه، آیه 7.
[17]. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، پیشین، ج 19، ص 116.
[18]. دخان، آیه 3.
[19]. قدر، آیه 3.
[20]. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، پیشین، ج 19، ص 116.
[21]. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، دوم، 1403ق، ج 56، «باب 15: ما روی فی سعادة أیام الأسبوع ونحوستها»، ص 18 ـ 112.
[22]. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، پیشین، ج 19، ص 117.[23]. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل ومستنبط المسائل، قم: مؤسسة آل البیت:، اوّل، 1408ق، ج 8، ص 205.

[24]. قمر، آیه 19.

[25]. کاشفی سبزواری، حسین بن علی، مواهب علیه، تحقیق: سید محمدرضا جلالی نائینی، تهران: سازمان چاپ و انتشارات اقبال، 1369ش، ص 1194؛ کاشانی، ملافتح‌الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران: کتاب‌فروشی محمدحسن علمی، 1336ش، ج 9، ص 100؛ ملاحویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، دمشق: مطبعة الترقی، اوّل، 1382ق، ج 1، ص 286.

[26]. سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم: کتابخانه آیة‌الله مرعشی نجفی، 1404ق، ج 6، ص 135.

[27]. شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: علی‌اکبر غفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامی، اوّل، 1362ش، ج 2، ص 387 ـ 388.

[28]. حاقه، آیه 7: «سَخَّرَها عَلَیهِمْ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیةَ أَیامٍ حُسُوماً.»

[29]. شیخ صدوق، علل الشرائع، قم: کتاب‌فروشی داوری، اوّل، 1385ش، ج 2، ص 381.

[30]. سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، پیشین، ج 6، ص 135.

[31]. ملاحویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، پیشین، ج 1، ص 286.

[32]. مجلسی، محمدباقر، زاد المعاد، محقق و مصحح: علاءالدین اعلمی، بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، اوّل، 1423ق، ص 250.

[33]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: علی‌اکبر غفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامی، دوم، 1413ق، ج 1، ص 425.

[34]. شیخ صدوق، الخصال، قم: نور وحی، اوّل، 1388ش، ج 2، ص 386.

[35]. همان، ص 388.

[36]. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، پیشین، ج 19، ص 118 ـ 119.

[37]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول9، محقق و مصحح: علی‌اکبر غفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامی، دوم، 1404ق، ص 482 ـ 483.

[38]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، پیشین، ج 23، ص 47.

[39]. نوری، حسین، مستدرک الوسائل، پیشین، ج 5، ص 261.

[40]. شیخ صدوق، علل الشرائع، پیشین، ج 1، ص 176.

[41]. آذار، یکی از ماه­های رومی است که ازنظر زمانی، منطبق با ماه صفر می­باشد. (هداية الأنام إلي وقايع ‌الأيام، محدث قمي، ص 63؛ مفاتيح الجنان، ص 532)

[42]. شیخ صدوق، معانی الأخبار، قم: انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، چهارم، 1418ق، ص ۲۰۴.

اعلامیه «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه مبنی بر قصد و تصمیم پاریس برای به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی در نشست پیش روی مجمع عمومی سازمان ملل، هرچند خشم و عصبانیت مقامات اسرائیلی و آمریکایی را موجب شده، اما با استقبال بسیاری از کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی، قطر و کویت مواجه شده است.

عربستان سعودی، کویت و قطر با صدور بیانیه ای رسمی از اعلام فرانسه مبنی بر تصمیم این کشور برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین استقبال کردند.

وزارت خارجه عربستان سعودی اعلام ماکرون مبنی بر قصد فرانسه جهت به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی را «تصمیم تاریخی» توصیف کرد. ریاض از دیگر کشورها نیز خواست تا گام مشابه فرانسه را به عنوان راه‌حل بحران در فلسطین بردارند.

وزارت خارجه قطر نیز با صدور بیانیه‌ای از اعلام رئیس‌جمهور فرانسه مبنی بر تصمیم کشورش برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین استقبال کرد.

در بیانیه وزارت خارجه قطر آمده است: تصمیم فرانسه برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین، حمایت مهمی از حقوق قانونی ملت فلسطین و تجسم توافق جامعه بین‌المللی برای پایان دادن به اشغال اسرائیل است.

وزارت خارجه کویت با انتشار بیانیه‌ای از تصمیم رئیس جمهور فرانسه برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین استقبال کرد.

از سوی دیگر ، وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که در کنفرانس هفته آینده در نیویورک که به همت فرانسه و عربستان سعودی برگزار خواهد شد و قرار است اولین کنفرانس مربوط به راه‌حل دودولتی باشد، شرکت نخواهد کرد.

وزارت خارجه آمریکا همچنین مدعی شد که این کنفرانس «با تلاش‌ها برای پایان دادن به جنگ غزه مغایرت دارد» و دیگر کشورها نیز نباید در این کنفرانس حضور یابند.

 امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه اعلام کرد: پیش از برگزاری اجلاس آینده مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر 2025، شناسایی دولت مستقل فلسطینی را به صورت رسمی اعلام خواهم کرد.

وی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: با پایبندی به تعهد تاریخی خود برای تحقق صلحی عادلانه و پایدار در خاورمیانه، تصمیم گرفته‌ام که فرانسه دولت فلسطین را به رسمیت بشناسد. این اعلام رسمی را در ماه سپتامبر آینده، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام خواهم کرد.

هیئت‌ها و نمایندگان تروئیکای اروپایی ساختمان کنسولگری ایران در استانبول را ترک کردند و مذاکرات ایران و سه کشورهای اروپایی به پایان رسیده است.

هیئت دیپلماتیک اروپایی صبح امروز جمعه به منظور رایزنی با هیئت ایرانی و انجام مذاکرات وارد کنسولگری ایران در استانبول شد.

مجید تخت روانچی و کاظم غریب آبادی، معاونان وزیر امور خارجه ایران ریاست هیئت ایرانی را بر عهده دارند.

روز گذشته سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به گفت‌وگوهای روز جمعه ایران و 3 کشور اروپایی در استانبول گفته بود: دنیا باید بداند که همچنان محکم و استوار از حقوق مردم ایران در انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای و به طور خاص غنی‌سازی دفاع خواهیم کرد.

این دومین دور گفتگوهای ایران و سه کشور اروپایی در استانبول است.این نشست در سطح معاونان وزیر خارجه خواهد بود.

امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه: پیش از برگزاری اجلاس آینده مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر 2025، شناسایی دولت مستقل فلسطینی را به صورت رسمی اعلام خواهم کرد.

وی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: با پایبندی به تعهد تاریخی خود برای تحقق صلحی عادلانه و پایدار در خاورمیانه، تصمیم گرفته‌ام که فرانسه دولت فلسطین را به رسمیت بشناسد. این اعلام رسمی را در ماه سپتامبر آینده، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام خواهم کرد.

ماکرون افزود: با توجه به تعهداتی که رئیس حکومت خودگردان فلسطین در نزد من اعلام کرد، در نامه‌ای به او، عزم خود را برای پیشبرد این مسیر اعلام کرده‌ام.

ماهواره ناهید ۲ به‌عنوان یکی از پروژه‌های کلیدی فضایی ایران، با هدف توسعه فناوری‌های بومی مخابراتی ساخته شده است؛ ماهواره‌ای که روند ساخت و طراحی آن سال‌ها زیر نظر متخصصان داخلی و با تمرکز بر خودکفایی فضایی پیش رفته است.

ماهواره ناهید 2 ایران، امروز جمعه، سوم مرداد 1404 (25 ژوئیه 2025) با استفاده از پرتابگر سایوز روسی از پایگاه فضایی وستوچنی به فضا پرتاب شد. این پرتاب در ساعت 09:54 به وقت ایران انجام شد و شامل دو ماهواره اصلی به نام‌های «یونیسفر-ام» شماره 3 و 4 به‌همراه 18 ماهواره کوچک دیگر از جمله ناهید 2 بود.

این مأموریت فضایی بخشی از برنامه پرتاب‌های چندماهواره‌ای روسیه از پایگاه وستوچنی به شمار می‌رود و هدف آن استقرار مجموعه‌ای از ماهواره‌های علمی، تحقیقاتی و تجاری در مدار زمین است. فرآیند انتقال و نصب راکت سایوز روی سکوی پرتاب شماره 1-سی در تاریخ 31 تیر (22 ژوئیه) انجام شده بود.

این گزارش با بررسی دقیق سیر زمانی توسعه ماهواره ناهید 2 از سال 1395 تا پرتاب موفق در سال 1404، جزئیات فنی، اهداف، چالش‌ها و اهمیت این پروژه را با استناد به منابع معتبر ارائه می‌دهد.

سال 1395: امضای قرارداد ساخت ناهید 2

سال 1395، قرارداد ساخت ماهواره ناهید 2 بین سازمان فضایی ایران و پژوهشگاه فضایی ایران امضا شد. این قرارداد نقطه عطفی در برنامه فضایی ایران بود و هدف آن توسعه یک ماهواره مخابراتی پیشرفته با قابلیت‌های جدید، از جمله انجام مانورهای مداری و آزمایش فناوری‌های مخابراتی در باند Ku اعلام شد. ناهید 2 به عنوان ادامه‌ای بر پروژه ناهید 1 طراحی شد تا فناوری‌های مورد نیاز برای ماهواره‌های مخابراتی زمین‌آهنگ (GEO) و منظومه‌های مخابراتی در مدارهای پایین (LEO) را توسعه دهد. در این مرحله، تمرکز بر طراحی مفهومی و آزمایش‌های اولیه بود.

سازمان فضایی ایران , پژوهشگاه فضایی ایران ,

سال 1398: پیشرفت در طراحی و آمادگی برای تست‌های اولیه

در سال 1398، با وجود تأخیر در پرتاب ماهواره ناهید 1 به دلیل مشکلات فنی و هماهنگی‌های بین‌المللی، توسعه ناهید 2 با جدیت ادامه یافت.برای تکمیل عملکرد ماهواره ناهید‌ــ1، چهار ایستگاه در نقاط مختلف کشور ساخته شد. قرار بر این بود که ناهید‌ــ‌1 با ماهواره‌بر سفیر‌ــ‌1بی در مدار 250 در 375 کیلومتری مستقر شود و با عمر 40 روز مأموریت خود را انجام دهد؛ در ابتدا قرار بر این بود تا در تابستان 1398 ناهید‌ــ‌1 با ماهواره بر سفیر‌ــ‌1 به مدار ارسال شود اما وقوع حادثه فنی پیش از پرتاب سفیر سبب لغو مأموریت شد.

ماهواره ناهید‌ــ‌2 یک ماهواره مکعبی‌شکل است که توان مورد نیاز خود را با استفاده از آرایه‌های خورشیدی روی بدنه تأمین می‌کند. این ماهواره با توجه به الزامات مأموریتی تعریف‌شده از یک زیرسیستم کنترل وضعیت سه‌محوره با دقت نشانه‌روی 3 درجه RMS در هر راستا بهره می‌برد. ارتباطات مخابراتی ماهواره ناهید‌ــ‌2 در باندهای فرکانسی S و KU و UHF و VHF انجام می‌شود و برای کنترل حرارت زیرسیستم‌های بحرانی همچون پیش‌رانش از ترکیب کنترل حرارت فعال و غیرفعال در این ماهواره استفاده شده است.

سازمان فضایی ایران , پژوهشگاه فضایی ایران ,

زیرسامانه پیشرانش در ناهید‌ــ2

آزمایش‌های نمونه مهندسی سامانه پیش‌رانش ماهواره مخابراتی ناهید‌ــ‌2 با موفقیت در پژوهشکده سامانه‌های حمل‌ونقل فضایی انجام شد. نمونه مهندسی پیش‌رانش ماهواره ناهید‌ــ‌2 شامل رانشگرهای تک‌مؤلفه‌ای پراکسید هیدروژن به سطح فناوری نمونه مهندسی رسید. در اواخر پاییز 1398 از اتمام ساخت مدل مهندسی ناهیدــ‌2 تا یک ماه آتی خبر داده شد و همزمان مدلی کیفی نیز در حال ساخت اعلام شد. با توجه به اینکه طبق نقشه راه فضایی کشور ماهواره‌های عملیاتی در مدار 500کیلومتری تا سال 1400 باید تثبیت می‌شدند، در آن سال اعلام شد که ناهید‌ــ‌2 نهایتاً تا سال 1400 باید پرتاب شود!

سازمان فضایی ایران , پژوهشگاه فضایی ایران ,

سال 1401: آمادگی برای پرتاب و پیشرفت‌های فنی

در سال 1401، ماهواره ناهید 2 به عنوان یکی از پروژه‌های کلیدی سازمان فضایی ایران معرفی شد. گزارش‌های منتشرشده  نشان داد که ناهید 2 با ویژگی‌هایی مانند قابلیت انجام مانورهای مداری و عمر عملیاتی حداقل 2 سال در مرحله نمونه پروازی قرار دارد. در این سال، عیسی زارع‌پور وزیر وقت ارتباطات اعلام کرد که ناهید 2 تا پایان سال آماده پرتاب خواهد بود.

مراسم رونمایی از دو ماهواره ساخت متخصصان کشورمان به مناسبت بزرگداشت روز فناوری فضایی در موزه ارتباطات با حضور مقامات کشور برگزار شد. در این مراسم از ماهواره ناهید 2 و طلوع 3 رونمایی شد. سری ماهواره‌های ناهید (1 و 2) به سفارش سازمان فضایی ایران برای مأموریت‌های مخابراتی در پژوهشگاه فضایی ایران ساخته شدند.

سازمان فضایی ایران , پژوهشگاه فضایی ایران ,

نخستین تصویر از نمونه کیفی ماهواره مخابراتی ناهید 2

سال 1402: اطلاعات و جزئیات جدید از ماهواره ناهید 2 /ایجاد 254 ارتباط مخابراتی زمینی با ماهواره‌ ناهید 2

دکتر مهدی نصیری؛ رئیس پژوهشکده سامانه‌های ماهواره پژوهشگاه فضایی در بهمن 1402 در مراسم روز ملی فناوری فضایی که در محل پژوهشگاه فضایی با حضور رئیس جمهور برگزار شد اظهار کرد:  ماهواره ناهید 2 یک پروژه ملی و یک ماهواره مخابراتی است که نمونه کیفی آن سال گذشته رونمایی شده و امروز نمونه پروازی آن عرضه شده است؛ طول عمر ماهواره ناهید 2 2 سال و وزن آن 120 کیلوگرم است که در مدار 500 کیلوگرمی تزریق خواهد شد. شیب مداری تزریقی ناهید 2 55 درجه و باند فرکانسی آن X,KU و UHF است.

رئیس پژوهشکده سامانه‌های ماهواره پژوهشگاه فضایی گفت: از جمله دستاوردهای ماهواره ناهید 2 تجمیع و ساخت مدل پروازی این ماهواره، ساخت شبیه ساز کانال مخابراتی برای گیرنده ods، تعریف 10 پروژه دانشگاهی و راه‌اندازی آزمایشگاه‌های شبیه ساز پنل خورشیدی و اتاق تمیز و تعریف 150 سند علمی اشاره کرد.

نصیری ارتباط مخابراتی ذخیره و ارسال با قابلیت ارتباط بین 254 کاربر زمینی در بستر ماهواره، اندازه گیری تشعشات کمربند ون آلن و برقراری ارتباط مخابراتی و تست زیر سیستم ها در باند S را از ماموریت های ماهواره ناهید 2 دانست.

سازمان فضایی ایران , پژوهشگاه فضایی ایران ,

سال 1403: اعلام آمادگی برای پرتاب ماهواره ناهید 2

در دیماه 1403 دکتر حسن سالاریه، رئیس سازمان فضایی ایران، در نشست «اثرگذاری پژوهشگران جوان در جامعه و صنعت» اعلام کرد: ماهواره‌ "ناهید 2" که نمونه‌ پروازی آن‌ سال گذشته رونمایی شد، به‌زودی پرتاب خواهند شد. ماهواره "ناهید 3" نیز که در حال ساخت است، قابلیت منظومه‌سازی دارد.

سال 1404؛ ماهواره ناهید 2 بعد از 9 سال انتظار به فضا پرتاب شد

دکتر حسن سالاریه؛ رئیس سازمان فضایی ایران در فروردین 1404 اعلام کرد که در حوزه ماهواره هم چندین پرتاب خواهیم داشت و یکسری از پرتاب‌ها از سال گذشته به امسال موکول شد و پرتاب‌های بین المللی هم داریم و پرتاب ظفر |، ماهواره پایا و ناهید 2 در شش ماه نخست امسال انجام می‌شود و زمان پرتاب برخی هم مشخص و قطعی شده است.

وحید یزدانیان؛ رئیس پژوهشگاه فضایی ایران در خرداد 1404 با اشاره به این‌که روند فعالیت‌ها در صنعت فضایی کشور شتابان است و با سرعت ادامه دارد، از پایان ساخت ماهواره ناهید 2 با کاربرد ارتباطی-مخابراتی خبر داد و افزود: آزمون‌های اصلی این ماهواره انجام شده و اکنون در صف پرتاب قرار دارد.

 مشخصات فنی و اهداف ناهید 2

ماهواره ناهید 2 یک ماهواره مخابراتی است که توسط پژوهشگاه فضایی ایران طراحی و ساخته شده است. این ماهواره با هدف توسعه فناوری‌های مخابراتی پیشرفته و آماده‌سازی زیرساخت‌های لازم برای منظومه‌های مخابراتی و ماهواره‌های زمین‌آهنگ ساخته شده است. بر اساس گزارش‌ها، ناهید 2 از ویژگی‌های زیر برخوردار است:

این ماهواره قرار است مدت2 تا 5 سال در مدار باقی بماند و به‌منظور حفظ ارتفاع و موقعیت مداری، به سیستم پیش‌رانشی مجهز شده که قادر به اصلاح ارتفاع مداری تا 50 کیلومتر است.

سه نوع تراستر و انتخاب نوع مناسب برای ناهید2

به‌طورکلی، سه نوع تراستر (سامانه رانش) در ماهواره‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد:

  • تراسترهای گاز سرد
  • تراسترهای شیمیایی گرم (مایع یا جامد)
  • تراسترهای الکتریکی (یونی).

برای ماهواره مخابراتی ناهید2 از تراسترهای گاز گرم استفاده شده است؛ نمونه‌ای که به‌طورکامل در داخل کشور توسعه یافته و در آن از اجزای بومی مانند مخزن کامپوزیتی، شیرهای فشار بالا و تراسترهای کنترلی استفاده شده است. این قطعات پیشرفته، با توجه به حساسیت بسیار بالا و سطح فناوری پیچیده‌شان، در سطح بین‌المللی به‌راحتی در دسترس نیستند.

پوشش‌های پلیمری و چسب‌های فضایی؛ فناوری‌های پشتیبان اما حیاتی

کنار سیستم رانش، مجموعه‌ای از فناوری‌های مکمل نیز در ساخت این ماهواره به‌کار رفته است، از جمله آن‌ها می‌توان به پوشش‌ها و چسب‌های پلیمری برای عایق‌کاری حرارتی و عایق رسانا، چه درون موتور و چه در سطح خارجی ماهواره، اشاره کرد. این مواد نیز به‌طورکامل داخل کشور و توسط پژوهشگاه‌های داخلی تولید شده‌اند و بخشی از زنجیره خودکفایی فضایی ایران را تشکیل می‌دهند.

ماهواره‌ای با باتری‌های بومی

ماهواره ناهید2 همچنین به باتری‌هایی مجهز است که از سلول‌های لیتیوم ـ یون ساخته‌شده در داخل کشور تولید و در فرم‌های مختلف بسته‌بندی شده‌اند. این باتری‌ها باید در طول عمر 5ساله ماهواره، ده‌ها هزار سیکل شارژ و دشارژ را بدون افت محسوس ظرفیت تحمل کنند؛ مسئله‌ای که نیازمند دقت بالا در طراحی و انتخاب مواد اولیه است.

ماهواره ناهید2 که با مأموریت مخابراتی طراحی شده، در زمان حاضر آماده پرتاب است و به‌عنوان یکی از نمادهای خودکفایی صنعت فضایی ایران معرفی می‌شود. ساخت داخلی سیستم‌های پیچیده‌ای مانند پیش‌رانش، مخزن گاز، عایق‌های حرارتی، چسب‌ها و باتری‌ها، نشان‌دهنده حرکت تدریجی اما استوار کشور به‌سوی تثبیت جایگاه در زنجیره فناوری‌های پیشرفته فضایی است.

اهمیت پرتاب ناهید 2

پرتاب ناهید 2 از جنبه‌های مختلف حائز اهمیت است:

1. پیشرفت فناوری بومی: ناهید 2 با استفاده از فناوری‌های کاملاً ایرانی ساخته شده و توانایی ماندگاری 5 سال در مدار را دارد. این دستاورد نشان‌دهنده پیشرفت چشمگیر ایران در حوزه فناوری‌های فضایی است.

2. همکاری بین‌المللی: همکاری با روسیه برای پرتاب ناهید 2 نشان‌دهنده دیپلماسی موفق فضایی ایران است. پرتابگر سایوز به دلیل قابلیت اطمینان بالا و سابقه موفق، گزینه‌ای ایده‌آل برای این مأموریت بود.

3. کاربردهای عملیاتی: ناهید 2 می‌تواند در حوزه‌های ارتباطات، اینترنت اشیا و پایش داده‌ها نقش مهمی ایفا کند. این ماهواره به عنوان بخشی از منظومه‌های مخابراتی، قابلیت پشتیبانی از کاربردهای تجاری و تحقیقاتی را دارد.

4. غلبه بر تحریم‌ها: پرتاب ناهید 2 با همکاری روسیه، پاسخی به محدودیت‌های ناشی از تحریم‌های بین‌المللی بود که دسترسی ایران به فناوری‌های پیشرفته و پرتابگرهای خارجی را محدود کرده بود.

همکاری ایران و روسیه

پرتاب ناهید 2 ادامه همکاری‌های موفق ایران و روسیه در حوزه فضایی بود. پیش‌تر، ماهواره‌های خیام (1401) و پارس-1 (1402) و همچنین ماهواره‌های کوثر و هدهد (1403) نیز با پرتابگر سایوز از پایگاه‌های بایکونور و وستوچنی پرتاب شده بودند. این همکاری‌ها نه‌تنها امکان دسترسی به پرتابگرهای قابل اعتماد را فراهم کرد، بلکه به تبادل دانش و فناوری بین دو کشور کمک کرد. نصب لوگوی سازمان فضایی ایران و پژوهشگاه فضایی ایران بر بدنه پرتابگر سایوز، نشان‌دهنده نقش فعال ایران در این مأموریت بود.

سازمان فضایی ایران , پژوهشگاه فضایی ایران ,

پرتاب موفق ناهید 2 گامی مهم در مسیر توسعه منظومه‌های مخابراتی ایران است. سازمان فضایی ایران اعلام کرده که پروژه ناهید 3 به عنوان نسل پیشرفته‌تر، در حال طراحی است. این پروژه‌ها در راستای برنامه‌های کلان ایران برای خودکفایی در فناوری فضایی و توسعه کاربردهای تجاری و تحقیقاتی قرار دارند. انتظار می‌رود که ناهید 2 داده‌های ارزشمندی برای توسعه این پروژه‌ها فراهم کند.

پرتاب امروز ماهواره ناهید 2از پایگاه وستوچنی روسیه، دستاوردی بزرگ برای سازمان فضایی ایران و پژوهشگاه فضایی ایران بود. این ماهواره با فناوری‌های بومی و قابلیت ماندگاری 5 سال در مدار، نه‌تنها پیشرفت ایران در حوزه فناوری‌های مخابراتی را نشان داد، بلکه جایگاه کشور را در همکاری‌های فضایی بین‌المللی تقویت کرد. با وجود چالش‌هایی مانند تحریم‌ها و تأخیرهای گذشته، پرتاب موفق ناهید 2 نشان‌دهنده عزم ایران برای توسعه فناوری‌های فضایی و دستیابی به اهداف کلان در این حوزه است. این دستاورد راه را برای پروژه‌های آینده، مانند ناهید 3 و توسعه منظومه‌های مخابراتی هموار می‌کند.

مذاکرات ایران و کشورهای انگلیس، آلمان و فرانسه فردا جمعه ساعت نه و نیم صبح به وقت محلی در ساختمان سرکنسولگری ایران در استانبول برگزار می‌شود.

این نشست در سطح معاونان وزیر خارجه خواهد بود.

پیشتر سخنگوی وزارت خارجه کشورمان با تایید این مذاکرات اعلام کرد که این نشست در استانبول برگزار خواهد شد و در سطح معاونان وزیر خارجه است. موضوع گفتگوها هم روشن است، رفع تحریم‌ها و مباحث مربوط به برنامه هسته‌ای ایران با این تفاوت که ما حتما مواضع خودمان را به صورت روشن بیان خواهیم کرد.

غریب آبادی، معاون وزیر امور خارجه کشورمان نیز با اشاره به مذاکرات آتی ایران و سه کشور اروپایی تصریح کرد که تلاش ما بر این خواهد بود که ببینیم به چه راهکارهای مشترکی می‌توانیم برسیم که این وضعیت را مدیریت کنیم.

حجت الاسلام عبداله جلالی، پژوهشگر رسانه نوشت:

فضای شبکه‌های اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای نوین ارتباطی، تأثیرات عمیقی بر نحوه تعامل افراد و فرهنگ گفتاری جامعه دارد. در حالی که این بسترها فرصت‌های بی‌نظیری برای تبادل اطلاعات و ارتباطات مؤثر فراهم کرده‌اند، اما در عین حال، آسیب‌ها و چالش‌های جدی نیز به همراه دارند. یکی از این چالش‌ها، ترویج فرهنگ زشت گفتاری و بدگفتاری است که می‌تواند به روابط اجتماعی آسیب بزند و به ایجاد فضایی منفی منجر شود.


آسیب‌شناسی فرهنگ گفتاری در فضای شبکه‌های اجتماعی

 

ترویج گفتار توهین‌آمیز

در برخی از شبکه‌های اجتماعی، کاربران به راحتی می‌توانند نظرات خود را بیان کنند. این آزادی بیان گاهی به سوءاستفاده تبدیل می‌شود و باعث می‌شود افراد به جای گفتار نیکو، از زبان توهین‌آمیز و تحقیرآمیز استفاده کنند. این نوع گفتار نه تنها به ترویج فرهنگ زشت می‌انجامد، بلکه می‌تواند به افزایش تنش‌ها و درگیری‌ها بین افراد و گروه‌ها منجر شود.

کاهش مسئولیت‌پذیری

در فضای مجازی، افراد معمولاً احساس مسئولیت کمتری نسبت به گفتار خود دارند. ناشناس بودن و عدم وجود تعامل رو در رو باعث می‌شود که برخی کاربران به راحتی به تخریب شخصیت دیگران بپردازند. این امر به ترویج بدگفتاری و فرهنگ منفی در ارتباطات اجتماعی کمک می‌کند.

انتشار شایعات و اطلاعات غلط

شبکه‌های اجتماعی به محلی برای انتشار شایعات و اطلاعات نادرست تبدیل شده‌اند. این نوع اطلاعات می‌تواند به بدگویی و بدبینی بین افراد و گروه‌ها دامن بزند و به تضعیف روابط انسانی و اعتماد عمومی منجر شود.

تأثیر منفی بر روانشناسی افراد

تماشای مکرر گفتار زشت و رفتارهای منفی در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند تأثیرات منفی بر روانشناسی کاربران داشته باشد. این امر می‌تواند به ایجاد احساس ناامیدی، افسردگی و اضطراب منجر شود و در نهایت به کاهش کیفیت زندگی و روابط اجتماعی بینجامد.

تضعیف فرهنگ گفتار نیکو

در فضایی که گفتار زشت و بدگفتاری به امری عادی تبدیل شده است، فرهنگ گفتار نیکو به حاشیه رفته و ارزش‌های انسانی تحت تأثیر قرار می‌گیرند. این امر می‌تواند به کاهش همدلی و همبستگی اجتماعی منجر شود.

 

راهکارهای مقابله با آسیب‌ها


آموزش و آگاهی‌بخشی

رسانه‌ها و نهادهای اجتماعی باید به آموزش فرهنگ گفتار نیکو و تأثیرات مثبت آن بپردازند. برگزاری کارگاه‌ها و کمپین‌های آموزشی می‌تواند به افزایش آگاهی عمومی درباره آسیب‌های گفتار زشت کمک کند.

مدیریت محتوا

شبکه‌های اجتماعی باید سیاست‌های مؤثری برای مدیریت محتوا و جلوگیری از انتشار گفتارهای توهین‌آمیز و زشت داشته باشند. این امر می‌تواند به کاهش این نوع گفتار در فضای مجازی کمک کند.

ایجاد فضایی مثبت

تشویق کاربران به استفاده از زبان مثبت و گفتار نیکو می‌تواند به ایجاد فضایی دوستانه و حمایتی کمک کند. این امر می‌تواند از طریق تولید محتوای مثبت و الهام‌بخش در شبکه‌های اجتماعی محقق شود.

توسعه فرهنگ انتقاد سازنده

آموزش و تشویق به انتقاد سازنده به جای تخریب شخصیت دیگران می‌تواند به بهبود کیفیت گفتار در فضای مجازی کمک کند.

بنابراین فضای شبکه‌های اجتماعی می‌تواند هم به عنوان یک فرصت و هم به عنوان یک چالش در زمینه فرهنگ گفتاری عمل کند. با توجه به آسیب‌هایی که فرهنگ زشت گفتاری و بدگفتاری به روابط اجتماعی و روانشناسی افراد وارد می‌کند، ضروری است که اقدامات مؤثری برای ترویج گفتار نیکو و کاهش تأثیرات منفی این فضا انجام شود. با ایجاد فرهنگ مثبت و حمایت از گفتار نیکو، می‌توان به بهبود کیفیت زندگی اجتماعی و ایجاد جامعه‌ای سالم و همدل کمک کرد.

حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره، با بیان اینکه اوقات بیداری را به غفلت می‌گذرانیم، این امر را دلیل اصلی محرومیت از توفیق بیداری شب برای تهجد و تلاوت قرآن دانسته‌اند.

ما برای اوقات خواب خود افسوس می‌خوریم که چرا برای نماز شب بیدار نمی شویم، در صورتی که اوقات بیداری را به غفلت می گذرانیم! زیرا اگر در بیداری به توجه و بندگی مشغول بودیم، توفیق بیداری شب را نیز برای تهجد و خواندن نافله شب و تلاوت قرآن پیدا می‌کردیم.

 

منبع: بهجت الدعا، ص٣٨۵

در دنیای امروز، سلطه فرهنگی غرب به‌جای میدان جنگ، از درون خانه‌ها و ذهن فرزندان ما آغاز شده است. متن زیر حاصل سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سیدعلیرضا تراشیون، روانشناس و مشاور است که به بررسی «تأثیر سلطه فرهنگی غرب بر تربیت نسل جدید» می‌پردازد و تقدیم شما فرهیختگان می شود.

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، سلطه‌گری، مفهومی نیست که صرفاً به حوزه‌های نظامی، سیاسی، اقتصادی یا حتی فرهنگی محدود باشد.

بلکه قلمرو سلطه می‌تواند بسیار فراتر از این عرصه‌ها گسترده شود.

یکی از ابعاد مهم و کمتر مورد توجه این پدیده، سلطه فرهنگی است؛ نوعی از سلطه که نظام فکری غرب بر مبنای آن، در پی تحمیل تمدن خود بر تمامی جوامع بشری است.

این تمدن، علی‌رغم باطل بودن بنیان‌هایش، در تلاش است تا از رهگذر فرهنگ، جهان را تحت سیطره خود درآورد.

 

 * سلطه فرهنگی، خانواده را از تربیت تهی کرده است

 

از نشانه‌های برجسته سلطه فرهنگی آن است که نهادهای تربیتی اصیل، نظیر والدین، معلمان، مربیان دینی، و مدارس، عملاً از جایگاه حقیقی و تأثیرگذار خود تنزل یافته‌اند.

به بیان دیگر، در بستر خانواده، نقش پدر و مادر به سطح تأمین‌کنندگان صرف نیازهای زیستی فرزندان تقلیل یافته است.

در چنین شرایطی، والدین تمام کوشش خود را صرف آن می‌کنند که تنها غذا، پوشاک و سرپناهی برای فرزند خود فراهم کنند، بی‌آنکه در شکل‌گیری باورها، ارزش‌ها و گرایش‌های فکری آنان نقشی مؤثر ایفا نمایند.

این خلأ به‌راحتی توسط نظام سلطه پر می‌شود؛ به گونه‌ای که افکار، باورها و شیوه‌های زیست خود را در ضمیر و ذهن فرزندان ما نهادینه می‌سازند، تا عملاً لشکری از افراد با نگرش‌های دلخواه خود تربیت کنند.

شدت و جسارت این فرایند سلطه به حدی رسیده است که اکنون حتی نام‌گذاری بر نسل‌های ما نیز از سوی آن‌ها صورت می‌پذیرد.

آنان، نسل‌های مختلف را با عناوینی چون «نسل آلفا»، «نسل Z»، یا «نسل Y» معرفی می‌کنند و برای هر نسل، ویژگی‌هایی را پیش‌بینی و تجویز می‌نمایند؛ به‌گونه‌ای که گویی تعیین‌کننده‌ی الگوی رفتاری فرزندان ما هستند، نه خانواده و نهاد تربیتی دینی.

این فرایند، عملاً فرزندان ما را از مدار تربیت الهی و دینی خارج می‌سازد.

بنابراین، یکی از وظایف بنیادین ما در این برهه از تاریخ، شناسایی ابزارهای سلطه‌ فرهنگی و تربیتی غرب و ارائه راهکارهای مؤثر برای مقابله با آن‌هاست.

باید توجه داشت که اگر در چند دهه گذشته برای نفوذ در اندیشه نسل‌های ما، هزینه‌ها و دشواری‌های فراوانی متحمل می‌شدند ـ مثلاً افرادی را برای تحصیل به دانشگاه‌های غربی اعزام می‌کردند تا سپس آن تفکرات را به کشور خود بازگردانند ـ امروز این مسیر بسیار آسان‌تر شده است.

کافی است نگاهی به نفوذ فرهنگی از طریق ابزارهایی مانند رستوران‌ها، محصولات رسانه‌ای، و حتی فضای شخصی زندگی بیندازیم؛ تا دریابیم که اکنون نمایندگان آن تفکر در خلوت‌ترین زوایای خانه‌های ما حضور دارند و ذهن و ضمیر فرزندان ما را نشانه گرفته‌اند.

نتیجه آنکه ناگهان با نسلی مواجه می‌شویم که دچار گسست جدی از آموزه‌های دینی، اخلاقی و رفتاری است. نگاهی به شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان بیندازید؛ خواهید دید که هیچ‌گاه در این رسانه‌ها برنامه‌ای برای تقویت ادب، احترام و رفتار مناسب فرزندان با والدین تولید نمی‌شود.

بلکه برعکس، محتواها به‌گونه‌ای جهت‌دهی شده‌اند که نوجوان و جوان را به بی‌تفاوتی و حتی تعارض با والدین سوق دهند.

 

* دیدگاه های فرزند و خانواده در فرهنگ سلطه

 

مصداق این انحراف رفتاری را می‌توان در تجربه یکی از والدین مشاهده کرد. او می‌گفت: فرزند نوجوانش که دائماً در معرض فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی است، از وی خواسته که «ارث و میراث را همین حالا حساب کرده و تحویل دهد؛ چرا که پس از مرگ به کارش نمی‌آید».

این نگاه، جایگاه پدر را به سطح یک «دستگاه خودپرداز» یا «تأمین‌کننده بی‌روح مایحتاج» تنزل می‌دهد؛ در حالی که ارزش‌هایی چون ادب، احترام، و محبت در این فرهنگ هیچ جایگاهی ندارند.

اگر به جوامع غربی امروز نگاه کنیم، به‌سختی می‌توان الگو یا نهادی را یافت که تربیت اخلاقی خانواده‌محور را در دستور کار خود داشته باشد. آن‌چه محوریت دارد، منافع فردی است؛ تا جایی که پیوند افراد با خانواده نیز صرفاً تا زمانی دوام دارد که منافع‌شان تأمین شود. به‌محض آن‌که این منافع از بین برود، روابط نیز گسسته می‌شود.

بر این اساس، ما باید بر پایه آموزه‌های دینی و اسلامی، مدل تربیتی ویژه‌ای را طراحی و پیاده‌سازی کنیم.

همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد، اگر هدف ما تربیت نسلی تراز و متعالی باشد ـ

نسلی که در راستای هدف قرآنی «و ما خلقتُ الجنَّ و الانسَ الّا لیعبدون» پرورش یابد ـ باید به شاخص‌هایی معین در تربیت فرزندان توجه ویژه‌ای داشته باشیم. پیش‌تر، برخی از این سی شاخص را مورد بررسی قرار دادیم.

نخست آنکه، باید فرزندان‌مان را با اراده‌ای قوی تربیت کنیم. فردی که اراده‌مند است، در اخلاق، رفتار و انتخاب‌های خود تعالی می‌یابد؛ چنین انسانی در برابر گناه سستی نشان نمی‌دهد و توان مقاومت دارد.

دوم، باید تحمل‌پذیری را در آنان تقویت کنیم. چراکه در دنیای معاصر، انسان‌ها غالباً به سمت راحت‌طلبی سوق داده می‌شوند و این خود، زمینه‌ساز سلطه‌پذیری است.

هر چه فردی آسان‌طلب‌تر باشد، امکان سلطه بر او بیشتر است. این دقیقاً هدف نظام فرهنگی غرب است؛ ترویج آسان‌زیستی و گریز از دشواری، برای تسلط آسان‌تر.

سوم اینکه، تأکید شد که اعتماد به نفس در فرزندان باید تقویت شود، اما اعتماد به نفس در اینجا، به‌معنای اتکای صرف به خود نیست؛ بلکه ثمره‌ی توکل به خداوند است. یعنی فرد باور دارد که خداوند گنجینه‌ای بی‌نظیر در وجود او قرار داده است و می‌تواند با اتکا بر این ظرفیت الهی، مسیر رشد و کمال را طی کند.

 

* تربیت نسل صبور، خانواده‌دوست و ولایت‌پذیر

 

چهارمین نکته‌ای که پیش‌تر بیان شد، این بود که باید فرزندان‌مان را خانواده‌دوست تربیت کنیم.

این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که در نقطه‌ی مقابل، نظام سلطه فرهنگی غرب دقیقاً در حال پیش بردن روندی معکوس است؛ به‌گونه‌ای که نسل ما به‌تدریج به سمتی هدایت می‌شود که هیچ اعتنا و وابستگی عاطفی و فکری به خانواده نداشته باشد.

اگر به وضعیت برخی کشورهای توسعه‌یافته دقت کنیم، می‌بینیم که یکی از ویژگی‌های زیست آن‌ها، زندگی مجردانه‌ی افراد است.

به بیان دیگر، بسیاری از افراد در این جوامع به‌صورت تنها و در خانه‌هایی مجلل و مستقل زندگی می‌کنند. به‌عنوان نمونه، کشورهایی مانند انگلستان و ژاپن، حتی وزارتخانه‌هایی با عنوان «وزارت تنهایی» تأسیس کرده‌اند؛ این نشان می‌دهد که رواج تنهایی در این جوامع، به یک بحران گسترده و همه‌گیر بدل شده است.

وقتی فردی را از ریشه، اصل و نَسَب خود جدا کنیم، زمینه برای انحراف او بسیار فراهم‌تر می‌شود؛ چراکه پیوندهای هویتی و ارزشی او قطع می‌گردد و به‌راحتی می‌توان مسیر تفکر و سبک زندگی او را تغییر داد.

نکته‌ی بعدی آن است که باید فرزندان‌مان را «ولایت‌پذیر» تربیت کنیم. این مسأله، نه یک توصیه تربیتی عادی، بلکه یک اصل بنیادین است. چراکه ما در منطق ولایی، با یک دوگانه‌ی مشخص مواجه هستیم. یا تحت ولایت الهی قرار داریم، یا تحت ولایت شیطان.

به تعبیر دیگر، راه سومی وجود ندارد. همان‌گونه که هیچ حالتی میان شب و روز متصور نیست، در این‌جا نیز یا انسان در حوزه‌ی ولایت خداوند قرار دارد، یا خارج از آن است و در زیر چتر ولایت شیطان. بنابراین، تربیت فرزندان بر مبنای پذیرش ولایت الهی، یک ضرورت تربیتی است و نه انتخابی شخصی یا سلیقه‌ای.

در امتداد این بحث، بر ضرورت تقویت صفت «صبر» در نسل آینده تأکید کردیم.

جامعه‌ی ما به نسلی نیاز دارد که صبور باشد؛ نسلی که توانایی تحمل و ایستادگی در برابر سختی‌ها، فشارها و آزمون‌های زندگی را داشته باشد.

چراکه ماهیت زندگی دنیا، بر بستر دشواری‌ها و چالش‌ها استوار است. اگر انسان فاقد صبر باشد و دچار عجله و بی‌تابی شود، در تمامی عرصه‌های زندگی دچار آسیب خواهد شد. فرد عجول، در کار، در روابط، در تصمیم‌گیری و حتی در دینداری خود، با موانع متعدد مواجه خواهد شد.

 

* صبر در عبادت، معصیت و مصیبت، پایه تربیت ایمانی

 

این آموزه، در منابع دینی ما با اقسام مختلف صبر تبیین شده است. یکی از انواع آن، «صبر در عبادت» است.

انجام عبادات، به‌ویژه در شرایط خاص، نیازمند صبر و ایستادگی است. به‌عنوان مثال، روزه‌داری در گرمای تابستان یا بیدار شدن برای نماز صبح در سرمای زمستان، جز با روحیه‌ی صبر و تحمل، ممکن نیست.

یا مثلاً اقامه‌ی نماز در موقعیتی که فرد از خواب شیرین بیدار می‌شود، نیازمند تمرین و توان درونی است.

نوع دیگر صبر، «صبر در برابر معصیت» است. در دنیایی که آمیخته با گناه و زمینه‌های وسوسه‌انگیز است، ایستادگی در برابر معصیت، خود یک جهاد بزرگ محسوب می‌شود.

برای نمونه، فردی که در محیط کار با پیشنهاد رشوه‌ای قابل توجه مواجه می‌شود ـ و می‌داند که گرفتن آن می‌تواند زندگی‌اش را از این رو به آن رو کند ـ تنها با تکیه بر صبر و تربیت ایمانی می‌تواند این وسوسه را دفع کند و در برابر حرام بایستد.

سومین نوع صبر، «صبر در برابر مصیبت» است. همه‌ی ما در طول زندگی، با فقدان‌ها، از دست‌دادن عزیزان، بیماری‌ها، بحران‌های مالی یا روانی مواجه می‌شویم.

کسانی که سال‌ها از عمرشان گذشته و تجارب فراوانی اندوخته‌اند، بهتر می‌توانند این حقیقت را درک کنند.

در چنین شرایطی، اگر انسان فاقد صبر باشد، دچار آشفتگی درونی، کفران نعمت، بدگویی، یا حتی طغیان در برابر مقدرات الهی می‌شود. بنابراین، صبر در برابر مصیبت، نه‌تنها یک نیاز روانی، بلکه یک ضرورت برای بقا و سلامت روحی انسان است.

 

* ما تا چه میزان فرزندان‌مان را با مفهوم صبر آشنا کرده‌ایم؟

 

اکنون پرسشی مهم مطرح می‌شود: ما تا چه میزان فرزندان‌مان را با مفهوم صبر آشنا کرده‌ایم؟

آیا در مدل‌های تربیتی ما، روند رشد فرزند با افزایش صبوری همراه است؟ در گذشته، آموزش این مفاهیم به شکلی مؤثر و ملموس صورت می‌گرفت.

برای مثال، جمله‌ای سنتی در فرهنگ ما رایج بود که به دختران جوان هنگام ازدواج گفته می‌شد: «با لباس سفید می‌روی و با کفن بازمی‌گردی».

هرچند در ظاهر، این جمله ممکن است برای نسل امروز نامأنوس یا ناخوشایند باشد، اما حامل پیام مهمی است: پایداری، تعهد، و پذیرش مسئولیت در زندگی مشترک.

چنین تربیتی موجب می‌شد افراد با آمادگی ذهنی و روانی وارد زندگی شوند، دشواری‌ها را به‌عنوان بخشی از مسیر زندگی بپذیرند، و برای عبور از آن‌ها، تفکر و برنامه داشته باشند.

بسیاری از افراد مسن که امروز در جلسات مشاوره شرکت می‌کنند، با این رویکرد بزرگ شده‌اند.

بارها دیده‌ایم که خانمی می‌گوید: «همسرم آزارم می‌داد، اما پای زندگی‌ام ماندم، سعی کردم او را اصلاح کنم، و امروز زندگی‌مان به ثبات رسیده است». چنین افرادی توانستند سختی‌ها را پشت سر بگذارند، چون از ابتدا با فرهنگ صبر رشد یافته بودند.

اما امروز شرایط تغییر کرده است. گاه دیده می‌شود که هنگام ازدواج، خانواده به دختر می‌گوید: «اگر شوهرت اذیتت کرد، سریع برگرد. من خودم تکلیفش را روشن می‌کنم».

این‌گونه توصیه‌ها، نه‌تنها کمکی به حل مسئله نمی‌کند، بلکه به‌صورت ضمنی، ناتوانی و عدم تحمل را القا می‌کند. در حالی که باید فرهنگ حل مسئله و پایداری را به فرزندان‌مان بیاموزیم.

ظرفیت تحمل در نسل امروز، کاهش یافته است. در حالی که در زندگی مشترک، حتی در بهترین شرایط، اختلاف‌نظرها، مشکلات مالی، و چالش‌های عاطفی اجتناب‌ناپذیر است. حتی زوج‌هایی که مشکلی با یکدیگر ندارند، ممکن است به دلیل فقر یا سایر محدودیت‌های بیرونی، دچار تنش شوند.

به‌همین جهت، گاهی با شوخی به آقایان می‌گویم: مردی که ازدواج می‌کند، باید از خداوند بخواهد که ظرفیت صبر او را افزایش دهد.

چون زندگی با همسر، هرچند شیرین و آرام، نیازمند بردباری است. زنان موجوداتی آرام و اهل گفت‌وگو هستند؛ در حالی‌که بسیاری از مردان عجول‌اند.

مثلاً ممکن است دو خواهر ساعت‌ها کنار هم بنشینند و درباره‌ی طرح و رنگ پرده با آرامش گفت‌وگو کنند، چای بخورند و لذت ببرند؛ اما مردان، از این دست گفت‌وگوها معمولاً فراری‌اند.

در اینجا همان صبر و تحمل است که باعث می‌شود زن و شوهر بتوانند در کنار یکدیگر به آرامش و تفاهم برسند.

این آموزه‌ها را باید به نسل آینده منتقل کرد؛ تا جامعه‌ای پایدار و آگاه داشته باشیم.

 

* صبر و مسئولیت‌پذیری، ستون‌های تربیت نسلی متعهد و مقاوم‌اند

 

اگر فرزندی داریم ـ چه دختر و چه پسر ـ که روحیه‌ای عجول و فاقد صبر دارد، یقین بدانید که این فرد، در آینده‌ی زندگی اجتماعی، خانوادگی، و به‌ویژه در زندگی مشترک خود با مشکلات و آسیب‌های جدی مواجه خواهد شد.

تردیدی نیست که در شرایط کنونی، بیش از هر زمان دیگر، باید ویژگی صبر را در فرزندان‌مان تقویت کنیم؛ صبری که هم در عبادت، هم در برابر گناه، و هم در مواجهه با مصیبت نمود می‌یابد.

همه‌ی این انواع صبر، نیازمند توان درونی و تمرین تربیتی مستمر است و این مهم باید در محیط خانه و خانواده نهادینه گردد.

اما از دیگر ویژگی‌هایی که در نسل آینده باید پرورش یابد، «مسئولیت‌پذیری» است. تربیت فرزندان باید به‌گونه‌ای باشد که روحیه‌ی پذیرش مسئولیت را در خود تقویت کرده باشند؛ نه آن‌که از مسئولیت بگریزند یا در برابر انجام وظیفه، بی‌تفاوت باشند.

تربیت صحیح، زمانی تحقق می‌یابد که کودک یا نوجوان، وقتی مسئولیتی به او سپرده می‌شود، داوطلبانه و با احساس تعهد، آن را پذیرفته و به انجام برساند.

امروزه متأسفانه در بسیاری از خانواده‌ها، شاهد آن هستیم که نوجوان حتی برای انجام کوچک‌ترین تکالیف روزمره‌ی خود نیز به تشویق و فشار مستمر والدین نیاز دارد.

مثلاً شب امتحان، مسئولیت مطالعه را نمی‌پذیرد مگر آن‌که مادر یا پدر چندین بار تذکر دهند. یا برای مرتب‌کردن اتاق شخصی خود، باید بارها او را وادار کرد.

این نشانه‌ی ضعف در مسئولیت‌پذیری است و وقتی این کودک یا نوجوان به بزرگ‌سالی برسد، احتمالاً در عرصه‌های اجتماعی نیز مسئولیت‌گریز خواهد بود.

ممکن است چنین فردی در آینده مدرک دکتری بگیرد یا مهندس شود، اما سطح توانمندی‌اش در مسئولیت‌پذیری پایین خواهد بود.

تصور کنید فردی که در صنعت خودروسازی کار می‌کند، به دلیل بی‌توجهی، خودرویی طراحی کند که مثلاً درب آن در مواجهه با یک دست‌انداز به‌راحتی باز شود و خطر جانی برای سرنشینان ایجاد کند.

این مسئله صرفاً یک اشکال فنی نیست؛ بلکه بازتاب مستقیم همان بی‌مسئولیتی دوران کودکی و نوجوانی است.

زیرا مسئولیت‌پذیری، امری نیست که به‌صورت ناگهانی در بزرگ‌سالی شکل بگیرد؛ بلکه محصول یک فرایند تربیتی مداوم است.

در مقابل، اگر به زندگی بزرگان بنگریم، می‌بینیم چگونه مسئولیت‌پذیری در سنین پایین در وجودشان نهادینه شده است.

برای نمونه، شهید والامقام، حاج قاسم سلیمانی ـ رحمةالله‌علیه ـ در نوجوانی و در همان سنین سیزده‌ـ‌چهارده سالگی، در حالی‌که خانواده با مشکلات اقتصادی مواجه بود، از روستای خود راهی کرمان شد تا با کار و تلاش، به خانواده‌اش کمک کند.

همین روحیه‌ی مسئولیت‌پذیری موجب شد که در بزرگ‌سالی، در جایگاهی قرار گیرد که امنیت مرزهای کشور را نه‌تنها در مرز، بلکه کیلومترها آن‌سوتر، در عمق جبهه دشمن تأمین کند.

چنین فردی، با شناخت کامل از مسئولیت خویش، امنیت حرم اهل بیت در سوریه را همان‌قدر وظیفه‌ی خود می‌داند که حفظ مرزهای جمهوری اسلامی ایران را.

این نگاه، برخاسته از اوج مسئولیت‌پذیری است. اما متأسفانه، برخی افراد ناآگاه که درک درستی از مفهوم مسئولیت ندارند، با جملاتی تند و ناپخته، این سطح از تعهد و فداکاری را به سخره می‌گیرند.

در حالی که مسئولیت‌پذیری یعنی کسی مانند شهید روح‌الله عجمیان ـ یک کارگر روزمزد ـ وقتی متوجه تهدید علیه ناموس کشورش می‌شود، علی‌رغم مخالفت خانواده، جان خود را فدای دفاع از کشور می‌کند.

وقتی پدر به او می‌گوید «درگیر نشو»، او پاسخ می‌دهد: «این اولویت دارد». این روحیه، محصول تربیت مسئولیت‌پذیرانه‌ای است که از کودکی در وجودش شکل گرفته است.

ما باید نسلی را تربیت کنیم که نه‌تنها در برابر وظایف شخصی خود احساس مسئولیت داشته باشد، بلکه فراتر از آن، به‌دنبال موقعیت‌هایی برای کمک‌رسانی و ایفای نقش مؤثر در جامعه باشد.

 

* تربیت مسئولیت‌پذیر، مقدمه‌ی آمادگی برای ظهور و نسل متعهد است

 

گاه در یک خانه، پدر خانواده فرد خوبی است، اما نسبت به مسئولیت‌هایش منفعلانه برخورد می‌کند. مثلاً زمانی که مهمانی در پیش است، همسرش از او تقاضای کمک می‌کند و او پاسخ می‌دهد: «باشه، اگر کاری داشتی، بگو».

این نگاه، با آن‌که نشان از همراهی دارد، اما مسئولیت‌پذیری کامل نیست. در نقطه‌ی مقابل، پدری را می‌بینید که پیش از آن‌که از او درخواست شود، خود پیش‌قدم می‌شود و می‌گوید: «چه کاری هست؟ کمکت کنم». این نگاه، نشانه‌ی مسئولیت‌پذیری حقیقی است.

همین روحیه باید در فرزندان ما نهادینه شود. اگر دختری از مدرسه بازمی‌گردد، پس از اندکی استراحت، باید در حد توان، مادر را در کارهای خانه یاری کند. مادری که خود اهل تلاش است، سزاوار آن است که فرزندش نیز در کنار او سهمی در مسئولیت خانواده داشته باشد.

اگر این آموزش از سنین پایین انجام نشود، فردا که آن دختر وارد زندگی زناشویی می‌شود و صاحب فرزند می‌گردد، توان مدیریت زندگی را نخواهد داشت.

آنگاه، کوچک‌ترین مسئولیت‌ها برایش غیرممکن خواهد بود و در برابر دشواری‌ها، احساس ناتوانی خواهد کرد. این نتیجه‌ی مستقیم فقدان برنامه‌ی تربیتی مسئولیت‌محور در کودکی است.

در مقابل، نسلی که ما می‌خواهیم پرورش دهیم، باید نسلی مسئولیت‌پذیر باشد؛ نسلی که آمادگی پذیرش نقش‌های خطیر در دوران انتظار ظهور را داشته باشد. انتظار فرج، به معنای انفعال، خانه‌نشینی، یا دعا بدون عمل نیست. انتظار حقیقی یعنی آمادگی برای مسئولیت. منتظر واقعی، کسی است که اگر شنید «مهدی قیام کرده»، نپرسد «اکنون چه کنیم»، بلکه خود، از پیش، در مسیر فراهم‌سازی مقدمات ظهور گام برداشته باشد.

یکی از مهم‌ترین مقدمات ظهور، گسترش عدالت، توسعه‌ی تربیت الهی، و پرورش انسان‌های صالح است. پدر و مادری که سه فرزند در خانه دارند، باید نگاه‌شان این باشد که در حال تربیت سربازان امام زمان‌اند؛ نه آن‌که شب و روز، ذهن فرزند را به سخنان حاشیه‌ای، اختلافات خانوادگی، یا حرف‌های بی‌ثمر مشغول کنند.

مسئولیت‌پذیری از این جنس است؛ نسلی که در برابر آسیب‌ها منفعل نباشد؛ نسلی که بی‌روح، بی‌تفاوت، تنبل و گریزان از کار نباشد؛ نسلی که اگر کاری به او سپرده شد، تلاش نکند آن را با کوتاهی و نقص انجام دهد. چنین نسلی، مطلوب نظام تربیتی دینی ماست.

 

* آرامش درونی با یاد خدا، پایه تربیت نسلی مطمئن و زندگی‌بخش

 

یکی از ویژگی‌هایی که باید در نسلی که قصد تربیت آن را داریم شکل دهیم، داشتن آرامش درونی است. قرآن کریم می‌فرماید: «ألا بذکر الله تطمئن القلوب»؛ یعنی تنها با یاد خداست که دل‌ها آرام می‌گیرد.

نسلی که ما در پی پرورش آن هستیم، نباید نسلی پرهیاهو، تنش‌زا، و آشفته باشد. بلکه باید آرام، متعادل و درونی مطمئن باشد. این آرامش، کلید سلامت روان، موفقیت در روابط انسانی و زیربنای جامعه‌ای پویا و الهی است.

این ویژگی باید به‌گونه‌ای در فرد نهادینه شود که وقتی وارد زندگی مشترک می‌شود، همان‌گونه که قرآن در آیه ۲۱ سوره «روم» اشاره می‌کند، یکی از آثار ازدواج، ایجاد آرامش و سکون در فضای زندگی است.

بنابراین، باید دختران و پسران ما طوری تربیت شوند که وقتی در آینده همسر می‌شوند، نگاه کردن به چهره‌شان برای طرف مقابل، موجب آرامش خاطر شود؛ نه اینکه دیدارشان اضطراب‌آور یا مایه تنش باشد. باید کاری کنیم که نوع رفتار، گفتار و حتی حالت چهره آن‌ها آرامش‌بخش باشد.

در سیره اهل‌بیت علیهم‌السلام نیز نمونه‌هایی از این ویژگی یافت می‌شود. حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «هرگاه وارد خانه می‌شدم و چهره حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را می‌دیدم، تمام رنج‌ها و غم‌های طول روز از یادم می‌رفت».

از سوی دیگر، خود حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نیز می‌فرمایند: «هر زمان ابوالحسن علی علیه‌السلام وارد خانه می‌شد، نگاه به او تمام خستگی‌ها و سختی‌های روز را از ذهنم پاک می‌کرد». این نشان‌دهنده وجود آرامشی عمیق و دوسویه در زندگی ایشان است.

دنیا محل آسایش نیست، بلکه محل تلاش است. آسایش در دنیا وعده‌ای داده نشده است؛ اما آرامش، چرا. در نظام فکری اسلام، برای دستیابی به این آرامش درونی، روش‌ها و آموزه‌هایی روشن وجود دارد.

یکی از این راه‌ها، ذکر خداست. هم‌نشینی با انسان‌های اهل ایمان، یکی دیگر از عوامل آرامش‌بخش است. سکونت در کنار همسر نیز در آموزه‌های اسلامی با تعبیر «سکن» توصیف شده است.

 

* صبر، مسئولیت‌پذیری و آرامش درونی؛ ارکان تربیت نسلی مقاوم در برابر سلطه فرهنگی‌

 

اگر فرزندان ما در محیط خانه تربیت صحیح نشوند، در آینده نمی‌توان انتظار داشت همسرانی آرامش‌بخش، یا والدینی متعادل و صبور باشند.

نمونه‌هایی روشن از این ویژگی را در رفتار و شخصیت رهبران الهی نیز مشاهده می‌کنیم. مقام معظم رهبری، در بزنگاه‌های سخت و بحران‌های اجتماعی، تنها با سخن گفتن‌شان، به جامعه آرامش می‌دهند.

همین ویژگی را حضرت امام خمینی رحمه‌الله‌علیه نیز داشتند. شهید بزرگوار صیاد شیرازی نقل می‌کردند که در دوران دفاع مقدس، هرگاه در جبهه با مشکل و گره‌های سخت مواجه می‌شدند، فقط کافی بود نزد حضرت امام بروند و چند دقیقه کنار ایشان بنشینند؛ حضور ایشان به‌تنهایی برای فرماندهان جبهه آرامش‌بخش بود و روح تازه‌ای در کالبد آن‌ها می‌دمید.

انسان مؤمن باید چنین باشد؛ حضورش باید مایه آرامش برای اطرافیانش باشد. حال با در نظر گرفتن آینده‌ای پر از تنش‌ها، بحران‌ها و پیچیدگی‌های اجتماعی و روانی، نسل آینده بیش از هر زمان دیگری نیازمند درونی آرام و قلبی مطمئن است. اگر چنین نباشد، هر پیشرفت مادی یا علمی نیز برای آن‌ها سودمند نخواهد بود.

به همین دلیل، حتی در کشورهایی که مخالفت‌هایی با اسلام دارند، در زمان بحران‌هایی چون کرونا، اجازه پخش اذان و ذکر خدا از برخی مساجد داده شد؛ چراکه فهمیدند این ذکر الهی برای مردم آرامش می‌آورد و روح جامعه را تسکین می‌دهد. ما باید نسلی تربیت کنیم که در این مسیر قرار گیرد، نسلی که از بودن با خودش لذت ببرد و برای اطرافیانش نیز حضورش مغتنم باشد.

بنابراین، در این جلسه، به سه ویژگی مهم که باید در نسل آینده ما نهادینه شود اشاره شد:

نخست، صبر در برابر مشکلات، عبادات و معاصی

دوم، مسئولیت‌پذیری عمیق و مؤثر

و سوم، برخورداری از آرامش درونی.

این ویژگی‌ها، پایه‌های اساسی تربیت انسان‌هایی است که در مسیر دین حرکت می‌کنند و می‌توانند در برابر هجمه‌های فرهنگی و سلطه فکری غرب ایستادگی کنند.